|
|
|
|
|
بخش 5 استانداردهای گزارشگری در حسابرسی عملياتي مقدمه 1-5- این بخش، استانداردهای گزارشگری را تعیین و الزامات مربوط به اجراي حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي را ارایه میکند. استانداردهای گزارشگری در حسابرسیهای عملياتي به شکل، محتوا و صدور و توزیع گزارش، مربوط میشود. 2-5- حسابرسیهای عملياتي باید براساس بخشهای 1 تا 5 این مجموعه انجام شود. گزارشگری 3-5- حسابرسان باید گزارشهای حسابرسی را برای اطلاع رسانی نتایج هر حسابرسی عملیاتی تکمیل شده، صادر نمایند. 4-5- حسابرسان بایستی شکلی از گزارش حسابرسی را به کار گیرند که برای استفاده مورد نظر مناسب است و به شکل مکتوب یا سایر اشکالِ قابل استفاده میباشد. (بند 42-5 برای وضعیتهایی که مؤسسههای حسابرسی مشمول قوانین اسناد دولتی میشوند، ملاحظه شود). برای نمونه، حسابرسان ممکن است گزارشهای حسابرسی را با استفاده از رسانههاي الکترونیکی ارائه کنند که توسط استفادهکنندگان گزارش و مؤسسه حسابرسی قابل استفاده باشد. نیازهای استفادهکنندگان بر شکل گزارش حسابرسی تأثیر خواهد گذاشت. اشکال گوناگون گزارشهای حسابرسی دربرگیرنده گزارشهای مکتوب، نامهها، اسلایدهای خلاصهشده یا سایر اشکال ارائه گزارش میباشد. 5-5- اهداف کلی گزارشهای حسابرسی عبارتند از (1) اطلاع رسانی نتایج حسابرسی به ارکان راهبری و مدیران واحد مورد حسابرسی و دستگاههای نظارتی ذیربط؛ (2) کاهش احتمال درک نادرست نتایج؛ (3) امکان دسترسی عموم به نتایج در موارد مقتضی (بند 39-5 برای رهنمود بیشتر درباره استفاده طبقهبندی شده یا محدود از گزارشها و بند 43-5 درباره توزیع گزارشها برای حسابرسان داخلی، ملاحظه شود)؛ و (4) تسهیل پیگیری برای تشخیص اینکه آیا اقدامات اصلاحی مناسب انجام شده است یا خیر. 6-5- چنانچه یک حسابرسی پیش از تکمیل آن خاتمه داده شود و گزارش حسابرسی صادر نشود، حسابرسان بایستی از رهنمود مندرج در بند 49-4 پیروی کنند. 7-5- چنانچه حسابرسان پس از صدور گزارش دریابند که شواهد کافی و مناسب برای پشتیبانی از یافتهها یا نتیجهگیریهای گزارش شده را ندارند، آنان بایستی به ارکان راهبری، مسئولان ذیربط در واحد مورد حسابرسی و مسئولان ذیربط سازمانهای درخواستکننده یا الزامکننده حسابرسیها، اطلاع رسانی کنند که آنان به یافتهها یا نتیجهگیریهای بدون پشتوانه، اتکا نکنند. چنانچه گزارش پیش از این در پایگاه اطلاع رسانی حسابرسان در دسترس عموم قرار داده شده است، حسابرسان بایستی گزارش را از پایگاه اطلاع رسانی بردارند و یک اعلامیه عمومی مبنی بر برداشت گزارش صادر کنند. سپس حسابرسان بایستی تعیین کنند که آیا اجرای کار حسابرسی بیشتر برای صدور مجدد گزارش با یافتهها یا نتیجهگیریهای بازنگری شده، ضرورت دارد یا خیر. محتوای گزارش 8-5- حسابرسان بایستی گزارشهای حسابرسی را که دربرگیرنده موارد زیر است، تهیه کنند: (1) اهداف، دامنه و روش شناسی حسابرسی؛ (2) نتایج حسابرسی شامل یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادها، در صورت لزوم؛ (3) عبارتی درباره رعایت استانداردهای حسابرسی عملياتي توسط حسابرسان؛ (4) خلاصهای از دیدگاههای مسئولان واحد مورد حسابرسی؛ و (5) در صورت امکان، ماهیت هرگونه اطلاعات محرمانه یا حساس که در گزارش انعکاس نیافته است. اهداف، دامنه و روش شناسی 9-5- حسابرسان بایستی شرحی از اهداف و دامنه حسابرسی، و روش شناسی به کار گرفته شده برای دستیابی به این اهداف را در گزارش قرار دهند. استفادهکنندگان گزارش، این اطلاعات را برای درک هدف کلی حسابرسی، ماهیت و میزان کار حسابرسی انجام شده، مفهوم و دورنمای آنچه گزارش شده است و هرگونه محدودیت با اهمیت در ارتباط با اهداف، دامنه و روش شناسی حسابرسی، نیاز دارند. 10-5- اهداف حسابرسی برای حسابرسیهای عملياتي ممکن است بسیار متفاوت باشد. حسابرسان بایستی اهداف حسابرسی شامل مفروضات مربوط، ازجمله دليل پذيرش كار توسط مؤسسه حسابرسی، هدف کلی حسابرسی و نتیجهگیریهای حسابرسی را به روشی شفاف، ویژه، بیطرفانه و بیغرض در گزارش حسابرسی بیان کنند. هنگامی که اهداف حسابرسی محدود شده است ولی ممکن است اهداف کلیتری توسط استفادهکنندگان استنباط شود، بیان این مورد در گزارش حسابرسی که برخی موضوعها خارج از دامنه حسابرسی است، میتواند از برداشت نادرست بالقوه جلوگیری کند. 11-5- حسابرسان بایستی دامنه کار اجرا شده و هرگونه محدودیت شامل موضوعهایی که به استفادهکنندگان احتمالی مربوط خواهد بود را تشریح کنند، به طوری که آنان بتوانند یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادهای مندرج در گزارش را بدون اینکه گمراه کننده باشد، به گونهای معقول تفسیر نمایند. حسابرسان همچنین بایستی هرگونه محدودیت با اهمیت تحمیلی بر رویکرد حسابرسی را که از محدودیتهای اطلاعاتی یا موارد نقض دامنه حسابرسي، شامل جلوگیری از دسترسی به اسناد یا افراد معین ناشی میشود، گزارش کنند. 12-5- در تشریح کار اجرا شده برای دستیابی به اهداف حسابرسی و پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریهای گزارش شده، حسابرسان بایستی، در صورت امکان، ارتباط بین جامعه آماری و اقلام آزمون شده را تشریح کنند؛ سازمانها، مکانهای جغرافیایی و دوره تحت پوشش را شناسایی نمایند؛ انواع و منابع شواهد را گزارش کنند؛ و هرگونه محدودیت یا ابهام با اهمیت را بر مبنای ارزیابی کلی حسابرسان از کافی و مناسب بودن شواهد، در مجموع، تشریح نمايند. 13-5- حسابرسان در گزارشگری روش شناسی حسابرسی، بایستی با ذکر جزئیات کافی تشریح کنند که کار حسابرسی انجام شده، ازجمله شواهد گردآوری شده و روشهای تحلیلی، چگونه از اهداف حسابرسی، پشتیبانی میکند، به گونهای که این امکان را به استفادهکنندگان آگاه از گزارشهای حسابرسی بدهد که چگونگی دستیابی حسابرسان به اهداف حسابرسی را درک نمایند. هنگامیکه حسابرسان از منابع اطلاعاتی گسترده یا متعدد استفاده کردهاند، ممکن است شرحی از روشهای اجرا شده را به عنوان بخشی از ارزیابی خود از کافی و مناسب بودن اطلاعات استفاده شده به عنوان شواهد حسابرسی ارائه دهند. حسابرسان بایستی مفروضات با اهمیت به عمل آمده در انجام حسابرسی را شناسایی کنند؛ روشهای مقایسهای به کار گرفته شده و معیارهای استفاده شده را شرح دهند؛ و هنگامیکه نمونهگیری به گونهای با اهمیت از یافتهها، نتیجهگیریها یا پیشنهادهای حسابرسان پشتیبانی میکند، طراحی روشهای نمونهگیری را تشریح و بیان کنند که چرا این طراحی انتخاب شده است، ازجمله اینکه آیا نتایج میتواند به جامعه مورد نظر تعمیم داده شود یا خیر. گزارشگری یافتهها 14-5- حسابرسان بایستی در گزارشهای حسابرسی، شواهد کافی و مناسب برای پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریهای مرتبط با اهداف حسابرسی را ارائه کنند. اگر یافتهها به روشنی تشریح شود، همانگونه که در بندهای 72-4 تا 76-4 مورد بحث قرار گرفته است، به مدیریت یا مسئولان نظارتی واحد مورد حسابرسی در درک ضرورت انجام اقدام اصلاحی کمک میکند. چنانچه حسابرسان بتوانند اجزای یک یافته را به طور کافی تشریح کنند، اگر این اجزا در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت باشد، آنان بایستی پیشنهادهایی را برای اقدام اصلاحی ارائه کنند. به هر حال، میزان تشریح اجزای یک یافته، به اهداف حسابرسی بستگی دارد. بنابراین، یک یافته یا مجموعهای از یافتهها به میزانی که حسابرسان به اهداف حسابرسی دست مییابند، تکمیل میشود. 15-5- حسابرسان بایستی در گزارشهای خود محدودیتها یا ابهامهای مربوط به اتکاپذیری یا اعتبار شواهد را چنانچه (1) شواهد نسبت به یافتهها و نتیجهگیریها در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است و (2) چنین افشایی برای پرهیز از گمراه کردن استفادهکنندگان گزارش درباره یافتهها و نتیجهگیریها ضرورت دارد، تشریح کنند. همانگونه که در بخش 4 مورد بحث قرار گرفت، حتی اگر حسابرسان در رابطه با کافی و مناسب بودن برخی شواهد اندکی ابهام داشته باشند، با این حال ممکن است تعیین کنند که در مجموع، شواهد کافی و مناسب در رابطه با یافتهها و نتيجهگيريها وجود دارد. حسابرسان باید محدودیتها یا ابهامها درباره شواهد مرتبط با یافتهها و نتیجهگیریها را علاوه بر تشریح آن محدودیتها یا ابهامها به عنوان بخشی از اهداف، دامنه و روش شناسی، تشریح کنند. علاوه بر این، این تشریح درک روشنی را به استفاده کنندگان گزارش درباره مسئولیتی که حسابرسان درباره اطلاعات میپذیرند، فراهم میکند. 16-5- حسابرسان بایستی یافتههای خود را همراه با تشریح ماهیت و گستره موضوعهای گزارش شده و میزان کار انجام شدهای که به این یافتهها منتج شده است، ارائه کنند. برای اینکه خوانندگان گزارش جهت قضاوت درباره پیامدها و گستردگی این یافتهها مبنایی داشته باشند، حسابرسان بایستی در صورت لزوم، موارد شناسایی شده را به جامعه آماری یا به تعداد موارد آزمون شده تعمیم دهند و نتایج را بر حسب ارزش پولی یا سایر کمیتهای متناسب تعیین کنند. چنانچه نتایج قابل تعمیم نباشد، حسابرسان بایستی نتیجهگیریهای خود را به گونهای مناسب محدود کنند. 17-5- حسابرسان ممکن است گزیدهای از سوابق موضوع را برای ارائه مفهوم کلی پیام و برای کمک به خواننده گزارش به منظور درک یافتهها و اهمیت موضوعهای مطرحشده[1]، ارائه کنند. حسابرسان هنگام گزارشگری در مورد نتایج کار خود، بایستی واقعیتهای با اهمیت مربوط به اهداف کار خود را افشا کنند و خوانندگان را از مواردی آگاه سازند که در صورت عدم افشا، میتواند استفادهکنندگان آگاه را گمراه کند، نتایج را نادرست ارائه نماید یا اقدامات نادرست یا غیرقانونی با اهمیت را پنهان سازد. 18-5- حسابرسان بایستی نارساییهای[2] موجود در کنترلهای داخلی که در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است، همه موارد تقلب، اعمال غیرقانونی[3] به جز مواردی که در رابطه با اهداف حسابرسی بیاهمیت ميباشد، موارد تخطی با اهمیت از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض و موارد سوءاستفاده با اهمیتي که روی داده است یا امکان دارد روی دهد را گزارش کنند.[1] نارساییهای کنترلهای داخلی 19-5- حسابرسان بایستی (1) دامنه کار خود در مورد کنترلهای داخلی و (2) هرگونه نارسایی در کنترلهای داخلی که در رابطه با اهداف حسابرسی و بر مبنای کار حسابرسی اجرا شده با اهمیت است را در گزارش حسابرسی درج کنند. هنگامی که حسابرسان نارساییهایی را در کنترلهای داخلی کشف میکنند که در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت نیست، ممکن است آن نارساییها را در گزارش درج کنند، یا آنها را به طور مکتوب به مسئولان واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی کنند، مگر اینکه آن نارساییها با توجه به عوامل کمٌی و کیفی بیاهمیت باشد. چنانچه اطلاع رسانی مکتوب نارساییها از گزارش حسابرسی مجزا است، حسابرسان بایستی در گزارش حسابرسی به آن اطلاع رسانی مکتوب اشاره کنند. تعیین اینکه آیا باید نارساییهایی که در رابطه با اهداف حسابرسی بیاهمیت است به مسئولان واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی گردد یا خیر و چگونه، یک موضوع مرتبط با قضاوت حرفهای است. حسابرسان باید چنین اطلاع رسانیهایی را مستند سازند. 20-5- در حسابرسیهای عملياتي، حسابرسان ممکن است به این نتیجه برسند که نارساییهای شناسایی شده در کنترلهای داخلی که در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است، به علت عملکرد نادرست برنامه یا عملیات مورد حسابرسی میباشد. در گزارشگری اینگونه یافتهها، نارسایی کنترلهای داخلی به عنوان علت تشریح میشود. تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض و سوءاستفاده 21-5- هنگامی که حسابرسان بر اساس شواهد کافی و مناسب به این نتیجه برسند که تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده با اهمیت روی داده است یا امکان روی دادن آن وجود دارد، آنان بایستی موضوع را به عنوان یک یافته گزارش کنند. 22-5- هنگامی که حسابرسان موارد تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده بیاهمیت را کشف میکنند، آنان بایستی آن یافتهها را به طور مکتوب به مسئولان واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی کنند، مگر اینکه با توجه به عوامل کمٌی و کیفی، یافتهها در رابطه با اهداف حسابرسی، بیاهمیت باشد. تعیین اینکه آیا باید موارد تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده که در رابطه با اهداف حسابرسی بیاهمیت است، به مسئولان واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی شود یا خیر و چگونه، یک موضوع مرتبط با قضاوت حرفهای حسابرسان است. حسابرسان بایستی چنین اطلاع رسانیهایی را مستند سازند. 23-5- هنگامیکه تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده روی داده است یا امکان روی دادن آن وجود دارد، حسابرسان ممکن است با مقامات ذیصلاح یا مشاور قانونی درباره اینکه آیا گزارشگری عمومی چنین اطلاعاتی موجب به خطر افتادن روند کار تحقیقاتی یا قانونی میشود یا خیر، مشورت کنند. حسابرسان ممکن است گزارشگری عمومی خود را به مواردی محدود کنند که روند کار آنان را به خطر نمیاندازد. برای نمونه، تنها اطلاعاتی را گزارش کنند که از پیش، بخشی از یک سند دولتی است. گزارشگری مستقیم یافتهها به اشخاص برونسازمانی 24-5- حسابرسان بایستی موارد تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده آشکار یا احتمالی را در شرایط زیر، به طور مستقیم به اشخاص برونسازمانی گزارش کنند: الف- هنگامی که مدیریت واحد مورد حسابرسی در انجام الزامات قانونی یا مقرراتی، نسبت به گزارش چنین اطلاعاتی به اشخاص برونسازمانی تعیین شده در قانون و مقررات کوتاهی کند، حسابرسان بایستی نخست، کوتاهی نسبت به گزارش چنین اطلاعاتی را به ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی کنند. چنانچه واحد مورد حسابرسی باز هم این اطلاعات را پس از اعلام به ارکان راهبری، در اولین فرصت ممکن به اشخاص برونسازمانی تعیینشده گزارش نکرد، در آن هنگام حسابرسان بایستی اطلاعات را به طور مستقیم به افراد برونسازمانی تعیین شده گزارش کنند. ب- هنگامی که مدیریت واحد مورد حسابرسی در انجام اقدامات به موقع و مناسب برای برخورد با موارد تقلب، اعمال غیرقانونی، تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سـوءاستفاده آشـکار یا احتـمالی که (1) نسبت به یافتـهها و نتیـجهگیریها با اهمیت اسـت و (2) شامل وجوهی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از دولت دریافت شده است، کوتاهی میکند، حسابرسان بایستی نخست، کوتاهی مدیریت در انجام اقدامات به موقع و مناسب را به ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی گزارش کنند. چنانچه واحد مورد حسابرسی باز هم اقدامات به موقع و مناسب را در اولین فرصت ممکن پس از اطلاع رسانی حسابرسان به ارکان راهبری، انجام نداد، در آن هنگام حسابرسان بایستی کوتاهی واحد مورد حسابرسی در انجام اقدامات به موقع و مناسب را به مراجع ذیصلاح گزارش کنند. 25-5- گزارشگری به شرح بند 24-5، افزون بر هرگونه الزامات قانونی، برای گزارش مستقیم چنین اطلاعاتی به اشخاص برونسازمانی است. حسابرسان بایستی این الزامات را رعایت کنند، حتی اگر آنان پیش از تکمیل حسابرسی از کار کنارهگیری کرده یا برکنار شده باشند. 26-5- حسابرسان بایستی شواهد کافی و مناسب مانند تأییدیه از اشخاص برونسازمانی به منظور تأیید ادعاهای مدیریت واحد مورد حسابرسی که چنین یافتههایی را بر طبق قوانین، مقررات و موافقتنامههای تأمین مالی گزارش کرده است، کسب کنند. هنگامی که حسابرسان نمیتوانند چنین کاری را انجام دهند، آنان بایستی چنین اطلاعاتی را به طور مستقیم به شرح مندرج در بند 24-5 گزارش کنند.
نتیجهگیریها 27-5- حسابرسان بایستی نتیجهگیریها را در صورت امکان بر مبنای اهداف و یافتههای حسابرسی گزارش کنند. نتیجهگیریهای گزارش، صرفاً خلاصهای از یافتهها نیست بلکه استنتاجهای منطقی درباره برنامه بر مبنای یافتههای حسابرسان است. نکات قوت یافتههای حسابرسان به کافی و مناسب بودن شواهد پشتوانه یافتهها و درستی منطق به کار رفته برای تدوین نتیجهگیریها بستگی دارد. نتیجهگیریها هنگامی قویتر است که به پیشنهادهای حسابرسان بینجامد و استفاده کننده آگاه از گزارش را نسبت به ضرورت انجام اقدام لازم، متقاعد سازد. پیشنهادها 28-5- هنگامی که فرصتهای بهبود در برنامهها، عملیات و عملکرد از طریق یافتهها و نتیجهگیریهای گزارش شده، شناسایی گردید، حسابرسان بایستی پیشنهادهایی را برای رفع اشکالات شناسایی شده در جریان حسابرسی و بهبود برنامهها و عملیات، ارائه کنند. حسابرسان بایستی پیشنهادهایی را ارائه کنند که به طور منطقی از یافتهها و نتیجهگیریها ناشی شود و به رفع علت اشکالات شناسایی شده مربوط باشد و اقدامات پیشنهادی را به روشنی بیان کنند. 29-5- پیشنهادهای اثربخش موجب تشویق در بهبود اجرای برنامهها و عملیات دولت میشود. پیشنهادها هنگامی اثربخش است که مشخص، عملی، مقرون به صرفه و قابل اندازهگیری باشد و خطاب به اشخاصی باشد که از اختیار عمل برخوردارند. گزارشگری رعایت استانداردهای حسابرسی عملياتي توسط حسابرسان 30-5- هنگامی که حسابرسان تمام الزامات قابل اجرا در استانداردهای حسابرسی عملياتي را رعایت کردهاند، آنان بایستی در گزارش حسابرسی عبارت زیر را که بيانگر بند تعدیل نشده رعایت استانداردهای حسابرسی عملياتي است به منظور بیان اینکه حسابرسی را طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي اجرا کردهاند، به کار گیرند (بندهای 12-1 و 13-1 ملاحظه شود). "این مؤسسه، حسابرسی را طبق استانداردهای حسابرسی عملیاتی انجام داده است. استانداردهای مزبور ایجاب میکند که این مؤسسه، حسابرسی را چنان برنامهریزی و اجرا کند که شواهد کافی و مناسب به منظور فراهم نمودن مبنایی معقول برای یافتهها و نتیجهگیریهای این مؤسسه بر مبنای اهداف حسابرسی، کسب کند. این مؤسسه اعتقاد دارد که شواهد به دست آمده، مبنایی معقول برای یافتهها و نتیجهگیریهای این مؤسسه بر مبنای اهداف حسابرسی فراهم میکند." 31-5- هنگامی که حسابرسان تمام الزامات قابل اجرای استانداردهای حسابرسی عملیاتی را رعایت نکردهاند، بایستی بند تعدیل شده رعایت استانداردهای حسابرسی عملیاتی را در گزارش حسابرسی درج کنند و از بندی استفاده کنند که یکی از موارد زیر را دربرمیگـیرد: (1) عبارت مندرج در بند 30-5 که به منظور بیان استانداردهای رعایت نشده، تعدیل شده است؛ یا (2) عبارتی که حسابرسان استانداردهای حسابرسی عملیاتی را رعایت نکردهاند (بندهای 12-1 و 13-1 برای رهنمودهای بیشتر در مورد بیان رعایت استانداردهای حسابرسی عملیاتی ملاحظه شود). گزارشگری دیدگاههای مسئولان ذیربط در واحد مورد حسابرسی 32-5- ارائه پیشنویس گزارش به همراه یافتههای مندرج در آن برای بررسی و اعلامنظر توسط مسئولان واحد مورد حسابرسی و دیگر افراد ذیربط، حسابرسان را در تهیه گزارشی منصفانه، کامل و بیطرف کمک میکند. درج دیدگاههای مسئولان ذیربط به گزارشی منجر میشود که نه تنها یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادهای حسابرسان، بلکه همچنین دیدگاههای مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی و اقدامات اصلاحی برنامهریزی شده از سوی آنان را ارائه میکند. دریافت توضیحات به شکل مکتوب ارجح است، اما توضیحات شفاهی نیز قابل پذیرش میباشد. 33-5- هنگامی که حسابرسان از مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی توضیحات مکتوب دریافت میکنند، آنان بایستی نسخهای از توضیحات یا خلاصهای از آن را به گزارش خود پیوست نمایند. هنگامی که مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی تنها توضیحات شفاهی ارائه میکنند، حسابرسان بایستی خلاصهای از این توضیحات را تهیه و نسخهای از آن را برای بررسی درستی توضیحات بیان شده، به مسئولان ذیربط ارايه کنند. 34-5- حسابرسان همچنین بایستی ارزیابی خود از توضیحات ارائه شده را به شکلی مناسب در گزارش درج کنند. در مواردی که واحد مورد حسابرسی افزون بر توضیحات مکتوب و شفاهی خود در مورد گزارش، توضیحات فنی نیز ارائه میکند، حسابرسان ممکن است دریافت چنین توضیحاتی را در گزارش افشا نمایند. 35-5- دستیابی به شواهد شفاهی ممکن است هنگامی مناسب باشد که برای نمونه، مهلت زمان گزارشگری مشخصی برای تأمین نیازهای استفادهکنندگان وجود داشته باشد؛ حسابرسان در سرتاسر اجرای کار حسابرسی، همکاری نزدیکی با مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی داشته باشند و طرفین با یافتهها و توضیحات مطرح شده در پیشنویس گزارش، آشنا باشند؛ یا حسابرسان انتظار عدم توافق با اهمیت در ارتباط با یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادهای مندرج در گزارش یا مباحث مهم درباره موضوعهای مطرح شده در آن را نداشته باشند. 36-5- هنگامی که توضیحات واحد مورد حسابرسی با یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادهای مندرج در پیشنویس گزارش ناسازگار یا متضاد است، یا هنگامی که اقدامات اصلاحی برنامهریزی شده با پیشنهادهای حسابرسان تناسب ندارد، حسابرسان بایستی اعتبار توضیحات واحد مورد حسابرسی را ارزیابی کنند. اگر حسابرسان با این توضیحات موافق نباشند، بایستی دلایل عدم موافقت خود را در گزارش شرح دهند. در متقابل، اگر حسابرسان این توضیحات را معتبر و متکی به شواهد کافی و مناسب تشخیص دهند، بایستی گزارش را تا حد لازم تعدیل کنند. 37-5- چنانچه واحد مورد حسابرسی از ارايه توضیحات خودداری کند یا نتواند توضیحات را در دوره زمانی معقول ارايه نماید، حسابرسان ممکن است گزارش را بدون دریافت توضیحات از واحد مورد حسابرسی صادر کنند. در این موارد، حسابرسان بایستی در گزارش اشاره کنند که واحد مورد حسابرسی توضیحات لازم را ارايه نکرده است. گزارشگری اطلاعات محرمانه یا حساس 38-5- چنانچه افشای عمومی برخی اطلاعات ویژه ممنوع باشد یا به دلیل ماهیت محرمانه یا حساس اطلاعات، از درج در گزارش مستثنی شده باشد، حسابرسان بایستی این موضوع را که برخی اطلاعات حذف شده و دلایل یا سایر شرایطی را که حذف آن اطلاعات را الزامی کرده است در گزارش افشا کنند. 39-5- برخی اطلاعات ممکن است طبقهبندی شده باشد یا بهگونهای دیگر به موجب قوانین یا مقررات دولتی از افشای عمومی منع شده باشد. در چنین شرایطی، حسابرسان ممکن است گزارشی جداگانه، طبقهبندی شده یا برای استفاده محدود که شامل چنین اطلاعاتی است را صادر نمایند و گزارش را تنها بین افرادی توزیع کنند که طبق قانون یا مقررات مجاز به دریافت آن هستند. 40-5- شرایط بیشتری که به نگرانیهای امنیت عمومی مربوط است نیز میتواند مستثنی شدن برخی اطلاعات از دسترسی عموم یا توزیع گسترده گزارش را توجیه کند. برای نمونه، ارايه جزئیات اطلاعات مربوط به ایمنی سیستمهای رایانهای برای یک برنامه خاص، ممکن است به دلیل خسارات بالقوهای که استفاده نادرست از این اطلاعات میتواند در پی داشته باشد، از گزارشهای قابل دسترس عموم مستثنی شود. در چنین شرایطی، حسابرسان ممکن است یک گزارش حاوی اینگونه اطلاعات برای استفاده محدود صادر کنند و گزارش را تنها میان اشخاصی توزیع نمایند که مسئولیت اقدام در مورد پیشنهادهای حسابرسان را دارند. حسابرسان ممکن است در صورت لزوم، با مشاور حقوقی درباره هرگونه الزامات یا سایر شرایطی که ممکن است حذف برخی اطلاعات را الزامی کند، مشورت نمایند. 41-5- توجه به منافع عمومی گسترده در برنامه یا فعالیت مورد بررسی، حسابرسان را در هنگام تصمیمگیری درباره اینکه آیا برخی اطلاعات از گزارشهای در دسترس عموم مستثنی شود یا خیر، کمک میکند. هنگامی که شرایط، حذف برخی اطلاعات را ایجاب میکند، حسابرسان بایستی ارزیابی کنند که آیا حذف این اطلاعات میتواند نتایج حسابرسی را تحریف یا فعالیتهای نادرست یا غیرقانونی را پنهان کند یا خیر. 42-5- هنگامی که مؤسسههای حسابرسی مشمول قوانین مربوط به اسناد دولتی میشوند، حسابرسان بایستی تعیین کنند آیا قوانین مربوط، بر قابلیت دسترسی گزارشهای طبقهبندی شده یا استفاده محدود، تأثیر میگذارد یا خیر و نیز تعیین کنند که آیا سایر روشهای اطلاع رسانی به مدیریت و ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی مناسبتر خواهد بود یا خیر. برای نمونه، حسابرسان ممکن است اطلاعات عمومی را در یک گزارش مکتوب و اطلاعات تفصیلی را به طور شفاهی اطلاع رسانی کنند. حسابرسان ممکن است با مشاور حقوقی درباره قوانین لازمالاجرای مربوط به اسناد دولتی مشورت کنند. توزیع گزارشها 43-5- توزیع گزارشهای تکمیل شده طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي به ارتباط حسابرسان با سازمان مورد حسابرسی و ماهیت اطلاعات مندرج در گزارش بستگی دارد. چنانچه موضوع حسابرسی شامل مواردی است که از نظر مقاصد امنیتی طبقهبندی شده میباشد یا شامل اطلاعات محرمانه یا حساس است، حسابرسان ممکن است توزیع گزارش را محدود کنند (بنـدهای 38-5 تا 42-5 برای رهنمود بیشتر درباره توزیع محدود گزارش دیده شود). حسابرسان بایستی هرگونه محدودیت در توزیع گزارش را مستند کنند. مباحث زیر خطوط کلی توزیع گزارشهای تکمیل شده طبق استانداردهای حسابرسی عملیاتی را نشان میدهد: الف- مؤسسههای حسابرسی در واحدهای مورد حسابرسی دولتی بایستی گزارشهای حسابرسی را میان ارکان راهبری و مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی و دستگاههای نظارتی ذیربط یا سازمانهای الزامکننده یا درخواستکننده حسابرسیها توزیع کنند. در صورت لزوم، حسابرسان بایستی نسخههایی از گزارشها را میان سایر مقاماتی که اختیار نظارت قانونی دارند یا ممکن است مسئولیت اقدام در مورد یافتهها و پیشنهادهای حسابرسان را داشته باشند و سایر افراد مجاز، توزیع نمایند. ب- مؤسسههای حسابرسی طرف قرارداد برای انجام حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی عملیاتی بایستی مسئولیتهای مربوط به توزیع گزارش را با سازمان طرف قرارداد روشنکنند. چنانچه مؤسسه حسابرسی طرف قرارداد، توزیع گزارش را بر عهده میگیرد، بایستی با طرف قرارداد حسابرسی به این توافق برسد که کدامیک از مسئولان یا سازمانها، گزارش را دریافت خواهند کرد.
پیوست رهنمودهای تکمیلی مقدمه 1- قسمتهای زیر به منظور کمک دراجرای استانداردهای حسابرسی عملیاتی، رهنمود تکمیلی به حسابرسان و واحدهای مورد حسابرسی ارایه میکند. این رهنمود الزامات بیشتری را مقرر نمیکند، اما به جای آن قصد دارد اجرای استانداردهای حسابرسی عملیاتی مندرج در بخشهای مختلف را برای حسابرسان تسهیل کند. نخستین قسمت رهنمود تکمیلی ممکن است به هرگونه خدمات حسابرسی تحت پوشش استانداردهای حسابرسی عملیاتی کمک کند. همانگونه که اشاره شد، قسمتهای بعدی، رهنمود تکمیلی در مورد بخشهای ویژه استانداردهای حسابرسی عملیاتی را ارایه میکند. رهنمودهای تکمیلی کلي 2- بخشهای 4 و 5 پیرامون استانداردهای اجرای عملیات و گزارشگری حسابرسیهای عملیاتی بحث میکند. شناسایی نارساییهای با اهمیت موجود در کنترلهای داخلی، سوءاستفاده با اهمیت، خطرهای تقلب، اقدامات غیرقانونی و موارد تخطی با اهمیت از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض، جنبههای مهم حسابرسی عملیاتی است. مبحث زیر برای کمک به حسابرسان در شناسایی نارساییهای با اهمیت موجود در کنترلهای داخلی، سوءاستفاده و نشانههای خطر تقلب و همچنین در تعیین اینکه آیا اقدامات غیرقانونی و موارد تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است یا خیر، ارایه شده است.
نمونههایی از نارساییهای کنترلهای داخلی 3- استانداردهای حسابرسی عملیاتی دربرگیرنده الزامات گزارشگری نارساییهای شناسایی شده در کنترلهای داخلی است (بندهای 18-5 تا 20-5 ملاحظه شود) . 4- موارد زیر نمونههایی از نارساییهای مربوط به کنترلهای داخلی است: الف– توجه ناکافی به کنترلهای داخلی در سازمان، برای نمونه، جو حاکم بر سازمان و محیط کنترلی. نارساییهای کنترلها در سایر اجزای کنترلهای داخلی، میتواند موجب شود حسابرسان نتیجهگیری کنند که ضعفهایی در محیط کنترلی وجود دارد؛ ب- نظارت بیاثر توسط ارکان راهبری نسبت به گزارشگری عملکرد، یا کنترلهای داخلی یا ساختار راهبری کلی بی اثر واحد موردحسابرسی ؛ پ- وجود سیستمهای کنترلی که از تحریفهای با اهمیت در نتایج عملکرد یا عملیات، پیشگیری یا آنها را کشف نمیکند، به گونهای که بعداً لازم میشود، اصلاحاتی با اهمیت در نتایج عملیات انجام شود؛ ت- وجود سیستمهای کنترلی که تحریفهای با اهمیت شناسایی شده توسط حسابرسان را پیشگیری یا کشف نمیکند. این امر دربرگیرنده تحریفهای حاوی برآورد و قضاوت است که حسابرسان در مورد آنها تعدیلات و اصلاحات با اهمیت بالقوه در مبالغ ثبت شده را شناسایی میکنند؛ ث- اثربخش نبودن وظایف حسابرسی داخلی و ارزیابی برآورد خطر در واحد مورد حسابرسی، مانند یک سازمان بزرگ یا خیلی پیچیده، که در آن، چنین وظایفی برای عناصر نظارت یا برآورد خطر کنترلهای داخلی، با اهمیت است؛ ج- شناسایی موارد تقلب به هر میزان در سطح مدیریت ارشد؛ چ- کوتاهی مدیریت یا ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی در ارزیابی تاثیر نارسایی با اهمیتی که از پیش به آنان اطلاع رسانی شده است و یا اصلاح آن، یا رسیدن به این نتیجه که نیاز به اصلاح ندارد؛ ح- کنترلهای ناکافی برای محافظت از داراییها؛ خ- شواهد نادیدهانگاشتن عمدی کنترلهای داخلی توسط افراد دارای اختیار به منظور آسیب رساندن به اهداف کلی سیستم؛ د- نارساییهایی در طراحی یا اجرای کنترلهای داخلی که میتواند به تخطی از قوانین، مقررات، مفاد قراردادها یا کمکهای بلاعوض، موارد تقلب یاسوءاستفاده دارای تاثیر مستقیم و با اهمیت بر صورتهای مالی و هدف حسابرسی بینجامد؛ ذ- طراحی ناکافی کنترلهای عمومی و کاربردی سیستمهای اطلاعاتی که سیستم اطلاعاتی را از فراهم نمودن اطلاعات کامل، درست و سازگار با اهداف گزارشگری عملکرد و سایر الزامات جاری، پیشگیری کند؛ ر- ناتوانی کنترل کاربردی ناشی از نارسایی در طراحی یا اجرای کنترلهای عمومی سیستمهای اطلاعاتی است؛ و ز- وجود کارکنان یا مدیریتی که صلاحیت حرفهای و آموزش لازم برای انجام وظایف محوله را ندارند. نمونههایی از سوءاستفاده 5- استانداردهای حسابرسی عملیاتی دربرگیرنده الزاماتی برای برخورد با نشانههای سوءاستفاده با اهمیت و گزارشگری سوءاستفاده با اهمیت در رابطه با اهداف حسابرسی است (بندهای33-4، 34-4و 21-5 تا 23-5 ملاحظه شود). 6- موارد زیر، با توجه به واقعیتها و شرایط موجود، نمونههایی از سوءاستفاده است: الف- ایجاد اضافه کاری غیرضروری؛ ب- درخواست از کارکنان برای انجام کارهای شخصی یا انجام کارهایی برای سرپرست یا مدیر؛ پ- استفاده نادرست مسئولان از جایگاه خود در واحد مورد حسابرسی به منظور انتفاع شخصی (شامل اقداماتی که میتواند توسط شخص ثالث بیطرف و آگاه از اطلاعات مربوط، به عنوان انتفاع نادرست در جهت منافع مالی شخصی مسئولان واحد مورد حسابرسی یا خویشاوندان و نزدیکان آنان، شریک ارشد، سازمانی که مسئولان واحد مورد حسابرسی به عنوان مسئول، مدیر، هیئت امنا، یا کارمند، به آنان خدمت ارایه میدهند، یا سازمانی که مسئولان واحد مورد حسابرسی در حال مذاکره با آن برای استخدام در آینده هستند، تصور شود)؛ ت- ایجاد امکانات مسافرتی که مغایر با سیاستهای مسافرتی موجود یا به طور غیر ضروری غیر معمول یا پر هزینه است؛ و ث- عقد قراردادهای خرید و فروش که مغایر با سیاستهای موجود یا به طور غیر ضروری غیر معمول و پر هزینه است . نمونههایی از نشانههای خطرتقلب 7- استانداردهای حسابرسی عملیاتی دربرگیرنده الزامات مربوط به برآورد خطر تقلب است (بندهای30-4 تا32-4 و 21-5 تا 23-5 ملاحظه شود). 8- در برخی شرایط، وضعیتهایی مانند موارد زیر، ممکن است بیانگر خطر بالایی از تقلب باشد: الف- ثبات، تداوم یا بودجه مالی واحد مورد حسابرسی از طریق وضعیتهای اقتصادی، برنامهای یا عملیاتی واحد مورد حسابرسی تهدید میشود؛ ب- ماهیت عملیات واحد مورد حسابرسی، فرصتهایی را برای ارتکاب تقلب فراهم میکند؛ پ- نظارت مدیریت برای رعایت سیاستها، قوانین و مقررات کافی نیست؛ ت- ساختار سازمانی، ناپایدار یا بیش از اندازه پیچیده است؛ ث- اطلاع رسانی و/یا پشتیبانی در مورد استانداردهای اخلاقی توسط مدیریت وجود ندارد؛ ج- مدیریت تمایل به پذیرش سطوح بالای خطر غیر معمول در تصمیم گیریهای با اهمیت دارد؛ چ- پیشینهای از ناشایستگی، مانند موضوعهای پیشین درارتباط با تقلب، اتلاف منابع، سوءاستفاده و اقدامهای پرسشبرانگیز، یا حسابرسیها یا بازرسیهای پیشین با یافتههایی از فعالیتهای پرسش برانگیز یا مجرمانه وجود دارد؛ ح- سیاستها و روشهای عملیاتی، گسترش نیافته یا منسوخ شده است؛ خ- مستندسازی اقلام کلیدی، ناقص است یا وجود ندارد؛ د- رویههای پاسخگویی یا محافظت در مورد داراییها وجود ندارد؛ ذ- پرداختها نامناسب است؛ ر- اطلاعات، جعلی یا گمراهکننده است؛ ز- هزینههای زیاد و غیرمتعارف در هر ردیف بودجه با مبالغ باقی مانده در پایان سال، به منظور استفاده کامل از کل وجوه قابل دسترس وجود دارد؛ و ژ- الگوها و روندهای غیرمعمول در انعقاد قرارداد، کارپردازی، تحصیل و سایر فعالیتهای واحد یا برنامه مورد حسابرسی وجود دارد.
تعیین اینکه آیا قوانین، مقررات یا مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است یا خیر 9- استانداردهای حسابرسی عملیاتی دربرگیرنده الزاماتی برای تعیین این امر است که آیا مفاد قوانین، مقررات یا قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است یا خیر (بندهای 28-4 و 29-4 ملاحظه شود). 10- برنامههای دولت مشمول بسیاری از قوانین، مقررات و مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض است. بااین حال، اهمیت این برنامهها دررابطه با اهداف حسابرسی،بسته به اهداف مزبور، تفاوتهای گستردهای دارد. حسابرسان ممکن است رویکرد زیر را در ارزیابی اینکه آیا مفاد قوانین، مقررات یا قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است یا خیر، سودمند تشخیص دهند: الف- بیان هر هدف حسابرسی برحسب پرسشهایی پیرامون جنبههای ویژه برنامه مورد حسابرسی (شامل هدف کلی و مقاصد، کنترلهای داخلی، دادهها، عملیات برنامه، ستاندهها و پیآمدها)؛ ب- شناسایی قوانین، مقررات و مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض که به طور مستقیم به جنبههای ویژه برنامه در رابطه با اهداف حسابرسی ارتباط دارد؛ و پ- تعیین اینکه آیا چنانچه موارد تخطی از قوانین، مقررات یا مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض روی دهد، این امر میتواند به گونهای با اهمیت بر اهداف حسابرسی یا نتیجهگیریهای حسابرسان تاثیرگذار باشد یا خیر. اگر اهداف یا نتایج حسابرسی میتواند به گونهای با اهمیت تحت تاثیر قرار گیرد، آنگاه احتمال دارد آن قوانین، مقررات و مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض نسبت به اهداف حسابرسی با اهمیت باشد. 11- حسابرسان ممکن است با مشاور حقوقی خود یا مشاور حقوقی مدیریت، واحد مورد حسابرسی در موارد (1) تعیین قوانین و مقرراتی که در رابطه بااهداف حسابرسی با اهمیت است، (2) طراحی آزمونهای رعایت قوانین و مقررات، یا (3) ارزیابی نتایج آن آزمونها، مشورت کنند. حسابرسان همچنین ممکن است هنگامی که اهداف حسابرسی، آزمون رعایت مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض را ملزم میکند، با مشاور حقوقی خود یا مشاور قانونی مدیریت واحد مورد حسابرسی مشورت کنند. بسته به شرایط حسابرسی، حسابرسان ممکن است جهت دستیابی به اطلاعات لازم، با دیگران، ازجمله کارکنان واحد بازرسی، سایر موسسههای حسابرسی یا واحدهای دولتی ارایهکننده خدمات حرفهای به واحد مورد حسابرسی یا مقامهای دارای اختیار برای اجرای قوانین مربوط، مشورت کنند. اطلاعاتی برای هماهنگی با بخش 1 1-1- بخش 1 درباره استفاده و کاربرد استانداردهای حسابرسی عملیاتی و نقش حسابرسی در پاسخگویی دولتی بحث میکند. ارکان راهبری ومدیریت سازمانهای مورد حسابرسی نیز در پاسخگویی دولت نقش دارند. مبحث زیر برای کمک به حسابرسان در شناخت نقشهای دیگران در پاسخگویی ارایه شده است. این قسمت همچنین دربرگیرنده اطلاعات پیشینهای در مورد قوانین، مقررات و رهنمودهایی است که به کارگیری استانداردهای حسابرسی عملیاتی را ملزم میکند. این اطلاعات برای استقرار استانداردهای حسابرسی عملیاتی در رابطه با پاسخگویی کلی دولت فراهم شده است.
قوانین، مقررات و رهنمودهایی که به کارگیری استانداردهای حسابرسی عملياتي را ملزم میکند. 2-1- قوانین، مقررات، قراردادها، موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سیاستها اغلب به کارگیری استانداردهای حسابرسی عملیاتی را ملزم میکند (بند 4-1 ملاحظه شود). نقش ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی در پاسخگویی 3-1- حسابرسان در جریان اجرای حسابرسیهای منطبق با استانداردهای حسابرسی عملیاتی، به ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی اطلاع رسانی میکنند (بندهای 46-4 تا 49-4 ملاحظه شود). 4-1- ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی وظیفه نظارت بر هدایت راهبردی آن واحد و تعهدات مرتبط با پاسخگویی آن را برعهده دارند. این امر دربرگیرنده نظارت بر موضوع اصلی یا برنامه مورد حسابرسی شامل کنترلهای داخلی مربوط است. همچنین ممکن است در برخی واحدهای تحت پوشش استانداردهای حسابرسی عملیاتی، ارکان راهبری، بخشی از مدیریت واحد مورد حسابرسی باشند. در برخی واحدهای مورد حسابرسی، اشخاص متعددی شامل نهادهای نظارتی، اعضا یا کارکنان مراجع قانونی، اعضای هیئت مدیره، کمیتههای حسابرسی، یا طرفین قرارداد حسابرسی ممکن است مسئولیت ارکان راهبری واحدها را به عهده داشته باشند. 5-1- چون ساختارهای راهبری واحدها و سازمانهای دولتی بسیار متفاوت است، ممکن است همیشه به روشنی مشخص نباشد که وظایف اصلی ارکان راهبری برعهده چه افرادی است. در چنین موقعیتهایی، حسابرسان ساختار سازمانی را برای هدایت و کنترل عملیات جهت دستیابی به اهداف واحد مورد حسابرسی، ارزیابی میکنند. این ارزیابی همچنین دربرگیرنده این است که واحد دولتی چگونه برای کارکنان مدیریت خود، اختیارات را واگذار و پاسخگویی را برقرار میکند. نقش مدیریت در پاسخگویی 6-1- مدیران دولتی برای انجام وظایف دولت، مسئولیتهای اساسی به شرح زیر را برعهده دارند (بند2-1 ملاحظه شود) : الف- استفاده از منابع دولتی به طور قانونی، اثربخش، کارآ، اقتصادی، اخلاقی و عادلانه برای دستیابی به هدف کلی که برای آن منابع فراهم یا برنامه تعیین شده است[4]؛ ب- رعایت قوانین و مقررات مربوط (شامل شناسایی الزاماتی که واحد مورد حسابرسی و مدیران آن، مسئولیت رعایت آنها را برعهده دارند)؛ پ- اجرای سیستمهای طراحی شده برای دستیابی به رعایت قوانین و مقررات مربوط؛ ت- استقرار و حفظ کنترلهای داخلی اثربخش برای کمک به اطمینان از دستیابی به مقاصد و اهداف مناسب؛ استفاده از منابع به طور کارآ، اقتصادی، اثربخش و منصفانه و حفاظت ازمنابع؛ پیروی از قوانین و مقررات؛ اطمینان از اتکاپذیری اطلاعات مدیریت و مالی و گزارش درست آن؛ ث- فراهم ساختن گزارشهای مناسب به افراد ناظر بر اقدامات آنان و به عموم به منظور تشریح پاسخگویی در مورد منابع و اختیارات به کار گرفته شده در اجرای برنامههای دولت و نتایج این برنامهها؛ ج- پیگیری یافتهها و پیشنهادهای حسابرسان و برقراری و حفظ فرآیندی جهت ردیابی اینگونه یافتهها و پیشنهادها؛ چ- پیروی از روشهای اداری مناسب هنگام انعقاد قرارداد برای حسابرسیها شامل حصول اطمینان از اینکه روشهایی برای نظارت بر اجرای قرارداد وجود دارد؛ و ح- انجام اقدامات به موقع و مناسب برای اصلاح موارد تقلب، اعمال غیرقانونی، موارد تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای بلاعوض یا سوءاستفاده که حسابرسان درمورد آن گزارش میکنند. اطلاعاتی برای هماهنگی با بخش 3 1-3- بخش 3 درباره استانداردهای عمومی لازمالاجرا در اجراي حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی عملیاتی بحث میکند. سیستم کنترل کیفیت 2-3- بخش 3 درباره اجزای سیستم کنترل کیفیت یک موسسه حسابرسی بحث میکند. رهنمود تکمیلی زیر به منظور کمک به حسابرسان و موسسههای حسابرسی در استقرار سیاستها و رویههایی در سیستم کنترل کیفیت خود برای پیگیری موارد مندرج در ذیل بند 32-3، ارایه شده است: (1) اجرا، مستندسازی و گزارشگری خدمات حسابرسی و (2) نظارت بر کیفیت. الف- استانداردهای حسابرسی عملیاتی درمورد انجام، مستندسازی وگزارشگری حسابرسی برای حسابرسیهای عملیاتی در بخشهای 4 و 5 ارائه شده است. بخش 3 تصریح میکند که سیستم کنترل کیفیت دربرگیرنده سیاستها و روشهای طراحی شده جهت فراهم کردن اطمینان معقول برای موسسههای حسابرسی است که حسابرسیها و صدور گزارشها طبق الزامات استانداردهای حرفهای و قانون و مقررات انجام میشود (بند 31-3 ملاحظه شود). نمونههایی از این گونه سیاستها و روشها به شرح زیر میباشد: 1- فراهم کردن اطلاع رسانی به اعضای گروه برای شناخت کافی از اهداف کار خود و استانداردهای حرفهای لازم الاجرا؛ 2- برنامهریزی و سرپرستی حسابرسی؛ 3- مستندسازی مناسب از کار اجرا شده؛ 4- بررسی کار اجرا شده، قضاوتهای با اهمیت به عمل آمده، و مستندات و گزارش حسابرسی مربوط؛ 5- بررسی استقلال و صلاحیت هریک از کارشناسان یا طرف قراردادهای برون سازمانی و همچنین بررسی دامنه و کیفیت کار آنان؛ 6- روشهایی برای حل و فصل مسائل دشوار و پیچیده یا موارد عدم توافق میان اعضای گروه، ازجمله کارشناسان؛ 7- دریافت و بررسی توضیحات واحد مورد حسابرسی در مورد پیشنویس گزارشها؛ و 8- گزارشگری پشتیبانی شده توسط شواهد به دست آمده و طبق الزامات استانداردهای حرفهای و قوانین و مقررات لازم الاجرا. ب- نظارت، ارزیابی مستمر و ادواری حسابرسیها میباشد که به منظور فراهم نمودن اطمینان معقول برای مدیریت موسسه حسابرسی در این باره است که سیاستها و روشهای مرتبط با سیستم کنترل کیفیت به گونهای مناسب طراحی شده و در عمل به طور اثربخش اجرا میشود (بند ج 32-3 ملاحظه شود). رهنمود زیر برای کمک به موسسههای حسابرسی در اجرا و استمرار نظارت بر کیفیت آنها ارایه شده است: 1- چه کسی: نظارت هنگامی اثربخشی بیشتری دارد که توسط افرادی انجام شود که مسئولیتی در مورد فعالیت خاص مورد نظارت ندارد (برای نمونه، در مورد خدمات خاص یا فرآیندهای متمرکز شده خاص). یک یا چند نفر از کارکنانی که برای مسئولیت فرآیند نظارت تعیین شدهاند، در مجموع به صلاحیت و اختیار کافی و مناسب در موسسه حسابرسی برای برعهده گرفتن این مسئولیت نیاز دارند. عموماً یک یا چند نفر از کارکنانی که نظارت را انجام میدهند، از سرپرستیهای معمول در هر یک از کارهای حسابرسی مجزا هستند. 2- چه میزان: میزان روشهای نظارتی براساس شرایط موسسه حسابرسی در توانمندی ارزیابی رعایت استانداردهای حرفهای مربوط و سیاستها و روشهای کنترل کیفیت موسسه حسابرسی، متفاوت است. نمونههایی از روشهای نظارت خاص به شرح زیر است: الف- آزمون سوابق اداری و کارگزینی انتخاب شده در رابطه با کنترل کیفیت؛ ب- بررسی مستندات و گزارشهای حسابرسی انتخاب شده؛ پ- گفتگو با کارکنان موسسه حسابرسی (به گونهای کاربردی و مناسب)؛ ت- تلخیص ادواری یافتههای حاصل از روشهای نظارتی به شکل مکتوب (دستکم به طور سالانه)، و بررسی روشمند علل یافتههایی که بیانگر ضرورت اقدامات اصلاحی است؛ ث- تعیین هرگونه اقدام اصلاحی یا بهبودهایی که ضرورت دارد در ارتباط با حسابرسیهای خاص بررسی شده یا سیاستها و روشهای کنترل کیفیت موسسه حسابرسی اجرا شود؛ ج- اطلاع رسانی یافتههای شناسایی شده به مدیریت ذیربط موسسه حسابرسی همراه با پیگیریهای بعدی؛ و چ- بررسی یافتهها از طریق کارکنان مدیریت ذیربط در موسسه حسابرسی که تعیین میکند آیا اقدامهای لازم، شامل تعدیلات ضروری در سیستم کنترل کیفیت، به موقع انجام شده است یا خیر. 3- بررسی سوابق اداری و کارگزینی انتخاب شده: بررسی سوابق اداری و کارگزینی انتخاب شده در رابطه با کنترل کیفیت، ممکن است دربرگیرنده آزمونهای زیر باشد: الف- رعایت سیاستها و روشهای مربوط به استقلال؛ ب- رعایت سیاستهای ارتقای حرفهای مستمر شامل آموزش کارکنان؛ پ- روشهای مرتبط با استخدام و تعیین حقوق و مزایای کارکنان واجد شرایط، شامل به کارگیری کارشناسان یا مشاوران، در هنگام نیاز؛ ت- روشهای مرتبط با ارزیابی عملکرد و پیشرفت کارکنان؛ ث- روشهای مرتبط با شروع، پذیرش و تداوم خدمات حسابرسی؛ ج- شناخت کارکنان موسسه حسابرسی از سیاستها و روشهای کنترل کیفیت و اجرای این سیاستها و روشها؛ و چ- فرآیند موسسه حسابرسی برای بهنگامسازی سیاستها و روشهای خود. 4- پیگیری یافتههای پیشین: روشهای نظارتی دربرگیرنده این ارزیابی است که آیا موسسه حسابرسی، پس از نظارت و بررسی هم پیشگان پیشین، اقدامهای اصلاحی لازم برای پیگیری یافتهها و پیشنهادها را انجام داده است یا خیر. کارکنان مرتبط با کار نظارت، این اطلاعات را به عنوان بخشی از برآورد خطر مربوط به طراحی و اجرای سیستم کنترل کیفیت موسسه حسابرسی و تعیین ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روشهای نظارتی، به کار میبرند. 5- گزارش مکتوب: موسسه حسابرسی نتایج نظارت بر سیستمهای کنترل کیفیت خود را در گزارشی مکتوب اعلام میکند که موسسه حسابرسی مجاب شود تا در موارد لازم، اقدامات سریع و مناسب را انجام دهد. اطلاعات مندرج در این گزارش به شرح زیر است: الف- تشریح روشهای نظارتی اجرا شده؛ ب- نتایج به دست آمده از روشهای نظارتی؛ و پ- در موارد مقتضی، شرحی از نارساییهای تکراری، روشمند یا سایر نارساییهای با اهمیت و اقدامهای انجام شده برای حل و فصل آن نارساییها. 3-3- همانگونه که دربند 61-3 بحث شد، موسسه حسابرسی مستقل بایستی آخرین گزارش بررسی هم پیشگان خود را در دسترس همگان قرار دهد. نمونههایی از چگونگی دستیابی به این الزامات شفافسازی، شامل قراردادن گزارش بررسی هم پیشگان در یک پایگاه اطلاع رسانی برون سازمانی یا در یک پرونده قابل دسترس برای همگان است. برای کمک به درک همگان از گزارش بررسی هم پیشگان، موسسه حسابرسی همچنین ممکن است شرحی از فرآیند بررسی هم پیشگان و چگونگی اجرای آن در موسسه خود را نیز در آن پایگاه قرار دهد. موارد زیر نمونههایی از اطلاعات بیشتر را ارایه میکند که موسسههای حسابرسی ممکن است برای کمک به شناخت کاربران از معنای گزارش بررسی هم پیشگان، در پایگاه قرار دهند: الف- تبیین فرآیند بررسی هم پیشگان؛ ب- تشریح سیستم کنترل کیفیت موسسه حسابرسی؛ پ- تبیین ارتباط نتایج بررسی هم پیشگان بر کار سازمانهای حسابرسی شده؛ و ث- چنانچه گزارش بررسی هم پیشگان تعدیل شده است، شرحی از برنامه موسسه حسابرسی بررسیشده برای بهبود کنترلهای کیفیت و وضعیت موارد بهبود.
اطلاعاتی برای هماهنگی با بخش 4 1-4- بخش 4 در مورد استانداردهای اجرای عملیات در حسابرسیهای عملياتي بحث میکند. استفاده از شواهد کافی و مناسب مبتنی بر اهداف حسابرسی به منظور پشتیبانی از مبنایی درست برای ارایه یافتهها، نتیجهگیریها و پیشنهادها، از مفروضات اساسی حسابرسی عملیاتی است. بحث زیر برای کمک به حسابرسان در شناسایی انواع گوناگون شواهد و ارزیابی مناسب بودن شواهد در رابطه با اهداف حسابرسی، ارایه شده است. انواع شواهد 2-4- شواهد ممکن است برحسب شکل و چگونگی گردآوری آن، به عینی، مستند یا شفاهی، تقسیمبندی شود. شواهد عینی از طریق بازرسی یا مشاهده مستقیم افراد، داراییها یا رویدادها، توسط حسابرسان به دست میآید. چنین شواهدی ممکن است به شکل خلاصهای از یادداشتها، عکسها، تصاویر ویدیویی، اشکال ترسیمی، نمودارها، نقشهها یا نمونههای عینی، مستند شود. شواهد مستند به شکل اطلاعات از پیش موجود، مانند نامهها، قراردادها، سوابق حسابداری، صورتحسابها، صفحات گسترده، خلاصه اطلاعات به دست آمده از پایگاههای داده، اطلاعات ذخیره شده به شکل الکترونیکی و اطلاعات مدیریت در رابطه با عملکرد واحد مورد حسابرسی، به دست میآید. شواهد شفاهی از طریق پرسوجو، مصاحبهها، گروههای تمرکز، هماندیشیهای همگانی یا پرسشنامهها به دست میآید. حسابرسان اغلب ازفرآیندهای تحلیلی شامل محاسبات، مقایسهها، تجزیه اطلاعات برحسب اجزای آن و استدلالهای منطقی برای تحلیل هرگونه شواهد گردآوری شده به منظور تعیین اینکه آیا آن شواهد کافی و مناسب است یاخیر، استفاده میکنند (برای تعاریف مربوط به کافی و مناسب بودن، بندهای 59-4 و 66-4 ملاحظه شود). نقاط قوت و ضعف هر یک از انواع شواهد به واقعیتها و شرایط مربوط به آن و قضاوت حرفهای مرتبط با اهداف حسابرسی، بستگی دارد. مناسب بودن شواهد در ارتباط با اهداف حسابرسی 3-4- یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر میزان اطمینان در رابطه با حسابرسی عملياتي، مناسب بودن شواهد در ارتباط با اهداف حسابرسی است. برای نمونه: الف- اهداف حسابرسی امکان دارد بر بررسی نتایج کمّی خاصی تمرکز یابد که توسط واحد مورد حسابرسی ارایه شده است. در چنین وضعیتهایی، روشهای حسابرسی احتمال دارد بر دستیابی به شواهدی در رابطه با درستی مبالغ خاص مورد تردید، تمرکز یابد. این کار ممکن است دربرگیرنده استفاده از نمونهگیری آماری باشد. ب- اهداف حسابرسی امکان دارد بر اجرای برنامه یا فعالیتی خاص در سازمان مورد حسابرسی تمرکز یابد. در چنین وضعیتهایی، حسابرس ممکن است به منظور دستیابی به اهداف حسابرسی، با اطلاعاتی مواجه شود که توسط واحد مورد حسابرسی تهیه شده است. حسابرس ممکن است آزمون کیفیت اطلاعات را از هر دو جنبه اعتبار و اتکاپذیری آن ضروری تشخیص دهد. پ- اهداف حسابرسی امکان دارد بر اطلاعاتی تمرکز داشته باشد که برای اهداف مهمتر استفاده میشود و از منابعی به دست میآید که عموماً مناسب تشخیص داده شده است. برای نمونه، آمارهای اقتصادی منتشر شده توسط سازمانهای دولتی در مورد تورم یا دیگر اطلاعات مشابهی که توسط سازمانهای ذیصلاح منتشر میشود، ممکن است بهترین اطلاعات قابل دسترس باشد. در چنین مواردی، ممکن است اجرای روشهایی به منظور تایید اطلاعات، برای حسابرسان عملی یا لازم نباشد. این تصمیمها مستلزم اعمال قضاوت حرفهای بر اساس ماهیت اطلاعات، کاربرد یا پذیرش همگانی آن اطلاعات و چگونگی به کارگیری آنها در حسابرسی است . ت- اهداف حسابرسی امکان دارد بر مقایسهها یا محکزنی بین وظایف گوناگون دولت یا سازمانها تاکید داشته باشد. اینگونه حسابرسیها به ویژه برای تحلیل پیآمدهای تصمیمهای متفاوت مرتبط با سیاستگذاریهای عمومی، سودمند است. در اینگونه موارد، در جایی که تایید جزئیات اطلاعات زیربنای آمارها، عملی نیست، حسابرسان ممکن است تحلیلهایی مانند آمارهای مقایسهای دستگاههای مختلف یا تغییرات عملکرد در طی زمان را انجام دهند. افشای روشن پیرامون اینکه چه میزان از اطلاعات یا آمارهای مقایسهای، ارزیابی یا تایید شده است، احتمالاً برای ارایه شواهد مناسب به استفادهکنندگان گزارش ضرورت خواهد داشت. ث- اهداف حسابرسی امکان دارد بر روند اطلاعات مبتنی بر دادههای ارایه شده توسط واحد مورد حسابرسی، تمرکز یابد. درچنین وضعیتی، حسابرسان ممکن است با استفاده از آزمونهای تحلیلی کلی از دادههای زیربنایی، همراه با آگاهی و شناخت از سیستمها یا فرآیندهای مورد استفاده در تهیه اطلاعات، شواهد را ارزیابی کنند. ج- اهداف حسابرسی امکان دارد با استفاده از اطلاعات گردآوری یا خودبازگوشده توسط سازمانها، بر شناخت حسابرسان از موضوعهای جدید و مقطعی تمرکز یابد. در چنین مواردی، ممکن است برای حسابرسان مفید باشد که تناسب کلی اطلاعات گردآوری شده را به همراه دیگر اطلاعات قابل دسترس درباره برنامه بررسی کنند. منابع اطلاعاتی دیگر مانند گزارشهای بازرسی کل یا سایر حسابرسان برون سازمانی، ممکن است اطلاعاتی را برای حسابرسان فراهم سازد که مشخص کند آیا هرگونه اطلاعات تایید نشده یا خود بازگو شده، با دیگر منابع برون سازمانی اطلاعات، سازگار است یا میتواند از طریق آنها تایید گردد یا خیر.
اطلاعاتی برای هماهنگی با بخش 5 1-5- بخش 5 در رابطه با استانداردهای گزارشگری حسابرسیهای عملياتي بحث میکند. مبحث زیر برای کمک به حسابرسان در تهیه و مکتوب نمودن گزارشهای حسابرسی عملیاتی، ارایه شده است. عناصر کیفی گزارش 2-5- حسابرسان ممکن است هنگام تهیه و مکتوب نمودن گزارش حسابرسی، از عوامل کیفی گزارش شامل به موقع، کامل، درست، بیطرف، متقاعد کننده، روشن و مختصر بودن، تا آنجایی که موضوع اجازه میدهد، استفاده کنند. الف- درست بودن: گزارش درست از طریق شواهد کافی و مناسب، با واقعیتها، ارقام و یافتههای کلیدی قابل ردیابی به شواهد حسابرسی، پشتیبانی میشود. گزارشهای مبتنی بر واقعیتها، با بیان روشن منابع، روشها و مفروضات، بهگونهای که استفادهکنندگان آن گزارشها بتوانند در مورد میزان وزنی که به شواهد گزارش شده میدهند، قضاوت نمایند، در دستیابی به درستی، کمک میکند. افشای محدودیتهای دادهها و دیگر موارد افشا نیز به صدور گزارشهای حسابرسی درستتر کمک میکند. هنگامی که یافتهها در ارتباط گستردهتر با موضوع اصلی ارایه شدهاند، گزارشها نیز از درستی بیشتری برخوردارند. یکی از راههای کمک به موسسههای حسابرسی برای تهیه گزارشهای حسابرسی درست، به کارگیری فرآیند کنترل کیفیتی مانند عطفگذاری است. عطفگذاری فرآیندی است که طبق آن حسابرس باتجربهای که مستقل از کار حسابرسی است، تایید میکند که بیان واقعیتها، ارقام و تاریخها به درستی گزارش شده است، یافتهها با شواهد مستند به درستی پشتیبانی میشود، و نتیجهگیریها و پیشنهادها به طور منطقی از شواهد به دست میآید. ب- بیطرف بودن: بیطرف بودن به این معنی است که نحوه ارایه گزارش از نظر محتوی و سبک، متعادل است. گزارش هنگامی که شواهد را به طور بیغرضانه و در زمینه مناسب ارایه میکند، اعتبار آن به گونهای درخور ملاحظه افزایش مییابد. این به معنی ارایه نتایج حسابرسی بهگونهای بیطرفانه و منصفانه است. سبک گزارش ممکن است تصمیمگیرندگان را برای اقدام در مورد یافتهها و پیشنهادهای حسابرسان، تشویق کند. این سبک متعادل هنگامی میتواند به دست آید که گزارشها ضمن خودداری از به کارگیری صفات یا واژههایی برای توصیف شواهدی که به نتیجهگیری انتقادی یا بدون پشتوانه انجامد، شواهد کافی و مناسب برای پیشتیبانی از نتیجهگیریها ارایه دهد. هنگامی که گزارشهای حسابرسی منبع شواهد و مفروضات به کار گرفته شده در تحلیلها را به صراحت بیان میکند، بیطرفی گزارشها افزایش مییابد. گزارش ممکن است جنبههای مثبت برنامه رسیدگی شده را، چنانچه به اهداف حسابرسی مربوط باشد، مشخص کند. بازتاب جنبههای مثبت برنامه ممکن است به بهبود عملکرد دیگر سازمانهای دولتی منجر شود که گزارش را میخوانند. هنگامی که گزارشهای حسابرسی نشان میدهد که کار توسط کارکنان حرفهای، بیغرض، مستقل و آگاه انجام شده است، بیطرفانهتر محسوب میشود. پ- کامل بودن: کامل بودن به این معنی است که گزارش دربرگیرنده شواهد کافی و مناسب موردنیاز برای دستیابی به اهداف حسابرسی و بالابردن درک از موضوعهای گزارش شده میباشد. کامل بودن همچنین به این معنی است که گزارش، شواهد و یافتهها را بدون حذف اطلاعات مربوط و با اهمیت در رابطه با اهداف حسابرسی شرح میدهد. فراهم ساختن شناخت از گزارش برای استفادهکنندگان، به معنای فراهمسازی چشماندازی در مورد میزان و اهمیت یافتههای گزارش شده، مانند تکرار رویدادهای مرتبط با تعداد موضوعها یا معاملات آزمون شده و ارتباط یافتهها با عملیات واحد مورد حسابرسی است. کامل بودن همچنین به معنی بیان روشن آنچه که انجام شده و آنچه که انجام نشده و توصیف آشکار محدودیتهای دادهها، محدودیتهای تحمیلی از طریق جلوگیری از دسترسی به سوابق یا دیگر موارد است. ت- متقاعدکننده بودن: متقاعدکننده بودن به این معنی است که نتایج حسابرسی، پاسخگوی اهداف حسابرسی است، یافتهها بهگونهای قانع کننده ارایه شده است و نتیجهگیریها و پیشنهادها بهگونهای منطقی از واقعیتهای ارایه شده نشأت میگیرند. اعتبار یافتهها، معقول بودن نتایج و سودمندی اجرای پیشنهادها، هنگامی که توسط شواهد کافی و مناسب پشتیبانی شود، متقاعدکنندهتر است. گزارشهایی که به این روش تهیه میشود میتواند به تمرکز توجه مسئولان واحد مورد حسابرسی بر موضوعهای درخور توجه کمک کند و میتواند انگیزهای برای انجام اقدامهای اصلاحی فراهم نماید. ث- روشن بودن: روشن بودن به این معنی است که گزارش برای مطالعه و درک استفادهکننده آن، آسان باشد. تهیه گزارش با عبارتی روشن و ساده تا آنجایی که موضوع اجازه میدهد، در دستیابی به این هدف به حسابرسان کمک میکند. استفاده از عبارت آسان و غیرفنی به منظور ارایه ساده مفید است. بیان واژگان فنی، اختصارات، و مخففهای به کار رفته در گزارش نیز مفید است. حسابرسان ممکن است از صفحهای مشخص یا خلاصه در گزارش برای جلب توجه استفادهکنندگان گزارش و برجسته کردن پیام کلی استفاده کنند. چنانچه از خلاصه استفاده میشود، اگر در آن بر پاسخهای خاص به پرسشهای مربوط به اهداف حسابرسی، تلخیص با اهمیتترین یافتههای حسابرسی و نتیجه گیریهای اصلی گزارش و کمک به استفادهکنندگان در پیشبینی پیشنهادهای اصلی تمرکز شود، مفید است. سازماندهی منطقی موارد با اهمیت و درستی و دقت در بیان واقعیتها و نتیجهگیریها، به شفاف شدن و درک گزارش کمک میکند. استفاده اثربخش از عناوین، زیرنویسها و جملههای مربوط به سرفصلها، خواندن ودرک گزارش را آسانتر میکند. وسایل کمک بصری (مانند تصاویر، نمودارها، نمودگرها و نقشهها) ممکن است موضوعهای پیچیده را روشن و خلاصه کند. ج- مختصربودن: مختصربودن به این معنی است که گزارش برای انتقال و پشتیبانی از پیام، طولانیتر از اندازه لازم نیست. جزئیات اضافی از ارزش گزارش میکاهد، ممکن است حتی پیام اصلی را پنهان کند و استفادهکنندگان را سردرگم یا گمراه سازد. اگرچه تعیین محتوای گزارشها تابع قضاوت دقیق حرفهای است، اما گزارشهایی که مبتنی بر واقعیتها اما مختصر است، از جهت دستیابی به اهداف حسابرسی مناسبتر میباشد. چ- به موقع بودن: به منظور برخورداری از استفاده بیشتر، هدف حسابرسان ارایه نمودن به موقع شواهد مربوط، برای پاسخگویی به نیازهای قانونی مسئولان واحد مورد حسابرسی، مراجع قانونی و سایر استفادهکنندگان است. همچنین، اگر شواهد ارایه شده در گزارش، به روز باشد، سودمندتر خواهد بود. بنابراین، یکی از اهداف با اهمیت گزارشگری برای حسابرسان، انتشار به موقع گزارش است. حسابرسان در جریان حسابرسی ممکن است گزارشهای میان دورهای از موضوعهای با اهمیت به مسئولان ذیربط واحد مورد حسابرسی ارایه کنند. چنین اطلاع رسانی به مسئولان واحد مورد حسابرسی در مورد موضوعهای نیازمند توجه فوری، هشدار میدهد و موجب میگردد آنان اقدامهای اصلاحی لازم را پیش از تکمیل گزارش نهایی اجرا نمایند. [1] - گزيده مناسبي از سوابق ممكن است شامل اطلاعاتي در مورد چگونگي كار برنامهها و عمليات؛ اهميت برنامهها و عمليات ( مانند مبالغ پولي، تأثير، اهداف كلي و كار حسابرسي پيشين اگر با موضوع مرتبط است)؛ شرحي از مسئوليتهاي واحد مورد حسابرسي، و شرحي از شرايط، ساختار سازماني و مبناي قانوني برنامه و عمليات باشد. [2] - همانگونه كه در بند 21-4 مطرح شد، در حسابرسيهاي عملياتي، هنگامي نارسايي در كنترلهاي داخلي وجود دارد كه طراحي يا عملكرد يك كنترل موجب نشود مديريت يا كاركنان، در شرايط عادي انجام وظايفشان: (1) تحريفهاي موجود در اطلاعات مالي يا عملياتي، (2) تخطي از قوانين و مقرارت و (3) نارساييهاي اثربخشي يا كارآيي عمليات را به موقع پيشگيري يا كشف كنند. [3] - اينكه آيا يك عمل در واقع غيرقانوني است يا خير، ممكن است به تشخيص نهايي توسط يك دادگاه يا ساير مراجع قضايي موكول شود. افشاي موضوعهايي كه حسابرسان را به استنتاجي رهنمون كند كه احتمالاً يك عمل غيرقانوني روي داده است، تشخيص نهايي در مورد غيرقانوني بودن آن عمل محسوب نميشود. [4] - اين مسئوليت شامل همه منابع مالي و فيزيكي و همچنين منابع اطلاعاتي ميشود. برچسبها: استانداردهای گزارشگری در حسابرسی عملياتي |
||
|
+
نوشته شده در شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴ساعت 13:18 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||