|
|
|
|
|
نمونه بندهای مشروط گزارشات حسابرسی بشرح زیر است:
۱- عدم اخذ و ارائه تائیدیه های بدهکاران و بستانکاران - بانکها و غیره ۲- عدم کفایت ذخایر مالیاتی ۳ -فقدان اسناد مالکیت اموال و دارائیها و مشکلات مربوط به آن ۴ -عدم کفایت سایر ذخایر ( کالا . مطالبات و....... ۵ -فقدان یا عدم رعایت آئین نامه معاملات ۶- عدم محاسبه صحیح و یا پرداخت به موقع دیون دولتی ۷-فقدان سیستم مناسب حسابداری بهای تمام شده ۸ -عدم احراز شرایط لازم به منظور تداوم فعالیت شرکت ۹ -عدم گزارش صحیح هزینه های جذب نشده ۱۰ -موضوع توقف فعالیت و عدم تهیه صورتهای مالی بر اساس فرض مزبور ۱۱ -اشکال در طبقه بندی مناسب حسابها و گزارشگری ۱۲-عدم رعایت اصول و استاندارد های حسابداری در ثبت حسابها ۱۳ -عدم کفایت ذخیره مزایای پایان خدمت ۱۴ -عدم کفایت پوشش بیمه ای دارائیها ۱۵ -دعاوی حقوقی مطروحه علیه شرکت ۱۶ -مشمولین ماده ۱۴۱ ( از بین رفتن بیش از نیمی از سرمایه بر اثر زیانهای وارده ) ۱۷ -عدم رعایت مواد ۱۱۴ و ۱۱۵ قانون تجارت در خصوص سهام وثیقه مدیران ۱۸ -عدم انجام کامل تکالیف مجامع سال قبل . مفاد ماده ۱۴۲ قانون تجارت ۱۹ -مشمولیت ماده ۱۲۹ قانون تجارت ۲۰ -فقدان دفتر ثبت سهام یا عدم ثبت نقل و انتقالات درآن ( مفاد ماده ۴۰ قانون تجارت ) ۲۱ -عدم رعایت ماده ۱۲۸ قانون تجارت آگهی نام - مشخصات و اختبارات مدیر عامل ۲۲ -عدم انتشار اوراق سهام مفاد ماده ۲۷ قانون تجارت ۲۳ -عدم رعایت ماده ۳۱۱ و ۳۱۳ قانون تجارت در خصوص صدور چک مدت دار و بلا محل ۲۴ -عدم رعایت ماده ۲۴۰ قانون تجارت در خصوص تقسیم منافع موهومی و رعایت پرداخت سود سهام ظرف ۸ ماه از تصویب مجمع ۲۵ -عدم رعایت ماده ۱۷۷ قانون تجارت در خصوص درج اعلامیه پذیره نویسی سهام در ۲ روزنامه کثیر الانتشار ۲۶ -عدم رعایت ماده ۱۰۶ قانون تجارت در خصوص ثبت صورتجلسه مجمع عمومی سالیانه و انتخاب مدیران ۲۷ -عدم دعایت ماده ۱۰۳قانون تجارت در خصوص حداقل تعداد سهامداران در شرکتهای سهامی ۳ نفر ۲۸ -عدم رعایت مفاد ماده ۱۲۶ قانون تجارت در خصوص مدیریت عامل بیش از یک شرکت ۲۹ -عدم رعایت مفاد ماده ۲۳۲ قانون تجارت در خصوص رعایت مهلت قانونی ارائه گزارش مالی و فعالیت به بازرسان ۳۰ -عدم رعایت مفاد ماده ۸۹ و ۱۳۸ قانون تجارت در خصوص دعوت و تشکیل مجمع عمومی سالیانه ظرف مهلت مقرر در اساسنامه ۳۱ -عدم رعایت مواد اساسنامه ۳۲ -نداشتن سیستم مناسب کنترلهای داخلی ۳۳ -عدم رعایت ماده ۱۰۷ قانون تجارت انتخاب اعضاء هیئت مدیره از بین سهامداران ۳۴ -عدم رعایت ماده ۱۰۹ قانون تجارت - اتمام مدت تصدی اعضاء هیئت مدیره ۳۵ -عدم رعایت ماده ۱۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم در خصوص انقضاء مهلت قانونی اندوخته طرح و توسعه ۳۶ -عدم رعایت مفاد ماده ۱۶۹ قانون مالیاتهای مستقیم در خصوص ارسال گزارش خرید و فروش به وزارت دارایی ۳۷ -عدم انطباق شرکت با شرایط پذیرفته شده در بورس |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ساعت 10:14 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
با سلام و احترام پیرو جدول زمان بندی ارسال اطلاعات که در تاریخ انعقاد قرارداد خدمت آن شرکت محترم ارسال شده ، اطلاعات درخواستی به پیوست ذیل به همراه جزئیات لازم به منظور تسریع در فرآیند حسابرسی به حضور تقدیم میگردد :
تراز تفضیلی بانک ها به همراه صورت حساب های بانکی که نشان دهنده مانده در پایان سال باشد تراز تفضیلی بانک ها به همراه تصویر صورت مغایرات بانکی در آخرین ماه سال مورد رسیدگی در صورت وجود بانک ارزی اطلاعات مربوط به تعداد و نوع ارز و محاسبات سود و زیان تسعیر ارز در صورت وجود صندوق ، صورتجلسه شمارش صندوق در پایان سال مورد رسیدگی در صورتیکه زمین و ساختمان و وسایط نقلیه دارید صورت ریز تفکیک زمین ها و ساختمان ها به همراه آدرس و تصویر سند مالکیت و ریز وسایط نقلیه مشتمل بر نوع وسیله نقلیه شماره پلاک سند مالکیت و تصویر پوشش شخص ثالث در سال مورد رسیدگی صورت ریز دارایی های به تفکیک هر طبقه از دارایی ها شامل تاریخ خرید ، تاریخ به کارگیری ،روش استهلاک ، نرخ استهلاک ، مبلغ دفتری در ابتدای سال ، هزینه استهلاک سال ، مبلغ دفتری در پایان سال تصویر پوشش بیمه ای دارایی ها در سال مورد رسیدگی چند نمونه تصویر خرید دارایی ثابت مشهود و دارایی نامشهود ( در صورت خرید در سال مورد رسیدگی ) به همراه روکش سند حسابداری گزارش کارشناس رسمی دادگستری در صورت خرید زمین و ساختمان و مجوز هیات مدیره در این خصوص تصویر برگ سهام در صورت سرمایه گذاری در سهام سایر شرکت ها تراز شش ستونی بدهکاران تجاری قبل بستن حساب های دائم تراز شش ستونی پیش پرداخت ها در سطح تفضیلی (سطح آخر) قبل بستن حساب های دائم آنالیز اسناد دریافتنی شامل ارائه فایل اکسلی دارای اطلاعات صادر کننده چک ، مبلغ ، تاریخ سررسید ، وضعیت در سررسید( سررسید نشده ، وصول شده تا تاریخ فعلی ، وصول نشده تا تاریخ فعلی) جمع مبالغ معادل با مانده اسناد دریافتنی است کاردکس تعدادی و ریال در سطح کل و در سطح ریز هر انبار یه هر نوع مواد (ارائه فایل اکسلی) تصویر پوششش بیمه ای موجودی ها در سال مورد رسیدگی چند نمونه تصویر فاکتور خرید موجودی به همراه تصویر رسید انبار و روکش سند حسابداری جدول اکسلی سفارشات خارجی شامل نام شرکت تامین کننده ، کشور مقصد ، عنوان کالای سفارش شده ، واحد اندازه گیری ، تعداد یا وزن سفارش ، تعداد ارز ، نوع ارز ، نحوه تامین ارز ، تاریخ ثبت سفارش ، تاریخ تحویل ، مانده ابتدای سال سفارش به تفکیک بهای اصلی و سایر هزینه های سفارش به تفکیک ، گردش بدهکار طی سال به تفکیک بهای اصلی و سایر هزینه های سفارش به تفکیک مبلغ بستانکار طی سال به تفکیک بهای اصلی و سایر هزینه های سفارش به تفکیک مانده پایان سال به تفکیک بهای اصلی و سایر هزینه های سفارش ( توجه کنید جمه مانده های ابتدای سال ، طی سال و پایان سال با سیستم حسابداری مطابقت داشته باشد) تراز شش ستونی بستانکاران تجاری قبل بستن حساب های دائم آنالیز اسناد پرداختنی مشابه با مورد توضیح داده شده در قسمت آنالیز اسناد دریافتنی جدول اکسلی تسهیلات مالی شامل بانک اعطا کننده تسهیلات ، مبلغ اصل وام ، مبلغ فرع وام ، تعداد اقساط ، تاریخ شروع ، تاریخ خاتمه ، فاصله زمانی پرداخت ( ماهانه ، روزانه .....) ، نرخ سود ، نرخ جریمه ، مانده ابتدای سال به تفکیک اصل و فرع ، دریافت طی سال ، پرداخت طی سال شامل اصل ، فرع ، جریمه ، مانده پایان سال شامل اصل و فرع دفترچه اقساط یا هر گونه مدارک اعطا شده از سوی بانک اعطا کننده تسهیلات تصویر پلمپ دفاتر تصویر برگ تشخیص قطعی مالیات بر عملکرد پنج سال قبل و در صورتیکه سنوات قبل توسط این موسسه حسابرسی شده اید از سال مالی قبل تا کنون تصویر چند صفحه از دفاتر نوشته شده تاز شش ستونی پیش دریافت ها تصویر پنج فاکتور فروش آخر سال مالی قبل و پنج فاکتور فروش ابتدای سال مورد رسیدگی به همراه روکش سند و حواله فایل اکسلی صورت ریز مشتریان شامل نام مشتری و مبلغ کل فروش به مشتری در سال مورد رسیدگی (توجه کنید جمع مبلغ معادل با جمع فروش دفاتر باشد) فایل اکسلی فروش به تفکیک محصولات و یا خدمات شرکت (توجه کنید جمع مبلغ معاد با جمع فروش دفاتر باشد) چند نمونه تصویر فاکتور فروش به همراه روکش سند و حواله خروج تصویر اظهارنامه های ارزش افزوده تصویر فهرست معاملات فصلی ده نمونه تصویر حواله خروج مواد به ترتیب و با شماره سریال آنالیز تولید محصول شامل انواع مواد مصرفی و مقدار مصرف شده از هر مواد به ازای تولید هر یک واحد محصول جدول تسهیم هزینه های دستمزد و سربار به محصولات توایدی در سال مورد رسیدگی و سال قبل چند نمونه تصویر فاکتور هزینه در هر سرفصل به همراه روکش سند حسابداری صورت ریز سهامداران در سال مورد رسیدگی و سال قبل شامل نام سهامدار ،تعداد سهام و مبلغ در صورت افزایش سرمایه : صورتجلسه تصویب افزایش سرمایه به همراه روکش سند ، تصویر روزنامه رسمی و تصویر برگ سهام اکسل محاسبات عیدی و سنوات کارکنان به همراه چند نمونه حکم کارگزینی جدول محاسبات حقوق و دستمزد کلی (مربوط به 12 ماه ، شامل تعداد پرسنل ، حقوق و مزایا به تفکیک ، جمع حقوق ومزایا ، کسورات به تفکیک ، جمع کسورات ، خالص پرداختنی ، 23 درصد بیمه سهم کارفرما توجه کنید جمع کل 12 ماه و هر ماه معادل با دفاتر باشد چند نمونه حکم کارگزینی به همراه فیش واریزی و ریز محاسبات و ریز محاسبات سه ماه شامل نام کارمند ، تعداد روز کارکرد حقوق و مزایا به تفکیک ، جمع حقوق ومزایا ، کسورات به تفکیک ، جمع کسورات ، خالص پرداختنی ، 23 درصد بیمه سهم کارفرما توجه کنید جمع کل معادل با اکسل قبلی و دفاتر باشد به همراه فیش واریزی مالیات و بیمه حقوق و لیست ارسالی به تامین اجتماعی تصویر صورتجلسات مجامع وهیات مدیره در سال مورد رسیدگی اگر کارفرما و یا پیمانکار هستید صورت ریز سپرده ها شامل کارفرما یا پیمانکار ، موضوع قرارداد ، مبلغ قرارداد ، مانده ابتدای سال ،گردش بدهکار طی سال ، گردش بستانکار طی سال ، مانده پایان سال در صورت شناسایی سود وزیان تسعیر ارز حساب های دائمی جدول محاسبات سود و زیان تسعیر ارز که نشان دهنده تعداد ارزی نیز باشد
تصویر صورتجلسه تصویب سود شرکت سرمایه پذیر در صورت شناسایی سود سهام دریافتنی و درآمد محاسبات سودو زیان فروش سرمایه گذاری ها شامل تاریخ و تعداد خرید و بهای تمام شده ، نرخ میانگین و نرخ و تعداد فروش در هر خرید و فروش پیگیری تاییدیه های ارسالی ریز اسناد تضمینی
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه دهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 12:58 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
پس از بایگانی ترازها در هر سرفصل ، گردش های مربوط به هر سرفصل و چند نمونه روکش سند و ضمائم مربوط به سرفصل مورد رسیدگی برای مثال اگر گردش حسابداری بستانکار فروش است تصویر روکش سند و فاکتور فروش و حواله و اگر گردش حساب بدهکار اسناد دریافتنی است ، تصویر صورتحساب بانکی یا چک دریافتی موارد ذیل در هر سرفصل پس از آخرین گردش و ضمائم مربوط به آن بایگانی می شود : موجودی نقد و بانک : تراز تفضیلی بانک ها جهت درج مانده طبق دفاتر در کاربرگ مربوطه به همراه تصویر صورت مغایرات بانکب تراز تفضیلی بانک ها جهت درج مانده طبق دفاتر به همراه تصویر صورتحساب های بانکی اگر تعداد صفحات صورتحساب زیاد است نمونه ای بایگانی کنید توجه کنید مانده در تاریخ گزارشگری مشخص باشد
تاییدیه ها : تراز تفضیلی بانک ها ، سپرده ها ، حساب های دریافتنی و پرداختنی تجاری ، پیش پرداخت ها ، پیش دریافت ها و جاری شرکا و پیگیری اخذ تاییدیه ها حساب ها و اسناد دریافتنی : آنالیز اسناد دریافتنی (شامل دینفع ، مبلغ ، سررسید ، وضعیت در سررسید توجه کنید مانده مبلغ بایستی معادل مانده اسناد دریافتنی در دفاتر باشد ، فایل اکسلی هم اخذ شود) تراز شش ستونی حساب های دریافتنی تجاری جهت آنالیز فروش در مورد سپرده های مکسوره دریافتنی مانند سپرده حسن انجام کار ، سپرده بیمه : کاربرگ شامل نام کارفرما ، مانده ابتدای سال ، گردش بدهکار طی سال ،گردش بستانکار طی سال ، مانده پایان سال ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان جدول محاسبات مزایای پایان خدمت کارکنان چند نمونه قرارداد پرسنل حساب ها و اسناد پرداختنی آنالیز اسناد پرداختنی (شامل صادر کننده ، مبلغ ، سررسید ، وضعیت در سررسید توجه کنید مانده مبلغ بایستی معادل مانده اسناد پرداختنی در دفاتر باشد ، فایل اکسلی هم اخذ شود) تراز شش ستونی حساب های پرداختنی تجاری جهت آنالیز خرید در مورد سپرده های مکسوره پرداختنی مانند سپرده حسن انجام کار ، سپرده بیمه : کاربرگ شامل نام پیمانکار ، مانده ابتدای سال ، گردش بدهکار طی سال ،گردش بستانکار طی سال ، مانده پایان سال سه نمونه فیش واریزی مالیات حقوق و بیمه تامین اجتماعی دارایی های ثابت مشهود : بیمه نامه دارایی ها در سال مورد گزارش بیمه شخص ثالث وسایط نقلیه جدول محاسبه استهلاک دارایی ها اسناد ماکیت زمین و ساختمان در پرونده دائم بایگانی می شود اگر شرکت سنواتی است مطمئن شوید قبلا بایگانی نشده باشد اگر شرکت دارای زمین و ساختمان است باید مشخص باشد مربوط به چند قطعه زمین و چه ساختمان هایی است فروش : صورت ریز فروش بر حسب مشتریان (فایل اکسلی هم دریافت شود) شامل نام خربدار و مبلغ توجه کنید جمع مبلغ بایستی معادل فروش دفاتر باشد صورت ریز فروش بر حسب محصولات یا خدمات (فایل اکسلی هم دریافت شود) شامل نام خربدار و مبلغ توجه کنید جمع مبلغ بایستی معادل فروش دفاتر باشد چهار تا تراز از فروش و سایر درآمدهای عملیاتی و برگشت از فروش و تخفیفات شامل بهار تابستان پاییز زمستان (جهت انعکاس مبلغ فروش در کاربرگ مطابقت فروش دفاتر و ارزش افزوده و معاملات فصلی و دفاتر) توجه کنید جمع چهار تراز معادل فروش کل سایر درآمدهای کل و تخفیفات کل سال می شود اظهارنامه های ارزش افزوده معاملات فصلی فروش پنج فاکتور اول سال مالی مورد رسیدگی و پنج فاکتور فروش سال مالی قبل جهت آزمون انقطاع زمانی پنج حواله فروش اول سال مالی مورد رسیدگی و پنج فاکتور فروش سال مالی قبل جهت آزمون انقطاع زمانی خرید: صورت ریز خرید بر حسب تامین کنندگان (فایل اکسلی هم دریافت شود) شامل نام تامین کننده و مبلغ توجه کنید جمع مبلغ بایستی معادل خرید دفاتر باشد چهار تا تراز از خرید و سایر هزینه های عملیاتی و برگشت از خرید و تخفیفات شامل بهار تابستان پاییز زمستان (جهت انعکاس مبلغ خرید در کاربرگ مطابقت معاملات فصلی و دفاتر) توجه کنید جمع چهار تراز معادل خرید کل سایر هزینه های کل و تخفیفات کل سال می شود معاملات فصلی خرید و اجاره ده تا رسید انبار مواد اولیه به همراه فاکتور خرید جهت آزمون انقطاع زمانی کاردکس انبار کلی به همراه ریز کاردکس هر انبار شامل ( ابتدای سال ، ورود طی سال ، مصرف طی سال ، پایان سال و هر آیتم دارای تعداد ، فی و بها است ) توجه شود با کاردکس کلی و دفاتر منطبق باشد پوشش بیمه ای موودی ها در سال مورد رسیدگی
هزینه ها فایل اکسلی کلیه هزینه ها در سال مورد رسیدگی و سال قبل جهت تجزیه و تحلیل درصد افزایش و کاهش و کاربرگ تسهیم هزینه ها به بهای تمام شده و ادارای عمومی کاربرگ اکسلی ماهانه حقوق و دستمزد (منطبق با دفاتر ) ریز محاسبات حقوق سه ماه شامل آیتم های مندرج در کاربرگ قبلی که با کاربرگ قبلی و دفاتر مطابقت داشته باشد حکم و فیش حقوق چند نفر از پرسنل در ماه هایی که ریز محاسبات ارائه شده جدول محاسبات عیدی و مرخصی سه نمونه تصویر لیست بیمه ارسالی جدول تفکیک حقوق مدیران (اعضای هیات مدیره و مدیر عامل ، اگر از شرکت حقوق دریافت میکنند ) و سایر پرسنل دقت کنید جمع حقوق و مزایا معادل دفاتر شود تسهیلات مالی: در این سرفصل همه طرف حساب ها نوشته میشود گردش حساب تسهیلات مالی ، پیش پرداخت سنوات آتی و هزینه مالی تسهیلات در این سرفصل بایگانی می شود
کاربرگ تسهیلات مالی منطبق با نمونه دفترچه اقساط یا برگ اعطای تسهیلات یا هر مدرکی که بانک به شرکت تحویل نموده کپی جواب تاییدیه بانک در خصوص تسهیلات مالیات : اگر سنواتی هست تصویر برگ تشخیص و قطعی ابلاغ شده از شروع سال مورد رسیدگی تا کنون و اگر در هیات هستن تصویر لایحه مالیاتی اگر شرکت جدید است تصویر برگ تشخیص و قطعی ابلاغ شده سه سال قبل و اگر در قبل سه سال هیاتی هست تصویر لایحه مالیاتی مربوطه اظهارنامه عملکرد سال مورد رسیدگی ( اگر شرکت جدید است سال مورد رسیدگی و دو سال قبل)
سرمایه در صورتیکه افزایش سرمایه داشته اند تصویر صورتجلسه مجمع فوق العاده تصویب افزایش سرمایه تصویر سند حسابداری مربوط به افزایش سرمایه تمبر مالیاتی پرداختی جهت مالیات افزایش سرمایه اگر دفتر سهام دارند تصویر برگ سهام افزایش یافته
سود (زیان انباشته) گردش حساب سود و زیان انباشته (تعدیلات سنواتی) درج کلیه طرف حساب ها ، و تصویر مدارک مربوط به ثبت حسابداری بهای تمام شده : آنالیز تولید محصول ( برای هر واحد از محصول چه موادی به چه مقداری بایستی استفاده شود ) فایل اکسلی تراز هزینه های عملیاتی و دستمزد در سال مورد رسیدگی و سال قبل فایل اکسلی کاردکس مواد و کالا که در سرفصل خرید و موجودی ها پیوست شده کاربرگ و فایل جدول مقایسه ای فروش و بهای تمام شده به تفکیک محصولات و خدمات
سایر : تصویر پلمپ دفاتر و تصویر چند نمونه از صفحات نوشته شده گردش حساب انتظامی و طرف حساب انتظامی و اخذ صورت ریز مربوطه (مانده حساب مربوط به چه اسنادی است) تراز کل و معین قبل از بستن حساب های موقت در سال مورد رسیدگی و سال مالی قبل ( شش ستونی)
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه دهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 12:53 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||
برچسبها: کاربرد مفهوم اهمیت در حسابرسی و تأثیر آن بر اظهار |
|||||
|
+
نوشته شده در شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 15:5 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||
|
|
|
|
|
طبق استانداردهای حسابرسی، اطلاعاتی با اهمیت تلقی میشود که عدمارائه
آنها یا ارائه نادرست آنها بتواند قضاوت و تصمیمگیری یک استفادهکننده
منطقی از صورتهای مالی را در باره امور واحد مورد رسیدگی تغییر دهد. برآورد
اهمیت یکی از مهمترین تصمیمات قضاوتی حسابرس است. روشهای مختلفی در اینخصوص مطرح شده که متداولترین آنها: روش تکمتغیره، روش متاثرازاندازه، روش ترکیبی و روش فرمولی هستند. در روش تکمتغیره، درصدی از یکی از اقلام صورتهای مالی، ملاک قرار میگیرد(5درصد سود قبل از مالیات، 2/1درصد جمع دارائیها، 1درصد حقوق صاحبان سهام و2/1درصد مجموع درامدها از جمله پیشنهادهای مطرح شده دراین روش است). در روش متاثرازاندازه، ضرایبی متناسب با بزرگی و کوچکی واحد مورد رسیدگی و مانده حسابهای آن به صورت پلکانی مدنظر قرار میگیرد (یکی از نمونه جداول در اینخصوص، جدولی است که در نشریه 150 سازمان حسابرسی بر پایه متوسط جمع دارائیها و فروش/ درامد تنظیم شده است). در روش ترکیبی که روش میانگین نیز نامیده میشود، میانگین مبالغ محاسبه شده بر پایه عناصر پیشنهادشده برای روش تکمتغیره به شرح فوق را مبنای قضاوت خود قرار میدهند. روش فرمولی، مبتنی بر محاسبات و تحلیلهای آماری نسبت به اطلاعات جامعه آماری بزرگی شرکتها طراحی شده است (یکی از نمونههای مشهور در این خصوص فرمول موسسه کیپیامجی (KPMG) در سال 1998 است که بر پایه آن ابتدا مجموع دارائیها و یا مجموع درامدها، هرکدام بزرگتر باشد، را به توان دوسوم میرسانند و سپس حاصل را در عدد ثابت 84/1 ضرب میکنند و نتیجه را به عنوان مبلغ اهمیت در نظر میگیرند). مجددا یاداوری میشود که تعیین سطح اهمیت موضوعی مبتنی بر قضاوت حرفهای حسابرس است که هم از جنبه کمی و هم از جنبه کیفی میبایست به آن توجه شود. مطالعه مقاله تحقیقی بسیار ارزشمند آقایان دکتر کثیری و دکتر حساس یگانه با عنوان «مفهوم اهمیت در حسابرسی و تاثیر آن بر اظهار نظر حسابرسان» که در شماره 19 مجله حسابرس منتشر گردید را پیشنهاد میکنم. منبع :مجله حسابرس
برچسبها: محاسبه سطح اهمیت در حسابرسی صورتهای مالی |
||
|
+
نوشته شده در شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 15:3 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
کتاب لاتین InternationalFinancialReportingStandards2010 جهت دانلود روی لینک زیر کلیک کنید http://s1.picofile.com/file/7356128381/Wiley_IFRS_2010.pdf.html
برچسبها: کتاب لاتین InternationalFinancialReportingStandard |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 16:40 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|||||||
|
1392/10/22 يكشنبه وزارت اقتصاد به واحدهاي توليدي، بازرگاني و خدماتي تكليف كرد؛ انتخاب حسابرس و بازرس از ميان سازمان يا موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي وزارت امور اقتصادي و دارايي با صدور اطلاعيه اي كليه واحدهاي توليدي، بازرگاني و خدماتي را مكلف به انتخاب حسابرس و بازرس قانوني از ميان سازمان حسابرسي يا موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران كرد. به گزارش شبكه اخبار اقتصادي و دارايي (شادا)، وزارت
اقتصاد طي اين اطلاعيه، با استناد به ماده 2 آيين نامه اجرايي تبصره 4 قانون
استفاده از خدمات تخصصي و حرفه اي حسابداران ذيصلاح به عنوان حسابدار رسمي، مصوب
13شهريور 1379 هيأت وزيران، تعدادي از اين واحدهاي توليدي، بازرگاني و خدماتي را
شامل شركت هاي پذيرفته شده يا متقاضي پذيرش در بورس اوراق بهادار و شركت هاي تابعه
و وابسته به آنها، شركت هاي سهامي عام و شركت هاي تابعه و وابسته به آنها، شركت
هاي موضوع بندهاي الف و ب ماده 7 قانون اساسنامه سازمان حسابرسي با رعايت ترتيبات
مقرر در تبصره يك ماده 132 قانون محاسبات عمومي و شعب و دفاتر نمايندگي شركت هاي
خارجي كه در اجراي قانون اجازه ثبت شعبه و نمايندگي شركت هاي خارجي مصوب 1376، در
ايران ثبت شده اند و موسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و شركت ها، سازمان ها و
موسسات تابعه و وابسته به آنها، اعلام كرده است.
برچسبها: الزام كليه واحدهاي توليدي, بازرگاني و خدماتي به انتخاب حسابرس و بازرس از ميان |
||||||||
|
+
نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۲ساعت 16:11 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||
|
|
|
|
|
Excell الف) اول در یك ستون بعنوان مثال (رعایت ؛ عدم رعایت ؛ م/ن ؛ o/s ؛ خالی....)درج
میكنیم از منوی Data ؛ Data Validation ؛ برگ Settings ؛ قسمت Allow
مثلث كوچك باز كرده و كلمه List را انتخاب و از قسمت Source: قسمت كامبو
قرمز رنگ ستون مورد نظر را انتخاب كنید و كلید ok را زده حالا سل مورد نظر
شما اماده انتخاب چند جواب می باشد
ب) منوی Data ؛ Data Validation ؛ برگ Setthngs ؛ قسمت Allow باز كردن مثلث كوچك و انتخاب كلمه list و در قسمت Source: كلمات مورد نظر را تایپ و باعلامت ; از هم جدا كنید تا قابلیت تفكیك شدن را داشته باشد . (این مورد در پر كردن چك لیست قانون تجارت ؛ قانون محاسبات ؛ قانون مناقصات در حسابرسی و حسابداری و در رستوران برای انتخاب منوی غذا و در هتلها برای انتخاب اطاقها و منوی غذا كاربرد دارد)
جواب) در اكسل (Excel) ؛
2007 از منوی Page Layout قسمت Page Setup كوشه سمت راست كلید كرده و
از صفحه Page Setup برگ sheet قسمت Print Titles جلوی Rows to repeat at
top: عنوان مورد نظر را بوسیله فلش قرمز انتخاب و كلید ok را بزنید.
جواب ) در اكسل 2007 از منوی
Data گزینه فیلتر Filter را انتخاب كرده و در كنار هر ستون یك مثلث
كوچك ایجاد می شود . روی ان كلیك كرده یك جدول حاوی اطلاعات ان ستون نمایش
داده می شود . با گذاشتن یا برداشتن تیك در مربع مربوطه و انتخاب كلید ok
عمل فیلتر (Filter) انجام می شود . برای بازگشت به حالت اولیه كافی است از
منوی Data گزینه فیلتر (Filter ) را انتخاب كنیم .
جواب ) سل (cell) مربوطه را
انتخاب كرده و روی ان راست كلید كرده و گزینه (Format cells) را انتخاب
جدول مربوطه باز می شود. و گزینه های عمومی(General) ؛ عدد(Number) ؛
پولی(Currency) ؛ حسابداری(Accounting) ؛ تاریخ(Date) ؛ زمان (Time) ؛
تراز(Alignment ) ؛ و فونت (Font) و در قسمت عدد (Number)می توان اعشار و
جدا كردن اعداد بصورت سه رقمی و بصورت منفی و غیره تعریف كرد .سپس كلید
ok را بزنید.
جواب ) از منوی view زیر منوی work
book views گزینه page break preview را انتخاب و كادر welcome to page
break preview باز می شود و كلید ok را زده و در روی صفحه اكسل (Excel) خط
های ابی رنگی ایجاد می شوند با كشیدن انها می توان اندازه مورد نظر
ایجاد كرد.
جواب ) روی ایكن insert user form
كلیك كرده یك فرم خام ایجاد می شود . همراه ان نوار ابزار tool box ظاهر
می شود. كه با استفاده از . . Check box . Option Button .multi page
Scroll Bar . Spin Button . tab Strip unknown. Frame. Toggle Button.
Image . List Box . Combo box . Text box . Label . Command Button
. می توان به بهترین شكل ممكن فرم خودتان را طراحی كنید.
جواب ) روی ایكن insert user form كلیك
كرده یك فرم بنام User Form1 ایجاد می شود. دوباره روی همان ایكن كلیك
كرده یك فرم دیگر بنام User forme2 ایجاد كرده از نوار ابزار روی Command
Button كلیك و روی هر فرم كشیده یك كلید بنام Command Button ایجاد می
شود ما در قسمت Alphabetic قسمت caption نوشته روی ان كلید ها یكی بنام
open , دیگری بنام Close تغییر می دهیم.
با دوبل كلیك كردن بر روی كلید open یك صفحه برنامه نویسی ایجاد می شود و كد زیر را در می نویسیم. private sub command Button1_click() 11-خلاصه 5ساله صورتهای مالی 19- برای پیدا كردن یك كلمه یا عدد در صورتهای مالی تهیه شده با اكسل چه كاری باید انجام داد؟ جواب) كلید ctrl+f را گرفته كادر Find and Replace باز شده در قسمت Find what متن یا عدد مورد نظر را تایپ سپس با انتخاب اینكه در كدام قسمت جستجو كند : sheet , workbook , By Rows ,By Columns, Formulas ,Values ,Comments تعیین و كلید Find All را بزنید در قسمت پایین همین كادر قسمتی ایجاد می شود كه متن یا كلمه یا عدد یافت شده بصورت ادرس :Book , sheet ,name ,cell , value نشان می دهد شما با كلیك روی ان نشان گر موس روی سل مربوطه قرار می گیرد. روی برگ Replace كلیك كنید و جلوی Replace with كلمه یا جمله ای كه باید جایگزینه كلمه دیگری شود درج و روی كلید Replace All ; كلیك كلمه جدید جایگزین ان می شود. 20- علاوه بر تهیه صورتهای مالی بوسیله اكسل چه استفاده دیگری در حسابرسی از ان می شود؟ جواب )1- تهیه نمودار نحوه كلی حسابرسی. 2-كسب اطلاعات لازم برای پذیرش كار. 3-كسب اطلاعات كلی و شناخت الزامات قانونی. 4-براورد خطر عدم كشف ناشی از بررسی تحلیل و مقدماتی(APR) 5-.-براورد خطر ذاتی در سطح صورتهای مالی و مانده حسابها و گروه معاملات عمده(IR). 6-فرمهای شناخت اولیه از سیستم كنترل داخلی و براورد اولیه از خطر كنتر(CR)به شرح ذیل و ارزیابی سیستم كنترل داخلی: 6-1چرخه فروش؛ درامدها و دریافتها 6-2چرخه خرید ؛هزینه و پرداختها 6-3چرخه حقوق و دستمزد 6-4چرخه داراییهای ثابت 6-5چرخه موجودی مواد و كالا 7-براورد اهمیت.(M) 8-تعیین خطر قابل پذیرش حسابرسی(AAR) 9-براورد اولیه از خطر عدم كشف (TDDR) 10-تعیین خطر كنترل مانده حسابها و گروه معاملات عمده. 11-براورد خطر عدم كشف. 12-طراحی ؛ اجرا و ارزیابی نتایج ازمونهای محتوا. 13-اجرای بررسی تحلیلی و تعیین APR 14-طراحی ازمون جزییات مانده حساب و گروه معاملات و ارزیابی نتایج ان. 15- مراحل انتخاب نمونه به روش احتمال متناسب با اندازه (pps) 16-برنامه رسیدگی به حسابها. 16-1 سرمایه. 16-2 اندوخته ها. 16-3 حسابها و اسناد پرداختنی پیش دریافتها و ذخایر. 16-4 تسهیلات مالی. 16-5 داراییهای ثابت. 16-6 سرمایه گذاریها. 16-7موجودی جنسی و كارهای در جریان ساخت. 16-8 حسابها و اسناد دریافتنی. 16-9 موجودیهای بانكی و وجوه نقد. 16-10 شركتهای عضو گروه و شركتهای وابسته 16-11 فروش كالا و ارایه خدمات. 16-12 خرید و هزینه ها. 16-13 خالص سایر در امد ها و هزینه ها 16-14 سایر.... 17-خلاصه ساعات كار (بودجه/واقعی). 18-برگ تخصیص ساعات كار ماه. 19-فهرست پرونده دایم و جاری. 20-سایر.. 21-برای تهیه تعیین سطح اهمیت در حسابرسی از جه فرمولهای استفاده كنیم؟ جواب ) مجموع داراییها و فروش= داراییها + فروش میانگین فروش و داراییها= مجموع داراییها و فروش/2 برای مقایسه میانگین جمع فروش و داراییها با دستورالعمل حسابرسی سازمان حسابرسی به این مثال توجه فرمایید.فرض بگیرید .میانگین داراییها و فروش در سل D8 محاسبه شده باشد.و اولین سل مقایسه با جدول دستور العمل در سلb12 انجام شود. برای محاسبه اعداد زیر فرمولهای مربوطه به شرح زیر استفاده كنید 1000 میلیون ریال:D8>1000;1000;D8)IF) 9000 میلیون ریال:D8>=10000;10000-1000;D8-B12)IF) 90000 میلیون ریال:(D8>=100000;100000-10000;IF(D8<10000;0;D8-10000)IF) 900000 میلیون ریال:D8>=1000000;1000000-100000;IF(D8<100000;0;D8-100000))IF) 1000000 میلیون ریال به بالا:D8>=1000000;D8-1000000;0)IF) نتیجه فرمولهای فوق به ترتیب در ضریب اهمیت3 درصد ؛ 2.5درصد؛2درصد ؛ 1.5درصد و 1 درصد ضرب تا مبلغ اهمیت مشخص گردد. جمع مبلغ اهمیت در عدد 3 ضرب تا مبلغ اهمیت قابل تخصیص به مانده حسابها مشخص گردد.جمع مبلغ اهمیت در60درصد ضرب تا حداكثر مبلغ اهمیت قابل تخصیص به مانده هر حساب بدست اید سلD21.مانده هرحساب در سطح صورتهای مالی در یك ستون درج و جمع بگیریدD44و مبلغ اهمیت قابل تخصیص به مانده حسابهاF44. در مقابل ان قرار دهید و از فرمولهای زیر استفاده كنید: F$44/$D$44)*D24) = برای ستون تخصیص یافته اولیه از این فرمول . ((IF(F24>=$D$21;$D$21;(($F$48/$D$48)*D24= ستون تعدیل اولیه. ((IF(F24>=$D$21;$D$21;(($F$50/$D$50)*D24 = ستون تعدیل نهای.سلهای مطلق($) شد ه برای محاسبه اختیاری می باشد.در هر شركت احتمال تغییر وجود دارد. 22- برای تاییدیه ارسال شده درحسابرسی صورتهای مالی از چه فرمول های در اكسل استفاده كنیم؟ جواب ) با این فرض كه بدهكار ستونB بستانكارستونC مانده ستونD تاییدیه ستونF مقایسه ستونH جواب نیامده ستونI و طلب شركت ستون j , بدهی شركت ستون k باشد. از فرمول های زیر استفاده شود: B-C=ستون مانده. IF(F3="";D3;(IF(F3>=D3;-F3+D3;D3-F3)))=ستون مقایسه. IF(H3=D3;D3;0)=ستون جواب نیامده. ستون طلب شركت (0;(0;If(h3>0;IF(h3<>I3;h3 = ستون بدهی شركت = (0;(0; If(h3<0;IF(h3<>I3;h3براساس نیاز هم می توان از ستونهای بیشتری استفاده كرد .كاربرد ان در مورد تاییدیه بانكها؛ سرمایه گذاریها ؛و مطالبات وغیره می باشد.(درضمن پرانتز كنار مساوی باید در اول خط قرار بگیرد.) 23-برای تجزیه وتحلیل صورتهای مالی تهیه شد با اكسل (Excel) و بررسی تداوم فعالیت شركت از چه نسبتهای استفاده كنیم؟ جواب ) همانطور كه در بالا اشاره شد . چون اكسل(Excel) برای هر سل داری ادرس می باشد در نتیجه به راحتی می توان از نسبتهای مالی به شرح زیر استفاده كرد . و انها را به صورتهای مالی تهیه شده كینك(Link) كرد. 1-Current Ratio = Total Current Assets / Total Current Liabilities جمع بدهی جاری/جمع دارای جاری = نسبت جاری Quick Ratio = (Total current assets - Inventories) / Total Current Liabilities-2 جمع بدهی جاری/موجودی كالا- جمع داراییهای جاری = نسبت سریع انی Debt to Equity Ratio = Total Debt / Total Equity-3 جمع حقوق صاحبان سهام / جمع بدهیها = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نست كل بدهی
جمع داراییها / جمع بدهیها = نسبت بدهیها به داراییها
هزینه بهره سالانه / سود قبل از كسر بهره و مالیات = نسبت پوشش بهره
هزینه بهره سالانه / خالص جریان نقدی = نسبت پوشش جریانهای نقدی Net Profit Margin = Profit After Taxes / Sales-7 فروش / سود خالص قبل از مالیات = بازده فروش Return on Assets (RoA) = Profit After taxes / Total Assets-8 جمع داراییها / سود خالص قبل از مالیات = بازده دارایی Return on Equity (ROE) = Profit After Taxes / Shareholders Equity (book value)-9 حقوق صاحبان سهام / سود خالص قبل از مالیات = بازده سرمایه
تعداد سهام / سود خالص قابل تقسیم = سود هر سهم Payout Ratio = Cash Dividends / Net income-11 سود ویژه / سود سهام نقدی = نسبت سود سهام عادی به سود ویژه Inventory Turnover = Cost of Goods Sold / Average Inventory-12 متوسط موجودی كالا / بهای تمام شده كالای فروش رفته Total Assets Turnover = Sales / Average Total Assets-13 متوسط جمع داراییها/ فروش = دفعات گردش دارایی Accounts Receivable Turnover = Annual Credit Sales / Average Receivables-14 متوسط حسابهای دریافتنی/ فروش سالانه = گردش حسابهای دریافتنی Average Collection period = Average Accounts Receivable / (Total Sales / 365)-15 365/جمع فروش/ متوسط مطالبات تجاری = دوره وصول مطالبات تجاری Days in inventory = Days in a year / inventory turnover-16
سود هر سهم / ارزش روز سهم = ارزش روز سهم به سود Dividend yield = Annual Dividends per share / Current market price per share-18 قیمت جاری بازار هرسهم / سود سالانه هرسهم = بازده سود هرسهم Net Woth = Total Assets - total Liabilities -preferred Stock-19 سهام ممتاز - جمع بدهیها - جمع داراییها = ارزش ویژه حقوق صاحبان سهام / داراییها = نسبت داراییها به حقوق صاحبان سهام Long term Debt to capital = Debt / Debt + Equity-21 حقوق صاحبان سهام+ بدهی/ بدهی = بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام Interest Coverage Ratio = Ebit / Annual interest Expense-22 هزینه بهره سالانه /سود قبل از كسر بهره مالیات = نسبت پوشش بهره Cash Flow Coverage = Net cash Flow / Interest Expense-23 هزینه بهره / خالص جریان نقدی = نسبت جریانهای نقدی 100 *(فروش سال گذشته/ (فروش سال گذشته - فروش سال جاری )) = درصد تغییرات فروش Expense analysis = various expenses / sales-25 فروش / تغییرات هزینه = تحلیل هزینه Gross margin / sales = gross profit / total sales-26 جمع فروش / سود ناویژه = فروش / حاشیه سود ناخالص Operating profit / sales = operating profit / Net sales-27 فروش خالص / سود عملیاتی = فروش / سود عملیاتی یا نسبت سود به فروش Ebit / sales = Ebit / net sales-28 فروش خالص/ سود قبل از كسر بهره و مالیات = نسبت سود قبل از كسر بهره و مالیات به فروش
فروش خالص / سود ویژه = نسبت سود خالص یا بازده فروش Return on investment (ROI) = Net income / total Assets-30 جمع داراییها / سود ویژه = بازده سرمایه گذاریها Return on Assets (RoA) = Net income/ total Assets-31 جمع داراییها / سود ویژه = بازده داراییها Return on Equity (Roe) = Eat / Shareholders Equity-32 حقوق صاحبان سهام / = بازده حقوق صاحبان سهام payout ratio = Cash Dividends / net income-33 سود ویژه / سود سهام نقدی = نسبت سود سهام عادی به سود ویژه Retaion ratio = Retained Earnings / net income-34 سود ویژه / سود انباشته = نسبت انباشت سود Sustainable growth rate (Sgr) = ROE*Retention Ratio-35 نسبت انباشت سود * بازده حقوق صاحبان سهام = نرخ رشد قابل تحمل RoE = (Net income / sales)*(sales / Assets)* (Assets / Equity)-36 (حقوق صاحبان سهام / داراییها) * (داراییها / فروش ) * (فروش/ سود ویژه ) = بازده حقوق صاحبان سهام Days in inventory = (Average inventory / cost of sales )*365-37 365*(بهای تما شده كالای فروش رفته / متوسط موجودی ) = موجودی یك روز
جمع داراییها / فروش خالص = گردش داراییها Receivables turnover = Credit Sales / Accounts Receivables-39 حسابهای دریافتنی / بستانكار فروش = گردش حسابهای دریافتنی یا دوره وصول مطالبات تجاری Average Collection period = Accounts Receivable / net sales )* 365-40 365 *(فروش خالص / حسابهای در یافتنی ) = میانگین دوره وصول Accounts payable turnover = purchases / Accounts payable-41 حسابهای پرداختنی / خرید = گردش حسابهای پرادختنی
365 * (بهای تمام شده كالای فروش رفته / حسابهای پرداختنی ) = در جریان یك روز حسابهای پرداختنی Financing period = Average collection period days in inventory -days AP outstanding-43
Price sales ratio (PS) = market price per share / Sales per share-48
24-چگونه نامه مدیریت را از روی نكات عمده و سایر نكات حسابرسی در اكسل تهیه كنیم؟ برای این موضوع فرض كنید در شیت اول نكات عمده درج شده و در شیت دوم نامه مدیریت درج شود.ب رای رفع این مشكل كافی است یك ستون در كنار هر دو شیت در نظر بگیرید. تا در صورت تشخیص اینكه نكات عمده نامه مدیریتی است؛ در ان ستون یك( عدد یا حروف) درج شود.بعنوان مثال می خواهیم در شیت اول كه مربوط به درج نكات عمده است. سل B28 (عدد یا حروف) ؛ بعنوان اینكه این نكات عمده ؛ باید در نامه مدیریت درج شود.و خود متن هم در سلC28 باشد .حالا می خواهیم در شیت نامه مدیریت در ستون (عدد یا حروف) ؛ در سل B7 ارتباط بر قرار شود و متن مورد نظر در سلC7 درج شود.فرمول های زیر را بنویسید. Sheet1!B28 = در سل B7 شیت دوم برای ارتباط ستون با شیت نكات عمده ("";IF(B7=1;Sheet1!C28= در سلC7 شیت دوم اعداد.( برای ارتباط متن) ("";IF(B7="A";Sheet1!C28= در سلC7 شیت دوم حروف.( برای ارتباط متن)با نوشتن فرمولهای فوق نامه مدیریت بصورت خودكار نوشته می شود. اگر شرح سرفصل های صورتهای مالی در یک شیت درج شود.و در شیت مورد نظر در یک ستون ادرس انها درج شود . باستفاده از فرمول (سل ادرسها)INDirect = می توان شرح سرفصل صورتهای مالی یا هر متنی که قبلا" ادرس دهی شده باشد.به سل جدید انتقال داد.این فرمول در موارد بالا هم کاربرد دارد. 25-چگونه گزارش حسابرسی را از روی نكات عمده حسابرسی در اكسل تهیه كنیم؟جواب)در
شیت نكات عمده حسابرسی یك ستون برای درج عدد یا حروف در نظر بگیرید كه
بتوان بعد از تجزیه وتحلیل نكات كه نتیجه ان نظر مقبول عدد 1 نظر مشروط
عدد2 نظر مردود عدد 3 نظر عدم اظهار نظر عدد چهار در ان ستون و سل مورد
نظر درج كنید. در شیت(Sheet) گزارش حسابرسی چهار ستون در حاشیه سمت راست كه
تقریبا"به هم فشرده باشد ایجاد و چند ستون برای نوشتن متن گزارش در نظر
بگیرید .دو یا سه ستون به هم فشرده در سمت چپ ستون گزارش برای تنظیم صفحه
نهای گزارش در نظر بگیرید. در ستون سمت چپ به ترتیب این فرمول را (A2)سل!مورد نظر Sheet = در هر چهار ستون درج كنید . تا در صورت درج هر كدام از نظرات در نكات عمده حسابرسی عدد مربوطه در ان ستون قرار بگیرد.حالا برای در ج متن گزارش مورد نظر با فرض اینكه نظر مقبول سلH2 و نظر مشروط سلI2 و نظر مردود سلG2 و نظر عدم اظهار نظر سلK2 درج شده باشد و با نوشتن فرمول ذیل متن استاندارد انتخاب شده در گزارش حسابرسی درج می شود. =IF(D2=1;H2;IF(C2=2;I2;IF(B2=3;j2;IF(A2=4;K2;""))) xو برای بند اظهار نظر هم از این قاعده پیروی كنید. ولی برای سایر بندها از نوشته متن نكات عمده استفاده كنید. اگر اظهار نظر ها در شیت(Sheet) دیگر باشد باید به جای سل از كلمه شیت(sheet) استفاده كنید. (مساوی بعد از پرانتز قرمز به قبل از if منتقل شود) 26- نكات عمده تهیه شده با اكسل باید دارای چه محتوای باشد؟ 1- مبلغ اهمیت در سطح صورتهای مالی 2- تاریخچه فعالیت شركت 3-گزارشات 3-1 صورتهای مالی 3-2 نامه تاییدیه مدیران 3-3 گزارش فعالیت هیات مدیره 3-4مدیریت و كاركنان 3-5 تغییرات اساسی در اساسنامه 3-6 عدم رعایت مفاهیم بنیادی حسابداری در تهیه صورتهای مالی 7- تغییرات قابل توجه در میزان فعالیت واحد تجاری طی دوره مورد رسیدگی 8- نتیجه عملیات به شرح ذیل 8-1 نتیجه عملیات دوره مورد رسیدگی همراه با ذكر درصد هریك از اقلام نسبت به فروش 8-2 اقلام و در صدهای مقایسه دوره قبل 8-3 درصد افزایش یا كاهش هر یك از اقلام دوره مورد رسیدگی نسبت به رقم مقایسه دوره قبل 8-4 تجزیه تحلیل و توجیه تغییرات عمده بر اساس رسیدگیهای بعمل امد در طول عملیات حسابرسی 9- ارایه تراز مقایسه ای با در صد نوسان و خلاصه ای از اقلام عمده مندرج در ترازنامه 10-نسبتهای مالی مهم و تغییرات ان و توجیهات ضروری 11- موارد موثر در گزارش حسابرس و بازرس قانونی 12- كارهای معوق از قبیل عدم دریافت پاسخ 13- اصول كلی تنظیم گزارش نكات عمده 27- برای درج تاریخ سیستم در یك سل چه كاری باید انجام دهیم؟ جواب
) در سل مربوطه فرمول ()today = فقط تاریخ سیستم درج می شود و اگر()now =
تاریخ و ساعت سیستم در ج می شود .و اگر بخواهیم به تاریخ سیستم چند روز كم
یا زیاد كنیم باید بعد از پرانتز علامت + - قرار دهیم سپس روز مربوطه درج
كنیم. بعنوان مثال 60 روز به تاریخ سیستم روز كامپیوتر اضافه شود از این
فرمول استفاده می كنیم. 60+()today = در ضمن در فرمول فوق سیستم كم و زیاد كردن روز ها تا 40000 روز اجازه می دهد كه محاسبه كنید. 28- برای درج تاریخ هجری شمسی در یك سل اكسل(Excel) با استفاده از تاریخ سیستم كامپیوتر چه كاری باید انجام داد؟ جواب
) روی سل مورد نظر راست كلیك كنید. گزینه format cells رانتخاب كنید از
كادر باز شده گزینه Date را انتخاب كنید در قسمت Type فرمت هجری قمری
19/12/1421 را انتخاب كنید و از قسمت Locale(Location مثلث كوچك Farsi را
انتخاب كنید و كلید ok را بزنید . در سل مورد نظر فرمول ()Today= را تایپ
كنید و انرا اجرا كنید تاریخ ان سل تبدیل به هجری قمری می شود .اگر
عدد14984- بعد از پرانتز فرمول فوق قرار دهیم .تاریخ ان تبدیل به هجری شمسی می شود . 29- برای دریافت تسهیلات از بانكهای دولتی از چه فرمولی در اكسل(Excel) استفاده بكنیم؟ جواب) برای رسیدن به این هدف در بانكهای دولتی به این طریق عمل كنید اگر مبلغ وام بعنوان مثال 25000000 ریال در سل b7 و نرخ 16 درصد در سل b8 , مدت وام 96 ماه در سل b9 باشد و مبلغ سود در سل b10 محاسبه شود . در سل b10 این فرمول 2400/((1+b7*b 8*( b9)=درج كنید مبلغ سود 16166667 ریال . و برای محاسبه هر قسط از این فرمول استفاده كنید .(b10+b7)/b9 ) =و مبلغ هر قسط 428819 ریال می باشد. 30- چگونه از اكسل(Excel) برای تبدیل تاریخ میلادی به هجری شمسی در Power Point استفاده كنیم ؟ جواب)
در مراكز علمی دانشگاهها و كلاسهای اموزشی و تخصیصی و غیر؛ هنگام ارایه و
تهیه گزارش Power Point مشاهده می شود كه روی گزارش تاریخ میلادی درج می
شود . ما اگر روی منوی insert در power point كلیك كنیم و زیر منوی text
گزینه Date & Time را انتخاب كنیم كادر Header and Footer باز می شود
. برگ Slide فسمت include on slide تیك Date and time را بزنید
متوجه می شود .كه در قسمت update automatically و انتخاب مثلث كوچك تاریخ
بصورت میلادی و هجری قمری می باشد .و تاریخ فارسی وجود ندارد. برای رفع این
مشكل ما از اكسل كمك می گیریم .برای این منظور از منوی insert در Power
point 2007 روی گزینه Table كلیك كنید . و از جدول باز شده روی Excel
spreadsheet كلیك كنید تا نرم افزار اكسل () در محیط power point باز شود
روی یك سل ان كلیك و مراحل سئوال 28 روی ان اجرا كنید سپس اكسل را در جای
كه قرار است تاریخ در انجا نمایش داده شود منتقل كنید . سپس روی فرم power
point كلیك كنید . در اینجا تاریخ هجری شمسی نمایش داده می شود .
اگر
شما روز بعد نرم افزار power point را باز كنید ؛ تاریخ روز قبل تغییر
نمی كند برای اینكه تاریخ به روز شود كافی است روی تاریخ دوبل كلیك كنید تا
اكسل مربوطه باز و بسته شود تاریخ بطور اتوماتیك بروز رسانی می شود.
31- چگونه می توان در اكسل Excelدر صورتی كه جواب فرمول در سل مربوطه پس از محاسبه صفر شد . نشان داده نشود.و مابقی جواب ها نشان داده شود؟ جواب) پس از اینكه محاسبات را انجام دادیم . بااستفاده از فیلتر به شرح ذیل در اكسل 2003 عمل می كنیم در بالای ستون جدولی كه میخواهیم فیلتر مربوط را اعمال كند كلیك كنید . واز منوی Data گزینه Filter راانتخاب كنید . زیر گزینه out filter را كلیك كرده و از جدول ایجاد شده گزینه custom را انتخاب كنید.جدول custom out filterظاهر می شود در كامبو ردیف اول equals رابه does not equal تغییر داده ودر text box مقابل ان بازدن كمبو اقلام مورد نظر را كه می خواهیم از جدول حذف شود انتخاب می كنیم مثلا" صفر ؛ سپس با كلیك روی گزینه ok فیلتر روی جدول اعمال می شود و اقلام مورد نظر حذف می شود. در اكسل 2007 اول ستون مورد نظر را انتخاب كنید .سپس روی ستون مربوطه به جواب كلیك كرده و از منوی data روی گزینه فیلتر كلیك كرده . یك كامبو بصورت مثلث كوچك ایجاد می شود كه ریز جواب ان ستون مورد نظر شما در ان درج شده است . در صورت برداشتن تیك جلو ی عدد صفر ؛ كلیه محاسباتی كه جواب انها به صفر ختم شده باشد . ردیف های انها حذف می شود .(در واقع پنهان می شود.) در ضمن اگر در جدول مورد نظر شما یك یا چند ردیف خالی هم باشد . كافی است تیك جلوی Blanks را برداشته كلیه ردیف های خالی هم حذف می شود. اگر شما ستون جوابها را با رنگ مشخص كرده باشید می توانید از گزینه Filter by Color براساس رنگ ؛ فیلتر مربوطه را انجام دهید. 32-چگونه می توان در اکسل 2007از یک جدول ستون های مورد نظر را انتخاب و انها را مرتب کرد وگزارش جدید ساخت؟ جواب ) روی sheet مورد نظر کلیک کنید . و از منوی Insert گزینه Pivot Table را انتخاب کنید جدول Create Pivot Table باز می شود . از Table/ Range Text Box جدولی که قرار است مرتب ؛ یا تعدادی ستون انتخاب کنیم بوسیله فلش قرمز انتخاب کنید. و سپس گزینه گزینه new work sheet را انتخاب کنید و روی کلید ok کلیک کنید. یک sheet جدید باز می شود که همراه ان جدول Pivot Table Field List باز می شود که می توان نحوه ایجاد جدول جدید را بصورت Report Filter ؛ Row Labels ؛ Column Labels ؛ ارزش Values تعریف کرده روی کلید choose fields to add to report کلیک کنید. تالیست مربوطه باز شود . و سپس می توان 5 نوع انتخاب داشته باشیم به دلخوا خود یکی را انتخاب کنید. سر فصل جدول انتخاب شده قبلی همراه با check Box نمایان می شود . که می توان به دلخواه خود انها را انتخاب کرد و در قسمت پایین می توان جدول جدید را تعریف کرده . از گزینه Row labels برای تعریف ردیف جدول جدید استفاده کنید (مثلا" شماره سند حسابداری ؛ شرح کالا ؛ ردیف و...)از گزینه Column Labels برای تعریف ستونهای مورد نظر استفاده کنید. و گزینه Values برای تعریف جمع ستونها استفاده کنید . واز گزینه Repert Filter یک انتخاب برای فیلتر کردن جدول جدید استفاده می شود .در کنار انتخابهای فوق یک مثلث کوچک وجود دارد که با کلیک روی انها می توان ستونها و ردیف ها را جابجا کرد.مثلا" تغییرات به بالا Move up؛ تغییرات به پایین move Down؛براساس ساختار جدول قبلی move to Beginning؛ تغییرات به اخر فلیدmove to End ؛ تغییرات فلید ردیفmove to Row labels ؛ تغییرات فلید ستون move to column labels؛تغییرات ارزشmove to values ؛ حذف فلید Remove Field؛ تعریف فیلدField Setting جمع sum؛میانگین max minمراحل فوق در حسابرسی هنگام انتخاب نمونه و تعریف اقلام کلیدی کاربرد فراوان دارد. 33-چگونه در حسابرسی ؛ تراز یک حساب انتقال یافته از سیستم حسابداری به اکسل مانده حساب تعریف و سپس اقلام کلیدی را مشخص و جداکانه گزارش گرفت و مابقی اسناد روش نمونه گیری بر روی انها اعمال کرد؟ جواب)فرض کنید هنگام انتقال ترار اسناد به اکسل ردیف اول ؛ ستون ردیف a ؛ستون شماره سند B ؛ستون تاریخ C ؛ستون شرح D؛ستون بدهکارE ؛ ستون بستانکارF ؛باشد . برای ایجاد ستون مانده اسنادG این فرمول را در سل G2 درج کنید(E2-F2;G1+E2-F2 ;"مانده اسناد"= IF(g1 = و انرا به کل ستون مورد نظر اختصاص دهید.مانده بصورت تجمعی در ماید. و در نهایت باستفاده از فرمول SUM برای جدول جدید جمع تعریف کنید.با توجه به سطح اهمیت و برنامه ریزی اقلام کلیدی مثلا" 400 . برای نمایش اعداد بالای 400 که در ستون E اقلام بدهکار و جزء اقلام کلیدی هستند به رنگ دیگرنشان داده شود. : شما ازمنوی HOME وزیر منوی STYLES گزینه Conditional Fomatting را انتخاب کنید تالیست ان باز شود روی ایکن Highlight cell Rules کلیک کنید تا زیر منوی ان باز شود . Greater Thanبرای شرط بزرگتر ؛ Less than برای شرط کوچکتر ؛ Between برای شرط فی مابین؛ Equal to برای شرط مساوی Text that contains برای انتخاب متن؛ A Date occurring برای انتخاب تاریخ ؛ More Rulesبرای انتخاب شرایط جدید؛ که ما روی Greater than کلیک می کنیم تا جدول ان باز شود عدد 399 را در ان درج و قسمت روبروی ان حاتهای نمایش را انتخاب می کنیم مثلا" سل کلا" رنگی شود (سبز قرمز و رنگ دلخواه...)یا فقط عدد رنگی شود.پس از انتخاب روی کلید ok کلیک و نتیجه انرا مشاهده کنید . برای تعریف اقلام کلیدی که دریک ستون دیگر نشان داده شود . فرمول("";if(H2>=400;E2 = در اولین سل ان ستون H در ج شود . وانرا به سایر سل ها درگ کنید تا اقلام کلیدی در ان درج شود . حالا با فیلتر کردن از منوی Home زیر منوی Editing ایکن فلیتر و در زیر مجموعه ان انتخاب Filter جدول مورد نظر فیلتر می شود. شما با کلیک کردن روی مثلث کوچک فلیتر ستون اقلام کلیدی و برداشتن تیک Blanks تمام ردیف های که مشمول اقلام کلیدی نشده اند حذف می شود . وفقط اقلام کلیدی مساوی یا بالای 400 باقی می ماند. که شما می توانی 100درصد انرا رسیدگی کنید.در صورت برداشتن تیک کلیه اقلام بالای 400 ؛ سایر اقلام جهت نمونه گیری تصادفی باقی می ماند . که با مشخص کردن تعداد نمونه و تقسیم مانده سایر بر تعداد فاصله ی نمونه بدست می اید . با انتخاب عدد تصادفی که مبنایی نمونه می باشد می توان سند مربوطه را تعیین و با استفاده از فیلتر ردیف های خالی به شرح بالا حذف کنید تا اسناد انتخاب شده باقی بماند . و بتوان عملیات حسابرسی را شروع کرد.علامت "" در اکسل به معنای خالی می باشد. از این روش می توان در موجودیها ؛ نقطه سفارش و در قسمت بودجه ؛ برای کنترل ساعت بودجه استفاده کرد. 34 - چگونه می توان در اکسل بین حروف و عدد درج شده در یک سل فقط عدد مورد نظر را جدا کرد؟ جواب ) برای رسیدن به این هدف باید در سل مورد نظر متن و عدد را با فاصله برابر درج کرد بعنوان مثال در سلهای اکسل این متن درج شود پرداختی در وجه شرکت ( x)طی چک شماره 879564 با استفاده از فرمول (6;سل موردنظر)Right= عدد 6 کراکترهای سمت راست را برمی گرداند. لذا فقط به اندازه شماره چک می باشد.اگر در متن فوق اول شماره چک درج شود.از این فرمول استفاده کنید. (6;سل مورد نظر)Left= با اجرای فرمول عدد 6 شماره چک درج شده از ابتدای متن منعکس می کند .اگر عدد در وسط متن باشد از این فرمول استفاده می کنیم.(7,6,سل مورد نظر)mid = ؛عدد7 شروع کراکتر عدد مورد نظر به تعداد 6 کراکتر در وسط متن می توان انتخاب کرد. این فرمولها در تهیه صورت مغایرت بانکی در حسابداری و حسابرسی کاربرد فراوان دارد. 35- چگونه می توان ردیف های یک جدول را جا بجا یا حذف کرد و یا ستونهای انرا تغییر داد؟ جواب) شما با استفاده از فرمولVLookup این عمل را می توانید انجام دهید . یک جدول به شرح ذیل ایجاد کنید ستون A شماره سند حسابداری ؛ ستون B شرح سند حسابداری ؛ ستون C مبلغ بدهکار ؛ ستون D بستانکار و ستونE مبلغ مانده را نشان دهد. فرض کنید می خواهید جدول جدیدی بر اساس شماره سند ی که مورد نظر شما باشد (سند4و1و 2و 5و 3 ) تنظیم کنید شماره اسناد فوق را در یک ستون مثلا" h وارد کنید و در ستونی که میخواهید جدول جدید درست شود این فرمول را وارد کنید. (VLookup(h2;$A$2:$E$5;1 = در ستون مثلا" K . و انرا تا تعداد اسناد موردد نظر درگ کنید عدد یک در فرمول یالا شماره ستونی می باشد که باید عدد متناظر با سند مورد انتخاب درج شود و در ستونهای بعدی عدد یک را به 2و 3 و4 تغییر دهید تاستونهای دیگر جدول مورد نظر تکمیل شود. باحذف عدد 2و3و4 ستونهای مربوطه هم حذف می شود به این ترتیب شما می توانید ردیف و ستونی که لازم ندارید را حذف کنید . علامت $ در فرمول بالا باعث ثابت فرض کردن جدول A2تا E5 می شود. 36-چگونه می توان جهت انتقال داده از یک جدول (مثلا"جمع تراز نامه به جمع یادداشتهای همراه صورتهای مالی ) استفاده کرد؟ جواب( با توجه به اینکه در اکسل راه های زیادی در این زمینه وجود دارد از جمله (مساوی= وغیره )می توان از فرمول INDEX هم استفاده کرد. بعنوان مثال از جدول (ِD16:H22)که شامل 5ستون و 7 ردیف است ؛ که ردیف هفتم ان هم جمع جدول فوق می باشد . که قصد انتقال انرا به جدول جدید داشته باشیم با نوشتن این فرمول (Sheet1!D16:H22 ,7,1)وINDEX = که عدد هفت اتنخاب ردیف و عدد یک انتخاب ستون می باشند. که با تغییر انها جمع ستونهای دیگر ؛ و در صورت نیاز عدد دیگری را از یک جدول انتخاب کرده انتقال پیدا می کند.( و )بین INDEX در فرمول فوق هنگام نوشتن حذف کنید. 37-برای کنترل یا مقایسه جمع یک جدول با جدول دیگراز چه فرمولی استفاده بکنیم؟ جواب ) برای رسیدن به این هدف به این مثال توجه کنید.اگر در صورتهای مالی تلفیقی اطلاعات صورتهای مالی هر یک از شرکتهای فرعی در یک شیت باشد . هنگام تهیه جدول تلفیقی باید در زیر ان یک کنترل بگذاریم که جمع اطلاعات وارد شده را با صورتهای مالی فرعی مربوطه کنترل کند در زیر جدول تلفیق از این فرمول استفاده کنید . (" IF(H27=sum(Sheet2!D17:D21),"Verified","Errer = سل H27 جمع اطلاعات وارده باشد و sum ادرس صورتهای مالی فرعی و "Verified"شرط درست بودن و "errer"شرط غلط بودن . در صورت اختلاف باید اطلاعات مربوطه دوباره بررسی شود تا نتیجه ان مشخص گردد. 38-چگونه از فرمول ()SUBTOTAL =استفاده کنیم؟ جواب) با ا نتخاب ستونی که قرار است عملیات جمع یا تعداد یا میانگین یا ماگزیمم و غیره ... روی ان انجام شود و نوشتن فرمول (subtotal(9,E12:E25= می توان قسمت انتخاب شده جمع گرفت . اگر بجای عدد 9 ؛ عدد 1 قرار گیرد . میانگین. و اگر عدد 2 قرار گیرد؛ تعداد اعداد . و اگر عدد3 قرار گیرد ؛ تعداد اعداد و متن . و اگر عدد4 قرار گیرد ؛ max و عدد 5 ؛ min وعدد6 product و عدد 10 ؛Aar ....می توان استفاده کرد. با استفاده از فرمول فوق می توان به تجزیه و تحلیل یک جدول پرداخت که درحسابرسی کار برد فراوانی دارد. 39-چگونه می توان جمع یک ردیف از تایم شیت,که سه رقم عدد صحیح و دو عدد اعشار دارد . هر عدد انرا در یک سل قرار دهیم؟ جواب ) برای طراحی یک تایم شیت احتیاج به 62 ستون و 36 ردیف داریم که شامل:ردیف؛ عنوان کار ؛ روز 31 ستون؛دقیقه 2 ستون ؛ ساعت 3 ستون ؛ جمع کل یک ستون بصورت پنهان؛ تعداد ناهاری 2 ستون ؛ تعداد ایاب ذهاب : ریالی 2ستون و ساعتی 2 ستون ؛ جمع تعداد یک ستون بصورت پنهان؛ شماره کار: فرعی 2 ستون ؛ اصلی 5 ستون ؛ خالی یک ستون پنهان؛ شماره قرار داد 8ستون. ردیف تایم شیت شامل : عنوان 3 ردیف ؛ یک ردیف خالی و پنهان ؛ یک ردیف برای روزهای ماه ؛ یک ردیف خالی ؛ 15 ردیف برای عنوان کارهای مورد رسیدگی ؛ یک ردیف برای جمع ساعات قابل احتساب؛ 9 ردیف برای مرخصی و غیره ؛ یک ردیف برای جمع ساعات غیر قابل احتساب ؛ یک ردیف برای جمع کل ؛ یک ردیف برای ساعات استاندارد ؛ یک ردیف برای اضافه کاری و یک ردیف برای کسری کاری. برای محاسبه جمع ستون کلAm7 ساعات که بصورت یک عدد سه رقمی به اضافه دو عدد اعشاری می باشد به شرح ذیل عمل می کنیم. در ستونAL7 که قرار است رقم صدگان ساعت درج شود این فرمول درج شود(int(int (am7)/100 =این فرمول رقم عدد صحیح صدگان را نمایش می دهد. am7 در واقع همان جمع ستون ساعات می باشد. در ستونAK7 که قرار است رقم دهگان ساعت درج شود. این فرمول( int(int(am7)-(AL7*100))/10= درج شود.این فرمول رقم عدد دهگان را نمایش می دهد. درستون AJ7 که قرار است رقم یکان ساعت درج شود. این فرمول (((int(Int(am7)-((AK7*10)+(AL7*100= درج شود.این فرمول رقم عددیکان را نمایش می دهد. در ستونAI7 که قرار است رقم یکان اعشاری درج شود. این فرمول( If((Am7-Int(Am7))=.5;3;0= درج شود.این فرمول 50 را به30 تبدیل می کند. در ستون AH7 که قرار است رقم دهگان اعشاری درج شود. این فرمول=(If(AI7=3;0;0= رقم دهگان به صفر تبدیل می کند. اگر روزهای ماه(31 روز) , شرح روزهفته(7 روز)و ساعت استاندارد به ترتیب در ستونهای a,b,c در شیت دوم از ردیف دوم درج شده باشد. باستفاده از فرمول (VLookUp(C5;Sheet2!$A$2:$C$32;3= ساعات استاندارد به ردیف مربوطه منتقل می شود.c5 ستون شروع ماه است که تا 31 روز ادامه دارد.جدول A2الی C32 که مطلق شده ساعات استاندارد در ان درج شده. و عدد 3 شماره ستونی است که با مقایسه روز های تایم شیت با جدول مربوطه و ساعت متناظر ان به ردیف ساعت استاندارد تایم شیت منتقل می کند. 40-چگونه بوسیله برنامه نویسی اکسل صورتهای مالی تهیه کنیم؟ sub my programs() Range("d2").Value = "شرکت علی و دوستان (سهامی خاص)" Range("d3").Value = "ترازنامه" End Sub توجه : علامت مساوی بعد از value می باشد. هر کدام از کدهای فوق در یک شیت اجرای کنید.و نحو استفاده از انها درقسمت پایین صفحه اکسل باز شده که تعداد شیت ها را نشان می دهد. راست کلیک کنید و گزینه view code را انتخاب کنید نمای برنامه نویسی باز می شود از منوی insert گزینه module را انتخاب کنید و سپس کدهای فوق به انجا کپی پیست کنید و سپس ازمنوی بالا گزینه run را کلیک کنید تا برنامه شما اجرا شود. sub income ()
Range("d9").Value = "" End Sub Sub cashflow() Range("d2").Value = "شرکت علی و دوستان (سهامی خاص)" Range("d3").Value = "صورت جریان وجوه نقد" Sub operator()
Range("d3").Value = "یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی " end sub 41-vba چیست؟ جواب )ویژوال بیسیك كاربردی در اكسل visual Basic Applications را VBA می گویند. 42- Developer چیست؟ جواب ) برای فعال كردن Developer روی نوار ابزار راست كلیك كنید . سپس گزینه Customize Quick Access Toolbar.... راا نتخاب كنید.از پنجره باز شده گزینه Popular را انتخاب كنید . واز جدول باز شده تیك Show Developer tab in Ribbon را زده و كلید ok را بزنید Developer فعال می شود. Developer در واقع همان قسمت طراحی روی اكسل می باشد. و در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی كاربرد فراوان دارد. 43- چگونه برای كاربرگهای حسابرسی تیك یا علامت استاندارد حسابرسی تعریف كنیم ؟ جواب ) Private Sub CommandButton1_Click() Dim b a = Application.WorksheetFunction.Sum(Range("a3:A6")) Range("d15").Value = ChrW(10007) Range("d12").Value = "" Else Range("d11").Value = "T"
44- برای مقایسه دوستون در اكسل ؛ جمع انها ؛ نشان دادن عددهای كه بین انها مشترك نیستند و تعداد ایتم های ان دو ستون از چه روشی استفاده كنیم ؟ جواب ) Sub Test() For Each c In ListA Dim b a = Application.WorksheetFunction.Sum(Range("a1:A100")) منبع مطلب:http://aliasgharyan.mihanblog.com/post/12
برچسبها: حسابداری و حسابرسی با اکسل |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۲ساعت 9:25 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
هزينه هاي قابل قبول مالياتي : ماده 147:هزینه های قابل قبول برای تشخیص درآمد مشمول مالیات به شرحی كه ضمن مقررات این قانون مقرر می گردد عبارت است از هزینه هایی كه در حدود متعارف متكی به مدارك بوده و منحصرا مربوط به تحصیل درآمد موسسسه در دوره مالی مربوط به رعایت حد نصاب های مقرر باشد. در مواردی كه هزینه ای در این قانون پیش بینی نشده یا بیش از نصاب های مقرر در این قانون بوده ولی پرداخت آن به موجب قانون و یا مصوبه هیات وزیران صورت گرفته باشد قابل قبول خواهد بود .
تبصره : از لحاظ مقررات این فصل موسسه عبارت است از كلیه اشخاص حقوقی و همچنین صاحبان مشاغل موضوع بندهای الف و ب ماده 95 این قانون
ماده 148: هزینه هایی كه حائز شرایط مذكور در ماده فوق می باشد به شرح زیر در حساب مالیاتی قابل قبول است : 1- قیمت خرید كالای فروخته شده و یا قیمت خرید مواد مصرفی در كالا و خدمات فروخته شده 2- هرینه های استخدامی متناسب با خدمت كاركنان براساس مقررات استخدامی موسسه بشرح زیر : الف : حقوق یا مزد اصلی و مزایای مستمر اعم از نقدی یا غیر نقدی (مزایای غیر نقدی به قیمت تمام شده برای كارفرما) ب : مزایای غیر مستمر اعم از نقدی و غیر نقدی از قبیل خواربار , بهره وری , پاداش , عیدی , اضافه كار , هزینه سفر و فوق العاده مسافرت , نصاب هزینه سفر و فوق العاده مسافرت مدیران و بازرسان و كاركنان به خارج از ایران به منظور رفع حوائج موسسه ذیربط طبق آئین نامه ای خواهد بود كه از طرف و.زارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور تهیه و به تصویب هیئت وزیران می رسد تعیین خواهد شد . ج : هزینه های بهداشتی و درمانی و وجوه پرداختی بابت بیمه های بهداشتی و عمر و حوادث ناشی از كاركنان د: حقوق بازنشستگی , وظیفه , پایان خدمت طبق مقررات استخدامی موسسه و خسارت اخراج و بازخرید طبق قوانین موضوعه مازاد بر مانده حساب ذخیره مربوط هـ: وجوه پرداختی به سازمان تامین اجتماعی طبق مقررات مربوط و همچنین تا میزان سه درصد حقوق پرداختی سالانه بابت پس انداز كاركنان براساس آئین نامه ای كه به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی می رسد . و: معادل یك ماه آخرین حقوق و دستمزد و همچنین مابه التفاوت تعدیل حقوق سنوات قبل كه به منظور تامین حقوق بازنشستگی ووظیفه مزایای پایان خدمت , خسارت اخراج و بازخرید كاركنان موسسه ذخیره می شود . این حكم نسبت به ذخائری كه تا كنون در حساب بانكها نگهداری شده است نیز جاری خواهد بود . 3- كرایه محل موسسه در صورتی كه اجاره ای باشد مال الاجاره پرداختی طبق سند رسمی و در غیر اینصورت در حدود متعارف 4- اجاره بهای ماشین آلات و ادوات مربوط به موسسه درصورتی كه اجاره ای باشد 5- مخارج سوخت , برق , روشنائی , آب و مخابرات و ارتباطات 6- وجوه پرداختی بابت انواع بیمه مربوط به عملیات و دارائی موسسه 7- حق الامتیاز پرداختی و همچنین حقوق عوارض و مالیات هائی كه به سبب فعالیت موسسه به شهرداریها و وزارتخانه ها و موسسات دولتی و وابسته به آنها پرداخت می شود(به استثنای مالیات بر درآمد و ملحقات آن و سایر مالیات هایی که موسسه به موجب مقررات این قانون ملزم به کسر از دیگران و پرداخت آن می باشد و همچنین جرایمی که به دولت و شهرداریها پرداخت می گردد). 8- هزینه تحقیقاتی , آزمایشی و آموزشی , خرید كتاب و نشریات و لوح های فشرده و هزینه های بازاریابی , تبلیغات و نمایشگاهی مربوط به فعالیت موسسه براساس آئین نامه ای كه به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی می رسد. 9- هزینه های مربوط به جبران خسارت وارده مربوط به فعالیت و دارائی موسسه مشروط براینكه : اولا : وجود خسارت محقق باشد ثانیا:موضوع و میزان آن مشخص باشد . ثالثا : طبق مقررات قانون یا قراردادهای موجود جبران آن به عهده دیگری نبوده و یا در هر صورت از طریق دیگر جبران نشده باشد . آئین نامه احراز شروط سه گانه مذكور در این بند به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی می رسد. 10- هزینه های فرهنگی و ورزشی و رفاهی كارگران پرداختی به وزارت كار و امور اجتماعی حداكثر معادل ده هزار ریال به ازای هر كارگر 11- ذخیره مطالباتی كه وصول آن مشكوك باشد مشروط براینكه : اولا: مربوط به فعالیت موسسه باشد . دوما : احتمال غالب برای لاوصول ماندن آن موجود باشد ثالثا: در دفاتر موسسه به حساب مخصوص منظور شده باشد تا زمانی كه طلب وصول گردد یا لا وصول بودن آن محقق شود . آئین نامه مربوط به این بند به پیشنهاد سازمان امور مالیاتی كشور به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارای می رسد . 12- زیان اشخاص حقیقی و حقوقی كه ازطریق رسیدگی به دفاتر آنها و با توجه به مقررات احراز گردد , از درآمد سال یا سالهای بعد استهلاك پذیر است . 13- هزینه های جزئی مربوط به محل موسسه كه عرفا به عهده مستاجر است درصورتی كه اجاری باشد . 14- هزینه های مربوط به حفظ و نگهداری محل موسسه درصورتی كه ملكی باشد . 15- مخارج حمل و نقل 16- هزینه های ایاب و ذهاب , پذیرائی و انبارداری 17- حق الزحمه های پرداختی متناسب با انجام كار شده از قبیل حق العمل دلالی , حق الوكاله- حق المشاوره- حق حضور- هزینه های حسابرسی و خدمات مالی و اداری و بازرسی , هزینه های نرم افزاری , طراحی و استقرار سیستم های مورد نیاز , سایر هزینه های كارشناسی در ارتباط با فعالیت موسسه و حق الزحمه بازرس قانونی 18- سود كارمزدی كه برای انجام دادن عملیات موسسه با بانكها , صندوق تعاون و همچنین موسسات اعتباری غیر بانكی مجاز پرداخت شده یا تخصیص یافته باشد . 19- بهای ملزومات اداری و لوازمی كه معمولا“ ظرف یك سال از بین می رود . 20- مخارج تعمیر و نگهداری ماشین الات و لوازم كار و تعویض قطعات یدكی كه به عنوان تعمیر اساسی تلقی نگردد . 21- هزینه های اكتشاف معادن كه منجر به بهره برداری نشده باشد . 22- هزینه های مربوط به حق عضویت و حق اشتراك پرداختی مربوط به فعالیت موسسه 23- مطالبات لاوصول به شرط اثبات آن از طرف مودی مازاد برمانده حساب ذخیره مشكوك الوصول 24- زیان حاصل از تا ثیر ارز براساس اصول متداول حسابداری مشروط بر اتخاذ یك روش یكنواخت طی سالهای مختلف از طرف مودی 25- ضایعات متعارف تولید 26- ذخیره مربوط به هزینه های پرداختی قابل قبول كه به سال موردرسیدگی ارتباط دارد. 27- هزینه های قابل قبول مربوط به سال های قبلی كه پرداخت یا تخصیص آن درسال مالیاتی مورد رسیدگی تحقق یابد . 28- هزینه خرید كتاب و سایركالاهای فرهنگی هنری برای كاركنان و افراد تحت تكفل آنها تا میزان حداكثر 5 %معافیت های مالیاتی موضوع ماده 84 این قانون به ازای هر نفر
تبصره 1- هزینه های دیگر كه مربوط به تحصیل درآمد موسسه تشخیص می شود و در این ماده پیش بینی نشده است به پیشنهادسازمان امور مالیاتی كشور و تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی جز هزینه های قابل قبول پذیرفته خواهدشد.
تبصره 2- مدیران و صاحبان سرمایه اشخاص حقوقی درصورتی كه دارای شغل موظف در موسسات مذكور باشند جز كاركنان موسسه محسوب خواهندشد ولی در موسساتی كه غیر اشخاص حقوقی باشند حقوق و مزایای صاحب موسسه و اولاد تحت تكفل و همسر نامبرده به استثنای هزینه سفر و فوق العاده مسافرت مربوط به شغل كه مشمول مقررات جز ب بند 2 این ماده خواهد بود جز هزینه های قابل قبول منظور نخواهدشد .
تبصره 3- در محاسبه مالیات شركتها و اتحادیه های تعاونی , ذخایر موضوع بندهای 1و2 ماده 15 قانون شركت های تعاونی مصوب 16/3/1350 وئ اصلاحیه های بعدی آن و دو مورد شركتها و اتحادیه هایی كه وضعیت خود را با قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 13/6/1370 تطبیق داده اند یا بدهند ذخیره موضوع بند 1 و حق تعاون و آموزش موضوع بند 3 ماده 25 قانون اخیر الذكر جز هزینه محسوب می شود.
ماده 149: در تشخیص درآمد مشمول مالیات محاسبه استهلاكات دارائی وهزینه های تاسیس و سرمایه ای با رعایت اصول زیر انجام می شود : 1- آن قسمت از دارائی ثابت كه بر اثر استعمال یا گذشت زمان یاسایر عوامل بدون توجه به تغییر قیمتها ارزش آن تقلیل می یابد قابل استهلاك است . 2- ماخذ استهلاك قیمت تمام شده دارائی می باشد . 3- استهلاكات از تاریخی محاسبه می شود كه دارائی قابل استهلاك آماده برای بهره برداری , در اختیار موسسه قرار می گیرد . درصورتی كه دارائی قابل استهلاك به استثنای فیلم های سینمائی وارده از خارج از كشور كه از تاریخ اولین نمایش قابل استهلاك خواهد بود در خلال ماه در اختیار موسسه قرار گیرد , ماه مزبور در محاسبه منظور نخواهد شد . در مورد كارخانجات دوره بهره برداری آزمایشی جز بهره برداری محسوب نمی گردد . 4- هزینه های تاسیس از قبیل ثبت موسسه حق مشاوره و نظایر آن و هزینه های زاید بردرآمد (دوره قبل از بهره برداری و دوره بهره برداری ) جز در مواردی كه ضمن جدول مقرر در ماده 151 این قانون تصریح خواهد شد حداكثرتا مدت ده سال از تاریخ بهره برداری بطور مساوی قابل استهلاك است . 5- درصورتی كه براثر فروش مال قابل استهلاك یا مسلوب المنفعه شدن ماشین الات زیانی متوجه موسسه گردد زیان حاصل معادل ارزش مستهلك نشده دا رائی منهای حاصل فروش (در صورت فروش )یك جا قابل احتساب در حساب سود و زیان همان سال می باشد .
تبصره : در مورد محاسبه مالیات تهیه كنندكان فیلم های ایرانی كه در ایران تهیه می شود قیمت تمام شده فیلم در سال اول بهره برداری و درصورتی كه درآمد فیلم تكافو نكند در سالهای بعد در محاسبه درآمد مشمول مالیات منظور خواهد شد .
ماده 150: طرز محاسبه استهلاك به شرح زیر است : الف: در مواردی که طبق جدول مذکور در ماده 151 ابن قانون برای استهلاک نرخ تعیین شود نرخها ثابت بوده و در هر سال مابه التفاوت قیمت تمام شده مال مورد استهلاک و مبلغی که در سالهای قبل برای آن به عنوان استهلاک منظور شده است اعمال می گردد. ب- در مواردی كه طبق جدول مذكور در ماده 151 این قانون مدت تعیین شده در هر سال بور مساوی از قیمت تمام شده مال به نسبت مدت مقرر استهلاك منظور می گردد
تبصره 1- هزینه مربوط به تغییر یا تعمیر اساسی دارائی قابل استهلاك جز قیمت تمام شده دارائی محسوب می شود .
تبصره 2- موسسات می توانند هزینه های نرم افزاری خود را حداكثر تا 5 سال مستهلك كنند.
تبصره 3- موسسات می توانند آن مقدار از دارائی های ثابت استهلاك پذیر را كه برای بازسازی , جایگزینی خطوط تولید یا توسعه و تكمیل خریداری گردیده است با دوبرابر نرخ یا نصف مذت استهلاك پیش بینی شده در جدول استهلاكات موضوع ماده 151 این قانون حسب مورد مستهلک کنند .
تبصره 4- در اجاره های سرمایه ای دارائی های ثابت استهلاك پذیرنده نحوه انعكاس هزینه استهلاك در دفاتر طرفین معامله براساس استانداردهای حسابداری خواهد بود. ماده 151: جدول استهلاكات براساس ضوابط مصوب از طرف سازمان امور مالیاتی كشور تهیه و پس از تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی به موقع اجرا گذارده می شود .
برچسبها: هزينه هاي قابل قبول مالياتي ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ساعت 12:36 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
اطلاعيه به موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران و شركتهاي مشمول آيين نامه نحوه انتخاب حسابرس
اطلاعيه به موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران و شركتهاي مشمول آييننامه نحوه انتخاب حسابرس
پيرو تصميمات متخذه در جلسه مورخ 1392،4،19 «كارگروه انتخاب حسابرس» (كارگروه موضوع ماده «2» آييننامه نحوه انتخاب حسابرس- تصويبنامه شماره 3300/ت39037ك مورخ 1387،1،19 وزيران محترم عضو كميسيون اقتصاد هيئتدولت)، بدينوسيله به آگاهي ميرساند: حسابرس و بازرس قانوني سال 1392 شركتهايي كه اسامي آنها در فهرست ذيل درج شده،توسط «كارگروه انتخاب حسابرس» معرفي شده است. لذا، «شركتهاي مذكور» و »موسسات عضو جامعه حسابداران رسمي ايران» و «ساير شركتهاي مشمول آييننامه انتخاب نحوه انتخاب حسابرس»، در اين ارتباط، صرفاً، مجاز به «تعيين» و «پذيرش» كارهايي هستند كه توسط «رييس كارگروه انتخاب حسابرس» به آنها ابلاغ شده يا متعاقباً ابلاغ خواهد شد. بديهي است، مسئوليت عدم رعايت تصميمات كارگروه ياد شده، كه به استناد اختيارات مندرج در ماده «2» آييننامه صدرالاشاره اتخاذ شده است، بر عهده مسئولان ذيربط «شركتها» و «موسسات حسابرسي» بوده و مستلزم پاسخگويي به مراجع نظارتي خواهد بود.
دبيرخانه كارگروه انتخاب حسابرس جهت ديدن فهرست اينجا را كليك كنيد.
برچسبها: اطلاعيه به موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 9:47 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
آئين نامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي
شماره3300/ت39037ك ۱۳۸۷/۱/۱۹ آييننامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي وزارت امور اقتصادي و دارايي وزيران عضو كميسيون اقتصاد در جلسه مورخ 8/11/1386 بنابه پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي و به استناد تبصره (1) ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصي و حرفهاي حسابداران ذيصلاح به عنوان حسابدار رسمي ـ مصوب 1372ـ و با رعايت تصويبنامه شماره 164082/ت373هـ مورخ 10/10/1386، آييننامه « نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي » را به شرح زير تصويب نمودند: آييننامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي ماده1ـ كلـيه شركـتهاي دولتي موضوع ماده (4) قانون مديريت خدمات كشوري ـ مصوب 1386 ـ و ساير شركتهايي كه پنجاه درصد يا بيشتر سرمايه يا سهام آنها منفرداً يا مشتركاً به وزارتخانهها، مؤسسات دولتي، شركتهاي دولتي، بانكهاي دولتي، مؤسسات اعتباري دولتي، شركتهاي بيمه دولتي، سازمان تأمين اجتماعي، سازمان بازنشستگي كشوري و ساير صندوقهاي بازنشستگي وابسته به دستگاه اجرايي ياد شده تعلق داشتهباشد و همچنين شركتهاي دولتي كه شمول قوانين و مقررات عمومي به آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام است از جمله شركت ملي نفت ايران، شركتهاي وابسته بهوزارت نفت، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران، سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران و شركتهاي تابع و وابسته هريك از آنها و همچنين شركتهايي كه به مفهوم ماده (4) قانون مديريت خدمات كشوري ـ مصوب 1386ـ دولتي تلقي نميشوند، ولي اكثريت اعضاي هيئتمديره آنها توسط دستگاههاي اجرايي تعيين ميشوند، مشمول اين آييننامه هستند. ماده2ـ حسابرس و بازرس قانوني شركتهاي موضوع ماده (1) از بين سازمان حسابرسي و مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمي توسط كار گروه ماده (3) معرفي ميگردد تا اركان ذيصلاح دستگاه نسبت به وظيفه قانوني خود اقدام نمايد. ماده3ـ اعضاي كار گروه عبارتند از رييس سازمان حسابرسي، دبيركل جامعه حسابداران رسمي، معاون ذيربط وزير امور اقتصادي و دارايي و رؤساي هيئتعالي نظارت در سازمان حسابرسي و جامعه حسابداران رسمي كه توسط وزير امور اقتصادي و دارايي تعيين ميشوند. ماده4ـ كار گروه ياد شده جهت انجام صحيح امر انتخاب، نسبت به جمعآوري كليه اطلاعات لازم در مورد عملكرد مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي از جمله تجربه و توانايي حرفهاي، امكانات نيروي انساني و تشكيلات، دسترسي به فناوري، حجم كار و ظرفيت و توان پذيرش كار، نتايج كنترل كيفيت انجام شده توسط جامعه حسابداران رسمي و آراي انضباطي صادر شده با هدف شناسايي مؤسسات حسابرسي اصلح اقدام خواهد نمود. ماده5 ـ تشخيص شركتهاي مشمول اين آييننامه به عهده وزارت امور اقتصادي و دارايي است. ماده6 ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي حداكثر ظرف ششماه براي انجام وظايف موضوع اين آييننامه، مبادرت به ايجاد و مديريت بانك اطلاعات شركتهاي مشمول اين آييننامه، مشتمل بر اطلاعات ثبتي، گزارشهاي مالي و مديريتي و حسابرس و بازرس قانوني خواهدنمود. ماده7ـ كار گروه داراي دبيرخانهاي خواهدبود كه در وزارت امور اقتصادي و دارايي مستقر ميگردد. اعتبار و امكانات لازم را وزارت امور اقتصادي و دارايي تأمين خواهدنمود. آييننامه داخلي كار گروه به تصويب وزير امور اقتصادي و دارايي خواهدرسيد. اين تصويبنامه در تاريخ 14/1/1387 به تأييد مقام محترم رياست جمهوري رسيدهاست. معاون اول رييس جمهور ـ پرويز داودي
برچسبها: آييننامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي |
||
|
+
نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 9:43 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قوانين بودجه سالهاي 84 تا 92 به همراه ضوابط اجرايي بودجه براي دريافت قانون بودجه سال 84 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت قانون بودجه سال 85 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت قانون بودجه سال 86 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت قانون بودجه سال 87 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت قانون بودجه سال 88 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت ضوابط اجرايي بودجه سال 88اينجا را كليك نماييد. براي دريافت قانون بودجه سال 89 اينجا را كليك نمائيد. براي دريافت ضوابط اجرايي بودجه سال 89اينجا را كليك نماييد. براي دريافت بخشنامه بودجه سال 90 اينجا را كليك نماييد. براي دريافت قانون بودجه سال 90 به همراه جداول اينجا را كليك نماييد. براي دريافت ضوابط اجرايي بودجه سال 90اينجا را كليك نماييد. براي دريافت قانون بودجه سال 91 به همراه جداول اينجا را كليك نماييد. براي دريافت ضوابط اجرايي بودجه سال 91اينجا را كليك نماييد. براي دريافت قانون بودجه سال 92 به همراه جداول اينجا را كليك نماييد. براي دريافت ضوابط اجرايي بودجه سال 92اينجا را كليك نماييد. برچسبها: قوانین بودجه سال 1394تا 1392 به همراه ضوابط اجرایی |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۲ساعت 15:35 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
(آیین نامه اجرایی بند ۳۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۱ کل کشور در ارتباط با تجدید ارزیابی دارائیها) بخشنامه ۲۷۵۷۷/۲۳۰/ د مورخ ۹۱/۸/۱۷
به پیوست تصویب نامه شماره ۱۵۴۰۲۸/ت ۴۸۳۱۹ هـ مورخ ۶/۸/۱۳۹۱ هیأت محترم وزیران، موضوع آیین نامه اجرائی بند ۳۹ قانون بودجه سال ۱۳۹۱ کل کشور که در روزنامه رسمی شماره ۱۹۷۰۹ مورخ ۹/۸/۱۳۹۱ آگهی گردیده است، جهت اجراء ابلاغ می گردد.
حسین وکیلی معاون مالیاتهای مستقیم شماره: ۱۵۴۰۲۸/ت۴۸۳۱۹هـ تاریخ: 06/08/1391 وزارت امور اقتصادی و دارایی -معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور .هیئت وزیران در جلسه مورخ ۲۳/۰۷/۱۳۹۱ بنا به پیشنهاد شماره ۷۷۷۲۳/۸۲۶۹/۲۰۰ مورخ ۲۷/۰۴/۱۳۹۱ وزارت امور اقتصادی و دارایی و به استناد بند (۳۹) قانون بودجه سال ۱۳۹۱ کل کشور، آییننامه اجرایی بند یادشده را به شرح زیر تصویب نمود: آییننامه اجرایی بند (۳۹) قانون بودجه سال ۱۳۹۱ کل کشور ماده۱ـ در این آییننامه اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار میروند: الف ـ بنگاه اقتصادی: واحد اقتصادی اعم از شخص حقیقی یا حقوقی که در تولید کالا یا خدمت فعالیت میکند. ب ـ داراییها: داراییهای ثابت مشهود و نامشهود. ج ـ مالیات: مالیات بر درآمد مازاد ناشی از تجدید ارزیابی و حق تمبر حسب مورد، موضوع مواد (۴۸)، (۱۰۵) و (۱۳۱) قانون مالیاتهای مستقیم و اصلاحات بعدی آن. ماده۲ـ بنگاههای اقتصادی که از ابتدای سال ۱۳۸۶ تا پایان سال ۱۳۹۰ اقدام به تجدید ارزیابی داراییهای خود ننمودهاند، در صورتی که با رعایت مقررات قانونی و مفاد این آیـیننامه، داراییهای خود را در سال ۱۳۹۱ تجدیـد ارزیابی نموده و مازاد حاصـل از آن را به حسـاب سرمایه مـنظور نمایند، از شـمول مالیات معاف خواهند بود. تبصره۱ـ در اجرای این ماده، اشخاص حقوقی ملزم به رعایت مواد (۱۰۶) و (۱۶۱) قانون تجارت میباشند. تبصره۲ـ داراییهای خریداری شده در طی سال ۱۳۹۱ مشمول تجدید ارزیابی نخواهد شد. تبصره۳ـ اشخاص حقوقی که تا پایان سال ۱۳۹۱ افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای خود را در اداره ثبت شرکتها ثبت ننمایند، موظفند مبالغ ناشی از تجدید ارزیابی داراییها را طی سال مذکور در دفاتر قانونی به حساب مازاد ناشی از تجدید ارزیابی منظور و حداکثر تا سه ماه پس از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه سال مالی تجدیـد ارزیابی، در اداره ثبت شرکتها ثبـت و به حساب سرمایه در دفـاتر قانونی، طـی سال ۱۳۹۲ منظور نمایند. ماده۳ـ با توجه به بندهای (۳۴) و (۳۵) استاندارد حسابداری شماره (۱۱) هرگاه یک قلم از داراییهای ثابت تجدید ارزیابی شود، ارزیابی تمام اقلام طبقهای که دارایی مذکور در آن طبقه قراردارد، الزامی است. ماده۴ـ به منظور اصلاح مبنای محاسبه استهلاک داراییهای تجدید ارزیابی شده، هزینه استهلاک دارایی به نسبت مازاد ناشی از تجدید ارزیابی دارایی، به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی تلقی نخواهد شد. ماده ۵ـ تجدید ارزیابی داراییها پس از پایان عمر مفید آنها براساس جدول استهلاکات موضوع ماده (۱۵۱) قانون مالیاتهای مستقیم بلامانع است. ماده ۶ـ در زمان فروش داراییهای تجدید ارزیابی شده، مبنای محاسبه سود یا زیان حسب مورد ارزش دفتری مبتنی بر بهای تمام شده دارایی میباشد. تبصره ـ چنانچه در بین داراییهای بنگاههای اقتصادی که تجدید ارزیابی میشوند، دارایی یا داراییهای موضوع فصل اول باب سوم قانون مالیاتهای مستقیم و سهام یا سهمالشرکه یا حق تقدم سهام شرکتها وجود داشته باشد، داراییهای مذکور در هنگام نقل و انتقال صرفاً مشمول مــقــررات مـــاده (۵۹) و تـبصـرههای (۱) و (۲) ماده (۱۴۳) و ماده (۱۴۳) مکرر قانون یادشده حسب مورد خواهند بود. ماده ۷ـ در صورتی که شخص حقوقی پس از تجدید ارزیابی منحل شود، مأخذ درآمد مشمول مالیات و مالیات آخرین دوره عملیات براساس مقررات ماده (۱۱۵) قانون مالیاتهای مستقیم و تبصرههای آن و همچنین تبصره ماده (۱۱۶) قانون یادشده تعیین و افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی از حساب سرمایه کسر خواهد شد. ماده ۸ـ تجدید ارزیابی موضوع این آییننامه و عمر مفید دارایی تجدید ارزیابی شده توسط کارشناس رسمی دادگستری صورت میپذیرد. تبصره - تجدید ارزیابی داراییهای موضوع این آییننامه در مورد شرکتهای دولتی و شرکتهای وابسته به مؤسسات عمومی غیردولتی و شرکتهایی که بیش از (۵۰%) سهام آن متعلق به اشخاص مذکور باشد، طبق نظر کارشناس یا کارشناسان منتخب مجمع عمومی صاحبان سهام صورت میگیرد. ماده ۹- تجدید ارزیابی داراییها در اجرای این آییننامه برای هر دارایی فقط یک بار مجاز است. ماده۱۰ـ بنگاههای اقتصادی برای استفاده از معافیت موضوع این آییننامه باید تأییدیه سازمان حسابرسی یا یکی از مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و یا حسابدار رسمی را که مستند به گزارش حسابرسی مالی شرکت باشد، برای سال تجدید ارزیابی و سنوات بعد تا دوره منتهی به خروج دارایی در موارد زیر دریافت و حداکثر تا سه ماه پس از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه به اداره امور مالیاتی ذیربط ارایه نمایند: الف ـ اعلام نظر در مورد عدم تجدید ارزیابی داراییها در پنج سال قبل از سال ۱۳۹۱ (صرفاً برای سال تجدید ارزیابی) ب ـ اظهارنظر در مورد صحت مبنای محاسبه استهلاک دارایی در هر دوره مالی تا دوره منتهی به خروج دارایی. ج_ اظهارنظر در مورد صحت اصلاح مبنای محاسبه ارزش دارایی در زمان فروش. ماده۱۱ـ عدم رعایت هر یک از شرایط مذکور در این آییننامه توسط بنگاههای اقتصادی موجب محرومیت از معافیت مالیاتی موضـوع بنـد (۳۹) قانون بودجه سال ۱۳۹۱ کل کشور خواهد بود. در این صورت مالیات متعلق قابل مطالبه و وصول خواهد بود. ماده۱۲ـ برخورداری بنگاه اقتصادی از معافیت موضوع این آییننامه مانع استفاده از سایر معافیتهای قانونی نخواهد بود. محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور
برچسبها: آييننامه اجرايي بند 39 قانون بودجه سال 1391 كل كش |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه بیستم آذر ۱۳۹۲ساعت 10:8 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
شماره:14905/3708/1671/232 تاريخ: 01/09/1383
پيوست:
اداره کل امور مالياتي استان
هيات عالي انتظامي مالياتي
اداره کل امور مالياتي
شورايعالي مالياتي
سازمان حسابرسي
دادستاني انتظامي مالياتي
جامعه حسابداران رسمي ايران
دانشکده امور اقتصادي
دفتر فني مالياتي
حسب اطلاع واصله ، بانکها و موسسات اعتباري غيربانکي از محل سپرده هاي مردمي و يا وامهاي بين بانکي و همچنين ساير اشخاص حقوقي از محل منابع مالي خود اقدام به خريد اوراق مشارکت و سهام ساير شرکتها نموده و بابت اوراق و سهام يادشده سود دريافت مي نمايند . از آنجا که سود و اوراق مذکور از پرداخت ماليات بردرآمد معاف بوده و در مجموع درآمدهاي مشمول ماليات اشخاص يادشده منظور نمي گردد لذا با عنايت به مفاد ماده 105و ماده 141 اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 27/11/1380 مقتضي است ادارات کل امور مالياتي ترتيبي اتخاذ نمايند تا در رسيدگي هاي مالياتي اشخاص صدرالاشاره ، سهم هزينه هاي مربوط به خريد سهام و اوراق مشارکت و ساير درآمدهاي معاف از ماليات بر درآمد را به نسبت هزينه هاي ابرازي اشخاص موصوف ، محاسبه و به درآمد مشمول ماليات سال مورد رسيدگي اضافه نمايند.
غلامرضا حيدري کرد زنگنه برچسبها: سهم هزينه هاي مربوط به خريد سهام و اوراق مشارکت و |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه ششم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:7 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
نوع:ديوان عدالت اداري شماره:513 الي 517 تاريخ:18/11/1389 کلاسه پرونده:89/325،98، 88/776، 780، 1016 مرجع رسيدگي:هيأت عمومي ديوان عدالت اداري. شکات:1- شرکت پتروشيمي رجال با وکالت آقاي داريوش توکي 2- شرکت ايراني توليد اتومبيل سايپا با وکالت آقاي حسين فداکار 3- شرکت ماليبل سايپا با وکالت آقاي سعيد بهمني 4- شرکت بين المللي پتروتک سان 5- شرکت توليد مواد اوليه داروپخش. موضوع شکايت و خواسته:ابطال بندهاي 6- 8- 10- 11 و 12 بخشنامه شماره 30545/393/232 مورخ 18/3/1388 رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور . گـردشکـار: شـکايـت بـه مـوجـب دادخــواسـت هـاي تــقـديـمــي، ابــطال بـنــدهـاي 6- 8- 10- 11 و 12 بـخشنـامـه شـمـاره 30545/393/232 مورخ 18/3/1388 رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور را خواستار گرديده و در تبيين شکايت اشعار داشته اند: 1- بند(6) بخشنامه مورد شکايت مقرر مي دارد:« چنانچه تسهيلات مالي دريافتي در فعاليتهاي معاف از ماليات و يا مشمول ماليات معاف« با استثناي املاک وحق واگذاري محل که به عـنـوان داراييـهاي ثابـت يا دارايـي نا مشهود مؤسسه مي باشد»مصرف مي شود در اين صورت هزينه تسهيلات مذکور مربوط به بخش منابع معاف يا مشمول ماليات مقطوع حسب مورد بوده و قابل کسر از درآمد مشمول ماليات نخواهد بود.» طبق بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم ،سود وکارمزدي که موسسات براي انجام دادن عمليات خود بابت دريافت تسهيلات از بانکها، صندوق تعاون و همچنين مؤسسات اعتباري غير بانکي مجاز به آنها پرداخت مي نمايند جزء هزينه قابل قبول مي باشد.بر اساس بند 6 بخشنامه چنانچه مؤسسه تسهيلاتي را از بانک دريافت کند و آن را در فعاليت هائي که از ماليات معاف است«مانند سپرده هاي بانکي و يا صادرات»مصرف نمايد،سود و کارمزد پرداختي به بانک بابت تسهيلات دريافتي از جمله هزينه هاي قابل قبول نمي باشد. مقيد نمودن قبول سود و هزينه تسهيلات دريافتي توسط مؤسسات که براي انجام عمليات خود از بانک ها دريافت مي نمايند به عدم مصرف آن تسهيلات در فعاليتهاي معاف از ماليات و يا شمول معافيت معاف به موجب بخشنامه صادره از سوي سازمان امور مالياتي بر خلاف قانون است. 2- بند(8) بخشنامه مقرر مي دارد:« در صورتي که مؤديان مالياتي از محل تسهيلات دريافتي به ساير اشخاص از جمله شرکا، سهامداران، مديران و اشخاص وابسته موضوع ماده 129 قانون تجارت وجوهي به عنوان وام، قرض و يا به هر عنوان ديگر پرداخت نمايد، هزينه تأمين مالي مربوط به تناسب مبالغ پرداختي مذکور به عنوان هزينه قابل قبول محسوب نخواهد شد.» بر اساس اين بند در صورتي که اگر تسهيلات دريافتي از بانکها،صندوق و يا مؤسسات اعتباري مجاز،صرف اعطاي قرض، وام و يا هر عنوان ديگر به اشخاص ديگر و يا شرکاء شود،هزينه مترتب بر تسهيلات دريافتي به تناسب مبالغ پرداختي،جزء هزينه هاي قابل قبول تلقي نمي گردد که خلاف ماده 147 و بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم مي باشد. در برخي مواقع مؤسسات براي انجام عمليات خود که ممکن است لازمه آن پرداخت به سهامداران،ساير اشخاص و يا اشخاص وابسته موضوع ماده 129 قانون تجارت باشد از مراجع بانکي نامبرده شده در بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم تسهيلات دريافت نمايند. در اين صورت طبق همين ماده قانون سود و کارمزد مترتب بر تسهيلات دريافتي جزء هزينه هاي قابل قبول است چرا که دريافت تسهيلات براي انجام عمليات بوده است. حتي اگر موسسه ناگزير باشد آن را صرف پرداخت به اشخاص موضوع ماده 219 نمايد. مؤسساتي هستند که براي انجام عمليات خود، مواد اوليه مورد نياز را از سهامداران شرکت خريداري مي نمايند و چون نقدينگي کافي ندارند در برخي مواقع از مراجع بانکي تسهيلات دريافت کرده و آن را صرف خريد مي کنند اين عمل چون منطبق با عمليات موسسه است هزينه هاي سود و کارمزد تسهيلات دريافتي، طبق بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم جزء هزينه هاي قابل قبول تلقي شده است، در حالي که به موجب بند 8 بخشنامه مورد شکايت در آن قسمت که پرداخت« به هر عنوان ديگر» به اشخاص تصريح شده است، چون تسهيلات دريافتي صرف اشخاص موضوع ماده 129 قانون تجترت شده،هزينه مترتب بر خلاف قانون جزء هزينه هاي قابل قبول تلقي نشده است. 3- بند 10 بخشنامه:به موجب قسمت اخير بند 10 بخشنامه مورد شکايت،کل هزينه هاي تامين مالي« کارمزد و سود پرداختي به بانکها يا مؤسسات اعتباري غير بانکي موضوع بند 18 ماده 148» بايد به عنوان بخشي از بهاي تمام شده دارائي(دارائي که با استفاده از تسهيلات بانکي ايـجاد شـده اسـت)منـظور شـده بـاشـد،در حـالي کـه طـبق اصول و استانداردهاي حسابداري آن قسمت از هزينه هاي تامين مالي که قبل از بهره برداري از دارائي پرداخت يا تخصيص داده مي شود بايد به حساب بهاي تمام شده دارائي منظور گردد و آن قسمت از هزينه هاي تامين مالي کـه بعـد از شـروع بهـره بـرداري از دارائـي به بـانـکها يـا موسسات اعتباري غير بانکي پرداخت يا تخصيص داده مي شود به عنوان هزينه جاري(هزينه هاي پرداخت يا تخصيص هزينه تامين مالي) محسوب خواهد شد و احتساب آن به عنوان بخشي از بهاي تمام شده دارائي امکان پذير نمي باشد و نظر به اينکه اشخاص حقيقي موضوع بند(الف) ماده 95 قانون مالياتهاي مستقيم مکلف به رعايت اصول و استانداردهاي حسابداري در نگهداري حساب و دفاتر و اسناد و مدارک شده اند و اشخاص حقوقي نيز به موجب ماده 106 که ضمن آن به بند (الف)ماده 95 تصريح شده است مکلف به رعايت اصول و استانداردهاي حسابداري در نگهداري حساب و دفاتر و اسناد و مدارک مي باشند، قسمت اخير بند 10 بخشنامه که در واقع موجب عدم پذيرش هزينه هاي تامين مالي(کارمزد و سود)پرداختي يا تخصيصي بعد از شروع بهره برداري از دارائي به عنوان هزينه قابل قبول موضوع بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم که نوعاً هزينه جاري(هزينه مالي پرداخت شده يل تخصيص يافته) است مي گردد مغاير قانون بوده و ابطال آن ضرورت دارد. 4- بند 11 بخشنامه مورد شکايت مقرر داشته است:« در صورتي که اشخاص داراي سود حاصل از حساب هاي پس انداز وسپرده هاي مختلف نزد بانکهاي ايراني يا مؤسسات اعتباري غيربانکي مجاز باشند، در اين صورت هزينه تسهيلات مالي دريافتي از بانکها، صندوق تعاون وهمچنين مؤسسه اعتباري غيربانکي مجاز به نسبت مبلغ پس انداز يا سپرده هاي مذکور از نظر مالياتي قابل قبول نخواهد بود.» اين بند از بخشنامه به صراحت مغاير بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم که بدون هيچ قيد و شرطي مشعر بر قبول هزينه هاي کارمزد و سود پرداختي به مراجع مذکور در بند ياد شده مي باشد. زيرا بند 11 بخشنامه به اين مفهوم است که به طور مثال اگر يک شخص حقوقي داراي حساب پس انداز يا سپرده نزد بانک باشدبه نسبت مبلغي که در حساب پس انداز يا سپرده دارد سود و کارمزدي را که به آن بانک يا بانک ديگر بابت استفاده از تسهيلات مالي پرداخت مي کند به عنوان هزينه از نظر مالياتي مورد قبول واقع نشود.در صورتي که قانونگذار در قبول کارمزد و سود پرداختي بانکها، ضمن بند 18 ماده 148قانون مالياتهاي مستقيم،هيچ گونه قيد و شرطي مقرر نکرده است.مسلماً اگر قانونگذار شرطي را ضروري مي دانست همانطور که به موجب بندهاي 8- 9-11 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم پذيرش هزينه هاي مندرج در بندهاي ياد شده را موکول به شـرايط نمـوده و رعـايـت آيين نامه را براي قبول هزينه هاي مزبور تجويز کرده است، در مورد بند 18 ماده 148 نيز شرايط مي گذاشت.لکن ملاحظه مي فرمائيد بند 18 مورد نظر هيچ گونه قيد و شرطي ندارد. لذا بند 11 بخشنامه که عدم قبول کارمزد و سود پرداختي به بانک به نسبت مبلغ پس انداز يا سپرده بانکي پرداخت کننده را اعلام کرده است کاملاً مغاير قانون بوده و قابل ابطال است.مضافاً اينکه اجراي بند مزبور عملاً موجب ناديده گرفتن معافيت مالياتي سود سپرده بانکي مقرر در بند 2 ماده 145 قانون مالياتهاي مستقيم نيز مي گردد و از اين جهت نيز مغاير اصل 51 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مبني بر اينکه «ماليات به موجب قانون برقرار مي شود و موارد معافيت و بخشودگي را نيز قانون معين مي کند» مي باشد.بنا به جهات مذکوره بند 11 بخشنامه قابل ابطال مي باشد احدي از شکات به استناد ماده 20 قانون ديوان عدالت اداري تقاضاي ابطال از تاريخ صدور بخشنامه را نموده است. 5- بند 12 بخشنامه مورد شکايت:به موجب اين بند بخشنامه، سود وکارمزد پرداختي به غير از بانکها، صندوق تعاون و مؤسسات اعتباري غير بانکي مجاز، مشمول مقررات ماده 104 قانون مالياتهاي مستقيم اعلام نشده است در صورتي که فقط کارمزد پرداختي به غير از بانکها، صندوق تعاون و موسسات اعتباري غير بانکي مجاز،مشمول مقررات ماده 104 نبوده و نخواهد بود.به عبارت ديگر موضوع مقررات ماده 104 قانون مالياتهاي مستقيم در قسمت اخير آن ناظر بر ماده مذکور به پرداخت انواع کارمزد به استثناي کارمزد پرداختي به بانکها،صندوق تعاون و موسسات اعتباري غير بانکي مجاز مي باشد و اصولاً در ماده 104 قانون مالياتهاي مستقيم،مطلقاً سودپرداختي موضوع حکم ماده 104 واقع نشده است، بنابراين کلمه «سود» مندرج در بند 12 بخشنامه نيز خلاف قانون بوده و ابطال آن از ين حيث ضروري مي باشد. سازمان امور مالياتي کشور به موجب لايحه دفاعيه شماره30212/212/ص مورخ 21/10/89 در مقام دفاع اشعار داشته: 1- در خصوص بند 6 بخشنامه مورد شکايت:به استناد ماده 105 قانون مالياتهاي مستقيم، جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشي از فعاليتهاي انتفاعي ساير اشخاص حقوقي که از منابع مختلف در ايران يا خارج از ايران تحصيل مي شود،پس از کسر زيان هاي حاصل از منابع غير معاف و کسر معافيتهاي مقرر به استثناي مواردي که طبق مقررات اين قانون داراي نرخ جداگانه اي مي باشد،مشمول ماليات به نرخ 25% خواهد بود.با اتخاذ ملاک از تبصره ماده 141 قانون مالياتهاي مستقيم، زيان حاصل از منابع معاف از ماليات در محاسبه ماليات ساير فعاليتهاي آنان منظور نخواهد شد. به استناد ماده 147 قانون مالياتهاي مستقيم هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات به شرحي که ضمن مقررات اين قانون مقرر مي گردد عبارت است از هزينه هائي که در حدود متعارف متکي به مدارک بوده و منحصراً مربوط به تحصيل درآمد موسسه در دوره مالي با رعايت حد نصابهاي مقرر باشد. به استناد بخشنامه شماره 10124 /1376/233 مورخ 29/5/1384 رئيس سازمان امور مالياتي کشور، در اجراي مقررات ماده 54 آيين نامه ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم، در صورتي که درآمدهاي معاف از ماليات داراي هزينه مستقيم باشند بديهي است نظر به معاف بودن درآمد،هزينه مستقيم مرتبط با درآمد معاف صرفاً به حساب آن درآمد منظور شده و حسب مقررات مواد 147 و 148 قانون مالياتهاي مستقيم از درآمدهاي غير معاف قابل کسر نـخواهد بـود.بنـابراين نـه تنـها هـزينه هاي سود و کارمـزد تسـهيلات مـالي بلـکه کليه هزينه هاي مربوط به درآمدهاي مـعاف و يا مـشمول ماليات به نرخ مقطوع قابل کسر از درآمدهاي غير معاف نخواهد بود و از نظر مالياتي جزو هزينه هاي غير قابل قبول تلقي مي گردد. 2- دفاع از بند 8 بخشنامه مورد شکايت: به استناد ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم، هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات به شرحي که ضمن مقررات اين قانون مقرر مي گردد عبارت است از هزينه هايي که در حدود متعارف متکي به مدارک بوده و منحصراً مربوط به تحصيل درامد موسسه در دوره مالي مربوط با رعايت حد نصابهاي مقرر باشد، به استناد بخشنامه شماره 10124 /1376/232 مورخ 29/5/1384 رئيس سازمان امور مالياتي کشور در اجراي مقررات ماده 54 آيين نامه ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم در صورتي که درآمدهاي معاف از ماليات داراي هزينه مستقيم باشند بديهي است نظر به معاف بودن درآمد هزينه مستقيم مرتبط با درآمد معاف صرفاً به حساب آن درآمد منظور شده و حسب مقررات مقررات مواد 147-148 قانون مالياتهاي مستقيم از درآمدهاي غير معاف قابل کسر نخواهد بود.لذا نظر به اينکه هزينه هايي که از محل تسهيلات دريافتي که در اختيار شرکت و در راستاي تحصيل درآمد موسسه مصرف نگرديده است از نظر قانون به عنوان هزينه قابل قبول تلقي نمي گردد و قابل کسر از درآمد مشمول ماليات شرکت يا موسسه نخواهد بود. 3- دفاع از بند 10 بخشنامه مورد شکايت: با توجه به ابهامات ايجاد شده و اشتباه برداشت شرکت ها در خصوص اين بند از دستورالعمل به موجب بخشنامه شماره 70793 مورخ 29/10/1388 منظور از هزينه هاي تامين مالي قابل اختصاص به عنوان بخشي از بهاي تمام شده دارايي، آن قسمت از هزينه هاي مالي است که با توجه به استاندارد حسابداري شماره 13 قابل محاسبه و تخصيص به بهاي تمام شده دارايي مي باشد که اين برداشت مطابق استانداردهاي حسابداري در خصوص چگونگي تعيين بهاي تمام شده دارايي ها مي باشد و کما في السابق در گزارشات حسابرسي مالي مورد توجه قرار مي گيرد. 4- دفاع از بند 11 بخشنامه مورد شکايت:به استناد بند 2 ماده 145 قانون مالياتهاي مستقيم،سود يا جوايز متعلق به حساب هاي پس انداز و سپرده هاي مختلف نزد بانک هاي ايراني يا مؤسسات اعتباري غير بانکي مجاز،از پرداخت ماليات معاف است و به استناد ماده 147 قانون مالياتهاي مستقيم، هزينه هايي که در حدود متعارف متکي به مدارک بوده و منحصراً مربوط به تحصيل درآمد موسسه در دوره مالي مربوط با رعايت حد نصابهاي مقرر باشد جزو هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات خواهد بود.نظر به اينکه هزينه هاي مالي جزء هزينه هاي تأمين مالي مي باشد،بنابراين تا ميزان سپرده هاي شرکت يا موسسه نزد بانکها که درآمد آن از ماليات معاف مي باشد،قابل تخصيص و تسهيم به درآمدهاي معاف بوده و از نظر مالياتي قابل قبول نمي بباشد. 5- دفاع از بند 12 بخشنامه مورد شکايت:به استناد ماده 104 قانون مالياتهاي مستقيم،وزارتخانه ها،موسسات دولتي،شهرداري ها موسسات وابسته به دولت و شهرداريها و کليه اشخاص حقوقي اعم از انتفاعي و غير انتفاعي و اشخاص موضوع بند (الف) ماده 95 اين قانون مکلفند در هر مورد که بابت... هر گونه حق الزحمه يا کارمزد خدمات به استثناي کارمزد پرداختي به بانکها، صندوق تعاون و موسسات اعتباري غير بانکي مجاز... پرداخت مي کنند پنج درصد آن را به عنوان علي الحساب ماليات مؤدي« دريافت کنندگان وجوه» کسر و ظرف سي روز به حساب تعيين شده از طرف سازمان امور مالياتي کشور واريز و رسيد آن را به مودي تسليم نمايند... با توجه به اينکه در قراردادهاي منعقده شده از سوي موسسات اعتباري غير بانکي غير مجاز سود و کارمزد پرداختي تواماً لحاظ مي گردد و از طرفي ماليات موضوع ماده 104 قانون مالياتهاي مستقيم به عنوان علي الحساب ماليات دريافت کنندگان وجوه در ماده مذکور محسوب و در زمان رسيدگي به پرونده مالياتي اين قبيل مؤديان مدنظر قرار مي گيرد و به موجب تبصره 3 ماده 105 قانون مالياتهاي مستقيم در موقع احتساب ماليات بر درآمد آنها از ماليات متعلقه آنها کسر خواهد شد. لذا اين بند از نظر قانوني خالي از اشکال مي باشد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان علي البدل شعب ديوان تشکيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مي نمايد.
رأي هيأت عمومي
الف- مستنبط از ماده 105 قانون« مالياتهاي مستقيم» مصوب 1366 با اصلاحات بعدي آن و تبصره ماده 141 قانون مزبور، رسيدگي به درآمدهاي معاف از ماليات مستلزم تفکيک، جداسازي و تسهيم هزينه هاي اختصاصي و مرتبط به آن است تا هزينه درآمدهاي معاف از درآمد مشمول ماليات مودي کسر نشود.همان گونه که واحدهاي مالياتي نمي توانند در سود درآمدهاي معاف دخل و تصرفي کنند و بايد عيناً از درآمد مشمول ماليات خارج نمايند،بديهي است که بايد براي تشخيص سود معاف هزينه هاي مرتبط و اختصاصي از درآمد معاف کسر شود تا سود معاف مشخص گردد. در نتيجه در صورتي که درآمدهاي معاف از ماليات داراي هزينه مستقيم باشد،به حساب آن درآمد منظور مي شود و طبق مواد 147 و 148 قانون مالياتهاي مستقيم،از درآمدهاي غير معاف قابل کسر نخواهد بود.عليهذا بند 6 بخشنامه معترض عنه که جهت تاکيد و اتخاذ رويه واحد در امر رسيدگي مالياتي صادر شده مغايرتي با قانون نداشته و خارج از حدود اختيارات مرجع وضع آن تشخيص نگرديد. ب- به موجب بند 8 بخشنامه مورد شکايت مقرر گرديد:« در صورتي که مؤديان مالياتي از محل تسهيلات دريافتي به ساير اشخاص از جمله شرکاء، سهامداران، مديران و اشخاص وابسته موضوع ماده 129 قانون تجارت به عنوان وام، قرض و يا به هر عنوان ديگر پرداخت نمايند، هزينه تأمين مالي مربوط به تناسب مبالغ پرداختي مزبور به عنوان هزينه قابل قبول محسوب نخواهد شد.»نظر به اينکه طبق بند 18 ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم،هزينه هاي سود و کارمزدي که براي انجام دادن عمليات موسسه به بانک ها،صندوق تعاون و همچنين موسسات اعتباري غير بانکي مـجاز پـرداخت شـده يا تخـصيص يـافـتـه باشد،جزء هزينه هاي قابل قبول موسسه مي باشد و به استناد ماده 147 قانون مالياتهاي مستقيم،هزينه هايي که منحصراً مربوط به تحصيل درآمد موسسه در دوره مالي مربوط باشد به عنوان هزينه هاي قابل قبول تلقي مي گردد و پرداخت وام يا قرض به اشخاص مذکور مغاير با عمليات موسسه و حکم مقنن مي باشد،از اين حيث فراز اول اين بند از بخشنامه مورد اعتراض،مغايرتي با قانون نداشته و قابل ابطال نمي باشد.ليکن قسمت اخير بند مذکور به شرح بين الهلالين«يا به هر نوع عنوان ديگر» به لحاظ اينکه موجب عدم قبول هزينه هاي حائز شرايط مصرح در ساير بندهاي ماده 148 قانون مالياتهاي مستقيم مي گردد،اطلاق آن خلاف قانون تشخيص و مستنداً به بند 1 ماده 19 و مواد 20 و 42 قانون ديوان عدالت اداري از تاريخ صدور ابطال مي گردد. ج- چنانچه تسهيلات دريافتي مربوط به خريد ماشين آلات يا ايجاد دارايي باشد هزينه هاي مالي(اعم از سود يا کارمزد) به قيمت تمام شده قبل از بهره برداري اضافه شده و از مأخذ قيمت تمام شده در سنوات بعد برابر جدول استهلاکات موضوع ماده 151 قانون مالياتهاي مستقيم و با رعايت ماده 150 قانون مزبور و تبصره هاي ذيل آن قابل استهلاک خواهد بود.ليکن از تاريخ شروع بهره برداري به بعد،سود و يا کارمزد پرداختي(هزينه هاي مالي)جزء هزينه هاي مربوط به تسهيلات دريافتي و استقراض تلقي و انعکاس آن در بهاي تمام شده دارايي ها صحيح نبوده و بايد مطابق عرف حسابداري و حسابرسي و استانداردهاي حسابداري جزء هزينه مالي دوره و با رعايت بند 18 ماده 145 قانون مالياتهاي مستقيم به عنوان هزينه قابل قبول سال مالي اشخاص تلقي گردد. لذا بند 10 بخشنامه مورد شکايت به لحاظ محدود کردن و عدم قبول چنين هزينه اي(از تاريخ شروع بهره برداري)جزء هزينه هاي مالي دوره، مغاير قانون و خارج از اختيارات مرجع صدور آن تشخيص و به استناد بند 1 ماده 19 و ماده 42 قانون ديوا عدالت اداري ابطال مي شود. د- نظر به اينکه مطابق بند 2 ماده 145 قانون « مالياتهاي مستقيم سود يا جوايز متعلق به حساب هاي پس انداز و سپرده هاي مختلف نزد بانکهاي ايراني يا موسسات غير بانکي مجاز از پرداخت ماليات معاف بوده» و همچنين به موجب بند 18 از ماده 148 قانون مذکور«سود و کارمزدي که براي انجام دادن عمليات موسسه به بانکها، صندوق تعاون و همچنين موسسات اعتباري غير بانکي مجاز پرداخت شده يا تخصيص مي يابد، جزء هزينه هاي قابل قبول محسوب مي شود» لذا بند 11 بخشنامه معترض عنه که هزينه تسهيلات مالي دريافتي از بانکها، صندوق تعاون و همچنين موسسات اعتباري غير بانکي مجاز را به نسبت مبلغ پس انداز يا سپرده هاي مذکور در اجراي بند 2 ماده 145 قابل قبول ندانسته، به لحاظ مقيد نمودن حکم قانونگذار به شرح فوق الذکر خارج از حدود اختيارات سازمان امور مالياتي و خلاف قانون تشخيص و مستنداً به بند 1 ماده 19 و مواد 20 و 42 قانون ديوان عدالت اداري از تاريخ صدور ابطال مي شود. هـ- نظر به اينکه در تبصره ماده 145« قانون مالياتهاي مستقيم» صراحتاً بيان شده: « در مواردي که در قانون مالياتهاي مستقيم به بانکها اشاره ميشود، امتيازات، تسهيلات، ترجيحات و تکاليف ذکر شده شامل مؤسسات اعتباري غير بانکي که به موجب قانون يا با مجوز بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران تأسيس شدهاند يا ميشوند، نيز خواهد شد.» و قانونگذار در ماده 104 قانون مذکور، ماليات تکليفي5 درصد را از محل کارمزد پرداختي به بانکها و صندوق تعاون و موسسات اعتباري غير بانکي مجاز مستثني نموده است، به وضوح چنين امتيازاتي را براي موسسات اعتباري غير بانکي فاقد مجوز از بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران در نظر نگرفته، در نتيجه موسسات مذکور مکلف به اجراي ماده 104 قانون فوق الذکر مي باشند.با توجه به اينکه دريافتي موسسات مالي و اعتباري غير مجاز و ساير شرکتها و صندوق هاي فاقد مجوز از بانک مرکزي صرفاً تحت عنوان کارمزد مي باشد و اساساً چنين موسساتي مجاز به دريافت سود نمي باشند، هر چند که در قراردادها بر خلاف قانون و براي فرار از پرداخت ماليات 5 درصد علي الحساب موضوع ماده 104 قانون ياد شده، اقدام به تفکيک سود و کارمزد مي نمايند، بنابراين بند 12 بخشنامه معترض عنه مغاير قانون و خارج از حدود و اختيارات تشخيص نگرديد.
محمد جعفر منتظري رئيس هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
برچسبها: تسهيم هزينه هاي مشترک بين درآمد هاي معاف ومشمول101, 1376, 232 و بخشنامه هاي مرتبط |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه ششم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:1 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||
|
دارندگان بیمه نامه شخص ثالث به خاطر داشته باشند که بر اساس قانون، مراجع قضایی بیمه نامه مذکور را در صورت وقوع حادثه رانندگی بعنوان وثیقه قبول می نمایند.
صنعت بیمه - بیمه شخص ثالث در کشور ما بیمه نامه ای اجباری بوده و چنانچه فردی خودرو را بدون این بیمه نامه به حرکت درآورد مرتکب خلاف شده است و پلیس راهنمایی و رانندگی موظف است خودرو را تا تهیه بیمه نامه متوقف نماید. به گزارش سایت تخصصی صنعت بیمه، نکته دیگر در مورد بیمه نامه شخص ثالث مبلغ دیه می باشد. نرخ دیه هر ساله توسط رییس قوه قضاییه تعیین و ابلاغ می شود. همچنین بر اساس مصوبه هیات وزیران، حداقل نرخ قابل فروش برای تعهد جانی در بیمه نامه شخص ثالث، به میزان دیه کامل یک مرد مسلمان در ماه حرام می باشد. این بدان معنی است که شرکتهای بیمه حق فروش بیمه نامه با تعهد جانی کمتر از میزان فوق را ندارند. این مساله برای جامعه بسیار مفید می باشد زیرا در صورت وقوع تصادفات منجر به خسارت جانی، مقصر حادثه بطور کامل تحت پوشش بیمه بوده و به زندان نمی رود. دارندگان بیمه نامه شخص ثالث به خاطر داشته باشند که بر اساس قانون، مراجع قضایی بیمه نامه مذکور را در صورت وقوع حادثه رانندگی بعنوان وثیقه قبول می نمایند. به عنوان مثال قیمت بیمه نامه خودروی 4سیلندر (که پراید، پیکان و رنو نباشد) را محاسبه می نماییم:
البته در صورتیکه در سالهای قبل از بیمه نامه استفاده نشده باشد به ازای سالهای مختلف و براساس جدول درصدهای تخفیف عدم خسارت نسبت به حق بیمه متعلقه، درصدی از حق بیمه کاسته می شود مثلا اگر فردی به مدت 5 سال از محل بیمه نامه شخص ثالث خود خسارت نگرفته باشد 30 درصد از حق بیمه آن کاسته می شود. همچنین در صورتیکه از بیمه نامه استفاده شده باشد مطابق جدول درصد افزایش حق بیمه بر اساس نوع و تعداد خسارت، درصدی به حق بیمه اضافه می شود. باید کلیه موارد در این جدول با دقت مطالعه شود زیرا نکات مختلفی در آن ذکر شده است. یکی از این نکات اضافه شدن مبلغ حق بیمه به میزان 20% برای وسایل نقلیه سواری با کاربری آژانس، تاکسی، کرایه و مسافرکش شخصی درون شهری می باشد. منبع مطلب:پول نیوز برچسبها: نحوه محاسبه قیمت بیمه نامه شخص ثالث |
||||||||||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه پنجم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:3 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||
|
|
|
|||
|
منبع مطلب:جامعه حسابداران رسمی ایران |
||||
|
+
نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 9:16 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||
|
|
|
|||
|
الف ـ در مواردي که طبق جدول مذکور در مادة 151 اين قانون براي استهلاک، نرخ تعيين شود نرخها ثابت بوده و در هر سال مابهالتفاوت قيمت تمامشدة مال مورد استهلاک و مبلغي که درسالهاي قبل برايآن به عنوان استهلاک منظور شده است اعمال ميگردد. ب ـ در مواردي که طبق جدول مذکور در مادة 151 اين قانون مدت تعيين شده، در هر سال به طور مساوي از قيمت تمام شدة مال به نسبت مدت مقرر، استهلاک منظور ميگردد. تبصرة 1 ـ هزينة مربوط به تغيير يا تعمير اساسي دارايي قابل استهلاک جزء قيمت تمامشدة دارايي محسوب ميشود. تبصرة 2 ـ مؤسسات ميتوانند هزينههاي نرمافزاري خود راحداکثر تا پنج سال مستهلک کنند. تبصرة 3 ـ مؤسسات ميتوانند آن مقدار از داراييهاي ثابت استهلاکپذير را که براي بازسازي، جايگزيني خطوط توليد يا توسعه و تکميل خريداري گرديده است، با دو برابر نرخ يا نصف مدت استهلاک پيش بيني شده در جدول استهلاکات موضوع مادة (151) اين قانون حسب مورد مستهلک کنند. تبصرة 4 ـ در اجارههاي سرمايهاي داراييهاي ثابت استهلاکپذير، نحوة انعکاس هزينة استهلاک در دفاتر طرفين معامله بر اساس استانداردهاي حسابداري خواهد بود.
شماره: 13869/2768/211 تاريخ:07/08/1384 پيوست:دارد
اداره کل امور مالياتي استان شوراي عالي مالياتي اداره کل امور مالياتي دفتر فني مالياتي دفتر هيأت عالي انتظامي مالياتي دبيرخانه هياتهاي موضوع ماده 251 مکرر دادستاني انتظامي مالياتي سازمان حسابرسي جامعه حسابداران رسمي ايران
تصوير تصويب نامه شماره 27939/ت33392هـ مورخ هيات محترم وزيران مبني بر تصويب آيين نامه اجرايي ماده (62) تنفيذي قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران موضوع ماده (7) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران جهت اطلاع و بهره برداري به پيوست ارسال مي گردد
علي اکبر سميعي
شماره :27939/ت33392هـ تاريخ : 08/05/1384 پيوست:
وزارت امور اقتصادي و دارايي – سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور
هيئت وزيران در جلسه مورخ 8/4/1384 بنا به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي و به استناد ماده (62)تنفيذي قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران ، موضوع ماده (7) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران – مصوب 1383- آيين نامه اجرايي ماده ياد شده رابه شرح زير تصويب نمود :
آيين نامه اجرايي ماده (62) تنفيذي قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران موضوع ماده (7) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران”
ماده1- کليه شرکتهاي دولتي که صددرصد سهام آنها متعلق به دولت و يا متعلق به شرکتهاي مذکور هستند ، مکلفند طي برنامه چهارم توسعه يک بار داراييهاي ثابت (مشهود و غير مشهود) خود در برابر ضوايط مقرر در اين آيين نامه طبق نظر کارشناسان منتخب مجمع عمومي ارزيابي و مازاد حاصل نسبت به قيمت دفتري را پس از ارايه گزارش بازرس قانوني در مجمع عمومي مطرح و حسب مورد به حساب افزايش سرمايه دولت و يا شرکت دولتي مربوط در شرکتهاي دولتي ياد شده منظور نمايند. ماده2- قيمت دفتري جديد شامل اضافه ارزش ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت استهلاک پذير مي باشد و هزينه استهلاکات آنها از جمله هزينه هاي قابل قبول مالياتي محسوب مي شود. ماده3- اضافه ارزش ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت ، مشمول ماليات بردرآمد و ساير انواع مالياتها از جمله حق تمبر نمي شود. ماده4- نحوه استهلاک داراييهاي ثابت تجديد ارزيابي شده استهلاک پذير از لحاظ ماخذ استهلاک و تاريخ شروع محاسبه استهلاک ، تابع مقررات قانون مالياتهاي مستقيم و بر اساس نرخ جدول استهلاک قانون مزبور خواهد بود. ماده5- شرکتهاي دو.لتي که مشمول قوانين و مقررات عمومي بر آنها مستلزم ذکر يا تصريح نام است از جمله شرکت ملي نفت ايران و کليه شرکتهاي فرعي آن و سازمان صنايع ملي ايران و شرکتهاي تابع و مرکز تهيه و توزيع کالا مشمول اين آيين نامه مي باشند.
محمد رضا عارف معاون اول رئيس جمهور
تاريخ: 22/06/1383 پيوست:دارد
اداره کل امور مالياتي دفتر سازمان حسابرسي جامعه حسابداران رسمي شورايعالي مالياتي هيات عالي انتظامي مالياتي دادستاني انتظامي مالياتي دانشکده امور اقتصادي
باتوجه به اهميت گزارشات حسابرسي مالياتي موضوع ماده 272قانون مالياتهاي مستقيم و به منظور ارتقاء کيفي گزارشهاي ياد شده و همچنين کاهش ابهامات و اختلافات فيمابين حسابداران رسمي و ماموران مالياتي و بنا به اختيار حاصل از بند (د) ماده 272 قانون مذکور بدينوسيله مفاد بندهاي 8،7،6 و تبصره بند 8 دستورالعمل حسابرسي مالياتي شماره 3465/467/213 مورخ 27/5/1382 حذف و متن زير جايگزين آنها مي گردد : بند 6- در صورتي که قبل و يا بعداز صدور برگ تشخيص ، حسب اطلاعات و مدارک به دست آمده نسبت به گزارش حسابرسي مالياتي در خصوص رعايت قوانين و مقررات تجاري ، مالياتي و ساير قوانين و مقررات مرتبط با فعاليت شخص مورد رسيدگي ، تنها در مورد عدم ثبت فعاليتهاي مالي به بررسي اسناد و دفاتر نياز باشد ، اداره امور مالياتي موضوع را کتباً از حسابدار رسمي يا موسسه حسابرسي و مو دي حسب مورد استعلام خواهد نمود. بند 7- در صورتي که قبل از صدور برگ تشخيص ماليات نسبت به گزارش حسابرسي مالياتي در خصوص تعيين درآمد مشمول ماليات براساس قوانين و مقررات مالياتي به ويژه مقررات فصل هزينه هاي قابل قبول و استهلاکات و اظهارنظر نسبت به مالياتهايي که مودي به موجب قانون مکلف به کسر و پرداخت آن به سازمان امور مالياتي کشور بوده است (مالياتهاي تکليفي ) به توضيحات تکميلي و مدارکي نياز باشد بايد مطابق بند (6) فوق اقدام شود. مودي يا يا حسابدار رسمي يا موسسه حسابرسي مکلف است ، حداکثر ظرف يکماه از تاريخ ابلاغ ، اسناد و مدارک و دفاترموضوع بند (6) و توضيحات و اطلاعات تکميلي و مدارک موضوع اين بند را حسب مورد به اداره امور مالياتي مربوط ارائه نمايد. در صورت احراز عدم ثبت فعاليت مالي ، يا در صورت عدم ارائه اسناد و مدارک و دفاتر و يا عدم ارائه توضيحات تکميلي و مدارک در مهلت فوق ، ماموران مالياتي مربوط با توجه به اطلاعات و اسناد و مدارک به دست آمده حسب مورد مطابق بند (2) يا (3) ماده 97قانون مالياتهاي مستقيم رفتار و نسبت به تعيين درآمد مشمول ماليات و مطالبه ماليات متعلق و يا مالياتهاي تکليفي طبق مقررات مربوط اقدام خواهند نمود. بند 8- در موارديکه استعلام بعمل آمده در خصوص اعمال معافيتهاي مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم و ساير قوانين ذيربط باشد چنانچه در مهلت موضوع بند (7) اين دستورالعمل از طرف حسابرس مالياتي پاسخي داده نشود و يا پاسخ ارائه شده توسط حسابرس مالياتي مورد قبول اداره امور مالياتي (مميزکل ) قرار نگيرد در اين صورت اداره امو ر مالياتي با قبول رسيدگي و تعيين درآمد مشمول ماليات قبل از کسر معافيت توسط حسابرس مالياتي ، نسبت به چگونگي اعمال معافيتها و تعيين ماليات مطابق قوانين و مقررات مالياتهاي مستقيم و بخشنامه ها و آراءشوراي عالي مالياتي و دستورالعمل هاي سازمان امور مالياتي کشور اقدام خواهد نمود.
غلامرضا حيدري کرد زنگنه رييس کل سازمان امور مالياتي کشور
شماره:3465/467/213 تاريخ:27/05/1382 پيوست:
دستورالعمل حسابرسي مالياتي براي حسابداران رسمي و مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران
نمونه گزارش حسابرسي مالياتي موضوع ماده 272 الحاقي قانون مالياتهاي مستقيم توسط سازمان امور مالياتي کشور تنظيم و جهت استفاده سازمان حسابرسي و حسابداران رسمي منتشر شده لذا سازمان حسابرسي و حسابداران رسمي و مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران ملزم هستند در تهيه گزارش شرکتها و مؤسسات مورد حسابرسي دقيقاً وفق فرم مذکور عمل نمايند،به نحوي که پاسخ مندرجات تمامي قسمتهاي آن از جمله معاملات با اشخاص ثالث،مالياتهاي تکليفي و هزينه هادقيقاً داده شود. علاوه بر لزوم دقيق در مندرجات فرم ياد شده و پاسخگويي به هر يک از موارد، حسابداران مزبور در رسيدگي و تنظيم گزارش ملزم به رعايت قوانين و مقررات مالياتي و اسـتانـداردهـاي حـسابرسـي مـي باشند که در اين مقوله به ذکر برخي نکات مهم به شرح زير اکتفا مي شود: - ضمناً در بندهاي ذيل منظور از حسابرس مالياتي،سازمان حسابرسي يا حسابداران رسمي يا مؤسسات رسمي عضو جامعه حسابداران رسمي مي باشد. 1- مبناي تعيين درآمد مشمول ماليات، قانون مالياتهاي مستقيم و مقررات مربوط به آن است که عندالاقتضاء با در نظر گرفتن ساير قوانين موضوعه از جمله قانون تجارت،قانون محاسبات عمومي،قوانين بودجه سنواتي و اساسنامه قانوني شرکتهاي دولتي و استانداردهاي حسابداري(تا آن حد که مغايرت آشکار با قانون مالياتهاي مستقيم نداشته باشد) اعمال مي شود. 2- در تعيين درآمد مشمول ماليات،چنانچه در مواردي قانون مالياتهاي مستقيم صراحتي نسبت به موضوع نداشته ولي ساير قوانين موضوعه داراي حکم معين در مورد باشند،حکم مزبور ملاک عمل قرار خواهد گرفت. با اين توضيح که در موارد سکوت و ابهام، به ترتيب آراء ابلاغ شده شوراي عالي مالياتي و نير بخشنامه ها و دستورالعملهاي سازمان امور مالياتي کشور،استانداردهاي حسابداري ملاک عمل خواهد بود. 3- در تعيين درآمد مشمول ماليات،شرايط و احکام هزينه هاي قابل قبول و استهلاکات موضوع فصل دوم از باب چهارم(مواد 147 تا 151) قانون مالياتهاي مستقيم و مصوبات هيأت وزيران و وزير امور اقتصادي و دارائي حسب مورد درباره هزينه هاي قابل قبول ملاک عمل خواهد بود. 4- هر گاه حسابرس مالياتي در اجراي بند الف ماده 272 قانون مالياتهاي مستقيم به موارد ايرادي برخورد نمايدکه به اعتبار دفاتر خللي وارد ننمايد و تعيين درآمد واقعي مشمول ماليات امکان پذير باشد ضمن درج موارد ايراد در گزارش خود، درآمد مشمول ماليات را تعيين خواهد کرد و در صورتي که دفاتر و اسناد مدارک مزيور براي محاسبه درآمد مشمول ماليات به نظر حسابرس مالياتي به علت عدم رعايت موازين و آيين نامه مربوط به روش نگه داري دفاتر و اسناد و مدارک و نحوه ثبت وقايع مالي و چگونگي تنظيم صورتهاي مالي نهايي مورد قبول واقع نشود بايد دلايل رد دفاتر را حداکثر ظرف يک ماه پس از انقضاي مهلت تسليم اظهارنامه به اداره امور مالياتي ذيربط و مؤدي کتباً اعلام نمايد تا اداره امور مالياتي نظر هيأت موضوع بند 3 ماده 97 قانون مذکور را اخذ نمايد.چنانچه نظر هيأت موضوع بند 3 ماده 97 قانون فوق الذکر مبني بر تائيد اعتبار دفاتر باشد نظر هيأت بايد بوسيله اداره امور مالياتي حداکثر ظرف پنج(5)روز بعد از صدور رأي و يا حداکثر تا بيست روز(20) روز قبل از انقضاي مهلت رسيدگي مذکور در تبصره يک ماده 272 جهت ادامه رسيدگي و تعيين درآمد مشمول ماليات به حسابرس مالياتي ابلاغ شود. در صورتيکه نظر هيأت مبني بر رد دفاتر باشد در اين حالت اداره امور مالياتي ضمن اعلام مراتب به حسابرس مالياتي ظرف مهلت اخيرالذکر مطابق مقررات موضوعه نسبت به تعيين درآمد مشمول ماليات اقدام خواهد نمود. 5- چنانچه تا موعد مقرر ترازنامه و حساب سود و زيان يا حساب درآمد و هزينه و حساب سود و زيان حسب مورد تسليم اداره امور مالياتي ذيربط نشده باشد رسيدگي و تعيين درآمد مشمول ماليات به عهده اداره امور مالياتي خواهد بود. 6- در صورتي که قبل و يا بعد از صدور برگ تشخيص ماليات،اطلاعات و مدارک بدست آمده حاکي از فعاليتهاي مکتوم و ثبت نشده باشد و نياز به بررسي دفاتر و اسناد و مدارک باشد اداره امور مالياتي(مميز کل) موضوع را کتباً از حسابرس مالياتي يا مؤدي حسب مورد استعلام خواهد نمود،حسابرس مالياتي يا مؤدي مکلف است ظرف يک ماه از تاريخ دريافت استعلام در خصوص موضوع نظر خود را به اداره امور مالياتي اعلام نمايد. در صورت احراز موضوع درآمد مشمول ماليات اين بخش از فعاليت مؤدي توسط اداره امور مالياتي مربوط مطابق قوانين و مقررات مالياتي تعيين خواهد شد. متن اصلاحيه بند 6 بر اساس بخشنامه شماره 10264/2559/230 مورخ 22/06/1383 6- در صورتي که قبل و يا بعد از صدور برگ تشخيص،حسب اطلاعات و مدارک به دست آمده نسبت به گزارش حسابرسي مالياتي در خصوص رعايت قوانين و مقررات تجاري، مالياتي و ساير قوانين و مقررات مرتبط با فعاليت شخص مورد رسيدگي،تنها در مورد عدم ثبت فعاليتهاي مالي به بررسي اسناد و دفاتر نياز باشد،اداره امور مالياتي موضوع را کتباً از حسابدار رسمي يا مؤسسه حسابرسي و مؤدي حسب مورد استعلام خواهد نمود. 7- در صـورتـي کـه قبـل از صـدور بـرگ تشـخيص مـاليات نسبت به گزارش حسابرسي مالياتي در خصوص بندهاي ب و ج ماده(272) قانون مالياتهاي مستقيم به توضيحات تکميلي نياز باشد اداره امور مالياتي(مميز کل) موضوع را کتباً از حسابرس مالياتي استعلام خواهد نمود. متن اصلاحيه بند 7 بر اساس بخشنامه شماره 10264/2559/230 مورخ 22/06/1383 7- در صورتي که قبل صدور برگ تشخيص ماليات نسبت به گزارش حسابرسي مالياتي در خصوص تعيين درآمد مشمول ماليات بر اساس قوانين و مقررات مالياتي به ويژه مقررات فصل هزينه هاي قابل قبول و استهلاکات و اظهارنظر نسبت به مالياتهايي که مؤدي به موجب قانون مکلف به کسر و پرداخت آن به سازمان امور مالياتي کشور بوده است(مالياتهاي تکليفي)به توضيحات تکميلي و مدارکي نياز باشد بايد مطابق بند (6) فوق اقدام شود. مؤدي يا حسابدار رسمي يا مؤسسه حسابرسي مکلف است،حداکثر ظرف يک ماه از تاريخ ابلاغ، اسناد و مدارک و دفاتر موضوع بند (6) و توضيحات و اطلاعات تکميلي و مدارک موضوع اين بند را حسب مورد به اداره امور مالياتي مربوط ارائه نمايد.در صورت احراز عدم ثبت فعاليت مالي، يا در صورت عدم ارائه اسناد و مدارک و دفاتر و يا عدم ارائه توضيحات تکميلي و مدارک در مهلت فوق، ماموران مالياتي مربوط با توجه به اطلاعات و اسناد و مدارک به دست آمده حسب مورد مطابق بند (2) يا (3) ماده 97 قانون مالياتهاي مستقيم رفتار و نسبت به تعيين درآمد مشمول ماليات و مطالبه ماليات متعلق و يا مالياتهاي تکليفي طبق مقررات مربوط اقدام خواهند نمود. 8- حسابرس مالياتي بايد ظرف يک ماه از تاريخ دريافت استعلام اطلاعات تکميلي را به اداره امور مالياتي مربوط اعلام نمايد و چنانچه حسابرس مالياتي در مهلت مقرر پاسخ استعلام را ندهد، درآمد مشمول ماليات و يا مالياتهاي تکليفي اين بخش از فعاليتهاي مؤدي توسط اداره امور مالياتي ذيربط مطابق قوانين و مقررات مربوط تعيين خواهد شد. متن اصلاحيه بند 8 بر اساس بخشنامه شماره 10264/2559/230 مورخ 22/06/1383 8- در موارديکه استعلام به عمل آمده در خصوص اعمال معافيتهاي مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم و ساير قوانين ذيربط باشد چنانچه در مهلت موضوع بند(7) اين دستورالعمل از طرف حسابرس مالياتي پاسخي داده نشود و يا پاسخ ارائه شده توسط حسابرس مالياتي مورد قبول اداره امور مالياتي(مميز کل)قرار نگيرد در اين صورت اداره امور مالياتي با قبول رسيدگي و تعيين درآمد مشمول ماليات قبل از کسر معافيت توسط حسابرس مالياتي،نسبت به چگونگي اعمال معافيتها و تعيين ماليات مطابق قوانين و مقررات مالياتهاي مستقيم و بخشنامه ها و آراء شوراي عالي مالياتي و دستورالعملهاي سازمان امور مالياتي کشور اقدام خواهد نمود. تبصره- در موارديکه استعلام به عمل آمده در خصوص اعمال معافيتهاي مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم و ساير قوانين ذيربط باشد چنانچه در مهلت مقرر از طرف حسابرس مالياتي پاسخي داده نشود و يا پاسخ ارائه شده توسط حسابرس مالياتي مورد قبول اداره امور مالياتي(مميز کل) قرار نگيرد. در اينصورت اداره امور مالياتي با قبول رسيدگي و تعيين درآمد مشمول ماليات قبل از کسر معافيت توسط حسابرس مالياتي نسبت به چگونگي اعمال معافيتها و تعيين ماليات مطابق قوانين و مقررات مالياتهاي مستقيم و بخشنامه ها و آرا شوراي عالي مالياتي و دستورالعملهاي سازمان امور مالياتي کشور اقدام خواهد نمود. بـر اسـاس بـخشنامه شـماره 10264/2559/230 مـورخ 22/06/1383تبصره بند 8 حذف مي گردد. 9- کليه درآمدهاي ابرازي يا شناخته شده توسط حسابرس مالياتي از جمله درآمد حاصل از تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي مشمول ماليات است،مگر آنکه دلايل قانوني مبني بر معافيت تمام يا برخي اقلام اقامه شده و يا به لحاظ تعلق ماليات به طريق خاص(مواردي که طبق مقررات قانون مالياتهاي مستقيم داراي نرخ جداگانه اي هستند مانند نقل و انتقال قطعي املاک،حق واگذاري محل،درآمد اجاره،انتقال سهام، سود حاصل از سرمايه گذاري و ............)،از شمول ماليات بر درآمد اشخاص حقوقي موضوع ماده 105 اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مستثني شده باشد. 10- در مورد تعديلات بايستي کليه اقلام بستانکار حساب تعديلات سنواتي به درآمد شمول ماليات افزوده شود.مگر آنکه به طريقي در درآمد مشمول ماليات سنوات قبل منظور شده و يا از معافيت مالياتي قانوني برخوردار باشد و يا طرف حساب ان هزينه اي بوده که بوسيله ماموران مالياتي غير قابل قبول تلقي و از حساب هزينه برگشت شده باشد و اقلام بدهکار حساب تعديلات سنواتي نيز،چنانچه ماهيت هزينه قابل قبول را داشته و قبلاً به حساب هزينه منظور نشده باشد.بايد جز هزينه هاي قابل قبول محسوب شود. 11- فعاليتهايي که درآمد آن به موجب قوانين و مقررات از پرداخت ماليات معاف و يا مشمول نرخ جداگانه اي بوده، زيان مربوط به آن فعاليتها قابل کسر از درآمدها نبوده، و هزينه هاي مرتبط با آنها جزء هزينه هاي قابل قبول منظور نخواهد شد.توجه شود که در صورت منفک نبودن هزينه،قدرالسهم مربوط به فعاليتهاي معاف و غير معاف بايستي با روشهاي مناسب محاسبه و منظور گردد. 12- چون بررسيهائي که در حسابرسي مالياتي انجام مي شود،عمدتاً در حسابرسي عمومي صـورتهاي مالي نيز اجرا مي شود(به جز مواردي که از حيث مالياتي نياز به بررسي بيشتر و يا رسيدگي هاي خاص مي باشد)،از اين رو توصيه مي شود که به منظور حسابرسي هر چه جامعتر و پرهيز از دوباره کاري،حسابرسي صورتهاي مالي را طوري برنامه ريزي و اجرا کنند که ضمن آن قادر به حسابرسي مالياتي و در پي آن تهيه گزارش حسابرسي مالياتي نيز باشند. مواردي که در فرم نمونه گزارش حسابرسي مالياتي ذکر شده،بايد ابتدا با کاربرگهاي حسابرسي صورتهاي مالي مطابقت داده شود و با عنايت به نتايج آن،هر مورد که نيازمند بررسي بيشتر مي باشد،مشخص و راجع به آن رديابي و رسيدگيهاي لازم صورت پذيرد. ضـمـناً کاربـرگهاي حسابرسي مالياتي بايد در پرونده جداگانه اي به نام پرونده مالياتي بايگاني و خلاصه اي از وضعيت مالياتي هر سال به ترتيب در پرونده هاي جاري و دائمي در قسمتهاي مربوط نگهداري شود. 13- چنانچه حسابرس مالياتي در رسيدگيهاي خود به مواردي برخورد نمايد که تشريح آنها ضمن قسمتهاي منظور شده در فرم ميسر نيست،بايستي طي يادداشتهاي جداگانه ضميمه فرم گزارش،توضيحات لازم را بدهد. 14- گزارش حسابرسي مالياتي تنظيمي طبق نمونه فوق الاشعار همراه با مستندات مربوط به انضمام گزارش حسابرسي مالي بايد به مؤدي تسليم و از طريق مؤدي در اختيار اداره امور مالياتي قرار گيرد. 15- از آنجا که براي امر حسابرسي مالياتي دسترسي به ترازنامه و حساب سود و زيان و ساير اسناد و مدارک و اطلاعات و سوابق مالياتي ضروري است،ادارات امور مالياتي ذيربط در صورت مراجعه حسابرس مالياتي، همکاري هاي لازم را معمول و پرونده مالياتي و اسناد و مدارک مربوط را در اختيار آنها قرار خواهند داد و ضمناً در صورت بروز اشکال در اين خصوص و هر مورد حقوقي و اجرائي و اداري ديگر،حسابداران مذکور مي توانند حسب مورد به معاونتهاي سازمان امور مالياتي کشور جهت رفع اشکال مراجعه نمايند.
مـفـاد بـندهاي 6 و 7و 8 و تـبصـره بنـد 8 ايـن دستـورالعـمل بر اساس بخشنامه شماره 10264/2559/230 مورخ 22/06/1383 تغيير کرده است.
شماره :35072/3664/211 تاريخ :18/06/81 پيوست: دارد
سازمان اموراقتصادي و دارايي استان اداره کل
در اجراي ماده 272 قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 27/11/1381 دستورالعمل حسابرسي مالياتي و يک نسخه فرم نمونه گزارش حسابرسي مـالـياتي و يـک نـسخه فـرم نـمونه گزارش حسابرسي مالياتي مربوط به عملکرد 1380 موديان مالياتي جهت اطلاع واقدام لازم به پيوست ارسال مي گردد.
بخشنامه 56358/200/ ص مورخ 11/6/1388 جايگزين بخشنامه فوق گرديد.
عيسي شهسوار خجسته
دستورالعمل حسابرسي مالياتي براي حسابداران رسمي و موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران
فرم نمونه گزارش حسابرسي مالياتي موضوع ماده 272 الحاقي قانون مالياتهاي مستقيم توسط سازمان امورمالياتي کشور تنظيم وجهت استفاده حسابداران رسمي منتشر شده ، لذا حسابداران رسمي و مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران ملزم هستند درتهيه گزارش شرکتها و موسسات مورد حسابرسي دقيقاً وفق فرم مذکور عمل نمايند بنحويکه پاسخ مندرجات تمامي قسمتهاي آن از جمله معاملات با اشخاص ثالث، مالياتهاي تکليفي و هزينه ها دقيقاً داده شود. علاوه بر لزوم تدفيق در مندرجات فرم ياد شده و پاسخگوئي به هريک ازموارد، حسابداران مزبور در رسيدگي و تنظيم گزارش ملزم به رعايت قوانين و مقررات مالياتي و نيز تمامي مقررات مالي مربوط و اصول و رويه ها و استانداردهاي حسابداري و حسابرسي ميباشند که دراين مقوله به ذکر برخي نکات مهم بشرح زير اکتفا مي شود: 1- مبناي تعيين درآمد مشمول ماليات، قانون مالياتهاي مستقيم ومقررات مربوط به آن است که عندالاقتضاء با در نظر گرفتن ساير قوانين موضوعه از جمله قانون تجارت ، قانون محاسبات عمومي ، قوانين بودجه سنواتي و اساسنامه قانوني شرکتهاي دولتي و استانداردهاي حسابداري (تا آن حد که مغايرت آشکار باقانون مالياتهاي مستقيم نداشته باشد) ، اعمال مي شود. 2- درتعيين درآمد مشمول ماليات، چنانچه درمواردي قانون مالياتهاي مستقيم صراحتي نسبت به موضوع نداشته ولي ساير قوانين موضوعه داراي حکم معين درآن مورد باشند، حکم مزبور ملاک عمل قرار خواهد گرفت، با اين توضيح که در موارد سکوت و ابهام ، تبعيت از آراء ابلاغ شده شوراي عالي مالياتي و نيز بخشنامه ها و دستورالعملهاي سازمان امورمالياتي کشور الزامي خواهد بود. 3- درتعيين درآمد مشمول ماليات، شرايط و احکام هزينه هاي قابل قبول و استهلاکات موضوع فصل دوم از باب چهارم(مواد 147 تا 151)قانون مالياتهاي مستقيم و مصوبات هيات وزيران و وزير اموراقتصادي ودارائي حسب مورد درباره هزينههاي قابل قبول ملاک عمل خواهد بود. 4- چنانچه تعيين درآمد مشمول ماليات توسط حسابرس به دلايلي ازجمله لزوم تشخيص بطريق علي الراس بنابه جهات موضوع ماده 97 قانون مالياتهاي مستقيم و يا موارد مندرج در تبصره يک ماده 5 آئين نامه اجرائي تبصره 4 قانون استفاده از خدمات تخصصي و حرفه اي حسابداران رسمي ميسر نباشد، بايستي موضوع توسط حسابرس نامبرده مستدلا به مودي و اداره امورمالياتي مربوط کتباً اعلام شود. 5- کليه درآمدهاي ابزاري يا شناخته شده توسط حسابرس ازجمله درآمد حاصل از تعيين دارائيها وبدهيهاي ارزي مشمول ماليات است، مگر آنکه دلايل قانوني مبني بر معافيت تمام يا برخي اقلام اقامه شود و يا بلحاظ تعلق ماليات بطريق خاص ( مانند ماليات نقل و انتقال قطعي املاک وحق واگذاري محل و انتقال سهام)، ازشمول ماليات بردرآمد اشخاص حقوقي موضوع ماده 105 اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مستثني شده باشد. 6- درمورد تعديلات، بايستي کليه اقلام بستانکار حساب تعديلات سنواتي به درآمد مشمول ماليات افزوده شود، مگر آنکه بطريقي در درآمد مشمول ماليات سنوات قبل منظور شده و يا از معافيت مالياتي قانوني برخوردار باشد و يا طرف حساب آن هزينه اي بوده که بوسيله ماموران مالياتي غيرقابل قبول تلقي و ازحساب هزينه برگشت شده باشد و اقلام بدهکار حساب تعديلات سنواتي نيز ، چنانچه ماهيت هزينه قابل قبول را داشته و قبلاً به حساب هزينه منظور نشده باشد، بايد جزء هزينه هاي قابل قبول محسوب شود. 7- فعاليتهايي که درآمد آن به موجب قوانين و مقررات از پرداخت ماليات معاف و يا مشمول نرخ جداگانه اي بوده، زبان مربوط به آن فعاليتها قابل کسر از درآمدها نبوده و هزينه هاي مرتبط با آنها نيز جزء هزينه هاي قابل قبول منظور نخواهد شد. توجه شود که درصورت منفک نبودن هزينه،قدرالسهم مربوط به فعاليتهاي معاف وغيرمعاف بايستي با روشهاي مناسب محاسبه و منظور گردد. 8- چون بررسيهائي که در حسابرسي مالياتي انجام ميشود، عمدتاً درحسابرسي عمومي صورتهاي مالي نيزاجراء ميشود(بجز مواردي که از حيث مالياتي نياز به بررسي بيشتر و يا رسيدگيهاي خاص ميباشد )، از اينروتوصيه مي شود که بمنظور حسابرسي هرچه جامعتر وپرهيزاز دوباره کاري، حسابرسي صورتهاي مالي را طوري برنامه ريزي و اجراء کنند که ضمن آن قادر به حسابرسي مالياتي و در پي آن تهيه گزارش حسابرسي مالياتي نيز باشند . مواردي که در فرم نمونه گزارش حسابرسي مالياتي ذکر شده، بايد ابتدا با کاربرگهاي حسابرسي صورتهاي مالي مطابقت داده شود و با عنايت به نتيجه آن ، هر مورد که نيازمند بررسي بيشتر ميباشد، مشخص و راجع به آن رديابي و رسيدگيهاي لازم صورت پذيرد. ضمناً کاربرگهاي حسابرسي مالياتي بايد در پرونده جداگانه بنام پرونده مالياتي بايگاني و خلاصه اي از وضعيت مالياتي هرسال بترتيب در پرونده هاي جاري ودائمي در قسمتهاي مربوط نگهداري شود. 9- چنانچه حسابرس در رسيدگيهاي خود به مواردي برخورد نمايدکه تشريح آنها ضمن قسمتهاي منظور شده درفرم ميسر نيست، بايستي طي يادداشتهاي جداگانه ضميمه فرم گزارش، توضيحات لازم را بدهد. 10- نسخه اصلي گزارش حسابرسي مالياتي تنظيمي طبق فرم فوق الاشعار همراه با مستندات مربوط بانضمام گزارش حسابرسي مالي بايد به مؤدي تسليم واز طريق مؤدي در اختيار اداره امورمالياتي قرار گيرد و نسخه دوم آن نزد حسابرس نگهداري شود. 11- چنانچه پس از ارسال گزارش با حسب مکاتبه اداره امورمالياتي معلوم شود که در تعيين درآمد مشمول ماليات يا ماليات متعلق اشتباهي رخ داده است، موضوع اشتباه بايستي مشروحاً دراسرع وقت به اداره امورمالياتي اعلام شود. 12- از آنجا که براي امر حسابرسي مالياتي دسترسي به ترازنامه و حساب سود وزيان و ساير اسناد و مدارک واطلاعات و سوابق مالياتي ضروري است، ادارات امورمالياتي ذي ربط درصورت مراجعه حسابداران رسمي ، همکاري هاي لازم را معمول و پرونده مالياتي واسناد و مدارک مربوط را در اختيار آنها قرار خواهند داد و ضمناً درصورت بروز اشکال دراين خصوص وهرمورد حقوقي و اجرائي و اداري ديگر، حسابداران مذکورميتوانند حسب مورد به معاونتهاي سازمان امورمالياتي کشور جهت رفع اشکال مراجعه نمايند.
فرم و دستورالعمل پيوست بخشنامه شماره 56358/200/ص مورخ 11/6/1388 جايگزين دستورالعمل حسابرسي مالياتي براي حسابداران رسمي و موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران مي شود.
شماره:13070/706/5/30 تاريخ: 20/03/1370 پيوست:
نظرباينکه درارتباط بامهلت رسيدگي تعيين شده در ماده 175 قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفندماه 1366 مجلس شوراي اسلامي بعضا" چنين تصور نموده اند که مالياتهاي مربوط به عملکرد سنوات قبل ازسال 1368 پس ازپايان مهلت مقرر در ماده فوق الاشاره قابل تشخيص و مطالبه نخواهد بود، لذا بمنظور رفع ابهام و جلوگيري ازتضييع احتمالي حقوق دولت متذکر ميگردد که باعنايت به صراحت قسمت اخير ماده 175ياد شده پرونده هاي مالياتي که مهلت رسيدگي و مطالبه ماليات آنها تا آخرسال 1369 به پايان نرسيده مشمول مرورزمان نبوده و مالياتهاي مربوط به عملکرد سنوات مورد بحث ظرف مهلت مقرر در ماده 150 قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفندماه 1345 با رعايت ساير مقررات مالياتي مربوط قابل تشخيص و مطالبه خواهد بود.
احمد حسيني معاون درآمدهاي مالياتي
برچسبها: ماده 150 قانون مالیاتهای مستقیم |
||||
|
+
نوشته شده در یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 15:15 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||
|
|
|
|
|
مصوبه شورای عالی بورس و اوراق بهادار: در راستاي حمايت از حقوق و منافع سرمايهگذاران و ساماندهي و توسعه بازار اوراق بهادار و نظر به ضرورت نظارت عاليه بر امور و با هدف اجراي مفاد بند 1 ماده 4 و بندهاي 8، 11، 12، 18، 19 ماده 7 قانون بازار اوراق بهادار مقرر گردید سازمان بورس و اوراق بهادار مؤسساتي را از بين مؤسسات حسابرسي بهعنوان "موسسات حسابرسي معتمد" براي استفاده اشخاص حقوقي تعيين نمايد.
دستورالعمل مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب جلسه 8/5/1386 اصلاحيه مورخ 17/11/1390 شورايعالي بورس و اوراق بهادار
در اجرای بیست و چهارمین مصوبه شورای عالی بورس و اوراق بهادار مورخ 23/11/1385 ، این دستورالعمل تحت عنوان "دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار" که از این پس به اختصار دستورالعمل نامیده میشود در تاریخ 8/5/1386 به تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار رسید و در تاریخ 17/11/90 اصلاح شد.
فصل اول: تعریف اصطلاحات
ماده 1 اصطلاحات و واژههایی که در این دستورالعمل به کار رفته است دارای معانی زیر میباشد: 1- سازمان: سازمان بورس و اوراق بهادار است که به موجب ماده 5 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 تشکیل شده است و از این پس به اختصار "سازمان" نامیده میشود. 2- جامعه: جامعه حسابداران رسمی ایران است که به موجب ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی مصوب 1372 تشکیل گردیده است که از این پس به اختصار "جامعه" نامیده میشود. 3- کمیته: منظور کمیتهای است که مطابق ماده 3 این دستورالعمل تشکیل میشود. 4- موسسه حسابرسی معتمد: موسسه حسابرسی معتمد سازمان است که بر اساس ضوابط این دستورالعمل مورد پذیرش قرار میگیرد و در فهرست موسسات حسابرسی معتمد سازمان درج میشود.
فصل دوم: پذیرش موسسات حسابرسی معتمد ماده 2 هر موسسه حسابرسی عضو جامعه میتواند با احراز شرایط زیر، پس از موافقت سازمان در فهرست موسسات حسابرسی معتمد قرار گیرد: 1- از مدت عضویت آن در جامعه حداقل یک سال گذشته باشد. 2- حداقل دارای سه شریک باشد و هر یک از شرکای موسسه حداقل 10 گزارش حسابرسی صورتهای مالی را طی سه سال قبل از تاریخ درخواست امضا کرده باشند. همچنین حداقل 3 نفر از شرکای موسسه باید حداقل 10 گزارش حسابرسی صورتهای مالی را طی سه سال اخیر در موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش امضا کرده باشند. 3- هیچ یک از شرکای موسسه نباید مالکیت بیش از 40 درصد سهمالشرکه را دارا باشند. 4- موسسه باید به تایید جامعه از سیستم کنترل داخلی مطلوب برخوردار باشد. 5- تعداد کارکنان حرفهای تمام وقت موسسه نبایدکمتر از 15 نفر باشد. 6- موسسه حسابرسی باید دارای کارکنان حرفهای تمام وقت متناسب با حجم فعالیت خود بوده و ترکیب کارکنان آن از نظر ردههای حرفهای مختلف مطابق ضوابط و مقررات جامعه از جمله مقررات آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات تخصصی و حرفهای توسط اعضای جامعه و دستورالعملهای اجرایی آن، به تشخیص کمیته جوابگوی حفظ کیفیت کار حسابرسی باشد. همچنین تعداد کارکنان حرفهای موسسه با سابقه کار حسابرسی زیر 2 سال بعد از اخذ مدرک کارشناسی نباید از 40 درصد مجموع کارکنان حرفهای آن تجاوز کند. 7- اسامی کارکنان آن به طور منظم در فهرست بیمه و فهرست مالیات موسسه حسابرسی درج شود. 8- امتیاز موسسه حسابرسی از نقطهنظر (الف) کنترل کیفیت در سطح موسسه (احراز شرایط موسسه حسابرسی عضو جامعه) و (ب) کنترل کیفیت سطح کار حسابرسی (اجرای کار حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی و آیین رفتار حرفهای)، که از طرف جامعه اعلام میشود از حد نصاب امتیاز در نظر گرفته شده توسط هیئت مدیره سازمان برای موسسات حسابرسی معتمد، کمتر نباشد. 9- موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش و شرکا و مدیران آن فاقد سابقه تخلفات و تنبیههای انضباطی موضوع بندهای 3 تا 6 ماده 36 اساسنامه جامعه (مصوب شهریور 1378 و اصلاحات بعدی) باشند یا حداقل یک سال از زمان پایان دوره تعلیق یا دوره محکومیت آنها سپری شده باشد. همچنین در صورت دارا بودن سابقه تخلفات و تنبیههای انضباطی موضوع بندهای 3 تا 7 ماده 16 این دستورالعمل، دوره محکومیت آنها سپری شده باشد. 10-شرکاء و مدیران موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش، جزء شرکاء و مدیران متخلف موسسات حسابرسی حذف شده از فهرست موسسات حسابرسی معتمد نباشند. تبصره 1. ملاک درج نام موسسه حسابرسی در فهرست موسسات حسابرسی معتمد، تاریخ صدور موافقتنامه سازمان مبنی بر پذیرش موسسه حسابرسی به عنوان موسسه حسابرسی معتمد است. تبصره 2. موسسات حسابرسی پس از پذیرش به عنوان موسسات حسابرسی معتمد، همواره باید حد نصاب امتیاز کنترل کیفیت در سطح موسسه و کار حسابرسی (موضوع بند 8 این ماده) را کسب کنند، در غیر این صورت از فهرست موسسات حسابرسی معتمد حذف خواهند شد. تبصره 3. در مواردی که شریک یا مدیر موسسه، امضا کننده گزارش حسابرسی یا مسئول کار موضوع تخلف نباشد، مشمول بند 10 این ماده نخواهد بود. تبصره 4. سازمان حسابرسی ـ که تنها سازمان حسابرسی دولتی محسوب میشود ـ جزء موسسات حسابرسی معتمد سازمان شناخته میشود. شرکای مسئول کار در این دستورالعمل، به مدیران مسئول کار در سازمان حسابرسی نیز اطلاق میگردد. تبصره 5. کلیه موسسات حسابرسی که به موجب مقررات قبلی جزء موسسات حسابرسی معتمد سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شدهاند، به عنوان موسسه حسابرسی معتمد سازمان پذیرفته میشوند، و حداکثر ظرف یک سال از تاریخ تصویب این دستورالعمل مهلت دارند وضعیت خود را با شرایط مقرر در این ماده تطبیق دهند. تبصره6. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه ظرف 30 روز از تاریخ صدور رای قطعی و نهایی توسط هیئت عالی انتظامی، نتایج آراء صادره در خصوص موسسات حسابرسی معتمد و موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش را به سازمان اعلام مینماید. تبصره7. در مواردی که شرکای موسسات حسابرسی معتمد از این موسسات حسابرسی جدا شوند و موسسه حسابرسی جدید تاسیس نمایند، موسسه حسابرسی جدید از محدودیت موضوع بند 1 این ماده مستثنی است، مشروط به این که حداقل دو نفر از شرکای موسسه حسابرسی به مدت بیش از یک سال جزء شرکای قبلی موسسات حسابرسی معتمد باشند. ماده 3 در راستای اجرای این دستورالعمل، کمیتهای متشکل از 5 نفر حسابدار رسمی دارای حداقل 5 سال سابقه مدیر ارشد حسابرسی به انتخاب هیئت مدیره سازمان تشکیل میشود. از 5 عضو کمیته، یک عضو به پیشنهاد جامعه و تایید هیئت مدیره سازمان، یک عضو به پیشنهاد سازمان حسابرسی و تایید هیئت مدیره سازمان و سه عضو دیگر نیز به طور مستقیم توسط هیئت مدیره سازمان انتخاب خواهند شد. نحوه انجام وظایف و اداره جلسات آن در چارچوب مفاد این دستورالعمل، به موجب دستورالعمل اجرایی خواهد بود که به پیشنهاد کمیته به تصویب هیئت مدیره سازمان میرسد. ماده 4 موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش به عنوان موسسات حسابرسی معتمد باید تقاضای پذیرش خود را مطابق فرمهایی که توسط سازمان برای این منظور طراحی میشود، به همراه اسناد و مدارک مورد نیاز برای اثبات احراز شرایط پیشبینی شده در ماده 2 این دستورالعمل و همچنین اطلاعات مشروحه زیر به سازمان تسلیم کنند: الف ـ فهرست تمام اشخاصی که ظرف سه سال قبل از ارائه درخواست پذیرش برای آنها خدمات حسابرسی انجام داده و گزارش حسابرسی صادر کرده و همچنین مشتریانی که برای آنها خدمات تخصصی و حرفهای غیر حسابرسی، ارائه نمودهاند، با ذکر مشخصات سهامداران عمده آنها ب ـ فهرست قراردادهای حسابرسی، مشاورهای و سایر خدمات حرفهای و تخصصی در جریان، پ ـ صورت ریز ساعات رسیدگی و حقالزحمه قراردادها بر حسب خدمات حسابرسی و خدمات تخصصی و حرفهای غیرحسابرسی برای هر یک از اشخاص طی دو سال اخیر، ت ـ بیانیه سیاستهای کنترل کیفیت موسسه در خصوص خدمات حسابرسی و خدمات تخصصی و حرفهای غیر حسابرسی، ث ـ فهرست تمام کارکنان حرفهای موسسه حسابرسی با ذکر خلاصه مشخصات و سوابق مورد تایید جامعه. ج ـ سایر اطلاعات مربوط به ارائه خدمات حسابرسی به مشتریان که بنا به تشخیص سازمان برای حفظ منافع عمومی و حمایت از سرمایهگذاران ضروری باشد، و چ ـ تاییدیه جامعه مبنی بر احراز شرایط موسسات حسابرسی عضو جامعه، و نداشتن سابقه تخلف و محکومیت به شرح بند 9 ماده 2 این دستورالعمل. تبصره1. ارائه بیانیه سیاستهای کنترل کیفیت موسسه برای موسسات حسابرسی عضو جامعه، متعاقب صدور دستورالعمل جامعه، حداکثر ظرف مدت 6 ماه از تاریخ تصویب دستورالعمل مزبور الزامی است. تبصره 2. کلیه موسسات حسابرسی معتمد موظفند طی نامهای، به جامعه مجوز لازم را اعطا نمایند تا در صورت درخواست اطلاعات مورد نیاز سازمان طبق این دستورالعمل در خصوص موسسات حسابرسی معتمد، اطلاعات مذکور از سوی جامعه در اختیار سازمان قرار گیرد. همچنین موسسات حسابرسی معتمد موظفند رونوشتی از نامه مذکور را همزمان به سازمان ارسال نمایند. تبصره 3. اطلاعات دریافتی موضوع این ماده از مؤسسات حسابرسی متقاضی پذیرش توسط سازمان جزء اطلاعات محرمانه تلقی خواهد شد. ماده 5 سازمان باید تقاضای موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش را همراه با اسناد و مدارک مربوط، ظرف مدت 10 روز از تاریخ دریافت، جهت بررسی و تصمیمگیری به دبیرخانه کمیته ارسال کند. دبیرخانه کمیته نیز باید موضوع را حداکثر ظرف 15 روز پس از تکمیل مدارک در جلسه کمیته مطرح کند و تصمیمات کمیته در خصوص رد یا قبول تقاضای پذیرش موسسه حسابرسی (با ذکر دلایل در صورت رد تقاضا) را ظرف حداکثر 10 روز پس از تاریخ تشکیل جلسه به سازمان گزارش نماید. ماده 6 چنانچه سازمان یا دبیرخانه کمیته، فرمهای تقاضای تکمیل شده و مدارک ارسالی را برای پذیرش موسسه حسابرسی متقاضی ناقص تشخیص دهد، باید موضوع را ظرف مدت دو هفته به ترتیب از تاریخ ثبت درخواست در سازمان یا ارسال به دبیرخانه کمیته، به موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش اعلام کند.
ماده 7 سازمان باید بر اساس تصمیمات کمیته، موافقت یا عدم موافقت خود را با پذیرش موسسه حسابرسی متقاضی (با ذکر دلایل در صورت رد تقاضا) حداکثر ظرف مدت یک ماه از تاریخ کسب نظر کمیته، به موسسه حسابرسی مذکور اعلام نماید. تبصره. در صورتی که موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش نسبت به رد تقاضای خود اعتراض نماید، کمیته موظف است ظرف 15 روز از تاریخ دریافت اعتراض، آن را بررسی و نتیجه را به سازمان گزارش نماید و سازمان نیز باید ظرف 10 روز از تاریخ کسب نظر کمیته، تصمیم نهایی خود را به موسسه حسابرسی اعلام کند. ماده 8 موسسات حسابرسی معتمد پس از پذیرش و قبل از درج نام آنها در فهرست موسسات حسابرسی معتمد، باید طی تعهدنامهای، رعایت کلیه مفاد این دستورالعمل را تعهد نمایند. تبصره. موسسات حسابرسی معتمد باید لزوم ارسال مکاتبات، اطلاعات و مستندات موضوع این دستورالعمل به سازمان را در قراردادهای حسابرسی با شرکت مورد حسابرسی پیشبینی نمایند. ماده 9 موسسات حسابرسی معتمد مکلفند در گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی که طبق اصول و ضوابط حسابرسی و با رعایت قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 تهیه میشود نسبت به صورتهای مالی سالانه و میاندورهای 6 ماهه رسیدگی شده، درباره موارد زیر صریحاً اظهارنظر نمایند: الف ـ رعایت استانداردهاي حسابداري در تهیه و ارائه صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی مزبور، ب ـ رعایت ضوابط و مقررات سازمان، و پ ـ عدم رعایت قوانین و مقررات تجاری، مالیاتی و سایر قوانین و مقررات مرتبط با فعالیت واحد مورد رسیدگی.
تبصره 1. موسسات حسابرسی معتمد سازمان در چارچوب استانداردهاي حسابرسی مکلفند علاوه بر اظهارنظر حرفهای خود نسبت به صورتهای مالی سالانه، نسبت به سایر موارد مقرر در دستورالعمل اجرائی ماده 45 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، در گزارشهای حسابرس مستقل و بازرس قانونی یا به صورت گزارش جداگانه یا ویژه برای استفاده سازمان نیز اظهارنظر کنند. تبصره 2. چک لیست رعایت مجموعه مقررات سازمان، باید از طریق سازمان با همکاری جامعه و سازمان حسابرسی تهیه شود و در اختیار موسسات حسابرسی معتمد قرار گیرد. تبصره 3. سازمان باید کلیه بخشنامهها و مقررات مربوطه را کتباً یا از طریق سایت اینترنتی رسمی خود در اختیار جامعه، سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی معتمد قرار دهد. تبصره 4. سازمان محتوای اطلاعات مورد نیاز خود از گزارشهای ویژه موسسات حسابرسی معتمد را تعیین خواهد نمود و این موسسات موظفند بر اساس آن اقدام نمایند.
فصل سوم: اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی موضوع این دستورالعمل
ماده 10 اشخاص حقوقی زیر مکلفند حسابرس مستقل و بازرس قانونی خود را از میان سازمان حسابرسی یا موسسات حسابرسی عضو جامعه که در فهرست موسسات حسابرسی معتمد درج شدهاند، و از توانایی لازم متناسب با اندازه شرکت برخوردار هستند، انتخاب نمایند: الف- شرکتهای ثبت شده نزد سازمان یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار یا بازارهای خارج از بورس، ب – شرکتهای فرعی شرکتهای ثبت شده نزد سازمان یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار یا بازارهای خارج از بورس پ – شرکتهای سهامی عام با عرضه عمومي، ت – نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ايران شامل شركتهاي كارگزاري، شركتهاي سرمایهگذاری، صندوقهای سرمايهگذاري، شركتهاي تأمين سرمايه، صندوقهاي بازنشستگي، شركتهاي هلدينگ، بورسها، بازارهای خارج از بورس، شركتهای سپردهگذاري مركزي اوراق بهادار و تسویه وجوه، و ث – حسابرسي طرحهائي که متقاضی انتشار عمومی اوراق مشارکت مشمول ثبت نزد سازمان هستند. تبصره 1. ضوابط تشخیص شرکتهای فرعی با توجه به استانداردهای حسابداری تعیین میشود. تبصره 2. مؤسسات حسابرسی و شرکای مسئول کار حسابرسی هر یک از اشخاص حقوقی فوق مجاز نیستند بعد از گذشت 4 سال متوالی، مجدداً سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی شرکت مذکور را بپذیرند. پذیرش مجدد حسابرسی اشخاص مذکور پس از سپری شدن حداقل 2 سال از پایان دوره 4 ساله مزبور مجاز است. ضمناً در صورت خروج شرکاء از مؤسسه قبلی، شریک مسئول کار در دوره 4 سال قبل، نمیتواند تا 2 سال با حضور به عنوان شریک در مؤسسه حسابرسی دیگر سمت مزبور را قبول کند. شروع اين مهلت از تاريخ تصويب اين دستورالعمل خواهد بود. تبصره 3: بمنظور تعیین توانایی موسسات حسابرسی معتمد متناسب با اندازه شرکتها، سازمان موظف است تا بهمن ماه هر سال نسبت به طبقهبندی موسسات حسابرسی معتمد اقدام نموده و نتایج را اعلام نماید. تبصره4: معیارهای تعیین اندازۀ شرکتها، توسط سازمان اعلام میگردد و موسسات حسابرسی معتمد مکلف هستند بر اساس طبقۀ موسسه و معیارهای اعلام شده توسط سازمان، اقدام به پذیرش کار حسابرسی نمایند. تبصره5. موسساتی که حداقل دارای 20 شریک بوده و هیچ یک از شرکا بیش از 20 درصد سهمالشرکه را دارا نباشند، بر اساس ضوابطی که سازمان تعیین مینماید میتوانند شرایط مقرر در تبصره 2 این ماده را با تغییر تیم رسیدگیکننده و شرکای مسئول کار احراز نمایند.
فصل چهارم: نظارت بر موسسات حسابرسی معتمد ماده 11 در راستای حمایت از حقوق سرمایهگذاران و با هدف ساماندهی، حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارای اوراق بهادار و همچنین حصول اطمینان از رعایت اصول و ضوابط حرفهای و مفاد این دستورالعمل، سازمان به شرح زیر بر کار حرفهای موسسات حسابرسی معتمد نظارت مستمر دارد: الف – کمیته مجاز است به منظور حصول اطمینان از احراز شرایط مورد نظر در این دستورالعمل توسط موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش و حفظ شرایط مذکور پس از پذیرش توسط موسسات حسابرسی معتمد و همچنین حصول اطمینان از رعایت مقررات سازمان، حاکم بر فعالیت موسسات حسابرسی معتمد، با موسسات حسابرسی و جامعه مکاتبه و از آنها اطلاعات، اسناد و مدارک درخواست نماید. سازمان میتواند در صورت لزوم، در چارچوب موارد فوق راساً یا از طريق كار گروه کنترل کیفیت جامعه به محل مؤسسات حسابرسي مراجعه و از آنها بازرسي كند. ب – کنترل کیفیت پرونده حسابرسی اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی موضوع این دستورالعمل، به منظور اعمال نظارت حرفهای بر کار موسسات حسابرسی معتمد عضو جامعه و سازمان حسابرسی به ترتیب از طریق کار گروه کنترل کیفیت جامعه و کمیته کنترل کیفیت سازمان حسابرسی صورت میگیرد. در جامعه و سازمان حسابرسی برای موارد ارجاعی از سوی سازمان یک کمیته کنترل کیفیت ویژه مرکب از پنج نفر حسابدار رسمی، با امکان حضور 2 نماینده از سوی سازمان تشکیل شود. پ – در مواردی که کمیته موضوع ماده 3 مستقیماً، یا بنا به اطلاع واحدهای نظارت سازمان و یا بر اساس شکایات واصله نسبت به گزارش حسابرسی، به مواردی حاکی از عدم رعایت استانداردهای حسابرسی و سایر اصول و ضوابط حرفهای یا هرگونه سوال و ابهامی در این خصوص برخورد نماید، موضوع را کتباً به جامعه یا سازمان حسابرسی حسب مورد اطلاع داده تا پرونده و مدارک حسابرسی در ارتباط با شرکت مزبور ظرف مهلت 30 روز توسط کار گروه یا کمیته کنترل کیفیت یاد شده در بند "ب" این ماده رسیدگی و نتیجه به سازمان گزارش شود. تبصره 1. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه گزارش امتیازات کنترل کیفیت در سطح موسسه و سطح کار حسابرسی هر سال را بر حسب امتیاز کسب شده از کل امتیاز حداکثر تا پایان فروردین ماه سال بعد به سازمان اعلام مینماید و در مواردی که موسسه حسابرسی معتمد طی سال، شرایط مقرر در این دستورالعمل را از دست دهد، همزمان نام موسسه حسابرسی را با ذکر مورد (موارد) به اطلاع سازمان میرساند. تبصره 2. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه نتیجه ارزیابیهای خود در خصوص رعایت آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات تخصصی و حرفهای توسط موسسات حسابرسی معتمد در هر سال را تا آخر فروردین ماه سال بعد به سازمان ارسال مینماید. تبصره 3. مهلت مقرر در بند "پ" ، در شرایط خاص با ذكر دليل به درخواست جامعه یا سازمان حسابرسي تا 30 روز دیگر نیز قابل تمدید خواهد بود. در صورت عدم اعلام نتیجه ظرف مهلت مقرر در این ماده، موارد اعلام شده از سوی کمیتۀ موضوع ماده 3 قطعی تلقی خواهد شد.
ماده 12 بر اساس ماده 31 اساسنامه جامعه، حداقل تناوب کنترل کیفیت در سطح موسسه (احراز شرایط موسسه حسابرسی معتمد)، کنترل کیفیت در سطح کار حسابرسی (در اجرای کار حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی و آیین رفتار حرفهای) و ارزیابی رعایت آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات حرفهای توسط موسسات حسابرسی معتمد هر سال یکبار میباشد.
فصل پنجم : استقلال ماده 13 موسسات حسابرسی معتمد در خصوص حفظ استقلال حرفهای، علاوه بر ضوابط آیین رفتار حرفهای جامعه یا سازمان حسابرسی حسب مورد، ملزم به رعایت موارد زیر میباشند: الف- موسسه حسابرسی معتمد مجاز نیست در سرمایه و منافع واحد مورد رسیدگی شریک و سهیم بوده، یا با واحد مزبور معاملات بازرگانی و انتفاعی داشته یا همزمان با ارائه خدمات حسابرسی مستقل و بازرس قانونی به یک صاحبکار (1) خدمات مالی و حسابداری، (2) مشاوره مدیریت مالی و مالیاتی، (3) طراحی و پیادهسازی سیستم، (4) ارزیابی سهام، (5) خدمات حسابرسی داخلی، (6) سایر خدماتی که کمیته تعیین میکند، ارائه نماید و یا از طرف آن واحد وکالت حضور در جلسات هیئت مدیره داشته باشد. همچنین گزارش موسسه حسابرسی معتمد در صورت عدم رعایت این ضابطه، معتبر نیست و به نفع واحد مزبور قابل استناد نخواهد بود. تبصره1. در صورتی که موسسه حسابرسی معتمد قبل از انتخاب، عهدهدار ارائه خدمات مشاورهای و طراحی سیستمهای مالی به صاحبکار شده باشد، باید ضمن اعلام مراتب به سازمان (قبل از شروع عملیات حسابرسی) و رعایت دقیق اصول و ضوابط حرفهای، به گونهای عمل کند که به صلاحیت حرفهای و استقلال وی خدشه وارد نشود. تبصره 2. در صورتی که موسسه حسابرسی معتمد به شرکتی، خدمات طراحی سیستم حسابداری ارائه نماید، پذیرش حسابرسی صاحبکار مزبور دو سال بعد از استقرار و راهاندازی کامل سیستم مزبور مجاز خواهد بود. تبصره 3. موسسه حسابرسی معتمد مجاز نیست تا دو سال از تاریخ نقل و انتقال سهام شرکتی که قیمتگذاری آن را به عهده داشته است، حسابرسی آن شرکت را بپذیرد. ب – موسسه حسابرسی معتمد و شرکای آن، همسر و اشخاص تحت ولایت، وصایت و قیمومت شرکای مذکور، مدیران، سرپرستان و حسابرسان ارشد موسسه مجاز نیستند در هیچ یک از واحدهای مورد رسیدگی موسسه حسابرسی معتمد، مدیر یا سهامدار باشند. تبصره 1. موسسات حسابرسی معتمد موضوع این دستورالعمل مکلفند لیست اسامی شرکتهای مورد حسابرسی را که به شرح فوق جهت حفظ استقلال، حق دارا بودن سهام آن را ندارند، تحت عنوان "فهرست رعایت استقلال" تهیه و به سازمان ارائه نمایند. تبصره 2. موسسه حسابرسی معتمد در صورتی که در مراحل بعدی به عنوان حسابرس مستقل و بازرس قانونی یک شرکت پذیرفته شده در بورس انتخاب شود، باید نام و مشخصات شرکت جدید را در "فهرست رعایت استقلال" اعلام کند تا کلیه شرکاء، مدیران، سرپرستان و حسابرسان ارشد در صورت دارا بودن سهام آن شرکت حداکثر ظرف مدت 3 ماه نسبت به فروش سهام خود در آن شرکت اقدام کنند. پ – موسسات حسابرسی معتمد نباید تا 3 سال حسابرسی شرکتهایی را بپذیرند که مدیران و شرکای آن موسسات قبلاً در آن شرکتها شاغل بودهاند. همچنین موسسات حسابرسی معتمد مجاز نیستند تا 3 سال حسابرسی شرکتهایی را بپذیرند که شرکای آن موسسه حسابرسی قبلاً به عنوان مدیر و سرپرست ارشد در موسسات حسابرسی و یا در سازمان حسابرسی مسئولیت انجام حسابرسی آن شرکتها را عهدهدار بودهاند.
ماده 14 در صورتيكه اشخاص حقوقي موضوع مادة 10 اين دستورالعمل حسابرس مستقل و بازرس قانوني انتخابي را قبل از پايان چهار سال متوالي تغيير دهند بايد مراتب را با ذكر دليل به اطلاع سازمان برسانند. شروع اولين دوره اين مهلت از تاريخ تصويب اين دستورالعمل خواهد بود.
ماده 15 تحصیل بیش از 25 درصد درآمدهای مؤسسه حسابرسی معتمد از یک صاحبکار یا گروه صاحبکار خاص در یک سال مالی مجاز نیست. فصل ششم: ضمانت اجرایی ماده 16 مؤسسات حسابرسی معتمد در صورت عدم رعایت مفاد این دستورالعمل و سایر ضوابط و مقررات حاکم بر فعالیت آنها، به پیشنهاد کمیته و بر اساس موارد پیشبینی شده در جدول پیوست با تایید سازمان مشمول اقداماتی به شرح زیر خواهند بود: 1. تذکر با درج در پرونده 2. اخطار با درج در پرونده 3. عدم پذیرش کار و قرارداد جدید 4. عدم امکان تصدی سمت شریک و مدیر در موسسات حسابرسی معتمد تا یکسال 5. عدم امکان تصدی سمت شریک و مدیر در موسسات حسابرسی معتمد برای بیش از یکسال 6. حذف از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد تا مدت یکسال 7. حذف از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد برای بیش از یکسال
تبصره 1. اقدامات انضباطی سایر مراجع ذیصلاح از جمله جامعه، مانع از اجرای اقدامات مقرر در این ماده نمیشود. تبصره 2. آرای انضباطی ردیفهای 1 و 2 این ماده، علاوه بر موسسه، به شرکای متخلف نیز تسری یافته و در سوابق آنها درج میگردد. تبصره 3: آرای انضباطی صادره حسب مورد به نحو مقتضی از طریق سایت رسمی سازمان به اطلاع عموم میرسد. تبصره4: شرکای موسسات حسابرسی که به دلیل کیفیت گزارشها طبق ردیف 7 این ماده از فهرست موسسات حسابرسی معتمد حذف شدهاند نمیتوانند تا سپری شدن حداقل 2 سال از تاریخ حذف، به عنوان شریک در موسسات معتمد سازمان فعالیت نمایند.
فصل هفتم: سایر مقررات ماده 17 مؤسسات حسابرسی معتمد باید علاوه بر رعایت ضوابط و مقرراتی که در مورد تشکیل، اداره و نحوه فعالیت مؤسسات حسابرسی توسط سازمان، جامعه و سایر مراجع ذیصلاح وضع میشود، مقررات این دستورالعمل را نیز رعایت کنند.
ماده 18 مؤسسات حسابرسی معتمد باید هرگونه تغییر در شرکاء و مدیران خود را ظرف مدت یک ماه کتباً به سازمان اعلام نمایند. سازمان پس از بررسی تغییر ترکیب شرکاء و مدیران موسسه حسابرسی معتمد، نسبت به تداوم درج نام موسسه حسابرسی در فهرست موسسات حسابرسی معتمد یا حذف آن از فهرست مزبور تصمیمات لازم را اتخاذ خواهد کرد. تبصره 1. مؤسسات حسابرسی معتمد نمیتوانند شرکاء و مدیران مؤسسات حسابرسی که از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد حذف شدهاند، را حداقل برای مدت محکومیت بعنوان شریک یا مدیر حسابرسی بکار گیرند. بکارگیری مجدد این افراد بعنوان شریک یا مدیر حسابرسی با پیشنهاد کمیته و تایید هیئت مدیره سازمان انجام میشود. تبصره 2. در صورت ورود شریک جدید، موسسه مکلف است حداکثر ظرف یکماه از تاریخ ثبت صورتجلسه مجمع در روزنامه رسمی، مشخصات و سوابق شریک جدید را به همراه تاییدیه جامعه مبنی بر نداشتن سابقه تخلف و محکومیت به شرح بند 6 ماده 2 این دستورالعمل را جهت بررسی در کمیته به سازمان ارسال نماید. در هر صورت تا زمانی که شریک جدید مورد تایید سازمان قرار نگرفته است، نمیتواند گزارشهای مربوط به اشخاص ماده 10 این دستورالعمل را امضا نماید. تبصره 3. شریک جدید باید حداقل 10 گزارش حسابرسی صورتهای مالی طی 2 سال اخیر امضا نموده باشد. تبصره 4. در صورتی که تعداد شرکا به یک شریک کاهش یابد، نام موسسه از فهرست موسسات حسابرسی معتمد حذف خواهد شد. همچنین در صورتی که تعداد شرکا به دو شریک کاهش یابد، موسسه حداکثر 6 ماه از تاریخ صورتجلسه مجمع خروج شریک فرصت دارد تا نسبت به تکمیل حداقل تعداد شرکا اقدام نماید؛ در غیر اینصورت نام موسسه از فهرست موسسات حسابرسی معتمد حذف خواهد شد.
ماده 19 در صورتیکه موسسه حسابرسی معتمد به مدت دو سال متوالی هیچ شرکت مشمول ماده 10 این دستورالعمل را حسابرسی ننماید از فهرست موسسات حسابرسی معتمد سازمان حذف خواهد شد. موسسه مذکور حداقل پس از گذشت یکسال از تاریخ حذف، میتواند درخواست پذیرش مجدد ارائه نماید.
ماده 20 مؤسسات حسابرسی معتمد باید رونوشت نامه ارسال گزارشهای خود در خصوص حسابرس مستقل و بازرس قانونی، بررسی اجمالی صورتهای مالی میاندورهای، حسابرسی اطلاعات مالی آتی و افزایش سرمایه مربوط به اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی طبق این دستورالعمل را در تاریخ صدور آن به سازمان ارائه کنند.
ماده 21 مؤسسات حسابرسی معتمد باید اطلاعات درخواستی توسط سازمان به شرح زیر را به طریقی که سازمان اعلام مینماید ارسال نمایند: الف- اطلاعات موضوع ماده 4 دستورالعمل در خصوص وضعیت فعالیت مؤسسه و شرکای آن را برای دورههای شش ماهه اول و دوم سال، به ترتیب حداکثر تا پایان مهرماه هر سال و فروردین ماه سال بعد ب- فهرست بیمه و مالیات شهریور و اسفندماه هرسال ج- صورتهای مالی سالانه حسابرسی شده موسسه د- گزارشحسابرس و صورتهای مالی شرکتهای مورد رسیدگی ثبت شده نزد سازمان و شرکتهای فرعی و وابسته آنها
ماده 22 در صورت تغییر حسابرس مستقل و بازرس قانونی، موسسه حسابرسی معتمد جانشین موظف است طبق آییننامه رفتار حرفهای با حسابرس قبلی مکاتبه و دلایل تغییر حسابرس و بازرس قانونی را استعلام نموده و نتیجه را به سازمان اطلاع دهد.
ماده 23 این دستورالعمل در 23 ماده و 37 تبصره و یک پیوست در تاریخ 8/05/1386 به تصویب شورای عالی بورس رسید و در تاریخ 17/11/90 اصلاح شد و جایگزین آییننامه ضوابط مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار تهران (مصوب جلسه 20/12/1380 شورای بورس) و ضوابط موسسات حسابرسی و بازرسان قانونی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار تهران (مصوب 3/3/1378 شورای بورس) گردید.
برچسبها: دستورالعمل مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اورا, 5, 1386 اصلاحيه مورخ 17, 11 |
||
|
+
نوشته شده در شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۱ساعت 14:25 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
آييننامه اجرايي قانون مبارزه با پولشويي برچسبها: آييننامه اجرايي قانون مبارزه با پولشويي |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 9:37 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
تصویب نامه ۸۰۶۷۶/ت۴۸۰۰۲ه مورخ ۹۱/۴/۲۷(هزینه های قابل قبول مالیاتی موضوع ماده ۱۴۷ قانون مالیاتهای مستقیم)
وزارت امور اقتصادی و دارایی-وزارت صنعت ، معدن و تجارت – وزارت تعاون ، کار و تامین اجتماعی -وزارت کشور – معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور – بانک مرکزی جمهوری اسلامی . هیئت وزیران در جلسه مورخ ۱۶/۱۲/۱۳۹۰ بنا به پیشنهاد وزارت صنعت معدن وتجارت و به استناد ماده ۱۴۷ قانون مالیاتهای مستقیم – مصوب ۱۳۶۶ – تصویب نمود : . سود و کارمزد پرداختی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی به صندوق های حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک ، ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک ، ضمانت صادرات ایران ، توسعه صنایع دریایی و بیمه فعالیت های معدنی جزء هزینه های قابل قبول مالیاتی ، موضوع ماده ۱۴۷ قانون مالیاتهای مستقیم محسوب می شوند. . معاون اول رئیس جمهور – محمدرضا رحیمی .
برچسبها: تصویب نامه ۸۰۶۷۶, ت۴۸۰۰۲ه مورخ ۹۱, ۴, ۲۷ |
||
|
+
نوشته شده در شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت 10:15 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||
|
حسابرس و بازرس قانوني شرکتهاي موضوع ماده (1) آيين نامه انتخاب حسابرس براي شرکتهاي دولتي براي عملکرد سال 1389
شماره:27359/200
تاريخ:02/12/1390
پيوست:دارد
دستورالعمل
دانلود و ذخيره پيوستهاي مربوط به سند يافت شده برچسبها: حسابرس و بازرس قانوني شرکتهاي موضوع ماده, 1, آيين نامه انتخاب حسابرس براي شرکتهاي دولتي براي عم |
|||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۱ساعت 9:0 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
ميزان معافيت ماليات بر درآمد حقوق
بنا به حکم ماده(52)قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران،ماليات بر در آمد حقوق کارکنان وزارتخانه ها و مؤسسات و ساير دستگاههاي دولتي مو ضوع مواذ (1)و
(2)وقسمت اخير ماده (5) قانون مديريت خدمات کشوري و نيز ساير دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5)قانون مديريت خدمات کشوري و ماده (5)قانون محاسبات عمومي کشور در صورت اجراي فصل دهم قانون مديريت خدمات کشوري و اصلاحات والحاقات بعدي آن،قضات،اعضاي هيئت علمي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و تحقيقاتي" پس از کسر معافيت مالياتي موضوع مواد (84)و(85)اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مصوب27/11/80 و ساير معافيتهاي مقرر به نرخ مقطوع (10%)به شرح جدول پيوست شماره(1) و در مورد ساير حقوق بگيران پس از کسر معا فيتهاي مزبور تا چهل و دو ميليون
(42،000،000)ريال به نرخ (10%)و نسبت به مازاد آن به نرخ هاي مقرر در ماده (131)قانون مالياتهاي مستقيم مشمول ماليات بر در آمد حقوق به شرح جدول پيوست شماره(2)خواهد بود. ضمنا"طبق بند (38)قانون بودجه سال 1391کل کشورسقف معافيت مالياتي موضوع مواد (84)و
(85)اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم براي سال 1391مبلغ شصت و شش ميليون 000،000،66)ريال در سال تعيين گرديده است.
همچنين به موجب جزء(5)بند24قانون بودجه سال 1391کل کشور"ماليات حقوق کليه کارکنان شرکتهاي وا گذار شده(سهام کنترلي) در طول سال واگذاري،بر اساس نرخ مالياتي قبل از واگذاري محاسته و پرداخت مي شود"
باتوجه به بخشنامه شماره1253/200مورخ30/1/1391 مبني بر کسر و ايصال ماليات حقوق دو ماهه اول سال با اعمال معافيت مالياتي سال 1390 بصورت علي الحساب، تعديلات ماليت دو ماهه مذکور در ماههاي بعد فابل اعمال خواهد بود.به عنوان مثال نحوه محاسبه ماليات حقوق بگير فرضي در سه ماهه اول سال1391به شرح ذيل مي باشد: با فرض اينکه کل حقوق و مزاياي مستمر دريافتي حقوق بگير در سال 1391 ماهانه مبلغ 000،000،8 ريال باشد،ماليات بر درآمد حقوق وي براي دو ماهه اول سال1391 به صورت علي الحساب و با اعمال معافيت مالياتي سال1390 به شرح ذيل مي باشد:
جمع حقوق سالانه 96،000،000=12× 8،000،000
درآمد مشمول ماليات حقوق(پس از کسر معافيت مالياتي سال 1390) 37،800،000 = 58،200،000 – 96،000،000 ماليات حقوق يک ماه بصورت علي الحساب 315،000 = 12 ÷ نرخ ماده 85 × 37،800،000
جمع ماليات حقوق دو ماهه اول سال1391 630،000 = 2 × 315،000
حال با توجه به اينکه سقف معافيت مالياتي مذکور در بودجه سال 1391 کل کشور مبلغ 000؛000،66 ريال مي باشد،محاسبه ماليات حقوق و تعديل ماليات پرداختي به صورت ذيل خواهد بود:
جمع حقوق يکسال 96،000،000 =12 × 8،000،000
در آمد مشمول ماليات پس از کسر معافيت مالياتي سال1391 30،000،000 =66،000،000 – 96،000،000
ماليات حقوق يک ماه با کسر معافيت 000،000،66 ريال 250،000 =12 ÷ نرخ ماده 85 × 30،000،000
ماليات حقوق سه ماهه اول سال1391 750،000 = 3 × 250،000
مانده ماليات قابل پردخت در ماه سوم پس از تعديل 120،000 = 630،000 – 750،000
علي عسکري
رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور برچسبها: ميزان معافيت ماليات بر درآمد حقوق 1391 |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت 15:22 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
رييس کل سازمان امور مالياتي کشور طي بخشنامه اي احکام مالياتي قانون بودجه سال 1391 را به ادارات کل امور مالياتي کشور ابلاغ کرد. به گزارش رسانه مالياتي ايران ، دکتر علي عسکري رييس کل سازمان امور مالياتي کشور با صدور بخشنامه اي احکام مالياتي قانون بودجه سال 1391 را به شرح ذيل ابلاغ کرد: 1-3- در راستاي اعمال حق مالکيت و حاکميت بر منابع نفت و گاز کشور و نيز به منظور اجراي احکام قانون پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران مصوب 15/10/1385، رابطه مالي و نحوه تسويه حساب بين دولت (خزانه داري کل) و وزارت نفت از طريق شرکت هاي تابعه ذيربط بابت کليه مصارف سرمايه اي و هزينه اي شرکت هاي ياد شده از جمله بازپرداخت تسهيلات بيع متقابل، بازپرداخت تسهيلات، توليد، حفظ سطح توليد و برداشت صيانتي و افزايش توليد نفت و گاز طبيعي ، سرمايه گذاري و نيز هزينه صادرات با احتساب هزينه هاي حمل و نقل(سيف)، به ميزان چهارده و نيم درصد (5/14%) (شامل ده درصد منظور در ماده (229) قانون پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران) از ارزش نفت (نفت خام و ميعانات گازي) صادراتي و مبالغ واريزي نقدي بابت خوراک پالايشگاه هاي داخلي و ميعانات گازي تحويلي به مجمتع هاي پتروشيمي و ساير شرکت ها بر اساس قيمت فرآورده هاي نفتي در نيمه اول سال 1389 به عنوان سهم آن شرکت به منظور مصارف سرمايه اي و بازپرداخت قراردادهاي بين متقابل شرکت پس از کسر هزينه ها، معاف از ماليات و تقسيم سود سهام تعيين مي شود. وزارت نفت موظف است در مقاطع سه ماهه عملکرد مالي اين جزء را به سازمان حسابرسي ارائه دهد.پس از حسابرسي سازمان ياد شده و تاييد وزير امور اقتصادي و دارايي قابل تسويه است و تسويه نهايي فيزيکي و مالي نيز تا پايان تير ماه سال بعد با همين سازو کار انجام شود. 3-3 وزارت نفت از طريق شرکت تابعه ذيربط موظف است بخش نقدي خريد خوراک پالايشگاه هاي داخلي را هر ماهه متناسب با خوراک دريافتي به خزانه داري کل کشور واريز نمايد. خزانه داري کل کشور در اجراي قانون هدفمند کردن يارانه ها، مواد (16) و (38) قانون ماليات بر ارزش افزوده مصوب 17/2/1387 و جزء (1-3) اين بند (سهم شرکت تابعه ذيربط وزارت نفت) مکلف است سهم طرف هاي ذيربط را پرداخت کند و گزارش عملکرد اين جزء را در مقاطع سه ماهه به کميسيون اقتصادي ، انرژي، برنامه و بودجه و ديوان محاسبات کشور ارسال نمايند. 4-3 مابه التفاوت قيمت پنج فرآورده اصلي و سوخت هوايي فروخته شده به مصرف کنندگان داخلي با قيمت صادراتي يا وارداتي اين فرآورده ها حسب مورد به علاوه هزينه هاي انتقال داخلي فرآورده ها و نفت خام معادل آنها و توزيع ، فروش ، ماليات و عوارض موضوع قانون ماليات بر ارزش افزوده در دفاتر شرکت هاي پالايش و نفت به حساب بدهکار وزارت نفت از طريق شرکت تابعه ذيربط ثبت مي گردد و از آن طريق در بدهکار حساب دولت (خزانه داري کشور) نيز ثبت مي شود. معادل اين رقم در خزانه داري کل به حساب بستانکار وزارت نفت از طريق شرکت هاي دولتي تابعه ذيربط منظور و عملکرد مالي اين جزء به صورت مستقل توسط شرکت مذکور در مقاطع زماني سه ماهه پس از گزارش سازمان حسابرسي و تاييد وزير امور اقتصادي و دارايي به صورت علي الحساب با خزانه داري کل کشور تسويه مي گردد و تسويه حساب نهايي فيزيکي و مالي حداکثر تا پايان تير ماه سال بعد انجام مي شود. 10-3 وزارت نفت از شرکت دولتي تابعه ذيربط موظف است علاوه بر دريافت نرخ گاز ، به ازاي مصرف هر متر مکعب گاز طبيعي پنجاه (50) ريال به عنوان عوارض از مشترکين دريافت و پس از واريز به خزانه داري کل کشور ، عين وجوه دريافتي را براي گازرساني به شهرها و روستاها، با اولويت مناطق سردسير و نفت خيز و گازخيز و استان هايي که برخورداري آنها از گاز کمتر از متوسط کشور است و گازکشي داخل مدارس دولتي هزينه نمايد. منابع مذکور به عنوان درآمد شرکت ذي ربط محسوب نمي گردد و مشمول ماليات نمي باشد. 13-3 ماليات بر ارزش افزوده و عوارض نفت و گاز توليدي و فرآورده هاي وارداتي فقط از کليه فرآورده هاي نفتي و گازي، يک بار در انتهاي زنجير توليد آنها توسط شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي (شرکت پالايش نفت) و بر اساس مفاد جزء (3-3) اين بند و شرکت تابعه ذي ربط وزارت نفت و شرکت هاي گاز استاني و بر مبناي قيمت فروش داخلي محاسبه و پرداخت مي شود. ماليات مزبور به حساب درآمد عمومي نزد خزانه داري کل کشور واريز مي شود و عوارض طبق قوانين موضوعه توزيع مي گردد. 8-7 به شرکت هاي تابعه و وابسته به وزارتخانه هاي نفت ، گاز ، نيرو، راه و شهرسازي و صنعت و معدن و تجارت اجازه داده مي شود بدهي هاي قانوني خود به اشخاص حقيقي و حقوقي غير دولتي را تا سقف بيست هزار ميليارد (000/000/000/000/20) ريال با اعلام وزير مربوطه و تاييد وزارت امور اقتصادي و دارايي (سازمان حسابرسي) بدهي همان اشخاص بابت اقساط واگذاري و يا بدهي به سازمان امور مالياتي تسويه و يا تهاتر نمايد. تهاتر مربوط به ماليات منوط به تصويب دولت است. برچسبها: احکام مالياتي قانون بودجه سال 91, قسمت اول |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت 15:14 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
به گزارش رسانه مالياتي ايران ، قسمت دوم احکام مالياتي قانون بودجه سال 91 که طي بخشنامه اي از سوي دکتر علي عسکري رييس کل سازمان امور مالياتي به ادارات کل امور مالياتي کشور ابلاغ شده ، بدين شرح است: 9-7 در راستاي تسريع در انجام امور و کاهش هزينه ها ، سازمان امور مالياتي موظف است صدور گواهي موضوع ماده (187) قانون ماليات هاي مستقيم را با هماهنگي سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به دفاتر اسناد رسمي واگذار نمايد. نحوه واگذاري و حق الزحمه دفاتر طبق دستورالعملي است که توسط سازمان امور مالياتي و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تهيه مي شود و حداکثر تا دو ماه پس از ابلاغ اين قانون به تصويب وزير امور اقتصادي و دارايي مي رسد. 5-24 ماليات حقوق کليه کارکنان شرکت هاي دولتي واگذار شده (سهام کنترلي)، در طول سال واگذاري، بر اساس نرخ مالياتي قبل از واگذاري محاسبه و پرداخت مي شود. 11-24 سازمان خصوصي سازي مکلف است سود سهام عدالت تقسيم شده مصوب مجامع عمومي موضوع فصل ششم قانون اجراي سياست هاي کلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي تا تسويه کامل اقساط را از زمان تصويب قانون اجراي سياست هاي کلي اصل چهل و چهارم (44 ) قانون اساسي از شرکت هاي سرمايه پذير وصول و به حساب درآمد عمومي نزد خزانه داري کل کشور واريز نمايد. سازمان مذکور مي تواند جهت وصول سود سهام موضوع اين بند و ساير اقساط معوق شرکت هاي واگذار شده از طريق ماده (48) قانون محاسبات عمومي اقدام نمايد. اجرائيات سازمان امور مالياتي کشور موظف است خارج از نوبت در خصوص وصول اين اقساط با سازمان خصوصي سازي همکاري نمايد. 13-24 به دولت اجازه داده مي شود معادل مطالبات خود بابت ماليات و سود ويژه و سهم دولت از سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران حداکثر تا سقف چهارهزار ميليارد (000/000/000/000/4) ريال به حساب افزايش سرمايه دولت در سازمان ياد شده منظور نمايد. 14-24 ما به التفاوت نرخ تکليفي و هزينه هاي قطعي شرکت هاي توزيع نيروي برق از ابتداي سال 1387 تا 29/9/1389 ، مشمول معافيت مالياتي مي باشند. 15-24 در اجراي ماده (18) قانون اجراي سياست هاي کلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، از زمان تصويب عنوان هر بنگاه در فهرست بنگاه هاي قابل واگذاري توسط هيات واگذاري، وزارت امور اقتصادي و دارايي مکلف است نسبت به تشکيل مجامع عمومي آن بنگاه ها متشکل از وزير امور اقتصادي و دارايي (رئيس مجمع)، دادگستري و بالاترين مقام دستگاه اجرايي ذيربط و با حضور رييس سازمان خصوصي سازي، نماينده هيات واگذاري و نماينده اتاق بازرگاني اقدام نمايد. مجمع عمومي با رعايت قوانين و مقررات مربوط عهده دار انتخاب اعضاي هيات مديره و بقيه وظايف مجامع عمومي است. صورتجلسات مجامع و هيات مديره شرکت هاي فوق الذکر خارج از ضوابط اين بند فاقد اعتبار است و مرجع ثبت شرکت ها و موسسات غير تجاري و ساير مراجع موظفند از پذيرش و ثبت صورتجلسات مزبور خودداري نمايند. 37 در صورت عدم اجراي ماده (44) قانون محاسبات عمومي کشور توسط شرکت هاي دولتي، به وزارت امور اقتصادي و دارايي اجازه داده مي شود طبق مقررات اجرايي قانون ماليات هاي مستقيم، سود سهم دولت و ماليات متعلق به سود مندرج در صورت هاي مالي (ترازنامه و حساب سود و زيان) را حسب مورد برابر مقررات مربوطه در وجه سازمان امور مالياتي يا خزانه داري کل کشور به عنوان علي الحساب وصول نمايد. 38 سقف معافيت مالياتي موضوع ماده (84) و (85) اصلاحي قانون ماليات هاي مستقيم مصوب 7/2/1371 براي سال 1391، مبلغ شصت و شش ميليون (000/000/66) ريال در سال تعيين مي شود. 39 افزايش سرمايه بنگاه هاي اقتصادي ناشي از تجديد ارزيابي دارايي هاي آنها، از شمول ماليات معاف است مشروط بر آن که متعاقب آن به نسبت استهلاک دارايي مربوطه و يا در زمان فروش، مبناي محاسبه ماليات اصلاح گردد و بنگاه يادشده طي پنج سال اخير تجديد ارزيابي نشده باشد. آيين نامه اجرايي اين بند از جمله شرکت هاي مشمول يا غير مشمول موضوع اين بند به تصويب هيات وزيران مي رسد. 40 مودياني که نسبت به پرداخت بدهي هاي قطعي شده خود بابت ماليات و عوارض متعلقه، موضوع قانون اصلاح موادي از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و چگونگي برقراري و وصول عوارض و ساير وجوه از توليدکنندگان کالا، ارائه دهندگان خدمات و کالاهاي وارداتي مصوب 22/10/1381 و ماليات هاي غير مستقيم موضوع قوانين بودجه سنواتي سال هاي 1377 تا 1381 اقدام کنند يا ظرف شش ماه از تاريخ لازم الاجرا شدن اين قانون اقدام نمايند، حکم ماده (191) قانون ماليات هاي مستقيم مصوب 3/12/1366 نسبت به مانده بدهي جريمه ها و ماليات اضافي حسب مو رد جاري خواهد بود. برچسبها: احکام مالياتي قانون بودجه سال 91, قسمت دوم |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت 15:13 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
آييننامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي نحوه انتخاب حسابرس در شركتهاي دولتي
شماره3300/ت39037ك تاریخ : ۱۹/۱/۱۳۸۷ وزارت امور اقتصادي و دارايي وزيران عضو كميسيون اقتصاد در جلسه مورخ 8/11/1386 بنابه پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي و به استناد تبصره (1) ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصي و حرفهاي حسابداران ذيصلاح به عنوان حسابدار رسمي ـ مصوب 1372ـ و با رعايت تصويبنامه شماره 164082/ت373هـ مورخ 10/10/1386، آييننامه « نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي » را به شرح زير تصويب نمودند:
آييننامه نحوه انتخاب حسابرس براي شركتهاي دولتي
ماده1ـ كلـيه شركـتهاي دولتي موضوع ماده (4) قانون مديريت خدمات كشوري ـ مصوب 1386 ـ و ساير شركتهايي كه پنجاه درصد يا بيشتر سرمايه يا سهام آنها منفرداً يا مشتركاً به وزارتخانهها، مؤسسات دولتي، شركتهاي دولتي، بانكهاي دولتي، مؤسسات اعتباري دولتي، شركتهاي بيمه دولتي، سازمان تأمين اجتماعي، سازمان بازنشستگي كشوري و ساير صندوقهاي بازنشستگي وابسته به دستگاه اجرايي ياد شده تعلق داشتهباشد و همچنين شركتهاي دولتي كه شمول قوانين و مقررات عمومي به آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام است از جمله شركت ملي نفت ايران، شركتهاي وابسته بهوزارت نفت، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران، سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران و شركتهاي تابع و وابسته هريك از آنها و همچنين شركتهايي كه به مفهوم ماده (4) قانون مديريت خدمات كشوري ـ مصوب 1386ـ دولتي تلقي نميشوند، ولي اكثريت اعضاي هيئتمديره آنها توسط دستگاههاي اجرايي تعيين ميشوند، مشمول اين آييننامه هستند.
ماده2ـ حسابرس و بازرس قانوني شركتهاي موضوع ماده (1) از بين سازمان حسابرسي و مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمي توسط كار گروه ماده (3) معرفي ميگردد تا اركان ذيصلاح دستگاه نسبت به وظيفه قانوني خود اقدام نمايد.
ماده3ـ اعضاي كار گروه عبارتند از رييس سازمان حسابرسي، دبيركل جامعه حسابداران رسمي، معاون ذيربط وزير امور اقتصادي و دارايي و رؤساي هيئتعالي نظارت در سازمان حسابرسي و جامعه حسابداران رسمي كه توسط وزير امور اقتصادي و دارايي تعيين ميشوند.
ماده4ـ كار گروه ياد شده جهت انجام صحيح امر انتخاب، نسبت به جمعآوري كليه اطلاعات لازم در مورد عملكرد مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي از جمله تجربه و توانايي حرفهاي، امكانات نيروي انساني و تشكيلات، دسترسي به فناوري، حجم كار و ظرفيت و توان پذيرش كار، نتايج كنترل كيفيت انجام شده توسط جامعه حسابداران رسمي و آراي انضباطي صادر شده با هدف شناسايي مؤسسات حسابرسي اصلح اقدام خواهد نمود.
ماده5 ـ تشخيص شركتهاي مشمول اين آييننامه به عهده وزارت امور اقتصادي و دارايي است.
ماده6 ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي حداكثر ظرف ششماه براي انجام وظايف موضوع اين آييننامه، مبادرت به ايجاد و مديريت بانك اطلاعات شركتهاي مشمول اين آييننامه، مشتمل بر اطلاعات ثبتي، گزارشهاي مالي و مديريتي و حسابرس و بازرس قانوني خواهدنمود.
ماده7ـ كار گروه داراي دبيرخانهاي خواهدبود كه در وزارت امور اقتصادي و دارايي مستقر ميگردد. اعتبار و امكانات لازم را وزارت امور اقتصادي و دارايي تأمين خواهدنمود. آييننامه داخلي كار گروه به تصويب وزير امور اقتصادي و دارايي خواهدرسيد. اين تصويبنامه در تاريخ 14/1/1387 به تأييد مقام محترم رياست جمهوري رسيدهاست.
معاون اول رييس جمهور ـ پرويز داودي منبع :روزنامه رسمي جمهوري اسلامي ايران |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۱ساعت 17:10 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
ریسك، نوعی عدم اطمینان به آینده است كه قابلیت محاسبه را داشته باشد.[1] اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسك نیست؛ بلكه فقط عدم اطمینان است؛ بههمین جهت بهدلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک میتوان آنرا مدیریت و كنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف میشود که اولی بهمعنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است.[2]
ریسک در اصطلاح عبارت است از امکان تفاوت بازده واقعی (برحسب ریال یا درصد) از بازده مورد انتظار.[3]همچنین در مدیرت مالی، ریسک به وضعیتی گفته میشود که در آن وقوع پیشامدها احتمالی است.[4]
مهفوم ریسک از اوایل قرن حاضر وارد ادبیات مدیریت مالی گشته است. چرخ عمر این مفهوم از سطح مبانی نظری شروع شده و سپس به سطح ارائه الگوهای فکری متفاوت از ریسک رسید. بعد از سیر این دو مرحله از سطوح تحلیلهای ذهنی به تحلیلهای عینی رسیده و با بهرهگیری از آمار و ریاضی به اندازهگیری ریسک بهصورت کمّی منتهی شده است.[5]
مارکویتس (Harry Markowitz: 1927-Live) دانشمند آمریکایی، اولین کسی بود که مقوله ریسک را کمّی کرد. وی اعلام داشت که تصمیمهای مالی باید براساس ریسک بازده انجام شود. یعنی در یک سطح مشخص بازده، کمترین ریسک و در یک سطح مشخص ریسک، بیشترین بازده را نصیب سرمایهگذار میکنند.[6]
اهمیت ریسک
پدیده ریسک یکی از کلیدیترین مشخصههای شکلگیری تصمیم در حوزه سرمایهگذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیتهای اقتصادی است. در بیشتر کتابهای اقتصادی، از سه عامل کار، زمین و سرمایه بهعنوان نهادههای اصلی تولید نام برده میشود. اما با کمی تامل دانسته میشود که سه عامل شرط لازم برای تولید است؛ اما شرط کافی در فرایند تولید چیزی جز عامل ریسک نیست. بهعبارت دیگر، چنانچه سه عامل وجود داشته باشد، اما تولیدکننده زیانهای احتمالی این فرایند را متقبّل نشود، هرگز تولید صورت نخواهد گرفت. از اینرو در برخی مطالعات از عامل ریسک بهعنوان عامل چهارم در فرایند تولید یاد میشود.[7]
روشهای محاسباتی ریسک[8]
روشهای مختلفی برای محاسبه ریسک وجود دارد؛ مهمترین آنها عبارتند از:
روش ارزش در معرض خطر (Value at Risk)؛ این روش نخستین بار توسط وترستون (Weather Stone) در سال 1994 ارائه شد. در سال 1995 کمیته بال (نهاد ناظر بر فعالیت بانکهای بینالمللی) بانکها را موظف کرد که از این مدل، برای تعیین حد کفایت سرمایه خود استفاده کنند. این روش، بهمعنای برآورد حداکثر زیان در سطح خاصی از اطمینان (مثلا95درصد) و در مدتزمان معیّن است. با استفاده از این روش، میتوان ریسک موجود را اندازهگیری کرد.
آزمون شرایط حاد؛ استفاده از این روش، بهعنوان ابزاری برای برآورد حداکثر میزان زیانهای اقتصادی بالقوه در شرایط غیر عادی بازار است. هدف این ابزار، تلاش در جهت افزایش شفافیّت ریسکها از طریق بازاریابی دامنه رخدادهای بالقوهای است که از احتمال وقوع بسیار کمی برخوردارند؛ بهگونهای که این رخدادهای زیانبار خارج از محدوده آماری مورد استفاده از روش قبلی قرار دارند.
پوشش ریسک؛ اکثر شرکتهایی که در رابطه با ساخت و تولید، خردهفروشی، عمدهفروشی یا ارائه خدمات فعالیت میکنند، در زمینه پیشبینی متغیرهایی همچون نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت کالا، از تخصّص و مهارت کافی برخوردار نیستند. بنابراین منطقی است که اقدام به پوشش ریسک ناشی از متغیّرهای مذکور نمایند و از این طریق شرکتها میتوانند بر فعالیت اصلی خود تمرکز یابند.
راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید (Long Hedges)؛ معاملهگرانی که بهمنظور پوشش ریسک، یک موضع معاملاتی خرید در قرارداد آتی اتخاذ میکنند، اصطلاحا گفته میشود که از راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید استفاده کردهاند. این راهبرد، برای شرکتی مناسب است که قصد دارد در آینده کالایی را خریداری و قیمت آینده آنرا در حال حاضر تثبیت نماید.
راهبرد پوشش ریسک در موضع فروش (Short Hedges)؛ این راهبرد، اتخاذ موضع معاملاتی فروش در قراردادهای آتی است و هنگامی مناسب خواهد بود که پوششدهنده ریسک، از قبل مالک دارایی بوده و در انتظار دارد که در مقطعی از زمان آینده، آنرا بفروشد. برای مثال کشاورزی که مقداری محصول در اختیار دارد و میداند که محصولش در دو ماه آینده، آماده فروش در بازار است، میتواند از این راهبرد استفاده کند.[9]
ابعاد ریسک
اگر ریسک را بهعنوان یک پدیده مورد بررسی قرار دهیم، از ابعاد گوناگونی میتوان به آن نگاه کرد:
ریسک مولّد و غیر مولد؛ ریسک مولّد ریسکی است که متضمن ارزش افزوده است؛ در حالیکه ریسک غیر مولد ریسکی فاقد ارزش افزوده است. سرمایهگذاری در پروژه اکتشاف معدن، متضمن نوع اقتصادی ریسک است؛ در حالیکه شرکت در جلسه قمار که آن هم نوعی بهخطر انداختن مال به امید کسب مال بیشتری است ریسک غیر مولد شمرده میشود.
ریسک قابل کنترل و غیر قابل کنترل (Controllable & Uncontrollable Risk)؛ ریسک قابل کنترل میتواند بهوسیله تصمیمگیرنده، کنترل شود یا تحت تاثیر قرار گیرد؛ در حالیکه تصمیمگیرنده در ریسک غیر قابل کنترل، هیچگونه کنترلی بر ریسک ندارد. به ریسک قابل کنترل، ریسک واکنشی و به ریسک غیر قابلکنترل ریسک شانس گفته میشود. بهعنوان مثال صاحب خودرو با رعایت موارد ایمنی مثل استفاده از دزدگیر میتواند خود را در برابر قسمتی از ریسک سرقت پوشش دهد؛ اما اگر با رعایت موارد ایمنی بازهم با خطر سرقت روبرو شود، ریسک غیر قابل کنترل خواهد بود.
ریسک مالی و غیر مالی؛ ریسک مالی پذیرش مخاطره در امور مالی است؛ در حالیکه ریسک غیر مالی پذیرش خطر جانی، اجتماعی امنیتی و ... است.[10]
ریسک از جهت سود و زیان: ریسك را به دو دسته ریسك واقعی (خالص) و سوداگرانه (برد و باخت) تقسیم میكنند. بدین صورت كه ریسك واقعی، همواره دربرگیرنده زیان است (همانند مالكیت خودرو كه در صورت تصادف، زیان وارد میشود و در غیر اینصورت، وضعیت، بدون تغییر است) و ریسك سوداگرانه، سود و زیان را دربردارد (نمونه بارز آن مالكیت یك كارخانه یا شركت است). بهعبارت ساده، ریسك هم میتواند جنبه زیان (ریسك منفی) و هم جنبه سود (ریسك مثبت) را در برگیرد.[11]
انواع ریسک
1. ریسک بازار (Market Risk)؛ نوسانات نرخهای مختلف در بازار از قبیل نرخ تورّم، بهره، ارز، قیمت داراییها و بدهیها و هزینههای ناشی از آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. خطای در پیشبینی این نوع از نوسانات را ریسک بازار مینامند. ریسکهای عمده بازار به شرح زیرند:[12]
الف) ریسک نوسانات نرخ ارز (Currency Risk)؛ ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال زیان در یک موقعیت غیر پوششی؛ که در اثر افزایش یا کاهش ارزش یک پول خارجی پیش میآید.[13]
با استفاده از مدلهای پیشرفته موجود (مثل ارزش در معرض ریسک)، برای پیشبینی و اندازهگیری ریسک و همچنین استفاده از ابزارهای مالی موجود، (مثل ابزار مشتقّه؛ مانند سواپ ارزی، معاملات آتی و سلف بر روی نرخ ارز) میتوان این ریسکها را کنترل نمود. این کار باعث میشود که ریسک ارزی بانک کاهش پیدا کند.[14]
ب) ریسک نوسانات قیمتها (Price Risk)؛ این ریسک، بهعلت نوسانها و تغییرهای شدید قیمت داراییها و موجودیهای نزد بانک پدید میآید.[15] برای مقابله با این مشکل، نیز میتوان به اقداماتی چون سرمایهگذاری در صنایع و تجارتهای مختلف با ریسکهای متفاوت، استفاده از سیستم محاسبه سود بهطور متغیر و همچنین ابزارهای مالی مشتقه اشاره نمود.[16]
ج) ریسک نوسانات نرخ بهره (Interest Rate Risk)؛ احتمال کاهش ارزش یک دارایی بهرهدار (مثل وام بانکی) در اثر تغییرات نرخهای بهره در بازار را ریسک نوسانات نرخ بهره میگویند. تغییر حاصل در ارزش دارایی در اثر نوسانات نرخ بهره، تابعی از میزان تغییر در نرخ و سررسید دارایی است. ارائه وامهای بلندمدت با نرخ بهره ثابت از سوی مؤسسات مالی، نمودی از عدم توجه به این نوع ریسک است.[17] بارزترین روشهای مورد استفاده، برای کنترل این ریسک، متغیر کردن نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ سود سپردهها است.
د) ریسک نقدینگی؛ ریسک نقدینگی مهمترین ریسک بازار سرمایه و عبارت از خطر بروز کمبود نقدینگی برای تأمین هزینههای جاری و نیز تقاضای سپردهگذاران در بانکها است.[18]
این ریسک بیانگر آن است که بانک برای پرداخت مطالبات در زمان سررسید سپردهگذاران و وامگیرندگان خود، از منابع نقدی یا دارایی قابل فروش کوتاهمدت کافی بهرهمند نباشد. این ریسک از سه عامل عدم توانایی اجرای تعهدهای مالی کوتاهمدت، عدم توانایی تأمین منابع مالی کوتاهمدت در هنگام نیاز و نیز عدم توانایی تأمین مالی کوتاهمدت با هزینههای مقرون به صرفه ناشی است.[19]
در بیشتر سالهای اخیر، ورشکستگی بانکها، بهدلیل عدم توجّه کافی به ریسک نقدینگی و در نتیجه سلب اعتماد صاحبان سپردهها و سرمایهگذاران نسبت به توانایی بانک در بازپرداخت مطالباتشان بوده است.[20]
2. ریسک اعتباری (Credit Risk)؛ ریسک اعتباری ناشی از اعطای اعتبارات تجاری، مهمترین ریسک فعالیتهای بانکی است. برای اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافتکنندگان تسهیلات را تعیین نمود. احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده را ریسک اعتباری مینامیم.[21]این مسئله میتواند ناشی از کاهش توان بازپرداخت و عدم برنامهریزی درست برای ریسک اعتباری باشد.[22]
در این راستا، اقداماتی را میتوان برای کنترل ریسک اعتباری عملی نمود:
الف) گرفتن تصمیمهای معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار بهگونهای که ریسک گیرنده وام بهصورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد؛
ب) با دادن وام به گروههای مختلف درصد زیان را کاهش داده شود؛
ج) از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود.[23]
3. ریسک نرخ تبدیل (Exchange Rate Risk)؛ تبدیل یک ارز (ارز اولیه) به ارزی دیگر (ارز ثانویه) و سرمایهگذاری ارز جدید (ثانویه) بهمنظور منتفع شدن از نرخ بازدهی بیشتر، ریسک نرخ تبدیل تا سررسید به ارز اولیه برای کوپن و اصل را بههمراه خواهد داشت. اگر نرخ تبدیل ارز ثانویه در زمان دریافت کوپن و اصل، در مقاطع تا سررسید نسبت به ارز اولیه کاهش یابد، ممکن است علاوهبر منتغع نشدن از تفاوت دو نرخ، بازدهی قسمتی از سرمایه نیز فدا شود.[24]
4. ریسک عملیاتی (Operational Risk)؛ ریسک عملیاتی میتواند از قصور و عدم کارایی پرسنل و افراد (People Risk)، تکنولوژی (Technology Risk) و روند کاری (Process Risk)) رخ دهد.[25]
مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:
کلاهبرداری داخلی؛ یعنی کلاهبرداری توسط کارکنان بانک.
کلاهبرداری خارجی؛ یعنی آن دسته از کلاهبرداریهایی که توسط افراد خارج از بانک انجام میشوند.
عوامل غیر عمدی یا سهلانگاریهای ناشی از کارکنان، یا عدم ایمنی محل کار؛ که باعث از بین رفتن فیزیکی داراییها میشود.
عوامل ناشی از عملکرد گیرندگان تسهیلات؛
عوامل بیرونی؛ از قبیل محدودیتهای قانونی، تحولات سیاسی، عوامل طبیعی و ...، طراحی سیستم کنترل داخلی مناسب، آموزش کارکنان، بهکارگیری تخصصهای لازم متناسب با پیچیدگی امور بانکی، بهترین شیوه برای پوشش دادن این ریسک است. برخی از عوامل مؤثر در این کارکرد عبارتند از: بهکارگیری تکنولوژی مناسب و کارآمد، بهخصوص در زمینه IT، بهکار بردن اصول احتیاطی قراردادها و پیشبینی برخی خطرات احتمالی و تعبیه روشهایی برای مدیریت آن.[26]
5. ریسک تورم Inflation Risk؛ بهمعنای مخاطرات مرتبط با زیان سرمایهگذار در اثر کاهش ارزش پول (یا تورّم) است.[27] تورّم عبارت از وضعیتی در اقتصاد است که در آن، سطح عمومی قیمتها بهطور معنادار و مداوم و اغلب بهصورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد.[28]
6. ریسک تغییرهای سطح عمومی قیمتها (Inflation Risk)؛ که بهصورت ریسک قدرت خرید (Purchase Power Risk) نیز شناخته میشود. هنگامی که سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد، بدین معناست که با مقدار ثابتی از دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. بهعبارت دیگر، تورّم بهمعنای کاهش قدرت داراییهای مالی به نسبت داراییهای حقیقی است.[29]
ریسکهای غیرمالی
ریسک سیاسی (Political Risk)؛ این ریسک از تحوّلاتی ناشی میشود که بهوسیله تصمیم دولتها پدید آمده و بهشکلهای گوناگون سرمایهگذاری را با مشکل روبهرو میکند. هنگامی که این تغییرها از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا ادارات دولتی باشد، صرفنظر از اینکه آیا منافع سیاسی یا اقتصادی در پشت صحنه وجود دارد، ریسک بهوجود آمده ریسک سیاسی نامیده میشود. تغییرهای قوانین از جمله قوانین مالیات و قوانین مربوط به صادرات و واردات به ریسک سیاسی خواهند انجامید. سرمایهگذاران داخلی بهطور عمده با ریسک سیاسی داخلی (Domestic Political Risk) روبهرویند؛ که بهطور عمده از تغییرات قوانین، موردهای لازمالاجرا برای مناطق خاص، قیمتها، اسناد و مدارک مورد نیاز ناشی میشود. افزون بر حادثههای اجتماعی و سیاسی از جمله انتخابات، انقلاب، جنگ، شورشها و اعتصابهای گوناگون، بهتناسب، بر ریسک سرمایهگذاری اثر میگذارند.[30]
ریسک دولت؛ سیطره دولت بر نظامهای اقتصادی باعث کاهش کارآیی اقتصاد از جمله نظام بانکی میشود. تسهیلات تکلیفی و دستوری و تعیین نرخ سود تسهیلات و سپردهها بهوسیله دولت و بدون توجه به نرخ سود حاصل از عرضه و تقاضا در بازار، باعث افزایش ریسک نقدینگی و ریسک کاهش سپرده برای بانکهای دولتی خواهد شد.[31]
ریسک قوانین مقررات؛ ریسک قوانین و مقررات یکی از انواع مهم ریسک سرمایهگذاران است. این ریسک از سه مقوله کلی تغییر مقررات بهشرح ذیل ناشی میشود.
تغییرات در مقررات در قبال یک شرکت ذینفع؛ (ریسک مربوط به کسب مجوّز و لغو آن) بیشتر مؤسسات مالی با گرفتن جواز، فعالیّت خود را شروع میکنند. این جواز یا اجازه کار ریسک را دربرخواهد داشت؛ یعنی ممکن است این جواز تمدید نشود؛ در نتیجه سرمایهگذار مجبور است مبالغ سنگینی از سرمایهگذاریهای خود را از دست بدهد. نمونههای چشمگیر آن ملّیشدن بانکها طی سه دهه اخیر در بسیاری از کشورها است.
تغییر در سیاست عملیاتی مقامات تدوینکننده مقررات؛ مثل کاهش سقف بهره در دهه 1980.
تغییر در کفایت سرمایه؛ مقررات مربوط به تعیین حداقل سرمایه مورد نیاز مشخص میکند که چه سازمانهایی میتوانند در صحنههای مالی باقی بمانند و کدامیک باید بروند. در محیط صنعتی که چنین قوانین و مقرراتی کمرنگتر است، بازار تعیین میکند که چه کسی باید برود. ولی در محیطی که مقررات غیر بازار وجود دارد، مقامات این موضوع را مشخص مینمایند.
ریسک منابع انسانی؛ این ریسک به سیاستهای پرسنلی یک شرکت مانند استخدام، آموزش، انگیزش و حفظ کارمندان مربوط میشود. ریسک منابع انسانی به اشکال مختلفی مانند ریسک از دست دادن کارمندان ارزشمند، ریسک انگیزش ناکافی یا غلط مسئولین کادر مدیریتی و غیره بروز مینماید. بهعنوان مثال، اگر یک کارمند متخصص که دارای دانش فنّی بالایی است، سازمان را ترک کند، میتواند سیستم را دچار وقفه و دردسر نماید. بدیهی است شرکت برای مصون ماندن از چنین ریسکی باید به افرادی که دارای چنین دانش و تجربه فنی هستند، حقوق زیادی پرداخت نماید.[32]
ریسک حقوقی؛[33] در صورت ضعف در طراحی قراردادهای بانکی بهصورتی که حق و حقوق بانکها و مشتریان در حالتهای مختلف بهصورت عادلانه لحاظ نگردد، ریسک حقوقی بانکها را بالا میبرد. این ریسک، میتواند باعث ضرر و زیان بسیار سنگینی شود. در بعضی از موارد، این زیانها به ورشکستگی بانکها منجر گردیده است. ریسک حقوقی به حالتهای زیر خود را نشان میدهد:
· عادلانه نبودن و طراحی ناصحیح قراردادهای تهسیلات اعطایی و سپردهپذیری
· عدم توانایی در اجرای مفاد قرارداد؛
برای مدیریت کردن ریسک حقوقی از روشهای زیر میتوان استفاده کرد:
1) تشکیل واحد و تیم حقوقی تمام وقت و با تجربه در بانک؛
2) طراحی حقوقی قراردادها بهصورت مورد به مورد برای حفظ حق و حقوق بانک؛
3) هماهنگیهای لازم بانک با نظام حقوقی و قضایی کشور.
[1]. ويليامز، چستر آرتور و هاينز، ريچارد؛ مديريت ريسك، داور ونوس و حجتالله گودرزي، تهران، نگاه دانش، 1382، اوّل، ص32.
[2]. راعی، رضا و سعیدی، علی؛ مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک، تهران، سمت، 1387، چاپ سوم، ص46.
[3]. بریگام، اوجین اف، گاپنسکی، لوئیس سی و آر دی وز، فیلیپ؛ مدیریت مالی میانه، علی پارسائیان، تهران، ترمه، 1384، ص37.
[4]. مصباحی مقدم، غلامرضا و صفری، محمد؛ بررسی درآمد حاصل از تحمل ریسک از دیدگاه آموزههای اسلامی، فصلنامه علمی–پژوهشی اقتصاد اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388، ش36، ص124.
[5]. بقایی حسینآبادی، علی؛ ریسک مبانی نظری، کاربردها و ضرورت ادراک آن، تهران، مجله توسعه مدیریت، آبان 1380 ، ش31، ص44.
[6]. شیوا، رضا و میکائل پور، حسین؛ مدیریت ریسک در حوزه بانکداری، مجموعه سخنرانیها و مقالات چهارهمین همایش بانکداری اسلامی، تهران، موسسه عالی بانکداری ایران، 1382، چاپ اول، ص195.
[7]. مصباحی مقدم، غلامرضا و صفری، محمد؛ پپیشین، ص124.
[8]. شیوا، رضا و میکائل پور، حسین؛ پیشین، ص196-204.
[9] . هال، جان؛ مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک، سجاد سیاح و علی صالحآبادی، تهران، گروه رایانه تدبیرپرداز، 1384، ص147.
[10]. مصباحی مقدم، غلامرضا و صفری، محمد؛ پیشین، ص122-124.
[11]. اکبریان، رضا و دیانتی، محمدحسین؛ مدیریت ریسک در بانکداری اسلامی، فصلنامه علمی –پژوهشی اقتصاد اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1382، شماره24، ص162.
[12]. شایان آرانی، شاهین؛ مدیریت ریسک و بانکداری اسلامی غیر دولتی، مجموعه سخنرانیها و مقالات دوازدهمین همایش بانکداری اسلامی، تهران، مؤسسه عالی بانکداری ایران،1380، چاپ اول، ص252.
[13]. شیوا، رضا و میکائل پور، حسین؛ پیشین، ص192.
[14]. نیازی، مهدی؛ مروری بر ریسک فعالیتهای بانکی و راهکارها، مجلّه بانک و اقتصاد، 1384، ش62، ص21.
[15]. ابوالحسنی، اصغر و حسنی مقدم، رفیع؛ بررسی انواع ریسک و روشهای مدیریت آن در نظام بانکداری بدون ربای ایران، مجله اقتصاد اسلامی، 1387، ش30، ص162.
[16]. شایان آرانی، شاهین؛ پیشین، ص260.
[17] . شیوا، رضا و میکائلپور، حسین؛ پیشین، ص191.
[18]. کهزادی، نوروز؛ مدیریت ریسک در بانکداری الکترونیک، مجموعه سخنرانیها و مقالات چهارهمین همایش بانکداری اسلامی) تهران، موسسه عالی بانکداری ایران،1382، چاپ اول ،ص144
[19]. سروش، ابوذر و صادقی، محسن؛ مدیریت ریسک اوراق بهادار اجاره، ، فصلنامه علمی–پژوهشی اقتصاد اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1386، ش27، ص171.
[20]. شیوا، رضا و میکائلپور، حسین؛ پیشین، ص192.
[21]. کهزادی، نوروز؛ پیشین، ص144.
[22]. نیازی، مهدی؛ پیشین، ص19.
[23]. شیوا، رضا و میکائل پور، حسین؛ پیشین، ص186.
[24]. رشیدی، مهدی؛ بانکداری بینالمللی1، مؤسسه عالی بانکداری ایران بانک مرکزی، 1383، چاپ دوم، ص229.
[25]. ابوالحسنی، اصغر و حسنیمقدم، رفیع؛ پیشین، ص152.
[26] . نیازی، مهدی؛ پیشین، ص20.
[27] . جمشیدی، ابوالقاسم؛ بازار سرمایه، تهران، رسا، 1382، ص123.
[28]. تفضلی، فریدون؛ اقتصاد کلان، تهران، نی، 1378، ص553.
[29]. سروش، ابوذر، صادقی، محسن؛ پیشین، ص172.
[30]. راعی، رضا و سعیدی، علی؛ پیشین، ص77.
[31]. ابوالحسنی، اصغر و حسنیمقدم، رفیع؛ پیشین، ص158.
[32] . شیوا، رضا و میکائل پور، حسین؛ پیشین، ص188-189.
[33] . شایان آرانی، شاهین؛ پیشین، ص263.
نویسنده : حسين كفشگر جلودار برچسبها: ريسك, ريسك اعتباري, ريسك اعتماد, بازار |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 16:49 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
شاخص ریسک تجاری(عملیاتی) است که بیانگر میزان حساسیت سود عملیاتی نسبت به فروش(درآمد) میباشد. هر چه مقدار این اهرم بالا باشد، نشان دهنده این است که با اندک تغییری در درآمد شرکت، سود عملیاتی آن تغییر قابل توجهی را تجربه خواهد نمود. بالا بودن مقدار این شاخص بیانگر ریسک تجاری بالا میباشد. برای محاسبه اهرم عملیاتی از فرمول زیر استفاده می شود: EBIT: سود قبل از بهره ومالیات برچسبها: اهرم عملیاتی |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 11:20 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
انواع مدل هاي قيمت گذاري سهام
1- مدل هاي عمومي به طور کلي هرسهم دو نوع جريان نقدي ايجاد مي كند. اول سود سهام كه به طور منظم ( مثلاً سالانه) پرداخت مي گردد و دوم قيمت فروش سهام در تاريخ واگذاري آن چنانچه سهم براي يك دوره ي طولاني نگهداري شود، ارزش فعلي قيمت آتي با توجه به افق زماني كاهش مي يابد و مقدار آن تقريباً براي مدت پنجاه سال يا صد سال صفر (2-1) به طوري كه: = (ارزش فعلي سرمايه گذاري سهام عادي) Div= (سود سهام پرداختني در زمان t ام) مدل هاي مختلفي براي ارزشگذاري سهام با توجه به الگوي پرداخت سود سهام متفاوت وجوددارد. اين سياست كه شركتي تمام سود كسب شده را به عنوان سود سهام نقدي به سهاداران خويش پرداخت كند، در اكثر اوقات مطلوب به نظر نمي رسد. شركت ها همواره فرصت هاي سرمايه گذاري مطلوبي دارند و يك مدير كارامد بايد ازفرصت هاي ايجاد شده استفاده كند و از طريق ارزش شركت راافزايش دهد. چناچه شركتي سود سهام را در يك پروژه سرمايه گذاري نكند، ارزش فعلي خالص هر سهم اين پروژه در تاريخ صفر برابر با « ارزش فعلي خالص[2] ( هر سهم) و فرصت هاي رشد» خواهد بود از آنجا كه با انجام سرمايه گذاري توسط شركت، ارزش سهم پروژه مورد نظر به قيمت اصلي هر سهم شركت اضافه مي شود، قيمت هر سم پس از انجام سرمايه گذاري به اين قرار خواهد بود: (2-2) در اين فرمول: NPV= ارزش فعلي خالص GO= فرصت هاي رشد معادله (2-2) نشان مي دهد كه قيمت يك سهم مي تواند به دو عامل ارزش شركت وارزش مازاد بستگي داشته باشد. به منظور افزايش ارزش، تحقق دو شرط زير ضروري است: 1- سودهاي كسب شده بايد به منظور سرمايه گذاري در پروژه هاي آتي انباشته شود. 2- پروژه ها بايد داراي ارزش فعلي خالص مثبت باشد.
2- مدل ارزشگذاري MVA[3] از مدل هايي که امروزه براي قيمت گذاري سهام کاربرد فراواني پيدا کرده است مدل قيمت گذاري ارزش افزوده بازار مي باشد. اين مدل مي گويدکه ارزش شرکت عبارت است از: ارزش شرکت = سرمايه + که EVA[4] عبارت است از ارزش افزوده اقتصادي.
3- مدل گوردن گوردن[5] با استفاده از روش سرمايه گذاري سود انباشته مدلي را براي ارزشگذاري سهام پيشنهاد كرده است. او نيز از مكتب بازار ناقص پيروي مي كرده و مدل وي بر اساس مفروضات زير است: 1- سودهاي انباشته تنها منبع تأمين مالي شركت ها هستند. (به همين علت گوردن، تقسيم سود و تصميمات سرمايه گذاري را مانند مدل والتر فرض مي كند). 2- نرخ بازده سرمايه گذاري شركت ثابت باقي مي ماند. 3- نرخ رشد شركت تابعي از سود نگهداري شده و نرخ بازدهي آن است. اين فرض وابسته به دو فرض اول است. 4- هزينه ي سرمايه براي شركت ثابت، ولي بزرگ تر از نرخ رشد است. 5- شركت داراي عمر نامحدود است. 6- ماليات بر درآمد وجود ندارد. گوردون ابتدا مدل زير را براي ارزش گذاري سهام پيشنهاد، ولي بعدها آن را براي ريسك تجديد نظر كرد: كه در آن: (قيمت هر سهم در آغاز سال صفر)، E0 (سود هر سهم در پايان سال صفر)، b (درصد سود نگهداري شده)، k (نرخ بازده مورد توقع سهامداران)، r (نرخ بازده سرمايه گذاري) و br (نرخ رشد سود هر سهم و سود تقسيمي)، در خصوص مدل گوردون بايد گفت: 1- وقتي نرخ بازده با نرخ تنزيل برابر باشد (r > k)، به مجرد اين كه نسبت سود پرداختي (D/E) كاهش يابد، قيمت هر سهم هم افزايش مي يابد. 2- وقتي نرخ بازده از نرخ تنزيل كمتر باشد (r = k)، قيمت هر سهم از تغييرات نسبت سود پرداختي متأثر نخواهد گرديد. 3- وقتي نرخ بازده از نرخ تنزيل كمترل باشد (r < k)، به محض افزايش نسبت سود پرداختي قيمت هر سهم كاهش مي يابد. بنابر موارد فوق، مدل گوردون با منطقي ديگر عاملاً بكارگيري خط مشي هايي مشابه با مدل والتر را تجويز مي كند: 1- نسبت بهينه پرداخت سود سهام براي يك شركت روبه رشد(r > k) صفر مي باشد (D = 0). 2- نسبت سود پرداختي براي يك شركت معمولي تأثيري بر ارزش سهام ندارد . 3-نسبت بهينه سود پرداختي براي يك شركت روبه تحليل (r < k) صد درصد يا يك است. (b = 1). گوردن بعدها مدل اوليه خود را با وارد كردن ريسك اصلاح كرد.
4- مدل ميلر وموديگلياني اين دو محقق دو نظريه درباره ارزش شركت ارائه كرده اند. طبق نظريه ي اول آن ها يك واحد تجاري (2-5) كه در آن: (قيمت هر سهام در زمان صفر)، D1 (سود هر سهم در زمان يك)، P1 (قيمت هر سهم در زمان يك) و r (نرخ تنزيل) (فرض بر اين است كه اين نرخ ثادبت مي ماند). از معادله فوق عبارت زير براي تعيين ارزش سهام شركت در زمان صفر به دست مي آيد: (2-6) كه در آن: n (تعداد سهام كه در زمان صفر منتشر شده)، npo (ارزش كل سهام در زمان صفر)، nD1 (كل سود سهام نقدي قابل پرداخت به سهامداران سهام در سال صفر m) ]تعداد سهامي كه در زمان (t1) به قيمت (P1) ]قيمت بازار در زمان يك (t1) [ منتشر شده است. (n+m)P1 ارزش كل سهام در بازار در زمان يكr (t1)(نرخ تنزيل)، mP1 (ارزش سهام منتشره در زمان يك در بازار و در همان زمان يك). اين مبلغ برابر با كل افزايش در خالص دارايي ها در زمان يك (كل سرمايه گذاري ها در t1) پس از كسر مبلغ سودهاي انباشته شده از عملكرد همان سال است. اين رابطه را مي توان به صورت زير بيان كرد: mP1=I(X-nD1) كه در آن: I = كل سرمايه گذاري انجام شده در زمان يك (t1)، X = كل سود خالص شركت. آن ها با جايگزيني طرف راست رابطه ي فوق به جاي (mP1) در معادله ي (2) خويش معادله ي زير را ارائه كردند: (2-7) از آن جا كه (D1) در اين معادله جايي ندارد و چون P , X , I (n+m)P1 مستقل از D1 مي باشند، لذا آن ها به اين نتيجه رسيدند كه ارزش شركت به تقسيم سود بستگي ندارد.
5- مدل كامبل- شيلر اين مدل پيشرفته ارزشيابي سهام توسط دو محقق به نامهاي كامبل[6] از دانشگاه هاروارد وشيلر[7] از دانشگاه پيل ابداع شده است. آن ها با استفاده از اطلاعات تاريخي بازار، ميانگين P/E سهام را به دست مي آورند .اين ميانگين براي يك دوره بلند مدت به دست مي آيد. سپس ميانگين با نسبت قيمت به سود جاري سهام مقايسه مي شود. اگر نسبت قيمت به سود از آن ميانگين بيشتر باشد، قيمت سهام بالاتر از حد واقعي آن است. مهم ترين ايراد اين مدل اين است كه به تغييرات در اقتصاد توجه ندارد. (وبر و لادرمن[8]،1999).
6- مدل كرنل اين مدل توسط لي[9] از دانشكده مديريت دانشگاه جانسون ابداع شده است. لي سهام سي شركت را كه ميانگين صنعت دو جونز بودند، آزمون كرد. وي صفر ريسك هر سهم را با اندازه گيري نوسانات قيمت گروه صنايع آن سهم برآورد مي كند. اين محقق عنوان مي كند كه صرف ريسك براي جنرال موتورز 8/94% است در حالي كه براي جنرال الكتريك فقط 48/4% است. او مدعي است كه سهام و بازده سهام اين دو شركت داراي نوسانات بسيار زيادي نسبت به شركت هاي ديگر مي باشد. اين محقق جريان هاي نقدي آتي براي هر سهم را محاسبه و سپس با استفاده از نرخ تنزيلي كه تلفيقي از صرف ريسك و نرخ بهره ي بدون ريسك است، ارزش فعلي (ارزش ذاتي) جريان هاي منتظره سهام را محاسبه مي كند. اين ارزش با سطح قيمت هاي جاري بازار مقايسه مي گردد. اگر ارزش جريان هاي نقدي تنزيل شده بالاتر از قيمت جاري باشد، قيمت بازار ارزان است و همين طور برعكس آن نيز صادق است. اين مدل نيز مشابه مدل هاي ديگر، براي پيش بيني آينده، به گذشته نظر دارد(وبر و لادرمن،1999).
7- مدل گلاسمن- هاست[10] گلاسمن و هاست دو محقق مالي هستند كه ديدگاه هاي جديدي را وارد عرصه ي مالي كرده اند. آن ها معتقدند با توجه به اين كه طرز فكر افراد نسبت به ريسك در طول زمان تغيير مي كند، مدل هاي سنتي داراي نقاط ضعف
8- مدل والتر جيمز والتر از مكتب بازار ناقص پيروي مي كرد. او براي ارزشگذاري سهام مدلي را پيشنهاد كرده است كه بر اساس آن خط مشي تقسيم سود بر ارزش سهام تاثير مي گذارد. مدل وي بر مفروضات كليدي زير مبتني است: 1- سودهاي انباشته، تنها منابع تامين مالي به شمار مي آيند. 2- بازده روي سرمايه گذاري هاي شركت ثابت فرمول پيشنهادي(2-3) به قرار زير است: (2-3) كه در آن: P (قيمت بازار هر سهم)، D (سود تقسيمي هر سهم)، E (سود هر سهم)، r (نرخ بازده داخلي)، (E-D) سود انباشته ي هر سهم، K (نرخ هزينه ي سرمايه) با ساده سازي مدل فوق به صورت زير، مشخص مي شود كه قيمت هر سهم از حاصل دو جزء به شرح زير به دست مي آيد: (2-4) جزء اول معادله ي فوق معرف ارزش فعلي جريان هاي نامحدود سود تقسيمي است و جزء دوم ارزش فعلي جريان هاي نامحدود بازده حاصل از سرمايه گذاري سودهاي انباشته را نشان مي دهد. موارد زير در خصوص مدل والتر لازم به ذكر است: 1- وقتي نرخ بازده داخلي بزرگتر از هزينه ي سرمايه باشد (r > K) به محض كاهش نسبت سود پرداختي (D/E) قيمت هر سهم افزايش مي يابد. 2- وقتي نرخ بازده داخلي مساوي با هزينه ي سرمايه باشد (r = K) قيمت هر سهم متأثر از تغييرات نسبت سود پرداختي نخواهد بود. 3- وقتي نرخ بازده داخلي كمتر از هزينه ي سرمايه باشد (r < K) آن گاه به محض كاهش نسبت سود پرداختي، قيمت هر سهم كاهش مي يابد. بنابراين مدل والتر متضمن اين است كه: 1- نسبت بهينه ي پرداخت سود سهام براي يك شركت روبه رشد (r > K) صفر مي باشد . 2- نسبت سود پرداختي براي يك شركت معمولي (r = k) اهميتي ندارد. 3- نسبت بهينه ي سود پرداختي براي يك شركت تحليل يافته (r < k) برابر يك است (D=E).
9- مدل ارزشيابي سهام با استفاده از نسبت قيمت به درآمد سهم( ) شركت هاي مشابه يكي از روش هاي اصلي ارزشيابي كه اغلب مورد استفاده تحليلگران قرار مي گيرد ضريب قيمت به درآمد هر سهم شركت هاي مشابه مي باشد. در اين روش، قيمت هر سهم شركت بر اساس سود جاري آن و نرخ ميانگين نسبت قيمت بر درآمد شركت هاي قابل مقايسه آن تعيين مي گردد. به عبارت ديگر بر اساس نرخ ميانگين فوق، سود آن شركت تبديل به سرمايه يا ارزش مي گردد. با اين حال، ضريب قيمت به سود هر سهم چيزي جز نشان دهنده ماهيت اساس قيمت جاري بازار نيست که به صورت زير نشان داده مي شود: P = E
[1] - Pandy [2] - Net Present Value [3] - Market Value Added [4] - Economic Value Added [5] - Gordon [6] - Campbell [7] - Shiller [8] - Weber and Laderman [9] - Lee [10] - Glassman & Hassett برچسبها: مدل هاي قيمت گذاري سهام |
||
|
+
نوشته شده در سه شنبه دوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 12:19 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
نرخ بازده مورد انتظار expected rate of return برچسبها: نرخ بازده مورد انتظار expected rate of return ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت 19:41 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
اطلاعيه
قابل توجه موسسات حسابرسي دينوسيله بهاطلاع موسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ميرساند كه سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، طبق ضوابط خود نام شركتهاي پذيرفته شده در بورس را كه "جريان خالص وجوه نقد مرتبط با فعاليتهاي عملياتي" آنها منفي است(خالص نتيجه فعاليت عملياتي آنها منجر به خروج وجه است) را از تابلوي اصلي به تابلوي دوم منتقل مينمايد كه اين امر احتمال تحريف در صورت جريان وجوه نقد را افزايش ميدهد. با توجه به مطالب ياد شده توصيه ميشود در رسيدگي به صورتهاي مالي از صحت طبقهبندي اقلام صورت جريان وجوه نقد اطمينان كامل بدست آوريد.
جامعه حسابداران رسمي ايران تاریخ: 1387/07/29 برچسبها: جريان خالص وجوه نقد مرتبط با فعاليتهاي عملياتي |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 11:35 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
دستورالعمل الزامات افشاي اطلاعات ابلاغ شد هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار دستورالعمل الزامات افشای اطلاعات و تصویب معاملات اشخاص وابسته ناشران بورسی و فرابورسی را ابلاغ کرد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا)، این دستورالعمل در راستای حمایت از حقوق سرمایهگذاران، پیشگیری از وقوع تخلفات و نیز ساماندهی و توسعه بازار شفاف و منصفانه اوراق بهادار طبق بندهای 8، 11 و 18 ماده 7 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران (مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی) در 13 ماده و 5 تبصره به تصویب هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسید. در این دستورالعمل آمده است : معاملات بااهمیت با اشخاص وابسته باید به تفکیک هر گروه معامله و با شرح مناسبی که در این دستورالعمل ذکر شده است، افشا شود و از عبارات کلی دریافت، پرداخت، خرید، فروش و اجاره استفاده نشود.نوع وابستگی شخص وابسته با ناشر، مبلغ و موضوع معاملات انجام شده طی دوره به تفکیک هر شخص وابسته، مانده حسابهای فیمابین، نحوه تسویه و نرخ سود تضمین شده (حتی اگر معاملهای در طی دوره با شخص وابسته مزبور انجام نشدهباشد.)، ذخیره مطالبات مشکوکالوصول مربوط به مانده حسابهای فیمابین، هزینه مطالبات سوخت شده و مشکوکالوصول طی دوره ناشی از معاملات با اشخاص وابسته، میزان بازپرداخت یا دریافت اقساط وامهای مرتبط با اشخاص وابسته، انتقال منابع و تعهدات (داراییها و بدهیها) بین اشخاص وابسته حداقل اطلاعاتی است که باید افشا شود. همچنین ، جزئیات هرگونه تضمین ارائه شده توسط ناشر به نفع هریک از اشخاص وابسته و بالعکس، تعهدات سرمایهای ناشر به اشخاص وابسته (یا به سایرین، از طرف اشخاص وابسته) و بالعکس، نحوه تعیین قیمت (نظریه کارشناس رسمی، استعلام بها، برگزاری مناقصه یا مزایده و ...) و ارزش منصفانه معاملات، سود (زیان) ناشی از معاملات با اشخاص وابسته به تفکیک معاملات انجام شده با هر یک و اقلام مقایسهای سال قبل، شامل مانده حساب، سود (زیان) معامله از دیگر مواردی است که باید افشا گردد.بر اساس این دستورالعمل، افشای اطلاعات اشخاص وابسته نیز باید به تفکیک برای هریک از طبقات (شرکت مادر یا سهامدار کنترلکننده، اشخاصدارایکنترل مشترک یا نفوذ قابل ملاحظه بر ناشر، شرکتهای همگروه یا تحت کنترل واحد، واحدهای تجاری فرعی، واحدهای تجاری وابسته، مشارکتهای خاص، اعضای هیئتمدیره و مدیران ارشد اجرایی ناشر) انجام شود. در عین حال ، در اجرای ماده 129 اصلاحیه قانون تجارت، اعضاء هیئتمدیره و مدیرعامل ناشر و همچنین مؤسسات و شرکتهایی که اعضای هیئتمدیره و یا مدیرعامل ناشر شریک یا عضو هیئتمدیره و یا مدیرعامل آنها باشند نمیتوانند بدون اجازه هیئتمدیره در معاملاتی که با ناشر یا به حساب ناشر میشود به طور مستقیم یا غیرمستقیم (به شرح مذکور در تبصره این ماده) طرف معامله واقع و یا سهیم شوند. معاملات با اشخاص وابسته موضوع ماده 129 اصلاحیه قانون تجارت نیز باید به تصویب هیئتمدیره برسد و در جلسۀ تصمیمگیری و تصویب در هیئتمدیره، مدیر ذینفع، حق رأی ندارد. ناشر باید ترتیبی اتخاذ نماید که اطلاعات لازم از قبیل مبلغ معامله و مبنای تعیین آن، نظریه کارشناس رسمی، استعلام بها، برگزاری مناقصه یا مزایده یا روشهای مشابه، قیمت منصفانه، مشخصات کامل موضوع قرارداد، مشخصات کامل طرف قرارداد و نوع وابستگی آن با ناشر، منافع مستقیم یا غیرمستقیم مدیر ذینفع و سمت وی در شخص طرف معامله و سایر اطلاعات ضروری برای تصمیمگیری مناسب در اختیار هیئتمدیره قرار گیرد. در این راستا، مدیر ذینفع نیز مکلف است اطلاعات لازم درخصوص نوع وابستگی و درصد مالکیت مستقیم و غیرمستقیم در طرفین معامله را جهت تصمیمگیری مناسب در اختیار هیئتمدیره قرار دهد.در این دستورالعمل آمده است: هیئت مدیره ناشر در هنگام تصمیمگیری در خصوص معاملات با اشخاص وابسته باید منافع یکسان سهامداران ناشر را بر هر امر دیگری مقدم داشته و فقط در صورت متعارف و منصفانه بودن معامله، انجام چنین معاملهای را تصویب نماید والا متخلف محسوب میگردد. همچنین در مورد معاملات مشمول ماده 129 اصلاحیه قانون تجارت، هیئتمدیره مکلف است بلافاصله بازرس ناشر را از معاملهای که اجازه آن داده شده است بطور کتبی مطلع نماید و همچنین گزارش روشنی از آن حاوی کلیه شرایط معامله به اولین مجمع عمومی عادی صاحبان سهام بدهد و بازرس نیز مکلف است ضمن گزارش خاصی حاوی جزئیات معامله که بصورت جداگانه و مشخص قرائت میشود، نظر خود را درباره چنین معاملهای به همان مجمع تقدیم نماید.در صورت طرح دعوی از سوی هر شخص حقیقی یا حقوقی علیه ناشر، مدیر یا مدیر عامل آن در مراجع قضایی یا هیئت داوری موضوع ماده 37 قانون بازار، پس از ارائه تأییدیههای طرح دعوی در هریک از مراجع مذکور توسط خواهان، سازمان میتواند اطلاعات، اسناد و مدارک مرتبط با پرونده را به تشخیص خود از هریک از اشخاص تحت نظارت دریافت و در اختیار مقام رسیدگیکننده قرار دهد.در صورتی که ارزش معاملات با سایر اشخاص وابسته –به غیر از اشخاص موضوع ماده 129 اصلاحیه قانون تجارت- معادل یا بیش از پنج درصد دارایی ناشر مطابق آخرین صورتهای مالی حسابرسی شده باشد، مقررات حاکم بر معاملات مشول ماده 129 که در این دستورالعمل آمده، بر معاملات با سایر اشخاص وابسته نیز حاکم خواهد بود. متن کامل دستورالعمل فوق در فایل پیوست آمده است. برچسبها: دستورالعمل الزامات افشای اطلاعات و تصویب معاملات ا |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 11:6 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
دستورالعمل هاي مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار... http://www.rdis.ir/ApprovedGuidLines.asp http://www.rdis.ir/ApprovedByLaws.asp http://www.rdis.ir/ApprovedLaws.asp http://www.rdis.ir/ArticleOfAssociations.asp برچسبها: دستورالعمل هاي مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 15:50 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
The Clarified Standards
The final set of clarified standards comprises 36 International Standards on Auditing (ISAs) and International Standard on Quality Control (ISQC) 1, including:
The ISAs now have a new structure, in which information is presented in separate sections: Introduction, Objective, Definitions, Requirements, and Application and Other Explanatory Material. Introduction Objective Each ISA now contains a clear statement of the objective of the auditor in the audit area addressed by that ISA. DefinitionsFor greater understanding of the ISAs, applicable terms have been defined in each ISA. RequirementsEach objective is supported by clearly stated requirements. Requirements are always expressed by the phrase "the auditor shall." Application and Other Explanatory Material ISAs and ISQC 1The complete listing of the ISAs and ISQC 1 is set forth below. The Basis for Conclusions for each ISA and ISQC 1 can be found under Publications & Resources. These staff-prepared documents provide background information, main comments received on the exposure drafts, and the IAASB's conclusions regarding these comments in developing the final standard.
http://www.ifac.org/auditing-assurance/clarity-center/clarified-standards برچسبها: http, www, ifac, org |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 10:18 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 15:20 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
گزارش شماره 9866/39 مورخ 27/3/1375 اداره کل امور هياتهاي حل اختلاف مالياتي عنوان معاونت محترم درآمدهاي مالياتي حسب ارجاع آن مقام در جلسه مورخ 16/4/1375 هيات عمومي شورايعالي مالياتي مطرح است . گزارش مذکور به اختصار مشعر بر طرح اين مسئله است که آيا سود ناشي از تسعير موجوديارز ي پايان دوره در موارديکه ارز موجود از صادرات کالاي معاف از ماليات تحصيل شده باشد ، بايد جزء درآمد مشمول ماليات منظور گردد يا خير ؟ ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 17:19 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
نوع:بخشنامهمواد مرتبط با مالیاتهای مستقیم: 143 ,104مواد مرتبط با ارزش افزوده: 12مواد مرتبط با سایر قوانین: سابر قوانين
شماره:73516/200 تاريخ:19/11/1388 پيوست:دارد بخشنامه 073 1388 احکام مالياتي و مواد 143مکرر، 104،143 قانون مالياتهاي مستقيم وماده 12ارزش افزوده س مخاطبين ادارات کل امور مالياتي موضوع احکام مالياتي قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي مواردي از مقررات قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي مصوب 25/9/1388 مجلس شوراي اسلامي که طي نامه شماره 18902 مورخ 29/10/88 در روزنامه رسمي جمهوري اسلامي ايران منتشر شده است جهت اطلاع و اقدام لازم ابلاغ مي گردد. ماده6- ماده(143) قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 3/12/1366 و اصلاحات بعدي آن به شرح زير اصلاح،تبصره(1)آن حذف و تبصره هاي(2) و (3) به عنوان تبصره هاي (1)و (2)ابقاء گرديد: ماده 143- معادل ده درصد(10%) از ماليات بر درآمد حاصل از فروش کالاهايي که در بورس هاي کالايي پذيرفته شده و به فروش مي رسد و ده درصد(10%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورس هاي داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود و پنج درصد(5%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بازار خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود، از سال پذيرش تا سالي که از فـهرسـت شـرکـتهاي پـذيرفته شده در اين بورس ها يا بازارها حذف نشده اند با تأييد سازمان بخشوده مي شود. شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورسهاي داخلي يا خارجي يا بازارهاي خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته شود در صورتي که در پايان دوره مالي به تأييد سازمان حداقل بيست درصد(20%) سهام شناور آزاد داشته باشند معادل دو برابر معافيتهاي فوق از بخشودگي مالياتي برخوردار مي شوند. ماده7- متن زير به عنوان ماده(143) مکرر و چهار تبصره ذيل آن به قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 1366 الحاق مي شود: ماده 143 مکرر- از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ايراني و خارجي در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس داراي مجوز،ماليات مقطوعي به ميزان نيم درصد(5/0%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از اين بابت وجه ديگري به عنوان ماليات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و ماليات بر ارزش افزوده خريد و فروش مطالبه نخواهد شد. کارگزاران بورسها و بازارهاي خارج از بورس مکلفند ماليات ياد شده را به هنگام هر انتقال از انتقال دهنده وصول و به حساب تعيين شده از طرف سازمان امور مالياتي کشور واريز نمايند و ظرف ده روز از تاريخ انتقال، رسيد آن را به همراه فهرستي حاوي تعداد و مبلغ فروش سهام و حق تقدم مورد انتقال به اداره امور مالياتي محل ارسال کنند. تبـصره1- تمـامي درآمـدهاي صنـدوق سـرمـايه گـذاري در چارچوب اين قانون و تمامي درآمدهاي حاصل از سرمايه گذاري در اوراق بهادار موضوع بند(24) ماده(1) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب 1384 و درآمدهاي حاصل از نقل و انتقال اين اوراق يا درآمدهاي حاصل از صدور و ابطال آنها از پرداخت ماليات بر درآمد و ماليات بر ارزش افزوده موضوع قانون ماليات بر ارزش افزوده مصوب 2/3/1387 معاف مي باشد و از بابت نقل و انتقال آنها و صدور و ابطال اوراق بهادار ياد شده مالياتي مطالبه نخواهد شد. تبـصـره2- سـود و کارمزد پرداختي يا تخصيصي اوراق بهادار موضوع تبصره(1) اين ماده به استثناء سود سهام و سهم الشرکه شرکتها و سود گواهيهاي سرمايه گذاري صندوقها، مشروط به ثبت اوراق بهادار ياد شده نزد سازمان جزء هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات ناشر اين اوراق بهادار محسوب مي شود. تبصره3- در صورتي که هر شخص حقيقي يا حقوقي مقيم ايران که سهامدار شرکت پذيرفته شده در بورس يا بازار خارج از بورس،سهام يا حق تقدم خود را در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس خارجي بفروشد،از اين بابت هيچ گونه مالياتي در ايران دريافت نخواهد شد. تبصره4-صندوق سرمايه گذاري مجاز به هيچ گونه فعاليت اقتصادي ديگري در خارج از مجوزهاي صادره از سوي سازمان نمي باشد. ماده8- در ماده (104) قانون مالياتهاي مستقيم اصلاحي 27/11/1380 عبارت" بورسها، بازارهاي خارج از بورس و کارمزد معاملات و تسويه اوراق بهادار و کالا در بورسها و بازارهاي خارج از بورس"قبل از کلمه "بانکها" و کلمه "قرارداد" قبل از عبارت" حمل و نقل" اضافه مي شود. ماده9- بند(11)ماده(12) قانون ماليات بر ارزش افزوده به شرح زير اصلاح مي گردد: 11- خـدمـات بـانـکي و اعتباري بانکها،موسسات و تعاونيهاي اعتباري و صندوق هاي قرض الحسنه مجاز و خدمات معاملات و تسويه اوراق بهادار و کالا در بورسها و بازارهاي خارج از بورس. ماده 11- نهاد واسط از پرداخت هر گونه ماليات و عوارض نقل و انتقال و ماليات بر درآمد آن دسته از دارائي هايي که تأمين مالي آن از طريق انتشار اوراق بهادار به عموم صورت مي گيرد معاف است. وجوه حاصل از اقدامات تأمين مالي که از طريق انتشار اوراق بهادار توسط اين گونه نهادها صورت مي گيرد،بايد در حساب خاصي متمرکز شود و هر گونه برداشت از اين حساب بايد تحت نظارت و با تأييد سازمان انجام گيرد. دستورالعمل مربوط به فعاليت نهادهاي واسط ظرف مدت سه ماه به پيشنهاد سازمان به تصويب شوراي عالي بورس و اوراق بهادار خواهد رسيد. ماده12- درآمد حاصل از فروش دارايي به نهاد واسط براي تأمين مالي از طريق عرضه عمومي اوراق بهادار معاف از ماليات است و به نقل و انتقال آن هيچ گونه ماليات و عوارضي تعلق نمي گيرد. هزينه استهلاک ناشي از افزايش ارزش دارايي در خريد مجدد همان دارايي توسط فروشنده به هر نحوي که باشد جزء هزينه هاي قابل قبول مالياتي نخواهد بود. علي عسکري رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور دامنه کاربرد:1- داخلي* 2- خارجي* مرجع پاسخگويي:دفتر فني مالياتي و قراردادهاي بين المللي تلفن:399 67793 تاريخ اجراء:15/11/88 مدت اجراء:- مرجع ناظر:دادستاني انتظامي مالياتي نحوه ابلاغ:فيزيکي بخشنامه هاي منسوخ: شماره روزنامه رسمي:18902 تاريخ:29/10/1388 پيوست: قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي جناب آقاي دکتر محمود احمدي نژاد رياست محترم جمهوري اسلامي ايران عطف به نامه شماره 72323/41235 مورخ 6/4/1388 در اجراء اصل يکصد و بيست و سوم(123)قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي که با عنوان لايحه يک فوريتي توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد در راستاي تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي به مجلس شوراي اسلامي تقديم گرديده بود،با تصويب در جلسه علني روز چهارشنبه مورخ 25/9/1388 و تأييد شوراي محترم نگهبان به پيوست ابلاغ مي گردد. علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي قانون توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد به منظور تسهيل اجراء سياستهاي کلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي ماده1- اصطلاحات و عباراتي که در اين قانون به کار رفته است داراي معاني زير مي باشد: الف- گواهي سرمايه گذاري:اوراق بهادار متحد الشکلي است که توسط صندوق سرمايه گذاري منتشر و در ازاء سرمايه گذاري اشخاص در صندوق با درج مشخصات صندوق و سرمايه گذار و مبلغ سرمايه گذاري به آنها ارائه مي شود. ب- سهام شناور آزاد:بخشي از سهام شرکت است که دارندگان آن همواره آماده عرضه و فروش آن سهام مي باشند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام، در مديريت شرکت مشارکت نمايند. ج- سـازمـان بـورس و اوراق بـهادار: سـازمـانـي اسـت کـه بـه مـوجـب قـانون « بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران» مصوب 1/9/1384 تشکيل شده است و در اين قانون« سازمان» ناميده مي شود. د- نهاد واسط: يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که مي تواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي نسبت به تأمين مالي از طريق انتشار اوراق بهادار اقدام نمايد. هـ- صندوق سرمايه گذاري: نهاد مالي است که منابع مالي حاصل از انتشار گواهي سرمايه گذاري را در موضوع فعاليت مصوب خود سرمايه گذاري مي کند. ماده2- سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موظف است صرفاً با مجوز سازمان،صندوقهاي موضوع بندهاي (19)و (20)ماده(1) قانون« بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران» و صندوقهاي سرمايه گذاري مشترک موضوع بند(1) ماده(14) قانون« ساماندهي و حمايت از توليد و عرضه مـسـکن» مصـوب 25/2/1387 و سـاير صنـدوقهـايي را کـه بـه مـقررات قـانون بـازار اوراق بهـادار جمـهوري اسـلامي ايران نهـاد مـالي مـحسـوب مي شوند،ثبت نمايد.اين صندوقها از تاريخ ثبت داراي شخصيت حقوقي مي باشند. ماده3- در ازاء سـرمـايـه گـذاري در صـندوقـهاي مـوضوع ماده(2)،گواهي سرمايه گذاري با نام صادر مي شود.مسئوليت سرمايه گذاران در اين صندوقها محدود به ميزان مبلغ سرمايه گذاري آنها است. ماده4- تأسيس،ثبت،فعاليت،انحلال و تصفيه صندوقهاي موضوع ماده(2) طبق ضوابط زير خواهد بود: الف- مدت فعاليت اين صندوقها بايد متناسب با نوع فعاليت صندوق در اساسنامه قيد شود. ب- حـداقـل سـرمايـه لازم بـراي تـشـکيل صـندوقـهاي سرمايه گذاري پنج ميليارد(5,000,000,000) ريال مي باشد. شوراي عالي بورس و اوراق بهادار مي تواند حداقل سرمايه لازم براي تشکيل صندوقهاي سرمايه گذاري را با در نظر گرفتن تغييرات نرخ تورم افزايش دهد. ج- متغيير يا ثابت بودن سرمايه و همچنين قابليت و نحوه نقل و انتقال گواهي سرمايه گذاري صندوقها از طريق صدور و ابطال و يا خريد و فروش بايد در اساسنامه صندوق قيد شود. د- صندوق به موجب ترتيباتي که در اساسنامه پيش بيني مي شود بايد حداقل يک رکن اداره کننده و يک رکن ناظر به عنوان بازرس/ حسابرس داشته باشد. هـ- وظـايـف،اخـتيارات و مـسئوليـتهاي ارکـان مـذکور و سـاير ارکـان از قـبيل ضـامـن بر عـهده اشخاص حقوقي واجد شرايطي خواهد بود که بايد در صندوق قبول سمت نمايند. حدود مسئوليت و اختيارات هر يک از ارکان در اساسنامه تعيين مي شود. رکن اداره کننده را مي توان از بين اشخاص حقيقي واجد شرايط تعيين کرد. و- نحوه تصفيه صندوق در پايان مدت فعاليت و يا انحلال آن به موجب شرايط مندرج در اساسنامه بوده و مدير صندوق مدير تصفيه نيز مي باشد مگر اين که شرايط لازم براي اداره صندوق را از دست بدهد.اداره صندوقهاي سرمايه گذاري طبق اساسنامه آنها مي باشد. ماده5- هر گونه اختلاف ناشي از سرمايه گذاري در صندوقهاي موضوع ماده (2) و فعاليت آنها و نيز اختلاف بين ارکان صندوق در هيأت داوري موضوع قانون «بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران» رسيدگي مي شود. ماده6- ماده(143) قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 3/12/1366 و اصلاحات بعدي آن به شرح زير اصلاح،تبصره(1)آن حذف و تبصره هاي(2) و (3) به عنوان تبصره هاي (1)و (2)ابقاء گرديد: ماده 143- معادل ده درصد(10%) از ماليات بر درآمد حاصل از فروش کالاهايي که در بورس هاي کالايي پذيرفته شده و به فروش مي رسد و ده درصد(10%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورس هاي داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود و پنج درصد(5%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بازار خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود، از سال پذيرش تا سالي که از فهرست شرکتهاي پذيرفته شده در اين بورس ها يا بازارها حذف نشده اند با تأييد سازمان بخشوده مي شود. شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورسهاي داخلي يا خارجي يا بازارهاي خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته شود در صورتي که در پايان دوره مالي به تأييد سازمان حداقل بيـسـت درصـد(20%) سـهام شـناور آزاد داشـته بـاشـند مـعادل دو بـرابـر مـعافـيتهاي فوق از بـخشـودگي مـالياتي برخـوردار مـي شوند. ماده7- متن زير به عنوان ماده(143) مکرر و چهار تبصره ذيل آن به قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 1366 الحاق مي شود: ماده 143 مکرر- از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ايراني و خارجي در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس داراي مجوز،ماليات مقطوعي به ميزان نيم درصد(5/0%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از اين بابت وجه ديگري به عنوان ماليات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و ماليات بر ارزش افزوده خريد و فروش مطالبه نخواهد شد. کارگزاران بورسها و بازارهاي خارج از بورس مکلفند ماليات ياد شده را به هنگام هر انتقال از انتقال دهنده وصول و به حساب تعيين شده از طرف سازمان امور مالياتي کشور واريز نمايند و ظرف ده روز از تاريخ انتقال، رسيد آن را به همراه فهرستي حاوي تعداد و مبلغ فروش سهام و حق تقدم مورد انتقال به اداره امور مالياتي محل ارسال کنند. تـبـصره1- تـمامـي درآمـدهاي صـندوق سرمايه گذاري در چارچوب اين قانون و تمامي درآمدهاي حاصل از سرمايه گذاري در اوراق بهادار موضوع بند(24) ماده(1) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب 1384 و درآمدهاي حاصل از نقل و انتقال اين اوراق يا درآمدهاي حاصل از صدور و ابطال آنها از پرداخت ماليات بر درآمد و ماليات بر ارزش افزوده موضوع قانون ماليات بر ارزش افزوده مصوب 2/3/1387 معاف مي باشد و از بابت نقل و انتقال آنها و صدور و ابطال اوراق بهادار ياد شده مالياتي مطالبه نخواهد شد. تبصره2- سود و کارمزد پرداختي يا تخصيصي اوراق بهادار موضوع تبصره(1) اين ماده به استثناء سود سهام و سهم الشرکه شرکتها و سود گواهيهاي سرمايه گذاري صندوقها، مشروط به ثبت اوراق بهادار ياد شده نزد سازمان جزء هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات ناشر اين اوراق بهادار محسوب مي شود. تبصره3- در صورتي که هر شخص حقيقي يا حقوقي مقيم ايران که سهامدار شرکت پذيرفته شده در بورس يا بازار خارج از بورس،سهام يا حق تقدم خود را در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس خارجي بفروشد،از اين بابت هيچ گونه مالياتي در ايران دريافت نخواهد شد. تبصره4-صندوق سرمايه گذاري مجاز به هيچ گونه فعاليت اقتصادي ديگري در خارج از مجوزهاي صادره از سوي سازمان نمي باشد. ماده8- در ماده (104) قانون مالياتهاي مستقيم اصلاحي 27/11/1380 عبارت" بورسها، بازارهاي خارج از بورس و کارمزد معاملات و تسويه اوراق بهادار و کالا در بورسها و بازارهاي خارج از بورس"قبل از کلمه "بانکها" و کلمه "قرارداد" قبل از عبارت" حمل و نقل" اضافه مي شود. ماده9- بند(11)ماده(12) قانون ماليات بر ارزش افزوده به شرح زير اصلاح مي گردد: 11- خـدمـات بـانـکي و اعتباري بانکها،موسسات و تعاونيهاي اعتباري و صندوق هاي قرض الحسنه مجاز و خدمات معاملات و تسويه اوراق بهادار و کالا در بورسها و بازارهاي خارج از بورس. ماده 11- نهاد واسط از پرداخت هر گونه ماليات و عوارض نقل و انتقال و ماليات بر درآمد آن دسته از دارائي هايي که تأمين مالي آن از طريق انتشار اوراق بهادار به عموم صورت مي گيرد معاف است. وجوه حاصل از اقدامات تأمين مالي که از طريق انتشار اوراق بهادار توسط اين گونه نهادها صورت مي گيرد،بايد در حساب خاصي متمرکز شود و هر گونه برداشت از اين حساب بايد تحت نظارت و با تأييد سازمان انجام گيرد. دستورالعمل مربوط به فعاليت نهادهاي واسط ظرف مدت سه ماه به پيشنهاد سازمان به تصويب شوراي عالي بورس و اوراق بهادار خواهد رسيد. ماده12- درآمد حاصل از فروش دارايي به نهاد واسط براي تأمين مالي از طريق عرضه عمومي اوراق بهادار معاف از ماليات است و به نقل و انتقال آن هيچ گونه ماليات و عوارضي تعلق نمي گيرد. هزينه استهلاک ناشي از افزايش ارزش دارايي در خريد مجدد همان دارايي توسط فروشنده به هر نحوي که باشد جزء هزينه هاي قابل قبول مالياتي نخواهد بود. ماده13- مديران نهادهاي مالي،ناشران اوراق بهادار و تشکلهاي خود انتظام شامل اعضاء هيأت مديره و مدير عامل بايد فاقد محکوميت قطعي کيفري مؤثر بوده و از صلاحيت حرفه اي لازم برخوردار باشند.در صورت فقدان يا سلب صلاحيت حرفه اي نامبردگان،مرجع انتخاب کننده موظف است از انتخاب آنان به سمتهاي ياد شده خودداري نموده و يا مديران انتخاب شده را از آن سمت برکنار نمايد. شرايط و معيارهاي صلاحيت حرفه اي مديران مذکور صرفاً از حيث تحصيلات و سوابق تجربي مرتبط و همچنين نحوه سلب صلاحيت آنها توسط سازمان،به موجب آئين نامه اي خواهد بود که به پيشنهاد شوراي عالي بورس و اوراق بهادار به تصويب هيأت وزيران مي رسد. مـاده14- نـاشـران اوراق بهـادار،نهـادهـاي مـالي و تشکلهاي خود انتظام و نيز اشخاصي که به عنوان مديران آنها انتخاب مي شوند،در صورت نقض قوانين و مقررات به فعاليت هر يک از آنها متخلف محسوب شده و سازمان علاوه بر اقدامات انضباطي مندرج در مواد(7) و (35) قانون بازار اوراق بـهـادار جـمـهوري اسـلامـي ايـران مـي تـوانـد نـسبت بـه اخـذ جـريـمه نـقـدي از مـتخلفين از ده مـيليون(10,000,000) ريـال تـا يـک مـيلـيـارد(1,000,000,000) ريال اقدام و به حساب خزانه واريز نمايد.آئين نامه مربوط به تعيين ميزان جرايم نقدي متناسب با عمل ارتکابي به پيشنهاد مشترک وزارتخانه هاي امور اقتصادي و دارايي و دادگستري تهيه و به تصويب هيأت وزيران مي رسد. تبصره1- مبالغ جزاي نقدي هر سه سال يک بار متناسب با رشد شاخص بهاي کالاها و خدمات مصرفي که توسط بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران به طور رسمي اعلام مي شود با پيشنهاد شوراي عالي بورس و اوراق بهادار و تصويب هيأت وزيران تعديل مي شود. تبصره2- آراء صادره در خصوص جريمه ها لازم الاجراء بوده و از طريق دواير اجراء ثبت و اجراء احکام دادگاهها قابل وصول است. تبصره3- قـوه قـضائيه مـي تـواند گـزارش سـازمان در خـصوص وقـوع جـرائمي که آن سازمان به عنوان شاکي و در اجراي ماده(52) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران نسبت به طرح شکايت در مراجع ذي صلاح قضائي اقدام مي نمايد را در حکم گزارش ضابطان دادگستري تلقي نمايد.کارکنان سازمان در اجراي دستورات قضائي مربوط به جرائم مذکور کليه اختيارات و مسئوليتهايي را که براي ضابطان دادگستري در قانون آئين دادرسـي کـيـفري تـصريـح يا بـيـان شـده اسـت دارا مـي بـاشـند. کارکنان مرتبط با معرفي رئيس سازمان و حکم دادستان تعيين مي شوند. ماده15- در صورتي که اوراق بهادار پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار يا بازار خارج از بورس و يا اوراق بهادار مبتني بر کالا که در بورس کالا پذيرفته مي شود متضمن سود مصوب،سر رسيد شده يا تضمين شده باشد، بايد به موقع و در چهارچوب مقررات،توزيع و پرداخت شود. در صورت خودداري ناشران و شکايت صاحبان اوراق بهادار يا سازمان،موضوع در هيأت داوري قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران طرح و آراء صادره در اين خصوص از طريق اجراء احکام دادگاهها قابل اجراء است. ماده16- در صورت درخواست سازمان،کليه اشخاص تحت نظارت از قبيل ناشران،نهادهاي مالي و تشکلهاي خود انتظام موظفند اسناد،مدارک،اطلاعات و گزارش هاي مورد نياز براي انجام وظايف و مسئوليتهاي قانوني سازمان را ارائه کنند. سازمان مي تواند نسبت به ارائه اطلاعات،اسناد،مدارک و گزارشهاي مذکور به مراجع و نهادهاي ذي صلاح داخلي و يا بين المللي با موافقت دادستان کل در چهارچوب صلاحيتهاي قانوني آنها اقدام نمايد. مديران اشخاص حقوقي تحت نظارت در صورت خودداري از انجام موارد فوق به مجازات مندرج در صدر ماده(49) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران محکوم مي شوند. تبصره1- در صورتي که ارائه دهنده اطلاعات،اسناد،مدارک و گزارش اعلام نمايد که موارد ارائه شده جزء اسرار تجاري وي محسوب و غير قابل انتشار است،موضوع در هيأت مديره سازمان مطرح و تصميم گيري مي شود. تصميم هيأت مديره سازمان در خصوص موضوع،لازم الاتباع و مبناي اقدام خواهد بود. تبصره2- اسرار تجاري محرمانه تلقي مي شود و در صورت افشاء آن،سازمان مسئول جبران ضرر و زيان وارد شده به ارائه دهنده اسناد،مدارک و اطلاعات مي باشد مشروط بر اينکه افشاء اسرار تجاري توسط سازمان و در غير موارد قانوني صورت گرفته باشد. تبصره3- دولت،شرکتهاي دولتي و شهرداريها از شمول تکاليف مربوط به ناشران اوراق بهادار موضوع مواد(13)،(14)،(15)و (16) اين قانون مستثني هستند. ماده 17- خريد و فروش کالاهاي پذيرفته شده در بورس هاي کالايي که با رعايت مقررات حاکم بر آن بورسها مورد داد و ستد قرار مي گيرند توسط وزارتخانه ها،سازمانها،نهادها و دستگاههاي دولتي و عمومي و دستگاههاي اجرائي نياز به برگزاري مناقصه يا مزايده و تشريفات مربوط به آنها ندارد. ماده18- دولت مکلف است کالاي پذيرفته شده در بورس را از نظام قيمت گذاري خارج نمايد. تبصره- دارو از شمول اين ماده مستثني است. قانون فوق مشتمل بر هجده ماده و هفت تبصره در جلسه علني روز چهارشنبه مورخ بيست و پنجم آذرماه يکهزار و سيصد و هشتاد و هشت مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 16/10/1388 به تأييد شوراي نگهبان رسيد. علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 16:32 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
1390/12/14 - قابل توجه فعالان محترم اقتصادي ماليات بر ارزش افزوده
|
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 11:51 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
+
نوشته شده در شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 16:38 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||
|
قانون اجازه ثبت شعبه یا نمایندگی شرکت های خارجی مصوب 21/8/1376
ماده واحده - شركتهای خارجی كه در كشور محل ثبت خود شركت قانونی شناخته می شوند مشروط به عمل متقابل از سوی کشور متبوع می توانند در زمینه هایی که توسط دولت جمهوری اسلامی ایران تعیین می شود در چهار چوب قوانین و مقررات کشور به ثبت شعبه یا نمایندگی خود اقدام نمایند. تبصره – آیین نامه اجرایی این قانون بنا به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی با هماهنگی سایر مراجع ذیربط به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
آيين نامه اجرايي قانون اجازه ثبت شعبه يا نمايندگي شركتهاي خارجي ماده 1- شركتهاي خارجي كه در كشور محل ثبت خود، شركت قانوني شناخته مي شوند، مشروط به عمل متقابل در كشور متبوع ، مي توانند براي فعاليت در ايران در زمينه هاي زير براساس مقررات اين آيين نامه و ساير قوانين و مقررات مربوط نسبت به ثبت شعبه يا نمايندگي خود اقدام نمايند: 1- ارايه خدمات بعد از فروش كالاها يا خدمات شركت خارجي . 2- انجام عمليات اجرايي قراردادهايي كه بين اشخاص ايراني و شركت خارجي منعقد مي شود. 3- بررسي و زمينه سازي براي سرمايه گذاري شركت خارجي در ايران 4- همكاري با شركتهاي فني و مهندسي ايراني براي انجام كار در كشورهاي ثالث. 5- افزايش صادرات غيرنفتي اسلامي ايران. 6- ارايه خدمات فني و مهندسي و انتقال دانش فني و فنآوري. 7- انجام فعاليتهايي كه مجوز آن توسط دستگاه هاي دولتي كه به طور قانوني مجاز به صدور مجوز هستند، صادر مي گردد. از قبيل ارايه خدمات در زمينه هاي حمل و نقل ، بيمه و بازرسي كالا، بانكي ، بازاريابي و غيره . ماده 2- شعبه شركت خارجي ، واحد محلي تابع شركت اصلي است كه مستقيما موضوع و وظايف شركت اصلي را در محل ، انجام مي دهد. فعاليت شعبه در محل، تحت تام و با مسئوليت شركت اصلي خواهد بود. ماده 3- شركتهاي خارجي متقاضي ثبت شعبه در ايران موظفند اطلاعات و مدارك زير را به همراه درخواست كتبي خود به اداره كل ثبت شركتها و مالكيت صنعتي ارايه نمايند. 1- اساسنامه شركت ، آگهي تاسيس و آخرين تغييرات ثبت شده در مراجع ذيربط. 2- آخرين گزارش مالي تاييد شده شركت. 3- گزارش توجيهي حاوي اطلاعات مربوط به فعاليتهاي شركت و تبيين دلايل و ضرورت ثبت شعبه در ايران ، تعيين نوع و حدود اختيارات و محل فعاليت شعبه ، برآورد نيروي انساني ايراني و خارجي مورد نياز، و نحوه تامين منابع وجوه ارزي و ريالي براي اداره امور شعبه. ماده 4- نماينده شركت خارجي ، شخص حقيقي يا حقوقي است كه براساس قرارداد نمايندگي ، انجام بخشي از موضوع و وظايف شركت طرف نمايندگي را در محل بر عهده گرفته است. نمايندگي شركت خارجي ، نسبت به فعاليتهايي تحت نمايندگي شركت طرف نمايندگي در محل انجام مي پذيرد، مسئوليت خواهد داشت. ماده 5- اشخاص حقيقي ايراني يا اشخاص حقوقي كه متقاضي ثبت نمايندگي شركت خارجي در ايران هستند موظفند، ترجمه فارسي اسناد و اصل مدارك و اطلاعات زير را به همراه درخواست كتبي خود به اداره كل ثبت شركتها و مالكيت صنعتي ارايه نمايند: 1- تصوير مصدق قرارداد موضوع ماده (4) اين آيين نامه . 2- مدارك شناسايي شخص متقاضي: براي اشخاص حقيقي ، تصوير شناسنامه و نشاني اقامتگاه قانوني و براي اشخاص حقوقي ، اساسنامه شركت و آگهي تاسيس و آخرين تغييرات ثبت شده آ، نزد مراجع ذيربط. 3- ارايه سابقه فعاليت شخص متقاضي ثبت نمايندگي ،در زمينه امر پيش بيني شده در قرارداد نمايندگي. 4- اساسنامه شركت خارجي طرف نمايندگي ، آگهي تاسيس و آخرين تغييرات ثبت شده آن نزد مراجع ذيربط. 5- گزارش فعاليتهاي شركت خارجي طرف نمايندگي و تبيين دلايل و ضرورت اخذ نمايندگي. 6- آخرين گزارش مالي تاييد شده شركت خارجي طرف نمايندگي 7- معرفي وزارتخانه ذيربط.
ماده 6- اشخاصي كه مجوز فعاليت آنها از سوي مراجع ذيربط لغو ميشود مكلفند، در مهلت تعيين شده توسط اداره ثبت شركتها و مالكيتهاي صنعتي ، نسبت به انحلال شعبه يا نمايندگي و انجام امور تصفيه آن اقدام نمايند. تبصره - شركتهايي كه مجوز فعاليت آنها تمديد نمي شود، 6 ماه مهلت دارند تا نسبت به انحلال شركت ثبت شده و انجام امور تصفيه آن اقدام نمايند. ماده 7- شعبه شركتهاي خارجي كه نسبت به ثبت شعبه خود در ايران اقدام نموده و به فعاليت مي پردازند موظفند ، هر سال گزارش سالانه شركت اصلي مشتمل بر گزارشهاي مالي حسابرسي شده توسط حسابرسان مستقل مقيم در كشور متبوع را به دستگاه ذيربط ارايه نمايند. ماده 8- كليه اشخاص حقيقي و حقوقي مشمول اين آيين نامه موظفند گزارش فعاليت شعبه يا نمايندگي در ايران را همراه با صورتهاي مالي حسابرسي شده خود ظرف مدت 4 ماه پس از پايان سال مالي به دستگاههاي ذيربط ارسال دارند. حسابرسي مذكور تا زماني كه آيين نامه اجرايي تبصره 4 ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصي و حرفه اي حسابداران ذي صلاح به عنوان حسابدار رسمي – مصوب 1372 – اعلام نشده است، توسط سازمان حسابرسي و موسسات حسابرسي مورد قبول دستگاه ذيربط كه شركاي آن افراد حقيقي تاييد شده توسط اداره نظارت سازمان حسابرسي باشند، انجام مي گيرد. ماده 9- اداره امور شعبه يا نمايندگي ثبت شده طبق اين آيين نامه ، بايد توسط يك يا چند شخص حقيقي مقيم ايران انجام گيرد. ماده 10- به منظور برخورداري شركتهاي خارجي از مزاياي اين آيين نامه و استمرار فعاليت آنها ، شركتهاي خارجي كه تاقبل از لازم الاجرا شدن اين آيين نامه ، در ايران ، از طريق شعبه يا نمايندگي خود فعاليت مي كرده اند مكلفند، اطلاعات و مدارك موضوع مواد 3 و5 اين آيين نامه را به دستگاههاي ذيربط ارايه داده و وضعيت خود را با آيين نامه تطبيق دهند. |
|||
|
+
نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰ساعت 16:11 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||
|
|
|
||||||||||||
|
به : کلیة شرکتهای سهامی عام
موضوع : رویة اجرایی افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها موضوع جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور« با عنایت به ابلاغ آییننامۀ اجرایی جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور در خصوص افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها، به اطلاع کلیۀ شرکتهای سهامی عام میرساند، بهمنظور رسیدگی به درخواست افزایش سرمایۀ آنان از محل یاد شده، ضروری است اطلاعات و مستندات زیر، به ادارۀ نظارت بر انتشار و ثبت اوراق بهادار سرمایهای سازمان ارسال گردد. 1- تقاضای ثبت سهام در دست انتشار ناشی از افزایش سرمایة شرکتهای سهامی عام (فرم ت -1/2) 2- گزارش توجیهی افزایش سرمایه بههمراه اظهارنظر حسابرس درخصوص آن (با اعلامنظر در مورد عدم تجدید ارزیابی داراییها از سال 1385 لغایت پایان 1389) 3- بیانیه ثبت سهام در دست انتشار شرکتهای سهامی عام ناشی از افزایش سرمایه (با توجه به موضوع فعالیت شرکت، بیانیة ثبت مربوطه تکمیل گردد.) 4- گزارش کارشناس رسمی دادگستری در خصوص تجدید ارزیابی داراییهای شرکت با ذکر عمر مفید دارایی تجدید ارزیابی شده (کارشناس رسمی دادگستری میبایست توسط کانون کارشناسان رسمی دادگستری انتخاب شده باشد) 5- فیش واریز کارمزد رسیدگی به درخواست افزایش سرمایه، معادل نیم در هزار مبلغ افزایش سرمایۀ درخواستی حداکثر بهمبلغ 20 میلیون ریال بهعلاوة 4 درصد مالیات ارزش افزوده بهحساب سیبا بهشمارة 0103402911003 بهنام سازمان بورس و اوراق بهادار نزد بانک ملی شعبة بورس. شایان ذکر است استفاده از خدمات مشاوران عرضة در خصوص افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها اختیاری میباشد.
خاطر نشان میسازد فرمهای یاد شده و راهنمای تکمیل آنها در سایت رسمی این سازمان به آدرسwww.seo.ir بخش بازار اولیه، قسمت فرمها در دسترس میباشد. ضروری است قبل از هرگونه اقدامی راهنمای مربوطه مطالعه گردیده و پس از تکمیل موارد یاد شده، اطلاعات به این سازمان ارسال گردد. در خصوص افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها توجه به موارد زیر ضروری میباشد: مادة 3 آییننامۀ اجرایی جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور : با توجه به بندهای 34 و 35 استاندارد حسابداری شماره 11 هرگاه یک قلم از داراییهای ثابت تجدید ارزیابی شود، ارزیابی تمام اقلام طبقهای که دارایی مزبور در آن طبقه قرار دارد الزامی است. مادة 4 آییننامۀ اجرایی جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور : به منظور اصلاح مبنای محاسبة استهلاک داراییهای تجدید ارزیابی شده، هزینه استهلاک دارایی به نسبت مازاد ناشی از تجدید ارزیابی دارایی به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی تلقی نخواهد شد. مادة 5 آییننامۀ اجرایی جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور
: تجدید ارزیابی داراییها پس از پایان عمر مفید آنها تصویبنامۀ هیئت وزیران درخصوص آییننامۀ اجرایی جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 کل کشور بهپیوست میباشد.
غلامرضا ابوترابی
|
|||||||||||||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۰ساعت 14:22 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||||||||||
|
|
|
|
|
متن كامل بسته حمايتي
وزارت صنايع و معادن در طرح تحول اقتصادي و هدفمندي يارانه ها در دو بخش
بسته حمايتي بخش صنعت و معدن و تخصيص منابع به شرح زير منتشر شد:
تأثيرپذيري: آن دسته از فعاليتهاي صنعتي كه اجراي طرح هدفمندكردن
يارانهها باعث افزايش قابل ملاحظه در هزينههاي توليد (مستقيم، مواد اوليه
و حمل و نقل) و يا كاهش قابل ملاحظه در تقاضاي محصول آنها ميگردد.
گروه تأثيرپذير: بنگاههاي صنعتي و معدني بر اساس ميزان تأثيرپذيري از
اجراي طرح هدفمند كردن يارانهها به 3 گروه تقسيم ميگردند. گروه يك شامل
بنگاههاي با تأثيرپذيري بالا، گروه دو شامل بنگاههاي با تأثيرپذيري متوسط
و گروه سه شامل بنگاههايي با تأثيرپذيري پايين ميباشند.
رشته تأثيرپذير: رشته فعاليتهاي صنعتي كه اكثر بنگاههاي فعال در آن رشته
تأثيرپذيري بالا و متوسط داشته باشند رشته فعاليت تأثيرپذير محسوب ميگردد.
بنگاه تأثيرپذير: بنگاهي كه در يك رشته فعاليت تأثيرپذير قرار داشته يا بر
اساس بررسي سازمان صنايع و معادن استان و تأييد ستاد تحول صنايع و معادن
تأثيرپذيري بالا يا متوسط داشته باشد.
بسته حمايتي بخش صنعت و معدن
بسته حمايتي وزارت صنايع و معادن در طرح تحول اقصتادي شامل سه بخش مي باشد:
الف) قيمت گذاري انرژي
ب) برنامه كوتاه مدت (شامل طرحهاي جبراني براي كاهش اثار افزايش قيمت
انرژي و طرحهاي افزايش بهرهوري)
ج) برنامه هاي ميان مدت و بلند مدت (طرحهاي افزايش بهره وري در راستاي
كاهش قيمت تمام شده افزايش سودآوري و رقابت پذيري بنگاهها)
طرحهاي برنامه كوتاه مدت عبارتند از: خط اعتباري هزينه انرژي، جوايز
صادراتي، سود بازرگاني ويژه، مديريت واردات، ساماندهي توزيع كالا و كمك
هزينه توليد
برنامههاي بهرهوري شامل پنج برنامه انرژي، مديريت و منابع انساني، زنجيره
عرضه، واردات و صادرات، تأمين مالي مي باشد. برنامه بهره وري شامل اجراي
پروژههايي براي بهبود محيط كسب و كار و افزايش بهره وري در بنگاههاي
توليدي مي باشد. پروژههاي بهبود محيط كسب و كار توسط دستگاههاي دولتي با
مشاركت بنگاههاي توليدي اجرا ميگردند.
رشته فعاليت هاي تأثيرپذير (گروه يك و دو) به شرح جدول زير مي باشند:
گروه يك:
توليد محصولات اوليه و نوردي آهني و فولادي
توليد شمش اوليه آلومينيوم
توليد شمش اوليه سرب و روي
ريخته گري
فرو آلياژها
توليد قند و شكر به جز واحدهاي صرفا بسته بندي
توليد فرآوردههاي لبني
توليد الياف منسوج
رنگرزي و تكميل پارچه
توليد خمير كاغذ و كاغذ و مقوا
اوراق فشرده چوبي
گروه دو:
توليد محصولات پروفيل آهني و فولادي
روغن كشي و تصفيه روغنهاي پرمصرف
توليد پودرهاي شوينده
برخي از محصولات شيميايي
توليد محصولات تاير و تيوپ لاستيكي
توليد شيشه جام
توليد ظروف شيشهاي و چيني
آجر نسوز
توليد سيمان و گچ
بريدن و شكل دادن و تكميل سنگ
توليد آجر فشاري و ماشيني
كاشي و سراميك و چيني بهداشتي
بنگاههايي كه در رشته فعاليتهاي گروه يك و دو قرار نميگيرند و با بررسي
سازمانهاي صنايع و معادن استان و تأييد ستاد تحول، تأثيرپذيري بالا يا
متوسط داشته باشند مشمول بسته حمايتي خواهند بود.
تخصيص منابع
تسهيلات خط اعتباري براي پرداخت هزينههاي انرژي با نرخ سود 3 درصد و دوره
بازپرداخت 12 ماهه اعطا ميگردد. در صورت تأخير در بازپرداخت اقساط اعطاي
تسهيلات متوقف خواهد شد.
در راستاي حفظ مزيت صادراتي محصولات توليد داخل با هماهنگي وزارت بازرگاني،
جوايز صادراتي متناسب با افزايش هزينه توليد براي صادرات محصولات رشته
فعاليتهاي تأثيرپذير پرداخت ميگردد.
در راستاي حمايت از توليدات داخلي با هماهنگي وزارت بازرگاني، سود بازرگاني
ويژه (علاوه بر تعرفههاي معمول) براي واردات محصولات رشته فعاليتهاي
تأثيرپذير اعمال خواهد شد.
تسهيلات بازسازي و تكميل فرآيند توليد به تفكيك پروژههاي كوچك و بزرگ
پرداخت ميگردد.
تسهيلات بانكي بازسازي و تكميل فرآيند توليد براي پروژههاي كوچك، متناسب
با تعداد كاركنان (به ازاي هر نفر يك ميليون تومان و هزينه ساليانه انرژي
(معادل هزينه سالانه انرژي قبل از افزايش قيمتها) پرداخت ميگردد. نرخ سود
اين تسهيلات 9 درصد و دوره بازپرداخت 2 سال است. مبلغ تسهيلات حداقل 400
ميليون ريال و حداكثر 1500 ميليون ريال ميباشد. مبلغ تسهيلات در دو قسط
(با فاصله زماني 6 ماهه) پرداخت ميگردد.
تعداد كاركنان بر مبناي ميانگين تعداد كاركنان اعلام شده در فهرست بيمه مي
باشد. تعداد كاركنان و هزينههاي انرژي براي يك سال منتهي به ماه قبل از
تقاضا لحاظ ميشود.
تسهيلات بانكي بازسازي و تكميل فرايند توليد براي پروژههاي بزرگ بر اساس
پروژههاي تعريف شده توسط بنگاه (كه داراي طرح توجيه فني و اقتصادي مي
باشند) پرداخت ميگردد. تسهيلات بانكي تا سقف 80 درصد مبلغ سرمايه گذاري با
نرخ سود 11 درصد دوره اجراي طرح حداكثر 18 ماه دوره تنفس 6 ماه و دوره
بازپرداخت 5 سال پرداخت خواهد شد. معيارهاي انتخاب و اولويت بندي پروژهها
به شرح زير مي باشد:
1- اولويتهاي تصويب پروژهها به ترتيب عبارتند از: ميزان تأثيرپذيري رشته
فعاليت افزايش بهره وري انرژي و بازدهي پروژه
2- پروژههاي با نرخ بازده داخلي حداقل 20 درصد و دوره بازگشت سرمايه 5
ساله داراي توجيه اقتصادي محسوب مي شوند.
3- براي برآورد و مقايسه منافع پروژههايي كه باعث كاهش شدت مصرف انرژي مي
شوند قيمتهاي حاملهاي انرژي اعلام شده توسط ستاد كه بر اساس سقف قيمتهاي
مقرر در قانون هدفمند كردن يارانهها و آييننامههاي مربوطه تعيين ميشود
ملاك محاسبه خواهد بود.
براي احداث مولدهاي برق پربازده در واحدهاي صنعتي و يا شهركهاي صنعتي (در
مورد مولدهاي تركيبي برق و گرما در صورتي كه امكان استفاده از گرما در
فرايند توليد واحدهاي مستقر در شهرك وجود داشته باشد) تسهيلات بانكي تا سقف
80 درصد مبلغ سرمايه گذاري با نرخ سود 11 درصد، دوره اجراي طرح حداكثر 12
ماه، دوره تنفس 6 ماه و دوره بازپرداخت 5 سال پرداخت ميگردد.
در راستاي حمايت از توليد محصولات بهينه (در مصرف انرژي) براي تأمين
نقدينگي واحدهاي موجود تسهيلات بانكي با نرخ سود 9 درصد پرداخت ميگردد.
براي سرمايه گذاري هاي جديد (توسعه واحدهاي موجود و يا ايجاد واحدهاي جديد)
تسهيلات بانكي تا سقف 80 درصد مبلغ سرمايه گذاري با نرخ سود 11 درصد، دوره
اجراي طرح حداكثر 12 ماه، دوره تنفس 6 ماه و دوره بازپرداخت 5 سال پرداخت
ميگردد.
تا سقف 50 درصد از هزينههاي آموزشي و خدمات مشاورهاي در قالب برنامه
مديريت و منابع انساني به صورت كمك بلاعوض به بنگاه هاي صنعتي و معدني
پرداخت مي گردد.
براي رشته فعاليتهاي تأثيرپذيري كه حاشيه سود مناسب نداشته و همچنين
افزايش قيمت تمام شده با افزايش قيمت فروش قابل جبران نباشد (به دليل عدم
امكان فروش و يا تحت كنترل بودن قيمت محصول) مشمول پرداخت كمك هزينه توليد
(بر اساس مقدار توليد به صورت كمك بلاعوض) و يا تبعيض قيمت مي گردند. دفاتر
تخصصي ستاد وزارت صنايع و معادن، افزايش هزينه توليد، آستانه تحمل بدون
افزايش قيمت، مقدار توليد و ميزان كمك هزينه را در چارچوب روش تعيين شده
توسط ستاد تحول برآورد مي نمايد. كمك هزينه توليد پس از تصويب ستاد عملياتي
هدفمندكردن يارانههاي وزارت صنايع و معادن قابل پرداخت خواهد بود.
شرايط استفاده از منابع قانون هدفمند كردن يارانهها به شرح زير ميباشد:
1- بنگاه متقاضي در طرح بروز رساني اطلاعات واحدهاي صنعتي و معدني شركت
كرده و كد رهگيري دريافت نموده باشد.
2- بنگاه متقاضي در سامانه آمار توليد اطلاعات لازم را ثبت نمايند.
3- بنگاه متقاضي اجراي استانداردهاي معيار مصرف انرژي فرايند توليد را آغاز
كرده باشند (در مورد فرايندهايي كه اجراي استاندارد مصرف انرژي فرايند
اجباري شده است).
4- بنگاههايي از اجراي قانون هدفمندكردن يارانهها، تأثيرپذيري بالا يا
متوسط دارند مشمول استفاده از منابع اين دستورالعمل خواهند بود. براي آموزش
و خدمات مشاورهاي، بنگاههاي تأثيرپذير (بالا و متوسط) در اولويت
ميباشند.
|
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 9:50 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
فصل اول ـ تعاریف فصل دوم ـ برنامههای واگذاری زمین به منظور تولید و عرضه مسکن شهری الف ـ برنامه ساخت و عرضه مسکن اجارهای ماده2ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است با هدف افزایش سرمایهگذاری در تولید و عرضه واحدهای اجارهای جدید، نیاز استانهای مختلف کشور را برآورد و برنامه اجرایی تحقق هدف مذکور را از طریق حمایت از استقرار نظام اجارهای حرفهای توسط بخش غیردولتی با رویکرد گروههای کم درآمد پیگیری نماید. تبصره1ـ کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی موضوع ماده (3) این آییننامه که اقدام به ساخت و عرضه مسکن اجارهای مینمایند مجازند به منظور استقرار نظام اجارهای حرفهای راساً و یا از طریق نهادهای اجارهداری بخش غیردولتی، نسبت به بهرهبرداری اجارهای واحدهای احداث شده اقدام مینمایند. تبصره2ـ اشخاص یادشده موظفند در دوره تعهد اجارهداری، قراردادهای اجاره سالانه خود را که در چارچوب اصول اعلامی توسط وزارت مسکن و شهرسازی تهیه میگردد، در بانک اطلاعات املاک و ساختمان کشور به ثبت برسانند. در غیر این صورت، تسهیلات و سایر حمایتهای مقرر در این برنامه بر مبنای قیمت روز (زمان پرداخت) محاسبه و از آنان دریافت خواهدشد. ماده3ـ تسهیلات مسکن اجارهای شامل کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی به شرح زیر تعیین میگردد: الف ـ سازمانها و نهادهای عمومی غیردولتی متولی گروههای کم درآمد، سازمان بهزیستی، شهرداریها، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و خیرین و واقفین مسکن ساز با معرفی بنیاد یادشده. ب ـ صندوقهایتأمیناجتماعی، تعاون، بازنشستگی کشوری و لشکری و سایر صندوقهای مالی و اعتباری. ج ـ مؤسسات مالی، اعتباری و شرکتهای دارای مجوز از مراجع صالح. د ـ سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بخش خصوصی و تعاونی. ماده4ـ اشخاص موضوع بند (الف) ماده (3) این آییننامه از حمایتهای زیر بهرهمند میگردند: 1ـ واگذاری زمین به قیمت تمام شده مشروط به این که اشخاص یادشده واحدهای احداثی را به مدت حداقل (10) سال در اختیار خانوارهای کم درآمد یا تحت پوشش خود به صورت اجاره قرار دهند. 2ـ واگذاری زمیـن به قیمت تمـام شده و تأمین تا بیست درصد (20%) هزینه احداث واحدها در قالب کمکهای اعتباری با اولویت در شـهرهای با جـمعیت دویـست و پنـجاه هزار (000/250) نفر به بالا مشـروط به این که اشخاص یادشـده واحـدهای احداثی را به مدت حـداقل (15) سـال به خـانوارهای کم درآمـد به صـورت اجاری واگذار نمایند. تبصره ـ چنانچه زمین متعلق به اشخاص موضوع این ماده باشد، حداقل مدت اجارهداری موضوع بند (2) از (15) سال به (10) سال کاهش مییابد. ماده5 ـ حمایتهای مربوط به اشخاص موضوع بند (ب)، (ج) و (د) ماده (3) این آییننامه شامل واگذاری زمین به قیمت کارشناسی روز براساس اعلام کارشناس رسمی میباشد مشروط به اینکه اشخاص یادشده واحدهای احداثی را به مدت حداقل (5) سال به صورت اجاره واگذار نمایند. در طول مدت احـداث (حداکثر (2) سال) و دوره واگـذاری به صورت اجاره (حداقل (5) سال) مبلغی بابت بهای زمین دریافت نمیگردد. بعد از اتمام دوره یادشده و در صورت خروج از حالت اجاره و یا فروش واحدها، بهای زمین به قیمت کارشناسی زمان واگذاری دریافت خواهدشد. تبصره1ـ در صورتی که قبل از اتمام مدت بهرهبرداری اجارهای موضوع مواد (4) و (5) این آییننامه، فروش انجام شود، قیمت زمین به نرخ روز (زمان پرداخت) به همراه کلیه یارانههای پرداختی تبدیل به حال شده و از اشخاص موضوع این ماده دریافت خواهدشد. تبصره2ـ شهرداریها موظفند برای متقاضیان موضوع ماده (3) این آییننامه پروانه ساختمانی صادر کنند و در پروانه ساخت و گواهی عدم خلاف و پایان کار عبارت « ساختمان استیجاری به مدت ... سال» را درج نمایند. ادارات ثبت اسناد و املاک نیز در هنگام صدور صورت مجلس تفکیکی و اسناد مالکیت برای اینگونه ساختمانها باید عبارت یادشده را در صورت مجلس تفکیکی و سند مالکیت قید نمایند. ب ـ برنامه ساخت و عرضه مسکن اجاره به شرط تملیک ماده6 ـ واگذاری زمین جهت اجاره به شرط تملیک صرفاً از طریق اشخاص حقیقی و حقوقی موضوع بند (الف) ماده (3) این آییننامه به خانوارهای تحت پوشش آنها که در زمره متقاضیان واجد شرایط طبق تعریف مندرج در ماده (1) این آییننامه میباشند اعطا میگردد. در این برنامه واگذاری زمین به قیمت کارشناسی روز با اعمال حداکثر سیدرصد (30%) تخفیف و حداکثر (5) سال تقسیط از زمان بهرهبرداری به اشخاص حقیقی و حقوقی موضوع بند (الف) ماده (3) صورت میگیرد. چنانچه ظرف شش ماه پس از واگذاری زمین نسبت به آغاز عملیات احداث مسکن اقدامی صورت نگیرد، وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به استرداد آن و واگذاری به متقاضیان دیگر اقدام خواهدنمود. ج ـ برنامه واگذاری حق بهرهبرداری از زمین (به صورت اجاره ارزان قیمت 99 ساله) ماده7ـ این برنامه ویژه متقاضیان واجد شرایط بوده و از طریق واگذاری زمینهای دارای کاربری مسکونی به متقاضیانی که در قالب اشخاص حقیقی و حقوقی، تعاونیهای مسکن و یا مشارکتهای مدنی به صورت سه خانوار به بالا سازماندهی شده باشند، اجرایی میگردد. تبصره1ـ مبلغ اجاره بهای سالانه اراضی مشمول برنامه یادشده، حداکثر معادل بیست درصد (20%) قیمت منطقهای زمین مسکونی متناسب با قدرالسهم هر متقاضی در همان سال یا (1) درصد ارزش کارشناسی روز زمین در ابتدای هر سال (هر کدام کمتر باشد) خواهدبود. تبصره2ـ دستگاههایی که دارای اطلاعات لازم جهت پالایش و تطبیق شرایط متقاضیان میباشند موظفند همکاری لازم را با وزارت تعاون معمول نمایند. تبصره3ـ وزارتخانههای مسکن و شهرسازی و تعاون حسب مورد مسئولیت نظارت بر تشکیل تعاونیها و نظارت عالی بر امر ساخت و ساز بر روی زمینهای موضوع این ماده را بر عهده دارند. ماده8 ـ آمادهسازی زمینهای موضوع این برنامه و هزینه مربوط به آن برعهده متقاضیان و تأمین خدمات زیربنایی و روبنایی بر عهده دستگاههای اجرایی ذیربط میباشد. در طرحهای شهرسازی مربوط، جانمایی خدمات روبنایی صورت گرفته و زمین آن براسـاس مـاده (100) قانون تنظیـم بخشـی از مقررات مالی دولت ـ مصـوب 1380 ـ به دستگاههای مربوط واگذار میشود تا نسبت به احداث فضاهای روبنایی، با اولویت در برنامههای خود اقدام نمایند. تبصره1ـ هزینههای مربوط به ساخت مساجد در برنامه یادشده، مشابه سایر خدمات روبنایی از طریق اعتبارات دولتی تأمین خواهدشد. تأمین هزینههای یادشده در شهرهای جدید براساس قانون مورد عمل شهرهای جدید انجام میگیرد. تبصره2ـ براساس ماده (100) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان ملی زمین و مسکن) مجاز است نسبت به واگذاری اراضی دولتی دارای کاربری عمومی (آموزشی، ورزشی، بهداشتی و فرهنگی) به سازمان دولتی ذیربط به قیمت تمام شده و به بخش غیر دولتی به قیمت کارشناسی روز به صورت قسطی و یا اجاره به شرط تملیک (حداکثر 20 ساله) اقدام نماید. تبصره3ـ وزارت مسکن و شهرسازی مجاز است اراضی تجاری واقع در طرحهای آمادهسازی موضوع برنامه یادشده را به ارزش کارشناسی روز و به روش مزایده به فروش رسانـده و وجوه دریافتـی را در راستای اهداف برنامه مسـکن گروههای کـم درآمد هزینه نماید. ماده9ـ حداقل زمینهای دولتی اعطایی برای اجرای برنامه موضوع بند (ج) این آییننامه نباید از 95 درصد کل زمینهای موضوع برنامههای سالانه تأمین زمین توسط وزارت مسکن و شهرسازی کمتر باشد. د ـ برنامه تولید انبوه مسکن توسط بخش غیردولتی (نهادهای عمومی، خصوصی و تعاونی) با استفاده از فناوریهای نوین و جذب سرمایههای داخلی و یا خارجی: ماده10ـ برنامه یادشده در سه محور زیر قابل اجرا است: 1ـ برنامه جذب و هدایت نقدینگی به سمت تولید انبوه و عرضه مسکن از طریق صندوقهای مسکن و ساختمان، شرکتهای تأمین سرمایه مسکن. 2ـ برنامه حمایت از سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در طرحهای انبوهسازی مسکن. 3ـ برنامه حمایت از تولید صنعتی مسکن و استفاده از فناوریهای نو در احداث و عرضه مسکن. واگذاری اراضی جهت اجرای برنامههای موضوع این ماده مشروط به رعایت ضوابط و مقررات ابلاغی وزارت مسکن و شهرسازی و براساس قیمت کارشناسی روز بدون اعمال تخفیف به صورت فروش اقساطی با بازپرداخت حداکثر پنج سال (از زمان واگذاری) و یا در قالب مشارکت صورت خواهد گرفت. تبصره ـ متقاضیان اجرای برنامههای موضوع این ماده باید دارای پروانه صلاحیت از وزارت مسکن و شهرسازی باشند. سرمایهگذاران خارجی موضوع این ماده نسبت به تطبیق شرایط و اخذ پروانه صلاحیت از وزارت مسکن و شهرسازی اقدام خواهندنمود. فصل سوم ـ ضوابط معماری و شهرسازی ماده11ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نسبت به شناسایی بافتها، آثار و گونههای واجد ارزش شهرسازی و معماری ایرانی ـ اسلامی که قابلیت اثرگذاری بر ساخت و سازهای معاصر شهری و روستایی را دارند، اقدام نموده و با استفاده از روشهای مختلفی همچون چاپ کتاب، لوح فشرده، تولید فیلم، حمایت از پایاننامههای دانشجویی، برگزاری همایشها و مسابقات عکاسی و درج در رسانهها، نسبت به مستندسازی و اطلاعرسانی اقدام نماید. ماده12ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است ظرف چهارماه پس از ابلاغ این آییننامه شرح خدمات طرحهای جامع و تفصیلی، طراحی فضاهای شهری، طرحهای هادی روستایی و همچنین متن دستور نقشههایی را که در شهرها توسط شهرداریها، در روستاها توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و در شهرهای جدید توسط شرکت عمران شهرهای جدید به متقاضیان احداث بنا داده میشود به منظور رعایت اصول شهرسازی و معماری ایرانی ـ اسلامی، بازنگری، اصلاح و تکمیل نموده و پس از تصویب توسط کارگروه مسکن ابلاغ نماید. ماده13ـ به منظور ارتقاء کیفی و صیانت از جریان طراحی معماری و اجرای ابنیه متناسب با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بر کلیه طرحهای معماری و شهرسازی بهخصوص در ساختمانهای دولتی و نهادهای عمومی مهم، شاخص و تأثیرگذار در سیمای شهرها و روستاها، کمیسیون معماری و شهرسازی ایرانی ـ اسلامی متشکل از وزیر مسکن و شهرسازی (به عنوان رییس) و رؤسای سازمانهای میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، وزارت کشور، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان نظام مهندسی ساختمان، و حداکثر سه نفر از رؤسای دانشکدههای معماری و شهرسازی (با انتخاب وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری) و دو نفر از شهرداران (با انتخاب وزیر کشور) و سه نفر از متخصصین رشتههای معماری و شهرسازی معتقد به معماری ایران ـ اسلامی (با انتخاب رییس کمیسیون) در وزارت مسکن و شهرسازی تشکیل میشود. تبصره ـ آییننامه تشکیل، شرح وظایف و اعضاء کارگروههای استانی و شهری و آییننامه داخلی آن توسط کمیسیون سطح ملی تعیین و از طریق وزیر مسکن و شهرسازی ظرف شش ماه تهیه و به کلیه مراجع ذیربط ابلاغ میشود. ماده14ـ وزارت مسکن و شهرسازی با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است ظرف سه ماه پس از ابلاغ این آییننامه، نظامنامه نحوه ساخت و ساز و نظارت در بافتهای فرهنگی و تاریخی مصوب را با رویکرد صیانت مشترک از میراث فرهنگی و حقوق ساکنین اینگونه بافتها تنظیم و برای تصویب به کارگروه مسکن کشور نماید. ماده15ـ کلیه دستگاههای اجرایی و شرکتهای دولتی که به نوعی از بودجه عمومی دولت استفاده میکنند موظفند الگوهای معماری ایرانی ـ اسلامی را در طراحی و ساخت پروژههای اداری، آموزشی، درمانی و مسکونی لحاظ نمایند.طرحهای معماری موضوع این ماده باید قبل از آغاز عملیات اجرایی به تأیید کمیسیون موضوع ماده (12) برسد. ماده16ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است با همکاری وزارت کشور و شهرداریها و نسبت به مطالعه، طراحی و ساخت پروژههای طراحی شهری (فضاهای شهری، میادین و محورها) با رویکرد الگوسازی در جهت احیاء و ترویج ارزشهای فرهنگ معماری و شهرسازی ایرانی ـ اسلامی اقدام نماید. ماده17ـ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موظف است با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نسبت به اصلاح سرفصلهای دورههای آموزشی شهرسازی و معماری (برنامهریزی شهری، طراحی محیط، طراحی شهری، معماری منظر، مرمت و سایر رشتههای مرتبط) متناسب با ویژگیهای شهرسازی و معماری ایرانی ـ اسلامی اقدام نموده و تا پایان برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، رشتههای آموزشی جدید شامل معماری ایرانی ـ اسلامی، شهرسازی ایرانی ـ اسلامی و مرمت بافتهای فرهنگی و تاریخی را ایجاد نماید. ماده18ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است برای کلیه شهرهایی که افق طرح هادی یا جامع آنها به پایان رسیده است و یا اصولاً فاقد طرح میباشند براساس اسناد توسعه و عمران بالا دست نسبت به تهیه طرح جامع با رویکرد های اولویت توسعه درونی استفاده از اراضی دولتی و خصوصی داخل محدوده، احیاء بافتهای فرسوده و ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی، توسعه روستاهای مستعد واقع در حریم شهرها، عدم تخریب اراضی مستعد کشاورزی و در صورت ضرورت، مکانیابی اراضی مناسب جهت احداث شهرک و یا شهرهای جدید در خارج از حریم شهرها و توسعه متصل یا منفصل محدوده شهرها و افزایش تراکم ساختمانی پهنههای داخل محدوده اقدام نماید. فصل چهارم ـ تأمین زمین و آمادهسازی آن ماده19ـ کلیه وزارتخانهها، مؤسسات و دستگاههای دولتی و همچنین شرکتهایی که صـددرصـد (100%) سرمـایه و سهـام آنها متعـلق به دولـت میباشد، مکلفند نسبت به واگذاری و تحویل رایگان اراضی در اختیار خود که در چارچوب مکانیابی موضوع ماده (6) قانون قرار میگیرند (به استثناء مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست)، ظرف دو ماه از درخواست وزارت مسکن و شهرسازی اقدام نمایند. ادارات ثبت اسناد و املاک نیز مکلفند پس از اعلام وزارتخانه یادشده ظرف یک ماه نسبت به تفکیک و ثبت انتقال ملک در دفتر املاک و صدور سند مالکیت به نام دولت با نمایندگی وزارت مسکن و شهرسازی اقدام نمایند. تبصره1ـ چنانچه دستگاه مربوط ظرف دو ماه از درخواست وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به واگذاری و تحویل زمین و تسلیم اسناد و مدارک آن اقدام ننماید، ادارات ثبت اسناد و املاک موظفند به درخواست وزارت مسکن و شهرسازی، ظرف یک ماه به ترتیب یادشده اقدام و سند مالکیت جدید را به نام دولت با نمایندگی وزارت مسکن و شهرسازی صادر نمایند. تبصره2ـ زمینهای متعلق به وزارت جهادکشاورزی واقع در محدوده و حریم شهرها که براساس ماده (12) قانون تشـکیل وزارت جهاد کـشاورزی ـ مصوب 1379ـ و قوانین بودجه سنواتی با تصویب هیئت وزیران امکان فروش آنها میسر میگردد، لازم است قبل از ارجاع موضوع به هیئت وزیران، به تأیید وزارت مسکن و شهرسازی مبنی بر عدم شمـول برنامه واگذاری حق بهرهبرداری از زمین جهت احداث و تولید مسکن برسد. ماده20ـ در مورد اراضی با مالکیت بخش غیردولتی واقع در داخل محدوده شهرها و یا خارج از حریم شهرها، (در چارچوب مکانیابی موضوع ماده (6) قانون)، وزارت مسکن و شهرسازی طی دو نوبت به فاصله ده روز مراتب را در رسانههای جمعی یا روزنامههای کثیرالانتشار آگهی مینماید. مالکان اراضی دارای کاربری مسکونی تا دو ماه از تاریخ آخریـن آگهی میتوانند تقاضای خود را مبنی بر اجرای برنامههای مسکن موضوع قانون به انضمام تصویر اسناد مالکیت و مدارک متضمن توانایی مالی خود و برنامه زمانبندی اجرای طرح به وزارت مسکن و شهرسازی تسلیم نمایند. تبصره1ـ کلیه هزینههای طراحی و اجرای آمادهسازی و ساخت واحدهای مسکونی موضوع این ماده به عهده مالکان متقاضی میباشد که بخشی از آن برابر مقررات این آییننامه با اعطای تسهیلات بانکی تامین میگردد. تبصره2ـ در صورت تمایل مالکین بخش غیردولتی مبنی بر واگذاری بخشی از زمین خود در قبال ارزش افزوده ناشی از اجرای قانون و یا معاوضه یا تهاتر یا فروش اراضی و امـلاک، وزارت مسکـن و شهرسازی و سازمـانهای وابسته و تابعـه آن مجازند نسبـت به معاوضه یا تهاتر با سایر اراضی ملکی خود یا خرید آنها، براساس قیمت کارشناسی روز (که به وسیله هیئت سه نفره کارشناسان رسمی تعیین خواهدشد)، طبق دستورالعملی که توسط وزارتخانه یادشده تهیه و ابلاغ میگردد اقدام نمایند. تبصره3ـ وزارت مسکن و شهرسازی و سازمانهای تابعه و شرکتهای وابسته مجازند نسبت به تملک اراضی و املاک مورد نیاز اجرای برنامههای تامین مسکن قانون و این آییننامه که به مثابه برنامه عمومی محسوب میشوند، براساس لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک مورد نیاز برنامههای عمومی، عمرانی و نظامی دولت ـ مصوب 1358ـ شورای انقلاب، اقدام نمایند. ماده21ـ در مواردی که اراضی غیردولتی فاقد آمادهسازی باشد، دستگاه واگذارکننده رأسا قبل از واگذاری نسبت به آمادهسازی اراضی مربوطه اقدام و یا زمین را در قالب تفاهمنامه در اختیار موضوع ماده (2) قانون قرار میدهد تا از طریق اشخاص (حقیقی یا حقوقی) ذیصلاح مورد تایید وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به طراحی و انجام آمادهسازی طبق برنامه زمانبندی که به آنها ابلاغ میگردد و تحت نظارت عالیه وزارت مسکن و شهرسازی اقدام نمایند. تبصره1ـ هزینههای آمادهسازی زمین بر عهده متقاضیان میباشد. تبصره2ـ دستگاههای اجرایی ذیربط با شبکههای تأسیسات زیربنایی از قبیل آب، برق، گاز و تلفن و خدمات روبنایی موظفند حسب درخواست و طبق برنامهریزی زمانبندی اعلامی وزارت مسکن و شهرسازی، نسبت به تأمین اعتبار و تهیه طرح و اجرای شبکههای تاسیسات زیربنایی و ساخت تاسیسات روبنایی تحت نظارت و راهبردهای شورای مسکن استان اقدام نماید. تبصره3ـ کلیه طراحیهای آمادهسازی و معماری موضوع این ماده باید در چارچوب ضوابط و مقررات طرحهای جامع و تفصیلی شهر مربوط و رعایت اصول شهرسازی و معماری ایرانی ـ اسلامی صورتگرفته و بهتصویب کارگروههای تخصصی بررسی طرحهای سازمانهای مسکن و شهرسازی استانها برسد. فصل پنجم ـ مالیات بر اراضی بایر ماده22ـ کلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی (اعم از عمومی غیردولتی و خصوصی) مکلفند برای تمام اراضی بایر دارای کاربری مسکونی مصوب متعلق به خود واقع در مراکز استانها و شهرهای با جمعیت بالاتر از یکصدهزار نفر، اظهارنامه مالیاتی طبق نمونهای که از طرف سازمان امور مالیاتی کشور تهیه و در دسترس مودیان قرار خواهد گرفت تنظیم و به ضمیمه تصویر مدارک مثبت مالکیت تا آخر اردیبهشت ماه هر سال به اداره امور مالیاتی محل وقوع ملک تسلیم نمایند. تبصره ـ در آن دسته از شهرهای کمتر از یکصدهزار نفر جمعیت که حسب ضرورت برقراری مالیات ایجاب نماید، اسامی آنها توسط وزارت مسکن و شهرسازی اعلام میگردد. ماده23ـ اداره امور مالیاتی محل وقوع ملک، اراضی بایر مشمول مالیات مودی را طبق فهرست موضوع تبصره (3) ماده (15) قانون تعیین و به مودی ابلاغ و مالیات متعلقه را مطالبه خواهد نمود. در مواردی که مودی از تسلیم اظهارنامه مالیاتی خودداری نماید، اداره امور مالیاتی محل طبق اطلاعات موضوع تبصره (3) ماده (15) قانون، نسبت بهتعیین ارزش و مطالبه مالیات مقرر طبق این آییننامه عمل خواهد نمود. ماده24ـ چنانچه قطعه زمینی در اثناء سال منتقل شود، هر یک از اشخاص انتقالدهنده در آن سال به نسبت مدت مالکیت، مشمول مالیات متعلقه خواهند بود. ماده25ـ شهرداریهای شهرهای مشمول موظفند فهرست اراضی بایر دارای کاربری مسکونی واقع در محدوده شهرداری خود را شناسایی و مشخصات آن را از طریق فرم یا روشهای تعیین شده از سوی سازمان امور مالیاتی کشور به سازمان یادشده اعلام نمایند. فصل ششم ـ فناوریهای نوین ماده26ـ وزارت مسکن و شهرسازی در راستای تشویق فناوریهای نوین در عرصه تولید انبوه مسکن توسط بخش غیردولتی کشور اقدامات زیر را به عمل میآورد: الف ـ تسهیل و تسریع در بررسی و اظهارنظر درخصوص فناوریهای جدید ساخت صنعتی ظرف دو ماه از زمان معرفی فناوری توسط مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن. ب ـ حمایت از واحدهای تولیدی، سرمایهگذاران، مدیران و نخبگان فنی و متعهد بهتوسعه ساخت صنعتی و تشکلهای صنفی مربوط. ماده27ـ وزارت مسکن و شهرسازی (در مواردی که زمین با کاربری صنعتی در داخل محدوده و حریم شهرها در اختیار دارد) و سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران مجازند نسبت به واگذاری زمین برای احداث واحدهای تولیدکننده مصالح، قطعات و تجهیزات ساخت صنعتی و فناوریهای نوین به صورت بیست درصد (20%) نقد و هشتاددرصد (80%) با تقسیط پنج ساله اقدام نمایند. واگذاری زمین توسط وزارت مسکن و شهرسازی با قیمت کارشناسی روز و توسط سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران با قیمت تمامشده صورت میگیرد. تبصره1ـ وزارت جهادکشاورزی مجاز است در راستای احداث واحدهای تولیدکننده مصالح، قطعات و تجهیزات ساخت صنعتی و فناوریهای نوین براساس ضوابط و مقررات خود نسبت به واگذاری زمین اقدام نماید. تبصره2ـ کارخانجاتغیرفعال دولتی، بهصورت مزایدهمشروط، جهت ایجاد کارخانههای خانهسازی واگذار میشود. ماده28ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است از طریق بانکهای عامل، ضمن کوتاه نمودن فرآیند صدور مجوز و ضمانتنامه بانکی جهت استفاده از تسهیلات ارزی ـ ریالی، نسبت به تخصیص تا میزان هشتاددرصد (80%) سرمایهگذاری مورد نیاز تا سقف تسهیلات فردی که همه ساله توسط دولت تعیین میشود و با تایید و معرفی شورای مسکن استانها و مطابق ضوابط مربوط اقدام نماید. ماده29ـ ماشینآلات و مواداولیه مورد نیاز برای تولید فناوریهای نوین صنعت ساختمان برای تولید مسکن که مشمول تعرفه صفردرصد موضوع تصویبنامه شماره 122173/ت580ک مورخ 1/8/1386 میگردند، توسط وزارتخانههای مسکن و شهرسازی و صنایع و معادن معرفی میشوند. ماده30ـ وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، کار و اموراجتماعی و مسکن و شهرسازی حسب مورد، موظفند زمینه لازم را برای آموزش و تحقیقات کاربردی ساخت صنعتی و فناوریهای روز صنعت ساختمان فراهم نمایند. تبصره ـ وزارت کار و امور اجتماعی با همکاری شهرداریها، مهندسان و تشکلهای حرفهای و صنفی شاغل در بخش مسکن، آموزش و تربیت کارگران ماهر مورد نیاز اجرای این قانون را در حرف مربوط، در قالب آییننامه اجرایی ماده (4) قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان ـ مصوب 1374 ـ و با بهرهگیری از اعتبارات موضوع این قانون اجرا مینماید. ماده31ـ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی راهکارهای لازم برای ارتقای آگاهی مردم و جامعه مهندسی کشور در ارتباط با مزایای تولید صنعتی ساختمان، از جمله ساخت سریع، اقتصادی، مقاوم با فناوریهای نوین، سازگار با محیطزیست و فرهنگ معماری ایرانی ـ اسلامی، صرفهجویی انرژی و سایر موارد را به مورد اجرا گذارد. فصل هفتم ـ اعطای تسهیلات بانکی ماده32ـ برنامههای مورد حمایت دولت جهت اعطای تسهیلات بانکی برای تولید و ساخت مسکن مشتمل بر آمادهسازی زمین و کلیه برنامههای ساخت مسکن شهری و روستایی موضوع قانون و این آییننامه میباشد. بانکها موظفند پرداخت تسهیلات بهبرنامههای موضوع بند (ج) فصل دوم این آییننامه را در اولویت قرار دهند. ماده33ـ سقف تسهیلات فردی تولید و ساخت مسکن شهری، ودیعه اسکان موقت، مسکنروستایی و آمادهسازی زمین همهساله تا پایان فروردینماه توسطبانکمرکزی و با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی تعیین و پس از دریافت مجوز از مراجع ذیربط اعلام میگردد. ماده34ـ وزارت مسکن و شهرسازی برحسب نیاز، جدول توزیع تسهیلات برنامههای مختلف موضوع ماده (31) این آییننامه بین استانهای کشور را حداکثر تا 15 اردیبهشت ماه هر سال تهیه و جهت ابلاغ به بانکهای عامل، به بانک مرکزی اعلام مینماید و بانک مرکزی نیز مکلف است حداکثر تا پایان اردیبهشت ماه هر سال نسبت بهابلاغ سهمیههای مربوط به بانکهای عامل اقدام نماید. در صورت عدم جذب تسهیلات، حسب اعلام وزارت مسکن و شهرسازی سهمیه مربوط به سایر استانها اختصاص خواهد یافت. تبصره1ـ بنیاد مسکن انقلاباسلامی موظف است به منظور اجراییشدن احداث سالانه دویستهزار (200.000) واحد مسکونی در مناطق روستایی کشور، توزیع استانی تسهیلات بانکی را به همراه پیشنهاد سهمیه بانکهای عامل ضمن تعیین سقف تسهیلات در هر استان تا نیمه اردیبهشت هر سال تهیه و از طریق وزارت مسکن و شهرسازی بهبانک مرکزی اعلام نماید. بانک مرکزی موظف است ظرف سه هفته از اعلام توزیع استانی اقدام نماید. ماده35ـ مرجع معرفی متقاضیان مسکن شهری (در شهرهای بالای بیستو پنجهزار نفر)، سازمان مسکن و شهرسازی استان و متقاضیان مسکن روستایی و شهری (در شهرهای با جمعیت بیستوپنجهزار نفر و کمتر)، بنیاد مسکن انقلاباسلامی میباشد. معرفی برای پرداخت تسهیلات ساخت و پذیرش مدارک از سوی بانک، بعد از اخذ پروانه صورت میگیرد. تبصره ـ در صورتی که متقاضیان احداث مسکن، تعاونیهای مسکن باشند تعاونی مربوط میبایست از طرف اداره کل تعاون به سازمان مسکن و شهرسازی استان معرفی گردد. ماده36ـ پرداخت تسهیلات دوره ساخت متناسب با پیشرفت فیزیکی پروژه در مراحل زیر انجام میشود: 1ـ قسط اول معادل چهلدرصد (40%) تسهیلات بعد از اتمام پی (فونداسیون) ساختمان 2ـ قسط دوم معادل چهلدرصد (40%) تسهیلات بعد از تکمیل سقف آخر 3ـ قسط سوم معادل بیستدرصد (20%) تسهیلات بعد از پایان سفتکاری تبصره1ـ تسهیلات به صورت مشارکت مدنی پرداخت میشود و مدت آن برای احداث واحدهای مسکونی هیجده (18) ماه است که در صورت توافق ارکان اعتباری بانک، برای یک سال دیگر قابل تمدید میباشد. تبصره2ـ پس از اتمام دوره مشارکت مدنی، بانک سهمالشرکه خود در هر واحد را به خریداران واجد شرایط در قالب فروش اقساطی برای مدت باقیمانده (از مجموع دوران فروش اقساطی و مشارکت مدنی) و مبتنی بر توان بازپرداخت آنان به صورت پلکانی یا یکنواخت، تقسیط مینماید. در هر صورت مجموعه دوران مشارکت مدنی و فروش اقساطی، پانزده (15) سال تمام و مجموع مبلغ فروش اقساطی هر واحد به خریداران واجد شرایط حداکثر معادل سقف مبلغ فروش اقساطی هر واحد مصوب شورای پول و اعتبار میباشد. ماده37ـ پرداخت تسهیلات آمادهسازی پس از تجهیز کارگاه و شروع عملیات آمادهسازی متناسب با پیشرفت کار در دو مرحله انجام میشود. تسهیلات یادشده از زمان بهرهبرداری از واحدها و همراه با تسهیلات دوره ساخت، فروش اقساطی میگردد. ماده38ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است کمک سود متعلقه بابت طرحهای مشمول یارانه را در زمان تسویه قرارداد مشارکت مدنی به تفکیک سهم سازنده (در دوره مشارکت مدنی) و سهم متقاضی (در دوره فروش اقساطی) تعیین و به حساب بانکهای عامل واریز نماید. بانک موظف است میزان یارانه فروش اقساطی را از بدهی متقاضی به صورت یکجا کسر و مابقی بدهی وی را با نرخ نافذ در زمان اخذ تسهیلات تقسیط نماید. ماده39ـ بانکهای عامل موظفند ظرف پانزده (15) روز با تشکیل پرونده و پس از تکمیل مدارک نسبت به پرداخت تسهیلات اقدام نمایند. ماده40ـ به منظور انجام هماهنگی لازم و نظارت بر روند پرداخت تسهیلات، کارگروه مشترکی با مسئولیت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و با حضور نمایندگان وزاتخانههای مسکن و شهرسازی و امور اقتصادی و دارایی تشکیل میگردد. بانکهای عامل موظفند گزارش پرداخت تسهیلات را به صورت ماهیانه به بانک مرکزی ارایه نمایند تا توسط بانک مرکزی به کارگروه مذکور ارسال گردد. تبصره ـ در مواردی که تسهیلات بانکی مربوط به تعاونیهای مسکن باشد، وزارت تعاون نیز عضو کارگروه یادشده خواهد بود. ماده41ـ تفاهمنامه یا قراردادهای واگذاری زمین با حدود اربعه مشخص از طرف وزارت مسکن و شهرسازی برای پرداخت تسهیلات بانکی در حکم سند رسمی تلقی و بانکهای عامل میتوانند به استناد قراردادهای یادشده و در صورت عدم ایفای تعهدات از طرف بهرهبرداران، مطالبات خود را در صورت لزوم از طریق تملک ملک (اعم از اعیان و حقوق عرصه ملک) تبدیل به حال و وصول نمایند. فصل هشتم ـ بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری و سکونتگاههای غیررسمی ماده42ـ به منظور تسریع در اجرای طرحهای بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده شهری و سکونتگاههای غیررسمی و به منظور تحقق مدیریت هماهنگ، اقدامات زیر صورت میپذیرد: 1ـ دفاتر خدمات نوسازی محدودهها و محلات یادشده توسط بخش غیردولتی تحت نظارت شهرداریها تشکیل میگردد. ساز و کار تشکیل، شرح خدمات و ضوابط مربوط ظرف دو ماه از ابلاغ این آییننامه توسط وزارتخانههای مسکن و شهرسازی و کشور تهیه و اعلام میگردد. در طول دوران نوسازی کلیه دستگاههای اجرایی میتوانند اختیارات خود را به دفاتر یادشده تفویض نمایند. 2ـ حقالامتیاز آب، برق، گاز، تلفن و نظایر آن در محدودههای مربوط پس از نوسازی و بدون دریافت حق نگهداری محفوظ بوده و دستگاههای ذیربط موظفند در اسرع وقت نسبت به برقراری و تامین خدمات مورد نیاز و مازاد بر وضع قبل از نوسازی اقدام نمایند. 3ـ ادارات ثبت اسناد و املاک با اولویت و خارج از نوبت نسبت به انجام امور ثبتی مربوط به تجمیع، تفکیک و افراز و صدور اسناد و نظایر آن اقدام مینمایند. 4ـ هزینههای بخش غیردولتی در جهت تامین خدمات و فضاهای عمومی، فرهنگی و مذهبی در مناطق یادشده به عنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی مودیان خواهدبود. ماده43ـ وزارت مسکن و شهرسازی با هدف تامین زمین و بهرهبرداری از ظرفیتهای جدید حاصل از بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری و سکونتگاههای غیررسمی و تولید و عرضه مسکن توسط بخش غیردولتی به میزان سهم برنامههای پیشبینی شده در بافتهای یادشده به شرح زیر حمایت مینماید: 1ـ کلیه اراضی واقع در محدوده بافتهای فرسوده شهری و سکونتگاههای غیررسمی متعلق به وزارتخانهها، موسسات دولتی و شرکتهای دولتی که صددرصد (100%) سهام آنها متعلق به دولت میباشد، برای حمایت از این امر اختصاص مییابد. 2ـ برای اجرای پروژههای الگوی نوسازی در احداث مسکن از محل اراضی بند (1) ماده (42) این آییننامه و اراضی در اختیار، واگذاری زمین به شکل فروش به قیمت کارشناسی روز براساس اعلام کارشناس رسمی با تقسیط حداکثر پنج سال یا به شکل اجاره بلندمدت و یا به شکل اجاره به شرط تملیک به مجریان طرحها و متقاضیان واجد شرایط مطابق دستورالعملی که توسط وزارت مسکن و شهرسازی ابلاغ خواهد شد، صورت میپذیرد. فصل نهم ـ عمران و مسکن روستایی ماده44 ـ کلیه دستگاههای مشمول ماده (4) قانون موظفند بلافاصله پس از وصول درخواست کتبی بنیاد مسکن انقلاباسلامی در راستای امکانسنجی کالبدی و تشخیص اراضی مستعد و انجام هرگونه تفکیک اراضی، نسبت به واگذاری قطعی اراضی و انتقال رسمی سند مالکیت و یا اعطای نمایندگی برای اراضی فاقد سند مالکیت در محدوده روستاها به نهاد یادشده اقدام نمایند. عدم انتقال سند مالکیت مانع اقدامات اجرایی توسط بنیاد یادشده نخواهد بود. ماده45ـ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور موظف است مابهالتفاوت سود پنج واحد درصد سهم متقاضی را تا سقف سود مصوب تسهیلات بخش مسکن هر سال برای مدت مشارکت مدنی و فروش اقساطی محاسبه و در ابتدای همان سال در بودجه بنیاد مسکن انقلاباسلامی جهت تودیع نزد بانکهای عامل منظور نموده و همه ساله تضمین نامه مورد قبول بانک مرکزی را ارایه نماید. تبصره1ـ دو و نیم درصد (5/2%) تسهیلات مصوب مسکن روستایی به عنوان مدیریت و خدمات فنی همهساله از محل اعتبارات تملک داراییها تامین و به بنیاد مسکن انقلاباسلامی پرداخت میگردد. تبصره2ـ بنیاد یادشده مجاز است برای اعطای یارانه مربوط به حق بیمه، حق نظارت، رعایت اصول صرفهجویی در مصرف انرژی و سایر موارد از محل اعتبارات یارانه اقدام نماید. تبصره3ـ نظارت فنی بر ساخت وساز مسکن روستایی، زیر نظر بنیاد مسکن انقلاباسلامی و در چارچوب قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان ـ مصوب 1374ـ (نظام فنی روستایی) انجام میشود. فصل دهم ـ سایر موارد ماده46ـ کلیه سازندگان واحدهای مسکونی ویژه گروههای کم درآمد و واحدهای مسکونی احداث شده در محدوده مصوب بافتهای فرسوده شهری مشمول اعطای تخفیف و تقسیط به شرح زیر میگردند: شهرداریها و دهیارهای کشور موظفند حداقل پنجاهدرصد (50%) هزینههای عوارض صدور پروانه و تراکم ساختمانی مجاز منظور در طرحهای جامع و تفضیلی مصوب را برای واحدهای موضوع این ماده تخفیف داده و نسبت به تقسیط بدون کارمزد سه ساله باقیمانده عوارض تا صددرصد (100%) اقدام نمایند. معادل صددرصد (100%) تخفیفهای اعمال شده هزینههای عوارض صدور پروانه و تراکم ساختمانی مجاز ناشی از قانون و سایر قوانین با اعلام وزارت مسکن و شهرسازی توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور در لوایح بودجه سنواتی کل کشور منظور و در اختیار وزارت کشور جهت پرداخت به شهرداریها و دهیاریهای مشمول قرار میگیرد. معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور موظف است برای آن دسته از تخفیفهایی که به دلیل اتمام اعتبارات مندرج در قوانین بودجه سنواتی در هر سال امکان پرداخت وجود ندارد، اعتبارات لازم را مستقیماً به عنوان مطالبات شهرداریها و دهیاریها در لایحه بودجه سال بعد در نظر گیرد. گردشکار و فرآیند اجرایی مفاد این ماده براساس دستورالعملی خواهدبود که ظرف یک ماه پس از ابلاغ این آییننامه توسط وزارت مسکن و شهرسازی با همکاری وزارت کشور تهیه و ابلاغ خواهدشد. تبصره1ـ تراکم پایه مالی در بافتهای فرسوده کلیه شهرهایی که بافت فرسوده مصوب دارند به میزان یکصدوبیست (120%) درصد و تراکم پایه مالی برای احداث بنا در عرصههایی از بافتهای فرسوده شهرها که حداقل نصاب تفکیک در آنها رعایت شده باشد، به میزان یکصدوهشتاددرصد (180%) تعیین میشود. تبصره2ـ تراکم پایه در برنامههای فصل 2 این آییننامه در کل کشور، 180درصد تعیین میشود. ماده47ـ حق بیمه کارکنان ثابت طبق ماده (28) قانون تامین اجتماعی وصول خواهد شد و حق بیمه کارگران فصلی مطابق قانون بیمه اجباری کارگران در مدت اشتغال به کار در دوره اجرای عملیات احداث ساختمان وصول میگردد. ماده48ـ در جهت ارتقاء کیفیت ساخت وسازهای شهری و روستایی، وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به موارد زیر اقدام نماید: 1ـ اعمال تشویقهای لازم برای بیمهنمودن ساختمانهای مسکونی جدیدالاحداث کشور تا سقف سی درصد (30%) هزینههای مربوط. 2ـ کمک به خدمات مهندسی گروههای کمدرآمد. 3ـ اعمال نظارت عالیه بر ساخت وسازها با استفاده از خدمات بخش غیردولتی. 4ـ آموزش و ترویج مقررات ملی ساختمان. تبصره ـ معادل دو و نیم درصد (5/2%) اعتبارات تخصیصی موضوع این آییننامه، بهمنظور بهبود عملکرد، ارتقا بهرهوری و ارزیابی عملکرد سازمانها و شوراهای تامین مسکن استانها برای اجرای مطلوب برنامههای تامین مسکن اختصاص مییابد. ماده49ـ کلیه دستگاههای اجرایی موضوع این آییننامه موظفند عملکرد هر یک از مواد را در پایان هر دوره سه ماهه به دبیرخانه کارگروه مسکن ارایه نمایند. این تصویبنامه در تاریخ5/2/1388 به تأیید مقام محترم ریاست جمهوری رسیده است. معاون اول رئیس جمهور ـ پرویز داودی
|
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:39 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون تهیه مسکن برای افراد کمدرآمد ماده واحده - به منظور تأمین مسکن برای محرومین سراسر کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است علاوه بر وصول مالیاتهای مقرر،نیم درصد از درآمد مشمول مالیات بانکهای کشور را اخذ و به حساب مخصوص خزانه واریز و معادل صد درصد وجوه دریافتی از حساب خزانه درقالب قانون بودجه به حساب 100 (صد) حضرت امام (ره) (ویژه کمک به مسکن محرومین) واریز نماید. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی موظف است مبلغ دریافتی مزبور را صرفاً جهت تأمین مسکن ارزانقیمت برای محرومین مصرف نماید. آییننامه اجرایی این قانون توسط بانک مرکزی و بنیاد مسکن تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه روز سه شنبه نهم شهریور ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و دو مجلس شوری اسلامی تصویب و در تاریخ1372.6.21 به تأیید شورای نگهبان رسیده است. رئیس مجلس شورای اسلامی - علیاکبر ناطق نوری |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:34 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
شماره 60252/ت 16967هـ - 24/4/1376 وزارت مسكن و شهر سازي – بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران – بنياد مسكن انقلاب اسلامي هيأت وزيران در جلسه مورخ 18/4/1376 بنا به پيشنهاد مشترك بنياد مسكن انقلاب اسلامي و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران (موضوع نامه شماره 7056/100 مورخ 15/5/1375 وزارت مسكن و شهر سازي ) و به استناد قانون تهيه مسكن براي افراد كم در آمد – مصوب 1372 – آئين نامه اجرائي قانون ياد شده را به شرح زير تصويب نمود : ماده 1- در اين آئين نامه عبارت «قانون تهيه مسكن براي افراد كم در آمد» به اختصار «قانون» ناميده مي شود. ماده 2- به منشور تمركز وجوه حاصل از اجراي قانون، حساب مخصوصي از طرف خزانه داري كل، در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران افتتاح و كليه عوايد حاصل شده در اين حساب متمركز خواهد شد. ماده 3- وزارت امور اقتصادي و دارايي صد در صد (100%) وجوه دريافتي از خزانه را كه در اجراي قانون – از زمان تصويب – تحصيل مي نمايد، در قالب قانون بودجه به عنوان كمك به حساب صد (100) امام خميني(ره) – ويژه احداث مسكن محرومين – واريز مي نمايد. ماده 4- بنياد مسكن انقلاب اسلامي موظف است وجوه حاصل از اجراي قانون را فقط براي تأمين مسكن ارزان قيمت براي محرومين مصرف نمايد. ماده 5- بنياد مسكن انقلاب اسلامي صورت كليه در آمدها و هزينه هايي را كه در اجراي قانون تحصيل يا مصرف مي كند، در حساب سالانه عمل نموده و همراه مدارك و اسناد هزينه نگهداري مي نمايد. ماده 6- نحوه استفاده از وجوه موضوع اين آئين نامه و مشخصات مسكن ارزان قيمت مورد نظر قانون، مطابق دستورالعمل اجرائي اين آئين نامه خواهد بود كه توسط وزارت مسكن و شهر سازي ابلاغ خواهد شد. معاون اول رئيس جمهور – حسن حبيبي |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 11:33 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
نوع:بخشنامه مواد مرتبط با مالیاتهای مستقیم: 85 ,84 مواد مرتبط با ارزش افزوده: 45 مواد مرتبط با سایر قوانین: سابر قوانين
شماره: 5441 /210
تاريخ:01/03/1389
پيوست:
بخشنامه
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 10:59 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||
|
||||||||||||||
|
+
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 10:50 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||||||
|
|
|
|
|
باسمه تعالی
اهم مواد مرتبط با بانک مرکزي در قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (1394-1390)
ماده 49- به منظور توسعه و تقويت نظام بانكداري اقدامات زير انجام ميشود: الف- استقرار كامل سامانه (سيستم) بانكداري متمركز (Core Banking) و تبديل كليه حسابها اعم از سپرده اشخاص و تسهيلات به حسابهاي متمركز توسط بانكها با رعايت استانداردها و دستورالعملهاي بانك مركزي ب - ايجاد و بهره برداري مركز صدورگواهي الكترونيك براي شبكه بانكي با همكاري مركز صدور گواهي الكترونيک كشور توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به منظور افزايش امنيت تبادل اطلاعات الكترونيك تبصره- كليه بانكها امكان استفاده از امضاء الكترونيك را در تعاملات بانكي خود تسهيل نمايند. ماده81- به منظور تنظيم تعهدات ارزي كشور: الف- دستگاههاي اجرائي ملزم به رعايت موارد زير مي باشند: 1- عمليات و معاملات ارزي خود را از طريق حسابهاي ارزي بانكهاي داخل يا خارج كه با تأييد بانك مركزي افتتاح كرده يا ميكنند، انجام دهند. بانكهاي عامل ايراني مكلفند خدمات مورد نياز آنها را در سطح استانداردهاي بين المللي تأمين نمايند. 2- فهرست كليه حسابهاي ارزي خارج از كشور خود را به بانك مركزي اعلام كنند، تا پس از تأييد اين بانك، ادامه فعاليت آنها ميسر گردد. ب- دولت موظف است: 1- زمان بندي پرداخت بدهيها و تعهدات اعم از ميان مدت و كوتاه مدت خارجي را به گونهاي تنظيم نمايد كه بازپرداختهاي سالانه اين بدهيها و تعهدات بدون در نظر گرفتن تعهدات ناشي از بيع متقابل در پايان برنامه پنجم از سي درصد (30٪) درآمدهاي ارزي دولت در سال آخر برنامه پنجم تجاوز نكند. در استفاده از تسهيلات خارجي اولويت با تسهيلات بلند مدت است. 2- ميزان تعهدات و بدهيهاي خارجي تضمين شده توسط دولت و بانك مركزي در سالهاي برنامه پنجم را به گونهاي تنظيم نمايد تا ارزش حال خالص بدهيها و تعهدات دولت بدون تعهدات ناشي از قراردادهاي موضو ع بند(ب) ماده (3) قانون تشويق و حمايت سرمايهگذاري خارجي مصوب 1380/12/19مابهالتفاوت ارزش حال بدهيها، تعهدات كشور و ذخاير ارزي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران (در سال آخر برنامه بيش از پنجاه ميليارد (50000000000) دلار نباشد. 3- جداول دريافت و پرداختهاي ارزي را همراه با لوايح بودجه سالانه براي سالهاي باقيمانده از برنامه ارائه نمايد. ج- نظام ارزي كشور "شناور مديريت شده" است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابت پذيري در تجارت خارجي و با ملاحظه تورم داخلي و جهاني و همچنين شرايط اقتصاد كلان از جمله تعيين حد مطلوبي از ذخاير خارجي تعيين خواهد شد. بند (الف) ماده 83- به بانك مركزي اجازه داده مي شود در چهارچوب قانون بودجه سنواتي جهت تأمين مالي پروژههای زيرربنايي توسعهاي دولتي نسبت به انتشار اوراق مشاركت و انواع صكوك اسلامي در بازارهاي بين المللي اقدام نمايد. ماده 86- به منظور گسترش و نهادينه كردن سنت پسنديده قرض الحسنه: الف- شبكه بانكي كشور موظف است حداكثر تا پايان سال اول برنامه نسبت به تفكيك حسابها و ايجاد ساز و كارهاي مجزاي اداري به نحوي اقدام نمايد كه منابع تجهيز شده از حسابهاي پس انداز قرض الحسنه پس از كسر ذخيره قانوني و احتياطي، صرفاً براي اعطای تسهيلات قرض الحسنه صرف شود. مسؤوليت حسن اجراي اين بند با بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران است. ب- دولت مجاز است با تشويق و حمايت مالي و حقوقي از صندوقهاي قرض الحسنه مردمي تحت نظارت بانك مركزي، ساز و كار لازم را براي توسعه آنها فراهم نمايد. ماده 88- تركيب مجمع عمومي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران عبارت است از: - رئيس جمهور (رياست مجمع) - وزير امور اقتصادي و دارائي - معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور - و دو نفر از وزراء به انتخاب هيأت وزيران تبصره 1- قائم مقام بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران به پيشنهاد رئيس كل بانك مركزي و پس از تأييد مجمع عمومي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران با حكم رئيس جمهور منصوب مي شود. تبصره 2- رئيس كل بانك مركزي و قائم مقام وي بايد از ميان متخصصان مجرب پولي بانكي و اقتصادي با حداقل ده سال تجربه كاري و تحصيلات حداقل كارشناسي ارشد در رشته هاي مرتبط و داراي حسن شهرت انتخاب شوند. ماده 89- تركيب اعضاي شوراي پول و اعتبار به شرح ذيل اصلاح مي گردد : - وزير امور اقتصادي و دارائي يا معاون وي - رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران - معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور يا معاون وي - دو تن از وزراء به انتخاب هيأت وزيران - وزير بازرگاني - دو نفر كارشناس و متخصص پولي و بانكي به پيشنهاد رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و تأييد رياست جمهوري - دادستانكل كشور يا معاون وي - رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن - رئيس اتاق تعاون - نمايندگان كميسيونهاي اقتصادي و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شوراي اسلامي (هركدام يك نفر) به عنوان ناظر با انتخاب مجلس تبصره 1- رياست شورا برعهده رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران خواهد بود. تبصره2 - هريك از اعضاء خبره شوراي پول و اعتبار هر دو سال يك بار تغيير مييابند. انتخاب مجدد آنها بلامانع است. ماده 90 - به بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود در سال اول برنامه، نسبت به موارد زير اقدام نمايد: الف - تكميل سامانه جامع تبادل اطلاعات مشتريان با مشاركت كليه مؤسسات پولي، مالي، سازمان امور مالياتي و ساير سازمانها و شركتهاي ارائه دهنده خدمات عمومي داراي اطلاعات مورد نياز سامانه فوق ب - فراهم نمودن امكان احراز صحت اسناد و اطلاعات ارائه شده توسط مشتريان به بانكها به صورت الكترونيك از طريق وزارت كشور (سازمان ثبت احوال كشور) و قوه قضائيه (سازمان ثبت اسناد و املاك كشور) ج- فراهم نمودن امكانات اجرائي رسيدگي به شكايات معترضين نسبت به صحت اطلاعات اعتباري ثبت شده خود نزد دفاتر ثبت اطلاعات دولتي و غيردولتي تبصره- كليه بانكها و مؤسسات اعتباري و دستگاههاي اجرائي مذكور در اين ماده موظفند اطلاعات و آمار مورد درخواست بانك مركزي را در اختيار آن بانك قرار دهند. حفظ اسرار حرفهاي آمار و اطلاعات دريافتي برعهده بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران است. ماده 91- بانكها و مؤسسات اعتباري موظفند از سال اول برنامه، قبل از اعطاء هرگونه وام و تسهيلات به مشتريان اعم از اشخاص حقيقي و حقوقي نسبت به اعتبارسنجي و تعيين حد اعتباري آنها بر اساس دستورالعمل بانك مركزي اقدام نمايند. تبصره- مديران عامل و هيأت مديره بانكها فقط مجاز به پرداخت تسهيلات به طرحهاي داراي توجيه فني، اقتصادي و مالي ميباشند. ماده 92- شوراي پول و اعتبار موظف است نر خ سود علي الحساب سپردههاي يكساله را حداقل به ميزان ميانگين نرخ تورم سال قبل و پيش بيني سال مورد عمل تعيين نمايد. نرخ سود تسهيلات متناسب با نرخ سود سپرده ها و سود مورد انتظار بانكها توسط شوراي پول و اعتبار تعيين ميشود. بانكها در صورتي ملزم به پرداخت تسهيلات در قالب عقود مبادله اي با نرخي كمتر از نرخ اعلام شده توسط شوراي پول و اعتبار مي باشند كه علاوه بر تأييد معاونت، مابهالتفاوت سود ازطريق يارانه يا وجوه اداره شده توسط دولت تأمين گردد. ماده 97- با توجه به بند (23) سياستهاي كلي برنامه پنجم ابلاغي مقام معظم رهبري، شوراي پول و اعتبار موظف است طي سالهاي برنامه موارد زير را انجام دهد: الف- اصلاح رويههاي اجرائي، حسابداري و مالي در سامانه بانكي مطابق اهداف و احكام بانكداري بدون رباه ب- ترويج استفاده از ابزارهاي تأمين مالي اسلامي جديد نظير صكوك جهت كمك به تأمين مالي اسلامي بانكهاي كشور تبصره ماده 117- تأمين كسري بودجه دولت از محل استقراض از بانك مركزي و سيستم بانكي ممنوع است. بند( خ) ماده 224- بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران مكلف است در طول برنامه فروش مبالغ ارزي مذكور در احكام و رديفهاي قوانين بودجه سنواتي را به گونه اي انجام دهد كه تا تاريخ تصويب ترازنامه سال بعد آن بانك خالص دارائيهاي خارجي نسبت به پايان سال قبل از اين محل افزايش نيابد.
منبع :بانك مركزي |
||
|
+
نوشته شده در شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 18:1 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مواد مرتبط با مالیاتهای مستقیم: 90 ,83 ,82
شماره : 13428/200
تاريخ : 07/06/1390
پيوست : دارد
بخشنامه
شماره:4529/210
تاريخ:27/02/1390
پيوست:
بخشنامه
شماره دادنامه:601
تاريخ:09/12/1389
کلاسه پرونده:88/951
مرجع رسيدگي:هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاکي:سازمان بازرسي کل کشور.
موضوع شکايت و خواسته:ابطال بخشنامه شماره 33553 مورخ 12/4/1387 سازمان امور مالياتي کشور.
گردشکار:قائم مقام سازمان بازرسي کل کشور، به موجب نامه شماره 87958/88/202 مورخ 10/11/1388 اشعار داشته:
رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور، طي بخشنامه شماره 33553 مورخ 12/4/1387، در خصوص شمول يا عدم شمول ماليات حقوق( ماليات بر درآمد حقوق) نسبت به وجوه پرداختي بابت کمک هزينه هاي مهد کودک، غذا،اياب و ذهاب و ... چنين مقرر داشته است:« وجوه نقدي که به عنوان مزاياي مربوط به شغل تحت عناوين مهد کودک، يارانه غذا،اياب و ذهاب، هزينه تلفن همراه و بن کالا به حقوق بگيران پرداخت مي شود با در نظر گرفتن عموميت تعريف مقرر در ماده 83 قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحيه هاي بعدي آن، مشمول ماليات بر درآمد حقوق مي باشد.لازم به ذکر است طبق بند 13 ماده 91 قانون مالياتهاي مستقيم اصلاحيه 27/11/1380، مزاياي غير نقدي پرداختي به کارکنان حداکثر معادل دو دوازدهم معاف يت موضوع ماده 84 قانون اخيرالذکر از شمول پرداخت ماليات بر درآمد حقوق معاف است.»
در اين بخشنامه با برداشت نا صحيح از عنوان« مزاياي مربوط به شغل» کمک هزينه يارانه بر خلاف قوانين که ذيلاً تشريح مي گردد،به عنوان مزاياي مربوط به شغل تعيين شده است:
1- طبق ماده 83 قانون ماليات بر درآمد حقوق، درآمد مشمول ماليات حقوق عبارت از حقوق تحت عنوان مقرري،مزد با حقوق اصلي و نيز مزاياي مربوط به شغل اعم از مستمر و غير مستمر مي باشد.
2- در تبصره ذيل اين ماده، درآمد غير نقدي مشمول ماليات حقوق عبارت از،مسکن با اثاثيه و يا بدون اثاثيه ...، اتومبيل اختصاصي با راننده يا بدون راننده با درصد هاي مشخصي از حقوق و مزاياي مستمري مستخدم و ساير مزاياي غير نقدي معادل قيمت تمام شده براي پرداخت کننده حقوق.
3- طبق ماده 91 همان قانون، درآمدهاي حقوق در 14 بند از معاف يت متناسب برخوردار گرديده اند از جمله در بند 13 آمده است: مزاياي غير نقدي پرداختي به کارکنان حداکثر معادل دو دوازدهم معاف يت موضوع ماده 84 اين قانون.
چنانکه ملاحظه مي شود پس از ذکر الفاظ معين« مزاياي مربوط به شغل» در ماده 83 «درآمد غير نقدي» مشخص شده است. در تبصره اين ماده در بند (ج) در مقام تبيين اين درآمد تحت عنوان « مزاياي غير نقدي»و در واقع همان مزاياي مربوط به شغل مورد نظر قانونگذار بوده و در هيچ جا از کمک هزينه يا يارانه صحبتي نشده. مضافاً مزاياي مورد نظر قانونگذار براي شمول يا عدم شمول معاف يت مالياتي که مزاياي مربوط به شغل بوده، به اقتضاي مشاغل خاص و معين به شاغل تعلق مي گيرد. کما اينکه کمک هزينه مهد کودک و يارانه غذا يا کمک هزينه مسکن و امثالهم هيچ ارتباطي به شغل ندارد.بلکه يا به همه کارکنان و يا به افراد خاص مثل زنان شاغل داراي فرزند مستلزم نگهداري در مهد کودک تعلق مي گيرد.در حالي که خودرو اختصاصي يا منزل يا اثاثيه به همه ي شاغلين تعلق نمي گيرد بلکه فقط دارندگان مشاغل خاص حق استفاده از چنين امتيازي را دارند و طبعاً بايد مطابق تعرفه هاي قانوني نسبت به کسر ماليات از درآمدهاي آنان اقدام گردد.مضافاً در ماده 78 قانون مديريت خدمات کشوري و بندهاي (الف)،(ب)،(ج)، جزء 11 ضوابط اجرائي قانون بودجه سال 1388، از پرداخت اين گونه وجوه به کارکنان دولت تحت عنوان کمک هزينه نام برده شده که قبل از آن دولت مستقيماً هزينه هاي مربوط را با ايجاد نقليه و واحد موتوري،آشپزخانه و رستوران براي ارائه ناهار،مهدکودک و امثالهم خود بر عهده داشت. ليکن با تصويب قانون برنامه چهارم توسعه ... و تصريح بند (ح) ماده 145 آن قانون مقرر شده است اين گونه هزينه ها به صورت يارانه به کارکنان پرداخت گردد.بنا به مراتب قرار دادن کمک هزينه هاي متعلقه به کارمندان تحت عنوان مزاياي مربوط به شغل مغاير يا منظور و مدلول ماده 83 قانون مالياتهاي مستقيم بوده و در اجراي تبصره 3 ماده 2 قانون تشکيل سازمان بازرسي کل کشور ابطال بخشنامه مورد استدعاست. مشتکي عنه در مقام دفاع به موجب لايحه شماره 8615/212/ص مورخ 25/3/1389 اشعار داشته است که: با توجه به حکم مقرر در ماده 83 قانون ماليات هاي مستقيم مصوب 1366 و اصلاحيه هاي به عمل آمده و به شرحي که در بخشنامه معترض عنه از حکم ماده ياد شده استنباط مي گردد، وجوه پرداختي تحت عناوين کمک هزينه مهد کودک،يارانه غذا، اياب و ذهاب، هزينه تلفن همراه و بن کالا به حقوق بگيران به عنوان مزاياي مربوط به شغل محسوب و مشمول ماليات بر درآمد حقوق شناخته شده و پرداخت اين قبيل وجوهات از طريق کارفرما، صرفاً به دليل رابطه شغلي و به کارکنان مربوطه مي باشد که در صورت قطع ارتباط شغلي، مبالع مذکور به هيچ وجه پرداخت نمي گردد. لذا تلقي عناوين مذکور به عنوان مزاياي مربوط به شغل استنباط صحيح به نظر مي رسد و مالاً چون ماهيت اين قبيل پرداختي ها نقدي بوده و معاف يتي در قانون پيش بيني نشده مشمول ماليات بر درآمد حقوق مي باشد.
از سوي ديگر در مقررات ماده 91 قانون صدرالاشاره موارد معاف يت مربوط به ماليات بر درآمد حقوق در 14 بند به صراحت مشخص و بر اساس بند 13آن،مزاياي غير نقدي پرداختي به کارکنان حداکثر معادل دو دوازدهم معاف يت موضوع ماده 84 قانون موصوف از پرداخت ماليات بر درآمد حقوق معاف بوده و در خصوص وجوه پرداختي نقدي در مقررات اين ماده هيچ گونه تصريحي نداشته است. بنابراين پرداخت هاي نقدي که بابت مزاياي غير نقدي به حقوق بگيران پرداخت مي گردد مشمول ماليات بر درآمد حقوق مي باشد و معافيتي بر آن شامل نخواهد شد.
هيأت عمومي ديوان در تاريخ فوق با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان علي البدل شعب ديوان تشکيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مي نمايد.
رأي هيأت عمومي
نظـر بـه اينـکه مـصاديق حـقوق و مـزاياي مـشمول کـسر مـاليات، موضوع ماده 82 قانون مالياتهاي مستقيم در ماده 83 همان قانون به عنوان مزاياي مـربـوط به شغل احصاء شده است و خدمات و تسهيلات رفاهي که در ماده 40 قانون الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت(27/11/1380)مصوب 15/8/1384 مجوز پرداخت داردمزاياي مربوط به شاغل بوده و داخل در عناوين حقوق و مزاياي مذکور در ماده 83 قانون مـاليـاتهـاي مـستقيم نمـي باشـد، بـنابرايـن وجوه پرداختي به کارکنان دولت،تحت عناوين مهد کودک، يارانه غذا، اياب و ذهاب، بن کالاو ... به عـنوان مصاديق ماده 40 قانون مارالذکر، موضوعاً از شمول احکام مواد 82 و 83 قانون مالياتهاي مستقيم خارج بوده و نظريه شماره 256/20100 مورخ 6/10/1389 ديوان محاسبات کشور هم در تأييد مراتب مي باشد. النهايه بخشنامه مورد اعتراض خلاف قانون و خارج از حدود اختيارات سازمان امور مالياتي کشور تشخيص و به استناد قسمت دوم اصل 170 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و بند يک ماده 19و ماده 42 قانون ديوان عدالت اداري ابطال مي گردد.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
معاون قضايي ديوان عدالت اداري
علي مبشري
شماره33553
تاريخ: 12/04/1387
پيوست:
بخشنامه
بر اساس بخشنامه شماره 4529/210 مورخ 27/2/1390 و دادنامه شماره 601 مورخ 9/12/1389 اين بخشنامه ابطال گرديد.
شماره : 166380/53
تاريخ: 29/8/1384
پيوست:
قانون الحاق موادي به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت مصوب 27/11/1380
- ماده 38 : به سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور اجازه داده مي شود با هماهنگي دستگاه هاي ذي ربط ، اعتبارات مربوط به انتقال وظايف اجرايي وزارتخانه ها را به واحد هاي استاني و شهرستاني که به استناد بند(3)قسمت(ب)مـاده (1)قـانون بـرنامه سـوم توسعه تنفيذي در ماده (154) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران با تصويب شوراي عالي اداري از حوزه ستادي وزارتخانه ها منتزع و به واحد هاي استاني و شهرستاني منتقل مي گردد ، کسر و به واحد هاي استاني اضافه نمايد .
- ماده 39 : حقوق و مزاياي حالت اشتغال ، بازنشستگي و وظيفه و مستمري مستخدمان جانباز اعم از لشکري و کشوري که بر اساس قوانين و مقررات مربوط از کار افتاده کلي شناخته مي شوند ، با رعايت قانون حالت اشتغال توسط دستگاه ذي ربط تعيين و پرداخت خواهد شد .
دستگاه ها مکلف اند کليه مزاياي رفاهي و خدماتي که براي ساير پرسنل خود منظور مي نمايند به مستخدمان جانباز فوق الذکر نيز اعطا نمايند .
- ماده 40 : اجازه داده مي شود اعتبارات برنامه خدماتي رفاهي کارکنان دولت منظور در قوانين بودجه سنواتي براي ارائه تسهيلات رفاهي و تشويق کارکنان و کمک هزينه مسکن به صورت نقدي يا صورت ديگر بر اساس موافقتنامه اي که با سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور و يا استان مبادله خواهد شد ، استفاده شود .
-ماده 41:هر نوع به کارگيري افراد بازنشسته در وزارتخانه ، موسسه دولتي و کليه دستگاهاي موضوع ماده(160)قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي ، اجتماعي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و موسسات نهاد هاي عمومي غيردولتي و موسسات
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 13:2 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
نقدي بر تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت در ايراننقدي بر تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت در ايران مصطفي ديلميپور* باوجود پذيرفته بودن نظريه تجديد ارزيابي داراييها اينجانب به دو دليل اصلي با اجراي آن به ويژه تجديد ارزيابي فزاينده داراييها مخالف هستم:
منبع :روزنامه وزین دنیای اقتصاد |
||
|
+
نوشته شده در سه شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 18:55 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||
ماده 106 - درمواردي كه تصميمات مجمع عمومي متضمن يكي ازامورذيل باشديك نسخه ازصورت جلسه مجمع بايدجهت ثبت به مرجع ثبت شركت هاارسال گردد -
ماده 161 - مجمع عمومي فوق العاده به پيشنهادهيئت مديره پس از قرائت گزارش بازرس يا بازرسان شركت درموردافزايش سرمايه شركت اتخاذتصميم مي كند.
34 . هرگاه يك قلم از داراييهاي ثابت مشهود تجديد ارزيابي شود ، تجديد ارزيابي تمام اقلام طبقهاي كه دارايي مزبور به آن تعلق دارد، الزامي است . 35 . يك طبقه دارايي ثابت مشهود، به گروهي از داراييهاي با ماهيت و كاربرد مشابه در عمليات واحد تجاري اطلاق ميگردد. نمونههايي از طبقات داراييهاي ثابت مشهود بهشرح زير است: الف. زمين، ب . ساختمان، ج . ماشينآلات و تجهيزات، د . كشتي، ﻫ . هواپيما، و . وسايل نقليه، ز . اثاثـه و منصوبات، و ح . تأسيسات.
ماده 59.** نقل و انتقال قطعي املاك به مأخذ ارزش معاملاتي و به نرخ پنج درصد (5%) و همچنين انتقال حق واگذاري محل به مأخذ وجوه دريافتي مالك يا صاحب حق و به نرخ دو درصد (2%) در تاريخ انتقال از طرف مالكان عين يا صاحبان حق مشمول ماليات ميباشد. تبصره 1: چنانچه براي مورد معامله ارزش معاملاتي تعيين نشده باشد، ارزش معاملاتي نزديكترين محل مشابه مبناي محاسبه ماليات خواهد بود. *به موجب ماده (22) قانون اصلاح موادي از قانون مالياتهاي مستقيم، مصوب 27/11/1380، اين ماده حذف شده است. **به موجب ماده (23) قانون اصلاح موادي از قانون مالياتهاي مستقيم، مصوب 27/11/1380، اين ماده و تبصرههاي آن جايگزين متن قبلي اين ماده و تبصرههاي آن شده است. تبصره 2: حق واگذاري محل از نظر اين قانون عبارت است از حق كسب يا پيشه يا حق تصرف محل يا حقوق ناشي از موقعيت تجاري محل.
ماده 143ـ معادل ده درصد(10%) از ماليات بر درآمد حاصل از فروش کالاهايي که در بورس هاي کالايي پذيرفته شده و به فروش مي رسد و ده درصد(10%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورس هاي داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود و پنج درصد(5%)از ماليات بر درآمد شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بازار خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته مي شود، از سال پذيرش تا سالي که از فهرست شرکتهاي پذيرفته شده در اين بورس ها يا بازارها حذف نشده اند با تأييد سازمان بخشوده مي شود. شرکتهايي که سهام آنها براي معامله در بورسهاي داخلي يا خارجي يا بازارهاي خارج از بورس داخلي يا خارجي پذيرفته شود در صورتي که در پايان دوره مالي به تأييد سازمان حداقل بيست درصد(20%) سهام شناور آزاد داشته باشند معادل دو برابر معافيتهاي فوق از بخشودگي مالياتي برخوردار مي شوند. تبصرة 1ـ ازهرنقل وانتقال سهام وسهم الشرکه وحق تقدم سهام وسهم الشرکة شرکا درسايرشرکتها ماليات مقطوعي بهميزان چهار درصد(4%) ارزش اسمي آنها وصول ميشود. از اينبابت وجه ديگري به عنوان ماليات بر درآمد نقل و انتقال فوق مطالبه نخواهد شد. انتقال دهندگان سهام و سهم الشرکه و حق تقدمسهام مکلف اند قبل از انتقال، ماليات متعلق را به حساب سازمان امو رمالياتي کشور واريز کنند. ادارات ثبت يا دفاتر اسناد رسمي مکلف اند در موقع ثبت تغييراتيا تنظيم سند انتقال حسب مورد گواهي پرداخت ماليات متعلق را اخذ و ضميمة پروندة مربوط به ثبت يا انتقال کنند. تبصرة 2ـ در شرکتهاي سهامي پذيرفته شده در بورس اندوختة صرف سهام مشمول ماليات مقطوع به نرخ نيم درصد(5/0%) خواهد بود و به اين درآمد ماليات ديگري تعلق نميگيرد. شرکتهامکلف اند ظرف سي روز از تاريخ ثبت افزايش سرمايه آن را به حساب سازمان امور مالياتي کشور واريز کنند. مادة 143 مکررالحاقي- از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ايراني و خارجي در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس داراي مجوز،ماليات مقطوعي به ميزان نيم درصد(5/0%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از اين بابت وجه ديگري به عنوان ماليات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و ماليات بر ارزش افزوده خريد و فروش مطالبه نخواهد شد. کارگزاران بورسها و بازارهاي خارج از بورس مکلفند ماليات ياد شده را به هنگام هر انتقال از انتقال دهنده وصول و به حساب تعيين شده از طرف سازمان امور مالياتي کشور واريز نمايند و ظرف ده روز از تاريخ انتقال، رسيد آن را به همراه فهرستي حاوي تعداد و مبلغ فروش سهام و حق تقدم مورد انتقال به اداره امور مالياتي محل ارسال کنند. تبصره1- تـمامي درآمـدهاي صـندوق سـرمايه گذاري در چـارچوب اين قـانون و تمامي درآمدهاي حاصل از سرمايه گذاري در اوراق بهادار موضوع بند(24) ماده(1) قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران مصوب 1384 و درآمدهاي حاصل از نقل و انتقال اين اوراق يا درآمدهاي حاصل از صدور و ابطال آنها از پرداخت ماليات بر درآمد و ماليات بر ارزش افزوده موضوع قانون ماليات بر ارزش افزوده مصوب 2/3/1387 معاف مي باشد و از بابت نقل و انتقال آنها و صدور و ابطال اوراق بهادار ياد شده مالياتي مطالبه نخواهد شد. تبصره2- سود و کارمزد پرداختي يا تخصيصي اوراق بهادار موضوع تبصره(1) اين ماده به استثناء سود سهام و سهم الشرکه شرکتها و سود گواهيهاي سرمايه گذاري صندوقها، مشروط به ثبت اوراق بهادار ياد شده نزد سازمان جزء هزينه هاي قابل قبول براي تشخيص درآمد مشمول ماليات ناشر اين اوراق بهادار محسوب مي شود. تبصره3- در صورتي که هر شخص حقيقي يا حقوقي مقيم ايران که سهامدار شرکت پذيرفته شده در بورس يا بازار خارج از بورس،سهام يا حق تقدم خود را در بورس ها يا بازارهاي خارج از بورس خارجي بفروشد،از اين بابت هيچ گونه مالياتي در ايران دريافت نخواهد شد. تبصره4-صندوق سرمايه گذاري مجاز به هيچ گونه فعاليت اقتصادي ديگري در خارج از مجوزهاي صادره از سوي سازمان نمي باشد.
مادة 115 ـ مأخذ محاسبة ماليات آخرين دورة عمليات اشخاص حقوقي که منحل ميشوند ارزش دارايي شخص حقوقي است منهاي بدهيها و سرماية پرداخت شده و اندوختهها و ماندة سودهايي که ماليات آن قبلاً پرداخت گرديده است. تبصرة1ـ ارزش دارايي شخص حقوقي نسبت به آنچه قبلاً فروش رفته بر اساس بهاي فروش و نسبت به بقية بر اساس بهاي روز انحلال تعيين ميشود. تبصرة2ـ چنانچه در بين داراييهاي شخص حقوقي که منحلميشود، دارايي يا داراييهاي موضوع فصل اول باب سوم اينقانون و سهام يا سهم الشرکه يا حق تقدم سهام شرکتها وجود داشته باشد و اين دارايي يا داراييها حسب مورد در هنگام نقل و انتقال قطعي مشمول مقررات مادة (59) و تبصرههاي مادة (143) اين قانون باشند، در تعيين مأخذ محاسبه ماليات آخرين دوره عمليات اشخاص حقوقي منحله ارزش دفتري دارايي يا داراييهاي مذکور جزو اقلام داراييهاي شخص حقوقي منحل شده منظور نميگردد و معادل همان ارزش دفتري از جمع سرمايه و بدهيها کسر ميگردد. ماليات متعلق به دارايي يا داراييهاي مزبور حسب مورد بر اساس مقررات مادة (59) و تبصرههاي مادة (143) اين قانون تعيين و مورد مطالبه قرار ميگيرد. تبصرة 3 ـ آن قسمت از اموال اشخاص حقوقي منحل شده که بر اساس مقررات فوق در تاريخ انحلال مشمول ماليات مقطوع موضوع مادة (59) و تبصرههاي مادة (143) اين قانون باشند در اولين نقل و انتقال بعد از تاريخ انحلال مشمول ماليات نخواهند بود.
مادة 106 ـ درآمد مشمول ماليات در مورد اشخاص حقوقي (به استثناي درآمدهايي که طبق مقررات اين قانون نحوة ديگري براي تشخيص آن مقرر شده است) از طريق رسيدگي به دفاتر قانوني بر طبق مقررات مادة (94) و بند (الف) مادة (95) اين قانون و در موارد مذکور در مادة (97) اين قانون بهطور عليالرأس تشخيص ميگردد
شماره189120/ت47548هـ 27/9/1390 معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي وزارت صنعت، معدن و تجارت هيئت وزيران در جلسه مورخ 29/8/1390 بنا به پيشنهاد معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور و وزارتخانههاي امور اقتصادي و دارايي و صنعت، معدن و تجارت و به استـناد جزء «ب» بند (78) قانون بودجه سال 1390 كل كـشور، آييننامه اجرايي بند يادشده را به شرح زير تصويب نمود: آييننامه اجرايي جزء «ب» بند (78) قانون بودجه سال 1390 كل كشور ماده1ـ اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط به كار ميروند: الف ـ بنگاه اقتصادي: واحد اقتصادي اعم از شخص حقيقي يا حقوقي كه در توليد كالا يا خدمت فعاليت ميكند و طبق مقررات قانون تجارت مكلف به نگاهداري دفاتر تجارتي است. ب ـ داراييها: داراييهاي ثابت مشهود و نامشهود. ج ـ ماليات: ماليات بر درآمد مازاد ناشي از تجديد ارزيابي و حق تمبر حسب مورد، موضوع مواد (48)، (105) و (131) قانون مالياتهاي مستقيم و اصلاحيههاي آن. ماده2ـ بنگاههاي اقتصادي كه از ابتداي سال 1385 تا پايان سال 1389 اقدام به تجديد ارزيابي داراييهاي خود ننمودهاند، در صورتي كه با رعايت مقررات قانوني و مفاداين آييننامه، داراييهاي خود را در سال 1390 تجديد ارزيابي نموده و مازاد حاصل از آن را به حساب سرمايه منظور نمايند، از شمول ماليات در سال 1390 معاف خواهند بود. تبصره1ـ در اجراي اين ماده، اشخاص حقوقي ملزم به رعايت مواد (106) و (161) قانون تجارت ميباشند. تبصره2ـ اشخاص حقوقي كه تا پايان سال 1390 افزايـش سرمايه ناشي از تجديد ارزيابي داراييـهاي خود را در اداره ثبت شركتها ثبت ننـمايند، موظفند مبالغ ناشي از تجديد ارزيابي داراييها را طي سال مذكور در دفاتر قانوني به حساب مازاد ناشي از تجديد ارزيابي منظور و حداكثر تا سه ماه پس از انقضاي مهلت تسليم اظهارنامه سال مالي تجديد ارزيابي، در اداره ثبـت شركتها ثبت و به حـساب سرمايه در دفاتر قانوني، طي سال 1391 منظور نمايند. ماده3ـ با توجه به بندهاي (34) و (35) استاندارد حسابداري شماره (11) هرگاه يك قلم از داراييهاي ثابت تجديد ارزيابي شود، ارزيابي تمام اقلام طبقهاي كه دارايي مزبور در آن طبقه قرار دارد، الزامي است. ماده4ـ به منظور اصلاح مبناي محاسبه استهلاك داراييهاي تجديد ارزيابيشده، هزينه استهلاك دارايي به نسبت مازاد ناشي از تجديد ارزيابي دارايي، به عنوان هزينه قابلقبول مالياتي تلقي نخواهد شد. ماده5 ـ تجديد ارزيابي داراييها پس از پايان عمر مفيد آنها براساس جدول استهلاكات موضوع ماده (151) قانون مالياتهاي مستقيم بلامانع است. ماده6 ـ در زمان فروش داراييهاي تجديد ارزيابيشده، مبناي محاسبه سود يا زيان حسب مورد ارزش دفتري مبتني بر بهاي تمامشده دارايي ميباشد. تبصره ـ چنانچه در بين داراييهاي بنگاههاي اقتصادي كه تجديد ارزيابي ميشوند، دارايي يا داراييهاي موضوع فصل اول باب سوم قانون مالياتهاي مستقيم و سهام يا سهمالشركه يا حق تقدم سهام شركتها وجود داشته باشد، داراييهاي مذكور در هنگام نقل و انتقال حسب مورد صرفاً مشمول مقـررات ماده (59) و تبصره (1) ماده (143) قانون يادشده خواهند بود. ماده7ـ در صورتي كه شخص حقوقي پس از تجديد ارزيابي منحل شود، مأخذ درآمدمشمول ماليات آخرين دوره عمليات براساس مقررات ماده (115) قانون مالياتهاي مستقيم و تبصرههاي آن و همچنين تبصره الحاقي ماده (106) قانون يادشده تعيين و افزايش سرمايه ناشي از تجديد ارزيابي از حساب سرمايه كسر خواهد شد. ماده8 ـ تجديد ارزيابي موضوع اين آييننامه و عمر مفيد دارايي تجديد ارزيابي شده توسط كارشناس رسمي دادگستري صورت ميپذيرد. تبصره ـ تجديد ارزيابي داراييهاي موضوع اين آييننامه در مورد شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به مؤسسات عمومي غيردولتي طبق نظر كارشناس يا كارشناسان منتخب مجمع عمومي صاحبان سهام صورت ميگيرد. ماده9ـ تجديد ارزيابي داراييها در اجراي اين آييننامه براي هر دارايي فقط يك بار مجاز است. ماده10ـ بنگاههاي اقتصادي براي استفاده از معافيت موضوع اين آييننامه بايد تأييديه سازمان حسابرسي يا يكي از مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران را كه مستند به گزارش حسابرسي شركت باشد در موارد زير دريافت و حداكثر تا سه ماه پس از انقضاي مهلت تسليم اظهارنامه به اداره امور مالياتي ذيربط ارايه نمايند: الف ـ اعلامنظر در مورد عدم تجديد ارزيابي داراييها در پنج سال قبل از سال 1390 ب ـ اظهارنظر در مورد صحت مبناي محاسبه استهلاك دارايي در هر دوره مالي تا دوره مالي منتهي به خروج دارايي و درج در گزارش حسابرسي مالياتي سال 1390 و بعد از آن. ج ـ اظهارنظر در مورد صحت اصلاح مبناي محاسبه ارزش دارايي در زمان فروش، معاوضه و انحلال در گزارش حسابرسي مالياتي ماده11ـ عدم رعايت هر يك از شرايط مذكور در اين آييننامه توسط بنگاههاي اقتصادي موجب محروميت از معافيت مالياتي موضوع جزء (ب) بند (78) قانون بودجه سال 1390 كل كشور خواهد بود. ماده12ـ برخورداري بنگاه اقتصادي از معافيت موضوع اين آييننامه مانع استفاده از ساير معافيتهاي قانوني نخواهد بود. معاون اول رئيسجمهور ـ محمدرضا رحيمي |
|||||
|
+
نوشته شده در سه شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 18:39 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||
|
|
|
|
|
مزاياي تجديد ارزيابي داراييها *دكتر موسي بزرگاصل وقايع تاريخي از جمله بحرانهاي گذشته نشان ميدهد كه اطلاعات حسابداري درباره وضعيت مالي و عملكرد مالي واحدهاي اقتصادي نقش مهمي در تصميمگيريهاي اقتصادي دارد. هر چه اين اطلاعات از كيفيت بهتري برخوردار باشد، آگاهي لازم براي اتخاذ تصميمات بهتر، افزايش مييابد، بنابراين شناسايي عوامل مؤثر بر كيفيت اطلاعات مالي و تلاش براي بهبود آن همواره يكي از وظايف مراجع تدوين استانداردهاي گزارشگري مالي و ساير مراجع مربوطه بوده است. در سطح نظري نيز، موضوع كيفيت اطلاعات به ويژه مساله رفع مشكلات ناشي از واحد اندازهگيري دغدغههاي اصلي نظريهپردازان حسابداري بوده است. يكي از عوامل مخرب كيفيت اطلاعات در سيستم اندازهگيري مبتني بر بهاي تمام شده، افزايش سطح عمومي قيمتهاست. اين افزايش به خصوص باعث ميشود ترازنامه شركت باوجود قابليت اتكاي بالا، از نظر مربوط بودن اطلاعات دچار نقصان شود. زماني كه ارزش روز داراييها با مبلغ منعكس شده در ترازنامه فاصله زياد داشته باشد، تحليلهاي مبتني بر اطلاعات مالي را با مشكل مواجه ميكند. نسبتهاي مالي كه اطلاعات ترازنامه در آن دخالت دارد، مانند گردش داراييها يا نسبت سود به داراييها (بازده داراييها) در شرايط تورمي شفاف نيست. اين نسبتها در شرايط تورمي وضعيت شركت را بهتر از واقعيتهاي اقتصادي نشان ميدهد و ميتواند بر تصميمگيريها اثر منفي بگذارد. در حال حاضر تصميمگيري براي تقسيم سود و محاسبه ماليات در كشور ما كه هر دو باعث خروج وجه نقد از شركتها ميشود براساس اطلاعات مبتني بر بهاي تمام شده است. در شرايط تورمي سود حسابداري بيشتر از سود واقعي (اقتصادي) است و تصميمگيري براي تقسيم سود، تنها براساس اين اطلاعات توان عملياتي شركتها را تضعيف ميكند و براي رشد اقتصادي كشور يك خطر محسوب ميشود. استهلاك داراييهاي عملياتي، يكي از عوامل مؤثر بر محاسبه سود است كه در حال حاضر با واقعيتهاي اقتصادي فاصله دارد. يكي از راههاي نظري براي حل اين مشكلات، جايگزيني نظام بهاي تمام شده با نظام ارزشهاي جاري است كه به دليل تاثير اساسي بر قابليت اتكاي اطلاعات و صدمهزدن به اعتماد سرمايهگذاران، در حال حاضر امكانپذير نيست. راه ميانه براي كمكردن مشكل اندازهگيري داراييها، انجام تجديد ارزيابي است كه در استانداردهاي حسابداري ايران مجاز شناخته شده و توسط شركتهاي دولتي نيز با مجوز قانوني برنامه پنج ساله انجام شده است. تجديد ارزيابي داراييهاي همه شركتها (به خصوص بخش خصوصي) بيش از يك دهه است كه در كميسيونهاي تخصصي مجلس مطرح بود و در حال حاضر با مجوز پيشبيني شده در ماده 78 قانون بودجه سال 1390 براي معافيت مالياتي، مانع اصلي انجام آن براي يك بار برطرف شده است. بيشك تجديد ارزيابي سبب واقعيتر شدن بهاي تمام شده كالاها، سود و همچنين داراييهاي شركتها ميشود و يك عامل مهم براي تقويت منابع مالي شركتهاست. مزيتهاي تجديد ارزيابي آن قدر مهم است كه مشكلات و موانع تجديد ارزيابي را به خصوص در مورد شركتهاي توليدي سرمايه بر كمرنگ ميكند و براي كمك به توسعه پايدار شركتها نبايد اين فرصت را از دست داد. معافيت مالياتي تجديد ارزيابي در شرايط تورمي بهتر است به يك قانون دائم تبديل شود تا شركتها بتوانند براساس استانداردهاي حسابداري، اين كار را ادامه دهند و با ارائه اطلاعات با كيفيت بهتر به توسعه پايدار كشور كمك كنند. *عضو هيات عامل سازمان حسابرسي
تاكيدي دوباره بر انجام تجديد ارزيابي
*عباس وفادار در نوشتاري كه در صفحه بورس روزنامه دنياي اقتصاد مورخ 21 دي ماه 1390 درج شده است، پيشنهاد كردم كه بنگاههاي اقتصادي از فرصت كوتاه باقيمانده براي تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت و سرمايهگذاريهاي بلند مدت استفاده كنند. پس از آن مقالاتي در اين مورد منتشر شد كه در آنها به مغايرتهاي نحوه عمل پيشبيني شده در آييننامه اجرايي با استانداردهاي حسابداري، ضرورت انجام مجدد تجديد ارزيابي توسط شركتها در فاصله زماني 3 تا 5 سال آينده، مشكلات مربوط به حسابداري هزينه استهلاك، نبود قابليت اتكاي اطلاعات مربوط به داراييهاي تجديد ارزيابي شده و ... اشاره شده بود. باوجود نكات پيشگفته، بايد توجه داشت كه با توجه به تورم بالا در كشورمان در سالهاي اخير، اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي بنگاههاي اقتصادي در مورد سود و زیان، ارزش داراييهاي ثابت، سرمايهگذاريها و در نتيجه آن، ارزش ويژه يا ارزش حقوق صاحبان سرمايه نميتواند اطلاعاتي مربوط براي تصميمگيري سرمايهگذاران بالقوه و بالفعل براي انجام سرمايهگذاري در اين بنگاهها و يا اتخاذ تصميمات صحيح براي تقسيم سود و نيز ارزيابي صحيح عملكرد مديران، در اختيار قرار دهد. از آنجا كه ارزش داراييهاي ثابت، سرمايهگذاريهاي بلند مدت و در نتيجه آن حقوق صاحبان سرمايه، به مبالغي به مراتب كمتر از ارزش جاري آنها در صورتهاي مالي منعكس است، بنابراين هزينه استهلاك، بهاي تمام شده كالاي فروش رفته و هزينههاي عملياتي به ميزان قابل توجهي كمتر از واقع نشان داده ميشوند و سود خالص و قابل تقسيم به همان نسبت بيشتر از واقع نشان داده خواهند شد. حال در نظر بگيريد كه مجامع عمومي نيز در اين شرايط تورمي و با اين اطلاعات تاريخي، اقدام به تقسيم سود ميكنند و بخش عمدهاي از سود خالص را كه به نظر ميرسد در شركتهاي بورسي بهطور متوسط كمتر از 60 درصد نيست، تقسيم ميكنند. طبعا اتخاذ تصميم براي تقسيم سود براساس اطلاعات تاريخي و بدون اعمال حداقل آثار استهلاك داراييهاي ثابتي كه در فرآيند توليد هزينه ميشوند، منجر به اتخاذ تصميماتي نامربوط در تقسيم سود ميشود به نحوي كه در نتيجه اين تصميمات، شركتها امكان انجام فعاليت در سطح گذشته خود را نيز نخواهند داشت. در واقع، اگرچه صورت سود و زيان بسياري از بنگاههاي اقتصادي نشان دهنده سود براساس اطلاعات تاريخي است، اما در صورتي كه تجديد ارزيابي انجام و هزينه استهلاك داراييهاي ثابت به ارزشهاي جاري در صورت سود و زيان منعكس شود، سود شركتها به مراتب كاهش يافته و چه بسا به زيان بينجامد. طبيعي است كه در اين شرايط، تقسيم سودهاي هنگفت بيمعني بوده و با اين ترتيب، تداوم فعاليت شركتها در اين شرايط تورمي و نيز رشد و توسعه آنها امكانپذير ميشود. از سوي ديگر، يكي از ملاكهاي ارزشيابي مديران و ارزيابي عملكرد آنان، توجه به دو نسبت سود خالص به داراييها و سود خالص به حقوق صاحبان سرمايه است. از آنجا كه تا قبل از انجام تجديد ارزيابي، داراييهاي ثابت به بهاي تمام شده تاريخي پس از كسر استهلاك انباشته و حقوق صاحبان سهام نيز بدون احتساب آثار ناشي از افزايش ارزش داراييهاي ثابت در دفاتر ثبت شدهاند، بنابراين عدد سود خالص مندرج در صورت اين دو نسبت مالي، بيشتر از واقع و عدد داراييها و حقوق صاحبان سهام مندرج در مخرج اين دو نسبت مالي كمتر از واقع بوده و اين امر منجر به اين تلقي ميشود كه عملكرد مديران در كسب بازدهي از داراييها و ايجاد بازدهي براي حقوق صاحبان سهام در سطح مطلوبي قرار دارد. در حالي كه با تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت، هزينه استهلاك واقعي اين داراييها در صورت سود و زيان منعكس و در نتيجه، سود خالص كه در صورت اين دو نسبت قرار ميگيرد، به مبالغ كمتر (و واقعيتر) و جمع حقوق صاحبان سهام نيز كه مازاد تجديد ارزيابي به آن اضافه شده است و جمع داراييها نيز كه داراييهاي ثابت به ارزشهاي جاري در آن منعكس شده است، به مبالغ بيشتر (و واقعيتر) در مخرج اين نسبتها قرار گرفته و در نتيجه ميتوان ارزيابي صحيحتري از عملكرد مديران داشت. همانگونه كه ملاحظه ميشود، صرفنظر از مغايرات استانداردي حسابداري و نيز مشكلات اجرايي، انجام تجديد ارزيابي منجر به ارائه اطلاعات مربوط در تصميمگيريها به خصوص در مورد تقسيم سود و عملكرد مديران شركتها ميشود و از خروج منابع مالي شركتها در قالب تقسيم سود در اين شرايط تورمي ميكاهد و در نتيجه تداوم و توسعه فعاليت شركتها را ميسر ميسازد. همچنين، قابليت مقايسه صورتهاي مالي شركتها با يكديگر به منظور اتخاذ تصميم صحيح توسط اشخاص ذينفع را بيشتر ميكند. با توجه به اين موارد، بار ديگر به بنگاههاي اقتصادي به خصوص شركتهاي بورسي توصيه ميشود در فرصت اندك باقيمانده براي استفاده از اين فرصت قانوني، اقدام به تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت و سرمايهگذاريهاي بلندمدت خود كنند. طبعا يكي از نتايج حاصل از تجديد ارزيابي در شركتهاي بورسي، تغيير تدريجي در رفتار سهامداران از انتظار دريافت سود نقدي به كسب سود سرمايهاي است و اين امر خود منجر به رونق دادوستد سهام و تداوم و توسعه فعاليت شركتهاي بورسي و افزايش ثروت سهامداران در بلند مدت خواهد شد. در همين راستا به سازمان بورس و اوراق بهادار نيز توصيه ميشود با ايجاد ساز و كارهاي لازم به منظور انجام تجديد ارزيابي به گونهاي صحيح و قابل اتكا، كليه شركتهاي بورسي را ملزم به انجام آن كند. *حسابدار رسمي، كارشناس رسمي دادگستري و مدرس دانشگاه
تجديد ارزيابي داراييها، فرصت يا تهديد
عليرضا زند بابا رئيسي آيا تجديد ارزيابي داراييها براساس جزء «ب» بند 78 قانون بودجه يك فرصت است؟ بر اساس جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 و آييننامه اجرايي آن افزايش سرمايه ناشي از تجديد ارزيابي داراييها در سال 1390 از شمول ماليات معاف است. در اين خصوص تكاليفي نيز براي موديان مشخص شده است كه عدم رعایت هر یک از شرایط مقرر توسط بنگاههای اقتصادی موجب محرومیت آنان از معافیت مالیاتی موصوف خواهد شد. با اين وجود به نظر نگارنده بنابر دلايل زير استفاده از آييننامه موصوف نيز به همين شكل حاضر داراي مخاطراتي براي واحدهاي تجاري خواهد بود كه ممكن است حتي منجر به از بين رفتن توجيهات مربوط به استفاده از تسهيلات مقرر شود. در ادامه دلايل اين ادعا مورد بررسي قرار خواهند گرفت. بر اساس آیین نامه اجرایی شماره189120/ت47548هـ مورخ ۱۳۹۰/۰۹/۲۷ كه توسط معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رييسجمهور و وزارت امور اقتصادي و دارايي و با همكاري وزارت صنايع و معادن تهيه شده و به تصويب هيات وزيران رسيده است «بنگاههای اقتصادی که از ابتدای سال 1385 تا پایان سال 1389 اقدام به تجدید ارزیابی داراییهای خود نكردهاند، در صورتی که با رعایت مقررات قانونی و مفاد آییننامه، داراییهای خود را در سال 1390 تجدید ارزیابی كرده و مازاد حاصل از آن را به حساب سرمایه منظور كنند، از شمول مالیات در سال 1390 معاف خواهند بود.» بنگاههای اقتصادی برای استفاده از معافیت موضوع آیین نامه باید الزاماتي را به استناد مواد مختلف آييننامه موصوف به شرح زير رعايت كنند: الف. به استناد بند ب ماده 1 و تبصره ماده 6 واحدهاي اقتصادي متقاضي ميتوانند داراييهاي ثابت مشهود و نامشهود، سرمايهگذاري در سهام ساير شركتها و حق تقدم حاصله از آن را تجديد ارزيابي كنند كه در اين صورت اندوخته ناشي از تجديد ارزيابي بايد حداكثر تا پايان سال 1390 دردفاتر بنگاه به ثبت برسد. ب.به استناد ماده 2 و تبصرههاي آن مازاد ناشي از تجديد ارزيابي با رعايت مفاد مواد 106 و 161 اصلاحيه قانون تجارت لازم است پس از ثبت افزايش سرمايه تا پايان سال 1390 يا حداكثر تا 3 ماه از مهلت انقضاي ارسال اظهارنامه مالياتي به حساب سرمايه انتقال يابد. ت. رعايت بندهاي 34 و 35 استاندارد حسابداري شماره 11 مبني بر ارزيابي تمامياقلام طبقه دارايي ارزيابي شده. (ماده 3). ث.ارزيابي توسط كارشناسان رسميدادگستري مربوط. (ماده 8) ج.اخذ نظر موسسات حسابرسي يا سازمان حسابرسي در خصوص: 1 ـ اعلام نظر در مورد عدم تجدید ارزیابی داراییها در پنج سال قبل از سال 1390، 2 ـ اظهارنظر در مورد صحت مبنای محاسبه استهلاک دارایی در هر دوره مالی تا دوره مالی منتهی به خروج دارایی و درج در گزارش حسابرسی مالیاتی سال 1390 و بعد از آن. 3 ـ اظهارنظر در مورد صحت اصلاح مبنای محاسبه ارزش دارایی در زمان فروش، معاوضه و انحلال در گزارش حسابرسی مالیاتی به نظر ميرسد در شرايطي كه حداكثر 2 ماه تا پايان سال 1390 باقيمانده است استفاده از تسهيلات مقرر در آييننامه مورد بحث گذشته از مشكل بودن اجراي تكاليف و الزامات مقرر در آن با توجه به كمبود وقت، داراي فوائد و اشكالاتي به شرح زير باشد؛ فوايد استفاده از تسهيلات آييننامه 1. حذف زيان انباشته شركتها و خروج از ماده 141 لايحه اصلاحي قانون تجارت. 2. شفافيت ترازنامه و صورت سود و زيان بدون تحمل ماليات تجديد ارزيابي در سال 1390. 3. تقليل برخي از محدوديتهاي موجود براي اخذ تسهيلات از بانكها و موسسات مالي. 4. فراهم آوردن بستر لازم براي شفاف كردن صورتهاي مالي و امكان تنظيم بهتر گزارش حسابرسي عملياتي شركتهاي بورسي در اجراي ماده 218 قانون برنامه پنجم. مشكلات استفاده از تسهيلات آييننامه 1. الزام به تجديد ارزيابي براساس استانداردهاي حسابداري هر 3 تا 5 سال و نبود معافيت مالياتي براي آن در دورههاي تناوب بعدي. 2. گزارش مشروط یا مردود حسابرس در صورت انجام ندادن تجديد ارزيابي در دورههاي مزبور. عدهاي شايد تصور كنند اشكالات ياد شده خيلي مهم نيستند و قاعده فزوني منافع بر مخارج صادق است بنابراين، واحدهاي تجاري ميتوانند مشكلات مزبور را تحمل كنند همچنين فوائد مشروحه نيز در بردارنده آثار مناسبي براي واحدهاي اقتصادي است. واقعيت اين است اگر چه فوائد اين امر را نميتوان در نگاه اول ناديده انگاشت، اما در تحليل نهايي ملاحظه ميشود كه قيمت استفاده از تسهيلات مقرر در آييننامه بسيار گزاف است و منجر به بروز اشكالات سلسلهواري خواهد شد كه اجتنابناپذير به نظر ميرسند. در اين خصوص لازم است ضمن يادآوري و تذكر بحثهاي مربوط در گذشته در اين خصوص، نظر محافل محترم صنعتي، اقتصادي و مالي نظير اتاق بازرگاني و خانههاي صنعت و معدن را به اين موضوع جلب كنم كه از ديدگاه بخش خصوصي، هدف از ارائه اين پيشنهاد و امكان انجام تجديد ارزيابي به صورتي كه در جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 ارائه شده است. فراهم آوردن فرصت لازم براي شركتها به منظور خروج از بحرانهاي مربوط به نداشتن توانايي آنها در جذب تسهيلات بانكي و نيز مواردي است كه منجر به حذف زيان انباشته و خروج آنها از شرايط موضوع ماده 141 لايحه اصلاحي قانون تجارت و همچنين كمك به شفاف ساختن صورتهاي مالي آنها بدون تحمل ماليات تجديد ارزيابي بوده است. با اين وجود با توجه به توضيحات مندرج در اين مقاله ملاحظه ميشود كه عملا شيوه تدوين آييننامه به گونهاي رقم خورده است كه تسهيلات در نظر گرفته شده در قانون بودجه سال 1390 را به سياستي ضد صنعتي و ضد اقتصاد توليدي تبديل كرده است. براي تشريح اين امر، شركتي را در نظر بگيريد كه به دليل مشكلات توليدي و اقتصادي داراي وضعيت نامناسب مالي است به گونه اي كه همين مشكلات شرايطي را فراهم آورده كه زيان انباشته آن بيش از سرمايه ثبت شده است و مشكلات عديده توليدي چنان شركت را محاصره كرده كه رغبت چنداني براي سهامداران به منظور افزايش سرمايه و خروج شركت از بحران را فراهم نميكند (از اين دست شركتهاي توليدي و خدماتي كه فعاليت آنها داراي ارزش افزوده اقتصادي نيز هستند در حال حاضر در كشور بيشمارند ) بنابراين به همان دلايل، رغبت چنداني براي بانكها و موسسات مالي و اعتباري براي اعطاي تسهيلات و منابع مالي نيز فراهم نيست در نتيجه بطور طبيعي مديران شركت تصميم ميگيرند براي استفاده از فوائد تسهيلات مقرر در آييننامه مورد بحث، مصوبه فوق را اجرا كنند، كه در اين صورت شركت مجبور است با الزام استانداردهاي حسابداري هر 3 تا 5 سال ( دورههاي تناوب بعدي ) داراييهاي تجديد ارزيابي شده در سال 1390را بار ديگر تجديد ارزيابي كنند كه در آن صورت، ديگر در آن سالها معافيت مالياتي كه در سال 1390در نظر گرفته شده است وجود نخواهد داشت. بديهي است اگر در دورههاي تناوب بعدي شرايط تورميباشد (كه با نگاه واقع بينانه چندان هم بعيد نيست) بنگاههاي اقتصادي ناگزيرند براي تقليل دادن تعهدات مالياتي خود، از انجام تجديد ارزيابيهاي متناوب در دورههاي 3 تا 5 سال آينده خودداري كنند كه اين به مفهوم انحراف آشكار آنها از استانداردهاي حسابداري است. با فرض وجود شرايط تورميقابل توجه و انجام ندادن تجديد ارزيابي توسط واحدهاي اقتصادي مجري مصوبه، حسابرسان بهطور قطع مجبور خواهند شد به دليل انحراف صورتهاي مالي از استانداردهاي حسابداري نظر مشروط یا مردود درخصوص صورتهاي مالي واحدهاي مورد رسيدگي اين چنيني ابراز كنند. اما واقعيت تلخ اين است كه در سالهاي اخير در بسياري از موارد برخي از ادارات امور مالياتي با استناد به بندهای توضیحی گزارشهاي حسابرسی مالی كه نسبت به صورتهاي مالي موديان تنظيم شده و با مستمسك قراردادن ماده (18) آيیننامه مربوط به روشهای نگهداری دفاتر و اسناد مدارک موسوم به «آيیننامه تحریر دفاتر» كه مقرر ميدارد «اشخاص حقوقی و مشمولین بند الف ماده 96 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مکلفند صورتهای مالی نهایی خود را با رعایت آخرین استانداردهای حسابداری اعلامی از طرف مراجع ذیصلاح ( سازمان حسابرسي جمهوري اسلاميايران) تهیه و تنظیم نمایند.» تقاضای تشخیص علیالراس شرکتها را كردهاند. اين در حالي بوده است كه از ديدگاه صرف مالیات ستانی، رعایت نكردن یک یا چند استاندارد حسابداری نه تنها به معنی مالیات کمتر نيست بلكه اتفاقا در بسیاری از موارد از قبيل عدم محاسبه و تفكيك هزينههاي جذب نشده در توليد، محاسبه نشدن ذخیره سنوات خدمت كاركنان، ذخیره مطالبات مشکوکالوصول، تغییر نرخ استهلاک به نرخ کمتر از سنوات قبل و رعايت نكردن الزامات گزارشگري مانند ثبت نشدن كامل حسابهاي انتظامي، افشا نكردن تعهدات سرمايهاي و بدهيهاي احتمالي و دهها مورد دیگر که ممکن است حسب مورد منجر به ارائه نظر مشروط، مردود و یا عدم اظهارنظر شوند، نه تنها منجر به كاهش مبلغ ماليات نميشوند بلكه در بسياري از موارد حتي در صورت رعايت آنها مبلغ ماليات دريافتي دولت كمتر نيز خواهد شد و به صراحت به نفع سازمان امور مالياتي هم بوده اند و يا حتي در مواردي بندهاي شرط گزارش حسابرسي صورتهاي مالي اثري بر ميزان ماليات دولت ندارند. در چنين شرايطي نميتوان انتظار داشت دستگاه تشخيص ماليات، انحراف از استانداردهاي حسابداري توسط بنگاههاي اقتصادي كه در گزارش حسابرسان آنها نيز به وضوح به آن اشاره شده است و اتفاقا داراي آثار افزاينده بر مبلغ ماليات دريافتي دولت هم هست را، ناديده بگيرد. بنابراين به صورت طبيعي اداره امور مالياتي طبق مقررات و رويههاي حاكم، محاسبات را انجام خواهد داد و ماليات متعلقه مازاد را نيز به همراه جرايم مربوط وصول خواهد كرد. با توجه به مراتب فوق به نظر نگارنده تنها راه حل براي مرتفع كردن مخاطرات سنگين استفاده از تسهيلات موضوع آييننامه مزبور در نظر گرفتن شرايطي است كه بنگاههاي اقتصادي مجري مصوبه بتوانند در دورههاي تناوب بعدي از معافيت تجديد ارزيابي داراييهاي تجديد ارزيابي شده در سال 1390، استفاده كنند. در غيراينصورت تسهيلات موضوع جزو «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 نه تنها به عنوان تسهيلاتي براي كمك به صنعت و توليد كاربرد نخواهد داشت و خود ميتواند به عنوان يك سياه چال مالياتي عمل كند كه منجر به از بين بردن واحدهاي استفاده كننده شود. بنابراين پيشنهاد ميشود متن زير جايگزين ماده 9 آييننامه شود: «تجدید ارزیابی داراییها در اجرای این آییننامه فقط يكبار در سال 1390 و نيز در دورههاي تناوب بعدي در هر 5 سال يكبار با استفاده از معافيت مالياتي موضوع اين آييننامه، تنها برای دارايیهايی كه در سال 1390 تجديد ارزيابي شده اند، مجاز است.» * حسابدار رسمي، كارشناس رسمي دادگستري و مدرس دانشگاه
موانع و محدوديتهاي تجديد ارزيابي داراييها» *مصطفي خادمالحسيني به موجب آييننامه اجرائي جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 كل كشور، اشخاص حقيقي و حقوقي كه طبق قانون مكلف به نگاهداري دفاتر تجارتي (دفاتر روزنامه و كل) هستند در صورتي كه از ابتداي سال 1385 تا پايان سال 1389 داراييهاي خود را تجديد ارزيابي نكرده باشند، ميتوانند داراييهاي خود را تجديد ارزيابي و مازاد حاصله را به حساب سرمايه منتقل كنند و مازاد تجديد ارزيابي منتقل شده به حساب سرمايه از ماليات بر درآمد و حق تمبر افزايش سرمايه معاف است. مطابق مواد 4 و 6 آييننامه، هزينه استهلاك داراييها به نسبت مازاد ناشي از تجديد ارزيابي، هزينه غيرقابل قبول مالياتي تلقي و سود و زيان حاصل از فروش داراييها بايد براساس مقايسه قيمتهاي دفتري مبتني بر بهاي تمام شده اوليه (قبل از تجديد ارزيابي) محاسبه شود. با توجه به مفاد آييننامه اجرايي جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 موانع و محدوديتهاي تجديد ارزيابي به شرح زير است: 1- با توجه به بند 29 استاندارد شماره 11 كه مقرر ميدارد پس از انجام تجديد ارزيابي، استهلاك انباشته قبلي حذف و مبلغ تجديد ارزيابي، از هر نظر جايگزين بهاي تمام شده قبلي دارايي خواهد شد و با توجه به مواد 4، 6 و 10 آييننامه بايد سيستم اموال و داراييهاي ثابت اطلاعات بهاي تمام شده اوليه و بهاي تمام شده بر مبناي تجديد ارزيابي را به طور جداگانه نگهداري تا رعايت مفاد آييننامه امكانپذير شود. 2- اشخاص حقوقي بشرح تبصره يك ماده 2 آييننامه اجرايي ملزم به رعايت مفاد مواد 106 و 161 اصلاحيه قانون تجارت بوده و در صورتي كه مجمع عمومي فوقالعاده صاحبان سهام به ويژه در شركتهاي سهامي عام و بورسي افزايش سرمايه را به شرح مندرج در آييننامه تصويب نكند، باعث اتلاف منابع ميشود. 3- با توجه به ماده 8 آييننامه انجام تجديد ارزيابي براي اشخاص غيردولتي بايد توسط كارشناسان رسمي دادگستري و براي شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به موسسات عمومي غيردولتي طبق نظر كارشناسان منتخب مجمع عمومي صورت پذيرد. با توجه به تبصره ماده 6 آييننامه، اگر شركت مورد تجديد ارزيابي داراي داراييهاي مالي از قبيل سهام و سهمالشركه در شركتهاي سرمايه پذير باشد، ارزيابي سرمايهگذاريها نيز بايد توسط كارشناسان رسمي دادگستري انجام شود، به عبارتي بهرغم ارزيابي شركت مورد نظر، به منظور تعيين قيمت سهام و مشخص كردن ارزش روز سرمايهگذاري با توجه به تكنيكهاي ارزيابي و قيمتگذاري سهام كه يكي از روشها، تعيين قيمت روز داراييها است، بايد داراييهاي شركت سرمايهپذير نيز مورد ارزيابي قرار گيرد. 4- در آييننامه ياد شده تنها در ماده 3 به بندهاي 34 و 35 استاندارد حسابداري شماره 11 اشاره شده، اما مباني قيمتگذاري (ارزيابي) به نحوه عمل كارشناس ارزياب موكول شده است. با توجه به اينكه در تبصره ماده 6 تنها شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به موسسات عمومي غيردولتي ميتوانند براي ارزيابي از كارشناسان داخلي (منتخب مجمع عمومي) استفاده كنند كه اين امر ميتواند به دخالت مديران در انتخاب ارزيابان و همچنين زمان تجديد ارزيابي كه به نوبه خود ميتوانند در وضعيت مالي و نتايج عملياتي شركتها تاثيرگذار باشند منجر شود، به طوري كه در تجديد ارزيابيهاي گذشته مديران دستگاهها از اختيارات لازم برخوردار بودهاند كه آنها را قادر ساخته مباني قيمتگذاري را تعيين و ارزيابان را انتخاب و اطلاعات مالي را در جهت نيل به هدفهاي مورد نظر سوق دهند. 5- فراهم آوردن اطلاعاتي كه قابل اتكا نبوده و قابليت مقايسه چنداني ندارد، زيرا در تجديد ارزيابي، معاملهاي صورت نگرفته و بر قضاوت افراد مبتني است. 6- در شركتهاي سرمايهگذاري كه داراي شركتهاي فرعي سرمايه پذير در رشتههاي مختلف هستند، در صورتي كه يك يا چند شركت زير مجموعه اقدام به تجديد ارزيابي كند، تلفيق اطلاعات مبتني بر بهاي تمام شده تاريخي و تجديد ارزيابي، قابليت مقايسه اطلاعات حسابداري را كم رنگ كرده و تجديد ارزيابي كه با هدف اينكه اطلاعات حسابداري به واقعيتهاي اقتصادي نزديك شود تا تصميم گيرندگان مختلف درباره واحد اقتصادي بتوانند با اتكاي بر آنها آگاهانه تر تصميم بگيرند، ميسر نباشد. بنابراين افزايش سرمايه بدين طريق كيفيت اطلاعات مالي را تضعيف و تصميمگيريها و قضاوتهاي آگاهانه را دشوارتر ميكند. 7- با توجه به اينكه بخش عمده داراييهاي ثابت شركتهاي توليدي، ماشينآلات و تجهيزات و خطوط توليد است كه بيشتر از طريق گشايش اعتبار و با نرخ ارز متفاوت خريداري شده است و به دليل نامشخص بودن مباني ارزيابي و بالا رفتن نرخ ارز در بازار آزاد حدود 17 هزار ريال براي هر دلار و نرخ رسمي ارز حدود 14 هزار ريال، استفاده از هركدام از نرخها به بهاي تمام شده متفاوتي منجر ميشود به ويژه براي بدست آوردن ارزش جايگزيني مستهلك شده. 8- در مواردي كه ارزش داراييهاي تجديد ارزيابي شده به شدت كاهش يابد يا اسقاط و از رده خارج شوند و مازاد تجديد ارزيابي به حساب سرمايه منتقل شده باشد، زيان حاصل بايد در دوره وقوع به هزينه منظور شود كه اين امر ارزيابي مديريت دورههاي مختلف را با نارسايي جدي مواجه خواهد ساخت، افزون بر آن در صورتي كه دارايي ارزيابي شده به فروش برسد، مبلغي موهوم به حساب سرمايه منتقل شده كه هيچ مابهازايي ندارد. 9- در شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار، شركت از زماني كه تجديد ارزيابي را انجام ميدهد تا زماني كه اضافه ارزش داراييها به سرمايه منتقل شود، به مدت زمان معقولي نياز دارد كه با توجه به تبصره 2 ماده 2 آييننامه تا تاريخ 30/7/1391 است كه در اين مدت سهام شركت مورد نقل و انتقال متعددي قرار ميگيرد، اين موضوع علاوه بر ايجاد مشكلات متعدد ميتواند زمينه سوء استفاده را فراهم سازد. 10- انتقال مازاد تجديد ارزيابي به سرمايه طبق ماده 2 آييننامه اجرايي در شركتهاي پذيرفته شده در بورس موجب ميشود، كه تغييرات متعددي در ارزش بازار سهام پديد آيد و گاه بازار را با مشكلات پيچيدهاي مواجه كند. براي مثال فرض ميشود كه تجديد ارزيابي منجر به مابهازايي معادل دو برابر سرمايه ثبت شده شركتي بشود، اگر اين مابهازاء به سرمايه منتقل شود، تعداد سهام سه برابر خواهد شد، حال اگر قيمت سهام در بازار مثلا 2700 ريال باشد، قيمت آن در بازار بورس به زير قيمت رسمي (1000 ريال) تنزل خواهد كرد و بديهي است كه چنين وقايعي بازار سرمايه را با مشكلات عمدهاي مواجه خواهد ساخت. 11- انتقال ارزش اسمي سهام ناشي از تجديد ارزيابي شركتهاي سرمايه پذيري كه در بورس پذيرفته شدهاند به شركتهاي سرمايهگذار ميتواند اطلاعات مربوط به سرمايهگذاريها را مخدوش كند. براي مثال فرض ميشود كه بر اثر تجديد ارزيابي تعداد سهام شركت سرمايهگذار با ارزش رسمي 1000 ريال، سه برابر شود، با فرض آنكه قيمت بازار اين سهم قبل از تجديد ارزيابي 2700 ريال باشد، بعد از افزايش تعداد سهام بر اثر انتقال مازاد به سرمايه، به حدود 900 ريال تنزل خواهد كرد، اين امر موجب ميشود كه ارزش ثبت شده سرمايهگذاري شركت سرمايهگذار10 درصد از ارزش بازار آن بيشتر باشد. 12- با توجه به اينكه در شرايط اقتصاد رقابتي بخش غيردولتي، قيمت فروش از طريق عرضه و تقاضاي بازار (كشش بازار) تعيين ميشود، افزايش بهاي تمام شده توليدات در اثر تجديد ارزيابي، نقش چنداني در افزايش بهاي فروش نداشته و باعث كاهش EPS شركتهاي بورسي، قطع ارتباط مبناي محاسبه ماليات با سود (به دليل عدم پذيرش هزينه استهلاك ناشي از تجديد ارزيابي) و در نتيجه كاهش ارزش بازار سهام ميشود. 13- هرچند مبلغ سرمايه شركتها يكي از معيارهاي اساسي براي دريافت تسهيلات مالي تلقي ميشود، اما درصورت انجام تجديد ارزيابي داراييها، بهاي تمام شده توليدات افزايش و به تبع آن نسبتهاي بازده دارايي و سودآوري كاهش قابل ملاحظهاي خواهد يافت كه باعث كاهش توان كسب سود مناسب از عمليات ميگردد كه به نوبه خود تامين مالي را با مشكل مواجه ميكند. با توجه به مطالب يادشده احتمالا هدف قانونگذار از جزء «ب» بند 78 قانون بودجه و آييننامه اجرايي آن موارد زير است: الف) افزايش سرمايه شركتهاي دولتي و خروج آنها از شمول ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت. ب) احتساب هزينه استهلاك داراييها به ارزشهاي جاري به منظور افزايش بهاي تمام شده توليدات و خدمات دولتي، با توجه به سوابق موجود در تجديد ارزيابي شركتهاي دولتي و افزايش بهاي برق پس از تجديد ارزيابي سال 1372. ج) احتمالا فرض شده است كه با افزايش بهاي داراييها در اثر تجديد ارزيابي، قيمتگذاري سهام شركتهايي كه خصوصيسازي ميشوند، منطقيتر و فروش سهام آنها با قيمتي بالاتر ممكن شود. *حسابدار رسمي و كارشناس رسمي دادگستري
فرصت قانوني تجديد ارزيابي براي شركتها *عباس وفادار بالاخره آييننامه اجرايي معافيت تجديد ارزيابي داراييهاي موضوع جزء ب بند 78 قانون بودجه سال 1390 به تصويب هيات وزيران رسيد. به موجب اين آييننامه اجرايي، اشخاص حقيقي و حقوقي كه طبق قانون مكلف به نگاهداري دفاتر تجاري هستند، در صورتي كه از ابتداي سال 1385 تا پايان سال 1389 داراييهاي خود را تجديد ارزيابي نكردهاند، ميتوانند اقدام به تجديد ارزيابي داراييهاي خود نمايند و مازاد تجديد ارزيابي را به حساب سرمايه ببرند. به موجب اين آييننامه، مازاد تجديد ارزيابي منتقل شده به حساب سرمايه، از شمول ماليات بر درآمد (موضوع مواد 105 و 131) و نيز حق تمبر افزايش سرمايه (موضوع ماده 48) قانون مالياتهاي مستقيم معاف ميباشد. استفاده از اين فرصت قانوني، علاوه بر اينكه منجر به ارائه اطلاعاتي مربوط در صورتهاي مالي به منظور اتخاذ تصميمات صحيح ميگردد، داراي دو مزيت اساسي است:1- از آنجايي كه يكي از عوامل اعطاي تسهيلات و اعتبارات بانكها، رقم سرمايه شركتها است، افزايش سرمايه ناشي از تجديد ارزيابي منجر به امكان استفاده از تسهيلات و اعتبارات بيشتر بانكي ميگردد.2- با توجه به شرايط اقتصادي كشور، نتايج عمليات برخي شركتهاي سهامي منجر به زيان گرديده و به لحاظ فزوني زيان انباشته آنها از نيمي از سرمايه ثبت شده، مشمول ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت شدهاند و تبعات آن، ضرورت اتخاذ تصميم مجامع عمومي آنها در مورد انحلال يا كاهش سرمايه شركت و نيز نبود امكان دريافت وام و اعتبار از سيستم بانكي است. طبعا انجام تجديد ارزيابي و انعكاس مازاد آن به حساب افزايش سرمايه ميتواند در بسياري از موارد، شركتها را از شمول ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت خارج سازد. بايد توجه داشت از آنجا كه معافيت مالياتي تجديد ارزيابي به موجب قانون بودجه سال 1390 است، استفاده از اين معافيت مالياتي صرفا به شرط ثبت تجديد ارزيابي در دفاتر مالي تا پايان سال 1390 و ثبت افزايش سرمايه ناشي از آن حداكثر تا سه ماه پس از انقضاي مهلت تسليم اظهارنامه سال مالي تجديد ارزيابي در اداره ثبت شركتها و انتقال مازاد تجديد ارزيابي به حساب سرمايه حداكثر تا پايان سال 1391 است. مراحل انجام تجديد ارزيابي توسط اشخاص حقيقي و حقوقي مشمول، به موجب آييننامه اجرايي آن به شرح زير است و عدم رعايت هر يك از اين موارد، موجب محروميت از معافيت مالياتي تجديد ارزيابي به شرح پيش گفته خواهد شد.1- بايد تمام اقلام هر طبقه از داراييهاي ثابت تجديد ارزيابي شود نه يك يا چند قلم از آن.2- داراييهاي ثابت مشهود و نامشهود توسط كارشناسان رسمي دادگستري متخصص در رشته مربوطه و سرمايهگذاريهاي بلندمدت در سهام و حق تقدم سهام توسط كارشناس رسمي دادگستري رشته حسابداري و حسابرسي ارزيابي شوند. در شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به موسسات عمومي غير دولتي، تجديد ارزيابي طبق نظر كارشناس يا كارشناسان منتخب مجمع عمومي صاحبان سهام صورت ميپذيرد.3- عمر مفيد داراييهاي تجديد ارزيابي شده نيز توسط كارشناس مربوطه مشخص ميشود.4- ارائه تاييديهاي از سوي سازمان حسابرسي يا يكي از موسسات عضو جامعه حسابداران رسمي ايران در سه مورد: الف) اعلام نظر در مورد عدم تجديد ارزيابي داراييها در پنج سال قبل از سال 1390. ب) اظهار نظر در مورد صحت مبناي محاسبه استهلاك دارايي در هر دوره مالي تا دوره مالي منتهي به خروج دارايي و درج در گزارش حسابرسي مالياتي سال 1390 و بعد از آن. پ) اظهار نظر در مورد صحت اصلاح مبناي محاسبه ارزش دارايي در زمان فروش، معاوضه و انحلال در گزارش حسابرسي مالياتي. اين تاييديه بايد مستند به گزارش حسابرسي بنگاه اقتصادي باشد و بايد حداكثر تا سه ماه پس از انقضاي مهلت تسليم اظهارنامه، به اداره امور مالياتي مربوطه ارائه شود.5- ثبت افزايش سرمايه در مرجع ثبت شركتها. طبعا در مورد شركتهاي سهامي، رعايت تشريفات قانوني مربوط به افزايش سرمايه از جمله مواد 106 و 161 اصلاحيه قانون تجارت (گزارش توجيهي هيات مديره در مورد پيشنهاد افزايش سرمايه، گزارش بازرس قانوني در مورد افزايش سرمايه، تشكيل مجمع عمومي فوقالعاده براي اتخاذ تصميم در مورد افزايش سرمايه و تصويب آن و ارسال يك نسخه از صورتجلسه مجمع عمومي فوقالعاده به مرجع ثبت شركتها جهت ثبت آن) امري ضروري است.اميد است اشخاص حقيقي و حقوقي كه مجاز به استفاده از اين آييننامه هستند به خصوص شركتهاي سهامي عام پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار، در فرصت باقيمانده از مزاياي اين آييننامه بهرهمند شوند. * حسابدار رسمي و كارشناس رسمي دادگستري
سرنوشت آییننامه اجرایی معافیت مالیاتی تجدید ارزیابی *عباس وفادار دو سال پیش در نوشتاری كه در روزنامه وزین دنیای اقتصاد مورخ 7 دیماه 1388 منتشر شد، به این موضوع اشاره كردم كه به موجب استانداردهای حسابداری ایران، یكی از روشهای مورد قبول در حسابداری داراییهای مشهود و سرمایهگذاریهای بلندمدت، روش تجدید ارزیابی است كه در صورت اجرای صحیح آن، ترازنامه بنگاههاي اقتصادي نشاندهنده ارزش منصفانه (بازار) داراییها خواهد بود و اطلاعاتی را كه دارای ویژگی مربوط بودن هستند، در اختیار استفاده كنندگان از صورتهای مالی قرار میدهد و در عین حال تاثیری بر درآمد مشمول مالیات اين بنگاهها نخواهد داشت. يادآور ميشود به موجب استانداردهای حسابداری، افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی مجاز شناخته نشده است. با اين وجود در سالهای اخیر، سازمان امور مالیاتی در مواردی كه شركتها اقدام به تجدید ارزیابی كردهاند، مازاد تجدید ارزیابی را بدون وجود هیچگونه مستند قانونی و به طور عرفی، مشمول مالیات عملكرد (25درصد) كرده است. تا اینكه در بند «ب» ماده 78 قانون بودجه سال 1390 كه اعتبار آن تا پایان سال جاری است، چنین حكمی آمد: «افزایش سرمایه بنگاههای اقتصادی ناشی از تجدید ارزیابی دارایی آنها از شمول مالیات معاف است مشروط بر آنكه متعاقب آن، به نسبت استهلاك دارایی مربوطه یا در زمان فروش، مبنای محاسبه مالیات اصلاح شود و بنگاه یاد شده طی پنج سال اخیر، تجدید ارزیابی نشده باشد. آییننامه اجرایی این بند توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور و وزارت امور اقتصادی و دارایی و با همكاری وزارت صنایع و معادن (كه نام آن به وزارت صنعت معدن و تجارت تغییر یافته است) تهیه میشود و به تصویب هیات وزیران میرسد.» همانگونه كه مشخص است به موجب این حكم قانونی، افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی داراییها از شمول مالیات معاف شده است مشروط بر اینكه استهلاك دارایی مربوطه در طول دوره استهلاك و در زمان فروش آن برای محاسبه مالیات عملكرد سالانه، اصلاح شود. همچنين بايد توجه داشت كه قانونگذار برخلاف نحوه عمل متعارف توضيح داده شده در استانداردهاي حسابداري و صرفا به موجب مجاز دانسته شدن احتساب مازاد تجديد ارزيابي به حساب سرمايه در صورت تصويب قانون، افزايش سرمايه از محل مازاد تجديد ارزيابي داراييها را مجاز دانسته است این نحوه عمل موجب میشود پس از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی، سود و به تبع آن درآمد مشمول مالیات بنگاههای اقتصادی نسبت به قبل از انجام تجدید ارزیابی به لحاظ افزایش در هزینه استهلاك داراییهای ثابت، كاهش یابد. بر همین اساس، قانونگذار شرط معافیت مالیاتی افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی را اصلاح رقم هزینه استهلاك سالانه و نیز استهلاك انباشته در مقطع فروش به منظور محاسبه درآمد مشمول ماليات كرده است كه طبق قاعده بايد محل خاصی در اظهارنامههای مالیاتی برای انجام این اصلاحات در نظر گرفته شود. در قسمت اخیر این حكم نيز قانونگذار مقرر كرده است آییننامه اجرایی مربوط به آن توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور، وزارت امور اقتصادی و دارایی و با همكاری وزارت صنعت معدن و تجارت تهیه شود و به تصویب هیات وزیران برسد. همانگونه كه میدانیم اعتبار احكام قانون بودجه، هر سال فقط محدود به همان سال است و با توجه به این كه فقط سه ماه تا پایان سال 1390 باقی مانده و هنوز آییننامه اجرایی این حكم قانونی به تصویب هیات وزیران نرسیده، استفاده آن توسط بنگاههای اقتصادی امكانپذیر نشده است. طبعا با توجه به نرخ بالای تورم در كشورمان در دهههای اخیر، انجام صحیح تجدید ارزیابی میتواند منجر به شفافیت و ارائه اطلاعات مربوط در صورتهای مالی بنگاههای اقتصادی شود كه خود عامل مهمی در محاسبه شاخصهای اقتصاد كلان و نیز ارزیابی این بنگاهها به لحاظ اعتباری و... است. از سوی دیگر، با توجه به شرایط اقتصادی كشور، بسیاری از شركتهاي سهامی عام و خاص به لحاظ فزونی زیان انباشته آنها از 50 درصد سرمایه ثبت شده، مشمول ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت شده. اما در صورت انجام تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی، رقم سرمایه ثبت شده آنان به ارزش منصفانه بازار آن افزایش خواهد یافت كه در بسیاری از موارد، رقم زیان انباشته شركتها در مقایسه با آن ناچیز خواهد شد و منجر به خروج این دسته از شركتها از شمول ماده قانونی يادشده و امكان اخذ تسهیلات و تداوم فعالیت آنان فراهم خواهد شد. بر همین اساس پیشنهاد ميشود: 1. هیات محترم دولت با توجه به مدت اندك باقی مانده اجرای این حكم قانونی، تهیه سریع آییننامه اجرایی آن را از دستگاههای ذیربط كه به نظر میرسد اصلیترین آن سازمان امور مالیاتی است، خواستار شود و تصویب آن را در دستور كار خود قرار دهد. 2. در آییننامه پیشنهادی باید تمهیدات لازم برای جلوگیری از انعكاس داراییهای تجدید ارزیابی شده به مبالغی بیش از ارزش منصفانه (بازار) آنها در نظر گرفته شود. لذا ضرورت دارد تجدید ارزیابی داراییها مستند به گزارش كارشناسان رسمی دادگستری متخصص در مورد آن دارایی و آثار ناشی از آن بر هزینه استهلاك سالانه و تعدیلات مورد نیاز براي انعكاس در اظهارنامه مالیاتی نیز مستند به گزارش موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، سازمان حسابرسی یا كارشناسان رسمی دادگستری در رشته حسابداری و حسابرسی باشد. 3. در تدوین آییننامه، نظرات جامعه حسابداران رسمی ایران، كانون كارشناسان رسمی دادگستری و سازمان حسابرسی اخذ شود تا كلیه جنبههای ناظر بر انجام كارشناسی و تعیین ارزش منصفانه، تعدیلات مورد نیاز جهت اصلاح هزینه استهلاك ناشی از تجدید ارزیابی در اظهارنامه مالیاتی و نیز ثبتهای حسابداری لازم و نحوه گزارشگری آن در صورتهای مالی، در آن مورد توجه قرار گیرد.**
*حسابدار رسمي، كارشناس رسمي دادگستري و مدرس دانشگاه ** گفتنی است در حد فاصل نگارش اين نوشتار و انتشار آن در روزنامه، آييننامه اجرايي معافيت مالياتي تجديد ارزيابي مورد اشاره در اين نوشتار، به تصويب هيات وزيران رسيده و ابلاغ شده است منبع:روزنامه وزین دنیای اقتصاد و سایت رسمی جامعه حسابداران |
||
|
+
نوشته شده در سه شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 18:18 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مزایایی که مشمول کسر حق بیمه نیست به شرح زیر است:
حداکثر حقوق و مزایای مشمول کسر حق بیمه، هرسال از طرف مراجع ذی ربط اعلام می شود و مازاد بر آن مشمول کسر حق بیمه نیست. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
+
نوشته شده در سه شنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 9:46 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
تاريخ: 25/5/1388 شماره دادنامه: كلاسه پرونده: مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري. شاكي: موضوع شکايت و خواسته: ابطال مفاد بند 2 و قسمتي از بند 3 ماده 33 آييننامه اجرائي ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم. گردشکار: شاکي به شرح دادخواست تقديمي اعلام داشته است، به موجب مفاد بند 2 و قسمتي از بند 3 ماده 33 آييننامه اجرايي شماره 9888 مورخ 24/10/1382 مصوب 20/10/1382 وزير امور اقتصادي و دارايي، برخلاف مفاد قانون مالياتهاي مستقيم، به اداره امور مالياتي اختيار داده شده است که پس از قطعيت ماليات و پرداخت مالياتهاي قطعي شده به عنوان اصلاح در محاسبه ماليات، اقدام به صدور برگ قطعي نمايد. به دلايل قانوني مشروحه در ذيل، مورد مذکور بر خلاف اختيارات مصرح در قانون مالياتها و به عنوان وضع قانون ميباشد. 1ـ با توجه به مفاد قانون مالياتهاي مستقيم صرفاً به موجب مفاد مواد 156 و 227 قانون مالياتهاي مستقيم مجوز صدور برگ تشخيص اصلاحي داده شده است که آنهم در مورد کتمان درآمد از طرف مؤدي و اصلاح و تشخيص درآمد مشمول ماليات کتمان شده ميباشد که با صدور برگ تشخيص اصلاحي امکانپذير است و در مفاد بند يک و قسمتي از بند 3 ماده 33 آييننامه مذکور تصريح گرديده است. 2ـ در مورد اختيار اصلاح محاسبه ماليات و صدور برگ قطعي اصلاحي در هيچ يک از مفاد قانون مالياتهاي مستقيم، هيچ گونه اختياري به اداره امور مالياتي محول نشده است. 3ـ به موجب مفاد ماده 249 قانون مالياتهاي مستقيم، فقط هيأت حل اختلاف مالياتي مکلف و اختيار دارد، چنانچه در محاسبه ماليات رأي صادره اشتباه کرده باشد به موضوع رسيدگي و اقدام به اصلاح رأي نمايد و اين اختيار به مراجع ديگر از جمله اداره مالياتي داده نشده است. 4ـ از طرف ديگر صدور برگ قطعي اصلاحي ايجاد اختلاف مالياتي مينمايد و با توجه به اينکه اختلاف مالياتي به وجود آمده بدون صدور برگ تشخيص ميباشد، موضوع قابل طرح در مراجع مالياتي نميباشد و اين بر خلاف حکم قانوني ماده 244 قانون مالياتها ميباشد. 5 ـ با توجه به اينکه هيچ گونه تعريف قانوني از اشتباه در محاسبه ماليات وجود ندارد، به اداره امور مالياتي اختيار داده شده است، هرگونه اشتباه در تشخيص ماليات قطعيشده و مختومه، مستقيم به اداره امور مالياتي، اختيار اصلاح ماليات قطعيشده و صدور برگ قطعي اصلاحي داده نشده است. 6 ـ از طرف ديگر صدور برگ قطعي اصلاحي ايجاد اختلاف مالياتي مينمايد و با توجه به اينکه صدور برگ قطعي جديد به عنوان برگ قطعي اصلاحي بدون صدور برگ تشخيص ميباشد، اختلاف مالياتي بوجود آمده، در مراجع مالياتي قابل طرح نميباشد. لذا مورد بر خلاف مفاد ماده 244 قانون مالياتهاي مستقيم نيز ميباشد. 7ـ با توجه به اينکه هيچ گونه تعريف قانوني از لفظ (اشتباه در محاسبات ماليات) وجود ندارد به اداره امور مالياتي اختيار داده شده است، هرگونه اشتباه در تشخيص ماليات قطعيشده و مختومه را برخلاف مفاد ماده239 به عنوان اشتباه در محاسبه ماليات از قطعيت خارج و اقدام به صدور برگ قطعي اصلاحي بنمايد. 8 ـ با توجه به مراتب مذکور و عنايت به مفاد مواد 156 و 227 و 239 و 249 قانون مالياتهاي مستقيم ملاحظه ميفرمايند، 8/الف ـ در هيچيک از مفاد قانون مالياتهاي مستقيم اختيار قانوني به اداره امور مالياتي در مورد صدور برگ قطعي اصلاحي داده نشده است. 8/ب ـ تعريف قانوني از لفظ (اشتباه در محاسبه ماليات) وجود ندارد. 8/ج ـ به موجب مفاد قسمت آخر ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم، تصويب آييننامه مذکور ميبايست در ترتيبات اجراي احکام مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم باشد. 9ـ لذا چون به موجب مفاد بند 2 و قسمتي از بند 3 ماده 33 آييننامه مذکور در مورد صدور برگ قطعي اصلاحي برخلاف مقررات قانوني اقدام به وضع قانون گرديده است، لذا متقاضي ابطال آن ميباشد. معاون فني و حقوقي سازمان امور مالياتي کشور در پاسخ به شکايت مذکور طي نامه شماره 55057/210 مورخ 9/6/1387 اعلام داشتهاند، با توجه به اينکه درآمد مشمول ماليات با رعايت مفاد ماده 239 و تبصره آن و مواد 240، 244 و 249 و ساير مقررات قانوني قطعيت مييابد و مفاد بند 2 ماده 33 آييننامه ياد شده که متضمن ارسال گزارش اشتباه در محاسبه موضوع برگ قطعي بعد از قطعيت درآمد مشمول ماليات به اداره امور مالياتي ميباشد و اقدام براي اصلاح اشتباه در محاسبه درآمد مشمول ماليات بعد از قطعيت به موجب اين بند از آييننامه مذکور تجويز نشده است، لذا مستلزم تغيير ميزان قطعي درآمد مشمول ماليات نيست و موجب تضييع حق مؤدي مالياتي يا دولت نخواهد شد و با اجراي مفاد بندهاي 2 و 3 مـاده 33 از آييننامه مزبور صرفاً موجبات اصلاح اشتبـاه در محاسبه ماليات قانوني با تاييد رئيس امور مالياتي فراهم خواهد شد و اين معنا مخالف با متن و روح قوانين به نظر نميرسد. معاون قضائي دفتر حقوقي وزارت امور اقتصادي و دارائي در پاسخ به شکايت مذکور طي نامه شماره 185362/91 مورخ 14/11/1387 اعلام داشتهاند، 1ـ اشتباه در محاسبه ممکن است به ضرر مؤدي مالياتي و يا دولت باشد. فلذا عليرغم عدم تصريح مقنن به چگونگي رفع آن، با توجه به اختيار حاصل از ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم، آييننامه موضوع شکايت به اين موضوع پرداخته و از آنجا که آييننامه مربوطه با توجه به دلايلي که ذکر خواهد شد، مغايرتي با مفاد قانون ندارد. بر خلاف ادعاي شاکي در بند 2 دادخواست، عدم تصريح مقنن بر موضوع اصلاح محاسبه ماليات و صدور برگ قطعي اصلاحي نميتواند مانع پرداختن به موضوع يادشده در آييننامه باشد. به عبارت ديگر وضع آييننامه به منظور اجراء قانون و تنظيم و تنسيق امور و راهکار رفع معضلات و مشکلات مبتلابه مامورين در راستاي انجام وظايف محوله اگرچه در قانون هم پيشبيني نشده باشد، با شرط عدم مغايرت با قانون مجاز است. 2ـ ماده 249 قانون مالياتهاي مستقيم مقرر ميدارد، « هيأتهاي حل اختلاف مالياتي، مکلفند ماخذ مورد محاسبه ماليات را در متن رأي قيد و در صورتي که در محاسبه اشتباهي کرده باشند، با درخواست مؤدي يا اداره امور مالياتي مربوط به موضوع رسيدگي و رأي را اصلاح کنند». برداشت شاکي از اين ماده به عنوان « مرجع حل اختلاف مالياتي» و در خصوص هيأتهاي حل اختلاف مالياتي ميباشد به نحوي که در بند 3 دادخواست قيد گرديده، « فقط هيأت حل اختلاف مالياتي مکلف و اختيار دارد چنانچه در محاسبه ماليات رأي صادر شده، اشتباه کرده باشد به موضوع رسيدگي و اقدام به اصلاح رأي نمايد و اين اختيار به مراجع ديگر از جمله اداره مالياتي داده نشده است»، نادرست ميباشد. زيرا اولاً، هيأتهاي حل اختلاف مالياتي در آراء صادره ماخذ ماليات را پس از رسيدگي به اعتراض واصله تعيين مينمايند که ماده مورد اشاره به اين موضوع تصريح نموده (توضيح اينکه پس از وصول رأي هيأتها توسط اداره امور مالياتي، ماليات مربوطه از ماخذ رأي تعيين و مطالبه ميگردد). در حالي که شاکي در بند 3 دادخواست، محاسبه ماليات رأي و اصلاح آن را در صورت بروز اشتباه به هيأتهاي حل اختلاف منتسب نموده است که اين امر دلالت بر عدم اطلاع شاکي از قانون دارد. ثانياً، از آنجا که اثبات شيي نفي ماعدا نميکند، تصريح مقنن به اختيار هيأتهاي حل اختلاف در اصلاح اشتباه ماخذ مورد محاسبه ماليات مانع از اقدام مشابه حسب مورد و رعايت مقررات توسط ماموران ماليات در چارچوب ساير مواد قانوني عليالخصوص ماده 157 قانون نخواهد بود. 3ـ بر خلاف نظر شاکي در بند 4 دادخواست، صدور برگ قطعي اصلاحي ايجاد اختلاف نمينمايد. بدين توضيح که در مواردي که اصلاح اشتباه محاسبه قبل از قطعيت درآمد مشمول ماليات منجر به افزايش درآمد مشمول ماليات ميگردد، با صدور برگ تشخيص اصلاحي و ابلاغ آن به مؤدي مالياتي، حق اعتراض به برگ تشخيص اصلاحي و مراجعه به مراجع حل اختلاف مالياتي در چارچوب مقررات براي مؤدي باقيخواهد بود. بنابراين فرض يادشده مغايرتي با ماده244 ندارد. زيرا برگ قطعي با قطعيت برگ تشخيص اصلاحي پس از انقضاي مهلت اعتراض از زمان ابلاغ، توافق مؤدي با مدير امور مالياتي و يا اعتراض به برگ مطالبه و طرح موضوع در هيأتهاي حل اختلاف و صدور رأي قطعي صادر ميگردد. واضح است در صورتي که اصلاح محاسبه منجر به کاهش درآمد مشمول ماليات گردد، اعتراضي از سوي مؤدي صورت نخواهد گرفت. چنانچه اصلاح اشتباه محاسبه پس از قطعيت درآمد مشمول ماليات و در هر يک از فروض مواد 238 و 239 باشد به دليل اينکه درآمد مشمول ماليات مؤدي در برگ تشخيص و برگ قطعي نخستين ابلاغي با برگ قطعي اصلاحي مغايرت ندارد.لذا درآمد مشمول ماليات قبلاً به مؤدي ابلاغ گرديده و به قطعيت رسيده است. صرف نظر از اينکه قطعيت در کدام مرحله از مراحل قيد شده در مورد اخيرالذکر بوده اشتباه در محاسبه ماليات از ماخذ قطعي شده درآمد نميتواند مورد اعتراض مؤدي واقع شود. زيرا صدور برگ قطعي اصلاحي به منزله مطالبه ماليات جديد نميباشد. از طرفي ممکن است صدور برگ قطعي اصلاحي به نفع مؤدي و از مصاديق ماده 242 باشد که به طور حتم مؤديان مالياتي اعتراضي نسـبت به آن نخواهند داشـت. نظـر به مراتـب ياد شده به دليل عدم مغايرت بندهاي آييننامه مورد شکايت با قانون مالياتهاي مستقيم، رد شکايت شاکي مورد استدعا ميباشد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اکثريت آراء بـه شرح آتي مبادرت بـه صدور رأي مينمايد. رأي هيأت عمومي نظر به اينکه الزام اشخاص حقيقي ياحقوقي به پرداخت ماليات بردرآمد منوط به انجام تشريفات قانوني مربوط به تنظيم برگ تشخيص مالياتي و ابلاغ آن به شخص مؤدي و طي مراحل قانوني از جمله صدور رأي قطعي توسط هيأت حل اختلاف مالياتي است و به دلالت ماده 294 قانون مالياتهاي مستقيم تعيين مأخذ مورد محاسبه ماليات و رفع اشتباه در محاسبه در اين مورد از جمله وظايف هيأت حل اختلاف مالياتي است و صدور برگ قطعي اصلاحي متضمن افزايش ماليات تعيين شده بدون ابلاغ مراتب به مؤدي و تعيين تکليف اعتراض وي در اين خصوص توسط مراجع ذيصلاح، موقعيت قانوني ندارد. بنابراين مفاد بندهاي 2 و 3 ماده 33 آييننامه اجرايي ماده 219 قانون مالياتهاي مستقيم مبني بر صدور برگ قطعي مالياتي اصلاحي متضمن افزايش ماليات و اجراي آن بدون اطلاغ مؤدي و رسيدگي به اعتراض وي در اين باب توسط مراجع ذيصلاح قانوني که از مقوله وضع قاعده آمره در خصوص مورد است، خارج از حدود اختيارات وزارت امور اقتصادي و دارايي در وضع مقررات دولتي تشخيص داده ميشود و بندهاي مزبور مستنداً به قسمت دوم اصل170 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ماده يک و بند يک ماده 19 و ماده 42 قانون ديوان عدالت اداري ابطال ميگردد. رئيس هيأت عمومي ديوان عدالت اداري ـ علي رازيني |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 17:53 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||
|
جریان نقد آزاد؛ معیاری برای اندازهگیری عملکرد شرکتها مسعود غلامزاده لداری جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به مدیران اجازه میدهد تا فرصتهایی را جستوجو کنند که ارزش سهام شرکت را افزایش میدهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد، توسعه محصولات جدید، انجام تحصیلهای تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهیها امکانپذیر نيست. از طرف دیگر، وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه نگهداری وجه نقد و هزینه وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود.
و جریان نقد آزاد در حال افزایش است، این احتمال مناسب است که سود خالص و ارزش سهام بهزودی افزایش خواهد یافت، زیرا مقدار بالای جریان نقد آزاد هر سهم بدین معناست که سود هر سهم احتمالا نیز باید افزایش یابد.
مربوطه سودمند است. برای مثال، اگر شرکتی 200میلیون ریال جریان نقد عملیاتی ایجاد کند و 50میلیون ریال آن را صرف مخارج
سرمایهای کند، آنگاه جریان نقد آزاد آن 150میلیون ریال است. درصورتیکه ارزش بازار فعلی شرکت 5میلیارد ریال باشد، شرکت با قیمت 33/33 برابر جریان نقد آزاد معامله میشود (5میلیارد ریال تقسيم بر 150میلیون ریال) منبع :روزنامه دنیای اقتصاد |
|||
|
+
نوشته شده در یکشنبه نهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 13:3 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||
|
|
|
|
|
«موانع و محدوديتهاي تجديد ارزيابي داراييها» *مصطفي خادمالحسيني به موجب آييننامه اجرائي جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 كل كشور، اشخاص حقيقي و حقوقي كه طبق قانون مكلف به نگاهداري دفاتر تجارتي (دفاتر روزنامه و كل) هستند در صورتي كه از ابتداي سال 1385 تا پايان سال 1389 داراييهاي خود را تجديد ارزيابي نكرده باشند، ميتوانند داراييهاي خود را تجديد ارزيابي و مازاد حاصله را به حساب سرمايه منتقل كنند و مازاد تجديد ارزيابي منتقل شده به حساب سرمايه از ماليات بر درآمد و حق تمبر افزايش سرمايه معاف است. مطابق مواد 4 و 6 آييننامه، هزينه استهلاك داراييها به نسبت مازاد ناشي از تجديد ارزيابي، هزينه غيرقابل قبول مالياتي تلقي و سود و زيان حاصل از فروش داراييها بايد براساس مقايسه قيمتهاي دفتري مبتني بر بهاي تمام شده اوليه (قبل از تجديد ارزيابي) محاسبه شود. با توجه به مفاد آييننامه اجرايي جزء «ب» بند 78 قانون بودجه سال 1390 موانع و محدوديتهاي تجديد ارزيابي به شرح زير است: 1- با توجه به بند 29 استاندارد شماره 11 كه مقرر ميدارد پس از انجام تجديد ارزيابي، استهلاك انباشته قبلي حذف و مبلغ تجديد ارزيابي، از هر نظر جايگزين بهاي تمام شده قبلي دارايي خواهد شد و با توجه به مواد 4، 6 و 10 آييننامه بايد سيستم اموال و داراييهاي ثابت اطلاعات بهاي تمام شده اوليه و بهاي تمام شده بر مبناي تجديد ارزيابي را به طور جداگانه نگهداري تا رعايت مفاد آييننامه امكانپذير شود. 2- اشخاص حقوقي بشرح تبصره يك ماده 2 آييننامه اجرايي ملزم به رعايت مفاد مواد 106 و 161 اصلاحيه قانون تجارت بوده و در صورتي كه مجمع عمومي فوقالعاده صاحبان سهام به ويژه در شركتهاي سهامي عام و بورسي افزايش سرمايه را به شرح مندرج در آييننامه تصويب نكند، باعث اتلاف منابع ميشود. 3- با توجه به ماده 8 آييننامه انجام تجديد ارزيابي براي اشخاص غيردولتي بايد توسط كارشناسان رسمي دادگستري و براي شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به موسسات عمومي غيردولتي طبق نظر كارشناسان منتخب مجمع عمومي صورت پذيرد. با توجه به تبصره ماده 6 آييننامه، اگر شركت مورد تجديد ارزيابي داراي داراييهاي مالي از قبيل سهام و سهمالشركه در شركتهاي سرمايه پذير باشد، ارزيابي سرمايهگذاريها نيز بايد توسط كارشناسان رسمي دادگستري انجام شود، به عبارتي بهرغم ارزيابي شركت مورد نظر، به منظور تعيين قيمت سهام و مشخص كردن ارزش روز سرمايهگذاري با توجه به تكنيكهاي ارزيابي و قيمتگذاري سهام كه يكي از روشها، تعيين قيمت روز داراييها است، بايد داراييهاي شركت سرمايهپذير نيز مورد ارزيابي قرار گيرد. 4- در آييننامه ياد شده تنها در ماده 3 به بندهاي 34 و 35 استاندارد حسابداري شماره 11 اشاره شده، اما مباني قيمتگذاري (ارزيابي) به نحوه عمل كارشناس ارزياب موكول شده است. با توجه به اينكه در تبصره ماده 6 تنها شركتهاي دولتي و شركتهاي وابسته به موسسات عمومي غيردولتي ميتوانند براي ارزيابي از كارشناسان داخلي (منتخب مجمع عمومي) استفاده كنند كه اين امر ميتواند به دخالت مديران در انتخاب ارزيابان و همچنين زمان تجديد ارزيابي كه به نوبه خود ميتوانند در وضعيت مالي و نتايج عملياتي شركتها تاثيرگذار باشند منجر شود، به طوري كه در تجديد ارزيابيهاي گذشته مديران دستگاهها از اختيارات لازم برخوردار بودهاند كه آنها را قادر ساخته مباني قيمتگذاري را تعيين و ارزيابان را انتخاب و اطلاعات مالي را در جهت نيل به هدفهاي مورد نظر سوق دهند. 5- فراهم آوردن اطلاعاتي كه قابل اتكا نبوده و قابليت مقايسه چنداني ندارد، زيرا در تجديد ارزيابي، معاملهاي صورت نگرفته و بر قضاوت افراد مبتني است. 6- در شركتهاي سرمايهگذاري كه داراي شركتهاي فرعي سرمايه پذير در رشتههاي مختلف هستند، در صورتي كه يك يا چند شركت زير مجموعه اقدام به تجديد ارزيابي كند، تلفيق اطلاعات مبتني بر بهاي تمام شده تاريخي و تجديد ارزيابي، قابليت مقايسه اطلاعات حسابداري را كم رنگ كرده و تجديد ارزيابي كه با هدف اينكه اطلاعات حسابداري به واقعيتهاي اقتصادي نزديك شود تا تصميم گيرندگان مختلف درباره واحد اقتصادي بتوانند با اتكاي بر آنها آگاهانه تر تصميم بگيرند، ميسر نباشد. بنابراين افزايش سرمايه بدين طريق كيفيت اطلاعات مالي را تضعيف و تصميمگيريها و قضاوتهاي آگاهانه را دشوارتر ميكند. 7- با توجه به اينكه بخش عمده داراييهاي ثابت شركتهاي توليدي، ماشينآلات و تجهيزات و خطوط توليد است كه بيشتر از طريق گشايش اعتبار و با نرخ ارز متفاوت خريداري شده است و به دليل نامشخص بودن مباني ارزيابي و بالا رفتن نرخ ارز در بازار آزاد حدود 17 هزار ريال براي هر دلار و نرخ رسمي ارز حدود 14 هزار ريال، استفاده از هركدام از نرخها به بهاي تمام شده متفاوتي منجر ميشود به ويژه براي بدست آوردن ارزش جايگزيني مستهلك شده. 8- در مواردي كه ارزش داراييهاي تجديد ارزيابي شده به شدت كاهش يابد يا اسقاط و از رده خارج شوند و مازاد تجديد ارزيابي به حساب سرمايه منتقل شده باشد، زيان حاصل بايد در دوره وقوع به هزينه منظور شود كه اين امر ارزيابي مديريت دورههاي مختلف را با نارسايي جدي مواجه خواهد ساخت، افزون بر آن در صورتي كه دارايي ارزيابي شده به فروش برسد، مبلغي موهوم به حساب سرمايه منتقل شده كه هيچ مابهازايي ندارد. 9- در شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار، شركت از زماني كه تجديد ارزيابي را انجام ميدهد تا زماني كه اضافه ارزش داراييها به سرمايه منتقل شود، به مدت زمان معقولي نياز دارد كه با توجه به تبصره 2 ماده 2 آييننامه تا تاريخ 30/7/1391 است كه در اين مدت سهام شركت مورد نقل و انتقال متعددي قرار ميگيرد، اين موضوع علاوه بر ايجاد مشكلات متعدد ميتواند زمينه سوء استفاده را فراهم سازد. 10- انتقال مازاد تجديد ارزيابي به سرمايه طبق ماده 2 آييننامه اجرايي در شركتهاي پذيرفته شده در بورس موجب ميشود، كه تغييرات متعددي در ارزش بازار سهام پديد آيد و گاه بازار را با مشكلات پيچيدهاي مواجه كند. براي مثال فرض ميشود كه تجديد ارزيابي منجر به مابهازايي معادل دو برابر سرمايه ثبت شده شركتي بشود، اگر اين مابهازاء به سرمايه منتقل شود، تعداد سهام سه برابر خواهد شد، حال اگر قيمت سهام در بازار مثلا 2700 ريال باشد، قيمت آن در بازار بورس به زير قيمت رسمي (1000 ريال) تنزل خواهد كرد و بديهي است كه چنين وقايعي بازار سرمايه را با مشكلات عمدهاي مواجه خواهد ساخت. 11- انتقال ارزش اسمي سهام ناشي از تجديد ارزيابي شركتهاي سرمايه پذيري كه در بورس پذيرفته شدهاند به شركتهاي سرمايهگذار ميتواند اطلاعات مربوط به سرمايهگذاريها را مخدوش كند. براي مثال فرض ميشود كه بر اثر تجديد ارزيابي تعداد سهام شركت سرمايهگذار با ارزش رسمي 1000 ريال، سه برابر شود، با فرض آنكه قيمت بازار اين سهم قبل از تجديد ارزيابي 2700 ريال باشد، بعد از افزايش تعداد سهام بر اثر انتقال مازاد به سرمايه، به حدود 900 ريال تنزل خواهد كرد، اين امر موجب ميشود كه ارزش ثبت شده سرمايهگذاري شركت سرمايهگذار10 درصد از ارزش بازار آن بيشتر باشد. 12- با توجه به اينكه در شرايط اقتصاد رقابتي بخش غيردولتي، قيمت فروش از طريق عرضه و تقاضاي بازار (كشش بازار) تعيين ميشود، افزايش بهاي تمام شده توليدات در اثر تجديد ارزيابي، نقش چنداني در افزايش بهاي فروش نداشته و باعث كاهش EPS شركتهاي بورسي، قطع ارتباط مبناي محاسبه ماليات با سود (به دليل عدم پذيرش هزينه استهلاك ناشي از تجديد ارزيابي) و در نتيجه كاهش ارزش بازار سهام ميشود. 13- هرچند مبلغ سرمايه شركتها يكي از معيارهاي اساسي براي دريافت تسهيلات مالي تلقي ميشود، اما درصورت انجام تجديد ارزيابي داراييها، بهاي تمام شده توليدات افزايش و به تبع آن نسبتهاي بازده دارايي و سودآوري كاهش قابل ملاحظهاي خواهد يافت كه باعث كاهش توان كسب سود مناسب از عمليات ميگردد كه به نوبه خود تامين مالي را با مشكل مواجه ميكند. با توجه به مطالب يادشده احتمالا هدف قانونگذار از جزء «ب» بند 78 قانون بودجه و آييننامه اجرايي آن موارد زير است: الف) افزايش سرمايه شركتهاي دولتي و خروج آنها از شمول ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت. ب) احتساب هزينه استهلاك داراييها به ارزشهاي جاري به منظور افزايش بهاي تمام شده توليدات و خدمات دولتي، با توجه به سوابق موجود در تجديد ارزيابي شركتهاي دولتي و افزايش بهاي برق پس از تجديد ارزيابي سال 1372. ج) احتمالا فرض شده است كه با افزايش بهاي داراييها در اثر تجديد ارزيابي، قيمتگذاري سهام شركتهايي كه خصوصيسازي ميشوند، منطقيتر و فروش سهام آنها با قيمتي بالاتر ممكن شود. *حسابدار رسمي و كارشناس رسمي دادگستري منبع :سایت جامعه حسابداران رسمی ایران...(بر گرفته از روزنامه دنیای اقتصاد).. برچسبها: تجدید ارزیابی |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه سوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 9:47 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
“ قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد” مصوب جلسه مورخ ۱۷/۲/۱۳۸۷ کمیسیون اجتماعی که با عنوان لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم و در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ ۲۹/۲/۱۳۸۷ مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت سه سال موافقت و مطابق اصل یکصد و دوازدهم (۱۱۲) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مجمع تشخیص مصلحـت نظام ارسال گردیده بود با اصـلاح و تأیید آن مجـمع در تاریخ ۷/۸/۱۳۹۰ به ریاست محترم جمهور ابلاغ گردید.
.
.
قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد
.
.
فصل اول ـ تعاریف و اشخاص مشمول
ماده۱ـ تعاریف:
الف ـ فساد در این قانون هرگونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی، جمعی یا سازمانی که عمداً و با هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذیرد یا ضرر و زیانی را به اموال، منافع، منابع یا سلامت و امنیت عمومی و یا جمعی از مردم وارد نماید نظیر رشاء ، ارتشاء ، اختلاس، تبانی، سوءاستفاده از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات، دریافت و پرداختهای غیرقانونی از منابع عمومی و انحراف از این منابع به سمت تخصیصهای غیرقانونی، جعل، تخریب یا اختفاء اسناد و سوابق اداری و مالی
.
ب ـ مؤسسات خصوصی حرفهای عهدهدار مأموریت عمومی، مؤسسات غیردولتی میباشند که مطابق قوانین و مقررات، بخشی از وظایف حاکمیتی را بر عهده دارند نظیر کانون کارشناسان رسمی دادگستری، سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام مهندسی
.
ج ـ تحصیل مال نامشروع، موضوع ماده (۲) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام.
.
ماده۲ـ اشخاص مشمول این قانون عبارتند از:
الف ـ افراد مذکور در مـواد (۱) تا (۵) قانون مدیریت خدمات کشـوری مصوب ۸/۷/۱۳۸۶
ب ـ واحدهای زیر نظر مقام رهبری اعم از نظامی و غیرنظامی و تولیت آستانهای مقدس با موافقت ایشان
ج ـ شوراهای اسلامی شهر و روستا و مؤسسات خصوصی حرفهای عهدهدار مأموریت عمومی
د ـ کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی موضوع این قانون . . فصل دوم ـ تکالیف دستگاهها در پیشگیری از مفاسد اداری ماده۳ـ دستگاههای مشمول بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون و مدیران و مسؤولان آنها مکلفند: الف ـ کلیه قوانین و مقررات اعم از تصویبنامهها، دستورالعملها، بخشنامهها، رویهها، تصمیمات مرتبط با حقوق شهروندی نظیر فرآیندهای کاری و زمانبندی انجام کارها، استانداردها، معیار و شاخصهای مورد عمل، مأموریتها، شرح وظایف دستگاهها و واحدهای مربوط، همچنین مراحل مختلف اخذ مجوزها، موافقتهای اصولی، مفاصاحسابها، تسهیلات اعطائی، نقشههای تفصیلی شهرها و جداول میزان تراکم و سطح اشغال در پروانههای ساختمانی و محاسبات مربوط به مالیاتها، عوارض و حقوق دولت، مراحل مربوط به واردات و صادرات کالا را باید در دیدارگاههای الکترونیک به اطلاع عموم برسانند. ایجاد دیدارگاههای الکترونیک مانع از بهرهبرداری روشهای مناسب دیگر برای اطلاعرسانی به هنگام و ضروری مراجعین نیست. . ب ـ متن قراردادهای مربوط به معاملات متوسط و بالاتر موضوع قانون برگزاری مناقصات که به روش مناقصه، مزایده، ترک تشریفات و غیره توسط دستگاههای مشمول بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون منعقد میگردد و همچنین اسناد و ضمائم آنها و هرگونه الحاق، اصلاح، فسخ، ابطال و خاتمه قرارداد پیش از موعد و تغییر آن و نیز کلیه پرداختها، باید به پایگاه اطلاعات قراردادها وارد گردد. معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور موظف است حداکثر ظرف سه ماه پس از ابلاغ این قانون آییننامه اجرائی آن شامل ضوابط و موارد استثناء ، نحوه و میزان دسترسی عموم مردم به اطلاعات قراردادها را تهیه کند و به تصویب هیأت وزیران برساند و ظرف یک سال پایگاه اطلاعات قراردادها را ایجاد نماید. . تبصره۱ـ قراردادهایی که ماهیت نظامی یا امنیتی دارد و نیز مواردی که به موجب قوانین، افشاء اطلاعات آنها ممنوع میباشد و یا قراردادهای محرمانه از شمول این حکم مستثنی است. تشخیص محرمانه بودن قراردادهای مذکور بر عهده کارگروهی مرکب از معاونین وزراء اطلاعات و امور اقتصادی و دارایی و معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور و معاون دستگاه مربوط حسب مورد است. . تبصره۲ـ تأخیر در ورود اطلاعات مذکور در بندهای فوق یا ورود ناقص اطلاعات یا ورود اطلاعات بر خلاف واقع در پایگاههای مذکور تخلف محسوب میشود و متخلف به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمت در دستگاههای موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون محکوم میگردد. . ماده۴ـ به منظور پیشگیری از شکلگیری فساد طبق تعریف ماده (۱) این قانون، وزارت اطلاعات موظف است نقاط مهم و آسیبپذیر در فعالیتهای کلان اقتصادی دولتی و عمومی مانند معاملات و قراردادهای بزرگ خارجی، سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملی و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور در دستگاههای اجرائی را در صورت وجود گزارش موثق و یا قرائن معتبر مبنی بر تخلف یا سوء عملکرد، با کسب مجوز قضائی لازم پوشش اطلاعاتی کافی و مناسب بدهد. . تبصره۱ـ وزارت اطلاعات نیز در پروندههای فساد مالی کلان ضابطه قوه قضائیه محسوب میشود. تبصره۲ـ وزارت اطلاعات موظف به پشتیبانی از بانک اطلاعاتی موجود در دبیرخانه است. . ماده۵ ـ محرومیتهای موضوع این قانون و اشخاص مشمول محرومیت، اعم از حقیقی و یا حقوقی به قرار زیر است: الف ـ محرومیتها: ۱ـ شرکت در مناقصهها و مزایدهها یا انجام معامله یا انعقاد قرارداد با دستگاههای موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون با نصاب معاملات بزرگ مذکور در قانون برگزاری مناقصات مصوب ۲۵/۱/۱۳۸۳ ۲ـ دریافت تسهیلات مالی و اعتباری از دستگاههای موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون ۳ـ تأسیس شرکت تجاری، مؤسسه غیرتجاری و عضویت در هیأت مدیره و مدیریت و بازرسی هر نوع شرکت یا مؤسسه ۴ـ دریافت و یا استفاده از کارت بازرگانی ۵ ـ اخذ موافقتنامه اصولی و یا مجوز واردات و صادرات ۶ ـ عضویت در ارکان مدیریتی و نظارتی در تشکلهای حرفهای، صنفی و شوراها ۷ـ عضویت در هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری، انتظامی و انتصاب به مشاغل مدیریتی . ب ـ اشخاص مشمول محرومیت و میزان محرومیت آنان: ۱ـ اشخاصی که به قصد فرار از پرداخت حقوق عمومی و یا دولتی مرتکب اعمال زیر میگردند متناسب با نوع تخلف عمدی به دو تا پنج سال محرومیت به شرح زیر محکوم میشوند: ۱ـ۱ـ ارائه متقلبانه اسناد، صورتهای مالی، اظهارنامههای مالی و مالیاتی به مراجع رسمی ذیربط، به یکی از محرومیتهای مندرج در جزءهای (۱)، (۲) و (۳) بند (الف) این ماده و یا هر سه آنها ۲ـ۱ـ ثبت نکردن معاملاتی که ثبت آنها در دفاتر قانونی بنگاه اقتصادی، براساس مقررات، الزامی است یا ثبت معاملات غیرواقعی، به یکی از محرومیتهای مندرج در جزءهای (۱)، (۲) و (۶) بند (الف) این ماده یا جمع دو و یا هر سه آنها ۳ـ۱ـ ثبت هزینهها و دیون واهی، یا ثبت هزینهها و دیون با شناسههای اشخاص غیرمرتبط یا غیرواقعی در دفاتر قانونی بنگاه، به یکی از محرومیتهای مذکور در جزءهای (۱)، (۲) و (۵) بند (الف) این ماده و یا جمع دو یا هر سه آنها ۴ـ۱ـ ارائه نکـردن اسناد حسابداری به مراجع قانونی یا امحاء آنها قبل از زمان پیشبینی شده در مقررات، به یکی از محرومیتهای مندرج در جزءهای (۳) و (۶) بند (الف) این ماده یا هر دو آنها ۵ ـ۱ـ استفاده از تسهیلات بانکی و امتیازات دولتی در غیرمحل مجاز مربوط، به یکی از محرومیتهای مندرج در جزءهای (۱)، (۲)، (۴) و (۶) بند (الف) این ماده یا جمع دو یا بیشتر آنها ۶ ـ۱ـ استنکاف از پرداخت بدهی معوق مالیاتی یا عوارض قطعی قانونی در صورت تمکن مالی و نداشتن عذر موجه، به یکی از محرومیتهای مندرج در جزءهای (۱)، (۲)، (۳) و (۴) بند (الف) این ماده یا جمع دو یا بیشتر آنها . تبصره۱ـ اگر مرتکب، از کارکنان دستگاههای موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری باشد، به محرومیت مندرج در جزء (۷) بند (الف) نیز محکوم میشود. تبصره۲ـ حدنصاب مالی موارد مذکور برای اعمال محرومیت به تنهایی یا مجموعاً، معادل ده برابر نصاب معاملات بزرگ یا بیشتر موضوع قانون برگزاری مناقصات در هر سال مالی است. . ۲ـ محکومان به مجازاتهای قطعی زیر، در جرائم مالی عمدی تصریح شده در این قانون، به مدت سه سال از تاریخ قطعیت رأی، مشمول کلیه محرومیتهای مندرج در بند (الف) این ماده میشوند، مشروط بر اینکه در حکم قطعی دادگاه به محرومیتهای موضوع این قانون محکوم نشده باشند: ۱ـ۲ـ دو سال حبس و بیشتر ۲ـ۲ـ جزای نقدی به میزان ده برابر نصاب معاملات بزرگ و یا بیشتر، موضوع قانون برگزاری مناقصات ۳ـ۲ـ محکومان به مجازات قطعی دو بار یا بیشتر که مجموع مجازات آنان از جزءهای (۱ـ۲) و یا (۲ـ۲) بیشتر باشد. . ماده۶ ـ هیأتی مرکب از یک نفر قاضی به انتخاب رئیس قوه قضائیه، نماینده وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون ایران تشکیل میشود تا پس از رسیدگی و تشخیص موارد مطروحه درباره افراد مشمول ماده (۵) این قانون، گزارش مستدل و مستند خود را از طریق دبیرخانه برای رسیدگی به قوه قضائیه پیشنهاد و در غیر اینصورت پرونده را مختومه نماید. قوه قضائیه موظف است در شعبهای مرکب از سه نفر قاضی که توسط رئیس قوه قضائیه انتخاب میشوند با رعایت اصول آیین دادرسی به گزارشهای هیأت مذکور رسیدگی کند. حکم صادره از این دادگاه قطعی است. . تبصره۱ـ اگر متخلف برای تأمین حقوق دولتی یا عمومی یا حسن جریان امور، اقدامات مؤثری کرده باشد، دادگاه چه درباره موضوع تصمیمگیری کرده باشد و یا پرونده مفتوح باشد، میتواند مدت محرومیت را به حداقل یک سال کاهش دهد. اگر متهم از مراجع قضائی حکم برائت یا منع تعقیب دریافت کند، دبیرخانه برای رفع محرومیت اقدام میکند. تبصره۲ـ اگر شخص، مرتکب چند مورد از تخلفات موضوع ماده (۵) شده باشد، با توجه به نوع تخلفات، شخصیت مرتکب و اوضاع و احوال قضیه، به دو یا چند مجازات مذکور در بند (الف) ماده (۵) محکوم میشود و در هر صورت، مجازات، بیش از پنج سال محرومیت نیست. تبصره۳ـ دستگاههای نظارتی، بازرسان قانونی شرکتها و مؤسسات و وزارت امور اقتصادی و دارایی، موظفند تخلفات را به هیأت مذکور در صدر ماده اعلام کنند. تبصره۴ـ هیأت میتواند شعب متعدد با ترکیب مشابه صدر این ماده داشته باشد، تعداد، محل تشکیل هیأت، طرز تشکیل، اجرای تصمیمات مربوط به درج نام اشخاص در فهرست محرومیـت و یا خروج نام آنان و نیز نحوه دسترسی و سایر امور اجرائی، به موجـب آییننامهای اسـت که ظرف سه ماه تـوسط سازمان بازرسی کل کشـور با همـکاری سایر دستـگاههای مـذکور در این ماده تهـیه میشود و به تصـویب رئیس قوه قضائیه میرسد. تبصره۵ ـ اعمال محرومیتهای مذکور در ماده (۵) این قانون مانع رسیدگی بهتخلفات اداری و جرائم ارتکابی مرتکبین در مراجع ذیصلاح نیست و دستگاههای ذیربط نیز موظفند طبق مقررات، موضوعات مربوط به تأمین حقوق دستگاه خود را به نحو مؤثر و بدون وقفه پیگیری کنند. تبصره۶ ـ دبیرخانه و بانک اطلاعات مربوط، موضوع پایگاه اطلاعاتی فهرست محرومیت در محل سازمان بازرسی کل کشور تشکیل میشود. . ماده۷ـ دولت موظف است با همکاری سایر قوا به منظور فرهنگسازی و ارتقاء سلامت نظام اداری براساس منابع اسلامی و متناسب با توسعه علوم و تجربیات روز دنیا ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون «منشور اخلاق حرفهای کارگزاران نظام» را تدوین نماید. . تبصره ـ کلیه دستگاههای موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون مکلفند براساس وظایف و مأموریتهای خود در چهارچوب «منشور اخلاق حرفهای کارگزاراننظام» به تدوین «رفتار حرفهای و اخلاقی مقامات موضوع ماده (۷۱) قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر مدیران و کارکنان» خود اقدام نمایند. . ماده۸ ـ به منظور پیشگیری از شکلگیری فساد، تکالیف ذیل حسب مورد بر عهده معاونتهای برنامهریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور است: الف ـ به تدوین سیاستها و راهکارهای شفافسازی اطلاعات و استقرار و تقویت نظامهای اطلاعاتی و استانداردسازی امور و مستند نمودن فعالیتهای دستگاههای اجرائی برای ثبت و ضبط شفاف و جامع کلیه عملیات، اطلاعرسانی لازم به عموم مردم و همچنین تأمین نیازهای اطلاعاتی دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی کشور اقدام نماید. . ب ـ درباره آن دسته از فرآیندهای اداری از جمله نقل و انتقال اموال غیرمنقول، ثبت شرکتها و واحدهای تولیدی، اخذ مجوز مراحل مختلف صادرات و واردات و امور مربوط به اتباع بیـگانه که انجام آن به چـند سـازمان مربوط میگـردد، به ایـجاد و راهاندازی فرآیندهای مرتبط و مکانیزه به گونهای که نیاز به مراجعه اشخاص به ادارات مزبور بهحداقل کاهش یابد، اقدام نماید. . ج ـ ترتیباتی را اتخاذ نماید که ظرف یک سال پس از تصویب این قانون کلیه معاملات بزرگ مندرج در قانون مناقصات اشخاص مشمول بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) تنها با گشایش اعتبار ریالی از طریق نظام بانکی صورت گیرد. . ماده۹ـ وزارت امور اقتصادی و دارایی مکلف است: الف ـ در اجرای وظایف قانونی خود به اعمال نظارت بر فعالیتهای اقتصادی اشخاص حقیقی و حقوقی اقدام و هرگونه سوء جریان را به همراه پیشنهادهای اصلاحی به مراجع ذیربط منعکس نماید. . ب ـ ظرف حداکثر دو سال پس از تصویب این قانون نظام جامع اطلاعات مالیاتی و پایگاه اطلاعات چکهای بلامحل و سفتههای واخواستی و بدهیهای معوق به اشخاص مذکور در بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون را راهاندازی نماید. . ج ـ پایگاه اطلاعاتی رتبهبندی اعتباری اشخاص حقوقی و نیز تجار مذکور در قانون تجارت را راهاندازی نماید و آن را در دسترس مؤسسات اعتباری و اشخاص قرار دهد. . تبصره ـ آییننامه مربوط به نحوه رتبهبندی حدود دسترسی اشخاص و مؤسسات اعتباری و نحوه همکاری دستگاهها برای تحلیل اطلاعات پایگاه مذکور در بندهای (ب) و (ج) توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی و اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون ایران تهیه میشود و به تصویب هیأتوزیران میرسد. . د ـ ظرف یک سال پس از تصویب این قانون برنامه راهبردی مشخص در مورد بازارچههای مرزی، مناطق آزاد و ویژه تجاری و اقتصادی و اسکلههای خاص تدوین نماید و به تصویب هیأتوزیران برساند. . هـ ـ ظرف سه سال از تصویب این قانون قراردادهای تبادل اطلاعات مالیاتی، گمرکی و بورس را از طریق سازمان مالیاتی، گمرک جمهوری اسلامی ایران و سازمان بورس اوراق بهادار با سازمانهای متناظر در کشورهای دیگر منعقد نماید و اقدامات قانونی لازم را برای تصویب در مجلس شورای اسلامی بهعمل آورد. . ماده۱۰ـ وزارت کشور موظف است تمهیدات لازم را درباره توسعه و تقویت سازمانهای مردمنهاد در زمینه پیشگیری و مبارزه با فساد و سنجش شاخصهای فساد با رعایت مصالح نظام و در چهارچوب قوانین و مقررات مربوط فراهم آورد و گزارش سالانه آن را به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. . ماده۱۱ـ قوه قضائیه موظف است: الف ـ ظرف یک سال ضمن بازنگری قوانین جزائی مرتبط با جرائم موضوع این قانون و بررسی خلأهای موجود، لایحهای جامع با هدف پیشگیری مؤثر از وقوع جرم از طریق تناسب مجازاتها با جرائم، تدوین نماید و در اختیار دولت قرار دهد تا دولت با رعایت ترتیبات قانونی اقدام لازم را بهعمل آورد. . ب ـ ظرف یک سال لایحه جامعی به منظور رسیدگی به جرائم مربوط به مفاسد اقتصادی و مالی مدیران و کارکنان دستگاههای دولتی و عمومی که به سبب شغل و یا وظیفه مرتکب میشوند شامل تشکیلات، صلاحیتها، آییندادرسی و سایر موضوعات مربوط تهیه کند و به دولت ارائه دهد تا اقدامات قانونی را معمول دارد. . تبصره۱ـ تا زمان ایجاد تشکیلات مذکور در هر حوزه قضائی با توجه به حجم جرائم اقتصادی و مالی موضوع این قانون، شعبه یا شعبی در دادسراها و دادگاهها با رعایت صلاحیتهای قانونی برای رسیدگی به جرائم مذکور اختصاص دهد. قضات این شعب باید دورههای مصوب آموزشهای تخصصی را گذرانده باشند. . تبصره۲ـ شرایط قضات دادسرا و دادگاه و همچنین دورههای آموزشی تخصصی به موجب آییننامهای است که ظرف سه ماه توسط وزیر دادگستری تهیه میشود و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد. . ج ـ پایگاه اطلاعات مدیریت پروندههای مطروحه در دستگاه قضائی را ظرف دو سال راهاندازی نماید به گونهای که: ۱ـ نسخه الکترونیکی از اطلاعات، اسناد و پروندههای مطروحه حداکثر بیستوچهار ساعت پس از تولید یا دریافت در سامانه (سیستم) ثبت گردد. ۲ـ نوبتدهی رسیدگی به پروندهها توسط سامانه تولید شود و فرآیند رسیدگی بهپروندهها قابل ردیابی و پیگیری باشد. ۳ـ ثبت کلیه نامههای وارده و لوایح ارسالی به مراجع قضائی با احراز هویت اشخاص به صورت متمرکز در هر واحد قضائی امکانپذیر گردد. ۴ـ امکان ارسال یا تحویل نسخه الکترونیک کلیه اوراق پرونده که مطالعه آن برای اصحاب دعوا مطابق قوانین، مجاز شناخته شده است میسر گردد. ۵ ـ پایگاه اطلاعات آراء صادره قضائی را راهاندازی نماید. ۶ ـ خلاصه اطلاعات کلیه پروندههای مطروحه در محلی مشخص در قوه قضائیه متمرکز و سرویسدهی اطلاعات لازم به کلیه دستگاههای نظارتی امکانپذیر گردد. . تبصره ـ آییننامه این سـامانه و زمانبنـدی اجرای آن و نیز موارد استثناء شامـل مـوارد امنیتی، مـصادیق خلاف اخلاق، عـفت و نظـم عمومی و اخـتلافات خانوادگـی و نحـوه دستـرسی اشخـاص و دسـتگاههای نظارتی و سـایر موضوعات مرتبط، حداکـثر ظرف سه ماه توسط وزیر دادگستری تهیه میشود و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد. . د ـ ظرف سه سال لوایح معاضدت قضائی با اولویت کشورهای مهم طرف قرارداد تجاری با جمهوری اسلامی ایران را تهیه و جهت اقدام لازم قانونی به دولت ارسال نماید. قراردادهای دو جانبه باید حسب مورد حداقل یکی از موارد زیر را دربرگیرد: ۱ـ استرداد متهمان و مجرمان مفاسد مالی ۲ـ استرداد اموال و داراییهای نامشروع و حاصل از اقدامات مجرمانه ۳ـ تبادل اطلاعات درباره موارد اثبات شده یا در حال پیگیری در مورد مفاسد مالی . ماده۱۲ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موظف است: الف ـ ظرف دو سال نسبت به تکمیل و اجرای طرح حدنگاری (کاداستر) و سایر ترتیبات قانونی لازم اقدام و اطلاعات لازم را در پایگاه اطلاعاتی مربوط وارد نماید. حدود دسترسی اشخاص به این پایگاه را آییننامه اجرائی مشخص میکند. آییننامه اجرائی توسط وزارت دادگستری و با همکاری سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و وزارتخانههای اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تهیه میشود و بهتصویب رئیس قوه قضائیه میرسد. . ب ـ ظرف یک سال پایگاه اطلاعات اشخاص حقوقی را ایجاد نماید. تبصره۱ـ ورود اطلاعات پایگاه اطلاعاتی مذکور در بند (ب) راجع به آن دسته از اشخاص حقوقی که در سایر مراجع به ثبت رسیده یا میرسند حسب مورد بر عهده دستگاه ثبتکننده است. تبصره۲ـ آییننامه اجرائی بند (ب) و تبصره (۱) آن توسط وزارت دادگستری و با همکاری سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و وزارت کشور تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد. . ج ـ ظرف یک سال شبکه و پایگاه اطلاعاتی مشترک بین دفاتر اسناد رسمی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور را راهاندازی نماید، به نحوی که ثبت و تبادل کلیه وقایع دفاتر اسناد رسمی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از طریق نظام متمرکز مذکور تسهیل گردد. . . فصل سوم ـ تکالیف عمومی ماده۱۳ـ کلیه مسؤولان دستگاههای مشمول این قانون موظفند بدون فوت وقت از شروع یا وقوع جرائم مربوط به ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری، تبانی در معاملات دولتی، اخذ درصد (پورسانت) در معاملات داخلی یا خارجی، اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی، دخالت در معاملات دولتی در مواردی که ممنوعیت قانونی دارد، تحصیل مال نامشروع، استفاده غیرمجاز یا تصرف غیرقانونی در وجوه یا اموال دولتی یا عمومی و یا تضییع آنها، تدلیس در معاملات دولتی، اخذ وجه یا مال غیرقانونی یا امر به اخذ آن، منظور نمودن نفعی برای خود یا دیگری تحت هر عنوان اعم از کمیسیون، پاداش، حقالزحمه یا حقالعمل در معامله یا مزایده یا مناقصه و سایر جرائم مرتبط با مفاسد اقتصادی در حوزه مأموریت خود بلافاصله باید مراتب را به مقامات قضائی و اداری رسیدگیکننده به جرائم و تخلفات گزارش نمایند، در غیر این صورت مشمول مجازات مقرر در ماده (۶۰۶) قانون مجازات اسلامی میشوند. . تبصره ـ هر یک از کارکنان دستگاههای موضوع این قانون که در حیطه وظایف خود از وقوع جرائم مذکور در دستگاه متبوع خود مطلع شود مکلف است بدون اطلاع سایرین مراتب را به صورت مکتوب و فوری به مسؤول بالاتر خود و یا واحد نظارتی گزارش نماید در غیر این صورت مشمول مجازات فوق میشود. . ماده۱۴ـ بازرسان، کارشناسان رسمی، حسابرسان و حسابداران، ممیزین، ذیحسابها، ناظرین و سایر اشخاصی که مسؤول ثبت یا رسیدگی به اسناد، دفاتر و فعالیتهای اشخاص حقیقی و حقوقی در حیطه وظایف خود میباشند موظفند در صورت مشاهده هرگونه فساد موضوع این قانون، چنانچه ترتیباتی در قوانین دیگر نباشد، مراتب را به مرجع نظارتییا قضائی ذیصلاح اعلام نمایند. متخلفین به سه سال محرومیت یا انفصال از خدمت در دستگاههای مشمول این قانون و یا جزای نقدی به میزان دو تا ده برابر مبلغ معاملات بزرگ مذکور در قانون برگزاری مناقصات و نیز لغو عضویت در انجمنها، مؤسسات و اتحادیههای صنفی و حرفهای و یا هر دو مجازات محکوم میشوند. . ماده۱۵ـ مقامات، مدیران و سرپرستان مستقیم هر واحد در سازمانهای دولتی بند (الف) ماده (۲) این قانون به تناسب مسؤولیت و سرپرستی خود موظف به نظارت بر واحدهای تحت سرپرستی، پیشگیری و مقابله با فساد اداری، شناسایی موارد آن و اعلام مراتب حسب مورد به مراجع ذیصلاح میباشند. واحدهای حقوقی، بازرسی و حراست و حفاظت پرسنل دستگاههای مربوط موظف به پیگیری موضوع تا حصول نتیجه میباشند. . ماده۱۶ـ پس از راهاندازی هر یک از پایگاههای اطلاعات مذکور در این قانون چنانچه افرادی که مسؤول ارائه و ثبت اطلاعات میباشند در انجام وظایف خود قصور نمایند با آنان طبق قوانین و مقررات مربوط رفتار میشود. . ماده۱۷ـ دولت مکلف است طبق مقررات این قانون نسبت به حمایت قانونی و تأمین امنیت و جبران خسارت اشخاصی که تحت عنوان مخبر یا گزارشدهنده، اطلاعات خود را برای پیشگیری، کشف یا اثبات جرم و همچنین شناسایی مرتکب، در اختیار مراجع ذیصلاح قرار میدهند و به این دلیل در معرض تهدید و اقدامات انتقامجویانه قرار میگیرند، اقدام نماید. اقدامات حمایتی عبارتند از: . الف ـ عدم افشاء اطلاعات مربوط به هویت و مشخصات خانوادگی و محل سکونت یا فعالیت اشخاص مذکور، مگر در مواردی که قاضی رسیدگیکننده به لحاظ ضرورت شرعی یا محاکمه عادلانه و تأمین حق دفاع متهم افشاء هویت آنان را لازم بداند. چگونگی عدم افشاء هویت اشخاص یاد شده و همچنین دسترسی اشخاص ذینفع، در آییننامه اجرائی این قانون مشخص میشود. . ب ـ فراهم آوردن موجبات انتقال افراد مذکور با درخواست آنان به محل مناسب دیگر در صورتی که در دستگاههای اجرائی موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون شاغل باشند، دستگاه مربوط موظف به انجام این امر است و این انتقال نباید به هیچ وجه موجب تقلیل حقوق، مزایا، گروه شغلی و حقوق مکتسبه مستخدم گردد. . ج ـ جبران صدمات و خسارات جسمی یا مالی در مواردی که امکان جبران فوری آن از ناحیه واردکننده صدمه یا خسارت ممکن نباشد. در این صورت دولت جانشین زیاندیده محسوب میشود و میتواند خسارت پرداخت شده را مطالبه نماید. . د ـ هرگونه رفتار تبعیضآمیز از جمله اخراج، بازخرید کردن، بازنشسته نمودن پیش از موعد، تغییر وضعیت، جابهجایی، ارزشیابی غیرمنصفانه، لغو قرارداد، قطع یا کاهش حقوق و مزایای مخبر، گزارشدهنده و منبعی که اطلاعات صحیحی را به مقامات ذیصلاح قانونی منعکس مینمایند ممنوع است. . تبصره ـ اشخاص فوق در صورتی مشمول مقررات این قانون میشوند که اطلاعات آنها صحیح و اقدامات آنان مورد تأیید مراجع ذیصلاح باشد. نحوه اقدامات حمایتی، نوع آن و میزان جبران خسارت آنان، طبق مقرراتی است که توسط وزارت اطلاعات و با همکاری وزارت دادگستری و معاونتهای برنامهریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور تهیه میشود و اقدامات قانونی لازم برای تصویب در مجلس شورای اسلامی به عمل میآید. . ماده۱۸ـ هر نوع فعالیت اقتصادی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای کلیه دستگاههای مندرج در بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون که در وظایف و اختیارات قانونی آنها فعالیتهای اقتصادی پیشبینی نشده، ممنوع است. . ماده۱۹ـ نسخهای از پژوهشها و تحقیقات غیرمحرمانه که کلاً از محل بودجه عمومی تأمین اعتبار شده است باید به نحو مناسب در دسترس اشخاص قرار گیرد. . ماده۲۰ـ کلیه اشخاص مشمول بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون مکلفند ظرف دو سال پس از تصویب این قانون فرآیند امور مالی و مکاتبات اداری خود را مکانیزه نمایند. . ماده۲۱ـ کلیه اشخاص مشمول بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون موظفند فقط از نرمافزارهای مالی و اداری که در شورای عالی انفورماتیک به ثبت رسیده است استفاده نمایند. تبصره۱ـ خرید نرمافزارهای خارجی اعلامی از سوی شورای مزبور از شمول این ماده مستثنی است. تبصره۲ـ شورای عالی انفورماتیک باید قبل از ثبت هر نرمافزار از رعایت معیارها و استانداردهای مصوب اطمینان حاصل نماید. تبصره۳ـ کلیه اشخاص مشمول موظفند ظرف یک سال از تصویب این قانون نرمافزارهای مورد استفاده فعلی خود را با شرایط مزبور سازگار نمایند. . ماده۲۲ـ کلیه ذیحسابها، حسابداران و بازرسان قانونی اعم از اشخاص مذکور بندهای (الف)، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون و یا بخش خصوصی باید براساس نظر شورای عالی انفورماتیک از اصالت نرمافزارهای مورد استفاده در مجموعه خود اطمینان حاصل نمایند. . ماده۲۳ـ در صورتی که شرکتهای تولیدکننده نرمافزار برخلاف استانداردهای مصوب به تغییر در نرمافزار اقدام نمایند رتبهبندی آن شرکت به مدت سه سال لغو میشود و کلیه مسؤولان ذیربط به مدت پنج سال حق ثبت حقوق مادی و معنوی هیچ نرمافزاری را ندارند. هرگونه تغییر برخلاف استانداردها در نرمافزارهای مذکور ممنوع و مسؤولیت متوجه استفادهکننده است. . ماده۲۴ـ هرگونه اظهار خلاف واقع و نیز ارائه اسناد و مدارک غیرواقعی به دستگاههای مشـمول این قانون که موجب تضـییع حقوق قانونی دولت یا شـخص ثالث و یا فرار از پرداخت عوارض یا کسب امتیاز ناروا گردد، جرم محسوب میشود. چنانچه برای عمل ارتکابی در سایر قوانین مجازاتی تعیین شده باشد به همان مجازات محکوم میشود. در غیر این صورت علاوه بر لغو امتیاز، مرتکب به جزای نقدی معادل حقوق تضییعشده و نیز جبران زیان وارده با مطالبه ذینفع محکوم میگردد. هر یک از کارکنان دستگاهها که حسب وظیفه با موارد مذکور مواجه شوند مکلفند موضوع را به مقام بالاتر گزارش نمایند، مقام مسؤول درصورتی که گزارش را مقرون به صحت تشخیص دهد مراتب را به مرجع قضائی اعلام مینماید. متخلفین از این تکلیف به مجازات یک تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی و عمومی محکوم میشوند. . ماده۲۵ـ دستگاههای مذکور در بندهای (الف) ، (ب) و (ج) ماده (۲) این قانون موظفند به بازنگـری و مهندسی مجدد سامانه پاسخگویی به شکایات و مکانیزه نمودن آن به نحوی اقدام نمایند که دریافت شکایات به طور غیرحضوری توسط واحدهایی که مسؤولیت پاسخگویی و رسیدگی به شکایات مردم را دارند به واحد مربوطه در دستگاه منعکس گردد. واحد مزبور موظف است براساس زمانبندی تعیین شده به ارائه پاسخ به متقاضی یا شاکی اقدام نماید و درصورت عدم پاسخگویی در مهلت معین، موضوع در سلسله مراتب اداری تا بالاترین مقام دستگاه منعکس شود. واحدهای مزبور موظفند در صورت وارد نبودن شکایت، موضوع را به صورت مکتوب و با ذکر علت به شاکی اعلام نمایند. کلیه مراحل فوق باید حداکثر ظرف یک ماه از تاریخ وصول شکایت خاتمه یابد. عدم رسیدگی به شکایت یا عدم انـعکاس موضوع به مراجع ذیصلاح یا عدم پاسـخ مکتوب به شاکی در مهلت مذکور، تخلف محسوب و با مرتکبین طبق قوانین مربوطه برخورد میشود. . تبصره۱ـ سازمان بازرسی کل کشور مسؤول نظارت بر حسن اجراء این ماده است. تبصره۲ـ دستگاههای تحت نظر مقام رهبری و نیز دستگاههایی که در قانون اساسی برای آنان حکم خاص وجود دارد از شمول این ماده مستثنی میباشند. . ماده۲۶ـ درموارد زیر اشخاص تشویق میگردند: الف ـ مدیران، سرپرستان، کارکنان و یا اشخاصی که موفق به شناسایی، کشف و معرفی افراد متخلف مذکور در این قانون گردند، مشروط بر آن که تخلف یا جرم در مراجع صالح اثبات شود. ب ـ مدیران و کارکنان و اشخاص مشمول این قانون که در راهاندازی کامل پایگاه اطلاعاتی مکانیزه تلاش فوقالعاده داشته باشند. ج ـ هریک از اشخاص مشمول این قانون که موفق شوند در طول یک سال میزان سلامت اداری را براساس شاخـصهای موضوع بند (الف) ماده (۲۸) این قانون واحد تحت سرپرستی خود ارتقاء دهند. د ـ آییننامه اجرائی این ماده حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسـط معاونـتهای برنامهریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد. . تبصره ـ چنانچه اشخاص مشمول بند (د) ماده (۲) این قانون در جهت تحقق بندهایفوقالذکر اقدام نمایند براساس آئیننامه اجرائی این ماده مشمول تشویقات معنوی و مادی میشوند. . ماده۲۷ـ وظایف و تکالیف مقرر در این قانون نافی فعالیتهای ستاد مبارزه با مفاسد مالی که در اجراء فرمان مقام رهبری تشکیل شده است، نمیباشد. . ماده۲۸ـ شورای دستگاههای نظارتی موضوع ماده (۲۲۱) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه، موظف به اقدامات زیر است: الف ـ تهیه شاخصهای اندازهگیری میزان سلامت اداری در دستگاههای موضوع بندهای (الف)، (ج) و (د) ماده (۲) این قانون و اعلام عمومی آنها. ب ـ اندازهگیری میزان سلامت اداری به صورت کلی و موردی و اعلام نتیجه بررسی به مسؤولان و مردم حداکثر تا پایان شهریور ماه سال بعد. ج ـ بررسی اقدامات دستگاههای مشمول قانون از راه تهیه گزارش درباره عملکرد و اجرای برنامههای پیشگیرانه و مقابله با فساد، اعلام قوتها و ضعفها و ارائه پیشنهاد به دستگاههای مسؤول . تبصره ـ آییننامه اجرائی این ماده ظرف سه ماه از ابلاغ این قانون توسط شورا تهیه و به تصویب سران قوا میرسد. . ماده۲۹ـ دولت موظف است در بودجه سالانه کل کشور، اعتبارات مورد نیاز برای اجراء مقررات این قانون و اعتبارات لازم برای هزینههای قانونی طرح دعاوی جرائم موضوع این قانون و پیگیری آنها از قبیل هزینه دادرسی، کارشناسی و اجراء احکام را در دستگاههایاجرائی پیشبینی نماید. سایر دستگاههایی که از بودجه سالانه کل کشور استفاده نمینمایند موظفند هزینه مزبور را از محل بودجه خود تأمین نمایند. . ماده۳۰ـ شکایات و دعاوی مربوط به مبارزه با فساد مالی باید در مراجع قضائی و اداری خارج از نوبت رسیدگی شود. . ماده۳۱ـ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر نهادهای آموزشی و فرهنگی و تبلیغی موظفند در راستای اجراء برنامههای آموزش عمومی و اطلاعرسانی این قانون که از طریق ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی ابلاغ میگردد، اقدامات لازم را به عمل آورند. . ماده۳۲ـ مسؤولیت اجرای این قانون و مصوبات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در دستگاههای مشمول با وزیر و بالاترین مقام دستگاه ذیربط است و افراد یادشده مکلفند با اتخاذ تدابیر و ساز و کارهای مناسب، از حداکثر ظرفیت واحدها و بخشهای نظارتی و سایر بخشهای مربوط به کنترل اجرای این قانون استفاده نمایند. . ماده۳۳ـ آییننامه اجرائی این قانون، در غیر مواردی که تعیین تکلیف شده است، ظرف شش ماه توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور با همکاری معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور و وزارتخانههای اطلاعات، دادگستری و اموراقتصادی و دارایی تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد. . ماده۳۴ـ هرگونه افشاء اطلاعات پایگاههای اطلاعاتی دستگاههای مذکور برخلاف قوانین و مقررات، ممنوع است و متخلف به مجازات مندرج در قانون مجازات انتشار و افشاء اسناد محرمانه و سرّی دولتی مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۵۳ محکوم میگردد. . ماده۳۵ـ هـرگونه دسترسی غیرمـجاز به پایگاههای اطـلاعاتی موضوع این قانون ممنوع است و متخلف حسب مورد به مجازات حبس از شش ماه تا یک سال محکوم میشود. شروع به جرم مزبور نیز مشمول مجازات حبس از نود و یک روز تا شش ماه است. . قـانون فوق مـشتمل بر سـی و پـنج ماده و بیست و هـشت تبصره در جـلسه علنی روز یکشـنبه مورخ بیسـت و نهم اردیبهشـت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفـت مجلـس شـورای اسلامی اجرای آزمایشـی آن به مـدت سه سـال تصویـب و در تاریخ ۷/۸/۱۳۹۰ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخیص داده شد. رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی |
||
|
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۰ساعت 12:10 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394 ـ 1390) ..
فصل اول ـ فرهنگ اسلامی ـ ایرانی ماده1ـ دولت موظف است با همکاری سایر قوا « الگوی توسعه اسلامی ـ ایرانی» که مستلزم رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعهای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخصهای عدالت اجتماعی و اقتصادی باشد را تا پایان سال سوم برنامه تدوین و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. این الگو پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی مبنای تهیه برنامه ششم و برنامههای بعدی قرار میگیرد. تبصره ـ دبیرخانه تهیه این الگو در قوه مجریه مستقر خواهد بود و رؤسای قوای سهگانه کشور موظفند با اتخاذ سازوکارهای لازم در هر قوه به فرآیند تهیه آن کمک کنند. ماده2ـ دولت موظف است بر اساس نقشه مهندسی فرهنگی کشور و نظامنامه پیوست فرهنگی که تا پایان سال اول برنامه به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی میرسد نسبت به تهیه پیوست فرهنگی برای طرحهای مهم و جدید اقدام نماید. تبصره ـ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور که در این قانون به اختصار « معاونت» نامیده میشود، در ابتدای هر سال عناوین طرحهای مهم موضوع این ماده را تهیه و به دستگاههای ذیربط جهت اجراء ابلاغ مینماید. ماده3ـ به منظور تعمیق ارزشهای اسلامی، باورهای دینی و اعتلای معرفت دینی و تقویت هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و روحیه کار جمعی، ابتکار، ترویج فرهنگ مقاومت و ایثار، تبلیغ ارزشهای اسلامی و انقلاب اسلامی و گسترش خط و زبان فارسی، دولت مکلف است حمایتهای لازم را از بخش غیردولتی اعم از حقیقی و حقوقی در موارد زیر به عمل آورد: الف ـ برنامههای اجرائی دینی، مذهبی، هنری، فرهنگی، آموزشی و علمی ب ـ طراحی، تولید، توزیع، انتشار و صدور خدمات و محصولات فرهنگی، هنری، رسانهای، صنایع دستی و میراث فرهنگی ج ـ توسعه تولیدات و فعالیتهای رسانهای، فرهنگی و هنری دیجیتال و نرمافزارهای چند رسانهای و نیز حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی د ـ توسعه و راهاندازی مؤسسات، هیأتها و تشکلهای فرهنگی، هنری، رسانهای، دینی و قرآنی هـ ـ اقدام برای حذف اسامی لاتین از سردر اماکن عمومی، شرکتها و بستهبندی کالاهای غیرصادراتی تبصره1ـ دولت موظف است کلیه استانداردهای لازم برای خط و زبان فارسی و تاریخ هجری شمسی را حداکثر تا پایان سال اول تدوین نماید. تبصره2ـ طراحی، تولید، توزیع و صدور خدمات و محصولات فرهنگی، هنری و سینمایی، رسانهای، صنایع دستی که موجب ترویج فرهنگ برهنگی، بدحجابی و بیحجابی و ابتذال باشند، ممنوع است. ماده4ـ در اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت موظف است حداکثر تا پایان سال دوم برنامه، اسناد راهبردی توسعه حوزههای آموزش عمومی، تبلیغ و ترویج، پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور را براساس پیشنهاد شورای توسعه فرهنگ قرآنی تهیه و برای تصویب به هیأت وزیران تقدیم کند. ماده5 ـ به منظور تبیین مبانی اسلام ناب محمدی (ص) و فرهنگ غنی قرآن کریم، انقلاب اسلامی و اندیشههای دینی و سیاسی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و نیز شناساندن و معرفی فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی و گسترش خط و زبان و ادبیات فارسی به ویژه برای ایرانیان خارج از کشور، با تأکید بر تقریب مذاهب اسلامی و تقویت گفت و گو و همگرایی بین پیروان ادیان و نخبگان علمی و فکری جهان و توسعه ارتباط و همکاری با مراکز ایرانشناسی، اسلامشناسی و صیانت از مفاخر معنوی، فرهنگی و علمی « سند ملی توسعه روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سطح بینالملل» تا پایان سال اول برنامه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) با همکاری وزارت امور خارجه و سایر دستگاههای مرتبط، شورای عالی حوزه علمیه قم و جامعه المصطفی العالمیه تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده6 ـ به منظور توسعه فضاهای مذهبی فرهنگی و بهرهگیری بهینه از بقاع متبرکه، گلزار شهدا و اماکن مذهبی و تثبیت جایگاه مسجد به عنوان اصلیترین پایگاه عبادی و تربیتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ وزارت مسکن و شهرسازی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و شهرداریها موظفند در طراحی و اجرای طرحهای جامع تفصیلی شهری و هادی روستایی و شهرکها و شهرهای جدیدالاحداث، اراضی مناسبی را برای احداث مسجد و خانه عالم پیشبینی و پس از آمادهسازی، بدون دریافت هزینه و با حفظ مالکیت عمومی و دولتی در اختیار متقاضیان احداث مساجد قرار دهند. ب ـ مالکان اماکن تجاری، اداری و خدماتی جدیدالاحداث موظفند نمازخانه مناسبی را در اماکن مذکور احداث نمایند. تأیید نقشه مجتمعهای مذکور منوط به پیشبینی محل مناسب برای نمازخانه بر اساس دستورالعمل ابلاغی شورای عالی معماری و شهرسازی است. ج ـ سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و شهرداریها موظفند نسبت به احداث یا اختصاص فضای کافی و مناسب برای مسجد یا نمازخانه در پارکهای ملی و بوستانهای شهری اقدام نمایند. د ـ کلیه دستگاههای اجرائی، مراکز آموزشی، بیمارستانها و مراکز درمانی، مجموعههای ورزشی، مجتمعهای رفاهی، تفریحی و مجتمعهای تجاری اعم از دولتی یا غیردولتی، موظفند نسبت به احداث یا اختصاص و نگهداری فضای کافی و مناسب برای مسجد یا نمازخانه اقدام نمایند. هـ ـ وزارتخانههای راه و ترابری و نفت موظفند نسبت به احداث مسجد و نمازخانه در پایانههای مسافری و جایگاههای عرضه سوخت بینشهری و همچنین نگهداری و مدیریت مساجد و نمازخانههای مذکور از طریق بخش غیردولتی اقدام نمایند. و ـ به منظور ارتقاء کارکرد فرهنگی و هنری مساجد، برقراری عدالت فرهنگی و ترویج فرهنگ اسلامی و جذب جوانان و نوجوانان به مساجد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با رعایت موازین اسلامی ترتیبی اتخاذ نماید تا پایان برنامه حداقل یک چهارم مساجد شهری و روستاهای بالای هزار نفر جمعیت برخوردار از کانون فرهنگی و هنری باشند. ماده7ـ دولت به منظور زنده و نمایان نگه داشتن اندیشه دینی و سیاسی و سیره عملی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و برجسته کردن نقش آن به عنوان یک معیار اساسی در تدوین الگوی توسعه اسلامی ـ ایرانی و سیاستگذاریها و برنامهها و تسری آن به مجموعه ارکان نظام، از انجام پژوهشها و مطالعات بنیادی و کاربردی در عرصه فرهنگسازی، آموزشی و تأسیس رشتههای تخصصی لازم با تکیه بر علوم، فناوری و بهرهگیری مناسب از ظرفیت دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و پایاننامههای دورههای تحصیلات تکمیلی با موضوعاتی مرتبط با حضرت امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و ایثار و شهادت در داخل و خارج از کشور و تجهیز کتابخانههای عمومی کشور و کتابخانههای معتبر خارجی به آثار منتشر شده در این زمینه، در قوانین بودجههای سنواتی حمایت مالی مینماید. همچنین برای تشویق پدیدآورندگان آثار برتر علمی، فرهنگی، هنری و ادبی مرتبط و نیز چهرهها و شخصیتهای انقلابی و عدالتخواه در سطح جهان به ویژه افرادی که اقدامات مؤثر در جهت ترویج اندیشه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری انجام دهند با رعایت اصل یکصد و بیست و نهم (129) قانون اساسی نشان ملی حضرت امام (ره) و رهبری اعطاء نماید. ماده8 ـ به منظور توسعه انجمنها و قطبهای علمی حوزوی و دانشگاهی، کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره، دولت از توسعه آموزشها و پژوهشهای بنیادین کاربردی در حوزههای دین و نشر فرهنگ و معارف اسلامی و گرایشهای تخصصی مرتبط حمایتهای لازم را در ابعاد مالی، حقوقی به عمل آورد. ماده9ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور افزایش سرانه بهرهمندی اقشار مختلف مردم از فضاهای فرهنگی، هنری و ورزشی و ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه فعالیت فرهنگی و هنری اقدامهای زیر را انجام دهد: الف ـ حداکثر پنجاه درصد (50%) هزینه تکمیل مراکز فرهنگی، هنری، دینی و قرآنی دارای پیشرفت فیزیکی حداقل پنجاه درصد (50%) بخش غیردولتی و همچنین احداث اماکن ورزشی همجوار و متعلق به مساجد و کانونهای فرهنگی ورزشی جوانان بسیج را که تکمیل و بهرهبرداری از آنها برای استفاده عمومی ضروری است بر اساس آئیننامه مصوب هیأت وزیران به صورت کمک بلاعوض تأمین نماید. تبصره ـ در صورت تغییر کاربری اینگونه مراکز یا تغییر استفاده از عمومی به خصوصی، معادل ارزش کمکهای دولتی به قیمت روز از دریافتکنندگان این کمکها أخذ میشود. ب ـ از تأسیس شهرکهای سینمایی، تلویزیونی و رسانهای و اداره آنها حمایت مالی و حقوقی نماید. ماده10ـ دولت موظف است به منظور ساماندهی فضای رسانهای کشور، مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه و جرایم و ناهنجاریهای رسانهای، در چهارچوب سیاست و ضوابط مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و فراهم آوردن زمینه بهرهبرداری حداکثری از ظرفیت رسانهای اقدامات قانونی در موارد ذیل را انجام دهد: الف ـ تهیه و تدوین « نظام جامع رسانهها» تا پایان سال اول برنامه با رویکرد تسهیل فعالیتهای بخش غیردولتی ب ـ ارتقاء آگاهی، دانش و مهارت همگانی، تقویت رسانههای ماهوارهای و اینترنتی همسو و مقابله با رسانههای معارض خارجی ج ـ پیشنهاد، وضع و اجرای سـیاستها و مقررات مورد نیاز و ایجاد و تقویت سازوکارهای لازم برای ساماندهی، نظارت و پالایش محتوای دیداری، شنیداری و نوشتاری در فضای رسانهای کشور اعم از رسانههای مکتوب، دیداری، شنیداری، رقومی (دیجیتال)، مجازی و شبکههای ارتباطی غیرمکالماتی، شبکههای داده و ماهوارهای و سامانههای مخابراتی به شورای عالی انقلاب فرهنگی ماده11ـ سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مجاز است: الف ـ اقدامات قانونی در جهت امکان ایجاد مراکز فرهنگی و گردشگری و نحوه تأسیس مراکز تخصصی غیردولتی را در زمینه میراث فرهنگی از قبیل موزهها، مرمت آثار فرهنگی و تاریخی، کارشناسی اموال تاریخی و فرهنگی و همچنین مراکزی جهت نظارت بر مراکز اقامتی، پذیرایی، دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری با استاندارد لازم و شرایط سهل و آسان را فراهم نماید. ب ـ از راهاندازی موزههای تخصصی به ویژه موزههای دفاع مقدس و شهدا توسط مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی، تعاونی و بخش خصوصی حمایت مالی نماید. ج ـ از ایجاد مراکز حفظ آثار و فرهنگ سنتی عشایری و روستایی توسط بخش خصوصی و نهادهای عمومی غیردولتی و تعاونی با رعایت موازین اسلامی به منظور توسعه گردشگری آن مناطق حمایت مالی نماید. د ـ از مالکیت و حقوق قانونی مالکین بناها و آثار و اشیاء تاریخی منقول در جهت حفظ، صیانت و کاربرد مناسب آنها و اقدامات لازم جهت بیمه آثار فرهنگی، هنری و تاریخی حمایت مالی و معنوی نماید. هـ ـ آثار فرهنگی تاریخی و میراث معنوی حوزه فرهنگی ایران، موجود در کشورهای همسایه و منطقه و سایر کشورها به عنوان میراث فرهنگی را شناسایی و از آنها حمایت نماید. ماده12ـ دولت به منظور تعمیق ارزشها، باورها و فرهنگ مبتنی بر هویت اسلامی و ترویج سیره و سنت اهل بیت علیهمالسلام و استفاده بهینه از ظرفیت معنوی اماکن زیارتی به ویژه در شهرهای مقدس مشهد، قم و شیراز نسبت به انجام امور ذیل تا پایان برنامه اقدام مینماید: الف ـ شناسایی دقیق نیازها و مشکلات زائرین، برنامهریزی و تدوین ساز و کارهای لازم جهت ساماندهی امور زائرین و تأمین زیرساختهای لازم از طریق حمایت از شهرداریها و بخشهای غیردولتی ب ـ توسعه امکانات، فعالیتهای فرهنگی و خدمات زیارتی در قطبهای زیارتی و گردشگری مذهبی و فراهم نمودن زمینه زیارت مطلوب و اجرای پروژههای زیربنایی مورد نیاز در قالب بودجههای سنواتی ورزش ماده13ـ دولت مکلف است به منظور توسعه ورزش همگانی، قهرمانی و توسعه زیرساختهای ورزشی اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ اعتبارات تملک دارائیهای سرمایهای و هزینهای مورد نیاز را در ردیفهای مستقل در قالب بودجههای سنواتی منظور نماید. ب ـ اعتبار مورد نیاز برای پرداخت تسهیلات در قالب وجوه اداره شده، یارانه سود و کارمزد و یا کمکهای بلاعوض به متقاضیان بخش خصوصی و تعاونی برای احداث، توسعه و تکمیل واحدهای ورزشی را در ردیف مستقل بودجههای سنواتی پیشبینی نماید. تبصره ـ پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کل کشور به هر شکل به ورزش حرفهای ممنوع است. ماده14ـ وزارت جهاد کشاورزی موظف است اراضی ملی غیرکشاورزی به استثناء اراضی واقع در مناطق چهارگانه محیط زیست و خارج از حریم شهرها و محدوده روستاها را که مورد نیاز سازمان تربیت بدنی است، به منظور احداث و توسعه اماکن و فضاهای ورزشی تأمین و به طور رایگان به سازمان تربیت بدنی واگذار نماید. همچنین وزارت مذکور موظف است با تأیید سازمان تربیت بدنی، اراضی با شرایط فوق را که مورد نیاز بخش غیردولتی و تعاونی برای احداث اماکن ورزشی است به قیمت ارزش معاملاتی اعلامشده توسط وزارت امـور اقتصادی و دارائی با اولـویت به تعاونیهای ایثارگران واگذار نماید. تغییر کاربری این قبیل اراضی ممنوع است. فصل دوم ـ علم و فناوری ماده15ـ به منظور تحول بنیادین در آموزش عالی به ویژه در رشتههای علوم انسانی، تحقق جنبش نرمافزاری و تعمیق مبانی اعتقادی، ارزشهای اسلامی و اخلاق حرفهای و با هدف ارتقاء کیفی در حوزه دانش و تربیت اسلامی، وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مکلفند اقدامات زیر را انجام دهند: الف ـ بازنگری متون، محتوا و برنامههای آموزشی و درسی دانشگاهی مبتنی بر آموزهها و ارزشهای دینی و هویت اسلامی ـ ایرانی و انقلابی و تقویت دورههای تحصیلات تکمیلی با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای دانش بشری، با اولویت نیاز بازار کار ب ـ تدوین و ارتقاء شاخصهای کیفی به خصوص در رشتههای علوم انسانی به ویژه در رشتههای علوم قرآن و عترت و مطالعات میان رشتهای با بهرهگیری از امکانات و توانمندیهای حوزههای علمیه و تأمین آموزشهای مورد نیاز متناسب با نقش دختران و پسران ج ـ نهادینه کردن تجارب علمی و عملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با انجام فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و نظریهپردازی در حوزههای مرتبط د ـ همکاری با حوزههای علمیه و بهرهمندی از ظرفیتهای حوزه در عرصههای مختلف هـ ـ گسترش کرسیهای نظریهپردازی، نقد و آزاداندیشی، انجام مطالعات میان رشتهای، توسعه قطبهای علمی و تولید علم بومی با تأکید بر علوم انسانی با همکاری شورای عالی حوزه علمیه و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و ـ استقرار نظام جامع نظارت و ارزیابی و رتبهبندی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی بر اساس شاخصهای مورد تأیید وزارتخانههای مذکور منوط به عدم مغایرت با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی با هدف ارتقاء کیفیت آموزشی و پژوهشی تبصره ـ پس از استقرار نظام جامع نظارت و ارزیابی و تضمین کیفیت، هرگونه گسترش و توسعه رشتهها، گروهها و مقاطع تحصیلی موکول به رعایت شاخصهای ابلاغی از سوی وزارتخانههای ذیربط توسط دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی است. وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حسب مورد مجازند عملیات اجرائی سنجش کیفیت و رتبهبندی را بر اساس این نظام به مؤسسات مورد تأیید در بخش غیردولتی واگذار نمایند. ماده16ـ دولت مجاز است به منظور دستیابی به جایگاه دوم علمی و فناوری در منطقه و تثبیت آن تا پایان برنامه پنجم، اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ بازنگری آئیننامه ارتقاء اعضاء هیأت علمی به نحوی که تا پنجاه درصد (50%) امتیازات پژوهشی اعضای هیأت علمی معطوف به رفع مشکلات کشور باشد. برای تحقق این امر تمهیدات لازم برای ارتقاء هیأت علمی از جمله توسعه و تقویت دورههای تحصیلات تکمیلی، افزایش فرصتهای مطالعاتی اعضاء هیأت علمی در داخل و خارج از کشور و ایجاد مراکز تحقیقاتی و فناوری پیشرفته علوم و فنون در کشور، تسهیل ارتباط دانشگاهها با دستگاههای اجرائی از جمله صنعت فراهم خواهد گردید. ب ـ ایجاد ظرفیت لازم برای افزایش درصد پذیرفتهشدگان دورههای تحصیلات تکمیلی آموزش عالی، با ارتقاء کیفیت به گونهای که میزان افزایش ورود دانشآموختگان دوره کارشناسی به دورههای تحصیلات تکمیلی به بیست درصد (20%) برسد. ج ـ برنامهریزی و حمایت لازم برای تأمین هیأت علمی مورد نیاز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی به منظور ارتقاء شاخص نسبت عضو هیأت علمی تماموقت به دانشجو در تمامی دانشگاهها اعم از دولتی و غیردولتی به گونهای که تا پایان برنامه نسبت کل دانشجو به هیأت علمی تماموقت در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی غیردولتی به حداکثر چهل و در دانشگاه پیام نور به حداکثر دویست و پنجاه برسد. د ـ نسبت به ایجاد، راهاندازی و تجهیز آزمایشگاه کاربردی در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی، شهرکهای دانشگاهی، علمی، تحقیقاتی، شهرکهای فناوری، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد از طریق دستگاههای اجرائی و شرکتهای تابعه و وابسته آنها اقدام نماید. بخشی از نیروی پژوهشی این آزمایشگاهها میتواند توسط پژوهشگران دستگاه اجرائی یا شرکت، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تأمین گردد. دستگاههای اجرائی و شرکتها میتوانند بخشی از اعتبارات پژوهشی خود را از طریق این آزمایشگاهها هزینه نمایند. هـ ـ به منظور افزایش سهم تحقیق و پژوهش از تولید ناخالص داخلی به گونهای برنامهریزی نماید که سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی، سالانه به میزان نیمدرصد (5/0%) افزایش یافته و تا پایان برنامه به سه درصد (3%) برسد. در این راستا منابع تحقیقات موضوع این بند را هر سال در بودجه سنواتی در قالب برنامههای خاص مشخص نموده و نیز در پایان سال گزارش عملکرد تحقیقاتی کشور موضوع این بند را به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ارائه نمایند. و ـ وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظفند با همکاری سایر دستگاههای ذیربط ضمن اعمال اقدامات ذیل شاخصهای آن را پایش نموده و گزارش عملکرد سالانه را به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. 1ـ ارتقاء کمی و کیفی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بر اساس عدالت آموزشی و اولویتهای سند چشمانداز با رعایت سایر احکام این ماده 2ـ اصلاح هرم هیأت علمی تماموقت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اعم از دولتی و غیردولتی با فراهم آوردن بسترهای لازم و با تأکید بر شایستهسالاری 3ـ گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بینالمللی از طریق راهاندازی دانشگاههای مشترک، برگزاری دورههای آموزشی مشترک، اجرای مشترک طرحهای پژوهشی و تبادل استاد و دانشجو با کشورهای دیگر با تأکید بر کشورهای منطقه و جهان اسلام به ویژه در زمینههای علوم انسانی، معارف دینی و علوم پیشرفته و اولویتدار جمهوری اسلامی ایران بر اساس نقشه جامع علمی کشور با هدف توسعه علمی کشور و توانمندسازی اعضاء هیأت علمی 4ـ ایجاد هماهنگی بین نهادها و سازمانهای پژوهشی کشور جهت سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت کلان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری 5 ـ تدوین و اجرای طرح نیازسنجی آموزش عالی و پژوهشی در نخستین سال اجرای برنامه به منظور توسعه متوازن مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیردولتی با توجه به نیازها و امکانات 6 ـ استقرار نظام یکپارچه پایش و ارزیابی علم و فناوری کشور تحت نظر شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری با هماهنگی مرکز آمار ایران جهت رصد وضعیت علمی کشور در مقیاس ملی، منطقهای و بینالمللی و تعیین میزان دستیابی به اهداف اسناد بالادستی مبتنی بر نظام فراگیر و پویای آمار ثبتی و ارائه گزارش سالانه به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی 7ـ انجام اقدامات قانونی لازم برای تکمیل و اجرای نقشه جامع علمی کشور در راستای بند (11) سیاستهای کلی ابلاغی برنامه پنجم 8 ـ برنامهریزی برای تحقق شاخصهای اصلی علم و فناوری شامل سهم درآمد حاصل از صادرات محصولات و خدمات مبتنی بر فناوریهای پیشرفته و میانی، سرانه تولید ناخالص داخلی ناشی از علم و فناوری، تعداد گواهی ثبت اختراع، تعداد تولیدات علمی بینالمللی، نسبت سرمایهگذاری خارجی در فعالیتهای علم و فناوری به هزینههای تحقیقات کشور و تعداد شرکتهای دانشبنیان دولت موظف است به گونهای برنامهریزی نماید که تا پایان برنامه حداقل به جایگاه رتبه دوم در منطقه در این زمینه برسد. ماده17ـ دولت مجاز است به منظور توسعه و انتشار فناوری و حمایت از شرکتهای دانشبنیان اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ حمایت مالی از پژوهشهای تقاضا محور مشترک با دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری و حوزههای علمیه در موارد ناظر به حل مشکلات موجود کشور مشروط به این که حداقل پنجاه درصد (50%) از هزینههای آن را کارفرمای غیردولتی تأمین و تعهد کرده باشد. ب ـ حمایت مالی و تسهیل شکلگیری و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط خصوصی و تعاونی که در زمینه تجاریسازی دانش و فناوری به ویژه تولید محصولات مبتنی بر فناوریهای پیشرفته و صادرات خدمات فنی و مهندسی فعالیت میکنند و نیز حمایت از راهاندازی مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری از طریق بخش غیردولتی ج ـ حمایتهای قانونی لازم در راستای تشویق طرفهای خارجی قراردادهای بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی برای انتقال دانش فنی و بخشی از فعالیتهای تحقیق و توسعه مربوط به داخل کشور و انجام آن با مشارکت شرکتهای داخلی د ـ حمایت مالی از ایجاد و توسعه بورس ایده و بازار فناوری به منظور استفاده از ظرفیتهای علمی در جهت پاسخگویی به نیاز بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات هـ ـ حمایت مالی از پایاننامهها و رسالههای دانشجویی در راستای ارتقاء بهرهوری و حل مشکلات کشور و ـ تأمین و پرداخت بخشی از هزینه ثبت اختراعات، تولید دانش فنی و حمایت مالی از تولیدکنندگان برای خرید دانش فنی و امتیاز اختراعات تبصره1ـ دستگاههای اجرائی مکلفند امکانات و تجهیزات پژوهشی و تحقیقاتی، آزمایشگاهها و کارگاهها را با نرخ ترجیحی در اختیار مؤسسات و شرکتهای دانشبنیان مورد تأیید شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری در چهارچوب مصوبه هیأت وزیران قرار دهند. تبصره2ـ در راستای توسعه و انتشار فناوری به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود مالکیت فکری، دانش فنی و تجهیزاتی را که در چهارچوب قرارداد با دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و فناوری دولتی ایجاد و حاصل شدهاست به دانشگاهها و مؤسسات یادشده واگذار نمایند. تبصره3ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موظف است صرفاً پس از ارائه گواهی ممیزی علمی اختراعات از سوی مراجع ذیصلاح نسبت به ثبت اختراعات اقدام نماید. تبصره4ـ اعضاء هیأت علمی میتوانند با موافقت هیأت امناء همان دانشگاه نسبت به تشکیل مؤسسات و شرکتهای صددرصد (100%) خصوصی دانشبنیان اقدام و یا در این مؤسسات و شرکتها مشارکت نمایند. این مؤسسات و شرکتها برای انعقاد قرارداد پژوهشی مستقیم و یا غیرمستقیم با دستگاههای اجرائی، مشمول قانون منع مداخله کارکنان در معاملات دولتی و تغییرات بعدی آن نیستند. ماده18ـ دولت به منظور گسترش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران علمی و فناوری اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ ارتقاء منزلت اجتماعی از طریق فرهنگسازی ب ـ تسهیل در ارتقاء تحصیلی و ورود به رشتههای تحصیلی مورد علاقه در دورههای قبل و بعد از ورود به دانشگاه ج ـ اعطاء حمایتهای مالی و بورس تحصیلی از طریق وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بنیاد ملی نخبگان د ـ هدایت تحصیلی در زمینهها و رشتههای اولویتدار مورد نیاز کشور هـ ـ برقراری بیمه تأمین اجتماعی و بیمه پایه سلامت فرد و خانواده وی و ـ رفع دغدغه خطرپذیری مالی در انجام مراحل پژوهشی و امور نوآورانه ز ـ حمایت از تجاریسازی دستاوردهای آنان ح ـ تقویت ابعاد معنوی، بصیرتافزایی، خودباوری و تعلق ملی ط ـ ایجاد و تقویت مراکز علمی، تحقیقاتی و فناوری توانمند در تراز بینالمللی و با امکانات خاص در شاخههای مختلف علوم و فنون بنیادی و راهبردی با بهکارگیری نخبگان و دانشمندان در جهت خلق دانش، ایدههای نو و تبدیل علم به ثروت در طول برنامه ی ـ ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای نخبگان و استعدادهای برتر متناسب با تخصص و توانمندیهای آنها و اولویتهای کشور با حمایت از سرمایهگذاریهای خطرپذیر جهت تبدیل دانش فنی به محصول قابل ارائه به بازار کار ک ـ ایجاد ساز و کارهای مناسب برای افزایش سهم مشارکت انجمنهای علمی، نخبگان و استعدادهای برتر در تصمیمسازیها و مدیریت کشور ل ـ ایجاد ساز و کار لازم برای مشارکت انجمنهای علمی، نخبگان و دانشمندان کشور در همایشها، کنفرانسها و مجامع علمی و پژوهشی بینالمللی و برتر جهان و بهرهگیری از توانمندیهای دانشمندان و نخبگان ایرانی در جهان و فراهم کردن فرصتهای مطالعاتی مناسب در داخل و خارج کشور م ـ تأمین و پرداخت بخشی از هزینههای ثبت جواز امتیاز علمی (patent) در سطح ملی و بینالمللی و ایجاد تمهیدات و تسهیلات لازم برای انتشار آثار مفید علمی آنان ماده19ـ الف ـ در راستای تحقق بند (8) سیاستهای کلی ابلاغی و با هدف ارتقاء کیفی سه حوزه دانش، مهارت و تربیت اسلامی به دولت اجازه داده میشود برنامه تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش کشور را در چهارچوب قوانین موضوعه و با رعایت اولویتهای ذیل تدوین نماید و پس از تصویب در هیأت وزیران به اجراء درآورد: 1ـ تحول در برنامههای آموزشی و پرورشی و درسی جهت کسب شایستگیهای مورد نیاز فرد ایرانی توسط دانشآموختگان دوره آموزش عمومی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و نیازسنجی و به کارگیری فناوری 2ـ هدایت تحصیلی بر اساس علایق و ویژگیهای دانشآموزان، توسعه حرفهای و سرمایه انسانی مورد نیاز کشور 3ـ اصلاح نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی با تأکید بر رویکرد ارزشیابی برای تحقق فرآیند یاددهی ـ یادگیری در کلیه دورههای تحصیلی و تحقق کامل این فرآیند تا پایان برنامه 4ـ بسترسازی و ایجاد انگیزه لازم برای ورود دانشآموزان مستعد به رشتههای علوم انسانی 5 ـ برنامهریزی برای برقراری توازن بین تعداد دانشآموزان در رشتههای مختلف تحصیلی متناسب با نیازهای جامعه به تدریج و در طول برنامه و برقراری توازن تا پایان برنامه 6 ـ بسترسازی مناسب برای کسب حداقل یک شایستگی و مهارت با توجه به نیاز بازار کار تا پایان برنامه برای تمامی دانشآموزان دوره متوسطه نظری 7ـ استقرار نظام تضمین کیفیت جهت پایش، ارزشیابی، اصلاح و افزایش بهرهوری 8 ـ سنجش و ارتقاء صلاحیتهای حرفهای نیروی انسانی موجود و مورد نیاز آموزش و پرورش بر اساس شاخصهای آموزشی و پرورشی 9ـ ارائه برنامه جامع آموزش قرآن اعم از روانخوانی و فهم قرآن و برنامه تلفیقی قرآن، معارف اسلامی و عربی با اهداف قرآنی 10ـ برنامهریزی جهت تدوین برنامههای آموزشی ارتقاء سلامت جسمانی و روانی مبتنی بر آموزههای دینی و قرآنی 11ـ تقویت و گسترش نظام مشاوره دانشآموز و خانواده جهت تحقق سلامت روحی دانشآموزان 12ـ بهرهبرداری از اماکن ورزشی سازمان تربیت بدنی در ساعات بلااستفاده جهت ارتقاء سلامت جسمی دانشآموزان 13ـ افزایش سرانه فضاهای ورزشی دانشآموزان 14ـ بهکارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات در کلیه فرآیندها جهت تحقق عدالت آموزشی و تسهیل فرآیندهای موجود و ارائه برنامههای آموزشی و دروس دورههای تحصیلی به صورت الکترونیکی 15ـ ایجاد تعامل و ارتباط مؤثر با دیگر نظامهای آموزشی در کشور از جمله آموزش عالی به عنوان زیر نظام یک نظام واحد 16ـ ایجاد تعامل آموزشی سازنده با دیگر کشورها و مراکز بینالمللی مانند یونسکو، آیسسکو و یونیوک ب ـ دولت موظف است به منظور افزایش بهرهوری از طریق بهینهسازی در منابع انسانی و منابع مالی در وزارت آموزش و پرورش به نحوی اقدام نماید که در طول برنامه سهم اعتبارات غیرپرسنلی به پرسنلی افزایش یابد. ج ـ آموزش و پرورش مجاز است در حدود مقرر در اصل پانزدهم (15) قانون اساسی گویش محلی و ادبیات بومی را در مدارس تقویت نماید. د ـ وزارت آموزش و پرورش موظف است به منظور تضمین دسترسی به فرصتهای عادلانه آموزشی به تناسب جنسیت و نیاز مناطق به ویژه در مناطق کمتر توسعهیافته و رفع محرومیت آموزشی، نسبت به آموزش از راه دور و رسانهای و تأمین هزینههای تغذیه، رفت و آمد، بهداشت و سایر امور مربوط به مدارس شبانهروزی اقدام نماید. هـ ـ وزارت آموزش و پرورش مکلف است برای تأمین نیازهای ویژه و توانبخشی گروههای مختلف آموزشی اقدامات زیر را انجام دهد: 1ـ منعطفسازی مدارس و گسترش اجرای برنامههای تلفیقی و فراگیر 2ـ تدوین برنامههای جامع اطلاعرسانی جهت آگاهسازی و آموزش والدین کودکان با نیازهای خاص 3ـ تقویت طرح سنجش کودکان و افزایش امر مشاوره در این مدارس 4ـ توسعه مدارس استثنایی و کودکان با نیازهای خاص و فراهم آوردن شرایط و امکانات خاص لازم جهت توانمندسازی و افزایش مهارتهای مورد نیاز اینگونه آموزشپذیران و ـ سازمان صدا و سیما موظف است در راستای ترویج ارزشهای اسلامی ـ ایرانی، ارتقاء سطح فرهنگ عمومی و مقابله با ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی، تقویت و گسترش برنامههای آموزشی، علمی و تربیتی در شبکههای مرتبط به ویژه برای دانشآموزان و دانشجویان در جهت حمایت از تحول در نظام آموزش و پرورش و تقویت هویت ملی جوانان را در اولویت قرار دهد. ماده20ـ الف ـ به منظور زمینهسازی برای تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، دانشمدار، خلاق و کارآفرین، منطبق با نیازهای نهضت نرمافزاری، با هدف توسعه کمی و کیفی دولت مجاز است: 1ـ هزینه سرانه تربیت نیروی انسانی متخصص مورد تقاضای کشور بر اساس هزینههای آموزشی و هزینههای خدمات پژوهشی، تحقیقاتی و فناوری مورد حمایت را در چهارچوب بودجهریزی عملیاتی برای هر دانشگاه و مؤسسه آموزشی، تحقیقاتی و فناوری دولتی محاسبه و به طور سالانه تأمین کند. 2ـ حمایت مالی و تسهیل شرایط برای افزایش تعداد مجلات پژوهشی و ترویجی کشور در زمینههای مختلف علمی با حفظ کیفیت به گونهای که تا پایان برنامه تعداد مجلات و مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخلی نسبت به سال پایانی برنامه چهارم را حداقل به دو برابر افزایش دهد. همچنین تمهیدات لازم برای دسترسی به بانکهای اطلاعاتی علمی معتبر را فراهم نماید. 3ـ از ده دانشگاه برتر وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و پنج دانشگاه برتر وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که دارای عملکرد برجسته در راستای گسترش مرزهای دانش و فناوری هستند حمایت مالی و حقوقی و پشتیبانی ویژه نماید. 4ـ از انجمنهای علمی، حمایت مالی به عمل آورد. ب ـ دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی و فرهنگستانهایی که دارای مجوز از شورای گسترش آموزش عالی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر مراجع قانونی ذیربط میباشند بدون الزام به رعایت قوانین و مقررات عمومی حاکم بر دستگاههای دولتی به ویژه قانون محاسبات عمومی، قانون مدیریت خدمات کشوری، قانون برگزاری مناقصات و اصلاحات و الحاقات بعدی آنها و فقط در چهارچوب مصوبات و آئیننامههای مالی، معاملاتی و اداری ـ استخدامی ـ تشکیلاتی مصوب هیأت امناء که حسب مورد به تأیید وزراء علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و در مورد فرهنگستانها به تأیید رئیسجمهور میرسد، عمل مینمایند. اعضاء هیأت علمی ستادی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز مشمول حکم این بند هستند. حکم این بند شامل مصوبات، تصمیمات و آئیننامههای قبلی نیز میگردد و مصوبات یادشده مادام که اصلاح نگردیده به قوت خود باقی هستند. تبصره1ـ هرگونه اصلاح ساختار و مقررات مالی ـ اداری، معاملاتی، استخدامی و تشکیلاتی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و همچنین فرهنگستانهای تخصصی فقط مشمول مفاد این بند است. تبصره2ـ اعتبارات اختصاصیافته از منابع عمومی دولت به این مراکز و مؤسسات کمک تلقی شده و بعد از پرداخت به این مراکز به هزینه قطعی منظور و براساس بودجه تفصیلی مصوب هیأت امناء و با مسؤولیت ایشان قابل هزینه است. ج ـ معادل درآمدهایی که مؤسسات و مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری و فرهنگستانها در هر سال از محل تبرعات، هدایا و عواید موقوفات جذب مینمایند از محل درآمد عمومی نیز به عنوان اعتبارات تملک دارائیهای سرمایهای تأمین و محاسبه میگردد. د ـ به منظور افزایش کارآیی مأموریتهای اصلی دانشگاهها در امور آموزش، پژوهش و فناوری در هر سال حداقل بیست درصد (20%) از امور خدمات رفاهی دانشجویان از نظر ساختاری از بدنه دانشگاهها جدا و به بخش غیردولتی واگذار گردد. هـ ـ دولت مکلف است به منظور کاهش تصدیگری، جلوگیری از انجام امور موازی و تقویت نقش حاکمیتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وحدت رویه در سیاستگذاری و برنامهریزی، ارتقاء کمیت و کیفیت ارائه خدمات دانشجویی نسبت به ایجاد مدیریت واحد ساماندهی امور مربوط، بهرهگیری از مجموعه امکانات و توانمندیهای حقوقی، پرسنلی و اعتبارات صندوق رفاه دانشجویان، فعالیتهای امور ورزشی دانشجویان، اداره تربیت بدنی و معاونت دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، طی سال اول برنامه اقدام کند. و ـ اعتبارات هزینهای و تملک دارائیهای سرمایهای از محل بودجه عمومی دولت به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی و فرهنگستانها براساس ردیف مستقل در بودجه سنواتی آنها در قالب اعتبارات ملی اختصاص مییابد. ز ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور حمایت از دانشجویان دانشگاههای دولتی، آزاد اسلامی، علمی ـ کاربردی و پیام نور و آموزشکدههای فنی و حرفهای وابسته به وزارت آموزش و پرورش، مؤسسات آموزش عالی غیردولتی که دارای مجوز از یکی از وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری یا بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میباشند تسهیلات اعتباری به صورت وام بلندمدت قرضالحسنه در اختیار صندوق رفاه دانشجویان و یا سایر نهادهای ذیربط قرار دهد. ح ـ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجازند از ظرفیت مازاد بر سهمیه آموزش رایگان خود و یا ظرفیتهای جدیدی که ایجاد میکنند، بر اساس قیمت تمامشده یا توافقی با بخش غیردولتی و با تأیید هیأت امناء در مقاطع مختلف دانشجو بپذیرند و منابع مالی دریافتی را حسب مورد پس از واریز به خزانه کل به حساب درآمدهای اختصاصی منظور کنند. ط ـ به دانشگاهها اجازه داده میشود بخشی از ظرفیت آموزشی خود را از طریق پذیرش دانشجوی خارجی با دریافت شهریه تکمیل کنند. در موارد خاص به منظور ترویج ارزشهای اسلامی و انقلابی پذیرش دانشجوی خارجی با تصویب هیأت امناء بدون دریافت شهریه یا با تخفیف، مجاز است. ی ـ دانشگاههای کشور، حسب مورد به تشخیص وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تصویب شورای گسترش وزارتخانههای مربوط، میتوانند نسبت به تأسیس شعب در شهر محل استقرار خود یا دیگر شهرها و مناطق آزاد داخل کشور و نیز در خارج کشور به صورت خودگردان و با دریافت شهریه از داوطلبان اقدام کنند. ک ـ شهریه دانشجویان جانباز بیست و پنج درصد (25%) و بالاتر و فرزندان آنان، فرزندان شاهد، آزادگان و فرزندان آنان و دانشجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی از محل اعتبارات ردیف مستقل معاونت تأمین شود. تبصره1ـ پذیرش دانشجو در شعب دانشگاههای مذکور در داخل کشور خارج از آزمون سراسری انجام خواهد شد. ضوابط پذیرش دانشجو برای دوره کارشناسی توسط کارگروه موضوع ماده (4) قانون پذیرش دانشجو در دانشگاهها مصوب 16/8/1386 و برای دورههای تحصیلات تکمیلی با پیشنهاد دانشگاهها و حسب مورد با تأیید یکی از وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری یا بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین میشود. تبصره2ـ میزان شهریه دریافتی از دانشجویان با توجه به نوع رشته و سطح خدمات آموزشی، کمک آموزشی و رفاهی ارائهشده، توسط هیأت امناء دانشگاه تعیین و اعلام میشود. اجرای دورههای مشترک با دانشگاههای معتبر خارجی طبق ضوابط وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در اینگونه شعب بلامانع است. تبصره3ـ دولت مکلف است حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ درخواست داوطلب نسبت به اعطاء روادید (ویزا) و اجازه اقامت برای اعضاء هیأت علمی و دانشجویان خارجی این شعب دانشگاهی و جامعه المصطفی العالمیه اقدام کند. تبصره4ـ دانشجویان ایرانی این شعب دانشگاهی، همانند سایر دانشجویان از معافیت تحصیلی برخوردار خواهند بود. تبصره5 ـ نحوه پذیرش دانشجو موضوع بندهای (ح) و (ی) این ماده در مقاطع مختلف به پیشنهاد هیأت امناء دانشگاهها و مؤسسات یادشده و حسب مورد با تأیید وزارتخانههای ذیربط و با رعایت قانون پذیرش دانشجو در دانشگاهها مصوب 16/8/1386 خواهد بود. در مقاطع کارشناسی ارشد و بالاتر با استفاده از ظرفیتهای جدید از طریق امتحانات ورودی مؤسسات یادشده با در نظر گرفتن توان علمی داوطلبان با رعایت ضوابط سازمان سنجش آموزش کشور خواهد بود. تبصره6 ـ مدرک تحصیلی دانشجویان موضوع بندهای (ح) و (ی) این ماده با درج نوع پذیرش و محل تحصیل صادر میگردد. ل ـ حوزههای علمیه از تسهیلات، مزایا و امکاناتی که برای مراکز آموزشی و پژوهشی تعیینشده یا میشود، برخوردار هستند. ماده21ـ دولت مکلف است به منظور گسترش شایستگی حرفهای از طریق افزایش دانش و مهارت با نگرش به انجام کار واقعی در محیط، اصلاح هرم تحصیلی نیروی کار و ارتقاء و توانمندسازی سرمایههای انسانی، کاهش فاصله سطح شایستگی نیروی کار کشور با سطح استاندارد جهانی و ایجاد فرصتهای جدید شغلی و حرفهای برای جوانان و ارتقاء جایگاه آموزشهای فنی و حرفهای برای نظام آموزش فنی و حرفهای و علمی ـ کاربردی کشور اعم از رسمی، غیررسمی و سازماننایافته، ظرف یکسال از تاریخ تصویب این قانون در محورهای زیر سازوکارهای لازم را تهیه و با پیشبینی الزامات مناسب اجراء کند: الف ـ استمرار نظام کارآموزی و کارورزی در آموزشهای رسمی متوسطه و عالی، غیررسمی فنی و حرفهای و علمی ـ کاربردی. ب ـ فراهمسازی ارتقاء مهارت در کشور از طریق اعطاء تسهیلات مالی با نرخ ترجیهی و تأمین فضاهای فیزیکی و کالبدی با شرایط سهل و زمینهسازی حضور فعال و مؤثربخش غیردولتی در توسعه آموزشهای رسمی و غیررسمی مهارتی و علمی ـ کاربردی کشور. ج ـ افزایش و تسهیل مشارکت بهرهبرداران از آموزش فنی و حرفهای در بخشهای دولتی و غیردولتی. د ـ هماهنگی در سیاستگذاری و مدیریت در برنامهریزی آموزشهای فنی و حرفهای کشور به عنوان یک نظام منسجم و پویا متناسب با نیاز کشور. هـ ـ کاربست چهارچوب صلاحیتهای حرفهای ملی به صورت منسجم برای ارتباط صلاحیتها، مدارک و گواهینامهها در سطوح و انواع مختلف در حوزه حرفه و شغل در جهت به رسمیت شناختن یادگیری مادامالعمر و تعیین شایستگیهای سطوح مختلف مهارتی. و ـ نیازسنجی و برآورد نیروی انسانی کاردانی موردنیاز و صدور مجوز لازم و حمایت به منظور تأسیس و توسعه مراکز آموزش دورههای کاردانی در بخش خصوصی و تعاونی و ایجاد ظرفیتهای مورد نیاز تا سال چهارم برنامه. ز ـ رتبهبندی مراکز آموزشهای فنی و حرفهای رسمی و غیررسمی بر اساس شاخصهای مدیریت اجرائی، فرآیند یاددهی ـ یادگـیری، نیروی انسانی، تحقـیق و توسعه منابع و شاخص پشتیبانی فراگیران. ماده22ـ دولت مکلف است مابهالتفاوت اعتبارات مصوب و اعتبارات تخصیصیافته با احتساب تعدیل سالهای اجرای طرح موضوع قانون اصلاح ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مصوب 30/1/1385 را برای بازسازی و مقاومسازی مدارس بدون استحکام از محل منابع عمومی و یا حساب ذخیره ارزی در قالب بودجه سنواتی حداکثر ظرف سه سال اول برنامه تأمین نماید. تبصره ـ دولت همچنین مکلف به تنظیم و اجرای سیاستهای حمایتی از خیرین مدرسهساز میباشد و باید معادل کمکهای تحققیافته آنان را جهت تکمیل پروژههای نیمهتمام در بودجه سنواتی منظور نماید. آییننامه اجرائی این ماده حداکثر ظرف دو ماه از تصویب برنامه توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. ماده23ـ از ابتدای برنامه دانشکدهها و آموزشکدههای فنی حرفهای وزارت آموزش و پرورش با کلیه امکانات، اموال منقول و غیرمنقول و نیروی انسانی و دارائیها و تعهدات و مسؤولیتها از وزارت مذکور منتزع و به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ملحق میگردد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مکلف است در مقاطع کاردانی پیوسته و کارشناسی ناپیوسته به پذیرش دانشجو در این دانشکدهها و آموزشکدهها اقدام نماید. تبصره ـ مبنای انتزاع و انتقال، دانشکدهها و آموزشکدههای فنی حرفهای است که در سال تحصیلی 1389ـ 1388 فعال بوده یا مجوز داشتهاند. فصل سوم ـ اجتماعی ماده24ـ به منظور ارتقاء شاخص توسعه انسانی به سطح کشورهایی با توسعه انسانی بالا و هماهنگی رشد شاخصهای آموزش، بهداشت و اشتغال در کشور، سند راهبردی « ارتقاء سطح شاخص توسعه انسانی» پس از تصویب هیأت وزیران اجراء میشود. ماده25ـ وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است حداکثر تا پایان سال اول برنامه، سند ملی کار شایسته را حسب مصوبات سازمان بینالمللی کار و حقوق کار و حقوق کارگران و کارفرمایان در جهت تثبیت حقوق بنیادین کار و برای بهبود روابط کارگر و کارفرما به شکل سهجانبه و با مشارکت تشکلهای کارگری و کارفرمایی تنظیم نماید.
بیمههای اجتماعی ماده26ـ به دولت اجازه داده میشود در راستای ایجاد ثبات، پایداری و تعادل بین منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی نسبت به اصلاح ساختار این صندوقها بر اساس اصول زیر اقدام قانونی را به عمل آورد. الف ـ 1ـ کاهـش وابستگی این صندوقها به کمک از محل بودجه عمومی دولت به استثناء سـهم قانونی دولت در حق بیمه در طول برنامه از طرق مختلف از جمله تنظیم عوامل مؤثر بر منابع و مصارف صندوقها منطبق بر محاسبات بیمهای، کاهش حمایتهای غیربیمهای صندوقها و انتقال آن به نهادهای حمایتی، تقویت سازوکارهای وصول به موقع حق بیمهها و تقویت فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری سودآور با اولویت سرمایهگذاری در بازار پول و سرمایه، به نحوی که سود سرمایهگذاری موردنظر کمتر از سود اوراق مشارکت بانکی نباشد. 2ـ انجام هرگونه فعالیت بنگاهداری جدید برای صندوقهای دولتی ممنوع است و موارد قبلی و موجود و نیز سهام مدیریتی که در ازاء مطالبات به صندوقها واگذار میشود باید طی برنامه زمانبندیشدهای که به تصویب هیأت وزیران میرسد تا پایان اجرای برنامه با رعایت مقررات به بخشهای خصوصی و تعاونی واگذار شود. 3ـ همچنین ایجاد هرگونه تعهد بیمهای و بار مالی خارج از ارقام مقرر در جداول قوانین بودجه سنواتی برای صندوقها ممنوع است. تعهدات تکلیفشده فقط در حدود ارقام مذکور قابل اجراء است. ب ـ استفاده از روشهای نوین در اداره و ارائه خدمات این صندوقها از طرق مختلف از جمله تجدیدنظر در ساختار بیمههای اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی و صندوقهای تابعه به ویژه صندوق بازنشستگی کشوری و اصلاح ساختار و تجهیز سایر صندوقهای وابسته به دستگاههای اجرائی بر اساس اساسنامه دولت به نحوی که بر کاهش هزینههای سرباری نیروی انسانی از منابع بیمه و کاهش تصدیگری تأکید نماید. تبصره ـ دولت مجاز است نسبت به شرایط احراز، زمان بهرهمندی، نظام امتیازبندی بازنشستگی (مشاغل غیرتخصصی) تعیین مشاغل سخت و زیانآور، میزان و ترکیب نرخ حق بیمه، افزایش سنواتی و چگونگی اصلاح ساختار صندوقها اقدام قانونی لازم را انجام دهد. ماده27ـ دولت مجاز است نسبت به برقراری و استقرار نظام جامع تأمین اجتماعی چند لایه با لحاظ حداقل سه لایه: ـ مساعدتهای اجتماعی شامل خدمات حمایتی و توانمندسازی ـ بیمههای اجتماعی پایه شامل مستمریهای پایه و بیمههای درمانی پایه ـ بیمههای مکمل بازنشستگی و درمان با رعایت یکپارچگی، انسجام ساختاری، همسویی و هماهنگی بین این لایهها در کشور اقدام نماید. آئیننامه اجرائی این ماده به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده28ـ الف ـ به منظور فراهم نمودن شرایط رقابتی و افزایش کارآمدی بیمههای اجتماعی و جلوگیری از ایجاد هرگونه انحصار یا امتیاز ویژه برای صندوقهای بازنشستگی اعم از خصوصی، عمومی، تعاونی و یا دولتی اجازه داده میشود صندوقهای بازنشستگی خصوصی با رعایت تضمین حقوق بیمهشدگان و بازنشستگان صندوق مربوطه حداقل به مدت ده سال بر اساس آئیننامهای که به تصویب هیأتوزیران میرسد ایجاد گردد. ب ـ کلیه بیمهشدگان به استثناء کادر نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات میتوانند با رعایت اصول و الزامات محاسبات بیمهای نسبت به تغییر صندوق بیمهای خود به سایر صندوقها از جمله صندوقهای موضوع بند (الف) این ماده اقدام نمایند. ضوابط تغییر صندوق و نقل و انتقال حق بیمه و سوابق بیمهای بین صندوقهای موضوع این بند در آئیننامه مربوطه تعیین میگردد. ج ـ صاحبان حرف و مشاغل آزاد مشمول قوانین و مقررات تأمین اجتماعی هستند. د ـ کلیه اتباع خارجی مقیم کشور، موظف به دارا بودن بیمهنامه برای پوشش حوادث و بیماریهای احتمالی در مدت اقامت در ایران میباشند. تعیین میزان تعرفه مطابق مقررات بر عهده بیمه مرکزی ایران است که به تأیید معاونت میرسد. ه ـ به منظور برقراری بیمه تکمیلی بازنشستگی، صندوقهای بیمه اجتماعی مجازند نسبت به افتتاح حسابهای انفرادی خصوصی جهت بیمهشدگان با مشارکت فرد بیمهشده اقدام نمایند. و ـ در صورتی که دریافتی ایثارگران مشمول صندوق تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی دیگری گردد، بازنشستگی در هر صندوق به طور مستقل انجام میگردد و با تحقق شرایط بازنشستگی ایثارگر در هر صندوق، از مستمری بازنشستگی آن صندوق بهرهمند میشود. ماده29ـ کلیه تصویبنامهها، بخشنامهها، دستورالعملها و همچنین تصمیمات و مصوبات هیأتهای امناء و مقامات اجرائی و مراجع قوهمجریه به استثناء احکام محاکم قضائی که متضمن بار مالی برای صندوقهای بازنشستگی یا دستگاههای اجرائی و دولت باشد در صورتی قابل اجراء است که بار مالی ناشی از آن قبلاً محاسبه و در قوانین بودجه کل کشور و یا بودجه سالانه دستگاه یا صندوق ذیربط تأمین اعتبار شده باشد. در غیر این صورت عمل مراجع مذکور در حکم تعهد زائد بر اعتبار است و مشمول پرداخت از سوی دستگاه یا صندوقهای مربوطه نخواهد بود. دستگاهها و صندوقهای مربوط مجاز بهاجرای احکام مقامات اجرائی و مراجع قوه مجریه که بار مالی آن تأمین نشده است، نیستند. اجرای احکام یادشده فقط در حدود منابع مذکور ممکن است در هر حال تحمیل کسری بودجه به دولت و دستگاههای اجرائی و صندوقها غیرقابل پذیرش میباشد. مسؤولیت اجرای این بند به عهده رؤسای دستگاهها و صندوقها و مدیران و مقامات مربوط است. ماده30ـ به کارکنان مشمول صندوقهای بازنشستگی اجازه داده میشود در صورت انتقال به سایر دستگاهها یا بازخریدی، اخراج، استعفاء و استفاده از مرخصی بدون حقوق بدون محدودیت زمان کماکان مشمول صندوق بازنشستگی خود باشند. در این صورت حق بیمه سهم بیمهشده و کارفرما به استثناء افراد منتقل شده به عهده بیمه شده است. ماده31ـ در صورتی که نرخ رشد حقوق و دستمزد اعلامشده بیمهشدگان در دو سال آخر خدمت آنها بیش از نرخ رشد طبیعی حقوق و دستمزد بیمهشدگان باشد و با سالهای قبل سازگار نباشد، مشروط بر آن که این افزایش دستمزد به دلیل ارتقاء شغلی نباشد صندوق بیمهای مکلف است برقراری حقوق بازنشستگی بیمهشده را بر مبنای میانگین حقوق و دستمزد پنج سال آخر خدمت محاسبه و پرداخت نماید. سلامت ماده32ـ الف ـ فعالیت شورای عالی سلامت و امنیت غذایی که برابر بند (الف) ماده (84) قانـون برنامه چهارم توسعه با ادغام شـورای غذا و تغذیه و شورای عالی سـلامت تشکیل شده است در مدت اجرای برنامه پنجم ادامه مییابد. تشکیلات و شرح وظایف شورای عالی سلامت و امنیت غذایی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تهیه میشود و پس از تأیید معاونت به تصویب هیأتوزیران میرسد. ب ـ استانداردهای ملی پیوست سلامت برای طرحهای بزرگ توسعهای با پیشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تأیید معاونت، تدوین و پس از تصویب شورای عالی سلامت و امنیت غذایی توسط معاونت برای اجراء ابلاغ میگردد. مصادیق طرحهای بزرگ توسعهای به پیشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تأیید معاونت مشخص میشود. ج ـ سامانه « خدمات جامع و همگانی سلامت» مبتنی بر مراقبتهای اولیه سلامت، محوریت پزشک خانواده در نظام ارجاع، سطحبندی خدمات، خرید راهبردی خدمات، واگذاری امور تصدیگری با رعایت ماده (13) قانون مدیریت خدمات کشوری و با تأکید بر پرداخت مبتنی بر عملکرد، توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال اول برنامه و حین اجراء باز طراحی میشود و برنامه اجرائی آن با هماهنگی معاونت در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی با اولویت بهرهمندی مناطق کمترتوسعهیافته به ویژه روستاها، حاشیه شهرها و مناطق عشایری به تصویب میرسد. سامانه مصوب باید از سال دوم اجرای برنامه عملیاتی گردد. د ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است حداکثر تا پایان سال اول برنامه نظام درمانی کشور را در چهارچوب یکپارچگی بیمه پایه درمان، پزشک خانواده، نظام ارجاع، راهنماهای درمانی، اورژانسهای پزشکی، تشکیل هیأتهای امناء در بیمارستانهای آموزشی و تمام وقتی جغرافیایی هیأتهای علمی و تعرفههای مربوطه و کلینیکهای ویژه و بیمههای تکمیلی تهیه و جهت تصویب به هیأتوزیران ارائه نماید. تبصره1ـ کلیه ارائهکنندگان خدمات بهداشتی و درمانی کشور اعم از دولتی و غیردولتی موظفند از خطمشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تبعیت نمایند. ارائهکنندگان خدمات بهداشتی و درمانی غیردولتی که تمایل به همکاری با سامانه جامع و همگانی سلامت را ندارند، طرف قرارداد نظام بیمه پایه و تکمیلی نبوده و از یارانهها و منابع عمومی کشور مرتبط با امور سلامت بهرهمند نمیشوند. تبصره2ـ پزشکانی که در استخدام پیمانی و یا رسمی مراکز آموزشی، درمانی دولتی و عمومی غیردولتی میباشند مجاز به فعالیت پزشکی در مراکز تشخیصی، آموزشی، درمانی و بیمارستانهای بخش خصوصی و خیریه نیستند. سایر شاغلین حرف سلامت به پیشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تصویب هیأتوزیران مشمول حکم این تبصره خواهند بود. دولت به منظور جبران خدمات این دسته از پزشکان تعرفه خدمات درمانی را در اینگونه واحدها و مراکز، متناسب با قیمت واقعی تعیین مینماید. پزشکان در صورت مأموریت به بخش غیردولتی از شمول این حکم مستثنی میباشند مشروط به اینکه تنها از یک محل به میزان بخش دولتی و بدون هیچ دریافتی دیگر، حقوق و مزایا دریافت نمایند. کارکـنان سـتادی وزارتخانههای بهداشـت، درمان و آموزش پزشـکی و رفـاه و تأمین اجتماعی و سازمانهای وابسته، هیأت رئیسه دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور، رؤسای بیمارستانها و شبکههای بهداشتی درمانی مجاز به فعالیت در بخش غیردولتی درمانی، تشخیصی و آموزشی نیستند و هرگونه پرداخت از این بابت به آنها ممنوع است. مسؤولیت اجرای این بند به عهده وزراء وزارتخانههای مذکور و معاونین مربوطه آنها و مسؤولین مالی دستگاههای مذکور است. تبصره3ـ ایجاد، توسعه و تغییر واحدهای بهداشتی ـ درمانی، تأمین و تخصیص و توزیع تجهیزات و ملزومات پزشکی، دندانپزشکی و آزمایشگاهی بر مبنای نیاز کشور در چهارچوب سطحبندی خدمات سلامت صورت میگیرد. ماده33ـ مشمولان وظیفه نیروهای مسلح مشغول به خدمت و بسیجیان فعال در صورت ازکارافتادگی یا فوت به لحاظ خدمتی یا غیرخدمتی از نظر ازکارافتادگی، بیمه عمر و حوادث تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح قرار میگیرند. ماده34ـ به منظور ایجاد و حفظ یکپارچگی در تأمین، توسعه و تخصیص عادلانه منابع عمومی سلامت: الف ـ دولت از بخشهای خصوصی و تعاونی برای ایجاد شهرکهای دانش سلامت، حمایت به عمل آورد. آئیننامه اجرائی این بند طی سال اول برنامه تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. ب ـ به منظور تحقق شاخص عدالت در سلامت و کاهش سهم هزینههای مستقیم مردم به حداکثر معادل سیدرصد (30%) هزینههای سلامت، ایجاد دسترسی عادلانه مردم به خدمات بهداشتی درمانی، کمک به تأمین هزینههای تحملناپذیر درمان، پوشش دارو، درمان بیماران خاص و صعبالعلاج، تقلیل وابستگی گردش امور واحدهای بهداشتی درمانی به درآمد اختصاصی و کمک به تربیت، تأمین و پایداری نیروی انسانی متخصص موردنیاز، ده درصد (10%) خالص کل وجوه حاصل از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها علاوه بر اعتبارات بخش سلامت افزوده میشود. دولت موظفاست اعتبار مزبور را هر سال برآورد و در ردیف خاص در لایحه بودجه ذیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منظور نماید تا برای موارد فوقالذکر هزینه گردد. ج ـ به منظور متناسبسازی کمیت و کیفیت نیروی انسانی گروه پزشکی با نیازهای نظام سلامت کشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است نیازهای آموزشی و ظرفیت ورودی کلیه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی علوم پزشکی اعم از دولتی و غیردولتی را متناسب با راهبردهای پزشک خانواده، نظام ارجاع و سطحبندی خدمات و نقشه جامع علمی کشور استخراج و اعمال کند. د ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است در سال اول برنامه فهرست مواد و فرآوردههای غذایی سالم و ایمن و سبد غذایی مطلوب برای گروههای سنی مختلف را اعلام کند. هـ ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است زمینه لازم برای توسعه طب سنتی و استفاده از داروها و فرآوردههای طبیعی و گیاهی را فراهم نماید. و ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است با همکاری وزارت جهاد کشاورزی مقدار مصرف مجاز سموم و کودهای شیمیایی برای تولید محصولات باغی و کشاورزی را مشخص نماید و عرضه محصولاتی که به صورت غیرمجاز از سموم و کودهای شیمیایی استفاده کردهاند را ممنوع نماید. وزارت جهاد کشاورزی موظف است ضمن اطلاعرسانی و فرهنگسازی در زمینه کاهش استفاده از سموم و کودهای شیمیایی امکان دسترسی مردم را به محصولاتی که از سلامت لازم برخوردارند فراهم آورد. ماده35ـ به منظور حفظ یکپارچگی در مدیریت دانش و اطلاعات حوزه سلامت اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با هدف ارائه خدمات الکترونیکی سلامت نسبت به استقرار سامانه پرونده الکترونیکی سلامت ایرانیان و سامانههای اطلاعاتی مراکز سلامت در هماهنگی با پایگاه ملی مرکز آمار ایران، سازمان ثبت احوال با حفظ حریم خصوصی و محرمانه بودن دادهها و با اولویت شروع از برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع اقدام نماید. کلیه مراکز سلامت اعم از دولتی و غیردولتی موظف به همکاری در این زمینه میباشند. ب ـ وزارت رفاه و تأمین اجتماعی با همکاری سازمانها و مراکز خدماتدرمانی و بیمهای حداکثر ظرف دو سال اول برنامه خدمات بیمه سلامت را به صورت یکپارچه و مبتنی بر فناوری اطلاعات در تعامل با سامانه « پرونده الکترونیکی سلامت ایرانیان» ساماندهی مینماید. کلیه واحدهای ذیربط اعم از دولتی و غیردولتی موظف به همکاری در این زمینه میباشند. ماده36ـ الف ـ به پزشکانی که در مناطق کمترتوسعهیافته به طور مستمر و حداقل دو سال متوالی در سامانه « خدمات جامع و هماهنگی سلامت» انجام وظیفه نمایند به پیشنهاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تأیید معاونت تسهیلات ویژه علاوه بر موارد موجود قانونی در مدت خدمت در مناطق یادشده پرداخت میشود. ب ـ سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بخش سلامت در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متمرکز میگردد. ماده37ـ برای پیشگیری و مقابله با بیماریها و عوامل خطرساز سلامتی که بیشترین هزینه اقتصادی و اجتماعی را دارند اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ فهرست اقدامات و کالاهای آسیبرسان به سلامت و داروهای با احتمال سوء مصرف توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و درصد عوارض برای این کالاها در ابتدای هر سال توسط کارگروهی با مسؤولیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و با عضویت وزارتخانههای امور اقتصادی و دارائی، بازرگانی، رفاه و تأمین اجتماعی و صنایع و معادن و معاونت تعیین و ابلاغ میشود. ب ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است اقدامات لازم برای درمان فوری و بدون قید و شرط مصدومین حوادث و سوانح رانندگی در همه واحدهای بهداشتی و درمانی دولتی و غیردولتی و همچنین در مسیر اعزام به مراکز تخصصی و مراجعات ضروری بعدی را به عمل آورد. برای تأمین بخشی از منابع لازم جهت ارائه خدمات تشخیصی و درمانی به مصدومین فوق معادل ده درصد (10%) از حق بیمه شخص ثالث، سرنشین و مازاد از شرکتهای بیمه تجاری اخذ و به طور مستقیم طی قبض جداگانه به حساب درآمدهای اختصاصی نزد خـزانهداری کل کشور به نام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واریز مـیگردد. توزیع این منابع توسط وزارتخانه مذکور با تأیید معاونت، بر اساس عملکرد واحـدهای فوقالذکر بر مبنای تعرفههای مصوب هـر سه ماه یک بار صـورت میگیرد. وزارت بهـداشت، درمان و آموزش پزشـکی موظف است هزینه کرد اعتبارات مذکور را هر شش ماه یک بار به بیمه مرکزی و معاونت گزارش نماید. ج ـ تبلیغ خدمات و کالاهای تهدیدکننده سلامت که مصادیق آن سالانه توسط کارگروه موضوع بند (الف) این ماده تعیین و اعلام میشود از سوی کلیه رسانهها ممنوع است. تبصره ـ عدم رعایت مفاد بند (ج) این ماده مستوجب جزای نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال با حکم مراجع ذیصلاح قضائی خواهد بود. در صورت تکرار برای هر بار حداقل بیست درصد (20%) به جریمه قبلی اضافه میشود. بیمه سلامت ماده38ـ به منظور توسعه کمی و کیفی بیمههای سلامت، دستیابی به پوشش فراگیر و عادلانه خدمات سلامت و کاهش سهم مردم از هزینههای سلامت به سیدرصد (30%) از طرق مختلف مانند اصلاح ساختار صندوقها، مدیریت منابع، متناسب نمودن تعرفهها، استفاده از منابع داخلی صندوقها و در صورت لزوم از محل کمک دولت در قالب بودجه سنواتی و در طول برنامه اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ دولت مکلف است ساز و کارهای لازم برای بیمه همگانی و اجباری پایه سلامت را تا پایان سال اول برنامه تعیین و ابلاغ نموده و زمینههای لازم را در قالب بودجههای سنواتی برای تحت پوشش قرار دادن آحاد جامعه فراهم نماید. ب ـ به دولت اجازه داده میشود بخشهای بیمههای درمانی کلیه صندوقهای موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی کشور را در سازمان بیمه خدمات درمانی ادغام نماید. تشکیلات جدید « سازمان بیمه سلامت ایران» نامیده میشود. کلیه امور مربوط به بیمه سلامت در این سازمان متمرکز میشود. اساسنامه سازمان بیمه سلامت ایران با پیشنهاد معاونت به تصویب هیأتوزیران میرسد. تبصره1ـ شمول مفاد این بند به صندوقهای خدمات درمانی نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات با اذن مقام معظم رهبری است. تبصره2ـ بیمارستانها و مراکز ملکی صندوق تأمین اجتماعی که درمان مستقیم را بر عهده دارند با حفظ مالکیت در اختیار صندوق مذکور باقی مانده و مطابق مقررات به سازمان بیمه سلامت ایران فروش خدمت خواهند نمود. تبصره3ـ با تغییر نام شورای عالی بیمه خدمات درمانی به شورای عالی بیمه سلامت کشور، ترکیب اعضاء، وظایف، اختیارات و مسؤولیتهای این شورا و دبیرخانه آن به پیشنهاد معاونت با تأیید هیأتوزیران به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد. تبصره4ـ دارائیها، تعهدات، اموال منقول و غیرمنقول، منابع انسانی، مالی و اعتباری، امکانات، ساختمان و تجهیزات مربوط به بخش بیمههای درمان به استثناء صندوق تأمین اجتماعی با تشخیص معاونت به سازمان بیمه سلامت ایران منتقل میگردد. اعتبارات مربوط به حوزه درمان نیز بر اساس عملکرد در قبال ارائه خدمات و محاسبه به عنوان بخشی از تعرفه استحقاقی در قالب بودجه سنواتی پیشبینی میگردد. تبصره5 ـ عقد قرارداد و هرگونه پرداخت مازاد بر تعرفه تعیینشده برای آن دسته از خدمات تشخیصی، بهداشتی و درمانی که در بسته بیمه پایه سلامت اعلام خواهد شد توسط شرکت بیمههای تجاری و سازمان بیمه سلامت ایران با اشخاص حقیقی و حقوقی تحت هر عنوان ممنوع است. پرداخت حق سرانه بیمه تکمیلی بر عهده افراد بیمهشده است. منظور از بیمه تکمیلی فهرست خدماتی است که در تعهد بیمه پایه سلامت نیست. ج ـ به دولت اجازه داده میشود متناسب با استقرار نظام ارجاع و پزشک خانواده خدمات بیمه پایه سلامت را برای عموم افراد کشور به صورت یکسان تعریف و تا پایان برنامه به تدریج اجراء نماید. د ـ حق بیمه پایه سلامت خانوار به شرح زیر، سهمی از درآمد سرپرست خانوار خواهد بود: 1ـ خانوارهای روستائیان و عشایر و اقشار نیازمند تحت پوشش نهادهای حمایتی و مؤسسات خیریه معادل پنج درصد (5%) حداقل حقوق و دستمزد مشمولان قانون کار در سالهای اول، دوم و سوم برنامه و شش درصد (6%) حداقل حقوق و دستمزد مشمولان قانون کار در سالهای چهارم و پنجم برنامه صددرصد (100%) حق بیمه اقشار نیازمند از بودجه عمومی دولت تأمین میشود. 2ـ خانوارهای کارکنان کشوری و لشکری شاغل و بازنشسته معادل پنج درصد (5%) حقوق و مزایای مستمر در سالهای اول، دوم و سوم برنامه و شش درصد (6%) حقوق و مزایای مستمر در سالهای چهارم و پنجم برنامه مشروط بر این که حداکثر آن از دو برابر حق بیمه مشمولین جزء (1) این بند تجاوز نکند. بخشی از حق بیمه مشمولین این جزء از بودجه عمومی دولت تأمین خواهد شد. 3ـ مشمولین تأمین اجتماعی مطابق قانون تأمین اجتماعی 4ـ سهم خانوارهای سایر اقشار متناسب با گروههای درآمدی به پیشنهاد شورای عالی بیمه سلامت و تصویب هیأتوزیران تبصره ـ دستگاههای اجرائی مکلفند حق بیمه پایه سلامت سهم کارمندان، بازنشستگان و موظفین را از حقوق ماهانه کسر و حداکثر ظرف مدت یک ماه به حساب سازمان بیمه سلامت ایران واریز نمایند. هـ ـ شورای عالی بیمه سلامت مکلف است هر ساله قبل از شروع سال جدید نسبت به بازنگری ارزش نسبی و تعیین تعرفه خدمات سلامت برای کلیه ارائهدهندگان خدمات بهداشت، درمان و تشخیص در کشور اعم از دولتی و غیردولتی و خصوصی با رعایت اصل تعادل منابع و مصارف و قیمت واقعی در جهت تقویت رفتارهای مناسب بهداشتی، درمانی و مبانی محاسباتی واحد و یکسان در شرایط رقابتی و بر اساس بند (8) ماده (1) و مواد (8) و (9) قانون بیمه همگانی خدمات درمانی اقدام و مراتب را پس از تأیید معاونت جهت تصویب به هیأتوزیران ارائه نماید. و ـ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مجاز است بدون تحمیل بار مالی جدید، نظارت بر مؤسسات ارائهدهنده خدمات سلامت را بر اساس استانداردهای اعتبار بخشی مصوب، به مؤسسات در بخش غیردولتی واگذار نماید. به نسبتی که نظارت به مؤسسات مذکور واگذار میشود منابع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آزاد میشود. بخشی از منابع مالی آزادشده مذکور در قالب موافقتنامه مبادلهشده با معاونت به دستگاه قابل پرداخت است. ز ـ سازمان بیمه سلامت ایران مکلف است با رعایت نظام ارجاع و سطحبندی خدمات بر اساس سیاستهای مصوب نسبت به خرید راهبردی خدمات سلامت از بخشهای دولتی و غیردولتی اقدام نماید. آئیننامه اجرائی این بند مشتمل بر اصلاح نظام پرداخت و فهرست خدمات مورد تعهد بیمه پایه سلامت ظرف یک سال توسط وزارتخانههای رفاه و تأمین اجتـماعی و بـهداشت، درمان و آموزش پزشکی و معاونت تهیه و به تصـویب هیأتوزیران میرسد. ح ـ به منظور ارتقاء شاخصهای سلامت و بهداشت در تولید و عرضه مواد غذایی و کاهش تصدیهای دولت، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی به عنوان سیاستگذار و ناظر عالی سلامت در کشور میتواند با همکاری بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران حداکثر تا پایان سال دوم برنامه، نظام نظارت و بیمه اجباری تضمین کیفیت تولید و عرضه مواد غذایی در اماکن مربوط را مبتنی بر آموزش و نظارت و بر اساس آئیننامهای که پس از تأیید معاونت به تصویب هیأتوزیران میرسد تدوین و تا پایان برنامه در شهرهای بالای یکصدهزار نفر جمعیت اجراء نماید. در این راستا دولت از توسعه فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی حمایت مینماید. برچسبها: قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایرا, 1394 ـ 1390 |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:52 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
حمایتی و توانمندسازی ماده39ـ به منظور توانمندسازی افراد و گروههای نیازمند به ویژه زنان سرپرست خانوار و معلولان نیازمند با تأکید بر برنامههای اجتماع محور و خانواده محور، با استفاده از منابع بودجه عمومی دولت و کمکهای مردمی اقدامات زیر توسط دولت انجام میشود: الف ـ طراحی نظام سطحبندی خدمات حمایتی و توانمندسازی متناسب با شرایط بومی، منطقهای و گروههای هدف حداکثر تا پایان سال اول برنامه و فراهم نمودن ظرفیتهای لازم برای استقرار نظام مذکور در طول برنامه ب ـ اجرای برنامههای توانمندسازی حداقل سالانه ده درصد (10%) خانوارهای تحت پوشش دستگاههای حمایتی به استثناء سالمندان و معلولین ذهنی، توانمندشده و خروج آنان از پوشش حمایتهای مستقیم ج ـ تأمین حق سرانه بیمه اجتماعی زنان سرپرست خانوار نیازمند، افراد بیسرپرست و معلولین نیازمند در طول سالهای اجرای برنامه د ـ معافیت افراد تحت پوشش سازمانها و نهادهای حمایتی از پرداخت هزینههای صدور پروانه ساختمانی، عوارض شهرداری و هزینههای انشعاب آب، فاضلاب، برق و گاز برای کلیه واحدهای مسکونی اختصاص یافته به آنها فقط برای یک بار ماده40ـ جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران مکلف است به منظور ارتقاء ظرفیتهای انسانی و زیرساختهای لازم برای بهبود وضعیت ایمنی در کشور اقدامات زیر را با همکاری دستگاههای اجرائی مرتبط انجام دهد: الف ـ تقویت، توسعه و آمادگی شبکه امداد و نجات کشور از طریق نیازسنجی، تهیه، تأمین و نگهداری اقلام امدادی مورد نیاز آسیبدیدگان، تجهیزات ارتباطی و مخابراتی و تجهیزات امداد و نجات اعم از زمینی، هوایی، دریایی به میزان استانداردهای تعیینشده توسط مراجع ذیصلاح کشور. ب ـ افزایش و گسترش آموزشهای همگانی و عمومی امداد و نجات در سراسر کشور. سرمایه اجتماعی، جوانان و خانواده ماده41ـ الف ـ دستگاههای اجرائی و مؤسسات عمومی غیردولتی ذیربط که از بودجه عمومی دولت استفاده میکنند، بر اساس منشور تربیتی نسل جوان و سند ملی توسعه و ساماندهی امور جوانان مصوب دولت ضمن ایجاد « برنامه ساماندهی امور جوانان» ذیل بودجه سنواتی خود از طریق ستاد ملی و استانی ساماندهی امور جوانان اقدامات لازم را جهت اجرائی شدن این اسناد در طول سالهای برنامه به عمل آورند. ب ـ دستگاههای اجرائی و مؤسسات عمومی غیردولتی ذیربط که از بودجه عمومی دولت استفاده میکنند، با همکاری سازمان ملی جوانان میزان تحقق شاخصهای مصوب شورایعالی جوانان را در خصوص اجرائینمودن « برنامه ساماندهی امور جوانان» مورد سنجش و پایش قرار دهند. ج ـ دولت لایحه ساماندهی تکالیف دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری را با هدف بازنگری و شفافسازی وظایف آنها در مواجهه با مسائل و چالشهای فراروی جوانان تهیه و در سال اول برنامه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. تبصره ـ آئیننامه اجرائی این ماده، منشور، سند ملی و لایحه موضوع بند (ج) توسط سازمان ملی جوانان و معاونت در سال اول برنامه تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. ماده42ـ دولت مجاز است خانوادههایی را که سرپرست آنها تحت پوشش هیچگونه بیمهای نیست، تحت پوشش مقررات عام تأمین اجتماعی قرار دهد. ماده43ـ به منظور ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره متناسب با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و با تأکید بر تسهیل ازدواج جوانان و تحکیم بنیان خانواده، تأسیس مراکز و ارائه هرگونه خدمات مشاورهای روانشناختی ـ اجتماعی نیازمند اخذ مجوز بر اساس آئیننامه مصوب هیأتوزیران است. ایثارگران ماده44ـ دولت به منظور استمرار، توسعه و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، در جهت حفظ کرامت ایثارگران با اولویت عرضه منابع مالی، فرصتها، امکانات و تسهیلات و امتیازات به ایثارگران، پدر، مادر، همسر و فرزندان شهداء و همچنین جانبازان، آزادگان و افراد تحتتکفل آنان، اقدامات زیر را انجام میدهد: الف ـ فرزندان شهداء از کلیه امتیازات و مزایای مقرر در قوانین و مقررات مختلف برای شخـص جانباز پنجاه درصد (50%) و بالاتر نیـز به استثناء تسـهیلات خودرو و حق پرستاری و کاهش ساعت کاری برخوردارند. امتیازات ناشی از این بند شامل وابستگان فرزند شهید نمیشود. ب ـ تأمین صددرصد (100%) هزینه درمانی ایثارگران شاغل و افراد تحت تکفل آنان بر عهده دستگاه اجرائی مربوطه و هزینه درمانی ایثارگران غیرشاغل و افراد تحت تکفل آنان بر عهده بنیاد شهید و امور ایثارگران است. ج ـ کلیه دستگاههای اجرائی موظفند بیست درصد (20%) اعتبارات فرهنگی خود را در چهارچوب موافقتنامه مبادلهشده با معاونت، صرف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نمایند. د ـ به منظور کاهش هزینههای مهندسی ساخت مسکن برای خانوادههای شهداء و ایثارگران، بنیاد شهید و امور ایثارگران مجاز است با رعایت قانون نظام مهندسی و مقررات ملی ساختمان، صددرصد (100%) هزینههای خدمات مربوطه را برای یک بار و حداکثر برای یکصدمتر مربع تأمین نموده و هزینه آن را در بودجه سنواتی پیشبینی نماید. هـ ـ بورس تحصیلی داخل و خارج کشور به جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر، آزادگان با حداقل پنج سال اسارت و فرزندان شهداء و در خصوص اعزام به خارج مشروط به شرایط علمی موضوع قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور اعطاء میشود. و ـ دستگاههای اجرائی موظفند حداقل بیست و پنج درصد (25%) نیاز استخدامی خود را از میان فرزندان شهداء و فرزندان جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر و فرزندان آزادگانی که حداقل پنج سال سابقه اسارت دارند بدون الزام به رعایت شرط سنی، تحصیلی و آزمونی تأمین و از ابتداء آنان را به صورت رسمی قطعی استخدام نمایند. پنج درصد (5%) سهمیه استخدامی به سایر جانبازان، آزادگان، رزمندگان و همسر و فرزندان آنان اختصاص مییابد. در مواردی که نیاز به تخصص دارد شرایط علمی لازمالرعایه است. ز ـ دانشگاهها و مراکز و مؤسسات آموزشی و پژوهشی و وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مکلفند حداقل ده درصد (10%) اعضای هیأت علمی مورد نیاز خود را از بین جامعة ایثارگران شامل رزمندگان با بیش از شش ماه حضور داوطلبانه در جبهه، جانبازان بالای بیست و پنج درصد (25%)، آزادگان بالای سه سال اسارت، فرزندان جانبازان بالای پنجاه درصد (50%)، فرزندان شهداء و فرزندان آزادگان با بیش از سه سال اسارت که دارای مدرک دکترای تخصصی مورد تأیید وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میباشند، حسب مورد از طریق استخدام و یا موافقت با انتقال کارکنان دیگر دستگاهها یا تبدیل وضعیت کارکنان غیر هیأت علمی تأمین و از ابتداء آنان را به صورت عضو هیأت علمی رسمی قطعی با احتساب سوابق آموزشی، پژوهشی و اجرائی مرتبط و تأثیر آن در پایه و مرتبه علمی بدون الزام به رعایت شرط سنی و آزمون استخدام نمایند. مسؤولیت اجرای این حکم به طور مستقیم بر عهده وزراء و رؤسای دستگاههای مذکور است. مقامات یادشده در این خصوص، خود مجاز به اتخاذ تصمیم میباشند. احکام و امتیارات این بند شامل اعضاء هیأت علمی فعلی دارای شرایط فوق نیز میشود. ح ـ دولت مکلف است به منظور حفظ کرامت و منزلت ایثارگران و رزمندگان معسر نسبت به تأمین معیشت و پوشش بیمهای آنان در قالب بودجه سنواتی اقدام نماید. ط ـ دولت نسبت به ساماندهی و برقراری مستمری بسیجیان و رزمندگان معسر دوران دفاع مقدس اعم از بسیجیان تحت فرماندهی سپاه پاسداران، کمیته انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی اقدام نماید. ی ـ سند راهبردی خدماترسانی به رزمندگان توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، بنیاد شهید و امور ایثارگران و معاونت تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. ک ـ آزادگانی که به دلیل استفاده از دو برابر شدن سابقه اسارت زودتر از خدمت سی سال بازنشسته شدهاند میتوانند با بازگشت به خدمت، سی سال خدمت خود را تکمیل نموده و سپس با لحاظ سوابق اسارت به بازنشستگی نائل آیند. ل ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است تا پایان برنامه، مسکن جانبازان پنجاه درصد (50%) و بالاتر، جانبازان بیست و پنج درصد (25%) تا پنجاه درصد (50%) را که حداقل دو سال سابقه حضور در جبهه داشتهاند و همچنین آزادگان و فرزندان شهداء و جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر فاقد مسکن را در صورتی که قبلاً از زمین یا مسکن دولتی استفاده نکردهاند تأمین نماید. م ـ جانبازانی که صورت سانحه و مدارک بالینی ندارند ولی از نظر کمیسیون پزشکی جانبازی آنان مورد تأیید میباشد متناسب با میزان جانبازیشان تحت پوشش بنیاد شهید قرار میگیرند. ماده45ـ ایثارگران و فرزندان شهداء برای یک بار از پرداخت مابهالتفاوت برای پانزده سال سنوات بیـمهای ناشی از انتقال سـوابق بیمهای از یک صنـدوق بیمه و بازنشستگی به صندوق دیگر بیمه و بازنشستگی که ناشی از تغییر دستگاه استخدامی است، معافند. این مبلغ به عنوان مطالبه صندوق منتقلالیه از دولت منظور و توسط دولت پرداخت و تسویه میشود. فصل چهارم ـ نظام اداری و مدیریت فناوری اطلاعات ماده46ـ به منظور بسط خدمات دولت الکترونیک، صنعت فناوری اطلاعات، سواد اطلاعاتی و افزایش بهرهوری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف است نسبت به ایجاد و توسعه شبکه ملی اطلاعات و مراکز داده داخلی امن و پایدار با پهنای باند مناسب با رعایت موازین شرعی و امنیتی کشور مناسب اقدام و با استفاده از توان و ظرفیت بخشهای عمومی غیردولتی، خصوصی و تعاونی، امکان دسترسی پرسرعت مبتنی بر توافقنامه سطح خدمات را به صورتی فراهم نماید که تا پایان سال دوم کلیه دستگاههای اجرائی و واحدهای تابعه و وابسته و تا پایان برنامه، شصت درصد (60%) خانوارها و کلیه کسب و کارها بتوانند به شبکه ملی اطلاعات و اینترنت متصل شوند. میزان پهنای باند اینترنت بینالملل و شاخص آمادگی الکترونیک و شاخص توسعه دولت الکترونیک باید به گونهای طراحی شود که سرانه پهنای باند و سایر شاخصهای ارتباطات و فناوری اطلاعات در پایان برنامه در رتبه دوم منطقه قرار گیرد. حمایت از بخشهای عمومی غیردولتی، خصوصی و تعاونی در صنعت فناوری اطلاعات کشور به ویژه بخش نرمافزار و امنیت باید به گونهای ساماندهی شود که سهم این صنعت در تولید ناخالص داخلی در سال آخر برنامه به دو درصد (2%) برسد. آئیننامه اجرائی این بند مشتمل بر حمایت از صنعت فناوری اطلاعات توسط وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات، صنایع و معادن و بازرگانی و معاونت ظرف شش ماه اول برنامه تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ب ـ کلیه دستگاههای اجرائی مکلفند ضمن اتصال به شبکه ملی اطلاعات و توسعه و تکمیل پایگاههای اطلاعاتی خود حداکثر تا پایان سال دوم برنامه بر اساس فصل پنجم قانون مدیریت خدمات کشوری اطلاعات خود را در مراکز داده داخلی با رعایت مقررات امنیتی و استانداردهای لازم نگهداری و بهروزرسانی نمایند و بر اساس آئیننامه اجرائی که در شش ماهه اول برنامه توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و وزارت اطلاعات و معاونت، تهیه و به تصویب هیأتوزیران خواهد رسید نسبت به تبادل و به اشتراکگذاری رایگان اطلاعات به منظور ایجاد سامانههای اطلاعاتی و کاهش تولید و نگهداری اطلاعات تکراری در این شبکه با تأمین و حفظ امنیت تولید، پردازش و نگهداری اطلاعات اقدام نمایند. قوهقضائیه از شمول این بند مستثنی است. ج ـ کلیه دستگاههای اجرائی مکلفند: 1ـ تا پایان سال دوم برنامه نسبت به ارسال و دریافت الکترونیکی کلیه استعلامات بین دستگاهی و واحدهای تابعه آنها با استفاده از شبکه ملی اطلاعات و رعایت امنیت اقدام نمایند. 2ـ تا پایان برنامه، خدمات قابل ارائه خود را به صورت الکترونیکی از طریق شبکه ملی اطلاعات عرضه نمایند و نیز کلیه خدمات قابل ارائه در خارج از محیط اداری خود و قابل واگذاری یا برونسپاری را به دفاتر پستی و پیشخوان خدمات دولت که توسط بخشهای غیردولتی اعم از خصوصی یا تعاونی ایجاد و مدیریت میشود، واگذار کنند. سایر دفاتر دایر فعلی دستگاههای مذکور که این نوع خدمات را ارائه میکنند باید به دفاتر پیشخوان دولت تغییر یابند. محدوده فعالیت و نهادهای مشمول و نیز ضوابط مربوط به دفاتر پیشخوان و خصوصیات اشخاص تشکیلدهنده و متصدیان آنها را قانون مشخص میکند. 3ـ دولت مجاز است تا پایان سال اول برنامه نقشه جامع دولت الکترونیک را به گونهای تهیه نماید که ارائه خدمات دولتی ممکن در پایان برنامه از طریق سامانه الکترونیکی انجام پذیرد. د ـ وزارت کشور (سازمان ثبت احوال) مکلف است با همکاری دستگاههای ذیربط همراه با تکمیل و اصلاح پایگاه اطلاعات هویتی به صورتی که شامل کلیه وقایع حیاتی نظیر تولد، ازدواج، طلاق، فوت و تغییرات مشخصات هویتی و صدور گواهی (امضاء الکترونیکی) و سایر کاربردها باشد، تا پایان برنامه نسبت به تأمین و صدور کارت هوشمند ملی چند منظوره برای آحاد مردم اقدام نماید. کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی مشمول مکلفند در ارائه خدمات خود به مردم از این کارت استفاده نمایند. آئیننامه اجرائی این بند شامل زمانبندی، مصادیق، موارد شمول، سطح دسترسی، میزان و نحوه أخذ هزینه صدور کارت و نحوه استفاده از آن توسط وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و کشور با هماهنگی معاونت تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. هـ ـ معاونت نسبت به ایجاد زیرساخت ملی دادههای مکانی (NSDI) در سطوح ملی تا محلی و تدوین معیارها و ضوابط تولید و انتشار آنها حداکثر تا پایان سال سوم برنامه اقدام نماید. تبصره ـ کلیه دستگاهها مکلفند اطلاعات پایهای مکانی خود را تولید و براساس دستورالعملی که توسط معاونت، تدوین و ابلاغ میشود، بر روی زیرساخت ملی دادههای مکانی قرار دهند. و ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است: 1ـ با همکاری و هماهنگی سازمان نقشهبرداری کشور و همکاری سایر دستگاههای ذیربط تا پایان برنامه نسبت به ایجاد پایگاه اطلاعات حقوقی املاک و تکمیل طرح حدنگاری (کاداستر) اقدام نماید. 2ـ در راسـتای توسـعه سامانه یکپارچه ثبـت اسناد رسـمی و امـلاک، نسبـت به الکترونیکی نمودن کلیه مراحل نقل و انتقالات، ثبت اسناد رسمی و املاک تا پایان سال دوم برنامه اقدام نماید. 3ـ نسبت به تکمیل پایگاه داده اطلاعات شرکتها و مؤسسات ثبتشده و براساس الگو و استانداردهای اعلامشده توسط معاونت با ذکر مشخصات سهامداران، اعضاء هیأتمدیره و شماره کدملی آنها و نیز شناسه یکتا و با قابلیت جستوجو و دسترسی همگانی تا پایان سال اول برنامه اقدام نماید. زـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و وزارت بازرگانی با همکاری سازمان امور مالیاتی مکلفند نسبت به گسترش سامانه الکترونیکی امن معاملات املاک و مستغلات در سطح کشور اقدام نمایند. کلیه دستگاههای اجرائی ذیربط موظف به همکاری برای اجرای کامل این سامانه میباشند. ح ـ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نسبت به ایجاد زیرساختهای لازم به منظور توسعه شبکه علمی کشور اقدام نماید. دانشگاهها، موسسات آموزشی، پژوهشی و فناوری موظفند ضمن اتصال به شبکه مزبور، محتوای علمی و امکانات نرمافزاری و سختافزاری خود را با حفظ مالکیت معنوی با رعایت استانداردهای لازم بر روی این شبکه قرار دهند. تبصره ـ حوزههای علمیه و بخشهای غیردولتی اعم از تعاونی و خصوصی در صورت تمایل به استفاده از شبکه علمی کشور موظف به رعایت مفاد این بند میباشند. ط ـ به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اجازه داده میشود با تصویب کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، مبالغی به عنوان حق امتیاز، خسارت و جریمه عدم انجام تعهدات مندرج در پروانههای صادره اخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور واریز نماید. وجوه مورد نیاز جهت توسعه زیرساختهای ارتباطی و فناوری اطلاعات مناطق کمتر توسعهیافته در قالب بودجه سنواتی تأمین میگردد. جریمه موضوع این بند و میزان آن در صورتی قابل وصول است که در ضمن عقد شرط شده باشد. ی ـ به دولت اجازه داده میشود مبالغ واریزی و پرداختـی از حسابهـای دولتـی را به نحوی ساماندهی نماید که با اولویت استفاده از کارتهای الکترونیکی و یا سایر دستگاهها و ابزار واسط الکترونیکی ـ رایانهای قابل رهگیری باشد. تبصره1ـ در اجرای احکام موضوع این ماده استفاده از منابع موجود دارای قابلیت، اولویت دارد. تبصره2ـ شبکه ملی اطلاعات (IP) کشور، شبکهای مبتنی بر قـرارداد اینترنت به همراه سوئیچها و مسیریابها و مراکز دادهای است به صورتی که درخواستهای دسترسی داخلی و أخذ اطلاعاتی که در مراکز داده داخلی نگهداری میشوند به هیچوجه از طریق خارج کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکههای اینترانت و خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود. تبصره3ـ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میتواند جهت ارزیابی شاخصها و وضعیت در ابعاد ملی، منطقهای و بینالمللی نظام پایش شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را تا پایان سال دوم برنامه تدوین نماید. کلیه دستگاههای اجرائی و مؤسسات غیردولتی موظف به ارائه اطلاعات و آمار موردنیاز و مرتبط، به این وزارتخانه هستند. گزارش میزان تحقق اهداف این ماده هرساله توسط این وزارتخانه به اطلاع مجلس شورای اسلامی میرسد. ماده47ـ نظر به اهمیت روزافزون توسعهبخش فضا و دستیابی به علوم و فناوریهای نوین در راستای تأمین نیازهای کشور به کاربرد و خدمات فضایی، دولت میتواند اقدامات زیر را به عمل آورد: الف ـ بسترسازی و انجام حمایتهای لازم به منظور ایجاد و توسعه زیرساختها و صنایع مرتبط با طراحی، ساخت، آزمایش، پرتاب و بهرهبرداری از سامانههای فضایی ماهواره، ماهوارهبر و ایستگاههای زمینی ب ـ حفظ و نگهداری از موقعیتهای مداری متعلق به جمهوری اسلامی ایران و پیشبینی تمهیدات لازم برای ایجاد زیرساختها و اجرای پروژههای ماهوارهای ملی در راستای حفظ نقاط یادشده ماده48ـ به منظور توسعه دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و عرضه خدمات الکترونیک و اصالت بخشیدن به اسناد الکترونیک و کاهش اسناد کاغذی اقدامهای زیر انجام میشود: الف ـ وزارت بازرگانی نسبت به توسعه مراکز صدور گواهی الکترونیکی و کاربرد امضاء الکترونیکی به نحوی اقدام مینماید که تا پایان سال سوم برنامه سامانههای خدماتی و تجاری الکترونیکی بتوانند از این ابزار استفاده نمایند. ب ـ سند الکترونیکی در حکم سند کاغذی است مشروط بر آن که اصالت صدور و تمامیت آن محرز باشد. ج ـ در هر موردی که به موجب قانون، تنظیم اوراق یا اسناد و همچنین صدور یا اعطاء مجوز، اخطار و ابلاغ، مبادله وجه و مانند آن ضروری باشد، انجام الکترونیکی آن با رعایت مفاد قانون تجارت الکترونیک مجاز بوده و کفایت مینماید. ماده49ـ به منظور توسعه و تقویت نظام بانکداری اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ استقرار کامل سامانه (سیستم) بانکداری متمرکز (Core Banking) و تبدیل کلیه حسابها اعم از سپرده اشخاص و تسهیلات به حسابهای متمرکز توسط بانکها با رعایت استانداردها و دستورالعملهای بانک مرکزی ب ـ ایجاد و بهرهبرداری مرکز صدور گواهی الکترونیک برای شبکه بانکی با همکاری مرکز صدور گواهی الکترونیکی کشور توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به منظور افزایش امنیت تبادل اطلاعات الکترونیکی تبصره ـ کلیه بانکها امکان استفاده از امضاء الکترونیکی را در تعاملات بانکی خود تسهیل نمایند. نظام اداری ماده50 ـ الف ـ هیأت وزیران به عنوان مرجع تصویب افزایش سالانه ضریب حقوق کارکنان مشمول و غیرمشمول قانون مدیریت خدمات کشوری (به نحوی که درج تفاوت تطبیق موضوع فصل دهم قانون مذکور مانع افزایش نباشد) و تصویب افزایش جداول و امتیازات و میزان فوقالعادههای موضوع فصل دهم قانون مذکور از جمله تسری فوقالعاده ایثارگری در مورد فرزندان شهدا حداکثر تا پنجاه درصد (50%) و تعیین عیدی و پاداش ششماهه فقط برای کارکنانی که به تشخیص دستگاه مربوط خدمات برجسته انجام دادهاند و تعیین موارد و سقف کمکهای رفاهی مستقیم و غیرمستقیم با رعایت ماده (125) قانون مدیریت خدمات کشوری، تعیین میگردد. مصوبات هیأت وزیران، شورای حقوق و دستمزد و شورای توسعه مدیریت در سقف اعتبارات مصوب مندرج در بودجههای سنواتی است. ب ـ استفاده از بودجه عمومی دولت و سایر منابع برای افزایش حقوق و مزایای کارکنان در مرحله تطبیق مشاغل عمومی، تخصصی و اختصاصی قوه مجریه با جداول مربوط، موکول به تعیین مشاغل مذکور و تصویب آن در شورای توسعه مدیریت خواهد بود. ج ـ به منظور رفع نابرابری و تبعیض بین بازنشستگان سنوات مختلف، اعمال احکام و جداول مواد (109) و (110) قانون مدیریت خدمات کشوری براساس ضریب مصوب دولت برای بازنشستگان با تصویب هیأت وزیران مجاز است. د ـ دولت مجاز است برنامه جامع بیمه بیکاری کارکنان رسمی و پیمانی و افراد طرف قرارداد با دستگاههای اجرائی را تصویب و با استفاده از منابع دستگاه اجرائی و دارنده ردیف و منابع حاصل از مشارکت بیمهشدگان از سال دوم برنامه اجراء نماید. هـ ـ به کارگیری افراد در قالب قرارداد کار معین (مشخص) یا ساعتی برای اجرای وظایف پستهای سازمانی فقط در سقف مقرر در قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز است. تمدید قراردادهای قبلی بلامانع است. و ـ انتقال کارکنان رسمی یا ثابت، مازاد دستگاههای اجرائی در سطح یک شهرستان بدون موافقت مستخدم با توافق دستگاههای ذیربط، انتقال به سایر شهرستانها باید با موافقت مستخدم صورت گیرد. ز ـ تفاوت تطبیق موضوع تبصره ماده (78) قانون مدیریت خدمات کشوری در محاسبه فوقالعادههای موضوع بند (9) ماده (68) قانون مذکور لحاظ نمیشود. ح ـ هرگونه پرداخت خارج از مقررات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری ممنوع است مگر در مورد فوقالعاده خاص شرکتهای دولتی و بانکها و بیمههای مشمول ماده (4) و قسمت اخیر ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری که طبق دستورالعمل مصوب کارگروهی مرکب از معاونت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایة انسانی رئیسجمهور و بالاترین مقام دستگاه متقاضی، اقدام میشود. ماده51 ـ هرگونه بهکارگیری نیروی انسانی رسمی و پیمانی، در دستگاههای اجرائی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ممنوع است. تبصره1ـ تعداد مجوزهای استخدامی برای هرسال در سقف اعتبارات مصوب در قانون بودجه با رعایت مفاد بند (ب) ماده (24) قانون مدیریت خدمات کشوری به پیشنهاد مشترک معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور و معاونت به تصویب شورای توسعه مدیریت میرسد. معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور، رئیس شورای مذکور و معاونت به عنوان عضو شوراهای موضوع قانون مدیریت خدمات کشوری تعیین میگردند. تبصره2ـ بند (ج) ماده (24) قانون مدیریت خدمات کشوری، مشاغل حاکمیتی، مناطق کمترتوسعهیافته و همچنین بند (ج) ماده (16) قانون برنامه پنجم که مشمول حکم بند(ب) ماده(20) این قانون است و اجرای قانون تعیینتکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب 15/7/1388 و اصلاحیههای بعدی آن از مفاد این ماده مستثنی است. ماده52 ـ سقف معافیت مالیاتی موضوع مواد (84) و (85) قانون مالیاتهای مستقیم در طول برنامه هرساله در بودجه سنواتی تعیین میشود. همچنین در ماده (85) قانون مذکور به جای عبارت « مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 12/6/1370» عبارت « وزارتخانهها و مؤسسات و سایر دستگاههای دولتی موضوع مواد (1) و (2) و قسمت اخیر ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و نیز سایر دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی کشور در صورت اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و اصلاحات و الحاقات بعدی آن، قضات، اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی و تحقیقاتی» جایگزین میشود. ماده53 ـ دولت مکلف است یک یا چند وزارتخانه را به نحوی در وزارتخانههای دیگر ادغام نماید که تا پایان سال دوم برنامه تعداد وزارتخانهها از بیست و یک وزارتخانه به هفده وزارتخانه کاهش یابد. وظایف و اختیارات وزارتخانههای جدید با پیشنهاد دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد. ماده54 ـ به منظور یکپارچهسازی، ساماندهی و رفع موازیکاری در نظام آماری کشور: الف ـ مرکز آمار ایران مرجع رسمی تهیه، اعلام و انتشار آمارهای رسمی کشور است. ب ـ مرکز آمار ایران حداکثر ظرف سال اول برنامه با همکاری دستگاههای اجرائی نسبت به تهیه برنامه ملی آماری کشور مبتنی بر فناوریهای نوین با رعایت استانداردها و ضوابط تولید و انتشار آمارهای رسمی، استقرار نظام آمارهای ثبتی و استقرار و تغذیه مستمر پایگاه اطلاعات آماری کشور اقدام نماید. این برنامه با پیشنهاد مرکز آمار ایران و تصویب شورای عالی آمار برای دستگاههای اجرائی لازمالاجراء است. ج ـ به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود در حدود وظایف قانونی خود و در چهارچوب ضوابط و استانداردهای مورد تأیید شورای عالی آمار نسبت به تولید آمار تخصصی حوزه مربوط به خود اقدام نمایند. نظارت بر حسن اجرای این ماده بر عهده معاونت و در صورت تفویض با معاون ذیربط آن (رئیس مرکز آمار ایران) است. ماده55 ـ به منظور ایجاد یکنواختی در امر تولید نقشه و اطلاعات مکانی در کشور، راهبری، هماهنگی و اقدامات موردنیاز در زمینه کلیه فعالیتهای مرتبط با نقشهبرداری و اطلاعات مکانی، عکسبرداری هوایی، تهیه و تولید نقشههای پوششی و شهری در مقیاسهای مختلف و نظارت بر آن در بخش غیرنظامی، برعهده سازمان نقشهبرداری کشور است. دستورالعملها و استانداردهای مربوطه توسعه معاونت تهیه و ابلاغ میگردد. ماده56 ـ به منظور حذف تشکیلات موازی، تمرکز ساخت و ساز ساختمانهای دولتی و عمومی قوه مجریه، ارتقاء کیفیت ساخت و ساز و نیز لزوم رعایت مقررات و ضوابط و استانداردها، دولت موظف است امور برنامهریزی، مطالعه، طراحی و اجرای ساختمانهای مزبور را در وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان مجری ساختمانها، تأسیسات دولتی و عمومی) متمرکز نماید. وزارتخانههای آموزش و پرورش و اطلاعات، نیروهای مسلح، سازمان انرژی اتمی و مواردی که به پیشنهاد معاونت به تصویب هیأت وزیران میرسد، از شمول این حکم مستثنی است. معاونت توسعه و سرمایة انسانی موظف است تا پایان سال اول برنامه نسبت به اصلاح ساختار دستگاههایی که به ساخت و ساز ساختمانهای عمومی دولتی میپردازند، اقدام نماید. ماده57 ـ جذب نیروی انسانی به صورت رسمی یا پیمانی در قوه مجریه با رعایت سقف اعتبارات و مجوزهای استخدامی به ترتیب با تشخیص و تأیید معاونت و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور موکول به آزمون عمومی است. تبصره1ـ ایثارگران و فرزندان شهداء مشمول قوانین و مقررات مربوط به خود میباشند. تبصره2ـ تبدیل وضعیت پیمانی به رسمی بدون نیاز به آزمون با رعایت سقف اعتبارات و مجوزهای استخدامی با تشخیص و تأیید معاونت و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور مجاز است. تبصره3ـ در دستگاههایی که از ادغام دو یا چند دستگاه تشکیل میشوند و نیز در موارد خاص با تصویب هیأت وزیران، رعایت سقف تعداد معاونتهای دستگاه، مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری ضروری نیست. ماده58 ـ حقالزحمه تشویقی مدیریت برای کارآیی و تولید محصول اعم از کالا یا خدمات یا فعالیت بیش از ارقام پیشبینیشده در تفاهمنامه مربوط در واحدهایی که براساس قیمت تمامشده و کنترل محصول و نتیجه در قالب تفاهمنامه به مدیران مربوط واگذار میشود، بر مبنای تحلیل منابع و مصارف و کارآیی واحد مربوط ظرف ده سال گذشته بدون رعایت محدودیتهای مقرر در قوانین و مقررات استخدامی پرداخت میگردد. اجرای این حکم در دستگاههای اجرائی ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری تنها در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت مجاز است. ماده59 ـ آن دسته از کارکنان دستگاهها که مشمول قانون تأمین اجتماعی میباشند از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن میشوند. کسانی که تا قبل از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری (1/1/1388) از فوقالعاده اضافهکار آنان کسور بازنشستگی کسر شده است، متناسب با مبلغ کسرشده، در پاداش پایانخدمت و حقوق بازنشستگی آنان محاسبه میگردد. در دستگاههایی که در آنها طرح طبقهبندی مشاغل کارگری در اجرای ماده (124) قانون مدیریت خدمات کشوری اجراء شدهاست، کارکنان مشمول قانون کار فقط از مزایای قانون کار استفاده مینمایند. ماده60 ـ تعیین و اعمال امتیازات شغل و شاغل و فوقالعادههای مربوط به ایثارگران (جانبازان، آزادگان، رزمندگان و فرزندان شهید و فرزندان جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر) و اجرای سایر احکام قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد آنان باید به گونهای صورت گیرد که دریافتی آنان بابت ایثارگری کاهش نداشته و امتیازات قانونی نظیر عدم نیاز به شرکت در آزمونهای استخدامی و شرط سنی و تحصیلی کماکان اجراء و اعمال گردد. تبصره ـ مناطق جنگزده موضوع بند (2) ماده (68) قانون مدیریت خدمات کشوری توسط هیأت وزیران تعیین میشود. ماده61 ـ به کارگران و کارکنان واحدهای مورد واگذاری، فقط برای یکبار سهام ترجیحی اعطاء میگردد. دولت مجاز است به دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی و صندوقهای بازنشستگی و کارکنان خود در ازاء مطالبات آنان با توافق آنها سهم یا سایر اموال و دارائیها را واگذار نماید. پرداخت مطالبات کارکنان دولت از طریق واگذاری سهام و بنگاهها و اموال و دارائیها به صندوقهای بازنشستگی و تعاونیها و دستگاههای اجرائی مذکور با رعایت تبصره (1) ماده (6) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل (44) نیز مجاز است. دستگاهها و صندوقهای مذکور موظفند اموال و سهامی را که در اجرای این حکم تملک مینمایند به بخش خصوصی یا تعاونی برابر قوانین و مقررات به نحوی واگذار نمایند که در هیچ مورد فعالیت سرمایهگذاری آنها به صورت بنگاهداری نباشد. ماده62 ـ در کلیه مواردی که فعالیت اشخاص حقیقی و حقوقی منوط به أخذ مجوز اعم از گواهی، پروانه، جواز، استعلام یا موافقت و موارد مشابه آن از دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی است، دستگاههای مذکور موظفند حداکثر مدت سه ماه پس از ابلاغ این قانون، نوع مجوز و فعالیت مربوط و نیز مبانی قانونی موکول بودن فعالیت به أخذ مجوز و همچنین شیوه صدور، تمدید، لغو و سایر مقررات ناظر بر آن را رسماً به کارگروهی متشکل از معاونت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور، معاونت حقوقی رئیسجمهور، وزراء امور اقتصادی و دارائی، کار و امور اجتماعی و دادگستری و نیز سه نفر از نمایندگان مجلس از کمیسیونهای برنامه و بودجه، اصل نودم (90) قانون اساسی و اقتصادی به عنوان ناظر اعلام نمایند. در صورت عدم ارسال مستندات موضوع این ماده در مهلت تعیینشده، الزام اشخاص حقیقی و حقوقی به أخذ مجوز ممنوع است و بالاترین مقام دستگاه و مقامات و مدیران مجاز از طرف وی مسؤول حسن اجرای این حکم میباشند. کارگروه موظف است ظرف شش ماه پس از اتمام مهلت فوق ضمن بررسی وجاهت قانونی آنها با رویکرد تسهیل، تسریع، کاهش هزینه صدور و تمدید مجوز و هماهنگی دستگاههای مختلف و حذف مجوزهای غیرضرور و اصلاح یا جایگزینی شیوه تنظیم مقررات هر نوع فعالیت و بازرسی نوبهای برای احراز مراعات آن مقررات به جای شیوه موکول بودن فعالیت به اخذ مجوز، نسبت به ابلاغ دستورالعمل مشتمل بر بازنگری و تسهیل و اصلاح و جایگزینی روشها، تجمیع مجوزها و لغو مجوزهای غیرضروری در چهارچوب ضوابط قانونی برای هر نوع فعالیت پس از تأیید رئیسجمهور اقدام نماید. این دستورالعمل جایگزین دستورالعملها و روشهای اجرائی لغو یا اصلاح شده به موجب این ماده محسوب میشود و برای همه دستگاههای اجرائی مذکور لازمالاجراء است. تغییر یا اصلاح احکام قوانین مربوط به مجوزها و موارد مشمول این ماده با تصویب مجلس شورای اسلامی است. تبصره1ـ کارگروه مذکور موظف است دستورالعمل موضوع این ماده شامل انواع مجوزها، مرجع و شیوه صدور، تمدید و لغو و احیاء و زمانبندی مربوط را در یک پایگاه اطلاعاتی که به همین منظور طراحی و مستقر میسازد به اطلاع عموم برساند. کلیه اطلاعات موضوع این ماده در قالب کتاب سال قبل از آغاز هر سال منتشر میشود. اعمال مقررات مربوط به انجام فعالیت یا ارائه خدمات موضوع این ماده خارج از موارد منتشره در کتاب سال و پایگاه اطلاعرسانی مذکور ممنوع و مرتکب علاوه بر جبران خسارت زیاندیده به مجازات مقرر در این ماده محکوم میشود. تبصره2ـ مفاد این حکم علاوه بر مجوزها شامل کلیه خدمات و فعالیتهای دستگاههای اجرائی یادشده از جمله سازمانهای ثبت اسناد و املاک (ثبت شرکتها)، ثبت احوال، تأمین اجتماعی، حفاظت محیط زیست، مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، شهرداری تهران و کلان شهرها، نیروی انتظامی، گمرک، خدمات قوه قضائیه و وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و صنایع و معادن و نیز مواردی که براساس قوانین در ازاء خدمات، وجوهی از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ میشود، نیز خواهد بود. اجرای مفاد این تبصره در نهادهای وابسته به قوه قضائیه منوط به موافقت رئیس آن قوه است. درخصوص مقررات و مواردی که مستند به قوانین و تدابیر و دستورات و نظرات مقام معظم رهبری است و همچنین درخصوص دستگاههایی که مستقیماً زیر نظر ایشان است اجرای این حکم منوط به اذن معظمله است. تبصره3ـ دستگاههای اجرائی مذکور در مقابل ارائه خدمات یا اعطاء انواع مجوز حتی با توافق، مجاز به أخذ مبالغی بیش از آنچه که در قوانین و مقررات قانونی تجویز شدهاست، نمیباشند. تخلف از اجرای این حکم و سایر احکام این ماده مشمول مجازات موضوع ماده (600) قانون مجازات اسلامی است. ماده63 ـ به منظور استفاده از خدمات کارشناسان و مشاوران در دستگاههای اجرائی به ویژه در زمینههای بودجهریزی، برنامهریزی حقوقی، اداری و استخدامی، نظام تشخیص صلاحیت شامل رتبهبندی، رسیدگی انتظامی و تعرفه خدمات کارشناسی مشاوران و کارشناسان مذکور به پیشنهاد معاونت و معاونتهای « حقوقی» و « توسعه مدیریت و سرمایه انسانی» رئیسجمهور به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده64 ـ در مواردی که در اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری وظایف تصدی دولت به بخش خصوصی یا تعاونی واگذار میشود، واگذاری وظایف رافع مسؤولیت حاکمیتی دولت در مقابل شهروندان نیست. در اینگونه موارد تنظیم رابطه دولت و بخشهای خصوصی و تعاونی که عهدهدار وظیفه تصدیهای واگذارشده دولت شدهاند براساس آئیننامهای است که به تصویب هیأت وزیران میرسد. دولت مکلف است در صورت عدم حصول نتیجه موردنظر، ضمن رعایت قانون مدیریت خدمات کشوری و مقررات مربوطه براساس آئیننامه موضوع این ماده وظایف یادشده را به سایر متقاضیان بخش خصوصی یا تعاونی واگذار نماید به گونهای که خدمترسانی به مردم بدون انقطاع تداوم یابد. در این صورت هزینههایی که بخش خصوصی و تعاونی متحمل شده است با تصویب شورای اقتصاد با احتساب خسارات وارده در قالب بودجه سنواتی قابل تأمین است. دبیرخانه شورای اقتصاد (معاونت) با رعایت قوانین میتواند برای محاسبه هزینههای قابل قبول و خسارات وارده به طرفین از کارشناسان رسمی دادگستری یا خبرگان واجد صلاحیت شاغل در دستگاههای اجرائی مربوطه استفاده نماید. معاونت ملزم به ابلاغ مصوبات لازمالاجرای شورای اقتصاد است. واگذاریهای موضوع قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) مشمول حکم این ماده نیست. ماده65 ـ به منظور ساماندهی و کاهش نیروی انسانی و کوچکسازی دولت: الف ـ هرگونه انتقال به کلانشهرها جز در مورد مقامات و در موارد خاص ممنوع است. این حکم و سایر مقررات مربوط به انتقال و مأموریت کارکنان رسمی و ثابت بین دستگاهها در مورد کارکنان پیمانی و قراردادی (در طول قرارداد) قابل اجراء است. موارد خاص با تشخیص کارگروهی با عضویت نمایندگان معاونت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور و دستگاه متبوع تعیین میشود. ب ـ هرگونه بهکارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات، بازخرید یا بازنشستهشده یا میشوند به استثناء مقامات، اعضاء هیأت علمی، ایثارگران، فرزندان شهداء و فرزندان جانبازان هفتاد درصد (70%) و بالاتر در دستگاههای اجرائی یا دارای ردیف یا هر دستگاهی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده میکند، ممنوع و همچنین هرگونه پرداخت از هر محل و تحت هر عنوان به افراد بازنشسته و بازخرید توسط دستگاههای مذکور ممنوع است. کلیه قوانین و مقررات عام مغایر این حکم به استثناء ماده (41) قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و ماده (95) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (91) قانون استخدام کشوری لغو میگردد. ج ـ تعداد کل کارکنان هر دستگاه در تصدیهای قابل واگذاری اعم از رسمی، پیمانی، قراردادی، کار معین و مشخص، ساعتی و عناوین مشابه به استثناء اعضاء هیأت علمی سالانه حداقل دو درصد (2%) کاهش مییابد. موارد استثناء همهساله در قانون بودجه همان سال تعیین میشود. د ـ هرگونه انتقال و مأموریت بیش از شش ماه در یک نوبت یا چند نوبت از مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی به وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای دولتی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری به استثناء مقامات ممنوع است. ماده66 ـ دیون دولت به دستگاههای موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی کشور و صندوقها و اشخاص حقوقی دولتی و عمومی به استثناء دیون مربوط به سهم قانونی دولت از حق بیمه از محل منابع ناشی از اجرای احکام این قانون محاسبه و تهاتر میگردد و هرگونه تعهد جدید نیز فقط در قالب و در حدود بودجه سنواتی کل کشور قابل اجراء میباشد. دیون مربوط به سهم قانونی دولت از حق بیمه صندوقها پس از محاسبه بخشی که از باقیمانده منابع اجرای این قانون و بودجه سنوات قبل کشور با رعایت مسؤولیت قانونی مدیران در رعایت مصلحت صندوق و سود متعارف سرمایهگذاریها تهاتر میشود، از طریق پیشبینی در قوانین بودجه سنواتی قابل پرداخت و تأمین است. ماده67 ـ کلیه دستگاههای قوه مجریه که به موجب قوانین بودجه سنواتی مجاز به کمک به اشخاص حقیقی و حقوقی از محل اعتبارات قوانین یادشده میباشند، موظفند با رعایت تخصیص اعتبار که در مرکز توسط معاونت و در استانها توسط کمیته تخصیص اعتبارات استان طبق ضوابط ابلاغی معاونت انجام میشود، نسبت به أخذ شماره ملی اشخاص حقیقی گیرنده کمک و یا سهامداران اصلی و صاحبان سهمالشرکه و اعضاء هیأتمدیره و بازرس یا بازرسان قانونی اشخاص حقوقی گیرنده کمک و درج آن در بانک اطلاعاتی که توسط معاونت برای این منظور ایجاد میگردد اقدام و سپس مبلغ کمک را پرداخت نمایند. کمک از محل منابع و ردیفهای در اختیار معاونت نیز مشمول این حکم است. ماده68 ـ به منظور تهیه آمار و اطلاعات موردنیاز برای محاسبه شاخصهای حوزههای تخصصی مختلف از قبیل: 1ـ الگوی توسعه اسلامی ـ ایرانی 2ـ ارزیابی سند چشمانداز بیست ساله کشور 3ـ ارزیابی عملکرد قانون برنامه پنجم 4ـ بهرهوری ملی 5 ـ توسعه انسانی 6 ـ الگوی مصرف 7ـ تدوین استانداردهای ملی 8 ـ دادههای مکانی 9ـ آمایش سرزمین 10ـ نظام اداری و مدیریت و فناوری اطلاعات 11ـ اهداف توسعه هزاره (MDG) 12ـ نقشه جامع علمی کشور مرکز آمار ایران مکلف است پس از دریافت شناسنامه شاخصها، نسبت به عملیاتیکردن برنامة اجرائی مربوط شامل طرحهای آمارگیری، پایگاه اطلاعات آماری کشور، سامانههای اطلاعاتی ـ عملیاتی و زمانبندی اقدام کند و اعتبارات موردنیاز را حداکثر ظرف شش ماه تهیه و به تصویب شورای عالی آمار برساند. دستگاههای اجرائی متولی حوزههای تخصصی فوق مکلفند شناسنامههای مربوط را حداکثر ظرف شش ماه پس از ابلاغ برنامه، به مرکز آمار ایران ارائه نمایند. یک نفر از اعضاء کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات و یک نفر از اعضاء کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر در جلسات شورای عالی آمار شرکت میکنند. فصل پنجم ـ اقتصادی بهبود فضای کسب و کار ماده69 ـ به منظور بهبود فضای کسب و کار در کشور وزارت بازرگانی مکلف است با همکاری اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، اتاق تعاون، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و سایر دستگاههای ذیربط با هماهنگی معاونت و در چهارچوب بودجههای سنواتی، ضوابط و سیاستهای تشویقی لازم از جمله اهداء جوایز یا اعطاء تسهیلات یا کمکهای مالی، برای استفاده کالاها و خدمات از نام و نشان تجاری در بازار خردهفروشی و عمدهفروشی با حفظ حقوق معنوی صاحب نشان را تا پایان سال اول برنامه تهیه و برای اجراء ابلاغ نماید. ماده70ـ در مورد آن دسته از فعالیتهای اقتصادی که نیازمند أخذ مجوز از دستگاههای متعدد میباشند، دستگاه اصلی موضوع فعالیت، وظیفه مدیریت یکپارچه، هماهنگی و اداره امور أخذ و تکمیل و صدور مجوز را برعهده خواهد داشت و از طریق ایجاد پنجره واحد به صورت حقیقی یا در فضای مجازی با مشارکت سایر دستگاههای مرتبط به گونهای اقدام مینماید که ضمن رعایت اصل همزمانی صدور مجوزها، سقف زمانی موردنظر برای صدور مجوز از زمان پیشبینیشده در قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی تجاوز ننماید. در ایجاد فرآیند پنجره واحد، دستگاههای فرعی صدور مجوز موظفند نسبت به ارائه خدمات از طریق استقرار نماینده تامالاختیار در محل پنجرههای واحد و یا در فضای مجازی اقدام و همکاری لازم را به عمل آورند. دستورالعمل مربوط شامل رویهها و ضوابط و نحوه برخورد با متخلفین و همچنین فهرست دستگاههای اصلی در صدور مجوز در فعالیتهای مختلف به تصویب کارگروه موضوع ماده (62) این قانون میرسد. ماده71ـ در راستای بهبود بهرهوری نظام اداری، افزایش رضایت عمومی و دسترسی آسان و سریع شهروندان به خدمات عمومی و دولتی، دولت میتواند ترتیبی اتخاذ نماید که کلیة دستگاههای اجرائی اعم از وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، مؤسسات و یا نهادهای عمومی غیردولتی، شرکتهای دولتی، بانکها، مؤسسات اعتباری و شرکتهای بیمهای و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است، واحدهای سازمانی یا بخشهایی از خود را که موظف به ارائه خدمات به مردم هستند به نحو مقتضی و ممکن اعم از حضوری و مجازی، تنظیم ساعت کار نیروی انسانی و با استفاده از امکانات موجود در طول شبانهروز و یا در دو نوبت کاری فعال و آماده خدمت نگهدارند. تبصره1ـ فهرست مصادیق دستگاههای مشمول این ماده و نحوه، روش و جزئیات اجرائی به موجب دستورالعملی است که توسط معاونت و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور تهیه و ابلاغ میشود. تبصره2ـ جذب هرگونه نیروی انسانی، گسترش تشکیلات و ایجاد تأسیسات و ساختمان جدید در اجرای تکالیف این ماده ممنوع است. ماده72ـ به منظور کاهش خطرپذیری ناشی از نوسانات قیمتها از جمله نوسانات نرخ ارز برای واحدهای تولیدی ـ صادراتی، بیمه مرکزی ایران از طریق شرکتهای تجاری بیمه، امکان ارائه خدمات بیمهای مربوط به نوسانات قیمتها و نوسانات نرخ ارز را فراهم آورد. ماده73ـ دولت موظف است تا پایان سال اول برنامه، اقدامات قانونی لازم برای اصلاح قانون کار و قانون تأمین اجتماعی و روابط کار را با رعایت موارد زیر به عمل آورد: الف ـ ایجاد انعطاف برای حلاختلاف کارگران و کارفرمایان و همسوکردن منافع دو طرف ب ـ تقویت بیمه بیکاری به عنوان بخشی از تأمین اجتماعی و شغلی کارگران با رویکرد افزایش پوشش و گسترش بیمه بیکاری و بیکاران در شرایط قطعی اشتغال ج ـ تقویت همسویی منافع کارگران و کارفرمایان و تکالیف دولت با رویکرد حمایت از تولید و سهجانبه گرایی د ـ تقویت شرایط و وضعیتهای جدید کار با توجه به تغییرات تکنولوژی و مقتضیات خاص تولید کالا و خدمات هـ ـ تقویت تشکلهای کارگری و کارفرمایی متضمن حق قانونی اعتراض صنفی برای این تشکلها ماده74ـ در راستای شکلگیری بازارهای رقابتی و تحقق بند (ی) ماده (45) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی، چنانچه شرکت مشمول واگذاری در حال واگذاری برای اجرای موضوع فعالیت یا تأمین عوامل تولید از جمله مواد اولیه یا فروش کالا و خدمات و یا محل و ترکیب آنها و یا نرخ تأمین عوامل تولید شامل مواد اولیه یا فروش کالا و خدمات آن مشمول رعایت ضوابط خاصی از سوی دستگاههای دولتی، شرکتها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت باشد، ضروری است قبل از واگذاری، کلیة اطلاعات مربوط به تداوم و یا عدم تداوم و همچنین تغییرات احتمالی این الزامات براساس ضوابط سازمان بورس و اوراق بهادار افشاء گردد. ماده75ـ به منظور تبادلنظر دولت و بخشهای خصوصی و تعاونی و تسهیل فعالیتهای اقتصادی این بخشها، بررسی و رفع موانع کسب و کار و اتخاذ تصمیم مؤثر برای اقدامات لازم در چهارچوب قوانین و مقررات موجود و ارائه پیشنهادها و راهکارهای اجرائی مناسب به مراجع ذیربط، شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی با ترکیب اعضاء زیر تشکیل میشود: 1ـ وزیر امور اقتصادی و دارایی (رئیس شورا) 2ـ رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران 3ـ معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور 4ـ وزیر صنایع و معادن 5 ـ وزیر تعاون 6 ـ وزیر بازرگانی 7ـ وزیر جهاد کشاورزی 8 ـ وزیر کار و امور اجتماعی 9ـ وزیر نفت 10ـ وزیر نیرو 11ـ دو نفر از معاونان قوهقضائیه به انتخاب رئیس قوه 12ـ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی 13ـ رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی 14ـ رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی 15ـ رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی 16ـ رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران 17ـ دبیرکل اتاق تعاون جمهوری اسلامی ایران 18ـ شهردار تهران 19ـ هشت نفر از مدیران عامل شرکتهای برتر خصوصی و تعاونی از بخشها و رشتههای مختلف تبصره 1ـ نحوة انتخاب اعضاء ردیف (19) و چگونگی تشکیل جلسات که حداقل هر پانزده روز یکبار برگزار میگردد و ارائه پیشنهادها و گزارشها طبق دستورالعملی است که در نخستین جلسة شورا تهیه و تصویب میشود. تبصره2ـ محل دبیرخانه این شورا بدون دریافت کمک از دولت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است. ماده76ـ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران موظف است با همکاری و حضور اتاق تعاون مرکزی جمهوری اسلامی ایران و شورای اصناف کشور، نسبت به شناسایی قوانین، مقررات و بخشنامههای مخل تولید و سرمایهگذاری در ایران اقدام نماید و با نظرخواهی مستمر از تشکلهای تولیدی و صادراتی سراسر کشور و بررسی و پردازش مشکلات و خواستههای آنها بطور مستمر گزارشها و پیشنهادهایی را تهیه و به کمیتهای متشکل از دو نفر از هر قوه به انتخاب رئیس آن قوه ارائه دهد. کمیته مذکور موظف است ضمن بررسی پیشنهادهای ارائهشده راهکارهای قانونی لازم را بررسی و پیگیری نماید. تبصره1ـ گزارشهای موضوع این ماده شامل قوانین و مصوبات و بخشنامههای مزاحم، خلاء قانونی، اجرای نادرست یا ناقص قوانین و همچنین پیشنهاد اصلاح قوانین و مقررات و ارتقاء امنیت اقتصادی، حقوق مالکیت و حمایت از سرمایهگذاری و تولید و صادرات و اشتغال و چگونگی کاهش قیمت تمامشده کالاها و خدمات در ایران همراه با ارتقاء کیفیت و رشد تولید و موارد مربوط به سرمایهگذاری و تولید و استفاده بهینه از سرمایهگذاریها و ظرفیتهای موجود است. تبصره2ـ کمیته یک نسخه از همة گزارشهای ارسالی را به شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی و شورای گفت وگو موضوع ماده (75) این قانون ارسال مینماید. ماده77ـ به منظور تقویت و ساماندهی تشکلهای خصوصی و تعاونی و کمک به انجام وظایف قانونی از بند (د) ماده (91) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی و ارائه خدمات بازاریابی، مشاورهای و کارشناسی کلیه اعضاء اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلفند یک در هزار رقم فروش کالا و خدمات خود را حسب مورد به حساب اتاقهای مذکور واریز نمایند و تأییدیه اتاقهای مذکور را هنگام صدور و تمدید کارت بازرگانی تسلیم کنند. ماده78ـ دولت موظف است در جهت حمایت از تولیدات داخلی، کالاها و خدمات موردنیاز خود را با اولویت از تولیدکنندگان داخلی خرید نماید. بهرهوری ماده79ـ در راستای ارتقاء سهم بهرهوری در رشد اقتصادی به یک سوم در پایان برنامه و به منظور برنامهریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهرهوری کلیه عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی و آب و خاک، سازمان ملی بهرهوری ایران به صورت مؤسسه دولتی وابسته به معاونت با استفاده از امکانات موجود ایجاد میشود تا برنامه جامع بهرهوری کشور شامل شاخصهای استاندارد بهرهوری و نظام اجرائی ارتقاء بهرهوری، دربرگیرنده توزیع نقشها و مسؤولیتها در کلیه بخشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اعم از بخشهای دولتی و غـیردولتی، به صورت برنامه لازمالاجراء برای تمامی بخشهای یادشده، تدوین نماید و به تصویب هیأت وزیران برساند. تمام دستگاههای اجرائی موظفند از سال دوم برنامه تغییرات بهرهوری و اثر آن بر رشد اقتصادی مربوط به بخش خود را به طور مستمر منتشر نمایند و سیاستها و متغیرهای اثرگذار بر رشد بهرهوری را شـناسایی کنند تا اثر بهرهوری از دستگاههای مزبور رشد صعودی داشته باشد. سیاستهای مذکور میتواند حاوی سیاستهای تشویقی بخشهای غیردولتی و شرکتهای دولتی باشد. حداکثر سه درصد (3%) از هر مرحله تخصیص اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرائی در خزانه نگهداری میشود و پرداخت آن به دستگاه منوط به ارائه تأیید معاونت مبنی بر رعایت مصوبات موضوع این ماده و دیگر تکالیف قانونی مربوط به بهرهوری است. آئیننامه اجرائی این ماده مشتمل بر برنامه پیشنهادی سازمان ملی بهرهوری ایران بهتصویب هیأت وزیران میرسد. اشتغال ماده80 ـ به دولت اجازه داده میشود در راستای ایجاد اشتغال پایدار، توسعه کارآفرینی، کاهش عدم تعادل منطقهای و توسعه مشاغل نو اقدامهای زیر را انجام دهد: الف ـ حمایت مالی و تشویق توسعه شبکهها، خوشهها و زنجیرههای تولیدی، ایجاد پیوند مناسب بین بنگاههای کوچک، متوسط، بزرگ (اعطاء کمکهای هدفمند) و انجام تمهیدات لازم برای تقویت توان فنی ـ مهندسی ـ تخصصی، تحقیق و توسعه و بازاریابی در بنگاههای کوچک و متوسط و توسعه مراکز اطلاعرسانی و تجارت الکترونیک برای آنها ب ـ رفع مشکلات و موانع رشد و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط و کمک به بلوغ و تبدیل آنها به بنگاههای بزرگ و رقابتپذیر ج ـ گسترش کسب و کار خانگی و مشاغل از راه دور و طرحهای اشتغالزای بخش خصوصی و تعاونی به ویژه در مناطق با نرخ بیکاری بالاتر از متوسط نرخ بیکاری کشور د ـ حمایت مالی و حقوقی و تنظیم سیاستهای تشویقی در جهت تبدیل فعالیتهای غیرمتشکل اقتصادی خانوار به واحدهای متشکل هـ ـ حمایت مالی از بخش غیردولتی به منظور توسعه و گسترش آموزشهای کسب و کار، کارآفرینی، فنی و حرفهای و علمی ـ کاربردی و ـ اعمال تخفیف پلکانی و یا تأمین بخشی از حق بیمه سهم کارفرمایان کارگاههایی که با تأیید و یا معرفی واحدهای وزارت کار و امور اجتماعی در جهت به کارگیری نیروی کار جدید مبادرت مینمایند، به شرط آن که واحد، تازه تأسیس بوده و یا در سال قبل از آن، کاهش نیروی کار نداشته باشد. تبصره ـ آئیننامه اجرائی بندهای فوق شامل نحوه، میزان و مدت زمان استفاده از امتیازات موضوع بندهای فوق حداکثر ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد. ز ـ برای استمرار فرصتهای شغلی، ماده (10) قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (113) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای برنامه پنجم تنفیذ میگردد. ارز ماده81 ـ به منظور تنظیم تعهدات ارزی کشور: الف ـ دستگاههای اجرائی ملزم به رعایت موارد زیر میباشند: 1ـ عملیات و معاملات ارزی خود را از طریق حسابهای ارزی بانکهای داخل یا خارج که با تأیید بانک مرکزی افتتاح کرده یا میکنند، انجام دهند. بانکهای عامل ایرانی مکلفند خدمات مورد نیاز آنها را در سطح استانداردهای بینالمللی تأمین نمایند. 2ـ فهرست کلیه حسابهای ارزی خارج از کشور خود را به بانک مرکزی اعلام کنند، تا پس از تأیید این بانک، ادامه فعالیت آنها میسر گردد. ب ـ دولت موظف است: 1ـ زمانبندی پرداخت بدهیها و تعهدات اعم از میان مدت و کوتاه مدت خارجی را به گونهای تنظیم نماید که بازپرداختهای سالانه این بدهیها و تعهدات بدون در نظر گرفتن تعهدات ناشی از بیع متقابل در پایان برنامه پنجم از سی درصد (30%) درآمدهای ارزی دولت در سال آخر برنامه پنجم تجاوز نکند. در استفاده از تسهیلات خارجی اولویت با تسهیلات بلندمدت است. 2ـ میزان تعهدات و بدهیهای خارجی تضمینشده توسط دولت و بانک مرکزی در سالهای برنامه پنجم را به گونهای تنظیم نماید تا ارزش حال خالص بدهیها و تعهدات دولت بدون تعهدات ناشی از قراردادهای موضوع بند (ب) ماده (3) قانون تشویق و حمایت سرمایهگذاری خارجی مصوب 19/12/1380 (مابهالتفاوت ارزش حال بدهیها، تعهدات کشور و ذخایر ارزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران) در سال آخر برنامه بیش از پنجاه میلیارد (50.000.000.000) دلار نباشد. 3ـ جداول دریافت و پرداختهای ارزی را همراه با لوایح بودجه سالانه برای سالهای باقیمانده از برنامه ارائه نماید. ج ـ نظام ارزی کشور، « شناور مدیریتشده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابتپذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد. ماده82 ـ الف ـ استفاده دستگاههای اجرائی از تسهیلات مالی خارجی در طول برنامه در قالب قوانین بودجه سنواتی مجاز است. سهمیههای باقیمانده تسهیلات مصوب بیع متقابل و تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) مربوط به برنامههای سوم و چهارم (با رعایت ضوابط اسلامی از جمله تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام) در طول برنامه پنجم نیز به قوت خود باقی است. ب ـ به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود برای تأمین منابع مالی طرحهای خود از روش بیع متقابل با رعایت اصل عدم تضمین بازگشت تعهدات ایجادشده توسط دولت، بانک مرکزی و بانکهای دولتی پس از تصویب شورای اقتصاد استفاده نمایند. ج ـ بانکهای تجاری و تخصصی مجازند بدون تضمین دولت، نسبت به تأمین منابع مالی طرحهای سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی و شهرداریها از منابع بینالمللی اقدام نمایند. تعیین نسبت تعهدات و بدهیهای ارزی به دارائیهای هر بانک به تصویب شورای پول و اعتبار میرسد. د ـ در استفاده از تسهیلات مالی خارجی موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) این ماده رعایت موارد زیر توسط دستگاههای اجرائی و بانکهای عامل ضروری است: 1ـ تمامی طرحهای دستگاههای اجرائی با رعایت سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی با مسؤولیت وزیر و یا بالاترین مقام اجرائی دستگاه ذیربط و تأیید شورای اقتصاد، باید دارای توجیه فنی، اقتصادی و مالی باشند و مجموع هزینههای اجرای کامل آنها از سقفهای تعیینشده تجاوز نکند. زمانبندی دریافت و بازپرداخت تسهیلات هر طرح و میزان استفاده آن از ساخت داخل با توجه به ظرفیتها، امکانات و تواناییهای داخلی و رعایت قانون « حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی، صنعتی و اجرائی کشور در اجرای پروژهها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات مصوب12/12/1375» و نیز رعایت شرایط زیستمحیطی در اجرای هر یک از طرحها باید به تصویب شورای اقتصاد برسد. 2ـ استفادهکنندگان از بیع متقابل و تسهیلات مالی خارجی شامل تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) و وامهای مستقیم باید ظرف دو ماه از زمان انعقاد قرارداد، جدول زمانی و میزان تعهدات ایجادشده و یا استفاده شده و نیز زمانبندی بازپرداخت بدهیها و تعهدات ارزی خود را در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. پس از اجرائی شدن طرحهای مذکور، گزارش عملکرد طرح مشتمل بر اصل و سود وجوه دریافتی یا پرداختی و باقیمانده تعهد در فواصل سهماهه به بانک مرکزی و معاونت اعلام میشود. تبصره ـ استفادهکنندگان از وامهای مستقیم موظفند در ایجاد تعهد با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هماهنگی لازم را به عمل آورند. د ـ تمامی معاملات و قراردادهای خارجی که بیش از یک میلیون (1.000.000) دلار باشد با رعایت قوانین مربوط شامل قانون « حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی، صنعتی و اجرائی کشور در اجرای پروژهها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات مصوب 12/12/1375» تنها از طریق مناقصه محدود و یا بینالمللی با درج آگهی در روزنامههای کثیرالانتشار و رسانههای الکترونیکی داخلی و خارجی انجام و منعقد میشود. موارد استثناء به تأیید کمیته سه نفره متشکل از وزیر امور اقتصادی و دارائی، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری و وزیر وزارتخانه مربوطه یا بالاترین مقام اجرائی ذیربط میرسد. در کلیه مناقصهها، حق کنترل و بازرسی کمی و کیفی و کنترل قیمت برای کلیه کالاهای وارداتی و پروژهها برای خریدار محفوظ است. وزیر یا بالاترین مقام اجرائی ذیربط، مسؤول حسن اجراء این موضوع است. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران فقط مجاز به تعهد یا پرداخت بهای معاملات و قراردادهایی است که تأیید بالاترین مقام دستگاههای اجرائی، مبنی بر رعایت مفاد این بند را داشته باشد. ماده83 ـ الف ـ به بانک مرکزی اجازه داده میشود در چهارچوب قانون بودجه سنواتی جهت تأمین مالی پروژههای زیربنایی توسعهای دولتی نسبت به انتشار اوراق مشارکت و انواع صکوک اسلامی در بازارهای بینالمللی اقدام نماید. ب ـ به شرکتهای دولتی و شهرداریها اجازه داده میشود در راستای تأمین منابع ارزی طرحهای سرمایهگذاری خود، پس از تأیید وزارت امور اقتصادی و دارائی و بانک مرکزی، اقدام به انتشار اوراق مشارکت و انواع صکوک اسلامی نمایند. تضمین اصل و سود این اوراق با شرکتها و شهرداریهای مذکور است. ماده84 ـ صندوق توسعه ملی که در این ماده صندوق نامیده میشود با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز و میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز و فرآوردههای نفتی تشکیل میشود. صندوق در تهران مستقر است و در تهران و سایر نقاط کشور شعبهای نخواهد داشت. اموال و داراییهای این صندوق متعلق به دولت جمهوری اسلامی ایران میباشد. این ماده در حکم اساسنامه صندوق است. الف ـ ارکان صندوق عبارتند از: 1ـ هیأت امناء 2ـ هیأت عامل 3ـ هیأت نظارت ب ـ هیأت امناء به عنوان بالاترین رکن صندوق، دارای وظایف و اختیارات زیر است: 1ـ راهبری، تعیین سیاستها و خطمشیها 2ـ تصویب شرایط و نحوة اعطاء تسهیلات برای تولید و سرمایهگذاری به بخشهای خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی 3ـ تصویب نظامنامهها، برنامههای راهبردی، بودجه سالانه، صورتهای مالی و گزارش عملکرد صندوق 4ـ انتخاب رئیس و سایر اعضاء هیأت عامل مطابق بندهای (د) و (هـ) 5 ـ عزل رئیس و اعضای هیأت عامل با پیشنهاد هر یک از اعضای هیأت امناء و تصویب هیأت امناء 6 ـ اتخاذ تصمیم درباره ارجاع دعاوی به داوری و صلح دعاوی با رعایت اصل یکصد و سی و نهم (139) قانون اساسی 7ـ تعیین انواع فعالیتهای مورد قبول و واجد اولویت پرداخت تسهیلات در بخشها و زیربخشهای تولیدی و خدماتی زاینده و با بازده مناسب اقتصادی 8 ـ تعیین حداقل نرخ بازده مورد انتظار از منابع صندوق و همچنین نرخ بازده مورد قبول طرحهای تولیدی و سرمایهگذاری برای پرداخت تسهیلات و تعیین نرخ سهم مشارکت در طرحهای سرمایهگذاری به نحوی که میانگین این نرخها کمتر از متوسط نرخ بازده سپردههای بانک مرکزی در بازارهای خارجی نباشد. ج ـ هیأت امناء ترکیب اعضای هیأت امناء به شرح زیر است: 1ـ رئیس جمهور (رئیس هیأت امناء) 2ـ معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور (دبیر هیأت امناء) 3ـ وزیر امور اقتصادی و دارائی 4ـ وزیر کار و امور اجتماعی 5 ـ وزیر نفت 6 ـ رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران 7ـ رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی 8 ـ رئیس اتاق تعاون ایران به عنوان عضو ناظر و بدون حق رأی 9ـ دو نفر نماینده از کمیسیونهای اقتصادی و برنامه و بودجه و محاسبات به انتخاب مجلس شورای اسلامی 10ـ دادستان کل کشور تبصره1ـ جلسات هیأت امناء حداقل سالی دو بار تشکیل میشود. تبصره2ـ جلسات هیأت امناء با حداقل دو سوم اعضاء صاحب رأی رسمیت یافته و تصمیمات آن با حداقل پنج رأی اتخاذ میگردد. تبصره3ـ رؤسای هیأت عامل و هیأت نظارت بدون حق رأی میتوانند در جلسات هیأت امناء شرکت نمایند. تبصره4ـ هرگونه تصمیم هیأت امناء در مورد تصویب ترازنامه و صورتهای مالی صندوق و نیز انتصاب رئیس و اعضای هیأت عامل در روزنامه رسمی کشور و نیز یکی از روزنامههای کثیرالانتشار به انتخاب هیأت امناء، درج میگردد. تبصره5 ـ دستور جلسه، تاریخ و محل جلسات هیأت امناء توسط دبیر هیأت امناء تعیین و حداقل پانزده روز قبل از تشکیل جلسه برای اعضاء هیأت ارسال میشود. تبصره6 ـ بودجه ستاد صندوق به تصویب هیأت امناء میرسد. د ـ به منظور اداره امور صندوق در چهارچوب مفاد اساسنامه و مصوبات هیأت امناء، هیأت عامل مرکب از پنج نفر از افراد صاحب نظر، با تجربه و خوشنام در امور اقتصادی، حقوقی، مالی، بانکی و برنامهریزی با حداقل ده سال سابقه مرتبط و مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد توسط هیأت امناء انتخاب و با حکم رئیسجمهور منصوب میشوند و دارای وظایف و اختیارات زیر میباشند: 1ـ پیشنهاد فعالیتهای مورد قبول و واجد اولویت پرداخت تسهیلات در بخشها و زیربخشهای تولیدی و خدماتی زاینده و با بازده مناسب اقتصادی به هیأت امناء 2ـ پیشنهاد موارد سرمایهگـذاری در بازارهای پولی و مالی بینالمللـی و داخلـی به هیأت امناء 3ـ تعیین چهارچوب قراردادهای عاملیت با بانکهای عامل و تعیین مسؤولیتها و اختیارات بانک عامل در چهارچوب این قراردادها 4ـ برقراری نظام حسابرسی داخلی و استقرار نظام کنترلهای داخلی مناسب 5 ـ تأیید صورتهای مالی ارزی و ریالی و ارائه آن به هیأت امناء 6 ـ ارائه پیشنهاد به هیأت امناء در خصوص نظامنامهها و شرایط و نحوة اعطای تسهیلات |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:51 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
7ـ اتخاذ تصمیم نسبت به هرگونه اقدامی به نام صندوق در محدوده وظایف و اهداف مندرج در اساسنامه به جز آنچه تصمیم درباره آنها به صراحت در حوزه صلاحیت هیأت امناء یا رئیس هیأت عامل است مگر این که به هیأت عامل تفویض شده باشد. 8 ـ اتخاذ تصمیم راجع به کلیه اموری که توسط رئیس هیأت عامل در محدوده اختیارات خود در دستور کار هیأت عامل قرار میگیرد. 9ـ اجرای مصوبات هیأت امناء 10ـ پیشنهاد ارجاع دعاوی به داوری، تعیین داور و صلح دعاوی به هیأت امناء 11ـ افتتاح یا بستن حسابهای ارزی در نزد بانک مرکزی و معرفی صاحبان امضای مجاز از بین اعضای هیأت عامل، رئیس و سایر مدیران صندوق 12ـ انعقاد قرارداد با مشاور معتبر بینالمللی در امور سرمایهگذاری و مهندسی مالی برای ارزیابی، بهبود و ارتقاء عملکرد صندوق. 13ـ سایر موارد ارجاعی از سوی هیأت امناء تبصره1ـ برکناری و قبول استعفای اعضای هیأت عامل مشروط به تأیید دو سوم اعضای صاحب رأی هیأت امناء خواهد بود. تبصره2ـ اعضای هیأت عامل باید تمام وقت بوده و هیچگونه فعالیت اقتصادی و شغل دیگری به استثناء تدریس نداشته باشند. اعضای هیأت عامل مشمول حکم مندرج در اصل یکصد و چهل و دوم (142) قانون اساسی میباشند. تبصره3ـ دوره تصدی هیأت عامل پنج سال بوده و انتخاب مجدد اعضاء بلامانع است. تبصره4ـ کلیه اوراق بهادار، چکها، سفتهها، بروات، قراردادها و سایر اسناد تعهدآور با امضای دو عضو از سه عضو هیأت عامل که توسط این هیأت تعیین میشوند همراه با مهر صندوق معتبر خواهد بود. تبصره 5 ـ تصمیمات هیأت عامل با حداقل سه رأی نافذ است. هـ ـ رئیس هیأت عامل که بالاترین مقام اجرائی صندوق است از بین اعضای هیأتعامل توسط هیأت امناء انتخاب و با حکم رئیس جمهور منصوب میشود. رئیس هیأت عامل دارای وظایف و اختیارات زیر میباشد: 1ـ ابلاغ و صدور دستور اجرای تصمیمات هیأت عامل و نظارت بر حسن اجرای آن 2ـ تعیین دستور جلسه و اداره جلسات هیأت عامل 3ـ اداره صندوق در چهارچوب مصوبات هیأت عامل و هیأت امناء 4ـ تهیه و تنظیم طرحها و برنامههای اجرائی در حیطه فعالیتهای موضوع صندوق 5 ـ تهیه و تنظیم برنامه، بودجه، صورتهای مالی صندوق و پیشنویس گزارش هیأت عامل به هیأت امناء 6 ـ اداره امور داخلی صندوق، به کارگیری نیروی انسانی و انجام هزینههای جاری و اداری صندوق 7ـ تهیه و تنظیم گزارش عملکرد صندوق برای ارائه به هیأت عامل حداقل هر سهماه یک بار 8 ـ نمایندگی صندوق در برابر اشخاص ثالث و کلیه مراجع داخلی و خارجی اعم از قضائی، اداری، ثبتی و مشابه آنها با حق توکیل به غیر ولو به طور مکرر 9ـ اقامه یا دفاع از دعاوی یا شکایات مربوط به امور صندوق اعم از حقوقی و کیفری با کلیه اختیارات مربوط به امور دادرسی به جز حق مصالحه و ارجاع امر به داوری 10ـ سایر امور ارجاعی از سوی هیأت عامل و ـ به منظور حصول اطمینان از تحقق اهداف صندوق و نظارت مستمر بر عملیات جاری آن و جلوگیری از هرگونه انحراف احتمالی از مفاد اساسنامه، خطمشیها و سیاستها، هیأت نظارت با ترکیب رئیس دیوان محاسبات کشور، رئیس سازمان حسابرسی کشور، رئیس سازمان بازرسی کل کشور تشکیل میشود. تبصره1ـ نظارت این هیأت نافی وظایف قانونی دستگاههای نظارتی نظیر دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور نخواهد بود. تبصره2ـ هیأت نظارت دارای رئیس، نایب رئیس و دبیر خواهد بود که در اولین جلسه هیأت نظارت انتخاب خواهند شد. ز ـ وظایف هیأت نظارت: 1ـ رسیدگی به صورتها و گزارشهای مالی صندوق و تهیه گزارشهای موردی و ادواری برای هیأت امناء و مجلس شورای اسلامی؛ 2ـ رسیدگی به صورت ریزدارائیها، مطالبات، تعهدات و خلاصه حسابهای صندوق و گواهی آنها برای انتشار در روزنامه رسمی کشور؛ 3ـ رسیدگی به عملکرد صندوق از لحاظ انطباق با موازین قانونی و اساسنامه و اهداف صندوق این هیأت در ایفاء وظایف خود و بدون مداخله در امور جاری، کلیه اسناد و دارائیها و حسابهای صندوق را مورد رسیدگی قرار داده و میتواند به اطلاعات و مدارک و مستندات صندوق که لازم میداند دسترسی داشته باشد. این هیأت موظف است گزارش نظارتی خود را هر شش ماه یکبار به هیأت امناء و مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. تبصره ـ هیأت نظارت میتواند برای حسابرسی از عملکرد صندوق از خدمات اشخاص حقیقی و حقوقی صاحب صلاحیت استفاده نماید. ح ـ منابع صندوق: 1ـ حداقل معادل بیست درصد (20%) از منابع حاصل از صادرات نفت (نفتخام، و میعانات گازی، گاز و فرآوردههای نفتی) در سالهای برنامه و تعیین مبلغ آن در قوانین بودجه سنواتی 2ـ حداقل بیست درصد (20%) ارزش صادرات تهاتری اقلام فوقالذکر 3ـ افزایش سهم واریزی از منابع بندهای (1) و (2) هر سال به میزان سه واحد درصد 4ـ پنجاه درصد (50%) مانده نقدی حساب ذخیره ارزی در پایان سال 1389 و سالهای بعد 5 ـ منابع قابل تحصیل از بازارهای پولی بینالمللی با مجوز هیأت امناء با رعایت قوانین مربوط. 6 ـ سود خالص صندوق طی سال مالی 7ـ درآمد حاصل از سود موجودی حساب صندوق در بانک مرکزی، معادل میانگین نرخ سود سپردههای بانک مرکزی در بازارهای خارجی با محاسبه و پرداخت هر سه ماه یکبار 8 ـ بیست درصد (20%) منابع موضوع جزء (د) بند (4) قانون بودجه سال 1389 کل کشور تبصره1ـ بازپرداخت اصل و سود تسهیلات پرداختی از محل صندوق توسعه ملی به حساب صندوق واریز و مجدداً در جهت اهداف صندوق به کار گرفته میشود. تبصره2 -حسابهای صندوق فقط نزد بانک مرکزی نگهداری خواهد شد. ط ـ مصارف صندوق: 1ـ اعطای تسهیلات به بخشهای خصوصی، تعاونی و بنگاههای اقتصادی متعلق به مؤسسات عمومی غیردولتی برای تولید و توسعه سرمایهگذاریهای دارای توجیه فنی، مالی و اقتصادی 2ـ اعطای تسهیلات صادرات خدمات فنی و مهندسی به شرکتهای خصوصی و تعاونی ایرانی که در مناقصههای خارجی برنده میشوند از طریق منابع خود یا تسهیلات سندیکایی 3ـ اعطای تسهیلات خرید به طرفهای خریدار کالا و خدمات ایرانی در بازارهای هدف صادراتی کشور 4ـ سرمایهگذاری در بازارهای پولی و مالی خارجی 5 ـ اعطای تسهیلات به سرمایهگذاران خارجی با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و بازدهی مناسب اقتصادی به منظور جلب و حمایت از سرمایهگذاری در ایران با رعایت اصل هشتادم (80) قانون اساسی میباشد. 6 ـ تأمین هزینههای صندوق تبصره1ـ استفاده از منابع صندوق برای اعتبارات هزینهای و تملک دارائیهای سرمایهای و بازپرداخت بدهیهای دولت به هر شکل ممنوع است. تبصره2ـ اعطای تسهیلات موضوع این ماده فقط به صورت ارزی است و سرمایهگذاران استفادهکننده از این تسهیلات اجازه تبدیل ارز به ریال در بازار داخلی را ندارند. تبصره3ـ اعطای کلیه تسهیلات صندوق صرفاً از طریق عاملیت بانکهای دولتی و غیردولتی خواهد بود. ی ـ سایر مقررات: 1ـ سهم عاملیت بانکها در شرایط رقابتی متناسب با نرخ کارمزد و توان تخصصی و کارشناسی بانکها توسط هیأت عامل تعیین میشود. 2ـ سهم صندوق از منابع موضوع جزء (1) و (2) بند (ح) این ماده ماهانه توسط بانک مرکزی به حساب صندوق واریز و در پایان سال مالی با توجه به قطعیشدن منابع تسویه میشود. 3ـ پرداخت تسهیلات از محل منابع صندوق بدون تأیید توجیه فنی، اقتصادی، مالی و اهلیت متقاضی توسط بانک عامل ممنوع است و در حکم تصرف غیرقانونی در اموال عمومی خواهد بود. ارزیابی گزارشهای توجیه فنی، اقتصادی و مالی و احراز کفایت بازدهی طرحهای سرمایهگذاری با لحاظ عامل خطرپذیری، به میزانی که از نرخ سود تسهیلات مورد انتظار اعلامشده توسط هیأت امناء کمتر نباشد به عهده بانک عامل و به مثابه تضمین بانک عامل در بازپرداخت اصل و سود تسهیلات به صندوق است. صندوق، منابع موردنیاز طرحهای سرمایهگذاری بخش کشاورزی، آب و منابع طبیعی را از طریق بانک عامل یا صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی به صورت ارزی و با سود انتظاری کمتر در اختیار سرمایهگذاران بخش قرار میدهد. 4ـ مجموع تسهیلات اختصاصیافته از منابع صندوق با عاملیت بانکها به مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتهای تابعه و وابسته در هر حال نباید بیش از بیست درصد (20%) منابع صندوق باشد. تبصره1ـ از نظر این ماده مؤسسات و شرکتها در صورتی غیرعمومی محسوب میشوند که حداقل هشتاد درصد (80%) سهام، یا سهمالشرکه آنها مستقیم و یا با واسطه اشخاص حقوقی متعلق به اشخاص حقیقی باشد. مؤسسات و شرکتهایی که اکثریت مطلق سهام آنها متعلق به مؤسسات عمومی و عامالمنفعه نظیر موقوفات، صندوقهای بیمهای و بازنشستگی و مؤسسات خیریه عمومی است از نظر این ماده در حکم مؤسسات و شرکتهای وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی هستند. تبصره2ـ بنگاههای اقتصادی که صرفنظر از نوع مالکیت بیش از بیست درصد (20%) اعضاء هیأت مدیره آنها توسط مقامات دولتی تعیین میشوند از نظر این ماده دولتی محسوب میگردند و پرداخت از منابع صندوق به آنها ممنوع است. تبصره3ـ صندوق موظف است در توزیع منابع بین بخشهای اقتصادی و استانها، توازن منطقهای را مدنظر قرار دهد. 5 ـ سال مالی صندوق از اول فروردین ماه هر سال تا پایان اسفندماه همان سال است. 6 ـ صندوق در امور اداری، استخدامی، مالی و معاملاتی تابع این اساسنامه و قوانین مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و سیاستهای پولی و ارزی میباشد. آئیننامههای لازم به پیشنهاد هیأت امنای صندوق به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید و طبق اصل یکصد و سی و هشتم (138) قانون اساسی اقدام خواهد شد. 7ـ رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی موظف است هر شش ماه یکبار میزان منابع و مصارف و محل مصارف صندوق را به هیأت امناء، هیأت نظارت و مجلس شورای اسلامی گزارش نماید. 8 ـ هیأت نظارت در صورت برخورد با تخلف و جرم در اجرای احکام این ماده حسب مورد مراتب را به مراجع صالحه اعلام میدارد. 9ـ ترازنامه و حساب سود و زیان صندوق به همراه گزارش و اظهارنظر هیأت نظارت باید حداقل پانزده روز قبل از تشکیل جلسه به هیأت امناء تسلیم گردد. 10ـ صدور هرگونه ضمانتنامه و پرداخت هرگونه تسهیلات از محل منابع صندوق فقط از طریق بانکهای عامل اعم از دولتی یا غیردولتی و صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی انجام میشود. 11ـ تغییر در اساسنامه و انحلال صندوق تنها با تصویب مجلس شورای اسلامی است. ماده85 ـ فعالیت حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت موضوع ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب3/6/1383 با اعمال اصلاحات و تغییرات زیر تداوم مییابد: الف ـ عواید حاصل از صادرات نفت اعم از (نفت خام و میعانات گازی) به صورت نقدی و تهاتری و درآمد دولت از صادرات فرآوردههای نفتی و خالص صادرات گاز در سال 1389 و سالهای بعد پس از کسر مصارف ارزی پیشبینیشده در جداول قانون بودجه کل کشور و پس از کسر سهم صندوق توسعه ملی به حساب ذخیره ارزی واریز میشود. ب ـ تأمین کسری بودجه عمومی دولت ناشی از کاهش منابع ارزی حاصل از صادرات نفت خام، گاز و میعانات گازی نسبت به ارقام پیشبینیشده در قوانین بودجه سنواتی از محل حساب ذخیره ارزی مشروط بر این که از دیگر منابع قابل تأمین نباشد با تصویب مجلس شورای اسلامی مجاز است. ج ـ پیگیری وصول اقساط و سود تسهیلات اعطائی از محل حساب ذخیره ارزی و واریز آن به حساب مزبور از طریق بانکهای عامل به عهده دولت است. د ـ ایفاء باقیمانده تعهدات حساب ذخیره ارزی به بخشهای غیردولتی، خصوصی و تعاونی، به عهده همین حساب است و ایجاد هرگونه تعهد جدید ممنوع است. پول و بانک ماده86 ـ به منظور گسترش و نهادینهکردن سنت پسندیده قرضالحسنه: الف ـ شبکه بانکی کشور موظف است حداکثر تا پایان سال اول برنامه نسبت به تفکیک حسابها و ایجاد ساز و کارهای مجزای اداری به نحوی اقدام نماید که منابع تجهیزشده از حسابهای پسانداز قرضالحسنه پس از کسر ذخیره قانونی و احتیاطی، صرفاً برای اعطاء تسهیلات قرضالحسنه صرف شود. مسؤولیت حسن اجرای این بند با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. ب ـ دولت مجاز است با تشویق و حمایت مالی و حقوقی از صندوقهای قرضالحسنه مردمی تحت نظارت بانک مرکزی، ساز و کار لازم را برای توسعه آنها فراهم نماید. ماده87 ـ سقف سهم مشارکت طرف خارجی از تأسیس بانک مشترک ایرانی و خارجی موضوع قانون الحاق یک تبصره به قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی مصوب 26/4/1389 توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میشود. ماده88 ـ « ترکیب مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از: رئیس جمهور (ریاست مجمع) وزیر امور اقتصادی و دارائی معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور و دو نفر از وزراء به انتخاب هیأت وزیران تبصره1ـ قائممقام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی و پس از تأیید مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با حکم رئیسجمهور منصوب میشود. تبصره2ـ رئیس کل بانک مرکزی و قائم مقام وی باید از میان متخصصان مجرب پولی بانکی و اقتصادی با حداقل دهسال تجربهکاری و تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد در رشتههای مرتبط و دارای حسن شهرت انتخاب شوند. ماده89 ـ ترکیب اعضای شورای پول و اعتبار به شرح ذیل اصلاح میگردد: ـ وزیر امور اقتصادی و دارائی یا معاون وی ـ رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ـ معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور یا معاون وی ـ دو تن از وزراء به انتخاب هیأت وزیران ـ وزیر بازرگانی ـ دو نفر کارشناس و متخصص پولی و بانکی به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و تأیید ریاست جمهوری ـ دادستان کل کشور یا معاون وی ـ رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ـ رئیس اتاق تعاون ـ نمایندگان کمیسیونهای اقتصادی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی (هر کدام یک نفر) به عنوان ناظر با انتخاب مجلس تبصره1ـ ریاست شورا بر عهده رئیس کل بانکمرکزی جمهوریاسلامیایران خواهدبود. تبصره2ـ هر یک از اعضاء خبره شورای پول و اعتبار هر دو سال یک بار تغییر مییابند. انتخاب مجدد آنها بلامانع است. ماده90ـ به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود در سال اول برنامه، نسبت به موارد زیر اقدام نماید: الف ـ تکمیل سامانه جامع تبادل اطلاعات مشتریان با مشارکت کلیه مؤسسات پولی، مالی، سازمان امور مالیاتی و سایر سازمانها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات عمومی دارای اطلاعات موردنیاز سامانه فوق ب ـ فراهم نمودن امکان احراز صحت اسناد و اطلاعات ارائهشده توسط مشتریان به بانکها به صورت الکترونیکی از طریق وزارت کشور (سازمان ثبت احوال کشور) و قوهقضائیه (سازمان ثبت اسناد و املاک کشور) ج ـ فراهم نمودن امکانات اجرائی رسیدگی به شکایات معترضین نسبت به صحت اطلاعات اعتباری ثبتشده خود نزد دفاتر ثبت اطلاعات دولتی و غیردولتی تبصره ـ کلیه بانکها و مؤسسات اعتباری و دستگاههای اجرائی مذکور در این ماده موظفند اطلاعات و آمار مورد درخواست بانک مرکزی را در اختیار آن بانک قرار دهند. حفظ اسرار حرفهای آمار و اطلاعات دریافتی بر عهده بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. ماده91ـ بانکها و مؤسسات اعتباری موظفند از سال اول برنامه، قبل از اعطاء هرگونه وام و تسهیلات به مشتریان اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی نسبت به اعتبارسنجی و تعیین حد اعتباری آنها براساس دستورالعمل بانک مرکزی اقدام نمایند. تبصره ـ مدیران عامل و هیأت مدیره بانکها فقط مجاز به پرداخت تسهیلات به طرحهای دارای توجیه فنی، اقتصادی و مالی میباشند. ماده92ـ شورای پول و اعتبار موظف است نرخ سود علیالحساب سپردههای یکساله را حداقل به میزان میانگین نرخ تورم سال قبل و پیشبینی سال مورد عمل تعیین نماید. نرخ سود تسهیلات متناسب با نرخ سود سپردهها و سود مورد انتظار بانکها توسط شورای پول و اعتبار تعیین میشود. بانکها در صورتی ملزم به پرداخت تسهیلات در قالب عقود مبادلهای با نرخی کمتر از نرخ اعلامشده توسط شورای پول و اعتبار میباشند که علاوه بر تأیید معاونت، مابهالتفاوت سود از طریق یارانه یا وجوه ادارهشده توسط دولت تأمین گردد. ماده93ـ دولت مجاز است با پیشنهاد مشترک معاونت، وزارت امور اقتصادی و دارائی و بانک مرکزی در قالب بودجههای سنواتی، بخشی از سود شرکت بیمه ایران و بانکهایی را که به موجب قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) صددرصد (100%) در بخش دولتی باقی خواهند ماند پس از کسر مالیات برای افزایش سرمایه دولت در شرکت مذکور و بانکهای یادشده اختصاص دهد. ماده94ـ نحوه تعیین بانک عامل بنگاهها، مؤسسات، شرکتها و سازمانهای دولتی و مؤسسات و نهادهـای عمومی غیردولتی برای دریافت خدمات بانـکی در چهارچوب دستورالعملی است که به پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصادی و دارائی، معاونت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تصویب شورای پول و اعتبار میرسد. ماده95ـ به منظور تضمین بازپرداخت وجوه متعلق به سپردهگذاران بانکها و سایر مؤسسات اعتباری در صورت ورشکستگی، به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود حداکثر تا پایان سال اول برنامه، نسبت به ایجاد صندوق ضمانت سپردهها با رعایت شرایط ذیل اقدام نماید: الف ـ صندوق ضمانت سپردهها نهاد عمومی غیردولتی است که از محل حق عضویتهای دریافتی از بانکها و سایر مؤسسات اعتباری اداره خواهد شد. ب ـ عضویت کلیه بانکها و سایر مؤسسات اعتباری در صندوق ضمانت سپردهها الزامی است. ج ـ میزان حق عضویتها متناسب با گردش مالی بانکها و مؤسسات اعتباری مذکور بنا به پیشنهاد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تصویب هیأت وزیران میرسد. د ـ اساسنامه صندوق ضمانت سپردهها بنا به پیشنهاد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و با هماهنگی معاونت به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. ماده96ـ اداره امور بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون پولی و بانکی و مصوبات شورای پول و اعتبار است. تبصره1ـ ایجاد و ثبت نهادهای پولی و اعتباری از قبیل بانکها، مؤسسات اعتباری، تعاونیهای اعتبار، صندوقهای قرضالحسنه، صرافیها و شرکتهای واسپاری (لیزینگها) و همچنین ثبت تغییرات نهادهای مذکور فقط با أخذ مجوز از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر است. تبصره2ـ کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی از قبیل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و وزارت تعاون مکلف به رعایت مفاد این ماده هستند. تبصره3ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران براساس مقررات قانونی، اختیار سلب صلاحیت حرفهای و لغو مجوز و محکومیت متخلفین فعال در حوزه پولی به پرداخت جریمه را دارد. در صورت سلب صلاحیت حرفهای، اعضاء هیأتمدیره و مدیران عامل بانکها و مؤسسات اعتباری توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از مسؤولیت مربوطه منفصل میگردند. ادامه تصدی مدیران مربوطه در حکم دخل و تصرف غیرقانونی در وجوه و اموال عمومی محسوب میشود. مبلغ مندرج در بند (2) ماده (44) قانون پولی و بانکی کشور مصوب 1351 به دویست میلیون ریال افزایش مییابد و هر سه سال یک بار براساس رشد شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی اعلامی به صورت رسمی به پیشنهاد بانک مرکزی توسط هیأتوزیران تعدیل میگردد. تبصره4ـ انتخاب مدیرعامل و هیأتمدیره بانکهای دولتی پس از صدور مجوز صلاحیت حرفهای آنان از سوی بانک مرکزی امکانپذیر است. این افراد باید حداقل دارای دانشنامه کارشناسی مرتبط باشند. همچنین دوسوم اعضاء هیأت مدیره حداقل ده سال سابقه کار در نظام بانکی داشته باشند. ماده97ـ با توجه به بند (23) سیاستهای کلی برنامه پنجم ابلاغی مقام معظم رهبری شورای پول و اعتبار موظف است طی سالهای برنامه موارد زیر را انجام دهد: الف ـ اصلاح رویههای اجرائی، حسابداری و مالی در سامانه بانکی مطابق اهداف و احکام بانکداری بدون ربا ب ـ ترویج استفاده از ابزارهای تأمین مالی اسلامی جدید نظیر صکوک جهت کمک به تأمین مالی اسلامی بانکهای کشور ج ـ اصلاح ساختار بانک مرکزی در جهت تقویت نظارت بر نهادهای پولی و مالی به منظور تحقق اهداف کلان اقتصادی کشور د ـ افزایش شفافیت و رقابت سالم در ارائه خدمات بانکی در جهت کاهش هزینه خدمات بانکی از طرق ذیل: 1ـ الزام بانکها به رعایت استانداردهای تعیینشده توسط بانک مرکزی در ارائه گزارشهای مالی و بهبود نسبت شاخص کفایت سرمایه و اطلاعرسانی مبادلات مشکوک به بانک مرکزی 2ـ راهاندازی سامانه نظارتی قوی جهت شناسایی فعالیتهای غیرمتعارف بانکها هنگام دستکاری نرخهای سود سپردهها و تسهیلات به روشهای خاص هـ ـ تقویت نظامهای پرداخت ماده98ـ به عقود مندرج در فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا، عقوداسلامی استصناع؛ مرابحـه و خرید دین اضافه میشود. آئیننامه اجرائی این ماده به تصویب هیأتوزیران میرسد. بازار سرمایه ماده99ـ به منظور ارتقاء جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد کشور و ساماندهی بازار متشکل اوراق بهادار اقدامات زیر انجام میشود. سایر تدابیر ساماندهی، مطابق ماده (4) قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب 1384 است. الف ـ کلیه اشخاصی که تاکنون نسبت به انتشار اوراق بهادار اقدام کردهاند حداکثر ظرف شش ماه پس از ابلاغ این قانون مکلفند نسبت به ثبت آن نزد سازمان بورس و اوراق بهادار اقدام نمایند. عدم ثبت، تخلف محسوب میشود و لیکن مانع از اجرای تکالیف قانونی برای ناشر اوراق بهادار نخواهد بود. ناشران اوراق بهادار ثبتشده نزد سازمان مذکور باید اطلاعات مالی خود را براساس ترتیبات مقرر در ماده (45) قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران منتشر نمایند. ب ـ معاملات اوراق بهادار ثبتشده در سازمان فقط در بورسها و بازارهای خارج از بورس دارای مجوز و با رعایت مقررات معاملاتی هر یک از آنها حسبمورد امکانپذیر بوده و معاملة اوراق بهادار مذکور بدون رعایت ترتیبات فوق فاقد اعتبار است. ج ـ پس از معاملة اوراق بهادار ثبتشده نزد سازمان که در یکی از بورسها یا بازارهای خارج از بورس معامله شدهاند و کالاهای معاملهشده در بورسهای کالایی، عملیات تسویه وجوه و پایاپای (نقل و انتقال) پس از معاملات در شرکتهای سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه صورت میگیرد. د ـ سوابق معاملات اوراق بهادار و معاملهکنندگان آنها باید به گونهای ثبت و نگهداری شوند که قابلیت بازسازی معاملات را داشته باشند. دستورالعمل اجرائی این بند حداکثر تا دو ماه پس از ابلاغ قانون توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهیه و ابلاغ میگردد. هـ ـ اعضاء هیأتمدیره و مدیرعامل تمامی اشخاص حقوقی که تحت یکی از عناوین نهادهای مالی موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران و یا قانون توسعة ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاستهای اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی تاکنون تشکیل شدهاند و نزد مرجع ثبت شرکتها در سراسر کشور به ثبت رسیدهاند و نیز آن دسته از اشخاص حقوقی که موضوع فعالیت اصلی آنها نهاد مالی است موظفند نهاد مالی تحت مدیریت خود را نزد سازمان بورس و اوراق بهادار به ثبت برسانند. خودداری از ثبت نهاد مالی تخلف محسوب میشود و فعالیت مدیران آنها مشمول بند (1) ماده (49) قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران است. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است نهادهای مالی را فقط با مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت نموده و از ثبت نهادهای مالی بدون مجوز خودداری نماید. هرگونه تغییرات در اساسنامه و سرمایة نهادهای مالی نیز منوط به تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار طبق ضوابط مربوطه است. تأیید صلاحیت حرفهای مدیران نهادهای مالی براساس دستورالعملی است که به تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار میرسد. و ـ کالاهایی که در بورسهای کالایی به عنوان بازار متشکل، سازمانیافته و تحت نظارت پذیرفتهشده و مورد داد و ستد قرار میگیرد طبق قوانین و مقررات حاکم بر آن بورسها عرضهشده و مورد معامله قرار میگیرد. عرضه، معامله، تسویه و تحویل نهایی کالاهای مذکور مشمول قوانین و مقررات مربوط به بازارهای غیرمتشکل کالایی نیست. زـ کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی که به عنوان مدیران نهادهای مالی، تشکلهای خود انتظام و ناشران اوراق بهادار موضوع ماده (13) قانون توسعة ابزارها و نهادهای مالی جدید به منظور تسهیل اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی انتخاب شده یا میشوند مکلفند مدارک هویت و کلیه اسناد و مدارک مربوط به سوابق شغلی و تحصیلی خود را جهت ثبت در پایگاه اطلاعاتی مدیران مربوطه به سازمان بورس و اوراق بهادار ارائه نمایند. سازمان بورس و اوراق بهادار موظف است مشخصات و سوابق تحصیلی و تجربی مدیران یادشده را در پایگاه اطلاعاتی مذکور ثبت و عملکرد آنها را از حیث رعایت قوانین و مقررات حاکم بر بازار اوراق بهادار و سوابق تخلفاتی و کیفری مربوط به آنها در طول مدیریت در نهادهای مالی و ناشران اوراق بهادار براساس ترتیبات اجرائی که به تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار میرسد منتشر نماید. انتشار اسامی مدیران به همراه سوابق آنان پس از تأیید مرجع ذیصلاح امکانپذیر است. ماده100ـ در اجرای ماده (34) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی آن دسته از دریافتکنندگان سهام عدالت که قبل از پایان دوره تقسیط خود و یا از طریق شرکتهای سرمایهگذاری استانی، مابهالتفاوت اقساط باقیمانده بهای سهام دریافتی خود را پرداخت نمایند، میتوانند از تخفیف در بهای سهام برای دورههای باقیمانده برخوردار شوند. دستورالعمل تخفیف و نحوه انتقال سهام با پیشنهاد سازمان خصوصیسازی به تصویب هیأت واگذاری میرسد. تبصره1ـ پـرداخت هرگونه سود سـهام یادشده تا سقف اقساط سررسیـدشده ممنوع است. تبصره2ـ سازمان خصوصیسازی پس از تأیید هیأت واگذاری میتواند به میزان اقساط معوق و سررسیدشده با رعایت دوره ششماهه پس از مهلت مقرر قانونی و اعلام به شرکتهای سرمایهگذاری استانی، سهام وثیقه نزد خود را برای وصول اقساط معوق تملک نماید. تجارت ماده101ـ به منظور تنظیم مناسب بازار، افزایش سطح رقابت، ارتقاء بهرهوری شبکه توزیع و شفافسازی فرآیند توزیع کالا و خدمات، دولت میتواند: الف ـ نسبت به ارائه لایحه ساماندهی واحدهای غیردولتی پخش کالا تا پایان سال دوم برنامه اقدام نماید به نحوی که استانداردهای مورد نیاز برای فعالیت پخش، ابزارهای نظارتی و مدیریتی دولت و نیاز سیاستهای رقابتی مورد توجه قرار گرفته و اختلاف قیمت تولیدکننده و مصرفکننده کاهش یابد. ب ـ واحدهای صنفی بدون پروانه را ساماندهی و نرخ مالیات و خدمات عمومی آب، برق، گاز، تلفن و خدمات شهری اینگونه واحدها را تا زمان اخذ پروانه کسب براساس آئیننامهای که به تصویب هیأت وزیران میرسد، تا دو برابر نرخ مالیات و تعرفه مصوب به عنوان جریمه تعیین و دریافت نماید. این حکم مانع از اجرای سایر ضمانتهای اجرائی مقرر در قوانین مربوط نیست. ج ـ نسبت به توسعه نظام ملی طبقهبندی و خدمات شناسه کالا و خدمات ایران (ایران کد) به منظور ایجاد نظام منسجم و یکپارچه برای تبادل اطلاعات مربوط به کالاها و خدمات اقدام نموده و کلیه عرضهکنندگان کالا و خدمات را مکلف به اخذ و روزآمد کردن این شناسه (کد) و دستگاههای اجرائی ذیربط را موظف به استفاده از آن نماید. د ـ با رعایت قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی قیمتگذاری را به کالاها و خدمات عمومی و انحصاری و کالاهای اساسی یارانهای و ضروری محدود نماید. تبصره1ـ دولت مکلف است ضوابط تعیین کالاهای اساسی، انحصاری و خدمات عمومی و نیز فهرست و ضوابط تعیین قیمت این کالاها و خدمات را ظرف سه ماه پس از تصویب این قانون، با پیشنهاد کارگروهی متشکل از نمایندگان وزارت بازرگانی، معاونت و وزارتخانههای ذیربط به تصویب شورای اقتصاد برساند. تبصره2ـ در اجرای این بند، چنانچه قیمت فروش کالا یا خدمات کمتر از قیمت عادله روز تکلیف شود، مابهالتفاوت قیمت عادله روز و تکلیفی باید همزمان تعیین و از محل اعتبارات و منابع دولت در سال اجرا پرداخت شود و یا از محل بدهی دستگاه ذیربط به دولت تهاتر گردد. ماده102ـ وزارت بازرگانی مجاز است در راستای اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی، امور اجرائی تنظیم بازار اعم از تأمین، ذخیرهسازی، توزیع، بازرسی و قیمتگذاری کالاها و خدمات را به تشکلهای صنفی تولیدی، توزیعی و خدماتی، اتحادیهها و تعاونیها و همچنین تشکلهای مردم نهاد حمایت از مصرفکننده واگذار نماید. تبصره1ـ تشکلها، اتحادیهها و تعاونیهای موضوع این ماده، در مقابل اختیارات واگذارشده در چهارچوب آئیننامه اجرائی که به پیشنهاد وزارت بازرگانی و معاونت بهتصویب هیأتوزیران میرسد، پاسخگو و مسؤول جبران خسارت خواهند بود. تبصره2ـ وزارت بازرگانی مجاز است حسب ضرورت از طریق اعطاء مجوز واردات بدون انتقال ارز، نسبت به جبران نیازهای داخلی اقدام نماید. تبصره3ـ قانون ممنوعیت ورود کالاهای غیرضرور در طی برنامه پنجم برای سیگار لازمالاجراء نیست. دولت مکلف است اقدامات لازم را مشتمل بر کاهش مصرف، تولید سیگار خارجی معتبر با نشان تجاری اصلی در داخل کشور مشروط بر تعهد شرکت مذکور به عدم واردات را بهعمل آورد به نحوی که تا پایان برنامه، توازن تولید در داخل با مصرف برقرار گردد. ماده103ـ برقراری موانع غیرتعرفهای و غیرفنی برای واردات در طول سالهای برنامه به جز در مواردی که رعایت موازین شرع اقتضاء میکند، ممنوع است. در صورت وجود چنین موانعی دولت مکلف است با وضع نرخهای معادل تعرفهای نسبت به رفع آن اقدام کند. تبصره ـ محصولات کشاورزی مشمول این ممنوعیت نیست. ماده104ـ الف ـ به منظور ارتقاء مشارکت بنگاهها و افزایش سهم تشکلها، شبکهها، خوشهها، اتحادیه شرکتها (کنسرسیومها)، شرکتهای مدیریت صادرات و شرکتهای بزرگ صادراتی و دارای تنوع محصول، دولت مجاز است کمکها، تسهیلات، مشوقها و حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم خود در حوزه صادرات غیرنفتی را از طریق این تشکلها اعطاء نماید. تشکلهای موضوع این ماده، در مقابل اختیارات واگذارشده، پاسخگو و مسؤول جبران خسارت خواهند بود. آئیننامه اجرائی این بند توسط وزارت بازرگانی و معاونت تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. ب ـ اخذ هرگونه مالیات و عوارض از صادرات کالاهای غیرنفتی و خدمات در طول برنامه ممنوع است. تبصره1ـ فهرست کالاهای نفتی ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط شورای اقتصاد تعیین میگردد. تبصره2ـ دولت مجاز است به منظور صیانت از منابع کشور، عوارض ویژهای برای صادرات مواد خام یا دارای ارزش افزوده پایین وضع و دریافت نماید. تبصره3ـ میزان عوارض موضوع این ماده برحسب جدولی است که متناسب با افزایش سهم ارزش افزوده داخلی، کاهش مییابد. فهرست و عوارض مربوطه این کالاها و جدول مذکور به تصویب شورای اقتصاد میرسد. این عوارض حداقل سه ماه پس از وضع و اعلام عمومی قابل وصول است. ج ـ صادرات کالاها و خدمات از اخذ هرگونه مجوز به استثناء استانداردهای اجباری و گواهیهای مرسوم در تجارت بینالملل مورد درخواست خریداران معاف است. تبصره ـ به دولت اجازه داده میشود با لحاظ منافع ملی تا پایان سال اول برنامه ترتیبات قانونی لازم برای اصلاح قانون مقررات صادرات و واردات شامل ارائه مشوقهای صادراتی مندرج در این قانون و دیگر قوانین مربوطه که جنبة دائمی دارند را بهعمل آورد. د ـ دولت تدابیر و اقدامهای مؤثر حفاظتی، جبرانی و ضدقیمتشکنی (ضددامپینگ) در مواردی که کالایی با شرایط غیرمتعارف و با امتیاز قابل توجه به کشور وارد میشود را اتخاذ و اعمال نماید. هـ ـ تنظیم بازار داخلی موجب ممنوعیت صدور نمیگردد و صدور کلیه کالاها و خدمات به جز موارد زیر مجاز است: 1ـ اشیاء عتیقه و میراث فرهنگی به تشخیص سازمان میراث فرهنگی. 2ـ اقلام خاص دامی، نباتی، خاک زراعی و مرتعی و گونههایی که جنبه حفظ ذخایر ژنتیکی و یا حفاظت تنوع زیستی داشته باشند، به تشخیص وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست. تبصره ـ صادرات کالاهایی که دولت برای تأمین آنها یارانه مستقیم پرداخت میکند، تنها با پیشنهاد دستگاه مربوطه و تصویب شورای اقتصاد مجاز است. در این صورت کلیه صادرکنندگان موظفند گواهی مربوط به عودت کلیه یارانههای مستقیم پرداختی به کالاهای صادرشده را قبل از خروج از وزارت امور اقتصادی و دارائی اخذ کنند. و ـ دولت موظف است ضمن ایجاد همسویی قوانین و مقررات بخش تجاری کشور با قوانین و مقررات اتحادیههای منطقهای و بینالمللی از جمله سازمان تجارت جهانی، نسبت به آمادهسازی و توانمندسازی ارکان اقتصادی کشور برای عضویت در سازمان توسعه تجارت جهانی (WTO) اقدام قانونی نماید. ماده105ـ الف ـ ادغام شرکتهای تجاری، مادامی که موجب ایجاد تمرکز و بروز قدرت انحصاری نشود، به شکل یک جانبه (بقاء یکی از شرکتها ـ شرکت پذیرنده) و ادغام دو یا چند جانبه (محو شخصیت حقوقی شرکتهای ادغامشونده و ایجاد شخصیت حقوقی جدید ـ شرکت جدید)، در چهارچوب اساسنامه آن شرکت در سایر شرکتهای تجاری موضوع ادغام، مجاز است. امور موضوع این بند شامل مواردی که شرعاً قابل انتقال نمیباشد نمیگردد. کلیه حقوق و تعهدات، دارائی، دیون و مطالبات شرکت یا شرکتهای موضوع ادغام، به شرکت پذیرنده ادغام یا شرکت جدید منتقل میشود. کارکنان شرکتهای موضوع ادغام به شرکت پذیرنده یا شرکت جدید انتقال مییابند. در صورت عدم تمایل برخی کارکنان با انتقال به شرکت پذیرنده ادغام یا شرکت جدید، مزایای پایان کار مطابق مقررات قانون کار توسط شرکت مزبور به کارکنان یادشده پرداخت میشود. در مورد نیروی کار مازاد مطابق قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده (113) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 26/5/1382 عمل میشود. سرمایه شرکتی که از ادغام شرکتهای موضوع این بند حاصل میگردد تا سقف مجموع سرمایه شرکتهای ادغام شده در آن، از پرداخت مالیات موضوع ماده (48) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/12/1366 و اصلاحیههای آن معاف است. ب ـ دولت موظف است شرایط پیشگیری از ایجاد تمرکز، اعمال بروز قدرت و انحصار و همچنین دامنه مفید و مجاز ادغامها را مطابق فصل (9) قانون « اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم و اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی» پیشبینی نماید. ماده106ـ دولت مکلف است تا پایان سال سوم برنامه ضمن کاهش زمان ترخیص کالا، حداقل سیدرصد (30%) از مبادی ورودی و خروجی گمرکی کم فعالیت خود را کاهش دهد. تبصره ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور ارتقاء دقت و سرعت در عملیات کنترلی و افزایش تجارت، مبادی باقیمانده را به فناوری روز و تکنولوژی نوین مجهز نماید. ماده107ـ تشکیل گروه اقتصادی با منافع مشترک با مشارکت دو یا چند شخص حقیقی و حقوقی به منظور تسهیل و گسترش فعالیت اقتصادی و تجاری برای یک دوره محدود و براساس قراردادی کتبی پس از ثبت در مرجع ثبت شرکتها در قالب شرکت مدنی و ضوابط و شرایط مربوط به آن و با رعایت موازین اسلامی و اصل منع اضرار به غیر و منع انحصار مجاز است. تبصره1ـ تغیـیر در حیـطه اختیارات مدیران در قـرارداد در قبـال اشـخاص ثالـث قابلاستناد نیست و اعضاء گروه بطور تضامنی مسؤول پرداخت دیون گروه از اموال شخصی خود میباشند، مگر این که با اشخاص ثالث طرف قرارداد به ترتیب دیگری توافق شده باشد. تبصره2ـ عملیات مربوط به دفاتر تجاری، بازرسی و تصفیه، مطابق ماده(6) و احکام باب یازدهم قانون تجارت و مواد (151) و (152) لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347 انجام میشود. تبصره3ـ فوت یا حجر یا ممنوعیت قانونی یکی از اشخاص حقیقی یا انحلال یا ورشکستگی یکی از اشخاص حقوقی موجب انحلال گروه میشود مگر این که در قرارداد تشکیل گروه اقتصادی طور دیگری مقرر شده باشد. ماده108ـ خرید کالا یا خدمات از طریق بورس بدون رعایت احکام و تشریفات قانون برگزاری مناقصات، توسط دستگاههای اجرائی، بلامانع است. ماده109ـ واردات هر نوع کالا به کشور موکول به رعایت ضوابط فنی، ایمنی و بهداشتی قرنطینهای است که پس از تصویب مرجع ذیصلاح مربوط، توسط وزارت بازرگانی به گمرک ابلاغ میشود. رعایت این ضوابط برای ترخیص کالاهای وارداتی از جمله کالاهای متروکه، ضبطی قطعیت یافته، کالاهای بلاصاحب، صاحب متواری و مکشوفات قاچاق الزامی است. تبصره ـ کالاهای غیرمنطبق با ضوابط موضوع این ماده به هزینه صاحب اولیه کالا (در صورت وجود و احراز) یا ورثة وی، به خارج از کشور عودت میشود و در غیر این صورت چنانچه جزئاً یا کلاً دارای قابلیت تصرف ثانویه نبوده و این اقدام اسراف محرم نباشد معدوم میگردد و سازمان اموال تملیکی و ستاد اجرای فرمان حضرت امام (ره) مجاز به در اختیار گرفتن، فروش و عرضة آنها در داخل جز در موارد قابلیت استفاده برای مصرف ثانویه و اطمینان از مصرف ثانویه نیست. ماده110ـ در راستای بند (9) سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف به منظور اصلاح الگوی مصرف نان شامل اصلاح ساختار تولید، بهبود فرآیند، توسعه تولید انواع نانهای با کیفیت، بهداشتی و متناسب با ذائقه و فرهنگ مردم، حفظ ذخیره استراتژیک گندم، تنظیم مبادلات تجاری گندم و آرد با هدف تنظیم بازار داخلی و استفاده از نیروی انسانی آموزشدیده در فرآیند تولید نان و در فضای رقابتی و انجام امور از طریق بخش غیردولتی اعم از خصوصی و تعاونی، سیاستگذاری اهداف و نظارت بر عهده شورای اقتصاد است و وزارت بازرگانی به عنوان دستگاه متولی تنظیم بازار نان تعیین میشود که بر اساس مصوبات شورای مذکور انجام وظیفه مینماید. رسیدگی به تخلفات و جرائم و تعزیرات مربوط به گندم، آرد و نان فقط مربوط به موارد یارانهای است و مطابق فصل هشتم قانون نظام صنفی مصوب 24/12/1382 عمل میشود و قوانین عام و خاص مغایر لغو میگردد. در دیگر موارد مربوط نیز تنها قانون اخیرالذکر حاکم است. سرمایهگذاری خارجی ماده111ـ دولت متناسب با نیازهای روز و ضرورتهای تحقق اهداف برنامه و بهمنظور افزایش کارآیی، حداکثر ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون نسبت به موارد ذیل اقدام قانونی نماید: الف ـ تقویت و تجهیز سازمان « سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران» ب ـ شناسایی و اصلاح قوانین و مقررات برحسب ضرورت و تعیین و اعمال مشوقها به تناسب نیاز روز و رقابتهای بینالمللی برای جذب بیشتر سرمایهگذاری خارجی مناطق آزاد ماده112ـ به منظور ساماندهی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و ایفاء نقش مؤثر آنها در تحقق اهداف سند چشمانداز بیست ساله نظام، اعمال مدیریت یکپارچه و ایجاد رشد اقتصادی مناسب در این مناطق، همپیوندی و تعامل اثرگذار اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی و ارائه الگوی توسعه ملی در بخشهای مختلف: الف ـ مدیران سازمانهای مناطق آزاد به نمایندگی از طرف دولت، بالاترین مقام منطقه محسوب میشوند و کلیه وظایف، اختیارات و مسؤولیتهای دستگاههای اجرائی دولتی مستقر در این مناطق به استثناء نهادهای دفاعی و امنیتی به عهده آنها است. سازمانهای مناطق آزاد منحصراً براساس قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و اصلاحات بعدی آن و قانون کار اداره میشوند. تبصره1ـ واگذاری وظایف، اختیارات و مسؤولیتهای دستگاههای تحت نظر مقام معظم رهبری، با موافقت ایشان صورت میپذیرد. تبصره2ـ اختیارات فرماندار در مورد مصوبات شوراهای اسلامی شهر و روستا در مناطق آزاد به مدیر سازمان منطقه آزاد واگذار میشود. ب ـ کالاهای تولید و یا پردازش شده در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به هنگام ورود به سایر نقاط کشور به نسبت مجموع ارزش افزوده و ارزش مواد اولیه و قطعات داخلی بهکار رفته در آن، تولید داخلی محسوب و از پرداخت حقوق ورودی معاف است. تبصره1ـ مواد اولیه و کالاهای واسطهای خارجی به کار رفته در تولید، مشروط بهپرداخت حقوق ورودی، در حکم مواد اولیه و کالاهای داخلی محسوب میشود. تبصره2ـ مواد اولـیه و قطعات خارجـی به کار رفته در کالاهـای تولید و یا پردازششده در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که در گذشته از سایر نقاط کشور به منطقه ارسالشده و در تولید و یا پردازش محصولی که به کشور وارد میشود، به کار گرفته شود در حکم مواد اولیه تلقی میگردد و از پرداخت حقوق ورودی معاف است. ج ـ هزینههای بندری مربوط که طبق قوانین جاری از کشتیها و شناورها بابت خدمات بندری دریافت میشود در صورتی که این بنادر توسط بخشهای خصوصی، تعاونی و مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی در محدوده منطقه آزاد ایجاد شده باشند، توسط سازمانهای مناطق آزاد مربوطه اخذ میگردد. مناطق آزاد مجازند نسبت به ثبت و ترخیص کشتیها طبق قوانین جاری و بینالمللی اقدام نمایند. د ـ مبادلات کالا بین مناطق آزاد و خارج از کشور و نیز سایر مناطق آزاد از کلیه عوارض (به استثناء عوارض موضوع ماده (10) قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/6/1372)، مالیات و حقوق ورودی معاف میباشند. هـ ـ به منظور گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بینالمللی، ایجاد نمایندگی دانشگاههای داخلی و معتبر خارجی بر طبق اعلام وزارتخانههای ذیربط و تأسیس دانشگاههای خصوصی در مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی با رعایت قوانین مربوط مجاز است. وـ محدوده آبی مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی با رعایت ملاحظات امنیتی و دفاعی که به تأیید ستاد کل میرسد به فاصله هشتصد متر از قلمرو خاکی مناطق آزاد تعیین میگردد و از امتیازات قانون « چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی ایران» مصوب 7/6/1372 و اصلاحات بعدی آن برخوردار است. زـ به منظور زدودن فقر از چهره مناطق آزاد تجاری، سازمانهای مناطق آزاد موظفند حداقل یکدرصد (1%) از محل وصول عوارض ورود و صدور کالاها و خدمات این مناطق را از طریق نهادهای حمایتی به محرومین و نیازمندان بومی این مناطق اختصاص دهند. بیمههای بازرگانی ماده113ـ مشارکت شرکتهای بیمه خارجی با شرکتهای بیمه تجاری داخلی با اولویت بخش غیردولتی به منظور ایجاد شرکت بیمه مشترک بازرگانی در ایران، جذب سرمایه خارجی توسط شرکتهای بیمه داخلی و همچنین تأسیس و فعالیت شعب و نمایندگی شرکتهای بیمه بازرگانی خارجی با رعایت سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی و قوانین مربوط مجاز است. ماده114ـ به دولت اجازه داده میشود ضمن اصلاح نظام نظارت تعرفهای و کاهش تدریجی حق بیمه اتکایی اجباری در صنعت بیمه بازرگانی، نسبت به تدوین و استقرار نظام یکپارچه نظارتی جایگزین مشتمل بر مقررات نظارت مالی، منع انحصار و تسهیل رقابت، توانگری و رتبهبندی مؤسسات بیمه حداکثر تا پایان سال سوم برنامه اقدام نماید. ماده115ـ الف ـ وضع و دریافت هرگونه عوارض بر بیمه تجاری (حق بیمه و حق بیمه اتکایی) منحصر به مواردی است که در قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی تعیین شده است. ب ـ وزارت امور اقتصادی و دارائی مکلف است نسبت به بیمه شخص ثالث در مورد راننده همچون سرنشین بیمه شخص ثالث را اعمال نماید. ماده116ـ انجام بیمههای دستگاههای اجرائی به صورت انحصاری با شرکت سهامی بیمه ایران، موضوع ماده (30) قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری مصوب سال 1350 در طول سالهای برنامه ملغیالاثر میشود. کاهش وابستگی به نفت ماده117ـ به منظور قطع کامل وابستگی اعتبارات هزینهای به عواید نفت و گاز از طریق افـزایش سهم درآمدهای عـمومی در تأمین اعتبارات هزینهای دولت، به نحوی اقدام شود که: الف ـ در پایان برنامه نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی مشروط به عدم افزایش نرخ مالیاتهای مستقیم و با گسترش پایههای مالیاتی حداقل به دهدرصد (10%) برسد. تبصره1ـ برقراری هرگونه تخفیف، ترجیح و یا معافیت مالیاتی و حقوق ورودی علاوه بر آنچه که در قوانین مربوطه تصویب شده است برای اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله دستگاههای موضوع ماده (222) این قانون طی سالهای اجرای برنامه ممنوع است. تبصره2ـ دولت مکلف است با اجرای کامل قانون مالیات بر ارزش افزوده، نرخ این مالیات را از سال اول برنامه سالانه یک واحد درصد اضافه نماید؛ بهگونهای که در پایان برنامه نرخ آن به هشتدرصد (8%) برسد. سهم شهرداریها و دهیاریها از نرخ مزبور سه درصد (3%) ( به عنوان عوارض) و سهم دولت پنج درصد (5%) تعیین میشود. ب ـ نسبت درآمدهای عمومی به استثناء درآمدهای نفت و گاز به اعتبارات هزینهای به طور متوسط سالانه ده درصد (10%) افزایش یابد. ج ـ اعتبارات هزینهای دولت سالانه حداکثر دو درصد (2%) کمتر از نرخ تورم، افزایش یابد. تبصره ـ تأمین کسری بودجه دولت از محل استقراض از بانک مرکزی و سیستم بانکی ممنوع است. ماده118ـ به منظور حمایت مالی از بخشهای غیردولتی و توسعه فعالیت این بخشها، به دستگاههای اجرائی و یا شرکتهای دولتی اجازه داده میشود در چهارچوب قوانین بودجه سنواتی، اعتبار تملک دارائیهای سرمایهای و یا منابع سرمایهگذاری داخلی خود را در قالب وجوه ادارهشده یا یارانه سود تسهیلات، براساس قراردادهای منعقده در اختیار بانکهای عامل قرار دهند تا در چهارچوب مقررات قانونی مربوطه در اختیار متقاضیان واجد شرایط بخشهای غیردولتی قرار گیرد. آئیننامه اجرائی این ماده به پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصادی و دارائی، معاونت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تصویب هیأتوزیران میرسد. اصلاح نظام مالیاتی ماده119ـ دولت موظف است در راستای هدفمندسازی معافیتهای مالیاتی و شفافسازی حمایتهای مالی اقدامات ذیل را بهعمل آورد: الف ـ جایگزینی سیاست اعتبار مالیاتی با نرخ صفر به جای معافیتهای قانونی مالیاتی ب ـ ثبت معافیتهای مالیاتی مذکور به صورت جمعی ـ خرجی در قوانین بودجه سالانه تبصره1ـ به اشخاص حقیقی و حقوقی مشمول معافیتهای قانونی مذکور، مالیات تعلق نمیگیرد. تبصره2ـ تسلیم اظهارنامة مالیاتی در موعد مقرر شرط برخورداری از هرگونه معافیت مالیاتی است. ماده120ـ سازمان امور مالیاتی مکلف است پایگاه اطلاعات مؤدیان مالیاتی شامل اطلاعات درآمدی و هزینهای اشخاص حقیقی را تا پایان برنامه و اشخاص حقوقی را حداکثر تا پایان سال دوم برنامه به پایان رساند. کلیه دستگاههای اجرائی و نهادهای عمومی و ذیربط که اطلاعات مورد نیاز پایگاه فوق را در اختیار دارند موظفند مطابق با دستورالعمل تبادل اطلاعات با حفظ محرمانهبودن که توسط وزارت امور اقتصادی و دارائی در سال اول برنامه تنظیم و به تصویب هیأتوزیران میرسد، این اطلاعات را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند. تبصره1ـ سازمان امور مالیاتی کشور مکلف است از سال دوم اجرای برنامه بهمنظور تسهیل در دریافت اظهارنامههای مالیاتی و سایر اوراقی که مؤدیان مالیاتی مکلف به تسلیم آن میباشند و نیز ابلاغ اوراق مالیاتی برای تمام یا برخی از مؤدیان مذکور از فناوریهای نوین نظیر خدمات پست الکترونیکی، امضاء الکترونیکی یا سایر روشها استفاده نماید. تبصره2ـ سازمان امور مـالیاتی موظف است با همکاری مراکز دولتی صدور گواهی الکتـرونیکی ریشه و براساس ضـوابط آن مرکز حداکثر تا پـایان سال دوم برنامه نسبت بهراهاندازی مرکز صدور گواهی الکترونیکی میانی اقدام نماید. ماده121ـ به منظور شفافیت در مبادلات اقتصادی و تشخیص درآمدهای مؤدیان مالیاتی و مالیات بر ارزش افزوده، وزارت بازرگانی مکلف است با هماهنگی سازمان امور مالیاتی کشور و شورای اصناف کشور تا پایان سال دوم برنامه صاحبان مشاغل را براساس اولویت، ملزم به استفاده از سامانههای صندوق فروش (مکانیزه فروش) نماید. معادل هزینههای انجامشده بابت خرید، نصب و راهاندازی دستگاه سامانه صندوق فروش (مکانیزه فروش) توسط صاحبان مشاغل مذکور از درآمد مشمول مالیات مؤدیان مزبور (در اولین سال استفاده از سامانههای مذکور) قابل کسر است. عدم استفاده صاحبان مشاغل از سامانه صندوق فروش (مکانیزه فروش) در هر سال، موجب محرومیت از معافیتهای مالیاتی مقرر در قانون برای سال مربوط میشود. سازمان امور مالیاتی موظف است به تدریج و براساس اولویت، آن دسته از صاحبان مشاغل که ملزم به استفاده از سامانه صندوق فروش (مکانیزه فروش) هستند را تعیین نماید و تا شهریور ماه هر سال از طریق اطلاع کتبی و رسمی به اتحادیه صنفی مربوطه و نیز درج در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار و روزنامه رسمی کشور اعلام و از ابتداء فروردین ماه سال بعد از آن اعمال نماید. ماده122ـ مدیران اشخاص حقوقی غیردولتی به طور جمعی یا فردی، نسبت به پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی و همچنین مالیاتهایی که اشخاص حقوقی بهموجب مقررات قانون مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده مکلف به کسر یا وصول یا ایصال آن بوده و مربوط به دوران مدیریت آنها باشد با شخص حقوقی مسؤولیت تضامنی خواهند داشت. این مسؤولیت مانع از مراجعه ضامنها به شخص حقوقی نیست. ماده123ـ عوارض وصولی ارزش افزوده و عوارض آلودگی واحدهای تولیدی موضوع بند (الف) و تبصره (1) ماده (38) قانون مالیات بر ارزش افزوده در هر شهرستان به نسبت جمعیت بین شهرداریها و دهیاریهای همان شهرستان توزیع میگردد. در صورتی که آلودگی واحدهای بزرگ تولیدی (پنجاه نفر و بیشتر) به بیش از یک شهرستان در یک استان سرایت کند، عوارض آلودگی براساس سیاستهای اعلامی معاونت به نسبت تأثیرگذاری، در کمیتهای مرکب از معاون برنامهریزی استان، فرمانداران شهرستانهای ذیربط، مدیر کل محیط زیست و مدیرکل امور مالیاتی استان بین شهرستانهای متأثر توزیع میشود. در صورتی که شهرستانهای متأثر از آلودگی در دو یا چند استان واقع شده باشند، اعضاء کمیته توزیعکننده عوارض آلودگی واحدهای بزرگ (پنجاه نفر و بیشتر) متشکل از نماینده معاونت، معاونین برنامهریزی استانهای ذیربط، نماینده سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده اداره کل مالیاتی براساس سیاستهای اعلامی معاونت اقدام به توزیع عوارض آلودگی خواهند کرد. توسعه تعاون ماده124ـ دولت به منظور توسعه بخش تعاون و ارتقاء سهم آن به بیست و پنج درصد (25%) اقتصاد ملی تا پایان برنامه با رویکرد ایجاد اشتغال، گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی اقشار متوسط و کمدرآمد جامعه، با رعایت تکالیف و اختیارات مقرر در قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم و اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی اقدامات زیر را انجام میدهد: الف ـ افزایش سهم تعاونیها به پانزدهدرصد (15%) در بازار پولی کشور تا سال چهارم برنامه از طریق فراهم نمودن تسهیلات لازم جهت صدور مجوز فعالیت مؤسسات مالی و پولی و بانکهای تعاونی. ب ـ افزایش سالانه سرمایه بانک توسعه تعاون و صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون در جهت ارتقاء سهم آنها در رشد بخش تعاونی از محل بخشی از منابع مالی جزء (2) ماده (29) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم و اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی در قالب بودجههای سنواتی به منظور اعطاء تسهیلات بانکی و پوشش خطرپذیری (ریسک) تعاونیهای فراگیر ملی با اولویت تعاونیهای کشاورزی، روستایی و عشایری. ج ـ وزارت تعاون وظایف حاکمیتی و اتاق تعاون مرکزی جمهوری اسلامی ایران و دیگر تشکلهای تعاونی وظایف تصدیگری بخش تعاون را بر عهده خواهند داشت. آئیننامه اجرائی این بند با پیشنهاد مشترک وزارت تعاون و اتاق تعاون مرکزی جمهوری اسلامی ایران تهیه و حداکثر ظرف سه ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأتوزیران خواهد رسید. هرگونه دخالت دولت در امور اجرائی، مدیریتی، مجامع و انتخابات اتاقهای تعاون ممنوع است. مفاد این بند نافی وظایف قانونی نظارتی وزارت تعاون نیست. نفت و گاز ماده125ـ الف ـ وزارت نفـت مجاز است با ایجاد فضا و شرایط رقابتی، نسبت به صدور پروانه اکتشاف، توسعه و تولید موردنیاز برای بهرهبرداری از حداکثر ظرفیتها برای توسعه میدانهای نفت و گاز و افزایش تولید صیانتشده با حفظ ظرفیت تولید سال 1389 تا سقف تولید اضافه روزانه یکمیلیون بشکه نفت خام و دویست و پنجاه میلیون مترمکعب گاز طبیعی با اولویت میادین مشترک، با تأکید بر توسعه میدان گاز پارس جنوبی، پس از تصویب توجیه فنی و اقتصادی طرحها در شورای اقتصاد و درج در قوانین بودجه سنواتی و نیز مبادله موافقتنامه با معاونت با استفاده از روشهای زیر اقدام نماید: 1ـ استفاده از انواع روشهای اکتشاف، توسعه، تولید در دوره زمانی معین در میادین نفت و گاز تبصره ـ شرایط اساسی این روشها با حفظ حق مالکیت و اعمال تصرفات مالکانه برای دولت در سال اول برنامه با پیشنهاد وزارت نفت تهیه و به تصویب شورای اقتصاد میرسد. 2ـ کارسازی انتشار اوراق مالی ریالی و ارزی در داخل و خارج از کشور با رعایت قوانین و مقررات مربوط، بدون تضمین دولت 3ـ استفاده از روش بیع متقابل با رعایت اصول و شرایط موضوع بند (ب) ماده (14) قانون برنامه چهارم توسعه تبصره ـ وزارت نفت میتواند در طول برنامه نسبت به انعقاد قرارداد توسعه و تولید از کلیة میادین مشترک شناخته شده اقدام و تلاش لازم را بهعمل آورد. ب ـ دولت مکلف است بر مبنای سند چشمانداز بیست ساله کشور و سیاستهای کلی نظام در بخش انرژی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری و با پشتوانه کامل کارشناسی « سند ملی راهبرد انرژی کشور» را به عنوان سند بالادستی بخش انرژی برای یک دوره زمانی بیست و پنج ساله ظرف حداکثر شش ماه پس از تصویب قانون برنامه تهیه و بهتصویب مجلس شورای اسلامی برساند. تبصره ـ وزارتخانههای نفت و نیرو موظف هستند با همکاری سایر دستگاههای اجرائی ذیربط « برنامه اجرائی طرح جامع انرژی کشور» را ظرف دوازده ماه پس از تصویب قانون سند ملی راهبرد انرژی کشور تهیه و به تصویب هیأتوزیران برسانند. ماده126ـ به وزارت نفت اجازه داده میشود به منظورشناسایی و اکتشاف هر چه بیشتر منابع نفت و گاز در سراسر کشور و نیز انتقال و به کارگیری فناوریهای جدید در عملیات اکتشافی، در کلیه مناطق کشور به استثناء استانهای خوزستان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر مناطق دریایی و خشکی مشترک با همسایگان که عملیات اکتشافی مربوط با خطرپذیری (ریسک) طرف قرارداد انجام و منجر به کشف میدان قابل تولید تجاری شود، در قالب ارقام مذکور در ماده (125) این قانون و در قالب بودجههای سنواتی کل کشور و تصویب شورای اقتصاد و مبادله موافقتنامه با معاونت، نسبت به عقد قراردادهای بیع متقابل توأم برای اکتشاف و توسعه میادین جدید از طریق برگزاری مناقصات اقدام و طرف قرارداد را مطابق ضوابط قانونی انتخاب نماید. هزینههای اکتشافی اعم از مستقیم و غیرمستقیم در قالب قرارداد منعقده مذکور منظور و به همراه هزینههای توسعه از محل فروش محصولات تولیدی همان میدان بازپرداخت خواهد شد. مجوزهای صادره دارای زمان محدود بوده و در هر مورد توسط وزارت نفت تعیین شده و یک بار نیز قابل تمدید میباشد. در صورتی که در پایان مرحله اکتشاف، میدان تجاری در هیچ نقطهای از منطقه کشف نشده باشد، قرارداد خاتمه مییابد و طرف قرارداد حق مطالبه هیچگونه وجهی را نخواهد داشت. ماده127ـ به وزارت نفت اجازه داده میشود در چهارچوب بودجه سنواتی از محل منابع داخلی شرکتهای تابعه و منابع خارجی ترجیحاً با مشارکت بخشهای خصوصی و تعاونی پس از تأیید شورای اقتصاد نسبت به تکمیل دو پالایشگاه میعانات گازی « ستاره خلیج فارس» و « فارس» با ظرفیت اسمی به ترتیب 360 هزار و 120 هزار بشکه بهصورت سرمایهگذاری و یا تسهیلات در قالب وجوه اداره شده اقدام نماید. تا اتمام پروژههای موضوع این ماده و بهرهبرداری از آنها استفاده از روشهای تهاتری برای خرید و فروش فرآوردههای مورد نیاز با تصویب شورای اقتصاد در موارد ضروری مجاز است. تهاتر نفت خام و میعانات گازی از شمول این حکم مستثنی است. دولت مکلف است حداکثر یک سال پس از راهاندازی آنها برای واگذاری سهام خود در چهارچوب قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی اقدامات لازم را بهعمل آورد. ماده128ـ به وزارت نفت اجازه داده میشود از محل منابع داخلی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران نسبت به اعطاء تسهیلات در قالب وجوه اداره شده برای سرمایهگذاری بخشهای خصوصی و تعاونی در طرحهای تکمیل پالایشگاههای موجود شامل بهینهسازی و بنزینسازی با تصویب شورای اقتصاد، اقدام نماید. ماده129ـ وزارت نفت موظف است: الف ـ در راستای اعمال حق حاکمیت و مالکیت بر منابع نفت و گاز و انجام وظایف قانونی خود ضمن ایجاد مدیریت اکتشاف، توسعه و تولید و با تجهیز پستهای سازمانی، نسبت به بهکارگیری نیروهای متخصص لازم از طریق انتقال نیروی انسانی موجود برای انجام وظایف مندرج در این قانون و قوانین مرتبط اقدام نماید. ب ـ برای فعالیتهای اکتشاف، توسعه، استخراج و تولید نفت و گاز توسط شرکتهای تابعه وزارت نفت و شرکتهای صاحب صلاحیت، با اتخاذ ضوابط تولید صیانتی، پروانه بهرهبرداری بدون حق مالکیت نسبت به نفت و گاز تولیدی صادر و براساس طرح مصوب، بر عملیات اکتشاف، توسعه و تولید شرکتهای فوقالذکر از نظر مقدار تولید و صیانت مخزن و معیارهای سلامتی ـ ایمنی و زیست محیطی نظارت نماید. ج ـ سامانه یکپارچه کنترل و اندازهگیری میزان تولید، فرآورش، انتقال، پالایش، توزیع و صادرات نفت خام و گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی را حداکثر تا پایان سال دوم برنامه ایجاد و راهاندازی نماید. د ـ به منظور افزایش و ارتقاء توان علمی، فناوری و نوآوری در صنعت نفت معادل یکدرصد (1%) از اعتبارات طرحهای توسعهای سالانه شرکتهای تابعه را در طول برنامه، جهت ایجاد ظرفیت (پتانسیل) جذب، توسعه فناوریهای اولویتدار نفت، گاز و پتروشیمی و بهکارگیری آنها در صنایع مرتبط و ارتقاء فناوریهای موجود و بومیسازی آنها و کاهش شدت انرژی ضمن مبادله موافقتنامه با معاونت اختصاص دهد و گزارش عملکرد این بند را سالانه به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. ماده130ـ به منظور افزایش ضریب بازیافت مخازن کشور در طول برنامه به میزان یکدرصد (1%)، وزارت نفت موظف است طی سال اول برنامه، برنامه جامع صیانتی و ازدیاد برداشت از مخازن هیدروکربوری را با رعایت اولویتبندی مخازن به تفکیک نواحی خشکی و مناطق دریایی تهیه و برای حسن اجرای آن اقدامات لازم را بهعمل آورد. ماده131ـ وزارت نفت مکلف است به منظور افزایش خدمات سوخترسانی بهکشتیها (بانکرینگ) و خدمات جانبی در خلیج فارس و دریای عمان به میزان سالانه حداقل بیستدرصد (20%) از طریق بخش غیردولتی، طرح جامع مربوط را تدوین و اجراء نماید. وزارت نفت مجاز است حمایت لازم را از بخش غیردولتی در این زمینه بهعمل آورد. ماده132ـ دولت دو درصد (2%) از درآمد حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی را به ترتیب یکسوم به استانهای نفتخیز و گازخیز و دوسوم به شهرستانها و مناطق کمترتوسعه یافته جهت اجرای برنامههای عمرانی در قالب بودجههای سنواتی اختصاص دهد. برق ماده133ـ به منظور تنوع در عرضه انرژی کشور، بهینهسازی تولید و افزایش راندمان نیروگاهها، کاهش اتلاف و توسعه تولید همزمان برق و حرارت، شرکت توانیر و شرکتهای وابسته و تابعه وزارت نیرو موظفند: الف ـ با استفاده از منابع حاصل از فروش نیروگاههای موجود یا در دست اجراء و سایر اموال و دارائیهای شرکتهای مذکور و با رعایت قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهلوچهارم (44) نسبت به پرداخت یارانه خرید برق از تولیدکنندگان برق پراکنده با مقیاس کوچک و ظرفیتهای تولید برق مشترکین از طریق عقد قراردادهای بلندمدت و همچنین تبدیل تا دوازدههزار (12.000) مگاوات نیروگاه گازی به سیکل ترکیبی اقدام نمایند. تبصره ـ در صورت تمایل بخشهای غیردولتی به تبدیل نیروگاههای گازی موجود خود به سیکل ترکیبی، شرکت توانیر و شرکتهای وابسته و تابعه وزارت نیرو میتوانند از محل منابع موضوع بند (الف) این ماده نسبت به پرداخت تسهیلات در قالب وجوه ادارهشده به آنها اقدام نمایند. ب ـ به شرکت توانیر و شرکتهای وابسته و تابعه وزارت نیرو اجازه داده میشود نسبت به انعقاد قراردادهای بلندمدت خرید تضمینی برق تولیدی از منابع انرژیهای نو و انرژیهای پاک با اولویت خرید از بخشهای خصوصی و تعاونی اقدام نمایند. قیمت خرید برق این نیروگاهها علاوه بر هزینههای تبدیل انرژی در بازار رقابتی شبکه سراسری بازار برق، با لحاظ متوسط سالانه ارزش وارداتی یا صادراتی سوخت مصرفنشده، بازدهی، عدمانتشار آلایندهها و سایر موارد به تصویب شورای اقتصاد میرسد. تبصره ـ وزارت نیرو مجاز است با رعایت قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) منابع مورد نیاز این جزء را از محل منابع حاصل از فروش نیروگاهها و سایر دارائیها از جمله اموال منقول و غیرمنقول، سهام و سهمالشرکه خود و سایر شرکتهای تابعه و وابسته و بنگاهها، تأمین و تمهیدات لازم را برای این نیروگاهها جهت استفاده در شبکه سراسری برق فراهم نماید. ج ـ از توسعه نیروگاههای با مقیاس کوچک تولید برق توسط بخشهای خصوصی و تعاونی حمایت نماید. د ـ وزارت نیرو مجاز است در طول برنامه نسبت به افزایش توان تولیدی برق تا بیستوپنجهزار (25.000) مگاوات از طریق سرمایهگذاری بخشهای عمومی، تعاونی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی و یا منابع داخلی شرکتهای تابعه و یا به صورت روشهای متداول سرمایهگذاری از جمله ساخت، بهرهبرداری و تصرف (BOO) و ساخت، بهرهبرداری و انتقال (BOT) اقدام نماید. تبصره ـ سهم بخشهای خصوصی و تعاونی از میزان بیستوپنجهزار (25.000) مگاوات مذکور در این بند، حداقل دههزار (10.000) مگاوات است. هـ ـ وزارت نیرو حسب درخواست نسبت به صدور مجوز صادرات و عبور (ترانزیت) برق از نیروگاههای با سوخت غیریارانهای متعلق به بخشهای خصوصی و تعاونی اقدام نماید. وـ وزارت نیرو مکلف است در صورت نیاز با حفظ مسؤولیت تأمین برق، به منظور ترغیب سایر مؤسسات داخلی به تولید هر چه بیشتر نیروی برق از نیروگاههای خارج از مدیریت آن وزارتخانه، براساس دستورالعملی که به تأیید شورای اقتصاد میرسد، نسبت بهخرید برق این نیروگاهها اقدام نماید. زـ چنانچه بخش خصوصی با سرمایه خود تلفات انرژی برق را در شبکه انتقال و توزیع کاهش دهد، وزارت نیرو موظف است نسبت به خرید انرژی بازیافت شده با قیمت و شرایط در دوره زمانی که به تصویب شورای اقتصاد میرسد اقدام و یا مجوز صادرات بههمان میزان را صادر نماید. تبصره ـ آئیننامه اجرائی مربوط به این بند باید ظرف سه ماه پس از تصویب این قانون به تصویب وزیر نیرو برسد. ح ـ قیمت انرژی برای واحدهایی که مصرف سالانه سوخت آنها بیش از دوهزار مترمکعب معادل نفت کوره و یا قدرت مورد استفاده آنها بیش از دو مگاوات است، در صورت عدم رعایت معیارها و ضوابط موضوع دستورالعملهای این ماده، که به تصویب شورای اقتصاد میرسد، با ارائه فرصت مناسب افزایش مییابد. ماده134ـ به منظور اعمال صرفهجویی، تشویق و حمایت از مصرفکنندگان در راستای منطقی کردن و اصلاح الگوی مصرف انرژی و برق، حفظ ذخایر انرژی کشور و حفاظت از محیط زیست به وزارتخانههای نیرو، نفت و صنایع و معادن اجازه داده میشود براساس دستورالعملی که حداکثر تا پایان سال اول برنامه به تصویب شورای اقتصاد میرسد نسبت به اعمال مشوقهای مالی جهت رعایت الگوی مصرف و بهینهسازی مصرف انرژی، تولید محصولات کممصرف و با استاندارد بالا اقدام نمایند. منابع مالی مورد نیاز اجرای این ماده از محل وجوه حاصل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، منابع داخلی شرکتهای تابعه وزارتخانههای نفت، نیرو و صنایع و معادن و یا فروش نیروگاهها و سایر دارائیها از جمله اموال منقول و غیرمنقول، سهام و سهمالشرکه وزارت نیرو و سایر شرکتهای تابعه و وابسته و بنگاهها در قالب بودجه سنواتی تأمین میشود. تبصره1ـ کلیه محصولات و تجهیزات انرژی بر وارداتی مشمول رعایت استاندارد اجباری مصوب میباشند. وزارت بازرگانی و گمرک جمهوری اسلامی ایران موظف بهرعایت مفاد این ماده هستند. تبصره2ـ به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود، برای صرفهجویی در مصرف انرژی با حفظ و عدم کاهش میزان بهرهمندی قبلی، نسبت به انعقاد قرارداد با بخشهای خصوصی و تعاونی اقدام نمایند. مبلغ قرارداد فقط از محل صرفهجویی ناشی از کاهش مصرف به شرح قرارداد در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت قابل تأمین و پرداخت است. دستورالعمل این تبصره با پیشنهاد وزارتخانههای نیرو و نفت و معاونت به تصویب هیأتوزیران میرسد. تبصره3ـ وزارت نیرو مجاز است برای مدیریت بار شبکه برق کشور در طول برنامه، مشترکین کشور را به کنتور هوشمند مجهز نماید. انرژیهای پاک ماده135ـ الف ـ طرح جامع صیانت از نیروگاههای هستهای توسط سازمان انرژی اتمی با همکاری وزارت کشور، وزارت امور خارجه، معاونت و سایر دستگاههای ذیربط حداکثر تا پایان سال اول برنامه تهیه و به تصویب هیأتوزیران میرسد. تبصره ـ اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی ملزم به رعایت مفاد طرح جامع موضوع این ماده میباشند. ب ـ به منظور استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای تولید برق، دولت در طول برنامه اقدامات زیر را انجام دهد: 1ـ تدوین برنامه بیست ساله تولید برق از انرژی هستهای 2ـ مکانیابی برای احداث نیروگاههای هستهای و توسعه چرخه سوخت هستهای 3ـ استفاده از روشهای مختلف سرمایهگذاری داخلی و خارجی برای احداث نیروگاههای هستهای 4ـ همکاری و بهرهگیری از صاحبان دانش فنی سازنده نیروگاه هستهای جهت ساخت نیروگاه در کشور 5 ـ برنامهریزی برای تأمین سوخت مورد نیاز نیروگاههای هستهای در داخل کشور 6 ـ برنامهریزی جهت احداث رآکتورهای هستهای تحقیقاتی در کشور در راستای اهداف صلحآمیز هستهای و به منظور تأمین و تهیه رادیوداروها، فعالیتهای تحقیقاتی و کشاورزی هستهای 7ـ تهیه برنامه جامع اکتشاف اورانیوم و تأمین مواد اولیه سوختهستهای در داخل کشور ج ـ پرداخت حق پرتوکاری و اشعه فقط به کارکنان کاربر دستگاه یا چشمه تولیدکننده اشعه، شاغل در معادن و کارخانههای وابسته به چرخه سوخت و فرآوری اورانیوم که در معرض مستقیم اشعه و مواد پرتوزا میباشند، متناسب با دریافت اشعه در دوره اشتغال براساس دستورالعملی که توسط سازمان انرژی اتمی ایران پیشنهادشده و به تأیید معاونت میرسد، صورت میگیرد. د ـ سازمان انرژی اتمی موظف است دفن پسماندها را فقط در چهارچوب نظام ایمنی هستهای مصوب هیأتوزیران و مقررات مرتبط انجام دهد. ماده136ـ هرگونه احداث مستحدثات جدید، تملک، جابهجایی، صدور سند و تغییر کاربری اراضی در محدوده ایمنی نیروگاهها و تأسیسات هستهای به عنوان سکونتگاه دائم ممنوع است و حقوق صاحبان حق در اراضی و املاک واقع در محدوده مذکور، براساس قانون « نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامههای عمومی، عمرانی و نظامی دولت» تأمین میگردد. تملک و تصرف املاک مذکور پس از پرداخت نقدی بهای آن به مالکان به قیمت کارشناسی امکانپذیر است. تبصره ـ الزامات، مقررات و مصوبات نظام ایمنی هستهای کشور که توسط مرکز نظام ایمنی سازمان انرژی اتمی ایران در زمینه فناوری هستهای و پرتوی ابلاغ میشود، برای کلیه دستگاههای اجرائی و اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی مرتبط، لازمالاجراء است. ماده137ـ مقررات مالی، معاملاتی و استخدامی سازمان انرژی اتمی ایران و شرکتهای تابعه و دستگاههای وابسته در بخش فعالیتهای تخصصی بدون الزام به رعایت قانون محاسبات عمومی کشور و قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر قوانین و مقررات عمومی مجری خواهد بود. مصادیق امور تخصصی و غیرتخصصی و مقررات یادشده حاکم بر امور تخصصی بنا به پیشنهاد سازمان مذکور و تأیید معاونت و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور به تصویب هیأت وزیران میرسد. اجرای مقررات مذکور در سقف اعتبارات مصوب مجاز است. تبصره ـ اقداماتی که در اجرای این ماده و مواد (135) و (136) به عمل میآید نباید مغایر با مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد. ماده138ـ کلیه سازمانها و شرکتهای مشمول قانون برنامه که به منظور کاهش انتشار گازهای آلاینده در چهارچوب ساز و کارهای بینالمللی موجود، مانند ساز و کار توسعه پاک (CDM)، موفق به اخذ گواهی کاهش انتشار میشوند، مجاز به واگذاری یا فروش آن طی سالهای برنامه میباشند. هفتاد درصد (70%) وجوه حاصله جزء درآمدهای داخلی شرکت ذیربط منظور میشود و هزینههای مربوط به اخذ گواهیهای مزبور از همین محل قابل تأمین و پرداخت خواهد بود. سی درصد (30%) باقیمانده به خزانه کل کشور واریز میشود. ماده139ـ به منظور ایجاد زیرساختهای تولید تجهیزات نیروگاههای بادی و خورشیدی و توسعه کاربرد انرژیهای پاک و افزایش سهم تولید این نوع انرژیها در سبد تولید انرژی کشور، دولت مجاز است با حمایت از بخشهای خصوصی و تعاونی از طریق وجوه ادارهشده و یارانه سود تسهیلات، زمینه تولید تا پنج هزار مگاوات انرژی بادی و خورشیدی در طول برنامه متناسب با تحقق تولید را فراهم سازد. منابع آب ماده140ـ به منظور مدیریت جامع (به هم پیوسته) و توسعه پایدار منابع آب در کشور: الف ـ در راستای ایجاد تعادل بین تغذیه و برداشت از سفرههای آب زیرزمینی در کلیه دشتهای کشور، وزارت نیرو نسبت به اجرای: 1ـ پروژههای سازهای و غیرسازهای در سطح تمامی دشتهای کشور با اولویت دشتهای ممنوعه آبی 2ـ اقدامات حفاظتی و جلوگیری و مسلوبالمنفعه نمودن برداشتهای غیرمجاز از منابع آب زیر زمینی در چهارچوب قانون تعیین تکلیف چاههای آب فاقد پروانه 3ـ نصب کنتورهای حجمی بر روی کلیة چاههای آب محفوره دارای پروانه با هزینة مالکان آن 4ـ اعمال سیاستهای حمایتی و تشویقی 5 ـ اجرای نظام مدیریتی آب کشور براساس سه سطح ملی، حوضههای آبریز و استانی به نحوی اقدام نماید که تا پایان برنامه با توجه به نزولات آسمانی، تراز منفی سفرههای آب زیرزمینی در این دشتها نسبت به سال آخر برنامه چهارم حداقل بیست و پنج درصد (25%) (دوازده و نیم درصد(5/12%) از محل کنترل آبهای سطحی و دوازده و نیم درصد (5/12%) از طریق آبخیزداری و آبخوانداری) با مشارکت وزارت جهاد کشاورزی بهبودیافته و با استقرار نظام بهرهبرداری مناسب از دشتهای موضوع این بند اهداف پیشبینیشده را تحقق بخشد. ب ـ وزارت جهاد کشاورزی طرحهای تعادل بخشی نظیر آبخیزداری، آبخوانداری، احیاء قنوات، بهبود و اصلاح روشهای آبیاری و استقرار نظام بهرهبرداری مناسب دشتهای موضوع بند « الف»را به نحوی اجراء نماید که اهداف پیشبینی شده تحقق یابد. ج ـ واردات و صادرات آب به کشورهای منطقه و اجرای طرحهای مشترک آبی با کشورهای همجوار با رعایت منافع ملی و توجیههای فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی با تأیید شورای اقتصاد مجاز است. د ـ واحدهای تولیدی، صنعتی، دامداری، خدماتی و سایر واحدهایی که فاضلاب با آلایندگی بیش از حد مجاز استانداردهای ملی تولید مینمایند، موظفند تأسیسات جمعآوری فاضلاب، تصفیه و دفع بهداشتی پساب را اجراء نمایند. واحدهای متخلف جریمه میشوند. هـ ـ دولت موظف است اعتبارات لازم را در قالب بودجه سنواتی به منظور تسریع در اجرای طرحهای استحصال، تنظیم، انتقال و استفاده از حقابه کشور از رودخانههای مرزی و منابع مشترک آب منظور نماید. ماده 141ـ الف ـ به منظور افزایش بهرهوری آب کشاورزی، وزارت نیرو مکلف است نسبت بهاصلاح تخصیصها و پروانههای موجود آب و تحویل حجمی آب به تشکلهای آببران بهنحوی اقدام نماید که سالانه حداقل یک درصد (1%) از حجم آب مصارف موجود به ویژه در دشتهای با بیلان آب زیرزمینی منفی کاهش یابد تا آب صرفهجوئیشده در جهت توسعة اراضی جدید بخش کشاورزی یا سایر مصارف با روشهای نوین آبیاری مورد استفاده قرار گیرد. ب ـ وزارت نیرو مکلف است تا پایان برنامه به تدریج نسبت به صدور سند بهرهبرداری آب برای تمامی حقابهداران و دارندگان مجوز تخصیص آب اقدام نماید. مبادله این اسناد با اطلاع وزارت نیرو ( شرکتهای آب منطقهای) و با رعایت قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغات و اصلاحات بعدی آن و همچنین رعایت حفظ سطح کشت در بازارهای محلی مجاز است. ج ـ دولت مکلف است در تهیه و اجرای همزمان طرحهای تأمین آب و طرحهای مکمل نظیر احداث شبکههای آبیاری و زهکشی و تجهیز و نوسازی اراضی پاییندست و طرحهای حفاظت خاک و آبخیزداری در حوزههای بالادست سدهای مخزنی هماهنگی لازم به عمل آورد. د ـ دولت شبکههای اصلی و فرعی آبیاری و زهکشی اراضی آبخور سدهای احداثشده را گسترش دهد به نحوی که سالانه حداقل بیست واحد درصد نسبت به عملکرد طرحهای سال قبل افزایش یابد. ماده 142ـ به منظور تقویت بازارهای محلی و منطقهای و توجه به ارزش آب: الف ـ به وزارت نیرو اجازه داده میشود خرید آب استحصالی و پساب تصفیهشده از سرمایهگذاران اعم از داخلی و خارجی، آب مازاد ناشی از صرفهجویی حقابهداران در بخشهای مصرف و همچنین هزینههای انتقال |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:49 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
آب توسط بخش غیردولتی را با قیمت توافقی یا با پرداخت یارانه بر اساس دستورالعمل مصوب شورای اقتصاد، تضمین نماید. ب ـ سرمایهگذاری و مالکیت، مدیریت و بهرهبرداری سدها و شبکههای آبرسانی با حفظ کلیه حقوق حقابهبران، توسط بنگاهها و نهادهای عمومی غیردولتی و بخشهای تعاونی و خصوصی با رعایت سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی و قانون مربوط مجاز است. ج ـ به منظور جمعآوری آبهای سطحی و هرز آبهای پراکنده و نیز استفاده و جمعآوری نزولات آسمانی در فصلهای غیرزراعی برای بهبود کشاورزی، وزارت نیرو موظف است در دو سال اول برنامه نسبت به احیاء آببندانهای شناختهشده اقدام و در صورت نیاز آببندانهای جدید احداث نماید. کشاورزی ماده143ـ به منظور حفظ ظرفیت تولید و نیل به خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی و دامی از جمله گندم، جو، ذرت، برنج، دانههای روغنی، چغندرقند و نیشکر، گوشت سفید، گوشت قرمز، شیر و تخممرغ، اصلاح الگوی مصرف براساس استانداردهای تغذیه، گسترش کشاورزی صنعتی و دانش بنیان، فراهم نمودن زیرساختهای امنیت غذایی و ارتقاء ارزش افزوده بخش کشاورزی بر مبنای ملاحظات توسعه پایدار سالانه به میزان هفت درصد (7%) نسبت به سال 1388 در طول برنامه اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ ارتقاء راندمان آبیاری بخش به حداقل چهل درصد(40%) در سال آخر برنامه از طریق اجرای عملیات زیربنایی آب و خاک از جمله طرحهای تجهیز و نوسازی، توسعه شبکهها، زهکشها و روشهای نوین آبیاری و اجرای عملیات به زراعی و بهنژادی ب ـ تحویل آب موردنیاز کشاورزان به صورت حجمی براساس الگوی کشت هر منطقه و با استفاده از مشارکت بخش غیردولتی ج ـ ارتقاء شاخص بهرهوری مصرف آب در بخش کشاورزی و افزایش تولید محصول به ازاء واحد حجم مصرفی د ـ گسترش مبارزه تلفیقی با آفات و بیماریهای گیاهی، مصرف بهینه سموم، کودشیمیایی، مواد زیستشناختی (بیولوژیکی) و داروهای دامی و همچنین مبارزه زیستشناختی (بیولوژیکی) و توسعه کشت زیستی (ارگانیک) مدیریت تلفیقی تولید و اعمال استانداردهای ملی کنترل کیفی تولیدات و فرآوردههای کشاورزی در راستای پوشش حداقل بیست و پنج درصد(25%) سطح تولید تا پایان برنامه هـ ـ برونسپاری فعالیتهای غیرحاکمیتی و تصدیگریهای بخش کشاورزی به بخشهای خصوصی و تعاونی با تأکید بر به کارگیری کارشناسان تعیینصلاحیتشده عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و سازمان نظام دامپزشکی به عنوان ناظر و یا مشاور فنی مزارع کشاورزی و واحدهای دامی و دامپروری و آبزیپروری، تعاونیها و تشکلهای بخش کشاورزی و ـ نوسازی ماشینآلات کشاورزی و خارج از ردهکردن حداقل(200) هزار دستگاه ماشینآلات فرسوده کشاورزی و توسعه ماشینی کردن (مکانیزاسیون) بر مبنای اقلیم و شرایط و همچنین قابلیت و توانایی کشاورزان هر منطقه به گونهای که در پایان برنامه، ضریب نفوذ ماشینیکردن (مکانیزاسیون) از یک اسب بخار در هکتار سال 1388 به (5/1) اسب بخار در هکتار در سال آخر برنامه برسد. ز ـ ترویج استفاده از کودهای آلی و زیستی (ارگانیک) در سطح مزارع و باغهای کشور حداقل در سقف یارانه سال آخر برنامه چهارم و افزایش میزان مصرف این گونه کودها به سی و پنج درصد(35%) کل کودهای مصرفی در پایان برنامه ح ـ صدور سند مالکیت کلیه اراضی کشاورزی توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تا پایان برنامه ط ـ گسترش پوشش بیمه تولیدات بخش کشاورزی و عوامل تولید به میزان حداقل پنجاه درصد (50%) تولیدات تا پایان برنامه ی ـ دولت به منظور تجهیز منابع برای سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، بخشی از منابع خود را که در چهارچوب بودجه سالانه مشخص خواهد شد از طریق دستگاه اجرائی ذیربط به عنوان کمک به تشکیل و افزایش سرمایه صندوقهای غیردولتی حمایت از توسعه بخش کشاورزی و یا به صورت وجوه ادارهشده در اختیار صندوقهای مذکور قرار دهد. مبالغ پرداختی به صندوقها به هزینه قطعی منظور میشود. ماده144ـ به منظور حمایت از بخش کشاورزی، پایداری تولید و توسعه صادرات و رقابتپذیری و کاهش قیمت تمامشده وزارتخانههای صنایع و معادن، جهادکشاورزی، بازرگانی و مسکن و شهرسازی با سیاستگذاری و برنامهریزی هماهنگ براساس تفاهمنامهای که به تأیید معاونت میرسد، نسبت به حمایت هدفمند از استقرار و گسترش صنایع تبدیلی، تکمیلی و نگهداری محصولاتاساسی کشاورزی توسط بخش غیردولتی در قطبهای تولیدی اقدام نمایند. ماده145ـ به منظور اقتصادی و رقابتی نمودن تولید و افزایش صادرات محصولات کشاورزی، ساماندهی مدیریت منابع، حفاظت از منابع پایه و ارزش افزایی و تکمیل زنجیره ارزش محصولات کشاورزی: الف ـ حمایت از تولید محصولات کشاورزی در قالب جبران بخشی از یارانه سود و کارمزد تسهیلات بانکی، کمکهای بلاعوض، پرداخت یارانه و سایر مشوقها با اولویت رعایت الگوی کشت بهینه ملی ـ منطقهای بر اساس آئیننامهای است که به پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی به تصویب هیأت وزیران میرسد. ب ـ از ابتدای برنامه، وزارت بازرگانی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیردولتی قبل از واردات کالاها و یا محصولات بخش کشاورزی اعم از خام و یا فرآوریشده و یا مواد اولیه غذایی موردنیاز صنایع غذایی و تبدیلی موظفند از وزارت جهاد کشاورزی مجوز لازم را اخذ نمایند. دولت مکلف است به منظور حمایت از تولیدات داخلی، برای واردات کلیه کالاها و محصولات بخش کشاورزی تعرفه مؤثر وضع نماید بهگونهای که نرخ مبادله همواره به نفع تولیدکننده داخلی باشد. تبصره1ـ واردات نهادههای تولید بخش کشاورزی از قبیل بذر، نهال، کود و سم با هماهنگی و اخذ مجوز وزارت جهاد کشاورزی از اعمال تعرفه مؤثر مستثنی میباشد. تبصره2ـ مسؤولیت انتخاب ابزار تعرفهای، تعیین سهمیه مقداری، زمان ورود و مقدار تعرفه برای کالاهای کشاورزی و فرآوردههای غذایی با وزارت جهاد کشاورزی خواهدبود. ج ـ عملیات تولید، فرآوری، ذخیرهسازی، قرنطینه و بازاررسانی محصولات، نهادهها و کالاهای کشاورزی نوپدید، ارائه خدمات نوین کشاورزی، عاملین و گواهیکنندگان فرآیندها براساس مقررات و استانداردهایی خواهد بود که توسط وزارت جهاد کشاورزی در سال اول برنامه تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده 146ـ به منظور افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری و بازده زمینهای کشاورزی در واحدهکتار، دولت حمایتهای حقوقی و مالی لازم را از تشکیل تشکلهای حقوقی با اولویت تعاونیهای تولید کشاورزی در جهت اعمال مدیریت واحد یا اتخاذ سیاستهای تشویقی برای یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی به عمل میآورد. ماده147ـ به منظور توانمندسازی ساختار مدیریت منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اقدامهای زیر انجام میشود: الف ـ ارزش اقتصادی (کارکردهای بازاری و غیربازاری) منابع طبیعی، هزینهها و منافع اجتماعی طرحها و پروژههای عمرانی، توسعهای در مطالعات امکانسنجی طرحها و پروژهها ملاک عمل قرار گیرد. ب ـ به منظور رفع معارض از اراضی دولتی و ملی، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور حسب مورد پس از تأیید بالاترین مقام دستگاه اجرائی مربوط، از پرداخت هزینههای دادرسی معاف است. ج ـ وزارت جهاد کشاورزی (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور) موظف است ظرف مدت یک سال اول برنامه بدون رعایت تشریفات مناقصه، مدیریت، احداث، نگهداری، توسعه و بهرهبرداری پارکهای جنگلی و مراتع قابل درختکاری، نهالستانهای متروکه و اراضی واقع در کاربریهای سبز و کمربند سبز شهرها را در محدوده و حریم شهرها با حفظ مالکیت دولت و کاربری طبق طرح مورد توافق شهرداری و سازمان مذکور بدون دریافت حقوق مالکانه به شهرداری مربوطه به منظور توسعه فضای سبز و استفاده بهینه واگذار نماید. ماده148ـ دولت مکلف است جهت اصلاح الگوی بهرهبرداری از جنگلها، مراتع و آب و خاک اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ جایگزینی سوخت فسیلی و انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوخت هیزمی ب ـ توسعه زراعت چوب و تشدید مبارزه با قاچاق چوب و محصولات جنگلی و مرتعی و حذف تعرفه واردات چوب و امکان واردات چوب عملآورینشده ج ـ ساماندهی جنگلها و حمایت از تولید دام به روش صنعتی د ـ ساماندهی ساخت و ساز در مناطق جنگلی براساس قوانین و مقررات ذیربط هـ ـ توسعه جنگلهای دست کاشت و ـ اجرای عملیات آبخیزداری تا سطح هشت میلیون هکتار تا پایان برنامه ز ـ اجرای عملیات بیابانزدایی و کنترل کانونهای بحران تبصره ـ بهرهبرداری از جنگلها فقط در چهارچوب مصوبات هیأت وزیران ممکن است و بهرهبرداری از مراتع و زیستگاههای طبیعی تنها بر مبنای توان بومشناختی (اکولوژیک) و ضرورت حفظ آنها مجاز و مازاد برآن ممنوع است. متخلف از احکام این تبصره علاوه بر جبران خسارت، ملزم به پرداخت جریمهای معادل، تا دو برابر قیمت جنگل و یا مرتع و زیستگاه مورد بهرهبرداری یا تلف شده است. ماده149ـ دولت مجاز است با هدف تأمین امنیت غذایی اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ حمایت مالی از توسعه کشتارگاههای صنعتی و بهبود کشتارگاههای سنتی و نیمهصنعتی توسط بخش غیردولتی به منظور ارتقاء شاخص بهداشت کشتار انواع دام ب ـ ارتقاء سطح کلی حمایت از کشاورزی به حداقل سی و پنج درصد (35%) ارزش تولید این بخش ج ـ حمایت از افزایش تولید پروتئین حیوانی حاصل از انواع دام، طیور و آبزیان تبصره1ـ وزارت جهاد کشاورزی مجاز است به منظور کنترل بیماریهای دامی، تضمین سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و امنیت غذایی، از طریق ادارات و سازمانهای تابعه و با همکاری سازمان نظام دامپزشکی، سامانه هوشمند مراقبت بیماریهای دامی و هویتدارنمودن جمعیت دامی کشور را مستقر نماید. تبصره2ـ دولت برنامه تأمین سلامت غذا از مزرعه تا سفره را طی سال اول برنامه تصویب و اقدامات قانونی لازم برای اجرای آن را به عمل آورد. صنعت، معدن ماده150ـ وزارت صنایع و معادن موظف است به منظور تحقق اهداف سند چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در قالب تدوین راهبرد (استراتژی) توسعه صنعتی و معدنی با هماهنگی معاونت در زیربخشهای برگزیده صنعت و معدن، در جهت تحقق هدف رشد تولید صنعتی و معدنی با رعایت محورهای راهبردی ذیل بهگونهای اقدام کند که نرخ رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن افزایش یابد: الف ـ ارتقاء سطح رقابتمندی صنایع کشور با تأکید بر توسعه قابلیتهای فناوری و انتقال نقطه اتکاء مزیتهای نسبی از مواد اولیه و خام به تواناییهای فناورانه (تکنولوژیک) و خلق مزیتهای رقابتی ب ـ متنوعسازی پایه صادرات صنعتی و افزایش سهم محصولات دارای پردازش بیشتر (صنایع نهایی) در صادرات ج ـ توسعه پیوند مناسب صنایع کوچک، متوسط و بزرگ و شکلگیری خوشههای صنعتی و نشان تجاری (برند) و تمهید ادغام و شکلگیری بنگاههای بزرگ رقابتپذیر د ـ توسعه زنجیره ارزش پاییندستی صنایع واسطهای (پتروشیمی، فلزات اساسی، محصولات معدنی غیرفلزی) از طریق ترغیب گسترش سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی با تأکید بر ایجاد شهرکهای صنعتی تخصصی غیردولتی هـ ـ افزایش توانمندیها و قابلیتهای طراحی، تدارک، ساخت، گسترش همکاری صنعت و دانشگاه، ساخت تجهیزات و ماشینآلات صنعتی، تعمیق تعامل صنایع با شهرکهای فناوری و پارکهای علم و فناوری و افزایش مستمر سهم صنایع مبتنی بر فناوریهای برتر (صنایع نوین) در ترکیب تولید صنعتی، نوسازی و ارتقاء بهرهوری صنایع و معادن و ـ تقویت ساز و کارهای تمهیدی و نظارتی اجرای « قانون حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی تولیدی و صنعتی و اجرائی کشور در اجرای پروژهها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات مصوب 12/12/1375» تبصره ـ کلیه فعالیتها و اقدامات غیرحاکمیتی مذکور در این ماده توسط بخشهای غیردولتی انجام میپذیرد. ماده151ـ الف ـ به منظـور حمایت از سرمایهگذاری خطرپذیر در صـنایع نوین به دولت اجازه داده میشود بخشی از سرجمع کل تسهیلات اعطائی سالانه به بخشهای خصوصی و تعاونی که در قالب اعتبارات وجوه ادارهشده برای صنایع نوین در بودجههای سالانه منظور میشود شامل سود و کارمزد تسهیلات اعطائی را مورد بخشودگی قراردهد. آئیننامه اجرائی این بند مشتمل بر تعریف دامنه شمول صنایع نوین و دستورالعمل بخشودگی به پیشنهاد مشترک وزارت صنایع و معادن، معاونت، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون ظرف ششماه پس از ابلاغ این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد. ب ـ عنـوان صندوق « حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک» به صندوق « حمایت از صنایع نوین» تغییر مییابد. اساسنامه صندوق مزبور به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد. ماده152ـ به دولـت اجازه داده میشود در جهت تقویت سازمانهای توسعهای از طریق اعمال اصلاحات لازم در اساسنامه و مقررات ناظر بر آنها و حذف موانع سرمایهگذاری صنعتی و معدنی با رویکرد تحرک، کارایی، خوداتکائی و خطرپذیری (ریسک) براساس مصوبات هیأت وزیران و با رعایت قانون نحوه اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی اقدام قانونی به عمل آورد. ماده153ـ به منظور تحرک بیشتر تشکلهای صنفی ـ حرفهای غیردولتی فعال در بخش صنعت و معدن و استفاده از این تشکلها در پیشبرد برنامهها و سیاستگذاریها، دولت مجاز است جهت بسترسازی برای این تشکلها متناسب با اهداف راهبرد صنعتی، برای ایجاد نظام مهندسی صنعت به شکل خود انتظام فقط با استفاده از منابع بخشهای غیردولتی، اقدام لازم را به عمل آورد. ماده154ـ طبـقهبندی واحدهای تولیدی و نحـوه اعطاء تسهیلات و تخفیفات به آنها متناسب با میزان تولید، منطقه، رشـتههای صنعتی و معدنی مطابق مصوبه شورای اقتصاد است. ماده155ـ کلیه دستگاههای اجرائی مکلفند در اجرای پروژههای فنی و عمرانی خود ضوابط، مقررات و معیارهای فنی و استانداردهای ملی را رعایت نمایند. خرید هرگونه کالا و خدمات مشمول استاندارد اجباری که فاقد علامت استاندارد ملی ایران باشد توسط دستگاههای اجرائی موضوع این ماده ممنوع است. ماده156ـ به منظور توسعه صنایع میانی پتروشیمی و گسترش زنجیره ارزش صادراتی آن: شهرکهای تخصصی غیردولتی که به منظور توسعه زنجیرههای ارزش متانول، آمونیاک، استایرن و بوتادین با تصویب دولت تأسیس میگردند مشمول مقررات و مزایای مربوط به قانون تأسیس شرکت شهرکهای صنعتی ایران مصوب 1362 و اصلاحات بعدی آن بدون وابستگی به وزارت صنایع و معادن خواهند بود. درآمدهای حاصل از قراردادهای بلندمدت تأمین خوراک صنایع میانی پتروشیمی از معافیتهای صادرات غیرنفتی برخوردارند. آئیننامه این ماده مشتمل بر دامنه صنایع مشمول و چهارچوب قراردادهای بلندمدت و سایر ضوابط مربوطه توسط معاونت با همکاری سایر دستگاههای مرتبط تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده 157ـ در جهت توسعه فعالیتهای معدنی و ارتقاء نقش معدن در اقتصاد ملی دولت موظف است در سقف بودجه سنواتی: الف ـ نقشههای پایه زمینشناسی، شناسایی، پیجویی و اکتشاف عمومی کلیه ظرفیتهای (پتانسیلهای) معدنی کشور را تهیه و پس از بلوکبندی محدودهها، ادامه عملیات را به بخش غیردولتی واگذار نماید. ب ـ به منظور ساماندهی امر اکتشاف در کشور، پایگاه جامع علوم زمین را با استفاده از اطلاعات کلیه دستگاههای ذیربط تا سال دوم برنامه راهاندازی کند. ج ـ نسبت به تکمیل زیرساختهای لازم برای معادن بزرگ و مناطق معدنی و صنایع انرژیبر معدنی کمک نماید. ماده158ـ در راستای حمایت از استقرار صنایع در شهرکها و نواحی صنعتی و رقابتپذیری تولیدات صنعتی و معدنی: الف ـ به دولت اجازه داده میشود در قالب بودجههای سنواتی کمکهای لازم به شهرکها و نواحی صنعتی دولتی و غیردولتی به ویژه در امور تأمین راه، آب، برق، گاز و تلفن تا ورودی واحدهای مستقر در این شهرکها را در مناطق انجام دهد. دستورالعمل این بند با پیشنهاد وزارت صنایع و معادن به تأیید معاونت میرسد. ب ـ صدور پروانه بهرهبرداری برای واحدهای صنعتی احداثشده با رعایت ضوابط مربوط بلامانع است. ج ـ جمله « صدور پروانه تأسیس تنها در مواردی که برخوردار از معافیت مالیاتی میباشد مجاز است» از انتهای ماده(66) قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت حذف میشود. ماده159ـ به منظور تسهیل و تشویق سرمایهگذاری صنعتی و معدنی در کشور اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ معافیت موضوع ماده (138) قانون مالیاتهای مستقیم و اصلاحات بعدی در طول برنامه به میزان پانزده واحد درصد (15%) افزایش مییابد. ب ـ میزان معافیت مالیاتی واحدهای صنعتی و معدنی مناطق کمترتوسعهیافته تا سقف معافیتهای منظورشده در مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی افزایش مییابد. ماده160ـ تولید انواع خودرو با سوخت دیزل و ورود آن با رعایت قانون ارتقاء کیفی تولید خودرو و سایر تولیدات صنعتی داخلی به کشور آزاد است. حمل و نقل ماده161ـ الف ـ دولت مجاز است نسبت به برقراری پرواز و جابهجایی کالا و مسافر از طریق شرکتهای داخلی و خارجی متناسب با میزان تقاضای حمل و نقل بینالمللی از خارج کشور به یک فرودگاه بینالمللی داخلی کشور و بالعکس اقدام نماید. ب ـ دولت مکلف است تا پایان سال اول برنامه نسبت به متنوع سازی نرخ خدمات حمل و نقل هوایی بار و مسافر اقدام نماید و از ابتدای سال سوم برنامه ضمن آزادسازی کامل نرخ حمل و نقل هوایی، خدمات فرودگاهی و شبکه پروازی، لغو تخفیفات تکلیفی و هرگونه معافیت در زمینه بهرهبرداری از خدمات ناوبری هوایی، فرودگاهی، نشست و برخاست، خدمات پروازی، واگذاری اماکن و سایر موارد مرتبط نسبت به واقعینمودن نرخ آنها اقدام کند. تبصره ـ ارائه خدماتکمک ناوبری هوایی و نشست و برخاست به صورت انحصاری برعهده شرکت فرودگاهها (دولت) خواهد بود. ج ـ به منظور ساماندهی امور حمل و نقل هوایی، ارتقاء رقابتپذیری با رویکرد لغو انحصارات مربوط به حمل و نقل هوایی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از جمله مواد (5) و (7) قانون اصلاح موادی از قانون تأسیس هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران مصوب 6/2/1373 و واگذاری به بخشهای خصوصی و تعاونی و خدماترسانی بهینه صنعت هوایی و اعمال حاکمیت مناسب، دولت موظف است نسبت به اصلاح وظایف، اختیارات و مسؤولیتهای سازمان هواپیمایی کشوری با هدف تقویت و متناسب نمودن وظایف و اختیارات حاکمیتی آن سازمان و همچنین اصلاح اساسنامه شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران تا پایان سال دوم برنامه اقدام قانونی نماید. د ـ دولت نسبت به ارتقاء ایمنی هواپیماها، پروازها و فرودگاهها و نیل به استانداردهای بینالمللی و همچنین پوشش کامل راداری، ناوبری و فرکانسی فضای کشور و فرودگاهها، از طریق تکمیل و یا نوسازی سامانههای (سیستمهای) کمکناوبری و راداری، ایجاد و بهرهبرداری از زیرساختهای ناوبری جهانی ماهوارهای و سازماندهی مجدد فضای کشور با هدف کوتاهسازی و اقتصادینمودن دالانهای هوایی داخلی و بینالمللی و افزایش پروازهای عبوری تا پایان برنامه اقدام نماید. ماده162ـ اجرای قانون توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت سوخت مصوب 18/9/1386 تا پایان برنامه تمدید میشود. ماده163 ـ الف ـ به منظور تأمین منابع مورد نیاز جهت توسعه و نگهداری و بهرهبرداری امور حمل و نقل جادهای به سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای اجازه داده میشود از جابهجایی کالا و مسافر در جادههای کشور به استثناء جادههای روستایی و عشایری براساس تن کیلومتر و نفر کیلومتر با پیشنهاد مجمع عمومی سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای و با تصویب شورای اقتصاد عوارض وصول نماید. ب ـ میزان وصول عوارض هر تن ـ کیلومتر حمل و نقل کالا در داخل کشور از شرکتهای حمل و نقل بینالمللی که مبادرت به حمل و نقل کالای عبوری و ترانزیت خارجی میکنند با پیشنهاد وزارت راه و ترابری و تصویب شورای اقتصاد تعیین میشود. ج ـ صددرصد (100%) خسارات وارده بر ابنیه فنی و تأسیسات، از واردکننده خسارت توسط سازمان مذکور وصول میشود. د ـ به منظور کمک به تدارک ناوگان حمل و نقل جادهای بینشهری و احداث پایانههای مسافری و باری و مجتمعهای خدمات رفاهی بینراهی توسط بخشهای خصوصی و تعاونی با اولویت تعاونیهای ایثارگران، از محل منابع داخلی شرکتهای وابسته به وزارت راه و ترابری در قالب وجوه ادارهشده پرداخت میشود. هـ ـ به شرکتهای ایرانی حمل و نقل جادهای اجازه داده میشود که با تأیید و تشخیص سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای، کامیونهای موردنیاز خود را که استانداردهای روز را دارا بوده و عمری کمتر از سه سال داشته باشند مشروط به وجود خدمات پس از فروش موضوع قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان خودرو مصوب 23/3/1386 به نام شرکت خود وارد کنند. دولت مجاز است در این رابطه تخفیفات و تسهیلات گمرکی را اعمال نماید. استفاده از این تخفیفات منوط به خروج یک کامیون فرسوده با عمر بیش از بیست و پنج سال به ازای هرکامیون وارداتی است. آئیننامه نحوه اجرای این بند توسط وزارتخانههای راه و ترابری و امور اقتصادی و دارائی و معاونت تهیه و حداکثر ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد. و ـ به منظور بهرهبرداری بهینه از ظرفیتها و موقعیت جغرافیایی کشور: 1ـ وزارت راه و ترابری با هماهنگی و مشارکت مرکز آمار ایران موظف است تا پایان سال دوم برنامه نسبت به ایجاد بانک جامع حمل و نقل کشور و استقرار سامانه اطلاعات جامع حوادث و سوانح حمل و نقل دربرگیرنده اطلاعات دریافتی از پلیس، بخش بهداشت و درمان کشور، سازمانهای راهداری، هواپیمایی کشوری و بنادر و دریانوردی، شرکت راهآهن و سایر سازمانهای ذیربط با هدف تجمیع، شفافسازی و ارائه دادهها و اطلاعات صحیح و قابل استفاده در تحلیل و تدوین اهداف و برنامههای ملی ایمنی اقدام نماید. گزارش آماری حمل و نقل کشور همه ساله توسط مرکز آمار ایران تدوین و منتشر میشود. 2 ـ طرح جامع حمل و نقل کشور با هدف پاسخگویی به تقاضاهای بالفعل و بالقوه و دستیابی به جایگاه مناسب در حوزههای ایمنی، انرژی، اقتصاد، حمل و نقل و محیط زیست تا پایان سال سوم برنامه به تصویب هیأت وزیران میرسد. از زمان تصویب طرح جامع، شروع کلیه طرحهای جدید توسعه و ساخت زیربناهای حمل و نقل، فقط براساس این طرح و در قالب بودجه سنواتی قابل اجراء است. 3ـ دولت موظف است ساز و کارهای قانونی لازم به منظور کاهش سالانه ده درصد (10%) میزان تلفات جانی ناشی از تصادفات رانندگی در جادههای کشور در طول برنامه را فراهم نماید. ز ـ به منظور تسهیل تجارت، رقابتپذیرکردن فعالیتهای حمل و نقل با توجه به مزیتهای نسبی در زنجیره عرضه و خدمات ترابری منطقهای و بینالمللی، دولت مجاز است: 1ـ از ایجاد پارکهای پشتیبانی (لجستیک)، احداث پایانهها، شهرکهای حمل و نقل ترکیـبی مسافری و باری و گسـترش بنادر خشک توسط بخـش خصوصی و تعاونی حمایت نماید. 2ـ نسبت به تهیه طرح مکانیابی پایانههای بارگُنج (کانتینری) و حمل و نقل ترکیبی در شبکه اصلی و عبوری (ترانزیتی) کشور اعم از شمالی ـ جنوبی، شرقی ـ غربی و نیز شبکه آسیایی تا پایان سال دوم برنامه و اجرای آن از طریق بخش خصوصی و تعاونی اقدام نماید. 3ـ ساز و کارهای لازم برای تحقق افزایش حجم عبور (ترانزیت) خارجی کالا، سالانه حداقل تا میزان ده درصد (10%) را تا پایان برنامه فراهم نماید. تبصره1ـ کلیه دریافتیهای موضوع بندهای (الف)، (ب) و (ج) این ماده پس از وصول، به حساب سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای نزد خزانهداری کل واریز میشود تا براساس بودجه سالانه آن سازمان به مصرف برسد. تبصره2ـ در موارد موضوع بند (د) این ماده و همچنین در مورد ایجاد جایگاههای عرضه سوخت، وزارت جهاد کشاورزی نسبت به واگذاری حق بهرهبرداری اراضی منابع ملی خارج از حریم شهرها به صورت قیمتهای ترجیحی یا رایگان بر اساس سیاستهای مصوب شورای اقتصاد با معرفی وزارت راه و ترابری اقدام نماید. ماده164ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور ایجاد رویکرد توسعهای در شبکه حمل و نقل ریلی و افزایش سهم بار و مسافر توسط بخشهای خصوصی و تعاونی و با هدف تفکیک وظایف حاکمیتی و تصدیگری در حمل و نقل نسبت به اصلاح ساختار و تغییر اساسنامه راهآهن جمهوری اسلامی ایران و واگذاری بخشهای غیرحاکمیتی آن به بخشهای خصوصی و تعاونی و ایجاد ظرفیتهای جدید توسط بخشهای خصوصی و تعاونی اقدام قانونی معمول و زمینه استفاده از منابع داخلی و خارجی را برای رشد و توسعه فعالیتهای ریلی فراهم نماید. دولت میتواند به منظور تقویت حمل و نقل بار و مسافر ریلی، بخشی از پروژههای تجهیز، بهبود و افزایش ظرفیت زیرساخت از جمله دو خطه کردن، برقی نمودن، تراکبندی و تطویل ایستگاهها را در قالب روشهایی نظیر مشارکت، ساخت، بهرهبرداری و انتقال (BOT) و طراحی، تدارک و تأمین(EPCF) با واگذاری امتیازاتی نظیر استفاده از زیربناهای حمل و نقل ریلی و انتقال حق دسترسی آن تا استهلاک کامل سرمایه و سود مورد توافق به بخش خصوصی و تعاونی واگذار نماید. ماده165ـ به منظور ارتقاء رقابتپذیری خدمات حمل و نقل دریایی کشور شورای عالی سازمان بنادر و دریانوردی مجاز است نسبت به تدوین نظام انعطافپذیر تعرفهگذاری خدمات دریایی و بندری متناسب با شرایط عرضه و تقاضا برای طرح و تصویب در شورای اقتصاد اقدام نماید. ماده166ـ به منظور تقویت موقعیت کشور در شبکه حمل و نقل هوایی بینالمللی و افزایش درآمد ناشی از عبور (ترانزیت) و حمل و نقل کالا و مسافر و اشتغال مولد و تبدیلشدن فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به قطب اول حمل و نقل بار منطقه و قطب دوم حمل و نقل مسافری منطقه با تأکید بر استقلال سازمانی، مالی و مدیریتی این فرودگاه و ایجاد جریان پایدار منابع مالی ذی نفعان، دولت اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ ایجاد شهر فرودگاهی در محدوده فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) و ایجاد منطقه آزاد تجاری و منطقه ویژه اقتصادی در بخشی از اراضی فرودگاه جهت ارائه خدمات بانکی و بیمهای و سایر خدمات شهر فرودگاهی از قبیل گردشگری، پزشکی، رفاهی و مشابه آن تبصره ـ محدوده مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی به ترتیب از انتهای ضلعهای جنوبی و غربی بخش هوایی فرودگاه امام خمینی(ره) به مساحت هزار و پانصد هکتار و دو هزار و پانصد هکتار خواهد بود. اداره شهر فرودگاهی موضوع این ماده که شامل مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی فوق نیز خواهدبود، در قالب شرکت دولتی وابسته به شرکت مادرتخصصی فرودگاههای کشور است که اساسنامه آن به پیشنهاد وزارت راه و ترابری و معاونت به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. ب ـ ایجاد و تکمیل زیربناها و زیرساختهای لازم با اولویت احداث فاز دوم فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) مسکن ماده167ـ در ماده (18) قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن عبارت « باقیمانده از برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» به عبارت « برنامه پنجم» تغییر مییابد. ماده168ـ به منظور مقاومسازی ساختمانها و اصلاح الگوی مصرف به ویژه مصرف انرژی در بخش ساختمان و مسکن اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ شهرداریها مکلفند نسبت به درج الزام رعایت مقررات ملی ساختمان در پروانههای ساختمانی اقدام نمایند. صدور پایانکار برای واحدهای احداثشده بر مبنای این پروانهها، منوط به رعایت کامل این مقررات است. تبصره ـ متخلفان از مقررات ملی ساختمان از جمله طراح، ناظر، مجری و مالک براساس آئیننامهای که به تصویب هیأتوزیران میرسد موظف به رفع نقص و جبران خسارت میشوند. ب ـ صدور پروانه هرگونه ساختمان منوط به ارائه موافقت اصولی بیمه کیفیت ساختمان احداثی است. شرکتهای بیمه مکلفند بر اساس بیمهنامه صادره در صورت ورود هرگونه خسارت در طی ده سال به ساختمان احداثی، خسارتهای وارده را ظرف سه ماه جبران نمایند. ج ـ کلیه مجریان دولتی موظفند مسؤولیت حرفهای خود و در صورت نیاز، مسؤولیت سایر عوامل مرتبط در طراحی، محاسبه و نظارت ساختمانهای تحت پوشش خود اعم از شهری و روستایی را نزد یکی از شرکتهای دارای صلاحیت بیمه نمایند. د ـ به منظور انجام مطالعات لازم برای کاهش خطرپذیری زلزله: 1ـ شبکه ایستگاههای شتابنگاری و زلزلهنگاری و پیشنشانگرهای زلزله توسعه یابد. تبصره ـ ایستگاههای شتابنگاری در شهرستان و روستاهای بزرگ به ازای هر بیست و پنج هزار نفر یک ایستگاه توسعه مییابد. 2ـ طی برنامه مصالح و روشهای مؤثر در مقاومسازی ساختمانی، استاندارد و از تولیدکنندگان آنها حمایت شود. ماده169ـ شورای عالی شهرسازی و معماری موظف است به منظور تدوین و ترویج الگوهای معماری و شهرسازی اسلامی ـ ایرانی: الف ـ با تشکیل کارگروهی مرکب از نمایندگان دستگاههای ذیربط و صاحبنظران و متخصصان رشتههای معماری، شهرسازی و حوزوی نسبت به انجام پژوهشهای کاربردی، سیاستگذاری، تدوین ضوابط و مقررات و ترویج الگوهای موردنظر اقدام نماید. ب ـ طرحهای مناسبسازی ساختمانها و فضاهای شهری و روستایی برای معلولین جسمی و حرکتی را بررسی، تهیه و تدوین نماید. شهرداریها و دهیاریها موظفند بر اساس ضوابط و طرحهای موضوع این بند نسبت به مناسبسازی معابر و فضاهای عمومی شهری و روستایی اقدام نمایند. تبصره1ـ مصوبات شورای فوق برای کلیه دستگاههای اجرائی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و کلیه مالکان و سازندگان لازمالاجراء است. تبصره2ـ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر دستگاههای آموزشی بر اساس توصیههای شورای عالی شهرسازی و معماری نسبت به بازنگری سرفصلها و محتوای دروس مربوطه اقدام نمایند. ماده 170ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است به منظور تحقق توسعه پایدار در مناطق شهری و روستایی، تعاملات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی فیمابین شهرهای با جمعیت بیش از یکصد هزار نفر یا روستاهای واقع در حریم آنها را از طریق تهیه و اجرای طرحهای مجموعه شهری، جامع و تفصیلی شهری با رویکرد اولویت توسعه درونی شهرها، بهرهگیری از ظرفیتهای توسعه روستاهای مستعد، صیانت از اراضی کشاورزی و باغهای واقع در داخل و حاشیه شهرها و روستاها ساماندهی نماید. ماده171ـ الف ـ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مکلف است نسبت به احصاء مناطق ویژه نیازمند بهسازی و نوسازی در بافتهای فرسوده و دستهبندی طرحهای واقع در این مناطق، با اولویت: 1ـ طرحهایی که به دلیل وجود منافع عمومی، اجرای به موقع آنها ضروری است. 2ـ طرحهایی که از طریق تدوین ضوابط و مقررات و مشارکت مردم و حمایت دولت، شهرداریها و دهیاریها به مرور زمان قابل انجام است، اقدام نماید. تبصره ـ طرحهای گروه(1) مشمول برنامههای عمومی و عمرانی دولت موضوع « لایحه قانونی نحوة خرید و تملک اراضی و املاک مصوب 1358 شورای انقلاب» میباشد که تمام یا بخشی از منابع مورد نیاز آن میتواند از طریق بخشهای غیردولتی تأمین شود. رأی صادره موضوع ماده (4) قانون مذکور قابل اعتراض در مراجع صالحه قضائی است. ب ـ دستگاههای اجرائی ذیربط موظفند به منظور افزایش بهرهوری و استحصال زمین نسبت به احیاء بافتهای فرسوده و نامناسب روستایی اقدام نمایند. ج ـ وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها موظفند با اعمال سیاستهای تشویقی و در چهارچوب قانون حمایت از احیاء بافتهای فرسوده از اقدامات بخش غیردولتی برای احیاء و بازسازی بافتهای فرسوده در قالب بودجه مصوب حمایت نمایند. دـ وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها موظفند هرسال در طول برنامه حداقل ده درصد (10%) از بافتهای فرسوده شهری را احیاء و بازسازی نمایند تسهیلات و بودجه مورد نیاز همهساله با پیشنهاد وزارت مسکن و شهرسازی در بودجه عمومی پیشبینی و در اختیار وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها یا مجریان طرحهای نوسازی با معرفی شهرداری قرار خواهدگرفت. تبصره ـ دولت موظـف است حداقل پنجاه درصـد (50%) از منابع، اعـتبارات و تسهیلات اعطائی برای بخش مسکن اعم از طرحهای مسکن مهر، مسکن جوانان و نیازمندان و مانند آن را به اجرای طرحهای مذکور در محدوده بافتهای فرسوده شهری اختصاص دهد. هـ ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است ساماندهی و احیاء شهرهای آسیب دیده از جنگ تحمیلی و استفاده از اراضی رهاشده و ساختمانهای مخروبه باقیمانده داخل شهرهای موردنظر را در اولویت قراردهد. ماده172ـ به منظور ارتقاء شرایط محیطی پایدار و فراگیر ساکنان مناطق حاشیهنشین از مزایای شهرنشینی و پیشنگری و پیشگیری از ایجاد سکونتگاههای غیرمجاز دولت موظف است اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ سامانبخشی مناطق حاشیهنشین تعیینشده توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران از طریق تدوین و اجرای ساز و کارهای حقوقی، مالی و فرهنگی و توانمندسازی ساکنان بافتهای واقع در داخل محدودههای شهری با مشارکت آنها، در چهارچوب « سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیرمجاز» و ایجاد شهرکهای اقماری برای اسکان جمعیت مهاجر. ب ـ وضـع مقررات بازدارنده و اعمال ممنوعیت ارائه کلیه خدمات زیربنایی به ساخت و سازهای غیرمجاز خارج از محدوده شهرها و روستاها و تخریب آنها با همکاری قوه قضائیه ج ـ تهیه و اجرای طرح هادی برای روستاهای واقع در حریم کلان شهرها با رویکرد کنترل محدوده روستاهای مذکور در حد رشد طبیعی آنها د ـ طراحی و ایجاد کمربند سبز در اطراف مراکز جمعیتی از طریق منابع دولتی توسط شهرداریها ماده173ـ دولت مجاز است در طول برنامه نسبت به تهیه برنامه جامع مدیریت شهری بهمنظور دستیابی به ساختار مناسب و مدیریت هماهنگ و یکپارچه شهری در محدوده و حریم شهرها، با رویکرد تحقق توسعة پایدار شهرها، تمرکز مدیریت از طریق واگذاری وظایف و تصدیهای دستگاههای دولتی به بخشهای خصوصی و تعاونی و شهرداریها، بازنگری و بهروزرسانی قوانین و مقررات شهرداریها و ارتقاء جایگاه شهرداریها و اتحادیه آنها اقدام قانونی بهعملآورد. ماده174ـ شوراهای اسلامی و شهرداریها و سایر مراجع ذیربط موظفند تا پایان سال اول برنامه از طریق تدوین نظام درآمدهای پایدار شهرداریها با اعمال سیاستهای ذیل اقدام نماید: الف ـ کاهش نرخ عوارض صدور پروانه ساختمانی در کاربریهای تجاری، اداری، صنعتی متناسب با کاربریهای مسکونی همان منطقه باتوجه به شرایط اقلیمی و موقعیت محلی و نیز تبدیل این عوارض به عوارض و بهای خدمات بهرهبرداری از واحدهای احداثی این کاربریها و همچنین عوارض بر ارزش افزوده اراضی و املاک، ناشی از اجرای طرحهای توسعة شهری ب ـ تعیین سهم شهروندان در تأمین هزینههای خدمات عمومی و شهری، نگهداری، نوسازی و عمران شهری و همچنین تعیین سهم دولت در ایجاد زیرساختهای توسعه، عمران شهری و حمل و نقل ج ـ تبدیل عوارض موضوع درآمد شهرداریها از عوارض بر املاک به عوارض ناشی از مصرف و خدمات د ـ تعیین ضمانت اجرائی برای وصول عوارض، بهای خدمات و سایر درآمدهای قانونی شهرداریها هـ ـ افزایش تراکم زمینهای مشجر با سطح اشغال کمتر نسبت به زمینهای غیرمشجر با سطح اشغال بیشتر و ـ تقویت ساز و کارهای مدیریت و نظارت بر هزینهکرد شهرداری ز ـ برونسپاری وظایف قابل واگذاری و هدایت بودجه شهرداریها به سمت هزینهکرد در حوزه وظایف اصلی و قانونی آنها و ممنوعیت پرداخت هرگونه هزینه از اعتبارات شهرداری به دستگاههای اجرائی ماده175ـ در جهت ایجاد درآمد پایدار برای شهرداریها: الف ـ سازمان امور مالیاتی موظف به ارائه اطلاعات درآمد مشمول مالیات مشاغل در حدود مقرر در قوانین مرتبط با شهرداریها است. ب ـ تبصره (2) ماده واحده قانون تأسیس شرکت قطار شهری تهران و حومه مصوب 16/2/1354 به سایر شهرداریها و تونلهای زیرزمینی آب و فاضلاب، ترافیکی و خدماتی تسری مییابد. ماده176ـ وزارت مسکن و شهرسازی (سازمان ملی زمین و مسکن) مکلف است به منظور تأمین منابع مالی لازم جهت پرداخت معوض نصاب مالکانه اعم از موات و غیرموات و خرید اراضی موردنیاز اجرای طرحهای مسکن به ویژه مسکن زوجهای جوان و اقشار کمدرآمد، اراضی شهری در اختیار خود را به صورت مزایده به فروش رسانده و وجوه حاصل را به حساب خزانهداری کل کشور بهعنوان درآمد اختصاصی واریز نماید تا در قالب بودجه سنواتی برای تحقق موارد مذکور بهمصرف برسد. تبصره ـ اجرای طرحهای موضوع این ماده از طریق بخشهای خصوصی و تعاونی انجام میشود. وقف ماده177ـ به منظور احیاء، توسعه و استفاده بهینه از ظرفیت موقوفات و اخوات و مقابله با سوءاستفاده از موقوفات اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با همکاری سازمان اوقاف و امور خیریه مکلف است نسبت به ثبت موقوفات بلامعارضی که صحت وقف آن محرز ولیکن تاکنون ثبت نشدهاند، اقدام نماید. ب ـ به منظور ایجاد بانک اطلاعات جامع موقوفات، کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی متولی وقف موظفند اطلاعات کلیه موقوفات، نذورات، اثلاث باقیه، محبوسات و صدقات و موقوفات عام غیرمتصرفی و دارای تولیت را بر روی سامانهای قرار دهند که تا پایان سال اول برنامه توسط سازمان اوقاف و امور خیریه ایجاد میشود. فصل ششم ـ توسعه منطقهای ماده178ـ الفـ بهمنظور تصمیمگیری، تصویب، هدایت، هماهنگی و نظارت در امور برنامهریزی و بودجه استانها، در چهارچوب برنامهها و سیاستها و خطمشیهای کلان کشور، شورای برنامهریزی و توسعه هر استان به ریاست استاندار و اعضاء زیر تشکیل میشود: 1ـ رئیس واحد استانی وزارتخانههای دارای واحد استانی (یک نفر) 2ـ معاون برنامهریزی استان 3ـ مدیرکل تربیتبدنی استان 4ـ رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان 5ـ مدیرکل حفاظت محیط زیست استان 6ـ فرمانداران (حسب مورد) 7ـ فرمانده بسیج استان تبصره ـ در مورد وزارتخانههایی که چند واحد استانی دارند یک نفر از رؤسای واحدهای تابعه استان به انتخاب وزیر در جلسات شورا شرکت میکند. ب ـ برای افزایش اختیارات شهرستانها در چهارچوب وظایف شورای برنامهریزی توسعه استان، کمیته برنامهریزی در هر شهرستان به ریاست فرماندار تشکیل میگردد. تبصره1ـ اعضاء کمیته برنامهریزی شهرستان شامل رؤسای اداری شهرستان (متناظر ادارات کل استانی) است. تبصره2ـ نیابت ریاست شورا در غیاب استاندار و دبیری شورای مذکور برعهده معاون برنامهریزی استاندار است. ج ـ دو نفر از نمایندگان استان با پیشنهاد مجمع نمایندگان استان و تصویب مجلس به عنوان ناظر در شورای برنامهریزی و توسعه استان و نمایندگان هر شهرستان به عنوان ناظر در کمیته برنامهریزی شهرستان عضویت خواهند داشت. دـ جلسات شورا با حضور دوسوم اعضاء، رسمی و مصوبات آن با اکثریت بیش از نصف اعضاء حاضر معتبر است. رأیگیری در جلسات شورای برنامهریزی و توسعه استان با ورقه و به صورت مخفی است. هـ ـ آئیننامه اجرائی این ماده شامل شرح وظایف، اختیارات مندرج در این ماده و کارگروههای تخصصی شورای برنامهریزی و توسعه استان و کمیته برنامهریزی شهرستان به پیشنهاد معاونت به تصویب هیأت وزیران میرسد. وـ وزارت کشور موظف است علاوه بر اخذ و ارائه نسخهای از بودجه و برنامههای مصوب استانی و شهرستانی به نمایندگان استان هرساله گزارش عملکرد استانی برنامه و هر سه ماه یک بار نیز گـزارش پیشرفت بودجه را در اخـتیار مجلس شورای اسـلامی قرار دهند. ماده179ـ بهمنظور تمرکززدایی و افزایش اختیارات در جهت توسعه و عمران استانها، نظام درآمد ـ هزینه استانی بهشرح زیر ساماندهی میگردد: الف ـ بودجه سالانه استانی شامل منابع استانی اعم از درآمد استانی، درآمد اختصاصی، واگذاری دارائیهای مالی و سرمایهای و سهم از منابع ملی و همچنین مصارف استانی اعم از اعتبارات هزینهای و تملک دارائیهای سرمایهای و مالی هرکدام به صورت سرجمع در قوانین بودجه سنواتی درج میگردد. توزیع « دستگاه ـ برنامه» اعتبارات هزینهای و توزیع سرجمع اعتبارات تملک دارائیهای سرمایهای شهرستانها برعهده شورای برنامهریزی و توسعه استان است. تبصره ـ اعتبار پروژههایی که ماهیت استانی داشته و یا در چند شهرستان قرار میگیرند بهطور مستقیم و توسط شورا به صورت مجزا تعیین میگردد. ب ـ سند بودجه سالانه استان که تعهدات شورای برنامهریزی و توسعه استان و معاونت را مشخص مینماید در قالب قراردادی تنظیم و بین رئیس شورا و معاونت مبادله میگردد. قالب قرارداد مذکور و دستورالعمل مربوط توسط معاونت تهیه و ابلاغ میشود. ج ـ در هر استان، خزانه معین استان وابسته به خزانهداری کل و زیرنظر اداره کل امور اقتصادی و دارائی استان تشکیل میشود. خزانهداری کل موظف است برای هریک از خزانههای معین استان یک حساب بهعنوان « حساب خزانهداری کل» (خزانه معین استان) در مرکز استان افتتاح نماید و در ابتدای هر سال نیز میزان تنخواهگردان هر استان را متناسب با اعتبارات مصوب هزینهای و تملک دارائیهای سرمایهای آن استان محاسبه و حداکثر تا بیستم فروردین ماه به « حساب خزانهداری کل» (خزانه معین استان) واریز نماید. د ـ بهمنظور تخصیص اعتبارات استانی در اختیار استان با لحاظ وضعیت تحقق درآمدها، سیاستها و خطمشیهای کلی ناظر بر بودجه عمومی دولت، کمیته تخصیص اعتبارات استان با مسؤولیت استاندار و عضویت معاون برنامهریزی استان و رئیس سازمان امور اقتصادی و دارائی استان تشکیل میشود. هـ ـ به تناسب واگذاری و اجرای فعالیتها و طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای ملی به استانی، معاونت علاوه بر اعتبارات تملک دارائی سرمایهای مذکور در طول سال بخش مربوط از اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرائی ملی با تشخیص معاونت به استانها منتقل میشود. ماده180ـ در راستای تحقق اصل چهل و هشتم (48) قانون اساسی، سیاستهای کلی و جهت حصول به اهداف چشمانداز و به منظور استفاده متوازن از امکانات کشور و توزیع عادلانه و رفع تبعیض و ارتقاء سطح مناطق کمترتوسعهیافته و تحقق پیشرفت و عدالت، دولت مکلف است در توزیع منابع عمومی و یارانه سود تسهیلات به نحوی عمل نماید که فاصله شاخص برخورداری شهرستانهای با کمتر از سطح متوسط کشور در پایان برنامه چهارم در بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی و امنیتی در هر سال برنامه حداقل ده درصد (10%) به سطح یادشده نزدیک شود. معادل دو درصد (2%) از اعتبارات بودجه عمومی دولت در قالب ردیفهای مشخص برای مصارف معین در بودجه سنواتی در اختیار معاونت قرار میگیرد تا در راستای تحقق اهداف فوق توزیع و هزینه شود. ماده181ـ به منظور ارتقاء نظام برنامهریزی کشور با لحاظ نمودن دو اصل آمایش سرزمین و پایداری محیطی در کلیه فعالیتهای توسعهای و سرمایهگذاریهای ملی و استانی، ایجاد هماهنگی بخشی، منطقهای و بخشی ـ منطقهای و رعایت عدالت در توزیع منابع و فرصتها، توسعه متوازن مناطق، ارتقاء توانمندیهای مدیریتی استانها و انتقال اختیارات اجرائی به استانها و تمرکز امور حاکمیتی در مرکز، ساز و کارها و شاخصهای لازم به تصویب هیأت وزیران میرسد. تبصره ـ هرگونه تخفیف، بخشودگی حقوق و عوارض شهرداریها توسط دولت و قوانین مصوب منوط به تأمین آن از بودجه عمومی سالانه کشور است. در غیر این صورت بخشودگی و تخفیف حقوق و عوارض شهرداری ممنوع است. ماده182ـ به منظور هماهنگی و نظارت بر تهیه و اجرای برنامهها و طرحهای توسعه سرزمینی، « شورای آمایش سرزمین» با مسؤولیت معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور و با شرح وظایف اصلی ذیل تشکیل میشود: الف ـ تدوین، تصویب و نظارت بر استقرار « نظام یکپارچه برنامهریزی و مدیریت توسعه سرزمینی» و تنظیم روابط ارکان اصلی آن. ب ـ بررسی و تصویب برنامهها و طرحهای توسعه سرزمینی در سطوح ملی، منطقهای و استانی و نظارت بر اجرای آنها دو نفر از اعضاء کمیسیونهای برنامه و بودجه و محاسبات و عمران مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس به عنوان عضو ناظر در جلسات شورا شرکت مینمایند. آئیننامه اجرائی این ماده شامل شرح وظایف تفصیلی، مسؤولیتها، اختیارات و ارکان شورا حداکثر ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون به پیشنهاد معاونت (دبیرخانه) بهتصویب هیأت وزیران میرسد. تبصره ـ ترکیب اعضاء شورا علاوه بر معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور عبارتند از: وزیران کشور، اطلاعات، جهاد کشاورزی، اقتصادی و دارائی، مسکن و شهرسازی، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و سه نفر صاحبنظر شاغل در دستگاههای اجرائی به انتخاب رئیسجمهور. ماده183ـ دستگاههای اجرائی مکلفند برنامههای عملیاتی خود را به گونهای تنظیم نمایند که زمینه تحقق جهتگیریهای آمایش سرزمین را فراهم آورد. تبصره1ـ مسؤولیت پیگیری و نظارت بر تحقق مفاد این ماده بر عهده معاونت است. تبصره2ـ به شورای اقتصاد اجازه داده میشود با پیشنهاد شورای آمایش سرزمین در چهارچوب قوانین مربوطه کشور، سیاستهای تشویقی و بازدارنده، از جمله یارانه سود و کارمزد تسهیلات بانکی، تعرفهها، عوارض و سایر مقررات را برای فعالیتها و مناطق مختلف کشور بهگونهای تنظیم نماید که برنامهها، اقدامها و سرمایهگذاریهای بخشهای عمومی و غیردولتی در راستای تحقق جهتگیریهای آمایش سرزمین هدایت شوند. مصوبات شورای اقتصاد از طریق دبیرخانه (معاونت) ابلاغ میشود. ماده184ـ به منظور تحقق اهداف مندرج در اصل پنجاهم (50) قانون اساسی، « نظام ارزیابی راهبردی محیطی» در سطوح ملی، منطقهای و موضوعی براساس محورهای ذیل تدوین و بهاجراء در میآید: الف ـ راهبردهای کلی توسعه مناطق و منظور نمودن اثرات تجمعی این راهبردها ب ـ شاخص اثرات محیطی توسعه و شاخص ظرفیت زیستی ج ـ اعمال شاخصهای پایداری منطقهای و ملی د ـ پایش برنامهها و طرحهای توسعهای منطقهای و موضوعی هـ ـ برنامه توانمندسازی و تعیین سازوکار اجرائی ارزیابی راهبردی محیطی تبصره1ـ شورای عالی حفاظت محیط زیست، نهاد ملی مسؤول ارزیابی راهبردی محیطی طرحها و برنامههای توسعه ملی ـ موضوعی است. تبصره2ـ شوراهای هماهنگی توسعه منطقهای، مسؤول ارزیابی راهبردی محیطی برنامههای توسعه منطقهای براساس ضوابط مصوب شورای عالی حفاظت محیطزیست میباشند. تبصره3ـ شورای عالی اداری مکلف است وظایف اجرائی شورای عالی حفاظت محیطزیست را به واحدهای استانی سازمان حفاظت محیط زیست تفویض نماید. آئیننامه اجرائی این ماده شامل فرآیند و ساز و کارهای اجرائی ارزیابی راهبردی بهتصویب هیأت وزیران میرسد. ماده185ـ بهمنظور بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی و پایه، نظام شاخصهای پایداری محیطی تا سال دوم برنامه در چهارچوب موارد ذیل تهیه و به اجراء در میآید: الف ـ تدوین مدل ملی شاخصهای پایداری ب ـ ایجاد بانک داده و اطلاعات شاخصهای پایداری ج ـ تعیین شاخصهای پایداری و کمّینمودن آن برای سالهای برنامه د ـ تعیین ضوابط و معیارهای پایداری ناظر بر متعادلسازی بار محیطی و کنترل اثرات توسعه بر محیط طبیعی و انسانی آئیننامه اجرائی این ماده شامل دستگاههای اجرائی مسؤول و همکار، رویکردهای کلی و زمانبندی تدوین و اجرای نظام و مراجع تصویب آن به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده186ـ به دولت اجازه داده میشود نسبت به تدوین برنامه جامع تقسیمات کشوری، دربردارنده شاخصهای ناظر بر بازنگری واحدهای تقسیماتی موجود برای ایجاد سطوح تقسیمات کشوری جدید با جهتگیری عدم تمرکز و تفویض اختیار به مدیران محلی و تقویت نقش استانداران بهعنوان نمایندگان عالی دولت در استانها، اقدام نماید. محیط زیست ماده187ـ الف ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از محیط زیست، منابع طبیعی و تنوع زیستی حداکثر تا پایان سال دوم برنامه نسبت به موارد زیر اقدام قانونی انجام دهد: 1ـ تدوین و اجرای برنامه مدیریت یکپارچه زیست بومی و برنامه عملیاتی حفاظت و بهرهبرداری پایدار از تنوع زیستی زیست بومهای حساس و شکننده کشور. 2ـ اصلاح اساسنامه « صندوق ملی محیط زیست» تبصره1ـ قوه قضائیه، نهادهای نظامی و انتظامی و شهرداریها همکاری کامل با دولت برای تحقق مفاد این ماده را خواهند داشت. تبصره2ـ سازمان حفاظت محیط زیست، مناطق ساحلی و دریایی با حساسیت بالای زیست محیطی را شناسایی و اعلام نماید. تبصره3ـ آئیننامه اجرائی این ماده توسط سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری وزارتخانههای نیرو، مسکن و شهرسازی و جهاد کشاورزی و معاونت تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ب ـ دولت موظف است نسبت به تشکیل سازمان توسعه و عمران دریا و سواحل جهت مطالعه و اجرای طرحهای بهسازی و شنا زیر نظر وزارت کشور به عنوان متولی اصلی ساماندهی سواحل و طرحهای شنا در سال اول برنامه اقدام نماید. اساسنامه سازمان مذکور به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده188ـ به منظور تسهیل امر سرمایهگذاری، سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری وزارتخانههای صنایع و معادن و جهاد کشاورزی و با هماهنگی معاونت، ضوابط و استانداردهای زیستمحیطی مشخص، شفاف و ثابت را در چهارچوب قوانین برای یک دوره زمانی پنجساله تدوین و جهت درج در کتاب راهنمای سرمایهگذاری موضوع تبصره (3) ماده (7) قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی ظرف شش ماه اول برنامه ارائه نماید. کلیه واحدهای تولیدی، صنعتی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظف به رعایت ضوابط و استانداردهای فوق میباشند. از سال دوم برنامه هرگونه الزام به اخذ مجوز موردی از دستگاههای متولی به جز صنایع بزرگ موضوع ماده (105) قانون برنامه سوم توسعه، لغو و اعمال سیاستهای مزبور از طریق کنترل اعمال ضوابط انجام میشود. ماده189ـ سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است: الف ـ در راستای ارتقای آگاهیهای عمومی و دستیابی به توسعه پایدار بهمنظور حفظ محیط زیست و با تأکید بر گروههای اثرگذار و اولویتدار از ابتدای برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، آئیننامه اجرائی مربوط را با پیشنهاد شورای عالی حفاظت محیطزیست به تصویب هیأتوزیران برساند. کلیه دستگاههای ذیربط، رسانههای دولتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ملزم به اجرای برنامههای آموزشی بدون دریافت وجه موضوع این ماده قانونی میباشند. ب ـ نظام اطلاعات زیست محیطی کشور را در سطوح منطقهای، ملی و استانی تا پایان سال اول برنامه پنجم ایجاد نماید تا زمینه پایش، اطلاعرسانی و ارزیابی زیست محیطی فراهم گردد. دستگاههای ذیربط مکلفند در تدوین و اجرائینمودن این نظام همکاری نمایند. ماده190ـ کلیه دستگاههای اجرائی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موظفند جهت کاهش اعتـبارات هزینهای دولت، اعمال سیاستهای مصرف بهینه منابع پایه و محیطزیست برای اجرای برنامه مدیریت سبز شامل مدیریت مصرف انرژی، آب، مواد اولیه و تجهیزات (شامل کاغذ)، کاهش مواد زائد جامد و بازیافت آنها (در ساختمانها و وسایط نقلیه) طبق آئیننامهای که توسط سازمان حفاظت محیط زیست و معاونت با همکاری دستگاههای ذیربط تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید اقدام نمایند. ماده191ـ الف ـ برنامه مدیریت زیست بومی در زیست بومهای حساس، به ویژه دریاچه ارومیه تهیه و به مرحله اجراء درمیآید. سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری معاونت و وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی، آئیننامه اجرائی این ماده را تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسانند. ب ـ به منظور جلوگیری از شکار بیرویه و نابودی تنوع زیستی، دولت مکلف است با همکاری مراجع ذیربط در نیروهای مسلح جمهوریاسلامی ایران ترتیبی اتخاذ نماید تا ضمن محدودکردن پروانه حمل اسلحه شکاری و بازنگری در ضوابط صدور پروانههای مذکور، تعداد سلاحهایشکاری را متناسب با جمعیت قابلبرداشت از حیاتوحش به تشخیص سازمانحفاظت محیط زیست برساند و نسبت به جمعآوری سلاحهای غیرمجاز تا پایان برنامة اقدام نماید. ماده192ـ بهمنظور کاهش عوامل آلودهکننده و مخرب محیط زیست کلیه واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، عمرانی، خدماتی و زیربنایی موظفند: الف ـ طرحها و پروژههای بزرگ تولیدی، خدماتی و عمرانی خود را پیش از اجرا و در مرحله انجام مطالعات امکانسنجی و مکانیابی براساس ضوابط مصوب شورای عالی حفاظت محیط زیست مورد ارزیابی اثرات زیست محیطی قراردهند. رعایت نتیجة ارزیابیها توسط مجریان طرحها و پروژهها الزامی است. ب ـ نسبت به نمونهبرداری و اندازهگیری آلودگی و تخریب زیست محیطی خود اقدام و نتیجه را در چهارچوب خوداظهاری به سازمان حفاظت محیط زیست ارائه نمایند. واحدهایی که قابلیت و ضرورت نصب و راهاندازی سامانه (سیستم) پایش لحظهای و مداوم را دارند باید تا پایان سال سوم برنامه، نسبت به نصب و راهاندازی سامانه (سیستم)های مذکور اقدام نمایند. متخلفین مشمول ماده (30) قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا مصوب 3/2/1374 میشوند. ج ـ مشخصات فنی خود را به نحوی ارتقاء دهند که با ضوابط و استانداردهای محیط زیست و کاهش آلودگی و تخریب منابع پایه بالاخص منابع طبیعی و آب تطبیق یابد. تبصره1ـ دولت مکلف است ارزش اقتصادی منابع زیست محیطی و جداول و حسابهای مربوطه را در حسابهای ملی محاسبه و ملحوظ نماید. تبصره2ـ معاونت مکلف است با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و سایر دستگاههای مرتبط به منظور برآورد ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی و زیست محیطی و هزینههای ناشی از آلودگی و تخریب محیط زیست در فرآیند توسعه و محاسبه آن در حسابهای ملی، نسبت به تنظیم دستورالعملهای محاسبه ارزشها و هزینههای موارد دارای اولویت از قبیل: جنگل، آب، خاک، انرژی، تنوع زیستی و آلودگیهای زیست محیطی در نقاط حساس اقدام و در مراجع ذیربط به تصویب برساند. ارزشها و هزینههایی که دستورالعمل آنها به تصویب رسیده، در امکانسنجی طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای درنظرگرفته خواهدشد. ماده193ـ الف ـ شهرداری شهرهای بالای دویست هزار نفر جمعیت و شهرهای ساحلی و شهرهای حاشیه تالابهای داخلی در راستای مدیریت پسماند شهری موظفند تا پایان سال چهارم برنامه، پسماندهای خود را با روشهای نوین و فناوریهای جدید با اولویت روشهای آلی (ارگانیک) از قبیل کرم پوسال (ورمی کمپوست) بازیافت نمایند. از سال پایانی برنامه، هرگونه دفن پسماندها در این گونه شهرها مطلقاً ممنوع است. ب ـ سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است تمهیدات لازم را برای کاهش آلودگی هوا تا حد استانداردهای جهانی با اولویت شناسایی کانونهای انتشار ریزگردها و مهار آن، کنترل و کاهش میزان انتشار گازهای گلخانهای را فراهم آورد. ج ـ از سال دوم برنامه، هرگونه بهرهبرداری صنعتی و معدنی جدید از تالابهای داخلی مطلقاً ممنوع است. د ـ با توجه به شرایط ویژه تالابهای کشور از منظر اقتصادی، کشاورزی، زیست بومی، تنوع زیستی و گردشگری و وجود مراتع و اراضی زراعی مطلوب در اطراف آنها و وجود چالشهای جدی در تخصیص منابع آب در این مناطق و بهطور کلی، پیچیدگی و شکنندگی زیست بوم طبیعی این مناطق، دولت مکلف است در سال اول برنامه، با ساماندهی مجدد سازمانهای موجود در بخشهای آب، کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و گردشگری، نسبت به اعمال مدیریت یکپارچه با مشارکت بهرهبرداران در دشتهای اطراف این تالابها اقدام نماید. تبصره ـ آئیننامه اجرائی این ماده به پیشنهاد مشترک معاونت و سازمان حفاظت محیط زیست و وزارتخانههای جهاد کشاورزی، کشور، نفت، نیرو و صنایع و معادن به تصویب هیأت وزیران میرسد. توسعه روستایی ماده194ـ دولت مکلف است به منظور بهبود وضعیت روستاها در زمینه سیاستگذاری، برنامهریزی، راهبری، نظارت و هماهنگی بین دستگاههای اجرائی، ارتقاء سطح درآمد و کیفیت زندگی روستائیان و کشاورزان و کاهش نابرابریهای موجود بین جامعه روستایی، عشایری و جامعه شهری، حمایت لازم را از اقدامات زیر بهعمل آورد: الف ـ ارتقاء شاخصهای توسعه روستایی و ارائه خدمات نوین و تهیه برنامه اولویتبندی خدمات روستایی با توجه به شرایط منطقهای و محلی ب ـ حمایت از گسترش کشاورزی صنعتی و صنایع روستایی با اولویت توسعه خوشهها و زنجیرههای صنعتی ـ کشاورزی کوچک و متوسط که بخش اعظم نهادهها و عوامل تولید آن در جغرافیای روستایی وجود دارد و همچنین صنایع دستی و خدمات گردشگری و ایجاد و توسعه بازارهای محلی با اولویت مراکز دهستانهای دارای قابلیت توسعه ج ـ تعیین الگوی مدیریت در آبادیهای فاقد شورای اسلامی د ـ تدوین سیاستهای تشویقی در جهت مهاجرت معکوس « از شهر به روستا» و تثبیت نسبی جمعیت روستایی تا آخر سال اول برنامه هـ ـ بهسازی، نوسازی، بازسازی و ایمنسازی ساختار کالبدی محیط و مسکن روسـتایی مبتـنی بر الگوی معماری اسـلامی ـ ایرانی با مـشارکت مـردم، دولـت و نهادهای عمومی و ـ آموزش فنی و حرفهای مستمر روستاییان با هدف توانمندسازی برای ارائه و استفاده از خدمات نوین و مشارکت در فعالیتهای صنعتی و بهبود کیفیت تولیدات ز ـ ساماندهی و استقرار فعالیتهای کارآفرینی و اشتغالزای کوچک و متوسط تولید و خدماتی در مناطق روستایی از طریق ارائه مشوقهای مالی و اعتباری ح ـ ساماندهی روستاها در قالب مجموعههای روستایی بهمنظور خدماترسانی بهتر و مؤثرتر ط ـ احداث، ترمیم و نگهداری و ایمنسازی شبکه راههای روستایی ی ـ ارتقاء شاخصهای توسعه عشایر از طریق اسکان و ساماندهی خانوارها ک ـ حمایت مالی از طریق اعطاء تسهیلات، وجوه اداره شده، یارانه سود و کارمزد جهت توسعه اشتغال خانوارهای روستایی و عشایری با اولویت روشهای محلی و بومی و نیز تقویت مدیریت یکپارچه اراضی از طریق مشارکت با تشکلهای حقوقی بهمنظور جلوگیری از خردشدن اراضی و تجمیع مدیریتی اراضی خرد کشاورزی ل ـ اقدام قانونی در جهت ایجاد شرکت شهرکهای کشاورزی با اصلاح اساسنامة یکی از شرکتهای مادر تخصصی موجود در چهارچوب سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی به منظور هدایت، راهبری و احداث و توسعة زیرساختهای مجتمعهای کشاورزی، دامی و شیلاتی م ـ سرمایهگذاری مشترک با بخشهای غیردولتی تا سقف چهل و نه درصد (49%) در چهارچوب سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی و از طریق شرکت مادرتخصصی « حمایت از توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی» و شرکت مادرتخصصی « مدیریت منابع آب ایران»، در زمینة توسعة کشاورزی با فناوری نوین، اقتصادی و بهرهور و طرحهای زیربنایی و نوپدید در بخشهای کشاورزی و منابع آب و توسعة مناطق روستایی و جوانسازی بافت جمعیتی مناطق روستایی و عشایری تبصره ـ دولت مکلف است سهام دولتی در بنگاه جدید را حداکثر ده سال پس از بهرهبرداری به بخشهای غیردولتی واگذارنماید. ن ـ توسعه و هدفمندسازی پژوهش، آموزش، تولید و تبلیغات و همچنین توسعه تجارت الکترونیک فرش و ایجاد خانه فرش در بازارهای هدف و موردنظر برای هویتبخشی، ارتقاء کیفیت تولید و روانسازی، سفارشپذیری، حمایت از ایجاد و توسعه و تجهیز کارگاههای متمرکز و غیرمتمرکز و اتحادیهها و شرکتهای تعاونی فرش دستباف روستایی و شهری سراسر کشور و نیز صنایع و خدمات جانبی فرش دستباف به منظور ارتقاء و بهبود بهرهوری، تثبیت و افزایش سهم صادراتی و بازاریابیهای داخلی و خارجی تبصره ـ وزارت بازرگانی مکلف به پیگیری حکم این بند در دولت است. س ـ تعمیم و گسترش بیمه روستایی و پوشش صددرصد (100%) آن از طریق تقویت صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر ع ـ پیشبینی مکانهای ورزشی برای جامعه روستایی ف ـ تهیه طرحهای هادی روستایی و تعیین محدوده روستاها در سراسر کشور با پیشنهاد کارشناسان فنی، زیر نظر بنیاد مسکن و تأیید بخشداری هر بخش و با اطلاع دهیاران و رؤسای شورای اسلامی روستاها و تصویب آن در کمیتهای متشکل از رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان بهعنوان رئیس، فرماندار شهرستان، بخشدار بخش، نماینده سازمان مسکن و شهرسازی استان، رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان، نماینده سازمان جهاد کشاورزی استان، نماینده معاون امور عمرانی استانداری و رئیس شورای اسلامی روستا به عنوان ناظر تبصره ـ نماینده شهرداری شهری که روستا در حریم آن واقع است میتواند بهعنوان کارشناس و ناظر در جلسه کمیته مذکور شرکت نماید. آئیننامه اجرائی این ماده شامل تعیین مدیر ارشد روستا، چگونگی و فرآیند اعمال حمایتهای ذکرشده، نحوه مشارکت و تعاریف و چگونگی مدیریت مجموعه روستایی در سال اول برنامه با پیشنهاد معاونت به تصویب هیأت وزیران میرسد. فصل هفتم ـ دفاعی، سیاسی و امنیتی امور دفاعی ماده195ـ الف ـ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح موظف است به منظور ارتقاء توانمندیهای دفاعی، قدرت بازدارندگی و دفاع از حاکمیت، تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی و مقابله مؤثر با تهدیدهای خارجی اقدامات زیر را انجام دهد: 1ـ ارتقاء کمی و کیفی سامانه پدافند هوایی کشور و ایجاد هماهنگی تحتنظر قرارگاه پدافند هوایی حضرت خاتمالانبیاء (ص) 2ـ تقویت حضور و ارتقاء زیرساختها به منظور گسترش حوزه و استقرار مؤثرتر در حوزههای آبی کشور و حفاظت از خطوط دریایی کشور با تأکید بر آبهای آزاد و تکمیل سازمان ناوگان جنوب 3ـ بهرهگیری بهینه از فرصت خدمت وظیفه عمومی برای ارتقاء دانش، مهارت، ارتقاء منزلت اجتماعی جامعه هدف در خصوص مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب با تکیه ویژه بر دیدگاهها و سیره حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، ارتقاء معنویت، انضباط اجتماعی، تقویت تعاملات سازنده و مهارتهای حرفهای و افزایش ظرفیت بهکارگیری تخصصی سربازان وظیفه و غنیسازی شغلی و ارتقاء معیشت و منزلت اجتماعی آنان و نیز استفاده بهینه از مشمولان در سازندگی کشور 4ـ ایجاد زیرساختها و اتخاذ ساز و کارهای لازم برای مشارکت هر چه گستردهتر دستگاههای دولتی و بخش غیردولتی در برنامههای دفاعی در شرایط بحران و جنگ تبصره ـ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با همکاری ستاد کل نیروهای مسلح حداکثر ظرف شش ماه اول برنامه موظف است سطح مطلوب و الزامات هر یک از اجزاء فوق را تدوین و به تصویب مراجع ذیربط برساند. ب ـ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سقف اعتبارات امور دفاعی، موارد زیر را در اولویت قراردهد: 1ـ توسعه و تقویت ناوگان هوایی نیروهای مسلح اعم از خرید، بازسازی، نوسازی و نگهداری تا سطح آمادگی مصوب و عملیاتینمودن کلیه هواپیماها و بالگردها و تسلیحات مرتبط و ایمنسازی پروازها. 2ـ تکمیل و به روزرسانی شبکه ارتباطی مستقل و امن نیروهای مسلح 3ـ ایجاد سامانه فرماندهی، کنترل، اطلاعات و مراقبت پیشرفته در ابعاد راهبردی، فضایی، هوایی، دریایی و زمینی به منظور ارتقاء هوشیاری و آمادگی برای شناسایی تهدیدات و مقابله سریع و موثر |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:48 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
4 ـ توسعه کیفی و کمی افزایش قدرتی و پایداری عملیاتی یگانهای موشکی 5 ـ ارتقاء کمی و کیفی سامانه رسیدگی، خدماترسانی و حمایت از کارکنان نیروهای مسلح در مأموریتهای دفاعی، امنیتی، امور رزمی و مراقبت از مرز و مناطق سخت ماده196ـ دولت موظف است به منظور تقویت کمی و کیفی بسیج مستضعفان و حضور بیشتر نیروهای مردمی در صحنههای امنیت و دفاع از کشور، آرمانها و مبانی اندیشه انقلاب اسلامی و توسعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر اقدامات و تسهیلات لازم را در طول برنامه به شرح زیر فراهم نماید: الف ـ پشتیبانی لازم برای افزایش حداقل یک و نیم میلیون نفر بسیجی فعال و ویژه تا پایان برنامه با تأکید بر تربیت نیروی انسانی متعهد و انقلابی ب ـ حمایت از زیرساختها برای توسعه نواحی شهرستانی و ردههای مقاومت بسیج، متناسب با توسعه و تغییرات تقسیمات کشوری ج ـ پشتیبانی از ردههای مقاومت بسیج و بسیج اساتید، دانشجو و طلبه در دستگاههای اجرائی به ویژه در فعالیتهای پژوهشی و علمی د ـ کمک به تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی و توسعه فرهنگ و تفکر بسیجی از طریق تشکیل هستههای تربیتی، غنیسازی اوقات فراغت، توسعه فرهنگ ارزشی و استفاده از نخبگان بسیجی برای مشاوره و تولید فکر، توسعه فرهنگ عفاف و حجاب، آشنایی با مبانی اندیشه حضـرت امام (ره) با اجرای طرحهای دانشجویی، دانشآموزی، اقشار و ردههای مقاومت بسیج هـ ـ پشتیبانی و کمک به مقابله با جنگ نرم در حوزههای مختلف با اولویت حضور فزآینده در فضای مجازی و رایانهای (سایبری) با رویکرد بومی و ـ امکان استفاده از خدمت کارکنان بسیجی فعال و ویژه شاغل برای شرکت در آموزشها و اردوها و سایر برنامهها حداکثر به مدت پانزده روز در سال به جای خدمت اداری بدون دریافت حق مأموریت زـ پیشبینی یک درصد (1%) از سرجمع اعتبارات تملک دارائی استانی در بودجه سنواتی به منظور حمایت از احداث و توسعه پایگاهها و حوزههای مقاومت بسیج ح ـ فراهمنمودن پشتیبانیهای لازم برای جذب و بهکارگیری سیمیلیون نفر از بسیج دهها میلیونی با رویکرد فرهنگی، اجتماعی و علمی ط ـ پشتیبانی از ردههای مقاومت بسیج جامعه زنان بهویژه در فعالیتهای مربوط به توسعه فرهنگ عفاف و حجاب و تحکیم بنیاد خانواده تبصره1ـ به سازمان بسیج مستضعفین اجازه داده میشود از محل اعتبار مصوب خود حمایت لازم را برای تأمین پوشش بیمهای و جبران خسارتهای ناشی از به کارگیری بسیجیان فاقد پوشش بیمهای در مأموریتهای مختلف به ویژه دفاعی، امنیتی و کاروانهای راهیان نور بهعمل آورد. تبصره2ـ به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود متناسب با میزان آمادگی سازمان بسیج سازندگی، اجرای بخشی از فعالیتهای آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و غنیسازی اوقات فراغت و پروژههای عمرانی خود از قبیل احداث و تعمیر مساجد، مدارس و خانههای بهداشت روستایی، بیابانزدایی، جنگلکاری، آبرسانی به روستاها و همچنین در مناطق محروم، روستایی و مرزی را به آن سازمان واگذارنماید تا با استفاده از نیروهای داوطلب بسیجی و مردمی و جوانان و متخصصان به نحو سازمانیافته، اجراء نمایند. ماده197ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور توسعه توان علمی و فناوری نیروهای مسلح، اقدامات زیر را بهعمل آورد: الف ـ پیشبینی اعتبارات موردنیاز برای حمایت از کسب دانش و فناوریهای نو و توسعه مرزهای دانش و تولید محصولات بدیع دفاعی با اختصاص حداقل ده درصد (10%) از اعتبارات تجهیز و توسعه دفاعی، به طریقی که در طول سالهای برنامه در محورهای زیر به سمت خوداتکایی حرکت نماید: 1ـ تولید مواد حیاتی و کلیدی موردنیاز صنایع دفاعی 2ـ توسعه فناوریهای نوین بهویژه در حوزه های ناوبری و اجزاء دقیق، ریزالکترونیک (میکروالکترونیک)، لیزر، اپتیک، نانو، زیستی، اطلاعات و ارتباطات، مواد شناختی و نرم، حساسهها، ریزمکانیکها (میکرومکانیکها) و ساخت و پرتاب ماهواره امن و پایدار ب ـ افزایش صادرات محصولات، خدمات فنی و مهندسی دفاعی به میزان حداقل پنجاه درصد (50%) ج ـ حمایت مالی و پشتیبانی از فعالیتها و پروژههای تحقیقاتی مرتبط با امور دفاعی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی د ـ حمایت مالی در جهت بهرهگیری صنعت کشور از ظرفیتهای خالی صنایع دفاعی و همچنین حمایت مالی برای بهرهگیری از ظرفیت صنایع کشور جهت رفع نیازهای دفاعی مشروط به عدم ورود لطمه به نیازهای داخلی و صادرات کشور هـ ـ دولت مکلف است در لایحه بودجه سنواتی نسبت به افزایش دو درصد (2%) سالانه سهم اعتبارات دفاعی در طول برنامه اقدام و پیشبینی لازم را به عمل آورد. پنجاه درصد (50%) از افزایش مذکور برای حفظ توان تولید خطوط صنایع دفاعی و همچنین تولید مواد حیاتی و قطعات کلیدی و توسعه فناوریهای نوظهور منظور میگردد. ماده198ـ به منظور کاهش آسیبپذیری زیرساختها، ارتقاء پایداری ملی، حفاظت از مردم و منابع ملی کشور و تضمین تداوم خدمات به آنان در راستای تکمیل چرخه دفاع غیرنظامی، اقدامات زیر انجام میشود: الف ـ تدوین استانداردهای فنی مورد نیاز پدافند غیرعامل طی سال اول برنامه ب ـ ایجاد سامانه پایش، هشدار و خنثیسازی در خصوص تهدیدات نوین در مراکز حیاتی، حساس و مهم ج ـ ایمنسازی و حفاظت از مراکز حیاتی، حساس و مهم کشور برای تداوم فعالیت امن و پایدار آنان تبصره ـ پدافند غیرعامل فقط در حوزه تهدیدات دفاعی و امنیتی است. دستورالعمل هماهنگی حوزههای پدافند غیرعامل و سازمان مدیریت بحران کشور با پیشنهاد مشترک دبیرخانه کمیته دائمی پدافند غیرعامل و سازمان مدیریت بحران به تصویب هیأت وزیران تأیید ستاد کل نیروهای مسلح میرسد. ماده199ـ پروژههای موضوع پدافند غیرعامل با پیشنهاد دبیر کمیته دائمی و تصویب رئیس کمیته دائمی به اجراء درخواهد آمد. موافقتنامه این گونه پروژهها بین رئیس کمیته دائمی پدافند غیرعامل و معاونت مبادله خواهد شد. ماده200ـ در زمان صلح با تأیید ستاد کل نیروهای مسلح، قسمتی از نیاز دولت، شهرداریها و دهیاریها به نیروی انسانی با استفاده از خدمت مشمولان وظیفه مشروط به عـدم ورود آسیـب به آمادگـی رزمی کشور و پس از گـذراندن دوره آموزش نظامی تأمین میگردد. نیاز دولت، شهرداریها و دهیاریها از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به ستاد کل اعلام میشود. هزینههای مربوط به دوره آموزش نظامی برعهده وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است و حقوق و مزایا و جیره استحقاقی در دوره خدمت از محل اعتبارات دستگاه مربوطه تأمین میگردد. میزان دریافتی این قبیل افراد نباید در مجموع از حد مقرر در قوانین نیروهای مسلح تجاوز نماید. حداقل پنجاه درصد (50%) از نیروهای انسانی فوق که فارغالتحصیل دانشگاه هستند، باید در مناطق توسعهنیافته یا کمترتوسعهیافته کشور خدمت کنند. ماده201ـ دولت موظف است به منظور تقویت بنیه دفاعی کشور و ارتقاء توان بازدارندگی نیروهای مسلح و حفاظت از تمامیت ارضی و امنیت کشور و آمادگی در برابر تهدیدات و حفاظت از منافع ملی، انقلاب اسلامی ایران و منابع حیاتی کشور و هوشمندسازی سیستمهای دفاعی، اقدامهای ذیل را درصورت تصویب فرماندهی کل نیروهای مسلح به عمل آورد: الف ـ تقویت مؤلفههای بنیه دفاعی با تأکید بر مدرنسازی و هوشمندسازی تجهیزات، ارتقاء منابع انسانی و سامانههای (سیستمهای) فرماندهی (I 4C) ب ـ ارتقاء فناوریهای نوین و هوشمند و سامانههای (سیستمهای) اطلاعاتی در بهکارگیری سامانههای دفاعی به ویژه سامانههای الکترونیکی، هوافضا، دریایی و پدافند هوایی ج ـ بهینهسازی و بهبود ساختارهای چابک و پاسخگو در دفاع ملی د ـ ارتقاء حضور و سهم نیروهای مردمی در استقرار امنیت و دفاع از کشور و بهکارگیری متقابل و بهینه از امکانات و توان منابع انسانی هـ ـ نوسازی و بازسازی و بهبود صنایع دفاعی با نگرش به سامانه و فرآیندهای صنعتی نوین و ـ ارتقاء ابتکار عمل و توان مقابله مؤثر در برابر تهدیدها و حفاظت از منافع ملی، منابع حیاتی و انقلاب اسلامی ایران ز ـ ارتقاء و افزایش سطح دانش و مهارت نیروهای مسلح، به صورت کمی و کیفی ح ـ ارتقاء سطح آموزش، تحقیقات، فناوری در بخش دفاع و گسترش همکاریها با مراکز علمی دانشگاهی داخلی و خارجی ط ـ حضور و استقرار متناسب با تهدیدها در حوزههای آبی کشور (خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر) ی ـ ارتقاء منزلت اجتماعی و معیشت کارکنان نیروهای مسلح ک ـ رعایت اصول پدافند غیرعامل در طراحی و اجرای طرحهای حساس و مهم و یا در دست مطالعه و نیز تأسیسات زیربنایی و ساختمانهای حساس و شریانهای اصلی و حیاتی کشور و آموزش عمومی مردم توسط دستگاههای اجرائی موضوع ماده (179) این قانون، به منظور پیشگیری و کاهش مخاطرات ناشی از سوانح غیرطبیعی آئیننامههای اجرائی این ماده ظرف مدت دو ماه از تصویب این قانون، توسط معاونت و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و ستاد کل نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید و در صورت تأیید فرماندهی کل نیروهای مسلح به مرحله اجراء گذاشته میشود. ماده202ـ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مکلف است براساس نظر ستاد کل نیروهای مسلح نسبت به تهیه طرح جامع نحوه استقرار نیروهای مسلح در سطح کشور متناسب با اندازه و نوع تهدیدات و شرایط زیستمحیطی، به منظور رعایت پراکندگی در استقرار تأسیسات حساس و حیاتی و صنایع دفاعی و همچنین انتقال پادگانهای مراکز نظامی و کارخانههای بزرگ صنـعتی دفاعی از شهرهای بزرگ به ویژه تـهران اقدام و به تصویب فرماندهی کل نیروهای مسلح برساند. دولت مکلف است نسبت به تأمین و واگذاری تسهیلات اعتباری، بانکی، زمین، تغییر کاربری و ایجاد حریم جهت تأسیسات مورد نیاز اقدامات لازم را به عمل آورد. اعتبارات دریافتی از منابع بانکی از محل فروش اماکن منتقلشده بازپرداخت میشود. سیاسی، امنیتی ماده203ـ در راستای تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی و کنترل مؤثر مرزها، وزارت کشور موظف است با همکاری وزارتخانههای امور اقتصادی و دارائی، دادگستری، اطلاعات و نیروی انتظامی و سایر وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط طرح جامع امنیت پایدار مناطق مرزی را تا پایان سال اول برنامه تهیه و به تصویب شورای عالی امنیت ملی برساند بهگونهای که تا پایان برنامه طرحهای مصوب کنترل و انسداد مرزها به صورت کامل اجراء گردد. تبصره ـ طرح جامع شامل کنترل، مدیریت، حریم امنیتی، اقدامهای عمرانی، انسدادی، اطلاعاتی، علمی، تجهیزاتی، فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و تقویت مرزبانی، به کارگیری بسیج و نیروی مردمی است. هرگونه اقدام در مرزها و مناطق مرزی براساس برنامه و شاخصهای مندرج در این طرح صورت میپذیرد. ماده204ـ در راستای ارتقاء و تقویت اقتصاد و معیشت مرزنشینان با رعایت ملاحظات و تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی، دولت حمایت مالی و حقوقی لازم را از استقرار صنایع و شکلگیری تعاونیهای مرزنشینان و حق بهرهبرداری از زمینهای مستعد کشاورزی و استفاده حداکثری از منابع طبیعی و گردشگری در مناطق مرزی به عمل میآورد. تبصره ـ به منظور هدایت و ارائه زیرساختهای مناسب توسعه صنعتی مناطق مرزی، افزایش مراودات اقتصادی ـ اجتماعی با کشورهای همسایه و نیز گسترش بازار تولیدات مناطق مرزی، اولویت استقرار صنایع در مناطق مزبور، با شهرکهای صنعتی مرزی و واقع در مرزها خواهد بود. ماده 205ـ وزارت اطلاعات موظف است با هدف دفاع از حاکمیت و منافع ملی و تقویت تعامل با جامعه اطلاعاتی و پیشگیری و مقابله با تهدیدات و تهاجم اطلاعاتی و امنیتی داخلی و خارجی به ویژه استکبار جهانی اقدامات زیر را انجام دهد: الف ـ ارتقاء کمی و کیفی زیرساختهای اطلاعاتی با هدف تحکیم و تقویت امنیت پایدار و فراگیر ب ـ پیشگیری و مقابله با فساد و اختلال در امنیت اقتصادی، جرائم سازمانیافته ضدامنیتی، اقدامات تروریستی و تهدیدات نرم امنیتی در مقام ضابط دادگستری ج ـ ایجاد و گسترش زیرساختها و ساز و کارهای لازم برای مشارکت هرچه بیشتر مردم در راستای تقویت و تحکیم امنیت پایدار کشور آئیننامه این ماده حداکثر تا پایان سال اول برنامه توسط وزارت اطلاعات و با همکاری معاونت تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد. ماده206ـ وزارت اطلاعات موظف است در محدوده قوانین موضوعه کشور و در چهارچوب اختیارات قانونی خود با هماهنگی دستگاههای ذیربط در خصوص مورد ذیل اقدام قانونی به عمل آورد: الف ـ تهیه طرح بانک جامع اطلاعاتی کشور تبصره ـ کلیه دستگاهها و نهادهایی که از بودجه عمومی کشور استفاده مینمایند موظفند نسبت به در اختیار قراردادن بانکهای رقومی (دیجیتالی) خود به استثناء موارد طبقهبندیشده، حریم خصوصی و مواردی که در قوانین افشاء اطلاعات ممنوع شده است، اقدام نمایند. ب ـ تهیه طرح نظام ملی تعیین صلاحیت امنیتی مشاغل دولتی، عمومی و خصوصی و طرح نظام ساماندهی حفاظت از اسناد و اطلاعات طبقهبندیشده بهمنظور جلوگیری از نفوذ و دسترسی عوامل بیگانه و دشمنان نظام به اطلاعات و اسناد طبقهبندیشده ج ـ تشکیل کمیسیون ویژهای مرکب از دستگاههای اصلی ذیربط برای تهیه و اجرای طرح جامع مبارزه با تروریسم زیستی (بیوتروریسم) و تعیین وظایف هریک از دستگاهها به منظور مبارزه هماهنگ با تروریسم زیستی (بیوتروریسم) به صورت یک اصل نهادینهشده در کشور تا پایان برنامه تبصره ـ کمیسیون مذکور موارد نیازمند قانون در زمینة بیوتروریسم را به مجلس شورای اسلامی ارائه میکند. ماده207ـ دولت مجاز است: الف ـ به پیشنهاد ستاد مبارزه با مواد مخدر براساس سیاستهای کلی مبارزه با مواد مخدر با مشارکت نهادهای ذیربط، لایحه جامع مبارزه همهجانبه با مواد مخدر، روانگردانها و پیشسازها را تهیه و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. ب ـ با مشارکت دستگاههای ذیربط و اتاقهای بازرگانی، صنایع و معادن و تعاون نسبت به تهیه لایحه جامع مبارزه با قاچاق کالا و ارز اقدام نموده و جهت بررسی و تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. ماده208ـ به منظور مدرنسازی و توسعه حرفهگرایی و کارآمدسازی و تقویت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با توافق دولت و ستاد کل نیروهای مسلح اقدامات زیر در طول برنامه به مورد اجرا گذاشته میشود: الف ـ فراهمآوردن ساز و کار و امکانات لازم برای بهرهمندی نیروی انتظامی از فناوریهای نوین و تجهیزات پیشرفته در جهت « فنآور پایهسازی پلیس» ب ـ تقویت حرفهگرایی با توسعه آموزشهای تخصصی ماده209ـ به منظور تحکیم و ارتقاء امنیت اجتماعی، اخلاقی و پیشگیری و مقابله با هرگونه ناهنجاری فرهنگی و اجتماعی و اخلال در امنیت عمومی؛ الف ـ دولت موظف است ساز و کارهای اجرائی لازم را با تأکید بر موارد زیر فراهم و اجرائی نماید: 1ـ مبارزه با جریانات، گروهها و باندهای سازمانیافته مروج انحرافات اخلاقی، خرافهپرستی، ابتذال و پوچگرایی 2ـ ارتقاء احساس امنیت و سالمسازی فضای عمومی جامعه 3ـ بهرهگیری و هماهنگسازی اقدامات فرهنگی، آموزشی، تربیتی، تبلیغی و رسانهای برای مقابله با ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی ب ـ کلیة دستگاههای اجرائی موظفند اقدامات لازم را برای اجرای طرح جامع فرهنگ عفاف و حجاب معمول داشته و نسبت به متناسبسازی محیط خدمتی با اقتضائات جامعه اسلامی اقدام نمایند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است بر اجرای صحیح طرح، نظارت داشته باشد. سیاست خارجی ماده210ـ وزارت امور خارجه موظف است با بهرهگیری از نظرات کارشناسان کلیه سازمانها و نهادهای مسؤول و به منظور اعتلاء شأن، موقعیت، اقتدار و نقش جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصتهای اقتصادی در منطقه و نظام بینالملل و بسط گفتمان عدالتخواهی در روابط بینالملل، سیاستهای مناسب را برای اجرائی نمودن احکام ذیل به مراجع ذیربط ارائه دهد: الف ـ تنظیم سطح روابط و مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دارای دیدگاهها و مواضع غیرهمسو با جمهوری اسلامی ایران ب ـ تلاش برای حضور فعال، مؤثر و الهامبخش در مناسبات دو جانبه و سازمانهای منطقهای و بینالمللی از طریق: 1ـ تدوین نظام جامع تقویت حضور ایران در سازمانهای منطقهای و بینالمللی با دستور کار مشخص برای اقدام در مورد هریک از آنها حداکثر در سال اول پس از زمان اجرائی شدن برنامه 2ـ ارزیابی کارآمدی و اثربخشی مأموران شاغل در داخل و خارج از کشور و بهکارگیری آنان با اولویت تخصص و کارآمدی در سازمانها و سفارتخانههای دارای اهمیت راهبردی 3ـ تدوین فرآیند پیشنهادی ایران برای اصلاح ساختار سازمان ملل متحد در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران حداکثر در سال اول برنامه و تلاش برای تحقق آن 4ـ پیگیری حمایت از حقوق مسلمانان و مستضعفان جهان به ویژه ملت مظلوم فلسطین در سازمانهای منطقهای و بینالمللی 5 ـ اتخاذ دیپلماسی فعال جهت توقف روند صدور قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران ج ـ همکاری با کشورهای منطقه و اسلامی و نیز استفاده از سایر ظرفیتهای اقتصادی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی، رسانهای و بینالمللی برای کاهش حضور نظامی بیگانگان در منطقه د ـ تقویت روابط حسنه با همسایگان، اعتمادسازی، تنشزدایی و همگرایی با کشورهای منطقه و اسلامی به ویژه حوزه تمدن ایران اسلامی هـ ـ تقویت دیپلماسی اقتصادی از طریق حمایت جدی از فعالیتهای اقتصادی به ویژه بخش غیردولتی و ایجاد زمینههای لازم برای رابطه و حضور بخش مذکور در دیگر کشورها و منطقه جنوب غربی آسیا به ویژه کشورهای همسایه و اسلامی و ـ توسعه و تعمیق دیپلماسی عدالتخواهانه در جهان ز ـ ارتقاء مدیریت ایران در حوزه اقتصادی در منطقه به ویژه در حوزه توزیع و عبور (ترانزیت) انرژی و تلاش برای قرار گرفتن در مسیرهای انتقال انرژی در منطقه ح ـ استفاده از ظرفیتهای ایرانیان مقیم خارج از کشور به ویژه در امر سرمایهگذاری در جهت تأمین منافع ملی تبصره ـ وزارت امور خارجه موظف است سالانه گزارشی از میزان اجرای احکام این ماده به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید. فصل هشتم ـ حقوقی قضائی ماده211ـ الف ـ قوه قضائیه مکلف است به منـظور کاهش عنـاوین مجرمانه و دعاوی، ایجاد پلیس قضائی، استانداردسازی ضمانت اجراهای کیفری و جایگزینکردن ضمانت اجراءهای غیرکیفری مؤثر و روزآمد از قبیل انتظامی، انضباطی، مدنی، اداری و ترمیمی حداکثر تا پایان سال اول برنامه لوایح قضائی مورد نیاز را تهیه نماید تا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردد. ب ـ در اجرای بند (12) سیاستهای کلی نظام در امور قضائی نیازهای قوه قضائیه در زمینههای مالی، تشکیلاتی و استخدامی با توجه به اصول (156) ، (157) و (158) قانون اساسی در طول برنامه به نحوی تأمین گردد که سالانه ده درصد (10%) از پستهای بلاتصدی مصوب موجود در پایان سال 1388 تکمیل گردد. تبصره ـ سقف جذب قضات سالانه تا 800 نفر است. ج ـ در اجرای بندهای (1) ، (6) ، (8) ، (11) و (12) سیاستهای کلی نظام در امور قضائی، قوه قضائیه موظف است اقدامات زیر در جهت تسریع در رسیدگی به پروندهها را انجام دهد: 1ـ تقویت و سازماندهی نهادهای نظارتی از جمله دیوان عالی کشور بر عملکرد محاکم و کارکنان قضائی و اداری جهت افزایش دقت در انجام امور محوله 2ـ تدوین طرح تخصصی کردن ضابطان قضائی در جهت توانمندسازی و آموزش تخصصی آنان، تا پایان سال اول برنامه تبصره ـ کلیه دستگاههایی که به نحوی ضابط قوه قضائیه میباشند مکلفند با درخواست قوه قضائیه نسبت به اجرای آموزشهای تخصصی مربوطه زیر نظر قوه قضائیه اقدام نمایند. د ـ به منظور گسترش فرهنگ حقوقی و قضائی، اصلاح رفتار حقوقی و قضائی مردم، نهادینهسازی فرهنگ قانونمداری و نیز در راستای پیشگیری از وقوع جرائم و کاهش دعاوی حقوقی، اقدامات ذیل انجام میشود: 1ـ آموزش همگانی طبق برنامه مصوب قوه قضائیه از طریق صدا و سیما 2ـ آمـوزش همگانی حقـوق شهروندی در خصـوص امور مالیاتی، اداری، کار و تأمیناجتماعی، محیطزیست، بانکی، بیمهای و مشابه آن توسط دستگاههای ذیربط از طریق صدا و سیما 3ـ پیشبینی مواد درسی لازم برای آموزشهای مذکور در دورههای راهنمایی تحصیلی و متوسطه تبصره ـ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است در اجرای اجزاء (1) و (2) زمـان مناسب را برای پخش برنامههایی که در این خصوص توسط قوه قضائیه، دستگاههای مربوطه یا آن سازمان تهیه میشود، اختصاص دهد. 4ـ قوه قضائیه مکلف است تا سال دوم برنامه ترتیبی اتخاذ نماید که ضمن حفظ حریم خصوصی اشخاص، آراء صادره از سوی محاکم به صورت بر خط (آنلاین)، در معرض تحلیل و نقد صاحبنظران و متخصصان قرار گیرد. هـ ـ به منظور تحقق بند (3) سیاستهای کلی قضائی پنجساله ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، دستگاههای اجرائی از جمله نیروی انتظامی، سازمان بسیج مستضعفین، نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی نظیر جمعیت هلالاحمر و شهرداریها، مکلفند در چهارچوب وظایف خود همکاری لازم را با قوه قضائیه در اجرای برنامههای پیشگیری از وقوع جرم، معمول دارند. و ـ در اجرای بند (9) سیاستهای کلی قضائی پنجساله ابلاغی مقام معظم رهبری، قوه قضائیه مکلف است: 1ـ نسبت به تشکیل شعب تخصصی دادسراها و دادگاههای کیفری و حقوقی اقدام کند. 2ـ با همکاری دولت نسبت به تهیه لایحه نهاد مستقل داوری داخلی و بینالمللی تا پایان سال سوم برنامه اقدام کند تا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردد. ز ـ به منظور تسهیل در رسیدگی به پروندهها و ارتقاء کیفیت رسیدگی به پروندهها قوه قضائیه مکلف به انجام موارد زیر است: 1ـ با همـکاری سازمان پزشکی قانونی، دادستانی کل کشور و نیـروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اقدامات لازم را جهت تقویت و انسجام گروههای بررسی صحنه جرم و تهیه شناسنامه هویت ژنتیکی افراد با بهرهگیری از نیروهای متخصص و روشها و تجهیزات روزآمد بهعمل آورد. 2ـ از محل منابع و امکانات موجود نسبت به ایجاد دفاتر نمایندگی استانی دیوان عدالت اداری در محل دادگستری استانها اقدام کند. ح ـ به منظور افزایش سرعت و کارآیی در ارائه خدمات حقوقی و قضائی، قوه قضائیه مکلف است اقدامات زیر را برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام دهد: 1ـ سامانههای عملیاتی و توسعه سطح استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهویژه سامانه مدیریت پروندههای قضائی، راهاندازی مرکز ملی دادههای قوه قضائیه، اجراء و تکمیل سامانه مدیریت امنیت اطلاعات، عرضه خدمات حقوقی الکترونیک به مردم، استفاده از فناوری اطلاعات در برقراری ارتباط بین مراجع قضائی و سایر نهادهای تابعه یا مرتبط از قبیل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان زندانها، سازمان پزشکی قانونی راهاندازی، گسترش و ارتقاء یابد. 2ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است به منظور ارتقاء ضریب امنیت در اسناد مالکیت، کاهش پروندههای مرتبط با اسناد در محاکم قضائی، رقومی نمودن اقلام اطلاعاتی سند و اجرائی نمودن ثبت نوین با استفاده از فناوری اطلاعات، نسبت به تعویض اسناد مالکیت اقدام کند. تبصره ـ وزارتخانههای جهادکشاورزی و مسکن و شهرسازی و سازمان اوقاف و امور خیریه، مکلفند در طول برنامه پنجم، ضمن شناسایی و ارائه مستندات کلیه اراضی ملکی و تحت تولیت خویش، با سازمان ثبت اسناد و املاک کشور برای تهیه نقشه املاک مذکور براساس استاندارد حدنگاری (کاداستر) همکاری نمایند. 3ـ به قوه قضائیه اجازه داده میشود براساس آئیننامهای که توسط وزیر دادگستری با همکاری دادستانی کل کشور و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران تهیه و به تأیید رئیس قوه قضائیه میرسد، اسناد و اوراق پروندههای قضائی که نگهداری سوابق آنها ضروری میباشد را با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی روز، به اسناد الکترونیکی تبدیل و سپس نسبت به امحاء آنها اقدام نماید مشروط بر آن که حداقل سی سال از مدت بایگانی قطعی آنها گذشته باشد. اطلاعات و اسناد تبدیلی در کلیه مراجعه قضائی و اداری سندیت داشته و قابل استناد خواهد بود. اصل پروندههای مهم و ملی که جنبه سندیت تاریخی دارد، توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران حفظ و نگهداری خواهد شد. 4ـ سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی موظف است نسبت به ایجاد سامانههای الکترونیکی برای اجرای محکومیتهای حبس و قرارهای تأمینی، اقدام نماید. ط ـ در راستای توسعه دسترسی جامعه به عدالت قضائی و حفظ شأن و منزلت مراجعان و کارکنان قوه قضائیه مکلف به انجام موارد زیر است: 1ـ نوسازی و توسعه فضاهای فیزیکی قوه قضائیه و سازمانهای تابعه از جمله ساختمانهای ستادی، دادسراها، دادگستری، زندانها، بازداشتگاهها، کانونهای اصلاح و تربیت در مناطق مورد نیاز، واحدهای ثبتی، واحدهای پزشکی قانونی، ادارات سازمان بازرسی کل کشور و سازمان قضائی نیروهای مسلح، با رعایت استانداردهای لازم در سقف اعتبارات مصوب 2ـ تسهیـل در احقاق حق افراد نیازمـند مورد تأیید دستـگاههای حمایـتی در پروندههای قضائی و تمهید ساز و کار مناسب برای استفاده این افراد در موارد ضروری از وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری از طریق کانونهای مربوطه، علاوه بر استفاده از ظرفیتهای وکالت تسخیری، در سقف اعتبارات مصوب و با استفاده از سازمانهای مردم نهاد 3ـ ارتقاء کیفیت و افزایش دقت، سرعت و همچنین رضایتمندی مردم از روند پروندههای اجرائی از طریق افزایش دوایر اجرائی اسناد در مراکز استانی ی ـ قوه قضائیه موظف است لایحه جامع اداری و استخدامی خود را تهیه نماید تا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردد. ک ـ قوه قضائیه مکلف است سامانه الکترونیکی کاهش زمان دادرسی در کلیه مراجع قضائی را طراحی نماید به نحوی که در این سامانه حداقل: 1ـ علت تجدید وقت رسیدگی برای اصحاب دعوا معلوم و قابل دسترسی باشد. 2ـ وقت رسیدگی به پروندهها با در نظر داشتن اوقات فوری خارج از نوبت بهطور خودکار تعیین شود. 3ـ مدت زمان رسیدگی به پرونده در محاکم کیفری حداکثر سه ماه و پروندههای حقوقی حداکثر پنج ماه بیشتر نباشد. تبصره ـ درصورتی که موضوع دعوا به نحوی باشد که برای تکمیل پرونده و صدور رأی به زمان بیشتری نیاز باشد، این امر با ذکر دلیل به مقام بالاتر اعلام میشود به گونهای که برای اصحاب دعوا نیز قابل دسترسی باشد. 4ـ رؤسای حوزهها موظف باشند با نظارت مستمر وقت رسیدگی به پروندههایی که معدّ تصمیمگیری بوده و بدون علت منتهی به تصمیم نگردیدهاند را ضمن تذکر به قاضی و اعلام به مراجع ذیصلاح معین نمایند. 5 ـ مراجع نظارتی به طور خودکار از پروندههایی که برابر قانون منتهی به تصمیمگیری نگردیدهاند اطلاع حاصل نمایند. ل ـ دیوان عدالت اداری مکلف است از طریق تقویت کمیسیونهای تخصصی و افزایش تعداد مشاوران و کارشناسان و برگزاری دورههای آموزشی تخصصی قضات ضمن افزایش تعامل با دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (5) قانون محاسبات عمومی کشور و اشراف به موضوعات تخصصی مورد شکایت، افزایش دقت و سرعت رسیدگی به پروندهها و کاهش زمان دادرسی را فراهم نماید. م ـ سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است در راستای توسعه سامانه یکپارچه ثبت اسناد و املاک و راهاندازی مرکز ملی دادههای ثبتی، نسبت به الکترونیکی کردن کلیه مراحل ثبت معاملات تا پایان سال دوم برنامه اقدام کند، بهنحوی که امکان پاسخ آنی و الکترونیک به استعلامات ثبتی و ثبت آنی معاملات با به کارگیری امضاء الکترونیکی مطمئن فراهم شود. ن ـ سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی مکلف است با همکاری دستگاههای اجرائی، مؤسسات عمومی و مردم نهاد، به منظور باز اجتماعی شدن محکومان در طول برنامه اقدامات ذیل را به اجراء گذارد: 1ـ با رویکرد ارتقاء بازدارندگی و جنبه اصلاحی مجازات حبس، اصلاح محیط زندانها از طریق اقداماتی نظیر طبقهبندی زندانیان و بازداشتشدگان براساس سابقه و نوع جرائم ارتکابی، تفکیک متهمان از محکومان در بازداشتگاههای موقت در شهرهای بالای بیستهزار نفر جمعیت 2ـ آموزش زندانیان واجد شرایط با همکاری وزارت آموزش و پرورش 3ـ رفع مـشکل معیشتی خانوادههای زندانیان بیبضـاعت با همـکاری کمـیته امداد امامخمینی(ره)، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای ذیربط 4ـ معرفی زندانیان نیازمند اشتغال به مراجع ذیربط پس از آزادی س ـ سازمان پزشکی قانونی مکلف است تحقیقات لازم برای بررسی عوامل منجر به مصدومیت و مرگهای غیرطبیعی در موارد ارجاعی را انجام دهد و با توجه بهنتایج بهدست آمده، نسبت به برنامهریزی و آموزش برای پیشگیری و کاهش جرائم، تخلفات و آسیبهای اجتماعی ناشی از آنها اقدام کند. ع ـ قوه قضائیه مکلف است تمهیدات لازم به منظور ارتقاء سطح استفاده از ظرفیتهای وزارت دادگستری را فراهم آورد. ف ـ دولت در طول برنامه اعتبارات لازم برای اجرای تکالیف مقرر در این ماده را در قالب بودجه سنواتی پیشبینی مینماید. ماده212ـ قوه قضائیه موظف است با رعایت سیاستهای کلی نظام در امور قضائی لایحه جامع وکالت و مشاوره حقوقی را در طول سال اول برنامه تهیه و از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید. فصل نهم ـ بودجه و نظارت ماده213ـ به منظور حسن اجرای قانون برنامه و ارزیابی میزان پیشرفت کشور در چهارچوب سیاستهای کلی برنامه، دستگاههای اجرائی مکلفند تا پایان شهریور ماه هر سال گزارشی از عملکرد هر یک از مواد ذیربط سال قبل را به معاونت تسلیم نمایند. معاونت موظف است گزارش عملکرد مذکور را همراه با نظرات خود و بررسی مواد برنامه و شاخصها و متغیرهای مربوطه به رئیسجمهور ارائه نماید. رئیسجمهور مکلف است گزارش مذکور را همزمان با لایحه بودجه سالیانه تا پانزدهم آذرماه هر سال به مجلس شورای اسلامی ارائه و خلاصه آن را در جلسه علنی به اطلاع نمایندگان برساند. ماده214ـ دولت موظف است به منظور افزایش کارآمدی و اثربخشی طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای با رعایت قانون نحوه اجرای اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی اقدامات زیر را به اجرا درآورد: الف ـ نظام فنی و اجرائی مصوب 1385 را با رویکردهای نتیجهگرا و کنترل هر سه عامل هزینه، زمان و کیفیت در اجرای پروژه، تا سال سوم برنامه اصلاح و از سال چهارم به مورد اجرا گذارد. ب ـ روشهای اجرائی مناسب از قبیل « تأمین منابع مالی، ساخت، بهرهبرداری و واگذاری» ، « تأمیـن منابع مالی، ساخت و بهرهبرداری» ، « طرح و ساخت کلید در دست»، « مشارکت بخش عمومی ـ خصوصی» و یا « ساخت، بهرهبرداری و مالکیت» را با پیشبینی تضمینهای کافی بهکارگیرد. ج ـ از ابتدای سال دوم برنامه نظام مدیریت کیفیت و مهندسی ارزش را در طرحهای تملک دارائی سرمایهای بزرگ و متوسط اجرا کند. د ـ ساز و کار تأمین مالی طرحهای تملک دارائی سرمایهای بزرگ و متوسط از طریق گشایش اعتبارات اسنادی ریالی و ارزی نزد بانکهای داخلی و خارجی همراه با پیشبینی ابزارهای مالی تضمینی را به تدریج به گونهای پیاده کند که در پایان برنامه رابطه تأمین منابع مالی و اجرای طرحهای فوق با نوسانات بودجه سالانه کاهش یابد. هـ ـ استانداردهای ملی حسابداری و حسابرسی طرحهای تملک دارائی سرمایهای و قیمت تمامشده را که توسط وزارت اموراقتصادی و دارائی تهیه و توسط معاونت تأیید و ابلاغ میگردد از ابتدای سال دوم برنامه در طرحهای بزرگ و متوسط پیاده کند. ماده215ـ پیشنهاد طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای جدید در لوایح بودجه سنواتی با رعایت موارد زیر امکانپذیر است: الف ـ عناوین، اهداف کمی و اعتبارات طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای جدید با رعایت مواد (22) و (23) قانون برنامه و بودجه براساس گزارش توجیهی فنی (حجم کار، زمانبندی اجرا)، اقتصادی، مالی و زیستمحیطی و رعایت پدافند غیرعامل از سوی مشاور و دستگاه اجرائی پس از تأیید معاونت برای یک بار و به قیمت ثابت سالی که طرحهای مورد نظر برای اولین بار در لایحه بودجه سالانه منظور میگردد به تفکیک سالهای برنامه و سالهای بعد به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد. تبصره ـ سازمان حفاظت محیطزیست موظف است استانداردهای زیستمحیطی را در شش ماهه اول سال اول برنامه به معاونت جهت ابلاغ به دستگاههای اجرائی و شرکتهای مهندسین مشاور به منظور رعایت مفاد آن در طراحی طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای خود اعلام نماید. ب ـ مبادله موافقتنامههای طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای مشتمل بر اهداف طرح، شرح عملیات، اعتبارات مصوب، پیشرفت فیزیکی و مشخصات فنی مورد نیاز فقط یک بار در دوران برنامه انجام میپذیرد این موافـقتنامهها برای دوران برنامه معـتبر و ملاک عمل خواهد بود. اطلاعات ضروری در خصوص موارد فوق در اصلاحیه موافقتنامهها نیز درج میگردد. تبصره ـ اعتبارات مورد نیاز طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای برای سالهای باقیمانده اجرای طرح در برنامه با اعمال ضرایب تعدیل محتمل محاسبه و توسط معاونت منظور میشود. ج ـ موافقتنامههایی که برای انطباق میزان اعتبارات سالانه طرحها با قوانین بودجه سنواتی مبادله میگردند جنبه اصلاحی داشته و نباید موجب افزایش اهداف و تعداد پروژههای طرح شوند. موارد استثناء که منجر به تغییر حجم عملیات یا تعداد پروژهها میشوند با پیشنهاد دستگاه اجرائی ذیربط و تأیید معاونت و تصویب هیأت وزیران با رعایت مفاد بند (الف) این ماده بلامانع است. د ـ مبادله موافقتنامههای طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای محرمانه و بخش دفاع تابع دستورالعملی است که به پیشنهاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و معاونت به تأیید هیأت وزیران میرسد. هـ ـ معاونت موظف است خلاصهای از جمعبندی گزارشهای توجیهی طرحهایی که از منابع عمومی تأمین مالی میشود، به استثناء طرحهای دفاعی و امنیتی را یک سال پس از تصویب از طریق وبگاه معاونت در دسترس عموم کارشناسان و پژوهشگران قرار دهد. و ـ تصویب طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای جدید در هر فصل توسط معاونت، منوط به تأمین اعتبار کامل برای طرحهای مزبور است به طوری که اعتبار سال اول اجرای طرح جدید از نسبت کل اعتبار مورد نیاز به مدت زمان اجرای طرح (برحسب سال) کمتر نگردد. اعتبارات طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای در ابتدای برنامه با در نظر گرفتن پیشبینی نرخ تورم در دوران برنامه برآورد میگردد و اعتبارات پیشبینیشده اصلاح و یا تغییر طرح برای هر فصل و دستگاه تا پایان سال آخر برنامه فقط در حد انحراف نرخ تورم واقعی از نرخ پیشبینی شده مجاز است. ماده216ـ الف ـ تخصیص اعتبار، تعهد و پرداخت در اجرای موافقتنامههای متبادله با دستگاههای اجرائی، مشروط به رعایت شرح عملیات و فعالیتهای موضوع موافقتنامه و شروط الزامآوری که به منظور اعمال نظارت بیشتر بر اجرای برنامه و بودجه توسط معاونت درج میشود، خواهد بود. شروط یادشده نباید مغایر قانون باشد. ب ـ متناسب با وظایف و اختیارات واگذارشده آن بخش از اعتبارات هزینهای دستگاه که با توجه به واگذاری وظایف، هزینهکرد آن توسط دستگاه موضوعیت ندارد با پیشنهاد معاونت و تصویب هیأت وزیران به استانها یا دستگاههای دیگر حسب مورد واگذار میگردد. ج ـ به دولت اجازه داده میشود برای پیشآگاهی، پیشگیری، امدادرسانی، بازسازی و نوسازی مناطق آسیبدیده از حوادث غیرمترقبه از جمله سیل، زلزله، سرمازدگی، تگرگ، طوفان، پیشروی آب دریا، آفتهای فراگیر محصولات کشاورزی و بیماریهای همهگیر انسانی و دامی، تا معادل دو درصد (2%) از بودجه عمومی هر سال را از محل افزایش تنخواهگردان خزانه تأمین و هزینه نماید. تنخواه مذکور حداکثر تا پایان همان سال از محل صرفهجویی در اعتبارات عمومی و یا اصلاح بودجه سالانه تسویه میشود. در هر حال برداشت و هزینه از محل تنخواهگردان خزانه در اجرای قوانین و مقررات منوط بهتأیید معاونت است. د ـ درمورد آراء حل اختلاف دستگاههای اجرائی که در اجرای اصول یکصد و سی و چهارم (134) و یکصد و سی و نهم (139) قانون اساسی و یا در اجرای قوانین و مقررات مربوط صادر میشود چنانچه به هر دلیل دستگاههای اجرائی ذیربط از اجرای تصمیم مرجع حل اختلاف خودداری نماید معاونت مطابق رأی مرجع مذکور، بدون الزام به رعایت محدودیـتهای جابهجایی در بودجه تملک دارائیهای سـرمایهای و هزینهای، از بودجه سنواتی دستگاه مربوط کسر و به بودجه دستـگاه اجرائی ذینفع اضافه و یا با مطالبات تهاتر مینماید. ماده217ـ کلیه وزارتخانهها و مؤسسات دولتی موظفند برنامههای اجرائی و عملیاتی خود را در قالب بستههای اجرائی برنامه ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون تهیه کنند. این بستهها که پس از تصویب هیأت وزیران جهت اطلاع به مجلس شورای اسلامی ارائه میشود، مبنای تنظیم و تصویب بودجه سنواتی دستگاه قرار میگیرد. تبصره ـ بسته اجرائی مجموعهای از چندین پروژه به هم پیوسته و یا خوشهای از پروژههای متجانس و به هم مرتبط اولویتدار است که به منظور حل یک مشکل اقتصادی، اجتماعی و یا فرهنگی در چهارچوب اهداف برنامه به اجرا درمیآید. ماده218ـ کلیه شرکتهای دولتی موضوع ماده (4) قانون مدیریت خدمات کشوری که فهرست آنها توسط دولت تعیین میشود و نیز شرکتهای پذیرفتهشده در بورس مکلفند از سال دوم برنامه و حداقل یک بار تا پایان برنامه از طریق سازمان حسابرسی و یا مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران حسب مورد در جهت افزایش صرفه اقتصادی، کارآیی و اثربخشی فعالیت شرکتها و افزایش قابلیت اعتماد گزارشهای مالی نسبت به انجام حسابرسی عملیاتی اقدام نمایند. هیأت مدیره این شرکتها مسؤولیت اجرای این بند را به عهده دارند. تبصره1ـ شرکتهایی که بر اساس مصوبه دولت دارای طبقهبندی میباشند از شمول این ماده مستثنی میشوند. تبصره2ـ سازمان حسابرسی مکلف است چهارچوب و استانداردهای حسابرسی عملیاتی را ظرف شش ماه پس از تصویب این قانون تهیه و ابلاغ نماید. ماده219ـ به منظور استقرار نظام بودجهریزی عملیاتی، دولت موظف است تا پایان سال دوم برنامه به تدریج زمینههای لازم را برای تهیه بودجه به روش عملیاتی در کلیه دستگاههای اجرائی فراهم آورد به نحوی که لایحه بودجه سال سوم برنامه به روش مذکور تهیه، تدوین و تقدیم مجلس شورای اسلامی شود. دستورالعمل اجرائی توسط معاونت تهیه و ابلاغ میشود. همچنین در اجرای بند (32) سیاستهای کلی برنامه پنجم و استقرار نظام بودجهریزی عملیاتی، اعتباراتی که براساس قیمت تمامشده موضوع ماده (16) قانون مدیریت خدمات کشوری اختصاص مییابد پس از پرداخت به واحدهای مربوطه بدون الزام به رعایت قوانین و مقررات عمومی حاکم بر دستگاههای دولتی و فقط براساس آئیننامههای مالی و معاملاتی و اداری و استخدامی هزینه میگردد که متضمن پیشبینی نحوه نظارت بر هزینهها و تحقق اهداف پیشبینیشده است و با پیشنهاد معاونت و وزارت اموراقتصادی و دارائی به تصویب هیأتوزیران میرسد. ماده220ـ به دولت اجازه داده میشود حسب مورد در چهارچوب شرایط و انواع قراردادهای واگذاری مصوب شورای اقتصاد در خصوص طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای اقدامات زیر را به عمل آورد: الف ـ واگذاری طرحهای تملک دارایی سرمایهای جدید و نیمهتمام و تکمیلشده و آماده بهرهبرداری در قالب قراردادها و شرایط مورد تصویب شورای اقتصاد با تعیین نحوه تأمین مالی دوره ساخت (فاینانس)، پرداخت هزینههای بهرهبرداری یا خرید خدمات در مدت قرارداد، با رعایت استانداردهای اجرای کیفیت خدمات و نهایتاً واگذاری طرح پس از دوره قرارداد به بخش غیردولتی ب ـ واگذاری طرحهای تملک دارایی سرمایهای نیمهتمام و تکمیلشده که خدمات آنها قابل عرضه توسط بخش غیردولتی است به صورت نقد و اقساط به بخش غیردولتی ج ـ واگذاری حق بهرهبرداری طرحهای تملک دارایی سرمایهای قابل واگذاری و نیز اموال منقول و غیرمنقول و حقوق مالی مازاد بر نیاز دولت و دستگاههای اجرائی د ـ واگذاری مالکیت و یا بهرهبرداری طرحهای تملک دارایی سرمایهای قابل واگذاری و نیز اموال منقول و غیرمنقول و حقوق مالی مازاد بر نیاز دولت و دستگاههای اجرائی تبصره1ـ درآمد دولت ناشی از اجرای احکام این ماده پس از واریز به خزانهداری کل و از محل ردیف خاصی که برای این منظور در قانون بودجه سنواتی پیشبینی میشود و نیز اعتبار ردیفهای مربوط به طرحهای تملک دارایی سرمایهای در قالب تسهیلات و وجوه ادارهشده شامل یارانه، سود و کارمزد و یا تسهیلات و کمک و سایر روشهای تأمین مالی مورد تصویب شورای اقتصاد به طرحهای تملک دارایی سرمایهای و یا تبدیل به احسن نمودن اموال منقول و غیرمنقول در قالب موافقتنامه متبادله با معاونت قابل اختصاص است. تبصره2ـ کمکهای بلاعوض موضوع این ماده، درآمد اشخاص تلقی نمیشود و مشمول پرداخت مالیات بر درآمد نیست. ماده221ـ به منظور ایجاد هماهنگی برای کارآمد نمودن نظام نظارت و ارتقاء بهرهوری و برای تقویت مدیریت کشور، شورای دستگاههای نظارتی متشکل از دو نفر از مسؤولین نظارتی هر قوه با انتخاب رئیس قوه با حفظ استقلال هر یک از آنها در حدود مقرر در قانون اساسی تشکیل میشود. دستورالعمل اجرائی این ماده و نحوه تشکیل جلسات شورا، نحوه تصمیمگیری و نحوه پیگیری تصمیمات، ظرف شش ماه سال اول برنامه به پیشنهاد اعضاء شورا و با توافق سران قواء تعیین میگردد. ماده222ـ کلیه دستگاههای اجرائی موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری و نیز دستگاههای موضوع مواد (2) ، (3) ، (4) و (5) قانون محاسبات عمومی کشور در موارد مربوط، مشمول مقررات این قانون میباشند. ماده223ـ در کلیه مواردی که برای اجرای احکام و مواد این قانون و قوانین بودجه سنواتی یا اجرای سایر قوانین در طول برنامه تصویب آئیننامه، تصویبنامه، دستورالعمل، بسته اجرائی و سایر مقررات نظیر اسناد توسعه ملی و استانی و اسناد راهبردی مربوط به قوه مجریه اعم از مراجع، مقامات و دستگاههای اجرائی مورد نیاز باشد، پیشنهاد دستگاه مربوط پس از تأیید معاونت از جهت انطباق با اهداف برنامه و قانون بودجه به تصویب هیأتوزیران یا مرجع مربوط در قوه مجریه میرسد. دستگاههای اجرائی موظفند کلیه اطلاعات و اسناد و مدارک مربوط را در موارد لازم در اختیار معاونت قرار دهند. اسناد و اطلاعات طبقهبندیشده مشمول مقررات خاص خود است. دستورالعملها و بخشنامههای معاونت در چهارچوب مفاد این قانون و قانون برنامه و بودجه و قوانین بودجه سنواتی و آئیننامههای مربوط برای کلیه دستگاههای اجرائی لازمالاجراء است. ماده 224ـ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1380 و اصلاحات و الحاقات بعدی آن با اصلاحات و الحاقات زیر برای دوره برنامه پنجم تنفیذ میشود: الف ـ در ماده (2) قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت بعد از عبارت « شرکتهای دولتی» عبارت « و شرکتهای آب و فاضلاب و توزیع برق استانی» اضافه میشود. ب ـ هر گونه پرداخت توسط خزانه از جمله پرداخت حقوق و مزایای مستمر دستگاههای اجرائی و موارد ضروری یا از محل تنخواهگردان خزانه فقط با تأیید و تخصیص اعتبار از سوی معاونت مجاز است. ج ـ کلیه شرکتهای دولتی و بانکهای موضوع ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری که در بودجه کل کشور برای آنها سود ویژه پیشبینیشده است مکلفند: 1ـ در هر ماه معادل یک دوازدهم مالیات پیشبینیشده سال مورد نظر خود را بابت مالیات عملکرد همان سال به صورت علیالحساب به سازمان امور مالیاتی پرداخت نمایند تا به حساب درآمد عمومی کشور نزد خزانهداری کل منظور شود. 2ـ حداقل چهل درصد (40%) سود پیشبینیشده هر سال را با ساز و کار جزء (1) این بند به حساب درآمد عمومی واریز نمایند. شرکتهای دولتی که قسمتی از سهام آنها متعلق به بخش غیردولتی است، به تناسب میزان سهام بخش غیردولتی، مشمول پرداخت وجوه موضوع این بند نمیباشند و سهم بخش غیردولتی از چهل درصد (40%) سود ابرازی (سود ویژه) مذکور باید توسط شرکتهای دولتی ذیربط به سهامداران بخش یادشده پرداخت شود. وصول مبلغ یادشده تابع احکام مربوط و مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحیههای بعدی آن است. د ـ مازاد درآمدهای اختصاصی دستگاههای اجرائی از سقف رقم پیشبینیشده در قوانین بودجه سنواتی کل کشور به نسبت مقرر در بودجه سنواتی با تأیید معاونت توسط همان دستگاه قابل هزینه است. هـ ـ در راستای تسهیل انجام امور و تسریع در خدمترسانی به مردم و تمرکززدایی در تصمیمگیریهای اداری و مالی و اجتناب از موازیکاری و پاسخگویی مدیران، اختیارات، وظایف و مسؤولیتهایی که در قوانین و مقررات برای دستگاههای اجرائی یا رؤسا و بالاترین مقام آنها پیشبینیشده است حسب مورد به مدیران واحدهای ذیربط استانی و ستادی دستگاههای یادشده براساس شرح وظایف پستهای سازمانی و یا احکام انتصاب و یا تفویض اختیار قابل تفویض است لکن در هیچ موردی مسؤولیت مدیران استانی یا ستادی یادشده رافع اختیار رئیس یا بالاترین مقام دستگاه نیست. و ـ کلیه اعتبارات هزینهای و تملک دارائیهای سرمایهای و مالی و کمکها و سایر اعتبارات و ردیفهای مندرج در جداول قوانین بودجه سنواتی به شرح عناوین و ارقام جداول مذکور فقط در حدود وصولی درآمدها و سایر منابع عمومی به شرح عناوین و ارقام مندرج در جداول مربوط قوانین یادشده بر اساس مفاد موافقتنامههای متبادله دستگاه با معاونت و در حدود ابلاغ و تخصیص اعتبار از سوی معاونت، قابل تعهد، پرداخت و هزینه است. ز ـ در کلیه موارد قانونی انجام تعهد و هر گونه پرداخت و کمک مالی توسط دستگاههای اجرائی، فقط براساس مفاد موافقتنامه و بعد از تخصیص و در حدود آن مجاز است. همچنین در کلـیه موارد قانونی هر گونه کمک غیرنقدی و واگذاری دارائیهای سرمایهای و مالی از جمله عین، منفعت و مشابه آن شامل اموال منقول و غیرمنقول و نیز رد دیون، مـطالبات، حقوق و مانند آن در قالب فرمها، شرایط و دستورالعملهای ابلاغی معاونت مجاز است. نسخهای از این فرمها ضمیمه موافـقتنامه اعتبارات هزینهای دستگاه خواهد شد. احکام این بند در خصوص نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی در حدود اعتبارات مندرج در قانون و مابه ازاء یا معوض آن لازمالاجراء است. شرایط موضوع این بند نباید مغایر قانون باشد. ح ـ انجام هر گونه تعهد و پرداخت در اجرای قوانین و مقررات مختلف از جمله ماده (70) قانون محاسبات عمومی کشور بدون رعایت سقف اعتبارات مصوب و الزامات قانون در خصوص محدودیتهای تخصیص و نیز شرح عملیات موافقتنامههای متبادله، ممنوع است. ط ـ معاونت و وزارت اموراقتصادی و دارائی موظفند حداکثر تا پایان تیر ماه هر سال شرکتهای دولتی زیانده که ادامه فعالیت آنها در بخش دولتی به دلایل قانونی ضرورت دارد را احصاء و به دولت گزارش نمایند. در مورد سایر شرکتهای زیانده با پیشنهاد معاونت و با استفاده از اختیارهای قانونی دولت در قالب واگذاری سهام یا انحلال شرکت و واگذاری اموال باقیمانده اقدام میشود. ی ـ دستگاههای اجرائی در ایجاد هر گونه تعهد و پرداخت وجه از محل اعتبارات عمومی موظفند موارد زیر را رعایت نمایند: 1ـ اولویت واگذاری امور، وظایف، مدیریت و تصدیها به بخش غیردولتی نسبت به هزینه مستقیم اعتبارات عمومی. 2ـ اولویت شیوه پرداخت تسهیلات نظیر کمکهای فنی و اعتباری و وجوه ادارهشده نسبت به روشهای پرداخت و کمک بلاعوض. تبصره ـ معاونت و رؤسای دستگاههای اجرائی و مقامات مجاز از سوی آنان و مدیران مالی مربوط موظفند اولویتهای فوق را در امضاء موافقتنامهها و دستور پرداختها و مشابه آن رعایت نمایند. ک ـ ایجاد و تحمیل هر گونه بار مالی مازاد بر ارقام مندرج در قوانین بودجه سنواتی، توسط کلیه دسـتگاههای اجرائی از جمله دستگاههای مباشر دولت در موارد مختلف از قبیل خرید تضمینی و هزینههای تبعی خرید، جبران زیان، تفاوت قیمت، تنظیم بازار، یارانه نهادهها و غیر آن، ایفاء تعهدات خاص، کالاهای اساسی، جایزه صادراتی و مانند آن که از اعتبارات عمومی استفاده میشود ممنوع است. مسؤولیت اجرای این حکم به عهده بالاترین مقام دستگاه اجرائی و یا مقامات مجاز و مدیران مالی مربوط است. تخلف از این حکم و سایر موارد، تعهد زائد بر اعتبار محسوب و مشمول مجازات مربوط میشود. ل ـ 1ـ اعتبار طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای مندرج در قوانین بودجه سنواتی حداکثر ده درصد (10%) از محل کاهش اعتبارات سایر طرحهای مندرج در قوانین مذکور با تأیید معاونت و در قالب سقف اعتبار کل طرح قابل افزایش است و عوامل اجرائی طرحهای مذکور با رعایت ماده (22) قانون برنامه و بودجه مصوب 1351 انتخاب میشوند. 2ـ اعتبارات هریک از ردیفهای متفرقه، تملک دارائیهای مالی و هزینهای مندرج در قوانین بودجه سنواتی حداکثر ده درصد (10%) از محل کاهش اعتبارات سایر ردیفهای متفرقه، اعتبار تملک دارائیهای مالی و هزینهای توسط معاونت در سقف بودجه سنواتی کل کشور قابل افزایش است. 3ـ حداکثر نیم درصد (5/0%) از اعتبارات هزینهای و اختصاصی بودجه عمومی دولت، حداکثر یک درصد (1%) از اعتبارات تملک دارائیهای سرمایهای بودجه عمومی دولت، حداکثر بیست و پنج صدم درصد (25/0%) از مجموع هزینههای شرکتهای دولتی، حداکثر نیم درصد (5/0%) از مجموع هزینههای سرمایهای شرکتهای دولتی و پنجاه درصد (50%) از اعتبارات هزینهای و اختصاصی توسعه علوم و فناوری و پژوهشهای کاربردی، با تأیید معاونت و بدون الزام به رعایت قانون محاسبات عمومی و سایر قوانین و مقررات عمومی کشور و با رعایت « قانون نحوه هزینهکردن اعتباراتی که به موجب قانون از رعایت قانون محاسبات عمومی و سایر مقررات عمومی دولت مستثنی هستند مصوب 19/11/1364» هزینه میشود. م ـ 1ـ کلیه دستگاههای اجرائی و مراکز تحقیقاتی وابسته به آنها و شرکتهای دولتی که از اعتبارات بخش تحقیقات کشور (توسعه علوم و فناوری و یا اعتبارات پژوهشی) استفاده میکنند، موظفند این اعتبارات را براساس سیاستگذاریها و اولویتهای تحقیقاتی تعیینشده توسط شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری هزینه نمایند و هر سه ماه یکبار گزارش عملکرد خود را به دبیرخانه شورای علوم، تحقیقات و فناوری ارائه دهند. شورا موظف است پس از دریافت گزارش و حداکثر تا پایان اردیبهشت ماه سال بعد گزارش جامعی از عملکرد اعتبارات تحقیقاتی کشور را به همراه نتایج و دستاوردهای پژوهشی تهیه و پس از تأیید در شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری به مجلس شورای اسلامی ارائه نماید. 2ـ مازاد درآمد اختصاصی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی که دارای مجوز از شورای گسترش آموزش عالی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر مراجع قانونی ذیربط میباشند در سقف اعتباراتی که برای این منظور در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میشود حسب مورد به همان دانشگاه و مؤسسهای که درآمد را کسب کردهاند، اختصاص مییابد. 3ـ طرحهای دانشگاهی که در قوانین بودجه سالانه کشور، ذیل ردیفهای وزارت مسکن و شهرسازی، ذکر میشود مشمول تسهیلات قانونی موضوع قانون اجرای طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای دانشگاهی وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. ن ـ کلیه دستگاههای اجرائی دارای ردیف در قوانین بودجه سنواتی موظفند حداکثر تا پایان اردیبهشت ماه هر سال بر اساس اعتبار ابلاغی اعم از هزینهای، مالی و نیز تملک دارائیهای سرمایهای جدید متن پیشنهادی موافقتنامه مربوط را براساس الزامات قانون برنامه و قوانین بودجه سنواتی و سایر قوانین و مقررات مربوط در چهارچوب فرمها، شرایط و دستورالعملهای ابلاغی معاونت ارائه نمایند. معاونت موظف است در صورت موافقت با متن پیشنهادی حداکثر ظرف پانزده روز نسبت به امضاء موافقتنامه و ابلاغ آن اقدام نماید و در صورت عدم موافقت با متن پیشنهادی خود نسبت به اصلاح و ابلاغ موافقتنامه نهائی به نحوی که مغایر قانون نباشد ظرف پانزده روز رأساً اقدام کند، موافقتنامه ابلاغی لازمالاجراء است. س ـ مازاد درآمدهای استانی نسبت به ارقام مصوب در ردیف مستقل در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میگردد که با اعلام خزانهداری کل کشور در مقاطع سه ماهه توسط معاونت توزیع میشود. پنجاه درصد (50%) از مازاد درآمدهای مذکور به خود همان استان به نسبت هشتاد درصد (80%) تملک دارائیهای سرمایهای و بیست درصد (20%) اعتبارات هزینهای و مابقی اعتبار در اختیار معاونت قرار میگیرد تا در راستای تعادلبخشی و ارتقاء شاخصهای توسعهیافتگی بین استانها توزیع گردد. ع ـ کلیه مراجع و دستگاههای ماده (5) قانون مدیریت خدمات کشوری که زیرمجموعه قوه مجریه میباشند و صلاحیت وضع مصوبه لازمالاجراء را دارند، در کلیه مصوبات و تصمیماتی که تکالیفی برای مصرف اعتبار بودجه کل کشور تعیین مینماید قبل از اتخاذ تصمیم یا تصویب باید تأیید معاونت را مبنی بر وجود اعتبار برای آن منظور و عدم مغایرت با احکام و ردیفهای بودجه را اخذ نمایند. کلیه مراجع و دستگاهها و دارندگان ردیفی که زیرمجموعه قوه مجریه نیستند، در مصوبات و تصمیمات خود مکلفند در سقف اعتبارات مصوب موضوع قوانین بودجه سنواتی با رعایت احکام و ردیفهای آن اقدام نمایند. ف ـ به منظور تأمین منابع ارزی مورد نیاز طرحهای دارای توجیه فنی و اقتصادی و مالی و زیست محیطی شرکتهای دولتی اجازه داده میشود در حدود ارقام مقرر در قوانین بودجه سنواتی حسب مورد نسبت به صدور اوراق صکوک اسلامی و یا اوراق مشارکت ارزی در بازارهای مالی داخلی و خارجی با رعایت ضوابط بانک مرکزی و در سقف مقرر در ماده (81) این قانون اقدام نمایند. صدور اوراق یادشده منوط به تأیید بانک مرکزی و معاونت بوده و بازپرداخت و تضمین اصل و سود این اوراق با شرکتهای مربوط است. صدور اوراق مشارکت یا صکوک اسلامی با سود تشویقی منوط به تأیید شورای پول و اعتبار است. ص ـ به دستگاههای اجرائی کشور اجازه داده میشود اعتبارات کمکهای فنی و اعتباری و همچنین اعتباراتی که در پیوست قوانین بودجه سنواتی به منظور تحقق اهداف سرمایهگذاری و توسعه فعالیت بخشهای خصوصی و تعاونی پیشبینیشده است را در قالب وجوه ادارهشده و بر اساس قراردادهای منعقدشده در اختیار بانکها، مؤسسات مالی و اعتباری، صندوقهای قرضالحسنه و صندوقهای توسعهای دارای مجوز از بانک مرکزی برای پرداخت کمک، تسهیلات تلفیقی و یا یارانه سود و کارمزد تسهیلات قرار دهند. این اعتبارات پس از پرداخت توسط دستگاه اجرائی واگذارنده اعتبار به هزینه قطعی منظور میشود. آئیننامه اجرائی این بند به پیشنهاد معاونت و با همکاری بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارائی به تصویب هیأتوزیران میرسد. ق ـ بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری در اعطاء تسهیلات بانکی برای اجرای طرحهای کشاورزی، اسناد مشاعی مالکین و نسقهای زارعین را به عنوان وثیقه و تضمین به نسبت سهم مشاع از قیمت روز کل مشاع، ارزیابی و مورد پذیرش قرار دهند و دفاتر اسناد رسمی موظفند بنا به درخواست بانکها و موسسات مذکور، نسبت به تنظیم سند رهن بر این اساس اقدام نمایند. ر ـ هزینه خدمات مدیریت طرحهای تملک دارائیهای سرمایهای بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان مجری ساختمانها و تأسیسات دولتی و عمومی، شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل، سازمان توسعه برق ایران، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، شرکت مادرتخصصی حمل و نقل ریلی کشور وابسته به وزارت کشور و مؤسسه جهاد نصر، حداکثر تا دو و نیم درصد (5/2%) عملکرد تخصیص اعتبارات ذیربط با احتساب اعتبارات دریافتی از منابع بودجه عمومی کشور، توسط معاونت تعیین میگردد. ش ـ به دولت اجازه داده میشود به منظور پیشگیری، مقابله و جبران خسارات ناشی از حوادث غیرمترقبه و مدیریت خشکسالی، تنخواهگردان موضوع ماده (10) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 1380 را به سهدرصد (3%) و اعتبارات موضوع ماده (12) قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران را به دو درصد (2%) افزایش دهد. اعتبارات مذکور با پیشنهاد معاونت و تصویب هیأتوزیران قابل هزینه است. بخشی از اعتبارات مذکور به ترتیب و میزانی که در قانون بودجه سنواتی تعیین میشود به صورت هزینهای و تملک دارائی سرمایهای به جمعیت هلالاحمر اختصاص مییابد تا در جهت آمادگی و مقابله با حوادث و سوانح هزینه گردد. ت ـ کلیه تصویبنامهها، بخشنامهها و دستورالعملها، تغییرات تشکیلات، تغییر ضرایب، جداول حقوقی و طبقهبندی مشاغل و افزایش مبناء حقوقی، اعطاء مجوز هر نوع استخدام و بهکارگیری نیرو و همچنین مصوبات هیأتهای امناء که متضمن بار مالی برای دولت باشد در صورتی قابل طرح و تصویب و اجراء است که بار مالی ناشی از آن در گذشته محاسبه و در قانون بودجه کل کشور یا منابع داخلی دستگاه اجرائی ذیربط تأمین شده باشد. اقدام دستگاه اجرائی برخلاف این حکم، تعهد زائد بر اعتبار محسوب میشود. ث ـ خرید دست اول اوراق مشارکت توسط بانکهای دولتی و شرکتها و مؤسسات و واحدهای وابسته و تابعه آنها ممنوع است. خ ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است در طول برنامه فروش مبالغ ارزی مذکور در احکام و ردیفهای قوانین بودجه سنواتی را به گونهای انجام دهد که تا تاریخ تصویب ترازنامه سال بعد آن بانک خالص دارائیهای خارجی نسبت به پایان سال قبل از این محل افزایش نیابد. ذ ـ مبالغی که به هر یک از مؤسسههای آموزش عالی و پژوهشی تحت پوشش وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش و پزشکی و از محل اعتبارات هزینهای و تملک دارائی سرمایهای ذیل ردیفهای متمرکز پرداخت میشود پس از ابلاغ به عنوان کمک به سرجمع اعتبارات دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی فوقالذکر افزوده میشود تا مطابق شرح عملیات مندرج در موافقتنامه براساس قوانین و مقررات مربوطه هزینه کنند. ض ـ وزیر امور اقتصادی و دارائی موظف است در طول برنامه هر شش ماه یکبار گزارش انطباق سرمایهگذاری شرکتهای دولتی پیوست شماره (3) قانون بودجه سنواتی را در چهارچوب قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم و سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) به تفکیک طرح به کمیسیونهای برنامه و بودجه و محاسبات و اقتصادی ارسال نماید. تبصره ـ اجرای احکام بندهای (و) ، (ز)، (ن) و (ذ) در خصوص دانشگاهها، مؤسسات، مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی با رعایت ماده (20) این قانون خواهد بود. ماده225ـ دولت موظف است بار مالی کلیه قوانین و مقررات ازجمله احکام قانون برنامه پنجم که مستلزم استفاده از منابع عمومی است را در لوایح بودجه سنواتی در حدود درآمدهای وصولی و پیشبینی اجراء نماید. ماده226ـ احکام قوانین و مقرراتی که لغو یا اصلاح آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است در صورت مغایرت با احکام این قانون، در طول برنامه موقوفالاجراء میگردد. ماده227ـ دولت نسبت به تهیه و تدوین « سند ملی امنیت بانوان و کودکان در روابط اجتماعی» با مشارکت و برنامهریزی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه، سازمان بهزیستی کشور، شهرداری، وزارت کشور، شورای عالی استانها، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کار و امور اجتماعی توسط دولت در طول سالهای برنامه اقدام قانونی به عمل آورد. ماده228ـ در طول سالهای برنامه، افرادی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا ابتدای سال 1370 در کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صورت تماموقت خدمت کردهاند به میزان مدت خدمت و همچنین رزمندگانی که به صورت داوطلبانه در جبهههای جنگ حضور داشتهاند به میزان مدت حضور در جبهه مشمول بیمه بازنشستگی میگردند. برخورداری از مزایای بیمه مذکور مستلزم پرداخت حق بیمه سهم کارمند توسط افراد فوقالذکر و سهم کارفرما توسط دولت است. آئیننامه اجرائی این بند توسط وزارتخانههای دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رفاه و تأمین اجتماعی تنظیم و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده229ـ وزارت نفت موظف است نسبت به تولید صیانتی میدانهای نفتی و گازی در طی سالهای برنامه به توالی با حداقل ده درصد (10%)، بیست درصد (20%)، پنجاه درصد (50%)، هفتاد و پنج درصد (75%) و صددرصد (100%) از میادین اقدام نماید. به این منظور سالانه ده درصد (10%) از ارزش نفت خام و میعانات و مایعات گازی تولیدی پس از واریز به خزانه برای عملیات زیر به شرکتهای تابعه وزارت نفت تخصیص مییابد: الف ـ برداشت صیانتی از مخازن نفتی موجود با تزریق گاز، آب و سایر روشها به نحوی که در طول برنامه پنجم، متوسط تولید نفت خام مخازن مذکور، حداقل معادل متوسط برداشت در سال 1388 باشد. ب ـ افزایش تولید گاز طبیعی به خصوص با اجرای فازهای برنامهریزیشده میدان گازی پارس جنوبی و سایر میادین مشترک گازی و جمعآوری گازهای در حال سوختن میادین در حال بهرهبرداری، به نحوی که علاوه بر تأمین گاز کافی برای تزریق به میادین نفتی، مصارف داخلی کشور و صادرات تعهدشده، تضمین شود. ماده230ـ دولت با همکاری سازمانها و دستگاههای ذیربط از جمله مرکز امور زنان و خانواده با هدف تقویت نهاد خانواده و جایگاه زنان در عرصههای اجتماعی و استیفاء حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه زمینهها با تدوین و تصویب « برنامه جامع توسعه امور زنان و خانواده» مشتمل بر محورهای تحکیم بنیان خانواده، بازنگری قوانین و مقررات مربوطه، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، توسعه و ساماندهی امور اقتصادی ـ معیشتی با اولویت ساماندهی مشاغل خانگی برای زنان سرپرست خانوار و زنان بدسرپرست، تأمین اجتماعی، اوقات فراغت، پژوهش، گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، ارتقاء سلامت، توسعة تواناییهای سازمانهای مردم نهاد، ارتقاء توانمندیهای زنان مدیر و نخبه، توسعه تعاملات بینالمللی، تعمـیق باورهای دینی و اصـلاح ساخـتار اداری تشکـیلاتی زنان و خانـواده اقدام قانونی نماید. ماده231ـ به منظور ارتقاء سطح حفاظت از اطلاعات رایانهای و امنیت فناوریها و اجرای سند امنیت فضای تبادل اطلاعات، اقدامات ذیل انجام خواهدگرفت: الف ـ کلیه دستگاههای اجرائی، نهادهای عمومی و شرکتهای غیردولتی دارای زیرساختهای حیاتی موظفند به منظور امنسازی زیرساختها و حفظ امنیت تبادل اطلاعات در مقابل حملات الکترونیک در چهارچوب سند امنیت فضای تبادل اطلاعات (افتا) تا پایان سال دوم برنامه امنیت فضای تبادل اطلاعات خود را ارتقاء بخشند. ب ـ کلیه دستگاههای اجرائی و اشخاص حقوقی ارائهدهنده خدمات عمومی موظفند از سال دوم برنامه نسبت به اجرای سامانه مدیریت اطلاعات اقدام نموده و نسبت به اجرای دستورالعملها و استانداردهای « افتا» از سال اول برنامه اقدام نمایند. تبصره1ـ وزارت اطلاعات با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف است استانداردها و دستورالعملهای لازم برای « افتا» را به صورتی در ششماهه اول برنامه با همکاری مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران تدوین نماید که حداقل پنجاه درصد (50%) ارزش ریالی تجهیزات و نرمافزارهای « افتا» تا پایان سال دوم برنامه از توانمندسازی شرکتهای غیردولتی داخلی تهیه شود. تبصره2ـ وزارت اطلاعات موظف است گزارش اجرای این ماده را با همکاری وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هر ساله به کمیسیونهای امنیت ملی و سیاست خارجی و صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید. ماده232ـ دولت مکلف است نسبت به ساماندهی حمل و نقل بار و مسافر روستاها و پوشش برنامههای نگهداری و ایمنسازی شبکه راههای روستایی و برخورداری روستاهای بالای بیست خانوار و کانونهای اسکان عشایری از راه مناسب اقدام نماید. ماده233ـ دستگاههای اجرائی میتوانند پس از کسب موافقت و مجوز ستاد کل نیروهای مسلح نسبت به تشکیل یگانهای حفاظت اقدام کنند. این یگانها از نظر بهکارگیری سلاح و مهمات تابع ضوابط نیروهای مسلح میباشند و با رعایت ضوابط نیروی انتظامی تحت نظر دستگاه ذیربط اداره خواهندشد. شرح وظایف و اختیارات و سازماندهی و چگونگی تسلیح این یگانها و آموزش و انتصاب فرماندهی هر یک از این یگانها و چگونگی ارتباط آنها با نیروی انتظامی و نظارت بر عملکرد آنها به تصویب ستاد کل نیروهای مسلح میرسد. ماده234ـ در راستای سیاستهای کلی برنامه پنجم دولت مکلف است در اجرای مفاد این قانون به نحوی عمل نماید که تا پایان برنامه پنجم اهداف زیر تحقق یابد: الف ـ رشد نرخ متوسط هشت درصد (8%) سالیانه تولید ناخالص داخلی. ب ـ کاهش شکاف پسانداز و سرمایهگذاری از طریق ایجاد ساز و کارهای تشویقی و انگیزش برای تبدیل پسانداز ملی به سرمایهگذاری ملی و حفظ نسبت پسانداز به تولید ناخالص داخلی به میزان متوسط چهل درصد (40%). ج ـ قطع وابستگی هزینههای جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز تا پایان برنامه. د ـ انجام اقدامات ضروری و لازم برای کاهش نرخ بیکاری به هفت درصد (7%) در پایان برنامه. هـ ـ کاهش فاصله دو دهک بالا و پایین درآمدی جامعه از طریق اتخاذ سیاستهای اجرائی مناسب و نیز استقرار سیستم تأمین اجتماعی فراگیر، گسترش پایه مالیاتی و توزیع مجدد درآمدها به طوری که ضریب جینی در پایان برنامه به (35/0) برسد. و ـ توسعه و تقویت نظام استاندارد ملی. ماده235ـ این قانون تا پایان سال 1394 هجری شمسی معتبر است. قانون فوق مشتمل بر 235 ماده و 192 تبصره در جلسه علنی مورخ پانزدهم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 25/10/1389 از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخیص داده شد./ رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی / منبع روزنامه رسمی کشور پنجشنبه 14 بهمن 1389 شماره 19204 |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:46 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون محاسبات عمومی کشور
فصل اول- كليات ماده 1 – بودجه كل كشور برنامه مالي دولت است كه براي يكسال مالي تهيه و حاوي پيش بيني درآمدها و ساير منابع تامين اعتبار و برآورد هزينه ها براي انجام عملياتي كه منجر به نيل سياستها و به هدفهاي قانوني كشور ، بوده و از سه قسمت بشرح زير تشكيل ميشود : 1- بودجه عمومي دولت كه شامل اجزاء زير است: الف – پيش بيني دريافتها و منابع تامين اعتبار كه بطور مستقيم و يا غير مستقيم در سال مالي قانون بودجه بوسيله دستگاهها از طريق حسابهاي خزانه داري كل اخذ ميگردد . ب – پيش پرداختهاي كه از محل درآمد عمومي و يا اختصاصي براي اعتبارات جاري و عمراني و اختصاصي دستگاههاي اجرائي مي تواند در سال مالي مربوط انجام دهد . 2- بودجه شركتهاي دولتي و بانكها شامل پيش بيني درآمدها و ساير منابع تامين اعتبار . 3- بودجه موسساتي كه تحت عنواني غير از عناوين فوق در بودجه كل كشور منظور ميشود . ماده 2 – وزارتخانه واحد سازماني مشخصي است كه بموجب قانون به اين عنوان شناخته شده و يا بشود . ماده 3- موسسه دولتي واحد سازماني مشخصي است كه بموجب قانون ايجاد و زير نظر يكي از قواي سه گانه اداره ميشود و عنوان وزارتخانه ندارد . ماده 4- شركت دولتي واحد سازماني مشخصي است كه با اجازه قانون بصورت شركت ايجاد شود و يا بحكم قانون و يا دادگاه صالح ملي شده و يا مصادره شده و بعنوان شركت دولتي شناخته شده باشد و بيش از 50 درصد سرمايه آن متعلق به دولت باشد. هر شركت تجاري كه از طريق سرمايه گذاري شركتهاي دولتي ايجاد شود ، مادام كه پنجاه درصد سهام آن متعلق به شركتهاي دولتي است ، شركت دولتي تلقي ميشود . تبصره - شركتهائي كه از طريق مضاربه و مزارعه و امثال اينها بمنظور بكار انداختن سپرده هاي اشخاص نزد بانكها و موسسات اعتباري و شركتهاي بيمه ايجاد شده يا ميشوند از نظر اين قانون شركت دولتي شناخته نميشوند . ماده 5- موسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي از نظر اين قانون واحدهاي سازماني مشخصي هستند كه با اجازه قانون بمنظور انجام وظايف و خدماتي كه جنبه عمومي دارد ، تشكيل شده و يا ميشود . تبصره – فهرست اين قبيل موسسات و نهادها با توجه به قوانين و مقررات مربوط از طرف دولت پيشنهاد و بتصويب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد . ماده 6- سال مالي يكسال هجري شمسي است كه از اول فروردين ماه آغاز و به پايان اسفندماه ختم ميشود . ماده 7- اعتبار عبارت از مبلغي است كه براي مصرف يا مصارف معين به منظور نيل به اهداف و اجراي برنامه هاي دولت بتصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد . ماده 8- ديون بلامحل عبارتست از بدهيهاي قابل پرداخت سنوات گذشته كه در بودجه مربوط اعتباري براي آنها منظور نشده و يا زائد بر اعتبار مصوب و در هر دو صورت به يكي از طرق زير بدون اختيار دستگاه ايجاد شده باشد . الف – احكام قطعي صادره از طرف مراجع صالحه . ب – انواع بدهي به وزارتخانه ها و موسسات دولتي و شركتهاي دولتي ناشي از خدمات انجام شده مانند حق اشتراك برق ، آب ، هزينه هاي مخابراتي ، پست و هزينه هاي مشابه كه خارج ازاختيار دستگاه اجرائي ايجاد شده باشد . ج – ساير بدهيهائي كه خارج از اختيار دستگاه ايجاد شده باشد . انواع ديون بلامانع موضوع اين بند از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين و اعلام خواهد شد . ماده 9- مواد هزينه ، نوع هزينه را در داخل بودجه و يا قسمتي از فعاليت يك وزارتخانه يا موسسه دولتي مشخص ميكند . ماده 10- درآمد عمومي عبارت است از درآمدهاي وزارتخانه ها و موسسات دولتي و ماليات و سود سهام شركتهاي دولتي و درآمد حاصل از انحصارات و مالكيت و ساير درآمدهائي كه در قانون بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد عمومي منظور ميشود. ماده 11- دريافتهاي دولت عبارت است از كليه وجوهي كه تحت عنوان درآمد عمومي و درآمد اختصاصي و درآمد شركتهاي دولتي و ساير منابع تامين اعتبار و سپرده ها و هدايا به استثناء هدايائي كه براي مصارف خاصي اهداء ميگردد و مانند اينها و ساير وجوهي كه بموجب قانون بايد در حسابهاي خزانه دار ي كل متمركز شود . ماده 12- ساير منابع تامين اعتبار عبارتند از منابعي كه تحت عنوان وام ، انتشار اوراق قرضه ، برگشتي از پرداختهاي سالهاي قبل و عناوين مشابه در قانون بودجه كل كشور پيش بيني ميشود و ماهيت درآمد ندارند . ماده 13 – وجوه عمومي عبارت است از نقدينه هاي مربوط به وزارتخانه ها و موسسات دولتي و شركتهاي دولتي و نهادها و موسسات عمومي غير دولتي و موسسات وابسته به سازمانهاي مذكور كه متعلق حق افراد و موسسات خصوصي نيست و صرفنظر از نحوه و منشاء تحصيل آن منحصرا براي مصارف عمومي بموجب قانون قابل دخل و تصرف ميباشد . تبصره - وجوهي نظير سپرده ، وجه الضمان و مانند آنها كه بطور موقت در اختيار دستگاههاي مذكور در اين ماده قرار ميگيرد و پس از انقضاء مدت معين و يا حصول شرايط خاص قابل استرداد است مادام كه دراختيار دستگاههاي مزبور ميباشد تصرف درآنها بدون رضايت صاحب وجه يا احراز اعراض صاحب آن در حكم تصرف غير قانوني در وجوه عمومي تلقي ميگردد . ماده 14 – درآمد اختصاصي عبارت است از درآمدهائي كه بموجب قانون براي مصرف يا مصارف خاص در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد اختصاصي منظور ميگردد و دولت موظف است حداكثر تا سه سال پس از تصويب اين قانون ، بودجه اختصاصي را حذف نمايد . ماده 15 – درآمد شركتهاي دولتي عبارت است از درآمدهائي كه در قبال ارائه خدمت و يا فروش كالا و ساير فعاليتهائي كه شركتهاي مذكور بموجب قوانين و مقررات مجاز آنها هستند عايد آن شركتها ميگردد . ماده 16 – ساير منابع تامين اعتبار شركتهاي دولتي عبارت است از منابعي كه شركتهاي مزبور تحت عنوان كمك دولت ، وام ، استفاده از ذخائر ، كاهش سرمايه در گردش و يا عناوين مشابه بموجب قانون مجاز به منظور كردن آن در بودجه هاي مربوط هستند . ماده 17 – تشخيص ، عبارت است از تعيين و انتخاب كالا و خدمات و ساير پرداختهائي كه تحصيل يا انجام آنها براي نيل به اجراي برنامه هاي دستگاههاي اجرائي ضروري است . ماده 18 – تامين اعتبار عبارت است از اختصاص دادن تمام يا قسمتي از اعتبار مصوب براي هزينه معين . ماده 19 – تعهد از نظر اين قانون عبارت است از ايجاد دين برذمه دولت ناشي از : الف – تحويل كالا يا انجام دادن خدمت . ب – اجراي قراردادهائي كه با رعايت مقررات منعقد شده باشد . ج – احكام صادر شده از مراجع قانوني و ذيصلاح . د – پيوستن به قراردادهاي بين المللي و عضويت در سازمانها يا مراجع بين المللي با اجازه قانون . ماده 20 – تسجيل عبارت است از تعيين ميزان بدهي قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارك اثبات كننده بدهي . ماده 21 – حواله اجازه اي است كه كتباً وسيله مقامات مجاز وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي و يا دستگاه اجرائي محلي و يا نهادهاي عمومي غير دولتي و يا ساير دستگاههاي اجرائي براي تأديه تعهدات و بدهيهاي قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوط عهده ذيحساب در وجه ذينفع صادر ميشود . ماده 22 – درخواست وجه سندي است كه ذيحساب براي دريافت وجه بمنظور پرداخت حواله هاي صادر شده موضوع ماده 21 اين قانون و ساير پرداختهائي كه بموجب قانون از محل وجوه متمركز شده در خزانه مجاز ميباشد حسب مورد از محل اعتبارات و يا وجوه مربوط عهده خزانه در مركز و يا عهده نمايندگي خزانه در استان در وجه حساب بانكي پرداخت دستگاه اجرائي ذيربط صادر ميكند . ماده 23 – هزينه عبارت از پرداختهائي است كه بطور قطعي به ذينفع در قبال تعهد يا تحت عنوان كمك يا عناوين مشابه با رعايت قوانين و مقررات مربوط صورت ميگيرد . ماده 24 – تنخواه گردان خزانه عبارت است از اعتبار بانكي در حساب درآمد عمومي نزد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران كه بموجب قانون اجازه استفاده از آن به ميزان معين در هر سال مالي براي رفع احتياجات نقدي خزانه در همان سال به وزارت امور اقتصادي و دارائي داده ميشود و منتها تا پايان سال واريز ميگردد . تبصره- ميزان تنخواه گردان خزانه حداكثر تا سه درصد (3%) بودجه عمومي دولت تعيين ميگردد.[1] ماده 25 – تنخواه گردان استان عبارت است از وجهي كه محل اعتبارات مصوب بمنظور ايجاد تسهيلات لازم در پرداخت هزينه هاي جاري و عمراني دستگاههاي اجرائي محلي تابع نظام بودجه استاني در اختيار نمايندگيهاي خزانه در مركز هر استان قرار ميدهد . ماده 26- تنخواه گردان حسابداري عبارت است از وجهي كه خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان از محل اعتبارات مصوب براي انجام بعضي از هزينه هاي سال جاري و تعهدات قابل پرداخت سالهاي قبل در اختيار ذيحساب قرار ميدهد تا در قبال حواله هاي صادر شده واريز و با صدور درخواست وجه مجددا دريافت گردد . ماده 27 – تنخواه گردان پرداخت عبارت است از وجهي كه از محل تنخواه گردان حسابداري از طرف ذيحساب با تأييد وزير يا رئيس مؤسسه و يا مقامات مجاز از طرف آنها برخي از هزينه ها در اختيار واحدها و يا مأموريني كه بموجب اين قانون و آئيننامه هاي اجرائي آن مجاز بدريافت تنخواه گردان هستند قرار ميگيرد تا به تدريج كه هزينه هاي مربوط انجام ميشود اسناد هزينه تحويل و مجدداً وجه دريافت دارند . ماده 28 – پيش پرداخت عبارت است از پرداختي كه محل اعتبارات مربوط بر اساس احكام و قراردادها طبق مقررات پيش از انجام تعهد صورت ميگيرد . ماده 29 – علي الحساب عبارت است از پرداختي كه بمنظور اداي قسمتي از تعهد با رعايت مقررات صورت ميگيرد . ماده 30 – سپرده از نظر اين قانون عبارت است از : الف – مجوهي كه طبق قوانين و مقررات بمنظور تأمين و يا جلوگيري از تضييع حقوق دولت دريافت ميگردد و استرداد و يا ضبط آن تابع شرايط مقرر در قوانين و مقررات وقراردادهاي مربوط است . ب – وجوهي كه بمنظور قرارها و يا احكام صادره از طرف مراجع قضائي از اشخاص حقيقي و يا حقوقي دريافت ميگردد و بموجب قرارها و احكام مراجع مذكور كلا يا بعضاً قابل استرداد ميباشد . ج – مجوهي كه بر اساس مقررات قانوني توسط اشخاص نزد دستاگاههاي دولتي به نفع اشخاص ثالث توديع ميگردد تا با رعايت مقررات مربوط به ذينفع پرداخت شود . تبصره – وجوهي كه توسط دستگاههاي دولتي بموجب مقررات تحت عنوان وديعه و يا حق اشتراك آب و برق ، تلفن ، تلكس ، گاز و نظائي آنها از اشخاص دريافت ميشود از نظر اين قانون سپرده تلقي نميگردد و از هر نظر مشمول مقررات مربوط به خود ميباشد . ماده 31 – ذيحساب مأموري است كه بموجب حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت به منظور اعمال نظارت و تأمين هماهنگي لازم در احراي مقررات مالي و محاسباتي در وزارتخانه ها و مؤسسات و شركتهاي دولتي و دستگاههاي اجرائي محلي ومؤسسات و نهادهاي عمومي غير دواتي به اين سمت منصوب ميشود و انجام ساير وظايف مشروحه زير را بعهده خواهد داشت : 1- نظارت بر امور مالي و محاسباتي و نگاهداري و تنظيم حسابها بر طبق قانون و ضوابط و مقررات مربوط و صحت و سلامت آنها . 2- نظارت بر حفظ اسناد و دفاتر مالي . 3- نگاهداري و تحويل و تحول وجوه و نقدينه ها و سپرده ها و اوراق بهادار . 4- نگاهداري حساب اموال دولتي و نظارت بر اموال مذكور . تبصره 1- ذيحساب زير نظر رئيس دستگاه اجرائي وظايف خود را انجام ميدهد . تبصره 2- ذيحساب مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي موضوع ماده 5 اين قانون در مورد وجوهي كه از محل درآمد عمومي دريافت ميدارند ، با حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي وبا موافقت آن دستگاه منصوب خواهند شد . ماده 32 – معاون ذيحساب مأموريست كه با حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين كاركنان رسمي واجد صلاحيت به اين سمت منصوب ميشود . ماده 33 – نمايندگي خزانه در استان واحد سازماني مشخصي است كه در مركز هر استان امور مربوط به دريافت تنخواه گردان استان و واگذاري تنخواه گردان حسابداري به ذيحسابان دستگاههاي اجرائي تابع بودجه استاني و ابلاغ اعتبار بودجه هاي استاني و افتتاح حسابهاي جاري دولتي در سطح استان و سائر وظايفي را كه بموجب اين قانون و آئيننامه هاي اجرائي آن بر عهده واحد مزبور محول ميشود به نمايندگي خزانه در استان مربوط زير نظر مدير كل امور اقتصادي و دارائي محل انجام خواهد داد . ماده 34- امين اموال مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت و امانتدار با موافقت ذيحساب و بموجب حكم وزارتخانه يا مؤسسه ذيربط به اين سمت منصوب و مسووليت حراست و تحويل و تحول و تنظيم حسابهاي اموال و اوراقي كه در حكم وجه نقد است و كالاهاي تحت ابوابجمعي ، بعهده او واگذار ميشود . آئيننامه مربوط به شرايط و طرز انتخاب و حدود وظايف و مسووايتهاي امين اموال در مورد اموال منقول و غير منقول با رعايت مقررات اين قانون از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد . ماده 35 – كارپرداز مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت دستگاه ذيربط به اين سمت منصوب ميشود و نسبت به خريد و تدارك كالاها و خدمات مورد نياز طبق دستور مقامات مجاز با رعايت مقررات اقدام مي نمايد . ماده 36 – عامل ذيحساب مأموري است كه با موافقت ذيحساب و به موجب حكم دستگاه اجرائي مربوط از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت در مواردي كه بموجب آئيننامه اجرائي اين ماده معين خواهد شد به اين سمت منصوب و انجام قسمتي از وظايف و مسووليتهاي موضوع ماده 31 اين قانون توسط ذيحساب به او وحول ميشود . كار پردازان و واحدهاي تداركاتي و ساير مأموران و واحدهاي دولتي ماداه كه به اقتضاي طبع و ماهيت وظايف قانوني خود و يا مأموريتهاي محوله مجاز به دريافت تنحواه گردان پرداخت از ذيحساب ميباشد از لحاظ مقررات مربوط به واريز تنخواه گردان دريافتي در حكم عامل ذيحساب محسوب ميشود . فصل دوم- اجراي بودجه بخش 1- درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار ماده 37 – پيش بيني درآمد و يا ساير منابع تأمين اعتبار در بودجه كل كشور مجوزي براي وصول از اشخاص تلقي نمي گردد و در هر مورد احتياج به مجوز قانوني دارد مسووليت حصول صحيح و بموقع درآمدها بعهده رؤساي دستگاههاي اجرائي مربوط ميباشد . ماده 38 – وصول درآمدهائي كه در بودجه كل كشور منظور نشده باشد طبق قوانين و مقررات مربوط به خود مجاز است . ماده 39 – وجوهي كه از محل درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار منظور در بودجه كل كشور وصول ميشود و همچنين درآمدهاي شركتهاي دولتي به استثناي بانكها و مؤسسات اعتباري و شركتهاي بيمه بايد به حسابهاي خزانه كه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران افتتاح ميگردد تحويل شود . خزانه مكلف است ترتيب لازم را بدهد كه شركتهاي دولتي بتوانند در حدود بودجه مصوب از وجوه خود استفاده نمايد . تبصره – درمورد شركتهاي دولتي كه قسمتي از سهام آنها به بخش غير دولتي ( خصوصي و تعاوني ) متعلق باشد در صورتي كه اساسنامه آنها با هر يك از مواد اين قانون مغاير باشد با موافقت صاحبان سهام مذكور قابل اجراء ميباشد و در غير اينصورت مواد اين قانون نسبت به سهام مربوط به بخش دولتي لازم الاجراء است . ماده 40 – نحوه عمل و روشهاي اجرائي در مورد وصول درآمدهاي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و نمونه فرمهاي مورد استفاده براي اين منظور بر اساس دستورالعملهائي خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ خواهد شد . تبصره – شركتهاي دولتي به استثناء بانكها و مؤسسات اعتباري و شركتهي بيمه مكلفند روشهاي اجرائي وصول درآمدهاي خود را به تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي برسانند . ماده 41 – وجوهي كه وسيله وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ( باستثناء بانكها و شركتهاي بيمه ومؤسسات اعتباري ) بعنوان سپرده و يا وجه الضمان و يا وثيقه و يا نظائر آنها دريافت ميگردد بايد به حسابهاي مخصوصي كه از طرف خزانه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا شعب ساير بانكهاي دولتي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نمايندگي داشته باشند افتتاح ميگردد واريز شده به حسابهاي مذكور كه بدون حق برداشت خواهد بود در آخر هر ماه به حساب مخصوص تمركز وجوه سپرده در خزانه منتقل شود . تبصره – رد وجوه سپرده طبق مقررات بعمل ميآيد و وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است از طريق واگذاري تنخواه گردان رد سپرده از حساب تمركز وجوه سپرده و يا بطريق مقتضي ديگر موجبات تسريع و تسهيل در رد كليه سپرده هاي موضوع اين ماده را فراهم نمايد . ماده 42 – كليه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي مكلفند حداكثر ظرف مدت سه ماه از تاريخ اجراي اين قانون كليه وجوه سپرده هائي را كه تا تاريخ مذكور دريافت گرديده و نسبت به رد آن به ذينفع اقدام نشده است به حساب تمركز وجوه سپرده خزانه نزد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران منتقل و فهرست مشخصات كامل سپرده هاي مذكور را به خزانه اعلام نمايد . ماده 43- آئيننامه نحوه اجراي مواد 39 و 41 و 42 توسط وزير امور اقتصادي و دارائي تصويب و ابلاغ خواهد شد و متخلف از اجراي اين مواد به موجب رأي هيأتهاي مستشاري ديوان محاسبات كشور به مجازاتهاي مقرر در قانون ديوان محاسبات كشور محكوم خواهند شد . ماده 44- شركتهاي دولتي مكلفند پس از تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان شركت توسط مجامع عمومي مربوط حداكثر ظرف يكماه ترتيب پرداخت مبالغ ماليات و همچنين سود سهام دولت را در وجه وزارت امور اقتصادي و دارائي بدهند . تخلف از اجراي اين ماده در حكم تصرف غير مجاز در وجوه عمومي محسوب ميشود . تبصره – شركتهاي دولتي مكلفند در صورتي كه تا پايان شهريور ماه هر سال ترازنامه و حساب سود وزيان سال قبل آنها به تصويب مجامع عمومي مربوط نرسيده باشد ، بر مبناي ارقام ترازنامه و حساب سود وزياني كه بر حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي ارائه داده اند ماليات متعلقه را طبق قوانين مالياتي مربوط و يا معادل 80 درصد مبلغي را كه بعنوان ماليات دوره مالي مورد نظر در لايحه بودجه كل كشور براي آنها پيش بيني شده است به ترتيب مقرر دراين ماده در وجه وزارت امور اقتصادي و دارائي بطور علي الحساب پرداخت نمايند . ماده 45 – مجامع عمومي شركتهاي دواتي مجاز نيستند در موقع تصويب پيشنهاد تقسيم سود ، اندوخته هاي سرمايه اي و جاري شركت را كه در مفاد اساسنامه آنها پيش بيني شده است طوري تعيين كنند كه موجب كاهش سود سهام دولت در بودجه كل كشور گردد . ماده 46 – انواع تمبر و اوراقي كه براي وصول درآمدهاي عمومي منظور در بودجه كل كشور مورد استفاده قرار مي گيرند و انواع گذرنامه ، شناسنامه ، سند مالكيت و همچنين ساير اوراق و اسناد رسمي دولتي در شركت سهامي چاپخانه دولتي ايران تحت نظارت هيأتي مركب از دو نفر نماينده وزير امور اقتصادي و دارائي ، يكنفر نماينده دادستان كل كشور و يكنفر نماينده ديوان محاسبات كشور و يكنفر به انتخاب مجلس شوراي اسلامي چاپ و تحويل وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ذيربط ميگردد . تبصره 1- تشخيص اوراق و اسناد مشمول اين ماده با وزارت امور اقتصادي و دارائي است . تبصره 2- هيأت وزيران مجاز است درصورت اقتضاء چاپ و تحويل تمام و يا قسمتي از تمبر و اوراق و اسناد موضوع اين ماده را به چاپخانه اسكناس بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا چاپخانه اسلامي ايران و يا چاپخانه يكي ديگر از بانكهاي دولتي محول نمايد تا تحت نظارت هيأت مذكور انجام شود و در اين صورت يكنفر از مقامات بانك مربوط نيز به انتخاب رئيس بانك به جاي يكنفر از نمايندگان وزير امور اقتصادي و دارائي در هيأت مزبور عضويت خواهد داشت . تبصره 3- ترتيب اجراي اين ماده و همچنين نحوه نظارت هيأت مذكور تابع آئيننامه اي است كه بنا به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارائي به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . ماده 47 – در مواردي كه براي تقسيط بدهي اشخاص به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و يا دادن مهلت به بدهكاران مزبور و نيز جريمه هاي نقدي ناشي از استنكاف و يا عدم پرداخت به موقع بدهي بموجب مقررات خاص و يا مقررات عمومي تعيين تكليف نشده باشد نحوه عمل بر طبق آئيننامه اي است كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و پس از تصويب هيأت وزيران به موقع اجراء گذارده ميشود . تبصره – چنانچه بدهيهاي موضوع اين ماده از ارتكاب جرائم و يا تخلفاتي ناشي شده باشد استيفاي طلب دولت از طريق تقسيط بدهي و يا دادن مهلت مانع از تعقيب قانوني متخلفين ويا مجرمين ذيربط توسط دستگاههاي اجرائي مربوط يا ساير مراجع ذيصلاح نخواهد بود . ماده 48 – مطالبات وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي از اشخاصي كه بموجب احكام و اسناد لازم الاجراء به مرحله قطعيت رسيده است بر طبق مقررات اجرائي مالياتهاي مستقيم قابل وصول خواهد بود . ماده 49 – وجوهي كه بدون مجوز و يا زائد بر ميزان مقرر وصول شود اعم از اينكه منشاء اين دريافت اضافي اشتباه پرداخت كننده يا مأمور وصول و يا عدم انطباق مبلغ وصولي با مورد باشد و يا اينكه تحقق اضافه دريافتي بر اثر رسيدگي دستگاه ذيربط و يا مقامات قضائي حاصل شود بايد از محل درآمد عمومي بنحويكه در اداء حق ذينفع تأخيري صورت نگيرد رد شود . تبصره 1- درمورد اضافه دريافتي از صاحبان كالا بعنوان حقوق و عوارض گمركي مقررات مربوط اجراء ميشود . تبصره 2- به مطالبات اشخاص بابت اضافه پرداختي آنان خسارت تأخير تأديه تعلق نمي گيرد . بخش 2- هزينه ها و ساير پرداختها ماده 50 – وجود اعتبار در بودجه كل كشور به خودي خود براي اشخاص اعم از حقيقي يا حقوقي ايجاد حق نمي كند و استفاده از اعتبارات بايد با رعايت مقررات مربوط به خود بعمل آيد . ماده 51- در مورد آن قسمت از هزينه هاي جاري مستمر كه نوعاً انجام آن از يكسال مالي تجاوز مي كند وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ميتوانند براي مدت متناسب قراردادهائي كه مدت اجراي آن از سال مالي تجاوز مي كند منعقد نمايند . وزارتخانه ها و مؤسسات مذكور مكلفند در بودجه سالانه خود اعتبارات لازم براي پرداخت تعهدات مربوط را مقدم بر ساير اعتبارات منظور نمايند . تبصره – انواع هزينه هاي موضوع اين ماده و شرايط آن از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي و سازمان برنامه و بودجه تعيين و ابلاغ خواهد شد . ماده 52 – پرداخت هزينه ها به ترتيب پس از طي مراحل تشخيص و تأمين اعتبار و تعهد و تسجيل و حواله و با اعمال نظارت مالي بعمل خواهد آمد . ماده 53 – اختيار و مسووليت تشخبص و انجام تعهد و تسجيل وحواله به عهده وزير يا رئيس مؤسسه و مسووليت تأمين اعتبار و تطبيق پرداخت با قوانين و مقررات بعهده ذيحساب ميباشد . تبصره 1- اختيارات و مسووليتهاي موضوع اين ماده حسب مورد مستقيماً و بدون واسطه از طرف مقامات فوق به ساير مقامات مستگاه مربوطه كلا يا بعضاً قابل تفويض خواهد بود لكن در هيچ مورد تفويض اختيار و مسووليت سلب اختيار و مسووليت از تفويض كننده نخواهد كرد . تبصره 2- در اجراي اين ماده تفويض اختيارات و مسووليتهاي مربوط به وزير يا رئيس مؤسسه و ذيحساب به شخص واحد و نيز تفويض اختيار و مسووليتهاي وزير يا رئيس مؤسسه و يا كاركنان تحت نظر او مجاز نخواهند بود . ماده 54 – به منظورايجاد تسهيل در پرداخت هزينه هاي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و واحدهاي تابعه آنها در مركز و شهرستانها و خارج از كشور وزارت امور اقتصادي و دارائي وجوه لازم بعنوان تنخواه گردان در اختيار ذيحسابان مربوط و نمايندگيهاي خزانه در استانها قرار خواهد داد . آئيننامه نحوه واگذاري خزانه در استانها قرار خواهد داد . آئيننامه نحوه واگذاري و ميزان و موارد استفاده از انواع تنخواه گردانهائي كه واگذاري آنها بر حسب اين ماده و ساير مواد اين قانون ضرورت پيدا مي كند و همچنين ترتيب واريز آنها از طرف وزير امور اقتصادي و دارائي تصويب و ابلاغ خواههد گرديد . تبصره – حواله و درخواست وجه اعتبار موضوع اين ماده با رعايت مفاد اين قانون توسط مقامات مجاز دستگاه اجرائي مربوط و در ساير دستگاهها كه فاقد ذيحساب ميباشد ، توسط مقامات مجاز نخست وزيري صادر خواهد شد . ماده 55 – اعتباري كه تحت عنوان هزينه هاي پيش بيني نشده در قانون بودجه كل كشور منظور ميشود ، بنا به پيشنهاد وزراي ذيربط و تأييد سازمان برنامه و بودجه و تصويب هيأت وزيران و ساير مقررات عمومي دولت قابل مصرف ميباشد و هيأت وزيران مجاز است در مورد دستگاههاي اجرائي كه داراي مقررات قانوني خاص ميباشند اجازه دهد كه اعتبار واگذاري از محل اعتبارات موضوع اين ماده مقررات خاص دستگاه مربوط مصرف شود . تبصره – حواله و درخواست وجه اعتبار موضوع اين ماده با رعايت مفاد اين قانون توسط مقامات مجاز دستگاه اجرائي مربوط و در ساير دستگاهها كه فاقد ذيحساب ميباشد ، توسط مقامات مجاز نخست وزيري صادر خواهد شد . ماده 56 – مرجع صدور حواله و درخواست وجه از محل اعتباراتي كه بطور جداگانه در بودجه كل كشور منظور ميشود و مستقيماً مربوط به هزينه هاي دستگاه اجرائي خاصي نميباشد جز در مواردي كه در اين قانون براي آنها تعيين تكليف شده است توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين ميشود . ماده 57- منظور كردن اعتبار تحت عنوان ( سري ) در بودجه كل كشور جز در مورد وزارت اطلاعات و دستگاههاي نظامي و انتظامي ممنوع است . مصرف اعتباراتي كه تحت اين عنوان بتصويب ميرسد تابع مقررات اين قانون و ساير قوانين نيست و در مورد اطلاعات با موافقت نخست وزير و صدور حواله از طرف وزير اطلاعات و در مورد دستگاههاي نظامي و انتظامي با تأييد شورايعالي دفاع و صدور حواله از طرف وزير مربوط پرداخت و به ترتيب با گواهي مصرف نخست وزير و شورايعالي دفاع به هزينه قطعي منظور ميگردد . گزارش اين قبيل هزينه ها بايد حداكثر ظرف شش ماه از طريق نخست وزير به مجلس شوراي اسلامي تقديم شود . ماده 58 – اعتبارات مندرج در بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي تحت عنوان « ديون بلامحل » در مورد اعتبارات جاري با موافقت وزارت امور اقتصادي و دارائي و در مورد اعتبارات عمراني وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و ساير دستگاههاي اجرائي با تأييد سازمان برنامه و بودجه قابل مصرف است . ماده 59 – در مواردي كه لازم است قبل از انجام تعهد بر اساس شرايط مندرج در احكام يا قرار دادها طبق مقررات وجهي پرداخت شود ميتوان به تشخيص مقامات مجاز مبالغي بعنوان پيش پرداخت تأديه نمود . ماده 60 – در مواردي كه بنا به عللي تسجيل و يا تهيه اسناد ومدارك لازم براي تأديه تمام دين مقدور نبوده و يا پرداخت تمام وجه مورد تعهد ميسر نباشد ميتوان قسمتي از وجه تعهد انجام شده را تحت عنوان علي الحساب به تشخيص مقامات مجاز پرداخت نمود . ماده 61 – ميزان و موارد تأديه پيش پرداخت و علي الحساب و همچنين نحوه واريز و احتساب آنها به هزينه قطعي طبق آئيننامه اي است كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . ماده 62 – 1- وزارتخانه ها ومؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي در صورتي مي توانند براي خدمات و كالاهاي وارداتي مورد نياز خود اقدام به افتتاح اعتبار اسنادي نمايند كه معادل كل مبلغ آن و حقوق و عوارض گمركي و سود بازرگاني و ساير هزينه هاي ذيربط ، اعتبار تأمين كرده باشند . 2- در مورد آن قسمت از كالاها و خدمات موضوع اين ماده كه بموجب قراردادهاي منعقده بهاي آنها بايد تدريجاً و يا بطور يكجا در سالهاي بعد به فروشنده پرداخت شود افتتاح اعتبار اسنادي توسط بانك مركزي ايران بدون پيش دريافت بهاي كالاها و خدمات مزبور با تعهد سازمان برنامه و بودجه مشعر بر پيش بيني اعتبار لازم در بودجه سالهاي مربوط مجاز خواهد بود . 3- آئيننامه اجرائي اين ماده شامل مبالغي كه از بابت افتتاح اعتبار اسنادي قبل از حصول تعهد بعنوان پيش پرداخت قابل تأديه ميباشد از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي و وزارت برنامه و بودجه و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . ماده 63 – كليه اعتبارات جاري و عمراني ( سرمايه گذاري ثابت ) منظور در قانون بودجه كل كشور تا آخر سال مالي قابل تعهد و پرداخت است و مانده وجوه اعتبارات مصرف نشده هر سال بايد حداكثر تا پايان فروردين ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود . تعهداتي كه تا آخر سال مالي مربوط با رعايت مقررات در حدود اعتبار مصوب ايجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهاي بعد بشرح زير قابل پرداخت خواهد بود . 1- تعهدات مربوط به اعتبارات جاري از محل اعتبار خاصي كه تحت عنوان ( تعهدات پرداخت نشده بودجه مصوب سالهاي قبل ) در بودجه سالهاي بعد منظور ميشود . 2- تعهدات مربوط به سالهاي 1352 به بعد طرحهاي عمراني پس از رسيدگي و تأييد مقامات مجاز دستگاههاي اجرائي در زمان تأديه تعهد از محل اعتباري كه در سالهاي بعد ضمن موافقتنامه طرحهاي مربوط منظور ميشود . 3- تعهدات سنوات مذكور در بند (2 ) در مورد طرحهائي كه عمليات آنها خاتمه يافته و يا كلا متوقف گرديده است پس از رسيدگي و تأييد مقامات مجاز دستگاههاي اجرائي در زمان تأديه تعهد و با موافقت سازمان برنامه و بودجه در قالب طرحي كه از محل برنامه مربوط ويا از محل رديف خاصي كه به همين منظور در بودجه هر سال پيش بيني ميشود . تبصره 1- بهاي كالا يا خدمات موضوع قراردادهائي كه در هر سال مالي براي تأمين احتياجات همان سال طبق مقررات منعقد و از محل اعتبارات جاري ويا عمراني مصوب تأمين شده است مشروط بر آنكه پايان مدت قرارداد حداكثر آخر همان سال مالي بوده ولي به عللي كه خارج از اختيار طرفين قرارداد و يا يكي از آنها است كلا و يا بعضاً در سال مالي بعد به مرحله تعهد ميرسد با تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي حسب مورد از محل اعتبارات مذكور در بندهاي ( 1 ) و يا ( 2 ) اين ماده قابل پرداخت است . تبصره 2- وزارت امور اقتصادي و دارائي مجاز است ترتيبي اتخاذ نمايد كه در صورت لزوم مانده وجوه مصرف نشده مربوط به اعتبارات واحدهاي خارج از كشور وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي در پايان هر سال مالي با رعايت مفاد آئيننامه موضوع ماده 54 اين قانون به پاي تنخواه گردان سال بعد واحدهاي مذكور محسوب گردد. تبصره 3- چكهائي كه تا پايان هر سال عهده حسابهاي خزانه صادر ميشود پرداخت آن سال محسوب ميشود . ماده 64 – اعتبارات مصوب از محل درآمدهاي اختصاصي تا آخر سال مالي در حدود وصولي درآمدهاي مربوط قابل تعهد و پرداخت ميباشد و مانده وجوه اعتبارات از محل درآمد اختصاصي مصرف نشده هر سال بايد تا پايان فروردين ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود تا به حساب درآمد عمومي كشور منظور گردد . تعهداتي كه تا آخر سال مالي با رعايت مقررات در حدود اعتبار مصوب و درآمدهاي وصولي مربوط ايجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهاي بعد از محل اعتبار موضوع بند يك ماده 63 اين قانون قابل پرداخت بود . تبصره 1- هر مبلغ از درآمدهاي اختصاصي موضوع اين ماده كه زائد بر ميزان پيش بيني شده در بودجه هاي مصوب مربوط وصول شود ، قابل مصرف نبوده و بايد به حساب درآمد عمومي كشور واريز گردد . تبصره 2 – سازمان تأمين اجتماعي از شمول مقررات اين ماده مستثني است و مشمول مقررات مربوط به خود ميباشد . ماده 65 – كليه دستگاههاي اجرائي مكلفندجز در مواردي كه بموجب اين قانون و ساير قوانين و مقررات ترتيب ديگري مقرر شده باشد پرداختهاي خود را منحصراً از طريق حسابهاي بانكي مجاز انجام دهند و گواهي بانك دائر بر : 1- انتقال وجه به حساب ذينفع . 2- پرداخت وجه به ذينفع يا قائم مقام قانوني او . 3- حواله در وجه ذينفع يا قائم مقام قانوني او پرداخت محسوب ميگردد . ماده 66- در مورد بودجه شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي رعايت مقررات اين قانون الزامي نيست و مصرف اعتبارات هر يك از آنها تابع آئيننامه داخلي خاص هر كدام خواهد بود و اعتبارات مزبور بر اساس درخواست وجه از طرف دبير شوراي نگهبان و رئيس مجلس شوراي اسلامي و يا مقاماتي كه از طرف ايشان مجاز هستند توسط خزانه قابل پرداخت ميباشد . ماده 67 – عناوين كمك مندرج در بودجه كل كشور منحصراً ناظر بر اعتبارات جاري است . ماده 68 – بودجه هر يك از وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و واحدهاي وابسته به آنها بايد بطور كامل و جداگانه در بودجه كل كشور درج شود و منظور كردن اعتبار تحت عنوان كمك ضمن بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي براي پرداخت به واحدهاي تابعه و وابسته همان وزارتخانه يا مؤسسه درلتي و يا به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ديگر و همچنين پرداخت هر نوع وجه از اين بابت ممنوع است . ماده 69 – اعتباراتي كه در قانون بودجه كل كشور بعنوان كمك براي عمليات جاري شركتهاي دولتي منظور ميشود بموجب حواله و درخواست وجه مقامات مجاز شركتهاي مذكور با رعايت مقررات مربوط توسط خزانه قابل پرداخت خواهد بود . هرگاه پس از پايان سال مالي زيان شركت بر اساس تراز نامه و حساب سود وزيان مصوب مجمع عمومي از مبلغ پيش بيني شده در بودجه مصوب مربوط كمتر باشد شركت مكلف است ابتدا زيان حاصله را از محل منابع داخلي پيش بيني شده در بودجه مصوب خود تأمين و از كمك دولت فقط براي جبران باقيمانده زيان استفاده نمايد و مازاد كمك دريافتي از دولت ناشي از تقليل زيان پيش بيني شده را به حساب خزانه واريز نمايد . تبصره – شركتهاي دولتي مكلفند حداكثر ظرف مدت يكماه پس از تصويب ترازنامه و حساب سود وزيان توسط مجمع عمومي وجوه قابل برگشت موضوع اين ماده را به خزانه مسترد نمايند . ماده 70 – كليه وجوهي كه خارج از منابع داخلي شركتهاي دولتي و اعتبارات دستگاههاي اجرائي بابت خريد و تدارك مواد غذائي و كالاهاي اساسي مورد نياز عامه اختصاص داده ميشود بايد منحصراً به مصرف تدارك همان مواد و كالاها برسد . وجوه حاصل از فروش مواد و كالاهاي مزبور بايد مستقيماً بمنظور واريز وجوه دريافتي از اين بابت به حساب هاي بانكي مربوط توديع شود . زيان احتمالي حاصل از خريد و فروش اين قبيل مواد و كالاها بر اساس قوانين و مقررات مربوط و در حدود اعتبارات مصوب پس از رسيدگي و تأييد حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي قابل پرداخت و احتساب به هزينه قطعي ميباشد . تبصره 1- حساب خريد و فروش مواد و كالاهاي مزبور بايد بطور مجزا از عمليات مالي دستگاه اجرائي مربوط نگهداري شود به ترتيبي كه رسيدگي حسابهاي مذكور بطور مستقل امكان پذير باشد . تبصره 2 – در موارد لزوم بنا به پيشنهاد دستگاه اجرائي مربوط و موافقت سازمان برنامه و بودجه قبل از رسيدگي حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي حداكثر تا معادل 70 درصد مبلغ زيان پيش بيني شده مربوط به خريد وفروش كالاهاي موضوع اين ماده بطور علي الحساب قابل پرداخت ميباشد . تبصره 3- هر نوع تخلف از مقررات اين ماده در حكم تصرف غير قانوني در وجوه و اموال دولتي محسوب خواهد شد . ماده 71 – پرداخت كمك و يا اعانه به افراد و مؤسسات غير دولتي از محل بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي جز در مواردي كه به اقتضاي وظايف قانوني مربوط ناگزير از تأديه چنين وجوهي ميباشند ممنوع است . ضوابط پرداخت اين قبيل كمك ها و اعانات بتصويب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد و وجوه پرداختي از اين بابت توسط ذيحسابان دستگاههاي پرداخت كننده با اخذ رسيد از دريافت كننده به حساب هزينه قطعي منظور خواهد شد مگر آنكه در ضوابط مذكور ترتيب ديگري مقرر شده باشد . تبصره – دولت مكلف است بر مصرف اعتباراتي كه بعنوان كمك از محل بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و يا از محل اعتبارات منظور در ساير رديفهاي بودجه كل كشور به مؤسسات غير دولتي پرداخت ميشود نظارت مالي اعمال كند . نحوه نظارت مذكور تابع آئيننامه اي است كه بنا به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارائي و وزارت برنامه و بودجه بتصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . ماده 71 مكرر ـ پرداخت هر گونه وجهي توسط وزارتخانهها و مؤسسات دولتي، شركتهاي دولتي موضوع ماده (2) اين قانون، به دستگاههاي اجرايي به عنوان كمك يا هديه به صورت نقدي و غير نقدي به جز در مواردي كه در مقررات قانوني مربوط تعيين شده يا ميشود و مبالغي كه به دانشگاههاي دولتي و احداث خوابگاههاي دانشجويي دولتي، مؤسسات آموزش عالي، فرهنگستانها و بنياد ايرانشناسي، طرحهاي تحقيقاتي جهاد دانشگاهي و حوزههاي علميه و آموزش و پرورش و سازمان تربيت بدني ايران و سازمان بهزيستي كشور و كميته امداد امام خميني (ره) و شهركهاي علمي و صنعتي فناوري و تحقيقاتي و اورژانس و پروژههاي بهداشتي و ورزشي روستايي پرداخت ميگردد، ممنوع است. هداياي نقدي كه براي مصارف خاص به وزارتخانهها، مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي با رعايت ماده (4) اين قانون اهدا ميشود بايد تنها به حساب بانكي مجاز كه توسط خزانهداري كل كشور براي دستگاههاي مذكور افتتاح شده يا ميشود واريز گردد. مصرف وجوه مذكور با رعايت هدفهاي اهدا كننده، برابر آييننامهاي خواهد بود كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي تهيه و به تصويب هيئت وزيران ميرسد. هدايايي كه به طور غير نقدي به وزارتخانهها و مؤسسات دولتي اهدا ميگردد مشمول مقررات اموال دولتي خواهد بود و شركتهاي دولتي اين گونه موارد را بايد طبق اصول حسابداري در دفاتر خود ثبت نمايند. هداياي اهدا شده به سازمان بهزيستي كشور و كميته امداد امام خميني (ره) هداياي خاص تلقي ميشود و چنانچه اهدا كننده هدف خود را اعلام نكند با نظر شوراي مشاركت مردمي با بهزيستي و كميته امداد امام خميني (ره) به مصرف خواهد رسيد.[2] ماده 72 – مصرف اعتبارات جاري و عمراني منظور در بودجه كل كشور تابع مقررات اين قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت ميباشد . تبصره 1- مصرف اعتبارات از محل درآمدهاي اختصاصي براساس بودجه هاي مصوب جز در مواردي كه در اين قانون براي براي آنها تعيين تكليف شده است تابع مقررات قانوني مربوط ميباشد و در صورتيكه دستگاههاي اجرائي ذيربط داراي مقررات قانوني خاص براي اين موضوع نباشد اعتبارات مذكور بر اساس قوانين و مقررات عمومي دولتي قابل مصرف خواهد بود . تبصره 2- مصرف درامدها و ساير منابع تأمين اعتبار شركتهاي دولتي بر اساس بودجه هاي مصوب جز در مواردي كه در اين قانون براي آنها تعيين تكليف شده است تابع مقررات قانوني مربوط ميباشد لكن اجراي طرحهاي عمراني شركتهاي مذكور از نظر مقررات مالي و معاملاتي تابع مفاد اين قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت خواهد بود . شركتها و سازمانهاي دولتي كه شمول مقررات عمومي به آنها مستلزم ذكر نام است نيز مشمول مفاد اين ماده خواهند بود . تبصره 3- در صورتيكه مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دواتي داراي مقررات قانوني خاصي براي مصرف اعتبارات خود باشند ميتوانند اعتبارات جاري را كه از محل اعتبارات منظور در قانون بودجه كل كشور در اختيار آنها گذارده ميشود جزء در موارديكه در اين قانون صراحتاً براي آن تعيين تكليف شده است طبق مقررات مربوط به خود به مصرف برسانند . در مواردي كه اعتبارات موضوع اين تبصره از محل اعتبارات نتظور در بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي بعنوان كمك در اختيار مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي گذارده ميشود ذيحساب دستگاه پرداخت كننده كمك وجوه پرداختي از اين بابت را با اخذ رسيد مؤسسه دريافت كننده به هزينه قطعي منظور خواهد نمود . تبصره 4- اعتبارات طرحهاي عمراني مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي تابع اين قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت ميباشد . تبصره 5 – حساب و اسناد هزينه مربوط به اعتبارات جاري و طرحهاي عمراني ( سرمايه گذاري ثابت ) مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي بايد قبل از تصويب مراجع قانوني ذيربط وسيله حسابرسان منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي رسيدگي شود و حساب سالانه آنها براي حسابرسي به ديوان محاسبات كشور تحويل گردد . تبصره 6- آئيننامه هاي مالي و معاملاتي مربوط به اعتبارات جاري آن دسته از مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي كه بموجب قانون از شمول مقررات عمومي مستثني شده و يا بشوند با رعايت قانون ديوان محاسبات كشور توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تنظيم و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . ماده 73 – نقصان و تفريط حاصل درابوابجمعي مأمورين وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي كه بموجب مقررات مجاز به اخذ و نگهداري وجه نقد و يا اوراقي كه در حكم وجه نقد است ميباشند نسبت به وجوه و يا اوراق مذكور با اعلام دستگاه اجرائي مربوط با رأي ديوان محاسبات كشور از محل اعتبار هزينه هاي پيش بيني نشده منظور در بودجه كل كشور تأمين ميشود . اين اقدام مانع تعقيب قانوني مسوولان امر نخواهد بود . تبصره – وجوهي كه بر اثر تعقيب مسوولان امر از اين بابت وصول خواهد شد به حساب درآمد عمومي منظور ميگردد . ماده 74 – نحوه انجام و حدود وظايف و مسووليتهاي نمايندگيهاي خزانه در استانها و چگونگي ارتباط آنها با خزانه داري كل و دستگاههاي اجرائي مستقر در شهرستانهاي تابعه هر استان بموجب آئيننامه اي كه با رعايت مفاد اين قانون بتصويب وزير امور اقتصادي و دارائي ميرسد معين خواهد شد . ماده 75 – مقررات مربوط به نحوه درخواست وجه براي هزينه هاي دستگاههاي اجرائي در مركز و شهرستانها و نيز مقررات مربوط به ابلاغ اعتبار و حواله هاي نقدي بموجب دستورالعملي خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به موقع اجراء گذارده خواهد شد . تبصره – حداكثر تا اول ارديبهشت ماه هر سال بايد بودجه عمراني مصوب آن سال و اعتبارات كليه دستگاهها و موافقتنامه ها به آنها ابلاغ و مقداري از اعتبارات طبق قانون به دستگاههاي مجري تخصيص داده شود . ماده 76- براي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ( باستثناء بانكها و شركتهاي بيمه و مؤسسات اعتباري ) و واحدهاي تابعه آنها در مركز و شهرستانها حسب مورد از طرف خزانه و يا نمايندگي خزانه در استانها در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و ساير بانكهاي دولتي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نمايندگي داشته باشند ، به تعداد مورد نياز حسابهاي بانكي براي پرداختهاي مربوط افتتاح خواهد شد . استفاده از حسابهاي مزبور در مورد وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي با امضاء مشترك ديحساب و يا مقام مجاز از طرف او و لااقل يكنفر ديگر از مقامات مسوول و مجاز دستگاه مربوط به معرفي خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان بعمل خواهد آمد و كليه پرداختهاي دستگاههاي نامبرده منحصراً از طريق حسابهاي مجاز خواهد بود . استفاده از حسابهاي بانكي شركتهاي دولتي با امضاء مشترك مقامات مذكور در اساسنامه آنها و ذيحساب شركت يا مقام مجاز از طرف او ممكن خواهد بود . تبصره – مؤسسات ونهادهاي عمومي غير دولتي موضوع ماده 5 اين قانون مادامي كه از محل درآمد عمومي وجهي دريافت ميدارند در مورد وجوه مذكور مشمول مقررات اين ماده خواهند بود و وجوه اعتباراتي كه در قانون بودجه كل كشور براي اين قبيل دستگاهها به تصويب ميرسد ، توسط خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان منحصراً از طريق حسابهاي بانكي مذكور قابل پرداخت ميباشد . ماده 77 – وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ميتوانند براي رفع احتياجات سال بعد در مواردي كه موضوعي جنبه فوري و فوتي دانسته و تأخير در انجام آن منجر به زيان و خسارت دولت كردد به پيشنهاد بالاترين مقام اجرائي دستگاه مربوط و تأييد سازمان برنامه وبودجه با موافقت وزارت امور اقتصادي و دارائي قراردادهاي لازم براي خريد كالا يا خدمات مورد نياز با رعايت مقررات منعقد نمايند مشروط بر اينكه مبلغ اينگونه قراردادها به تشخيص وزارت برنامه و بودجه در هر مورد حداكثر بيش از اعتبار مصوب ومشابه آن در آن سال و يا در صورت جديد بودن موضوع مجموعاً در مورد هر دستگاه اجرائي حداكثر بيش از ده درصد مجموع اعتبارات غير پرسنلي مصوب واحدمربوط نباشد . چنانچه در اجراي قراردد منعقده و بر اساس مقررات مربوط پرداخت وجوهي بعنوان پيش پرداخت ضرورت پيدا كند و يا قراردادهاي مزبور قبل از پايان سال مالي به مرحله تعهد برسد ، وزارت اموراقتصادي و دارائي ميتواند وجوه لازم را بعنوان پيش پرداخت ( از محل اعتبار خاصي كه در اجراي اين ماده در بودجه هر سال پيش بيني ميشود ) تأديه نمايد و در سال بعد پس از تصويب بودجه رأساً از اعتبارات دستگاه مربوط واريز نمايد . ماده 78 – در مورد مخارج مربوط به حوادث مهم و ناگهاني مملكتي از قبيل جنگ ، آتش سوزي ، زلزله ، سيل ، بيماريهاي همه گير و بيماريهاي مربوط به حوادث فوق ، حصر اقتصادي و همچنين موارد مشابه كه به فرمان رهبر يا شوراي رهبري بعنوان ضرورتهاي اسلامي و يا مملكتي اعلام گردد ، رعايت مقررات اين قانون الزامي نيست و تابع ( قانون نحوه هزينه كردن اعتباراتي كه بموجب قانون از شمول قانون محاسبات عمومي و ساير مقررات عمومي دولت مستثتي هستند ) ، ميباشد . گزارش امر بايد در اولين جلسه مجلس شوراي اسلامي توسط نخست وزير تقديم گردد . بخش 3- معاملات دولتي ماده 79 – معاملات وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي اعم از خريد و فروش و اجاره و استجاره و پيمانكاري و اجرت كار و غيره ( باستثناء مواردي كه مشمول مقررات استخدامي ميشود ) بايد برحسب مورد از طريق مناقصه يا مزايده انجام شود مگر در موارد زير : 1- در مورد معاملاتي كه طرف معامله وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي باشد . 2- در مورد معاملاتي كه انجام آنها به تشخيص و مسووليت بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها با نهادها و مؤسسات و شركتهاي مشروحه زير : الف – مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي و مؤسسات تابعه كه بيش از پنجاه درصد سهام و يا سرمايه و يا مالكيت آنها متعلق به مؤسسات و نهادهاي مذكور باشد . ب- شركتهاي تعاوني مصرف و توزيع كاركنان وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي كه بر اساس قوانين و مقررات ناظر بر شركتهاي تعاوني تشكيل و اداره ميشوند . ج – شركتها و مؤسسات تعاوني توليد و توزيع كه تحت نظارت مستقيم دولت تشكيل و اداره ميگردند . كه مقرون به صرفه و صلاح دولت باشد . 3- در مورد خريد اموال و خدمات و حقوقي كه به تشخيص و مسووليت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها منحصر بفرد بوده و داراي انواع مشابه نباشد . 4- درمورد خريد يا استيجاره اموال غير منقول كه به تشخيص و مسووليت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها با كسب نظر كارشناس رسمي دادگستري و يا كارشناس خبره و متعهد رشته مربوطه انجام خواهد شد . 5- در مورد خريد خدمات هنري با رعايت موازين اسلامي و صنايع مستظرفه و خدمات كارشناسي 6- در مورد خريد كالاهاي انحصاري دولتي و يا ساير كالاهائي كه داراي فروشنده انحصاري بوده و براي آنها از طرف دستگاههاي ذيربط دولتي نرخهاي معيني تعيين و اعلام شده باشد . 7- در مورد خريد كالاهاي مورد مصرف روزانه كه در محل از طرف دستگاههاي ذيربط دولتي و يا شهرداريها براي آنها نرخ ثابتي تعيين شده باشد . 8- درمورد كالاهاي ساخت كارخانه هاي داخلي و كرايه حمل ونقل بار از طريق زميني كه از طرف دستگاههاي دولتي ذيربط براي آنها نرخ تعيين شده باشد . 9- در مورد كرايه حمل ونقل هوائي – دريائي – هزينه مسافرت و نظائر آن در صورت وجود نرخ ثابت و مقطوع . 10 – در مورد تعمير ماشين آلات ثابت و متحرك به تشخيص و مسووليت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها . 11- در مورد خريد قطعات يدكي براي تعويض يا تكميل لوازم و تجهيزات ماشين آلات ثابت و متحرك موجود و همچنين ادوات و ابزار و وسايل اندازه گيري دقيق و لوازم آزمايشگاههاي علمي و فني و نظائر آن با تعيين بهاي مورد معامله حداقل وسيله يكنفر كارشناس خبره و متعهد رشته مربوط كه حسب مورد توسط وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها انتخاب خواهد شد ، پس از تأييد مقامات مذكور در اين رديف . 12 – در مورد معاملاتي كه به تشخيص هيأت وزيران به ملاحظه صرفه و صلاح دولت بايد مستور بماند . 13 – در مورد چاپ و صحافي كه بموجب آئيننامه خاصي كه بنا به پيشنهاد وزارت ارشاد اسلامي و تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي به تصويب هيأت وزيران ميرسد ، انجام خواهد شد . 14 – در مورد فروش كالاها و خدماتي كه مستقيماً توسط وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي توليد و ارائه ميشود و نرخ فروش آنها توسط مراجع قانوني مربوط تعيين ميگردد . تبصره – انجام معاملات موضوع رديفهاي 1 و2 اين ماده بدون رعايت تشريفات مناقصه و يا مزايده مشوط بر آن است كه دستگاه فروشنده ، مورد معامله را در اختيار داشته يا توليد كننده يا انجام دهنده آن باشد يا اينكه وظيفه تهيه و توزيع و فروش مورد معامله را بعهده داشته باشد . ماده 80 – معاملات دولتي به سه دسته جزئي ، متوسط و عمده بشرح زير تقسيم ميشود : الف – معاملات جزئي . معاملاتي است كه مبلغ آن از سيصد هزار ريال تجاوز نكند . ب- معاملات متوسط . معاملاتي است كه مبلغ آن از سيصد هزار ريال بيشتر باشد و از دو ميليون ريال تجاوز ننمايد . ج – معاملات عمده معاملاتي است كه مبلغ آن از دو ميليون ريال بيشتر باشد . تبصره 1- مبناي نصاب در خريد براي معاملات جزئي و متوسط مبلغ مورد معامله و در مورد معاملات عمده مبلغ برآورد است . تبصره 2- مبناي نصاب در فروش مبلغ ارزيابي كاردان خبره و متعهد رشته مربوط كه توسط دستگاه اجرائي ذيربط انتخاب ميشود خواهد بود . ماده 81 – مناقصه در معاملات بطريق زير انجام مي پذيرد : الف – در مورد معاملات جزئي به كمترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت كارپرداز . ب – در مورد معاملات متوط به كمترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت كارپرداز و مسوول واحد تداركاتي مربوط و تأييد وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها . ج – در مورد معاملات عمده با انتشار آگهي مناقصه عمومي و يا ارسال دعوتنامه ( مناقصه محدود ) به تشخيص وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي وو يا مقامات مجاز از طرف آنها . ماده 82 – مزايده در معاملات به طرق زير انجام مي پذيرد : الف – در مورد معاملات جزئي به بيشترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت مأمور فروش . ب – در مورد معاملات عمده با انتشار آگهي مزايده عمومي . ماده 83 – در مواردي كه انجام مناقصه يا مزايده بر اساس گزارش توجيهي دستگاه اجرائي مربوط به تشخيص يك هيأت سه نفره مركب از مقامات مذكور در ماده 84 اين قانون ميسر يا به مصلحت نباشد ، ميتوان معامله را به طريق ديگري انجام و در اين صورت هيأت مزبور با رعايت صرفه و صلاح دولت ترتيب انجام اينگونه معاملات را با رعايت ساير مقررات مربوط درهر مورد يا بطور كلي براي يك نوع كالا يا خدمات تعيين و اعلام خواهد نمود . ماده 84 – تركيب هيأت ترك مناقصه و مزايده موضوع ماده 83 اين قانون درمورد دستگاههاي اجرائي در مركز و استانها بشرح زير خواهد بود : الف – در مورد اعتبارات جاري و عمراني واحدهاي مركزي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و همچنين در مورد مؤسسات دولتي مستقر در خارج از مركز ، معاون مالي و اداراي و يا مقام مشابه وزارتخانه يا مؤسسه دولتي حسب مورد و ذيحساب مربوط و يكنفر ديگر از كاركنان خبره و متعهد دولت به انتخاب وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط . ب – در مورد اعتبارات جاري و عمراني غير استاني واحدهاي خارج از مركز وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ، استاندار يا نماينده او و بالاترين مقام دستگاه اجرائي در محل و عامل ذيحساب مربوطه در مركز استان . ج – در مورد اعتبارات جاري و عمراني دادگستري جمهوري اسلامي ايران و صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران و ديوان محاسبات كشور و ساير مؤسسات دولتي كه بصورت مستقل اداره ميشوند و تابع هيچ يك از وزارتخانه ها نميباشند بجاي نماينده شورايعالي قضائي و نماينده شوراي سرپرستي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و نماينده رئيس ديوان محاسبات كشور و نماينده بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط در هيأت موضوع اين ماده شركت خواهد نمود . د – در مورد اعتبارات جاري و عمراني استاني ، استاندار يا نماينده او و بالاترين مقام دستگاه اجرائي محلي ذيربط و ذيحساب مربوط . ه – در مورد عمليات جاري و طرحهاي عمراني شركتهاي دولتي ، مدير عامل و يا بالاترين مقام اجرائي و ذيحساب مربوط و يكنفر به انتخاب مجمع عمومي . و – در مورد مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي مادام كه از محل درآمد عمومي وجهي دريافت ميدارند در صورتي كه بموجب مقررات مربوط زير نظر شورا و يا ارگان مشابه اداره ميشوند ، ذيحساب و دو نفر به انتخاب شورا يا ارگان مربوط و در صورتيكه فاقد شورا يا ارگان مشابه ميباشند ، ذيحساب و دو نفر به انتخاب بالاترين مقام اجرائي مؤسسه يا نهاد مربوطه . ز – در مورد معاملات مربوط به نيروهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران در مركز ، فرمانده نيروي مربوط و يكنفر به انتخاب رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و در خارج از مركز به ترتيب نماينده فرمانده نيروي مربوط و عامل ذيحساب در محل و نماينده رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران . ح – در مورد معاملات وزارت دفاع به ترتيب مقرر در بند ( الف ) اين ماده و در مورد معاملات مربوط به ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ، ذيحساب مربوط و دو نفر به انتخاب رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران . ماده 85 – هيأت موضوع مواد 83 و 84 اين قانون كه در هر مورد بنا به دعوت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي و يا مقامات مجاز از طرف آنها تشكيل ميشود با حضور هر سه نفر اعضاء مربوط رسميت دارد و كليه اعضاء مكلف به حضور در جلسات هيأت و ابراز نظر خود نسبت به گزارش توجيهي دستگاه اجرائي مربوط در مورد تقاضاي ترك يا مناقصه يا مزايده و همچنين نحوه انجام معامله مورد نظر هستند لكن تصميمات هيأت با رأي اكثريت اعضاء معتبر خواهد بود . ماده 86 – در اجراي ماده 83 اين قانون در صورتيكه مبلغ معامله بيش از 20 ميليون ريال باشد انجام معامله پس از تصويب هيأت سه نفري موضوع ماده 84 اين قانون حسب مورد با تاييد مقامات زير مجاز خواهد بود : الف – در مورد واحدهاي مركزي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ، وزير مربوطه . ب – در مورد دستگاههاي اجرائي محلي تابع نظام بودجه استاني و ساير واحدهاي تابعه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي در خارج از مركز و همچنين در مورد مؤسسات دولتي مستقر در خارج از مركز ، استاندار استان مربوط . ج – در مورد معاملات مربوط به نيروهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران و ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ، رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و در مورد معاملات مربوط به وزارت دفاع ، وزير دفاع . د- در مورد معاملات مربوط به دادگستري جمهوري اسلامي ايران ، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و ديوان محاسبات كشور و ساير مؤسسات دولتي كه بصورت مستقل اداره ميشوند و تابع هيچ يك از وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي نيستند به ترتيب شوراي عالي قضائي ، شوراي سرپرستي رئيس ديوان محاسبات كشور و بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط . ه – در مورد معاملات مربوط به مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي در صورتي كه بموجب مقررات مربوط زير نظر شورا و يا ارگان مشابه اداره ميشوند ، شورا و يا ركن مربوط و در صورتي كه فاقد شورا و يا ارگان مشابه ميباشند ، بالاترين مقام اجرائي مؤسسه يا نهاد مربوط . ماده 87 – در اجراي ماده 83 در صورتي كه مبلغ معامله بيش از دويست ميليون ريال باشد انجام معامله پس از تصويب هيأت سه نفري موضوع ماده 84 موكول به پيشنهاد مقامات و مراجع مذكور در بند هاي ذيل ماده 86 و تأييد شوراي اقتصاد خواهد بود . ماده 88- در مواردي كه رعايت برخي از مقررات اين قانون و آئيننامه معاملات دولتي در مورد معاملات مربوط به كالاها و خدماتي كه در محل مورد نياز واحدهاي خارج از كشور وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي واقع ميشود به تشخيص و مسووليت سفير دولت جمهوري اسلامي ايران در كشور مربوط و يا بالاترين مقام سياسي كه در غياب سفير عهده دار انجام وظايف او ميباشد ، مقدور نباشد ، معامله به ترتيبي كه توسط سفير و يا مقام مذكور با رعايت صرفه و صلاح دولت در هر مورد يا بطور كلي براي يك نوع كالا يا خدمات تعيين ميشود انجام خواهد شد . ماده 89 – نحوه انجام معاملات و تشريفات مناقصه و مزايده وساير مقررات اجرائي مواد 79 الي 88 اين قانون بموجب قانوني خواهد بود كه به تصوب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد . فصل سوم- نظارت مالي ماده 90 – اعمال نظارت مالي بر مخارج وزرتخانه ها و مؤسسات و شركتهاي دولتي از نظر انطباق پرداختها با مقررات اين قانون و ساير قوانين ومقررات راجع به هر نوع خرج ، بعهده امور اقتصادي و دارائي است . تبصره – نظارت عملاتي دولت بر اجراي فعاليتها و طرحهاي عمراني كه هزينه آنها از محل اعتبارات جاري و عمراني در قانون بودجه كل كشور تآمين ميشود ، بمنظور ارزشيابي و از نظر مطابقت عمليات و نتايج حاصله با هدفها و سياستهاي تعيين شده در قوانين برنامه عمراني و قوانين بودجه كل كشور و مقايسه پيشرفت كار با جدولهاي زمانبندي به ترتيبي كه در قانون برنامه و بودجه كشور مقرر شده و يا خواهد شد كماكان بعهده برنامه و بودجه ميباشد . ماده 91 – در صورتي كه ذيحساب انجام خرجي را بر خلاف قانون و مقررات تشخيص دهد ، مراتب را با ذكر مستند قانوني مربوط كتبا ً به مقام صادر كننده دستور خرج اعلام مي كند . مقام صادر كننده دستور پس از وصول گزارش ذيحساب چنانچه دستور خود را منطبق با قوانين و مقررات تشخيص داده و مسووليت قانوني بودن دستور خود را كتباً با ذكر مستند قانوني به عهده بگيرد و مراتب را به ذيحساب اعلام نمايد . ذيحساب مكلف است وجه سند هزينه مربوط را پس از ضميمه نمودن دستور كتبي متضمن قبول مسووليت مذكور پرداخت و مراتب را با ذكر مستندات قانوني مربوط به وزارت امور لقتصادي و دارائي و رونوشت آنرا با ذكر مستندات قانوني مربوط به وزارت امور اقتصادي و دارائي و رونوشت آنرا جهت اطلاع به ديوان محاسبات كشور گزارش نمايد . وزارت امور اقتصادي و دارائي در صورتي كه مورد را خلاف تشخيص داد مراتب را براي اقدامات قانوني لازم به ديوان محاسبات كشور اعلام خواهد داد . ماده 92 – در مواردي كه بر اثر تعهد زائد بر اعتبار يا عدم رعايت مقررات اين قانون خدمتي انجام شود يا مالي به تصويب دولت درآيد ، دستگاه اجرايي ذيربط مكلف به رد معامله مربوطه ميباشد . و در صورتي كه رد عين آن ميسر نبوده و يا فروشنده از قبول امتناع داشته باشد و همچنين در مورد خدمات انجام شده مكلف به قبول و وجه مورد معامله در حدود اعتبارات موجود يا اعتبارات سال بعد دستگاه اجرايي مربوط قابل پرداخت است و اقدامات فوق مانع تعقيب قانوني متخلف نخواهد بود . ماده 93 – در صورتيكه بر اساس گواهي خلاف واقع ذيحساب نسبت به تأمين اعتبار و يا اقدام يا دستور وزير يا رئيس مؤسسه دولتي يا مقامات مجاز از طرف آنها زائد بر اعتبار مصوب و يا بر خلاف قانون وجهي پرداخت يا تعهدي عليه دولت امضاء شود هر يك از اين تخلفات در حكم تصرف غير قانوني در وجوه و اموال دولتي محسوب خواهد شد . ماده 94 – وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است با رعايت قوانين و مقررات نسبت به ايجاد وحدت رويه در مورد اعمال نظارت قبل از خرج اقدام نمايد . فصل چهارم – تنظيم حساب و تفريغ بودجه ماده 95 – كليه ذيحسابان وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي مكلفند نسخه اول صورتحساب دريافت و پرداخت هر ماه را همراه با اصل اسناد و مدارك مربوط منتهي تا آخر ماه بعد و حساب نهائي هر سال را حداكثر تا پايان خردادماه سال بعد به ترتيبي كه در اجراي ماده 39 قانون ديوان محاسبات كشور مقرر ميشود به ديوان مذكور تحويل و نسخه دوم صورتحسابهاي مذكور را بدون ضميمه كردن اسناد و مدارك به نحوي كه وزارت امور اقتصادي و دارائي معين مي كند به وزارت نامبرده ارسال نمايند تبصره 1- صورتحسابهاي فوق بايد به امضاء بالاترين مقام دستگاه اجرائي مربوط و يا مقام مجاز از طرف او و ذيحساب و گواهي نماينده ديوان محاسبات كشور رسيده باشد. تبصره 2 – مواعد تنظيم و ارسال صورتحسابهاي موضوع اين ماده توسط ديوان محاسبات كشور با هماهنگي وزارت امور اقتصادي و دارائي قابل تغيير ميباشد . تبصره 3- نحوه حسابرسي يا رسيدگي ديوان محاسبات كشور معين خواهد شد . ماده 96 – دستگاههاي اجرائي مكلفند به ترتيبي كه هيأت وزيران معين خواهد نمود حداكثر ظرف مدت شش ماه پس از پايان هر سال مالي گزارش عمليات انجام شده طي آن سال را بر اساس اهداف پيش بيني شده در بودجه مصوب به ديوان محاسبات كشور و وزارت برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال دارند . ماده 97- در مواقعي كه سمت ذيحساب تغيير كند و يا به هر عنوان سمت ذيحسابي از وي سلب شود ذيحسابان قبلي و بعدي مكلفند حداكثر ظرف يكماه از تاريخ اشتغال ذيحساب جديد بر اساس دستور العملي كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه ميشود سوابق ذيحسابي را با تنظيم صورت مجلس ، تحويل و تحول نمايند . اين صورت مجلس بايد به امضاء تحويل دهنده و تحويل گيرنده رسيده و نسخه اول آن به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال گردد . تبصره – در موارديكه ذيحساب از تحويل ابوابجمعي خود استنكاف نمايد يا به هر علتي شركت او در امر تحويل و تحول ميسر نباشد ، ابوابجمعي وي با حضور نماينده ديوان محاسبات كشور و نماينده وزارت امور اقتصادي و دارائي با تنظيم صورت مجلس به ذيحساب جديد تحويل خواهد شد . ماده 98 – شركتهاي دولتي مكلفند ترازنامه و حساب سود وزيان خود را بلافاصله پس از تصويب مجمع عمومي مربوط براي درج در صورتحساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال نمايند . ماده 99- شركتهاي دولتي مكلفند صورت حساب دريافت و پرداخت طرحهاي عمراني (اعتبارات سرمايه گذاري ثابت ) خود را طبق دستور العملي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تنظيم خواهد شد تهيه و پس از تصويب مجمع عمومي مربوط بلافاصله جهت درج در صورتحساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال نمايند . مؤسسات انتفاعي وابسته به دولت موضوع ماده 130 اين قانون نيز مشمول حكم اين ماده ميباشند . ماده 100 – كليه مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي موضوع ماده 5 اين قانون مكلفند صورتحساب دريافت و پرداخت سالانه خود اعم از اعتبارات جاري و يا طرحهاي عمراني ( اعتبارات سرمايه گذاري ثابت ) را مطابق دستور العملي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ خواهد شد تنظيم و پس از تصويب مراجع ذيربط حداكثر تا پايان شهريور ماه سال بعد جهت درج در صورت حساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال دارند . تبصره – نهادها و مؤسسات مشمول اين ماده پس از به تصويب رسيدن آئيننامه مالي مربوط در اجراي تبصره 6 ماده 72 اين قانون در مورد تنظيم و ارسال صورت حسابهاي فوق در موعد و به ترتيب مقرر در آئيننامه مذكور عمل خواهند كرد . ماده 101 – خزانه مكلف است صورتحساب دريافتها و پرداختهاي ماهانه حسابهاي درآمد متمركز در خزانه را به تفكيك انواع حسابها حداكثر ظرف مدت دو ماه تهيه و به ديوان محاسبات كشور تحويل نمايد . طبقه بندي انواع حسابهاي مذكور در اين ماده با در نظر گرفتن طبقه بندي درآمدها و اعتبارات درقانون بودجه كل كشور توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين و اعلام خواهد شد . ماده 102 – پيش پرداختها در سالي كه به مرحله تعهد ميرسد و علي الحسابها در سالي كه تصفيه ميشود به حساب قطعي همان سال محسوب و در صورت حساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور جمعاُ و خرجاُ منظور ميشود . ماده 103 – وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است صورتحساب عملكرد هر سال مالي را حداكثرتا پايان آذر ماه سال بعد طبق تقسيمات و عناوين درآمد و ساير منابع تأمين اعتبار و اعتبارات مندرج در قانون بودجه سال مربوط تهيه و همراه با صورت گردش نقدي خزانه حاوي اطلاعات زير : الف – صورتحساب در يافتهاي خزانه شامل : 1- موجودي اول سال خزانه 2- درآمدهاي اول سال خزانه 3- ساير منابع تأمين اعتبار 4- واريز پيش پرداختهاي سالهاي قبل ب- صورتحساب پرداختهاي خزانه شامل : 1- پرداختي از محل اعتبارات و ساير منابع تأمين اعتبار منظور در قانون بودجه سال مربوط . 2- پيش پرداختها . 3- پيش پرداختهاي سالهاي قبل كه به پاي اعتبارات مصوب سال مالي منظور شده است . 4- موجودي آخر سال . بطور همزمان يك نسخه به ديوان محاسبات كشور و يك نسخه به هيأت وزيران تسليم نمايد . ماده 104 – ديوان محاسبات كشور مكلف است ( مطابق اصل 55 قانون اساسي ) با بررسي حسابها و اسناد و مدارك و تطبيق با صورت حساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور نسبت به تهيه تفريغ بودجه سالانه اقدام و هر سال گزارش تفريغ بودجه سال قبل را به انضمام نظرات خود به مجلس شوراي اسلامي تسليم و هر نوع تخلف از مقررات اين قانون را رسيدگي وبه هيأتهاي مستشاري ارجاع نمايد . ماده 105 – ذيحسابان و ساير مأموران مالي در اجراي تكاليف و مسووليتهائي كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي به آنها محول ميشود ، موظفند به تكاليف و مسووليتهاي محوله عمل نمايند و كليه مسوولان دستگاههاي اجرائي و كاركنان ذيحسابيها مكلف به همكاري و تشريك مساعي در اين مورد خواهند بود . متخلفين با اعلام وزارت امور اقتصادي و دارائي و يا دادستان ديوان محاسبات كشور بموجب رأي هيأتهاي مستشاري ديوان مزبور حسب كورد به مجازاتهاي زير محكوم خواهند شد : 1- اخطار كتبي بدون درج در پرونده استخدامي . 2- توبيخ كتبي بدون درج در پرونده استخدامي . 3- كسر حقوق و مزايا تا حداكثر يك سوم از يكماه تا سه ماه . 4- انفصال موقت از سه ماه تا يكسال . فصل – پنجم اموال دولتي ماده 106 – مسووليت حفظ و حراست و نگهداري حساب اموال منقول دولتي در اختيار وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي با وزارتخانه ها يا مؤسسه دولتي لستفاده كننده و نظارت و تمركز حساب اموال مزبور با وزارت امور اقتصادي و دارائي مي باشد . در اجراي اين ماده وزارت امور اقتصادي و دارائي مجاز است در مواردي كه لازم تشخيص دهد به حساب و موجودي اموال وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي به طريق مقتضي رسيدگي نمايد و دستگاههاي مزبور مكلف به همكاري و ايجاد تسهيلات لازم در اين زمينه خواهند بود و در هر حال رسيدگي و نظارت وزارت امور اقتصادي و دارائي رافع مسووليت دستگاههاي دولتي مربوط نخواهد بود . تبصره – اسلحه و مهمات و ساير تجهيزات نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعم از نظامي و انتظامي از لحاظ رسيدگي و نظارت وزارت امور اقتصادي و دارائي از شمول حكم اين ماده مستثني است و تابع مقررات مربوط به خود ميباشد . فهرست ساير تجهيزات موضوع اين تبصره به پيشنهاد وزيران دفاع و سپاه و تصويب شورايعالي تعيين خواهد شد . ماده 107 – انتقال بلاعوض اموال منقول دولت از يك وزارتخانه يا مؤسسه دولتي به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ديگر در صورتي امكان پذير خواهد بود كه علاوه بر موافقت وزارتخانه يا مؤسسه اي كه مال را در اختيار دارد موافقت وزارت امور اقتصادي و دارائي قبلا تحصيل شده باشد . ماده 108 – انتقال بلاعوض اموال منقول وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي به شركتهاي دولتي كه صد در صد سهام آنها متعلق به دولت باشد بنا به تقاضاي شركت دولتي ذيربط و موافقت وزير يا بالاترين مقام اجرائي وزارتخانه يا مؤسسه دولتي انتقال دهنده مال با تأييد قبلي وزارت امور اقتصادي و دارائي مجاز مي باشد . در صورتيكه ارزش اموال منقولي كه در اجراي اين ماده در هر سال به شركت دولتي منتقل ميشود براساس ارزيابي كارشناس منتخب شركت جمعاً بيش از يك ميليون ريال در پايان هر سال بايد سرمايه معادل مبلغ ارزيابي شده افزايش يابد و در هر حال شركت انتقال گيرنده مكلف است ارزش مال منتقل شده را به حسابهاي مربوط منظور نمايد . ماده 109 – انتقال بلاعوض اموال منقول شركتهاي دولتي كه صد در صد سهام آنها متعلق به دولت ميباشد به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي بنا به تقاضاي وزير يا رئيس مؤسسه دولتي مربوط و موافقت مجمع عمومي شركت و اطلاع قبلي وزارت امور اقتصادي و دارائي مشروط بر آنكه ارزش دفتري ( قيمت تمام شده منهاي تجمع ذخيره استهلاك ) اموالي كه در اجراي اين ماده انتقال داده ميشود جمعاُ از 50 % سرمايه پرداخت شده شركت تجاوز نكند ، مجاز ميباشد . شركت انتقال دهنده مال مكلف است در صورتي كه ارزش دفتري اموال منقول شركت كه در اجراي اين ماده به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي منتقل ميشود تا يك ميليون ريال باشد معادل مبلغ مزبور به حساب هزينه همان سال منظور و در صورت تجاوز اين مبلغ از يك ميليون ريال معادل ارزش دفتري اموال منتقل شده سرمايه شركت را كاهش دهد . ماده 110 – وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ميتوانند اموال منقول خود را بطور اماني در اختيار ساير وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ومؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي قرار دهند . در اين صورت وزارتخانه ها و مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي تحويل گيرنده بدون اينكه حق تصرفات مالكانه نسبت به اموال اماني مذكور داشته باشند مسوول حفظ و حراست و نگهداري حساب اين اموال خواهند بود و بايد فهرست اموال مزبور را به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال و عين اموال را پس از رفع نياز به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي ذيربط اعاده و مراتب را به وزارت امور اقتصادي و دارائي اطلاع دهند . ماده 111- منظور از اموال منقول مذكور در فصل پنجم اين قانون اموال منقول غير مصرفي است که ترتيب نگهداري حساب نقل و انتقال اموال منقول مصرفي و در حكم مصرفي در ائين نامه موضوع ماده 122 اين قانون تعيين خواهد گرديد . ماده 112- فروش اموال منقول وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي كه اسقاط شده و يا مازاد بر نياز تشخيص داده شود و مورد نياز ساير وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي نباشد ، با اطلاع قبلي وزارت امور اقتصادي و دارائي و اجازه بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط با رعايت مقررات مربوط به معاملات دولتي مجاز ميباشد . وجوه حاصل از فروش اين قبيل اموال بايد به حساب درآمد عمومي واريز شود . تبصره – اموال منقولي كه فروش آنها بموجب قانون ممنوع مي باشد ، از شمول اين ماده مستثني مي باشد . ماده 113- كليه اموال و دارائيهاي منقول و غير منقولي كه از محل اعتبارات طرحهاي عمراني ( سرمايه گذاري ثابت ) براي اجراي طرحهاي مزبور خريداري و يا بر اثر اجراي اين طرحها ايجاد و يا تملك ميشود اعم از اينكه دستگاه اجرائي طرح ، وزارتخانه يا مؤسسه دولتي يا شركت دولتي و يا مؤسسه و نهاد عمومي غير دولتي باشد تا زماني كه اجراي طرحهاي مربوط خاتمه نيافته است متعلق به دولت است و حفظ و حراست آنها با دستگاههاي اجرائي ذيربط مي باشد و در صورتيكه از اموال مذكور براي ادامه عمليات طرح رفع نياز شود واگذاري عين و يا حق استفاده از آنها به ساير دستگاههاي دولتي و همچنين فروش آنها تابع مقررات فصل پنجم اين قانون خواهد بود و وجوه خاصل از فروش بايد به حساب درآمد عمومي كشور واريز گردد . تبصره 1- اموال منقول و غير منقول موضوع اين ماده پس از خاتمه اجراي طرحهاي مربوط در مورد طرحهائي كه توسط وزاتخانه ها و مؤسسات دولتي اجراء ميشود كماكان متعلق به دولت خواهد بود و در مورد طرحهائي كه مجري آنها شركتهاي دولتي يا نهادها و مؤسسات عمومي غير دولتي هستند به حساب اموال و دارائي هاي دستگاه بهره برداري طرح منظور خواهد شد . تبصره 2- درآمدهاي ناشي از بهره برداري از اين نوع اموال و دارائيها در مورد طرحهاي عمراني كه توسط وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي اجراء ميشود قبل و بعد از خاتمه اجراي طرح به حساب درآمد عمومي كشور و در مورد طرحهاي مورد اجراي شركتهاي دولتي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي در صورتيكه هزينه بهره برداري از منابع شركت و يا منابع داخلي مؤسسه و نهاد عمومي غير دولتي مربوط تأمين شود به حساب درآمد دستگاه مسوول بهره برداري طرح و در غير اين صورت به حساب درآمد عمومي كشور منظور خواهد گرديد . ماده 114 – كليه اموال غير منقول وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي متعلق به دولت است و حفظ و حراست آنها با وزارتخانه يا مؤسسه دولتي است كه مال را در اختيار دارد . وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ميتوانند با تصويب هيأت وزيران حق استفاده از اموال مزبور را كه در اختيار دارند به يكديگر واگذار كنند . ماده 115 – فروش اموال غير منقول وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي كه مازاد بر نياز تشخيص داده شود باستثناء اموال غير منقول مشروحه زير : 1- اموال غير منقولي كه از نفايس ملي باشد . 2- تأسيسات و استحكامات نظامي و كارخانجات اسلحه و مهمات سازي . 3- آثار و بناهاي تاريخي . 4- اموال غير منقول كه در رابطه با مصالح و منافع ملي در تصرف دولت باشد كه فروش آنها ممنوع ميباشد بنا به پيشنهاد وزير مربوط با تصويب هيأت وزيران و با رعايت ساير مقررات مربوط مجاز مي باشد وجوه حاصل از فروش اين قبيل اموال بايد به حساب درآمد عمومي كشور واريز شود . تبصره 1- در مورد مؤسسات دولتي كه زير نظر هيچيك از وزارتخانه ها نيستند و بطور مستقل اداره ميشوند پيشنهاد فروش اموال غير منقول مربوط در اجراي اين ماده از طرف بالاترين مقام اجرائي مؤسسات مذكور بعمل خواهد آمد . تبصره 2- فروش اموال غير منقول شركتهاي دولتي بجز اموال غير منقول مستثني شده در اين ماده با تصويب مجمع عمومي آنها مجاز ميباشد . ماده 116 – وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است اموال غير منقولي را كه در قبال مطالبات دولت و يا در اجراي قوانين و مقررات خاص و يا احكام دادگاهها به تملك دولت درآمده و يا درآيد چنانچه از مستثنيات موضوع ماده 115 اين قانون نباشد با رعايت مقررات مربوط به فروش رسانيده و حاصل فروش را به درامد عمومي كشور واريز نمايد . تبصره – مادام كه اموال موضوع اين ماده بفروش نرسيده نگهداري و اداره و بهره برداري از آن بعهده وزارت امور اقتصادي و دارائي ميباشد . ماده 117 – اموال غير منقول وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي به پيشنهاد وزير يا رئيس مؤسسه مربوط و با تصويب هيأت وزيران قابل انتقال به شركتهائي كه صد در صد سهام آنها متعلق به دولت است مي باشد اموال مزبور توسط كارشناس يا كارشناسان منتخب مجمع عمومي شركت به قيمت روز ارزيابي و پس از تأييد مجمع عمومي شركت معادل قيمت مذكور افزايش مي يابد . ماده 118- اموال غير منقول متعلق به شركتهاي دولتي كه صد در صد سرمايه و سهام آنها متعلق به دولت است با تصويب هيأت وزيران قابل انتقال به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي ميباشد ، مشروط بر اينكه قيمت دفتري اينگونه اموال انتقالي ، مجموعاً از پنجاه درصد سرمايه پرداخت شده شركت تجاوز ننمايد . معادل قيمت دفتري اموال مزبور از سرمايه شركت كسر مي شود . ماده 119 – اموال غير منقول متعلق به شركتهائي كه صد در صد سهام آنها متعلق به دولت است با تصويب مجامع عمومي آنها قابل انتقال به يكديگر ميباشد . بهاي اينگونه اموال با توافق مجامع عمومي مربوط تعيين و معادل آن از سرمايه شركت انتقال دهنده كسر و به سرمايه شركت انتقال گيرنده افزوده ميگردد . ماده 120 – وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي مي توانند پس از تصويب هيأت وزيران حق استفاده از اموال غير منقول دولتي مازاد بر احتياج خود را بطور موقت به مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي واگذار نمايد . در اين صورت مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي انتقال گيرنده بدون اينكه حق تصرف مالكانه داشته باشند مسوول حفظ و حراست اموال مذكور بوده و بايد پس از رفع نياز عين مال به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ذيربط اعاده و مراتب را به وزارت امور اقتصادي و دارائي اطلاع دهند . ماده 121- نقل وانتقال اموال و غير منقول شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي تابع مقررات اين فصل نبوده و تابع آئين نامه خاص خود خواهد بود . ماده 122 – آئين نامه مربوط به نحوه اجراي فصل پنجم اين قانون و چگونگي رسيدگي و نظارت و تمركز حساب اموال منقول و غير منقول دولت از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و بتصويب هيأت وزيران خواهد رسيد . فصل ششم – مقررات متفرقه ماده 123- سهام و اسناد مالكيت اموال غير منقول و تضمين نامه ها و ساير اوراق بهادار متعلق به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و همچنين سهام متعلق به دولت در شركتها بايد به ترتيب و در محل يا محل هائي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين مي شود نگهداري شود . خزانه داري كل كشور مكلف است بر نگهداري صحيح سهام و اسناد و اوراق مذكور نظارت نمايد سهام و تضمين نامه ها و ساير اوراق بهادار مشمول اين ماده به موجب دستورالعمل اجرائي مربوط كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ خواهد گرديد معين ميشود . ماده 124- حسابهاي خزانه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا شعب ساير بانكهاي دولتي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نمايندگي داشته باشند به درخواست خزانه دار كل كشور و يا مقام مجاز از طرف او افتتاح و يا مسدود ميگردد و استفاده از حسابهاي مزبور با حداقل امضاء مشترك دو نفر از مقامات خزانه داري كل كه كارمند رسمي دولت باشند به معرفي خزانه دار كل كشور و در غياب او مقامي كه طبق حكم وزير امور اقتصادي و دارائي موقتاً عهده دار وظايف او مي باشد خواهد بود كليه مكاتباتي كه موجب نقل و انتقال موجودي حسابهاي خزانه گردد بايد حداقل با دو امضاء مقامات مجاز مذكور در اين ماده صادر شود . ماده 125- خزانه مجاز است براي رفع احتياجات خود از موجودي حسابهاي اختصاصي از جمله حساب تمركز درآمد شركتهاي دولتي و سپرده موقتاً استفاده نمايد مشروط بر اينكه بلافاصله پس از درخواست سازمان ذيربط وجوه استفاده شده را مسترد دارد . ماده 126- حقوقي كه بر اثر تخلف از شرايط مندرج در قراردادها براي دولت ايجاد ميشود جز در مورد احكام قطعي محاكم دادگستري كه لازم الاجراء خواهد بود كلا يا بعضاً قابل بخشودن نيست . ماده 127 – كليه لوايح كه جنبه مالي دارد بايد علاوه بر امضاي نخست وزير و وزير مسوول امضاي وزير امور اقتصادي و دارائي را نيز داشته باشد . كليه تصويبنامه هاي پيشنهادي دستگاههاي اجرائي كه جنبه مالي دارد در صورتي قابل طرح در هيأت وزيران است كه قبلا به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال و نظر وزارت مزبور كسب شده باشد . ماده 128 – نمونه اسنادي كه براي پرداخت هزينه هاي مورد قبول واقع ميشود و همچنين مدارك و دفاتر و روش نگهداري حساب با موافقت وزارت دارائي و تأييد ديوان محاسبات كشور تعيين ميشود و دستورالعمل هاي اجرائي اين قانون از طرف وزارت مزبور ابلاغ خواهد شد . ماده 129 – در مورد دريافت درآمد و پرداخت درآمد و پرداخت هزينه كسور ريال دريافت و پرداخت نميشود . ماده 130 – از تاريخ تصويب اين قانون ايجاد يا تشكيل سازمان دولتي با توجه به مواد 2 و3 و4 اين قانون منحصراً بصورت وزارتخانه يا مؤسسه دولتي يا شركت دولتي مجاز خواهد بود . كليه مؤسسات انتفاعي و بازرگاني وابسته به دولت و ساير دستگاههاي دولتي كه به صورتي غير از وزارتخانه يا مؤسسه دولتي يا شركت دولتي ايجاد شده و اداره ميشوند مكلفند حداكثر ظرف مدت يكسال از تاريخ اجراي اين قانون با رعايت مقررات مربوط وضع خود را با يكي از سه وضع حقوقي فوق تطبيق دهند والا با انقضاء اين فرصت مؤسسه دولتي وحسوب و تابع مقررات اين قانون در مورد مؤسسات دولتي خواهند بود . تبصره – نهادها و مؤسساتي كه در جريان تحقق انقلاب اسلامي و يا پس از آن بنا به ضرورتهاي انقلاب اسلامي بوجود آمده اند و تمام يا قسمتي از اعتبارات مورد نياز خود را از محل اعتبارات منظور در قانون بودجه كل كشور مستقيماً از خزانه دريافت مي نمايند ، در صورتيكه وضعيت حقوقي آنها بموجب قانون معين نشده باشد ، مكلفند ظرف مدت مذكور در اين ماده وضع حقوقي خود را با يكي از مواد 2 ، 3 ، 4 و 5 اين قانون تطبيق دهند . ماده 131- در مواردي كه بايد وجوهي طبق مقررات بعنوان حق تمبر و يا از طريق الصاق و ابطال تمبر وصول شود وزارت امور اقتصادي و دارائي ميتواند روشهاي مناسب ديگري را براي وصول اينگونه درآمدها تعيين نمايد . موارد و نحوه عمل و روش هاي جايگزيني بموجب آئين نامه اي خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصاد و دارائ تهيه خواهد شد . ماده 132 – مجامع عمومي شركتهاي دولتي مكلفند ظرف شش ماه پس از پايان سال مالي ترازنامه و حساب سود وزيان ( شامل عمليات جاري و طرحهاي عمراني ) شركت را رسدگي و تصويب نماند . تبصره 1- ترازنامه و حساب سود وزان ( شامل عملات جار و طرحها عمران ) در صورت قابل طرح و تصوب در مجمع عموم خواهد بود كه از طرف حسابرس منتخب وزارت امور اقتصاد و دارائي مورد رسيدگي قرار گرفته و گزارش حسابرسي را همراه داشته باشد . تبصره 2- هيأت مديره و يا هيأت عامل حسب مورد در شركت هاي دولتي مكلف است پس از پايان سال مالي حداكثر تا پايان حردادماه ترازنامه و حساب سود وزيان و ضمائم مربوط ر جهت رسيدگي به حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي تسليم نمايد . حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است پس از وصول ترازنامه و حساب سود وزيان وضمائم مربوط حداكثر ظرف مدت دو ماه رسيدگيهاي لازم را انجام داده و گزارش حسابرسي را به مقامات و مراجع ذيربط تسليم نمايد . تبصره 3- موعد مقرر براي تسليم ترازنامه و حساب سود وزيان و ضمائم مربوط از طرف هيأت مديره و يا هيأت عامل به حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي حداكثر تا دو ماه ومهلت رسيدگي حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي حداكثر تا سه ماه با ارائه دلائل قابل توجيهي كه به تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي برسد قابل تمديد است . ماده 133- در صورتيكه پس از تشكيل مجامع عمومي ترازنامه و حساب سود وزيان شركتهاي دولتي به دلائل موجهي قابل تصويب نباشد ، مجامع عمومي مكلفند هيأت عامل شركت را حسب مورد موظف نمايند در مهلتي كه تعيين ميشود نسبت به رفع ايرادات و اشكالات اقدام نمايند و مجدداً ترتيب مجمع عمومي را براي تصويب ترازنامه و حساب سود وزيان بدهند ، در هر حال ترازنامه و حساب سود وزيان هر سال مالي شركت هاي دولتي بايد حداكثر تا ثايان آذر ماه سال بعد بتصويب مجامع عمومي آنها رسيده باشد . تبصره – تصويب تراز نامه و حساب سود وزيان شركتهاي دولتي از طرف مجامع عمومي مربوط مانع از تعقيب قانوني تخلفات احتمالي مسوولان امر در رابطه با عملكرد شركت نخواهد بود . ماده 134- انحلال شركتهاي دولتي منحصراً با اجازه قانون مجاز ميباشد مگر آنكه در اساسنامه هاي مربوط ترتيبات ديگري مقرر باشد . ماده 135 – شركتهاي دولتي مكلفند هر سال معادل ده درصد سود ويژه شركت را كه بمنظور افزايش بنيه مالي شركت دولتي بعنوان اندوخته قانوني موضوع نمايند تا وقتي كه اندوخته مزبور معادل سرمايه ثبت شده شركت بشود . تبصره – افزايش سرمايه شركت از محل اندوخته قانوني مجاز نمي باشد . ماده 136- سود وزيان حاصل از تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي شركتهاي دولتي درآمد يا هزينه تلقي نمي گردد . مابه التفاوت حاصل از تسعير دارائيها و بدهيهاي مذكور بايد در حساب « ذخيره تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي » منظور شود . در صورتيكه در پايان سال مالي مانده حساب ذخيره مزبور بدهكار باشد اين مبلغ به حساب سود وزيان همان سال منظور خواهد شد . تبصره – در صورتيكه مانده حساب ذخيره تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي در پايان سال مالي از مبلغ سرمايه ثبت شده شركت تجاوز نمايد مبلغ مازاد پس از طي مراحل قانوني قابل انتقال به حساب سرمايه شركت مي باشد . ماده 137 – وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي مكلفند كليه اطلاعات مالي مورد درخواست وزارت امور اقتصادي و دارائي را كه در اجراي اين قانون براي انجام وظايف خود لازم بداند مستقيماً در اختيار وزارتخانه مذكور قرار دهند . ماده 138 – صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران با رعايت قانون اداره صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران مصوب 8/ 10/ 1359 مجلس شوراي اسلامي از نظر شمول اين قانون در حكم شركت دولتي محسوب ميگردد . ماده 139- وزارت اور اقتصادي و دارائي مكلف است به منظور فراهم آوردن موجبات نظارت مالي فراگير بر هزينه هاي دستگاههاي دلتي و نيز تجهيز كادر مالياتي و حسابرسي طبق اساسنامه اي كه به پيشنهاد وزارت مذكور به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد ، نسبت به تأسيس آموزشگاه 65 قانون بودجه سال 1360 تأمين ميشود . ماده 140 – اين قانون از تاريخ تصويب بمورد اجراء گذلرده ميشود و از تاريخ مذكور قانون محاسبات عمومي مصوب 15/10/1349 و اصلاحات بعدي آن و كليه قوانين و مقررات عمومي در مواردي كه با اين قانون مغايرت دارد ملغي است . تبصره – آئين نامه هاي اجرائي قانون محاسبات عمومي مصوب 15/10/1349 تا زمانيكه آئين نامه هاي اجرائي اين قانون تصويب و ابلاغ نشده است جز در مواردي كه با متن اين قانون مغايرت دارد به قوت خود باقي است . انون فوق مشتمل بر 140 ماده و 67 تبصره در جلسه روز يكشنبه اول شهريور ماه يكهزار وسيصد وشصت و شش مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 10/6/1366 به تأييد شوراي نگهبان رسيده است . [1] اين تبصره به استناد ماده 1 قانون بخشي از مقررات مالي دولت مصوب 27/11/1380 به ماده 24 الحاق شده است. [2] ماده 71 مكرر به استناد ماده 5 قانون بخشي از مقررات مالي دولت مصوب 27/11/1380به اين قانون الحاق شده است.
برچسبها: قانون محاسبات عمومي |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 15:24 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
متن کامل دستور العمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادر : فصل اول: تعریف اصطلاحات ماده 1 اصطلاحات و واژههایی که در این دستورالعمل به کار رفته است دارای معانی زیر میباشد: 1- سازمان: سازمان بورس و اوراق بهادار است که به موجب ماده 5 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 تشکیل شده است و از این پس به اختصار "سازمان" نامیده میشود. 2- جامعه: جامعه حسابداران رسمی ایران است که به موجب ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی مصوب 1372 تشکیل گردیده است که از این پس به اختصار "جامعه" نامیده میشود. 3- کمیته: منظور کمیتهای است که مطابق ماده 3 این دستورالعمل تشکیل میشود. 4- موسسه حسابرسی معتمد: موسسه حسابرسی معتمد سازمان است که بر اساس ضوابط این دستورالعمل مورد پذیرش قرار میگیرد و در فهرست موسسات حسابرسی معتمد سازمان درج میشود. فصل دوم: پذیرش موسسات حسابرسی معتمد ماده 2 هر موسسه حسابرسی عضو جامعه میتواند با احراز شرایط زیر، پس از موافقت سازمان در فهرست موسسات حسابرسی معتمد قرار گیرد: 1- از مدت عضویت آن در جامعه حداقل یک سال گذشته باشد. 2- هر یک از شرکای موسسه حداقل 10 گزارش حسابرسی صورتهای مالی را امضا کرده باشند. 3- موسسه حسابرسی باید دارای کارکنان حرفهای تمام وقت متناسب با حجم فعالیت خود بوده و ترکیب کارکنان آن از نظر ردههای حرفهای مختلف مطابق ضوابط و مقررات جامعه از جمله مقررات آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات تخصصی و حرفهای توسط اعضای جامعه و دستورالعملهای اجرایی آن، جوابگوی حفظ کیفیت کار حسابرسی باشد. همچنین تعداد کارکنان حرفهای موسسه با سابقه کار حسابرسی زیر 2 سال بعد از اخذ مدرک کارشناسی نباید از 40 درصد مجموع کارکنان حرفهای آن تجاوز کند. 4- اسامی کارکنان آن به طور منظم در فهرست بیمه و فهرست مالیات موسسه حسابرسی درج شود. 5- امتیاز موسسه حسابرسی از نقطهنظر (الف) کنترل کیفیت در سطح موسسه (احراز شرایط موسسه حسابرسی عضو جامعه) و (ب) کنترل کیفیت سطح کار حسابرسی (اجرای کار حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی و آیین رفتار حرفهای)، که از طرف جامعه اعلام میشود از حد نصاب امتیاز در نظر گرفته شده توسط هیئت مدیره سازمان برای موسسات حسابرسی معتمد، کمتر نباشد. 6- موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش و شرکا و مدیران آن فاقد سابقه تخلفات و تنبیههای انضباطی موضوع بندهای 3 تا 6 ماده 35 اساسنامه جامعه (مصوب شهریور 1378 و اصلاحات بعدی) باشند یا حداقل یک سال از زمان پایان دوره تعلیق یا دوره محکومیت آنها سپری شده باشد. 7- شرکاء و مدیران موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش، جزء شرکاء و مدیران متخلف موسسات حسابرسی حذف شده از فهرست موسسات حسابرسی معتمد نباشند. تبصره 1. ملاک درج نام موسسه حسابرسی در فهرست موسسات حسابرسی معتمد، تاریخ صدور موافقتنامه سازمان مبنی بر پذیرش موسسه حسابرسی به عنوان موسسه حسابرسی معتمد است. تبصره 2. موسسات حسابرسی پس از پذیرش به عنوان موسسات حسابرسی معتمد، همواره باید حد نصاب امتیاز کنترل کیفیت در سطح موسسه و کار حسابرسی (موضوع بند 5 این ماده) را کسب کنند، در غیر این صورت از فهرست موسسات حسابرسی معتمد حذف خواهند شد. تبصره 3. در مواردی که شریک یا مدیر موسسه، امضا کننده گزارش حسابرسی یا مسئول کار موضوع تخلف نباشد، مشمول بند 7 این ماده نخواهد بود. تبصره 4. سازمان حسابرسی ـ که تنها سازمان حسابرسی دولتی محسوب میشود ـ جزء موسسات حسابرسی معتمد سازمان شناخته میشود. تبصره 5. کلیه موسسات حسابرسی که به موجب مقررات قبلی جزء موسسات حسابرسی معتمد سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شدهاند، به عنوان موسسه حسابرسی معتمد سازمان پذیرفته میشوند، و حداکثر ظرف یک سال از تاریخ تصویب این دستورالعمل مهلت دارند وضعیت خود را با شرایط مقرر در این ماده تطبیق دهند. تبصره6. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه ظرف 30 روز از تاریخ صدور رای قطعی و نهایی توسط هیئت عالی انتظامی، نتایج آراء صادره در خصوص موسسات حسابرسی معتمد و موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش را به سازمان اعلام مینماید. تبصره7. در مواردی که شرکای موسسات حسابرسی معتمد از این موسسات حسابرسی جدا شوند و موسسه حسابرسی جدید تاسیس نمایند، موسسه حسابرسی جدید از محدودیت موضوع بند 1 این ماده مستثنی است، مشروط به این که حداقل دو نفر از شرکای موسسه حسابرسی جزء شرکای قبلی موسسات حسابرسی معتمد باشند. ماده 3 در راستای اجرای این دستورالعمل، کمیتهای متشکل از 5 نفر حسابدار رسمی دارای حداقل 5 سال سابقه مدیر ارشد حسابرسی به انتخاب هیئت مدیره سازمان تشکیل میشود. از 5 عضو کمیته، یک عضو به پیشنهاد جامعه و تایید هیئت مدیره سازمان، یک عضو به پیشنهاد سازمان حسابرسی و تایید هیئت مدیره سازمان و سه عضو دیگر نیز به طور مستقیم توسط هیئت مدیره سازمان انتخاب خواهند شد. نحوه انجام وظایف و اداره جلسات آن در چارچوب مفاد این دستورالعمل، به موجب دستورالعمل اجرایی خواهد بود که به پیشنهاد کمیته به تصویب هیئت مدیره سازمان میرسد. ماده 4 موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش به عنوان موسسات حسابرسی معتمد باید تقاضای پذیرش خود را مطابق فرمهایی که توسط سازمان برای این منظور طراحی میشود، به همراه اسناد و مدارک مورد نیاز برای اثبات احراز شرایط پیشبینی شده در ماده 2 این دستورالعمل و همچنین اطلاعات مشروحه زیر به سازمان تسلیم کنند: الف ـ فهرست تمام اشخاصی که ظرف سه سال قبل از ارائه درخواست پذیرش برای آنها خدمات حسابرسی انجام داده و گزارش حسابرسی صادر کرده و همچنین مشتریانی که برای آنها خدمات تخصصی و حرفهای غیر حسابرسی، ارائه نمودهاند، ب ـ فهرست قراردادهای حسابرسی، مشاورهای و سایر خدمات حرفهای و تخصصی در جریان، پ ـ صورت ریز حقالزحمه دریافتی از هر یک از اشخاص بر حسب خدمات حسابرسی و خدمات تخصصی و حرفهای غیرحسابرسی برای دو سال اخیر، ت ـ بیانیه سیاستهای کنترل کیفیت موسسه در خصوص خدمات حسابرسی و خدمات تخصصی و حرفهای غیر حسابرسی، ث ـ فهرست تمام کارکنان حرفهای موسسه حسابرسی با ذکر خلاصه مشخصات و سوابق، ج ـ سایر اطلاعات مربوط به ارائه خدمات حسابرسی به مشتریان که بنا به تشخیص سازمان برای حفظ منافع عمومی و حمایت از سرمایهگذاران ضروری باشد، و چ ـ تاییدیه جامعه مبنی بر احراز شرایط موسسات حسابرسی عضو جامعه، و نداشتن سابقه تخلف و محکومیت به شرح بند 6 ماده 2 این دستورالعمل. تبصره1. ارائه بیانیه سیاستهای کنترل کیفیت موسسه برای موسسات حسابرسی عضو جامعه، متعاقب صدور دستورالعمل جامعه، حداکثر ظرف مدت 6 ماه از تاریخ تصویب دستورالعمل مزبور الزامی است. تبصره 2. کلیه موسسات حسابرسی معتمد موظفند طی نامهای، به جامعه مجوز لازم را اعطا نمایند تا در صورت درخواست اطلاعات مورد نیاز سازمان طبق این دستورالعمل در خصوص موسسات حسابرسی معتمد، اطلاعات مذکور از سوی جامعه در اختیار سازمان قرار گیرد. همچنین موسسات حسابرسی معتمد موظفند رونوشتی از نامه مذکور را همزمان به سازمان ارسال نمایند. تبصره 3. اطلاعات دریافتی موضوع این ماده از مؤسسات حسابرسی متقاضی پذیرش توسط سازمان جزء اطلاعات محرمانه تلقی خواهد شد.
ماده 5 سازمان باید تقاضای موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش را همراه با اسناد و مدارک مربوط، ظرف مدت 10 روز از تاریخ دریافت، جهت بررسی و تصمیمگیری به دبیرخانه کمیته ارسال کند. دبیرخانه کمیته نیز باید موضوع را حداکثر ظرف 15 روز پس از تکمیل مدارک در جلسه کمیته مطرح کند و تصمیمات کمیته در خصوص رد یا قبول تقاضای پذیرش موسسه حسابرسی (با ذکر دلایل در صورت رد تقاضا) را ظرف حداکثر 10 روز پس از تاریخ تشکیل جلسه به سازمان گزارش نماید. ماده 6 چنانچه سازمان یا دبیرخانه کمیته، فرمهای تقاضای تکمیل شده و مدارک ارسالی را برای پذیرش موسسه حسابرسی متقاضی ناقص تشخیص دهد، باید موضوع را ظرف مدت دو هفته به ترتیب از تاریخ ثبت درخواست در سازمان یا ارسال به دبیرخانه کمیته، به موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش اعلام کند. ماده 7 سازمان باید بر اساس تصمیمات کمیته، موافقت یا عدم موافقت خود را با پذیرش موسسه حسابرسی متقاضی (با ذکر دلایل در صورت رد تقاضا) حداکثر ظرف مدت یک ماه از تاریخ کسب نظر کمیته، به موسسه حسابرسی مذکور اعلام نماید. تبصره. در صورتی که موسسه حسابرسی متقاضی پذیرش نسبت به رد تقاضای خود اعتراض نماید، کمیته موظف است ظرف 15 روز از تاریخ دریافت اعتراض، آن را بررسی و نتیجه را به سازمان گزارش نماید و سازمان نیز باید ظرف 10 روز از تاریخ کسب نظر کمیته، تصمیم نهایی خود را به موسسه حسابرسی اعلام کند. ماده 8 موسسات حسابرسی معتمد پس از پذیرش و قبل از درج نام آنها در فهرست موسسات حسابرسی معتمد، باید طی تعهدنامهای، رعایت کلیه مفاد این دستورالعمل را تعهد نمایند. تبصره. موسسات حسابرسی معتمد باید لزوم ارسال مکاتبات موضوع این دستورالعمل به سازمان را در قراردادهای حسابرسی با شرکت مورد حسابرسی پیشبینی نمایند. ماده 9 موسسات حسابرسی معتمد مکلفند در گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی که طبق اصول و ضوابط حسابرسی و با رعایت قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 تهیه میشود نسبت به صورتهای مالی رسیدگی شده، درباره موارد زیر صریحاً اظهارنظر نمایند: الف ـ رعایت استانداردهای حسابداری در تهیه و ارائه صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی مزبور، ب ـ عدم رعایت ضوابط و مقررات سازمان، و پ ـ عدم رعایت قوانین و مقررات تجاری، مالیاتی و سایر قوانین و مقررات مرتبط با فعالیت واحد مورد رسیدگی. تبصره 1. موسسات حسابرسی معتمد سازمان در چارچوب استانداردهای حسابرسی مکلفند علاوه بر اظهارنظر حرفهای خود نسبت به صورتهای مالی سالانه، نسبت به سایر موارد مقرر در دستورالعمل اجرائی ماده 45 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، در گزارشهای حسابرس مستقل و بازرس قانونی یا به صورت گزارش جداگانه یا ویژه برای استفاده سازمان نیز اظهارنظر کنند. تبصره 2. چک لیست رعایت مجموعه مقررات سازمان، باید از طریق سازمان با همکاری جامعه و سازمان حسابرسی تهیه شود و در اختیار موسسات حسابرسی معتمد قرار گیرد. تبصره 3. سازمان باید کلیه بخشنامهها و مقررات مربوطه را کتباً یا از طریق سایت اینترنتی رسمی خود در اختیار جامعه، سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی معتمد قرار دهد. تبصره 4. سازمان محتوای اطلاعات مورد نیاز خود از گزارشهای ویژه موسسات حسابرسی معتمد را تعیین خواهد نمود و این موسسات موظفند بر اساس آن اقدام نمایند. فصل سوم: اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی موضوع این دستورالعمل ماده 10 اشخاص حقوقی زیر مکلفند حسابرس مستقل و بازرس قانونی خود را از میان سازمان حسابرسی یا موسسات حسابرسی عضو جامعه که در فهرست موسسات حسابرسی معتمد درج شدهاند، انتخاب نمایند: الف- شرکتهای پذیرفته شده یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار، ب – شرکتهای فرعی شرکتهای پذیرفته شده یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار، پ – شرکتهای سهامی عام با عرضه عمومی، ت – نهادهای مالی موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران شامل شرکتهای کارگزاری، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای تأمین سرمایه، صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای هلدینگ، بورسها، بازارهای خارج از بورس، شرکتهای سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، و ث – حسابرسی طرحهائی که متقاضی انتشار عمومی اوراق مشارکت مشمول ثبت نزد سازمان هستند. تبصره 1. ضوابط تشخیص شرکتهای فرعی با توجه به استانداردهای حسابداری تعیین میشود.
تبصره 2. مؤسسات حسابرسی و شرکای مسئول کار حسابرسی هر یک از اشخاص حقوقی فوق مجاز نیستند بعد از گذشت 4 سال، مجدداً سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی شرکت مذکور را بپذیرند. ضمناً در صورت خروج شرکاء از مؤسسه قبلی، شریک مسئول کار در دوره 4 سال قبل، نمیتواند با حضور به عنوان شریک در مؤسسه حسابرسی دیگر سمت مزبور را قبول کند. شروع این مهلت از تاریخ تصویب این دستورالعمل خواهد بود. فصل چهارم: نظارت بر موسسات حسابرسی معتمد
ماده 11 در راستای حمایت از حقوق سرمایهگذاران و با هدف ساماندهی، حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارای اوراق بهادار و همچنین حصول اطمینان از رعایت اصول و ضوابط حرفهای و مفاد این دستورالعمل، سازمان به شرح زیر بر کار حرفهای موسسات حسابرسی معتمد نظارت مستمر دارد: الف – کمیته مجاز است به منظور حصول اطمینان از احراز شرایط مورد نظر در این دستورالعمل توسط موسسات حسابرسی متقاضی پذیرش و حفظ شرایط مذکور پس از پذیرش توسط موسسات حسابرسی معتمد و همچنین حصول اطمینان از رعایت مقررات سازمان، حاکم بر فعالیت موسسات حسابرسی معتمد، با موسسات حسابرسی و جامعه مکاتبه و از آنها اطلاعات، اسناد و مدارک درخواست نماید و در صورت لزوم، در چارچوب موارد فوق از طریق کار گروه کنترل کیفیت جامعه به محل مؤسسات حسابرسی مراجعه و از آنها بازرسی کند. ب – کنترل کیفیت پرونده حسابرسی اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی موضوع این دستورالعمل، به منظور اعمال نظارت حرفهای بر کار موسسات حسابرسی معتمد عضو جامعه و سازمان حسابرسی به ترتیب از طریق کار گروه کنترل کیفیت جامعه و کمیته کنترل کیفیت سازمان حسابرسی صورت میگیرد. در جامعه و سازمان حسابرسی برای موارد ارجاعی از سوی سازمان یک کمیته کنترل کیفیت ویژه مرکب از پنج نفر حسابدار رسمی، با امکان حضور 2 نماینده از سوی سازمان تشکیل شود. پ – در مواردی که کمیته موضوع ماده 3 مستقیماً، یا بنا به اطلاع واحدهای نظارت سازمان و یا بر اساس شکایات واصله نسبت به گزارش حسابرسی، به مواردی حاکی از عدم رعایت استانداردهای حسابرسی و سایر اصول و ضوابط حرفهای یا هرگونه سوال و ابهامی در این خصوص برخورد نماید، موضوع را کتباً به جامعه یا سازمان حسابرسی حسب مورد اطلاع داده تا پرونده و مدارک حسابرسی در ارتباط با شرکت مزبور ظرف مهلت 30 روز توسط کار گروه یا کمیته کنترل کیفیت یاد شده در بند "ب" این ماده رسیدگی و نتیجه به سازمان گزارش شود. تبصره 1. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه گزارش امتیازات کنترل کیفیت در سطح موسسه و سطح کار حسابرسی هر سال را حداکثر تا پایان فروردین ماه سال بعد به سازمان اعلام مینماید و در مواردی که موسسه حسابرسی معتمد طی سال، شرایط مقرر در این دستورالعمل را از دست دهد، همزمان نام موسسه حسابرسی را با ذکر مورد (موارد) به اطلاع سازمان میرساند. تبصره 2. بنا به دستور رئیس شورای عالی بورس و اوراق بهادار، جامعه نتیجه ارزیابیهای خود در خصوص رعایت آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات تخصصی و حرفهای توسط موسسات حسابرسی معتمد در هر سال را تا آخر فروردین ماه سال بعد به سازمان ارسال مینماید. تبصره 3. مهلت مقرر در بند "پ" ، در شرایط خاص با ذکر دلیل به درخواست جامعه یا سازمان حسابرسی تا 30 روز دیگر نیز قابل تمدید خواهد بود. ماده 12 بر اساس ماده 30 اساسنامه جامعه، حداقل تناوب کنترل کیفیت در سطح موسسه (احراز شرایط موسسه حسابرسی معتمد)، کنترل کیفیت در سطح کار حسابرسی (در اجرای کار حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی و آیین رفتار حرفهای) و ارزیابی رعایت آییننامه سقف مجاز ارائه خدمات حرفهای توسط موسسات حسابرسی معتمد هر سال یکبار میباشد.
فصل پنجم : استقلال ماده 13 موسسات حسابرسی معتمد در خصوص حفظ استقلال حرفهای، علاوه بر ضوابط آیین رفتار حرفهای جامعه یا سازمان حسابرسی حسب مورد، ملزم به رعایت موارد زیر میباشند: الف- موسسه حسابرسی معتمد مجاز نیست در سرمایه و منافع واحد مورد رسیدگی شریک و سهیم بوده، یا با واحد مزبور معاملات بازرگانی و انتفاعی داشته یا همزمان با ارائه خدمات حسابرسی مستقل و بازرس قانونی به یک صاحبکار (1) خدمات مالی و حسابداری، (2) مشاوره مدیریت مالی و مالیاتی، (3) طراحی و پیادهسازی سیستم، (4) ارزیابی سهام، (5) خدمات حسابرسی داخلی، (6) سایر خدماتی که کمیته تعیین میکند، ارائه نماید و یا از طرف آن واحد وکالت حضور در جلسات هیئت مدیره داشته باشد. همچنین گزارش موسسه حسابرسی معتمد در صورت عدم رعایت این ضابطه، معتبر نیست و به نفع واحد مزبور قابل استناد نخواهد بود. تبصره1. در صورتی که موسسه حسابرسی معتمد قبل از انتخاب، عهدهدار ارائه خدمات مشاورهای و طراحی سیستمهای مالی به صاحبکار شده باشد، باید ضمن اعلام مراتب به سازمان (قبل از شروع عملیات حسابرسی) و رعایت دقیق اصول و ضوابط حرفهای، به گونهای عمل کند که به صلاحیت حرفهای و استقلال وی خدشه وارد نشود. تبصره 2. در صورتی که موسسه حسابرسی معتمد به شرکتی، خدمات طراحی سیستم حسابداری ارائه نماید، پذیرش حسابرسی صاحبکار مزبور دو سال بعد از استقرار و راهاندازی کامل سیستم مزبور مجاز خواهد بود. تبصره 3. موسسه حسابرسی معتمد مجاز نیست تا دو سال از تاریخ نقل و انتقال سهام شرکتی که قیمتگذاری آن را به عهده داشته است، حسابرسی آن شرکت را بپذیرد. ب – موسسه حسابرسی معتمد و شرکای آن، همسر و اشخاص تحت ولایت، وصایت و قیمومت شرکای مذکور، مدیران، سرپرستان و حسابرسان ارشد موسسه مجاز نیستند در هیچ یک از واحدهای مورد رسیدگی موسسه حسابرسی معتمد، مدیر یا سهامدار باشند. تبصره 1. موسسات حسابرسی معتمد موضوع این دستورالعمل مکلفند لیست اسامی شرکتهای مورد حسابرسی را که به شرح فوق جهت حفظ استقلال، حق دارا بودن سهام آن را ندارند، تحت عنوان "فهرست رعایت استقلال" تهیه و به سازمان ارائه نمایند. تبصره 2. موسسه حسابرسی معتمد در صورتی که در مراحل بعدی به عنوان حسابرس مستقل و بازرس قانونی یک شرکت پذیرفته شده در بورس انتخاب شود، باید نام و مشخصات شرکت جدید را در "فهرست رعایت استقلال" اعلام کند تا کلیه شرکاء، مدیران، سرپرستان و حسابرسان ارشد در صورت دارا بودن سهام آن شرکت حداکثر ظرف مدت 3 ماه نسبت به فروش سهام خود در آن شرکت اقدام کنند. پ – موسسات حسابرسی معتمد نباید تا 3 سال حسابرسی شرکتهایی را بپذیرند که مدیران و شرکای آن موسسات قبلاً در آن شرکتها شاغل بودهاند. همچنین موسسات حسابرسی معتمد مجاز نیستند تا 3 سال حسابرسی شرکتهایی را بپذیرند که شرکای آن موسسه حسابرسی قبلاً به عنوان مدیر و سرپرست ارشد در موسسات حسابرسی و یا در سازمان حسابرسی مسئولیت انجام حسابرسی آن شرکتها را عهدهدار بودهاند.
ماده 14 در صورتیکه اشخاص حقوقی موضوع مادة 10 این دستورالعمل حسابرس مستقل و بازرس قانونی انتخابی را قبل از پایان چهار سال متوالی تغییر دهند باید مراتب را با ذکر دلیل به اطلاع سازمان برسانند. شروع اولین دوره این مهلت از تاریخ تصویب این دستورالعمل خواهد بود. ماده 15 تحصیل بیش از 25 درصد درآمدهای مؤسسه حسابرسی معتمد از یک صاحبکار یا گروه صاحبکار خاص در یک سال مالی مجاز نیست. فصل ششم: ضمانت اجرایی ماده 16 مؤسسات حسابرسی معتمد در صورت عدم رعایت مفاد این دستورالعمل و سایر ضوابط و مقررات حاکم بر فعالیت آنها، به پیشنهاد کمیته و بر اساس موارد پیشبینی شده در جدول پیوست و با تایید سازمان مشمول اقداماتی به شرح زیر خواهند بود: 1. تذکر با درج در پرونده، 2. اخطار با درج در پرونده، 3. عدم پذیرش کار جدید 4. حذف از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد تا مدت یکسال، 5. حذف از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد برای بیش از یکسال، تبصره 1. اقدامات انضباطی سایر مراجع ذیصلاح از جمله جامعه، مانع از اجرای اقدامات مقرر در این ماده نمیشود. تبصره 2. آراء صادره در خصوص حذف موسسات حسابرسی معتمد، در صورت درخواست تجدید نظر توسط موسسه حسابرسی معتمد ذیربط یا شرکای آن به هیئت تجدیدنظر (استیناف) ارجاع میشود. اعضای این هیئت پنج نفر حسابدار رسمی دارای حداقل 7 سال سابقه مدیر ارشد حسابرسی (سه نفر با انتخاب سازمان، یک نفر با انتخاب جامعه و یک نفر با انتخاب سازمان حسابرسی) است. در صورت صدور رای به نفع تجدید نظر خواه هزینه دادرسی بر عهده سازمان میباشد در غیر اینصورت هزینه دادرسی بر عهده تجدیدنظر خواه است. فصل هفتم: سایر مقررات ماده 17 مؤسسات حسابرسی معتمد باید علاوه بر رعایت ضوابط و مقرراتی که در مورد تشکیل، اداره و نحوه فعالیت مؤسسات حسابرسی توسط جامعه و سایر مراجع ذیصلاح وضع میشود، مقررات این دستورالعمل را نیز رعایت کنند.
ماده 18 مؤسسات حسابرسی معتمد باید هرگونه تغییر در شرکاء و مدیران خود را ظرف مدت یک ماه کتباً به سازمان اعلام نمایند. سازمان پس از بررسی تغییر ترکیب شرکاء و مدیران موسسه حسابرسی معتمد، نسبت به تداوم درج نام موسسه حسابرسی در فهرست موسسات حسابرسی معتمد یا حذف آن از فهرست مزبور تصمیمات لازم را اتخاذ خواهد کرد. تبصره. مؤسسات حسابرسی معتمد نمیتوانند شرکاء و مدیران مؤسسات حسابرسی که از فهرست مؤسسات حسابرسی معتمد حذف شدهاند، را حداقل برای مدت محکومیت بعنوان شریک یا مدیر حسابرسی بکار گیرند. بکارگیری مجدد این افراد بعنوان شریک یا مدیر حسابرسی با پیشنهاد کمیته و تایید هیئت مدیره سازمان انجام میشود. ماده 19 مؤسسات حسابرسی معتمد باید رونوشت نامه ارسال گزارشهای خود در خصوص حسابرس مستقل و بازرس قانونی، بررسی اجمالی صورتهای مالی میاندورهای، حسابرسی اطلاعات مالی آتی و افزایش سرمایه مربوط به اشخاص حقوقی مشمول حسابرسی طبق این دستورالعمل را در تاریخ صدور آن به سازمان ارائه کنند. ماده 20 مؤسسات حسابرسی معتمد باید اطلاعات درخواستی توسط سازمان در ماده 4 دستورالعمل در خصوص وضعیت فعالیت مؤسسه و شرکای آن را برای دورههای شش ماهه اول و دوم سال، به ترتیب حداکثر تا پایان مهرماه هر سال و فروردین ماه سال بعد در اختیار سازمان قرار دهند. ماده 21 در صورت تغییر حسابرس مستقل و بازرس قانونی، موسسه حسابرسی معتمد جانشین موظف است طبق آییننامه رفتار حرفهای با حسابرس قبلی مکاتبه و دلایل تغییر حسابرس و بازرس قانونی را استعلام نموده و نتیجه را به سازمان اطلاع دهد. ماده 22 این دستورالعمل در 22 ماده و 29 تبصره و یک پیوست در تاریخ 8/05/1386 به تصویب شورای عالی بورس رسید و جایگزین آییننامه ضوابط مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار تهران (مصوب جلسه 20/12/1380 شورای بورس) و ضوابط موسسات حسابرسی و بازرسان قانونی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار تهران (مصوب 3/3/1378 شورای بورس) گردید.
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:55 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون برگزاري مناقصات
شماره130890 17/11/1383 حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي سيدمحمد خاتمي رياست محترم جمهوري اسلامي ايران طرح برگزاري مناقصات كه يك فوريت آن در جلسه علني روز يكشنبه مورخ 2/9/1382 تصويب گرديد و در جلسه علني روز سه شنبه مورخ 25/1/1383 مجلس با اصلاحاتي تصويب و به دليل ايراد شوراي نگهبان به بند ( ب ) ماده ( 1 ) و بند ( ب ) ماده ( 28 ) آن و بر اساس اصل يكصد و دوازدهم ( 112 ) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال و با اصلاحاتي به تصويب آن مجمع رسيد ، در اجراي اصل يكصد و بيست و سوم ( 123 ) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به پيوست ارسال مي گردد رئيس مجلس شوراي اسلامي - غلامعلي حداد عادل
شماره67490 26/11/1383 وزارت امور اقتصادي و دارايي قانون برگزاري مناقصات كه درجلسه علني روز سهشنبه مورخ بيست و پنجم فروردين ماه يكهزار و سيصد و هشتاد و سه مجلس شوراي اسلامي تصويب و با توجه به موارد ايراد شوراي نگهبان ، بهمجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال و با اصلاحاتي در تاريخ 3/11/1383 به تصويب آن مجمع رسيده و طي نامه شماره 130890 مورخ 17/11/1383 مجلس شوراي اسلامي واصل گرديده است ، به پيوست جهت اجراز ابلاغ ميگردد رئيسجمهور - سيدمحمدخاتمي
قانون برگزاري مناقصات فصل اول - كليات ماده 1 - كاربرد الف - اين قانون به منظور تعيين روش و مراحل برگزاري مناقصات به تصويب مي رسد و تنها در معاملاتي كه با رعايت اين قانون انجام مي شود ، كاربرد دارد ب - قواي سه گانه جمهوري اسلامي ايران اعم از وزارتخانه ها ، سازمانها و مؤسسات و شركتهاي دولتي ، مؤسسات انتفاعي وابسته به دولت ، بانكها و مؤسسات اعتباري دولتي ، شركتهاي بيمه دولتي ، مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي ( درمواردي كه آن بنيادها و نهادها از بودجه كل كشور استفاده مي نمايند ) ، مؤسسات عمومي ، بنيادها و نهادهاي انقلاب اسلامي ، شوراي نگهبان قانون اساسي و همچنين دستگاهها و واحدهائي كه شمول قانون بر آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام است ، اعم از اين كه قانون خاص خود را داشته و يا از قوانين و مقررات عام تبعيت نمايند نظير وزارت جهادكشاورزي ، شركت ملي نفت ايران ، شركت ملي گاز ايران ، شركت ملي صنايع پتروشيمي ايران ، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران ، سازمان بنادر و كشتيراني جمهوري اسلامي ايران ، سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران ، سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و شركتهاي تابعه آنها موظفند در برگزاري مناقصه مقررات اين قانون را رعايت كنند تبصره - نيروهاي مسلح ، تابع مقررات و ضوابط خاص خود بوده و از شمول اين قانون مستثني هستند ماده 2 - تعاريف واژگاني كه در اين قانون به كار برده شده ، به شرح زير تعريف مي شوند: الف - مناقصه: فرايندي است رقابتي براي تامين كيفيت مورد نظر ( طبق اسناد مناقصه ) ، كه در آن تعهدات موضوع معامله به مناقصه گري كه كمترين قيمت متناسب را پيشنهاد كرده باشد ، واگذار مي شود ب - مناقصه گزار: دستگاه موضوع بند ( ب ) ماده ( 1 ) اين قانون كه مناقصه را برگزار مي نمايد ج - مناقصه گر: شخصي حقيقي يا حقوقي است كه اسناد مناقصه را دريافت و درمناقصه شركت مي كند د - كميته فني بازرگاني : هياتي است با حداقل سه عضو خبره فني بازرگاني صلاحيتدار كه از سوي مقام مجاز دستگاه مناقصه گزار انتخاب مي شود و ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها و ساير وظايف مقرر دراين قانون را برعهده مي گيرد ه - - ارزيابي كيفي مناقصه گران: عبارت است از ارزيابي توان انجام تعهدات مناقصه گران كه از سوي مناقصه گزار يا به تشخيص وي توسط كميته فني بازرگاني انجام مي شود و - ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها: فرايندي است كه درآن مشخصات ، استانداردها ، كارايي ، دوام و ساير ويژگي هاي فني بازرگاني پيشنهادهاي مناقصه گران بررسي ، ارزيابي و پيشنهادهاي قابل قبول برگزيده مي شوند ز - ارزيابي مالي : فرايندي است كه در آن مناسب ترين قيمت به شرح مندرج در ماده ( 20 ) اين قانون از بين پيشنهادهائي كه ازنظر فني بازرگاني پذيرفته شده اند ، برگزيده مي شود ح - ارزيابي شكلي: عبارت است از بررسي كامل بودن اسناد و امضاي آنها ، غيرمشروط و خوانا بودن پيشنهاد قيمت ط - انحصار: انحصار در معامله عبارت است از يگانه بودن متقاضي شركت درمعامله كه به طرق زير تعيين مي شود: 1 - اعلان هيات وزيران براي كالاها و خدماتي كه در انحصار دولت است 2 - انتشار آگهي عمومي و ايجاب تنها يك متقاضي براي انجام معامله ي - برنامه زماني مناقصه: سندي است كه در آن زمان و مهلت برگزاري مراحل مختلف مناقصه ، مدت اعتبار پيشنهادها و زمان انعقاد قرارداد مشخص مي شود ماده 3 - طبقه بندي معاملات معاملات از نظر نصاب ( قيمت معامله ) به سه دسته تقسيم مي شوند : 1ـ معاملات كوچك: معاملاتي كه كمتر از بيست و پنج ميليون و هشتصد و سي هزار (25،830،000) ريال باشد. تبصره 1 - وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است در ابتداي هر سال نصاب معاملات را براساس شاخص بهاي كالاها و خدمات اعلام شده توسط بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران ، جهت تصويب به هيات وزيران پيشنهاد نمايد تبصره 2 - مبلغ نصاب براي معاملات كوچك و متوسط مبلغ مورد معامله و در معاملات عمده مبلغ برآوردي واحد متقاضي معامله مي باشد تبصره 3 - مبلغ يا برآورد معاملات مشمول هر يك از نصاب هاي فوق نبايد با تفكيك اقلامي كه به طور متعارف يك مجموعه واحد تلقي مي شوند ، به نصاب پايين تر برده شود ماده 4 - طبقه بندي انواع مناقصات الف - مناقصات ازنظر مراحل بررسي به انواع زيرطبقه بندي مي شوند: 1 - مناقصه يك مرحله اي: مناقصه اي است كه در آن نيازي به ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها نباشد در اين مناقصه پاكتهاي پيشنهاد مناقصه گران در يك جلسه گشوده و در همان جلسه برنده مناقصه تعيين مي شود 2 - مناقصه دو مرحله اي: مناقصه اي است كه به تشخيص مناقصه گزار ، بررسي فني بازرگاني پيشنهادها لازم باشد در اين مناقصه ، كميته فني بازرگاني تشكيل مي شود و نتايج ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها را به كميسيون مناقصه گزارش مي كند و بر اساس مفاد ماده ( 19 ) اين قانون برنده مناقصه تعيين مي شود ب - مناقصات از نظر روش دعوت مناقصه گران به انواع زير طبقه بندي مي شوند : 1 - مناقصه عمومي: مناقصه اي است كه در آن فراخوان مناقصه ازطريق آگهي عمومي به اطلاع مناقصه گران مي رسد 2 - مناقصه محدود: مناقصه اي است كه در آن به تشخيص و مسؤوليت بالاترين مقام دستگاه مناقصه گزار ، محدوديت برگزاري مناقصه عمومي با ذكر ادله تاييد شود فراخوان مناقصه از طريق ارسال دعوتنامه براي مناقصه گران صلاحيتدار براساس ضوابط موضوع مواد ( 13 ) و ( 27 ) اين قانون به اطلاع مناقصه گران مي رسد فصل دوم - سازماندهي مناقصات ماده 5 - كميسيون مناقصه الف - كميسيون مناقصه از اعضاي زير تشكيل مي شود: 1 - رئيس دستگاه مناقصه گزار يا نماينده وي 2 - ذي حساب يا بالاترين مقام مالي دستگاه مناقصه گزار حسب مورد 3 - مسؤول فني دستگاه مناقصه گزار يا واحدي كه مناقصه به درخواست وي برگزار مي شود ب - در مناقصات مربوط به شهرداريها ، از سوي شوراي شهر يك نفر به عنوان ناظر در جلسات كميسيون مناقصه شركت خواهد كرد ج - كميسيون با حضور هر سه نفر اعضاي مزبور رسميت دارد و تمام اعضاء مكلف به حضور در جلسه و ابرازنظر هستند تصميمات كميسيون با رأي اكثريت اعضاء معتبرخواهد بود د - در مناقصات دو مرحله اي كميسيون ، مناقصه با حضور رئيس دستگاه مناقصه گزار تشكيل مي شود ه - - اعضاء كميسيون مناقصات در شركتهاي دولتي با انتخاب هيات مديره مي باشد ماده 6 - وظايف كميسيون مناقصه اهم وظايف كميسيون مناقصه به شرح زير است : الف - تشكيل جلسات كميسيون مناقصه در موعد مقرر در فراخوان مناقصه ب - بررسي پيشنهادهاي مناقصه گران از نظر كامل بودن مدارك و امضاي آنها و نيز خوانا بودن و غيرمشروط بودن پيشنهادهاي قيمت ( ارزيابي شكلي ) ج - ارزيابي پيشنهادها و تعيين پيشنهادهاي قابل قبول طبق شرايط و اسناد مناقصه د - ارجاع بررسي فني پيشنهادها به كميته فني بازرگاني در مناقصات دو مرحله اي ه - - تعيين برندگان اول و دوم مناقصه ( طبق ضوابط مواد 19 و 20 اين قانون ) و - تنظيم صورتجلسات مناقصه ز - تصميم گيري دربارة تجديد يا لغو مناقصه ماده 7 - هيات رسيدگي به شكايات به منظور رسيدگي به دعاوي بين مناقصه گر و مناقصه گزار هيات رسيدگي تشكيل مي گردد اساسنامه هيات رسيدگي به شكايات به تصويب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد ماده 8 - وظايف هيات رسيدگي به شكايات الف - رسيدگي به اعتراضات مربوط به اجرا نشدن هر يك از مواد اين قانون ب - صدور رأي تجديد يا لغو مناقصه تبصره 1 - موارد زير مشمول رسيدگي از سوي هيات رسيدگي به شكايات نيست : 1 - معيارها و روش هاي ارزيابي پيشنهادها 2 - ترجيح پيشنهاد دهندگان داخلي 3 - اعتراضاتي كه يك ماه پس از اعتبار پيشنهادها ارسال شده باشد 4 - شكايت برندگان مناقصات پس از انعقاد قرارداد تبصره 2 - آئين نامه اجرائي اين ماده پس از تصويب اين قانون و اساسنامه موضوع ماده ( 7 ) به پيشنهاد سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و وزارت امور اقتصادي و دارائي به تصويب هيات وزيران خواهد رسيد فصل سوم - برگزاري مناقصات ماده 9 - فرايند برگزاري مناقصات فرايند برگزاري مناقصات به ترتيب شامل مراحل زير است : الف - تامين منابع مالي ب - تعيين نوع مناقصه در معاملات بزرگ ( يك مرحله اي يا دو مرحله اي ، عمومي يا محدود) ج - تهيه اسناد مناقصه د - ارزيابي كيفي مناقصه گران درصورت لزوم ه - - فراخوان مناقصه و - ارزيابي پيشنهادها ز - تعيين برنده مناقصه و انعقاد قرارداد ماده 10 - تامين منابع مالي الف - انجام معامله به هرطريق مشروط بر آن است كه دستگاههاي موضوع بند ( ب ) ماده ( 1 ) اين قانون به نحو مقتضي نسبت به پيش بيني منابع مالي معامله در مدت قرارداد اطمينان حاصل و مراتب در اسناد مرتبط قيد شده باشد ب - موضوع پيش بيني منابع مالي و نحوه ضمان تأخير تعهدات براي انجام معامله بايد به صراحت در شرايط و اسناد مناقصه از سوي دستگاه مناقصه گزار قيد و تعهد شود ماده 11 - روش هاي انجام مناقصه مناقصه به طرق زير انجام مي شود: الف - در معاملات كوچك ، كارپرداز يا مأمور خريد بايد با توجه به كم و كيف موضوع معامله ( كالا ، خدمت يا حقوق ) درباره بهاي آن تحقيق نمايد و با رعايت صرفه و صلاح و اخذ فاكتور مشخص و به تشخيص و مسؤوليت خود ، معامله را با تامين كيفيت به كمترين بهاي ممكن انجام دهد ب - در معاملات متوسط ، كارپرداز يا مأمور خريد بايد با توجه به كم و كيف موضوع معامله ( كالا ، خدمت يا حقوق ) درباره بهاي آن تحقيق نمايد و با رعايت صرفه وصلاح و اخذ حداقل سه فقره استعلام كتبي ، با تامين كيفيت مورد نظر ، چنانچه بهاي به دست آمده مورد تاييد مسؤول واحد تداركاتي يا مقام مسؤول همتراز وي باشد ، معامله را با عقد قرارداد يا اخذ فاكتور انجام دهد و چنانچه اخذ سه فقره استعلام كتبي ممكن نباشد با تاييد مسؤول تداركاتي يا مقام مسؤول همتراز وي ، به تعداد موجود كفايت مي شود تبصره - چنانچه مسؤوليت واحد تداركاتي برعهدة كارپرداز واحد باشد امضاي نامبرده به منزله امضاي مسؤول واحد تداركاتي است درصورتي كه دستگاه اجرائي فاقد كارپرداز باشد مي توان وظايف مندرج در اين قانون را به متصديان پستهاي مشابه سازماني و يا به مأمور خريد محول نمود ج - در معاملات بزرگ به يكي از روش هاي زير عمل مي شود: 1 - برگزاري مناقصه عمومي ازطريق انتشار فراخوان در روزنامه هاي كثيرالانتشار 2 - برگزاري مناقصه محدود ماده 12 - ارزيابي كيفي مناقصه گران الف - در ارزيابي كيفي مناقصه گران ، بايد موارد زير لحاظ شود: 1 - تضمين كيفيت خدمات و محصولات 2 - داشتن تجربه و دانش در زمينه مورد نظر 3 - حسن سابقه 4 - داشتن پروانه كار يا گواهينامه هاي صلاحيت ، درصورت لزوم 5 - توان مالي متقاضي براي انجام كار درصورت لزوم ب - مراحل ارزيابي كيفي مناقصه گران به شرح زير است : 1 - تعيين معيارهاي ارزيابي و اهميت نسبي معيارها 2 - تهيه اسناد ارزيابي 3 - دريافت ، تكميل و ارسال اسناد ارزيابي از سوي متقاضيان 4 - ارزيابي اسناد دريافت شده و تعيين امتياز هر يك از مناقصه گران و رتبه بندي آنها 5 - اعلام اسامي مناقصه گران صلاحيتدار به كارفرما و امتيازات و رتبة آنها ( تهيه ليست كوتاه ) 6 - مستندسازي ارزيابي كيفي مناقصه گران ج - سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است با همكاري دستگاههاي اجرائي حداكثر سه ماه پس از تصويب اين قانون آئين نامه اجرائي ارزيابي كيفي مناقصه گران را با رعايت موازين مقرر در اين ماده كه بيانگر شاخص هاي اندازه گيري و روش ارزيابي مناقصه گران باشد تهيه و به تصويب هيات وزيران برساند . آييننامه اجرايي بند « ج» ماده (12) قانون برگزاري مناقصات ماده 13 - فراخوان مناقصه الف - مفاد فراخوان مناقصه حداقل بايد شامل موارد زير باشد: 1 - نام و نشاني مناقصه گزار 2 - نوع ، كميت و كيفيت كالا يا خدمات 3 - نوع و مبلغ تضمين شركت در مناقصه 4 - محل ، زمان و مهلت دريافت اسناد ، تحويل و گشايش پيشنهادها 5 - مبلغ برآورد شده معامله و مباني آن ( درصورتي كه تعيين آن ميسر يا به مصلحت باشد ) درمواردي كه فهرست بهاي پايه وجود دارد ، برآورد مربوط طبق فهرست ياد شده تهيه مي شود ب - فراخوان مناقصه عمومي بايد به تشخيص مناقصه گزار از دو تا سه نوبت حداقل در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار كشوري يا استان مربوط منتشر گردد ج - مناقصه گزار مي تواند علاوه بر موارد مذكور در بند ( ب ) اين ماده از طريق ساير رسانه هاي گروهي و رسانه هاي ارتباط جمعي يا شبكه هاي اطلاع رساني نيز فراخوان را منتشر نمايد د - درصورتي كه نياز به برگزاري مناقصه بين المللي باشد ، يا استفاده از تسهيلات اعتباري خارجي مطرح باشد ، بايد با كسب مجوزهاي مربوط و با رعايت موازين قانون حداكثر استفاده از توان فني و مهندسي توليدي و صنعتي و اجرائي كشور دراجراي پروژه ها و ايجاد تسهيلات به منظور صدور خدمات مصوب 12/12/1375 آگهي مربوط در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار و حداقل يك نوبت دريكي از روزنامه هاي انگليسي زبان داخل و يك مجله يا روزنامه بين المللي مرتبط با موضوع مناقصه ، منتشر شود ماده 14 - اسناد مناقصه الف - تمامي اسناد مناقصه بايد به طور يكسان به همه داوطلبان تحويل شود ب - اسناد مناقصه شامل موارد زير است : 1 - نام و نشاني مناقصه گزار 2 - نوع و مبلغ تضمين مناقصه 3 - محل ، زمان و مهلت دريافت اسناد ، تحويل پيشنهادها و گشايش آنها 4 - مبلغ پيش پرداخت و تضمين حسن انجام كار 5 - مدت اعتبار پيشنهادها 6 - شرح كار ، مشخصات فني بازرگاني ، استانداردها ، نوع ، كميت و كيفيت كالا ياخدمات 7 - برنامه ريزي انجام كار يا تحويل كالا 8 - معيارها و روش ارزيابي كيفي مناقصه گران 9 - روش تهيه و مهلت مقرر براي تسليم پيشنهادها و تعداد نسخه هاي آنها 10 - متن قرارداد شامل موافقتنامه ، شرايط عمومي و خصوصي و ضمائم آن 11 - صورتجلسات و توضيحات موضوع ماده ( 17 ) 12 - ساير اسنادي كه به تشخيص مناقصه گزار لازم باشد ماده 15 - ترتيب تهيه و تسليم پيشنهادها الف - شركت كنندگان در مناقصه پس از دريافت يا خريد اسناد بايد پيشنهادهاي خود را به ترتيب زير تهيه و به مناقصه گزار تسليم كنند: 1 - تهيه و تكميل اسناد و پيشنهادها 2 - تسليم پيشنهادها در مهلت مقرر در فراخوان مناقصه 3 - دريافت رسيد تحويل پيشنهادها ب - مهلت قبول پيشنهادها درمورد مناقصات داخلي و بين المللي از آخرين مهلت تحويل اسناد مناقصه به ترتيب نبايد كمتر از ده روز و يك ماه باشد ماده 16 - شرايط تسليم و تحويل پيشنهادها الف - هيچ يك از شركت كنندگان در مناقصه ، جز در مواردي كه در اسناد مناقصه پيش بيني شده باشد ، نمي توانند بيش از يك پيشنهاد تسليم كنند ب - شركتكنندگان در مناقصه ، اسناد مناقصه و پيشنهادهاي خود را بايد در پاكت هاي جداگانه لاك و مهر شده شامل تضمين ( پاكت الف ) ، پيشنهاد فني بازرگاني ( پاكت ب ) و پيشنهاد قيمت ( پاكت ج ) بگذارند و همه پاكت ها را در لفاف مناسب و لاك و مهر شده قرار دهند ج - مناقصه گزار موظف است درمهلت مقرر همه پيشنهادهاي ارائه شده شركت كنندگان را پس از دريافت ، ثبت و تا جلسه بازگشائي ، از پاكت ها صيانت نمايد د - هرگونه تسليم ، تحويل ، اصلاح ، جايگزيني و يا پس گرفتن پيشنهاد بايد به صورت قابل گواهي و در مهلت و مكان مقرر در اسناد مناقصه انجام شود ماده 17 - توضيح و تشريح اسناد الف - چنانچه شركت كننده در اسناد مناقصه ، ابهام يا ايرادي مشاهده كند ، مي تواند از مناقصه گزار توضيح بخواهد ب - توضيحات و پاسخ به پرسش هاي مناقصه گران و همچنين درصورت تشكيل ( جلسه توضيح اسناد» ، رونوشت صورتجلسه آن مطابق ماده ( 22 ) اين قانون به طوريكسان براي همه شركت كنندگان مناقصه گر ارسال خواهد شد ماده 18 - گشايش پيشنهادها الف - پيشنهادهاي مناقصه گران در زمان و مكان مقرر گشوده مي شود ب - مراحل گشايش پيشنهادها به شرح زير است : 1 - تهيه فهرست اسامي دريافتكنندگان اسناد ، ( پيشنهاد دهندگان ) ، حاضران و شركت كنندگان در جلسه 2 - بازكردن پاكت تضمين ( پاكت الف ) و كنترل آن 3 - بازكردن پاكت فني بازرگاني 4 - بازكردن پيشنهاد قيمت و كنترل از نظر كامل بودن مدارك و امضاي آنها و كنارگذاشتن پيشنهادهاي غيرقابل قبول در مناقصات يك مرحله اي 5 - تحويل پاكت هاي فني بازرگاني به كميته فني بازرگاني در مناقصات دومرحله اي 6 - تهيه و تنظيم و امضاي صورتجلسة گشايش پيشنهادها توسط كميسيون مناقصه 7 - تحويل پاكت هاي قيمت و پاكت تضمين پيشنهادهاي رد شده به مناقصه گزار براي استرداد به ذي نفع ج - درصورت برگزاري مناقصه دو مرحله اي ، زمان و مكان تشكيل جلسه گشايش پيشنهادهاي قيمت ، در جلسه گشايش پاكت ها اعلام خواهد شد ، اين مدت فقط براي يك بار تا سقف مدت اعتبار پيشنهادها قابل تمديد است در اين صورت پاكت هاي قيمت دريك لفاف لاك و مهر شده توسط دستگاه مناقصه گزار صيانت مي شود در مناقصات يك مرحله اي ، پيشنهادهاي قيمت بي درنگ گشوده و براساس ماده ( 20 ) اين قانون ، برنده مناقصه تعيين مي شود د - دستگاه مناقصه گزار مكلف است از مناقصه گران يا نمايندگان آنها جهت حضور در جلسه گشايش پيشنهادهاي مالي دعوت نمايد ماده 19 - ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها الف - در مناقصات دو مرحله اي ، مناقصه گزار موظف است براساس معيارها وروش هاي اعلام شده در اسناد مناقصه ، ارزيابي كيفي مناقصه گران و ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها را انجام و اعلام نمايد ب - درصورتي كه بررسي فني بازرگاني پيشنهادها لازم باشد ، نتيجه بررسي طي مهلتي كه كميسيون مناقصه معين مي كند به جلسه بعدي كميسيون احاله مي شود و بر اساس گزارش كميته فني بازرگاني ، پاكت هاي قيمت پيشنهاد دهندگاني كه امتياز فني بازرگاني لازم را احراز كرده اند ، گشوده مي شود ج - هرگونه ارزيابي فني بازرگاني ، تنها پيش از گشودن پيشنهادهاي قيمت مجازاست د - پاكت پيشنهاد قيمت مناقصه گراني كه در ارزيابي هاي فني بازرگاني پذيرفته نشده اند ، بايد ناگشوده بازگردانده شود ماده 20 - ارزيابي مالي و تعيين برنده مناقصه الف - هنگام ارزيابي مالي ، مناقصه گري كه مناسب ترين قيمت را حائز شده باشد ، به عنوان برنده اول اعلام خواهد شد و برنده دوم درصورتي اعلام مي شود كه تفاوت قيمت پيشنهادي وي با برنده اول ، كمتر از مبلغ تضمين باشد روش ارزيابي مالي بايد دراسناد مناقصه به صورت مشروح با ذكر نحوه تأثيرگذاري ارزيابي فني بازرگاني بر قيمت اعلام شود ب - پس از گشودن پاكت هاي قيمت ، چنانچه بررسي قيمت ها و تجزيه و كنترل مباني آن لازم باشد ، كميسيون مناقصه مي تواند بررسي آن را به كميته فني بازرگاني ارجاع نمايد و كميته فني بازرگاني حداكثر ظرف دوهفته نتيجه ارزيابي را به كميسيون مناقصه اعلام مي كند ج - پس از گشودن پيشنهادهاي قيمت ، تضمين برنده اول و دوم ، نزد مناقصه گزار نگهداري و تضمين ساير مناقصه گران بازگردانده مي شود د - در مناقصات بين المللي ، مناقصه گران داخلي نسبت به مناقصه گران خارجي ترجيح دارند نحوه ترجيح مناقصه گران داخلي ، در اسناد مناقصه قيد خواهد شد مناقصاتي كه در آنها رعايت اين قاعده به مصلحت نباشد ، بايد از سوي شوراي اقتصاد تاييد شود ماده 21 - انعقاد قرارداد الف - قرارداد با برنده مناقصه ، بايد پيش از پايان مدت اعتبار پيشنهادها منعقد شود اين مدت حداكثر براي يك بار و برابر مدت پيش بيني شده در اسناد مناقصه قابل تمديد است بعد از عقد قرارداد تضمين پيشنهاددهنده دوم مسترد مي گردد ب - قرارداد با برنده اول در مهلت پيش بيني شده در اسناد ، منعقد خواهد شد چنانچه برنده اول از انعقاد قرارداد امتناع نمايد و يا ضمانت انجام تعهدات را ارائه ننمايد ، تضمين مناقصه وي ضبط و قرارداد با برنده دوم منعقد مي گردد درصورت امتناع نفر دوم ، تضمين وي نيز ضبط و مناقصه تجديد خواهد شد فصل چهارم - مقررات مناقصات ماده 22 - شرايط ارسال اسناد و مكاتبات ارسال مكاتبات يا اسناد مرتبط با مناقصه موضوع ماده ( 20 ) اين قانون درصورتي معتبر است كه فرستادن آن جز در موارد تغيير نشاني يا محل قابل تصديق باشد ، مانند پست سفارشي ، تلگرام ، تلكس و نظاير آن ماده 23 - مستند سازي و اطلاع رساني الف - دولت موظف است ظرف مدت يك سال بانك اطلاعات و پايگاه ملي اطلاع رساني مناقصات را ايجاد و اطلاعات و اسناد زير را ثبت و نگهداري كند: 1 - فراخوان مناقصه 2 - نام و مشخصات اعضاي كميسيون ، مناقصه گران و حاضران در جلسات مناقصات 3 - خلاصه اسناد مناقصه 4 - روش و مراحل ارزيابي كيفي مناقصه گران و نتايج ارزيابي آنها 5 - صورتجلسات و نتايج ارزيابي ها 6 - نام ، مشخصات و نحوه انتخاب برنده يا برندگان مناقصه ب - مناقصه گزار موظف است اطلاعات موضوع بند ( الف ) اين ماده و نيز همه اسناد مناقصه را به نحوي مطمئن بايگاني و نگهداري و نسخه اي از آن را براي بانك اطلاعات مناقصات ارسال كند ج - اطلاعات كليه معاملات اعم از مناقصه و ترك مناقصه - جز آن دسته ازمعاملاتي كه به تشخيص هيات وزيران بايد مستور بماند - بايد ازطريق شبكه ملي اطلاع رساني مناقصات دراختيار عموم قرار گيرد د - حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون ، آئين نامه اجرائي نظام مستندسازي و اطلاع رساني مناقصات از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور با همكاري وزارت اموراقتصادي و دارائي تهيه و به تصويب هيات وزيران خواهد رسيد آييننامه اجرايي نظام مستندسازي و اطلاعرساني مناقصات ماده 24 - تجديد و لغو مناقصه الف - مناقصه در شرايط زير تجديد مي گردد: 1 - كم بودن تعداد مناقصه گران از حدنصاب تعيين شده در اسناد مناقصه 2 - امتناع برندگان اول و دوم مناقصه از انعقاد قرارداد 3 - پايان مدت اعتبار پيشنهادها 4 - رأي هيات رسيدگي به شكايات 5 - بالا بودن قيمتها به نحوي كه توجيه اقتصادي طرح منتفي گردد ب - مناقصه در شرايط زير لغو مي شود: 1 - نياز به كالا يا خدمات موضوع مناقصه مرتفع شده باشد 2 - تغييرات زيادي در اسناد مناقصه لازم باشد و موجب تغيير در ماهيت مناقصه گردد 3 - پيشامدهاي غيرمتعارف نظير جنگ ، زلزله ، سيل و مانند آنها 4 - رأي هيات رسيدگي به شكايات 5 - تشخيص كميسيون مناقصه مبني بر تباني بين مناقصه گران ج - مناقصه گزار بايد تجديد و يا لغو مناقصه را مطابق ماده ( 22 ) اين قانون به آگاهي همه مناقصه گران برساند ماده 25 - نحوه رسيدگي به شكايات الف - چنانچه هريك از مناقصه گران نسبت به اجرا نشدن موادي از قانون برگزاري مناقصات اعتراض داشته باشد مي تواند به بالاترين مقام دستگاه مناقصه گزار شكايت كند ب - دستگاه مناقصه گزار مكلف است در مهلت پانزده روز كاري از تاريخ دريافت شكايت ، رسيدگي هاي لازم را به عمل آورده و در صورت وارد دانستن اعتراض ، مطابق مقررات مربوط اقدام نمايد و در صورتي كه شكايت را وارد تشخيص ندهد ، ظرف مهلت تعيين شده جوابيه لازم را به شاكي اعلام كند ج - در صورت عدم پذيرش نتيجه توسط شاكي ، هيات رسيدگي به شكايات موضوع را بررسي و رأي قطعي را طي پانزده روز اعلام خواهد كرد در صورت اعتراض هريك از طرفين ، موضوع جهت رسيدگي قانوني به مراجع ذي صلاح ارجاع مي شود و فرايند برگزاري مناقصه نيز روال معمول خود را طي خواهد كرد ماده 26 - نحوه برگزاري مناقصه محدود مناقصه محدود با رعايت مواد ( 4 ) و ( 13 ) در موارد زير برگزار مي شود : الف - وجود فهرست هاي مناقصه گران صلاحيتدار معرفي شده توسط مراجع ذي صلاح دولتي تهيه اين فهرست با رعايت اصل رقابت بين تمامي مناقصه گران صلاحيتدار ، برابر آيين نامه اي است كه با پيشنهاد سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به تصويب هيات وزيران مي رسد آييننامه اجرايي بند «الف» ماده (26) قانون برگزاري مناقصات ب - وجود فهرست كوتاه مناقصه گران صلاحيتدار كه طبق ماده ( 12 ) اين قانون حداكثر دو سال قبل تهيه شده باشد در مناقصه محدود نيازي به انتشار آگهي ( انجام ترتيبات موضوع بندهاي ( ب ) ، ( ج ) و ( د ) ماده 13 اين قانون نيست ماده 27 - ترك تشريفات مناقصه در مواردي كه انجام مناقصه براساس گزارش توجيهي دستگاه مناقصه گزار به تشخيص يك هيات سه نفره مركب از مقامات مذكور در ماده ( 28 ) اين قانون ميسر نباشد ، مي توان معامله را به طريق ديگري انجام داد و در اين صورت هيات ترك تشريفات مناقصه با رعايت صرفه و صلاح دستگاه ترتيب انجام اين گونه معاملات را با رعايت ساير مقررات مربوط در هرمورد براي يك نوع كالا يا خدمت تعيين و اعلام خواهد نمود ماده 28 - تركيب هيات ترك تشريفات مناقصه تركيب هيات ترك تشريفات مناقصه موضوع ماده ( 27 ) اين قانون در مورد دستگاههاي موضوع بند ( ب ) ماده ( 1 ) اين قانون به شرح زير خواهد بود : الف - در مورد معاملات واحدهاي مركزي دستگاههاي موضوع بند ( ب ) ماده ( 1 ) اين قانون معاون مالي و اداري و يا مقام مشابه وزارتخانه يا مؤسسه دولتي حسب مورد و ذي حساب مربوط يا مقام مشابه و يك نفر ديگر از كاركنان خبره و متعهد دستگاه مربوطه به انتخاب بالاترين مقام دستگاه اجرايي ذي ربط ب - در انجام معاملات دستگاههاي اجرايي كه داراي اعتبارات استاني هستند در واحدهاي خارج از مركز دستگاههاي موضوع بند ( ب ) ماده ( 1 ) ، استاندار يا نماينده او و بالاترين مقام دستگاه اجرائي در محل و حسب مورد ذي حساب يا مسؤول امور مالي مربوط تبصره 1 - در دستگاههايي كه ذي حساب ندارند ، بالاترين مسؤول امور مالي ، جانشين ذي حساب مي باشد تبصره 2 - هيات ترك مناقصه در استانداري ها ، استاندار يا نماينده او ، معاون ذي ربط استاندار و ذي حساب استانداري مي باشد ج - در مورد انجام معاملات شركتهاي دولتي ، مديرعامل و يا بالاترين مقام اجرايي و حسب مورد ذي حساب يا مدير مالي شركت و يك نفر به انتخاب مجمع عمومي يا شوراي عالي حسب مورد د - هيات موضوع اين ماده كه در هر مورد بنا به دعوت بالاترين مقام دستگاه اجرايي ذي ربط و يا مقامات مجاز از طرف آنها تشكيل مي شود ، با حضور هر سه نفراعضاي مربوطه رسميت دارد و كليه اعضاء مكلف به حضور در جلسات هيات و ابراز نظرخود نسبت به گزارش توجيهي دستگاه اجرائي مربوط در مورد تقاضاي ترك مناقصه وهمچنين نحوه انجام معامله موردنظر هستند لكن تصميمات هيات با رأي اكثريت اعضاء معتبر خواهد بود ه - - در اجراي ماده ( 27 ) اين قانون در صورتي كه مبلغ معامله بيش از پنجاه برابرنصاب معاملات كوچك باشد ، انجام معامله پس از تصويب هيات هاي سه نفري موضوع اين ماده حسب مورد با تاييد مقامات زير مجاز خواهد بود : 1 - در مورد واحدهاي مركزي وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ، به ترتيب وزير يا رئيس مؤسسه مزبور و در مورد شركتهاي دولتي هيات مديره شركت 2 - در مورد دستگاههاي اجرائي محلي تابع نظام بودجه استاني و در مورد معاملات مربوط به اعتبارات غيراستاني كه توسط وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي به واحدهاي خارج از مركز ابلاغ مي گردد و همچنين در مورد مؤسسات دولتي مستقر درخارج از مركز ، استاندار استان مربوطه تبصره - در مواردي كه استاندار شخصاً در هيات ترك مناقصه موضوع اين ماده شركت كند و با نظر موافق صورتجلسه مربوط را امضاء نمايد ، تاييد مجدد وي ضرورت ندارد 3 - درمورد معاملات مربوط به قوه قضائيه ، شوراي نگهبان ، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، ديوان محاسبات كشور و ساير مؤسسات دولتي كه به صورت مستقل اداره مي شوند و تابع هيچ يك از وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي نيستند ، به ترتيب رئيس قوه قضائيه يا حسب مورد يكي از معاونين منتخب وي ، رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، رئيس ديوان محاسبات كشور و بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذي ربط 4 - درمورد معاملات مربوط به مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي بالاترين مقام اجرائي نهاد يا مؤسسه مربوط و - در اجراي بند ( ه - ) اين ماده درصورتي كه مبلغ معامله بيش از دويست برابرنصاب معاملات كوچك باشد انجام معامله پس از تصويب هياتهاي سه نفري موضوع اين ماده تا پايان برنامه سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران منوط به تاييد شوراي اقتصاد و پس از آن منوط به تاييد هياتي مركب از رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور ( دبير هيات ) ، وزير امور اقتصادي و دارائي و بالاترين مقام مذكور در بند ( ه ) خواهد بود ماده 29 - موارد عدم الزام به برگزاري مناقصه در موارد زير الزام به برگزاري مناقصه نيست و دستگاههاي اجرائي مندرج در بند ( ب ) ماده ( 1 ) اين قانون مي توانند بدون انجام تشريفات مناقصه ، معامله مورد نظر را انجام دهند: الف - خريد اموال منقول ، خدمات و حقوقي كه به تشخيص و مسؤوليت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها منحصر به فرد ( انحصاري ) بوده و داراي انواع مشابه نباشد ب - خريد ، اجاره به شرط تمليك يا اجاره گرفتن اموال غيرمنقول كه به تشخيص و مسؤوليت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها با كسب نظر از هيات كارشناسان رسمي دادگستري حداقل سه نفر و يا هيات كارشناسان خبره مربوطه درصورت نبود كارشناسان رسمي انجام خواهد شد ج - خريد اموال منقول و غيرمنقول ، كالا و خدمات با قيمت تعيين شده يا كمتر ياحقوقي كه نرخ هاي آنها از طرف مراجع قانوني ذي صلاح تعيين شده باشد د - تعمير تجهيزات و ماشين آلات ثابت و متحرك و تامين تجهيزات و ماشين آلات صرفاً جايگزين و مرتبط با تداوم توليد در واحدهاي توليدي به نحوي كه شامل توسعه واحد نگردد به تشخيص و مسؤوليت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها با رعايت صرفه و صلاح كشور ه - خريد خدمات مشاوره اعم از مهندسي مشاور و مشاوره فني بازرگاني مشتمل بر مطالعه ، طراحي و يا مديريت برطرح و اجرا و نظارت و يا هرنوع خدمات مشاوره اي و كارشناسي آئين نامه اجرائي اين بند جهت تعيين ضوابط ، موازين و معيارهاي خدمات مشاوره حداكثر ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور به تصويب هيات وزيران مي رسد آييننامه بند « هـ» ماده (29) قانون برگزاري مناقصات و - خدمات فرهنگي و هنري ، آموزشي و ورزشي و نظاير آن به تشخيص ومسؤوليت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي كه امكان برگزاري مناقصه مقدور نباشد بارعايت صرفه و صلاح كشور ز - خريد قطعات يدكي براي تعويض و يا تكميل لوازم و تجهيزات ماشين آلات ثابت و متحرك موجود و همچنين ادوات و ابزار و وسايل اندازه گيري دقيق و لوازم آزمايشگاههاي علمي و فني و نظاير آن كه تامين آن با تشخيص بالاترين مقام اجرائي ازطريق مناقصه امكان پذير نباشد ، با تعيين بهاي مورد معامله از سوي حداقل يك نفركارشناس رشته مربوط كه حسب مورد توسط وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها انتخاب مي شود ح - درمورد معاملات محرمانه به تشخيص هيات وزيران با رعايت صرفه و صلاح كشور ط - خريد سهام و تعهدات ناشي از اجراي احكام قضائي ماده 30 - نسخ قوانين از تاريخ تصويب اين قانون تمامي قوانين و مقررات مغاير دستگاههاي مشمول اين قانون منسوخ مي گردد قانون فوق مشتمل بر سي ماده و ده تبصره در جلسه علني روز سه شنبه مورخ بيست و پنجم فروردين ماه يكهزار و سيصد و هشتاد و سه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 3/11/1383 با اصلاحاتي در بند ( ب ) ماده ( 1 ) و بند ( ب ) ماده ( 28 ) و ماده ( 30 ) و حذف بندهاي ( د ) ، ( ه ) و جزء ( 3 ) بند ( ز ) ماده ( 28 ) به تصويب مجمع تشخيص مصلحت نظام رسيد رئيس مجلس شوراي اسلامي - غلامعلي حداد عادل
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:45 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خرداد ماه يكهزار و سيصد و هشـتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصـويب و در تـاريخ 19/ 3/ 1389 به تأيـيد شوراي نگهبان رسيده ، طي نامه شماره 21204/375 مورخ 26/ 3/ 1389 مجلس شوراي اسلامي جهت اجراء به دولت ابلاغ گردید.
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
عطف به نامه شماره 164546/ 43348 مورخ 18/ 8/ 1388 در اجراء اصل يكصد و بيست و سوم (123) قـانون اساسي جمهوري اسلامي ايران قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه با عنوان لايحه به مجلسشوراياسلامي تقديم گرديده بود، با تصويب درجلسه علني روز سهشنبه مورخ 4/ 3/ 1389 و تأييد شوراي محترم نگهبان بهپيوست ابلاغ ميگردد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی
مصوب شماره68317 مورخ6/4/1389
بسمه تعالی
وزارت امور اقتصادي و دارايي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خرداد ماه يكهزار و سيصد و هشـتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصـويب و در تـاريخ 19/ 3/ 1389 به تأيـيد شوراي نگهبان رسيده و طي نامه شماره 21204/ 375 مورخ 26/ 3/ 1389 مجلس شوراي اسلامي واصل گرديده است، به پيوست جهت اجراء ابلاغ ميگردد.
محمود احمدی نژاد رییس جمهور
«قانون الحاق يك تبصره به قانون اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي»
ماده واحده ـ متن زير بهعنوان تبصره (5) به ماده (5) قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي ـ مصوب 1387ـ الحاق ميگردد. تبصره5 ـ در تأسيس بانك مشترك ايراني و خارجي سهم طرف خارجي از سقفهاي مندرج در اين ماده مستثني است. 1ـ دولت جمهوري اسلامي ايران تنها مجاز است با مشاركت خارجي اقدام به تأسيس بانك توسعهاي نمايد. ـ اشخاص حقوقي خارجي با حداقل پنجاه و يك درصد (51%) سهام ايراني، ايراني محسوب ميشوند. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خردادماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلسشوراياسلامي تصويب و در تاريخ 19/ 3/ 1389 به تأييد شوراي نگهبان رسيد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:7 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی
شماره877/469 تاریخ17/01/1390 بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجراء اصل یکصد و بیست و سوم (123) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون اصلاح قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم ( 44) قانون اساسی که با عنوان طرح اصلاح تبصره (3) بند «الف« ماده (3) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی جمهوری اسلامی ایرا و اجراء سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ 11/12/1389 و تایید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد .
علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی
شماره 8851 تاریخ 18/2/1390 بسمه تعالی
وزارت امور اقتصادی ودارایی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور
قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ِایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی که در جلسه علنی رو چهارشنبه مورخ یازدهم اسفند یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 24/12/1389 به تائید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 877/469 مورخ 17/1/1390 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است ، به پیوست ابلاغ می گردد.
محمود احمدی نژاد ریيس جمهور
شماره 877/469 تاریخ 17/01/1390 بسمه تعالی
قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی
ماده واحده – عنوان قانون« اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی» به قانون «اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی» اصلاح می شود و تبصره (3) بند ( الف ) ماده (3) آن به شرح زیر اصلاح و دو تبصره به عنوان تبصره های (4) و (5) به آن الحاق می گردد : تبصره 3- سازمانهای توسعه ای مصوب دولت پس از فراخوان عمومی از سوی وزارتخانه یا شرکت مادر تخصصی ذی ربط و احراز عدم تمایل بخشهای غیر دولتی برای سرمایه گذاری بدون مشارکت دولت در طرحهای اقتصادی موضوع فعالیتهای گروه یک ماده (2) این قانون در مناطق کمتر توسعه یافته می توانند به هر میزان اقدام به سرمایه گذاری مشترک با بخشهای غیر دولتی نمایند . سهام یا قدرالسهم دولتی ناشی از این نوع مشارکت باید ظرف حداکثر سه سال پس از بهره برداری با رعایت مقررات این قانون واگذار شود . نوع طرحهای اقتصادی ، نحوه فراخوان و حد مجاز سرمایه گذاری دولت در هر مورد باید توسط وزارتخانه ذی ربط، وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری به طور مشترک تهیه شود و به تصویب هیات وزیران برسد . دولت موظف است فهرست و مشخصات این طرحها و سرمایه گذاریها را همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سنواتی به مجلس شورای اسلامی اعلام نماید . حکم این تبصره تا پایان قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران اعتبار دارد .
تبصره 4 – سازمانهای توسعه ای مجازند منابع داخلی خود را با اولویت به صورت وجوه اداره شده نزد بانکهای توسعه ای دولتی برای اعطاء تسهیلات یا کمک به طرحهای مصوب در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته به بخشهای غیر دولتی اختصاص دهند . همچنین این سازمانها می توانند تا سقف چهل و نه درصد(49%) با بخشهای غیر دولتی به صورت مشترک در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته سرمایه گذاری نمایند و در این صورت موظفند حداکثر ظرف سه سال پس از بهره برداری ، سهام یا قدرالسهم خود را مطابق مقررات این قانون واگذار نمایند . نام سازمانهای توسعه ای ذی ربط و سرمایه گذاریهای موضوع این بند در هر مورد قبل از اجراء باید به تصویب هیات وزیران برسد و فهرست آنها همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سالانه به مجلس شورای اسلامی اعلام شود . تبصره 5 – سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران به عنوان سازمان توسعه ای تعیین می شود و کلیه شرکتهای استانی تابعه آن مطابق مقررات این قانون مشمول واگذاری می باشند . به منظور فراهم نمودن امکانات واگذاری شرکتهای یاد شده ، هر گونه فعالیت حاکمیتی غیر قابل واگذاری آنها با تشخیص کارگروه مشترک معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری ، وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و صنایع و معادن و تصویب هیات وزیران به سازمانهای صنایع و معادن استانها و یا سایر دستگاههای اجرایی مربوط نظیر استانداریها منتقل می شود . قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی رو چهارشنبه مورخ یازدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 24/12/1389 به تایید شورای نگهبان رسید .
علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:5 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجراء اصل یکصد و بیست و سوم(123) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی» مصوب 1386 که با عنوان طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 31/5/1389 و تائید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
مصوب شماره147234 مورخ 13/7/1389
بسمه تعالی
وزارت تعاون ـ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور
قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی مصوب 1386 که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ سی و یکم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 17/6/1389 به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 41959/447 مورخ 31/6/1389 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است، به پیوست جهت اجراء ابلاغ میگردد.
محمود احمدینژاد رئیس جمهور
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
موضوع استفساريه:
ماده واحده- آيا منظور از شركت هاي سهامي مندرج در ماده(35) قانون اجراي سياست هاي كلي اصل(44)قانون اساسي- مصوب 18/7/1386 - كه شركت هاي سرمايه گذاري استاني بايد در قالب آن ها و بر اساس قانون تجارت تشكيل شود، همان شركت هاي سهامي عام مندرج در ماده(4) قانون اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 14/12/1347 مي باشد ؟
پاسخ : بلي منظور از شركت هاي سهامي مندرج در ماده(35) قانون مذكور، همان شركت هاي سهامي عام مندرج در ماده(4) قانون اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 14/12/1347 مي باشد.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علني روز يك شنبه مورخ سي و يكم مردادماه يك هزار و سي صد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 17/6/1389 به تاييد شوراي نگهبان رسيد .
علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلامي
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:3 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
بسمه تعالی با صلوات برمحمد و آل محمد
" قانون اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي"
شماره67428 تاریخ 12/5/1387
بسمه تعالی اللهم صل علی محمد و آل محمد
وزارت امور اقتصادي و دارايي قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراي سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي كه در جلسه علني روز دوشنبه مورخ هشتم بهمن ماه يكهزار و سيصد و هشتاد و شش مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 25/3/1387 از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخيص داده شد و طي نامه شماره 25274/680 مورخ 31/4/1387 مجلس شوراي اسلامي واصلگرديده است، به پيوست جهت اجرا ابلاغ ميگردد.
محمود احمدي نژاد ریيس جمهور شماره 25274/680 تاریخ 31/4/1387
بسمه تعالی
جناب آقاي دكتر محمود احمدينژاد رییس محترم جمهوري اسلامي ايران عطف به نامه شماره 22814/36466 مورخ 18/2/1386 در اجرای اصل يكصد و بيست و سوم(123) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي مصوب جلسه علني روز دوشنبه مورخ 8/11/1386 مجلس شوراي اسلامي كه با عنوان لايحه يك فوريتي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و واگذاري فعاليت ها و بنگاه هاي دولتي به بخش غيردولتي به مجلس شوراي اسلامي تقديم و مطابق اصل يكصد و دوازدهم(112) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به مجمع محترم تشخيص مصلحت نظام ارسال گرديده بود با تأييد آن مجمع به پيوست ابلاغ ميگردد.
علي لاريجاني ریيس مجلس شوراي اسلامی
فصل اول ـ تعاريف ماده 1ـ در اين قانون اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط بهكار برده ميشود: 2ـ كالا: هرشيء منقول و يا غيرمنقول كه ميتواند مورد مبادله و استفاده قرار گيرد. 5 ـ شركت: شخص حقوقي كه با رعايت قانون تجارت يا قانون خاص حسب مورد تشكيل شده باشد. 6 ـ سهام مديريتي: ميزاني از سهام يك شركت كه دارنده آن طبق اساسنامه اختيار تعيين حداقل يك عضو را در هيأت مديره شركت دارد. 7ـ سهام كنترلي: حداقل ميزان سهام مورد نياز براي آنكه دارنده آن قادر به تعيين اكثريت اعضاء هيأت مديره شركت باشد. 8 ـ شركت تعاوني: شخص حقوقي است كه با رعايت قانون بخش تعاوني اقتصاد جمهوري اسلاميايران مصوب 1370 مجلس شوراي اسلامي و موادي از قانون شركتهاي تعاوني مصوب 1350 كه نسخ نشدهاست و اصلاحات بعدي آنها تشكيل شده باشد. اين نوع شركت تعاوني متعارف نيز ناميده ميشود. 9ـ شركت تعاوني سهاميعام: نوعي شركت سهاميعام است كه با رعايت قانون تجارت و محدوديتهاي مذكور در اين قانون تشكيل شده باشد. 10ـ شركت تعاوني فراگير ملي: نوعي تعاوني متعارف يا سهاميعام است كه براي فقرزدايي از سه دهك پایين درآمدي تشكيل ميشود. عضويت ساير افراد در اين تعاوني آزاد است ولي در بدو تشكيل حداقل هفتاد درصد(70%) اعضاء آن بايد از سهدهك پایين درآمدي باشند. 12ـ انحصار: وضعيتي در بازار كه سهم يك يا چند بنگاه يا شركت توليدكننده، خريدار و فروشنده از عرضه و تقاضاي بازار به ميزاني باشد كه قدرت تعيين قيمت و يا مقدار را در بازار داشته باشد، يا ورود بنگاههاي جديد به بازار يا خروج از آن با محدوديت مواجه باشد. 13ـ انحصار طبيعي: وضعيتي از بازار كه يك بنگاه به دليل نزولي بودن هزينه متوسط، ميتواند كالا يا خدمت را به قيمتي عرضه كند كه بنگاه ديگري با آن قيمت قادر به ورود يا ادامه فعاليت در بازار نباشد. 14ـ انحصار قانوني: وضعيتي از بازار كه به موجب قانون، توليد، فروش و يا خريد كالا و يا خدمت خاص در انحصار يك يا چند بنگاه معين قرار ميگيرد. 15ـ وضعيت اقتصادي مسلط: وضعيتي در بازار كه در آن توانايي تعيين قيمت، مقدار عرضه يا تقاضاي كالا يا خدمت يا شرايط قرارداد در اختيار يك يا چند شخص حقيقي و يا حقوقي قرار گيرد. 16ـ ادغام: اقداميكه براساس آن چند شركت، ضمن محو شخصيت حقوقي خود، شخصيت حقوقي واحد و جديدي تشكيل دهند يا در شخصيت حقوقي ديگري جذب شوند. 18ـ بنگاه يا شركت كنترلكننده: بنگاه يا شركتي كه از طريق تملك تمام يا قسمتي از سهام يا سرمايه يا مديريت و يا از طرق ديگر، فعاليتهاي اقتصادي بنگاهها يا شركتهاي ديگر را در يك بازار كنترل ميكند. 19ـ مديران شركت: اعضاء هيأت مديره، مدير عامل و افراد داراي عناوين مشابه يا هر شخص ديگري كه مسؤوليت تصميمگيري در شركت، به موجب قانون و يا اساسنامه آن، يا به موجب حكم دادگاه و يا مراجع ذيصلاح قانوني به آنها واگذار شده باشد. 20ـ اخلال در رقابت: مواردي كه موجب انحصار، احتكار، افساد در اقتصاد، اضرار به عموم، منتهي شدن به تمركز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاي خاص، كاهش مهارت و ابتكار در جامعه و يا سلطه اقتصادي بيگانه بر كشور شود. فصل دوم ـ قلمرو فعاليتهاي هر يك از بخشهاي دولتي، تعاوني و خصوصي ماده2ـ فعاليتهاي اقتصادي در جمهوري اسلاميايران شامل توليد، خريد و يا فروش كالاها و يا خدمات به سه گروه زير تقسيم ميشود: گروه يک ـ تماميفعاليتهاي اقتصادي به جز موارد مذكور در گروه دو و سه اين ماده. گروه سهـ فعاليتها، مؤسسات و شرکتهاي مشمول اين گروه عبارتند از: 1) شبکههاي مادر مخابراتي و امور واگذاري بسامد(فركانس)، 2) شبکههاي اصلي تجزيه و مبادلات و مديريت توزيع خدمات پايه پستي، 3) توليدات محرمانه يا ضروري نظامي، انتظاميو امنيتي به تشخيص فرماندهي کل نيروهاي مسلح، 4) شركت ملي نفت ايران و شرکتهاي استخراج و توليد نفت خام و گاز، 5) معادن نفت و گاز، 6) بانک مرکزي جمهوري اسلاميايران، بانک ملي ايران، بانک سپه، بانک صنعت و معدن، بانكتوسعه صادرات، بانك كشاورزي، بانك مسكن و بانك توسعه تعاون، 7) بيمه مرکزي و شركت بيمه ايران، 8) شبکههاي اصلي انتقال برق، 9) سازمان هواپيمايي کشوري و سازمان بنادر و کشتيراني جمهوري اسلاميايران، 11) راديو و تلويزيون تشخيص، انطباق و طبقهبندي فعاليت ها و بنگاه هاي اقتصادي موضوع اين ماده با هر يك از سه گروه به پيشنهاد وزارت اموراقتصادي و دارايي ظرف ششماه به تصويب هيأت وزيران ميرسد و در مورد بند(3) گروه سه، مصوبه هيأت وزيران بايد به تصويب فرماندهي كل نيروهاي مسلح برسد. ماده3ـ قلمرو فعاليتهاي اقتصادي دولت بهشرح زير تعيين ميشود: الف ـ مالكيت، سرمايهگذاري و مديريت براي دولت در آن دسته از بنگاههاي اقتصادي كه موضوع فعاليت آنها مشمول گروه يك مادة (2) اين قانون است، اعم ازطرحهاي تملك داراييهاي سرمايهاي، تأسيس مؤسسه و يا شركت دولتي، مشاركت با بخشهاي خصوصي و تعاوني و بخش عمومي غير دولتي، به هرنحو وبه هرميزان ممنوع است. تبصره1ـ دولت مكلف است سهم، سهمالشركه، حق تقدم ناشي از سهام و سهمالشركه، حقوق مالكانه، حق بهرهبرداري و مديريت خود را در شركتها، بنگاهها و مؤسسات دولتي و غيردولتي كه موضوع فعاليت آنها جزء گروه يك مادة(2) اين قانون است، تا پايان قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلاميايران به بخشهاي خصوصي، تعاوني و عموميغيردولتي واگذار نمايد. تبصره2ـ تداوم مالكيت، مشاركت و مديريت دولت در بنگاههاي مربوط به گروه يك ماده(2) اين قانون و بعد از انقضاء قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي و يا شروع فعاليت در موارد ضروري تنها با پيشنهاد دولت و تصويب مجلس شوراي اسلاميو براي مدت معين مجاز است.
تبصره 3- سازمانهای توسعه ای مصوب دولت پس از فراخوان عمومی از سوی وزارتخانه یا شرکت مادر تخصصی ذی ربط و احراز عدم تمایل بخشهای غیر دولتی برای سرمایه گذاری بدون مشارکت دولت در طرحهای اقتصادی موضوع فعالیتهای گروه یک ماده (2) این قانون در مناطق کمتر توسعه یافته می توانند به هر میزان اقدام به سرمایه گذاری مشترک با بخشهای غیر دولتی نمایند . سهام یا قدرالسهم دولتی ناشی از این نوع مشارکت باید ظرف حداکثر سه سال پس از بهره برداری با رعایت مقررات این قانون واگذار شود . نوع طرحهای اقتصادی ، نحوه فراخوان و حد مجاز سرمایه گذاری دولت در هر مورد باید توسط وزارتخانه ذی ربط، وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری به طور مشترک تهیه شود و به تصویب هیات وزیران برسد . دولت موظف است فهرست و مشخصات این طرحها و سرمایه گذاریها را همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سنواتی به مجلس شورای اسلامی اعلام نماید . حکم این تبصره تا پایان قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران اعتبار دارد.[1] تبصره 4 – سازمانهای توسعه ای مجازند منابع داخلی خود را با اولویت به صورت وجوه اداره شده نزد بانکهای توسعه ای دولتی برای اعطاء تسهیلات یا کمک به طرحهای مصوب در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته به بخشهای غیر دولتی اختصاص دهند . همچنین این سازمانها می توانند تا سقف چهل و نه درصد(49%) با بخشهای غیر دولتی به صورت مشترک در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته سرمایه گذاری نمایند و در این صورت موظفند حداکثر ظرف سه سال پس از بهره برداری ، سهام یا قدرالسهم خود را مطابق مقررات این قانون واگذار نمایند . نام سازمانهای توسعه ای ذی ربط و سرمایه گذاریهای موضوع این بند در هر مورد قبل از اجراء باید به تصویب هیات وزیران برسد و فهرست آنها همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سالانه به مجلس شورای اسلامی اعلام شود . [2] تبصره 5 – سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران به عنوان سازمان توسعه ای تعیین می شود و کلیه شرکتهای استانی تابعه آن مطابق مقررات این قانون مشمول واگذاری می باشند . به منظور فراهم نمودن امکانات واگذاری شرکتهای یاد شده ، هر گونه فعالیت حاکمیتی غیر قابل واگذاری آنها با تشخیص کارگروه مشترک معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری ، وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و صنایع و معادن و تصویب هیات وزیران به سازمانهای صنایع و معادن استانها و یا سایر دستگاههای اجرایی مربوط نظیر استانداریها منتقل می شود . [3] ب ـ دولت مكلف است هشتاددرصد(80%) از ارزش مجموع سهام بنگاههاي دولتي در هر فعاليت مشمول گروه دو ماده (2) اين قانون به استثناء راه و راهآهن را به بخشهاي خصوصي، تعاوني و عموميغيردولتي واگذار نمايد. تبصره1ـ دولت مجاز است به منظور حفظ سهم بهينه بخش دولتي در فعاليتهاي گروه دو ماده (2) اين قانون با توجه به حفظ حاكميت دولت، استقلال كشور، عدالت اجتماعي و رشد و توسعه اقتصادي به ميزاني سرمايهگذاري نمايد كه سهم دولت از بيست درصد (20%) ارزش اين فعاليتها در بازار بيشتر نباشد. تبصره2ـ بخشهاي غيردولتي مجاز به فعاليت در زمينه راه و راهآهن هستند. سهم بهينه بخشهاي دولتي و غيردولتي در فعاليتهاي راه و راه آهن مطابق آیيننامهاي خواهد بود كه به پيشنهاد مشترك وزارت راهوترابري و وزارت اموراقتصادي و دارايي به تصويب شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي خواهد رسيد. تبصره3ـ دولت مكلف است درحد مقابله با بحران نسبت به تأمين كالاهاي اساسي مانند گندم و سوخت براي مدت معين، تمهيدات لازم را بينديشد. ج ـ سرمايهگذاري، مالكيت و مديريت در فعاليتها و بنگاههاي مشمول گروه سه مادة(2) اين قانون منحصراً در اختيار دولت است. تبصره1ـ خريد خدمات مالي، فني، مهندسي و مديريتي از بنگاههاي بخشهاي غيردولتي درفعاليتهاي گروه سه ماده(2) اين قانون به شرط حفظ مالكيت صددرصد (100%) دولت طبق آیيننامه اي كه ظرف مدت ششماه به پيشنهاد وزارت اموراقتصادي و دارايي با هماهنگي دستگاه هاي ذيربط به تصويب هيأت وزيران ميرسد، مجاز است. آیيننامه مربوط به كالاها و خدمات نظامي، انتظامي و امنيتي نيروهاي مسلح و امنيتي حداكثر ظرف مدت سه ماه توسط وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح تهيه و جهت تصويب به فرماندهي كل نيروهاي مسلح تقديم خواهد شد. تبصره2ـ فعاليتهاي حوزههاي سلامت، آموزش و تحقيقات و فرهنگ مشمول اين قانون نيست و هرگونه توسعه توسط بخشهاي دولتي و غيردولتي و همچنين هرگونه واگذاري به بخش غيردولتي در اين حوزهها مطابق لايحهاي خواهد بود كه ظرف مدت يكسال از ابلاغ اين قانون به تصويب مجلس شوراي اسلامي ميرسد. ماده4ـ قلمرو فعاليتهاي اقتصادي بخش غيردولتي به شرح زير تعيين ميشود : تبصره ـ ورود دولت در اين فعاليتها با رعايت تبصرههاي(2) و(3) بند(الف) ماده (3) اين قانون مجاز است. ب ـ سرمايهگذاري، مالكيت و مديريت در فعاليتهاي گروه دو ماده (2) اين قانون براي بخشهاي خصوصي، تعاوني و مؤسسات عموميغيردولتي مجاز است. ج ـ فعاليت بخشهاي خصوصي و تعاوني و عموميغيردولتي در موارد مشمول گروه سه ماده (2) اين قانون با رعايت تبصره(1) بند «ج» ماده (3 ) اين قانون مجاز است. ماده5 ـ بانكهاي غير دولتي و مؤسسات مالي و اعتباري و ساير بنگاههاي واسطه پولي كه قبل و بعد از تصويب اين قانون تأسيس شده يا ميشوند و بانكهاي دولتي كه سهام آنها واگذار ميشود صرفاً در قالب شركتهاي سهامي عام و تعاوني سهامي عام مجاز به فعاليت هستند. سقف مجاز تملك سهام بهطور مستقيم يا غيرمستقيم براي هر شركت سهامي عام يا تعاوني سهاميعام يا هر مؤسسه و نهاد عمومي غيردولتي دهدرصد (10%) و براي اشخاص حقيقي و ساير اشخاص حقوقي پنج درصد (5%) تعيين ميشود. معاملات بيش از سقفهاي مجاز در اين ماده توسط هر يك از اشخاص مذكور باطل و ملغيالأثر است. افزايش سقف سهم مجاز از طريق ارث نيز مشمول اين حكم است و وراث و يا اولياء قانوني آنها ملزم به فروش مازاد بر سقف، ظرف مدت دو ماه پس از صدور گواهي حصر وراثت خواهند بود. افزايـش قهري سـقف مجاز سهام به هر طريق ديگر بايد ظرف مدت سهماه به سقفهاي مجاز اين ماده كاهش يابد. تبصره1ـ اشخاص حقيقي سهامدار بنگاههاي موضوع اين ماده و اعضاء خانواده آنها شامل همسر، فرزندان و همسران آنان، برادر، خواهر، پدر و مادر منحصراً تا سقفي مجاز هستند سهام داشته باشند كه نتوانند مشتركاً بيش از يك عضو هيأت مديره را در اين بنگاه تعيين كنند. تبصره2ـ دولت مكلف است با پيشنهاد بانك مركزي كه به تأييد شوراي پول و اعتبار ميرسد، اقدامات قانوني لازم را ظرف مهلت سه ماه در خصوص نحوه تأسيس و اداره بنگاههاي موضوع اين ماده به انجام رساند. تبصره3ـ بنگاههاي غير دولتي موجود موضوع اين قانون موظفند ظرف يكسال از تاريخ تصويب اين قانون خود را با شرايط اين ماده تطبيق دهند. تبصره4ـ تعاونيهاي اعتباري قرضالحسنه و صندوقهاي قرضالحسنهاي كه منحصراً به امر قرضالحسنه ميپردازند، از شمول اين ماده مستثني بوده و تابع مقررات خود مي باشند تبصره 5- در تاسيس بانك مشترك ايراني و خارجي سهم طرف خارجي از سقف هاي مندرج در اين ماده مستثني است. 1- دولت جمهوري اسلامي ايران تنها مجاز است با مشاركت خارجي اقدام به تاسيس بانك توسعه اي نمايد. 2- اشخاص حقوقي خارجي با حداقل(51%) سهام ايراني، ايراني محسوب مي شوند.[4] ماده6 ـ مؤسسات عموميغيردولتي موضوع ماده(5) قانون محاسبات عموميمصوب 1366 و اصلاحات بعدي آن و شركتهاي تابعه و وابسته آنها حق مالكيت مستقيم و غيرمستقيم مجموعاً حداكثر تا چهل درصد(40%) سهم بازار هر کالا یا خدمت را دارند. تبصره1ـ تأديه بدهيهاي دولت به اين مؤسسات، نهادها و شركتها از طريق واگذاري سهام موضوع اين قانون تنها با رعايت سقفهاي مقرر در اين قانون مجاز است. تبصره2ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي موظف است بر حُسن اجرای اين ماده و تبصره آن نظارت کند و در صورت مشاهده موارد مغاير، آن را به شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) جهت اتخاذ تصميم اعلام نمايد. ماده7ـ به منظور تسهيل و تسريع در امر سرمايهگذاري و صدور مجوز فعاليتهاي اقتصادي براي بخشهاي غيردولتي در قلمروهاي مجاز، دستگاه هاي دولتي موضوع ماده(86) اين قانون، شوراهاي اسلاميشهر، شهرداريها و مجامع و اتحاديههاي صنفي موظفند ترتيبي اتخاذ نمايند تا كليه مقررات ناظر بر صدور پروانهها و مجوزهاي سرمايهگذاري و كسب وكار با رويكرد حذف مجوزهاي غيرضروري، تسهيل شرايط دريافت مجوزها و شفافسازي فعاليتهاي اقتصادي حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون به گونهاي اصلاح، تهيه و تدوين شود كه پاسخ متقاضي حداكثر ظرف ده روز از تاريخ ثبت درخواست توسط مرجع ذيربط کتباً داده شود. در صورت مثبت بودن پاسخ، مرجع ذيربط موظف است فهرست مدارک مورد نياز و عنداللزوم صورت هزينه هاي قانوني را کتباً به متقاضي اعلام و پس از دريافت مدارک کامل و اسناد واريز وجوه مورد نياز به حسابهاي اعلام شده، حداکثر ظرف يکماه نسبت به انجام کار، صدور پروانه، مجوز يا عقد قرارداد با متقاضي، اقدام نمايد. چنانچه هريک از مراجع مسؤول صدور پروانه يا مجوز طي يکماه فوقالذکر قادر به انجام تعهد خود نباشد، با موافقت ستاد سرمايهگذاري استان براي يكبار و حداکثر يکماه ديگر فرصت خواهد يافت. تبصره2ـ در صورت مثبت بودن پاسخ، چنانچه مرجع ذيربط در پايان مدت اعلام شده به تعهد خود عمل ننمايد و يا در صورت منفي بودن پاسخ، چنانچه متقاضي از پاسخ دريافتي قانع نشود اعتراض متقاضي در ستاد سرمايهگذاري استان قابل طرح است. ستاد سرمايهگذاري استان به رياست استاندار يا معاون برنامهريزي وي و رؤساي سازمانهاي صنايع و معادن، جهاد كشاورزي، كاروامور اجتماعي، بازرگاني، امور اقتصادي و دارايي و ادارات كل تعاون و حفاظت محيطزيست هر استان تشکيل ميشود. اين ستاد مكلف است ظرف مدت پانزده روز از تاريخ دريافت اعتراض، به موضوع در چارچوب مقررات دستگاه هاي ذيربط رسيدگي و در صورت وارد دانستن اعتراض، ریيس ستاد دستور تجديد رسيدگي به تقاضاي متقاضي را صادر ميکند و فرد يا افراد متخلف را به هيأت تخلفات اداري ذيربط معرفي مينمايد. چنانچه هيأت، تخلف اينگونه افراد را تأييد نمايد به مجازاتهاي مقرر در بندهاي« د» به بعد ماده(9) قانون رسيدگي به تخلفات اداري (مصوب 7/9/1372) محكوم خواهند شد. جلسات ستاد با حضور دو سوم اعضاء رسميت دارد و تصميمات آن با رأي اکثريت مطلق حاضرين معتبر است. در مواردي كه طرح متقاضي به موافقت دستگاه هاي فرا استاني نياز داشته باشد به اعتراض وي در هيأتي متشكل از معاونين دستگاه هاي ذيربط فوقالذکر به رياست وزير امور اقتصادي و دارايي يا معاون وي به ترتيب مقرر در اين تبصره رسيدگي خواهد شد. تبصره3ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي موظف است ظرف شش ماه از تصويب اين قانون با همكاري كليه مراجع صدور مجوز يا پروانه كاري يا بهرهبرداري يا نظاير آن كتاب راهنماي سرمايهگذاري در كليه فعاليتهاي اقتصادي را منتشر و هر شش ماه يكبار با رويكرد تسهيل مقررات و حذف مجوزهاي غير ضروري، آن را مورد تجديد نظر قرار دهد. اين کتاب راهنما تنها مستند تعيين تکاليف متقاضيان سرمايهگذاري است. هيچ نهاد و مرجعي حق ندارد براي اعطاء مجوز يا پروانه، مدارك يا شرايطي بيشتر از موارد مصرح در آن را مطالبه كند. تبصره4ـ ریيس جمهور موظف است هيأتي را مأمور نظارت بر مقرراتزدايي و تسهيل شرايط صدور مجوزها و پروانه فعاليتهاي اقتصادي نمايد. اين هيأت مكلف است براي مواردي كه تحقق اين اهداف محتاج به تغيير قوانين است، لوايح مورد نظر را تهيه و تقديم هيأت وزيران نمايد. تبصره5 ـ كليه مراجعي كه به هر نحو مجوز يا پروانه فعاليت اقتصادي صادر ميكنند، موظفند هر شش ماه يكبار اطلاعات مربوط به مجوزهاي صادره و واحدهاي فعال در هر كسب و كار را كه ورود به آنها به مجوز يا پروانه نياز دارد در اختيار متقاضيان قرار داده و براي اطلاع عموم منتشر نمايند. آیيننامه اجرایي اين ماده به پيشنهاد وزارت اموراقتصاديودارايي ظرف مدت سهماه به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. ماده8 ـ هر امتيازي كه براي بنگاههاي دولتي با فعاليت اقتصادي گروه يك و دو ماده (2) اين قانون مقرر شود، عيناً و با اولويت براي بنگاه يا فعاليت اقتصادي مشابه در بخش خصوصي، تعاوني و عموميغيردولتي بايد درنظر گرفته شود. تبصره ـ دولت مكلف است ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون كليه امتيازات موجود موضوع اين ماده را لغو كند يا تعميم دهد.
فصل سوم ـ سياست های توسعه بخش تعاون ماده9ـ به منـظور افزايش سهم بخش تعاون در اقتصاد كشور به بيست و پنج درصد (25%) تا پايان سال 1393، دولت موظف است اقدامات زير را معمول دارد: الف ـ سند توسعه بخش تعاون توسط وزارت تعاون با همكاري وزارت جهادکشاورزي، سازمان مديريتو برنامهريزي كشور، وزارت اموراقتصاديو دارايي، وزارت بازرگاني، بانك مركزي جمهوري اسلاميايران و اطاق تعاون مركزي جمهوري اسلاميايران كه در آن مجموعه راهكارهاي نيل به سهم بيستوپنج درصد (25%) و مسؤوليت هر يك از دستگاه ها تعيين شده باشد، تهيه و براي تصويب به هيأتوزيران تقديم ميشود. اين سند بايد مبناي تدوين بودجههاي سالانه قرار گيرد. ب ـ در كليه مواردي كه دولت براي حمايت از بخش غيردولتي مشوقهايي را ـ بهجز مالياتها ـ ارائه ميكند، اين حمايت براي تعاوني ها بيستدرصد (20%) بيش از بخش غيرتعاوني خواهدبود. ج ـ علاوه بر حمايت موضوع بند « ب» اين ماده، حمايتهاي زير در شركتهاي تعاوني انجام خواهد گرفت: 1ـ كمك بلاعوض و پرداخت تسهيلات قرضالحسنه براي تأمين تمام يا بخشي از آورده شركتهاي تعاوني كه اعضاء آن در زمان دريافت اين حمايت جزء سه دهك اول درآمدي جامعه باشند. 2ـ تخفيف حقبيمه سهم كارفرما براي اعضاء شاغل در هر تعاوني به ميزان بيست درصد (20%). 3ـ ارائه مشاوره، كمك به ارتقاء بهرهوري، آموزش كارآفريني، مهارت، كارآموزي، بهصورت رايگان. 4ـ پرداخت يارانه سود تسهيلات بانكي و ساير هزينههاي سرمايهگذاري اوليه براي راهاندازي شركت تعاوني. 5 ـ كمك به انجام مطالعات، تهيه طرح، راهاندازي بانك اطلاعاتي، تملك و آمادهسازي اراضي. د ـ كمك به تشكيل شركتهاي تعاوني سهاميعام و تعاونيهاي فراگيرملي براي فقرزدايي و ايجاد و گسترش اتحاديه تعاوني تخصصي. هـ ـ حمايت مالي براي توانمندسازي اطاقهاي تعاون. و ـ تأسيس بانك توسعه تعاون با سرمايه اوليه معادل پنج هزار ميليارد ريال از محل حساب ذخيرهارزي توسط دولت براي تأمين منابع سرمايهاي بخش تعاون. اساسنامه اين بانك حداكثر ظرف مدت سه ماه پس از تصويب اين قانون با رعايت قوانين و مقررات بانكي با پيشنهاد مشترك وزارت تعاون و وزارت امور اقتصادي و دارايي به تصويب هيأت وزيران ميرسد. وزير تعاون ریيس مجمع عموميبانك مذكور خواهد بود. تـبصره1ـ صندوق تعـاون پس از تأسـيس بانك توسعه تعاون با اصلاح اساسنامه به صندوق ضمانت سرمايهگذاري تعاون بدون داشتن حق ايجاد شعبه، تبديل ميشود. شعب صندوق با كليه امكانات، دارايي و نيروي انساني آن به بانك توسعه تعاون واگذار ميشود. تسويهحساب فيمابين صندوق و بانك توسط كارگروهي متشكل از وزير تعاون، وزير اموراقتصادي و دارايي، ریيس سازمان مديريت و برنامهريزي كشور ظرف حداكثر سهماه پس از واگذاري شعب انجام ميگردد. تبصره2ـ سهم دولت از سود قابل تقسيم بانك توسعه تعاون براي تأمين بخشي از كمكهاي دولت به بخش تعاون صرف ميشود. تبصره3ـ حمايتهاي مذكور در اين ماده مانع از اختصاص ساير حمايتهاي مربوط به اقشار خاص مثل روستاييان، افراد تحت پوشش نهادهاي حمايتي، ايثارگران و نظاير آن نخواهد بود. زـ منـابع لازم براي اجرای اين ماده در بودجه سالانه در رديف مستقلي تحت عنوان ح ـ وزارت تعاون موظف است در جهت حذف مداخله دولت در امور اجرایي و مديريتي تعاوني ها و بهبود سياست های توسعه بخش، با همكاري اطاق تعاون مركزي جمهوري اسلاميايران ظرف ششماه پس از تصويب اين قانون، نسبت به بازنگري در قوانين و مقررات حاكم بر بخش تعاوني اقدام و لوايح مورد نياز را به هيأت وزيران پيشنهاد نمايد. ماده10ـ كليه شركتها و اتحاديههاي تعاوني مجازند در بدو تأسيس يا هنگام افزايش سـرمايه تا سقف چهلونه درصد (49%) سهـام خود را با امكان اعمال رأي حداكثر تا سيوپنج (35%) كل آراء و تصدي كرسيهاي هيأت مديره به همين نسبت به شرط عدم نقض حاكميت اعضاء و رعايت سقف معين براي سهم و رأي هر سهامدار غيرعضو كه در اساسنامه معين خواهد شد به اشخاص حقيـقي يا حقوقي غيرعضو واگذار نمايند. فروش به اشخاص غيرايراني بايد با رعايت مقررات حاكم بر سرمايهگذاري خارجي باشد. همچنين شركتهاي تعاوني مجازند نسبت به تشكيل اتحاديههاي تعاوني تخصصي در چارچوب مواد (61) و (62) قانون شركتهاي تعاوني مصوب سال 1350 و بدون رعايت تبصره «2» ماده (43) قانون بخش تعاوني اقتصاد جمهوري اسلاميايران مصوب1370 اقدام نمايند. در مجمع عمومي انواع اتحاديههاي تعاوني ميزان رأي اعضاء متناسب با تعداد اعضاء و ميزان سهام يا حجم معاملات آنها با اتحاديه يا تلفيقي از آنها وفق اساسنامه تعيين ميگردد. معاملات مديران شركتهاي تعاوني و اتحاديههاي تعاوني مشمول ماده (129) قانون تجارت خواهد بود. ماده11ـ متن زير به عنوان تبصره «6» به ماده (105) قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 1366 و اصلاحات بعدي آن الحاق ميگردد: تبصره 6 ـ درآمد مشمول ماليات ابرازي شركتها و اتحاديههاي تعاوني متعارف و شركتهاي تعاوني سهاميعام مشمول بيست وپنج درصد(25%)تخفيف از نرخ موضوع اين ماده ميباشد. ماده12ـ وزارت تعاون موظف است تمهيدات لازم را به منظور تشكيل و توسعه تعاونيهاي سهاميعام با رعايت شرايط زير معمول داشته و بر حُسن اجرای آن نظارت نمايد: 2ـ اشخاص حقوقي سهامدار شركت تعاوني سهاميعام، هرگاه خود شركت تعاوني فراگيرملي يا تعاوني سهاميعام باشند حداكثر حق مالكيت دهدرصد (10%) سهام را دارند. ساير اشخاص حقوقي متناسب با تعداد سهامداران مستقيم و غيرمستقيم خود حداكثر حق مالكيت پنج درصد (5%) از سهام را دارند. 3ـ هر يك از اشخاص حقوقي دولتي و مجموع آنها با رعايت مفاد اين قانون در مناطق كمتر توسعهيافته تا چهلونه درصد (49%) و در ساير مناطق تا بيستدرصد(20%) فعاليتهاي مجاز در اين قانون مجاز به مشاركت با تعاوني از منابع داخلي خود هستند. مؤسسات عمومي غيردولتي نيز هر يك تا بيست درصد(20%) و جمعاً تا چهلونهدرصد(49%) مجاز به مشاركت هستند. در هر حال سهم مجموع بنگاهها و مؤسسات عموميغيردولتي و شركتهاي دولتي مستقيم و غيرمستقيم چه در ميزان سهام و چه در كرسيهاي هيأت مديره نبايد از چهلونهدرصد (49%) بيشتر گردد. 4ـ در زمان افزايش سرمايه، در صورتي كه تمام يا برخي سهامداران از حق تقدم خود استفاده نكردند كاركنان غيرسهامدار شركت در خريد اين سهام تقدم دارند. 5 ـ مجامع عموميدر تعاوني سهاميعام كه تعداد سهامداران آن از پانصد نفر بيشتر باشد با بلوكبندي برگزار خواهد شد. هر يك از سهامداران مخيرند از طريق بلوك، نماينده انتخاب كنند و يا مستقيماً در مجمع عموميحضور يابند. براي رعايت حقوق سهامداران خرد نحوه بلوكبندي در آیيننامهاي تعيين ميشود كه مشتركاً توسط وزارتتعاون و وزارت امور اقتصادي و دارايي پيشنهاد و به تصويب هيأت وزيران ميرسد. 6 ـ كليه سهام، با نام بوده و تملك يا نقل و انتقال آن منوط به ثبت در دفتر سهام شركت و رعايت سقف مالكيت سهام مقرر در اساسنامه به تشخيص هيأت مديره است كه نبايد از سقف مقرر در اين ماده تجاوز كند. هر توافقي بر خلاف حكم اين بند باطل و بلااثر خواهد بود. فصل چهارم ـ ساماندهي شركت هاي دولتي ماده13ـ به منظور ساماندهي و استفاده مطلوب از شركتهاي دولتي و افزايش بازدهي و بهرهوري و اداره مطلوب شركتهايي كه با رعايت ماده (3) اين قانون در بخش دولتي باقي ميمانند دولت مكلف است: الف ـ كليه امور مربوط به سياستگذاري و اعمال وظايف حاكميتي را كه به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي و تصويب دولت تعيين ميشود طي دو سال از تاريخ تصويب اين قانون از شركتهاي دولتي منفك و به وزارتخانهها و مؤسسات دولتي تخصصي ذيربط محول كند. تبصره ـ تبديل وضعيت كاركنان شركتهاي موضوع اين بند با رعايت حقوق مكتسبه در قالب آیيننامهاي خواهد بود كه به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. ب ـ شركتهايي كه دولتي باقي ميمانند و يا براساس اين قانون دولتي تشكيل ميشوند به استثناي بانكها و بيمهها صرفاً در دو قالب فعاليت خواهند كرد: 1) شركت مادرتخصصي يا اصلي كه سهامدار آن مستقيماً دولت و يا ریيس مجمع عمومي آن ریيسجمهور است. 2) شركتهاي عملياتي يا فرعي كه سهامداران آنها شركتهاي مادرتخصصي يا اصلي هستند. تأسيس شركت جديد يا تملك شركتهاي ديگر توسط اين شركتها به شرطي مجاز است كه اولاً در محدودهاي كه قانون براي آنها تعيين كرده باشد و ثانياً صددرصد (100%) سهام شركتهاي تأسيس يا تملك شده دولتي بوده يا به تملك دولت درآيد. تبصره1ـ مشاركت و سرمايهگذاري هر شركت دولتي در ساير شركتهاي دولتي فقط در صورتي مجاز است كه موضوع فعاليت شركت سرمايهپذير با فعاليت شركت سرمايهگذار مرتبط باشد و دولت جواز آن را صادر كند. اين حكم شامل بانكها، مؤسسات اعتباري، بيمهها و شركتهاي سرمايهگذاري آنها نميشود. تبصره2ـ ميزان و چگونگي مالكيت سهام ساير بنگاههاي اقتصادي توسط بانكهاي تجاري و تخصصي دولتي به پيشنهاد شوراي پول و اعتبار به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد ولي در هر صورت سرمايهگذاري بانكها در بنگاههاي ديگر نبايد به گونهاي باشد كه در اختصاص منابع بانكي به متقاضيان تسهيلات، خللي ايجاد نمايد. تبصره3ـ افتتاح و تداوم فعاليت دفاتر و شعب خارج از كشور شركتهاي دولتي تنها با پيشنهاد مشترك وزارت اموراقتصادي و دارايي و سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و تصويب هيأتوزيران مجاز است. بانكها و بيمههاي دولتي از شمول اين حكم مستثني هستند. تبصره5 ـ دولت موظف است آیيننامهها و دستورالعملهاي مغاير با موضوع اين ماده و تبصرههاي آن را ملغيالاثر اعلام نمايد. ماده14ـ عمليات واگذاري توسط دولت بايد به نحوي انجام گيرد كه حداكثر تا پايان سال 1393 كليه واگذاريها خاتمه يابد. ماده15ـ دولت موظفاست حداكثر ظرف ششماه زمينههاي تأسيس انجمنهاي صنفي ـ حرفهاي را به صورت سازمانهاي مردم نهاد فراهم نمايد. اين انجمنها براي تحقق مقررات صنفي و حرفهاي، اصول اخلاقحرفهاي و توسعه علميو تكنولوژي در رشتههاي مرتبط فعاليت مينمايند. دستگاه هاي اجرایي موظفند در تدوين واصلاح ضوابط و مقررات از اين انجمنها نظر مشورتي اخذ نمايند. ماده16ـ بهمنظور حمايت از نيروي انساني، حفظ سطح اشتغال و استمرار توليد در بنگاههاي مشمول واگذاري، هيأت واگذاري مكلف است كليه كاركنان هر شركت را پيش از واگذاري،در برابر بيكاري بيمه نمايد و به تناسب اقدامات زير را انجام دهد: 1ـ بازنشستگي پيش از موعد براساس مواد (9) و (10) قانون بازسازي و نوسازي صنايع مصوب 26/10/1385 كه براي اين بنگاهها تا پايان سال 1393 تمديد ميگردد. 2ـ بازخريد بر اساس توافق. 3ـ پس از اقدامات فوق، تعداد كاركنان هر شركت قابل واگذاري را در سند واگذاري ثبت و اين شرط را در شرايط واگذاري بگنجاند كه مديران شركتهاي واگذار شده تا پنج سال حق كاهش تعداد كاركنان خويش را ندارند. 4ـ براي خريداران شركتهايي كه حاضر باشند تعداد كاركنان شركت را پس از واگذاري افزايش دهند مشوقهاي مالي و يا غيرمالي از جمله تخفيف در اصل قيمت اعلام نمايد. تبصره1ـ اعمال مشوقهاي مالي و يا غيرمالي موضوع اين ماده بر اساس دستورالعملي خواهد بود كه به پيشنهاد هيأت واگذاري به تصويب شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي خواهد رسيد. تبصره2ـ خريداران مكلفند در ازاء برخورداري از مشوقهاي مالي و يا غيرمالي، برنامه كتبي خود را براي حفظ سطح اشتغال موجود و بازآموزي كاركنان بنگاه در حال واگذاري به هيأت واگذاري ارائه كنند.
فصل پنجم ـ فرآيند واگذاري بنگاه هاي دولتي ماده17ـ كليه دستگاه هاي دولتي موضوع ماده(86) اين قانون مكلفند ظرف ششماه از تصويب اين قانون كليه بنگاه هاي دولتي مشمول گروههاي (1) و (2) ماده(2) اين قانون را در هر بازار بر اساس عواملي از جمله اندازه شركت، فنآوري، وضعيت مالي، روابط صنعتي و ميزان حساسيت مصرف كننده نسبت به محصول توليدي شركت طبقهبندي نموده و فهرست شركت ها و حقوق و دارايي هاي مصرح در تبصره «1» ماده(3) اين قانون، پيشنهاد واگذاري آنها را به همراه تعداد نيروي انساني، فهرست اموال منقول و غيرمنقول، كليه اطلاعات و مدارك لازم و آخرين صورتهاي مالي حسابرسي شده را به وزارت امور اقتصادي و دارايي ارائه نمايند. الف ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است اطلاعات و مدارك و صورتهاي مالي مربوط به بنگاههاي قابل واگذاري را دريافت و توسط سازمان حسابرسي يا حسابداران رسمي بررسي و تأييد نمايد. ب ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است در صورت تقاضاي خريدار، اطلاعات، مدارك و صورتهاي مالي تأييد شده را در اختيار آنها قرار دهد. ج ـ سازمان خصوصيسازي مكلف است با رعايت مفاد اين ماده براي فروش بنگاههاي مشمول واگذاري بازاريابي نموده و فرآيند واگذاري را پس از طي مراحل مذكور در اين قانون با زمانبندي مشخص دو ماهه انجام دهد. آیيننامه اجرایي اين ماده شامل نحوه طبقهبندي بنگاهها، تأييد صورتهاي مالي و بازاريابي بنگاههاي مشمول واگذاري بنا به پيشنهاد وزارت اموراقتصادي و دارايي حداكثر ظرف مدت سهماه به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. تبصره1ـ تخلف از احكام اين ماده و يا ارائه اطلاعات ناقص يا نادرست يا كتمان اطلاعات مشمول حكم ماده (85) اين قانون است. تبصره2ـ اعضاء هيأتمديره، مديرعامل و ساير مديران بنگاههايي كه اقدام به كتمان وقايع مالي يا انتشار گزارشهاي مالي غيرواقع، جهت پنهان نمودن وضعيت واقعي بنگاه نمايند متخلف محسوب و به مجازاتهاي مقرر در مواد (72) و (75) اين قانون محكوم خواهند شد. تبصره3ـ سازمان خصوصيسازي مكلف است خسارات ناشي از كتمان وقايع مالي و يا انتشار گزارشهاي مالي غيرواقع را با رأي مراجع ذيربط به خريداران خسارت ديده پرداخت نمايد. ماده18ـ جهت تسهيل امر واگذاري بنگاههاي مشمول واگذاري، از زمان تصويب فهرست بنگاهها توسط هيأت واگذاري اقدامات زير انجام ميشود: 1ـ كليه حقوق مرتبط با اعمال مالكيت بنگاهها به وزارت امور اقتصادي و دارايي منتقل ميشود. 2ـ از زمان تصويب واگذاري، هرگونه نقل و انتقال اموال و داراييهاي ثابت بنگاه بدون مجوز وزارت امور اقتصادي و دارايي در حكم تصرف غيرقانوني در اموال دولتي محسوب و قابل پيگرد قانوني است. 3ـ به هيأت واگذاري اجازه داده ميشود در اساسنامه و مقررات حاكم بر شركتهاي قابل واگذاري به بخش غيردولتي(صرفاً در مدت يكسال و قابل تمديد تا دوسال) در قالب قانون تجارت در جهت تسهيل در واگذاري و اداره شركتها، اصلاحات لازم را انجام دهد. در دوره زماني مذكور اين شركتها مشمول مقررات حاكم بر شركتهاي دولتي نيستند. 4ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي ملزم است كليه شرايط لازم را براي عرضه در بورس اوراق بهادار براي بنگاههاي مشمول بند « الف» ماده (20) اين قانون فراهم نمايد. 5 ـ در اجرای اين قانون وزارت امور اقتصادي و دارايي مجاز است آن دسته از طرحها و تصـديهاي اقتصادي و زيربنايي دولتي قابل واگذاري را كه به صورت شركت مستقل اداره نميشوند و يا در قالب غيرشركتي اداره ميشوند و به نحو موجود قابل واگذاري نميباشند و صرفاً به منظور واگذاري، ابتدا تبديل به شخص حقوقي مناسب نموده و سپس نسبت به واگذاري آنها ظرف يك سال از زمان تبديل و با رعايت تبصرههاي «2» و «3» بند« الف» ماده (3) اين قانون اقدام نمايد. اين حكم تا پايان سال 1392 معتبر است. تبصره ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي جهت امر واگذاري بنگاهها ميتواند از خدمات حقوقي و فني اشخاص حقيقي و حقوقي دولتي و يا غيردولتي حسب مورد استفاده كند. ماده 19ـ هيأت واگذاري مجاز است حسب شرايط متناسب با مفاد اين ماده از كليه روشهاي ممكن براي واگذاري بنگاهها و مالكيت (اجاره به شرط تمليك، فروش تمام يا بخشي از سهام، واگذاري اموال) و واگذاري مديريت (اجاره، پيمانكاري عمومي و پيمان مديريت)، تجزيه، واگذاري، انحلال و ادغام شركتها حسب مورد به شرح ذيل استفاده نمايد: الف ـ واگذاري: در مواردي كه شرايط واگذاري از هر جهت آماده است، هيأت واگذاري رأي به واگذاري ميدهد. ب ـ بازسازي ساختاري: در مواردي كه مقدمات واگذاري بنگاه فراهم نباشد ولي با انجام اصلاحات ساختاري بنگاه قابلواگذاري ميشود، وزارت امور اقتصادي و دارايي در چارچوبي كه هيأت واگذاري مشخص ميكند، بنگاه را حداكثر ظرف يك سال بازسازي ساختاري نمايد. دوره بازسازي ساختاري در موارد خاص قابل تمديد است. همچنين در موارد نياز، هيأت واگذاري ميتواند نسبت به دادن مجوز قرارداد اجاره و پيمان مديريت بنگاه قابل واگذاري به بخشهاي غيردولتي، موافقت نمايد. در اين موارد هيأت واگذاري موظف است چارچوب بهرهبرداري از شركت مورد اجاره را دقيقاً مشخص نمايد و پس از بررسي صلاحيت فني و علمياز طريق برگزاري مناقصه يا مزايده اقدام كند. ج ـ تجزيه: در مواردي كه واگذاري شركت دولتي در چارچوب بند (12) ماده(1) اين قانون موجب انتقال موقعيت انحصاري شركت دولتي به بخشهاي غيردولتي ميشود، هيأت واگذاري ميتواند در جهت كاهش سهم بازار بنگاه قابل واگذاري و يا افزايش بهرهوري آن، نسبت به تفكيك و تجزيه شركت اتخاذ تصميم نمايد و سپس حكم به واگذاري شركت دهد. د ـ ادغام: دولت ميتواند چند شركت قابل واگذاري دولتي را درهم ادغام كند و سپس به وزارت امور اقتصادي و دارايي اجازه دهد نسبت به واگذاري آن اقدام نمايد. هـ ـ تحصيل : دولت ميتواند سهام چند شركت قابل واگذاري (تحصيل شونده) را بدون محو شخصيت حقوقي هركدام به يك شركت قابل واگذاري ديگر (تحصيل كننده) منتقل كرده و سپس به وزارت اموراقتصادي و دارايي اجازه دهد نسبت به واگذاري شركت تحصيل كننده اقدام نمايد. و ـ انحلال: در مواردي كه بازسازي ساختاري بنگاه قابل واگذاري مقدور نباشد و پس ازسه بار آگهي، واگذاري شركت ممكن نگردد، يا ارزش خالص داراييهاي شركت منفي باشد و يا به هر دليل موجه انحلال آن مناسب تشخيص داده شود، هيأت واگذاري ميتواند رأي به انحلال شركت دهد. زـ هبـه يا صلح غيرمعوض : در چـارچوب مجوزهاي قانوني، دولت ميتواند نسبت به هبه و يا صلح غيرمعوض شركتهاي دولتي موضوع گروه دو ماده(2) اين قانون كه غيرقابل عرضه در بورس باشند به مؤسسات عمومي غيردولتي مشروط بر اينكه شركت مورد واگذاري در چارچوب وظايف مؤسسه مذكور باشد، تصميمگيري نمايد. آیيننامه اجرایي اين ماده مشتركاً توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي و سازمانمديريت و برنامهريزي كشور تهيه وظرف ششماه به تصويب هيأت وزيران ميرسد. تبصره1ـ نقل و انتقال سهام، سهمالشركه، حقوق مالكانه و حق تقدم بنگاههاي مشمول واگذاري در فرايند تجزيه، ادغام، تحصيل و انحلال تا زماني كه بنگاه دولتي بوده و واگذار نشده باشد از پرداخت ماليات نقلوانتقال معاف است. بنگاههايي كه در اجرای اين قانون واگذار ميشوند يا بين دستگاه هاي اجرایي نقلوانتقال مييابند تا زمان واگذاري نيز از شمول ماليات نقل و انتقال معاف هستند. همچنين انتقال سهام به شركتهاي تأمين سرمايه كه ناشي از تعهد پذيره نويسي باشد از ماليات نقل و انتقال معاف است. تبصره2ـ پرداخت هر گونه غرامت، خسارت و نظاير آن در ارتباط با موارد ملي يا مصادره شده كه متعلق به دوره پيش از واگذاري باشد بر عهده دولت است. ح ـ نحوه واگذاري طرحهاي نيمهتمام شركتهاي قابل واگذاري مشمول ماده (3) اين قانون به شرح زير خواهد بود: 1ـ واگذاري طرحها به بخش غيردولتي از طريق مزايده، 2ـ مشاركت با بخش غيردولتي و آورده طرح نيمهتمام به عنوان سهم دولتي، و واگذاري سهم دولتي به بخش غيردولتي ظرف سه سال بعد از بهرهبرداري آن، 3ـ واگذاري حق بهرهبرداري از سهم دولتي در طرح به بخش غير دولتي، 4ـ واگذاري حق بهرهبرداري در طرحهاي غيرانتفاعي در مقابل تكميل طرح براي مدت معين متناسب با هزينههاي طرح، تبصره ـ طرحهايي كه توجيه فني، اقتصادي ندارد ولي جنبه عمومي، اجتماعي و سياسي دارد از شركتهاي قابل واگذاري دولتي، منفك و توسط دولت درباره آنها اتخاذ تصميم خواهد شد. ماده20ـ هيأت واگذاري براي واگذاري بنگاهها با ترجيح بند(الف) و رعايت ترتيب، به روشهاي زير تصميم ميگيرد: الف ـ فروش بنگاه از طريق عرضه عموميسهام در بورسهاي داخلي يا خارجي، ب ـ فروش بنگاه يا سهام بلوكي از طريق مزايده عموميدر بازارهاي داخلي و يا خارجي، ج ـ فروش بنگاه يا سهام بلوكي از طريق مذاكره، تبصره1ـ مجوزعرضه سهام در بورسهاي خارجي با رعايت قانون تشويق و حمايت از سرمايهگذاري خارجي و قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلاميايران ـ مصوب 1/9/1384 ـ به پيشنهاد هيأتواگذاري توسط شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي صادر ميشود. تبصره2ـ در مواردي كه پس از برگزاري دو نوبت مزايده، خريداري وجود نداشته باشد واگذاري از طريق مذاكره به موجب مصوبه هيأت واگذاري مجاز است. همچنين استفاده از روش مذاكره به غير از واگذاري به تعاونيهاي فراگير ملي در قالب سهام عدالت، درخصوص شركتهاي مشاور و دانش پايه كه داراي داراييهاي فيزيكي و مالي محدودي بوده و ارزش شركت عمدتاً داراييهاي نامشهود باشد و نيز شركتهاي سهاميعام كه در آنها به استفاده از تخصصهاي مديريتي نياز باشد به مديران و يا گروهي از مديران و كارشناسان متخصص همان بنگاه مجاز است. تشخيص شرايط مديران و متخصصين بر عهده هيأت واگذاري است. تبصره3ـ فروش اقساطي حداكثر پنج درصد (5%) از سهام بنگاههاي مشمول واگذاري به مديران و كاركنان همان بنگاه و حداكثر پنج درصد (5%) به ساير مديران باتجربه و متخصص و كارآمد مجاز است. شرايط مديران مشمول و نيز ضوابط روش اقساطي، توسط هيأت واگذاري تعيين ميشود. تبصره4ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است در زمان عرضه سهام بنگاههايي كه با روشهاي « ب» و « ج» اين ماده واگذار ميشوند ترتيبي اتخاذ نمايد تا در شرايط يكسان، بخش تعاوني در اولويت خريد قرار گيرد. تبصره5 ـ در كليه موارد اين ماده رعايت قانون تشويق و حمايت از سرمايهگذاري خارجي مصوب 1380 الزامياست. ماده21ـ قيمتگذاري و زمانبندي مناسب واگذاري بنگاههاي دولتي متناسب با روش و گستره هر بازار مطابق بندهاي زير خواهد بود: الف ـ در مورد واگذاري از طريق عرضه عموميسهام، قيمتگذاري عرضه اولين بسته از سهام هر شركت، اندازه بسته سهام، روش انتخاب مشتريان استراتژيك و متقاضي خريد سهام كنترلي و مديريتي، زمان مناسب عرضه سهام حسب مورد پس از انجام مطالعات كارشناسي با پيشنهاد سازمان خصوصيسازي و تصويب هيأت واگذاري تعيين خواهد شد. در عرضه عمومي سهام رعايت قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران ـ مصوب1/9/1384 ـ الزامياست. ب ـ در مورد فروش داراييها، قراردادهاي اجاره و پيمان مديريت، تعيين قيمت فروش داراييها، تعيين ميزان مالالاجاره و حقالزحمه پيمان مديريت و ساير شرايط لازم براي واگذاري مبتني بر ارزيابي فني و مالي حسب مورد بايد در چارچوب قانون مناقصات و معاملات دولتي به پيشنهاد سازمان خصوصيسازي و تصويب هيأت واگذاري باشد. تبصره ـ مـزايده يـك مرحلهاي و دو مرحلهاي در چارچوب قانون مناقصات مصوب 1383 مجلس شوراي اسلاميقابل اجرا است در صورت تغاير برگزاري مزايده با احكام اين قانون، قوانين و مقررات ناظر بر معاملات دولتي مجري است. ماده22ـ سازمان خصوصيسازي ميتواند از خدمات بانك ها و شركت هاي تأمين سرمايه و سرمايهگذاري جهت تعهد پذيرهنويسي يا تعهد خريد سهام استفاده نمايد. اينگونه مؤسسات ميتوانند سهام عرضه شده را در چارچوب قرارداد پذيرهنويسي كه به تأييد هيأت واگذاري خواهد رسيد خريداري نمايند. دسـتورالعمل اجرایي اين مـاده حـداكثر ظرف مدت سـهماه از تـصويب اين قـانون به تصويب وزير اموراقتصادي و دارايي ميرسد. تبصره ـ به سازمان خصوصيسازي اجازه داده ميشود، حقالزحمه بانك ها، مؤسسات اعتباري و شركت هاي تأمين سرمايه طرف قرارداد خود، كه تعهد پذيرهنويسي يا تعهد خريد سهام را به عهده ميگيرند به صورت درصدي از ارزش كل معامله بپردازد. ضوابط پرداخت حقالزحمه مزبور در دستورالعمل موضوع اين ماده درج خواهد شد. ماده23ـ سازمان خصوصيسازي مكلف است پس از انجام هر معامله، در مورد واگذاري سهام مديريتي و كنترلي بنگاهها، بلافاصله با انتشار اطلاعيه اي در روزنامه كثيرالانتشار موارد زير را اعلام كند: - نام بنگاه و خلاصه اطلاعات مالي و مديريتي آن، - خلاصه اي از معامله انجام شده شامل ميزان سهام واگذار شده، - نام مشاور يا مشاوراني كه در فرايند معامله به سازمان خصوصيسازي، خدمات مشاورهاي دادهاند، - نام و نشاني خريدار، - نام شركت تأمين سرمايه كه پذيره نويسي سهام را متعهد گرديده است، - نام كارشناس رسميدادگستري يا مؤسسات خدمات مالي كه قيمتگذاري بنگاه را انجام دادهاند، تبصره ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است گزارش فعاليت هاي واگذاري سالانه طـبق اين قانون را، تا پايان ارديبـهشت ماه سال بعـد به اطلاع مجلس شوراي اسلامي برساند. ماده24ـ وزير، معاونان، مديران وزارت امور اقتصادي و دارايي و آن دسته از كاركنان اين وزارتخانه كه در امر واگذاري دخالت دارند، اعضاء هيأت واگذاري، اعضاء شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل(44) قانون اساسي، وزرا، مشاوران، معاونان و مديران دستگاه هايي كه سهام شركت ها و مؤسسات تابعه و وابسته آنها مورد واگذاري قرار ميگيرد (حسب مورد)، اعضاء هيأت عامل، ریيس و كاركنان سازمان خصوصيسازي و اعضاء شركتهاي مشاور و كميتههاي فني و تخصصي دستاندركار واگذاري حق ندارند بهطور مستقيم يا غيرمستقيم در خريد سهام، سهمالشركه، حق تقدم ناشي از سهام و سهمالشركه، حقوق مالكانه و حق بهرهبرداري مديريت قابل واگذاري را، خريداري نمايند. تبصره1ـ كليه معاملات و واگذاريهايي كه بر خلاف حكم اين ماده صورت ميگيرد، باطل است و دادگاه رسيدگي كننده مكلف است كليه موارد معامله شده يا واگذار شده را مجدداً به مالكيت دولت برگرداند. تبصره2ـ حكم اين ماده به بستگان تمام افراد مذكور در ماده به شرح مندرج در قانون منع مداخله كاركنان دولت مصوب 1337 و اصلاحات بعدي آن تسري مييابد. ماده 25ـ سازمان خصوصيسازي قبل از واگذاري سهام كنترلي شركت هاي دولتي، حسب مورد شرايطي نظير سرمايهگذاري جديد در همان شركت، ارتقاءكارايي و بهرهوري شركت، تداوم توليد و ارتقاء سطح آن، ارتقاء فناوري و افزايش يا تثبيت سطح اشتغال در بنگاه را، در واگذاري شرط مينمايد. چنانچه خريدار به شرايط عمل نمايد به پيشنهاد سازمان خصوصيسازي هيأت واگذاري مجاز است سود فروش اقساطي را كاهش يا دوره فروش اقساطي را تمديد يا در اصل قيمت تخفيف دهد. انتقال قطعي سهام يا آزادسازي ضمانت هاي خريدار متناسب با انجام اين تعهدات خواهد بود. نحوه اخذ تعهدات و درج اين شروط توسط طرفين براساس دستورالعملي خواهد بود كه با رعايت ضوابط و مقررات قانوني به پيشنهاد سازمان خصوصي سازي ظرف سه ماه ازتصويب قانون به تصويب هيأت واگذاري خواهد رسيد. ماده26ـ وزير امور اقتصادي و دارايي ميتواند ریيس سازمان خصوصيسازي را بهعنوان نماينده تامالاختيار خود در اعمال تمام يا بخشي از اختيارات خويش در امر واگذاري موضوع اين قانون تعيين كند. ماده27ـ اساسنامه سازمان خصوصيسازي با توجه به مأموريت هاي جديد توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي تدوين و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. تبصره1ـ سازمان خصوصيسازي مجاز است با تصويب هيأت وزيران تا سقف پستهاي سازماني مصوب، كارمند استخدام نمايد. تبصره2ـ دستگاه هاي اجرایي مكلفند بنا به درخواست سازمان خصوصيسازي كارشناسان خود را به آن سازمان مأمور يا منتقل نمايند. تبصره3ـ سازمان خصوصيسازي مجاز است از خدمات فني و تخصصي كارشناسان، اشخاص حقيقي و حقوقي دولتي ويا غيردولتي به شكل ساعتي و كار معين استفاده كند. تبصره4ـ دولت مجاز است براي آموزش هاي كوتاه مدت تخصصي، ترغيب و تشويق و پاداش كاركنان سازمان خصوصي سازي، هر ساله يك رديف اعتبار در قانون بودجه منظور نمايد. اعتبارات اين رديف طبق آیيننامهاي كه به پيشنهاد هيأت واگذاري به تصويب شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي خواهد رسيد هزينه ميشود. ماده28ـ منابع مالي و شرايط تأمين مالي مورد نياز براي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي به شرح زير است: 1ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي و بانك مركزي جمهوري اسلاميايران مكلفند سالانه حداقل ده ميليارد (10.000.000.000) دلار خط اعتباري جهت تأمين مالي سرمايهگذاري هاي بخشهاي غيردولتي از خارج از كشور فراهم نمايند. 2ـ دولت مكلف است سياست هایي را اتخاذ نمايد كه از طريق هيأت امناء حساب ذخيره ارزي بانك مركزي جمهوري اسلاميايران و بانك هاي عامل چهل درصد (40%) از مانده حساب ذخيره ارزي سال پيش را به بخش غيردولتي اختصاص دهد و در صورت وجود تقاضا در اين بخش و داشتن طرح هاي داراي توجيه فني و اقتصادي به متقاضيان پرداخت نمايد. درهرصورت سهم بخش غيردولتي درهرسال نبايد از چهلدرصد(40%) برداشت از حساب ذخيره ارزي در آن سال كمتر باشد. 3ـ به هيأت امناء حساب ذخيره ارزي و بانك مركزي جمهوري اسلاميايران اجازه داده ميشود بهمنظور افزايش سهم تسهيلات ارزي به بخش غيردولتي، بخشي از ارز حساب ذخيره ارزي و يا ارز بانك مركزي جمهوري اسلاميايران را بهعنوان سپرده در بانك هاي عامل جهت باز كردن خط اعتباري ارزي توسط بانك هاي عامل و بانك هاي خارجي و پرداخت تسهيلات بيشتر منظور نمايد. ماده29ـ باتوجه به بند(د) سياست های كلي، وجوه حاصل از واگذاريهاي موضوع اين قانون از جمله شركت هاي مادرتخصصي و عملياتي به حساب خاصي نزد خزانهداري كل كشور واريز و در موارد زير مصرف ميشود: 1ـ ايجاد خوداتكایي براي خانوادههاي مستضعف و محروم و تقويت تأمين اجتماعي، 2ـ اختصاص سي درصد (30%) از درآمدهاي حاصل از واگذاري به تعاونيهاي فراگير ملي بهمنظور فقرزدايي، شامل تخفيف هاي موضوع ماده(34) اين قانون، 3ـ ايجاد زيربناهاي اقتصادي با اولويت مناطق كمتر توسعهيافته، 4ـ اعطاء تسهيلات (وجوه اداره شده) براي تقويت تعاونيها و نوسازي و بهسازي بنگاههاي اقتصادي غيردولتي با اولويت بنگاههاي واگذار شده و نيز براي سرمايهگذاري بخشهاي غيردولتي در توسعه مناطق كمتر توسعهيافته و تقويت منابع بانك توسعه تعاون، 5 ـ مشاركت شركت هاي دولتي با بخشهاي غيردولتي تا سقف چهل و نه (49%) بهمنظور توسعه اقتصادي مناطق كمتر توسعهيافته، 6 ـ تكميل طرح هاي نيمهتمام شركت هاي دولتي با رعايت فصل پنجم اين قانون، 7ـ ايفاء وظايف حاكميتي دولت در حوزههاي نوين با فناوري پيشرفته و پرخطر، 8 ـ بازسازي ساختاري، تعديل نيروي انساني و آمادهسازي بنگاهها جهت واگذاري. تبصره1ـ اعتبارات بندهاي فوق در قوانين بودجه سالانه در جدولي واحد درج خواهد شد. تبصره2ـ آیيننامه اجرایي اين ماده ظرف مدت سهماه از تصويب اين قانون توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي با همكاري سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و وزارت تعاون تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد. ماده30ـ مواد (20) تا (24) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلاميايران تنفيذ ميگردد[5]. تبصره1ـ دستورالعمل اجرایي موضوع ماده (24) قانون مزبور حداكثر ظرف مدت سهماه از تصويب اين قانون با پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي به تصويب هيأت واگذاري خواهد رسيد. تبصره2ـ مصوبات اين شورا در اجرای اصول هشتاد و پنجم(85) و يكصد و سي و هشتم(138) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران براي رياست مجلس شوراي اسلامي ارسال ميگردد. در صورت اعلام مغايرت از سوي ریيس مجلس شوراي اسلامي، شورا موظف است نسبت به اصلاح يا لغو مصوبات خود اقدام كند. ماده31ـ ارتباط استخداميكاركنان بنگاههاي دولتي واگذارشده با دستگاه هاي اجرایي ذيربط قطع ميگردد و آن دسته از كاركنان بنگاههاي دولتي كه از نظر مقررات بازنشستگي تابع صندوقهاي خاص بازنشستگي وابسته به وزارتخانه و مؤسسات و شركت هاي دولتي هستند و ارتباط استخدامي آنها با دستگاه هاي اجرایي ذيربط در اجرای سياست های فروش سهام، قطع ميگردد، ميتوانند در صورت ادامه اشتغال در واحدهاي فروخته شده و با رعايت ضوابط پرداخت حق بيمه مقرر به تفكيك سهم بيمه شده و كارفرما همچنان تابع مقررات صندوق بازنشستگي مربوط باشند. تبصره ـ كليه قوانين و مقررات مربوط به كسر حق بيمه و اختيارات سازمان تأمين اجتماعي در امور دريافت حق بيمه و اخذ جرایم ناشي از ديركرد پرداخت حق بيمه از جمله مواد (49) و (50) قانون تأمين اجتماعي مصوب 1354 نسبت به افراد و صندوقهاي فوق مجري خواهد بود. ماده32ـ قوه قضائيه مكلف است براي رسيدگي به تخلفات و جرایم ناشي از اجرای اينقانون و قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلاميايران ـ مصوب1/9/1384ـ شعب خاصي را تعيين كند. اين شعب منحصراً به دعاوي و شكايات مربوط به اين دو قانون رسيدگي مينمايد.
فصل ششم ـ توزيع سهام عدالت ماده34ـ در اجرای سياست گسترش مالكيت عمومي به منظور تأمين عدالت اجتماعي، دولت مجاز است تا چهل درصد (40%) مجموع ارزش سهام بنگاههاي قابل واگذاري در هر بازار موضوع گروه دو ماده (2) اين قانون را با ضوابط ذيل به اتباع ايراني مقيم داخل كشور واگذار نمايد: الف ـ در مورد دو دهك پایين درآمدي با اولويت روستانشينان و عشاير، پنجاه درصد (50%) تخفيف در قيمت سهام واگذاري با دوره تقسيط ده ساله. ب ـ در مورد چهار دهك بعدي تقسيط تا دهسال حسب مورد داده خواهد شد. تبصره1ـ مبناء قيمتگذاري، قيمت فروش نقدي سهام در بورس خواهد بود. تبصره2ـ تخفيفهاي مذكور در بند « الف» اين ماده به حساب كمكهاي بلاعوض به اقشار كم درآمد منظور ميشود. تبصره3ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است با همكاري وزارت رفاه و تأمين اجتماعي و ساير نهادهاي ذيربط حداكثر ظرف مدت يك سال پس از تصويب اين قانون، افراد مشمول اين ماده را با سازوكارهاي علمي و دقيق شناسايي و شرايط واگذاري سهام به مشمولان را فراهم نمايد. ماده35ـ مشمولين بندهاي « الف» و « ب» ماده(34) اين قانون در قالب شركت هاي تعاوني شهرستاني ساماندهيشده و از تركيب آنها شركت هاي سرمايهگذاري استاني به صورت شركت هاي سهامي تشكيل و بر اساس قانون تجارت فعاليت ميكنند. دولت موظف است جهت پذيرفته شدن شركت هاي مذكور در بورس اوراق بهادار كمكهاي لازم را انجام دهد. [6] ماده36ـ سازمان خصوصيسازي موظف است سهام موضوع ماده(34) از هر بنگاه قابل واگذاري را مستقيماً بين شركت هاي سرمايهگذاري استاني تقسيم كند. سهم هر يك از شركت هاي سرمايهگذاري استاني متناسب با تعداد اعضاء تعاونيهاي شهرستاني هر استان تعيين خواهد شد. تبصره1ـ نقل و انتقال سهام از سازمان خصوصيسازي به شركت هاي سرمايهگذاري استاني از ماليات معاف است. تبصره2ـ افزايش سرمايه در شركت هاي سرمايهگذاري استاني ناشي از دريافت سهام از سازمان خصوصيسازي، همچنين افزايش سرمايه در شركت هاي تعاوني شهرستاني ناشي از افزايش دارايي شركت هاي سرمايهگذاري استاني مربوط از اين محل، از ماليات معاف است. ماده37ـ فروش سهام واگذار شده به شركت هاي سرمايهگذاري استاني قبل از ورود اين شركت ها به بورس به ميزاني كه اقساط آن پرداخت شده يا به همين نسبت مشمول تخفيف واقع شده در بازارهاي خارج از بورس مجاز است و سهام واگذار شده به همين نسبت از قيد وثيقه آزاد ميشود. ماده38ـ دولت مكلف است سهام موضوع ماده (34) را به گونهاي واگذار نمايد كه موجبات افزايش يا تداوم مالكيت و مديريت دولت در شركت هاي مشمول واگذاري را فراهم ننمايد. در انتخاب مديران، دستگاه هاي اجرایي موضوع ماده (86) اين قانون مجاز به أخذ وكالت از شركت هاي سرمايهگذاري استاني نخواهند بود. آیيننامه اجرایي اين فصل با پيشنهاد مشترك وزارت امور اقتصادي و دارايي و وزارت تعاون و با همكاري نهادهاي ذيربط ظرف مدت حداكثر سه ماه از تصويب اين قانون تهيه و به تصويب شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي جمهوري اسلاميايران خواهد رسيد. تبصره ـ مصوبات اين شورا در اجرای اصول هشتاد و پنجم (85) و يكصد و سي و هشتم (138) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران براي رياست مجلس شوراي اسلامي ارسال ميگردد. در صورت اعلام مغايرت از سوي ریيس مجلس شوراي اسلامي، شورا موظف است نسبت به اصلاح يا لغو مصوبات خود اقدام كند.
فصل هفتم ـ هيأت واگذاري و وظايف آن ماده39ـ بهمنظور هماهنگي در اجرای مواد اين قانون هيأت واگذاري به رياست وزير اموراقتصادي و دارايي متشكل از اعضاء زير تشكيل ميگردد: 1ـ وزير امور اقتصادي و دارايي، 2ـ وزير دادگستري، 3ـ ریيس سازمان مديريت و برنامهريزي كشور بدون حق رأي، 4ـ وزير وزارتخانه ذيربط بدون حق رأي، 5 ـ دو نفر از نمايندگان مجلس بهعنوان ناظر به انتخاب مجلس شوراي اسلامي. ماده 40 ـ وظايف و اختيارات هيأت واگذاري به شرح زير است: الف ـ 1ـ اجرای برنامهها و خطمشيهاي كلي واگذاري و تعيين تكليف بنگاههاي مشمول واگذاري، 2ـ تهيه آیيننامه نظام اقساطي واگذاري و نحوه دريافت بهاي حقوق قابل واگذاري، 3ـ تهيه آیيننامه شيوههاي قيمتگذاري بنگاهها و نحوه اعمال شيوههاي مذكور در همين چارچوب، 4ـ تهيه نظام تأمين مالي، حمايت و تشويق خريداران به همراه تعيين چارچوب تعهدات خريداران و فروشنده، 5 ـ تهيه ضوابط نحوه انجام اصلاح ساختار بنگاهها در موارد ضروري متضمن چارچوب حفظ و صيانت نيروي انساني شاغل، 6 ـ تهيه نظامنامه فعاليت هاي فرهنگي ـ تبليغاتي براي بسترسازي، بهبود و شفافيت امر واگذاري، 7ـ تهيه پيشنهاد واگذاري بلوكي بنگاههاي مشمول واگذاري در بورس هاي خارجي، 8 ـ تهيه آیيننامه نحوه واگذاري سهام ترجيحي به مديران و كاركنان، تبصره1ـ موارد فوق بايد به تصويب شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي برسد. تبصره2ـ مصوبات اين شورا در اجرای اصول هشتاد و پنجم (85) و يكصد و سي و هشتم (138) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران براي رياست مجلس شوراي اسلامي ارسال ميگردد و در صورت اعلام مغايرت از سوي ریيس مجلس شوراي اسلامي، شورا موظف است نسبت به اصلاح يا لغو مصوبات خود اقدام كند. ب ـ 1ـ تصويب آیيننامه نحوه بيمه مجريان و دستاندركاران امر واگذاري، 2ـ تصويب فهرست هر يك از موارد قابل فروش، انحلال، ادغام، تجزيه، اجاره و پيمان مديريت و زمانبندي لازم به همراه ميزان و روش واگذاري آنها در هر سال. فهرست مذكور شامل برنامه زمانبندي اقدام، روش، ميزان و ساير شرايط واگذاري با توجه به وضعيت هر بازار مشتركاً توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي و وزارت ذيربط تهيه ميشود، 3ـ تصويب قيمت موارد واگذاري، 4ـ تصويب دستورالعمل نحوه تنظيم قراردادهاي واگذاري مشتمل بر تعيين اختيارات و تعهدات طرفين قراردادها، وثايق و تضمين ها، شرايط فسخ يا اقاله، نحوه اعمال تخفيفات و جرایم در چارچوب ضوابط و مقررات قانوني، 5 ـ تصويب دستورالعمل مربوط به ويژگي هاي لازم و نحوه انتخاب مديران و متخصصان در موارد واگذاري از طريق مذاكره با رعايت مفاد اين قانون، 6 ـ تصويب دستورالعمل اجرایي نحوه تنظيم قراردادهاي تعهد پذيرهنويسي يا تعهد خريد سهام مؤسسات تأمين سرمايه متضمن ضوابط پرداخت حقالزحمه آنها، 7ـ تصويب دستورالعمل ماده (30) اين قانون. فصل هشتم ـ شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي و وظايف آن ماده41ـ شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي براي ايفاء وظايف محوله در اين قانون مركب از اعضاء زير تشكيل ميشود: 1ـ ریيس جمهور يا معاون اول وي بهعنوان ریيس شورا، 2ـ وزير امور اقتصادي و دارايي (دبير شورا)، 3ـ وزير تعاون، 4ـ وزير يا وزراء وزارتخانههاي ذيربط، 5 ـ وزير دادگستري، 6 ـ وزير اطلاعات، 7ـ ریيس سازمان مديريت و برنامهريزي كشور، 8 ـ ریيس كل بانك مركزي جمهوري اسلاميايران، 9ـ دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، 10ـ دادستان كل كشور، 11ـ ریيس سازمان بازرسي كل كشور، 12ـ ریيس ديوان محاسبات كشور، 13ـ سه نفر از نمايندگان مجلس به انتخاب مجلس شوراي اسلامي، 14ـ ریيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلاميايران، 15ـ ریيس اطاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران، 16ـ ریيس اطاق تعاون مركزي جمهوري اسلاميايران، 17ـ سه نفر خبره و صاحبنظر اقتصادي از بخشهاي خصوصي و تعاوني به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي با حكم ریيس جمهور، 18ـ ریيس سازمان خصوصيسازي، 19ـ ریيس سازمان بورس و اوراق بهادار. تبصره1ـ اين شورا طبق آیيننامهاي اداره خواهد شد كه توسط اعضاء مذكور در بندهاي(1) تا(6) به تصويب ميرسد و اين آیيننامه مشمول تبصره ماده(42) خواهد بود. تبصره2ـ دبيرخانه شورا زير نظر وزارت امور اقتصادي و دارايي تشكيل ميشود. ماده42ـ وظايف و اختيارات شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي به شرح زير است: 1ـ تبيين سياست ها و خطمشيهاي اجرایي سالانه، 2ـ نظارت بر فرآيند اجرای قوانين و مقررات مرتبط با سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، 3ـ سازماندهي فعاليت هاي فرهنگي ـ تبليغاتي براي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، 4ـ تصويب آیيننامهها، دستورالعملها، نظامنامهها و ضوابطي که در اين قانون مرجع تصويب آن اين شورا است، 5 ـ تصويب شاخصهاي اجرایي براي تحقق اهداف سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي بهمنظور اعمال نظارت دقيق بر اجرای آنها، 6 ـ تدوين سازوكارهاي جلوگيري از نفوذ و سيطره بيگانگان بر اقتصاد ملي، 7ـ تبيين نقش سياستگذاري و هدايت و نظارت دولت، 8 ـ ايجاد هماهنگي بين دستگاه هاي اجرایي در اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي، 9ـ تمهيدات لازم براي تشويق عموم به سرمايهگذاري، كارآفريني و بهبود فضاي كسب و كار. تبصره ـ مصوبات اين شورا را وزير امور اقتصادي و دارايي ابلاغ مينمايد.
[1] - ماده واحده قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی مصوب 17/1/1390 [2] - ماده واحده قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی مصوب 17/1/1390 [3] - ماده واحده قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی مصوب 17/1/1390 [4] - ماده واحده قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از ....و اجراي سياستهاي كلي اصل(44) قانون اساسي مصوب4/3/1389 . [5] - ماده 20 - رسيدگي، اظهارنظر و اتخاذ تصميم در مورد شكايت اشخاص حقيقي و حقوقي از هريك ازتصميمها در امر واگذاري درصلاحيت هيأتداوري است و اين موضوع در قراردادهاي تنظيمي واگذاري سهام قيد ميشود و به امضاي طرفين قرارداد ميرسد. [6] مصوب اصلاحی مورخ 17/6/1389 مجلس شورای اسلامی ایران |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
فصل نهم ـ تسهيل رقابت و منع انحصار ماده43ـ تمامي اشخاص حقيقي و حقوقي بخشهاي عمومي، دولتي، تعاوني و خصوصي مشمول مواد اين فصل هستند. ماده44ـ هرگونه تباني از طريق قرارداد، توافق و يا تفاهم (اعم از كتبي، الكترونيكي، شفاهي و يا عملي) بين اشخاص كه يك يا چند اثر زير را به دنبال داشته باشد به نحوي که نتيجه آن بتواند اخلال در رقابت باشد ممنوع است : 1ـ مشخص كردن قيمت هاي خريد يا فروش كالا يا خدمت و نحوه تعيين آن در بازار به طور مستقيم يا غيرمستقيم. 2ـ محدود كردن يا تحت كنترل درآوردن مقدار توليد، خريد يا فروش كالا يا خدمت در بازار. 3ـ تحميل شرايط تبعيضآميز در معاملات همسان به طرف هاي تجاري 4ـ ملزم كردن طرف معامله به عقد قرارداد با اشخاص ثالث يا تحميل كردن شروط قرارداد به آنها. 5 ـ موكول كردن انعقاد قرارداد به قبول تعهدات تكميلي توسط طرف هاي ديگر كه بنا بر عرف تجاري با موضوع قرارداد ارتباطي ندارد. 6 ـ تقسيم يا تسهيم بازار كالا يا خدمت بين دو يا چند شخص. 7ـ محدود كردن دسترسي اشخاص خارج از قرارداد، توافق يا تفاهم به بازار. تبصره ـ قراردادهاي ميان تشكلهاي كارگري و كارفرمايي بهمنظور تعيين دستمزد و مزايا، تابع قانون كار است. ماده45ـ اعمال ذيل كه منجر به اخلال در رقابت ميشود، ممنوع است: الف ـ احتكار و استنكاف از معامله 1ـ استنكاف فردي يا جمعي از انجام معامله و يا محدود كردن مقدار كالا يا خدمت موضوع معامله. 2ـ وادار كردن اشخاص ديگر به استنكاف از معامله و يا محدود كردن معاملات آنها با رقيب. 3ـ ذخيره يا نابود كردن كالا يا امتناع از فروش آن و نيز امتناع از ارائه خدمت به نحوي كه اين ذخيرهسازي، اقدام يا امتناع منجر به بالا رفتن ساختگي قيمت كالا يا خدمت در بازار شود، اعم از اينكه به طور مستقيم يا با واسطه انجام گيرد. ب ـ قيمتگذاري تبعيضآميز عرضه و يا تقاضاي كالا يا خدمت مشابه به قيمتهايي كه حاكي از تبعيض بين دو يا چند طرف معامله و يا تبعيض قيمت بين مناطق مختلف به رغم يكسان بودن شرايط معامله و هزينههاي حمل و ساير هزينههاي جانبي آن باشد. ج ـ تبعيض در شرايط معامله قائل شدن شرايط تبعيضآميز در معامله با اشخاص مختلف در وضعيت يكسان. د ـ قيمتگذاري تهاجمي 1ـ عرضه كالا يا خدمت به قيمتي پایينتر از هزينه تمام شده آن به نحوي كه لطمه جدي به ديگران وارد كند يا مانع ورود اشخاص جديد به بازار شود. 2ـ ارائه هديه، جايزه، تخفيف يا امثال آن كه موجب وارد شدن لطمه جدي به ديگران شود. تبصره ـ تشخيص لطمه جدي، بر عهده شوراي رقابت است. هـ ـ اظهارات گمراهكننده: هر اظهار شفاهي، كتبي يا هر عملي كه: 1ـ كالا يا خدمت را به صورت غيرواقعي با كيفيت، مقدار، درجه، وصف، مدل يا استاندارد خاص نشان دهد و يا كالا و يا خدمت رقبا را نازل جلوه دهد. 2ـ كالاي تجديد ساخت شده يا دست دوم، تعميري يا كهنه را نو معرفي كند. 3ـ وجود خدمات پس از فروش، ضمانتنامه تعهد به تعويض، نگهداري، تعمير كالا يا هر قسمتي از آن و يا تكرار يا تداوم خدمت تا حصول نتيجه معيني را القاء كند، در حالي كه چنين امكاناتي وجود نداشته باشد. 4ـ اشخاص را از حيث قيمت كالا يا خدمتي كه فروخته يا ارائه شده است يا ميشود، فريب دهد. وـ فروش يا خريد اجباري 1ـ منوط كردن فروش يك كالا يا خدمت به خريد كالا يا خدمت ديگر يا بالعكس. 2ـ وادار كردن طرف مقابل به معامله با شخص ثالث به صورتي كه اتمام معامله به عرضه يا تقاضاي كالا يا خدمت ديگري ارتباط داده شود. 3ـ معامله با طرف مقابل با اين شرط كه طرف مذكور از انجام معامله با رقيب امتناع ورزد. زـ عرضه كالا يا خدمت غيراستاندارد عرضه كالا و يا خدمت مغاير با استانداردهاي اجباري اعلامشده توسط مراجع ذيصلاح از جمله راجع به كاربرد، تركيب، كيفيت، محتويات، طراحي، ساخت، تكميل و يا بستهبندي. ح ـ مداخله در امور داخلي و يا معاملات بنگاه يا شركت رقيب ترغيب، تحريك و يا وادار ساختن يك يا چند سهامدار، صاحب سرمايه، مدير يا كاركنان يك بنگاه و يا شركت رقيب از طريق اعمال حق رأي، انتقال سهام، افشاء اسرار، مداخـله در معاملات بـنگاهها و يا شركت ها يا روشهاي مـشابه ديگر بـه انجام عملي كه به ضرر رقيب باشد. ط ـ سوء استفاده از وضعيت اقتصادي مسلط سوءاستفاده از وضعيت اقتصادي مسلط به يكي از روشهاي زير: 1ـ تعيين، حفظ و يا تغيير قيمت يك كالا يا خدمت به صورتي غيرمتعارف، 2ـ تحميل شرايط قراردادي غيرمنصفانه، 3ـ تحديد مقدار عرضه و يا تقاضا بهمنظور افزايش و يا كاهش قيمت بازار، 4ـ ايجاد مانع بهمنظور مشكل كردن ورود رقباي جديد يا حذف بنگاهها يا شركت هاي رقيب در يك فعاليت خاص، 5 ـ مشروط كردن قراردادها به پذيرش شرايطي كه از نظر ماهيتي يا عرف تجاري، ارتباطي با موضوع چنين قراردادهايي نداشته باشد، 6 ـ تملك سرمايه و سهام شركت ها بهصورتي كه منجر به اخلال در رقابت شود. ي ـ محدود كردن قيمت فروش مجدد مشروط كردن عرضه كالا يا خدمت به خريدار به پذيرش شرايط زير: 1ـ اجبار خريدار به قبول قيمت فروش تعيين شده يا محدود كردن وي در تعيين قيمت فروش به هر شكلي. 2ـ مقيد كردن خريدار به حفظ قيمت فروش كالا يا خدمتي معين، براي بنگاه يا شركتي كه از او كالا يا خدمت خريداري ميكند يا محدود كردن بنگاه يا شركت مزبور در تعيين قيمت به هر شكلي. ك ـ كسب غيرمجاز، سوء استفاده از اطلاعات و موقعيت اشخاص 1ـ كسب و بهرهبرداري غيرمجاز از هرگونه اطلاعات داخلي رقبا در زمينه تجاري، مالي، فني و نظاير آن به نفع خود يا اشخاص ثالث. 2ـ كسب و بهرهبرداري غيرمجاز از اطلاعات و تصميمات مراجع رسمي، قبل از افشاء يا اعلان عمومي آنها و يا كتمان آنها به نفع خود يا اشخاص ثالث. 3ـ سوء استفاده از موقعيت اشخاص به نفع خود يا اشخاص ثالث. ماده46ـ هيچ يك از مديران، مشاوران يا ساير كاركنان شركت يا بنگاه مجاز نيستند با هدف ايجاد محدوديت يا اخلال در رقابت در يك و يا چند بازار، به طور همزمان متصدي سمتي در شركت و يا بنگاهي مرتبط و يا داراي فعاليت مشابه باشند. ماده47ـ هيـچ شخص حقيقـي يا حقوقي نبايد سرمايه يـا سهام شركت ها يا بنگاههاي ديگر را به نحوي تمـلك كند كه موجب اخلال در رقابت در يك و يا چند بازار گردد. تبصره ـ موارد زير از شمول اين ماده مستثني است: 1ـ تملك سهام يا سرمايه بهوسيله كارگزار يا كارگزار معاملهگري كه به كار خريد و فروش اوراق بهادار اشتغال دارد، ماداميكه از حق رأي سهام براي اخلال در رقابت سوءاستفاده نشود. 2ـ دارا بودن يا تحصيل حقوق رهني نسبت به سهام و سرمايه شركت ها و بنگاههاي فعال در بازار يك كالا يا يك خدمت مشروط بر اينكه منجر به اعمال حق رأي در اين شركت ها يا بنگاهها نشود. 3ـ در صورتي كه سهام يا سرمايه تحت شرايط اضطراري تملك شده باشد، مشروط بر اينكه حداكثر ظرف يك ماه از تاريخ تملك، موضوع به اطلاع شوراي رقابت برسد و بيشتر از مدت زماني كه شورا تعيين ميكند، تملك ادامه نيابد. ماده 48ـ ادغام شركت ها يا بنگاهها در موارد زير ممنوع است: 1ـ در جريان ادغام يا در نتيجه آن اعمال مذکور در ماده(45) اعمال شود. 2ـ هرگاه در نتيجه ادغام، قيمت كالا يا خدمت به طور نامتعارفي افزايش يابد. 3ـ هرگاه ادغام موجب ايجاد تمركز شديد در بازار شود. 4ـ هرگاه ادغام، منجر به ايجاد بنگاه يا شركت كنترلكننده در بازار شود. تبصره1ـ در مواردي كه پيشگيري از توقف فعاليت بنگاهها و شركت ها يا دسترسي آنها به دانش فني جز از طريق ادغام امكانپذير نباشد، هر چند ادغام منجر به بندهاي (3) و (4) اين ماده شود، مجاز است. تبصره2ـ دامنه تمركز شديد را شوراي رقابت تعيين و اعلام ميكند. ماده49ـ بنگاهها و شركت ها ميتوانند در مورد شمول مواد (47) و (48) اين قانون بر اقدامات خود از شوراي رقابت كسب تكليف كنند. شوراي رقابت مكلف است حداكثر ظرف يك ماه از تاريخ وصول تقاضا در هر يك از موارد مذكور آن را بررسي و نتيجه را بهطور كتبي يا بهوسيله دادن پيام مطمئن به متقاضي اعلام كند. در صورت اعلام عدم شمول مواد (47) و (48) اين قانون به اقدامات موضوع استعلام يا عدم ارسال پاسخ از سوي شورا ظرف مدت مقرر، اقدامات مذكور صحيح تلقي ميشود. ماده50 ـ افراد صنفي مشمول قانون نظام صنفي كه به عرضه جزیي (خرده فروشي) كالاها يا خدمات ميپردازند، از شمول اين فصل مستثني هستند. ماده51 ـ حقوق و امتيازات انحصاري ناشي از مالكيت فكري نبايد موجب نقض مواد(44) تا (48) اين قانون شود، در اين صورت شوراي رقابت اختيار خواهد داشت يك يا چند تصميم زير را اتخاذ كند: الف- توقف فعاليت يا عدم اعمال حقوق انحصاري از جمله تحديد دوره اعمال حقوق انحصاري، ب- منع طرف قرارداد، توافق يا مصالحه مرتبط با حقوق انحصاري از انجام تمام يا بخشي از شرايط و تعهدات مندرج در آن، ج- ابطال قراردادها، توافقها يا تفاهم مرتبط با حقوق انحصاري در صورت مؤثر نبودن تدابير موضوع بندهاي «الف» و «ب» اين ماده. ماده52 ـ هرگونه كمك و اعطاء امتياز دولتي (ريالي، ارزي، اعتباري، معافيت، تخفيف، ترجيح، اطلاعات يا مشابه آن)، به صورت تبعيضآميز به يك يا چند بنگاه يا شركت كه موجب تسلط در بازار يا اخلال در رقابت شود، ممنوع است. ماده53 ـ براي نيل به اهداف اين فصل شورايي تحت عنوان « شوراي رقابت» تشكيل ميشود. تركيب و شرايط انتخاب اعضاء شورا بهشرح زير است: الف ـ تركيب اعضاء 1ـ سه نماينده مجلس از بين اعضاي كميسيون هاي اقتصادي، برنامه و بودجه و محاسبات و صنايع و معادن از هر کميسيون يک نفر به انتخاب مجلس شوراي اسلامي به عنوان ناظر. 2 ـ دو نفر از قضات ديوان عالي كشور به انتخاب و حكم ریيس قوه قضائيه. 3ـ دو صاحبنظر اقتصادي برجسته به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي و حكم ریيس جمهور. 4ـ يك حقوقدان برجسته و آشنا به حقوق اقتصادي به پيشنهاد وزير دادگستري و حكم ریيسجمهور. 5 ـ دو صاحبنظر در تجارت به پيشنهاد وزير بازرگاني و حكم ریيس جمهور. 8 ـ يـك متخـصص امور مالي به پيشـنهاد وزير امور اقتـصادي و دارايي و حكم ریيس جمهور. 9ـ يک نفر به انتخاب اطاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران . 10ـ يک نفر به انتخاب اطاق تعاون مركزي جمهوري اسلاميايران . تبصره1ـ ریيس شورا از بين صاحبنظران اقتصادي عـضو شورا، مـوضوع بند (2) به پيشنهاد اعضاء و با حكم ریيس جمهور منصوب ميشود. تبصره2ـ نايب ریيس از بين اعضاء شورا به پيشنهاد اعضاء و با حكم ریيس شورا منصوب ميشود. ب ـ شرايط انتخاب اعضاء 1ـ تابعيت جمهوري اسلامي ايران، 2ـ دارا بودن حداقل چهل سال سن، 3ـ دارا بودن مدرك دكتراي معتبر براي اعضاء صاحبنظر اقتصادي و حقوقدان و حداقل مدرك كارشناسي براي صاحبنظران تجاري و صنعتي و خدمات زيربنايي و مالي، 4ـ نداشتن محكوميتهاي موضوع ماده (62) مكرر قانون مجازات اسلامي و يا محكوميت قطعي به ورشكستگي به تقصير يا به تقلب، 5 ـ دارا بودن حداقل ده سال سابقه كار مفيد و مرتبط، 6 ـ نداشتن محكوميت قطعي انتظامي از بند « د» به بالا موضوع ماده(9) قانون رسيدگي به تخلفات اداري (مصوب 7/9/1372) تبصره ـ به استثناء قاضي، بازنشسته بودن افراد مانع انتخاب نخواهد بود. ماده54 ـ بهمنظور انجام امور كارشناسي و اجرایي و فعاليت هاي دبيرخانهاي شوراي رقابت، مركز ملي رقابت در قالب مؤسسهاي دولتي مستقل زير نظر ریيس جمهور تشكيل ميشود كه تشكيلات آن به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي و تصويب هيأت وزيران تعيين ميشود. تغييرات بعدي تشكيلات مركز ملي رقابت با پيشنهاد شوراي رقابت و تأييد سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و تصويب هيأت وزيران خواهد بود. تبصره 1ـ ریيس شوراي رقابت، ریيس مركز ملي رقابت نيز ميباشد. تبصره2ـ در تأمين نيروي انساني مورد نياز مركز ملي رقابت اولويت با كاركنان رسميو پيماني وزارتخانهها و دستگاه ها و مؤسسات دولتي است. تبصره3ـ آیيننامه تشويق اعضاء شوراي رقابت و کارکنان مرکز ملي رقابت به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي به تصويب هيأت وزيران ميرسد. ماده55 ـ دوره تصدي، اشتغال و رويه يا نحوه رسيدگي به تخلفات اعضاء شوراي رقابت بهشرح زير است: 1ـ دوره تصدي عضو قاضي دو سال و ساير اعضاء شش سال است و انتصاب مجدد آنان براي عضو قاضي دو دوره و براي ساير اعضاء يك دوره ديگر مجاز خواهد بود. 2ـ دوره تصدي كساني كه به دلايلي جانشين اعضاء شورا ميشوند، به ميزان بقيه دوره تصدي عضو قبلي خواهد بود. 3ـ اعطاء مأموريت به كارمندان دولت و قوه قضائيه براي عضويت آنان در شورا و هيأت تجديدنظر الزامياست. 4ـ اشتغال ریيس و اعضاء شوراي رقابت بهصورت تماموقت است. افراد مذكور نميتوانند همزمان شغل و يا مسؤوليت ديگري در بخش عمومي، خصوصي يا تعاوني داشته باشند. تبصره ـ اعضاء هيأت علميدانشگاهها در صورتي كه حداكثر به اندازه ساعات موظف تدريس كنند و اعضاء مذكور در اجزاء (8)، (9) و (10) بند (الف) ماده (53) اين قانون از شمول اين بند مستثني هستند. 5 ـ به تخلفات اعضاء شوراي رقابت و هيأت تجديدنظر، به جز قاضي منتخب ریيس قوه قضائيه و نيز كارمندان مركز ملي رقابت برابر مقررات قانون نحوه رسيدگي به تخلفات اداري و به تخلفات قاضي منتخب ریيس قوه قضائيه، طبق مقررات قانوني در دادسراها و دادگاههاي انتظاميقضات رسيدگي خواهد شد. ماده56 ـ تضمين موقعيت شغلي اعضاء شورا و نحوه استقلال آن بهشرح زير است: الف ـ ناتواني در انجام وظايف محوله به تشخيص دو سوم اعضاء شورا. ب ـ محكوميت هاي مذكور در جزءهاي «3» و «5» بند «ب» ماده (53) اين قانون. ج ـ محكوميت قطعي به دليل سوءاستفاده از مقررات مواد (75) و (76) اين قانون. د ـ از دست دادن اهليت استيفاء. هـ ـ غيبت غيرموجه بيش از دو ماه متوالي و سه ماه غيرمتوالي در هر سال از حضور در شورا، با تشخيص اكثريت اعضاء شوراي رقابت. وـ نقض تكاليف و محدوديت هاي موضوع ماده (68) اين قانون و تخطي از مقررات موضوع مواد (75) و (76) به تشخيص اكثريت اعضاء شوراي رقابت. 2ـ در صورت كنارهگيري داوطلبانه يا فوت هر يك از اعضاء شورا و همچنين در صورت بروز موجبات عزل به نحو مذكور در فوق، مراتب همراه با دلايل و مدارك و مستندات مربوط حسب مورد توسط ریيس شورا يا نايب ریيس وي به مرجع انتصابكننده عضو، جهت انتصاب عضو جانشين اعلام ميشود. مرجع مزبور مكلف است حداكثر ظرف يك ماه از تاريخ وصول تقاضا، در چارچوب ماده(53) اين قانون، عضو جانشين را انتخاب و به شوراي رقابت معرفي كند. 3ـ اعضاء شوراي رقابت را نميتوان به دليل اتخاذ تصميمات در چارچوب وظايف قانوني و يا اظهاراتي كه به استناد قانون ميكنند، تحت تعقيب قرار داد. 4ـ شوراي رقابت در رسيدگي و تصميمگيري مطابق مقررات اين فصل از استقلال كامل برخوردار است. ماده57 ـ جلسات شورا با حضور دو سوم اعضاء و به رياست ریيس و در غياب او نايب ریيس رسميت خواهد داشت. تصميمات شورا با رأي اکثريت اعضاي صاحب رأي مشروط بر آنکه از پنج رأي کمتر نباشد معتبر خواهد بود و تصميمات شورا درخصوص ماده (61) اين قانون در صورتي اعتبار خواهد داشت كه رأي حداقل يک قاضي عضو نيز در آن مثبت باشد. ماده 58 ـ علاوه بر موارد تصريح شده در ساير مواد، اين شورا وظايف و اختيارات زير را نيز دارد: 1ـ تشخيص مصاديق رويههاي ضد رقابتي و معافيت هاي موضوع اين قانون و اتخاذ تصميم در مورد اين معافيت ها در خصوص امور موردي مندرج در اين قانون. 2ـ ارزيابي وضعيت وتعيين محدوده بازاركالاها و خدمات مرتبط با مواد (44) تا (48). 3ـ تدوين و ابلاغ راهنماها و دستورالعملهاي لازم بهمنظور اجرای اين فصل و دستورالعملهاي داخلي شورا. 4ـ ارائه نظرات مشورتي به دولت براي تنظيم لوايح مورد نياز. 5 ـ تصويب دستورالعمل تنظيم قيمت، مقدار و شرايط دسترسي به بازار كالاها و خدمات انحصاري در هر مورد با رعايت مقررات مربوط. ماده59 ـ شوراي رقابت ميتواند در حوزه كالا يا خدمتي خاص كه بازار آن مصداق انحصار طبيعي است، پيشنهاد تشكيل نهاد تنظيمكننده بخشي را براي تصويب به هيأت وزيران ارائه و قسمتي از وظايف و اختيارات تنظيميخود در حوزه مزبور را به نهاد تنظيمكننده بخشي واگذار نمايد. تركيب اعضاء نهادهاي تنظيمكننده بخشي به پيشنهاد شوراي رقابت با تصويب هيأت وزيران تعيين ميشود. شرايط انتخاب اعضاء اين نهادها، مطابق بند «ب» ماده(53) اين قانون است و اعضاء آنها در حيطه وظايف و اختيارات تفويض شده، مسؤوليت هاي پيشبيني شده در اين قانون براي اعضاء شوراي رقابت را برعهده دارند. در هر حال هيچ نهاد تنظيمكننده بخشي نميتواند مغاير با اين قانون يا مصوبات شوراي رقابت در زمينه تسهيل رقابت تصميميبگيرد يا اقداميكند. ماده60 ـ اختيار شورا براي بازرسي و تحقيق بهشرح زير است: الف ـ بازرسي شوراي رقابت اختيار دارد در اجرای وظايف و مأموريت هاي خود براي رسيدگي به دعاوي و پروندههاي طرح شده، بنگاهها و شركت ها را بازرسي كند و اجازه ورود به اماكن، انبارها، وسايل نقليه، رايانهها و تفتيش آنها و نيز جواز بازرسي از فعاليت هاي اقتصادي، اموال، رايانهها، دفاتر و ساير اوراق را صادر كند. شركت در جلسات مجامع عمومي و جمعآوري اطلاعات مورد نياز از جمله مصوبات هيأت مديره، نيز مشمول اختيار بازرسي شورا است.
ب ـ تحقيق شورا اختيار دارد در اجرای وظايف و مأموريت هاي خود، با استفاده از يك يا چند راهكار زير، رسيدگي به موضوعات مرتبط با اين قانون و شكايات را انجام دهد: 1ـ احضار مشتكي عنه براي حضور در شورا يا مركز بهمنظور انجام تحقيقات از او. 2ـ احضار شهود و يا هر شخص ديگر كه حضور آنها بهمنظور رسيدگي به شكايات ضروري تشخيص داده شود. 3ـ درخواستگزارش، اطلاعات، مدارك، مستندات و سوابق (اعماز كاغذي يا الكترونيكي) مرتبط با رويههاي ضدرقابتي از اشخاص حقيقي و حقوقي. 4ـ دعوت از كارشناسان و مؤسسات تخصصي و دريافت اظهارنظر آنان در فرايند تحقيق و بازرسي. تبصره1ـ شوراي رقابت بايد صدور مجوز تحقيقات و بازرسي و محدوده آن را در اجرای اين ماده در هر مورد حسب مورد از يکي از قضات عضو شورا يا يكي از پنجقاضي كه بدين منظور توسط ریيس قوه قضائيه (از بين قضات با حداقل ده سال سابقه) انتخاب و معرفي ميشوند، درخواست كند. قاضي موظف است حداكثر ظرف دوهفته تصميم بگيرد. انجام تحقيقات و بازرسي منوط به حکم قاضي است. تبصره2ـ شورا ميتواند امر تحقيق و بازرسي را به مؤسسات تخصصي و اشخاص متخصص حقيقي و حقوقي كه طبق قوانين خاص تشكيل و احراز صلاحيت شدهاند، ارجاع كند. ماده61 ـ هرگاه شورا پس از وصول شكايات يا انجام تحقيقات لازم احراز كند كه يك يا چند مورد از رويههاي ضدرقابتي موضوع مواد (44) تا (48) اين قانون توسط بنگاهي اعمال شده است، ميتواند حسب مورد يك يا چند تصميم زير را بگيرد: 1ـ دستور به فسخ هر نوع قرارداد، توافق و تفاهم متضمن رويههاي ضدرقابتي موضوع مواد (44)تا (48) اين قانون. 2ـ دستور به توقف طرفين توافق يا توافقهاي مرتبط با آن از ادامه رويههاي ضدرقابتي مورد نظر. 3ـ دستور به توقف هر رويهضدرقابتي يا عدم تكرار آن. 4ـ اطلاعرساني عموميدر جهت شفافيت بيشتر بازار. 5 ـ دستور به عزل مديراني كه برخلاف مقررات ماده (46) اين قانون انتخاب شدهاند. 6 ـ دستور به واگذاري سهام يا سرمايه بنگاهها يا شركت ها كه برخلاف ماده (47) اين قانون حاصل شده است. 7ـ الزام به تعليق يا دستور به ابطال هرگونه ادغام كه برخلاف ممنوعيت ماده (48) اين قانون انجام شده و يا الزام به تجزيه شركت هاي ادغام شده. 8 ـ دستور استرداد اضافه درآمد و يا توقيف اموالي كه از طريق ارتكاب رويههاي ضدرقابتي موضوع مواد (44) تا (48) اين قانون تحصيل شده است از طريق مراجع ذيصلاح قضائي. 9ـ دستور به بنگاه يا شركت جهت عدم فعاليت در يك زمينه خاص يا در منطقه يا مناطق خاص. 10ـ دستور به اصلاح اساسنامه، شركتنامه يا صورتجلسات مجامععمومي يا هيأتمديره شركت ها يا ارائه پيشنهاد لازم به دولت درخصوص اصلاح اساسنامههاي شركت ها و مؤسسات بخش عمومي. 11ـ الزام بنگاهها و شركت ها به رعايت حداقل عرضه و دامنه قيمتي در شرايط انحصاري. 12ـ تعيين جريمه نقدي از ده ميليون (10.000.000) ريال تا يك ميليارد (1.000.000.000) ريال، در صورت نقض ممنوعيت هاي ماده (45) اين قانون. آیيننامه مربوط به تعيين ميزان جرایم نقدي متناسب با عمل ارتكابي به پيشنهاد مشترك وزارتخانههاي امور اقتصادي و دارايي، بازرگاني و دادگستري تهيه و بهتصويب هيأت وزيران ميرسد. ماده62 ـ شوراي رقابت تنها مرجع رسيدگي به رويههاي ضدرقابتي است و مكلف است رأساً و يا براساس شكايت هر شخصي اعم از حقيقي يا حقوقي از جمله دادستانكل يا دادستان محل، ديوان محاسبات كشور، سازمان بازرسي كل كشور، تنظيمكنندههاي بخشي، سازمان ها و نهادهاي وابسته به دولت، تشكلهاي صنفي، انجمنهاي حمايت از حقوق مصرفكنندگان و ديگر سازمان هاي غيردولتي، بررسي و تحقيق درخصوص رويههاي ضدرقابتي را آغاز و در چارچوب ماده (61) اين قانون تصميمبگيرد. شورا مكلف است براي رسيدگي به موضوع شكايات، وقت رسيدگي تعيين و آن را به طرفين ابلاغ نمايد. طرفين ميتوانند شخصاً در جلسه حضور يابند يا وكيل معرفي نمايند يا لايحه دفاعيه به شورا تقديم كنند. تبصره ـ تخلفات موضوع فصل هشتم قانون نظام صنفي چنانچه موجب اخلال در رقابت باشد مطابق مقررات اين قانون رسيدگي خواهد شد. در صورت بروز اختلاف، حل اختلاف با كميتهاي مركب از يكي از اعضاء شوراي رقابت به انتخاب ریيس شورا، يك نفر نماينده از هيأت عالي نظارت موضوع ماده (53) قانون نظام صنفي و يك نفر به انتخاب وزير دادگستري خواهد بود. رأي اكثريت اعضاء اين هيأت قطعي است. محل استقرار كميته، در وزارت دادگستري خواهد بود. ماده63 ـ تصميمات شوراي رقابت بهموجب ماده (61)، ظرف بيست روز از تاريخ ابلاغ به ذينفع قابل تجديدنظر در هيأت تجديدنظر موضوع ماده (64) اين قانون است. اين مدت براي اشخاص مقيم خارج دو ماه خواهد بود. در صورت عدم تجديد نظرخواهي در مدت ياد شده و همچنين در صورت تأييد تصميمات شورا در هيأت تجديدنظر، اين تصميمات قطعي است. تبصره ـ در مواردي كه تصميمات شورا، به تشخيص شورا جنبه عمومي داشته باشد، پس از قطعيت بايد به هزينه محكوم عليه در يكي از جرايد كثيرالانتشار منتشر شود. ماده64 ـ محل استقرار، تركيب هيأت تجديدنظر، شرايط انتخاب و نحوه تصميمگيري در اين هيأت بهشرح زير است: 1ـ هيأت تجديدنظر كه در تهران مستقر خواهد بود، از افراد زير تشكيل ميشود: الف ـ سه قاضي ديوان عالي كشور به انتخاب و حكم ریيس قوه قضائيه. ب ـ دو صاحبنظر اقتصادي به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي و حكم ریيس جمهور. ج ـ دو صاحبنظر در فعاليت هاي تجاري و صنعتي و زيربنايي به پيشنهاد مشترك وزراء صنايع و معادن و بازرگاني و حكم ریيس جمهور. 2ـ اعضاء هيأت تجديدنظر بايد حداقل داراي پانزده سال سابقه كار مفيد و مرتبط باشند. ساير شرايط انتخاب اعضاء و همچنين ضوابط مرتبط با دوره تصدي اعضاء، اشتغال، عزل و رسيدگي به تخلفات اعضاء و نيز موقعيت شغلي و ضوابط استخدامي و حقوق و مزاياي آنان به ترتيبي خواهد بود كه در بند « ب» ماده (53) و مواد (55) و (56) اين قانون ذكر شده است. 3ـ نحوه تصميمگيري هيأت تجديدنظر بهشرح زير است: الف ـ تصميمات هيأت تجديدنظر منوط به تصويب اكثريت اعضاء آن است، ولي رأي تجديدنظر در مورد تصميمات ماده(61) اين قانون در عين حال بايد متضمن موافقت حداقل دو عضو قاضي اين هيأت باشد. ب ـ هيأت تجديدنظر ميتواند، امر تحقيق و بازرسي را به مؤسسات تخصصي و اشخاص حقيقي و حقوقي متخصص كه طبق قوانين خاص تشكيل و احراز صلاحيت شدهاند، ارجاع كند. ج ـ هيأت تجديدنظر ميتواند تصميمات شورا را نقض يا عيناً تأييد يا حسب مورد آن را تعديل يا اصلاح كند يا مستقلاً تصميم ديگري بگيرد. دـ تصميمات هيأت تجديدنظر بهشرح بند فوق قطعي و لازمالاجرای خواهد بود. ماده65 ـ تصميمات شوراي رقابت جز در مورد بند «12» ماده (61) اين قانون پس از ابلاغ به ذينفع قابل اجرای است و تجديد نظرخواهي ذينفع بهموجب ماده (63) مانع اجرای نخواهد شد. در هر صورت ذينفع ميتواند همزمان با تجديد نظرخواهي يا پس از آن تا زمان تصميمگيري هيأت تجديدنظر، توقف اجرای تصميم شوراي رقابت را تقاضا كند و هيأت تجديدنظر فوراً به تقاضا رسيدگي كرده و ميتواند با أخذ تأمين يا تضمين مناسب دستور توقف اجرای تصميمات شوراي رقابت را صادر كند. ماده66ـ اشخاص حقيقي و حقوقي خسارتديده از رويههاي ضدرقابتي مذكور در اين قانون، ميتوانند حداكثر ظرف يك سال از زمان قطعيت تصميمات شوراي رقابت يا هيأت تجديد نظر مبني بر اعمال رويههاي ضدرقابتي، بهمنظور جبران خسارت به دادگاه صلاحيتدار دادخواست بدهند. دادگاه ضمن رعايت مقررات اين قانون در صورتي به دادخواست رسيدگي ميکند كه خواهان رونوشت رأي قطعي شوراي رقابت يا هيأت تجديد نظر را به دادخواست مذكور پيوست كرده باشد. تبصره ـ در مواردي كه تصميمات شوراي رقابت يا هيأت تجديدنظر جنبة عمومي داشته و پس از قطعيت از طريق جرايد كثيرالانتشار منتشر ميشود، اشخاص ثالث ذينفع ميتوانند با أخذ گواهي از شوراي رقابت مبني بر شمول تصميم مذكور بر آنها، دادخواست خود را به دادگاه صلاحيتدار بدهند. صدور حكم به جبران خسارت، منوط به ارائه گواهي مذكور است و دادگاه در صورت درخواست خواهان مبني بر تقاضاي صدور گواهي با صدور قرار اناطه، تا اعلام پاسخ شوراي رقابت از رسيدگي خودداري مينمايد. رسيدگي شورا به درخواست هاي موضوع اين تبصره خارج از نوبت خواهد بود. ماده67 ـ شوراي رقابت ميتواند در كليه جرایم موضوع اين قانون سمت شاكي داشته باشد و از دادگاه صلاحيتدار براي جبران خسارت وارد شده به منافع عمومي درخواست رسيدگي كند. ماده68 ـ تكاليف و محدوديتهاي اعضاء شوراي رقابت، هيأت تجديدنظر و كاركنان مركز ملي رقابت بهشرح زير است: 1ـ ممنوعيت شركت در جلسات و تصميمگيري در موارد موضوع ماده (91) قانون آیين دادرسي دادگاههاي عموميو انقلاب در امور مدني تصميماتي كه بدون رعايت اين بند اتخاذ شود و منجر به تحصيل منافعي مستقيم و يا غيرمستقيم يا معافيت از تكليفي براي عضو مربوط شود، باطل و فاقد اثر قانوني خواهد بود. تبصره ـ چنانچه بنا به محدوديت فوق فرد يا افرادي از اعضاء شوراي رقابت يا هيأت تجديدنظر از شركت در جلسات شورا و تصميمگيري منع شوند، شوراي رقابت يا هيأت تجديدنظر از مرجع معرفيكننده عضو مزبور، درخواست معرفي عضو جايگزين را براي رسيدگي به اين موضوع ميكند. 2ـ وظيفه حفظ اطلاعات داخلي اعضاء شوراي رقابت، هيأت تجديدنظر و همچنين كاركنان مركز ملي رقابت و هر شخصي كه قبلاً در اين سمت ها مشغول به كار بوده است، نبايد اطلاعات داخلي بنگاهها، شركت ها يا اشخاصي را كه در جريان انجام وظيفه يا به اين مناسبت از آنها اطلاع يافتهاند، فاش كنند يا بهطور مخفيانه از آن به نفع خود يا اشخاص ديگر بهره بگيرند. 3ـ ممنوعيت اظهارنظر قبل از اتخاذ تصميم اعضاء شوراي رقابت و هيأت تجديدنظر و نيز كاركنان مركز ملي رقابت نبايد قبل از اتخاذ تصميم، درخصوص تخلفات بنگاهها، شركت ها يا اشخاص از مقررات اين قانون به صورت كتبي يا شفاهي اظهارنظر كنند. ماده69 ـ شوراي رقابت موظف است امكان دسترسي عموم به ضوابط، آیيننامهها و دستورالعملهاي مرتبط با اين فصل را فراهم و گزارش عملكرد ساليانه اجرای اين فصل را تنظيم و براي عموم منتشر كند. ماده70ـ تصميمات قطعي شوراي رقابت يا هيأت تجديدنظر حسب مورد توسط واحد اجرای احكام مدني دادگستري اجرا ميشود. ماده71ـ آیيننامه اجرایي موضوع اين فصل از جمله نحوه بازرسي، تحقيق، ثبت استعلامات و وصول شـكايات به پيشنـهاد شوراي رقابت حداكثـر ظرف مدت شـشمـاه به تصويب هيأت وزيران ميرسد. ماده72ـ هر كس براي أخذ گواهي يا مجوزهاي موضوع اين فصل يا در جريان رسيدگي به رويههاي ضد رقابتي اعم از مرحله بازرسي و تحقيقات اظهارات خلاف واقع كند و يا از ارائه اطلاعات و اسناد و مداركي كه ميتواند در نتيجه تصميمات شوراي رقابت و هيأت تجديدنظر مؤثر باشد، خودداري كند و همچنين هر كس كه به شوراي رقابت، هيأت تجديدنظر و مركز ملي رقابت مدارك و اسناد جعلي يا خلاف واقع تسليم كند يا اطلاعات، مدارك و اسناد مرتبط با رويههاي ضدرقابتي را صرفنظر از قالب آنها بهطور مستقيم يا غيرمستقيم نابود كند، تغيير دهد يا تحريف كند، به حبس تعزيري از سه ماه تا يك سال يا به جزاي نقدي از ده ميليون (10.000.000) ريال تا يكصد ميليون (100.000.000) ريال يا به هر دو مجازات محكوم خواهد شد. چنانچه ارائه اسناد و مدارك يا بيان اظهارات خلاف واقع يا جعلي منجر به أخذ گواهي يا مجوزهاي مذكور در اين فصل شده باشد، دادگاه علاوه بر تعيين مجازات مقرر در اين ماده، با تقاضايذينفع، حسب مورد حكم به ابطال گواهي يا مجوز مزبور صادر ميكند. تبصره ـ علاوه بر مجازاتهاي فوق، شهادت كذب مشمول مجازات مقرر در قانون مجازات اسلامينيز ميباشد. ماده74ـ هر كس به قصد صدمه زدن به اعتبار تجاري و حرفهاي بنگاهها يا شركت ها و يا مديران يا صاحبان آنها شكايتي به شوراي رقابت يا هيأت تجديدنظر تسليم كرده باشد كه پس از رسيدگي ثابت شود واهي بوده است، علاوه بر محكوميت به جبران خسارت به حبس از شش ماه تا دو سال يا به جزاي نقدي معادل خسارت وارده يا هر دو مجازات محكوم خواهد شد. ماده76ـ هر يك از اعضاء شوراي رقابت، اعضاء هيأت تجديدنظر، رؤسا و كاركنان مركز ملي رقابت و همچنين هر يك از حقوقبگيران آنها و اشخاص طرف قرارداد آنها و نيز هر شخص ديگري كه از مقررات اين قانون براي ضربهزدن به منافع مالي يا اعتبار تجـاري و حرفهاي اشخاص حقيقي يا حقوقي سوءاستفاده كند، علاوه بر جبران خسارات به حبستعزيري از سه تا پنج سال يا جزاء نقدي از پنجاه ميليون (50.000.000) ريال تا پانصدميليون (500.000.000) ريال يا هر دو مجازات محكوم خواهد شد. ماده77ـ نقض هر يك از بندهاي «1»، «2» و «3» ماده (68) اين قانون تخلف انتظاميمحسوب ميشود و مرتكب علاوه بر مجازاتهاي مذكور در اين قانون حسب مورد در يكي از مراجع مذكور در بند «5» ماده (55) محاكمه خواهد شد. ماده78ـ هر كس كه به هر شكلي مانع از انجام تحقيقات و بازرسي مأموران و بازرسان مركز ملي رقابت شود، به جزاي نقدي از پنج ميليون (5.000.000) ريال تا بيسـت ميـليون (20.000.000) ريال محكوم خـواهد شد و در صورت ادامه مانعتراشي به ازاي هر روز، مبلغ يك ميليون (1.000.000) ريال به جزاي نقدي تعيين شده اضافه خواهد شد. ماده 79ـ مجازات اشخاص حقوقي بهشرح زير است: 1ـ در صورت ارتكاب هر يك از جرایم موضوع مواد اين فصل توسط اشخاص حقوقي، مديران آنها در زمان ارتكاب حسب مورد به مجازات مقرر در اين قانون براي اشخاص حقيقي محكوم خواهند شد. 2ـ چنانچه ارتكاب جرم توسط شخص حقوقي، در نتيجه تعمد يا تقصير هر يك از حقوقبگيران آن انجام گيرد، علاوه بر آنچه كه مشمول بند (1) ميشود، فرد مزبور نيز حسب مورد برابر مقررات اين قانون مسؤوليت كيفري خواهد داشت. 3ـ چنانچه هر يك از مديران يا حقوقبگيران اشخاص حقوقي ثابت كند كه جرم بدون اطلاع آنان انجام گرفته يا آنان همه توان خود را براي جلوگيري از ارتكاب آن به كار بردهاند يا بلافاصله پس از اطلاع از وقوع جرم آن را به شوراي رقابت يا مراجع ذيصلاح اعلام كردهاند، از مجازات مربوط به آن عمل معاف خواهد شد. تبصره ـ در موارد لزوم جبران خسارت، در صورت پيش بيني اين امر در اساسنامه يا دخالت اشخاص در اين امر اشخاص حقوقي متضامناً با افراد مذكور در اين ماده مسؤول خواهند بود. ماده80 ـ مطالبه خسارات موضوع اين قانون منوط به تقديم دادخواست به دادگاه ذيصلاح است. ماده81 ـ چنانچه درخصوص جرایم مذكور در اين فصل، مجازات هاي سنگينتري در قوانين ديگر پيشبيني شده باشد، مجازات هاي سنگينتر اعمال خواهد شد. ماده82 ـ به جرایم موضوع مواد (72) تا (78)اين فصل در دادسراها و دادگاههاي عمومي، مطابق مقررات جاري و مقررات اين قانون و خارج از نوبت رسيدگي ميشود. ماده83 ـ در اجرای اين قانون، ضابطان دادگستري مكلف به همكاري با شوراي رقابت، هيأت تجديدنظر و مركز ملي رقابت هستند. ماده84 ـ مبالغ جزاي نقدي مندرج در اين فصل هر سه سال يك بار متناسب با رشد شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي كه توسط بانك مركزي جمهورياسلاميايران بهطور رسمياعلام ميشود، با پيشنهاد شوراي رقابت و تصويب هيأت وزيران تعديل ميشود. فصل دهم ـ مواد متفرقه ماده85 ـ بالاترين مقام هر يك از دستگاه هاي اجرایي موضوع ماده (86) اين قانون، مسؤول اجرای صحيح و به موقع تكاليف مقرر شده براي آنها در اين قانون ميباشد و موظف است گزارش پيشرفت كار را هر سه ماه يكبار به شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي ارائه نمايد. در صورت تأخير يا تعلل يا توقف در انجام وظايف مشخص شده در اين قانون بالاترين مقام دستگاه موظف است حداكثر ظرف يك هفته فرد خاطي را به هيأت تخلفات اداري معرفي كند. هيأت موظف است پس از رسيدگي و احراز تخلف بندهاي (ج) تا (ط) ماده(9) قانون رسيدگي به تخلفات اداري را نسبت به فرد خاطي اعمال نمايد. چنانچه علت تأخير، تعلل يا توقف، اشكال و يا نارسايي در قانون باشد دولت موظف است حداكثر ظرف دو ماه پس از تشخيص، لايحه اصلاح قانون را با قيد يك فوريت به مجلس شوراي اسلاميتقديم نمايد. ماده86 ـ كليه وزارتخانهها، مؤسسههاي دولتي و شركت هاي دولتي موضوع ماده(4) قانون محاسبات عموميكشور مصوب 1/6/1366 و همچنين كليه دستگاه هاي اجرایي، شركت هاي دولتي و مؤسسات انتفاعي وابسته به دولت كه شمول قوانين و مقررات عمـومي بر آنها مستلزم ذكر نام يا تصـريح نام آنها است، از جمله شركت ملي نفت ايران و شركتهاي تابعه و وابسته به آن، ساير شركت هاي وابسته به وزارت نفت و شركت هاي تابعه آن، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران و شركت هاي تابعه آن، سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني ايران و شركت هاي تابعه آن، سازمان در حال تصفيه صنايع ملي ايران و شركت هاي تابعه آن، مركز تهيه و توزيع كالا و همچنين سهام متعلق به دستگاه ها، سازمان ها و شركت هاي فوقالذكر در شركتهاي غيردولتي و شركت هايي كه تابع قانون خاص ميباشند و بانك ها و مؤسسات اعتباري در فعاليت هاي اقتصادي مشمول مقررات اين قانون خواهند بود. ماده87 ـ كليه آیيننامههاي مورد نياز اين قانون كه مرجع تهيه آن مشخص نشده است با پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي حداکثر ظرف مدتششماه به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. آیيننامههاي موضوع فصل سوم اين قانون که مرجع تهيه آنها مشخص نشده باشد به پيشنهاد وزارت تعاون با همکاري وزارت امور اقتصادي و دارايي تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد. ماده88 ـ وزارت امور اقتصادي و دارايي مكلف است هر ششماه يك بار گزارش عملكرد اجرای اين قانون را به تفكيك مواد و تبصرهها به مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس شوراي اسلاميارائه و براي اطلاع عموم منتشر نمايد. ماده89 ـ اين قانون از شمول ماده (161) قانون برنامه چهارمتوسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلاميايران مستثني است. ماده90ـ چنانچه دولت بههردليل قيمت فروش كالاها يا خدمات بنگاههاي مشمول واگذاري و يا ساير بنگاههاي بخش غيردولتي را به قيمتي كمتر از قيمت بازار تكليف كند، دولت مكلف است مابهالتفاوت قيمت تكليفي و هزينه تمام شده را تعيين و از محل اعتبارات و منابع دولت در سال اجرای پرداخت كند و يا از بدهي اين بنگاهها به سازمان امور مالياتي كسر نمايد. ماده 91ـ به منظور تأمين شرايط هرچه مساعدتر براي مشاركت و مسؤوليتپذيري بخش غيردولتي در فعاليت هاي اقتصادي: الف ـ كليه كميسيون هاي مجلس شوراي اسلامي ميتوانند در بررسي لوايح و طرحهاي اقتصادي نظر مشورتي فعالان اقتصادي را كسب و مورد استفاده قرار دهند. ب ـ كـليه كمـيسيون ها، هيأت ها، شـوراها و ستـادهاي تصـميمگيري در دولـت مجازند در تصميمات اقتصادي خود، نظر فعالان اقتصادي را جويا شده و مورد توجه قرار دهند. دولت موظف است عضويت ریيس يا نماينده اطاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اطاق تعاون در شوراهاي تصميمگيري اقتصادي را از طريق اصلاح قانون يا آیيننامههاي مربوطه رسميت بخشد. از اين پس ریيس اطاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اطاق تعاون بهعنوان عضو رسمي به تركيب اعضاء شوراي اقتصاد، هيأت امناء حساب ذخيره ارزي، هيأت سرمايهگذاري خارجي (موضوع قانون جلب و حمايت سرمايهگذاري خارجي) و هيأت عالي واگذاري(موضوع قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلاميايران) اضافه ميشود. ج ـ قوه قضائيه موظف است با تشويق ارجاع پروندههاي اقتصادي به داوري، در داوري اينگونه پروندهها و همچنين بازرسي در موضوعات اقتصادي، از ظرفيت هاي كارشناسي بخش غير دولتي نهايت استفاده را بهعمل آورد. د ـ اطاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اطاق تعاون موظفند در ايفاء نقش قانوني خود به عنوان مشاور سه قوه،ساز و كار لازم براي ساماندهي و هماهنگي تشكل هاي اقتصادي و كسب نظرات فعالان اقتصادي را فراهم نموده و با كمك به ايجاد فضاي تعامل سازنده بخش خصوصي با اركان حكومت، در مسائل اقتصادي پيشنهادهاي كارشناسانه لازم را ارائه نمايند. در اين راستا، اطاقها موظفند با تأسيس واحد پايش و پيگيري اجرای سياست های كلي اصلچهل و چهارم (44) قانون اساسي، گزارشهاي منظم لازم را به شوراي عالي اجرای سياست های كلي اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسي تقديم نمايند و همچنين پيشنويس قانون « ايجاد فضاي مساعد كارآفريني و رفع موانع كسب و كار» را تهيه و ارائه كنند. ماده92ـ از تاريخ تصويب اين قانون كليه قوانين و مقررات مغاير با آن نسخ ميگردد و مادام كه در قوانين بعدي نسخ و يا اصلاح مواد و مقررات اين قانون صريحاً و با ذكر نام اين قانون و ماده مورد نظر قيد نشود، معتبر خواهد بود. قانون فوق مشتمل بر 92 ماده و 90 تبصره در جلسه علني روز دوشنبه مورخ هشتم بهمن ماه يكهزار و سيصد و هشتاد و شش مجلس شوراي اسلاميتصويب و در تاريخ 25/3/1387 از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام موافق با مصلحت نظام تشخيص داده شد. علي لاريجاني ریيس مجلس شوراي اسلامي
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجراء اصل یکصد و بیست و سوم(123) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی» مصوب 1386 که با عنوان طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 31/5/1389 و تائید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
مصوب شماره147234 مورخ 13/7/1389
بسمه تعالی
وزارت تعاون ـ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور
قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی مصوب 1386 که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ سی و یکم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 17/6/1389 به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 41959/447 مورخ 31/6/1389 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است، به پیوست جهت اجراء ابلاغ میگردد.
محمود احمدینژاد رئیس جمهور
«قانون تفسیر نحوه اجراء ماده (35) قانون اجراء سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی»
موضوع استفساريه:
ماده واحده- آيا منظور از شركت هاي سهامي مندرج در ماده(35) قانون اجراي سياست هاي كلي اصل(44)قانون اساسي- مصوب 18/7/1386 - كه شركت هاي سرمايه گذاري استاني بايد در قالب آن ها و بر اساس قانون تجارت تشكيل شود، همان شركت هاي سهامي عام مندرج در ماده(4) قانون اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 14/12/1347 مي باشد ؟
پاسخ : بلي منظور از شركت هاي سهامي مندرج در ماده(35) قانون مذكور، همان شركت هاي سهامي عام مندرج در ماده(4) قانون اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 14/12/1347 مي باشد.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علني روز يك شنبه مورخ سي و يكم مردادماه يك هزار و سي صد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 17/6/1389 به تاييد شوراي نگهبان رسيد .
علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلامي
"قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی"
شماره877/469 تاریخ17/01/1390
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجراء اصل یکصد و بیست و سوم (123) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون اصلاح قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم ( 44) قانون اساسی که با عنوان طرح اصلاح تبصره (3) بند «الف« ماده (3) قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی جمهوری اسلامی ایرا و اجراء سیاستهای کلی اصل (44) قانون اساسی به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ 11/12/1389 و تایید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می گردد .
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی شماره 8851 تاریخ 18/2/1390 بسمه تعالی
وزارت امور اقتصادی ودارایی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور
قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ِایران و اجراء سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی که در جلسه علنی رو چهارشنبه مورخ یازدهم اسفند یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 24/12/1389 به تائید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 877/469 مورخ 17/1/1390 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است ، به پیوست ابلاغ می گردد. محمود احمدی نژاد ریيس جمهور رونوشت : دفتر مقام معظم رهبری – کلیه وزارتخانه ها ، سازمانها ، موسسات دولتی نهادهای انقلاب اسلامی واستانداریهای سراسر کشور – دفتر رئیس جمهور – دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام – دفتر ریاست قوه قضائیه – دفتر ریاست مجلس شورای اسلامی – دفتر معاون اول رئیس جمهور – دیوان محاسبات کشور – معاونت امورمجلس رئیس جمهور – معاونت حقوقی رئیس جمهور – دفتر هیات دولت – دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت – اداره کل پیگیری طرح ها و لوایح – معاونت امور تقنینی – معاونت قوانین مجلس شورای اسلامی – معاونت تدوین و تنفیح قوانین و مقررات – روزنامه رسمی جمهور اسلامی ایران ( جهت درج در روزنامه)
شماره 877/469 تاریخ 17/01/1390 بسمه تعالی
قانون اصلاح قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ،
ماده واحده – عنوان قانون« اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی» به قانون «اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی» اصلاح می شود و تبصره (3) بند ( الف ) ماده (3) آن به شرح زیر اصلاح و دو تبصره به عنوان تبصره های (4) و (5) به آن الحاق می گردد : تبصره 3- سازمانهای توسعه ای مصوب دولت پس از فراخوان عمومی از سوی وزارتخانه یا شرکت مادر تخصصی ذی ربط و احراز عدم تمایل بخشهای غیر دولتی برای سرمایه گذاری بدون مشارکت دولت در طرحهای اقتصادی موضوع فعالیتهای گروه یک ماده (2) این قانون در مناطق کمتر توسعه یافته می توانند به هر میزان اقدام به سرمایه گذاری مشترک با بخشهای غیر دولتی نمایند . سهام یا قدرالسهم دولتی ناشی از این نوع مشارکت باید ظرف حداکثر سه سال پس از بهره برداری با رعایت مقررات این قانون واگذار شود . نوع طرحهای اقتصادی ، نحوه فراخوان و حد مجاز سرمایه گذاری دولت در هر مورد باید توسط وزارتخانه ذی ربط، وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری به طور مشترک تهیه شود و به تصویب هیات وزیران برسد . دولت موظف است فهرست و مشخصات این طرحها و سرمایه گذاریها را همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سنواتی به مجلس شورای اسلامی اعلام نماید . حکم این تبصره تا پایان قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران اعتبار دارد .
تبصره 4 – سازمانهای توسعه ای مجازند منابع داخلی خود را با اولویت به صورت وجوه اداره شده نزد بانکهای توسعه ای دولتی برای اعطاء تسهیلات یا کمک به طرحهای مصوب در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته به بخشهای غیر دولتی اختصاص دهند . همچنین این سازمانها می توانند تا سقف چهل و نه درصد(49%) با بخشهای غیر دولتی به صورت مشترک در حوزه های نوین با فناوری پیشرفته سرمایه گذاری نمایند و در این صورت موظفند حداکثر ظرف سه سال پس از بهره برداری ، سهام یا قدرالسهم خود را مطابق مقررات این قانون واگذار نمایند . نام سازمانهای توسعه ای ذی ربط و سرمایه گذاریهای موضوع این بند در هر مورد قبل از اجراء باید به تصویب هیات وزیران برسد و فهرست آنها همه ساله به صورت جداگانه و پیوست لوایح بودجه سالانه به مجلس شورای اسلامی اعلام شود . تبصره5 ـ سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران به عنوان سازمان قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی رو چهارشنبه مورخ یازدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 24/12/1389 به تایید شورای نگهبان رسید .
علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خرداد ماه يكهزار و سيصد و هشـتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصـويب و در تـاريخ 19/ 3/ 1389 به تأيـيد شوراي نگهبان رسيده ، طي نامه شماره 21204/375 مورخ 26/ 3/ 1389 مجلس شوراي اسلامي جهت اجراء به دولت ابلاغ گردید.
جناب آقای دکتر احمدی نژاد رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
عطف به نامه شماره 164546/ 43348 مورخ 18/ 8/ 1388 در اجراء اصل يكصد و بيست و سوم (123) قـانون اساسي جمهوري اسلامي ايران قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه با عنوان لايحه به مجلسشوراياسلامي تقديم گرديده بود، با تصويب درجلسه علني روز سهشنبه مورخ 4/ 3/ 1389 و تأييد شوراي محترم نگهبان بهپيوست ابلاغ ميگردد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی
مصوب شماره68317 مورخ6/4/1389
بسمه تعالی
وزارت امور اقتصادي و دارايي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي كه در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خرداد ماه يكهزار و سيصد و هشـتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصـويب و در تـاريخ 19/ 3/ 1389 به تأيـيد شوراي نگهبان رسيده و طي نامه شماره 21204/ 375 مورخ 26/ 3/ 1389 مجلس شوراي اسلامي واصل گرديده است، به پيوست جهت اجراء ابلاغ ميگردد.
محمود احمدی نژاد رییس جمهور
قانون الحاق يك تبصره به قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي
ماده واحده ـ متن زير بهعنوان تبصره (5) به ماده (5) قانون اصلاح موادي از قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و اجراء سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي ـ مصوب 1387ـ الحاق ميگردد. تبصره5 ـ در تأسيس بانك مشترك ايراني و خارجي سهم طرف خارجي از سقفهاي مندرج در اين ماده مستثني است. 1ـ دولت جمهوري اسلامي ايران تنها مجاز است با مشاركت خارجي اقدام به تأسيس بانك توسعهاي نمايد. ـ اشخاص حقوقي خارجي با حداقل پنجاه و يك درصد (51%) سهام ايراني، ايراني محسوب ميشوند. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علني روز سهشنبه مورخ چهارم خردادماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلسشوراياسلامي تصويب و در تاريخ 19/ 3/ 1389 به تأييد شوراي نگهبان رسيد
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:58 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
به نام خدا
دستورالعمل انضباطی ناشران پذیرفته شده در فرا بورس ایران
فصل اول- تعاریف و اصطلاحات مادۀ1- اصطلاحات و واژههایی که در مادۀ 1 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی تعریف شدهاند، به همان مفاهیم در این دستورالعمل بهکار رفتهاند. واژههای دیگر دارای معانی زیر میباشند: 1- فرا بورس: فرا بورس ایران (شرکت سهامی عام). 2- اساسنامه: اساسنامۀ نمونۀ شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در فرا بورس مصوب هیئت مديره سازمان. 3- اعلام عمومی: انتشار عمومی رأی قطعی صادره توسط مرجع ذیصلاح. 4- تخلف: هرگونه فعل یا ترک فعل که منجر به نقض قانون و یا مقررات شود. 5- تعلیق پذیرش: توقف موقت معاملات اوراق بهادار پذیرفتهشدۀ ناشر در فرا بورس. 6- حسابرس معتمد: موسسۀ حسابرسی است که بر اساس ضوابط «دستورالعمل مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار» به عنوان موسسه حسابرسی معتمد سازمان پذیرفته شده است. 7- دستورالعمل افشا: دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعاتشرکتهایثبتشده نزدسازمان مصوب هیئتمديره سازمان. 8- دستورالعملپذیرش: دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در فرا بورس ایران مصوب هیئت مديره سازمان. 9- ورقه بهادار پذیرفته شده: ورقۀ بهاداری است که مطابق دستورالعمل پذیرش، در فرا بورس پذیرفته شده است. 10-سهامدار/سهامداران عمده: سهامدار یا سهامدارانی که توانایی هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی ناشر به منظور کسب منافع از فعالیتهای آن را دارا هستند. 11-شخص تحت کنترل: شخص حقوقی است که ناشر میتواند سیاستهای مالی و عملیاتی آن را به منظور کسب منافع از فعالیتهای آن شخص، هدایت نماید. 12-قانون: قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی. 13-لغو پذیرش: حذف قطعی اوراق بهادار پذیرفتهشدۀ ناشر از فهرست نرخهای فرا بورس. 14-مدیران ارشد: اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل و بالاترین مقام اجرایی بخش مالی شخص حقوقی. 15-مرجع رسیدگی: مرجعی است که بمنظور رسیدگی به تخلفات ناشران موضوع این دستورالعمل با تصویب هیئتمدیرۀ سازمان تشکیل میگردد. 16-مقررات: تمامي مصوباتی است که ناشر ملزم به رعایت آنها میباشد، اعم از قانون تجارت، آن بخش از احکام قانون مالیاتهای مستقیم ناظر بر فعالیت ناشر، اساسنامه، استانداردهای حسابداری و حسابرسی ملی، مصوبات هیئت وزیران، شورا، سازمان و سایر مراجع در حدود اختیارات تفویض شده به آنان تحت هر عنوان، از قبیل آییننامه، دستورالعمل و بخشنامه، در خصوص بازار اوراق بهادار و فعالان آن. 17-واحد نظارتی: واحدی در سازمان یا حسب مورد فرابورس، که طبق وظایف خود، مسئولیت نظارت بر رعایت قانون و مقررات توسط ناشر را بر عهده دارد.
فصل دوم- وظایف ناشر
بخش اول- وظایف ناشر در خصوص ارسال اطلاعات و رعایت حقوق سهامداران
مادۀ 2- ناشر مکلف است قانون، مقررات و وظایف ذکر شده در این دستورالعمل را رعایت نموده و برای کسب اطمینان از این موضوع، رویهای اثربخش را مستقر و اجرا کند. مادۀ 3- صورتهای مالی ناشر و اشخاص تحت کنترل آن بايد همواره توسط حسابرس معتمد رسيدگي شود. مادۀ 4- ناشر مکلف است صورتهاي مالي را به گونهاي تهیه نماید كه حسابرس و بازرس قانوني نسبت به آنها گزارش «مردود» يا «عدم اظهارنظر» ارائه ننماید. مادۀ 5- ناشر مکلف است سود تقسیم شدۀ مصوب مجمع عمومی را طبق برنامۀ اعلامشده و با رعایت مهلت قانوني، به سهامداران پرداخت نماید. تبصره 1- ناشر موظف است جدول زمانبندی پرداخت سودنقدی پیشنهادی توسط هیئتمدیره را حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع عمومی عادی افشا نماید. درصورتی که مجمع عمومی عادی سود نقدی بیشتری را نسبت به پیشنهاد هیئت مدیره تصویب نماید، جدول زمانبندی پرداخت سود نقدی میبایست متناسب با آن اصلاح و حداکثر ظرف 30 روز پس از تاریخ مجمع افشا گردد. تبصره 2- ناشر موظف است جهت تسهیل امور سهامداران، انجام کلیۀ اقدامات شرکتی خود از جمله توزیع سود را حسب قبول شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویۀ وجوه، به آن شرکت واگذار نماید، و درصورت عدم قبول شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویۀ وجوه، ناشر مکلف است سود سهامداران را از طریق واریز به حساب بانکی اعلامشده از سوی آنها و یا از طریق حساب بانکی واسطه پرداخت نماید و با درخواست سهامدار، صورتحساب نحوۀ محاسبۀ مطالبات وی را در اختیار سهامدار قرار دهد. مادۀ 6- ناشر نميتواند مبالغي تحت عنوان حق مديريت، حقالزحمۀ نظارت و نظاير آن به سهامدار و يا سهامداران عمده تخصيص و پرداخت نمايد. مادۀ 7- ناشر موظف است بودجه و پیشبینی عملکرد سالانۀ خود را بر اساس مفروضات معقول تهیه نماید و در صورتیکه تفاوت بااهمیتی بین پیشبینی ارائه شده و پیشبینی قبلی و یا نتایج عملکرد واقعی وجود داشته باشد، دلایل توجیهی لازم را در مورد علل این تفاوت ارائه نماید. مادۀ 8- در صورت تصويب و اجراي طرحهاي توسعه و یا در صورت انتشار اوراق بدهی یا سرمایه، ناشر موظف است سازمان را از چگونگي و مراحل اجرايي طرحهاي مربوط مطلع نموده و با ذكر جزييات طرح از قبيل ميزان هزينههاي انجامشده، درصد كار انجامشده و پيشبيني ميزان هزينه آتي، منابع مالي لازم جهت اجرای طرح، زمان احتمالي بهرهبرداري از طرح، تأثیر در سودآوری و سایر اطلاعات بااهمیت درخصوص طرح مزبور را مطابق فرمهای سازمان، بههمراه اظهارنظر حسابرس درموردآن، هر 6 ماهيكبار و حداکثر 60 روز پس از پایان دورۀ 6 ماهه، به سازمان ارسالنمايد. مادۀ 9- درصورتيكه ناشر مشمول مفاد مادۀ 141 اصلاحیۀ قانون تجارت شود، موظف است حداکثر ظرف مدت شش ماه پس از ارائۀ صورتهای مالی حسابرسی شدۀ سالانه، دلايل زياندهي و برنامۀ آتي خود را براي خروج از شمولیت مادۀ 141 اصلاحیۀ قانون تجارت به سازمان ارائه نماید. مادۀ10- ناشر مکلف است اطلاعات خود را ظرف مهلت مقرر و در قالب فرمهاي معین، به صورت الکترونیکی و یا کتبی به طریقی که سازمان مشخص میکند، به سازمان ارائه نماید.
بخش دوم- وظایف ناشر در خصوص برگزاری مجامع عمومی مادۀ 11- ناشر مکلف است مکان برگزاری مجمع را به نحوی تعیین نماید که امکان حضور سهامداران به ویژه سهامداران جزء فراهم گردد. تبصرة 1- در صورت انتشار آگهیِ دعوت، تغییر تاریخ و مکان برگزاری مجمع منوط به انتشار آگهی جدید، حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع میباشد. تبصرة 2- در صورتیکه ناشر در نظر داشته باشد شهر مکان برگزاری مجمع را نسبت به سال قبل تغییر دهد، باید قبل از انتشار آگهی، مراتب را به سازمان اعلام نماید. مادۀ 12- ناشر موظف است قبل از برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده به منظور انجام هرگونه تغییر در مفاد اساسنامه، موافقت سازمان را با تغییرات پیشنهادی اخذنماید. مادۀ 13- مدیرعامل و اعضای موظف هیئتمدیره باید در مجامع عمومی ناشر حضور داشته باشند. در صورتیکه تصویب صورتهای مالی جزء موضوعات مجمع باشد، حضور بالاترین مقام اجرایی بخش مالی ناشر در زمان طرح و رسیدگی به صورتهای مالی نیز الزامی است. تبصره 1- عدم حضور مدیران فوق، مانع از برگزاری مجمع نخواهد شد. مادۀ 14- رئیس مجمع باید جلسه را به نحوی اداره نماید که در چارچوب دستور جلسه، امکان طرح سوالات و نظرات سهامداران و نمایندة سازمان فراهم شود. در صورتیکه به تشخیص نمایندۀ سازمان مفاد این ماده رعایت نشود، نمایندۀ سازمان به هیأت رئیسۀ مجمع تذکر خواهد داد و مراتب باید در صورتجلسۀ مجمع ذکر گردد. مادۀ 15- تصميمات اتخاذ شده در مجامع عمومي ناشر بايد در جهت حفظ منافع و رعايت حقوق تمام سهامداران بهطور يكسان باشد. مادۀ 16- کلیۀ مجامع عمومی بايد با حضور حسابرس/ بازرس قانوني شركت تشكيل شود و به این منظور ناشر مکلف است بصورت کتبی از حسابرس/ بازرس قانونی دعوت بهعمل آورد. مادۀ 17- ناشر مکلف است با توجه به وضعیت نقدینگی و توان پرداخت سود و با ارائۀ دلایل و توضیحات کافی، «حداکثر سود قابل تقسیم» را در یادداشتهای همراهِ صورتهای مالی حسابرسی شده سالیانه، افشا نماید و حسابرس معتمد نیز موظف است درمورد آن اظهارنظر نماید. در شرکتهایی که ملزم به تهیۀ صورتهای مالی تلفیقی میباشند، اعلام «حداکثر سود قابلتقسیم» و تصمیمات تقسیمسود باید مبتنیبر صورتهایمالی تلفیقی باشد. ناشر موظف است «حداکثر سود قابلتقسیم» را بر اساس «سود قابلتقسیم طبق صورت سودوزیان تلفیقی یا صورت سودوزیان شرکت اصلی، هر کدام که کمتر باشد» و با لحاظ نمودن توان پرداخت سود، محاسبه و افشا نماید. مادۀ 18- در صورتی که بندهای گزارش حسابرس/ بازرس قانونی در مورد صورتهای مالی، ناشی از عدم انجام تعدیلات بااهمیت در سود یا زیان و یا سودقابلتقسیم ناشر باشد، مجمع باید با لحاظ نمودن پیشنهادات حسابرس/ بازرس قانونی و درنظرگرفتن الزامات مادۀ 240 قانون تجارت و مادۀ 17 این دستورالعمل، درخصوص تقسیم سود تصمیمگیری نماید. تبصره 1- درصورتیکه حداکثر سود قابل تقسیم با لحاظ نمودن مواد 17 و 18 این دستورالعمل، کمتر از ده درصد سود خالص شرکت اصلی باشد، بهمنظور رعایت مادۀ 90 قانون تجارت، تقسیم ده درصد از سود خالص شرکت اصلی بین صاحبان سهام الزامی است. مادۀ 19- قبل از پرداخت هرگونه كمكهاي بلاعوض به اشخاص خارج از شرکت، موضوع باید به تصويب مجمع عمومي عادی شركت برسد و در اين مجمع سهامداران ذينفع و سهامدارانِ پیشنهاد دهندۀ كمك مزبور، حق راي ندارند. مادة 20- رئیس مجمع مکلف است حسب درخواست نمایندۀ سازمان، خلاصه تذکرات نماینده سازمان را در صورتجلسة مجمع و مشروح تذکرات وي را در صورتخلاصۀ مذاکرات عیناً درج نماید.
فصل سوم- تنبیهات و تخلفات مادۀ 21- تنبيهات انضباطی شامل موارد زیر است: 1- تذكر کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن 2- تذكر کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن با درج در پرونده 3- اخطار کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن با درج در پرونده 4- تذكر کتبی به سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها با درج در پرونده 5- اخطار کتبی به سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها با درج در پرونده 6- محرومیت از انجام بخشی از فعالیتها، تعليق يا لغو مجوزِ ناشر و يا سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر، در صورتیکه ناشر يا سهامداران عمدۀ آن نهاد مالي باشند 7- سلب صلاحيت مديرانِ ناشر و يا سهامدار/ سهامداران عمدۀ ناشر، در صورتیکه ناشر يا سهامداران عمدۀ آن نهاد مالي باشند 8- توقف موقت معاملات اوراق بهادار ناشر در فرا بورس 9- تعليق یا لغو پذيرش اوراق بهادار ناشر در فرا بورس 10-اعلام عمومی آرای انضباطیِ صادره مادۀ 22- در صورت بروز هر یک از تخلفات موضوع این دستورالعمل، واحد نظارتی مکلف است گزارش تخلفاتی را به همراه نظر خود به مرجع رسیدگی ارسال نماید. مادۀ 23- تخلفاتی که موجب تذكر کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن میگردد، عبارت است از: 1- تأخیر در افشای اطلاعات موضوع دستورالعمل افشا و سایر مقررات به شرح زیر؛ 1.1- افشا و درج اطلاعات مربوط به زمان، تاريخ، محل تشكيل و دستور جلسة مجامع عمومي در روزنامههاي كثيرالانتشار و سایت اینترنتی ناشر و یا اعلام کتبی مراتب به سازمان 1.2- انتشار آگهی دعوت جدید و افشای مراتب، در صورتِ تغییر تاریخ و مکان برگزاری مجمع موضوع تبصرة1 مادۀ 11 ایندستورالعمل 1.3- افشای صورتجلسة مورد تأييد هيئترئيسۀ مجمع درخصوص تصمیمات مجامع عمومی 1.4- ارائۀ صورتجلسة مجامع عمومی به مرجع ثبت شرکتها 1.5- افشای صورتجلسه مجامع عمومی ثبت شده نزد مرجع ثبت شرکتها 1.6- افشای اطلاعات پرتفوي سرمایهگذاریهای شركتهاي سرمايهگذاري و هلدينگ در پايان هر ماه 1.7- افشای اطلاعات پرتفوي سرمایهگذاریهای اشخاص تحت کنترلی که فعالیت اصلی آنها سرمايهگذاري در اوراق بهادار میباشد در مقاطع 6 ماهه 1.8- ارائۀ دلايل زياندهي و برنامۀ آتي ناشر براي خروج از شمولیت مادۀ 141 اصلاحیۀ قانون تجارت (موضوع مادۀ 9 این دستورالعمل). 1.9- ارائه فهرست "اشخاص گزارش دهنده" مطابق دستورالعمل نحوه گزارشدهي دارندگان اطلاعات نهاني و هرگونه تغيير در فهرست مزبور 2- عدمحضور مدیرعامل، اعضای موظف هیئتمدیره و یا بالاترین مقام اجرایی بخشمالی ناشر درمجمع موضوع مادۀ 13 این دستورالعمل 3- خودداری از دعوت کتبی حسابرس/ بازرس قانونی ناشر به مجمع عمومی موضوع مادۀ 16 این دستورالعمل مادۀ 24- تخلفاتی که موجب تذكر کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن با درج در پرونده میگردد، عبارت است از: 1- تأخیر در افشای اطلاعات موضوع دستورالعمل افشا و این دستورالعمل به شرح زیر: 1.1- برنامههای آتی مدیریت و پيشبينيعملكرد سالانه 1.2- اظهارنظر حسابرس نسبتبه برنامههای آتی مدیریت و پيشبيني عملكرد سالانه 1.3- اطلاعات بااهمیت درخصوص طرحهاي توسعه و تكميل، بههمراه اظهارنظر حسابرس درمورد آن هر 6 ماه يكبار، موضوع مادۀ 8 این دستورالعمل 1.4- جدول زمانبندی پرداخت سودنقدی پیشنهادی توسط هیئتمدیره حداقل 10روز قبل از برگزاری مجمع عمومي عادی 1.5- جدول زمانبندی پرداخت سود نقدیِ اصلاحشده، در صورتی که مجمع عمومی عادی سود نقدی بیشتری را نسبت به پیشنهاد هیئت مدیره تصویب نماید 1.6- دستور جلسة هیئتمدیره در صورتی که موضوع آن تصویب اجرای افزایش سرمایه باشد 1.7- صورتجلسة مورد تایید اعضای هیئتمدیره درخصوص تصمیمات افزایشسرمایه 2- عدم تطبیق عملیات ناشر با موضوع فعالیت آن، استانداردها و قوانین و مقررات مربوط 3- عدم رعایت الزامات مربوط به انجام اقدامات شرکتی از جمله توزیع سود موضوع تبصره 3 مادۀ 5 این دستورالعمل 4- تعیین مکان برگزاری مجمع، به نحوی که امکان حضور سهامداران جزء فراهم نگردد (موضوع مادۀ 11این دستورالعمل). 5- عدم اعلام مراتب به سازمان قبل از انتشار آگهیِ دعوت به مجمع، در صورتیکه ناشر در نظر داشته باشد شهر مکان برگزاری مجمع را نسبت به سال قبل تغییر دهد (موضوع تبصره 2 مادۀ 11 این دستورالعمل) 6- عدم اخذ موافقت سازمان در خصوص تغییر در مفاد اساسنامه، قبل از برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده (موضوع مادۀ 12 این دستورالعمل) 7- دعوتاز مجمع عمومیفوقالعاده برای بررسی موضوع تغییر سرمایه، بدون اخذ تأییدیه سازمان مبنی بر رعایت قانون و مقررات 8- دعوت از مجمع عمومی عادی جهت بررسی موضوع انتشار اوراق مشارکت، بدون اخذ تأییدیه سازمان مبنی بر رعایت مقررات ثبت و عرضۀ عمومی اوراق بهادار 9- پرداخت مبالغی تحت عنوان حق مدیریت، حقالزحمۀ نظارت و نظایر آن به سهامدار و یا سهامداران عمده، موضوع مادۀ 6 این دستورالعمل 10-پرداخت هرگونه وجهی تحت عنوان کمک بلاعوض به اشخاص خارج از شرکت بدون تصویب مجمع عمومی، موضوع مادۀ 19 این دستورالعمل مادۀ 25- تخلفاتی که موجب اخطار کتبی به ناشر و مدیران ارشد آن با درج در پرونده و اعلام به عموم میگردد، عبارتند از: 1- تأخیر در افشای اطلاعاتِ موضوع دستورالعمل افشا به شرح زیر: 1.1- صورتهاي مالي سالانۀ حسابرسي شده 1.2- گزارش هيئتمديره به مجامع و اظهارنظر حسابرس در مورد آن 1.3- صورتهای مالی سالانۀ حسابرسی شدۀ شرکتهای تحت کنترل 1.4- صورتهاي مالي مياندورهاي 6 ماهة حسابرسي شده 1.5- اطلاعات و صورتهاي مالي میاندورهای 3، 6 یا 9 ماهۀ حسابرسي نشده 1.6- صورتهاي مالي سالانۀ حسابرسي نشده 2- عدم افشای حداکثر سود قابل تقسیم در صورتهای مالی سالانه، طبق الزامات مادۀ 17 این دستورالعمل 3- ارائه گزارش«مردود» يا «عدم اظهارنظر» حسابرس/ بازرس قانوني نسبت به صورتهاي مالي (موضوع مادۀ 4 این دستورالعمل)، به استثنای مواردی که بعلت وقوع شرایطی خارج از حیطۀ اختیارات مدیریتِ شرکت، گزارش «عدم اظهارنظر» توسط حسابرس ارائه شده باشد. 4- ارائۀ اطلاعات به تحلیلگران، روزنامهنگاران، سهامداران و سایرین قبل از آنکه طبق مفاد دستورالعملِ افشا، منعکس شده باشد 5- عدم کفایت سيستمهای مالي و كنترل داخلي ناشر بهتشخیص حسابرس / بازرس قانونی 6- عدم پرداخت سود نقدی مطابق جدول زمانبندی پرداخت سودنقدی اعلامشده توسط ناشر، موضوعمادۀ 5 این دستورالعمل 7- عدم انتخاب حسابرس معتمد سازمان برای اشخاص تحت کنترل، موضوع مادۀ 3 این دستورالعمل 8- عدم برگزاری مجمع عمومی عادی حداکثر ظرف مدت چهار ماه از تاریخ پایان سال مالی 9- عدم دعوت مجمععمومیعادی جهت تکمیل اعضاءهیئتمدیره حداکثر ظرف مدت یکماه، در صورتیکه بنا به هردلیل عدة اعضای هیئتمدیره کمتر از حدنصاب مقرر شود و عضو علیالبدل تعیین نشده یا وجود نداشته باشد 10-عدم رعایت مفاد اساسنامه مبنی بر اینکه اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت و یا مؤسسات و شرکتهایی که اعضای هیئتمدیره یا مدیرعامل شرکت، شریک یا عضو هیئتمدیره یا مدیرعامل آنها باشند، نمیتوانند بدون تصویب هیئتمدیره در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت میشود بهطور مستقیم یا غیرمستقیم طرف معامله واقع و یا سهیم شوند 11-عدم رعایت مفاد اساسنامه مبنی بر اینکه مدیرعامل، اعضاء هیئتمدیره به استثناء اشخاص حقوقی، اشخاصی که به نمایندگی شخص حقوقی عضو هیئتمدیره، درجلسات هیئتمدیره شرکت میکنند و یا سایر اشخاص ذکر شده در اساسنامه، حق ندارند هیچگونه وام یا اعتباری از شرکت (به استثنای بانكها و شركتهاي مالي واعتباري، به شرط آنكه تحت قيودوشرايط عادي وجاري انجام گيرد) تحصیل نمایند و شرکت نمیتواند دیون آنان را تضمین یا تعهد کند 12-عدم رعایت مفاد اساسنامه مبنی بر عدم انجام معاملاتی نظیر معاملات شرکت توسط مدیران و مدیرعامل، که متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد 13-عدم رعایت مفاد اساسنامه در خصوص عدم پرداخت وجه، دارایی و امتیازات دیگر به بازرس، مدیران، کارکنان و افراد تحت تکفل آنها غیر از آنچه به تصویب مجمع عمومی رسیده است و یا انجام معاملات با آنها تبصره1- در مورد ارائۀ اطلاعات پیشبینی عملکرد و صورتهای مالی سالانه و میاندورهای در شرکتهایی که ملزم به تهیه صورتهای مالی تلفیقی هستند، ارائۀ همزمانِ اطلاعات و صورتهای مالی تلفیقی و اصلی مبنای تصمیمگیری است و عدم ارائۀ اطلاعات و صورتهای مالی تلفیقی در مهلت مقرر به منزلۀ عدم رعایت مقررات و وقوع تخلف میباشد. ماده 26- در مواردیکه تخلفات صرفاً مربوط به تأخیر در ارائۀ اطلاعات حداکثر تا 10روز باشد، مرجع رسیدگی میتواند برای چند فقره تخلف با توجه به تعداد موارد، اهمیت، دلایل توجیهی و میزان تأخیر در ارائۀ اطلاعات مذکور، حسب مورد یک تنبیه انضباطی در نظر بگیرد. تبصره 1- در مورد اطلاعاتی که مهلت ارائۀ آنها 10روز یا کمتر باشد، تأخیر تا حداکثر 3 روز مشمول این ماده میگردد. مادۀ 27- تخلفاتیکه موجب تذكر کتبی به سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها با درج در پرونده میگردد، عبارتنداز: 1- دریافت 2 تذکر کتبی با درج در پروندۀ ناشر، در دوره مالکیت سهامدار/سهامداران عمده فعلی 2- عدم احراز شرط حداقل سهام شناور و حداقل تعداد سهامداران 3- شرکت در بازار دوم فهرست شده و علیرغم الزام هیئت پذیرش بازارگردان نداشته باشد 4- عدم تعیین مبلغ حقالزحمة حسابرس/بازرس قانونی ناشر در مجمع عمومی عادی 5- عدم اخذ رأی در مجامع به صورت کتبی در خصوص انتخاب اعضای هیئت مدیره و حسابرس/بازرس قانونی و یا در مواردیکه به تشخیص حسابرس/بازرس قانونی ناشر یا به پیشنهاد سازمان، رأیگیری به صورت شفاهی امکانپذیر نباشد 6- ادارۀ مجمع بهگونهای که امکان طرح سوالات و نظرات نمایندة سازمان و یا سهامداران در چارچوب دستور جلسه، فراهم نشود (موضوع مادۀ 14 ایندستورالعمل) 7- عدم درج نظرات و مشروح تذکرات نماینده سازمان در صورتجلسة مجمع و صورتخلاصۀ مذاکرات (موضوع مادۀ 20 این دستورالعمل) 8- انجام نقل و انتقال سهام شرکت خارج از فرابورس 9- عدم انتخاب حداقل یک عضو (یا نمایندة وی) غیرموظف هیئت مديره که دارای تحصیلات مالی (حسابداری، مدیریت مالی، اقتصاد و یا سایر رشتههای مدیریت با گرایش مالی یا اقتصادی) و تجربه مرتبط باشد 10-تصدی سمت مدیریت عامل و ریاست هیئتمدیرۀ ناشر توسط یک شخص مادۀ 28- تخلفاتی که موجب اخطار کتبی به سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها با درج در پرونده و اعلام به عموم میگردد، عبارتند از: 1- عدم رعایت الزامات مربوط به حداکثر میزان تقسیم سود موضوع مواد 17 و 18 این دستورالعمل 2- تصویبِ تغییر اساسنامه بدون کسب مجوز از سازمان، موضوع مادۀ 12 این دستورالعمل 3- تصویبِ تغییر سرمایه، بدون اخذ تأییدیه سازمان مبنی بر رعایت قانون و مقررات 4- تصویبِ انتشار اوراق مشارکت، بدون اخذ تأییدیه سازمان مبنی بر رعایت مقررات ثبت و عرضۀ عمومی اوراق بهادار 5- عدم انتخاب حسابرس ناشر از میان حسابرسان معتمد در مجمع عمومی، موضوع مادۀ 3 این دستورالعمل 6- عدم تعیین مبلغ قطعی پاداش و حق حضور هیئت مدیره در مجمع عمومی و یا عدم رعایت سقف حداکثر مبلغ پاداش 7- اتخاذ تصمیماتی در مجمععمومی که منجربه عدمرعایت حقوقسهامداران به صورت يکسان شود، موضوع مادۀ 15 این دستورالعمل 8- عدم رعایت مقررات مربوط به لغو پذیرش اوراق بهادار بهدرخواست ناشر مادۀ 29- در صورت عدم رعایت مفاد دستورالعمل افشا به شرح زیر و یا وقوع هر یک از تخلفات ذیل، مرجع رسیدگی، حسب مورد میتواند يک يا چند مورد از تنبیهات انضباطی موضوع ماده 21 را اعمال نماید: 1- تأخیر در افشای تغییر بااهمیت در پیشبینی عملکرد ناشر یا برنامههای آتی مدیریت 2- عدم ارائۀ دلایل موجه برای تغییر بااهمیت در پیشبینی عملکرد سالانه نسبت به پیشبینی قبلی و یا انحراف عمده بین بودجه و پیشبینی عملکرد سالانه با نتایج واقعی (موضوع مفاد دستورالعمل افشا و مادۀ 7 این دستورالعمل) 3- عدم افشاي فوري اطلاعات مهم 4- عدم افشایفوری اطلاعات درخصوص شايعه يا گزارش حاوي اطلاعات خلافواقع و یا گمراهکننده و یا مستنداتجعلی 5- عدم ارائۀ مستندات کافی درخصوص دلایل استناد به هر یک از بندهای ماده 15 دستورالعمل افشا جهت تأخیر در افشای اطلاعات؛ و یا توجیهپذیر نبودنِ دلایل و مستندات ارائه شده 6- عدم افشای فوری اطلاعاتِ موضوع مادة 15 دستورالعمل افشا، در صورتی که تأخیر در افشای اطلاعات مذکور منجر به اشاعة اطلاعات مزبور یا دادوستد متکی به اطلاعات نهانی یا فعالیت نامتعارف بازار شود 7- عدم رعایت الزامات مربوط به جلوگیری از انتشار اطلاعات افشاء نشده 8- عدم رعایت الزامات مربوط به نحوۀ تنظیم دستور جلسۀ مجامع عمومی 9- عدم افشای سایر اطلاعات مورد درخواست سازمان 10-عدم رعایت شرایط اختصاصی پذیرش و یا موارد تعیین شده توسط هیئت پذیرش 11-عدم رعایت سایر الزامات موجود در اساسنامۀ ناشر، قانون و مقررات مادۀ30- مرجع رسیدگی، تمامي آرای صادره در خصوص ناشر را همزمان برای سهامدار/سهامداران عمدۀ آن نيز ارسال مينماید. سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر مکلفند ترتیبی اتخاذ کنند که ناشر نسبت به رعایت کامل قوانین و مقررات اقدام نماید. درصورت تکرار یا تعدد تخلفات ناشر، مرجع رسیدگی میتواند علاوه بر ناشر، به سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها نیز تذکر یا اخطار کتبی با درج در پرونده اعلام نماید. مادۀ 31- چنانچه مرجع رسیدگی عملکرد سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر را در ارتکاب تخلفات موضوع این دستورالعمل مؤثر تشخیص دهد، با توجه به نوع تخلف نسبت به اعمال تنبیه انضباطی در خصوص سهامدار/سهامداران عمدۀ ناشر و مدیران ارشد آنها اقدام مینماید. مادۀ 32- در مواردی که رأی مرجع رسیدگی بدلیل عدم ارائۀ اطلاعات یا ترک فعلی صادر شده باشد، ناشر ملزم به افشای سریعِ اطلاعات موردنیاز یا انجام فوری اقدامات مربوطه میباشد. در صورتیکه ارسال اطلاعات موردنیاز یا انجام فعل مزبور ظرف20 روز پس از ابلاغ رأی، صورت نگرفته باشد، گزارش تخلفاتی مجدداً در مرجع رسیدگی مطرح خواهد شد. در این حالت مرجع رسیدگی میتواند درجۀ شدیدتری از تنبیهات انضباطی را اعمال نماید. مادۀ 33- تذکرها و اخطارهای موضوع این دستورالعمل، علاوه بر ناشر و یا سهامدار/سهامداران عمدۀ آن، به مدیران ارشد آنها نیز داده خواهد شد. تبصره1- در صورتیکه هر یک از مدیران ارشد، در حد مسئولیت خود، اقدامات لازم جهت جلوگیری از بروز تخلفِ موضوعِ رأی را انجام داده باشد، با ارائۀ مستنداتِ مربوطه، حسب مورد مشمول تخفیف یا تبرئه خواهد گردید. تبصره2- چنانچه تخلفِ موضوعِ رأی، مربوط به تصمیمات هیئتمدیره باشد، عضو مخالف در صورتي مشمول تخفيف يا تبرئه ميگردد که نظر خود را صراحتاً در صورتجلسه هیئت مديره قيد نموده باشد و یا در صورت فراهم نبودن این امکان، نظر خود را کتباً به مدیر عامل شرکت و رئیس هیئت مدیره اعلام نموده باشد. مادۀ 34: هر «3 تذكر کتبی با درج در پرونده» معادل «1 اخطار کتبی با درج در پرونده» است. در صورتیکه ناشر، سهامدار/سهامداران عمدۀ آن و یا هریک از مدیران ارشد آنها 1 اخطار کتبی با درج در پرونده یا معادل آن را دریافت نموده باشند، مشمول اعلام عمومی میگردند. تبصره1- اعلام عمومیِ آرای انضباطی که به موجب مفاد این دستورالعمل، صادر میشود از طریق اعلام در فهرست مربوطه در سایت رسمی سازمان انجام خواهد شد. مادۀ 35 : در صورتیکه ناشر 5 اخطار کتبی با درج در پرونده یا معادل آن را دریافت نموده باشد، مشمول "لغو پذیرش" میگردد. تبصره 1- چنانچه ناشر به موجب مفاد این دستورالعمل، مشمول "لغو پذیرش" شود، مراتب طی گزارشی جهت تصمیمگیری نهایی در خصوص لغو پذیرش به هیئت پذیرش ارائه میشود. مادۀ 36- مرجع رسیدگی میتواند نسبت به تعليق تنبيه براي مدت معين يا تخفيف تنبيهات موضوع اين دستورالعمل به یک درجه پايينتر اقدام نماید، در اینصورت باید جهات تخفیف يا تعليق را صراحتاً در متن رأی قید نماید. مادۀ 37- تعدد تخلفات موضوع این دستورالعمل در صورتيکه مجازات آنها از يک درجه باشند يا تکرار تخلفات بيش از دوبار به تشخيص مرجع رسيدگي، منجر به تشدید تنبیه انضباطی خواهد شد. مرجع رسیدگی میتواند درصورت تکرار یا تعدد تخلفات، تنبیه انضباطی را به یک درجۀ شدیدتر تبدیل کند. مادۀ 38- در صورتیکه ناشر، سهامدار/سهامداران عمدۀ آن و یا هریک از مدیران ارشد آنها، طی 30 ماه از تاریخ ابلاغِ «تذکر با درج در پرونده»، مرتکب تخلفِ دیگری که مشمول رأی انضباطی (بهاستثنای تذکر بدون درج در پرونده) میشود، نگردند، تذکرِ کتبیِ مذکور از پروندۀ آنها حذف شده و پس از آن مورد استناد قرار نخواهد گرفت. تبصره 1- در مورد اخطار کتبی، مدتِ ذکر شده در این ماده برای حذف اخطار، 4 سال میباشد. مادۀ 39- درصورتیکه ناشر یا سهامدار/سهامداران عمدۀ آن نهاد مالی یا عضو هیئتمدیرۀ بورسها، بازارهای خارج از بورس یا شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه باشند، آرای انضباطیِ صادره توسط مرجع رسیدگی، به مرجع بررسیکنندۀ تأیید صلاحیت مدیران آنها ارجاع شده و حسب مورد سبب سلب صلاحیت مدیران متخلف میگردد. تبصره 1- متقاضیان عضویت در هیئت مدیرۀ نهادهای مالی، بورسها، بازارهای خارج از بورس یا شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه درصورتیکه قبلاً بموجب مفاد این دستورالعمل مشمول آرای انضباطی شده باشند، آرای مذکور در بررسی تأیید صلاحیت آنها جهت عضویت در هیئت مدیره لحاظ خواهد شد و حسب مورد سبب عدم تأييد صلاحيت متقاضی میگردد. مادۀ 40- درصورتیکه مدیران شرکتهای متقاضی پذیرش در بورس یا فرابورس، قبلاً بموجب مفاد این دستورالعمل یا دستورالعمل انضباطی ناشران پذیرفته شده در بورس، مشمول آرای انضباطی شده باشند، آرای مذکور در بررسی پذیرش شرکت لحاظ خواهد شد و حسب مورد، تا زمانیکه شرکت نسبت به تغییر مدیران متخلف اقدام ننماید، شرکت در بورس یا فرا بورس پذیرفته نخواهد شد. مادۀ 41- تنبیهات انضباطی ذکر شده در این دستورالعمل، صرفاً از جنبه تخلفاتی بوده و در خصوص جنبۀ مجرمانۀ آنها، موضوع مطابق با فصل ششم قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران پیگیری میگردد. مادۀ 42- هیئت مدیره سازمان میتواند براساس پیشنهاد مرجع رسیدگی و به استناد آرای انضباطی صادره، عدم صلاحیت حرفهای هر یک از مدیران ارشد ناشر را بهصورت محرمانه و یا حسب مورد غیرمحرمانه به مراجع ذیصلاح تصمیمگیری اعلام نماید. تبصره 1- درخصوص مجامع عمومی ناشر، مرجع ذیصلاح هیئت رئیسه مجمع میباشد. مادۀ 43- این دستورالعمل در (3) فصل، (43) ماده و (15) تبصره در تاریخ 21/6/1388 به تصویب هیئت مدیرۀ سازمان بورس و اوراق بهادار رسید. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:28 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان
در اجرای بندهای 11 و 18 مادة 7 و مادۀ 45 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی، این دستورالعمل در 3 فصل، 21 ماده و 9 تبصره در تاریخ 1386/05/03 به تصویب هیئت مدیرۀ سازمان بورس و اوراق بهادار رسید.
فصل اول- تعاریف و اصطلاحات
مادۀ 1- اصطلاحات و واژههایی که در مادۀ 1 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی تعریف شدهاند، به همان مفاهیم در این دستورالعمل بهکار رفتهاند. واژههای دیگر دارای معانی زیر میباشند: 1- ناشر بورسی: ناشری که اوراق بهادار آن در بورس پذیرفته شده باشد. 2- ناشر غیر بورسی: ناشری که اوراق بهادار آن نزد سازمان ثبت شده ولی در بورس یا بازار خارج از بورس پذیرفته نشده است. 3- ناشر بازار خارج از بورس: ناشری که اوراق بهادار آن نزد سازمان ثبت شده و در بازار خارج از بورس پذیرفته شده باشد. 4- افشاء: ارسال اطلاعات به سازمان و انتشار عمومي و بهموقع اطلاعات مطابق ضوابط این دستورالعمل میباشد. 5- افشاي فوري: افشای اطلاعات بهمحض آگاهي ناشر، با رعایت شرایط این دستورالعمل است. 6- اطلاعات مهم: اطلاعاتی دربارۀ رویدادها و تصمیمات مربوط به ناشر كه بر قيمت اوراق بهادار ناشر و تصميم سرمايهگذاران تأثير بااهمیت داشته باشد. 7- شايعه: اخباري حاکی از وجود اطلاعات مهمی است که بطور غیررسمی منتشر شده و توسط ناشر تائید یا تکذیب نشده است و احتمال ميرود بر قيمت اوراق بهادار ناشر تأثير بااهمیت داشته باشد. 8- مقررات: منظور قانون تجارت، قانون مالیاتها، قانون بازار اوراق بهادار، استانداردهای حسابداری و حسابرسی ملی، مصوبات هیئت وزیران، شورا، سازمان و سایر قوانین و ضوابط موضوعه در خصوص بازار اوراق بهادار و ناشر میباشد. 9- کنترل: توانایی راهبری سیاستهای مالی و عملیاتی یک واحد تجاری به منظور کسب منافع از فعالیتهای آن. 10-فعالیت نامتعارف بازار: به هرگونه نوسان نامتعارف در قیمت یا حجم دادوستد اوراق بهادار ناشر اطلاق میشود.
فصل دوم- کلیات مادۀ 2- ناشر موظف است اطلاعات موضوع این دستورالعمل را در مهلت مقرر، مطابق فرمهاي مورد نظر سازمان، بصورت الکترونیکی و یا کاغذی در سربرگ رسمی خود که به تأیید دارندگان امضای مجاز رسیده باشد، به سازمان ارسال و همزمان به طرقی که سازمان تعیین میکند جهت اطلاع عموم منتشر نماید. مادۀ 3- سيستمهای مالي و كنترل داخلي ناشر و همچنين مفاد و نحوة تنظيم گزارشهاي موضوع این دستورالعمل، باید مطابق مقررات باشد. مادۀ 4- موارد، ضرورتها و روشهاي افشاء که در این دستورالعمل تأکید شده است، حداقل الزامات در زمينة افشاء اطلاعات ميباشد. تعیین و تشخیص سایر اطلاعاتی که مهم است و باید افشای فوری شود، بر عهدة ناشر است. مادۀ 5- اطلاعات افشاشده از سوي ناشر بايد قابل اتکا، به موقع و به دور از جانبداری باشد. اطلاعات دارای تأثیر منفی باید به همان سرعت و دقتی که اطلاعات دارای تأثیر مثبت منتشر میشود، افشا شود. اطلاعات مهم باید صریح، دقیق و تا حد امکان بصورت کمّی ارائه شود. مادۀ 6- ارائۀ اطلاعات به تحلیلگران، روزنامهنگاران، سهامداران و سایرین نباید به صورت فردی و یا انتخابی باشد، مگر اینکه اطلاعات مزبور قبلاً با رعایت مفاد این دستورالعمل افشاء شده باشد. فصل سوم- موارد افشاء
بخش اول: گزارشها و صورتهاي مالي سالانه و مياندورهاي مادۀ 7- ناشر بورسی مکلف است گزارشها و صورتهای مالی زیر را مطابق استانداردهای ملی و یا فرمهایی که توسط سازمان ارائه میشود، ظرف مهلتهای مقرر تهیه و افشا نماید: 1- صورتهاي مالي سالانۀ حسابرسي شدۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه، حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع عمومي عادی و حداکثر 4 ماه پس از پایان سال مالی. 2- گزارش هيئتمديره به مجامع و اظهارنظر حسابرس در مورد آن، حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع عمومي. 3- اطلاعات و صورتهاي مالي میاندورهای 3، 6 و 9 ماهۀ حسابرسي نشده، حداكثر 30 روز پس از پايان مقاطع سه ماهه. 4- صورتهاي مالي مياندورهاي 6 ماهة حسابرسي شده حداكثر 60 روز بعد از پايان دورة 6 ماهه و در مورد شرکتهایی که ملزم به تهیۀ صورتهای مالی تلفیقی هستند، حداكثر 75 روز پس از پايان دورة 6 ماهه. 5- صورتهاي مالي سالانۀ حسابرسي نشده حداكثر 60 روز پس از پايان سال مالي و در مورد شرکتهایی که ملزم به تهیه صورتهای مالی تلفیقی هستند حداکثر 90 روز پس از پایان سال مالی. 6- برنامههای آتی مدیریت و پيشبيني عملكرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه حداقل 30 روز قبل از شروع سال مالي جديد و اظهارنظر حسابرس نسبت به آن حداکثر 20 روز پس از ارائه توسط ناشر. 7- پيشبيني عملكرد سالانۀ شرکت اصلی و تلفیقی گروه، بر اساس عملكرد واقعي3، 6 و 9 ماهه حداكثر 30 روز پس از پايان مقاطع سه ماهه و اظهارنظر حسابرس نسبت به پیشبینی براساس عملکرد واقعی 6 ماهه حداکثر 20 روز پس از ارائه آن توسط ناشر. 8- پيشبيني عملكرد حسابرسی شده در سایر مواردی که منجر به تغییر با اهمیت در پیشبینی عملکرد میگردد، حداكثر 20 روز پس از ارائۀ اطلاعات حسابرسي نشده توسط ناشر. 9- اطلاعات پرتفوي سرمایهگذاریهای شركتهاي سرمايهگذاري و هلدينگ در پايان هر ماه حداكثر 10 روز پس از پايان ماه. 10-اطلاعات و صورتهای مالی شرکتهای تحت کنترل: 1-10- صورتهای مالی سالانۀ حسابرسی شدۀ شرکتهای تحت کنترل، حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع عمومي عادی سالانۀ شرکت اصلی. 2-10- صورتهاي مالي مياندورهاي 6 ماهة حسابرسي شدۀ شرکتهای تحت کنترل، مطابق مهلتهای مقرر در بند 4 این ماده. در مورد شرکتهای تحت کنترلی که ثبتشده نزد سازمان نیستند، به درخواست ناشر و در صورت تأیید سازمان، ارائۀ صورتهای مالی حسابرسی نشده کفایت میکند. 3-10- اطلاعات پرتفوي سرمایهگذاریهای شركتهاي تحت کنترلی که فعالیت اصلی آنها سرمايهگذاري در اوراق بهادار میباشد، در مقاطع 3، 6، 9 و 12 ماهه، حداكثر 30 روز پس از پايان دورة سه ماهه. تبصرۀ 1: ناشران غیربورسی فقط موظف به تهیه و افشای اطلاعات مورد نظر در بندهای 1، 2، 3 و 4 این ماده میباشند و افشای اطلاعات مندرج در سایر بندهای این ماده توسط آنها اختیاری است. تبصرۀ 2: ناشران بازار خارج از بورس فقط موظف به افشای اطلاعات مندرج در بندهای 1، 2، 3، 4، 6، 8، 9 و 10 این ماده میباشند و افشای اطلاعات مندرج در سایر بندهای این ماده توسط آنها اختیاری است. تبصرۀ 3: شرکتهای واسطهگری مالی که عمدتاً به خرید و فروش اوراق بهادار میپردازند (با کد صنعت 65-99 مطابق استاندارد ISIC) از افشای اطلاعات مورد نظر در بند 7 این ماده مستثنی میباشند. تبصرۀ 4: زمان ارسال اطلاعات مندرج در بند 9 این ماده، در خصوص ناشران بازار خارج از بورس در پایان هر دورة سهماهه میباشد. تبصرۀ 5: در صورتیکه گزارشها و صورتهای مالی سالانه و میاندورهای موضوع این ماده قبل از مهلت مقرر در این ماده تهیه شده باشند، باید فوراً توسط ناشر افشا گردد. تبصرۀ 6: حسابرسان معتمد سازمان موظفند پس از ارائه گزارشها و صورتهای مالی توسط ناشر، حداکثر ظرف مهلتهای مقرر در این دستورالعمل نسبت به ارائه اظهارنظر و صدور گزارش اقدام نمایند.
بخش دوم: مجامع عمومي مادۀ 8- ناشر موظف است زمان، تاريخ، محل تشكيل و دستور جلسة مجامع عمومي را در روزنامههاي كثيرالانتشار و سایت اینترنتی خود درج و مراتب را حداقل 10 روز قبل از برگزاری مجمع افشا نمايد. دستور جلسه مجامع عمومی باید صریح و واضح باشد. موضوعات مهم از قبیل انتخاب اعضای هیئت مدیره، انتخاب حسابرس و بازرس قانونی، تقسیم سود و اندوختهها و تغییر موضوع فعالیت، باید مشخصاً در دستور جلسه قید شود و قابل طرح در بخش"سایر موارد"نمیباشد. مادۀ 9- ناشر موظف است علاوه بر افشای فوری تصمیمات مجامع عمومی خود، حداكثر ظرف مدت یک هفته پس از برگزاري مجامع عمومي، متنی از صورتجلسة مورد تأييد هيئترئيسۀ مجمع را افشا نمايد. مادۀ 10- ناشر موظف است صورتجلسه مجامع عمومی را حداکثر ظرف مدت 10 روز پس از تاریخ تشکیل مجمع به مرجع ثبت شرکتها ارائه و نسخهای از آن را حداکثر ظرف یک هفته پس از ابلاغ ثبت، افشا نماید. مادۀ 11- در صورتی که افزایش سرمایه در اختیار هیئت مدیره بوده و دستور جلسة هیئت مدیره تصویب اجرای افزایش سرمایه باشد، ناشر موظف است حداقل 10 روز قبل از تاریخ برگزاری جلسة هیئت مدیره، مراتب را افشا و علاوه بر افشای فوری تصمیمات اتخاذ شده، حداکثر ظرف 3 روز کاری پس از برگزاری مجمع، متن صورتجلسة مورد تایید اعضای هیات مدیره را افشا نماید. مادۀ 12- ناشر موظف است جدول زمانبندی پرداخت سودنقدی پیشنهادی توسط هیئت مدیره را قبل از برگزاری مجمع عمومی عادی افشا نماید. در صورتی که مجمع عمومی عادی سود نقدی بیشتری را نسبت به پیشنهاد هیئت مدیره تصویب نماید، جدول زمانبندی پرداخت سود نقدی میبایست متناسب با آن اصلاح و حداکثر ظرف 30 روز پس از تاریخ مجمع افشا گردد.\
بخش سوم: اطلاعات مهم مادۀ 13- ناشر موظف به افشاي فوري اطلاعات مهم میباشد. برخی از مصادیق اطلاعات مهم به شرح زیر است:
الف – رویدادهای مؤثر بر فعالیت، وضعیت مالی و نتایج عملکرد ناشر از قبیل: - تعليق يا توقف تمام یا بخشی از فعالیت ناشر. - تغییر در نوع فعالیت اصلی ناشر. - تحصیل یا واگذاری سهام سایر شرکتها بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم، که تأثیر بااهمیتی بر وضعیت عملکرد جاری یا آتی ناشر داشته باشد. - برگزاری یا مشارکت در مناقصهها و مزایدههای بااهمیت و نتیجة آن. - تغییر در روش یا رویة حسابداری بههمراه دلایل و آثار مالی ناشی از آن. - تغییر در ترکیب اعضاء هیئتمدیره، تعیین و تغییر نمایندگان اشخاص حقوقی و تغییر مدیرعامل ناشر. - انعقاد، انحلال یا هرگونه تغییرات اساسی قراردادهای مهم. - دعاوی مهم مطروحهله یا علیة ناشر، ورود در دعاوی مهم یا جلب دعاوی مهم یا ارجاع اختلافات مهم به داوری و نیز اعلام نتیجة آرای قطعی دادگاهها و مراجع قانونی دیگر و نیز اعمال و وقایع مهم حقوقی که بر قیمت اوراق بهادار ناشر اثرگذار باشد. - كشف ذخاير و منابع طبيعي یا کشف منابع قابلتوجه توسط شرکتهای تأمینکنندة مواد اولیة ناشر. - تولید محصولات جدید، ارائة خدمات جدید، دستیابی به منابع اولیه، فناوری، بازار فروش یا مشتریان جدید. - تأیید، تعلیق یا لغو مجوز فعالیت و امتیاز تجاری و انتقال، تحصیل، تغییر یا ابطال اسم یا علامت تجاری. - مشخصات طرحهاي سرمايهگذاری و هرگونه تغییر بااهمیت در آن. - توقف فعالیت مشتریان یا عرضهکنندگان عمدة ناشر یا تغییر مشتریان یا عرضهکنندگان عمدة ناشر. - عدم توانایی در اجرای تعهدات و قراردادهای ناشر، اعلام ورشكستگي ناشر یا شركت مادر آن. - اعلام میزان سپرده بابت خسارات احتمالی طرح دعاوی یا جلوگیری از اجرای احکام. - تصمیمات مجامع عمومی ناشر.
ب – تصمیمات و شرایط مؤثر بر ساختار سرمایه و تأمین منابع مالی ناشر از قبیل: - افزایش یا کاهش سرمایة ناشر یا شرکتهای تحت کنترل. - انتشار اوراق بهادار جدید. - تغییر در سياست تقسيم سود ناشر. - عوامل تأثیرگذار در سایر اجزاء ساختار سرمایه از قبیل قراردادهای لیزینگ، تضمین یا ارائة ضمانتنامههای بانکی بااهمیت و تأمین مالی خارج از ترازنامه. - استقراض یا بازپرداخت مبالغ قابل توجه در مقایسه با گردش عملیات مالی ناشر.
ج – تغییر در ساختار مالکیت ناشر از قبیل: - تغيير عمده در ساختار مالكيت ناشر بهنحوی که کنترل شرکت تغییر یابد. - تغییر در ساختار ناشر مانند ادغام، تحصیل و ترکیب.
د – سایر اطلاعات مهم مؤثر بر قیمت اوراق بهادار ناشر و تصمیم سرمایهگذاران از قبیل: - انتقال يا واگذاري ماشینآلات و تجهيزات بهمنظور تغيير ساختار ناشر. - خريد يا فروش بااهمیت داراییهای ناشر. - توثیق یا فکرهن بخش قابل توجهی از داراییهای ناشر. - ایجاد یا منتفی شدن بدهیهای احتمالی بااهمیت. - تغییر بااهمیت در پیشبینی عملکرد ناشر یا برنامههای آتی مدیریت، بههمراه دلایل مربوطه. - افزایش یا کاهش بااهمیت درآمدها و هزینههای ناشر در آیندة قابلپیشبینی به همراه دلایل مربوطه. - ورود خسارت بااهمیت ناشی از رویدادهای طبیعی (آتشسوزی، سیل، زلزله و...) یا ورود خسارت به واسطة انجام فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی ناشر. - تعدیلات سنواتی بااهمیت. - درخواست براي خروج از فهرست شركتهاي پذيرفتهشده در بورس و دلایل آن. - هرگونه رویداد و یا تغییر در شرکتهای تحت کنترل که اثر با اهمیتی بر فعالیت، وضعیت مالی و نتایج عملکرد شرکت مادر (اصلی) دارد. تبصره: ناشر موظف است تغییر بااهمیت در پیشبینی عملکرد شرکت یا برنامههای آتی مدیریت را بههمراه دلایل مربوطه، بلافاصله افشا و گزارش مربوط را در فرمهای تعیینشده حداکثر ظرف 2 روز کاری بعد به سازمان ارائه نماید. مادۀ 14- در صورت انتشار شايعه يا گزارشی كه حاوي اطلاعات خلاف واقع و یا گمراهکننده و یا مستندات جعلی باشد، ناشر مكلف است، بلافاصله اطلاعات و توضیحات کافی در خصوص شايعه يا گزارش مزبور را به سازمان ارسال و برای اطلاع عموم افشا نماید. مادۀ 15- ناشر ميتواند در موارد زير، اطلاعات مهم را با الزام به عدم افشا، با تأخير (پس از رفع محدودیتهای ذیل) افشا نمايد: الف ـ افشاي فوري موجب زیان یا عدمالنفع بااهمیت برای ناشر شود. ب ـ ناشر در حال انجام مذاكره بوده و هنوز بر سر اصول آن توافق حاصل نشده باشد. ج ـ افشاي فوري مزاياي قابل توجهي براي شركتهای رقيب فراهم كند. د ـ موضوع مورد افشا پیوسته در حال تغییر باشد. تبصره: ناشر مکلف است پس از رفع محدودیتهای فوق نسبت به افشای فوری اطلاعات اقدام نموده و دلایل استناد به هر یک از بندهای این ماده را به همراه مستندات لازم به سازمان اعلام نماید. مادة 16- در صورتی که تأخیر در افشای اطلاعات موضوع مادة 15 منجر به اشاعة اطلاعات مزبور یا دادوستد متکی به اطلاعات نهانی یا فعالیت نامتعارف بازار شود، ناشر مکلف به افشای فوری آن اطلاعات است. مادة 17- به منظور جلوگیری از انتشار اطلاعات افشاء نشده موضوع مادة 16، ناشر ملزم به رعایت موارد زیر است: الف ـ دسترسی به اطلاعات مزبور محدود به مدیران و کارکنان ذیصلاح ناشر باشد و این اطلاعات صرفاً در رابطه با وظایف و مسئولیت اشخاص در اختیار آنها قرار گیرد. ب ـ در صورتی که لازم باشد اطلاعات مزبور در اختیار کارکنان، وکلا، حسابداران، حسابرسان، مشاوران مالی ناشر یا سایر اشخاص ذیصلاح قرار گیرد، نهانیبودن این اطلاعات و ممنوعیت استفادة شخصی از آن در دادوستد متکی به اطلاعات نهانی به آنها تأکید شود. تبصره: اشخاص مذکور در این ماده جزء مصادیق اشخاص دارنده اطلاعات نهانی موضوع تبصره (1) ماده (46) قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه 1384 محسوب میشوند. مادۀ 18- کلیه ناشران موضوع این دستورالعمل موظفند سایر اطلاعات مورد درخواست سازمان را حسب مورد افشا نمایند. مادۀ 19- سازمان میتواند مکاتبات فیمابین خود و ناشر را حسب مورد جهت اطلاع، به عموم اعلام نماید. مادة 20- در صورت عدم رعایت هر یک از مواد این دستورالعمل، موضوع مطابق با فصل ششم قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران و مقررات انضباطی مربوطه پیگیری میگردد. مادۀ 21- این دستورالعمل یک ماه پس از تصویب هیئت مدیره سازمان لازمالاجرا میباشد.
|
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:24 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانون تجارت باب اول تجار و معاملات تجارتي ماده 1 - تاجركسي است كه شغل معمولي خودرامعاملات تجارتي قراربدهد. ماده 2 - معاملات تجارتي از قرار ذيل است : 1 - خريد يا تحصيل هرنوع مال منقول به قصد فروش يا اجاره اعم از اين كه تصرفاتي درآن شده يانشده باشد. 2 - تصدي بحمل و نقل از راه خشكي يا آب يا هوا به هرنحوي كه باشد. 3 - هرقسم عمليات دلالي ياحقالعمل كاري (كميسيون ) و يا عاملي و همچنين تصدي بهر نوع تاسيساتي كه براي انجام بعضي امور ايجاد ميشود از قبيل تسهيل معاملات ملكي يا پيداكردن خدمه يا تهيه و رسانيدن ملزومات و غيره. 4 - تاسيس و بكار انداختن هرقسم كارخانه مشروط براين كه براي رفع حوائج شخصي نباشد. 5 - تصدي بعمليات حراجي 6 - تصدي بهرقسم نمايشگاههاي عمومي. 7 - هرقسم عمليات صرافي و بانكي 8 - معاملات برواتي اعم ازاين كه بين تاجر يا غيرتاجر باشد. 9 - عمليات بيمه بحري وغيربحري. 10 - كشتي سازي و خريد و فروش كشتي وكشتي راني داخلي يا خارجي و معاملات راجعه به آنها. ماده 3 - معاملات ذيل به اعتبار تاجر بودن متعاملين يا يكي ازآنها تجارتي محسوب ميشود - 1 - كليه معاملات بين تجار و كسبه و صرافان و بانكها. 2 - كليه معاملاتي كه تاجر يا غيرتاجر براي حوائج تجارتي خود مينمايد. 3 - كليه معاملاتي كه اجزاء يا خدمه يا شاگرد تاجر براي امور تجارتي ارباب خود مينمايد. 4 - كليه معاملات شركتهاي تجارتي. ماده 4 - معاملات غيرمنقول به هيچ وجه تجارتي محسوب نمي شود. ماده 5 - كليه معاملات تجارتجارتي محسوب است مگراينكه ثابت شود معامله مربوط به امورتجارتي نيست. باب دوم دفاترتجارتي ودفترثبت تجارتي فصل اول دفاترتجارتي ماده 6 - هرتاجري به استثناي كسبه جزءمكلف است دفاترذيل يادفاتر ديگري راكه وزارت عدليه به موجب نظامنامه قائم مقام اين دفاترقرارميدهد داشته باشد : 1 - دفترروزنامه. 2 - دفتركل. 3 - دفتردارائي. 4 - دفتركپيه. ماده 7 - دفترروزنامه دفتري است كه تاجربايدهمه روزه مطالبات و ديون ودادستدتجارتي ومعاملات راجع به اوراق تجارتي (ازقبيل خريدوفروش و ظهرنويسي )وبطوركلي جميع واردات وصادرات تجارتي خودرابه هراسم ورسمي كه باشدووجوهي راكه براي مخارج شخصي خودبرداشت مي كنددرآن دفترثبت نمايد. ماده 8 - دفتركل دفتري است كه تاجربايدكليه معاملات رالااقل هفته يك مرتبه ازدفترروزنامه استخراج وانواع مختلفه آن راتشخيص وجداكرده هر نوعي رادرصفحه مخصوصي درآن دفتربطورخلاصه ثبت كند. ماده 9 - دفتردارائي دفتري است كه تاجربايدهرسال صورت جامعي از كليه دارائي منقول وغيرمنقول وديون ومطالبات سال گذشته خودرابه ريز ترتيب داده درآن دفترثبت وامضاءنمايدواين كاربايدتاپانزدهم فروردين سال بعدانجام پذيرد. ماده 10 - دفتركپيه دفتري است كه تاجربايدكليه مراسلات ومخابرات وصورت حسابهاي صادره خودرادرآن به ترتيب تاريخ ثبت نمايد. تبصره - تاجربايدكليه مراسلات ومخابرات وصورت حسابهاي وارده را نيزبه ترتيب تاريخ ورودمرتب نموده ودرلفاف مخصوصي ضبط كند. ماده 11 - دفاترمذكوردر ماده 6به استثناءدفتركپيه قبل ازآنكه در آن چيزي نوشته شودبه توسط نماينده اداره ثبت (كه مطابق نظامنامه وزارت عدليه معين مي شود)امضاءخواهدشد.براي دفتركپيه امضاءمزبورلازم نيست. ولي بايداوراق آن داراي نمره ترتيبي باشد.درموقع تجديدساليانه هردفتر مقررات اين ماده رعايت خواهدشد.حق امضاءازقرارهرصدصفحه باكسورآن دو ريال وبعلاوه مشمول ماده 135 قانون ثبت اسناداست. ماده 12 - دفتري كه براي امضاءبه متصدي امضاءتسليم مي شودبايدداراي نمره ترتيبي وقيطان كشيده باشدومتصدي امضاءمكلف است صفحات دفتررا شمرده درصفحه اول وآخرهردفترمجموع عدصفحات آن راباتصريح به اسم ورسم صاحب دفترنوشته باقيدتاريخ امضاءودوطرف قيطان رابامهرسربي كه وزات عدليه براي مقصودتهيه مي نمايد.منگنه كند ، لازم است كليه اعدادحتي تاريخ باتمام حروف نوشته شود. ماده 13 - كليه معاملات وصادرات وواردات دردفاترمذكوره فوق بايد به ترتيب تاريخ درصفحات مخصوصه نوشته شود - تراشيدن وحك كردن وهمچنين جاي سفيدگذاشتن بيش ازآنچه كه دردفترنويسي معمول است ودرحاشيه ويابين سطورنوشتن ممنوع است وتاجربايدتمام آن دفاترراازختم هرسالي لااقل تا10 سال نگاه دارد. ماده 14 - دفاترمذكوردر ماده 6وسايردفاتري كه تجاربراي امورتجارتي خودبكارمي برنددرصورتي كه مطابق مقررات اين قانون مرتب شده باشدبين تجار ، درامورتجارتي سنديت خواهدداشت ودرغيراين صورت فقط برعليه صاحب آن معتبرخواهدبود. ماده 15 - تخلف از ماده 6و ماده 11مستلزم دويست تاده هزارريال جزاي نقدي است ، اين مجازات رامحكمه حقوق راساوبدون تقاضاي مدعي العموم مي تواندحكم بدهدواجراي آن مانع اجراي مقررات راجع به تاجرورشكسته كه دفترمرتب نداردنخواهدبود. فصل دوم دفترثبت تجارتي ماده 16 – در نقاطي كه وزارت عدليه مقتضي دانسته و دفتر ثبت تجارتي تاسيس كند كليه اشخاصي كه درآن نقاط به شغل تجارت اشتغال دارند اعم از ايراني وخارجي به استثناء كسبه جزء بايد درمدت مقرر اسم خود را در دفتر ثبت تجارتي به ثبت برسانند والا به جزاي نقدي ازدويست تا دوهزارريال محكوم خواهند شد. ماده 17 - مقررات مربوطه به دفتر ثبت تجارتي را وزارت عدليه با تصريح به موضوعاتي كه بايد به ثبت برسد به موجب نظامنامه معين خواهد كرد. ماده 18 - شش ماه پس ازالزامي شدن ثبت تجارتي هرتاجري كه مكلف به ثبت است بايددركليه اسناد و صورت حساب ها و نشريات خطي يا چاپي خود در ايران تصريح نمايد كه در تحت چه نمره به ثبت رسيده والاعلاوه بر مجازات مقرر در فوق به جزاي نقدي از دويست تا دوهزارريال محكوم ميشود. ماده 19 - كسبه جزء مذكوردراين فصل وفصل اول مطابق مقررات نظامنامه وزارت عدليه تشخيص مي شوند. باب سوم شركتهاي تجارتي |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:17 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
فصل اول دراقسام مختلف شركتهاوقواعدراجعه به آنها ماده 20 - شركتهاي تجارتي برهفت قسم است : 1 - شركت سهامي. 2 - شركت با مسئوليت محدود. 3 - شركت تضامني 4 - شركت مختلط غيرسهامي. 5 - شركت مختلط سهامي. 6 - شركت نسبي. 7 - شركت تعاوني توليدومصرف. مبحث اول شركتهاي سهامي بخش 1 تعريف وتشكيل شركت سهامي ماده 1 - شركت سهامي شركتي است كه سرمايه آن به سهام تقسيم شده و مسئوليت صاحبان سهام محدودبه مبلغ اسمي سهام آنهااست. ماده 2 - شركت سهامي شركت بازرگاني محسوب مي شودولواينكه موضوع عمليات آن اموربازرگاني نباشد. ماده 3 - در شركت سهامي تعدادشركاءنبايدازسه نفركمترباشد. ماده 4 - شركت سهامي به دونوع تقسيم مي شود - نوع اول - شركتهائي كه موسسين آنهاقسمتي ازسرمايه شركت راازطريق فروش سهام به مردم تامين مي كنند.اينگونه شركتها شركت سهامي عام ناميده مي شوند. نوع دوم - شركتهائي كه تمام سرمايه آنهادرموقع تاسيس منحصراتوسط موسسين تامين گرديده است.اينگونه شركتها ، شركت سهامي خاص ناميده مي شوند. تبصره - در شركتهاي سهامي عام عبارت " شركت سهامي عام "ودر شركتهاي سهامي خاص عبارت " شركت سهامي خاص "بايدقبل ازنام شركت يابعدازآن بدون فاصله بانام شركت دركليه اوراق واطلاعيه هاوآگهي هاي شركت بطورروشن وخواناقيدشود. ماده 5 - درموقع تاسيس سرمايه شركتهاي سهامي عام ازپنج ميليون ريال وسرمايه شركتهاي سهامي خاص ازيك ميليون ريال نبايدكمترباشد. درصورتي كه سرمايه شركت بعدازتاسيس بهرعلت ازحداق مذكوردراين ماده كمترشودبايدطرف يكسال نسبت به افزايش سرمايه تاميزان حداقل مقرر اقدام بعمل آيديا شركت به نوع ديگري ازانواع شركتهاي مذكوردر قانون تجارت تغييرشكل يابدوگرنه هرذينفع مي تواندانحلال آن راازدادگاه صلاحيتداردرخواست كند. هرگاه قبل ازصدورراي قطعي موجب درخواست انحلال منتفي گردددادگاه رسيدگي راموقوف خواهدنمود. ماده 6 - براي تاسيس شركتهاي سهامي عام موسسين بايداقلابيست درصد سرمايه شركت راخودتعهدكرده ولااقل سي وپنج درصدمبلغ تعهدشده رادرحسابي بنام شركت درشرف تاسيس نزديكي ازبانكهاسپرده سپس اظهارنامه اي به ضميمه طرح اساسنامه شركت وطرح اعلاميه پذيره نويسي سهام كه به امضاءكليه موسسين رسيده باشددرتهران به اداره ثبت شركتهاودرشهرستانهابه دايره ثبت شركتهاودرنقاطي كه دايره ثبت شركتهاوجودنداردبه اداره ثبت اسناد واملاك محل تسليم ورسيددريافت كنند. تبصره - هرگاه قسمتي ازتعهدموسسين بصورت غيرنقدباشدبايدعين آن يامدارك مالكيت آنرادرهمان بانكي كه براي پرداخت مبلغ نقدي حساب بازشده است توديع وگواهي بانك رابه ضميمه اظهارنامه وضمائم آن به مرجع ثبت شركتهاتسليم نمايند. ماده 7 - اظهارنامه مذكوردر ماده 6بايدباقيدتاريخ به امضاءكليه موسسين رسيده وموضوعات زيرمخصوصادرآن ذكرشده باشد. 1 - نام شركت. 2 - هويت كامل واقامتگاه موسسين. 3 - موضوع شركت. 4 - مبلغ سرمايه شركت وتعيين مقدارنقدوغيرنقدآن به تفكيك. 5 - تعدادسهام بانام وبي نام ومبلغ اسمي آنهاودرصورتي كه سهام ممتاز نيزموردنظرباشدتعيين تعدادوخصوصيات وامتيازات اينگونه سهام. 6 - ميزان تعهدهريك ازموسسين ومبلغي كه پرداخت كرده اندباتعيين شماره حساب ونام بانكي كه وجوه پرداختي درآن واريزشده است.درموردآورده غيرنقدتعيين اوصاف ومشخصات وارزش آن بنحوي كه بتوان ازكم وكيف آورده غيرنقداطلاع حاصل نمود. 7 - مركزاصلي شركت. 8 - مدت شركت. ماده 8 - طرح اساسنامه بايدباقيدتاريخ به امضاءموسسين رسيده ومشتمل برمطالب زيرباشد : 1 - نام شركت. 2 - موضوع شركت بطورصريح ومنجز. 3 - مدت شركت. 4 - مركزاصلي شركت ومحل شعب آن اگرتاسيس شعبه موردنظرباشد. 5 - مبلغ سرمايه شركت وتعيين مقدارنقدوغيرنقدآن به تفكيك. 6 - تعدادسهام بي نام وبانام ومبلغ اسمي آنهاودرصورتي كه ايجادسهام ممتازموردنظرباشدتعيين تعدادوخصوصيات وامتيازات اينگونه سهام. 7 - تعيين مبلغ پرداخت شده هرسهم ونحوه مطالبه بقيه مبلغ اسمي هر سهم ومدتي كه ظرف آن بايدمطالبه شودكه بهرحال ازپنج سال متجاوزنخواهد بود. 8 - نحوه انتقال سهام بانام. 9 - طريقه تبديل سهام بانام به سهام بي نام وبالعكس. 10 - درصورت پيش بيني امكان صدوراوراق قرضه ، ذكرشرايط وترتيب آن. 11 - شرايط وترتيب افزايش وكاهش سرمايه شركت. 12 - مواقع وترتيب دعوت مجامع عمومي. 13 - مقررات راجع به حدنصاب لازم جهت تشكيل مجامع عمومي وترتيب اداره آنها. 14 - طريقه شورواخذراي اكثريت لازم براي معتبربودن تصميمات مجامع عمومي. 15 - تعداد مديران وطرزانتخاب ومدت ماموريت آنهاونحوه تعيين جانشين براي مديراني كه فوت يااستعفاءمي كننديامحجوريامعزول يابه جهات قانوني ممنوع مي گردند. 16 - تعيين وظايف وحدوداختيارات مديران. 17 - تعدادسهام تضميني كه مديران بايدبه صندوق شركت بسپارند. 18 - قيداينكه شركت يك بازرس خواهدداشت يابيشترونحوه انتخاب ومدت ماموريت بازرس. 19 - تعيين آغازوپايان سال مالي شركت وموعدتنظيم ترازنامه وحساب سود و زيان وتسليم آن به بازرسان وبه مجمع عمومي سالانه. 20 - نحوه انحلال اختياري شركت وترتيب تصفيه امورآن. 21 - نحوه تغيير اساسنامه. ماده 9 - طرح اعلاميه پذيره نويسي مذكوره در ماده 6بايدمشتمل برنكات زيرباشد - 1 - نام شركت. 2 - موضوع شركت ونوع فعاليتهائي كه شركت به منظورآن تشكيل مي شود. 3 - مركزاصلي شركت وشعب آن درصورتي كه تاسيس شعبه موردنظرباشد. 4 - مدت شركت. 5 - هويت كامل واقامتگاه وشغل موسسين ، درصورتي كه تمام يابعضي از موسسين درامورمربوط به موضوع شركت ياامورمشابه باآن سوابق يااطلاعات ياتجاربي داشته باشندذكرآن به اختصار. 6 - مبلغ سرمايه شركت وتعيين مقدارنقدوغيرنقدآن به تفكيك وتعداد ونوع سهام درموردسرمايه غيرنقد شركت تعيين مقدارومشخصات واوصاف و ارزش آن بنحوي كه بتوان ازكم وكيف سرمايه غيرنقداطلاع حاصل نمود. 7 - درصورتي كه موسسين مزايايي براي خوددرنظرگرفته اندتعيين چگونگي وموجبات آن مزايابه تفضيل. 8 - تعيين مقداري ازسرمايه كه موسسين تعهدكرده ومبلغي كه پرداخت كرده اند. 9 - ذكرهزينه هائي كه موسسين تاآنموقع جهت تدارك مقدمات تشكيل شركت ومطالعاتي كه انجام گرفته است پرداخت كرده اندوبرآوردهزينه هاي لازم تاشروع فعاليتهاي شركت. 10 - درصورتي كه انجام موضوع شركت قانونامستلزم موافقت مراجع خاصي باشدذكرمشخصات اجازه نامه ياموافقت اصولي آن مراجع. 11 - ذكرحداقل تعدادسهامي كه هنگام پذيره نويسي بايدتوسط پذيره نويس تعهدشودوتعيين مبلغي ازآن كه بايدمقارن پذيره نويسي نقدا پرداخت گردد. 12 - ذكرشماره ومشخصات حساب بانكي كه مبلغ نقدي سهام موردتعهد بايدبه آن حساب پرداخت شودوتعيين مهلتي كه طي آن اشخاص ذيعلاقه مي توانند براي پذيره نويسي وپرداخت مبلغي نقدي به بانك مراجعه كنند. 13 - تصريح به اينكه اظهارنامه موسسين به انضمام طرح اساسنامه براي مراجعه علاقمندان به مرجع ثبت شركتهاتسليم شده است. 14 - ذكرنام روزنامه كثيرالانتشاركه هرگونه دعوت واطلاعيه بعدي تا تشكيل مجمع عمومي موسس منحصرادرآن منتشرخواهدشد. 15 - چگونگي تخصيص سهام به پذيره نويسان. ماده 10 - مرجع ثبت شركتهاپس ازمطالعه اظهارنامه وضمائم آن وتطبيق مندرجات آنهابا قانون اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي راصادرخواهد نمود. ماده 11 - اعلاميه پذيره نويسي بايدتوسط موسسين درجرايدآگهي گرديده ونيزدربانكي كه تعهدسهام نزدآن صورت مي گيرددرمعرض ديدعلاقمندان قرار داده شود. ماده 12 - طرف مهلتي كه دراعلاميه پذيره نويسي معين شده است علاقمندان به بانك مراجعه وورقه تعهدسهام راامضاءومبلغي راكه نقدابايدپرداخت شودتاديه ورسيددريافت خواهندكرد. ماده 13 - ورقه تعهدسهم بايدمشتمل برنكات زيرباشد. 1 - نام وموضوع ومركزاصلي درمدت شركت. 2 - سرمايه شركت. 3 - شماره وتاريخ اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي ومرجع صدورآن. 4 - تعدادسهامي كه موردتعهدواقع مي شودومبلغي اسمي آن وهمچنين مبلغي كه ازبابت نقدادرموقع پذيره نويسي بايدپرداخت شود. 5 - نام بانك وشماره حسابي كه مبلغ لازم توسط پذيره نويسان بايدبه آن حساب پرداخت شود. 6 - هويت ونشاني كامل پذيره نويس. 7 - قيد اينكه پذيره نويس متعهداست مبلغ پرداخت نشده سهام مورد تعهدراطبق مقررات اساسنامه شركت پرداخت نمايد. ماده 14 - ورقه تعهدسهم دردونسخه تنظيم وباقيدتاريخ به امضاءپذيره نويس يا قائم مقام قانوني اورسيده نسخه اول نزدبانك نگاهداري ونسخه دوم باقيدرسيدوجه ومهروامضاءبانك به پذيره نويس تسليم مي شود : تبصره - درصورتي كه ورقه تعهدسهم راشخصي براي ديگري امضاءكندهويت ونشاني كامل وسمت امضاءكننده قيدومدرك سمت ازاخذوضميمه خواهدشد. ماده 15 - امضاءورقه تعهدسهم بخودي خودمستلزم قبول اساسنامه شركت وتصميمات مجامع عمومي صاحبان سهام مي باشد. ماده 16 - پس ازگذشتن مهلتي كه براي پذيره نويسي معين شده است ويا درصورتي كه مدت تمديدشده باشدبعدازانقضاي مدت تمديده شده موسسين حداكثرتايكماه به تعهدات پذيره نويسان رسيدگي وپس ازاحرازاينكه تمام سرمايه شركت صحيحاتعهدگرديده واقلاسي وپنج درصدآن پرداخت شده است تعدادسهام هريك ازتعهدكنندگاني راتعيين واعلام و مجمع عمومي موسس را دعوت خواهندنمود. ماده 17 - مجمع عمومي موسس بارعايت مقررات اين قانون تشكيل مي شود وپس ازرسيدگي احرازپذيره نويسي كليه سهام شركت وتاديه مبالغ لازم وشور درباره اساسنامه شركت وتصويب آن اولين مديران و بازرس يا بازرسان شركت راانتخاب مي كند. مديران و بازرسان شركت بايدكتباقبول سمت نمايند قبول سمت به خودي خوددليل براين است كه مديرو بازرس باعلم به تكاليف و مسئوليت هاي سمت خودعهده دارآن گرديده اندازاين تاريخ شركت تشكيل شده محسوب مي شود. تبصره - هرگونه دعوت واطلاعيه براي صاحبان سهام تاتشكيل مجمع عمومي سالانه بايددوروزنامه كثيرالانتشارمنتشرشوديكي ازاين دوروزنامه بوسيله مجمع عمومي موسس وروزنامه ديگرازطرف وزارت اطلاعات وجهانگردي تعيين مي شود. ماده 18 - اساسنامه اي كه به تصويب مجمع عمومي موسس رسيده وضميمه صورت جلسه مجمع واعلاميه قبولي مديران و بازرسان جهت ثبت شركت به مرجع ثبت شركتهاتسليم خواهدشد. ماده 19 - درصورتي كه شركت تاششماه ازتاريخ تسليم اظهارنامه مذكور در ماده 6اين قانون به ثبت نرسيده باشدبه درخواست هريك ازموسسين يا پذيره نويسان مرجع ثبت شركتهاكه اظهارنامه به آن تسليم شده است گواهينامه اي حاكي ازعدم ثبت شركت صادروبه بانكي كه تعهدسهام وتاديه وجوه درآن بعمل آمده است ارسال ميداردتاموسسين وپذيره نويسان به بانك مراجعه وتعهدنامه ووجوه پرداختي خودرامسترددارند.دراين صورت هرگونه هزينه اي كه براي تاسيس شركت پرداخت ياتعهدشده باشدبعهده موسسين خواهد بود. ماده 20 - براي تاسيس وثبت شركتهاي سهامي خاص فقط تسليم اظهارنامه به ضميمه مدارك زيربه مرجع ثبت شركتهاكافي خواهدبود. 1 - اساسنامه شركت كه بايدبه امضاءكليه سهامداران رسيده باشد. 2 - اظهارنامه مشعربرتعهدكليه سهام وگواهينامه بانكي حاكي ازتاديه قسمت نقدي آن كه نبايدكمترازسي وپنج درصدكل سهام باشد.اظهارنامه مذكور بايدبه امضاي كليه سهامداران رسيده باشد.هرگاه تمام ياقسمتي ازسرمايه بصورت غيرنقدباشدبايدتمام آن تاديه گرديده وصورت تقويم آن به تفكيك در اظهارنامه منعكس شده باشدودرصورتي كه سهام ممتازه وجودداشته باشدبايد شرح امتيازات وموجبات آن دراظهارنامه منعكس شده باشد. 3 - انتخاب اولين مديران و بازرس يا بازرسان شركت بايددرصورت جلسه اي قيدوبه امضاي كليه سهامداران رسيده باشد. 4 - قبول سمت مديريت و بازرسي بارعايت قسمت اخير ماده 17. 5 - ذكرنام روزنامه كثيرالانتشاركه هرگونه آگهي راجع به شركت تا تشكيل اولين مجمع عمومي عادي درآن منتشرخواهدشد. تبصره - سايرقيودوشرايطي كه دراين قانون براي تشكيل وثبت شركتهاي سهامي عام مقرراست درمورد شركتهاي سهامي خاص لازم الرعايه نخواهدبود. ماده 21 - شركتهاي سهامي خاص نمي توانندسهام خودرابراي پذيره نويسي يافروش دربورس اوراق بهادارياتوسط بانكهاعرضه نمايندويابه انتشار آگهي واطلاعيه وياهرنوع اقدام تبليغاتي براي فروش سهام خودمبادرت كنند مگراينكه ازمقررات مربوط به شركتهاي سهامي عام بنحوي كه دراين قانون مذكوراست تبعيت نمايند. ماده 22 - استفاده ازوجوه تاديه شده بنام شركت هاي سهامي درشرف تاسيس ممكن نيست مگرپس ازثبت رسيدن شركت ويادرموردمذكوردر ماده 19. ماده 23 - موسسين شركت نسبت به كليه اعمال واقداماتي كه بمنظور تاسيس وبه ثبت رسانيدن شركت انجام مي دهندمسئوليت تضامني دارند. بخش 2 سهام ماده 24 - سهم قسمتي است ازسرمايه شركت سهامي كه مشخص ميزان مشاركت وتعهدات ومنافع صاحب آن در شركت سهامي مي باشدورقه سهم سندقابل معامله اي است كه نماينده تعدادسهامي است كه صاحب آن در شركت سهامي دارد. تبصره 1 - سهم ممكن است بانام يابي نام باشد. تبصره 2 - درصورتي كه براي بعضي ازسهام شركت بارعايت مقررات اين قانون مزايائي قائل شونداينگونه سهام ، سهام ممتازناميده مي شود. ماده 25 - اوراق سهام بايدمتحدالشكل وچاپي وداراي شماره ترتيب بوده وبه امضاي لااقل دونفركه بموجب مقررات اساسنامه تعيين مي شوندبرسد. ماده 26 - درورقه سهم نكات زيربايدقيدشود - 1 - نام شركت وشماره ثبت آن دردفترثبت شركتها. 2 - مبلغ سرمايه ثبت شده ومقدارپرداخت شده آن. 3 - تعيين نوع سهم. 4 - مبلغ اسمي سهم ومقدارپرداخت شده آن به حروف وباعداد. 5 - تعدادسهامي كه هرورقه نماينده آنست. ماده 27 - تازماني كه اوراق سهام صادرنشده است شركت بايدبه صاحبان سهام گواهينامه موقت سهم بدهدكه معرف تعدادونوع سهام ومبلغ پرداخت شده آن باشد.اين گواهينامه درحكم سهم است ولي درهرحال ظرف مدت يكسال پس از پرداخت تمامي مبلغ اسمي سهم بايدورقه سهم صادروبه صاحب سهم تسليم و گواهينامه موقت سهم مستردوابطال گردد. ماده 28 - تاوقتي كه شركت به ثبت نرسيده صدورورقه سهم ياگواهينامه موقت سهم ممنوع است.درصورت تخلف امضاءكنندگان مسئول جبران خسارات اشخاص ثالث خواهندبود. ماده 29 - در شركتهاي سهامي عام مبلغ اسمي هرسهم نبايدازده هزارريال بيشترباشد. ماده 30 - مادام كه تمامي مبلغ اسمي هرسهم پرداخت نشده صدورورقه سهم بي نام ياگواهينامه موقت بي نام ممنوع است.به تعهدكننده اينگونه سهام گواهينامه موقت بانام داده خواهدشدكه نقل وانتقال آن تابع مقررات مربوط به نقل وانتقال سهام بانام است. ماده 31 - درموردصدورگواهينامه موقت سهم مواد 25و26بايدرعايت شود. ماده 32 - مبلغ اسمي سهام وهمچنين قطعات سهام درصورت تجزيه بايد متساوي باشد. ماده 33 - مبلغ پرداخت نشده سهام هر شركت سهامي بايدظرف مدت مقرر در اساسنامه مطالبه شود.درغيراينصورت هيات مديره شركت بايدبه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام رابه منظورتقليل سرمايه شركت تاميزان مبلغ پرداخت شده سرمايه دعوت كندوتشكيل دهدوگرنه هرذينفع حق خواهد داشت كه براي تقليل سرمايه ثبت شده شركت تاميزان مبلغ پرداخت شده به دادگاه رجوع كند. تبصره - مطالبه مبلغ پرداخت نشده سهام ياهرمقدارازآن بايدازكليه صاحبان سهام وبدون تبعيض بعمل آيد. ماده 34 - كسي كه تعهدابتياع سهمي رانموده مسئول پرداخت تمام مبلغ اسمي آن مي باشدودرصورتي كه قبل ازتاديه تمام مبلغ اسمي سهم آن رابه ديگري انتقال دهدبعدازانتقال سهم دارنده سهم مسئول پرداخت بقيه مبلغ اسمي آن خواهدبود. ماده 35 - درهرموقع كه شركت بخواهدتمام ياقسمتي ازمبلغ پرداخت نشده سهام رامطالبه كندبايدمراتب راازطريق نشرآگهي درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن منتشرمي شودبه صاحبان فعلي سهام اطلاع دهدومهلت معقول ومتناسبي براي پرداخت مبلغ موردمطالبه مقرردارد.پس ازانقضاي چنين مهلتي هرمبلغ كه تاديه نشده باشدنسبت به آن خسارت ديركردازقرارنرخ رسمي بهره بعلاوه چهاردرصددرسال به مبلغ تاديه نشده علاوه خواهدشدوپس ازاخطارازطرف شركت به صاحب سهم وگذشتن يكماه اگرمبلغ موردمطالبه وخسارت تاخيرآن تماماپرداخت نشود شركت اينگونه سهام رادرصورتي كه دربورس اوراق بهادارپذيرفته شده باشدازطريق بورس وگرنه ازطريق مزايده به فروش خواهدرسانيدازحاصل فروش سهم بدواكليه هزينه هاي مترتبه برداشت گرديده ودرصورتي كه خالص حاصل فروش ازبدهي صاحب سهم (بابت اصل وهزينه هاوخسارت ديركرد)بيشترباشدمازادبه وي پرداخت مي شود. ماده 36 - درمورد ماده 35آگهي فروش سهم باقيدمشخصات سهام مورد مزايده فقط يك نوبت درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گرددمنتشرويك نسخه ازآگهي وسيله پست سفارشي براي صاحب سهم ارسال مي شودهرگاه قبل ازتاريخي كه براي فروش معين شده است كليه بدهي هاي مربوط به سهام اعم ازاصل ، خسارات ، هزينه هابه شركت پرداخت شود شركت ازفروش سهام خودداري خواهدكرد.درصورت فروش سهام نام صاحب سهم سابق ازدفاتر شركت حذف واوراق سهام ياگواهينامه موقت سهام قبلي ابطال مي شودومراتب براي اطلاع عموم آگهي مي گردد. ماده 37 - دارندگان سهام مذكوردر ماده 35حق حضوروراي درمجامع عمومي صاحبان سهام شركت رانخواهندداشت ودراحتساب حدنصاب تشكيل مجامع تعداداينگونه سهام ازكل تعدادسهام شركت كسرخواهدشد.بعلاوه حق دريافت سودقابل تقسيم وحق رجحان درخريدسهام جديد شركت وهمچنين حق دريافت اندوخته قابل تقسيم نسبت به اين گونه سهام معلق خواهدماند. ماده 38 - درمورد ماده 37 هرگاه دارندگان سهام قبل ازفروش سهام بدهي خودرابابت اصل وخسارات وهزينه هابه شركت پرداخت كنندمجدداحق حضور وراي درمجامع عمومي راخواهندداشت ومي توانندحقوق مالي وابسته به سهام خودراكه مشمول مرورزمان نشده باشدمطالبه كنند. ماده 39 - سهم بي نام بصورت سنددروجه حامل تنظيم وملك دارنده آن شناخته مي شودمگرخلاف آن ثابت گردد.نقل وانتقال اينگونه سهام به قبض و اقباض بعمل مي آيد. گواهي نامه موقت سهام بي نام درحكم سهام بي نام است وازلحاظ ماليات بردرآمدمشمول مقررات سهام بي نام مي باشد. ماده 40 - انتقال سهام بانام بايددردفترثبت سهام شركت به ثبت برسد وانتقال دهنده ياوكيل يانمايند قانوني اوبايدانتقال رادردفترمزبور امضاءكند. درموردي كه تمامي مبلغ اسمي سهم پرداخت نشده است نشاني كامل انتقال گيرنده نيزدردفترثبت سهام شركت قيدوبه امضاي انتقال گيرنده يا وكيل يانماينده قانوني اورسيده وازنظراجراي تعهدات ناشي ازنقل و انتقال سهم معتبرخواهدبود.هرگونه تغييراقامتگاه نيزبايدبهمان ترتيب رسيده وامضاءشود.هرانتقالي كه بدون رعايت شرايط فوق بعمل آيدازنظر شركت واشخاص ثالث فاقداعتباراست. ماده 41 - در شركتهاي سهامي عام نقل وانتقال سهام نمي تواندمشروط به موافقت مديران شركت يامجامع عمومي صاحبان سهام بشود. ماده 42 - هر شركت سهامي مي تواندبموجب اساسنامه وهمچنين تاموقعي كه شركت منحل نشده است طبق تصويب مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام سهام ممتازترتيب دهد. امتيازات اينگونه سهام ونحوه استفاده ازآن بايدبطوروضوح تعيين گردد.هرگونه تغييردرامتيازات وابسته به سهام ممتازبايدبه تصويب مجمع عمومي فوق العاده شركت باجلب موافقت دارندگان نصف بعلاوه يك اين گونه سهام انجام گيرد. بخش 3 تبديل سهام ماده 43 - هرگاه شركت بخواهدبموجب مقررات اساسنامه يابنابه تصميم مجمع عمومي فوق العاده سهامداران خودسهام بي نام شركت رابه سهام بانام وياآنكه سهام بانام رابه سهام بي نام تبديل نمايدبايدبرطبق مواد زيرعمل كند. ماده 44 - درموردتبديل سهام بي نام به سهام بانام بايدمراتب در روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوطه به شركت درآن نشرمي گرددسه نوبت هريك بفاصله پنج روزمنتشرومهلتي كه كمترازشش ماه ازتاريخ اولين آگهي نباشدبه صاحبان سهام داده شودتاتبديل سهام خودبه مركز شركت مراجعه كنند.درآگهي تصريح سهام خودكه پس ازانقضاي مهلت مزبوركليه سهام بي نام شركت باطل شده تلقي مي گردد. ماده 45 - سهام بي نامي كه ظرف مهلت مذكوردر ماده 44براي تبديل به سهام بانام به مركز شركت تسليم نشده باشدباطل شده محسوب وبرابرتعدادآن سهام بانام صادروتوسط شركت درصورتي كه سهام شركت دربورس اوراق بهادار پذيرفته شده باشدازطريق بورس وگرنه ازطريق حراج فروخته خواهدشد.آگهي حراج حداكثرتايكماه پس ازانقضاي مهلت شش ماه مذكورفقط يك نوبت در روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گرددمنتشر خواهدشد.فاصله بين آگهي وتاريخ حراج حداقل ده روزوحداكثريك ماه خواهد بود.درصورتي كه درتاريخ تعيين شده تمام ياقسمتي ازسهام به فروش نرسدحراج تادونوبت طبق شرايط مندرج دراين ماده تجديدخواهدشد. ماده 46 - ازحاصل فروش سهامي كه برطبق ماده 45فروخته مي شودبدوا هزينه هاي مترتبه ازقبيل هزينه آگهي حراج ياحق الزحمه كارگزاربورس كسرو مازادآن توسط شركت درحساب بانكي بهره دارسپرده مي شود ، درصورتي كه ظرف ده سال ازتاريخ فروش سهام باطل شده به شركت مستردشودمبلغ سپرده وبهره مربوطه به دستور شركت ازطرف بانك به مالك سهم پرداخت مي شود.پس از انقضاي ده سال باقي مانده وجوه درحكم مال بلاصاحب بوده وبايدازطرف بانك وبااطلاع دادستان شهرستان بخزانه دولت منتقل گردد. تبصره - درمورد مواد 45و46هرگاه پس ازتجديدحراج مقداري ازسهام به فروش نرسدصاحبان سهام بي نام كه به شركت مراجعه مي كنندبه ترتيب مراجعه به شركت اختيارخواهندداشت ازخالص حاصل فروش سهامي كه فروخته شده به نسبت سهام بي نام كه دردست دارندوجه نقددريافت كنندوياآنكه برابر تعدادسهام بي نام خودسهام بانام تحصيل نمايندواين ترتيب تاوقتي كه وجه نقدوسهم فروخته نشده هردودراختيار شركت قرارداردرعايت خواهدشد. ماده 47 - براي تبديل سهام بانام به سهام بي نام مراتب فقط يك نوبت درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گردد منتشرومهلتي كه نبايدكمترازدوماه باشدبه صاحبان سهام داده مي شودتابراي تبديل سهام خودبه مركز شركت مراجعه كنند.پس ازانقضاي مهلت مذكوربرابر تعدادسهام كه تبديل نشده است سهام بي نام صادرودرمركز شركت نگاهداري خواهدشدتاهرموقع كه دارندگان سهام بانام شركت مراجعه كنندسهام بانام به شركت مراجعه كنندسهام بانام آنان اخذوابطال وسهام بي نام به آنهاداده شود. ماده 48 - پس ازتبديل كليه سهام بي نام به سهام بانام وياتبديل سهام با نام به سهام بي نام وياحسب موردپس ازگذشتن هريك ازمهلت هاي مذكوردر مواد 44و47 شركت بايدمرجع ثبت شركت هاراازتبديل سهام خودكتبامطلع ساودتامراتب طبق مقررات به ثبت رسيده وبراي اطلاع عموم آگهي شود. ماده 49 - دارندگان سهامي كه برطبق مواد فوق سهام خودراتعويض ننموده باشندنسبت به آن سهام حق حضوروراي درمجامع عمومي صاحبان سهام رانخواهند داشت. ماده 50 - درموردتعويض گواهي نامه موقت سهام بااوراق سهام بانام يابي نام برطبق مفاد مواد 47و49عمل خواهدشد. بخش 4 اوراق قرضه ماده 51 - شركت سهامي عام مي تواندتحت شرايط مندرج دراين قانون اوراق قرضه منتشركند. ماده 52 - ورقه قرضه ورقه قابل معامله ايست كه معرف مبلغي وام است بابهره معين كه تمامي آن يااجزاءآن درموعديامواعدمعيني بايدمستردگردد براي ورقه قرضه ممكن است علاوه بربهره حقوق ديگري نيزشناخته شود. ماده 53 - دارندگان اوراق قرضه دراداره امور شركت هيچگونه دخالتي نداشته وفقط بستانكار شركت محسوب مي شوند. ماده 54 - پذيره نويسي وخريداوراق قرضه عمل تجاري نمي باشد. ماده 55 - انتشاراوراق قرضه ممكن نيست مگروقتي كه كليه سرمايه ثبت شده شركت تاديه شده ودوسال تمام ازتاريخ ثبت شركت گذشته ودوترازنامه آن به تصويب مجمع عمومي رسيده باشد. ماده 56 - هرگاه انتشاراوراق قرضه در اساسنامه شركت پيش بيني نشده باشد مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام مي تواندبنابه پيشنهادهيئت مديره انتشاراوراق قرضه راتصويب وشرايط آن راتعيين كند. اساسنامه ويا مجمع عمومي مي تواندبه هيئت مديره شركت اجازه دهدكه طي مدتي كه ازدوسال تجاوزنكنديك چندباربه انتشاراوراق قرضه مبادرت نمايد. تبصره - درهربارانتشارمبلغ اسمي اوراق قرضه ونيزقطعات اوراق قرضه (درصورت تجزيه )بايدمتساوي باشد. ماده 57 - تصميم راجع به فروش اوراق قرضه وشرايط صدوروانتشارآن بايدهمراه باطرح اطلاعيه انتشاراوراق قرضه كتبابه مرجع ثبت شركت ها اعلام شود.مرجع مذكورمفادتصميم راثبت وخلاصه آن راهمراه باطرح اطلاعيه انتشاراوراق قرضه به هزينه شركت درروزنامه رسمي آگهي خواهدنمود. تبصره - قبل ازانجام تشريفات مذكوردر ماده فوق هرگونه آگهي براي فروش اوراق قرضه ممنوع است. ماده 58 - اطلاعيه انتشاراوراق قرضه بايدمشتمل برنكات زيربوده و توسط دارندگان امضاءمجاز شركت امضاءشده باشد - 1 - نام شركت. 2 - موضوع شركت. 3 - شماره وتاريخ ثبت شركت. 4 - مركزاصلي شركت. 5 - مدت شركت. 6 - مبلغ سرمايه شركت وتصريح به اينكه كليه آن پرداخت شده است. 7 - درصورتي كه شركت سابقااوراق قرضه صادركرده است مبلغ وتعدادو تاريخ صدورآن وتضميناتي كه احتمالابراي بازپرداخت آن درنظرگرفته شده است وهمچنين مبالغ بازپرداخت شده آن ودرصورتي كه اوراق قرضه سابق قابل تبديل به سهام شركت بوده باشدمقداري ازآن گونه اوراق قرضه كه هنوزتبديل به سهم نشده است. 8 - درصورتي كه شركت سابقااوراق قرضه موسسه ديگري راتضمين كرده باشدمبلغ ومدت وسايرشرايط تضمين مذكور. 9 - مبلغ قرضه ومدت آن وهمچنين مبلغ اسمي هرورقه ونرخ بهره اي كه به قرضه تعلق مي گيردوترتيب محاسبه آن وذكرسايرحقوقي كه احتمالابراي اوراق قرضه درنظرگرفته شده است وهمچنين موعديامواعدوشرايط بازپرداخت اصل وپرداخت بهره وغيره ودرصورتي كه اوراق قرضه قابل خريدباشدشرايط و ترتيب بهره وغيره ودرصورتي كه اوراق قرضه قابل بازخريدباشدشرايط و ترتيب بازخريد. 10 - تضميناتي كه احتمالابراي اوراق قرضه درنظرگرفته شده است. 11 - اگراوراق قرضه قابل تعويض باسهام شركت ياقابل تبديل به سهام شركت باشدمهلت وسايرشرايط تعويض ياتبديل. 12 - خلاصه گزارش وضع مالي شركت وخلاصه ترازنامه آخرين سال مالي آن كه تصويب مجمع عمومي صاحبان سهام رسيده است. ماده 59 - پس ازانتشارآگهي مذكوردر ماده 57 شركت بايدتصميم مجمع عمومي واطلاعيه انتشاراوراق قرضه راباقيدشماره وتاريخ آگهي منتشرشده در روزنامه رسمي وهمچنين شماره وتاريخ روزنامه رسمي كه آگهي درآن منتشرشده است درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گردد آگهي كند. ماده 60 - ورقه قرضه بايدشامل نكات زيربوده وبهمان ترتيبي كه براي امضاي اوراق سهام مقررشده است امضاءبشود - 1 - نام شركت. 2 - شماره وتاريخ ثبت شركت. 3 - مركزاصلي شركت. 4 - مبلغ سرمايه شركت. 5 - مدت شركت. 6 - مبلغ اسمي وشماره ترتيب وتاريخ صدورورقه قرضه. 7 - تاريخ وشرايط بازپرداخت قرضه ونيزشرايط بازخريدورقه قرضه (اگرقابل بازخريدباشد). 8 - تضميناتي كه احتمالابراي قرضه درنظرگرفته شده است. 9 - درصورت قابليت تعويض اوراق قرضه باسهام شرايط وترتيباتي كه بايدبراي تعويض رعايت شودباذكرنام اشخاص ياموسساتي كه تعهدتعويض اوراق قرضه راكرده اند. 10 - درصورت قابليت تبديل ورقه قرضه به سهام شركت مهلت وشرايط اين تبديل. ماده 61 - اوراق قرضه ممكن است قابل تعويض باسهام شركت باشددر اينصورت مجمع عمومي فوق العاده بايدبنابه پيشنهادهيئت مديره وگزارش خاص بازرسان شركت مقارن اجاره انتشاراوراق قرضه افزايش سرمايه شركت رااقلابرابربامبلغ قرضه تصويب كند. ماده 62 - افزايش سرمايه مذكوردر ماده 61قبل ازصدوراوراق قرضه بايد بوسيله يك ياچندبانك وياموسسه مالي معتبرپذيره نويسي شده باشدو قراردادي كه درموضوع اينگونه پذيره نويسي وشرايط آن وتعهدپذيره نويس مبني بردادن اينگونه سهام به دارندگان اوراق قرضه وسايرشرايط مربوط به آن بين شركت واينگونه پذيره نويسان منعقدشده است نيزبايدبه تصويب مجمع عمومي مذكوردر ماده 61برسدوگرنه معتبرنخواهدبود. تبصره - شوراي پول واعتبارشرايط بانكهاوموسسات مالي راكه مي تواندافزايش سرمايه شركتهاراپذيره نويسي كنندتعيين خواهدنمود. ماده 63 - درمورد مواد 61و62حق رجحان سهامداران شركت درخريدسهام قابل تعويض بااوراق قرضه خودبخودمنتفي خواهدبود. ماده 64 - شرايط وترتيب تعويض ورقه قرضه باسهم بايددرورقه قرضه قيدشود. تعويض ورقه قرضه باسهم تابع ميل ورضايت دارنده ورقه قرضه است. دارنده ورقه قرضه درهرموقع قبل ازسررسيدورقه مي تواندتحت شرايط وبه ترتيبي كه درورقه قيدشده است آن راباسهم شركت تعويض كند. ماده 65 - ازتاريخ تصميم مجمع عمومي مذكوردر ماده 61تاانقضاي موعديا مواعداوراق قرضه شركت نمي توانداوراق قرضه جديدقابل تعويض ياقابل تبديل به سهام منتشركندياسرمايه خودرامستهلك سازدياآنراازطريق بازخريدسهام كاهش دهديااقدام به تقسيم اندوخته كنديادرنحوه تقسيم منافع تغييراتي بدهد.كاهش سرمايه شركت درنتيجه زيانهاي وارده كه منتهي به تقليل مبلغ اسمي سهام وياتقليل عده سهام بشودشامل سهامي نيزكه دارندگان اوراق قرضه درنتيجه تبديل اوراق خوددريافت ميدارندمي گرددوچنين تلقي مي شودكه اينگونه دارندگان اوراق قرضه ازهمان موقع انتشاراوراق مزبور سهامدار شركت بوده اند. ماده 66 - ازتاريخ تصميم مجمع مذكوردر ماده 61تاانقضاي موعديامواعد اوراق قرضه صدورسهام جديددرنتيجه انتقال اندوخته به سرمايه وبطوركلي دادن سهام وياتخصيص ياپرداخت وجه به سهامداران تحت عناويني ازقبيل جايزه يامنافع انتشارسهام ممنوع خواهدبودمگرآنكه حقوق دارندگان اوراق قرضه كه متعاقبااوراق خودراباسهام شركت تعويض مي كنندبه نسبت سهامي كه درنتيجه معاوضه مالك مي شوندحفظ شود.به منظورفوق شركت بايدتدابير لازم رااتخاذكندتادارندگان اوراق قرضه كه متعاقبااوراق خودراباسهام شركت تعويض مي كنندبتوانندبه نسبت وتحت همان شرايط حقوق مالي مذكور رااستيفانمايند. ماده 67 - سهامي كه جهت تعويض بااوراق قرضه صادرمي شودبانام بوده وتاانقضاي موعديامواعداوراق قرضه وثيقه تعهدپذيره نويسان دربرابر دارندگان اوراق قرضه دائربه تعويض سهام بااوراق مذكورمي باشدونزد شركت نگاهداري خواهدشداينگونه سهام تاانقضاءموعديامواعداوراق قرضه فقط قابل انتقال به دارندگان اوراق قرضه مزبوربوده ونقل وانتقال اينگونه سهام دردفاتر شركت ثبت نخواهدشودمگروقتي كه تعويض ورقه مواعد قرضه باسهم احرازگردد. ماده68 - سهامي كه جهت تعويض بااوراق قرضه صادرمي شودمادام كه اين تعويض بعمل نيامده است تاانقضاءموعديامواعداوراق قرضه قابل تامين و توقيف نخواهدبود. ماده 69 - اوراق قرضه ممكن است قابل تبديل به سهام شركت باشددراين صورت مجمع عمومي فوق العاده اي كه اجازه انتشاراوراق قرضه رامي دهدشرايط ومهلتي كه طي آن دارندگان اين گونه اوراق خواهندتوانست اوراق خودرابه سهام شركت تبديل كنندتعيين واجازه افزايش سرمايه رابه هيئت مديره خواهدداد. ماده 70 - درمورد ماده 69هيئت مديره شركت براساس تصميم مجمع عمومي مذكوره درهمان ماده درپايان مهلت مقررمعادل مبلغ بازپرداخت نشده اوراق قرضه اي كه جهت تبديل به سهام شركت عرضه شده است سرمايه شركت راافزايش داده وپس ازثبت اين افزايش درمرجع ثبت شركتهاسهام جديدصادروبه دارندگان اوراق مذكورمعادل بازپرداخت نشده اوراقي كه به شركت تسليم كرده اندسهم خواهدداد. ماده 71 - درمورداوراق قرضه قابل تبديل به سهم مجمع عمومي بايدبنابه پيشنهادهيئت مديره وگزارش خاص بازرسان شركت اتخاذتصميم نمايدو همچنين مواد 63و64درمورداوراق قرضه قابل تبديل به سهم نيزبايدرعايت شود. بخش 5 مجامع عمومي ماده 72 - مجمع عمومي شركت سهامي ازاجتماع صاحبان سهام تشكيل ميشود. مقررات مربوط به حضورعده لازم براي تشكيل مجمع عمومي وآراءلازم جهت اتخاذ تصميمات در اساسنامه معين خواهدشدمگردرمواردي كه بموجب قانون تكليف خاص براي آن مقررشده باشد. ماده 73 - مجامع عمومي به ترتيب عبارتنداز - 1 - مجمع عمومي موسس. 2 - مجمع عمومي عادي. 3 - مجمع عمومي فوق العاده. ماده 74 - وظايف مجمع عمومي موسس به قرارزيراست - 1 - رسيدگي به گزارش موسسين وتصويب آن وهمچنين احرازپذيره نويسي كليه سهام شركت وتاديه مبالغ لازم. 2 - تصويب طرح اساسنامه شركت ودرصورت لزوم اصلاح آن. 3 - انتخاب اولين مديران و بازرس يا بازرسان شركت. 4 - تعيين روزنامه كثيرالانتشاري كه هرگونه دعوت واطلاعيه بعدي براي سهامداران تاتشكيل اولين مجمع عمومي عادي درآن منتشرخواهدشد. تبصره - گزارش موسسين بايدحداقل پنج روزقبل ازتشكيل مجمع عمومي موسس درمحلي كه درآگهي دعوت مجمع تعيين شده است براي مراجعه پذيره - نويسان سهام آماده باشد. ماده 75 - در مجمع عمومي موسس حضورعده اي ازپذيره نويسان كه حداقل نصف سرمايه شركت راتعهدنموده باشندضروري است.اگردراولين دعوت اكثريت مذكورحاصل نشدمجامع عمومي جديدفقط تادونوبت توسط موسسين دعوت مي شوندمشروط براينكه لااقل بيست روزقبل ازانعقادآن مجمع آگهي دعوت آن باقيددستورجلسه قبل ونتيجه آن درروزنامه كثيرالانتشاري كه در اعلاميه پذيره نويسي معين شده است منتشرگردد. مجمع عمومي جديدوقتي قانوني است كه صاحبان لااقل يك سوم سرمايه شركت درآن حاضرباشند.درهريك ازدو مجمع فوق كليه تصميمات بايدبه اكثريت دوثلث آراءحاضرين اتخاذشود.در صورتي كه در مجمع عمومي سوم اكثريت لازم حاضرنشدموسسين عدم تشكيل شركت را اعلام مي دارند. تبصره - در مجمع عمومي موسس كليه موسسين وپذيره نويسان حق حضور دارندوهرسهم داراي يك راي خواهدبود. ماده 76 - هرگاه يك ياچندنفرازموسسين آورده غيرنقدداشته باشند موسسين بايدقبل ازاقدام به دعوت مجمع عمومي موسس نظركتبي كارشناس رسمي وزارت دادگستري رادرموردارزيابي آورده هاي غيرنقدجلب وآن راجزء گزارش اقدامات خوددراختيار مجمع عمومي موسس بگذارند.درصورتي كه موسسين براي خودمزايائي مطالبه كرده باشندبايدتوجيه آن به ضميمه گزارش مزبوربه مجمع موسس تقديم شود. ماده 77 - گزارش مربوط به ارزيابي آورده هاي غيرنقدوعلل وموجبات مزاياي مطالبه شده بايددر مجمع عمومي موسس مطرح گردد. دارندگان آورده غيرنقدوكساني كه مزاياي خاصي براي خودمطالبه كرده انددرموقعي كه تقويم آورده غيرنقدي كه تعهدكرده انديامزاياي آنها موضوع راي است حق راي ندارندوآن قسمت ازسرمايه غيرنقدكه موضوع مذاكره و راي است ازحيث حدنصاب جزءسرمايه شركت منظورنخواهدشد. ماده 78 - مجمع عمومي نمي تواندآورده هاي غيرنقدرابيش ازآنچه كه از طرف كارشناس رسمي دادگستري ارزيابي شده است قبول كند. ماده 79 - هرگاه آورده غيرنقديامزايائي كه مطالبه شده است تصويب نگردددومين جلسه مجمع به فاصله مدتي كه ازيكماه تجاوزنخواهدكردتشكيل خواهدشدودرفاصله دوجلسه اشخاصي كه آورده غيرنقدآنهاقبول نشده است در صورت تمايل مي توانندتعهدغيرنقدخودرابه تعهدنقدتبديل ومبالغ لازم را تاديه نمايندواشخاصي كه مزاياي موردمطالبه آنهاتصويب نشده مي توانند باانصراف ازآن مزايادر شركت باقي بمانند.درصورتي كه صاحبان آورده غيرنقدومطالبه كنندگان مزايابنظرمجمع تسليم نشوندتعهدآنهانسبت به سهام خودباطل شده محسوب مي گرددوسايرپذيره نويسان مي توانندبجاي آنها سهام شركت راتعهدمبالغ لازم راتاديه كنند. ماده 80 - درجلسه دوم مجمع عمومي موسس كه برطبق ماده قبل بمنظور رسيدگي به وضع آورده هاي غيرنقدومزاياي مطالبه شده تشكيل مي گرددبايدبيش ازنصف پذيره نويسان هرمقدارازسهام شركت كه تعهدشده است حاضرباشند.در آگهي دعوت اين جلسه بايدنتيجه جلسه قبل ودستورجلسه دوم قيدگردد. ماده 81 - درصورتي كه درجلسه دوم معلوم گرددكه دراثرخروج دارندگان آورده غيرنقدويامطالبه كنندگان مزاياوعدم تعهدوتاديه سهام آنهاازطرفد سايرپذيره نويسان قسمتي ازسرمايه شركت تعهدنشده است وبه اين ترتيب شركت قابل تشكيل نباشدموسسين بايدظرف ده روزازتاريخ تشكيل آن مجمع مراتب رابه مرجع ثبت شركت هااطلاع دهندتادرمرجع مزبورگواهينامه مذكوردر ماده 19اين قانون راصادركند. ماده 82 - در شركتهاي سهامي خاص تشكيل مجمع عمومي موسس الزامي نيست ليكن جلب نظركارشناس مذكوردر ماده 76اين قانون ضروري است ونمي توان آورده هاي غيرنقدرابه مبلغي بيش ازارزيابي كارشناس قبول نمود. ماده 83 - هرگونه تغييردر مواد اساسنامه يادرسرمايه شركت ياانحلال شركت قبل ازموعدمنحصرادرصلاحيت مجمع عمومي فوق العاده مي باشد. ماده 84 - در مجمع عمومي فوق العاده دارندگان بيش ازنصف سهامي كه حق راي دارندبايدحاضرباشند.اگردراولين دعوت حدنصاب مذكورحاصل نشدمجمع براي باردوم دعوت وباحضوردارندگان بيش ازيك سوم سهامي كه حق راي دارند رسميت يافته واتخاذتصميم خواهدنمودبشرط آنكه دردعوت دوم نتيجه دعوت اول قيدشده باشد. ماده 85 - تصميمات مجمع عمومي فوق العاده همواره به اكثريت دوسوم آراءحاضردرجلسه رسمي معتبرخواهدبود. ماده 86 - مجمع عمومي عادي مي تواندنسبت به كليه امور شركت بجزآنچه كه درصلاحيت مجمع عمومي موسس وفوق العاده است تصميم بگيرد. ماده 87 - در مجمع عمومي عادي حضوردارندگان اقلابيش ازنصف سهامي كه حق راي دارندضروري است.اگردراولين دعوت حدنصاب مذكورحاصل نشدمجمع براي باردوم دعوت خواهدشدوباحضورهرعده ازصاحبان سهامي كه حق راي دارد رسميت يافته واخذتصميم خواهدنمود.بشرط آنكه دردعوت دوم نتيجه دعوت اول قيدشده باشد. ماده 88 - در مجمع عمومي عادي تصميمات همواره به اكثريت نصف بعلاوه يك آراءحاضردرجلسه رسمي معتبرخواهدبود.مگردرموردانتخاب مديران و بازرسان كه اكثريت نسبي كافي خواهدبود. درموردانتخاب مديران تعدادآراءهرراي دهنده درعدد مديراني كه بايدانتخاب شوندضرب مي شودوحق راي هرراي دهنده برابرحاصل ضرب مذكور خواهدبودراي دهنده مي تواندآراءخودرابه يك نفربدهدياآنرابين چندنفري كه مايل باشدتقسيم كند ، اساسنامه شركت نمي تواندخلاف اين ترتيب رامقرر دارد. ماده 89 - مجمع عمومي عادي بايدسالي يكباردرموقعي كه در اساسنامه پيش بيني شده است براي رسيدگي به ترازنامه وحساب سود و زيان سال مالي قبل وصورت دارائي ومطالبات وديون شركت وصورتحساب دوره وعملكردساليانه شركت ورسيدگي به گزارش مديران و بازرس يا بازرسان وسايرامورمربوط به حسابهاي سال مالي تشكيل شود. تبصره - بدون قرائت گزارش بازرس يا بازرسان شركت در مجمع عمومي اخذتصميم نسبت به ترازنامه وحساب سود و زيان سال مالي معتبرنخواهدبود. ماده 90 - تقسيم سودواندوخته بين صاحبان سهام فقط پس ازتصويب مجمع عمومي جائزخواهدبودودرصورت وجودمنافع تقسيم ده درصدازسودويژه سالانه بين صاحبان سهام الزامي است. ماده 91 - چنانچه هيئت مديره مجمع عمومي عادي سالانه رادرموعدمقرر دعوت نكند بازرس يا بازرسان شركت مكلفندراسااقدام بدعوت مجمع مزبور بنمايند. ماده 92 - هيئت مديره وهمچنين بازرس يا بازرسان شركت مي تواننددر مواقع مقتضي مجمع عمومي عادي رابطورفوق العاده دعوت نمايند.دراين صورت دستورجلسه مجمع بايددرآگهي دعوت قيدشود. ماده 93 - درهرموقع كه مجمع عمومي صاحبان سهام بخواهددرحقوق نوع مخصوصي ازسهام شركت تغييربدهدتصميم مجمع عمومي قطعي نخواهدبودمگربعد ازآنكه دارندگان اين گونه سهام درجلسه خاصي آن تصميم راتصويب كنندوبراي آنكه تصميم جلسه خاص مذكورمعتبرباشدبايددارندگان لااقل نصف اينگونه سهام درجلسه حاضرباشندواگردراين دعوت اين حدنصاب حاصل نشوددردعوت دوم حضوردارندگان اقلايك سوم اينگونه سهام كافي خواهدبود. تصميمات همواره به اكثريت دوسوم آراءمعتبرخواهدبود. ماده 94 - هيچ مجمع عمومي نمي تواندتابعيت شركت راتغييربدهدوبا هيچ اكثريتي نمي تواندبرتعهدات صاحبان سهام بيفزايد. ماده 95 - سهامداراني كه اقلايك پنجم سهام شركت رامالك باشندحق دارندكه دعوت صاحبان سهام رابراي تشكيل مجمع عمومي ازهيئت مديره خواستارشوندوهيئت مديره بايدحداكثرتابيست روزمجمع مورددرخواست رابارعايت تشريفات مقرره دعوت كنددرغيراينصورت درخواست كنندگان مي تواننددعوت مجمع رااز بازرس يا بازرسان شركت خواستارشوندو بازرس يا بازرسان مكلف خواهندبودكه بارعايت تشريفات مقرره مجمع موردتقاضا راحداكثرتاده روزدعوت نمايندوگرنه آن گونه صاحبان سهام حق خواهندداشت مستقيمابدعوت مجمع اقدام كنند بشرط آنكه كليه تشريفات راجع به دعوت مجمع رارعايت نموده ودرآگهي دعوت بعدم اجابت درخواست خودتوسط هيئت مديره و بازرسان تصريح نمايند. ماده 96 - درمورد ماده 95دستورمجمع منحصراموضوعي خواهدبودكه در تقاضانامه ذكرشده است وهيئت رئيسه مجمع ازبين صاحبان سهام انتخاب خواهدشد. ماده 97 - دركليه موارددعوت صاحبان سهام براي تشكيل مجامع عمومي بايدازطريق نشرآگهي درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوطه به شركت درآن نشرمي گرددبعمل آيد.هريك ازمجامع عمومي ساليانه بايدروزنامه كثيرالانتشاري راكه هرگونه دعوت واطلاعيه بعدي براي سهامداران تاتشكيل مجمع عمومي سالانه بعددرآن منتشرخواهدشدتعيين نمايد.اين تصميم بايددر روزنامه كثيرالانتشاري كه تاتاريخ چنين تصميمي جهت نشردعوتنامه و اطلاعيه هاي مربوط به شركت قبلاتعيين شده منتشرگردد. تبصره - درمواقعي كه كليه سهام درمجمع حاضرباشندنشرآگهي و تشريفات دعوت الزامي نيست. ماده 98 - فاصله بين نشردعوتنامه مجمع عمومي وتاريخ تشكيل آن حداقل ده روزوحداكثرچهل روزخواهدبود. ماده 99 - قبل ازتشكيل مجمع عمومي هرصاحب سهمي كه مايل به حضوردر مجمع عمومي باشدبايدباارائه ورقه سهم ياتصديق موقت سهم متعلق بخودبه شركت مراجعه وورقه ورودبه جلسه رادريافت كند. فقط سهامداراني حق ورودبه مجمع رادارندكه ورقه ورودي دريافت كرده باشند. ازحاضرين درمجمع صورتي ترتيب داده خواهدشدكه درآن هويت و اقامتگاه وتعدادسهام وتعدادآراءهريك ازحاضرين قيدوبه امضاءآنان خواهدرسيد. ماده 100 - درآگهي دعوت صاحبان سهام براي تشكيل مجمع عمومي دستور جلسه وتاريخ ومحل تشكيل مجمع باقيدساعت ونشاني كامل بايدقيدشود. ماده 101 - مجامع عمومي توسط هيئت رئيسه اي مركب ازيك رئيس ويك منشي ودوناظراداره مي شود.درصورتي كه ترتيب ديگري در اساسنامه پيش بيني نشده باشدرياست مجمع بارئيس هيئت مديره خواهدبودمگردرمواقعي كه انتخاب ياعزل بعضي از مديران ياكليه آنهاجزودستورجلسه مجمع باشدكه در اين صورت رئيس مجمع ازبين سهامداران حاضردرجلسه به اكثريت نسبي انتخاب خواهدشد.ناظران ازبين صاحبان سهام انتخاب خواهندشدولي منشي جلسه ممكن است صاحب سهم نباشد. ماده 102 - دركليه مجامع عمومي حضوروكيل ياقائم مقام قانوني صاحب سهم وهمچنين حضورنماينده يانمايندگان شخصيت حقوقي بشرط ارائه مدارك وكالت يانمايندگي به منزله حضورخودصاحب سهم است. ماده 103 - دركليه مواردي كه دراين قانون اكثريت آراءدرمجامع عمومي ذكرشده است مراداكثريت آراءحاضرين درجلسه است. ماده 104 - هرگاه در مجمع عمومي تمام موضوعات مندرج دردستورمجمع مورداخذتصميم واقع نشودهيئت رئيسه مجمع باتصويب مجمع مي توانداعلام تنفس نموده وتاريخ جلسه بعدراكه نبايدديرترازدوهفته باشدتعيين كند ، تمديدجلسه محتاج به دعوت وآگهي مجددنيست ودرجلسات بعدمجمع باهمان حد نصاب جلسه اول رسميت خواهدداشت. ماده 105 - ازمذاكرات وتصميمات مجمع عمومي صورت جلسه اي توسط منشي ترتيب داده مي شودكه به امضاءهيئت رئيسه مجمع رسيده ويك نسخه ازآن درمركز شركت نگهداري خواهدشد. ماده 106 - درمواردي كه تصميمات مجمع عمومي متضمن يكي ازامورذيل باشديك نسخه ازصورت جلسه مجمع بايدجهت ثبت به مرجع ثبت شركت هاارسال گردد - 1 - انتخاب مديران و بازرس يا بازرسان. 2 - تصويب ترازنامه. 3 - كاهش ياافزايش سرمايه وهرنوع تغييردر اساسنامه. 4 - انحلال شركت ونحوه تصفيه آن. بخش 6 هيئت مديره ماده 107 - شركت سهامي بوسيله هيئت مديره اي كه ازبين صاحبان سهام انتخاب شده وكلايابغضاقابل عزل مي باشنداداره خواهدشد.عده اعضاي هيئت مديره در شركتهاي سهامي عمومي نبايدازپنج نفركمترباشد. ماده 108 - مديران شركت توسط مجمع عمومي موسس و مجمع عمومي عادي انتخاب مي شوند. ماده 109 - مدت مديران در اساسنامه معين مي شودليكن اين مدت ازدو سال تجاوزنخواهدكرد. ماده 110 - اشخاص حقوقي رامي توان به مديريت شركت انتخاب نمود. دراين صورت شخص حقوقي همان مسئوليتهاي مدني شخص حقيقي عضوهيئت مديره راداشته وبايديك نفررابه نمايندگي دائمي خودجهت انجام وظايف مديريت معرفي نمايد. چنين نماينده اي مشمول همان شرايط وتعهدات ومسئوليتهاي مدني و جزائي عضوهيئت مديره بوده ازجهت مدني باشخص حقوقي كه اورابه نمايندگي تعيين نموده است مسئوليت تضامني خواهدداشت. شخص حقوقي عضوهيئت مديره مي تواندنماينده خودراعزل كندبشرط آنكه درهمان موقع جانشين اوراكتبابه شركت معرفي نمايدوگرنه غايب محسوب مي شود. بخش 6 هيئت مديره ماده 111 - اشخاص ذيل نمي توانندبه مديريت شركت انتخاب شوند. 1 - محجورين وكساني كه حكم ورشكستگي آنهاصادرشده است. 2 - كساني كه بعلت ارتكاب جنايت يايكي ازجنحه هاي ذيل بموجب حكم قطعي ازحقوق اجتماعي كلايابعضامحروم شده باشنددرمدت محروميت. سرقت ، خيانت درامانت ، كلاهبرداري ، جنحه هائي كه بموجب قانون در حكم خيانت درامانت ياكلاهبرداري شناخته شده است ، اختلاس ، تدليس ، تصرف غير قانوني دراموال عمومي. تبصره - دادگاه شهرستان به تقاضاي هرذينفع حكم عزل هرمديري راكه برخلاف مفاداين ماده انتخاب شودياپس ازانتخاب مشمول مفاداين ماده گرددصادرخواهدكردوحكم دادگاه مزبورقطعي خواهدبود. ماده 112 - درصورتي كه براثرفوت يااستعفاياسلب شرايط ازيك يا چندنفراز مديران تعداداعضاءهيئت مديره ازحداقل مقرردراين قانون كمتر شوداعضاءعلي البدل به ترتيب مقرردر اساسنامه والابه ترتيب مقررتوسط مجمع عمومي جاي آنان راخواهندگرفت ودرصورتيكه عضوعلي البدل تعيين نشده باشدوياتعداداعضاءعلي البدل كافي براي تصدي محلهاي خالي درهيئت مديره نباشد مديران باقيمانده بايدبلافاصله مجمع عمومي عادي شركت راجهت تكميل اعضاءهيئت مديره دعوت نمايند. ماده 113 - درمورد ماده 112هرگاه هيئت مديره حسب موردازدعوت مجمع عمومي براي انتخاب مديري كه سمت اوبلامتصدي مانده خودداري كندهرذينفع حق دارداز بازرس يا بازرسان شركت بخواهدكه به دعوت مجمع عمومي عادي جهت تكميل عده مديران بارعايت تشريفات لازم اقدام كنندو بازرس يا بازرسان مكلف به انجام چنين درخواستي مي باشند. ماده 114 - مديران بايدتعدادسهامي راكه اساسنامه شركت مقرركرده است داراباشند.اين تعدادسهام نبايدازتعدادسهامي كه بموجب اساسنامه جهت دادن راي درمجامع عمومي لازم است كمترباشد.اين سهام براي تضمين خساراتي است كه ممكن است ازتقصيرات مديران منفردايامشتركابر شركت واردشود.سهام مذكوربااسم بوده وقابل انتقال نيست ومادام كه مديري مفاصا حساب دوره تصدي خوددر شركت رادريافت نداشته است سهام مذكوردرصندوق شركت بعنوان وثيقه باقي خواهدماند. ماده 115 - درصورتي كه مديري درهنگام انتخاب مالك تعدادسهام لازم بعنوان وثيقه نباشدوهمچنين درصورت انتقال قهري سهام موردوثيقه ويا افزايش يافتن تعدادسهام لازم بعنوان وثيقه وياافزايش يافتن تعدادسهام لازم بعنوان وثيقه مديربايدظرف مدت يكماه تعدادسهام لازم بعنوان وثيقه راتهيه وبه صندوق شركت بسپاردوگرنه مستعفي محسوب خواهدشد. ماده 166 - تصويب ترازنامه وحساب سود و زيان هردوره مالي شركت به منزله مفاصاحساب مديران براي همان دوره مالي مي باشدوپس ازتصويب ترازنامه وحساب وسود و زيان دوره مالي كه طي آن مدت مديريت مديران منقضي يابهرنحوديگري ازآنان سلب سمت شده است سهام موردوثيقه اينگونه مديران خودبخودازقيدوثيقه آزادخواهدشد. ماده 117 - بازرس يا بازرسان شركت مكلفندهرگونه تخلفي ازمقررات قانوني و اساسنامه شركت درموردسهام وثيقه مشاهده كنندبه مجمع عمومي عادي گزارش دهند. ماده 118 - جزدرباره موضوعاتي كه بموجب مقررات اين قانون اخذتصميم واقدام درباره آنهادرصلاحيت خاص مجامع عمومي است مديران شركت داراي كليه اختيارات لازم براي اداره امور شركت مي باشندمشروط برآنكه تصميمات واقدامات آنهادرحدودموضوع شركت باشد.محدودكردن اختيارات مديران در اساسنامه يابموحب تصميمات مجامع عمومي فقط از لحاظ روابط بين مديران وصاحبان سهام معتبربوده ودرمقابل اشخاص ثالث باطل وكان لم يكن است. ماده 119 - هيئت مديره دراولين جلسه خودازبين اعضاي هيئت مديره يك رئيس ويك نائب رئيس كه بايدشخص حقيقي باشندبراي هيئت مديره تعيين مي نمايد.مدت رياست رئيس ونايب رئيس هيئت مديره بيش ازمدت عضويت آنهادرهيئت مديره نخواهدبود.هيئت مديره درهرموقع مي تواندرئيس و نايب رئيس هيئت مديره راازسمت هاي مذكورعزل كند.هرترتيبي خلاف اين ماده مقررشودكان لم يكن خواهدبود تبصره 1 - ازنظراجراي مفاداين ماده شخص حقيقي كه بعنوان نماينده شخص حقوقي عضوهيئت مديره معرفي شده باشددرحكم عضوهيئت مديره تلقي خواهدشد. تبصره 2 - هرگاه رئيس هيئت مديره موقتانتواندوظايف خودراانجام دهدوظايف اورانايب رئيس هيئت مديره انجام خواهدداد. ماده 120 - رئيس هيئت مديره علاوه بردعوت واداره جلسات هيئت - مديره موظف است كه مجامع عمومي صاحبان سهام رادرمواردي كه هيئت مديره مكلف به دعوت آنهامي باشددعوت نمايد. ماده 121 - براي تشكيل جلسات هيئت مديره حضوربيش ازنصف اعضاء هيئت مديره لازم است.تصميمات بايدبه اكثريت آراءحاضرين اتخاذگردد مگرآنكه در اساسنامه اكثريت بيشتري مقررشده باشد. ماده 122 - ترتيب دعوت وتشكيل جلسات هيئت مديره را اساسنامه تعيين خواهدكرد.ولي درهرحال عده اي از مديران كه اقلايك سوم اعضاءهيئت مديره راتشكيل دهندمي تواننددرصورتي كه ازتاريخ تشكيل آخرين جلسه هيئت مديره حداقل يك ماه گذشته باشدباذكردستورجلسه هيئت مديره رادعوت نمايند. ماده 123 - براي هريك ازجلسات هيئت مديره بايدصورت جلسه اي تنظيم ولااقل به امضاءاكثريت مديران حاضردرجلسه برسد.درصورت جلسات هيئت مديره نام مديراني كه حضوردارندياغايب مي باشندوخلاصه اي ازمذاكرات و همچنين تصميمات متخذدرجلسه باقيدتاريخ درآن ذكرمي گردد.هريك از مديران كه باتمام يابعضي ازتصميمات مندرج درصورت جلسه مخالف باشدنظر اوبايددرصورت جلسه قيدشود. ماده 124 - هيئت مديره بايداقلايك نفرشخص حقيقي رابه مديريت عامل شركت برگزيندوحدوداختيارات ومدت تصدي وحق الزحمه اوراتعيين كنددر صورتي كه مديرعامل عضوهيئت مديره باشددوره مديريت عامل اوازمدت عضويت اودرهيئت مديره بيشترنخواهدبود.مديرعامل شركت نمي توانددر عين حال رئيس هيئت مديره همان شركت باشدمگرباتصويب سه چهارم آراءحاضر در مجمع عمومي. تبصره - هيئت مديره درهرموقع مي تواندمديرعامل راعزل نمايد. ماده 125 - مديرعامل شركت درحدوداختياراتي كه توسط هيئت مديره به اوتفويض شده است نماينده شركت محسوب وازطرف شركت حق امضاءدارد. ماده 126 - اشخاص مذكوردر ماده 111نمي توانندبه مديريت عامل شركت انتخاب شوندوهمچنين هيچكس نمي توانددرعين حال مديريت عامل بيش از يك شركت راداشته باشد.تصميمات واقدامات مديرعاملي كه برخلاف مفاد اين ماده انتخاب شده است درمقابل صاحبان سهام واشخاص ثالث معتبرو مسئوليت هاي سمت مديريت عامل شامل حال اوخواهدشد. ماده 127 - هركس برخلاف ماده 126به مديريت عامل انتخاب شودياپس ازانتخاب مشمول ماده مذكورگردددادگاه شهرستان به تقاضاي هرذينفع حكم عزل اوراصادرخواهدكردوچنين حكمي قطعي خواهدبود. ماده 128 - نام ومشخصات وحدوداختيارات مديرعامل بايدباارسال نسخه اي ازصورت جلسه هيئت مديره به مرجع ثبت شركت هااعلام وپس ازثبت درروزنامه رسمي آگهي شود. ماده 129 - اعضاءهيئت مديره ومديرعامل شركت وهمچنين موسسات و شركتهائي كه اعضاي هيئت مديره ويامديرعامل شركت شريك ياعضوهيئت مديره يامديرعامل آنهاباشندنمي توانندبدون اجازه هيئت مديره در معاملاتي كه با شركت يابه حساب شركت مي شودبطورمستقيم ياغيرمستقيم طرف معامله واقع وياسهيم شوندودرصورت اجازه نيزهيئت مديره مكلف است بازرس شركت راازمعامله اي كه اجازه آن داده شده بلافاصله مطلع نمايد وگزارش آن رابه اولين مجمع عمومي عادي صاحبان سهام بدهدو بازرس نيزمكلف است ضمن گزارش خاصي حاوي جزئيات معامله نظرخودرادرباره چنين معامله اي به همان مجمع تقديم كند.عضوهيئت مديره يامديرعامل ذينفع درمعامله در جلسه هيئت مديره ونيزدر مجمع عمومي عادي هنگام اخذتصميم نسبت به معامله مذكورحق راي نخواهدداشت. ماده 130 - معاملات مذكوردر ماده 129درهرحال ولوآنكه توسط مجمع عادي تصويب نشوددرمقابل اشخاص ثالث معتبراست مگردرمواردتدليس و تقلب كه شخص ثالث درآن شركت كرده باشد.درصورتي كه براثرانجام معامله به شركت خسارتي واردآمده باشدجبران خسارت برعهده هيئت مديره و مديرعامل يا مديران ذينفع و مديراني است كه اجازه آن راداده اندكه همگي آنهامتضامنامسئول جبران خسارات وارده معامله به شركت مي باشند. ماده 131 - درصورتي كه معاملات مذكوردر ماده 129اين قانون بدون اجازه هيئت مديره صورت گرفته باشدهرگاه مجمع عمومي عادي شركت آنهاراتصويب نكندآن معاملات قابل ابطال خواهدبودو شركت مي تواندتاسه سال ازتاريخ انعقادمعامله ودرصورتي كه معامله مخفيانه انجام گرفته باشدتاسه سال از تاريخ كشف آن بطلان معامله راازدادگاه صلاحيتداردرخواست كند.ليكن درهر حال مسئوليت مديرو مديران ويامديرعامل ذينفع درمقابل شركت باقي خواهد بود.تصميم به درخواست بطلان معامله با مجمع عمومي عادي صاحبان سهام است كه پس ازاستماع گزارش بازرس مشعربرعدم رعايت تشريفات لازم جهت انجام معامله دراين موردراي خواهدداد.مديريامديرعامل ذينفع درمعامله حق شركت درراي نخواهدداشت. مجمع عمومي مذكوردراين ماده به دعوت هيئت مديره يا بازرس شركت تشكيل خواهدشد. ماده 132 - مديرعامل شركت واعضاءهيئت مديره به استثناءاشخاص حقوقي حق ندارندهيچگونه وام يااعتباراز شركت تحصيل نمايندو شركت نمي تواندديون آنان راتضمين ياتعهدكند.اينگونه عمليات بخودي خودباطل است.درموردبانكهاو شركتهاي مالي واعتباري معاملات مذكوردراين ماده به شرط آنكه تحت قيودوشرايط عادي وجاري انجام گيردمعتبرخواهدبود ممنوعيت مذكوردراين ماده شامل اشخاصي نيزكه به نمايندگي شخص حقوقي عضو هيئت مديره درجلسات هيئت مديره شركت مي كنندوهمچنين شامل همسروپدر ومادرواجدادواولادواولاداولادوبرادروخواهراشخاص مذكوردراين ماده مي باشد. ماده 133 - مديران ومديرعامل نمي توانندمعاملاتي نظيرمعاملات شركت كه متضمن رقابت باعمليات شركت باشدانجام دهند.هرمديري كه ازمقررات اين ماده تخلف كندوتخلف اوموجب ضرر شركت گرددمسئول جبران آن خواهدبود منظورازضرردراين ماده اعم است ازورودخسارت ياتقويت منفعت. ماده 134 - مجمع عمومي عادي صاحبان سهام مي تواندباتوجه به ساعات حضوراعضاءغيرموظف هيئت مديره درجلسات هيئت مزبورپرداخت مبلغي را به آنهابطورمقطوع بابت حق حضورآنهادرجلسات تصويب كند مجمع عمومي اين مبلغ راباتوجه به تعدادساعات واوقاتي كه هرعضوهيئت مديره درجلسات هيئت حضورداشته است تعيين خواهدكرد.همچنين درصورتي كه در اساسنامه پيش بيني شده باشد مجمع عمومي مي تواندتصويب كندكه نسبت معيني ازسود خالص سالانه شركت بعنوان پاداش به اعضاءهيئت مديره تخصيص داده شود اعضاءغيرموظف هيئت مديره حق ندارندبجزآنچه دراين ماده پيش بيني شده است درقبال سمت مديريت خودبطورمستمرياغيرمستمربابت حقوق ياپاداش ياحق الزحمه وجهي از شركت دريافت كنند. ماده 135 - كليه اعمال واقدامات مديران ومديرعامل شركت درمقابل اشخاص ثالث نافذومعتبراست ونمي توان بعذرعدم اجراي تشريفات مربوط بطرزانتخاب آنهااعمال واقدامات آنان راغيرمعتبردانست. ماده 136 - درصورت انقضاءمدت ماموريت مديران تازمان انتخاب مديران جديد مديران سابق كماكان مسئول امور شركت واداره آن خواهندبود.هر گاه مراجع موظف به دعوت مجمع عمومي به وظيفه خودعمل نكنندهرذينفع مي تواندازمرجع ثبت شركت هادعوت مجمع عمومي عادي رابراي انتخاب مديران تقاضانمايد. ماده 137 - هيئت مديره بايدلااقل هرششماه يكبارخلاصه صورت دارائي و قروض شركت راتنظيم كرده به بازرسان بدهد. ماده 138 - هيئت مديره موظف است بعدازانقضاي سال مالي شركت ظرف مهلتي كه در اساسنامه پيش بيني شده است مجمع عمومي سالانه رابراي تصويب عمليات سال مالي قبل وتصويب ترازنامه وحساب سود و زيان شركت دعوت نمايد. ماده 139 - هرصاحب سهم مي تواندازپانزده روزقبل ازانعقاد مجمع عمومي درمركز شركت بصورت حسابهامراجعه كرده وازترازنامه وحساب سودو زيان وگزارش عمليات مديران وگزارش بازرسان رونوشت بگيرد. ماده 140 - هيئت مديره مكلف است هرسال يك بيستم ازسودخالص شركت رابعنوان اندوخته قانوني موضوع نمايد.همين كه اندوخته به يك دهم سرمايه شركت رسيدموضوع كردن آن اختياري است ودرصورتي كه سرمايه شركت افزايش يابدكسريك بيستم مذكورادامه خواهديافت تاوقتي كه اندوخته قانوني به يك دهم سرمايه بالغ گردد. ماده 141 - اگربراثرزيانهاي وارده حداقل نصف سرمايه شركت ازميان برودهيئت مديره مكلف است بلافاصله مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام رادعوت نمايدتاموضوع انحلال يابقاء شركت موردشوروراي واقع شود.هرگاه مجمع مزبورراي به انحلال شركت ندهدبايددرهمان جلسه وبارعايت مقررات ماده 6اين قانون سرمايه شركت رابه مبلغ سرمايه موجودكاهش دهد. درصورتي كه هيئت مديره برخلاف اين ماده به دعوت مجمع عمومي فوق العاده مبادرت ننمايدويامجمعي كه دعوت مي شودنتواندمطابق مقررات قانوني منعقدگرددهرذينفعي مي تواندانحلال شركت راازدادگاه صلاحيتدار درخواست كند. ماده 142 - مديران ومديرعامل شركت درمقابل شركت واشخاص ثالث نسبت به تخلف ازمقررات قانوني با اساسنامه شركت ويامصوبات مجمع عمومي برحسب موردمنفردايامشتركامسئول مي باشندودادگاه حدودمسئوليت هريك رابراي جبران خسارت تعيين خواهدنمود. ماده 143 - درصورتي كه شركت ورشكسته شودياپس ازانحلال معلوم شودكه دارائي شركت براي تاديه ديون آن كافي نيست دادگاه صلاحيتدارمي تواند تقاضاي هرذينفع هريك از مديران ويامديرعاملي راكه ورشكستگي شركت يا كافي نبودن دارائي شركت بنحوي ازانحاءمعلول تخلفات اوبوده است منفردا يامتضامنابه تاديه آن قسمت ازديوني كه پرداخت آن ازدارائي شركت ممكن نيست محكوم نمايد. بخش 7 بازرسان ماده 144 - مجمع عمومي عادي درهرسال يك ياچند بازرس انتخاب مي كند تابرطبق قانون به وظايف خودعمل كنند.انتخاب مجدد بازرس يا بازرسان بلامانع است. مجمع عمومي عادي درهرموقع مي تواند بازرس يا بازرسان راعزل كندبه شرط آنكه جانشين آنهارانيزانتخاب نمايد. تبصره - درحوزه هائي كه وزارت اقتصاداعلام مي كندوظايف بازرسي شركتهارادر شركتهاي سهامي عام اشخاصي مي توانندايفاكنندكه نام آنهادر فهرست رسمي بازرسان شركتهادرج شده باشد.شرايط تنظيم فهرست واحراز صلاحيت بازرسي در شركتهاي سهامي عام ودرج نام اشخاص صلاحيتداردرفهرست مذكورومقررات وتشكيلات شغلي بازرسان تابع آئيننامه اي مي باشدكه به پيشنهادوزارت اقتصادوتصويب كميسيونهاي اقتصادمجلسين قابل اجرا خواهدبود. ماده 145 - انتخاب اولين بازرس يا بازرسان شركتهاي سهامي عام در مجمع عمومي موسس وانتخاب اولين بازرس يا بازرسان شركتهاي سهامي خاص طبق ماده 20اين قانون بعمل خواهدآمد. ماده 146 - مجمع عمومي عادي بايديك ياچند بازرس علي البدل نيز انتخاب كندتادرصورت معذوريت يافوت يااستعفاءياسلب شرايط ياعدم قبول سمت توسط بازرس يا بازرسان اصلي جهت انجام وظايف بازرسي دعوت شوند. ماده 147 - اشخاص زيرنمي توانندبه سمت بازرسي شركت سهامي انتخاب شوند - 1 - اشخاص مذكوردر ماده 111اين قانون. 2 - مديران ومديرعامل شركت. 3 - اقرباءسببي ونسبي مديران ومديرعامل تادرجه سوم ازطبقه اول ودوم. 4 - هركس كه خودياهمسرش زاشخاص مذكوردربند2موظفاحقوق دريافت مي دارد. ماده 148 - بازرس يا بازرسان علاوه بروظايفي كه درساير مواد اين قانون براي آنان مقررشده است مكلفنددرباره صحت ودرستي صورت دارائي وصورت حساب دوره عملكردوحساب سود و زيان ترازنامه اي كه مديران براي تسليم به مجمع عمومي تهيه مي كنندوهمچنين درباره صحت مطالب واطلاعاتي كه مديران در اختيارمجامع عمومي گذاشته انداظهارنظركنند. بازرسان بايداطمينان حاصل نمايندكه حقوق صاحبان سهام درحدودي كه قانون و اساسنامه شركت تعيين كرده است بطوريكسان رعايت شده باشدودرصورتي كه مديران اطلاعاتي برخلاف حقيقت دراختيارصاحبان سهام قراردهند بازرسان مكلفندكه مجمع عمومي را ازآن آگاه سازند. ماده 150 - بازرس يا بازرسان موظفندباتوجه به ماده 148اين قانون گزارش جامعي راجع به وضع شركت به مجمع عمومي عادي تسليم كنند.گزارش بازرسان بايدلااقل ده روزقبل ازتشكيل مجمع عمومي عادي جهت مراجعه صاحبان سهام درمركز شركت آماده باشد. تبصره - درصورتي كه شركت بازرسان متعددداشته هريك مي توانندبه تنهائي وظايف خودراانجام دهدليكن كليه بازرسان بايدگزارش واحدي تهيه كنند.درصورت وجوداختلاف نظربين بازرسان موارداختلاف باذكردليل در گزارش قيدخواهدشد. ماده 151 - بازرس يا بازرسان بايدهرگونه تخلف ياتقصيري درامور شركت ازناحيه مديران ومديرعامل مشاهده كنندبه اولين مجمع عمومي اطلاع دهندودرصورتي كه ضمن انجام ماموريت خودازوقوع جرمي مطلع شوندبايدبه مرجع قضائي صلاحيتداراعلام نموده ونيزجريان رابه اولين مجمع عمومي گزارش دهند. ماده 152 - درصورتي كه مجمع عمومي بدون دريافت گزارش بازرس يابر اساس گزارش اشخاصي كه برخلاف ماده 147اين قانون بعنوان بازرس تعيين شده اندصورت دارائي وترازنامه وحساب سود و زيان شركت راموردتصويب قراردهداين تصويب به هيچوجه اثر قانوني نداشته ازدرجه اعتبارساقط خواهدبود. ماده 153 - درصورتي كه مجمع بازرس معين نكرده باشديايك ياچندنفراز بازرسان بعللي نتواندگزارش بدهندياازدادن گزارش امتناع كنندرئيس دادگاه شهرستان به تقاضاي هرذينفع بازرس يا بازرسان رابه تعدادمقرردر اساسنامه شركت انتخاب خواهدكردتاوظايف مربوطه راتاانتخاب بازرس بوسيله مجمع عمومي انجام دهند.تصميم رئيس دادگاه شهرستان دراين مورد غيرقابل شكايت است. ماده 154 - بازرس يا بازرسان درمقابل شركت واشخاص ثالث نسبت به تخلفاتي كه درانجام وظايف خودمرتكب مي شوندطبق قواعدعمومي مربوط به مسئوليت مدني مسئول جبران خسارت وارده خواهندبود. ماده 155 - تعيين حق الزحمه بازرس با مجمع عمومي عادي است. ماده 156 - بازرس نمي توانددرمعاملاتي كه با شركت يابه حساب شركت انجام مي گيردبطورمستقيم ياغيرمستقيم ذينفع شود. بخش 8 تغييرات درسرمايه شركت ماده 157 - سرمايه شركت رامي توان ازطريق صدورسهام جديدوياازطريق بالابردن مبلغ اسمي سهام موجودافزايش داد. ماده 158 - تاديه مبلغ اسمي سهام جديدبه يكي ازطريق زيرامكان پذير است - 1 - پرداخت مبلغ اسمي به نقد. 2 - تبديل مطالبات نقدي حاصل شده اشخاص از شركت به سهام جديد. 3 - انتقال سودتقسيم نشده يااندوخته ياعوايدحاصله ازاضافه ارزش سهام جديدبه سرمايه شركت. 4 - تبديل اوراق قرضه به سهام. تبصره 1 - فقط در شركت سهامي خاص تاديه مبلغ اسمي سهام جديدبه غير نقدنيزمجازاست. تبصره 2 - انتقال اندوخته قانوني به سرمايه ممنوع است. ماده 159 - افزايش سرمايه ازطريق بالابردن مبلغ اسمي سهام موجوددر صورتي كه براي صاحبان سهام ايجادتعهدكندممكن نخواهدبودمگرآنكه كليه صاحبان سهام باآن موافق باشند. ماده 160 - شركت مي تواندسهام جديدرابرابرمبلغ اسمي بفروشديااين كه مبلغي علاوه برمبلغ اسمي سهم بعنوان اضافه ارزش سهم ازخريداران دريافت كند. شركت مي تواندعوايدحاصله ازاضافه ارزش سهم فروخته شده رابه اندوخته منتقل سازديانقدابين صاحبان سهام سابق تقسيم كنديادرازاءآن سهام جديدبه صاحبان سهام سابق بدهد. ماده 161 - مجمع عمومي فوق العاده به پيشنهادهيئت مديره پس از قرائت گزارش بازرس يا بازرسان شركت درموردافزايش سرمايه شركت اتخاذتصميم مي كند. تبصره 1 - مجمع عمومي فوق العاده كه درموردافزايش سرمايه اتخاذ تصميم مي كندشرايط مربوطبه فروش سهام جديدوتاديه قيمت آن راتعيين يا اختيارتعيين آن رابه هيئت مديره واگذارخواهدكرد. تبصره 2 - پيشنهادهيئت مديره راجع به افزايش سرمايه بايدمتضمن توجيه لزوم افزايش سرمايه ونيزشامل گزارشي درباره امور شركت ازبدوسال مالي درجريان واگرتاآن موقع مجمع عمومي نسبت به حسابهاي سال مالي قبل تصميم نگرفته باشدحاكي ازوضع شركت ازابتداي سال مالي قبل باشدگزارش گزارش بازرس يا بازرسان بايدشامل اظهارنظردرباره پيشنهادهيئت مديره باشد. ماده 162 - مجمع عمومي فوق العاده مي تواندبه هيئت مديره اجازه دهدكه ظرف مدت معيني كه نبايدازپنج سال تجاوزكندسرمايه شركت راتاميزان مبلغ معيني به يكي ازطرق مذكوردراين قانون افزايش دهد. ماده 163 - هيئت مديره درهرحال مكلف است درهرنوبت پس ازعملي ساختن افزايش سرمايه حداكثرظرف يكماه مراتب راضمن اصلاح اساسنامه در قسمت مربوط به مقدارسرمايه ثبت شده شركت به مرجع ثبت شركتهااعلام كندتاپس ازثبت جهت اطلاع عموم آگهي شود. ماده 164 - اساسنامه شركت نمي تواندمتضمن اختيارافزايش سرمايه براي هيئت مديره باشد. ماده 165 - مادام كه سرمايه قبلي شركت تماماتاديه نشده است افزايش سرمايه شركت تحت هيچ عنواني مجازنخواهدبود. ماده 166 - درخريدسهام جديدصاحبان سهام شركت به نسبت سهامي كه مالكندحق تقدم دارندواين حق قابل نقل وانتقال است مهلتي كه طي آن سهامداران مي توانندحق تقدم مذكوررااعمال كنندكمترازشصت روزنخواهد بود.اين مهلت ازروزي كه براي پذيره نويسي تعيين مي گرددشروع مي شود. ماده 167 - مجمع عمومي فوق العاده كه افزايش سرمايه راازطريق فروش سهام جديدتصويب مي كنديااجازه آن رابه هيئت مديره مي دهدمي تواندحق تقدم صاحبان سهام رانسبت به پذيره نويسي تمام ياقسمتي ازسهام جديدازآنان سلب كندبه شرط آنكه چنين تصميمي پس ازقرائت گزارش هيئت مديره و گزارش بازرس يا بازرسان شركت اتخاذگرددوگرنه باطل خواهدبود. تبصره - گزارش هيئت مديره مذكوردراين ماده بايدمشتمل برتوجيه لزوم افزايش سرمايه وسلب حق تقدم ازسهامداران ومعرفي شخص يااشخاصي كه سهام جديدبراي تخصيص به آنهادرنظرگرفته شده است وتعدادوقيمت اين گونه سهام وعواملي كه درتعيين قيمت درنظرگرفته شده است باشد.گزارش بازرس يا بازرسان بايدحاكي ازتاييدعوامل وجهاتي باشدكه درگزارش هيئت مديره ذكرشده است. ماده 168 - درمورد ماده 167چنانچه سلب حق تقدم درپذيره نويسي سهام جديدازبعضي ازصاحبان سهام به نفع بعض ديگرانجام مي گيردسهامداراني كه سهام جديدبراي تخصيص به آنهادرنظرگرفته شده است حق ندارنددراخذراي در باره سلب حق تقدم سايرسهامداران شركت كنند.دراحتساب حدنصاب رسميت جلسه واكثريت لازم جهت معتبربودن تصميمات مجمع عمومي سهام سهامداراني كه سهام جديدبراي تخصيص به آنهادرنظرگرفته شده است به حساب نخواهدآمد. ماده 169 - در شركتهاي سهامي خاص پس ازاتخاذتصميم راجع به افزايش سرمايه ازطريق انتشارسهام جديدبايدمراتب ازطريق نشرآگهي درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گرددبه اطلاع صاحبان سهام برسددراين آگهي بايداطلاعات مربوط به مبلغ افزايش سرمايه ومبلغ اسمي سهام جديدوحسب موردمبلغ اضافه ارزش سهم وتعدادسهامي كه هرصاحب سهم نسبت به سهام خودحق تقدم درخريدآنهاراداردومهلت پذيره نويسي و نحوه پرداخت ذكرشود.درصورتي كه براي سهام جديدشرايط خاصي درنظرگرفته شده باشدچگونگي اين شرايط درآگهي قيدخواهدشد. ماده 170 - در شركتهاي سهامي عام پس ازاتخاذتصميم راجع به افزايش سرمايه ازطريق انتشارسهام جديدبايدآگهي به نحومذكوردر ماده 169منتشر ودرآن قيدشودكه صاحبان سهام بي نام براي دريافت گواهينامه حق خريدسهامي كه حق تقدم درخريدآن رادارندظرف مدت معين كه نبايدكمترازبيست روزباشد به مراكزي كه ازطرف شركت تعيين ودرآگهي قيدشده است مراجعه كنند.براي صاحبان سهام بانام گواهينامه هاي حق خريدبايدتوسط پست سفارشي ارسال گردد. ماده 171 - گواهينامه حق خريدسهم مذكوردر ماده فوق بايدمشتمل بر نكات زيرباشد - 1 - نام وشماره ثبت ومركزاصلي شركت. 2 - مبلغ سرمايه فعلي وهمچنين مبلغ افزايش سرمايه شركت. 3 - تعدادونوع سهامي كه دارنده گواهينامه حق خريدآن راداردباذكر مبلغ اسمي سهم وحسب موردمبلغ اضافه ارزش آن. 4 - نام بانك ومشخصات حساب سپرده اي كه وجوه لازم بايددرآن پرداخته شود. 5 - مهلتي كه طي آن دارنده گواهينامه مي تواندازحق خريدمندرج در گواهينامه استفاده كند. 6 - هرگوته شرايط ديگري كه براي پذيره نويسي مقررشده باشد. تبصره - گواهينامه حق خريدسهم بايدبه همان ترتيبي كه براي امضاي اوراق سهام شركت مقرراست به امضاءبرسد ماده 172 - درصورتي كه حق تقدم درپذيره نويسي سهام جديدازصاحبان سهام سلب شده باشدياصاحبان سهام ازحق تقدم خودظرف مهلت مقرراستفاده نكنندحسب موردتمام ياباقيمانده سهام جديدعرضه وبه متقاضيان فروخته خواهدشد. ماده 173 - شركتهاي سهامي عام بايدقبل ازعرضه كردن سهام جديدبراي پذيره نويسي عمومي ابتداطرح اعلاميه پذيره نويسي سهام جديدرابه مرجع ثبت شركتهاتسليم ورسيددريافت كنند. ماده 174 - طرح اعلاميه پذيره نويسي مذكوردر ماده 173بايدبه امضاي دارندگان امضاي مجاز شركت رسيده ومشتمل برنكات زيرباشد - 1 - نام وشماره ثبت شركت. 2 - موضوع شركت ونوع فعاليتهاي آن. 3 - مركزاصلي شركت ودرصورتي كه شركت شعبي داشته باشدنشاني شعب آن 4 - درصورتي كه شركت براي مدت محدودتشكيل شده باشدتاريخ انقضاء مدت آن. 5 - مبلغ سرمايه شركت قبل ازافزايش سرمايه. 6 - اگرسهام ممتازمنتشرشده باشدتعدادوامتيازات آن. 7 - هويت كامل اعضاءهيئت مديره ومديرعامل شركت. 8 - شرايط حضوروحق راي صاحبان سهام درمجامع عمومي. 9 - مقررات اساسنامه راجع به تقسيم سودوتشكيل اندوخته وتقسيم دارائي. 10 - مبلغ وتعداداوراق قرضه قابل تبديل به سهم كه شركت منتشركرده است ومهلت وشرايط تبديل اوراق قرضه به سهم. 11 - مبلغ بازپرداخت نشده انواع ديگراوراق قرضه اي كه شركت منتشر كرده است وتضمينات مربوط به آن. 12 - مبلغ ديون شركت وهمچنين مبلغ ديون اشخاص ثالث كه توسط شركت تضمين شده است. 13 - مبلغ افزايش سرمايه. 14 - تعدادونوع سهام جديدي كه صاحبان سهام بااستفاده ازحق تقدم خود تعهدكرده اند. 15 - تاريخ شروع وخاتمه مهلت پذيره نويسي. 16 - مبلغ اسمي ونوع سهامي كه بايدتعهدشودوحسب موردمبلغ اضافه ارزش سهم. 17 - حداقل تعدادسهامي كه هنگام پذيره نويسي بايدتعهدشود. 18 - نام بانك ومشخصات حساب سپرده اي كه وجوه لازم بايددرآن پرداخته شود. 19 - ذكرنام روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي شركت در آن نشرمي شود. ماده 175 - آخرين ترازنامه وحساب سود و زيان شركت كه به تصويب مجمع عمومي رسيده است بايدضميمه طرح اعلاميه پذيره نويسي سهام جديدبه مرجع ثبت شركتهاتسليم گرددودرصورتي كه شركت تاآن موقع ترازنامه وحساب سود و زيان تنظيم نكرده باشداين نكته بايددرطرح اعلاميه پذيره نويسي قيد شود. ماده 176 - مرجع ثبت شركتهاپس ازوصول طرح اعلاميه پذيره نويسي و ضمائم آن وتطبيق مندرجات آنهابامقررات قانوني اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي سهام جديدراصادرخواهدنمود. ماده 177 - اعلاميه پذيره نويسي سهام جديدبايدعلاوه برروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي شركت درآن نشرمي گردداقلادردوروزنامه كثيرالانتشارديگرآگهي شودونيزدربانكي كه تعهدسهام درنزدآن بعمل مي آيد درمعرض ديدعلاقمندان قرارداده شود.دراعلاميه پذيره نويسي بايدقيدشود كه آخرين ترازنامه وحساب سود و زيان شركت كه به تصويب مجمع عمومي رسيده است درنزدمرجع ثبت شركتهاودرمركز شركت براي مراجعه علاقمندان آماده است. ماده 178 - خريداران ظرف مهلتي كه دراعلاميه پذيره نويسي سهام جديد معين شده است ونبايدازدوماه كمترباشدبه بانك مراجعه وورقه تعهدسهام را امضاءكرده ومبلغي راكه بايدپرداخته شودتاديه ورسيددريافت خواهندكرد. ماده 179 - پذيره نويسي سهام جديدبه موجب ورقه تعهدخريدسهم كه بايد شامل نكات زيرباشدبعمل خواهدآمد - 1 - نام وموضوع ومركزاصلي وشماره ثبت شركت. 2 - سرمايه شركت قبل ازافزايش سرمايه. 3 - مبلغ افزايش سرمايه. 4 - شماره وتاريخ اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي سهام جديدومرجع صدورآن. 5 - تعدادونوع سهامي كه موردتعهدواقع مي شودومبلغ اسمي آن. 6 - نام بانك وشماره حسابي كه بهاي سهم درآن پرداخته مي شود. 7 - هويت ونشاني كامل پذيره نويس. ماده 180 - مقررات مواد 14و15اين قانون درموردتعهدخريدسهم جديد نيزحاكم است. ماده 181 - پس ازگذشتن مهلتي كه براي پذيره نويسي معين شده است ودر صورت تمديدبعدازانقضاي مدت تمديدشده هيئت مديره حداكثرتايكماه به تعهدات پذيره نويسان رسيدگي كرده وتعدادسهام هريك ازتعهدكنندگان را تعيين واعلام ومراتب راجهت ثبت وآگهي به مرجع ثبت شركتهااطلاع خواهد داد. هرگاه پس ازرسيدگي به اوراق پذيره نويسي مقدارسهام خريداري شده بيش ازميزان افزايش سرمايه باشدهيئت مديره مكلف است ضمن تعيين تعداد سهام هرخريداردستوراستردادوجه سهام اضافه خريداري شده رابه بانك مربوط بدهد. 182 - هرگاه افزايش سرمايه شركت تانه ماه ازتاريخ تسليم طرح اعلاميه پذيره نويسي مذكوردر ماده 174به مرجع ثبت شركتهابه ثبت نرسدبه درخواست هريك ازپذيره نويسان سهام جديدمرجع ثبت شركت كه طرح اعلاميه نويسي به آن تسليم شده است گواهينامه اي حاكي ازعدم ثبت افزايش سرمايه شركت صادرو به بانكي كه تعهدسهام وتاديه وجوه درآن بعمل آمده است ارسال مي داردتا اشخاصي كه سهام جديدراپذيره نويسي كرده اندبه بانك مراجعه ووجوه پرداختي خودرامسترددارند.دراين صورت هرگونه هزينه اي كه براي افزايش سرمايه شركت پرداخت ياتعهدشده باشدبه عهده شركت قرارمي گيرد. ماده 183 - براي ثبت افزايش سرمايه شركتهاي سهامي خاص فقط تسليم اظهارنامه به ضميمه مدارك زيربه مرجع ثبت شركتهاكافي خواهدبود. 1 - صورت جلسه مجمع عمومي فوق العاده كه افزايش سرمايه راتصويب نموده ويااجازه آن رابه هيئت مديره داده است ودرصورت اخيرصورت جلسه هيئت مديره كه افزايش سرمايه راموردتصويب قرارداده است. 2 - يك نسخه ازروزنامه اي كه آگهي مذكوردر ماده 196اين قانون درآن نشرگرديده است. 3 - اظهارنامه مشعربرفروش كليه سهام جديدودرصورتي كه سهام جديد امتيازاتي داشته باشدبايدبه شرح امتيازات وموجبات آن دراظهارنامه قيدشود. 4 - درصورتي كه قسمتي ازافزايش سرمايه بصورت غيرنقدباشدبايد تمام قسمت غيرنقدتحويل گرديده وبارعايت ماده 82اين قانون به تصويب مجمع عمومي فوق العاده رسيده باشد مجمع عمومي فوق العاده دراين موردباحضور صاحبان سهام شركت وپذيره نويسان سهام جديدتشكيل شده ورعايت مقررات مواد 77لغايت 81اين قانون درآن قسمت كه به آورده غيرنقدمربوط مي شود الزامي خواهدبودويك نسخه ازصورت جلسه مجمع عمومي فوق العاده بايد اظهارنامه مذكوردراين ماده ضميمه شود. تبصره - اظهارنامه هاي مذكوردراين ماده بايدبه امضاءكليه اعضاء هيئت مديره رسيده باشد. ماده 184 - وجوهي كه به حساب افزايش سرمايه تاديه مي شودبايددر حساب سپرده مخصوصي نگاهداري شودتامين وتوقيف وانتقال وجوه مزبوربه حساب هاي شركت ممكن نيست مگرپس ازبه ثبت رسيدن افزايش سرمايه شركت. ماده 185 - درصورتي كه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام افزايش سرمايه شركت راازطريق تبديل مطالبات نقدي حال شده اشخاص از شركت تصويب كرده باشدسهام جديدي كه درنتيجه اينگونه افزايش سرمايه صادر خواهدشدباامضاءورقه خريدسهم توسط طلبكاراني كه مايل به پذيره نويسي سهام جديدباشندانجام مي گيرد. ماده 186 - درورقه خريدسهم مذكوردر ماده 185نكات مندرج دربندهاي 1و2و3و5و7و8 ماده 179بايدقيدشود. ماده 187 - درمورد ماده 185پس ازانجام پذيره نويسي بايددرموقع به ثبت رسانيدن افزايش سرمايه درمرجع ثبت شركتهاصورت كاملي ازمطالبات نقدي حال شده ، بستانكاران پذيره نويس راكه به سهام شركت تبديل شده است به ضميمه رونوشت اسنادومدارك حاكي ازتصفيه آنگونه مطالبات كه بازرسان شركت صحت آن راتاييدكرده باشندهمراه باصورت جلسه مجمع عمومي فوق العاده واظهارنامه هيئت مديره مشعربراينكه كليه اين سهام خريداري شده وبهاي آن دريافت شده است به مرجع ثبت شركتهاتسليم شود. ماده 188 - درموردي كه افزايش سرمايه ازطريق بالابردن مبلغ اسمي سهام موجودصورت مي گيردكليه افزايش سرمايه بايدنقداپرداخت شودونيزسهام جديدي كه درقبال افزايش سرمايه صادرمي شودهنگام پذيره نويسي برحسب مورد كلاپرداخت ياتهاترشود. ماده 189 - علاوه بركاهش اجباري سرمايه مذكوردر ماده 141 مجمع عمومي فوق العاده شركت مي تواندبه پيشنهادهيئت مديره درموردكاهش سرمايه شركت بطوراختياري اتخاذتصميم كندمشروط برآنكه براثركاهش سرمايه به تساوي حقوق صاحبان سهام لطمه اي واردنشودوسرمايه شركت ازحداقل مقرردر ماده 5اين قانون كمترنگردد. تبصره - كاهش اجباري سرمايه ازطريق كاهش تعداديامبلغ اسمي سهام صورت ميگيردوكاهش اختياري سرمايه ازطريق كاهش بهاي اسمي سهام به نسبت متساوي وردمبلغ كاهش يافته هرسهم به صاحب آن انجام مي گيرد. ماده 190 - پيشنهادهيئت مديره راجع به كاهش سرمايه بايدحداقل چهل وپنج روزقبل ازتشكيل مجمع عمومي فوق العاده به بازرس يا بازرسان شركت تسليم گردد. پيشنهادمزبوربايدمتضمن توجيه لزوم كاهش سرمايه وهمچنين شامل گزارش درباره امور شركت ازبدوسال مالي درجريان واگرتاآن موقع مجمع عمومي نسبت به حسابهاي سال مالي قبل تصميم نگرفته باشدحاكي ازوضع شركت از ابتداي سال مالي قبل باشد. ماده 191 - بازرس يا بازرسان شركت پيشنهادهيئت مديره رامورد رسيدگي قرارداده ونظرخودراطي گزارش به مجمع عمومي فوق العاده تسليم خواهدنمودو مجمع عمومي پس ازاستماع گزارش بازرس تصميم خواهدگرفت. ماده 192 - هيئت مديره قبل ازاقدام به كاهش اختياري سرمايه بايد تصميم مجمع عمومي رادرباره كاهش حداكثرظرف يك ماه درروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گرددآگهي كند. ماده 193 - درموردكاهش اختياري سرمايه شركت هريك ازدارندگان اوراق قرضه ويابستانكاراني كه منشاءطلب آنهاقبل ازتاريخ نشرآخرين آگهي مذكوردر ماده 192باشدمي توانندظرف دوماه ازتاريخ نشرآخرين آگهي اعتراض خودرانسبت به كاهش سرمايه شركت به دادگاه تقديم كنند. ماده 194 - درصورتي كه بنظردادگاه اعتراض نسبت به كاهش سرمايه واردتشخيص شودو شركت جهت تامين پرداخت طلب معترض وثيقه اي كه بنظر دادگاه كافي باشدنسپارددراين صورت آن دين حال شده ودادگاه به پرداخت آن خواهدداد. ماده 195 - درمهلت دوماه مذكوردر ماده 193وهمچنين درصورتي كه اعتراضي شده باشدتاخاتمه اجراي حكم قطعي دادگاه شركت ازكاهش سرمايه ممنوع است. ماده 196 - براي كاهش بهاي اسمي سهام شركت و رد مبلغ كاهش يافته هر سهم هيئت مديره شركت بايدمراتب راطي اطلاعيه اي به اطلاع كليه صاحبان سهام برساند. اطلاعيه شركت بايددرروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گردد منتشر شود و براي صاحبان سهام بانام توسط پست سفارشي ارسال گردد. ماده 197 - اطلاعيه مذكوردر ماده 196بايدمشتمل برنكات زيرباشد - 1 - نام ونشاني مركزاصلي شركت. 2 - مبلغ سرمايه شركت قبل ازاتخاذتصميم درموردكاهش سرمايه. 3 - مبلغي كه هرسهم به آن ميزان كاهش مي يابديابهاي اسمي هرسهم پس از كاهش. 4 - نحوه پرداخت ومهلتي كه براي بازپرداخت مبلغ كاهش يافته هرسهم درنظرگرفته شده ومحلي كه درآن اين بازپرداخت انجام مي گيرد. ماده 198 - خريدسهام شركت توسط همان شركت ممنوع است. بخش 9 انحلال وتصفيه ماده 199 - شركت سهامي درمواردزيرمنحل مي شود - 1 - وقتي كه شركت موضوعي راكه براي آن تشكيل شده است انجام داده يا انجام آن غيرممكن شده باشد. 2 - درصورتي كه شركت براي مدت معين تشكيل گرديده وآن مدت منقضي شده باشدمگراينكه مدت قبل ازانقضاءتمديدشده باشد. 3 - درصورت ورشكستگي. 4 - درهرموقع كه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام بهرعلتي راي به انحلال شركت بدهد. 5 - درصورت صدورحكم قطعي دادگاه. ماده 200 - انحلال شركت درصورت ورشكستگي تابع مقررات مربوط به ورشكستگي است. 1 - درصورتي كه تايكسال پس ازبه ثبت رسيدن شركت هيچ اقدامي جهت انجام موضوع آن صورت نگرفته باشدونيزدرصورتي كه فعاليتهاي شركت درمدت بيش ازيكسال متوقف شده باشد. 2 - درصورتي كه مجمع عمومي سالانه براي رسيدگي به حساب هاي هريك از سالهاي مالي تاده ماه ازتاريخي كه اساسنامه معين كرده است تشكيل نشده باشد 3 - درصورتي كه سمت تمام يابعضي ازاعضاي هيئت مديره وهمچنين سمت مديرعامل شركت طي مدتي زائدبرششماه بلامتصدي مانده باشد. 4 - درموردبندهاي يك ودو ماده 199درصورتي كه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام جهت اعلام انحلال شركت تشكيل نشودوياراي به انحلال شركت ندهد. ماده 202 - درموردبندهاي يك ودووسه ماده 201دادگاه بلافاصله بر حسب موردبه مراجعي كه طبق اساسنامه واين قانون صلاحيت اقدام دارندمهلت متناسبي كه حداكثرازششماه تجاوزنكندمي دهدتادررفع موجبات انحلال اقدام نمايند. درصورتي كه ظرف مهلت مقررموجبات انحلال رفع نشوددادگاه حكم به انحلال شركت مي دهد. ماده 203 - تصفيه امور شركتهاي سهامي بارعايت مقررات اين قانون انجام مي گيرد.مگردرمورد ورشكستگي كه تابع مقررات مربوط به ورشكستگي مي باشد. ماده 204 - امرتصفيه با مديران شركت است مگرآنكه اساسنامه شركت يا مجمع عمومي فوق العاده اي كه راي به انحلال مي دهدترتيب ديگري مقررداشته باشد. ماده 205 - درصورتي كه بهرعلت مديرتصفيه تعيين نشده باشدياتعيين شده ولي به وظايف خودعمل نكندهرذينفع حق داردتعيين مديرتصفيه رااز دادگاه بخواهددرمواردي نيزكه انحلال شركت به موجب حكم دادگاه صورت مي گيردمديرتصفيه رادادگاه ضمن صدورحكم انحلال شركت تعيين خواهدنمود. ماده 206 - شركت به محض انحلال درحال تصفيه محسوب مي شودوبايددر دنبال نام شركت همه جاعبارت "درحال تصفيه "ذكرشودونام مديريا مديران تصفيه دركليه اوراق وآگهي هاي مربوط به شركت قيدگردد. ماده 207 - نشاني مديريا مديران تصفيه همان نشاني مركزاصلي شركت خواهدبودمگرآنكه بموجب تصميم مجمع عمومي فوق العاده ياحكم دادگاه نشاني ديگري تعيين شده باشد. ماده 208 - تاخاتمه امرتصفيه شخصيت حقوقي شركت جهت انجام امور مربوط به تصفيه باقي خواهدماندو مديران تصفيه موظف به خاتمه دادن كارهاي جاري واجراي تعهدات ووصول مطالبات وتقسيم دارائي شركت مي باشندوهرگاه براي اجراي تعهدات شركت معاملات جديدي لازم شود مديران تصفيه انجام خواهندداد. ماده 209 - تصميم راجع به انحلال واسامي مديريا مديران تصفيه ونشاني آنهابارعايت ماده 207اين قانون بايدظرف پنج روزازطرف مديران تصفيه به مرجع ثبت شركت اعلام شودتاپس ازثبت براي اطلاع عموم درروزنامه رسمي وروزنامه هاي كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي مربوط به شركت درآن نشرمي گرددآگهي شوددرمدت تصفيه منظورازروزنامه كثيرالانتشارروزنامه كثيرالانتشاري است كه توسط آخرين مجمع عمومي عادي قبل ازانحلال تعيين شده است. ماده 210 - انحلال شركت مادام كه به ثبت نرسيده واعلان نشده باشدنسبت به اشخاص ثالث بلااثراست. ماده 211 - ازتاريخ تعيين مديريا مديران تصفيه اختيارات مديران شركت خاتمه يافته وتصفيه شركت شروع مي شود. مديران تصفيه بايدكليه اموال ودفاترواوراق واسنادمربوط به شركت راتحويل گرفته بلافاصله امرتصفيه شركت راعهده دارشوند. ماده 212 - مديران تصفيه نماينده شركت درحال تصفيه بوده وكليه اختيارات لازم راجهت امرتصفيه حتي ازطريق طرح دعوي وارجاع به داوري وحق سازش دارامي باشندومي توانندبراي طرح دعاوي ودفاع ازدعاوي وكيل تعيين نمايند.محدودكردن اختيارات مديران تصفيه باطل وكان لم يكن است. ماده 213 - انتقال دارائي شركت درحال تصفيه كلايابعضابه مديريا مديران تصفيه ويابه اقارب آنهاازطبقه اول ودوم تادرجه چهارم ممنوع است. هرنقل وانتقال كه برخلاف مفاداين ماده انجام گيردباطل خواهدبود. ماده 214 - مدت ماموريت مديريا مديران تصفيه نبايدازدوسال تجاوز كند.اگرتاپايان ماموريت مديران تصفيه امرتصفيه خاتمه نيافته باشد مديريا مديران تصفيه بايدذكرعلل وجهات خاتمه نيافتن تصفيه امور شركت مهلت اضافي راكه براي خاتمه دادن به امرتصفيه لازم مي دانندوتدابيري راكه جهت پايان دادن به امرتصفيه درنظرگرفته اندبه اطلاع مجمع عمومي صاحبان سهام رسانيده تمديدمدت ماموريت خودراخواستارشوند. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:16 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
ماده 215 - هرگاه مديريا مديران تصفيه توسط دادگاه تعيين شده باشند تمديدمدت ماموريت آنان بارعايت شرايط مندرج در ماده 214بادادگاه خواهدبود. ماده 216 - مديريا مديران تصفيه توسط همان مرجعي كه آنان راانتخاب كرده است قابل عزل مي باشند. ماده 217 - مادام كه امرتصفيه خاتمه نيافته است مديران تصفيه بايد همه ساله مجمع عمومي عادي صاحبان سهام شركت رابارعايت شرايط وتشريفاتي كه در قانون و اساسنامه پيش بيني شده است دعوت كرده صورت دارائي منقول وغيرمنقول وترازنامه وحساب سود و زيان عمليات خودرابه ضميمه گزارشي حاكي ازاعمالي كه تاآن موقع انجام داده اندبه مجمع عمومي مذكورتسليم كنند ماده 218 - درصورتي كه بموجب اساسنامه شركت ياتصميم مجمع عمومي صاحبان سهام براي دوره تصفيه يك ياچندناظرمعين شده باشدناظربايدبه عمليات مديران تصفيه رسيدگي كرده گزارش خودرابه مجمع عمومي عادي صاحبان سهام تسليم كند. ماده 219 - درمدت تصفيه دعوت مجمع عمومي دركليه مواردبعهده مديران تصفيه است.هرگاه مديران تصفيه به اين تكليف عمل نكنندناظرمكلف به دعوت مجمع عمومي خواهدبودودرصورتي كه ناظرنيزبه تكليف خودعمل نكنديا ناظرپيش بيني يامعين نشده باشددادگاه به تقاضاي هرذينفع حكم به تشكيل مجمع عمومي خواهدداد. ماده 220 - صاحبان سهام حق دارندمانندزمان قبل ازانحلال شركت از عمليات وحسابهادرمدت تصفيه كسب اطلاع كنند. ماده 221 - درمدت تصفيه مقررات راجع به دعوت وتشكيل مجامع عمومي و شرايط حدنصاب واكثريت مجامع مانندزمان قبل ازانحلال بايدرعايت شود وهرگونه دعوتنامه واطلاعيه اي كه مديران تصفيه براي صاحبان سهام منتشر مي كنندبايددرروزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي مربوط به شركت درآن درج مي گرددمنتشرشود. ماده 222 - درمواردي كه بموجب اين قانون مديران تصفيه مكلف به دعوت مجامع عمومي وتسليم گزارش كارهاي خودمي باشندهرگاه مجمع عمومي موردنظر دومرتبه بارعايت تشريفات مقرردراين قانون دعوت شده ولي تشكيل نگردد ويااينكه تشكيل شده ونتواندتصميم بگيرد مديران تصفيه بايدگزارش خودو صورت حسابهاي مقرردر ماده 217اين قانون رادرروزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي مربوط به شركت درآن درج مي گرددبراي اطلاع عموم سهامداران منتشركنند. ماده 223 - آن قسمت ازدارائي نقدي شركت كه درمدت تصفيه مورداحتياج نيست بين صاحبان سهام به نسبت سهام تقسيم مي شودبه شرط آنكه حقوق بستانكاران ملحوظ ومعادل ديوني كه هنوزموعدتاديه آن نرسيده است موضوع شده باشد. ماده 224 - پس ازختم تصفيه وانجام تعهدات وتاديه كليه دين دارائي شركت بدوابه مصرف بازپرداخت مبلغ اسمي سهام به سهامداران خواهدرسيد ومازادبه ترتيب مقرردر اساسنامه شركت ودرصورتي كه اساسنامه ساكت باشدبه نسبت سهام بين سهامداران تقسيم خواهدشد. ماده 225 - تقسيم دارائي شركت بين صاحبان سهام خواه درمدت تصفيه و خواه پس ازآن ممكن نيست مگرآنكه شروع به تصفيه ودعوت بستانكاران قبلاسه مرتبه وهرمرتبه به فاصله يك ماه درروزنامه رسمي وروزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي مربوط به شركت درآن درج مي گرددآگهي شده ولااقل ششماه ازتاريخ انتشاراولين آگهي گذشته باشد. ماده 226 - تخلف از ماده 225 مديران تصفيه رامسئول خسارت بستانكاراني قرارخواهددادكه طلب خودرادريافت نكرده اند. ماده 227 - مديران تصفيه مكلفندظرف يكماه پس ازختم تصفيه مراتب رابه مرجع ثبت شركتهااعلام دارندتابه ثبت رسيده ودرروزنامه رسمي و روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي مربوط به شركت درآن درج مي گرددآگهي شودونام شركت ازدفترثبت شركتهاودفترثبت تجارتي حذف گردد. ماده 228 - پس ازاعلام ختم تصفيه مديران تصفيه بايدوجوهي راكه باقي مانده است درحساب مخصوصي نزديكي ازبانكهاي ايران توديع وصورت اسامي بستانكاران وصاحبان سهامي راكه حقوق خودرااستيفاءنكرده اندنيزبه آن بانك تسليم ومراتب راطي آگهي مذكوردرهمان ماده به اطلاع اشخاص ذينفع برسانندتابراي گرفتن طلب خودبه بانك مراجعه كنند.پس ازانقضاءدهسال ازتاريخ انتشارآگهي ختم تصفيه هرمبلغ ازوجوه كه دربانك باقيمانده باشد درحكم مال بلاصاحب بوده وازطرف بانك بااطلاع دادستان شهرستان محل به خزانه دولت منتقل خواهدشد. ماده 229 - دفاتروسايراسنادومدارك شركت تصفيه شده بايدتاده سال ازتاريخ اعلام ختم تصفيه محفوظ بماندبه اين منظور مديران تصفيه بايدمقارن اعلام ختم تصفيه به مرجع ثبت شركتهادفاترواسنادومدارك مذكوررانيزبه مرجع ثبت شركتهاتحويل دهندتانگهداري وبراي مراجعه اشخاص ذينفع آماده باشد. ماده 230 - درصورتي كه مديرتصفيه قصداستعفاازسمت خودراداشته باشد بايد مجمع عمومي عادي صاحبان سهام شركت راجهت اعلام استعفاي خودوتعيين جانشين دعوت نمايد.درصورتي كه مجمع عمومي عادي مزبورتشكيل نشوديا نتواندمديرتصفيه جديدي راانتخاب كندونيزهرگاه مديرتصفيه توسط دادگاه تعيين شده باشدمديرتصفيه مكلف است كه قصداستعفاي خودرابه دادگاه اعلام كندوتعيين مديرتصفيه جديدراازدادگاه بخواهد.درهرحال استعفاي مديرتصفيه تاهنگامي كه جانشين اوبه ترتيب مذكوردراين ماده انتخاب نشده ومراتب طبق ماده 209اين قانون ثبت وآگهي نشده باشدكان لم يكن است. ماده 231 - درصورت فوت ياحجريا ورشكستگي مديرتصفيه اگر مديران تصفه متعددباشندومديرتصفيه متوفي يامحجورياورشكسته توسط مجمع عمومي شركت انتخاب شده باشدمديريا مديران تصفيه باقيمانده بايد مجمع عمومي عادي شركت راجهت انتخاب جانشين مديرتصفيه متوفي يامحجورياورشكسته دعوت نمايدودرصورتي كه مجمع عمومي عادي مزبورتشكيل نشوديانتواند جانشين مديرتصفيه متوفي يامحجورياورشكسته راانتخاب كنديادرصورتي كه مديرتصفيه متوفي يامحجورياورشكسته توسط دادگاه تعيين شده باشدمديريا مديران تصفيه باقيمانده مكلفندتعيين جانشين مديرتصفيه متوفي يامحجوريا ورشكسته راازدادگاه بخواهند. اگرامرتصفيه منحصرابعهده يك نفرباشددرصورت فوت ياحجريا ورشكستگي مديرتصفيه درصورتي كه مديرتصفيه توسط مجمع عمومي شركت انتخاب شده باشدهرذينفع مي تواندازمرجع ثبت شركتهابخواهدكه مجمع عمومي عادي صاحبان سهام شركت راجهت تعيين جانشين مديرتصفيه مذكوردعوت نمايدودرصورتي كه مجمع عمومي عادي مزبورتشكيل نگردديانتواندجانشين مديرتصفيه راانتخاب نمايديادرصورتي كه مديرتصفيه متوفي يامحجوريا ورشكسته توسط دادگاه تعيين شده باشدهرذينفع مي تواندتعيين جانشين رااز دادگاه بخواهد. بخش 10 حسابهاي شركت ماده 232 - هيئت مديره شركت بايدپس ازانقضاي سال مالي صورت دارائي وديون شركت رادرپايان سال وهمچنين ترازنامه وحساب عملكردو حساب سود و زيان شركت رابه ضميمه گزارشي درباره فعاليت ووضع عمومي شركت طي سال مالي مزبورتنظيم كند.اسنادمذكوردراين ماده بايداقلابيست روزقبل ازتاريخ مجمع عمومي عادي سالانه دراختيار بازرسان گذاشته شود. ماده 233 - درتنظيم حساب عملكردوحساب سود و زيان وترازنامه شركت بايدهمان شكل وروشهاي ارزيابي كه درسال مالي قبل ازآن بكاررفته است رعايت شود ، باوجوداين درصورتي كه تغييري درشكل وروشهاي ارزيابي سال قبل ازآن موردنظرباشدبايداسنادمذكوربهردوشكل وهردوروش ارزيابي تنظيم گرددتا مجمع عمومي باملاحظه آنهاوباتوجه به گزارش هيئت مديره و بازرسان نسبت به تغييرات پيشنهادي تصميم بگيرد. ماده 234 - درترازنامه بايداستهلاك اموال واندوخته هاي لازم درنظر گرفته شودولوآنكه پس ازوضع استهلاك واندوخته هاسودقابل تقسيم باقي نماندياكافي نباشد. پائين آمدن ارزش دارائي ثابت خواه درنتيجه استعمال خواه براثر تغييرات فني وخواه بعلل ديگربايددراستهلاكات منظورگردد.براي جبران كاهش احتمالي ارزش سايراقلام دارائي وزيانهاوهزينه هاي احتمالي بايد ذخيره لازم منظورگردد. ماده 235 - تعهداتي كه شركت آن راتضمين كرده است بايدقيل ازمبلغ در ذيل ترازنامه آورده شود. ماده 236 - هزينه هاي تاسيس شركت بايدقبل ازتقسيم هرگونه سود مستهلك شود.هزينه هاي افزايش سرمايه بايدحداكثرتاپنج سال ازتاريخي كه اينگونه هزينه هابعمل آمدمستهلك شود.درصورتي كه سهام جديدي كه در نتيجه افزايش سرمايه صادرمي شودبه قيمتي بيش ازمبلغ اسمي فروخته شده باشدهزينه هاي افزايش سرمايه رامي توان ازمحل اين اضافه ارزش مستهلك نمود. ماده 237 - سودخالص شركت درهرسال مالي عبارتست ازدرآمدحاصل در همان سال مالي منهاي كليه هزينه هاواستهلاكات وذخيره ها. ماده 238 - ازسودخالص شركت پس ازوضع زيانهاي وارده درسالهاي قبل بايدمعادل يك بيستم آن برطبق ماده 140بعنوان اندوخته قانوني موضوع شود. هرتصميم برخلاف اين ماده باطل است. ماده 239 - سودقابل تقسيم عبارتست ازسودخالص سال مالي شركت منهاي زيانهاي سالهاي مالي قبل واندوخته قانوني مذكوره در ماده 238وساير اندوخته هاي اختياري بعلاوه سودقابل تقسيم سالهاي قبل كه تقسيم نشده است. ماده 240 - مجمع عمومي پس ازتصويب حسابهاي سال مالي واحرازاينكه سودقابل تقسيم وجودداردمبلغي ازآن راكه بايدبين صاحبان تقسيم شودتعيين خواهدنمود.علاوه براين مجمع عمومي مي تواندتصميم بگيردكه مبالغي از اندوخته هائي كه شركت دراختيارداردبين صاحبان سهام تقسيم شوددراين صورت درتصميم مجمع عمومي بايدصريحاقيدشودكه مبالغ موردنظرازكدام يك ازاندوخته هابايدبرداشت وتقسيم گردد. هرسودي كه بدون رعايت مقررات اين قانون تقسيم شودمنافع موهوم تلقي خواهدشد.نحوه پرداخت سودقابل تقسيم توسط مجمع عمومي تعيين مي شود واگر مجمع عمومي درخصوص نحوه پرداخت تصميمي نگرفته باشدهيئت مديره نحوه پرداخت راتعيين خواهدنمودولي درهرحال پرداخت سودبه صاحبان سهام بايدظرف هشت ماه پس ازتصميم مجمع عمومي راجع به تقسيم سودانجام پذيرد. ماده 241 - بارعايت شرايط مقرردر ماده 134نسبت معيني ازسودخالص سال مالي شركت كه ممكن است جهت پاداش هيئت مديره درنظرگرفته شودبه هيچ وجه نبايددر شركتهاي سهامي عام ازپنج درصدسودي كه درهمان سال به صاحبان سهام پرداخت مي شودودر شركتهاي سهامي خاص ازده درصدسودي كه درهمان سال به صاحبان سهام پرداخت مي شودتجاوزكند. مقررات اساسنامه وهرگونه تصميمي كه مخالف بامفاداين ماده باشد باطل وبلااثراست. ماده 242 - در شركتهاي سهامي عام هيئت مديره مكلف است كه به حسابهاي سود و زيان وترازنامه شركت گزارش حسابداران رسمي راضميمه كند. حسابداران رسمي بايدعلاوه براظهارنظردرباره حسابهاي شركت گواهي نمايند كليه دفاترواسنادوصورت حسابهاي شركت وتوضيحات موردلزوم دراختيار آنهاقرارداشته وحسابهاي سود و زيان وترازنامه تنظيم شده ازطرف هيئت مديره وضع مالي شركت رابنحوصحيح وروشن نشان مي دهد. تبصره - منظورازحسابداران رسمي مذكوردراين ماده حسابداران موضوع فصل هفتم قانون مالياتهاي مستقيم مصوب اسفندسال 1345مي باشدودرصورتي كه بموجب قانون شرايط ونحوه انتخاب حسابداران رسمي تغييركندوياعنوان ديگري براي آنان درنظرگرفته شودشامل حسابداران مذكوردراين ماده نيز خواهدبود. بخش 11 مقررات جزائي ماده 243 - اشخاص زيربه حبس تاديبي ازسه ماه تادوسال يابه جزاي نقدي ازبيست هزارريال تادويست هزارريال يابهردومجازات محكوم خواهند شد. 1 - هركس كه عالماوبرخلاف واقع پذيره نويسي سهام راتصديق كندويا برخلاف مقررات اين قانون اعلاميه پذيره نويسي منتشرنمايدويامدارك خلاف واقع حاكي ازتشكيل شركت به مرجع ثبت شركتهاتسليم كندويادرتعيين ارزش آورده غيرنقدتقلب اعمال كند. 2 - هركس درورقه سهم بانام ياگواهينامه موقت سهم مبلغ پرداخت شده رابيش ازآنچه كه واقعاپرداخت شده است قيدكند. 3 - هركس ازاعلام مطالبي كه طبق مقررات اين قانون بايدبه مرجع ثبت شركتهااعلام كندبعضاياكلاخودداري نمايدويامطالب خلاف واقع به مرجع مزبوراعلام دارد. 4 - هركس سهام ياقطعات سهام راقبل ازبه ثبت رسيدن شركت ويادر صورتي كه ثبت شركت مزورانه انجام گرفته باشدصادركند. 5 - هركس سهام ياقطعات سهام رابدون پذيره نويسي كليه سرمايه و تاديه حداقل سي وپنج درصدآن ونيزتحويل كليه سرمايه غيرنقدصادركند. 6 - هركس قبل ازپرداخت كليه مبلغ اسمي سهم سهام بي نام ياگواهينامه موقت بي نام صادركند. ماده 244 - اشخاص زيربه حبس تاديبي ازسه ماه تايكسال يابه جزاي نقدي ازپنجاه هزارريال تاپانصدهزارريال يابهردومجازات محكوم خواهند شد - 1 - هركس عالماسهام ياگواهينامه موقت سهام بدون ذكرمبلغ اسمي صادركنديابفروشديابه معرض فروش گذارد. 2 - هركس سهام بي نام راقبل ازآنكه تمام مبلغ اسمي آن پرداخت شده باشدبفروشديابه معرض فروش گذارد. 3 - هركس سهام بانام راقبل ازآنكه اقلاسي وپنج درصدمبلغ اسمي آن پرداخت شده باشدصادركنديابفروشديابه معرض فروش گذارد. ماده 245 - هركس عالمادرهريك ازعمليات مذكوردر ماده 244 شركت كند.ياانجام آن عمليات راتسهيل نمايدبرحسب موردبه مجازات شريك يا معاون محكوم خواهدشد. ماده 246 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي درصورت ارتكاب هريك ازجرائم زيربه حبس تاديبي ازدوماه تاششماه يابه جزاي نقدي ازسي هزارتاسيصدهزارريال يابهردومجازات محكوم خواهندشد. 1 - درصورتي كه ظرف مهلت مقرردراين قانون قسمت پرداخت نشده مبلغ اسمي سهام شركت رامطالبه نكنندويادوماه قبل ازپايان مهلت مذكورمجمع فوق العاده راجهت تقليل سرمايه شركت تاميزان مبلغ پرداخت شده دعوت ننمايند. 2 - درصورتي كه قبل ازپرداخت كليه سرمايه شركت بصدوراوراق قرضه مبادرت كرده ياصدورآن رااجازه دهند. ماده 247 - درموردبنديك ماده 246درصورتي كه هريك ازاعضاءهيئت مديره قبل ازانقضاءمهلت مقرردرجلسه هيئت مزبورصريحااعلام كندكه بايد تكليف قانوني براي سلب مسئوليت جزائي عمل شودوبه اين اعلام ازطرف ساير اعضاءهيئت مديره توجه نشودوجرم تحقق پيداكندعضوهيئت مديره كه تكليف قانوني رااعلام كرده است مجرم شناخته نخواهدشدسلب مسئوليت جزائي ازعضو هيئت مديره منوط به اين است كه عضوهيئت مديره علاوه براعلام تكليف قانوني درجلسه هيئت مزبورمراتب راازطريق ارسال اظهارنامه رسمي به هر يك ازاعضاءهيئت مديره اعلام نمايد.درصورتي كه جلسات هيئت مديره بهر علت تشكيل نگردداعلام ازطريق ارسال اظهارنامه رسمي براي سلب مسئوليت جزائي ازعضوهيئت مديره كافي است. ماده 248 - هركس اعلاميه پذيره نويسي سهام يااطلاعيه انتشاراوراق قرضه شركت سهامي رابدون امضاهاي مجازونام ونشاني موسسين يا مديران شركت منتشركندبه جزاي نقدي ازده هزارتاسي هزارريال محكوم خواهدشد. ماده 249 - هركس باسوءنيت براي تشويق مردم به تعهدخريداوراق بهادار شركت سهامي به صدوراعلاميه پذيره نويسي سهام يااطلاعيه انتشار اوراق قرضه كه متضمن اطلاعات نادرست ياناقص باشدمبادرت نمايدويااز روي سوءنيت جهت تهيه اعلاميه يااطلاعيه مزبوراطلاعات نادرست ياناقص داده باشدبه مجازات شروع به كلاهبرداري محكوم خواهدشدوهرگاه اثري براين اقدامات مترتب شده باشدمرتكب درحكم كلاهبرداري بوده وبه مجازات مقرر محكوم خواهدشد. ماده 250 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي عام كه قبل از تاديه كليه سرمايه ثبت شده شركت وقبل ازانقضاءدوسال تمام ازتاريخ ثبت شركت وتصويب دوترازنامه آن توسط مجمع عمومي مبادرت به صدوراوراق قرضه نمايندبه جزاي نقدي ازبيست هزارريال تادويست هزارريال محكوم خواهندشد. ماده 251 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي عام كه بدون رعايت مقررات ماده 56اين قانون مبادرت به صدوراوراق قرضه بنمايدبه حبس تاديبي ازسه ماه تادوسال وجزاي نقدي ازبيست هزارريال تادويست هزار ريال محكوم خواهندشد. ماده 252 - رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل هر شركت سهامي عمومي كه نكات مندرج در ماده 60اين قانون رادراوراق قرضه قيدننمايندبه جزاي نقدي بيست هزارريال تادويست هزارريال محكوم خواهندشد. ماده 253 - اشخاص زيربه حبس تاديبي ازسه ماه تايكسال يابه جزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزارريال يابهردومجازات محكوم خواهندشد. 1 - هركس عامدامانع حضوردارنده سهم شركت درجلسات مجامع عمومي صاحبان سهم بشود. 2 - هركس باخدعه ونيرنگ خودرادارنده سهم ياقطعات سهم معرفي كند وبه اين طريق دراخذراي در مجمع عمومي عمومي صاحبان سهام شركت نمايداعم از آنكه اينكاراشخصاياتوسط ديگري انجام دهد. ماده 254 - رئيس واعضاءهيئت مديره شركت سهامي كه حداكثرتا6ماه پس ازپايان هرسال مالي مجمع عمومي عادي صاحبان سهام رادعوت نكننديا مدارك مقرردر ماده 232رابموقع تنظيم وتسليم ننمايدبه حبس ازدوتاششماه يابه جزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزارريال يابهردومجازات محكوم خواهندشد. ماده 255 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي كه صورت حاضرين درمجمع رامطابق ماده 99تنظيم نكنندبه جزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزارريال محكوم خواهندشد. ماده 256 - هيئت رئيسه هر مجمع عمومي كه صورت جلسه مذكوردر ماده 105 راتنظيم نكند.به مجازات مذكوردر ماده قبل محكوم خواهدشد. ماده 257 - رئيس واعضاءهيئت رئيسه هر مجمع عمومي كه مقررات راجع به حق راي صاحبان سهام رارعايت نكرده باشندبه مجازات مذكوردر ماده 255 محكوم خواهندشد. ماده 258 - اشخاص زير به حبس تاديبي از يكسال تا سه سال محكوم خواهند شد : 1 - رئيس و اعضاء هيئت مديره و مدير عامل شركت كه بدون صورت دارائي و ترازنامه يا به استناد صورت دارائي و ترازنامه مزور منافع موهومي را بين صاحبان سهام تقسيم كرده باشند. 2 - رئيس و اعضاء هيات مديره و مديرعامل شركت كه ترازنامه غير واقع به منظور پنهان داشتن وضعيت واقعي شركت به صاحبان سهام ارائه يا منتشر كرده باشد. 3 - رئيس و اعضاء هيئت مديره و مدير عامل شركت كه اموال يا اعتبارات شركت را برخلاف منافع شركت براي مقاصد شخصي يا براي شركت يا موسسه ديگري كه خود بطور مستقيم يا غيرمستقيم درآن ذينفع مي باشند مورد استفاده قرار دهند. 4 - رئيس و اعضاء هيئت مديره و مديرعامل شركت كه با سوءنيت از اختيارات خود برخلاف منافع شركت براي مقاصد شخصي يا بخاطر شركت يا موسسه ديگري كه خود بطور مستقيم يا غيرمستقيم درآن ذينفع مي باشند استفاده كنند. ماده 259 - رئيس واعضاي هيئت مديره شركت كه متعمدا مجمع عمومي صاحبان سهام رادرهرموقع كه انتخاب بازرسان شركت بايدانجام پذيردبه اين منظوردعوت ننمايندويا بازرسان شركت رابه مجامع عمومي صاحبان سهام دعوت نكنندبه حبس ازدوتاششماه ياجزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزار ريال يابهردومجازات محكوم خواهندشد. ماده 260 - رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل كه عامدامانع يامخل انجام وظايف بازرسان شركت بشونديااسنادومداركي راكه براي انجام وظايف آنهالازم است دراختيار بازرسان قرارندهندبه حبس تاديبي ازسه ماه تادوسال يابجزاي نقدي ازبيست هزارريال تادويست هزارريال يابه هردو مجازات محكوم خواهندشد. ماده 261 - رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل هر شركت سهامي كه قبل ازبه ثبت رسيدن افزايش سرمايه يادرصورتي كه ثبت افزايش سرمايه مزورانه يابدون رعايت تشريفات لازم انجام گرفته باشدسهام ياقطعات سهام جديدصادرومنتشركنندبه جزاي نقدي ازده هزارريال تايكصدهزارريال محكوم خواهندشد.ودرصورتي كه قبل ازپرداخت تمامي مبلغ اسمي سهام سابق مبادرت بصدوروانتشارسهام جديدياقطعات سهام جديدبنمايدبه حبس تاديبي ازدو ماه تاششماه وبه جزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزارريال محكوم خواهند شد. ماده 262 - رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل هر شركت سهامي كه مرتكب جرائم زيربشوندبه جزاي نقدي ازبيست هزارتادويست هزارريال محكوم خواهندشد. 1 - درصورتي كه درموقع افزايش سرمايه شركت به استثناي مواردي كه در اين قانون پيش بيني شده است حق تقدم صاحبان سهام رانسبت به پذيره نويسي وخريدسهام جديدورعايت نكنندويامهلتي راكه جهت پذيره نويسي سهام جديد بايددرنظرگرفته شودبه صاحبان سهام ندهند. 2 - درصورتي كه شركت قبلااوراق قرضه قابل تعويض باسهم منتشركرده باشدحقوق دارندگان اينگونه اوراق قرضه رانسبت به تعويض اوراق آنهابا سهام شركت درنظرگرفته ياقبل ازانقضاءمدتي كه طي آن اين قبيل اوراق قرضه قابل تعويض باسهام شركت است اوراق قرضه جديدقابل تعويض ياقابل تبديل به سهام منتشركنندياقبل ازتبديل ياتعويض اوراق قرضه يابازپرداخت مبلغ آنهاسرمايه شركت رامستهلك سازندياآن راازطريق بازخريدسهام كاهش دهنديااقدام به تقسيم اندوخته كننديادرنحوه تقسيم منافع تغييراتي بدهند ماده 263 - رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل هر شركت سهامي كه عالمابراي سلب حق تقدم ازصاحبان سهام نسبت به پذيره نويسي سهام جديدبه مجمع عمومي اطلاعات نادرست بدهنديااطلاعات نادرست راتصديق كنندبه حبس ازششماه تاسه سال يابه جزاي نقدي ازيكصدهزارريال تايك ميليون ريال يابهره ومجازات محكوم خواهندشد. ماده 264 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي كه درموردكاهش سرمايه عالمامقررات زيررارعايت نكنندبه جزاي نقدي ازبيست هزارريال تادويست هزارريال محكوم خواهندشد - 1 - درصورت عدم رعايت تساوي حقوق صاحبان سهام. 2 - درصورتي كه پيشنهادراجع به كاهش سرمايه حداقل چهل وپنج روزقبل ازتشكيل مجمع عمومي فوق العاده به بازرس شركت تسليم نشده باشد. 3 - درصورتي كه تصميم مجمع عمومي دائربرتصويب كاهش سرمايه ومهلت وشرائط آن درروزنامه رسمي وروزنامه كثيرالانتشاري كه اعلانات مربوط به شركت درآن نشرمي گرددآگهي نشده باشد. ماده 265 - رئيس واعضاءهيئت مديره هر شركت سهامي كه درصورت از ميان رفتن بيش ازنصف سرمايه شركت براثرزيانهاي وارده حداكثرتادوماه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام رادعوت ننمايندتاموضوع انحلال يابقاء شركت موردشوروراي واقع شودوحداكثرتايكماه نسبت به ثبت وآگهي تصميم مجمع مذكوراقدام ننمايندبه حبس ازدوماه تاششماه يابه جزاي نقدي ازده هزارريال تايكصدهزارريال يابهردومجازات محكوم خواهندشد. ماده 266 - هركس باوجودمنع قانوني عالماسمت بازرسي رادر شركت سهامي بپذيردوبه آن عمل كندبه حبس تاديبي ازدوماه تاششماه ياجزاي نقدي ازبيست هزارتايكصدهزارريال يابه هردومجازات محكوم خواهدشد. ماده 267 - هركس در سمت بازرسي شركت سهامي عالما راجع به اوضاع شركت به مجمع عمومي درگزارشهاي خود اطلاعات خلاف حقيقت بدهد و يا اينگونه اطلاعات را تصديق كند به حبس تاديبي ازسه ماه تا دو سال محكوم خواهد شد. ماده 268 - مديريا مديران تصفيه هر شركت سهامي كه عالمامرتكب جرائم زيربشوندبه حبس تاديبي ازدوماه تاششماه يابه جزاي نقدي ازبيست هزارتا دويست هزارريال يابه هردومجازات محكوم خواهندشد - 1 - درصورتي كه ظرف يكماه پس ازانتخاب تصميم راجع به انحلال شركت ونام ونشاني خودرابه مرجع ثبت شركتهااعلام نكنند. 2 - درصورتي كه تاششماه پس ازشروع به امرتصفيه مجمع عمومي عادي صاحبان شركت رادعوت نكرده وضعيت اموال ومطالبات وقروض شركت ونحوه تصفيه امور شركت ومدتي راكه جهت پايان دادن به امرتصفيه لازم مي داندبه اطلاع مجمع عمومي نرسانند. 3 - درصورتي كه قبل ازخاتمه امرتصفيه همه ساله مجمع عمومي عادي صاحبان سهام شركت رابارعايت شرايط وتشريفاتي كه دراين قانون و اساسنامه شركت پيش بيني شده است دعوت نكرده صورت دارائي منقول وغير منقول وترازنامه وحساب سود و زيان عمليات خودرابه ضميمه گزارشي حاكي از اعمالي كه تاآن موقع انجام داده اندبه مجمع مذكورتسليم نكنند. 4 - درصورتي كه درخاتمه دوره تصدي خودبدون آنكه تمديدمدت ماموريت خودراخواستارشوندبه عمليات خودادامه دهند. 5 - درصورتي كه ظرف يكماه پس ازختم تصفيه مراتب رابه مرجع ثبت شركتهااعلام ننمايند. 6 - درصورتي كه پس ازاعلام ختم به تصفيه وجوهي راكه باقيمانده است درحساب مخصوصي دريكي ازبانكهاي ايراني توديع ننمايدودرصورت اسامي بستانكاران وصاحبان سهامي راكه حقوق خودرااستيفاءنكرده اندبه آن بانك تسليم نكرده مراتب راطي آگهي ختم تصفيه به اطلاع اشخاص ذينفع نرسانند. ماده 269 - مديرتصفيه يا مديران هر شركت سهامي كه مرتكب جرائم زير شوندبه حبس تاديبي ازيك سال تاسه سال محكوم خواهندشد - 1 - درصورتي كه اموال يااعتبارات شركت درحال تصفيه رابرخلاف منافع شركت يابراي مقاصدشخصي يابراي شركت ياموسسه ديگري كه خودبطور مستقيم ياغيرمستقيم درآن ذينفع مي باشندمورداستفاده قراردهند. 2 - درصورتي كه برخلاف ماده 213به انتقال دارائي شركت مبادرت كنند يابدون رعايت حقوق بستانكاران وموضوع كردن قروضي كه هنوزموعدتاديه آن نرسيده دارائي شركت رابين صاحبان سهام تقسيم نمايند. بخض 12 مقررات مختلف مربوط به شركتهاي سهامي ماده 270 - هرگاه مقررات قانوني در مورد تشكيل شركت سهامي يا عمليات آن يا تصميماتي كه توسط هريك از اركان شركت اتخاذ مي گردد رعايت نشود برحسب مورد بنا بدرخواست هر ذينفع بطلان شركت يا عمليات يا تصميمات مذكور به حكم دادگاه اعلان خواهدشد ليكن موسسين و مديران و بازرسان و صاحبان سهام شركت نمي توانند در مقابل اشخاص ثالث به اين بطلان استناد نمايند. ماده 271 - درصورتي كه قبل ازصدورحكم بطلان شركت بابطلان عمليات يا تصميمات آن درمرحله بدوي موجبات بطلان مرتفع شده باشددادگاه قرارسقوط دعواي بطلان راصادرخواهدكرد. ماده 272 - دادگاهي كه دعواي بطلان نزدآن اقامه شده است مي تواندبنا به درخواست مهلتي كه ازششماه بيشترنباشدبراي رفع موجبات بطلان تعيين نمايد.ابتداي مهلت مذكورتاريخ وصول پرونده ازدفتربه دادگاه است.در صورتي كه ظرف مهلت مقررموجبات بطلان برطرف نشده باشددادگاه حكم مقتضي صادرخواهدكرد. ماده 274 - دادگاهي كه حكم بطلان شركت راصادرمي نمايدبايدضمن حكم خود يك ياچندنفررابعنوان مديرتصفيه تعيين كندتابرطبق مقررات اين قانون انجام وظيفه نمايند. ماده 275 - درهرموردكه براثرانحلال يابطلان شركت مديرتصفيه بايداز طرف دادگاه تعيين شودومديريا مديران تصفيه اي كه توسط دادگاه تعيين حاضربه قبول سمت مديريت تصفيه نباشنددادگاه امرتصفيه رابه اداره تصفيه امور ورشكستگي حوزه خودارجاع مي نمايد. تبصره - تعيين حق الزحمه مديريا مديران تصفيه اي كه توسط دادگاه تعيين مي شودبعهده دادگاه است. ماده 276 - شخص يااشخاصي كه مجموع سهام آنهاحداقل يك پنجم مجموع سهام شركت باشدمي توانددرصورت تخلف ياتقصيررئيس واعضاءهيئت مديره ويامديرعامل بنام وازطرف شركت وبه هزينه خودعليه رئيس ياتمام يابعضي ازاعضاءهيئت مديره ومديرعامل اقامه دعوي نمايندوجبران كليه خسارات وارده به شركت راازآنهامطالبه كنند. درصورت محكوميت رئيس ياهريك ازاعضاءهيئت مديره يامديرعامل به جبران خسارات شركت وپرداخت هزينه دادرسي حكم بنفع شركت اجراءو هزينه اي كه ازطرف اقامه كننده دعوي پرداخت شده ازمبلغ محكوم به وي مسترد خواهدشد. ماده 277 - مقررات اساسنامه وتصميمات مجامع عمومي نبايدبنحوي از انحاءحق صاحبان سهام رادرمورداقامه دعواي مسئوليت عليه مديران شركت محدودنمايد. ماده 278 - شركت سهامي خاص درصورتي مي تواندبه شركت سهامي عام تبديل شودكه اولاموضوع به تصويب مجمع عمومي فوق العاده شركت سهامي خاص رسيده باشدثانياسرمايه آن حداقل به ميزاني باشدكه براي شركتهاي سهامي عام مقررشده است ويا شركت سرمايه خودرابه ميزان مذكورافزايش دهد. ثالثادوسال تمام ازتاريخ تاسيس وثبت شركت گذشته ودوترازنامه آن به تصويب مجمع عمومي صاحبان سهام رسيده باشد.رابعا اساسنامه آن بارعايت مقررات اين قانون درمورد شركتهاي سهامي عام تنظيم يااصلاح شده باشد. ماده 279 - شركت سهامي خاص بايدظرف يكماه ازتاريخي كه مجمع عمومي فوق العاده صاحبان سهام تبديل شركت راتصويب كرده است صورت جلسه مجمع عمومي فوق العاده رابه ضميمه مدارك زيربه مرجع ثبت شركتهاتسليم كند. 1 - اساسنامه كه براي شركت سهامي عام تنظيم شده وبه تصويب مجمع عمومي فوق العاده رسيده است. 2 - دوترازنامه وحساب سود و زيان مذكوردر ماده 278كه به تائيد حسابداررسمي رسيده باشد. 3 - صورت دارائي شركت درموقع تسليم مدارك به مرجع ثبت شركتهاكه كه متضمن تقويم كليه اموال منقول وغيرمنقول شركت بوده وبه تائيدكارشناس رسمي وزارت دادگستري رسيده باشد. 4 - اعلاميه تبديل شركت كه بايدبه امضاءدارندگان امضاي مجاز شركت رسيده ومشتمل برنكات زيرباشد - الف - نام وشماره ثبت شركت. ب - موضوع شركت ونوع فعاليتهاي آن. ج - مركزاصلي شركت ودرصورتي كه شركت شعبي داشته باشدنشاني شعب آن د - درصورتي كه شركت براي مدت محدودتشكيل شده باشدتاريخ انقضاي مدت آن. ه - سرمايه شركت ومبلغ پرداخت شده آن. و - اگرسهام ممتازمنتشرشده باشدتعدادوامتيازات آن. ز - هويت كامل رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل شركت. ح - شرايط حضوروحق راي صاحبان سهام درمجامع عمومي. ط - مقررات اساسنامه راجع به تقسيم سودوتشكيل اندوخته. ي - مبلغ ديون شركت وهمچنين مبلغ ديون اشخاص ثالث كه توسط شركت تضمين شده است. ك - ذكرنام روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي شركت در آن درج مي گردد. ماده 280 - مرجع ثبت شركتهاپس ازوصول مدارك مذكوردر ماده 279و تطبيق مندرجات آنهابااين قانون تبديل شركت راثبت ومراتب رابه هزينه شركت آگهي خواهدنمود. ماده 281 - درآگهي تبديل شركت بايدكليه مندرجات اعلاميه تبديل شركت ذكرگرددوقيدشودكه اساسنامه شركت ودوترازنامه وحساب سود و زيان آن مربوط به دوسال قبل ازاتخاذتصميم نسبت به تبديل شركت وهمچنين صورت دارائي شركت واموال منقول وغيرمنقول آن درمرجع ثبت شركتهاودرمركز شركت براي مراجعه علاقمندان آماده مي باشندآگهي تبديل شركت بايدعلاوه بر روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي شركت درآن درج مي گردداقلادريك روزنامه كثيرالانتشارديگرنيزآگهي شود. ماده 282 - شركت سهامي خاص كه بخواهدباافزايش سرمايه به شركت سهامي عام تبديل شودبايدسهام جديدخودراكه درنتيجه افزايش سرمايه بوجود مي آيدبارعايت مواد 173لغايت 182و ماده 184اين قانون براي پذيره نويسي عمومي عرضه نمايد.مرجع ثبت شركتهادراين موردپس ازوصول تقاضاومدارك مربوط به تبديل شركت سهامي خاص به شركت سهامي عام وتطبيق آنهابا مقررات قانون درصورتي كه شركت بتواندباافزايش سرمايه ازطريق پذيره - نويسي عمومي به شركت سهامي عام تبديل شوداجازه انتشاراعلاميه نويسي سهام راصادرخواهدنمود.دراعلاميه پذيره نويسي بايدشماره وتاريخ اجازه نامه مزبورقيدگردد. ماده 283 - درصورتي كه سهام جديدي كه به ترتيب مذكوردر ماده قبل عرضه شده است تماماتاديه نشود شركت نمي تواندبه شركت سهامي تبديل گردد. ماده 284 - شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون بايدظرف سه سال ازتاريخ اجراي اين قانون بصورت شركت سهامي خاص يا شركت سهامي عام درآيندووضع خودرابامقررات اين قانون تطبيق دهنديابنوع ديگري از انواع شركتهاي تجارتي مذكوردر قانون تجارت مصوب ارديبهشت ماه 1311 تبديل شوندوالامنحل محسوب خواهندشدوازلحاظ مقررات انحلال مشمول قانون تجارت مصوب ارديبهشت 1311خواهندبود. تاهنگاميكه شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون ظرف سه سال وضع خودرابامقررات اين قانون تطبيق نداده اندتابع مقررات مربوط به شركتهاي سهامي مذكوردر قانون تجارت مصوب ارديبهشت 1311ومقررات اساسنامه خودخواهندبود. تطبيق وضع شركت بامقررات اين قانون وقتي محقق مي شودكه مرجع ثبت شركتهاپس ازاحرازصحت تطبيق مراتب راثبت وبه هزينه شركت آگهي كرده باشد.به استثناي هزينه آگهي اجراي اين ماده درصورت عدم افزايش سرمايه شركت مستلزم پرداخت هيچگونه هزينه ديگري نيست ودرصورت افزايش سرمايه هزينه هاي مربوط فقط شامل ميزان افزايش سرمايه مي شود. ماده 258 - تغيير اساسنامه هريك از شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون به منظورتطبيق وضع آنهابامقررات اين قانون استثنائا ممكن است بموجب تصميم مجمع عمومي عادي صاحبان سهام شركت صورت گيردمگر درموردافزايش سرمايه كه بايدبه تصويب مجمع عمومي فوق العاده برسد. ترتيب دعوت تشكيل وحدنصاب واكثريت لازم براي مجامع عادي وفوق العاده به منظورتطبيق وضع شركت بامقررات اين قانون تابع مقررات تجارت مصوب ارديبهشت 1311درمورد شركتهاي سهامي وهمچنين اساسنامه معتبر شركتهاي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون مي باشد. ماده 286 - براي آنكه شركتهاي سهامي مورددرتاريخ تصويب اين قانون بتوانندبصورت شركت سهامي خاص درآيندبايداولاسرمايه آنهاحداقل به ميزاني باشدكه براي شركتهاي سهامي خاص مقررشده است ياسرمايه خودرابا رعايت مقررات اين قانون درموردافزايش سرمايه شركت سهامي خاص به آن ميزان افزايش دهندثانيا اساسنامه خودرابه منظورتطبيق بامقررات اين قانون اصلاح كرده مراتب رابه مرجع ثبت شركتهااعلام نمايند.مرجع ثبت شركتهاپس ازاحرازصحت تطبيق وضع شركت بامقررات اين قانون مراتب را ثبت وبه هزينه شركت آگهي خواهدنمود. ماده 287 - براي آنكه شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون بتوانندبصورت شركت سهامي عام درآيندبايداولاسرمايه آنهابه ميزاني باشدكه براي شركتهاي سهامي عام مقررشده است ياسرمايه خودرابارعايت مقررات اين قانون درموردافزايش سرمايه شركت سهامي عام به آن ميزان افزايش دهند.ثانيادرتاريخ تبديل شركت به شركت سهامي عام يكسال ازثبت شركت گذشته ويك ترازنامه آن به تصويب مجمع عمومي عادي رسيده باشد.ثالثا اساسنامه خودرابامقررات اين قانون وفق دهند. ماده 288 - درصورتي كه شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون بخواهندبراي تطبيق وضع خودبامقررات اين قانون به افزايش سرمايه مبادرت كننددرصورتي كه تمامي مبلغ اسمي سهام قبلي آنهاتاديه نشده باشد نسبت مبلغ پرداخت شده قبلي نسبت به هرسهم درموردسهام جديدنيز لازم الرعايه است ودرهرحال اين نسبت نمي تواندازسي وپنج درصدمبلغ اسمي سهام كمترباشد.درمواردمذكوردراين ماده رعايت ماده 165اين قانون در موردتاديه تمامي سرمايه قبلي شركت الزامي نيست. ماده 289 - شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون كه بخواهند ازطريق افزايش سرمايه به شركت سهامي عام تبديل شوندبايدسهام جديدخودرا درنتيجه افزايش سرمايه بوجودمي آيدبارعايت مقررات اين قانون براي پذيره نويسي عمومي عرضه نمايند. درصورتي كه سهام جديدي كه به ترتيب فوق عرضه شده است تماماتعهدنشود ومبلغي كه بايدبرطبق مقررات اين قانون تاديه گرددتاديه نشود شركت نمي تواندبه شركت سهامي عام تبديل گردد. ماده 290 - شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون كه بخواهند به شركت سهامي عام تبديل شوندوبه اين منظوربه افزايش سرمايه مبادرت كنندبايدمدارك زيررابه مرجع ثبت شركتهاتسليم نمايند. 1 - اساسنامه اي كه براي شركت سهامي عام به تصويب مجمع عمومي عادي يا فوق العاده رسيده است. 2 - صورت جلسه مجمع عمومي فوق العاده كه افزايش سرمايه رامورد تصويب قرارداده است. 3 - صورت دارائي شركت درموقع تسليم مدارك به مرجع ثبت شركتها. صورت مزبوربايدمتضمن تقويم كليه اموال منقول وغيرمنقول شركت بوده به تائيدكارشناس رسمي وزارت دادگستري رسيده باشد. 4 - طرح اعلاميه پذيره نويسي سهام جديدكه بايدبه ترتيب مقرردر ماده 174اين قانون تنظيم شده باشد. 5 - آخرين ترازنامه وحساب سود و زيان شركت كه بايدبه تصويب مجمع عمومي وتاييدحسابداررسمي رسيده باشد. ماده 291 - مرجع ثبت شركتهاپس ازوصول مدارك مذكوردر ماده قبل و تطبيق مندرجات آنهابا قانون اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي سهام جديد راصادخواهدنمود. ماده 292 - كليه مقررات مذكوردر مواد 177لغايت 181اين قانون براي تحقق افزايش سرمايه وتبديل شركت سهامي به شركت سهام عام لازم الرعايه است ، درآگهي مربوط ضمن ذكرافزايش سرمايه موضوع تبديل نيزقيدخواهدشد. ماده 293 - درصورت عدم تحقق افزايش سرمايه برطبق ماده 182اين قانون عمل خواهدشد.درهرصورت شركت بايددرمهلت مذكوردر ماده 284وضع خودرابا مقررات اين قانون تطبيق دهد. ماده 294 - شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون كه سرمايه آنهاحداقل به ميزان سرمايه شركتهاي سهامي عام مذكوردراين قانون باشدو بخواهندبه شركت سهامي عام تبديل شوندبايدمدارك زيررابه مرجع ثبت شركتهاتسليم كنند. 1 - اساسنامه اي كه براي شركت سهامي عام به تصويب مجمع عمومي عادي يا فوق العاده رسيده است. 2 - صورت دارائي شركت درموقع تسليم مدارك به مرجع ثبت شركتهاكه بايدمتضمن تقويم كليه اموال منقول وغيرمنقول شركت بوده وبه تائيد كارشناس رسمي وزارت دادگستري رسيده باشد. 4 - اعلاميه تبديل شركت سهامي به شركت سهامي عام كه بايدبه امضاء دارندگان امضاءمجاز شركت رسيده ومشتمل برنكات زيرباشد - 5 - آخرين ترازنامه وحساب سود و زيان شركت كه بايدبه تصويب مجمع عمومي وتاييدحسابداررسمي رسيده باشد. ماده 291 - مرجع ثبت شركتهاپس ازوصول مدارك مذكوردر ماده قبل و تطبيق مندرجات آنهابا قانون اجازه انتشاراعلاميه پذيره نويسي سهام جديد راصادخواهدنمود. الف - نام وشماره ثبت شركت. ب - موضوع شركت ونوع فعاليتهاي آن. ج - مركزاصلي شركت ودرصورتي كه شركت شعبي داشته باشدنشاني شعب آن د - درصورتي كه شركت براي مدت محدودتشكيل شده باشدتاريخ انقضاي مدت آن. ه - سرمايه شركت ومبلغ پرداخت شده آن. و - اگرسهام ممتازمنتشرشده باشدتعدادوامتيازات آن. ز - هويت كامل رئيس واعضاءهيئت مديره ومديرعامل شركت. ح - شرايط حضوروحق راي صاحبان سهام درمجامع عمومي. ط - مقررات اساسنامه راجع به تقسيم سودوتشكيل اندوخته. ي - مبلغ ديون شركت وهمچنين مبلغ ديون اشخاص ثالث كه توسط شركت تضمين شده است. ك - ذكرنام روزنامه كثيرالانتشاري كه اطلاعيه هاوآگهي هاي شركت در آن درج مي گردد. ماده 295 - مرجع ثبت شركتهاپس ازوصول مدارك مذكوردر ماده قبل و تطبيق مندرجات آنهابامقررات اين قانون تبديل شركت سهامي رابه شركت سهامي عام ثبت ومراتب رابه هزينه شركت آگهي خواهدنمود. ماده 296 - درآگهي تبديل شركتهاي سهامي موجوددرتاريخ تصويب اين قانون ب شركت سهامي عام بايدكليه مندرجات اعلاميه شركت ذكرگرددوقيدشود كه اساسنامه شركت وصورت دارائي شركت واموال منقول وغيرمنقول وآخرين ترازنامه وحساب سود و زيان آن درمرجع ثبت شركتهاودرمركز شركت براي مراجعه علاقمندان آماده مي باشد.آگهي تبديل شركت بايدعلاوه برروزنامه كثيرالانتشاري كه آگهي هاي شركت درآن درج مي گردداقلادريك روزنامه كثيرالانتشارديگرنيزآگهي شود. ماده 297 - درمواردي كه براي تطبيق وضع يك شركت سهامي بامقررات اين قانون ياتبديل آن به نوع ديگري ازانواع شركتهاي تجاري مذكوردر قانون تجارت مصوب ارديبهشت 1311دعوت مجمع عمومي عادي يافوق العاده صاحبان سهام شركت ياتسليم اسنادومدارك خاصي به مرجع ثبت شركتهالازم باشدو رئيس واعضاءهيئت مديره توجه نشودعضوهيئت مديره كه تكليف قانوني را اعلام كرده است مسئوليت جزائي ومدني نخواهدداشت.سلب مسئوليت جزائي ومدني ازعضوهيئت مديره منوط به اينست كه عضوهيئت مديره علاوه براعلام تكليف قانوني درجلسه هيئت مديره مزبورمراتب راازطريق ارسال اظهارنامه رسمي به هريك ازاعضاءهيئت مديره اعلام نمايد.درصورتي كه جلسات هيئت مديره بهرعلت تشكيل نگردداعلام ازطريق ارسال اظهارنامه رسمي براي سلب مسئوليت جزائي ومدني ازعضوهيئت مديره كافي است. ماده 299 - آن قسمت ازمقررات قانون تجارت مصوب ارديبهشت 1311 مربوط به شركتهاي سهامي كه ناظربرسايرانواع شركتهاي تجارتي مي باشد نسبت به آن شركتهابه قوت خودباقي است. ماده 300 - شركتهاي دولتي تابع قوانين تاسيس و اساسنامه خودمي باشند وفقط نسبت به موضوعاتي كه درقوانين و اساسنامه هاي آنهاذكرنشده تابع مقررات اين قانون مي شوند. لايحه قانوني فوق مشتمل برسيصد ماده و28تبصره درتاريخ روزشنبه بيست وچهارم اسفندماه يكهزاروسيصدوچهل وهفت به استناد قانون اجازه اجراي موقت لايحه اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 19/9/1343به تصويب كميسيون خاص مشترك مجلسين رسيده است. رئيس مجلس شوراي ملي رئيس مجلس سنا عبدالله رياضي جعفرشريف امامي |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:15 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
مبحث دوم - شركت بامسئوليت محدود ماده 94 - شركت بامسئوليت محدود شركتي است كه بين دوياچندنفربراي امورتجارتي تشكيل شده وهريك ازشركاءبدون اينكه سرمايه به سهام ياقطعات سهام تقسيم شده باشدفقط تاميزان سرمايه خوددر شركت مسئول قروض و تعهدات شركت است. ماده 95 - دراسم شركت بايدعبارت (بامسئوليت محدود)قيدشودوالاآن شركت درمقابل اشخاص ثالث شركت تضامني محسوب وتابع مقررات آن خواهد بود. اسم شركت نبايدمتضمن اسم هيچيك ازشركاءباشدوالاشريكي كه اسم اودر اسم شركت قيدشده درمقابل اشخاص ثالث حكم شريك ضامن در شركت تضامني را خواهدداشت. ماده 96 - شركت بامسئوليت محدودوقتي تشكيل مي شودكه تمام سرمايه نقدي تاديه وسهم الشركه غيرنقدي نيزتقديم وتسليم شده باشد. ماده 97 - در شركت نامه بايدصراحتاقيدشده باشدكه سهم الشركه هاي غيرنقدي هركدام به چه ميزان تقويم شده است. ماده 98 - شركاءنسبت به قيمتي كه درحين تشكيل شركت براي سهم الشركه هاي غيرنقدي معين شده درمقابل اشخاص ثالث مسئوليت تضامني دارند. ماده 99 - مرورزمان دعاوي ناشي ازمقررات فوق ده سال ازتاريخ تشكيل شركت است. ماده 100 - هر شركت بامسئوليت محدودكه برخلاف مواد 96و97تشكيل شده باشدباطل وازدرجه اعتبارساقط است ليكن شركاءدرمقابل اشخاص ثالث حق استنادبه اين بطلان ندارند. ماده 101 - اگرحكم بطلان شركت به استناد ماده قبل صادرشودشركائي كه بطلان مستندبعمل آنهااست وهيئت نظارومديرهائي كه درحين حدوث سبب بطلان يابلافاصله پس ازآن به سركاربوده وانجام وظيفه نكرده انددرمقابل شركاء ديگرواشخاص ثالث نسبت به خسارات ناشيه ازاين بطلان متضامنامسئول خواهندبودمدت مرورزمان ده سال ازتاريخ حدوث موجب خواهندبود. ماده 102 - سهم الشركه كه شركاءنمي توانندبه شكل اوراق تجارتي قابل انتقال اعم ازبااسم ويابي اسم وغيره درآيدسهم الشركه رانمي توان منتقل به غيرنمودمگربارضايت عده ازشركاءكه لااقل سه ربع سرمايه متعلق به آنهابوده واكثريت عددي نيزداشته باشند. ماده 103 - انتقال سهم الشركه بعمل نخواهدآمدمگربموجب سندرسمي. ماده 104 - شركت بامسئوليت محدودبوسيله يك ياچندنفرمديرموظف ياغيرموظف كه ازبين شركاءياازخارج براي مدت محدوديانامحدودي معين مي شونداداره مي گردد. ماده 105 - مديران شركت كليه اختيارات لازمه رابراي نمايندگي و اداره شركت خواهندداشت مگراينكه در اساسنامه غيراين ترتيب مقررشده باشدهرقراردادي راجع به محدودكردن اختيارات مديران كه در اساسنامه تصريح به آن نشده درمقابل اشخاص ثالث باطل وكان لم يكن است. ماده 106 - تصميمات راجع به شركت بايدبه اكثريت لااقل نصف سرمايه اتخاذشود ، اگردردفعه اول اين اكثريت حاصل نشدبايدتمام شركاءمجددا دعوت شونددراين صورت تصميمات به اكثريت عددي شركاءاتخاذمي شوداگر چه اكثريت مزبورداراي نصف سرمايه نباشد ، اساسنامه شركت مي تواند ترتيبي برخلاف مراتب فوق مقرردارد. ماده 107 - هريك ازشركاءبه نسبت سهمي كه در شركت داردداراي راي خواهدبودمگراينكه اساسنامه ترتيب ديگري مقررداشته باشد. ماده 108 - روابط بين شركاءتابع اساسنامه است اگردر اساسنامه راجع به تقسيم نفع وضررمقررات خاصي نباشدتقسيم مزبوربه نسبت سرمايه شركاء بعمل خواهدآمد. ماده 109 - هر شركت بامسئوليت محدودكه عده شركاءآن بيش ازدوازده نفرباشدبايدداراي هيئت نظاربوده وهيئت مزبورلااقل سالي يك مرتبه مجمع عمومي شركاءراتشكيل دهد.هيئت نظاربايدبلافاصله بعدازانتخاب شدن تحقيق كرده واطمينان حاصل كندكه دستور مواد 96و97رعايت شده است. هيئت نظارمي تواندشركاءرابراي انعقاد مجمع عمومي فوق العاده دعوت نمايد. مقررات مواد 165و167و168و170درمورد شركت هاي بامسئوليت محدود نيزرعايت خواهدشد. ماده 110 - شركاءنمي توانندتبعيت شركت راتغييردهندمگربه اتفاق آراء. ماده 111 - هرتغييرديگري راجع به اساسنامه بايدبااكثريت عددي شركاءكه لااقل سه ربع سرمايه رانيزداراباشندبعمل آيدمگراينكه در اساسنامه اكثريت ديگري مقررشده باشد. ماده 112 - درهيچ مورداكثريت شركاءنمي تواندشريكي رامجبوربه ازديادسهم الشركه خودكند. ماده 113 - مفاد ماده 78اين قانون راجع به تشكيل سرمايه احتياطي در شركت هاي بامسئوليت محدودنيزلازم الرعايه است. ماده 114 - شركت بامسئوليت محدوددرمواردذيل منحل مي شود - الف - درموردفقرات 1و2و3 ماده 93 ب - درصورت تصميم عده ازشركاءكه سهم الشركه آنهابيش ازنصف سرمايه شركت باشد. ج - درصورتي كه بواسطه ضررهاي وارده نصف سرمايه شركت ازبين رفته ويكي ازشركاءتقاضاي انحلال كرده ومحكمه دلائل اوراموجه ديده وسايرشركاء حاضرنباشندسهمي راكه درصورت انحلال به اوتعلق مي گيردپرداخته واورااز شركت خارج كنند. د - درموردفوت يكي ازشركاءاگربموجب اساسنامه پيش بيني شده باشد ماده 115 - اشخاص ذيل كلاهبردارمحسوب مي شوند - الف - موسسين و مديراني كه برخلاف واقع پرداخت تمام سهم الشركه نقدي وتقويم وتسليم سهم الشركه غيرنقدي رادراوراق واسنادي كه بايدبراي ثبت شركت بدهنداظهاركرده باشند. ب - كساني كه به وسايل متقلبانه سهم الشركه غيرنقدي رابيش ازقيمت واقعي آن تقويم كرده باشند. ج - مديراني كه بانبودن صورت دارائي يابه استنادصورت دارائي مزورمنافع موهومي رابين شركاءتقسيم كنند. مبحث سوم - شركت تضامني ماده 116 - شركت تضامني شركتي است كه درتحت اسم مخصوص براي امور تجارتي بين دوياچندنفربامسئوليت تضامني تشكيل مي شود - اگردارائي شركت براي تاديه تمام قروض كافي نباشدهريك ازشركاءمسئول پرداخت تمام قروض شركت است. قراري كه بين شركاءبرخلاف اين ترتيب داده شده باشددرمقابل اشخاص كان لم يكن خواهدبود. ماده 117 - دراسم شركت تضامني بايدعبارت ( شركت تضامني )ولااقل اسم يك نفرازشركاءذكرشود.درصورتي كه اسم شركت مشتمل براسامي تمام شركاء نباشدبايدبعدازاسم شريك ياشركائي كه ذكرشده است عبارتي ازقبيل (وشركاء)يا(وبرادران )قيدشود. ماده 118 - شركت تضامني وقتي تشكيل مي شودكه تمام سرمايه نقدي تاديه وسهم الشركه غيرنقدي نيزتقويم وتسليم شده باشد. ماده 119 - در شركت تضامني منافع به نسبت سهم الشركه بين شركاءتقسيم مي شودمگرآنكه شركت نامه غيرازاين ترتيب رامقررداشته باشد. ماده 120 - در شركت تضامني شركاءبايدلااقل يك نفرازميان خوديااز خارج بسمت مديري معين نمايند. ماده 121 - حدودمسئوليت مديريا مديران شركت تصامني همان است كه در ماده 51 مقررشده. ماده 122 - در شركتهاي تضامني اگرسهم الشركه يك ياچندنفرغيرنقدي باشدبايدسهم الشركه مزبورقبلابه تراضي تمام شركاءتقويم شود. ماده 123 - در شركت تضامني هيچيك ازشركاءنمي تواندسهم خودرابه ديگري منتقل كندمگربه رضايت تمام شركاء. ماده 124 - مادام كه شركت تضامني منحل نشده مطالبه قروض آن بايداز خود شركت به عمل آيدوپس ازانحلال طلبكاران شركت مي تواندبراي وصول مطالبات خودبه هريك ازشركاءكه بخواهندويابه تمام آنهارجوع كنند ، در هرحال هيچيك ازشركاءنمي توانندبه استناداينكه ميزان قروض شركت از ميزان سهم اودر شركت تجاوزمي نمايدازتاديه قروض شركت امتناع ورزد. فقط درروابط بين شركاءمسئوليت هريك ازآنهادرتاديه قروض شركت به نسبت سرمايه خواهدبودكه در شركت گذاشته است آنهم درصورتي كه در شركت - نامه ترتيب ديگري اتخاذنشده باشد. ماده 125 - هركس بعنوان شريك ضامن در شركت تضامني موجودي داخل شود متضامناباسايرشركاءمسئول قروضي هم خواهندبودكه شركت قبل ازوروداو داشته اعم ازاينكه دراسم شركت تغييري داده شده يانشده باشد.هرقراري كه بين شركاءبرخلاف اين ترتيب داده شده باشددرمقابل اشخاص ثالث كان لم يكن خواهدبود. ماده 126 - هرگاه شركت تضامني منحل شودمادام كه قروض شركت از دارائي آن تاديه نشده هيچيك ازطلبكاران شخصي شركاءحقي درآن دارائي نخواهدداشت.اگردارائي شركت براي پرداخت قروض آن كفايت نكند طلبكاران شركت حق دارندبقيه طلب خودراازتمام يافردفردشركاءضامن مطالبه كنندولي دراين موردطلبكاران شركت برطلبكاران شخصي شركاءحق تقدم نخواهندداشت. ماده 127 - به ورشكستگي شركت تضامني بعدازانحلال نيزمي توان حكم داد مشروط به اينكه دارائي شركت تقسيم نشده باشد. ماده 128 - ورشكستگي شركت ملازمه قانوني با ورشكستگي شركاءو ورشكستگي بعضي ازشركاءملازمه قانوني با ورشكستگي شركت ندارد. ماده 129 - طلبكاران شخصي شركاءحق ندارندطلب خودراازدارائي شركت تامين ياوصول كنندولي مي توانندنسبت به سهميه مديون خودازمنافع شركت سهمي كه درصورت انحلال شركت ممكن است به مديون مزبورتعلق گيردهر اقدام قانوني كه مقتضي باشدبعمل آورند. طلبكاران شخصي شركاءدرصورتي كه نتوانسته باشندطلب خودرااز دارائي شخصي مديون خودوصول كنندوسهم مديون ازمنافع شركت كافي براي تاديه طلب آنهانباشدمي توانندانحلال شركت راتقاضانمايند(اعم ازاينكه شركت براي مدت محدودياغيرمحدودتشكيل شده باشد)مشروط براينكه لااقل ششماه قبل قصدخودرابه وسيله اظهارنامه رسمي به اطلاع شركت رسانيده باشنددراين صورت شركت يابعضي ازشركاءمي توانندمادام كه حكم نهائي انحلال صادرنشده باتاديه طلب دائنين مزبورتاحددارائي مديون در شركت ياباجلب رضايت آنان بطريق ديگرازانحلال شركت جلوگيري كنند. ماده 130 - نه مديون شركت مي توانددرمقابل طلبي كه ممكن است ازيكي از شركاءداشته باشداستنادبه تهاتركندنه خودشريك مي توانددرمقابل قرضي طلبكاراوبه شركت داشته باشدبه تهاتراستنادنمايد.معذلك كسي كه طلبكار شركت ومديون به يكي ازشركاءبوده وپس ازانحلال شركت طلب اولاوصول مانده درمقابل آن شريك حق استنادبه تهاترخواهدداشت. ماده 131 - درصورت ورشكستگي يكي ازشركاءوهمچنين درصورتي كه يكي از طلبكاران شخصي يكي ازشركاءبموجب ماده 129انحلال شركت راتقاضاكردساير شركاءمي توانندسهمي آن شريك راازدارائي شركت نقداتاديه كرده واورااز شركت خارج كنند. ماده 132 - اگردرنتيجه ضررهاي وارده سهم الشركه شركاءكم شودمادام كه اين كمبودجبران نشده تاديه هرنوع منفعت به شركاءممنوع است. ماده 133 - جزدرموردفوق هيچيك ازشركاءرا شركت نمي تواندبه تكميل سرمايه كه بعلت ضررهاي وارده كم شده است ملزم كرده ويااورامجبورنمايد بيش ازآنچه كه در شركت نامه مقررشده است به شريك سرمايه دهد. ماده 134 - هيچ شريكي نمي تواندبدون رضايت سايرشركاء(بحساب شخص خوديابحساب شخص ثالث )تجارتي ازنوع تجارت شركت نموده وبعنوان شريك ضامن ياشريك بامسئوليت محدوددر شركت ديگري كه نظيرآن تجارت را داردداخل شود. ماده 135 - هر شركت تضامني مي تواندباتصويب تمام شركاءبه شركت سهامي مبدل گردددراين صورت رعايت تمام مقررات راجعه به شركت سهامي حتمي است. ماده 136 - شركت تضامني درمواردذيل منحل مي شود - الف - درموردفقرات 1و2و3 ماده 93. ب - درصورت تراضي تمام شركاء ج درصورتي كه يكي ازشركاءبه دلائلي انحلال شركت راازمحكمه تقاضا نمايدومحكمه آن دلائل راموجه دانسته حكم به انحلال بدهد. د - درصورت فسخ يكي ازشركاءمطابق ماده 137. ه - درصورت ورشكستگي يكي ازشركاءمطابق ماده 138. و - درصورت فوت يامحجوريت يكي ازشركاءمطابق مواد 139و140. تبصره - درموردبند"ج "هرگاه دلائل انحلال منحصرامربوط به شريك يا شركاءمعين باشدمحكمه مي تواندبه تقاضاي سايرشركاءبجاي انحلال حكم اخراج آن شريك ياشركاي معين رابدهد. ماده 137 - فسخ شركت درصورتي ممكن است كه در اساسنامه اين حق ازشركاء سلب نشده وناشي ازقصداضرارنباشدتقاضاي فسخ بايدششماه قبل ازفسخ كتبا به شركاءاعلام شود. اگرموافق اساسنامه بايدسال به سال به حساب شركت رسيدگي شودفسخ درموقع ختم محاسبه ساليانه بعمل مي آيد. ماده 138 - درمورد ورشكستگي يكي ازشركاءانحلال وقتي صورت مي گيردكه مديرتصفيه كتباتقاضاي انحلال شركت رانموده وازتقاضاي مزبورشش ماه گذشته و شركت مديرتصفيه راازتقاضاي انحلال منصرف نكرده باشد. ماده 139 - درصورت فوت يكي ازشركاءبقاء شركت موقوف به رضايت سايرشركاءوقائم مقام متوفي خواهدبود. اگرسايرشركاءبه بقاء شركت تصميم نموده باشندقائم مقام متوفي بايد يك ماه ازتاريخ فوت رضايت ياعدم رضايت خودراراجع به بقاء شركت كتبا اعلام نمايددرصورتي كه قائم مقام متوفي رضايت خودرااعلام نمودنسبت به اعمال شركت درمدت مزبورازنفع وضررشريك خواهدبودولي درصورت اعلام عدم رضايت درمنافع حاصله درمدت مذكورشريك بوده ونسبت به ضررآن مدت سهيم نخواهدبود. سكوت تاانقضاي يكماه درحكم اعلام رضايت است. ماده 140 - درموردمحجوريت يكي ازشركاءمطابق مدلول ماده فوق عمل خواهدشد. مبحث چهارم در شركت مختلط غيرسهامي ماده 141 - شركت مختلط غيرسهامي شركتي است كه براي امورتجارتي در تحت اسم مخصوصي بين يك ياچندنفرشريك ضامن ويك ياچندنفرشريك با مسئوليت محدودبدون انتشارسهام تشكيل مي شود.شريك ضامن مسئول كليه قروضي است كه ممكن است علاوه بردارائي شركت پيداشودشريك بامسئوليت محدودكسي است كه مسئوليت اوفقط تاميزان سرمايه ايست كه در شركت گذارده ويابايستي بگذارد.دراسم شركت بايدعبارت ( شركت مختلط)ولااقل اسم يكي ازشركاءضامن قيدشود. ماده 142 - روابط بين شركاءبارعايت مقررات ذيل تابع شركت نامه خواهدبود. ماده 143 - هريك ازشركاءبامسئوليت محدودكه اسمش جزءاسم شركت باشددرمقابل طلبكاران شركت شريك ضامن محسوب خواهدشد.هرقراري كه برخلاف اين ترتيب بين شركاءداده شده باشددرمقابل اشخاص ثالث بي اثر است. ماده 144 - اداره شركت مختلط غيرسهامي بعهده شريك ياشركاي ضامن وحدوداختيارات آنهاهمان است كه درموردشركاء شركت تضامني مقرراست. ماده 145 - شريك بامسئوليت محدودنه بعنوان شريك حق اداره كردن شركت راداردنه اداره امور شركت ازوظايف اواست. ماده 146 - اگرشريك بامسئوليت محدودمعامله اي براي شركت كنددر موردتعهدات ناشيه ازآن معامله درمقابل طرف معامله حكم شريك ضامن را خواهدداشت مگراينكه تصريح كرده باشدمعامله رابه سمت وكالت ازطرف شركت انجام مي دهد. ماده 147 - هرشريك بامسئوليت محدودحق نظارت درامور شركت داشته ومي تواندازروي دفاترواسناد شركت براي اطلاع شخص خودراجع به وضعيت مالي شركت صورت خلاصه ترتيب دهد.هرقراردادي كه بين شركاءبرخلاف اين ترتيب داده شودازدرجه اعتبارساقط است. ماده 148 - هيچ شريك بامسئوليت محدودنمي تواندبدون رضايت ساير شركاءشخص ثالثي راباانتقال تمام ياقسمتي ازسهم الشركه خودبه اوداخل در شركت كند. ماده 149 - اگريك ياچندنفرازشركاءبامسئوليت محدودحق خودرادر شريك بدون اجازه سايرين كلايابعضابه شخص ثالثي واگذارنمايندشخص مزبورنه حق دخالت دراداره شركت ونه حق تفتيش درامور شركت راخواهد داشت. ماده 150 - درموردتعهداتي كه شركت مختلط غيرسهامي ممكن است قبل ازثبت شركت كرده باشدشريك بامسئوليت محدوددرمقابل اشخاص ثالث در حكم شريك ضامن خواهدبودمگرثابت نمايدكه اشخاص مزبورازمحدودبودن مسئوليت اواطلاع داشته اند. ماده 151 - شريك ضامن راوقتي مي توان شخصابراي قروض شركت تعقيب نمودكه شركت منحل شده باشد. ماده 152 - هرگاه شركت بطريقي غيراز ورشكستگي منحل شودوشريك با مسئوليت محدودهنوزتمام ياقسمتي ازسهم الشركه خودرانپرداخته وياپس ازتاديه مستردداشته است طلبكاران شركت حق دارندمعادل آنچه كه ازبابت سهم الشركه باقي مانده است مستقيمابرعليه شريك بامسئوليت محدوداقامه دعوي نمايند. اگر شركت ورشكست شودحق مزبوررامديرتصفيه خواهدداشت. ماده 153 - اگردرنتيجه قراردادباشركاءضامن ويادراثربرداشت قبلي ازسرمايه شركت بامسئوليت محدودازسهم الشركه خودكه به ثبت رسيده است بكاهداين تقليل مادام كه به ثبت نرسيده وبرطبق مقررات راجعه به نشر شركتهامنتشرنشده است درمقابل طلبكاران شركت معتبرنبوده وطلبكاران مزبورمي تواندبراي تعهداتي كه ازطرف شركت قبل ازثبت وانتشارتقليل سرمايه بعمل آمده است تاديه همان سرمايه اوليه شريك بامسئوليت محدود رامطالبه نمايند. ماده 154 - به شريك بامسئوليت محدودفرع نمي توان دادمگردرصورتي موجب كسرسرمايه اودر شركت نشوداگردرنتيجه ضررهاي وارده سهم الشركه شريك بامسئوليت محدودكسرشده مادام كه اين كمبودجبران نشده تاديه هرربح يامنفعتي به اوممنوع است. هرگاه وجهي برخلاف حكم فوق تاديه گرديدشريك بامسئوليت محدودتا معادل وجه دريافتي مسئول تعهدات شركت است مگردرموردي كه باحسن نيت و به اعتباربيلان مرتبي وجهي گرفته باشد. ماده 155 - هركس بعنوان شريك بامسئوليت محدوددر شركت مختلط غيرسهامي موجودي داخل شودتامعادل سهم الشركه خودمسئول قروضي خواهدبود كه شركت قبل ازوروداوداشته خواه اسم شركت عوض شده يانشده باشد.هرشرطي كه برخلاف اين ترتيب باشددرمقابل اشخاص ثالث كان لم يكن خواهدبود. ماده 156 - اگر شركت مختلط غيرسهامي ورشكست شوددارائي شركت بين طلبكاران خود شركت تقسيم شده وطلبكاران شخصي شركاءدرآن حقي ندارند ، سهم الشركه شركاءبامسئوليت محدودنيزجزودارائي شركت نيزمحسوب است. ماده 157 - اگردارائي شركت براي تاديه تمام قروض آن كافي نباشد طلبكاران آن حق دارندبقيه طلب خودراازدارائي شخصي تمام ياهريك ازشركاء ضامن وصول كننددراين صورت بين طلبكاران شركت وطلبكاران شخصي شركاء ضامن تفاوتي نخواهدبود. ماده 158 - درصورت ورشكستگي يكي ازشركاءبامسئوليت محدودخود شركت ياطلبكاران آن باطلبكاران شخصي شريك مزبورمتساوي الحقوق خواهند بود. ماده 159 - مقررات مواد 129و130در شركتهاي مختلط غيرسهامي نيز لازم الرعايه است. ماده 160 - اگرشريك ضامن بيش ازيك نفرباشدمسئوليت آنهادر مقابل طلبكاران وروابط آنهابايكديگرتابع مقررات راجع به شركتهاي تضامني است. ماده 161 - مقررات مواد 136 ، 137 ، 138 ، 139 ، 140درمورد شركتهاي مختلط غيرسهامي نيزجاري است. مرگ يامحجوريت يا ورشكستگي شريك ياشركاءبامسئوليت محدود موجب انحلال شركت نمي شود. مبحث پنجم شركت مختلط سهامي ماده 162 - شركت مختلط سهامي شركتي است كه درتحت اسم مخصوصي بين يكعددشركاءسهامي ويك ياچندنفرشريك ضامن تشكيل مي شود. شركاءسهامي كساني هستندكه سرمايه آنهابصورت سهام ياقطعات سهام متساوي القيمه درآمده ومسئوليت آنهاتاميزان همان سرمايه است كه در شركت دارند. شريك ضامن كسي است كه سرمايه اوبصورت سهام درنيامده ومسئول كليه قروضي است كه ممكن است علاوه بردارائي شركت پيداشوددرصورت تعددشريك ضامن مسئوليت آنهادرمقابل طلبكاران وروابط آنهابايكديگرتابع مقررات شركت تضامني خواهدبود. ماده 163 - دراسم شركت بايدعبارت ( شركت مختلط)ولااقل اسم يكي از شركاءضامن قيدشود. ماده 164 - مديريت شركت مختلط سهامي مخصوص به شريك ياشركاء ضامن است. ماده 165 - درهريك از شركتهاي مختلط سهامي هيئت لااقل مركب ازسه نفرازشركاءبرقرارمي شودواين هيئت را مجمع عمومي شركاءبلافاصله بعداز تشكيل قطعي شركت وقبل ازهراقدامي درامور شركت معين مي كند ، انتخاب هيئت برحسب شرائط مقرردر اساسنامه شركت تجديدميشودودرهرصورت اولين هيئت نظاربراي يكسال انتخاب خواهدشد. ماده 166 - اولين هيئت نظاربايدبعدازانتخاب شدن بلافاصله تحقيق واطمينان حاصل كندكه تمام مقررات مواد 28 ، 29 ، 38 ، 41 ، 50 اين قانون رعايت شده است. ماده 167 - اعضاءهيئت نظارازجهت اعمال اداري ونتايج حاصله ازآن هيچ مسئوليتي ندارندليكن هريك ازآنهادرانجام ماموريت خودبرطبق قوانين معموله مملكتي مسئول اعمال وتقصيرات خودمي باشند. ماده 168 - اعضاءهيئت نظاردفاتروصندوق وكليه اسناد شركت راتحت تدقيق درآورده همه ساله راپرتي به مجمع عمومي مي دهندوهرگاه درتنظيم صورت دارائي بي ترتيبي وخطائي مشاهده نماينده درراپرت مذكورذكرنموده واگر مخالفتي باپيشنهادمدير شركت درتقسيم منافع داشته باشنددلائل خودرا بيان مي كنند. ماده 169 - هيئت نظارمي تواندشركاءرابراي انعقاد مجمع عمومي دعوت نمايدوباموافقت راي مجمع مزبوربرطبق فقره (ب ) ماده 181 شركت رامنحل كند. ماده 170 - تاپانزده روزقبل ازانعقاد مجمع عمومي هرصاحب سهمي مي تواند(خوديانماينده او)درمركزاصلي شركت حاضرشده ازصورت بيلان و صورت دارائي وراپورت هيئت نظاراطلاع حاصل كند. ماده 171 - ورشكستگي هيچيك ازشركاءضامن موجب انحلال شركت نخواهد شدمگردرمورد ماده 138. ماده 172 - حكم مواد 124و134درمورد شركت مختلط سهامي وشركاءضامن آن جاري است. ماده 173 - هرگاه شركت مختلط سهامي ورشكست شودشركاءسهامي تمام قيمت سهام خودرانپرداخته باشندمديرتصفيه آنچه راكه برعهده آنهاباقي است وصول مي كند. ماده 174 - اگر شركت بطريقي غيراز ورشكستگي منحل شدهريك از طلبكاران شركت مي تواندبهريك ازشركاءسهامي كه ازبابت قيمت سهام خود مديون شركت است رجوع كرده درحدودبدهي آن شريك طلب خودرامطالبه نمايند مادام كه شركت منحل نشده طلبكاران براي وصول طلب خودحق رجوع به هيچيك از شركاءسهامي ندارند. ماده 175 - اگر شركت مختلط ورشكست شدتاقروض شركت ازدارائي آن تاديه نشده طلبكاران شخصي شركاءضامن حقي به دارائي شركت ندارد. ماده 176 - مفاد مواد 28 ، 29 ، 38 ، 39 ، 41 ، 50 شامل شركت مختلط سهامي است. ماده 177 - هر شركت مختلط سهامي كه برخلاف مواد 28 ، 29 ، 39 ، 50 تشكيل شودباطل است ليكن شركاءنمي تواننددرمقابل اشخاص خارج به اين بطلان استنادنمايند. ماده 178 - هرگاه شركت برحسب ماده قبل محكوم به بطلان شودمطابق ماده 101رفتارخواهدشد. ماده 179 - مفاد مواد 84 ، 85 ، 86 ، 87اين قانون در شركتهاي مختلط نيز بايدرعايت شود. ماده 180 - مفاد مواد 89 ، 90 ، 91 ، و92اين قانون درمورد شركت مختلط نيزلازم الرعايه است. ماده 181 - شركت مختلط درمواردذيل منحل مي شود - (الف )درموردفقرات 1 ، 2 ، 3 ماده 93(ب )برحسب تصميم مجمع عمومي درصورتي كه در اساسنامه اين حق براي مجمع مذكورتصريح شده باشد(ج )برحسب تصميم مجمع عمومي ورضايت شركاءضامن (د)درصورت فوت يامحجوريت يكي از شركاءضامن مشروط براين كه انحلال شركت دراين مورددر اساسنامه تصريح شده باشد. درموردفقرات (ب )و(ج )حكم ماده 72جاري است. ماده 182 - هرگاه در اساسنامه براي مجمع عمومي حق تصميم به انحلال معين نشده وبين مجمع عمومي وشركاءضامن راجع به انحلال موافقت حاصل نشودومحكمه دلائل طرفداران انحلال راموجه ببيندحكم به انحلال خواهدداد.همين حكم در موردي نيزجاري است كه يكي ازشركاءضامن به دلائلي انحلال شركت راازمحكمه تقاضانموده ومحكمه آن دلائل راموجه به بيند. مبحث ششم شركت نسبي ماده 183 - شركت نسبي شركتي است كه براي امورتجارتي درتحت اسم مخصوص بين دوياچندنفرتشكيل ومسئوليت هريك ازشركاءبه نسبت سرمايه اي است كه در شركت گذاشته. ماده 184 - دراسم شركت نسبي عبارت ( شركت نسبي )ولااقل اسم يك نفراز شركاءبايدذكرشوددرصورتي كه اسم شركت مشتمل براسامي تمام شركاءنباشد بعدازاسم شريك ياشركائي كه ذكرشده عبارتي ازقبل "شركاء"و"برادران " ضروري است. ماده 185 - دستور ماده 118 ، 119 ، 120 ، 121 ، 122 ، 123درمورد شركت نسبي براي تاديه تمام قروض شركت كافي نباشدهريك ازشركاءبه نسبت سرمايه كه در شركت داشته مسئول تاديه قروض شركت است. ماده 187 - مادام كه شركت نسبي منحل نشده مطالبه قروض آن بايدازخود شركت بعمل آيدفقط پس ازانحلال طلبكاران مي توانندبارعايت ماده فوق به فردفردشركاءمراجعه كنند. ماده 188 - هركس بعنوان شريك ضامن در شركت نسبي موجودي داخل شودبه نسبت سرمايه كه در شركت مي گذاردمسئول قروضي هم خواهدبودكه شركت قبل از وروداوداشته اعم ازاينكه دراسم شركت تغييري داده شده باشديانشده باشد قرارشركاءبرخلاف اين ترتيب نسبت به اشخاص ثالث اثرندارد. ماده 189 - مفاد ماده 126(جزمسئوليت شركاءكه به نسبت سرمايه آنها است )و مواد 127و136در شركتهاي نسبي نيزجاري است. مبحث هفتم شركتهاي تعاوني توليدومصرف ماده 190 - شركت تعاوني توليد شركتي است كه بين عده ازارباب حرف تشكيل مي شودوشركاءمشاغل خودرابراي توليدوفروش اشياءيااجناس بكار مي برند. ماده 191 - اگردر شركت توليديكعددازشركاءدرخدمت دائمي شركت نبوده ياازاهل حرفه كه موضوع عمليات شركت است نباشندلااقل دوثلث اعضاء اداره كننده شركت بايدازشركائي انتخاب شوندكه حرفه آنهاموضوع عمليات شركت است. ماده 192 - شركت تعاوني مصرف شركتي است كه براي مقاصدذيل تشكيل مي شود - 1 - فروش اجناس لازمه براي مصارف زندگاني اعم ازاينكه اجناس مزبوره راشركاءايجادكرده ياخريده باشند. 2 - تقسيم نفع وضرربين شركاءبه نسبت خريدهريك ازآنها. ماده 193 - شركت تعاوني اعم ازتوليديامصرف ممكن است مطابق اصول شركت سهامي يابرطبق مقررات مخصوصي كه باتراضي شركاءترتيب داده شده باشدتشكيل بشودولي درهرحال مفاد مواد 32و33 لازم الرعايه است. ماده 194 - درصورتي كه شركت تعاوني توليديامصرف مطابق اصول شركت سهامي تشكيل شودحداقل سهام ياقطعات سهام ده ريال خواهدبودوهيچيك از شركاءنمي تواننددر مجمع عمومي بيش ازيك راي داشته باشد. فصل دوم درمقررات راجعه به ثبت شركتهاونشر شركتنامه ها ماده 195 - ثبت كليه شركتهاي مذكوردراين قانون الزامي وتابع جميع مقررات قانون ثبت شركتهااست. ماده 196 - اسنادونوشتجاتي كه براي به ثبت رسانيدن شركت لازم است درنظامنامه وزارت عدليه معين مي شود. ماده 197 - درظرف ماه اول تشكيل هر شركت خلاصه شركت نامه ومنضمات آن طبق نظامنامه وزارت عدليه اعلان خواهدشد. ماده 198 - اگربه علت عدم رعايت دستوردو ماده فوق بطلان عمليات شركت اعلام شدهيچيك ازشركاءنمي تواننداين بطلان رادرمقابل اشخاص ثالثي كه باآنهامعامله كرده اندعذرقراردهند. ماده 199 - هرگاه شركت درچندين حوزه شعبه داشته باشدمقررات مواد 195 ، 197بايدبه قسمي كه درنظامنامه وزارت عدليه معين مي شوددرهرحوزه جداگانه انجام گردد. ماده 200 - درهرموقع كه تصميماتي براي تغيير اساسنامه شركت ياتمديد مدت شركت زائدبرمدت مقررياانحلال شركت (حتي درمواردي كه انحلال به واسطه انقضاي مدت شركت صورت مي گيرد)وتعيين كيفيت تفريح حساب يا تبديل شركاءياخروج بعضي ازآنهااز شركت ياتغييراسم شركت اتخاذشود مقررات مواد 195و197لازم الرعايه است. همين ترتيب درموقع هرتصميمي كه نسبت به موردمعين در ماده 79اين قانون اتخاذمي شودرعايت خواهدشد. ماده 201 - درهرگونه اسنادوصورت حسابهاواعلانات ونشريات وغيره كه بطورخطي ياچاپي ازطرف شركت هاي مذكوردراين قانون به استثناي شركتهاي تعاوني صادرمي شودسرمايه شركت صريحابايدذكرگرددواگرتمام سرمايه پرداخته نشده قسمتي كه پرداخته شده نيزبايدصريحامعين شود شركت متخلف به جزاي نقدي ازدويست تاسه هزارريال محكوم خواهدشد. تبصره - شركتهاي خارجي نيزكه بوسيله شعبه يانماينده درايران اشتغال به تجارت دارنددرمورداسنادوصورت حسابهاواعلانات ونشريات خوددر ايران مشمول مقررات اين ماده خواهندبود. فصل سوم درتصفيه امور شركتها ماده 202 - تصفيه امور شركتهاپس ازانحلال موافق مواد ذيل خواهدبود مگردرمورد ورشكستگي كه تابع مقررات مربوطه به ورشكستگي است. ماده 203 - در شركتهاي تضامني ونسبي ومختلط سهامي وغيرسهامي امر تصفيه بامديريا مديران شركت است مگرآنكه شركاءضامن اشخاص ديگري رااز خارج ياازبين خودبراي تصفيه معين نمايند. ماده 204 - اگرازطرف يك ياچندشريك ضامن تعيين اشخاص مخصوص براي تصفيه تقاضاشدوسايرشركاءضامن آن تقاضارانپذيرفتندمحكمه بدايت اشخاصي رابراي تصفيه معين خواهدكرد. ماده 205 - درهرموردكه اشخاصي غيراز مديران شركت براي تصفيه معين شونداسامي آنهابايددراداره ثبت اسنادثبت واعلان گردد. ماده 206 - در شركتهاي مختلط (سهامي وغيرسهامي )شركاءغيرضامن حق دارنديك ياچندنفربراي نظارت درامورتصفيه معين نمايند. ماده 207 - وظيفه متصديان تصفيه خاتمه دادن بكارهاي جاري واجراي تعهدات ووصول مطالبات وتقسيم دارائي شركت است به ترتيب مقرردر مواد 208 - 209 - 210 - 211 - 212. ماده 208 - اگربراي اجراي تعهدات شركت معاملات جديدي لازم شود متصديان تصفيه انجام خواهندداد. ماده 209 - متصديان تصفيه حق دارندشخصايابه توسط وكيل ازطرف شركت محاكمه كنند. ماده 210 - متصدي تصفيه وقتي حق اصلاح وتعيين حكم داردكه شركاءضامن به اواجازه داده باشند ، مواردي كه به حكم قانون حكميت اجباري است ازاين قانون مستثني است. ماده 211 - آن قسمت ازدارائي شركت كه درمدت تصفيه محل احتياج نيست بطورموقت بين شركاءتقسيم مي شودولي متصديان تصفيه بايدمعادل قروضي كه هنوزموعدتاديه آن نرسيده است وهمچنين معادل مبلغي كه درحساب بين شركاء مورداختلاف است موضوع نمايند. ماده 212 - متصديان تصفيه حساب شركاءرانسبت به هم وسهم هريك از شركاءراازنفع وضررمعين مي كنند ، رفع اختلاف درتقسيم به محكمه بدايت رجوع مي شود. ماده 213 - در شركتهاي سهامي و شركتهاي بامسئوليت محدودو شركتهاي تعاوني امرتصفيه بعهده مديران شركت است مگرآنكه اساسنامه يااكثريت مجمع عمومي شركت به ترتيب ديگري مقررداشته باشد. ماده 214 - وظيفه واختيارات متصديان تصفيه در شركت سهامي و شركتهاي بامسئوليت محدودوتعاوني به ترتيبي است كه در ماده 207مقررشده بااين تفاوت كه حق اصلاح وتعيين حكم براي متصديان تصفيه اين شركتها(به استثناي موردحكميت اجباري )فقط وقتي خواهدبودكه اساسنامه يا مجمع عمومي اين حق رابه آنهاداده باشد. ماده 215 - تقسيم دارائي شركتهاي مذكوردر ماده فوق بين شركاءخواه در ضمن مدت تصفيه وخواه پس ازختم آن ممكن نيست مگرآنكه قبلاسه مرتبه درمجله رسمي ويكي ازجرايداعلان ويكسال ازتاريخ انتشاراولين اعلان درمجله گذشته باشد. ماده 216 - تخلف از ماده قبل متصديان تصفيه رامسئول خسارت طلبكاراني قرارخواهددادكه به طلب خودنرسيده اند. ماده 217 - دفاترهر شركتي كه منحل شده بانظرمديرثبت اسناددرمحل معيني ازتاريخ ختم تصفيه تاده سال محفوظ خواهدماند. ماده 218 - هر شركتي مجازاست در اساسنامه خودبراي تصفيه ترتيب ديگري مقررداردولي درهرحال آن مقررات نبايدمخالف مواد 207 - 208 - 209 - 210 - 215 - 216 - 217وقسمت اخير ماده 211باشد. فصل چهارم مقررات مختلفه ماده 219 - مدت مرورزمان دردعاوي اشخاص ثالث برعليه شركاءيا وراث آنهاراجع به معاملات شركت (درمواردي كه قانون شركاءياوراث آنها رامسئول قرارداده )پنج سال است. مبداءمرورزمان روزي است كه انحلال شركت ياكناره گيري شريك يا اخراج اواز شركت دراداره ثبت به ثبت رسيده ودرمجله رسمي اعلان شده باشد. درصورتي كه طلب پس ازثبت واعلان قابل مطالبه شده باشدمرورزمان از روزي شروع مي شودكه طلبكارحق مطالبه پيداكرده. تبصره - دعوائي كه سنخاتابع مرورزمان كوتاهتري بوده يابموجب اين قانون مرورزمان طولاني تري براي آن معين شده ازمقررات اين ماده مستثي است. ماده 220 - هر شركت ايراني كه فعلاوجودداشته يادرآتيه تشكيل شودوبا اشتغال به امورتجارتي خودرابصورت يكي از شركتهاي مذكوردراين قانون در نياورده ومطابق مقررات مربوط به آن شركت عمل ننمايد شركت تضامني محسوب شده واحكام راجع به شركتهاي تضامني درموردآن اجرامي گرددهر شركت تجارتي ايراني مذكوردراين قانون وهر شركت خارجي كه برطبق قانون ثبت شركتهامصوب خردادماه 1310مكلف به ثبت است بايدكليه اسنادوصورت حسابهاواعلانات ونشريات خطي وياچاپي خوددرايران تصريح نمايدكه درتحت چه نمره درايران به ثبت رسيده والامحكوم به جزاي نقدي ازدويست تادوهزار ريال خواهدشد ، اين مجازات علاوه برمجازاتي است كه در قانون ثبت شركتها براي عدم ثبت مقررشده. ماده 221 - اگر شركت سهام يااوراق استقراضي داشته باشدكه مطابق اساسنامه شركت ياتصميم مجمع عمومي قيمت آنهابطريق قرعه بايدتاديه شود وقبل ازتاديه قيمت آن سهام يااوراق منافعي كه به آنهاتعلق گرفته پرداخته شده باشد شركت درموقع تاديه اصل قيمت نمي تواندمنافع تاديه شده را استردادنمايد. ماده 222 - هر شركت تجارتي مي توانددر اساسنامه خودقيدكندكه سرمايه اوليه خودرابه وسيله تاديه اقساط بعدي ازطرف شركاءياقبول شريك جديد زيادكرده ويابه واسطه برداشت ازسرمايه آن راتقليل دهددر اساسنامه حداقلي كه تاآن ميزان مي توان سرمايه اوليه راتقليل دادصراحتامعين مي شود. كمترازعشرسرمايه اوليه شركت راحداقل قراردادن ممنوع است. (باب چهارم ) برات - فته طلب - چك فصل اول - برات مبحث اول صورت برات ماده 223 - برات علاوه برامضاءيامهربرات دهنده بايدداراي شرايط ذيل باشد - 1 - قيدكلمه (برات )درروي ورقه. 2 - تاريخ تحرير(روزوماه وسال ) 3 - اسم شخصي كه بايدبرات راتاديه كند. 4 - تعيين مبلغ برات. 5 - تاريخ تاديه وجه برات. 6 - مكان تاديه وجه برات اعم ازاينكه محل اقامت محال عليه باشد.يا محل ديگر. 7 - اسم شخصي كه برات دروجه ياحواله كرداوپرداخته مي شود. 8 - تصريح به اينكه نسخه اول يادوم ياسوم ياچهارم الخ است. ماده 224 - برات ممكن است بحواله كردشخص ديگرباشديابحواله كرد خودبرات دهنده. ماده 225 - تاريخ تحريرومبلغ برات باتمام حروف نوشته مي شود.اگر مبلغ بيش ازيكدفعه به تمام حروف نوشته شده وبين آنهااختلاف باشدمبلغ كمترمناط اعتباراست اگرمبلغ باحروف ورقم هردونوشته شده وبين آنها اختلاف باشدمبلغ باحروف معتبراست. ماده 226 - درصورتي كه برات متضمن يكي ازشرايط اساسي مقرردرفقرات 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 ماده 223نباشدمشمول مقررات راجعه به بروات تجارتي نخواهدبود. ماده 227 - برات ممكن است به دستوروحساب شخص ديگري صادرشود. مبحث دوم درقبول ونكول ماده 228 - قبولي برات درخودبرات باقيدتاريخ نوشته شده امضاءيا مهرمي شود. درصورتي كه برات به وعده ازرويت باشدتاريخ قبولي باتمام حروف نوشته خواهدشد. اگرقبولي بدون تاريخ نوشته شدتاريخ برات تاريخ رويت حساب مي شود. ماده 229 - هرعبارتي كه محال عليه دربرات نوشته امضاءيامهركند قبولي محسوب است مگراينكه صريحاعبارت مشعربرعدم قبول باشد. اگرعبارت فقط مشعربرعدم قبول يك جزءازبرات باشدبقيه وجه برات قبول شده محسوب است.درصورتي كه محال عليه بدون تحريرهيچ عبارتي برات راامضاءيامهرنمايدبرات قبول شده محسوب مي شود. ماده 230 - قبول كننده برات ملزم است وجه آن راسروعده تاديه نمايد. ماده 231 - قبول كننده حق نكول ندارد. ماده 232 - ممكن است قبولي منحصربه يك قسمت ازوجه برات باشددر اينصورت دارنده برات بايدبراي بقيه اعتراض نمايد. ماده 233 - اگرقبولي مشروط به شرط نوشته شدبرات نكول شده محسوب مي شودولي معهذاقبول كننده به شرط درحدودشرطي كه نوشته مسئول پرداخت وجه برات است. ماده 234 - درقبولي براتي كه وجه آن درخارج ازمحل اقامت قبول كننده بايدتاديه شودتصريح به مكان تاديه ضروري است. ماده 235 - برات بايدبه محض ارائه يامنتهي درظرف 24ساعت ازتاريخ ارائه قبول يانكول شود. ماده 236 - نكول برات بايدبموجب تصديقنامه كه رسماتنظيم مي شود محقق گرددتصديقنامه مزبورموسوم است به اعتراض (پروتست )نكول. ماده 237 - پس ازاعتراض نكول ظهرنويسهاوبرات دهنده به تقاضاي دارنده برات بايدضامني براي تاديه وجه آن درسروعده بدهندياوجه برات را به انضمام مخارج اعتراض نامه ومخارج برات رجوعي (اگرباشد)فوراتاديه نمايند. ماده 238 - اگربرعليه كسي كه براتي راقبول كرده ولي وجه آن رانپرداخته اعتراض عدم تاديه شوددارنده براتي نيزكه همان شخص قبول كرده ولي هنوز موعدپرداخت آن نرسيده است مي تواندازقبول كننده تقاضانمايدكه براي پرداخت وجه آن ضامن دهدياپرداخت آن رابه نحوديگري تضمين كند. مبحث سوم درقبولي شخص ثالث ماده 239 - هرگاه براتي نكول شدواعتراض بعمل آمدشخص ثالثي مي تواند آنرابنام برات دهنده يايكي ازظهرنويس هاقبول كندقبولي شخص ثالث بايد دراعتراض نامه قيدشده وبه امضاءاوبرسد. ماده 240 - بعدازقبولي شخص ثالث نيزتابرات تاديه نشده كليه حقوقي كه براي دارنده برات ازنكول آن درمقابل برات دهنده وظهرنويسهاحاصل مي شودمحفوظ خواهدبود. مبحث چهارم دروعده برات ماده 241 - برات ممكن است به رويت باشديابه وعده يك ياچندروزيا يك ياچندماه ازرويت برات ، يابه وعده يك ياچندروزيايك ياچندماه از تاريخ برات ممكن است پرداخت به روزمعيني موكول شده باشد. ماده 242 - هرگاه برات بي وعده قبول شدبايدفوراپرداخته شود. ماده 243 - موعدپرداخت براتي كه يك ياچندروزيايك ياچندماه از رويت وعده داردبه وسيله تاريخ قبولي ياتاريخ اعتراض نامه نكول معين مي شود. ماده 244 - اگرموعدپرداخت برات باتعطيل رسمي تصادف كردبايدروز بعدازتعطيل تاديه شود. تبصره - همين قاعده درموردسايراوراق تجارتي نيزرعايت خواهدشد. مبحث پنجم ظهرنويسي ماده 245 - انتقال برات به وسيله ظهرنويسي بعمل مي آيد. ماده 246 - ظهرنويسي بايدبه امضاءظهرنويس برسدممكن است در ظهرنويسي تاريخ واسم كسي كه برات به اوانتقال داده مي شودقيدگردد. ماده 247 - ظهرنويسي حاكي ازانتقال برات است مگراينكه ظهرنويس وكالت دروصول راقيدنموده باشدكه دراين صورت انتقال برات واقع نشده ولي دارنده برات حق وصول ولدي الاقتضاءحق اعتراض واقامه دعوي براي وصول خواهد داشت جزدرمواردي كه خلاف اين دربرات تصريح شده باشد. ماده 248 - هرگاه ظهرنويس درظهرنويسي تاريخ مقدمي قيدكندمزور شناخته مي شود. مبحث ششم مسئوليت ماده 249 - برات دهنده كسي كه برات راقبول كرده وظهرنويسهادرمقابل دارنده برات مسئوليت تضامني دارند. دارنده برات درصورت عدم تاديه واعتراض مي تواندبهركدام ازآنها كه بخواهدمنفردايابه چندنفريابه تمام آنهامجتمعارجوع نمايد. همين حق راهريك ازظهرنويسهانسبت به برات دهنده وظهرنويسهاي ماقبل خوددارد. اقامه دعوي برعليه يك ياچندنفرازمسئولين موجب اسقاط حق رجوع به سايرمسئولين برات نيست ، اقامه كننده دعوي ملزم نيست ترتيب ظهرنويسي راازحيث تاريخ رعايت كندضامني كه ضمانت برات دهنده يا محال عليه ياظهرنويسي راكرده فقط باكسي مسئوليت تضامني داردكه ازاو ضمانت نموده است. ماده 250 - هريك ازمسئولين تاديه برات مي تواندپرداخت رابه تسليم برات واعتراضنامه وصورت حساب متفرعات ومخارج قانوني كه بايدبپردازد موكول كند. ماده 251 - هرگاه چندنفرازمسئولين برات ورشكست شونددارنده برات مي توانددرهريك ازغرمايادرتمام غرمابراي وصول تمام طلب خود(وجه برات ومتفرعات ومخارج قانوني )داخل شودتااينكه طلب خودراكاملاوصول نمايد مديرتصفيه هيچيك ازورشكستگان نمي تواندبراي وجهي كه به صاحب چنين طلب پرداخته مي شودبه مديرتصفيه ورشكسته ديگررجوع نمايدمگردرصورتي كه مجموع وجوهي كه ازدارائي تمام ورشكستگان به صاحب طلب تخصيص مي يابدبيش از ميزان طلب اوباشددراين صورت مازادبايدبه ترتيب تاريخ تعهدتاميزان وجهي كه هركدام پرداخته اندجزءدارائي ورشكستگان محسوب گرددكه به ساير ورشكسته هاحق رجوع دارند. تبصره - مفاداين ماده درمورد ورشكستگي هرچندنفري نيزكه براي پرداخت يك دين مسئوليت تضامني داشته باشندمرعي خواهدبود. مبحث هفتم درپرداخت ماده 252 - پرداخت برات بانوع پولي كه درآن معين شده بعمل مي آيد. ماده 253 - اگردارنده برات به برات دهنده ياكسي كه برات به اومنتقل كرده است پولي غيرازآن نوع كه دربرات تعيين شده است بدهدوآن برات در نتيجه نكول ياامتناع ازقبول وياعدم تاديه اعتراض شوددارنده برات مي تواندازدهنده برات ياانتقال دهنده نوع پولي راكه داده يانوع پولي كه دربرات معين شده مطالبه كندولي ازسايرمسئولين وجه برات جزنوع پولي كه در برات معين شده قابل مطالبه نيست. ماده 254 - برات به وعده بايدروزآخروعده پرداخته شود. ماده 255 - روزرويت دربرواتي كه به وعده ازرويت است وروزصدور برات دربرواتي كه به وعده ازتاريخ صدوراست حساب نخواهدشد. ماده 256 - شخصي كه وجه برات راقبل ازموعدتاديه نموده درمقابل اشخاصي كه نسبت به وجه برات حقي دارنده مسئول است. ماده 257 - اگردارنده برات به كسي كه قبول نوشته مهلتي براي پرداخت بدهدبه ظهرنويس هاي ماقبل خودوبرات دهنده كه به مهلت مزبوررضايت نداده اندحق رجوع نخواهدداشت. ماده 258 - شخصي كه درسروعده وجه برات رامي پردازدبري الذمه محسوب مي شودمگرآنكه وجه برات قانونادرنزداوتوقيف شده باشد. ماده 259 - پرداخت وجه برات ممكن است به موجب نسخه ثاني ياثالث يارابع الخ ، به عمل آيددرصورتي كه درروي آن نسخه قيدشده باشدكه پس از پرداخت وجه بموجب اين نسخه نسخ ديگرازاعتبارساقط است. ماده 260 - شخصي كه وجه برات رابرحسب نسخه بپردازدكه درروي آن قبولي نوشته نشده درمقابل شخصي كه نسخه قبولي شده راداردمسئول پرداخت وجه آن است. ماده 261 - درصورت گم شدن براتي كه هنوزقبول نشده است صاحب آن مي تواندوصول وجه آن رابرحسب نسخه ثاني ياثالث يارابع الخ تقاضاكند. ماده 262 - اگرنسخه مفقودنسخه باشدكه قبولي درروي آن نوشته شده تقاضاي پرداخت ازروي نسخه هاي ديگرفقط بموجب امرمحكمه پس ازدادن ضامن بعمل مي آيد. ماده 263 - اگرشخصي كه برات راگم كرده اعم ازاين كه قبولي نوشته شده يا نشده باشدمي تواندنسخه ثاني ياثالث يارابع الخ راتحصيل نمايدپس از اثبات اينكه برات متعلق به اواست مي تواندبادادن ضامن تاديه وجه آن را بموجب امرمحكمه مطالبه كند. ماده 264 - اگرباوجودتقاضائي كه درمورد مواد 261و262و263بعمل آمده است ازتاديه وجه برات امتناع شودصاحب برات مفقودمي تواندتمام حقوق خودرابه موجب اعتراضنامه محفوظ بدارد. ماده 265 - اعتراضنامه مذكوردر ماده فوق بايددرظرف بيست وچهار ساعت ازتاريخ وعده برات تنظيم شده ودرمواعدوترتيبي كه دراين قانون براي ابلاغ اعتراضنامه معين شده است به برات دهنده وظهرنويسهاابلاغ گردد ماده 266 - صاحب برات مفقودبراي تحصيل نسخه ثاني بايدبه ظهرنويسي كه بلافاصله قبل ازاوبوده است رجوع نمايد. ظهرنويس مزبورملزم است به صاحب برات اختيارمراجعه به ظهرنويس ماقبل خودداده وراهنمائي كندوهمچنين هرظهرنويسي بايداختياروجوه به ظهرنويس ماقبل خودبدهدتابه برات دهنده برسد ، مخارج اين اقدامات بر عهده برات مفقودخواهدبود. ظهرنويس درصورت امتناع ازدادن اختيارمسئول تاديه وجه برات و خساراتي است كه برصاحب برات مفقودواردشده است. ماده 267 - درصورتي كه ضامن برات مفقود(رجوع به مواد 262و263)مدتي براي ضمانت خودمعين نكرده باشدمدت ضمان سه سال است وهرگاه درظرف اين سه سال رسمامطالبه يااقامه دعوي نشده باشدديگرازاين حيث دعوي برعليه او درمحكمه مسموع نخواهدبود. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:13 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
ماده 410 - استنكاف مضمون له ازدريافت طلب ياامتناع ازتسليم وثيقه اگردين باوثيقه بوده ضامن رافورا و بخودي خودبري خواهدساخت. ماده 411 - پس ازآنكه ضامن دين اصلي راپرداخت مضمون له بايدتمام اسنادومداركي راكه براي رجوع ضامن به مضمون عنه لازم ومفيداست به اوداده و اگردين اصلي باوثيقه باشدآن رابه ضامن تسليم نمايد ، اگردين اصلي وثيقه غيرمنقول داشته مضمون عنه مكلف به انجام تشريفاتي است كه براي انتقال وثيقه به ضامن لازم است. باب يازدهم - در ورشكستگي فصل اول دركليات به قانون تصفيه امور ورشكستگي كه بعدا تصويب شده مراجعه شود ماده 412 - ورشكستگي تاجريا شركت تجارتي درنتيجه توقف ازتاديه وجوهي كه برعهده اواست حاصل مي شود. حكم ورشكستگي تاجري راكه حين الفوت درحال توقف بوده تايك سال بعدازمرگ اونيزمي توان صادرنمود. فصل دوم دراعلان ورشكستگي واثرات آن ماده 413 - تاجربايد درظرف 3 روز از تاريخ وقفه كه درتاديه قروض يا سايرتعهدات نقدي اوحاصل شده است توقف خودرابه دفترمحكمه بدايت محل اقامت خوداظهارنموده صورت حساب دارائي وكليه دفاترتجارتي خودرا به دفترمحكمه مزبورتسليم نمايد. ماده 414 - صورت حساب مذكوردر ماده فوق بايدمورخ بوده وبه امضاء تاجر رسيده و متضمن مراتب ذيل باشد - 1 - تعداد و تقويم كليه اموال منقول و غيرمنقول تاجر متوقف بطور مشروح. 2 - صورت كليه قروض ومطالبات. 3 - صورت نفع وضرروصورت مخارج شخصي. درصورت توقف شركتهاي تضامني ، مختلط يانسبي اسامي ومحل اقامت كليه شركاءضامن نيزبايدضميمه شود. ماده 415 - ورشكستگي تاجربحكم محكمه بدايت درمواردذيل اعلام مي شود - الف - برحسب اظهارخودتاجر. ب - بموجب نقاضاي يك ياچندنفرازطلبكارها. ج - برحسب تقاضاي مدعي العموم. ماده 416 - محكمه بايددرحكم خودتاريخ توقف تاجررامعين نمايدواگر درحكم معين نشدتاريخ توقف محسوب است. ماده 417 - حكم ورشكستگي بطورموقت اجرامي شود. ماده 418 - تاجرورشكسته ازتاريخ صدورحكم ازمداخله درتمام اموال خودحتي آنچه كه ممكن است درمدت ورشكستگي عايداوگرددممنوع است.دركليه اختيارات وحقوق مالي ورشكسته كه استفاده ازآن موثردرتاديه ديون اوباشد مديرتصفيه قائم مقام قانوي ورشكسته بوده وحق داردبجاي اوازاختيارات و حقوق مزبوره استفاده كند. ماده 419 - ازتاريخ حكم ورشكستگي هركس نسبت به تاجرورشكسته دعوائي ازمنقول ياغيرمنقول داشته باشدبايدبرمديرتصفيه اقامه يابطرفيت او تعقيب كند ، كليه اقدامات اجرائي نيزمشمول همين دستورخواهدبود. ماده 420 - محكمه هروقت صلاح بداندمي تواندورودتاجرورشكسته رابه عنوان شخص ثالث دردعوي مطروحه اجازه دهد. ماده 421 - همين كه حكم ورشكستگي صادرشدقروض موجل بارعايت تخفيفات مقتضيه نسبت به مدت قروض حال مبدل مي شود. ماده 422 - هرگاه تاجرورشكسته فته طلبي داده يابراتي صادركرده كه قبول نشده يابراتي راقبولي نوشته سايراشخاصي كه مسئول تاديه وجه فته طلب يابرات مي باشندبايدبارعايت تخفيفات مقتضيه نسبت به مدت وجه آن را نقدابپردازندياتاديه آن رادرسروعده تامين نمايند. ماده 423 - هرگاه تاجربعدازتوقف معاملات ذيل رابنمايدباطل وبلااثر خواهدبود - 1 - هرصلح محاباتي ياهبه وبطوركلي هرنقل وانتقال بلاعوض اعم ازاين كه راجع به منقول ياغيرمنقول باشد. 2 - تاديه هرقرض اعم ازحال ياموجل بهروسيله كه بعمل آمده باشد. 3 - هرمعامله كه مالي ازاموال منقول ياغيرمنقول تاجررامقيدنمايد وبضررطلبكاران تمام شود. ماده 424 - هرگاه درنتيجه اقامه دعوي ازطرف مديرتصفيه ياطلبكاري بر اشخاصي كه باتاجرطرف معامله بوده يابرقائم مقام قانوني آنهاثابت شود تاجرمتوقف قبل ازتاريخ توقف خودبراي فرارازاداي دين يابراي اضراربه طلبكارهامعامله نموده كه متضمن ضرري بيش ازربع قيمت حين المعامله بوده است آن معامله قابل فسخ است مگراينكه طرف معامله قبل ازصدورحكم فسخ تفاوت قيمت رابپردازددعوي فسخ درظرف دوسال ازتاريخ وقوع معامله در محكمه پذيرفته مي شود. ماده 425 - هرگاه محكمه بموجب ماده قبل حكم فسخ معامله راصادرنمايد محكوم عليه بايدپس ازقطعي شدن حكم مالي راكه موضوع معامله بوده است عينا به مديرتصفيه تسليم وقيمت حين المعامله آن راقبل ازآنكه دارائي تاجربه غرماتقسيم شوددريافت داردواگرعين مال مزبوردرتصرف اونباشدتفاوت قيمت راخواهدداد. ماده 426 - اگردرمحكمه ثابت شودكه معامله بطورصوري يامسبوق به تباني بوده است آن معامله خودبخودباطل وعين ومنافع مالي كه موضوع معامله بوده مستردوطرف معامله اگرطلبكارشودجزوغرماحصه خواهدبود. فصل سوم درتعيين عضوناظر ماده 427 - درحكمي كه بموجب آن ورشكستگي تاجراعلام مي شودمحكمه يك نفررابه سمت عضوناظرمعين خواهدكرد. ماده 428 - عضوناظرمكلف به نظارت دراداره امورراجعه به ورشكستگي وسرعت جريان آنست. ماده 429 - تمام منازعات ناشيه از ورشكستگي راكه حل آن ازصلاحيت محكمه است عضوناظربه محكمه راپورت خواهدداد. ماده 430 - شكايت ازتصميمات عضوناظرفقط درمواردي ممكن است كه اين قانون معين نموده. ماده 431 - مرجع شكايت محكمه است كه عضوناظراست رامعين كرده. ماده 432 - محكمه هميشه مي تواندعضوناظرراتبديل وديگري رابجاي او بگمارد. فصل چهارم دراقدام بمهروموم وسايراقدامات اوليه نسبت بورشكسته ماده 433 - محكمه درحكم ورشكستگي امربه مهروموم رانيزميدهد. ماده 434 - مهروموم بايدفورابه توسط عضوناظربعمل آيدمگردرصورتي كه بعقيده عضومزبوربرداشتن صورت دارائي تاجردريك روزممكن باشددراين صورت بايدفوراشروع به برداشتن صورت شود. ماده 435 - اگرتاجرورشكسته به مفاد ماده 413و414عمل نكرده باشد محكمه درحكم ورشكستگي قرارتوقيف تاجرراخواهدداد. ماده 436 - قرارتوقيف ورشكسته درمواقعي نيزداده خواهدشدكه معلوم گرددبواسطه اقدامات خودازاداره وتسويه شدن عمل ورشكستگي مي خواهد جلوگيري كند. ماده 437 - درصورتي كه تاجرمقروض فراركرده ياتمام ياقسمتي از دارائي خودرامخفي نموده باشدامين صلح مي تواندبرحسب تقاضاي يك ياچند نفرازطلبكاران فورااقدام به مهروموم نمايدوبايدبلافاصله اين اقدام خود رابه مدعي العموم اطلاع دهد. ماده 438 - انبارهاوحجره هاوصندوق واسنادودفاترونوشتجات و اسباب واثاثيه تجارتخانه ومنزل تاجربايدمهروموم شود. ماده 439 - درصورت ورشكستگي شركتهاي تضامني مختلط يانسبي اموال شخصي شركاءضامن مهروموم نخواهدشدمگراينكه حكم ورشكستگي آنهانيزدرضمن حكم ورشكستگي شركت يابموجب حكم جداگانه صادرشده باشد. تبصره - درمورداين ماده و ماده فوق مستثنيات دين ازمهروموم معاف است. فصل پنجم درمديرتصفيه ماده 440 - محكمه درضمن حكم ورشكستگي يامنتهادرظرف پنج روزپس از صدورحكم يك نفررابه سمت مديريت تصفيه معين مي كند. ماده 441 - اقدامات مديرتصفيه براي تهيه صورت طلبكاران واخطاربه آنهاومدتي كه درآن مدت طلبكاران بايدخودرامعرفي نمايندوبطوركلي وظايف مديرتصفيه علاوه برآن قسمتي كه بموجب اين قانون معين شده برطبق نظامنامه اي كه طرف وزارت عدليه تنظيم مي شودمعين خواهدشد. ماده 442 - ميزان حق الزحمه مديرتصفيه رامحكمه درحدودمقررات وزارت عدليه معين خواهدكرد. فصل ششم دروظايف مديرتصفيه مبحث اول دركليات ماده 443 - اگرمهروموم قبل ازتعيين مديرتصفيه بعمل نيامده باشدمدير مزبورتقاضاي انجام آن راخواهدنمود. ماده 444 - عضوناظربه تقاضاي مديرتصفيه به اواجازه مي دهدكه اشياء ذيل راازمهروموم مستثني كرده واگرمهروموم شده است ازتوقيف خارج نمايد. 1 - البسه واثاثيه واسبابي كه براي حوائج ضروري تتاجرورشكسته و خانواده اولازم است. 2 - اشيائي كه ممكن است قريباضايع شودياكسرقيمت حاصل نمايد. 3 - اشيائي كه براي بكارانداختن سرمايه تاجرورشكسته واستفاده ازآن لازم است درصورتي كه توقيف آنهاموجب خسارت ارباب طلب باشد.اشياء مذكوردرفقره ثانيه وثالثه بايدفوراتقويم وصورت آن برداشته شود. ماده 445 - فروش اشيائي كه ممكن است قريباضايع شده ياكسرقيمت حاصل كندواشيائي كه نگاهداشتن آنهامفيدنيست وهمچنين بكارانداختن سرمايه تاجرورشكسته بااجازه عضوناظربه توسط مديرتصفيه بعمل مي آيد. ماده 446 - دفتردارمحكمه دفاترتاجرورشكسته رابه اتفاق عضوناظريا امين صلحي كه آنهارامهروموم نموده است ازتوقيف خارج كرده پس ازآنكه ذيل دفاتررابست آنهارابه مديرتصفيه تسليم مي نمايد. دفترداربايددرصورت مجلس كيفيت دفاتررابطورخلاصه قيدكند ، اوراق هم كه وعده آنهانزديك است يابايدقبولي آنهانوشته شودويانسبت به آنهابايداقدامات تامينيه بعمل آيدازتوقيف خارج شده درصورت مجلس ذكر وبه مديرتصفيه تحويل مي شودتاوجه آن راوصول نمايدوفهرستي كه ازمديرتصفيه گرفته مي شودبه عضوناظرتسليم مي گردد ، سايرمطالبات رامديرتصفيه در مقابل قبضي كه مي دهدوصول مي نمايدمراسلاتي كه به اسم تاجرورشكسته مي رسدبه مديرتصفيه تسليم وبه توسط اوبازمي شودواگرخودورشكسته حاضرباشددرباز كردن مراسلات مي تواند شركت كند. ماده 447 - تاجرورشكسته درصورتي كه وسيله ديگري براي اعاشه نداشته باشدمي تواندنفقه خودوخانواده اش راازدارائي خوددرخواست كند.دراين صورت عضوناظرنفقه ومقدارآنراباتصويب محكمه معين مي نمايد. ماده 448 - مديرتصفيه تاجرورشكسته رابراي بستن دفاتراحضارمي نمايد براي حضوراومنتهاچهل وهشت ساعت مهلت داده مي شوددرصورتي كه تاجرحاضر نشدباحضورعضوناظراقدام بعمل خواهدآمد ، تاجرورشكسته مي توانددرموقع كليه عمليات تامينيه حاضرباشد. ماده 449 - درصورتي كه تاجرورشكسته صورت دارائي خودراتسليم ننموده باشدمديرتصفيه آن رافورابوسيله دفاترواسنادمشاراليه وسايراطلاعاتي كه تحصيل مي نمايدتنظيم مي كند. ماده 450 - عضوناظرمجازاست كه راجع به تنظيم صورت دارائي ونسبت به اوضاع واحوال ورشكستگي ازتاجرورشكسته وشاگردهاومستخدمين اووهمچنين ازاشخاص ديگرتوضيحات بخواهدوبايدازتحقيقات مذكوره صورتمجلس ترتيب دهد. مبحث دوم دررفع توقيف وترتيب صورت دارائي ماده 451 - مديرتصفيه پس ازتقاضاي رفع توقيف شروع به تنظيم صورت دارائي وتاجرورشكسته راهم دراين موقع احضارمي كندولي عدم حضوراومانع ازعمل نيست. ماده 452 - مديرتصفيه به تدريجي كه رفع توقيف مي شودصورت دارائي را دردونسخه تهيه مي نمايد. يكي ازنسختين به دفترمحكمه تسليم شده وديگري درنزداومي ماند. ماده 453 - مديرتصفيه مي تواندبراي تهيه صورت دارائي وتقويم اموال ازاشخاصي كه لازم بدانداستمدادكندصورت اشيائي كه موافق ماده 444درتحت توقيف نيامده ولي قبلاتقويم شده است ضميمه صورت دارائي خواهدشد. ماده 454 - مديرتصفيه بايددرظرف پانزده روزازتاريخ ماموريت خود صورت خلاصه ازوضعيت ورشكستگي وهمچنين ازعلل واوضاعي كه موجب آن شده و نوع ورشكستگي كه ظاهربنظرمي آيدترتيب داده بعضوناظربدهد ، عضوناظر صورت مزبوررافورابه مدعي العموم ابتدائي محل تسليم مي نمايد. ماده 455 - صاحب منصبان پاركه مي توانندفقط بعنوان نظارت بمنزل تاجرورشكسته رفته ودرحين برداشتن صورت دارائي حضوربهم رسانندمامورين پاركه درهرموقع حق دارندبدفاترواسنادونوشتجات مربوط به ورشكستگي مراجعه كننداين مراجعه نبايدباعث تعطيل جريان امرباشد. مبحث سوم درفروش اموال ووصول مطالبات ماده 456 - پس ازتهيه شدن صورت دارائي تمام مال التجاره ووجه نقدو واسنادطلب ودفاترونوشتجات واثاثيه (بغيرازمستثنيات دين )واشياء تاجرورشكسته به مديرتصفيه تسليم ميشود. ماده 457 - مديرتصفيه بانظارت عضوناظربه وصول مطالبات مداومت مي نمايدوهمچنين مي تواندبااجازه مدعي العموم ونظارت عضوناظربه فروش اثاث البيت ومال التجاره تاجرمباشرت نمايدليكن قبلابايداظهارات تاجرورشكسته رااستماع يالااقل مشاراليه رابراي دادن توضيحات احضاركند ترتيب فروش بموجب نظامنامه وزارت عدليه معين خواهدشد. ماده 458 - نسبت به تمام دعاوي كه هيئت طلبكارهادرآن ذينفع مي باشند مديرتصفيه بااجازه عضوناظرمي توانددعوي رابه صلح خاتمه دهداگرچه دعاوي مزبوره راجع به اموال غيرمنقول باشدودراين موردتاجرورشكسته بايداحضار شده باشد. ماده 459 - اگرموضوع صلح قابل تقويم نبوده يابيش ازپنج هزارريال باشدصلح لازم الاجرانخواهدبودمگراينكه محكمه آن صلح راتصديق نمايددرموقع تصديق صلح نامه تاجرورشكسته احضارمي شودودرهرصورت مشاراليه حق دارد كه به صلح اعتراض كند ، اعتراض ورشكسته درصورتي كه صلح راجع به اموال غير منقول باشدبراي جلوگيري ازصلح كافي خواهدبودتامحكمه تكليف صلح رامعين نمايد. ماده 460 - وجوهي كه به توسط مديرتصفيه دريافت مي شودبايدفورابه صندوق عدليه محل تسليم گردد.صندوق مزبورحساب مخصوصي براي عمل ورشكسته اعم ازعايدات ومخارج بازمي كندوجوه مزبورازصندوق مستردنمي گرددمگر به حواله عضوناظروتصديق مديرتصفيه. مبحث چهارم دراقدامات تامينيه ماده 461 - مديرتصفيه مكلف است ازروزشروع به ماموريت اقدامات تامينيه براي حفظ حقوق تاجرورشكسته نسبت به مديونين اوبعمل آورد. مبحث پنجم درتشخيص مطالبات طلبكارها ماده 462 - پس ازصدورحكم ورشكستگي طلبكارهامكلفنددرمدتي كه به موجب اخطارمديرتصفيه درحدودنظامنامه وزارت عدليه معين شده ، اسناد طلب خودياسوادمصدق آن رابه انضمام فهرستي كه كليه مطالبات آنهارامعين مي نمايدبه دفتردارمحكمه تسليم كرده قبض دريافت دارند. ماده 463 - تشخيص مطالبات طلبكارهادرظرف سه روزازتاريخ انقضاي مهلت مذكوردر ماده قبل شروع شده بدون وقفه درمحل وروزوساعاتي كه ازطرف عضوناظرمعين مي گرددبه ترتيبي كه درنظامنامه معين خواهدشدتعقيب مي شود. ماده 464 - هرطلبكاري كه طلب اوتشخيص ياجزءصورت حساب دارائي منظورشده مي توانددرحين تشخيص مطالبات سايرطلبكارهاحضوربهم رسانيده ونسبت به طلبهائي كه سابقاتشخيص شده يافعلادرتحت رسيدگي است اعتراض نمايد ، همين حق راخودتاجرورشكسته هم خواهدداشت. ماده 465 - محل اقامت طلبكارهاووكلاي آنهادرصورت مجلس تشخيص مطالبات معين وبعلاوه توصيف مختصري ازسندداده مي شودوتعيين قلم خوردگي ياتراشيدگي ياالحاقات بين السطورنيزبايددرصورت مجلس قيدواين نكته مسلم شودكه طلب مسلم يامتنازع فيه است. ماده 466 - عضوناظرمي تواندبه نظرخودامربه ابرازدفاترطلبكارها دهدياازمحكمه محل تقاضانمايدصورتي ازدفاترطلبكارهااستخراج كرده ونزد اوبفرستد. ماده 467 - اگرطلب مسلم وقبول شدمديرتصفيه درروي سندعبارت ذيل را نوشته امضاءمي نمايدوعضوناظرنيزآن راتصديق مي كند. "جزوقروض...مبلغ...قبول شدبه تاريخ...." هرطلبكاربايددرظرف مدت وبه ترتيبي كه بموجب نظامنامه وزارت عدليه معين مي شودالتزام بدهدطلبي راكه اظهاركرده طلب حقيقي وبدون قصد استفاده نامشروع است. ماده 468 - اگرطلب متنازع فيه واقع شدعضوناظرمي تواندحل قضيه رابه محكمه رجوع ومحكمه بايدفوراازروي راپورت عضوناظررسيدگي نمايدمحكمه مي تواندامردهدكه باحضورعضوناظرتحقيق درامربعمل آيدواشخاصي راكه مي توانندراجع به اين طلب اطلاعاتي دهندعضوناظراحضارياازآنهاكسب اطلاع كند. ماده 469 - درموقعي كه اختلاف راجع به تشخيص طلبي به محكمه رجوع شده و قضيه طوري باشدكه محكمه نتوانددرظرف پانزده روزحكم صادركندبايدبرحسب اوضاع امردهدكه انعقادمجلس هيئت طلبكارهابراي ترتيب قراردادارفاقي به تاخيرافتدويااينكه منتظرنتيجه رسيدگي نشده ومجلس مزبورمنعقدشود. ماده 470 - محكمه مي توانددرصورت تصميم به انعقادمجلس قراردهدكه صاحب طلب متنازع فيه معادل مبلغي كه محكمه درقرارمزبورمعين مي كندموقتا طلبكارشناخته شده درمذاكرات هيئت طلبكارهابراي مبلغ مذكور شركت نمايد. ماده 471 - درصورتي كه طلبي موردتعقيب جزائي واقع شده باشدمحكمه مي تواندقرارتاخيرمجلس رابدهدولي اگرتصميم به عدم تاخيرمجلس نمود نمي تواندصاحب آن طلب راموقتاجزوطلبكاران قبول نمايدومادام كه محاكم صالحه حكم خودرانداده اندطلبكارمزبورنمي تواندبهيچ وجه درعمليات راجعه به ورشكستگي شركت كند. ماده 472 - پس ازانقضاي مهلت هاي معين در مواد 462و467به ترتيب قراردادارفاقي وبه سايرعمليات راجعه به ورشكستگي مداومت مي شود. ماده 473 - طلبكارهائي كه درمواعدمعينه حاضرنشده ومطابق ماده 462 عمل نكرده نسبت به عمليات وتشخيصات وتصميماتي كه راجع به تقسيم وجوه قبل ازآمدن آنهابعمل آمده حق هيچگونه اعتراضي ندارندولي درتقسيماتي كه ممكن است بعدبه عمل آيدجزءغرماحساب مي شودبدون اينكه حق داشته باشندحصه راكه درتقسيمات سابق به آنهاتعلق مي گرفت ازاموالي كه هنوزتقسيم نشده مطالبه نمايند. ماده 474 - اگراشخاصي نسبت به اموال متصرفي تاجرورشكسته دعوي خياراتي دارندوصرفنظرازآن نمي كنندبايدآن رادرحين تصفيه عمل ورشكستگي ثابت نمودوبموقع اجراءگذارند. ماده 475 - حكم فوق درباره دعوي خياراتي نيزمجري خواهدبودكه تاجر ورشكسته نسبت به اموال متصرفي خودياديگران داردمشروط براينكه ضرر طلبكارهانباشد. فصل هفتم درقراردادارفاقي وتصفيه حساب تاجرورشكسته مبحث اول دردعوت طلبكارهاو مجمع عمومي آنها ماده 476 - عضوناظردرظرف هشت روزازتاريخ موعدي كه بموجب نظامنامه مذكوردر ماده 467معين شده به توسط دفتردارمحكمه كليه طلبكارهائي راكه طلب آنهاتشخيص وتصديق ياموقتاقبول شده است براي مشاوره درانعقادقراردادارفاقي دعوت مي نمايد ، موضوع دعوت مجمع طلبكارهادررقعه هاي دعوت واعلانات مندرجه درجرايدبايدتصريح شود. ماده 477 - مجمع عمومي مزبوردرمحل وروزوساعتي كه ازطرف عضوناظر معين شده است درتحت رياست مشاراليه منعقدمي شود.طلبكارهائي كه طلب آنهاموقتاقبول گرديده ياوكيل ثابت الوكاله آنهاحاضرمي شوندتاجر ورشكسته نيزبه اين مجمع احضارمي شودمشاراليه بايدشخصاحاضرگرددوفقط وقتي مي توانداعزام وكيل نمايدكه عذرموجه داشته وصحت آن به تصديق عضوناظر رسيده باشد. ماده 478 - مديرتصفيه به مجمع طلبكارهاراپورتي ازوضعيت ورشكستگي واقداماتي كه بعمل آمده وعملياتي كه بااستحضارتاجرورشكسته شده است ميدهدراپورت مزبوربه امضاءمديرتصفيه رسيده به عضوناظرتقديم مي شودو عضوناظربايدازكليه مذاكرات وتصميمات مجمع طلبكارهاصورت مجلس ترتيب دهد. مبحث دوم درقراردادارفاقي فقره اول درترتيب قراردادارفاقي ماده 479 - قراردادارفاقي بين تاجرورشكسته وطلبكارهاي اومنعقد نمي شودمگرپس ازاجراي مراسمي كه درفوق مقررشده است. ماده 480 - قراردادارفاقي فقط وقتي منعقدمي شودكه لااقل نصف بعلاوه يك نفرازطلبكارهاباداشتن لااقل سه ربع ازكليه مطالباتي كه مطابق مبحث پنجم ازفصل ششم تشخيص وتصديق شده ياموقتاقبول گشته است درآن قرارداد شركت نموده باشندوالابلااثرخواهدبود. ماده 481 - هرگاه درمجلس قراردادارفاقي اكثريت طلبكارهاعددا حاضرشوندولي ازحيث مبلغ داراي سه ربع ازمطالبات نباشندياآنكه داراي سه ربع ازمطالبات باشندولي اكثريت عددي راحائزنباشندنتيجه حاصله از آن مجلس معلق وقرارانعقادمجلس ثاني براي يك هفته بعدداده مي شود. ماده 482 - طلبكارهائي كه درمجلس اول خودياوكيل ثابت الوكاله آنها حاضربوده وصورت مجلس راامضاءنموده اندمجبورنيستنددرمجلس ثاني حاضر شوندمگرآنكه بخواهنددرتصميم خودتغييري دهندولي اگرحاضرنشدند تصميمات سابق آنهابه اعتبارخودباقي است ، اگردرجلسه ثاني اكثريت عددي ومبلغي مطابق ماده 480تكميل شودقراردادارفاقي قطعي خواهدبود. ماده 483 - اگرتاجربعنوان ورشكسته به تقلب محكوم شده باشدقرارداد ارفاقي منعقدنمي شوددرموقعي كه تاجربعنوان ورشكسته به تقلب تعقيب مي شودلازم است طلبكارهادعوت شوندومعلوم كنندكه آيابااحتمال حصول برائت تاجروانعقادقراردادارفاقي تصميم خودرادرامرمشاراليه به زمان حصول نتيجه رسيدگي به تقلب موكول خواهندكردياتصميم فوري خواهندگرفت اگربخواهندتصميم راموكول به زمان بعدنمايندبايدطلبكارهاي حاضرازحيث عده ومبلغ اكثريت معين در ماده 480راحائزباشندچنانچه درانقضاي مدت و حصول نتيجه رسيدگي به تقلب بناي انعقادقراردادارفاقي شودقواعدي كه به موجب مواد قبل مقرراست دراين موقع نيزبايدمعمول گردد. ماده 484 - اگرتاجربعنوان ورشكستگي به تقصيرمحكوم شودانعقاد قراردادارفاقي ممكن است ليكن درصورتي كه تعقيب تاجرشروع شده باشد طلبكارهامي توانندتاحصول نتيجه تعقيب وبارعايت مقررات ماده قبل تصميم درقراردادرابه تاخيربياندازند. ماده 485 - كليه طلبكارهاكه حق شركت درانعقادقراردادارفاقي داشته اندمي توانندراجع به قرارداداعتراض كنند ، اعتراض بايدموجه بوده ودرظرف يك هفته ازتاريخ قراردادبه مديرتصفيه وخودتاجرورشكسته ابلاغ شودوالاازدرجه اعتبارساقط خواهدبودمديرتصفيه وتاجرورشكسته به اولين جلسه محكمه كه بعمل ورشكستگي رسيدگي مي كنداحضارمي شوند. ماده 486 - قراردادارفاقي بايدبه تصديق محكمه برسدوهريك ازطرفين قراردادمي توانندتصديق آن راازمحكمه تقاضانمايدمحكمه نمي تواندقبل از انقضاي مدت يك هفته مذكوردر ماده قبل تصميمي راجع به تصديق اتخاذنمايد هرگاه درظرف اين مدت ازطرف طلبكارهائي كه حق اعتراض دارنداعتراضاتي بعمل آمده باشدمحكمه بايددرموضوع اعتراضات وتصديق قراردادارفاقي حكم واحدصادركنداگراعتراضات تصديق شودنسبت به تمام اشخاص ذينفع بلااثر مي شود. ماده 487 - قبل ازآنكه محكمه درباب تصديق قراردادراي دهدعضوناظر بايدراپورتي كه متضمن كيفيت ورشكستگي وامكان قبول قراردادباشدبه محكمه تقديم نمايد. ماده 488 - درصورت عدم رعايت قواعدمقرره محكمه ازتصديق قرارداد ارفاقي امتناع خواهدنمود. فقره دوم دراثرات قراردادارفاقي ماده 489 - همين كه قراردادارفاقي تصديق شدنسبت به طلبكارهائي كه دراكثريت بوده انديادرظرف ده روزازتاريخ تصديق آن راامضاءنموده اند قطعي خواهدبودولي طلبكارهائي كه جزواكثريت نبوده وقراردادراهم امضاء نكرده اندمي توانندسهم خودراموافق آنچه ازدارائي تاجربه طلب كارها مي رسددريافت نمايندليكن حق ندارنددرآتيه ازدارائي تاجرورشكسته بقيه طلب خودرامطالبه كنندمگرپس ازتاديه تمام طلب كساني كه درقرارداد ارفاقي شركت داشته ياآن رادرظرف ده روزمزبورامضاءنموده اند. ماده 490 - پس ازتصديق شدن قراردادارفاقي دعوي بطلان نسبت به آن قبول نمي شودمگراينكه پس ازتصديق مكشوف شودكه درميزان دارائي يامقدارقروض حيله بكاررفته وقدرحقيقي قلمدادنشده است. ماده 491 - همين كه حكم محكمه راجع به تصديق قراردادقطعي شدمديرتصفيه صورت حساب كاملي باحضورعضوناظربه تاجرورشكسته مي دهدكه درصورت عدم اختلاف بسته مي شود. مديرتصفيه كليه دفاترواسنادونوشتجات وهمچنين دارائي ورشكسته را به استثناي آنچه كه بايدبه طلبكاراني كه قراردادارفاقي راامضاءنكرده اند داده شودبه مشاراليه ردكرده رسيدمي گيردوپس ازآنكه قرارتاديه سهم طلبكاران مذكوررادادماموريت مديرتصفيه ختم مي شود ، ازتمام اين مراتب عضوناظرصورت مجلس تهيه مي نمايدوماموريتش خاتمه مي يابد. درصورت توليداختلاف محكمه رسيدگي كرده حكم مقتضي خواهدداد. فقره سوم درابطال يافسخ قراردادارفاقي ماده 492 - درمواردذيل قراردادارفاقي باطل است - 1 - درموردمحكوميت تاجربه ورشكستگي به تقلب. 2 - درمورد ماده 490. ماده 493 - اگرمحكمه حكم بطلان قراردادارفاقي رابدهدضمانت ضامن يا ضامن ها(درصورتي كه باشد)بخودي خودملغي مي شود. ماده 494 - اگرتاجرورشكسته شرايط قراردادارفاقي رااجراءنكرد. ممكن است براي فسخ قراردادمزبوربرعليه اواقامه دعوي نمود. ماده 495 - درصورتي كه اجراي تمام ياقسمتي ازقراردادرايك ياچندنفر ضمانت كرده باشندطلب كارهامي تواننداجراي تمام ياقسمتي ازقراردادرا كه ضامن داردازاوبخواهندودرمورداخيرآن قسمت ازقراردادكه ضامن نداشته فسخ مي شود ، درصورت تعددضامن مسئوليت آنهاتضامني است. ماده 496 - اگرتاجرورشكسته پس ازتصديق قراردادبعنوان ورشكستگي به تقلب تعقيب شده درتحت توقيف ياحبس درآيدمحكمه مي تواندهرقسم وسائل تامينيه راكه مقتضي بدانداتخاذكندولي به محض صدورقرارمنع تعقيب ياحكم تبرئه وسائل مزبوره مرتفع مي شود. ماده 497 - پس ازصدورحكم ورشكستگي به تقلب ياحكم ابطال يافسخ قراردادارفاقي محكمه يك عضوناظرويك مديرتصفيه معين مي كند. ماده 498 - مديرتصفيه مي توانددارائي تاجرراتوقيف ومهروموم نمايد مديرتصفيه فوراازروي صورت دارائي سابق اقدام به رسيدگي اسنادونوشتجات نموده واگرلازم باشدمتممي براي صورت دارائي ترتيب مي دهد ، مديرتصفيه بايدفورابه وسيله اعلان درروزنامه طلبكارهاي جديدرااگرباشنددعوت نمايدكه درظرف يكماه اسنادمطالبات خودرابراي رسيدگي ابرازكنند ، در اعلان مزبورمفادقرارمحكمه كه بموجب آن مديرتصفيه معين شده است بايددرج شود. ماده 499 - بدون فوت وقت به اسنادي كه مطابق ماده قبل ابرازشده رسيدگي مي شود ، نسبت به مطالباتي كه سابقاتشخيص ياتصديق شده است رسيدگي جديدبعمل نمي آيد ، مطالباتي كه تمام ياقسمتي ازآنهابعدازتصديق پرداخته شده است موضوع مي شود. ماده 500 - معاملاتي كه تاجرورشكسته پس ازصدورحكم راجع به تصديق قراردادارفاقي تاصدورحكم بطلان يافسخ قراردادمزبورنموده باطل نمي شود مگردرصورتي كه معلوم شودبه قصداضراربوده وبه ضررطلبكاران هم باشد. ماده 501 - درصورت فسخ ياابطال قراردادارفاقي دارائي تاجربين طلبكاران ارفاقي واشخاصي كه بعدازقراردادارفاقي طلبكارشده اندبه غرما تقسيم مي شود. ماده 502 - اگرطلبكاران ارفاقي بعدازتوقف تاجرتازمان فسخ ياابطال چيزي گرفته اندماخوذي آنهاازوجهي كه به ترتيب غرمابه آنهامي رسدكسر خواهدشد. ماده 503 - هرگاه تاجري ورشكست وامرش منتهي به قراردادارفاقي گرديدوثانيابدون اينكه قراردادمزبورابطال يافسخ شودورشكست شد مقررات دو ماده قبل در ورشكستگي ثانوي لازم الاجراءاست. مبحث سوم درتفريغ حساب وختم عمل ورشكستگي ماده 504 - اگرقراردادارفاقي منعقدنشدمديرتصفيه فورابه عمليات تصفيه وتفريغ عمل ورشكستگي شروع خواهدكرد. ماده 505 - درصورتي كه اكثريت مذكوردر ماده 480موافقت نمايدمحكمه مبلغي رابراي اعاشه ورشكسته درحدودمقررات ماده 447معين خواهدكرد. ماده 506 - اگر شركت تضامني ، مختلط يانسبت ورشكست شودطلبكارها مي توانندقراردادارفاقي رابا شركت يامنحصرابايك ياچندنفرازشركاء ضامن منعقدنماينددرصورت ثاني دارائي شركت تابع مقررات اين مبحث وبه غرماتقسيم مي شودولي دارائي شخصي شركائي كه باآنهاقراردادارفاقي منعقد شده است به غرماتقسيم نخواهدشدشريك ياشركاءضامن كه باآنهاقرارداد خصوصي منعقدشده نمي تواندتعهدحصه نمايندمگرازاموال شخصي خودشان شريكي كه بااوقراردادمخصوص منعقدشده ازمسئوليت تضامني مبرااست. ماده 507 - اگرطلبكارهابخواهندتجارت تاجرورشكسته راادامه دهند مي توانندبراي اين امروكيل ياعامل مخصوصي انتخاب نموده يابخودمدير تصفيه اين ماموريت رابدهند. ماده 508 - درضمن تصميمي كه وكالت مذكوردر ماده فوق مقررمي داردبايد مدت وحدودوكالت وهمچنين ميزان وجهي كه وكيل مي تواندبراي مخارج لازمه پيش خودنگاهداردمعين گردد ، تصميم مذكوراتخاذنمي شودمگرباحضورعضو ناظروبااكثريت سه ربع ازطلبكارهاعدداومبلغاخودتاجرورشكسته وهمچنين طلبكارهاي مخالف (بارعايت ماده 473)مي توانندنسبت به اين تصميم در محكمه اعتراض نماينداين اعتراض اجراي تصميم رابه تاخيرنمي اندازد. ماده 509 - اگرازمعاملات وكيل ياعاملي كه تجارت ورشكسته راادامه ميدهدتعهداتي حاصل شودكه بيش ازحددارائي تاجرورشكسته است فقط طلبكارهائي كه آن اجازه راداده اندشخصاعلاوه برحصه كه دردارائي مزبور دارندبه نسبت طلبشان درحدوداختياراتي كه داده اندمسئول تعهدات مذكوره مي باشند. ماده 510 - درصورتي كه عمل تاجرورشكسته منجربه تفريغ حساب شودمدير تصفيه مكلف است تمام اموال منقول وغيرمنقول تاجرورشكسته رابه فروش رسانيده مطالبات وديون وحقوق اوراصلح ومصالحه ووصول وتفريغ كندتمام اين مراتب درتحت نظرعضوناظروباحضورتاجرورشكسته بعمل مي آيداگرتاجر ورشكسته ازحضوراستنكاف نموداستحضارمدعي العموم كافي است. فروش اموال مطابق نظامنامه وزارت عدليه بعمل خواهدآمد. ماده 511 - همين كه تفريغ عمل تاجربه اتمام رسيدعضوناظرطلبكارهاو تاجرورشكسته رادعوت مي نمايددراين جلسه مديرتصفيه حساب خودراخواهد داد. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:8 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
ماده 512 - هرگاه اموالي دراجاره تاجرورشكسته باشدمديرتصفيه درفسخ ياابقاءاجاره به نحوي كه موافق منافع طلبكارهاباشداتخاذتصميم مي كنداگرتصميم برفسخ اجاره شده صاحبان اموال مستاجره ازبابت مال الاجاره كه تاآن تاريخ مستحق شده اندجزءغرمامنظورمي شوند ، اگرتصميم برابقاء اجاره بوده وتاميناتي هم سابقابموجب اجاره نامه بموجرداده شده باشدآن تامينات ابقاءخواهدشدوالاتاميناتي كه پس از ورشكستگي داده مي شودبايد كافي باشد ، درصورتي كه باتصميم مديرتصفيه برفسخ اجاره موجرراضي به فسخ نشودحق مطالبه تامين رانخواهدداشت. نوع قانون : قانون تاريخ تصويب : 13/02/1311 دستگاه اجرايي : وزارت دادگستري |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 13:6 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
به نام خدا
قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران
فصل اول – تعاريف و اصطلاحات
مادة 1. اصطلاحات و واژههايي كه در اين قانون به كار رفته است، داراي معاني زير ميباشند: 1. شوراي عالي بورس و اوراق بهادار: شورايي است كه به موجب مادة (3) اين قانون تشكيل ميشود، و بعد از اين "شورا" ناميده ميشود. 2. سازمان بورس و اوراق بهادار: سازماني است كه به موجب مادة (5) اين قانون تشكيل ميشود، و بعد از اين "سازمان" ناميده ميشود. 3. بورس اوراق بهادار: بازاري متشكل و خودانتظام است كه اوراق بهادار در آن توسط كارگزاران و يا معاملهگران طبق مقررات اين قانون، مورد دادوستد قرار ميگيرد. بورس اوراق بهادار (که از اين پس بورس ناميده ميشود) در قالب شركت سهامي عام تأسيس و اداره ميشود. 4. هيئتداوري: هيئتي است که به موجب مادة 37 اين قانون تشکيل ميشود. 5.كانون: كانونهاي كارگزاران، معاملهگران، بازارگردانان، مشاوران، ناشران، سرمايهگذاران و ساير مجامع مشابه، تشكلهاي خود انتظامي است كه بهمنظور تنظيم روابط بين اشخاصي كه طبق اين قانون به فعاليت در بازار اوراق بهادار اشتغال دارند، طبق دستورالعملهاي مصوب "سازمان" بهصورت مؤسسة غيردولتي، غيرتجاري و غيرانتفاعي به ثبت ميرسند. 6. تشكل خودانتظام: تشكلي است كه براي حسن انجام وظايفي كه به موجب اين قانون بر عهده دارد و همچنين براي تنظيم فعاليتهاي حرفهاي خود و انتظامبخشيدن به روابط بين اعضا، مجاز است ضوابط و استانداردهاي حرفهاي و انضباطي را كه لازم ميداند، با رعايت اين قانون، وضع و اجرا كند. 7. شرکت سپردهگذاري مرکزي اوراق بهادار و تسوية وجوه: شرکتي است که امور مربوط به ثبت، نگهداري، انتقال مالکيت اوراق بهادار و تسوية وجوه را انجام ميدهد. 8. بازارهاي خارج از بورس: بازاري است در قالب شبکة ارتباط الکترونيک يا غيرالکترونيک که معاملات اوراق بهادار در آن بر پاية مذاکره صورت ميگيرد. 9. بازار اوليه: بازاري است كه اولين عرضه و پذيرهنويسي اوراق بهادار جديدالانتشار در آن انجام ميشود و منابع حاصل از عرضة اوراق بهادار در اختيار ناشر قرار ميگيرد. 10. بازار ثانويه: بازاري است كه اوراق بهادار، پس از عرضة اوليه، در آن مورد دادوستد قرار ميگيرد. 11. بازار مشتقه: بازاري است كه در آن قراردادهاي آتي و اختيار معامله مبتني بر اوراق بهادار يا كالا دادوستد ميشود. 12. ناشر: شخص حقوقي است كه اوراق بهادار را به نام خود منتشر ميكند. 13. كارگزار: شخص حقوقي است كه اوراق بهادار را براي ديگران و به حساب آنها معامله ميكند. 14. كارگزار/معاملهگر: شخص حقوقي است كه اوراق بهادار را براي ديگران و بهحساب آنها و يا بهنام و حساب خود معامله ميكند. 15. بازارگردان: كارگزار/معاملهگري است كه با اخذ مجوز لازم با تعهد به افزايش نقدشوندگي و تنظيم عرضهوتقاضاي اوراق بهادار معين و تحديد دامنة نوسان قيمت آن، به دادوستد آن اوراق ميپردازد. 16. مشاور سرمايهگذاري: شخص حقوقي است که در قالب قراردادي مشخص، دربارة خريدوفروش اوراق بهادار، به سرمايهگذار مشاوره ميدهد. 17. سبدگردان: شخص حقوقي است که در قالب قراردادي مشخص و به منظور کسب انتفاع، به خريدوفروش اوراق بهادار براي سرمايهگذار ميپردازد. 18. شرکت تأمين سرمايه: شرکتي است كه بهعنوان واسطه بين ناشر اوراق بهادار و عامة سرمايهگذاران فعاليت ميكند، و ميتواند فعاليتهاي کارگزاري، معاملهگري، بازارگرداني، مشاوره، سبدگرداني، پذيرهنويسي، تعهد پذيرهنويسي و فعاليتهاي مشابه را با اخذ مجوز از "سازمان" انجام دهد. 19. صندوق بازنشستگي: صندوق سرمايهگذاریي است که با استفاده از طرحهاي پسانداز و سرمايهگذاري، مزاياي تکميلي را براي دوران بازنشستگي اعضاي آن فراهم ميکند. 20. صندوق سرمايهگذاري: نهادي مالي است که فعاليت اصلي آن سرمايهگذاري در اوراق بهادار ميباشد و مالکان آن به نسبت سرمايهگذاري خود، در سود و زيان صندوق شريکاند. 21. نهادهاي مالي: منظور نهادهاي مالي فعال در بازار اوراق بهاداراند که از آن جمله ميتوان به "کارگزاران،" "کارگزاران/معاملهگران،" "بازارگردانان،" "مشاوران سرمايهگذاري،" "مؤسسات رتبهبندي،" "صندوقهاي سرمايهگذاري،" "شرکتهاي سرمايهگذاري،" "شرکتهاي پردازش اطلاعات مالي،" "شرکتهاي تأمين سرمايه" و "صندوقهاي بازنشستگي" اشاره کرد. 22. شركت مادر (هلدينگ): شركتي كه با سرمايهگذاري در شركت سرمايهپذير جهت كسب انتفاع، آنقدر حق رأي كسب ميكند كه براي كنترل عمليات شركت، هيئتمديره را انتخاب كند و يا در انتخاب اعضاي هيئتمديره مؤثر باشد. 23. ارزشياب: كارشناس مالياي است كه داراييها و اوراق بهادار موضوع اين قانون را مورد ارزشيابي قرار دهد. 24. اوراق بهادار: هر نوع ورقه يا مستندي است كه متضمن حقوق مالي قابلنقلوانتقال براي مالك عين و يا منفعت آن باشد. "شورا،" اوراق بهادار قابلمعامله را تعيين و اعلام خواهد کرد. مفهوم ابزار مالي و اوراق بهادار در متن اين قانون، معادل هم در نظر گرفته شده است. 25. انتشار: انتشار عبارت است از صدور اوراق بهادار براي عرضة عمومي. 26. عرضة عمومي: عرضة اوراق بهادار منتشره به عموم جهت فروش. 27. عرضة خصوصي: فروش مستقيم اوراق بهادار توسط "ناشر" به سرمايهگذاران نهادي است. 28. پذيرهنويسي: فرآيند خريد اوراق بهادار از ناشر و يا نمايندة قانوني آن و تعهد پرداخت وجه كامل آن طبق قرارداد. 29. تعهد پذيرهنويسي: تعهد شخص ثالث براي خريد اوراق بهاداري كه ظرف مهلت "پذيرهنويسي" بهفروش نرسد. 30. اعلامية پذيرهنويسي: اعلاميهاي است كه از طريق آن، اطلاعات مربوط به ناشر و اوراق بهادار قابل پذيرهنويسي در اختيار عموم قرار ميگيرد. 31. بيانية ثبت: مجموعة فرمها، اطلاعات، و اسناد و مدارکي است که در مرحلة تقاضاي ثبت شرکت، به "سازمان" داده ميشود. 32. اطلاعات نهاني: هرگونه اطلاعات افشاءنشده براي عموم که بهطور مستقيم و يا غيرمستقيم به اوراق بهادار، معاملات يا ناشر آن مربوط ميشود، و در صورت انتشار، بر قيمت و يا تصميم سرمايهگذاران براي معاملة اوراق بهادار مربوط تأثير ميگذارد. 33. سبد: مجموعة داراييهاي مالي است که از محل وجوه سرمايهگذاران خريداري ميشود.
فصل دوم: اركان بازار اوراق بهادار
مادة 2. در راستاي حمايت از حقوق سرمايهگذاران و با هدف ساماندهي، حفظ و توسعة بازار شفاف، منصفانه و كاراي اوراق بهادار و به منظور نظارت بر حسن اجراي اين قانون، "شورا" و "سازمان" با تركيب، وظايف و اختيارات مندرج در اين قانون تشكيل ميشود. مادة 3. "شورا" بالاترين ركن بازار اوراق بهادار است كه تصويب سياستهاي كلان آن بازار را برعهده دارد. اعضاي "شورا" به شرح ذيل ميباشد: 1. وزير امور اقتصادي و دارايي 2. وزير بازرگاني 3. رييس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران 4. رؤساي اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و اتاق تعاون 5. رييس "سازمان" كه بهعنوان دبير "شورا" و سخنگوي "سازمان" نيز انجام وظيفه خواهد كرد 6. دادستان كل كشور يا معاون وي 7. يک نفر نماينده از طرف "کانون"ها 8. سه نفر خبرة مالي منحصراً از بخش خصوصي با مشورت تشکلهاي حرفهاي بازار اوراق بهادار به پيشنهاد وزير امور اقتصادي و دارايي و تصويب هيئت وزيران 9. يك نفر خبره منحصراً از بخش خصوصي به پيشنهاد وزير ذيربط و تصويب هيئت وزيران براي هر "بورس كالايي" تبصرة 1- رياست شورا با وزير امور اقتصادي و دارايي خواهد بود. تبصرة 2- مدت مأموريت اعضاي موضوع بندهاي 7، 8 و 9 پنجسال است، و آنان را نميتوان از ميان اعضاي هيئتمديره و کارکنان "سازمان" انتخاب كرد. تبصرة 3- انتخاب مجدد اعضاي موضوع بندهاي7، 8 و 9 اين ماده حداكثر براي دو دوره امكانپذير خواهد بود. تبصرة 4- اعضاي موضوع بند 9، فقط در جلسات مربوط به تصميمگيري همان بورس شرکت ميکنند. مادة 4 . وظايف "شورا" به شرح زير ميباشد: 1. اتخاذ تدابير لازم جهت ساماندهي و توسعة بازار اوراق بهادار و اِعمال نظارت عاليه بر اجراي اين قانون. 2. تعیین سیاستها و خطمشی بازار اوراق بهادار در قالب سیاستهای کلی نظام و قوانین و مقررات مربوط. 3. پيشنهاد آييننامههاي لازم براي اجراي اين قانون جهت تصويب هيئت وزيران. 4. تصويب ابزارهاي مالي جديد. 5. صدور، تعليق، و لغو مجوز فعاليت "بورس"ها، "بازارهاي خارج از بورس،" "شركتهاي سپردهگذاري مركزي اوراق بهادار و تسوية وجوه" و "شرکتهاي تأمين سرمايه". 6. تصويب بودجه و صورتهاي مالي "سازمان". 7. نظارت بر فعاليت و رسيدگي به شكايت از "سازمان". 8. تصويب نوع و ميزان وصوليهاي "سازمان" و نظارت بر آنها. 9. انتخاب بازرس/حسابرس "سازمان" و تعيين حقالزحمة آن. 10. انتخاب اعضاي هيئتمديرة "سازمان". 11. تعيين حقوق و مزاياي رييس و اعضاي هيئتمديرة "سازمان". 12. انتخاب اعضاي "هيئتداوري" و تعيين حقالزحمة آنان. 13. اعطاي مجوز به"بورس"بهمنظور عرضة اوراق بهادار شرکتهاي پذيرفتهشدة خود در بازارهاي خارجي. 14. اعطاي مجوز پذيرش اوراق بهادار خارجي به "بورس". 15. اعطاي مجوز به "بورس" جهت معاملات اشخاص خارجي در "بورس". 16. ساير اموري كه به تشخيص هيئتوزيران، به بازار اوراق بهادار مربوط باشد. تبصره – مصوبات شورا پس از تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی لازماجراء خواهد بود. مادة 5. "سازمان،" مؤسسة عمومي غيردولتي است كه داراي شخصيت حقوقي و مالي مستقل بوده و از محل كارمزدهاي دريافتي و سهمي از حق پذيرش شركتها در "بورس"ها و ساير درآمدها اداره خواهد شد. منابع لازم براي آغاز فعاليت و راهاندازي سازمان يادشده از محل وجوه اماني شوراي بورس نزد سازمان كارگزاران بورس اوراق بهادار تهران تأمين ميشود. تبصره- اساسنامه و تشكيلات "سازمان" حداكثر ظرف سهماه از تاريخ تصويب اين قانون توسط "شورا" تهيه و به تصويب هيئت وزيران خواهد رسيد. مادة 6. هيئتمديرة "سازمان" داراي 5 عضو است كه از ميان افراد امين و داراي حسنشهرت و تجربه در رشتة مالي منحصراً از كارشناسان بخش غيردولتي به پيشنهاد رئيس "شورا" و با تصويب "شورا" انتخاب ميشوند. رئيس "شورا" حكم اعضاي هيئتمديره را صادر ميکند. مادة 7. وظايف و اختيارات هيئتمديرة "سازمان" به شرح زير است: 1. تهيه آييننامههاي لازم براي اجراي اين قانون و پيشنهاد آن به شورا. 2. تهيه و تدوين دستورالعملهاي اجرايي اين قانون. 3. نظارت بر حسن اجراي اين قانون و مقررات مربوط. 4. ثبت و صدور مجوز "عرضة عمومي" اوراق بهادار و نظارت بر آن. 5. درخواست صدور، تعليق و لغو مجوز تأسيس "بورس"ها و ساير نهادهايي كه تصويب آنها بر عهدة "شورا"ست. 6. صدور، تعليق و لغو مجوز تأسيس "كانونها" و "نهادهاي مالي" موضوع اين قانون كه در حوزة عمل مستقيم "شورا" نيست. 7. تصويب اساسنامة "بورسها،" "كانونها،" و "نهادهاي مالي" موضوع اين قانون. 8. اتخاذ تدابير لازم جهت پيشگيري از وقوع تخلفات در بازار اوراق بهادار. 9. اعلام آندسته از تخلفات در بازار اوراق بهادار كه اعلام آنها طبق اين قانون بر عهدة "سازمان" است به مراجع ذيصلاح و پيگيري آنها. 10. ارائة صورتهاي مالي و گزارشهاي ادواري در مورد عملكرد "سازمان" و همچنين وضعيت بازار اوراق بهادار به "شورا". 11. اتخاذ تدابير ضروري وانجام اقدامات لازم به منظور حمايت از حقوق و منافع سرمايهگذاران در بازار اوراق بهادار. 12. ايجاد هماهنگيهاي لازم در بازار اوراق بهادار و همكاري با ساير نهادهاي سياستگذاري و نظارتي. 13. پيشنهاد بهكارگيري "ابزارهاي مالي" جديد در بازار اوراق بهادار به شورا. 14. نظارت بر سرمايهگذاري اشخاص حقيقي و حقوقي خارجي در "بورس". 15. تهية بودجه و پيشنهاد انواع درآمدها و نرخهاي خدمات "سازمان" جهت تصويب توسط "شورا". 16. تصويب سقف نرخهاي خدمات و كارمزدهاي "بورس،" و ساير "نهادهاي مالي" موضوع اين قانون. 17. صدور تأييدنامة "سازمان" قبل از ثبت شرکتهاي سهامي عام نزد مرجع ثبت شركتها و نظارت "سازمان" بر آن شركتها. 18. بررسي و نظارت بر افشاي اطلاعات بااهميت توسط شرکتهاي ثبتشده نزد "سازمان". 19. همکاري نزديک و هماهنگي با مراجع حسابداري بهويژه هيئت تدوين استانداردهاي حسابرسي. 20. انجام تحقيقات کلان و بلندمدت براي تدوين سياستهاي آتي بازار اوراق بهادار. 21. همکاري و مشارکت با مراجع بينالمللي و پيوستن به سازمانهاي مرتبط منطقهاي و جهاني. 22. انجام ساير اموري که از طرف "شورا" به "سازمان" محول شده باشد. مادة 8. مدت عضويت هر يك از اعضاي هيئتمديره پنجسال است و انتخاب مجدد آنان براي يک دورة ديگر بلامانع است. مادة 9. رييس هيئتمديرة "سازمان" از بين اعضاي هيئتمديره به پيشنهاد اعضا و تصويب "شورا" براي مدت سيماه تعيين خواهد شد. تبصرة 1- رييس هيئتمديره، "رييس" سازمان و بالاترين مقام اجرايي آن خواهد بود. تبصرة 2- وظايف و حدود اختيارات رييس "سازمان" در اساسنامة "سازمان" تعيين خواهد شد. مادة 10. اشتغال اعضاي هيئتمديره به صورت موظف و تماموقت بوده و به هيچوجه حق اشتغال يا پذيرش مسئوليت ديگري در ساير دستگاهها، بنگاهها و نهادها اعم از دولتي و غيردولتي را نخواهند داشت. مادة 11. در صورت بركناري، فوت و يا استعفاي هر يك از اعضاي هيئتمديره، جانشين وي براي مدت باقيمانده، ظرف پانزدهروز حسب مورد بهترتيب مقرر در مادة (6) منصوب خواهد شد. شرايط برکناري در اساسنامة "سازمان" قيد خواهد شد. مادة 12. اعضاي هيئتمديره قبل از شروع بهكار در "سازمان" موظفاند در جلسة "شورا" سوگند ياد كنند كه وظايف قانوني خود را به نحو احسن انجام دهند و در انجام وظايف نهايت دقت و بيطرفي را به كار برند و كلية تصميماتي را كه ميگيرند مقرون به صلاح كشور بوده و رعايت حفظ اسرار "سازمان" و هيئتمديره را بنمايند. متن سوگندنامه در اساسنامة "سازمان" مندرج خواهد شد. مادة 13. حقوق و مزاياي رييس و اعضاي هيئتمديرة "سازمان" از محل بودجة "سازمان" پرداخت ميشود. تبصره- حق حضور اعضاي غيردولتي "شورا" در جلسات شورا، به پيشنهاد رئيس "شورا" و با تصويب "شورا" تعيين و از محل بودجة "سازمان" پرداخت ميشود. مادة 14. در بدو انتصاب و خاتمة عضويت، اعضاي هيئتمديره بايد فهرست داراييهاي خود، همسر، و افراد تحتتكفل خود را به "شورا" گزارش نمايند. مادة 15. حسابرس/بازرس "سازمان،" از بين مؤسسات حسابرسي عضو جامعة حسابداران رسمي براي يكسال توسط "شورا" انتخاب ميشود؛ انتخاب حسابرس/بازرس حداكثر براي دو دوره امكانپذير خواهد بود. مادة 16. انجام هر گونه معاملات اوراق بهادار ثبتشده يا در شرف ثبت نزد "سازمان" يا هرگونه فعاليت و مشاركت مستقيم يا غيرمستقيم در انجام معاملات مذكور توسط اعضاي "شورا،" "سازمان،" مديران و شركاي مؤسسة حسابرسي "سازمان" و نيز اشخاص تحت تکفل آنها ممنوع است. مادة 17. اعضاي "شورا" و "سازمان" موظفاند، فعاليتهاي اقتصادي و مالي خود و همچنين مشاغل تماموقت يا پارهوقت خود را که طي دو سال اخير به آن اشتغال داشتهاند يا دارند، به رئيس قوة قضائيه گزارش دهند. مادة 18. اعضاي "شورا،" "سازمان،" مديران و شرکاي مؤسسة حسابرسي "سازمان" مكلفاند از افشاي مستقيم يا غيرمستقيم اطلاعات محرمانهاي كه در اجراي وظايف خود از آنها مطلع ميشوند، حتي پس از خاتمة دوران تصدي خود، خودداري كنند. متخلف به مجازاتهاي مقرر در مادة (46) اين قانون محكوم ميشود. مادة 19. "سازمان" ميتواند در اجراي وظايف قانوني خود با مجوز دادستان كل كشور، اطلاعات مورد نياز در چارچوب اين قانون را از كلية بانكها، مؤسسات اعتباري، شركتهاي دولتي، دستگاههاي دولتي و عمومي، از جمله دستگاههايي كه شمول حكم نسبت به آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام آنهاست و نيز اشخاص حقيقي يا حقوقي غيردولتي مطالبه نمايد. كلية دستگاهها و اشخاص مذكور مكلفاند اطلاعات موردنياز "سازمان" را در موعد تعيينشده ارائه نمايند.
فصل سوم: بازار اوليه
مادة 20. "عرضة عمومي" اوراق بهادار در " بازار اوليه" منوط به ثبت آن نزد "سازمان" با رعايت مقررات اين قانون ميباشد، و "عرضة عمومي" اوراق بهادار به هر طريق بدون رعايت مفاد اين قانون ممنوع است. مادة 21. ثبت اوراق بهادار نزد "سازمان" بهمنظور حصول اطمينان از رعايت مقررات قانوني و مصوبات "سازمان" و شفافيت اطلاعاتي بوده و بهمنزلة تأييد مزايا، تضمين سودآوري و يا توصيه و سفارشي در مورد شركتها يا طرحهاي مرتبط با اوراق بهادار توسط "سازمان" نميباشد. اين موضوع بايد در "اعلامية پذيرهنويسي" قيد گردد. مادة 22. ناشر موظف است تقاضاي ثبت اوراق بهادار را همراه با "بيانية ثبت" و "اعلامية پذيرهنويسي" جهت اخذ مجوز عرضة عمومي به "سازمان" تسليم نمايد. تبصره- فرم تقاضاي ثبت اوراق بهادار، محتويات "بيانية ثبت" و "اعلامية پذيرهنويسي" كه بايد به "سازمان" تسليم شود و نيز چگونگي انتشار "اعلامية پذيرهنويسي" و نحوة هماهنگي بين مرجع ثبت شركتها و "سازمان" بهموجب دستورالعملي است كه توسط "سازمان" تنظيم و به تأييد "شورا" ميرسد. مادة 23. "سازمان" پس از بررسي تقاضاي ثبت اوراق بهادار و ضمايم آن و اطمينان از انطباق آنها با مقررات، نسبت به تأييد "اعلامية پذيرهنويسي" اقدام ميكند. تبصرة 1- "عرضة عمومي" اوراق بهادار بايد ظرف مدتي انجام پذيرد كه "سازمان" تعيين ميكند. مدت مذكور از سيروز تجاوز نخواهد كرد. "سازمان" ميتواند مدت پذيرهنويسي را با تقاضاي "ناشر" و احراز ادلة موجه حداكثر بهمدت سي روز ديگر تمديد كند. تبصرة 2- "ناشر" موظف است حداكثر ظرف پانزده روز پس از اتمام مهلت "عرضة عمومي،" "سازمان" را از نتايج توزيع و فروش اوراق بهادار از طريقي كه "سازمان" معين خواهد نمود، مطلع نمايد. نحوة برخورد" ناشر" درخصوص عدم فروش كامل، در "اعلامية پذيرهنويسي" مشخص ميشود. تبصرة 3- استفاده از وجوه تأديهشده، پس از تأييد تکميل فرآيند "عرضة عمومي" توسط "سازمان،" مجاز است. تبصرة 4- در صورت عدم تکميل فرآيند "عرضة عمومي،" وجوه گردآوريشده بايد حداکثر ظرف مدت پانزده روز به سرمايهگذاران عودت داده شود. مادة 24. اگر "سازمان" فرم تقاضاي تكميلشده و ضمائم ارسالي را براي ثبت و اخذ مجوز انتشار اوراق بهادار ناقص تشخيص دهد، طي مدت سيروز مراتب را به اطلاع "ناشر" رسانده و درخواست اصلاحيه مينمايد. "سازمان" در صورت کامل بودن مدارک، موظف است حداكثر ظرف سيروز از تاريخ ثبت درخواست در سازمان، مراتب موافقت يا عدمموافقت خود را با ثبت اوراق بهادار به "ناشر" اعلام كند. مادة 25. از تاريخ لازمالاجراشدن اين قانون، براي ثبت شركتهاي سهامي عام يا افزايش سرماية آنها، اجازة انتشار "اعلامية پذيرهنويسي" توسط مرجع ثبت شركتها، پس از موافقت "سازمان" صادر ميشود. مادة 26. از تاريخ لازمالاجراشدن اين قانون، وظايف و اختيارات بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران موضوع مادة (4) قانون نحوة انتشار اوراق مشاركت، مصوب 30/6/1376 به "سازمان" واگذار ميشود. تبصره- اوراق مشاركتي كه به موجب اين قانون معاف از ثبت نزد "سازمان" باشد، از شمول اين ماده مستثني است. مادة 27. اوراق بهادار زير از ثبت نزد سازمان "معاف" است: 1. اوراق مشارکت دولت، بانک مرکزي و شهرداريها 2. اوراق مشارکت منتشره توسط بانکها و مؤسسات مالي و اعتباري تحتنظارت بانك مركزي 3. اوراق بهادار عرضهشده در "عرضههاي خصوصي" 4. سهام هر شرکت سهامي عامي که کل حقوق صاحبان سهام آن کمتر از رقم تعيينشده توسط "سازمان" باشد. 5. ساير اوراق بهاداري که به تشخيص "شورا" نياز به ثبت نداشته باشند، از قبيل اوراق منتشره توسط سازمانها و مراجع قانوني ديگر. تبصره- "ناشر" اوراق بهاداري كه از ثبت معاف است، موظف است مشخصات و خصوصيات اوراق و نحوه و شرايط توزيع و فروش آن را طبق شرايطي كه "سازمان" تعيين ميكند، به "سازمان" گزارش كند. مادة 28. تأسيس "بورس"ها، "بازارهاي خارج از بورس"و"نهادهاي مالي" موضوع اين قانون منوط به ثبت نزد" سازمان" است و فعاليت آنها تحت نظارت "سازمان" انجام ميشود. مادة 29. صلاحيت حرفهاي اعضاي هيئتمديره و مديران، حداقل سرمايه، موضوع فعاليت در اساسنامه، نحوة گزارشدهي و نوع گزارشهاي ويژة حسابرسي "نهادهاي مالي" موضوع اين قانون، بايد به تأييد "سازمان" برسد.
فصل چهارم: بازار ثانويه
مادة 30. پذيرش اوراق بهادار در"بورس" طبق دستورالعملي است که به پيشنهاد هر "بورس" و به تصويب "سازمان" ميرسد. "بورس" مجاز به پذيرش اوراق بهاداري نيست که نزد "سازمان" ثبت نشده است. تبصره. اوراق بهادار معاف از ثبت از شمول اين ماده مستثني است. مادة 31. "بورس" مكلف است فهرست، تعداد و قيمت اوراق بهادار معاملهشده در روزهاي معامله را طبق ضوابط مصوب "سازمان" تهيه و به اطلاع عموم برساند. اين فهرست در حكم سند رسمي است، و در سوابق بورس نگاهداري خواهد شد. مادة 32. "سازمان" مجاز است با تشخيص شرايط اضطراري، دستور تعطيل و يا توقف انجام معاملات هر يك از "بورس"ها را، حداكثر به مدت سه روز کاري صادر نمايد. در صورت تداوم شرايط اضطراري، مدت مزبور با تصويب "شورا" قابل تمديد خواهد بود. تبصره- شرايط اضطرار براساس آن دستورالعمل اجرايي خواهد بود كه به پيشنهاد "سازمان" به تأييد "شورا" ميرسد. مادة 33. شروع به فعاليت "كارگزاري،" "کارگزاري/معاملهگري" و "بازارگرداني" به هر شكل و تحت هر عنوان، منوط به عضويت در "كانون" مربوط و رعايت مقررات اين قانون و آييننامهها و دستورالعملهاي اجرايي آن است. تبصره- تا زماني كه "كانونِ" "کارگزاران/معاملهگران" و "بازارگردانان" تشكيل نشده است، وظايف مربوط به آن "كانون" را "سازمان" انجام ميدهد. هنگاميكه تعداد اعضاي "كانون" در سطح كشور به يازده نفر رسيد، تشكيل "كانونِ" "کارگزاران/معاملهگران" و "بازارگردانان" الزامي است. مادة 34. فعاليت "كارگزاري،" "کارگزاري/معاملهگري" و "بازارگرداني" در هر "بورس" موكول به پذيرش در آن "بورس،" طبق دستورالعملي است که به پيشنهاد "بورس" به تأييد "سازمان" ميرسد. مادة 35. هيئتمديرة "بورس" به تخلفات انضباطي "كارگزاران،" "کارگزار/معاملهگران،" "بازارگردانان،" "ناشران" و ساير اعضاي خود از هريك از مقررات اين قانون يا آييننامههاي ذيربط طبق آييننامة انضباطي خود رسيدگي مينمايد. رأي "بورس" به مدت يكماه از تاريخ ابلاغ قابل تجديدنظر در "سازمان" ميباشد. رأي "سازمان" قطعي و لازمالاجرا ميباشد. مادة 36. اختلافات بين "كارگزاران،" "بازارگردانان،" "کارگزار/معاملهگران،" "مشاوران سرمايهگذاري،" "ناشران،" سرمايهگذاران، و ساير اشخاص ذيربط ناشي از فعاليت حرفهاي آنها، در صورت عدم سازش در "كانون"ها توسط "هيئت داوري" رسيدگي ميشود. مادة 37. "هيئت داوري" متشکل از سه عضو ميباشد كه يك عضو توسط رييس قوة قضاييه از بين قضات باتجربه و دو عضو از بين صاحبنظران در زمينههاي اقتصادي و مالي به پيشنهاد "سازمان" و تأييد "شورا" به اختلافات رسيدگي مينمايند. رييس قوة قضاييه و "سازمان" با تأييد "شورا" علاوه بر نمايندة اصلي خود، هريك عضو عليالبدلي تعيين و معرفي مينمايند تا در صورت غيبت عضو اصلي مربوط در "هيئتداوري" شركت نمايند. شرايط عضو عليالبدل همانند عضو اصلي ميباشد. تبصرة 1- رياست "هيئت داوري" با نمايندة قوة قضائيه خواهد بود. تبصرة 2- مدت مأموريت اعضاي اصلي و عليالبدل دوسال ميباشد و انتخاب مجدد آنان حداكثر براي دو دورة ديگر بلامانع است. تبصرة 3- "هيئت داوري" داراي دبيرخانهاي است كه در محل "سازمان" تشكيل ميگردد. تبصرة 4- بودجة "هيئت داوري" در قالب بودجة "سازمان" منظور و پرداخت ميشود. تبصرة 5- آراي صادر شده از سوي "هيئت داوري" قطعي و لازمالاجراست و اجراي آن به عهدة ادارهها و دواير اجراي ثبت اسناد و املاك ميباشد. مادة 38. در صورتيكه "كارگزار،" "کارگزار/معاملهگر،" "بازارگردان،" "مشاور سرمايهگذاري،" و ساير تشكلهاي مشابه درخواست كنارهگيري موقت يا دائم از فعاليت خود را داشته باشند، مراتب را به "سازمان،" "كانون" و نيز به "بورس" مربوطه اعلام نموده و مجوز فعاليت خود را نزد "كانون" توديع مينمايند. تضمينها و وثايق مربوط تا تعيين تكليف معاملات انجامشده و ساير تعهدات آنها به قوت خود باقي خواهد ماند. قسمت اخير اين ماده نسبت به "كارگزاران،" "کارگزار/معاملهگران،" "بازارگردانان،" "مشاوران سرمايهگذاري،" و ساير تشكلهاي مشابه كه عضويت آنها براساس مادة (35) اين قانون تعليق يا لغو ميشود، نيز مجري است. مادة 39. "كارگزاران،" "کارگزار/معاملهگران،" "بازارگردانان،" "مشاوران سرمايهگذاري،" و ساير تشكلهاي مشابه ملزماند طبق دستورالعملي كه توسط "سازمان" تنظيم و ابلاغ ميشود، گزارشهاي لازم را تهيه و به مراجع ذيربط تسليم نمايند.
فصل پنجم: اطلاعرساني در بازارهاي اوليه و ثانويه
مادة 40. "سازمان" موظف است ترتيبي اتخاذ نمايد تا مجموعة اطلاعاتي كه در فرايند ثبت اوراق بهادار به دست ميآورد، حداكثر ظرف مدت پانزده روز، طبق آييننامة مربوطه در دسترس عموم قرار گيرد. مادة 41. "سازمان" موظف است "بورس"ها، "ناشرانِ" اوراق بهادار،"كارگزاران،" "معاملهگران" "بازارگردانان،" "مشاوران سرمايهگذاري،" و كلية تشكلهاي فعال در بازار سرمايه را ملزم نمايد تا براسـاس استانداردهاي حسابداري و حسابرسي ملي كشور، اطلاعات جامع فعاليت خود را انتشار دهند. مادة 42. "ناشر" اوراق بهادار موظف است صورتهاي مالي را طبق مقررات قانوني، استانداردهاي حسابداري و گزارشدهي مالي و آييننامهها و دستورالعملهاي اجرايي كه توسط "سازمان" ابلاغ ميشود، تهيه كند. مادة 43. "ناشر،" "شرکت تأمين سرمايه،" حسابرس و "ارزشيابان" و مشاوران حقوقي ناشر، مسئول جبران خسارات وارده به سرمايهگذاراني هستند که در اثر قصور، تقصير، تخلف و يا بهدليل ارائة اطلاعات ناقص و خلاف واقع در عرضة اوليه که ناشي از فعل يا ترکفعل آنها باشد، متضرر گرديدهاند. تبصرة 1- خسارتديدگان موضوع اين ماده، ميتوانند حداکثر ظرف مدت يکسال پس از تاريخ کشف تخلف به هيئتمديرة "بورس" يا "هيئت داوري" شکايت کنند، مشروط بر اين که بيش از سه سال از عرضة عمومي توسط "ناشر" نگذشته باشد. تبصرة 2- فقط اشخاصي که اوراق بهادار ناشر موضوع اين ماده را قبل از کشف و اعلام تخلف خريده باشند، مجاز به ادعاي خسارت ميباشند. مادة 44. "سازمان" ميتواند در صورت آگاهي از ارائة اطلاعات خلاف واقع، ناقص يا گمراهکننده از طرف "ناشر" در "بيانية ثبت" يا "اعلامية پذيرهنويسي،" "عرضة عمومي" اوراق بهادار را در هر مرحلهاي که باشد، متوقف کند. مادة 45. هر ناشري كه مجوز انتشار اوراق بهادار خود را از "سازمان" دريافت کرده است، مكلف است حداقل موارد زير را طبق دستورالعمل اجرايي که توسط "سازمان" تعيين خواهد شد، به "سازمان" ارائه نمايد: 1. صورتهاي مالي سالانة حسابرسيشده. 2. صورتهاي مالي مياندورهاي شامل صورتهاي مالي 6 ماهة حسابرسيشده، و صورتهاي مالي سهماهه 3. گزارش هيئتمديره به مجامع و اظهارنظر حسابرس 4. اطلاعاتي كه اثر با اهميتي بر قيمت اوراق بهادار و تصميم سرمايهگذاران دارد.
فصل ششم: جرايم و مجازاتها
مادة 46. اشخاص زير به حبس تعزيري از سه ماه تا يك سال يا به جزاي نقدي معادل دو تا پنج برابر سود بهدست آمده يا زيان متحملنشده يا هر دو مجازات محكوم خواهند شد: 1. هر شخصي كه "اطلاعات نهاني" مربوط به اوراق بهادار موضوع اين قانون را كه حسب وظيفه در اختيار وي قرارگرفته به نحوي از انحاء به ضرر ديگران يا به نفع خود يا به نفع اشخاصي كه از طرف آنها به هرعنوان نمايندگي داشته باشد، قبل از انتشار عمومي، مورد استفاده قرار دهد و يا موجبات افشاء و انتشار آنها را در غير موارد مقرر فراهم نمايد. 2. هر شخصي كه با استفاده از "اطلاعات نهاني" به معاملات اوراق بهادار مبادرت نمايد. 3. هر شخصي كه اقدامات وي نوعاً منجر به ايجاد ظاهري گمراهكننده از روند معاملات اوراق بهادار يا ايجاد قيمتهاي كاذب و يا اغواي اشخاص به انجام معاملات اوراق بهادار شود. 4. هر شخصي كه بدون رعايت مقررات اين قانون اقدام به انتشار آگهي يا "اعلامية پذيرهنويسي" بهمنظور عرضة عمومي اوراق بهادار نمايد. تبصرة 1- اشخاص زير به عنوان اشخاص داراي "اطلاعات نهاني" شركت شناخته ميشوند: الف) مديران شركت شامل اعضاي هيئتمديره، هيئتعامل، مديرعامل و معاونان آنان.ب) بازرسان، مشاوران، حسابداران، حسابرسان و وكلاي شركت.ج) سهامداراني که به تنهايي و يا به همراه افراد تحتتكفل خود، بيشاز ده درصد سهام شركت را در اختيار دارند يا نمايندگان آنان. د) مديرعامل و اعضاي هيئتمديره و مديران ذيربط يا نمايندگان شرکتهاي مادر (هلدينگ) که مالک حداقل ده درصد سهام يا داراي حداقل يک عضو در هيئتمديرة شرکت سرمايهپذير باشند. هـ) ساير اشخاصي كه با توجه به وظايف، اختيارات و يا موقعيت خود به "اطلاعات نهاني" دسترسي دارند. تبصرة 2- اشخاص موضوع تبصرة يك اين ماده موظفاند آن بخش از معاملات اوراق بهادار خود را كه مبتني بر"اطلاعات نهاني" نباشد، ظرف پانزده روز پس از انجام معامله، به "سازمان" و "بورس" مربوط گزارش كنند. مادة 47. اشخاصي كه اطلاعات خلاف واقع يا مستندات جعلي را به "سازمان" و يا "بورس" ارائه نمايند يا تصديق كنند و يا اطلاعات، اسناد و يا مدارك جعلي را در تهية گزارشهاي موضوع اين قانون مورد استفاده قرار دهند، حسب مورد به مجازاتهاي مقرر در قانون مجازات اسلامي مصوب 6/3/1375 محكوم خواهند شد. مادة 48. "كارگزار،" "کارگزار/معاملهگر،" "بازارگردان" و "مشاور سرمايهگذاري" كه اسرار اشخاصي را كه برحسب وظيفه از آنها مطلع شده يا در اختيار وي قرار دارد، بدون مجوز افشاء نمايد، به مجازاتهاي مقرر در مادة (648) قانون مجازات اسلامي مصوب 6/3/1375 محكوم خواهد شد. مادة 49. اشخاص زير به حبس تعزيري از يكماه تا ششماه يا به جزاي نقدي معادل يک تا سه برابر سود بهدست آمده يا زيان متحمل نشده يا هر دو مجازات محكوم خواهند شد: 1. هر شخصي كه بدون رعايت مقررات اين قانون تحت هرعنوان به فعاليتهايي از قبيل "كارگزاري،" "کارگزار/معاملهگر"ي يا "بازارگرداني" كه مستلزم اخذ مجوز است مبادرت نمايد يا خود را تحت هر يك از عناوين مزبور معرفي كند. 2. هر شخصي كه به موجب اين قانون مكلف به ارائة تمام يا قسمتي از اطلاعات، اسناد و يا مدارك مهم به "سازمان" و يا "بورس" مربوط بوده و از انجام آن خودداري كند. 3. هر شخصي كه مسئول تهية اسناد، مدارك، اطلاعات، "بيانية ثبت" يا "اعلامية پذيرهنويسي" و امثال آنها جهت ارائه به "سازمان" ميباشد و نيز هر شخصي كه مسؤوليت بررسي و اظهارنظر يا تهية گزارش مالي، فني يا اقتصادي يا هرگونه تصديق مستندات و اطلاعات مذكور را برعهده دارد و در اجراي وظايف محوله از مقررات اين قانون تخلف نمايد. 4. هر شخصي كه عالماً و عامداً هرگونه اطلاعات، اسناد، مدارك يا گزارشهاي خلاف واقع مربوط به اوراق بهادار را به هر نحو مورد سوءاستفاده قرار دهد. مادة 50. "كارگزار،" "کارگزار/معاملهگر" يا "بازارگرداني" كه اوراق بهادار و وجوهي را كه براي انجام معامله به وي سپرده شده و وي موظف به نگاهداري آن در حسابهاي جداگانه است، برخلاف مقررات و به نفع خود يا ديگران مورد استفاده قرار دهد، به مجازاتهاي مقرر در مادة (674) قانون مجازات اسلامي مصوب 6/3/1375 محكوم خواهد شد. مادة 51. در صورت ارتکاب تخلفات مندرج در اين قانون توسط اشخاص حقوقي، مجازاتهاي پيشبينيشده بر حسب مورد دربارة آن دسته از اشخاص حقيقي اعمال ميشود که از طرف اشخاص حقوقي يادشده، مسئوليت تصميمگيري را بر عهده داشتهاند. مادة 52. "سازمان" مكلف است مستندات و مدارک مربوط به جرائم موضوع اين قانون را گردآوري کرده و به مراجع قضايي ذيصلاح اعلام نموده و حسب مورد موضوع را بهعنوان شاكي پيگيري نمايد. چنانچه در اثر جرائم مذكور ضرر و زياني متوجه ساير اشخاص شده باشد، زيانديده ميتواند براي جبران آن به مراجع قانوني مراجعه نموده و وفق مقررات، دادخواست ضرر و زيان تسليم نمايد.
فصل هفتم: مقررات متفرقه
مادة 53. "كارگزاران" "کارگزاران/معاملهگران" "بازارگردانان" و ساير فعالان بازار اوراق بهادار مكلفند ظرف ششماه از تشكيل "سازمان" نسبت به ايجاد "کانون" خود، پس از تصويب اساسنامة آن اقدام کنند. مادة 54. هيچ سهامدار حقيقي يا حقوقي، نميتواند بيش از دو و نيم درصد (5/2%) از سهام "بورس" را بهطور مستقيم يا غيرمستقيم در مالکيت داشته باشد. مادة 55. هيچ سهامدار حقيقي يا حقوقي نميتواند بيش از پنج درصد (5%) از سهام "شرکت سپردهگذاري مرکزي اوراق بهادار و تسوية وجوه" را بهطور مستقيم يا غيرمستقيم در مالکيت داشته باشد. مادة 56. پس از تشكيل "سازمان،" كلية سوابق، اسناد و مدارك شوراي بورس موضوع قانون تأسيس بورس اوراق بهادار تهران، مصوب 1345، به "سازمان" منتقل ميشود. مادة 57. اموال و داراييهاي سازمان کارگزاران بورسهاي موجود اعم از منقول و غيرمنقول، وجوه نقد، سپردههاي بانكي و اوراق بهادار، حقوق و تعهدات و ساير داراييها پس از كسر بدهيها و همچنين وجوه ذخيرة گسترش "بورس،" در كميتهاي مركب از رئيس "سازمان،" نمايندة منتخب كارگزاران "بورس" مربوط و نمايندة "شورا" احصا و حسب ضرورت و نياز بين شركت سهامي "بورس" مربوط و "سازمان" بهترتيب بهعنوان سرمايه و منابع مالي در اختيار تسهيم ميشود. تصميمات اين كميته پس از تصويب وزير امور اقتصاد و دارايي لازمالاجرا ميباشد. تبصره- سوابق كاركنان "سازمان كارگزاران" هر "بورس،" بهموجب مقررات قانون كار بازخريد ميگردد. مادة 58. دولت اقدامات لازم براي فعالكردن بورسهاي كالايي و تطبيق آن با اين قانون و ارائة راهكارهاي قانوني موردنياز را بهعمل خواهد آورد. مادة 59. اين قانون چهارماه پس از تصويب بهطور كامل لازمالاجرا است و هيئت وزيران و ساير مراجع مذكور در اين قانون، موظفاند به نحوي اقدام نمايند كه مقررات اجرايي و سازماني و تشكيلات مناسب اجرايي اين قانون، ظرف اين مدت استقرار يافته و به تصويب رسيده باشد. مادة 60. پس از انقضاي مهلتهاي مقرر در اين قانون، قانون تأسيس بورس اوراق بهادار مصوب 27/2/1345 و كلية قوانين و مقرراتي كه مغاير با اين قانون است، لغو ميشود. قانون فوق مشتمل بر شصت ماده و بيست و نه تبصره در جلسة علني روز سهشنبه مورخ آول آذرماه يكهزار و سيصد و هشتاد و چهار مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاریخ 2/9/1384 به تأیید شورای نگهبان رسيد. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 12:56 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
قانونالحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380 ماده 1 –بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است بازپرداخت تعهدات ارزی را در قالببودجههای سنواتی از مانده بدهی دولت جمهوری اسلامی ایران متناسبا کسر نماید.ماده 2 – به وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی اجازه داده میشود برایاجرای پروژههای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای ملی و استانی مندرج در قوانینبودجه سنواتی و سرمایه گذاری از محل منابع داخلی شرکتهای دولتی به نفع پیمانکارانداخلی طرف قرارداد نزد شبکه بانکی دولتی و غیر دولتی کشور اعتبار اسنادی ریالیافتتاح نمایند.مبالغ و هزینههای مربوط به اعتبار اسنادی ریالی یاد شده، حسب مورد از محلاعتبارات تملک داراییهای سرمایهای مربوط یا منابع داخلی شرکتهای دولتی ذیربطقابل تأمین و پرداخت خواهد بود. مفاد بندهای (1) و (2) ماده (62) قانون محاسباتعمومی کشور مصوب 1/6/1366 در مورد اعتبارات اسنادی ریالی موضوع این بند برای گشایشاعتبار اسنادی ریالی در کلیه بانکهای دولتی لازمالاجراء است. آئین نامه اجراییاین ماده با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید.ماده 3 – به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور اجازه داده میشود به منظور تأمینهزینههای انجام داوری توسط شورای عالی فنی از متقاضیان داوری در مورد طرحهایعمرانی، هزینههای مربوط را بر اساس تعرفهای که به تصویب هیأت وزیران میرسد اخذ وبه حساب درآمد عمومی واریز نماید.ماده 4 – به هیأت وزیران اجازه داده میشود از کمکهای بلاعوض سازمانها و مؤسساتبینالمللی که در آنها عضویت دارد و در قوانین بودجه سنواتی معین میشود استفادهنماید.ماده 5 – عملیات تأمین منابع ارزی و متن و شرایط قراردادهای مالی از جمله زمانبندی بازپرداخت کلیه قراردادهای دستگاههای اجرایی باید با هماهنگی بانک مرکزیجمهوری اسلامی ایران صورت گیرد.ماده 6 – در اجرای قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی مصوب 19/12/1380 بهمنظور جلب سرمایه گذاری خارجی، در اجرای طرحهای زیربنایی و تولیدی از قبیل طرحهاینیروگاهی، انتقال نیرو، پالایشگاه تأمین و انتقال آب، فاضلاب، راه آهن، راه و آزادراه، فرودگاه، بنادر، ناوگان ریلی و طرحهای مخابراتی با اولویت سرمایه گذار ایرانیبه دولت اجازه داده میشود علاوه بر تضمینهای قابل ارائه در چارچوب قانون تشویق وحمایت سرمایه گذاری خارجی مصوب 19/12/1380:1 – نسبت به تضمین پرداخت تعهدات قراردادی شرکتهای دولتی ایرانی طرف قرارداد (کهنهایتا کالا و خدمات آنها الزاما میبایست توسط دولت خریداری شود) اقدام نماید.2 – در صورتی که بنا بر تصمیم دولت یا قوانین رایج، بهای فروش محصول (کالا یاخدمات) تولیدی این طرحها به مشتریان کمتر از قیمت خرید تضمینی آن توسط دولت و شرکتدولتی از سرمایه گذار باشد، مابهالتفاوت آن توسط سازمان مدیریت و برنامهریزیکشور در بودجه سنواتی پیش بینی و پرداخت آن توسط دولت (وزارت امور اقتصادی ودارایی) تضمین شود.3 – در صورت اتخاذ تصمیم دولت به فروش شرکتهای دولتی عامل، شرایط فروش باید بهنحوی پیش بینی شود که تعهدات شرکت به سهامداران جدید منتقل و تضمینهای دولت تاآخرین مراحل اجرای قرارداد معتبر و نافذ بماند.4 – وزارت امور اقتصادی و دارایی با تصویب دولت، تعهدات مذکور را از محل وجوه ومنابع متعلق به این شرکتها و با حق برداشت وجه از کلیه حسابهای بانکی و وجوه ومنابع متعلق به آنها به نحوی که تعهدات آن از محل وجوه و منابع عمومی دولت نباشدتضمین مینماید.آئین نامه اجرایی این ماده شامل شرایط پرداخت و تعهدات قراردادی و انتخاب طرحها باپیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویبهیأت وزیران خواهد رسید.ماده 7 – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است پس از تصویب شورای پول و اعتبارکل اعتبارات و تسهیلات ریالی سیستم بانکی و صندوقهای حمایت از توسعه سرمایه گذاریدر بخش کشاورزی و صنعت در هر سال و نسبت اعتبارات و تسهیلات بلند مدت به کوتاه مدتو برنامههای اعتباری و تسهیلات نظام بانکی کشور و مؤسسات اعتباری وابسته بهوزارتخانههای صنایع و جهاد کشاورزی که به موجب قانون تأسیس وزارتخانههای مذکورایجاد و به تأیید بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران رسیده باشد را بر اساس میزانسپردههای جاری و سرمایه گذاری ، پس از کسر تعهدات و سپردههای قانونی به نحویتنظیم و اجراء نماید که اهداف رشد اقتصادی و مهار تورم منظور در قانون برنامهچهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تحقق یابد.نحوه توزیع اعتبارات و تسهیلات بین بخشهای مختلف با تأمین مجوز لازم برای خریدمسکن و کالاهای با دوام ساخت داخل، بر اساس پیشنهاد شورای پول و اعتبار، تا پایانفروردین ماه هر سال به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. بانکها موظفند سهم اعلام شدهاز طرف دولت را در چارچوب سهم تسهیلات تکلیفی موضوع ماده (10) قانون برنامه چهارمتوسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران حداکثر تا دی ماه هر سال بهطور کامل به طرحهای مصوب اختصاص دهند.ماده 8 – دولت مکلف است در خصوص بهینه سازی مصرف انرژی، به کشاورزانی که برای برقیکردن موتور پمپ چاههای کشاورزی خود اقدام مینمایند، از طریق بانک کشاورزی تسهیلاتلازم را بدون مطالبه آورده شخصی و بدون الزام به تسویه حساب دیگر موارد بدهی دراختیارشان قرار دهد. پرداخت این تسهیلات منوط به بازپرداخت بدهیهای قبلی کشاورزانبه بانکها و سایر سازمانهای دولتی نمیباشد.تبصره – بانکها موظفند برای طرحهای تولیدی و کشاورزی در نقاط توسعه نیافته با دهدرصد (10%) آورده اشخاص تسهیلات ارزی و ریالی پرداخت نمایند.ماده 9 – دولت مکلف است با رعایت قراردادهای دوجانبه معاهدات بین المللی رویرودخانههایی که آب آنها به خارج از کشور میریزد و تا ده سال آینده برای استفادهاز سهمیه آب از آن رودخانهها طرحی ندارد، به کشاورزان منطقه برای افزایش اراضیآبی و جلوگیری از هدر رفتن سرمایه ملی، اجازه بهره برداری از سهمیه آب مزبور راصادر کند و حق انشعاب دریافت ننماید.ماده 10 – مواد (123) و (124) اصلاحی قانون ثبت به شرح زیر اصلاح میشود: ماده 123– تعرفه ثبت کلیه اسناد در دفاتر اسناد رسمی به میزان نیم درصد مبلغ مندرج در سندو در موارد اسنادی که موضوع آنها انتقال منافع میباشد هرگاه منافع بطور عمومیانتقال داده شود حقالثبت از منافع ده ساله اخذ خواهد شد.تبصره 1 – مبنای وصول حقالثبت اسناد و در مورد املاک به شرح بند (ع) ماده (1)قانون نحوه وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 1373 و درمورد انواع خودروهای سبک و سنگین اعم از سواری و غیر سواری و ماشین آلات راهسازی وکشاورزی و موتور سیکلت اعم از تولید داخل یا وارداتی حسب مورد، مأخذ محاسبه مالیاتنقل و انتقال و یا ارزش اعلام شده توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی میباشد.تبصره 2 – حقالثبت اسناد وکالت برای فروش وسایط نقلیه موتوری و ماشین آلاتراهسازی و مصرفی و کشاورزی و موتور سیکلت و نظایر آنها مطابق حقالثبت سند قطعیآنها میباشد.ماده 124- حقالثبت اسنادی که تعیین قیمت موضوع آنها ممکن نباشد و انجام گواهی هرامضاء و صدور رونوشت برای هر برگ و فسخ و اقاله معاملات و هر نوع گواهی که ازادارات ثبت گرفته میشود به پنج هزار (5000) ریال افزایش یافته و برای المثنی سند،علاوه بر پانزده هزار (15000) ریال بهای دفترچه دویست و پنجاه هزار (250000) ریالنیز حقالثبت دریافت خواهد شد.کلیه قوانین و مقرراتی که مغایر با این قانون باشد و نیز هر گونه معافیت ازحقالثبت به استثناء قانون معافیت کلیه دانشجویان بورسیه و اعضای هیأت علمی که جهتتحصیلات عالی یا استفاده از فرصتهای مطالعاتی به خارج از کشور اعزام میگردند ازحقالثبت اسناد مربوط به سپردن تعهد رسمی مصوب 2/12/1371 به موجب این قانون لغومیگردد.بندهای الحاقی به ماده (10):1 – به منظور ساماندهی و رفع مشکلات مربوط به ترهین اموال کشاورزان نزد بانکهایعامل جهت اخذ تسهیلات بانکی، دولت مکلف است در صورت درخواست مالکین وسایط نقلیهموتوری کشاورزی از قبیل کمباین، تراکتور و … را شماره گذاری و برای آنها سندمالکیت صادر نماید.2- اسناد مالکیت وسایط نقلیه موتوری مذکور و همچنین اسناد ماشین آلات و ادواتسنگین کشاورزی از قبیل دستگاههای تراش و انواع دستگاههای کاشت، داشت و برداشت بهعنوان وثیقه برای تضمین تسهیلات اعطایی به کشاورزان نزد بانکهای عامل مورد قبولمیباشد.ماده 11 – به سازمان مجری ساختمانها و تأسیسات عمومی و دولتی اجازه داده میشود بهتشخیص هیأت مدیره سازمان، مصالح و تجهیزات مازاد طرحهای ملی اتمام یافته و تحویلشده به دستگاههای بهره بردار را پس از کسر استهلاک و اعمال حساب از پروژه خاتمهیافته، به سایر طرحها یا پروژه هایی که مورد نیاز و مصرف میباشد، منتقل نموده و بهقیمت کارشناسی روز به حساب طرح یا پروژه، منظور نماید و در مواردی که تهیه ایناقلام در تعهد پیمانکار طرف قرارداد میباشد، سازمان مجاز است مصالح و تجهیزات رابر اساس قیمت روز به طرف قرارداد واگذار نموده و ذیحساب سازمان به حساب بدهکاریپیمانکاران منظور کرده و اعمال حساب نماید.ماده 12 – 1 – ورود و خروج هرگونه کالا جز از طریق مبادی مجازی که گمرک ایران جهتاجرای مقررات مربوط در آنها حضور دارد، ممنوع است. اقدام به ورود یا خروج کالا برخلاف ترتیب فوق از مصادیق قاچاق بوده و با متخلفین برابر موازین قانونی برخوردخواهد شد. فهرست مبادی مجاز گمرکی با ذکر نوع رویهها و تشریفات قانونی مورد عملدر هر یک از آنها توسط گمرک ایران اعلام میگردد و هرگونه تغییر در فهرست مزبور بااعلام گمرک ایران خواهد بود. طرح ساماندهی مبادی رسمی با هدف کنترل مؤثر این مبادیو ایجاد و تجهیز گمرکات تخصصی با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویبهیأت وزیران خواهد رسید.2 – نگهداری کالاهای خارجی که جنبه تجاری داشته و از طریق غیر مجاز وارد کشورمیشود، ممنوع و قاچاق محسوب شده و مشمول مجازاتهای قوانین قاچاق کالا میگردد. آئیننامه اجرایی این جزء با پیشنهاد وزارت بازرگانی به تصویب هیأت وزیران میرسد.3 – به گمرک ایران اجازه داده میشود کالاهای وارداتی مجاز را با تعیین مهلت حداکثریک سال با اخذ وثایق معتبر از قبیل ضمانتنامه بانکی، بیمه نامه و یا سایر وثایق ویا نگهداری بخشی از کالا معادل حقوق ورودی به طور قطعی ترخیص نماید. آئین نامهاجرایی این جزء بنا به پیشنهاد مشترک سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارتامور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. 4 – واردات کالا به صورتتجاری از طریق تسهیلات در نظر گرفته شده در مقررات برای کالاهای مورد مصرف شخصی،از قبیل همراه مسافر، گذر مرزی، ملوانی و ته لنجی (به استثنای ته لنجی غیر تجاری)ممنوع میباشد.5 – دولت مکلف است با حذف تخفیفها و معافیتها، ضمن وصول درآمدهای دولت از ایجادامتیاز برای افراد خاص جلوگیری نماید. شورای اقتصاد و سایر مراجع نمیتوانند به طورموردی سود بازرگانی یا مابهالتفاوت را برای اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی وغیر دولتی تخفیف داده یا مشمول بخشودگی نموده و یا با وضع تعرفههای برای اشخاصفوقالذکر ایجاد امتیاز نمایند.تخفیفهای متقابل منظور شده در روابط تجاری با سایر کشورها از شمول این بند مستثنیهستند.6 – کمکها و هدایای اشخاص حقیقی و حقوقی در خارج از کشور به سازمان هلال احمرجمهوری اسلامی ایران و کمیته امداد امام خمینی (ره) از پرداخت هرگونه عوارض،مالیات و حقوق ورودی معاف میباشد.ماده 13 – در اجرای بند (ح) ماده (33) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعیو فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و برای حفاظت مؤثر و به موقع از محصولات داخلی که درمعرض لطمه ناشی از کاهش قیمت غیر متعارف محصولات مشابه خارجی قرار میگیرند، بهدولت اجازه داده میشود و به پیشنهاد وزیر بازرگانی و تصویب شورای اقتصاد ظرف دهروز به شرح زیر اقدام نماید: 1 – از محصولات خارجی که با قیمت غیر متعارف و یاتسهیلات غیر عادی به کشور وارد میشوند مابهالتفاوت اخذ نماید.2 – سیاستهای جبرانی و ضد بازار شکنی لازم را اتخاذ و اجراء نماید.تبصره 1 – کلیه دستگاههای اجرایی و همچنین اتاقهای بازرگانی سراسر کشور موظفند درشناسایی موارد موضوع بند (1) فوق و تنظیم و ارسال اطلاعات لازم برای اجرای اینماده با وزارت بازرگانی همکاری نمایند.تبصره 2 – دولت موظف است برای حفاظت مؤثر و به موقع از حقوق مصرف کنندگان درمواردی که در معرض افزایش قیمت غیر متعارف کالاهای داخلی قرار میگیرند به ترتیبمقرر در صدر این ماده نسبت به کاهش سود بازرگانی کالاهای مشابه خارجی اقدام نماید.ماده 14 – به منظور استفاده از ظرفیت خالی کارخانههای آرد کشور و اشتغال بیشتر،به اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) اجازه داده میشود پس از تأیید وزارت جهاد کشاورزینسبت به خرید گندم با قیمت آزاد یا واردات گندم از خارج اقدام و پس از آرد کردن درکارخانههای یاد شده آرد حاصل را در داخل توزیع و یا صادر نمایند.آئین نامه اجرایی این ماده با پیشنهاد وزارتخانههای بازرگانی و جهاد کشاروزی بهتصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 15 – بودجه مصوب شرکتها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، مذکور در قوانینبودجه سنواتی که بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجمهوری اسلامی ایران و مصوبات مراجع ذیربط ، ادغام یا تجزیه شده و یا در قالبشرکتهای مادر تخصصی طبقه بندی میشوند، متناسب با تغییرات سازمانی با هماهنگیدستگاه مربوط و تصویب مجمع عمومی ذیربط توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشوراصلاح و ابلاغ میشود.ماده 16 – در ماده (92) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 27/11/1380عبارت «درآمد عمومی» به عبارت «درآمد اختصاصی» اصلاح میگردد.ماده 17 –وزارتخانههای کشور، صنایع، بازرگانی، نفت، نیرو، مسکن و شهرسازی، تعاون،راه و ترابری، ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مجازهستند از محل اعتبارات مصوب خود و به منظور ارائه آموزش به شاغلین و گردشگری مجازهستند از محل اعتبارات مصوب خود به منظور ارائه آموزش به شاغلین بخشهای تعاونی وخصوصی مرتبط با حرف و مشاغل تحت پوشش خود از طریق عقد قرارداد با سازمان آموزش فنیو حرفهای کشور و جهاد دانشگاهی و سایر مؤسسات آموزشی غیر دولتی مجاز با هماهنگیسازمان آموزش فنی و حرفهای کشور و پرداخت هزینهها اقدام نمایند.ماده 18 – دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی مجاز نسبت به پذیرش دانشجویانخارجی و انتقال دانشجویان ایرانی دانشگاههای خارجی مورد تأیید وزارتخانههای علوم،تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اقدام کنند و شهریه ارزی و یاریالی آنها را با تصویب هیأت امناء و تأیید وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوریو بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ و به حساب درآمد اخصاصی دانشگاهها و مؤسساتآموزش عالی واریز نمایند.شرایط علمی پذیرش و ظرفیت پذیرش با تصویب هیأت امناء و حسب مورد با تأییدوزارتخانههای فوق الذکر خواهد بود.دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی مجازند از متخصصان ایرانی خارج از کشور ومتخصصان خارجی برای رفع نیازهای آموزشی و پژوهشی دعوت به عمل آورند و پرداختهایارزی و ریالی مرتبط را با تصویب هیأت امناء از محل اعتبارات دانشگاه و یا مؤسسهآموزش عالی و پژوهشی ذیربط انجام دهند.ماده 19 – به منظور حمایت از طرحهای مشترک توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات توسطشرکتهای ایرانی با شرکای خارجی و یا شرکتهای ایرانی، به شرکتهای دولتی اجازه دادهمیشود از محل منابع داخلی خود برای پرداخت تسهیلات و تضمین قراردادهای مربوط بهخود اقدام نمایند. آئین نامه اجرایی این ماده با پیشنهاد مشترک وزارت ارتباطات وفناوری اطلاعات و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامیایران به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 20 – وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (شرکت مادر تخصصی مخابرات ایران وشرکتهای سهامی مخابرات استانها) موظف است با رعایت مصوبات شورای عالی انقلابفرهنگی: 1 – با ایجاد زیرساختهای لازم با همکاری دستگاههای اجرایی ( از جمله وزارتراه و ترابری و غیره) امکان اتصال ادارات آموزش و پرورش کشور، مراکز فنی و حرفهای، مدارس دوره آموزش ابتدایی و راهنمایی و متوسطه، مراکز علمی، آموزش و پژوهشی،ورزشی، مجتمعهای فرهنگی و هنری و کتابخانههای عممی را به شبکه اطلاع رسانی و شبکهجهانی اینترنت با پهنای باند مناسب برای کاربردهای علمی و آموزشی بدون پرداخت وجوهاولیه (شامل ودیعه و هزینه نصب) فراهم آورد. سرمایه گذاران و بهره برداران متعهدبه رعایت کلیه ضوابط و الزامات قانونی مربوط میباشند.2 – با توجه به اهمیت تولید و امکان استفاده از تکنولوژی و فناوری روز، نسبت بهایجاد امکانات لازم اینترنتی برای شرکتهای صنعتی، نواحی صنعتی و نیز شهرکها ومجتمعهای گلخانهای از طریق خود یا بخش خصوصی به گونهای اقدام نماید که در پایانسال اول برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران امکاناتصال این نواحی و شهرکها به شبکه جهانی اینترنت میسر گردد.ماده 21 – به منظور تحقق اهداف برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجمهوری اسلامی ایران، دولت مکلف است در اماکن تاریخی و میراث فرهنگی که امکاناستفاده از کمکهای مالی سازمانهای فرهنگی بینالمللی و خارجی وجود دارد شرایط لازمرا برای حضور و همکاری آنها فراهم نماید.ماده 22 – به منظور تسریع در امر توسعه هتلها و اقامتگاهها و سایر تأسیساتگردشگری، با تقاضای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری: 1 – سازمان ملی زمین و مسکنموظف است اراضی مورد نیاز را به قیمت کارشناسی به صورت اجاره به شرط تملیک پنجساله در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد.2 – سازمان جنگلها و مراتع و آبخیز داری کشور و ادارات کل منابع طبیعی استانها وسازمان امور اراضی وزارت جهاد کشاورزی مکلفند اراضی مورد نیاز را به قیمت منطقهایدر اختیار سرمایه گذاران قرار دهند.3 – تغییر کاربری اراضی برای استقرار هتلها با پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی وگردشگری در کمیسیون ماده (5) موضوع قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایرانبه طور فوقالعاده مورد بررسی و اقدام قرار خواهد گرفت.4 – عوارض ناشی از تغییر کاربری و فروش تراکم به اقساط پنج تا ده ساله از شروعبهره برداری توسط سرمایه گذاران به شهرداری مربوط پرداخت خواهد شد.ماده 23 – در اجرای بند (ب) ماده (114) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعیو فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کلیه دستگاههای موضوع ماده (160) قانون برنامهمزبور اجازه داده میشود برای تشکیل موزههای پژوهشی و تخصصی با مشارکت سازمانمیراث فرهنگی و گردشگری اقدام نمایند.ماده 24 – به منظور تحقق اهداف بخش گردشگری و میراث فرهنگی، افزایش اشتغال، فراهمشدن زمینههای سرمایه گذاری در تأسیسات گردشگری با تأکید بر مناطق کمتر توسعهیافته و نیز احیای بافتهای قدیمی شهرها و روستاهای تاریخی فرهنگی کشور، سازمانمیراث فرهنگی و گردشگری بر اساس قراردادهای منعقد شده با بانکها و مؤسسات اعتباریدولتی و غیر دولتی، تسهیلات لازم را به سرمایه گذاران بخش غیر دولتی پرداخت نماید.نرخ سود تسهیلات اعطای توسط بانکها و مؤسسات دولتی و غیر دولتی، نرخهای مورد عملبانک خواهد بود.ماده 25 – به منظور توسعه گردشگری داخلی و حمایت از سفرهای کارکنان دولت (شاغلین،بازنشستگان، موظفین و…) و اعضای درجه یک خانواده آنان به کلیه دستگاههای مشمولماده (160) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامیایران اجازه داده میشود در صورت مشارکت بخش گردشگری به میزان سی و پنج درصد (35%)و افراد ذینفع هر یک به میزان چهل درصد (40%)، بیست و پنج درصد (25%) هزینهسفرهای ارزان قیمت کارکنان خود را در قالب بن سفر از محل اعتبارات رفاهی بودجهمصوب خود، پرداخت نمایند. آئین نامه اجرایی این ماده با پیشنهاد مشترک سازمانهایمدیریت و برنامهریزی کشور و میراث فرهنگی و گردشگری به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید.دولت مکلف است تمهیدات لازم در خصوص گردشگری دانشجویان و دانش آموزان موضوع ماده(25) را به عمل آورد.ماده 26- دولت مکلف است جایگاههای مورد نیاز عرضه گاز طبیعی فشرده (CNG) را بااولویت شهرهای بزرگ و مسیر راههای اصلی بین شهرهای مذکور از طریق بخش غیر دولتیاحداث نماید.وزارت کشور موظف است ضمن ساماندهی حمل و نقل درون شهری برای جایگزینی و واگذاریخودروی سواری برای حمل و نقل عمومی درون شهری به صورت دوسوخته (بنزین و گاز طبیعی)با ارائه تسهیلات مناسب اقدام نماید. وزارت مسکن و شهر سازی و جهاد کشاورزی وشهرداریها موظفند با هماهنگی وزارت نفت در امر تأمین زمین مناسب و صدور مجوز ساختو ساز برای احداث جایگاههای عرضه گاز طبیعی فشرده اقدام نمایند.وزارت صنایع و معادن مکلف است هماهنگ و متناسب با برنامههای اعلامی دولت نسبت بهبرنامه ریزی عرضه خودروهای دوسوخته اقدام نماید.آئین نامه اجرایی این ماده شامل تعداد جایگاهها به تفکیک شهرها و تعداد خودروهایدوسوخته تولید داخل بنا به پیشنهاد مشترک سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور،وزارتخانههای صنایع و معادن، نفت و مسکن و شهر سازی و سازمان حفاظت محیط زیست ظرفمدت دو ماه به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.تبصره – در مناطقی که سرمایه گذار بخش خصوصی تمایل به احداث جایگاه عرضه گاز طبیعیفشرده (CNG) نداشته باشد، وزارت نفت موظف است نسبت به احداث جایگاه رأسا اقدامنماید و با آماده شدن شرایط، آن را به بخش خصوصی واگذار کند.ماده 27 – به منظور جلب سرمایههای بخش غیر دولتی در تولید نیروی برق به شرکت مادرتخصصی تولید، انتقال و توزیع نیروی برق ایران (توانیر) اجازه داده میشود برای هریک از نیروگاههایی که بنا به تشخیص وزیر نیرو قابلیت واگذاری به بخش غیر دولتی راداشته باشد، یک شرکت مستقل دولتی تأسیس نموده و حداقل شصت و پنج درصد (65%) ازسهام آن را از طریق بورس واگذار نماید. اساسنامه شرکتهای مذکور بنا به پیشنهادمشترک وزارتخانههای نیرو و امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزیکشور به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.شرکت توانیر موظف است بلافاصله پس از تأسیس شرکتهای یاد شده، سهام مذکور را بااعطای وکالت به سازمان خصوصی سازی و از طریق بورس طبق مقررات قانون برنامه چهارمتوسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران واگذار نماید.در هر صورت مسؤولیت تأمین نیروی برق کشور طبق اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسیجمهوری اسلامی ایران بر عهده وزارت نیرو میباشد و اجرای مفاد این ماده باید بهنحوی باشد که به تأمین نیرو لطمهای وارد نکند.ماده 28 – وزارت نفت مکلف است با رعایت ضوابط اقتصاد مهندسی پالایش، نسبت به اجرایطرحهای بهینه سازی پالایشگاهها، کاهش تولید نفت کوره و افزایش فرآوردههای نفتی باارزش (به ویژه بنزین) در پالایشگاههای کشور مشروط به داشتن توجیه اقتصادی و امکانبازپرداخت تعهدات از محل درآمد اضافی همان طرح با تصویب شورای اقتصاد و مبادلهموافقتنامه با سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، اقدام نماید و بازپرداخت تعهداتایجاد شده را از محل درآمد اضافی همان طرحها، انجام داده و گزارش عملکرد سالیانهآن را به کمیسیونهای انرژی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی ارسالنماید.ماده 29 – پس از تعیین سقف تخصیص اعتبارات توسط کمیته تخصیص اعتبار استانی موضوعماده (77) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایرانتنفیذ شده در ماده (83) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجمهوری اسلامی ایران، تخصیص اعتبار هزینهای بر حسب دستگاه، برنامه و فصول هزینه وتخصیص اعتبار تملک داراییهای سرمایهای توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی استان برحسب طرح و پروژه تعیین و ابلاغ میگردد.ماده 30 – افزایش اعتبارات هزینهای هر یک از برنامهها و فصول هزینه دستگاههایاجرایی مشمول نظام بودجه استانی منظور در موافقتنامه شرح فعالیت از محل کاهش دیگربرنامهها و فصول هزینه دستگاه مربوط، مشروط بر آن که در جمع اعتبارات هزینهای هردستگاه تغییری حاصل نشود، حداکثر به میزان ده درصد (10%) به پیشنهاد دستگاههایاجرایی و تأیید سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان مجاز میباشد و دستگاههای اجراییموظفند صد درصد (100%) کسور بازنشستگی سهم دولت را تأمین و پرداخت نمایند.ماده 31 – وجوهی که به استناد مجوزهای قانونی به عنوان یارانه از سوی دستگاههایاجرایی پرداخت میشود، کمک دولت تلقی شده و با اعلام وصول دریافت کننده، به حسابهزینه قطعی دستگاههای پرداخت کننده منظور میشود.ارائه مفاصا حساب قطعی موکول به ارائه گزارش حسابرس یا بازرس قانونی دستگاه مذکورمیباشد. عدم اجرای این بند در حکم تصرف غیر قانونی در وجوه دولتی و عمومی تلقیخواهد شد.ماده 32 – مطالبات قطعی شده سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان ازاشخاص حقیقی و حقوقی و شرکتهای دولتی بابت مابهالتفاوت به وزارت امور اقتصادی ودارایی منتقل میگردد. وزارت مذکور مکلف است مطالبات مذکور را بر اساس مقررات فصلنهم قانون مالیاتهای مستقیم وصول و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نماید.ماده 33 – مدارس شبانه روزی و مراکز شبانه روزی سازمان آموزش فنی و حرفهای وابستهبه وزارت کار و امور اجتماعی، مشابه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مشمول دریافتارزاق ارزان قیمت با نرخ یارانهای میباشند.ماده 34 – کلیه دانشجویان دانشگاههای غیرانتفاعی – غیر دولتی که از طریق کنکورسراسری پذیرفته میشوند، دانشجویان دورههای شبانه و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامیاز امکانات یارانهای نظیر دانشجویان دانشگاههای دولتی بهرهمند میگردند.ماده 35 – دستگاههای که از وجوه یارانه مندرج در بودجههای سنواتی استفادهمینمایند، مکلفند طبق مفاد مواد (69) و (70) قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366 نسبت به افتتاح حساب بانکی جداگانه جهت ثبت عملیات یارانه اقدام نموده و وجوهمزبور توسط سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان طبق مقررات قانونی مربوطبه حساب مذکور واریز گردیده و توسط دستگاههای مباشر هزینه شود، عدم حسابرسی بهموقع توسط سازمان حسابرسی مانع از تخصیص صد درصد (100%) اعتبارات و پرداخت آننمیگردد.دستگاههای اجرایی ذیربط موظفند هر سه ماه یک بار نسبت به ارائه گزارش عملیاتتأمین و توزیع کالا و خدمات یارانهای به سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان اقدام نمایند. تمام دستگاههای اجرایی که در هر سال از اعتبارات مصوبیارانهها استفاده مینمایند مکلفند تا پایان تیرماه سال بعد برای تسویه حساب باسازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان اقدام و اضافه وجوه دریافتی را بهحساب سازمان یاد شده واریز نمایند. ارائه مفاصا حساب قطعی موکول به ارائه گزارشحسابرسی و بازرس قانونی دستگاههای مذکور میباشد.ماده 36 – به سازمان بهزیستی کشور اجازه داده میشود از محل اعتبار برنامه توانبخشیبه منظور حمایت و نگهداری از معلولین ضایعات نخاعی تحت نظر خانواده نسبت بهبرقراری حق پرستاری برای خانواده اینگونه معلولین تا سقف هزینه سرانه نگهداریمعلولین در مراکز ضایعات نخاعی اقدام لازم به عمل آورد.آئین نامه اجرایی این ماده با پیشنهاد مشترک سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ووزارت رفاه و تأمین اجتماعی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 37 – تعرفههای آب، برق و گاز مصرفی مراکز فرهنگی، آموزشی و پرورشی دولتی،غیر دولتی، تعاونی و خصوصی (نظیر کتابخانهها، موزهها، مهدکودکها، کودکستانها،مدارس، اردوگاههای دانش آموزی، دانشگاهها، مراکز آموزش فنی و حرفهای، حوزههایعلمیه، مساجد، حسینیهها، باشگاههای ورزشی و مراکز شبانه روزی نگهداری معلولان) برمبنای تعرفه آموزشی محاسبه و پرداخت خواهد شد.ماده 38- به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور اجازه داده میشود با هماهنگیدستگاههای ذیربط، اعتبارات مربوط به انتقال وظایف اجرایی وزارتخانهها را بهواحدهای استانی و شهرستانی که به استناد بند (3) ماده (1) قانون برنامه سوم توسعهتنفیذی در ماده (154) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوریاسلامی ایران با تصویب شورای عالی اداری از حوزههای ستادی وزارتخانهها منتزع وبه واحدهای استانی و شهرستانی منتقل میگردد، کسر و به واحدهای استانی اضافه نماید.ماده 39 – حقوق و مزایای حالت اشتغال ، بازنشستگی و وظیفه و مستمری مستخدمانجانباز اعم از لشکری و کشوری که بر اساس قوانین و مقررات مربوط از کار افتاده کلیشناخته میشوند، با رعایت قانون حالت اشتغال توسط دستگاه ذیربط تعیین و پرداختخواهد شد.دستگاهها مکلفند کلیه مزایای رفاهی و خدماتی که برای سایر پرسنل خود منظورمینمایند به مستخدمان جانباز فوقالذکر نیز اعطاء نمایند.ماده 40 – اجازه داده میشود اعتبارات برنامه خدمات رفاهی کارکنان دولت منظور درقوانین بودجه سنواتی برای ارائه تسهیلات رفاهی و تشویق کارکنان و کمک هزینه مسکنبه صورت نقدی یا صور دیگر بر اساس موافقتنامهای که با سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و یا استان مبادله خواهد شد، استفاده شود.ماده 41 – هر نوع بکارگیری افراد بازنشسته در وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و کلیهدستگاههای موضوع ماده (160) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجمهوری اسلامی ایران و مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و مؤسسات و شرکتهایوابسته و تابع آنها و هر دستگاهی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفادهمینماید، جز با تصویب هیأت وزیران تحت هر عنوان ممنوع میباشد. (ایثارگران تا قبلاز سی سال خدمت از حکم این ماده مستثنی هستند).کلیه قوانین عام و خاص مغایر با این ماده ملغیالاثر است.ماده 42 – دستگاههای اجرایی مکلفند در هر مرحله از جذب نیرو حداقل بیست درصد (20%)از ردیفهای استخدامی که مجوز آن را دریافت نمودهاند، به ایثارگران واجد شرایطاختصاص دهند و گزارش آن را به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ارسال نمایند.سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مکلف است در صدور مجوزهای استخدامی سهمیهفوقالذکر و همچنین سهمیه استخدام سه درصد (3%) واجد شرایط معلولین را رعایتنماید.ماده 43 – به مرکز آمار ایران اجازه داده میشود به آن گروه از کارکنان دولت که دراجرای طرحهای آمار گیری و سرشماریها با این مرکز همکاری مینمایند. علاوه بر حقوق ومزایای ماهانه دریافتی از دستگاه متبوع حقالزحمه خدمات پرداخت نماید.حداکثر زمان همکاری، میزان حقالزحمه و نحوه استفاده از خدمات کارکنان بر اساسآئین نامهای خواهد بود که با پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارتامور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 44 – کلیه دستگاههای ملی و استانی مذکور در ماده (160) قانون برنامه چهارمتوسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مکلفند کلیه مراکز جانبی ازقبیل از مراکز آموزشی، رفاهی، تفریحی، آموزشی و ورزشی که برای استفاده کارکنان وخانواده آنها در اختیار دارند را به طریق خودگردان درآمد – هزینهای اداره نمایندبه نحوی که برای اداره و نگهداری این مراکز هیچگونه هزینهای (اعم از هزینهپرسنلی، اداری، تجهیزاتی، مواد مصرفی و نظایر آن) بر دولت تحمیل نگردد.استفاده از اعتبارات خارج از شمول قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366 نیزبرای این امور ممنوع میباشد.ماده 45 – به دستگاههای اجرایی اجازه داده میشود جهت اصلاح ساختار نیروی انسانی،دو درصد (2%) از اعتبارات هزینهای مصوب و با منابع داخلی خود را برای پرداخت وجوهتشویقی علاوه بر قوانین و مقررات موضوعه بابت بازخرید و بازنشستگی (در صورت دارابودن شرایط بازنشستگی و با کمتر از سی سال خدمت) نیروهای مازاد بر نیاز خود اختصاصدهند.آئین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویبهیأت وزیران خواهد رسید.تبصره – حکم این ماده براساس پیشنهاد شورای اداری و تصویب کمیسیونهای مشترک برنامهو بودجه و محاسبات و اجتماعی مجلس شورای اسلامی شامل کارکنان مجلس شورای اسلامی هممیشود.ماده 46 – به دستگاههای اجرایی مذکور در ماده (160) قانون برنامه چهارم توسعهاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود به منظور ارتقایکیفیت خدمات و کاهش اعتبارات هزینهای، نسبت به خرید خدمات، برای انجام ماموریتهاو وظایف قانونی غیر حاکمیتی خود از بخش غیر دولتی به شرطی که متضمن اخذ هزینهاضافه از مردم نگردد، اقدام نمایند.آئین نامه اجرایی این ماده بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ووزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 47 – در اجرای بند (ب) ماده (145) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعیو فرهنگی جمهوری اسلامی ایران دستگاههای اجرایی موضوع ماده (160) قانون مذکورموظفند به منظور کاهش حداقل سه درصد (3%) از تصدیهای اجتماعی، فرهنگی، تولیدی،خدماتی و نظایر آنها، حداقل یک و نیم درصد (5/1%) از اعتبارات تخصیص یافته خود رابرای توسعه فعالیتهای بخش غیر دولتی و خرید خدمات از اینگونه بخشها اختصاص دهند،به نحوی که امکان تحقق این بند فراهم گردد.آئین نامه اجرایی این ماده بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بهتصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 48 – کلیه وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی، سازمان صدا و سیمایجمهوری اسلامی ایران و کلیه سازمانها و شرکتهایی که به نحوی از انحاء از بودجهعمومی دولت استفاده میکنند و نیز کلیه مؤسسات و شرکتهایی که شمول قانون بر آنهامستلزم ذکر نام است مکلفند یکی از فرزندان کارکنان شهید، جانباز بیست و پنج درصد(25%) و به بالا و آزاده (اعم از شاغل، فوت شده و یا از کار افتاده) را که واجدشرایط عمومی استخدام میباشند علاوه بر سهمیه استخدامی ایثارگران در همان دستگاهاستخدام نمایند.ماده 49 – اعتبارات ردیفهای متفرقه مربوط به دستگاههای مختلف که توزیع و بهدستگاههای اجرایی اختصاص مییابد، حسب مورد به سقف اعتبارات مصوب هزینهای و تملکداراییهای سرمایهای اضافه میگردد و مصرف آن طبق قوانین و مقررات اعتبارات دستگاهدریافت کننده، صورت میگیرد.ماده 50 – همه دستگاههایی که در جداول قوانین بودجه سنواتی برای آنها اعتبار منظورشده است و شکل حقوقی آنها منطبق با تعاریف مذکور در مواد (2)، (3)، (4) و (5)قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1/6/1366 نیست، از لحاظ اجرای مقررات قانون یاد شدهصرفا به مدت دو سال در حکم مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی به شمار میآیند.آئین نامه نظارت بر نحوه هزینه و مصرف نمودن اعتبارات دولتی دستگاههای موضوع اینماده، بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارت امور اقتصادی ودارایی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.ماده 51 – دولت مکلف است اعتبارات لازم برای انجام تکالیف زیر را در لوایح بودجهسنواتی پیش بینی و منظور نماید: الف – صد درصد (100%) هزینه بیمه همگانی و مکملجانبازان و درمان خاص آنها شامل بازنشستگی و از کار افتادگی. ب – تأمین صد درصد(100%) حق سرانه جانبازان و نیز بیمه مضاعف جانبازان پنجاه درصد (50%) و به بالا،موضوع قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور مصوب 1373. ج- تأمین حقوق ورودیتجهیزات پزشکی و توانبخشی مورد نیاز جانبازان به صورت جمعی – خرجی. ماده 52 – بهمنظور تسریع در اتمام طرحهای تملک داراییهای سرمایهای نیمه تمام که طی دو سال بهاتمام میرسند، به هیأت وزیران اجازه داده میشود اعتبارات بودجه عمومی همان طرحمندرج در پیوست شماره (1) قوانین بودجه سالیانه در صورت انتشار اوراق مشارکت (درچارچوب قانون انتشار اوراق مشارکت مصوب 3/6/1376) توسط شرکتهای دولتی ذیربط بهپرداخت سود اوراق مشارکت طرحهای مزبور اختصاص دهد. بازپرداخت مبلغ اصل اوراقمشارکت به عهده شرکتهای ذیربط خواهد بود. دولت هیچ گونه تضمینی در خصوص اوراقمشارکت مزبور نخواهد نمود.آغاز هرگونه طرح جدید و یا توسعه عملیات طرحهای نیمه تمام با استفاده از این ساز وکار ممنوع میباشد.گزارش عملکرد این ماده هر شش ماه یک بار به اطلاع مجلس شورای اسلامی خواهد رسید.ماده 53 – شرکتهای دولتی مذکور در پیوست شماره (2) قوانین بودجه سنواتی مکلفندمعادل رقم مندرج در ستون «وجوه اداره شده» در ردیف بودجه خود را از محل وجوهسرمایه گذاری از محل منابع داخلی خود از طریق وجوه اداره شده و با هدف توانمندسازی و توسعه مشارکت بخش خصوصی در فعالیتهای شرکت ذیربط به مصرف رسانند. وجوهمزبور در اصلاح بودجه سالانه شرکتهای دولتی قابل کاهش نیست. آئین نامه اجرایی اینبند بنا به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید.ماده 54 – به دستگاههای اجرایی اجازه داده میشود درآمدهای ناشی از فروش نشریات،کتب، نرم افزار، اخذ حق عضویت و حق ثبت نام همایشها و کنفرانسها را وصول نمایند ووجوه حاصله را به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل واریز نمایند. معادل وجوهواریزی از محل اعتبارات ردیفی که به همین منظور در بودجههای سنواتی منظور خواهدشد در اختیار دستگاههای ذیربط قرار میگیرد تا به منظور انتشار کتب و نشریات وبرگزاری کنفرانسها و همایشها هزینه نمایند.ماده 55 – کلیه سازمانها و نهادهایی که قوانین بودجه سالانه برای توسعه اشتغالخانوارهای تحت پوشش آنها اعتباراتی پیش بینی شده است، ضمن امکان استفاده از سایرتسهیلات مذکور در قوانین بودجه سنواتی موظفند در چارچوب سیاستهای شورای عالیاشتغال و بر اساس موافقتنامه متبادله با سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور اقدامنمایند.ماده 56- به منظور تسریع در عملیات اجرایی طرحهای تملک داراییهای سرمایهای ملی بهدستگاههای اجرایی طرحهای مندرج در پیوست شماره (1) قوانین بودجه سنواتی و طرحهایملی استانی شده، اجازه داده میشود با رعایت اهداف قانون برنامه چهارم توسعهاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، پس از تأیید سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور نسبت به انعقاد قرارداد تسهیلات مالی با تأمین کنندگان منابعمالی مشتمل بر پیمانکار و یا سازنده طرح، اشخاص حقوقی ایران، بانکها و سایر مؤسساتاعتباری مالی و پولی، اشخاص حقیقی با رعایت سقف تسهیلات تکلیفی و سهم دولت از اینسقف برای پروژههای شروع نشده طرحهای مندرج در پیوست شماره (1) قوانین بودجهسنواتی و طرحهای ملی استانی شده با استفاده از منابع داخلی ارزی و ریالی، در قالبعقود اسلامی مندرج در قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب 8/6/1362 اقدام نمایند.آئین نامه اجرایی این ماده مشتمل بر نحوه تضمین بازپرداخت اصل و سود این تسهیلاتبنا به پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان مدیریت و برنامه ریزیکشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. سقفقراردادهای موضوع این بند حداکثر تا ده درصد (10%) درآمد عمومی دولت پیش بینی شدهدر بودجه سنواتی خواهد بود.ماده 57 – در اجرای ماده (107) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیجمهوری اسلامی ایران تنفیذی در بند (الف) ماده (17) قانون برنامه چهارم توسعهاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، به وزارت نیرو (شرکتهای آبمنطقهای استانی و سازمان آب و برق خوزستان) اجازه داده میشود در قبال صدور مجوزبرداشت آب با توجه به توان سفرههای آب زیرزمینی، از متقاضیان مشمول ماده (12)آئین نامه اجرایی فصل دوم قانون توزیع عادلانه آب مصوب 18/7/1363 و تولید کنندگانگیاهان دارویی و گلهای زینتی و محصولات گلخانهای که از روشهای نوین آبیاریاستفاده میکنند، بر اساس آئین نامهای که بنا به پیشنهاد وزارت نیرو به تصویب هیأتوزیران میرسد، وجوهی متناسب با هزینههای جبران افت را دریافت نماید و به حسابدرآمد عمومی کشور نزد خزانه داری کل واریز و حداکثر تا منابع واریزی برای تهیه واجرای طرحهای علاج بخشی و ایجاد تعادل در سفرههای آب زیرزمینی مناطق مزبور بهمصرف برساند.ماده 58 – اخذ آب بها از کشاورزان بهرهمند از آب رودخانههایی که در طول سال بهدریا روانه میشوند قبل از مهار آن با ایجاد سد ممنوع میباشد.ماده 59 – به وزارت جهاد کشاورزی (سازمان امور عشایر) اجازه داده میشود برای اسکانعشایر، اراضی، مستحدثات و تجهیزات آبرسانی و آبیاری مربوط را که به منظور اسکانعشایر با اعتبارات دولتی خریداری یا احداث نموده و در اختیار دارد، با دریافت بیستدرصد (20% ) قیمت کارشناسی روز طی اقساط پنج ساله به عشایر داوطلب اسکان به طورقطعی واگذار نماید. معادل صد درصد (100%) وجوه حاصل به حساب درآمد عمومی کشور (نزدخزانه داری کل) واریز میشود. معادل رقم واریزی از محل اعتباری که به همین منظور دربودجههای سنواتی درج میگردد برای اجرای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای ساماندهیعشایر اختصاص مییابد.ماده 60 – وزارت آموزش و پرورش و واحدهای تابعه آن در استانها موظفند مطالبات معوق(قابل وصول تا پایان سال 1381) مربوط به دو درصد (2%) عوارض آموزشی موضوع بند (2)ماده (13) قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش مصوب 26/10/1372 از اشخاص را وصول وبه حساب درآمد اختصاصی منظور در قسمت سوم قوانین بودجه سنواتی واریز نمایند.ماده 61 – شرکتهای برق منطقهای مکلفند جهت توسعه نیروگاههای حرارتی و شبکه انتقالبرق کشور، مبالغ تعیین شده در بودجه مصوب سالانه خود را به شرکت توانیر جهت سرمایهگذاری در طرحهای مزبور پرداخت نمایند.شرکتهای فروشنده برق نیروگاههای آبی موظفند تمامی وجوه حاصل از فروش انرژی برق خودرا پس از وضع هزینههای تولید برای سرمایه گذاری در توسعه نیروگاههای برق آبی بهمصرف برسانند.شرکت توانیر موظف است ارقام پیش بینی شده در بودجه مصوب شرکتهای برق منطقهای تحتعنوان تفاوت نرخ را متناسب با عملکرد فروش انرژی شرکتهای مذکور جبران نماید.ماده 62 – در صورتیکه وزارت نفت بر حسب ضرورت تمام یا قسمتی از فرآوردههای نفتیمازاد و میعانات گازی صادر شده را به جای فروش در خارج معاوضه نماید، موظف استمقدار و ارزش فرآوردههای معاوضه شده را در پایان هر ماه به خزانه و کمیسیونهایبرنامه و بودجه و محاسبات و انرژی مجلس شورای اسلامی اعلام نماید.ماده 63 – بهای برق، گاز و آب کلیه واحدهای تولید کننده محصولات بخش کشاورزی اعماز زراعی، باغبانی، دامی و آبزیان طبق تعرفههای کشاورزی محاسبه و منظور خواهد شد.ماده 64 – ادارات امور اقتصادی و دارایی مکلف میباشند هنگام صدور تسویه حسابهایآن دسته از مؤدیان مالیاتی که دارای کارت بازرگانی (حقیقی و حقوقی در بخشهایدولتی، تعاونی و خصوصی) میباشند اصل فیش واریزی سه در هزار درآمد مشمول مالیاتی کهبه حساب اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون ایران واریز گردیده وبه تأیید اتاقهای بازرگانی و صنایع و معادن و اتاقهای تعاون رسیده است را دریافتنمایند.ماده 65 – استفاده از تسهیلات سرمایه در گردش به مدت یک سال از زمان انعقادقرارداد با بانک عامل تعیین و کنترل مانده به جای پایان سال، در آذرماه سال بعداعمال میگردد.ماده 66 – در راستای منظور نمودن معافیتهای مالیاتی برای سرمایه گذاری صنعتی،استثنای مذکور در تبصره (2) ماده (132) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/1380حذف و صدور پروانه تأسیس تنها در مواردیکه برخوردار از معافیت مالیاتی باشد، مجازاست.ماده 67 – کلیه اعتبارات و هزینه (تملک دارایی و هزینهای) کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی در بودجههای سالانه صد درصد (100%) تخصیص یافته تلقیمیگردد و احکام مقرر در قوانین بودجه سالانه نافی مفاد این ماده قانونی نمیگردد.ماده 68 – ایجاد هرگونه پست سازمانی عضو هیأت علمی در کلیه دستگاههای اجراییادارات و ستادهای وزارتخانهها ممنوع است و منحصرا دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالیو پژوهشی و فناوری که تأسیس آنها به تصویب شورای گسترش آموزش عالی و سایر مراجعقانونی ذیصلاح رسیده است میتوانند برابر مفاد بند (الف) ماده (49) قانون برنامهچهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نسبت به ایجاد پستهیأت علمی مورد نیاز اقدام کنند. کلیه قوانین مغایر با این ماده لغو میگردد.ماده 69 – شرط قبولی در آزمون ادواری برای استخدام نیرو در استانهای محروم براینیروهای بومی الزامی نیست و مصوبه قبلی برای این استانها لغو میگردد.قانون فوق مشتمل بر شصت و نه ماده و پنج تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخپانزدهم آبان ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار مجلس شورای اسلامی تصویب و درتاریخ 25/8/1384 به تأیید شورای نگهبان رسید. |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 12:54 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
حسابرسان و كنترلهاي داخلي *منصور شمساحمدي اداره حسابرسي و گزارشگري مالي سازمان بورس و اوراق بهادار همراه با نامه اي به تاريخ 1/10/1390 «دستورالعمل كنترلهاي داخلي براي ناشران پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» را براي دبير كل محترم جامعه حسابداران رسمي ارسال و از ايشان در خواست كرده كه حد اكثر ظرف مدت 20 روز نظرات پيشنهادي جامعه حسابداران رسمي به سازمان بورس ارائه شود (مهلت اظهارنظر نسبت به پيشنويس استانداردهاي حسابرسي تهيه شده توسط سازمان حسابرسي حدود 3 ماه و فدراسيون بينالمللي حسابداران حدود 5 ماه است(. دستورالعمل مزبور در سه فصل شامل تعاريف، چارچوب كنترلهاي داخلي و گزارش هيات مديره در مورد كنترلهاي داخلي بوده و در بخش پاياني دستورالعمل نمونه گزارش كنترلهاي داخلي كه بايد توسط هيات مديره ارائه شود و همچنين نمونه گزارش حسابرس مستقل به مجمع عمومي صاحبان سهام نسبت به كنترلهاي داخلي حاكم بر گزارشهاي مالي آورده شده است. اگر چه ادعاي استقرار كنترلهاي داخلي مناسب و اثر بخش توسط هيات مديره و اظهار نظر حسابرسان نسبت به اين ادعا در ارتقاي شفافيت اطلاعاتي بازار سرمايه و افزايش اثر بخشي و كارآرايي عمليات و رعايت مقررات گزارشگري مالي ضروري و مفيد است، اما ذكر چند نكته در اين خصوص ضروري است. قسمت اول اين دستورالعمل كه مربوط به تعاريف و وظايف هيات مديره و نوع گزارشگري ايشان نسبت به كنترلهاي داخلي است موضوع اين نوشتار نيست و هيات مديره شركت شايد بخواهد چنين ادعايي را مطرح كند، مواردي كه در ذيل مطرح ميشود مربوط به حسابرسي كنترلهاي داخلي و گزارشگري آن است. نمونه گزارش حسابرسي ارائه شده در دستورالعمل اقتباس از بخشي از نمونه مندرج در بند 87 استاندارد شماره 5 هيات نظارت بر حسابداري شركتهاي سهامي عام آمريكا(PCAOB) است. در نمونه گزارش حسابرسي مندرج در دستورالعمل سازمان بورس دو بند از گزارش اشاره شده در استاندارد يادشده، در رابطه با تعريف كنترلهاي داخلي و محدوديتهاي ذاتي كنترلهاي داخلي كه اتفاقا در كاهش فاصله انتظارات استفادهكنندگان از گزارش حسابرسي و محدوديتهاي حسابرسي موثر است، حذف شده است. PCOAB بر اساس قانون ساربنزآكسلي به منظور نظارت و تدوين مقررات بر موسسات حسابرسي مسوول رسيدگي به شركتهاي سهامي عام تاسيس شد. اين قانون در سال 2002 و در واكنش به رسواييهاي مالي چون انرون در آمريكا تصويب شد و بعدها قوانين مشابهي در كشورهاي ژاپن، آلمان، فرانسه و غيره مورد تصويب قرار گرفت. قانون ساربنز آكسلي شامل 11 فصل است و مواردي از جمله مسووليتهاي هيات مديره و مباحث مربوط به حسابرسي شركتهاي پذيرفته شده در بورس آمريكا را در بر ميگيرد. استاندارد شماره 5 منتشر شده توسط PCAOBدر اجراي فصل 404 قانون سار بنز آكسلي تدوين شده است. فصل 404 قانون يادشده كه مربوط به ارزيابي كنترلهاي داخلي است همواره يكي از بحثانگيزترين فصول اين قانون بوده، زيرا اجراي آن مستلزم تحمل هزينههاي بسيار براي شركتها شده است. بر اساس تحقيقات انجام شده شركتهاي آمريكايي پذيرفته شده در بورس آمريكا(SEC) به طور متوسط حدود 2 درصد درآمد خود را براي انطباق با اين ماده و استقرار كنترلهاي داخلي هزينه كردهاند. اين هزينهها در سال 2007 بالغ بر 3 ميليارد دلار بوده است. البته نتايج تحقيقات بيانگر آن است كه منافع اين انطباق بر مخارج آن فزوني داشته است. استاندارد شماره 5 كه جايگزين استاندارد شماره 2 شده است، حسابرسي و گزارشگري مربوط به كنترلهاي داخلي را در بر ميگيرد. اين استاندارد شامل 98 بند و سه پيوست است و شامل مباحثي از جمله برنامهريزي، روش ارزيابي كنترلهاي داخلي، آزمون كنترلها، ارزيابي نارساييها و گزارشگري است. از تاريخ تصويب اين استاندارد در سال 2007 به دليل مشكلات موجود و بهرغم رهنمودهاي تهيه شده توسط PCAOB و SEC الزام به اجراي كامل آن تا سال 2010 به تعويق افتاد. استاندارد اشاره شده ناظر بر شركتهاي پذيرفته شده در بورس آمريكا است و تا كنون استانداردي در اين خصوص توسط فدراسيون بينالمللي حسابداران (IFAC)منتشر نشده است. اين استاندارد براي شركتهايي است كه سالها حاكميت شركتي را تجربه كرده و در اجراي قانون با صرف هزينههاي بسيار چارچوب كنترلهاي داخلي خود را براي حسابرسي آن آماده كردهاند. استاندارد فقط به چگونگي كنترلهاي داخلي ناظر بر گزارشگري مالي محدود نميشود و از آنجا كه چارچوب كنترلهاي داخلي ناظر بر گزارشگري مالي محدود نميشود و از آنجا كه چارچوب كنترلهاي داخلي يكپارچه موسوم به COSO به عنوان معيار ارزيابي كنترلهاي داخلي در نظر گرفته شده است، ارزيابي كل ساختار از جمله محيط كنترلي، ارزيابي ريسك، فعاليتهاي كنترلي، اطلاعات و ارتباطات و نظارت را نيز در بر ميگيرد. اين مفاهيم البته در متن دستورالعمل پيشنهادي سازمان بورس اوراق بهادار تهران نيز گنجانده شده است. كنترلهاي داخلي حاكم بر گزارشگري مالي در قالب چارچوب در بر گيرنده آن (چارچوب COSO يا مشابه آن) مفهوم پيدا ميكند و به طور مجرد قابل ارزيابي نيست. فرم گزارش حسابرسي جزئي از استاندارد حسابرسي مربوط به آن موضوع است. مسووليت تدوين استانداردهاي حسابرسي با سازمان حسابرسي است. شركتهاي پذيرفته شده در بورس در حال حاضر به دليل ساختارهاي موجود در هيات مديره، نبود كميته حسابرسي و حسابرسي داخلي اثر بخش، فاقد محيط كنترلي مناسب هستند. تا استقرار مفاهيم بنيادي حاكميت شركتي و ايجاد محيط كنترلي و كنترلهاي داخلي مناسب در سطح شركت و تا انتشار استاندارد حسابرسي مربوط به كنترلهاي داخلي و همچنين تدوين رهنمودهاي لازم، صدور گزارش مورد نظر سازمان بورس توسط حسابرسان امكانپذير نيست. *حسابدار رسمي
منبع مطلب:يادداشت منتشر شده در دنياي اقتصاد يكشنبه 18 دي 1390 منبع:اخبار جامع حسابداران رسمی ایران |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه هجدهم دی ۱۳۹۰ساعت 16:33 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
پیشنویس “دستورالعمل الزامات کنترلهای داخلی ناشران پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” توسط کمیته استانداردها و آموزش سازمان بورس و اوراق بهادار تنظیم شد . . دستورالعمل کنترلهای داخلی برای ناشران پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران مصوب –/–/۹۰ هیئت مدیرهی سازمان بورس و اوراق بهادار ———————————————————————— این دستورالعمل در راستای اجرای مادهی ۳۵ دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران (مصوب ۰۱/۱۰/۱۳۸۶) توسط بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد و در تاریخ –/–/۱۳۹۰ در … ماده و … تبصره به تصویب هیئت مدیرهی سازمان بورس و اوراق بهادار رسید. رعایت مفاد این دستورالعمل، از تاریخ ابلاغ آن، برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران الزامی است. . . * فصل اول: تعاریف . ماده (۱): اصطلاحات و واژههای تعریفشده در مادهی یک قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، در صورت کاربرد، با همان مفاهیم در این دستورالعمل بهکار رفتهاند. سایر اصطلاحات و واژهها به شرح زیر تعریف میشوند: ۱- شرکت: شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران ۲- مدیریت ارشد شرکت: اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل، معاونان و مدیران بلافصل مدیرعامل شرکت ۳- کنترلهای داخلی: فرآیندی است که به منظور کسب اطمینان معقول از تحقق اهداف اثربخشی و کارایی عملیات، قابلیت اعتماد گزارشگری مالی، رعایت قوانین و مقررات مربوط و حفاظت از منابع و داراییهای شرکت توسط هیئت مدیره، مدیریت و کارکنان شرکت پیادهسازی و اجرا میشود. ۴- محیط کنترلی: جو عمومی شرکت در رابطه با کنترلهای داخلی که در برگیرندهی نگرش مدیریت و کارکنان نسبت به کنترلهای داخلی، ارزشهای اخلاقی، و مقررات داخلی شرکت است. ۵- ریسک (خطر): احتمال متفاوت بودن رویداد واقعی از رویداد مورد انتظار است. ۶- ارزیابی ریسک: شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسکهای مرتبط با دستیابی به اهداف شرکت است. ۷- فعالیتهای کنترلی: خطمشیها و رویههایی هستند که در هر شرکت برای رویارویی با ریسکهای شناساییشده، طراحی، پیادهسازی و اجرا میشوند. ۸- شرکت اصلی: شرکتی که دارای یک یا چند شرکت فرعی است. ۹- شرکت فرعی: شرکتی که طبق استانداردهای حسابداری، تحت کنترل شرکت اصلی است. . . * فصل دوم: چارچوب کنترلهای داخلی . ماده (۲): سامانهی کنترلهای داخلی در برگیرنده سیاستها، فرایندها، وظایف، رفتارها و سایر جنبههایی است که در مجموع: الف- شرکت را قادر میسازد اثربخشی و کارایی عملیات خود را در دستیابی به اهداف موردنظر بهبود بخشد، و از منابع و داراییها در برابر اتلاف، تقلب و سوءاستفاده محافظت نماید. ب- به حصول اطمینان از کیفیت گزارشگری مالی کمک مینماید. این امر مستلزم بکارگیری فرایندها و نگهداری مستندات مناسب جهت انتقال اطلاعات قابل اتکا، مربوط و بهموقع میباشد. ج- به حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات مربوط و همچنین رعایت سیاستهای داخلیِ مرتبط با کسب و کار شرکت کمک مینماید. . ماده (۳): سامانهی کنترلهای داخلی هر شرکت با توجه به اندازه و نوع فعالیت آن متفاوت است، اما این سامانه در هر شرکت باید به گونهای طراحی، مستقر و اجرا شود که دربرگیرندهی تمام اجزای زیر باشد: الف) محیط کنترلی، ب ) ارزیابی ریسک، ج ) فعالیتهای کنترلی، د ) اطلاعات و ارتباطات، و هـ ) نظارت . ماده (۴): شرکت باید با ایجاد نظم و انضباط سازمانی، تدوین مقررات داخلی و تأثیر بر وجدان کنترلی کارکنان، محیط کنترلی را به گونهای فرآهم آورد که پایه و اساسی مناسب برای اجرای سایر اجزای کنترلهای داخلی باشد. نگرش مدیریت ارشد به کنترلهای داخلی، کمیته حسابرسی، رعایت ارزشهای اخلاقی، صلاحیت کارکنان، تعیین حدود مسئولیتها و اختیارات هر جایگاه سازمانی، ساماندهی تفویض اختیارات، نظاممندکردن ارتقای کارکنان، و رهنمودهای مدیریت برای کمک به بهبود محیط کنترلی، برخی از عوامل اصلی محیط کنترلی شرکت هستند. بنابراین، در هر شرکت علاوه بر تدوین و اجرای آییننامهی اخلاق حرفهای کارکنان و آییننامهی ارتقاء، پاداش و تنبیه کارکنان، باید حدود مسئولیتها، اختیارات و صلاحیتهای مورد نیاز هر جایگاه سازمانی نیز بهدقت تعیین شود. . ماده (۵): شرکت باید فرآیند ارزیابی ریسک شامل سه مرحلهی اصلی شناسایی ریسکها، تجزیه و تحلیل ریسکها و طراحی و اجرای روشهای مدیریتریسکها را پیادهسازی کند. با توجه به این که پیششرط لازم برای شناسایی ریسکها، تعیین اهداف اصلی شرکت (شامل اهداف عملیاتی، اهداف گزارشگری مالی، و اهداف رعایتی) است، بنابراین شرکت باید ضمن تعیین این اهداف، ریسکهای دستیابی به هر یک از آنها را نیز شناسایی، تجزیه و تحلیل و برای ادارهی آنها اقدامات مناسبی را طراحی و اجرا کند. . ماده (۶): فعالیتهای کنترلی هر شرکت باید متناسب با اهداف عملیاتی، گزارشگری مالی، و رعایتی آن باشد. هر چند که این فعالیتها باید بسته به اندازه، نوع عملیات، اهداف، و شرایط هر شرکت طراحی و پیادهسازی شوند، اما فعالیتهای کنترلی هر شرکت باید حداقل دربرگیرندهی موارد زیر باشند: الف) بررسیهای مدیریت ارشد: عملکردهای واقعی شرکت باید توسط مدیریت ارشد با بودجه، عملکرد دورههای گذشته، شاخص صنعت و عملکرد رقباء مقایسه و دلیل انحرافات پیگیری شود. همچنین، مدیریت ارشد شرکت باید افزایش سهم بازار، بهبود فرآیندهای تولید، مدیریت هزینهها، اجرای طرحهای جدید تولید، سرمایهگذاریهای مشترک، روشهای عمدهی تأمین مالی، و موارد نظیر آن را نیز تجزیه و تحلیل و اقدامات اصلاحی و بهبود آنها را پیگیری کند. ب) مدیریت مستقیم فعالیتها و کارکردها: در هر شرکت باید اهداف در سطح هر یک از مدیریتها تعیین و شاخصهایی برای ارزیابی عملکرد آنها طراحی و محاسبه شود. مدیران هر قسمت باید موظف باشند از حصول اهداف شرکت در سطح مدیریت تحت نظارت خود اطمینان حاصل نموده و ضمن بررسی شاخصهای عملکرد مربوط به واحد خود، انحرافات احتمالی را تجزیه و تحلیل و به مدیریت ارشد گزارش کنند. ج) کنترلهای اعتبار و پردازش معاملات: کنترلهای مختلفی باید برای اطمینان از درستی، کامل و مجاز بودن تمام معاملات شرکت اعمال شود. د) کنترلهای فیزیکی: تجهیزات، ماشینآلات، وسایل نقلیه، موجودی کالا، لوازم یدکی، قطعات، ابزارآلات، ملزومات، اوراق بهادار، وجوه نقد، و سایر داراییها باید به صورت فیزیکی کنترل شوند و به طور ادواری شمارش و با اسناد و مدارک مربوط مقایسه شوند. ه) شاخص های عملکرد: مدیریت باید با توجه به شاخصهای عملکرد و با بررسی نتایج غیرمنتظره یا روندهای غیرعادی، شرایطی را که سبب می شود دستیابی به اهداف اقتصادی مورد تهدید قرار گیرد، شناسایی نماید. و) تفکیک وظایف: در تمام فرآیندهای عملیاتی شرکت باید تفکیک مناسبی در خصوص وظایف انجام شود به گونهای که ریسک اقدامات متقلبانه یا اشتباه کاهش یابد. ز) خط مشیها و رویهها: فعالیتهای کنترلی باید در برگیرندۀ دو عنصر خط مشی و رویه باشد. خط مشی، بیانگر سیاست کنترلی و مبنایی برای رویهها است و رویهها ابزار اعمال خط مشی هستند. . ماده (۷): کنترلهای سامانههای اطلاعاتی: به دلیل اتکای فراوان بر سیستمهای اطلاعاتی، بایستی دو گروه فراگیر کنترلهای عمومی و کنترلهای نرمافزارهای کاربردی اعمال گردد. در این خصوص باید به کمک کنترلهای گروه اول، از بکارگیری درست و مستمر سیستمهای کاربردی اطمینان حاصل نمود. گروه دوم کنترلها نیز باید کلیه فعالیتهای تعبیه شده در نرمافزارهای کاربردی و روشهای دستی کنترل پردازش داده را در بر گیرد. با استفاده از این دو گروه کنترل، روی هم رفته میبایست از کامل، دقیق و معتبر بودن اطلاعات مالی و سایر اطلاعات موجود در سیستم اطلاعاتی اطمینان حاصل شود. شرکت باید سامانههای اطلاعاتی مناسبی را برای شناسایی، گردآوری، پردازش و گزارشگری اطلاعات مربوط داشته باشد، به گونهای که کارکنان را در ایفای مسئولیتهایشان به منظور تحقق اهداف شرکت (شامل اهداف عملیاتی، اهداف گزارشگری مالی، و اهداف رعایتی) یاری کند. مسیرهای شناسایی و گردآوری سامانههای اطلاعاتی باید هم از منابع درونسازمانی و هم از منابع برونسازمانی تغذیه شوند. . ماده (۸): شرکت باید مسیرهای ارتباطی مناسب و دوسویهای را بین کارکنان و مدیریت برقرار کند. مدیریت شرکت از طریق این مسیرهای ارتباطی باید بتواند مسئولیتهای کارکنان در رابطه با کنترلهای داخلی را به آنان اعلام کند و کارکنان نیز از این طریق باید بتوانند اطلاعات مهم را به مدیریت گزارش کنند. . ماده (۹): عملکرد سامانهی کنترلهای داخلی شرکت باید به طور مداوم مورد نظارت قرار گیرد. این نظارت باید از طریق فعالیتهای نظارتی مستمر، ارزیابیهای موردی یا ترکیبی از این دو انجام شود. فعالیتهای نظارتی مستمر در روال عادی عملیات و از طریق فعالیتهای مدیریتی و سرپرستی معمول و دیگر اقداماتی که کارکنان برای ایفای وظایف خود انجام میدهند باید اعمال شود. اما ارزیابیهای موردی به نتیجهی ارزیابی ریسکها و میزان اثربخشی فعالیتهای نظارتی مستمر بستگی دارد. چنانچه در نتیجهی ارزیابی ریسکها لزوم طراحی و اجرای ارزیابیهای موردی ضروری تشخیص داده شود یا فعالیتهای نظارتی مستمر به میزان کافی اثربخش نباشند، ارزیابیهای موردی بیشتری باید طراحی و اجرا شوند. . ماده (۱۰): هیئتمدیره مکلف است علاوه بر کنترلهای داخلی عملیاتی و رعایتی، کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی را بمنظور دستیابی به اطمینان معقول در خصوص بهموقع بودن و قابلیت اتکای گزارشگری مالی طراحی و بهکار گیرد. کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، شامل فرایندها، سیاستها و رویههایی است که حداقل در خصوص موارد زیر اطمینان معقول ایجاد مینماید: ۱- نگهداری مستندات مناسب در خصوص معاملات و رویدادهای حاکم بر گزارشگری مالی ۲- ثبت و گزارشگری کلیه معاملات و رویدادهای مالی طبق استانداردهای حسابداری و ضوابط لازمالاجرا ۳- افشای مناسب و کامل اطلاعات اشخاص وابسته طبق استانداردهای حسابداری و ضوابط لازمالاجرا ۴- منطقی بودن اطلاعات مالی پیشبینی شده از جمله اطلاعات پیشبینی درآمد هر سهم، اطلاعات آتی مندرج در گزارش توجیهی افزایش سرمایه و گزارش فعالیت هیئتمدیره به مجمع ۵- مقایسۀ عملکرد واقعی با بودجه (حداقل در مقاطع ۳ ماهه) و افشای کامل دلایل مغایرت بااهمیت آنها ۶- افشای فوری اطلاعات مهم طبق دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات ۷- پیشگیری و کشف بهموقع تقلبها و سایر تحریفهای بااهمیت در گزارشگری مالی ۸- تهیه صورتهای مالی شرکت اصلی و تلفیقی مطابق با استانداردهای حسابداری و ضوابط لازم الاجرا . . * فصل سوم: گزارش کنترلهای داخلی . ماده (۱۱): هیئت مدیره مکلف است نسبت به استقرار و بهکارگیری کنترلهای داخلی مناسب و اثربخش بمنظور دستیابی به اهداف شرکت، اطمینان حاصل نماید. برای ایفای این مسئولیت، هیئتمدیره باید سامانهی کنترلهای داخلی را با توجه به چارچوب کنترلهای داخلی ذکر شده در فصل دوم این دستورالعمل، حداقل بهطور سالانه بررسی و گزارشی تحت عنوان “گزارش کنترلهای داخلی” افشا نماید. . ماده (۱۲): هیئت مدیره باید مبانی ارزیابی و همچنین مستندات مربوط به “گزارش کنترلهای داخلی” را به نحو مناسب مستندسازی نماید. . ماده (۱۳): “گزارش کنترلهای داخلی” باید حداقل شامل موارد زیر باشد: الف) دوره موردگزارش و دامنه گزارش: در این قسمت باید ضمن اعلام دوره مورد گزارش، تصریح شود که دامنه این گزارش کدامیک از گروههای اهداف کنترلهای داخلی (عملیاتی، گزارشگری و رعایتی) را دربرمیگیرد. گزارش کنترلهای داخلی شرکتهای مشمول این دستورالعمل باید حداقل شامل کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی باشد. ب) بیانیهی مسئولیت هیئتمدیره: در این قسمت باید مسئولیت هیئتمدیره درخصوص طراحی، پیادهسازی، اجراء، و نظارت بر سامانهی کنترلهای داخلی شرکت تصریح شود. ج) چارچوب کنترلهای داخلی: در این قسمت باید تمام اجزای پنجگانهی سامانهی کنترلهای داخلی شرکت به ترتیبی که در این دستورالعمل آمدهاند ذکر شود. همچنین لازم است اهم مواردی که جهت بهبود کنترلهای داخلی شرکت نسبت به دوره مالی قبل انجام شده است، شرح داده شود. د) ارزیابی کنترلهای داخلی: در این قسمت باید هیئت مدیرهی شرکت روشهای ارزیابی سامانهی کنترلهای داخلی را توصیف کند. هـ) اظهارنظر هیئتمدیره: در این قسمت هیئتمدیره باید تصریح کند که کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی را بر اساس فصل دوم این دستورالعمل ارزیابی نموده است. بعلاوه باید صریحا بیان کند آیا سامانهی کنترلهای داخلی شرکت اطمینان معقولی از دستیابی به اهداف شرکت میدهد یا خیر. در صورت وجود نقاط ضعف بااهمیت، این موارد و نحوه اصلاح آنها باید در گزارش افشا شود. و) تاریخ صدور گزارش ز) اسامی و سمت امضاکنندگان گزارش . ماده (۱۴): گزارش کنترلهای داخلی باید دربرگیرندهی ارزیابی و اظهارنظر نسبت به کنترلهای داخلی گروه و شرکت های فرعی نیز باشد. . ماده (۱۵): گزارش کنترلهای داخلی باید به امضای مدیرعامل، هیئتمدیره، بالاترین مقام مالی و رئیس کمیته حسابرسی (در صورت وجود) برسد. . ماده (۱۶): حسابرس مستقل شرکت موظف است در گزارش خود به مجمع عمومی صاحبان سهام در خصوص کنترلهای داخلی با توجه به چارچوب کنترلهای داخلی ذکر شده در فصل دوم این دستورالعمل اظهارنظر کند. علاوه بر این در صورتی که نقاط ضعف بااهمیتی در کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی وجود داشته باشد ولی در “گزارش کنترلهای داخلی” هیئت مدیره افشا نشده باشد یا افشای آن ناقص باشد، این موضوع باید توسط حسابرس افشا و نسبت به آن موضع گیری شود. . تبصره: هیئت رئیسهی مجمع عمومی صاحبان سهام شرکت موظف است با توجه به “گزارش کنترلهای داخلی” و اظهارنظر حسابرس مستقل نسبت به کنترلهای داخلی، اقدامات مقتضی را به هیئت مدیرۀ شرکت تکلیف کند. . . در حالت عدم وجود ضعف با اهمیت در کنترل های داخلی . شرکت نمونه (سهامی عام) گزارش کنترلهای داخلی برای سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۲X13 . دوره موردگزارش و دامنه گزارش این گزارش بر اساس دستورالعمل کنترلهای داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، برای سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۲X13 تهیه شده است و محدود به کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی میباشد. . مسئولیت هیئتمدیره در قبال کنترلهای داخلی مسئولیت استقرار و بکارگیری کنترلهای داخلی مناسب و اثربخش، به منظور دستیابی به اطمینان معقول نسبت به قابلیت اتکا و بهموقع بودن گزارشگری مالی، افشای مناسب و کامل اطلاعات اشخاص وابسته، پیشگیری و کشف بهموقع تقلبها و سایر تحریفهای بااهمیت در گزارشگری مالی، نگهداری مستندات مناسب در خصوص معاملات و رویدادها، منطقی بودن اطلاعات مالی پیشبینی شده، مقایسi عملکرد واقعی با بودجه و افشای کامل دلایل مغایرت بااهمیت و افشای فوری اطلاعات مهم با هیئتمدیره میباشد. همچنین مسئولیت ارزیابی و گزارشگری کنترلهای داخلی مذکور بر عهده هیئتمدیره است. . چارچوب کنترلهای داخلی شرکت نمونه مدیریت ریسک و کنترل داخلی را در فرآیند کسب و کار خود یکپارچه نموده است و اجزای چارچوب کنترل داخلی شامل محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و نظارت را مطابق با مفاد دستورالعمل کنترل داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، طراحی، مستقر و اجرا نموده است. سامانه کنترل داخلی، صرف نظر از نوع طراحی آن، محدودیت های ذاتی خود را دارد با این حال اطمینان معقولی را نسبت به تهیه و ارایه گزارشهای مالی بهموقع و قابل اتکا فراهم می آورد. . ارزیابی کنترل داخلی هیئتمدیره شرکت، اثربخشی کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی را برای سال منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13ارزیابی نموده است. در فرآیند ارزیابی مزبور، از معیارهای ذکرشده در فصل دوم دستورالعمل کنترل داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار استفاده شده است. . اظهارنظر هیئت مدیره بر اساس ارزیابیهای انجام شده، هیئتمدیره معتقد است که کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13، اطمینان معقولی از دستیابی به اهداف شرکت میدهد و بر اساس معیارهای یادشده اثربخش بوده است. تاریخ صدور گزارش امضا کنندگان گزارش . . نام و نام خانوادگی ————————– سمت ————————————————— امضا ——– رئیس هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره مدیرعامل بالاترین مقام مالی رئیس کمیتۀ حسابرسی . . . در حالت وجود ضعف با اهمیت در کنترل های داخلی . شرکت نمونه (سهامی عام) گزارش کنترلهای داخلی برای سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۲X13 . دورۀ موردگزارش و دامنۀ گزارش این گزارش بر اساس دستورالعمل کنترلهای داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، برای سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۲X13 تهیه شده است و محدود به کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی میباشد. . مسئولیت هیئتمدیره در قبال کنترلهای داخلی مسئولیت استقرار و بکارگیری کنترلهای داخلی مناسب و اثربخش، به منظور دستیابی به اطمینان معقول نسبت به قابلیت اتکا و بهموقع بودن گزارشگری مالی، افشای مناسب و کامل اطلاعات اشخاص وابسته، پیشگیری و کشف بهموقع تقلبها و سایر تحریفهای بااهمیت در گزارشگری مالی، نگهداری مستندات مناسب در خصوص معاملات و رویدادها، منطقی بودن اطلاعات مالی پیشبینی شده، مقایسۀ عملکرد واقعی با بودجه و افشای کامل دلایل مغایرت بااهمیت و افشای فوری اطلاعات مهم با هیئتمدیره میباشد. همچنین مسئولیت ارزیابی و گزارشگری کنترلهای داخلی مذکور بر عهده هیئتمدیره است. . چارچوب کنترلهای داخلی شرکت نمونه مدیریت ریسک و کنترل داخلی را در فرآیند کسب و کار خود یکپارچه نموده است و اجزای چارچوب کنترل داخلی شامل محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و نظارت را مطابق با مفاد دستورالعمل کنترل داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، طراحی، مستقر و اجرا نموده است. سامانه کنترل داخلی، صرف نظر از نوع طراحی آن، محدودیت های ذاتی خود را دارد با این حال اطمینان معقولی را نسبت به تهیه و ارایه گزارشهای مالی بهموقع و قابل اتکا فراهم می آورد. . ارزیابی کنترل داخلی هیئتمدیره شرکت، اثربخشی کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی را برای سال منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13 ارزیابی نموده است. در فرآیند ارزیابی مزبور، از معیارهای ذکرشده در فصل دوم دستورالعمل کنترل داخلی سازمان بورس و اوراق بهادار استفاده شده است. . اظهارنظر هیئت مدیره بر اساس ارزیابی های انجام شده، هیئتمدیره معتقد است که کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13، دارای ضعف (های) با اهمیتی به شرح بند (های) زیر بوده به طوری که اطمینان معقولی از دستیابی به اهداف شرکت نمیدهد و در نتیجه بر اساس معیارهای یادشده اثربخش نبوده است. …………………………………………………………………………………………………………………………. ………………………………………………………………………………………………………………………… ……………………………………………….. تاریخ صدور گزارش امضاکنندگان گزارش . .. نام و نام خانوادگی ————————— سمت ————————————————— امضا ———— رئیس هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره عضو … (موظف/غیرموظف) هیئتمدیره مدیرعامل بالاترین مقام مالی رئیس کمیتۀ حسابرسی . . . گزارش حسابرس مستقل به مجمع عمومی عادی صاحبان سهام عادی شرکت نمونه ( سهامی عام ) گزارش نسبت به کنترل های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی . کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت نمونه (سهامی عام) بر مبنای معیارهای تعیین شده چارچوب کنترلهای داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار توسط این موسسه حسابرسی شده است. مسئولیت کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی با هیئتمدیره شرکت می باشد و ارزیابی هیئتمدیره از اثربخشی این کنترلها در گزارش جداگانهای ارایه شده است. مسئولیت این مؤسسه، اظهارنظر نسبت به کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی براساس حسابرسی انجام شده است. . این موسسه، حسابرسی خود را طبق استانداردهای حسابرسی انجام داده است. استانداردهای مزبور ایجاب میکند حسابرسی به گونهای برنامهریزی و انجام شود که اطمینان معقولی از وجود کنترلهای داخلی اثربخش حاکم بر گزارشگری مالی از تمام جنبههای با اهمیت کسب شود. حسابرسی شامل کسب شناخت از کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، ارزیابی ریسکهای وجود ضعفهای با اهمیت، آزمون و ارزیابی طراحی و نحوه اجرای اثربخش کنترلهای داخلی بر اساس ریسکهای ارزیابی شده است. حسابرسی همچنین شامل اجرای سایر روش های ضروری با توجه به شرایط موجود است. این مؤسسه اعتقاد دارد که حسابرسی انجام شده، مبنای معقولی برای اظهارنظر فراهم کرده است. . به نظر این موسسه، کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت نمونه (سهامی عام) برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13، از تمام جنبههای با اهمیت، طبق معیارهای ذکر شده در چارچوب کنترلهای داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار استقرار یافته است. . همچنین این موسسه صورت های مالی این شرکت را برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13 حسابرسی نموده و در تاریخ …… نسبت به آن نظر …… ارائه کرده است. . ————————————————————————————————————— . تذکر: حسابرس مستقل باید بند زیر را در گزارش حسابرس نسبت به صورتهای مالی درج نماید: کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی شرکت نمونه (سهامی عام) برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ۲X13، طبق معیارهای ذکر شده در دستورالعمل کنترلهای داخلی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، مورد حسابرسی این موسسه قرار گرفته است و در تاریخ ……. نسبت به آن نظر ……….. ارائه کرده است. [شامل ماهیت اظهارنظر] |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه هجدهم دی ۱۳۹۰ساعت 16:31 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||
|
|
|||||
|
+
نوشته شده در یکشنبه هجدهم دی ۱۳۹۰ساعت 8:39 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||
|
|
|
||||
|
|||||
|
+
نوشته شده در دوشنبه پنجم دی ۱۳۹۰ساعت 18:15 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||
|
|
|
||
|
گارو هوانسیان فر * من شخصا به كاركنان موسسه خود گفتهام كه به این سرفصل با دید «فروشها یا در آمدهای ثبت نشده» نگاه كنند. البته ممكن است كه واقعیت امر چنین نباشد، ولی در بیشتر موارد كه من با آن برخورد كردهام، عنوان اصلی این سرفصل همان «فروشها و درآمدهای ثبت نشده» است.
يادداشت منتشر شده در دنياي اقتصاد چهارشنبه 23 آذر 1390
|
|||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۰ساعت 16:37 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||
|
|
|
|||
|
||||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۰ساعت 14:58 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||||
|
|
|
|
|
سايت مراجع استاندارد گذار در بخش حسابداري و مالي ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۰ساعت 13:34 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
شرکت تامین سرمایه شرکتی است که به عنوان واسطه بین ناشر اوراق بهادار و سرمایه گذاران فعالیت می کند و می تواند فعالیت هایکارگزاری، معامله گری، بازارگردانی، مشاوره، سبد گردانی، پذیره نویسی، تعهد پذیره نویسی و فعالیت های مشابه را با اخذ مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار انجام دهد.
ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۰ساعت 18:44 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||
جامعه حسابداران رسمی ایران
بخشنامه به موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
احتراماً به پیوست یک نسخه از چک لیست رعایت مقررات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طی نامه شماره 4456/170 مورخ 30/2/1382 سازمان مزبور اعلام شده است، جهت استفاده در عملیات حسابرسی شرکت های پذیرفته شده و شرکتهای متقاضی پذیرش در بورس ارسال می گردد. در مورد نحوه اجرا و گزارشگری نتایج مربوط، توجه به موارد زیر ضروری است. از آنجا که طبق ماده 19 " اساسنامه نمونه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" تا زمانی که نام شرکت در فهرست نرخهای بورس اوراق بهادار مندرج است، موظف به رعایت و اجرای ضوابط و مقررات سازمان مزبور می باشد. لذا عدم رعایت ضوابط و مقررات مزبور بعنوان عدم رعایت مفاد اساسنامه توسط شرکت تلقی می گردد و از این رو ضرورت دارد در گزارش حسابرس و بازرس قانونی در مورد صورتهای مالی سالانه و یا گزارش حسابرس در مورد صورتهای مالی میاندوره ای، بعد از بند اظهار نظر، موارد رعایت یا عدم رعایت ضوابط و مقررات بورس به شرح نمونه های زیر گزارش شود: ادامه مطلب |
|||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۰ساعت 17:55 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||
|
|
|
|
آئين نامه شرايط پذيرش سهام در بورس اوراق بهادارآئين نامه شرايط و ضوابط پذيرش سهام در بورس اوراق بهادار، در جلسات بهمن و اسفند سال 1380 شوراي بورس در ماده يك در اجراي مواد 4 و 6 قانون تأسيس بورس اوراق بهادار مصوب ارديبهشت 1345، سهام شركتهاي پذيرش در بورس اوراق بر اساس شرايط و ضوابط مقرر در اين آئين نامه در سه تابلو به شرح زير طبقه بندي و پذيرفته خواهند شد. ماده دو ضوابط پذيرش سهام شركتها در تابلو دوم تالار اصلي 1- شركت بايد در ايران ثبت شده و داراي تابعيت ايراني باشد. 2- شركت بايد سهام عام باشد. 3- شركت بايد داراي سهام عادي با نام داراي حق رأي باشد و 100 درصد بهاي اسمي آن پرداخت شده باشد و هيچگونه امتياز خاصي براي سهامداران شركت وجود نداشته باشد. تبصره : شركتي كه داراي سهام با شرايط ويژه باشد، در صورت تأئيد هيأت پذيرش اوراق بهادار و تصويب شوراي بورس، قابل پذيرش خواهد بود. 4- حداقل دو سال از تاريخ بهره برداري شركت گذشته باشد. 5- حداقل سرمايه شركت ده ميليارد ريال باشد. 6- در زمان پذيرش نبايد بيشتر از 80 درصد از سهام شركت در اختيار كمتر از 10 سهامدار باشد. اين نسبت بايد در پايان دومين سال پس از پذيرش به 75 درصد كاهش يابد. به علاوه حداكثر ظرف مدت شش ماه از تاريخ درج و تا زماني كه نام شركت در تابلو دوم بورس درج مي باشد، بايستي حداقل 500 سهامدار داشته باشد. تبصره : در مورد شركتهاي دولتي كه طبق مقررات قانوني و در اجراي سياست خصوصي سازي، سهام آنها بايستي از طريق بورس اوراق بهادار به مردم واگذار شود، رعايت اين بند در زمان پذيرش الزامي نيست. شركتهاي ياد شده موظفندظرف مدت شش ماه از تاريخ پذيرش شرايط خود را با مقررات اين بند تطبيق دهند. 7- مجموع سهام متعلق به دولت، وزارتخانه ها، مؤسسه ها و شركت هاي دولتي موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومي كشور، نبايد از 49 درصد سهام شركت بيشتر باشد. تبصره : شركت هاي دولتي مذكور در اين بند موظفند حداكثر ظرف مدت دو سال از تاريخ درج نام شركت در فهرست نرخهاي بورس، وضعيت خود را با شرايط فوق الذكر تطبيق دهند. 8- شركت بايد در دوره متوالي سودآور بوده و امكان سودآوري آن در آينده وجود داشته باشد و زيان انباشته نداشته باشد. 9- نسبت حقوق صاحبان سهام شركت به كل دارائيها، از حد مناسب برخودار بوده و از 30 درصد كمتر نباشد. در صورتي كه نسبت مذكور از حداقل تعيين شده در اين بند كمتر باشد، ليكن به تشخيص هيأت پذيرش از حد مطلوب برخوردار باشد، بايد نسبت حقوق صاحبان سهام به دارائيهاي ثابت – به قيمت تمام شده – حداقل از 50 درصد كمتر نباشد. 10- اساسنامه شركت بايد طوري تنظيم شده باشد كه به تشخيص هيأت پذيرش، حقوق سهامداران جزء در آن محفوظ باشد. 11- شركت بايد داراي نظام حسابداري مطلوب باشد و به تشخيص هيأت پذيرش، در مورد شركت هاي توليدي، روش حسابداري قيمت تمام شده (حسابداري صنعتي) استقرار داشته باشد. به علاوه دفاتر و حسابهاي شركت بايد بر اساس استانداردهاي حسابداري مصوب در كشور، نگهداري شود. 12- شركت متقاضي پذيرش بايد گزارش هاي حسابرسي دو دوره مالي متوالي پيش از زمان پذيرش را ارائه نمايد. اين گونه گزارش ها بايستي توسط مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران كه واجد ويژگي هاي خاص مصوب شوراي بورس نيز باشند، تهيه شده باشد. 13- براي شركتهاي فعال در تالار فرعي كه متقاضي ورود به تابلو دوم تالار اصلي هستند، علاوه بر دارا بودن شرايط فوق، سهام شركت و ميزان فعاليت آن شامل حجم داد و ستد و گردش سهام آن در شش ماهه منتهي به زمان ورود، به تشخيص دبير كل سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بايد از وضعيت مطلوبي برخوردار باشد. در غير اين صورت، مراتب جهت اخذ تصميم به هيأت پذيرش گزارش شود. ماده سه ضوابط ارتقاي سهام شركتها از تابلو دوم به تابلو اول تالار اصلي شركت هاي متقاضي ورود به تابلو اول بايد علاوه بر رعايت شرايط مذكور در بندهاي 1، 2، 3، 7، 9، 10 و 11 ماده يك اين آئين نامه، مربوط به پذيرش در تابلو دوم، شرايط زير را نيز داشته باشند: 1- شركت بايد دو سال متوالي قبل از پذيرش، در تابلو دوم فعاليت سودآور داشته باشد. تبصره : چناچه شركت قبل از مدت دو سال، قابليت پذيرش در تابلو اصلي را داشته باشد، به درخواست شركت و تصويب هيأت پذيرش امكان پذير مي باشد. 2- ميزان سرمايه شركت از 25 ميليارد ريال كمتر نباشد. 3- بيش از 70 درصد از سهام شركت نبايد در اختيار كمتر از 10 سهامدار باشد. علاوه بر اين، تا زماني كه نام شركت در تابلو اول بورس درج مي باشد بايستي حداقل 1.000 سهامدار داشته باشد. 4- حجم داد و ستد و گردش سهام شركت، در شش ماهه منتهي به تاريخ بررسي در هيأت پذيرش به تشخيص هيأت مذكور، بايد از وضعيت مالي مطلوبي برخوردار باشد. 5- در مواردي كه دبير كل بورس وضعيت شركتي را براي انتقال به تابلو اول واجد شرايط تشخيص بدهد، مراتب را جهت بررسي و اتخاذ تصميم نهايي به هيأت پذيرش اعلام مي دارد. 6- ارتقاء سهام شركتها از تابلو دوم به تابلو اول تالار اصلي، با تصويب هيأت پذيرش خواهد بود. ماده چهار ضوابط پذيرش سهام شركت ها در تالار فرعي 1- شركت بايد در ايران ثبت شده و داراي تابعيت ايراني باشد. 2- شركت بايد سهامي عام باشد. 3- شركت بايد داراي سهام عادي با نام داراي حق رأي باشد و 100 درصد بهاي اسمي آن پرداخت شده باشد و هيچگونه امتياز خاصي براي سهامداران شركت وجود نداشته باشد. تبصره : شركتي كه داراي سهام با شرايط ويژه باشد در صورت تأئيد هيأت پذيرش اوراق بهادار و تصويب شوراي بورس قابل پذيرش خواهد بود. 4- حداقل يك سال از تاريخ بهره برداري يا فعاليت شركت، حسب مورد، گذشته باشد. 5- ميزان سرمايه شركت از 5 ميليارد ريال كمتر نباشد. 6- در زمان پذيرش نبايد بيشتر از 90 درصد از سهام شركت در اختيار كمتر از 10 سهامدار باشد. اين نسبت بايد در پايان دومين سال پس از پذيرش، به85 درصد كاهش يابد. به علاوه حداكثر ظرف مدت شش ماه از تاريخ درج و تا زماني كه نام شركت در تابلو فرعي درج مي باشد، بايستي حداقل 200 سهامدار داشته باشد. تبصره : در مورد شركت هاي دولتي كه طبق مقررات قانوني و در اجراي سياست خصوصي سازي سهام آنها بايستي از طريق بورس اوراق بهادار به مردم واگذار شود، رعايت اين بند در زمان پذيرش الزامي نيست. شركت هاي ياد شده موظفند ظرف مدت شش ماه از تاريخ پذيرش، شرايط خود را با مقررات اين بند تطبيق دهند. 7- هرگونه « انتقال » به استثناء « انتقالات قهري » نسبت به بيش از 50 درصد سهام متعلق به هيأت مؤسس يا سهامداران عمده بنا به مورد، قبل از پايان سال دوم پذيرش، منوط به اظهار نظر كتبي دبير كل سازمان بورس و موافقت هيأت پذيرش خواهد بود. 8- مجموع سهام متعلق به دولت، وزارتخانه ها، مؤسسه ها و شركت هاي دولتي موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومي كشور، در زمان پذيرش حداكثر 70 درصد باشد و تا پايان سه سال بعد از پذيرش، اين نسبت بايد به حداكثر 49 درصد كاهش يابد. 9- شركت بايد در آخرين سال مالي سودآور بوده و امكان سودآوري آن در آينده وجود داشته باشد. 10- نسبت حقوق صاحبان سهام شركت به كل دارائيها، نبايد از 20 درصد كمتر باشد. در صورتي كه نسبت مزبور از حداقل تعيين شده در اين بند كمتر باشد، به تشخيص هيأت پذيرش از حد مطلوب برخوردار باشد. 11- اساسنامه شركت بايد طوري تنظيم شده باشد كه با تشخيص هيأت پذيرش، حقوق سهامداران جزء در آن محفوظ باشد. 12- شركت بايد داراي نظام حسابداري مطلوب باشد و به تشخيص هيأت پذيرش، در مورد شركت هاي توليدي، روش حسابداري قيمت تمام شده (حسابداري صنعتي) استقرار داشته باشد. به علاوه دفاتر و حسابهاي شركت بايد بر اساس استانداردهاي حسابداري مصوب در كشور نگهداري شود. 13- شركت متقاضي پذيرش بايد گزارش هاي حسابرسي حداقل يك دوره مالي پيش از پذيرش را ارئه نمايد، اين گونه گزارش ها بايستي توسط مؤسسات حسابرسي عضو جامعه حسابداران رسمي ايران كه واجد ويژگي هاي خاص مصوب شوراي بورس نيز باشند، تهيه شده باشد. ماده پنج موارد حذف نام شركت ها از تابلو يكم و انتقال به تابلو دوم تالار اصلي در صورت عدم وجود يا وقوع سه مورد از موارد زير، نام شركت از فهرست تابلو يكم حذف و به تابلو دوم تالار اصلي منتقل مي شود. همچنين شركت بعد از حذف از تابلو يكم و انتقال به تابلو دوم، حداقل پس از يك سال مالي، در صورت احراز مجدد شرايط، مي تواند درخواست ورود به تابلو يكم را به بورس ارائه نمايد. 1- به مدت سه ماه بيش از 70 درصد از سهام شركت در اختيار كمتر از 10 سهامدار باشد. به علاوه تعداد سهامداران شركت به مدت سه ماه متوالي يا پنج ماه غير متوالي در طول يك سال از 1.000 نفر كمتر باشد. 2- مجموع سهام متعلق به دولت، وزارتخانه ها و مؤسسه ها و شركت هاي دولتي موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومي كشور، به استثناي بانك ها، شركت هاي بيمه، شركت هاي سرمايه گذاري به مدت شش ماه متوالي بيش از 49 درصد باشد. 3- سهام شركت بيش از 70 روز متوالي يا 120 روز غير متوالي در يك سال داد و ستد نشود. 4- حجم داد و ستد و گردش سهام شركت طي يك سال، به تشخيص دبير كل سازمان بورس، در حد مطلوبي نباشد. 5- عملكرد شركت در يك دوره مالي منجر به زيان شده باشد و نتيجه عمليات شش ماهه بعدي شركت بر اساس صورتهاي مالي ميان دوره اي حسابرسي شده، منتج به سود نشده باشد. 6- نسبت حقوق صاحبان سهام به كل دارائيهاي شركت به مدت يك سال كمتر از 25 درصد باشد. 7- شركت مقررات مربوط به افشاي كامل اطلاعات را بر اساس اعلام نظر بورس به مدت يك سال، رعايت نكرده باشد. 8- كنترل موارد بندهاي 1 الي 7 فوق و تشخيص حذف نام شركت ها از تابلو يكم و انتقال به تابلو دوم تالار اصلي، با دبير كل سازمان بورس مي باشد. تبصره 1 : سازمان بورس موظف است در موارد حذف و انتقال نام شركت، مراتب را طي گزارشي با ذكر دلايل مربوطه، به شركت ذيربط، هيأت پذيرش و شورا بورس گزارش نمايد. تبصره 2 : تصميمات دبير كل سازمان بورس، تا ده روز پس از تاريخ اعلام به شركت ذيربط (در صورت اعتراض)، قابل تجديد نظر در شوراي بورس خواهد بود. ماده شش موارد حذف نام شركت ها از تابلو دوم تالار اصلي و انتقال به تالار فرعي در صورت وجود يا وقوع سه مورد از موارد زير، نام شركت از فهرست تابلو تالار اصلي حذف و به تالار فرعي منتقل مي شود. همچنين، شركت بعد از حذف از تابلو دوم تالار اصلي و انتقال به تالار فرعي حداقل پس از يك سال مالي، در صورت احراز مجدد شرايط، مي تواند درخواست ورود به تابلو دوم تالار اصلي را به بورس ارائه نمايد. 1- به مدت سه ماه بيش از 75 درصد از سهام شركت در اختيار كمتر از 10 سهامدار باشد. به علاوه تعداد سهامداران شركت به مدت سه ماه متوالي يا پنج ماه غير متوالي در طول يك سال از 500 نفر كمتر باشد. 2- مجموع سهام متعلق به دولت، وزارتخانه ها و مؤسسه ها و شركت هاي دولتي موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومي كشور به استثناي بانك ها، شركت هاي بيمه، شركت هاي سرمايه گذاري به مدت شش ماه متوالي در يك سال بيش از 49 درصد باشد. 3- سهام شركت بيش از 100 روز متوالي يا 150 روز غير متوالي در يك سال داد و ستد نشود. 4- حجم داد و ستد و گردش سهام شركت، طي يك سال، به تشخيص دبير كل سازمان بورس، در حد مطلوبي نباشد. 5- عملكرد شركت در دوره متوالي مالي منجر به زيان شده باشد و نتيجه عمليات شش ماه بعدي شركت بر اساس صورتهاي مالي حسابرسي شده منتج به سود نشده باشد. 6- نسبت حقوق صاحبان سهام به كل دارائيهاي شركت به مدت يك سال كمتر از 20 درصد باشد. 7- شركت مقررات مربوط به افشاي اطلاعات را بر اساس ضوابط بورس، يا تشخيص دبير كل رعايت نكرده باشد. 8- كنترل موارد بندهاي 1 الي 7 و تشخيص حذف نام شركت ها از تابلو دوم تالار اصلي و انتقال به تالار فرعي، با دبير كل سازمان بورس مي باشد. تبصره 1 : سازمان بورس موظف است در موارد حذف و انتقال نام شركت، مراتب را طي گزارشي با ذكر دلايل مربوطه، به شركت ذيربط، هيأت پذيرش و شوراي بورس گزارش نمايد. تبصره 2 : تصميمات دبير كل سازمان بورس، تا ده روز پس از تاريخ اعلام به شركت ذيربط (در صورت اعتراض)، قابل تجديد نظر در شوراي بورس خواهد بود. ماده هفت موارد حذف نام شركت ها از تالار فرعي مواردي از قبيل زيان دهي، عدم رعايت سياست افشاي اطلاعات، مطلوب نبودن ميزان فعاليت و حجم داد و ستد گردش سهام و عدم عرضه سهام مازاد بر حد مجاز، در طي مهلت مناسب، با تشخيص دبير كل سازمان بورس و تصويب شوراي بورس، منجر به حذف نام شركت از تابلو فرعي خواهد شد. تبصره 1 : شركت بعد از حذف از تالار فرعي، حداقل پس از يك سال، در صورت احراز مجدد شرايط، مي تواند درخواست ورود مجدد به تالار فرعي را به سازمان بورس اوراق بهادار تهران ارائه نمايد. تبصره 2 : ورود مجدد شركت به تالار فرعي، موكول به تصويب آن در هيأت پذيرش خواهد بود. |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۰ساعت 17:44 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار دستورالعمل الزامات کفایت سرمایه نهادهای مالی را تصویب و ابلاغ کرد ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 10:40 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
+
نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۰ساعت 9:32 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
تفسیر تبصره(1) ماده واحده قانون الحاق صندوق بیمه تامین اجتماعی روستائیان و عشایر به فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی
ادامه مطلب |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:11 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
+
نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:10 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
||||||||||
|
|||||||||||
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۰ساعت 13:35 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
|||||||||||
|
|
|
|
|
+
نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۰ساعت 13:25 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||
|
|
|
|
|
'محمد متین' مدیركل روابط عمومی سازمان امور مالیاتی كشور با تاكید بر اینكه ارز و پول مشمول قانون مالیات بر ارزش افزود نمی شود ، افزود: آنچه به عنوان ماخذ محاسبه شامل مشمولیت در قانون ارزش افزوده قرار دارد، خدمات ارایه شده از سوی صرافی ها است.
به گزارش روابط عمومی سازمان امور مالیاتی كشور ، وی با اشاره به خدمات ارایه شده از سوی صرافی ها به عنوان موسسات و یا واسطه های مالی در مبادلات ارزی افزود: ماخذ محاسبه مالیات نیز همان كارمزدی است كه صرافان بابت معاوضه كردن ارزهای خارجی به یكدیگر دریافت می كنند. وی اظهار داشت: در قانون مالیات بر ارزش افزوده غیر از اقلامی كه در لیست معافیت های مالیاتی قرار گرفته است ، كلیه كالاها و خدمات همچنین واردات و صادرات آنها مشمول این قانون خواهد بود. به گفته ی وی كلیه فعالان اقتصادی مشمول كه به عنوان مودی در نظام مالیات بر ارزش افزوده ثبت نام كرده اند، مكلفند در هنگام عرضه كالا و خدمات مشمول علاوه بر قیمت ، مالیات و عوارض ارزش افزوده را محاسبه و در صورتحساب درج و از مشتریان وصول كنند. وی با اشاره به برخی اظهارنظرهای اخیر در خصوص دریافت مالیات ارزی از صرافی ها ، تصریح كرد: ارز و پول تنها یك واحد اندازه گیری برای میزان ارزش اقتصادی است و مشمول قانون مالیات بر ارزش افزوده نمی شود. وی با تاكید بر بند 11 ماده 12 قانون مالیات بر ارزش افزوده در خصوص معافیت های مالیاتی ، افزود: خدمات بانكی و اعتباری بانك ها ، موسسات و تعاونی های اعتباری و صندوق های قرض الحسنه مجاز، خدمات معاملات و تسویه اوراق بهادار و كالا در بورس ها و بازارهای خارج از بورس ، جزو اقلام معاف محسوب و مشمول اجرای قانون و اخذ مالیات بر ارزش افزوده بر روی كارمزدهای دریافتی ناشی از ارایه خدمات مذكور نخواهد بود. وی اظهار داشت: صرافی ها به عنوان موسسات و یا واسطه های مالی در معاملات ارز در بازارهای غیر متمركز، اقدام به ارایه خدمات كنند شامل این بند از معافیت های مالیاتی نمی شوند. متین گفت : خدمات ارایه شده توسط صرافان از ماخذ كارمزد دریافتی یا به عبارتی مابه ازاء خدمات ارایه شده بابت تبدیل ارز ، مشمول پرداخت مالیات و عوارض موضوع این قانون است.
منبع:جامعه حسابداران رسمی ایران |
||
|
+
نوشته شده در دوشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۰ساعت 8:50 توسط جلیل بدراق نژادturkmen student ir
|
|
||